جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


تراژدی فلسطین، اسرائیل و سرمشق ازلی «شاه‌خدایان» بین النهرین

Posted: 28 Nov 2014 09:44 AM PST

حبیب الله پیمان
این مقاله ایده ومشی عملی صهیونیست ها را درتجاوزبه سرزمین فلسطین تبارشناسی کرده است 


این حد از بی‌رحمی و قساوت در کشتارمردم بی‌دفاع، به ویژه زنان و کودکان فلسطینی از سوی ارتش و دولتمردان و افراطیون اسراییلی را به هیچ وجه نمی توان تنها به کمک اصل «دفاع ازخود»توضیح داد. اسرائیلی‌ها ازسال ۱۹۴۸ تاکنون فقط یک بار از سوی همسایگان عرب خود مورد هجوم قرارگرفتند؟ آنهم بلافاصله بعد از اعلام تشکیل دولت اسرائیل. حمله‌ای که زیرفشار افکارعمومی ملل عرب و مسلمان از سوی ارتش‌های دول عربی، درواکنش به اشغال وغصب خاک فلسطین و کشتار و آوارگی مردم آن صورت گرفت و در اثر خیانت و وابستگی پادشاهان و سران ارتش‌های کشورهای عربی، به شکست انجامید، و در نتیجه بخش‌های بیشتری ازخاک فلسطین، به اشغال دولت اسرائیل درآمد. ازآن پس تاکنون ارتش اسرائیل به دفعات، کشورهای همسایه یورش برده وکشتار وویرانیبسیاریرجای گذاشته است.ودرمواردی مثل حمله به اردوگاه صبراوشتیلادرجنوب لبنان، دست به قتل عام زده است.جزاین‌ها طی شصت وپنج سالی که ازاشغال فلسطین توسط صهیونیستها وتأسیس دولت به شدت مذهبی یهودی می گذرد،روزی نیست که فلسطینی‌های مناطق اشغالی مورد حمله وخشونت سربازان قرار نگیرندو تعدای به قتل نرسندویابازداشت وزندانی نگردند.


شیوه عمل یهودیان صهیونیست درتصرف سرزمین فلسطین باچنان خشونت گسترده ونامتعارف وترور،قتل عام،تخریب وسوزاندن وارعاب واخراج همراه بوده است،که هربیننده تیزبین ومنصفی راشگفت زده می کندوبه تأمل دقیق تر درهدف‌ها وعلل این شکل رفتار وادارمی نماید.به موضوع اززوایای مختلفی می توان نگریست. دراین مقاله سعی براین است که ایده ومشی عملی صهیونیستها درتجاوز تصرف سرزمین فلسطین وکشتارواخراج مردم آن رابااستناد به گواهی تورات(کتاب مقس یهودیان)تبارشناسی کرده مشابهت آن رابا روش وسرمشق اجدادشان درنخستین تهاجمات ،به منظور تصرف «سرزمین مقدس»، که آن هم با قتل وکشتاروویرانی همراه بود،آشکارنمائیم.دراین مجال عوامل متعدد سیاسی وفرهنگی ووالزامات راهبردی وژئوپلیتیک منطقه‌ای وبین المللی ونیز منافع اقتصادی وسیاسی قدرتهای غربی درکمک به تشکیل دولت اسرائیل وحمایت بی‌قید وشرط ازهمه تجاوزت وجنایات آنها برضد فلسطینیان درمی گذریم.وهمچنین ازبیان دینی که به خاطر جنایات نه فقط نازیها که یکهزارسال کینه توزی وخصومت مذهبی غرب مسیحی برضدقوم یهودبردوش دارند وبهتر دیدندکه آن راازحساب مرد فلسطین پرداخت کنند.فقط می خواهیم ببینیم اسرائیلیان دراقدامات خودبرضد مردم وسرزمین فلسطین،ازآغازتاکنون،تچه اندازه زیرتأثیر خصوصیات رفتاری وروانشناختی قومی وسرمشق اولیه پدران خویش،دراین زمینه قراردارند،همان که حدوددوهزارسال پیش باهدف استقراردر«سرزمین مقدس» به اجراگذاشته شد، واکنون اخلاف شان،برای تحقق دوباره همان هدف،سرمشق آن را پی می گیرند.وبااین کار، افراطی‌ترین وخشن‌ترین تیپ بنیادگرائی وسلفی گری را،البته بامدرن‌ترین تکنیکهاوابزاروسلاح به نمایش می گذارند.به علاوه نشان دهیم که،پدرانشان نیز آن الگورااز «سرمشق ازلی» شاه‌خدایان اقوام بین النهرین اخذکردند.


برای این منظور، به کهن‌ترین متن تاریخ قوم یهود به قلم نویسندگان تورات که درکنار معدودفرامین وآموزههای الهی به موسی(ع) وبرخی دیگرازانبیاء قوم، دریک مجموعه گردآمده اند،رجوع نموده،ابتدا،تعدادی ازاین روایات تاریخی راازنظر می گذرانیم؛


داستان اززمانی آغاز می شود که قوم بنی اسرائیل بعدازخروج ازمصر به رهبری موسی،حدودچهل سال درصحرای سینا به کوچگری وچادرنشینی ودامداری گذراندند،تا آماده عزیمت به کنعان شوند. دراین مدت،هروز خواسته‌ای رابهانه ابراز شکایت ونارضایتی نزدپیامبرخود قرارمی دادند،ازانواع خوردنی‌ها تابت‌ها والهه هائی به رسم اقوام منطقه بود ،دشواری زندگی درصحراوطولانی شدن مدت اقامت درصحراراکه می دیدند، موسی راسرزنش می کردند که چرا آنان راازمصرآباد به این صحرای خشک کوچ داده است،بعضی خواستاربازگشت بودندو بعضی اقامت بی‌دردسر وبدون زحمت دریک ناحیه مساعد برای دامداری رابرسختی ورنج عزیمت به کنعان ترجیح می دادند.سرانجام موسی آنهارا به بهانه گرفتن انتقام از«مدیانیان» ودرحقیقت کسب غنائم، به میدان جنگ روانه نمود.بنابه روایت تورات،برمدیانیان یورش برده،«همه ذکورراکشتند،درمیان کشتگان هرپنج پادشاه مدیان راکشتندو...بنی اسرائیل زنان مدیان واطفال ایشانرا به اسیری بردندوجمع بهائم وجمیع مواشی ایشان وهمه املاک ایشان راغارت کردندوتمامی شهرها ومساکن وقلعه‌های ایشان رابه آتش سوزانیدند.وتمامی غنیمت وجمیع غارت راازانسان وبهائم گرفتند.واسیران وغارت وغنیمت رانزد موسی وبالعازارکاهن وجماعه بنی اسرائیل ..آوردند...وموسی برروسای لشکر غصبناک شد..وگفت، آیاهمه زنان رازنده نگاه داشتید/..پس الآن هرذکوری ازاطفال رابکشیدوهرزنی راکه مردراشناخته بااوهمبسترشده باشدبکشید. اززنان هردختری راکه که مردرانشناخته وبااوهمبسترنشده برای خودزنده نگاه دارید.»(سفراعداد،باب سی ویکم).وقتی غنائم ازاشیاء ودامها وزنان باکره میان لشکریان تقسیم شدند،دستورداد، هرکس ازنصیب خویش، سهم «یهوه»را به کاهن بزرگ«العازار»وسهم خاندان برگزیده وممتازروحانی«لاوی ها»رابه ایشان پرداخت نماید،واین که، ازغنائم،هرچه فلزات قیمتی است با عبوردادن ازآتش وغیرفلزات را، باعبوردادن ازآب،تطهیرکنندودستهاولباسهاوتن خودرانیزبشویند تا(ازخون وجنایت وگناه)پاک شوند. این نخستین آزمون بنی اسرائیل درجنگ وکشتار وغارت اقوام وشهرها وآبادیهای منطقه بود. ذکرنام پادشاهانی که ازدم تیغ گذراندند، حکایت از وجود «دولت‌شهرهای»پیشرفته‌ای می کند که قرنها قبل ازدولت‌شهرهای یونانی، دربین النهرین، تأسیس شده بودند.بعدازاین ایلغار وکشتار،«خداوندموسی را...خطاب کرده گفت،بنی اسرائیل راخطاب کرده بایشان بگو،چون شمااز«اردن»به زمین کنعان عبورکنید،جمیع ساکنان زمین راپیش روی خوداخراج نمائیدو...همه مکانهای بلندایشانراخراب کنیدوزمین رابه تصرف آورده،درآن ساکن شویدزیراآن زمین رابه شمادادم تامالک شویدو..اگرساکنان زمین راازپیش روی خوداخراج ننمائید،کسانی که ازایشان باقی می گذارید،(بامبارزه برای پس گرفتن سرزمین شان)درچشمان شماخارخواهندبودودرپهلوهای شماتیغ،وشمارادرزمینی که درآن ساکن شوید خواهند رنجانید.»(سفراعداد،همان)سپس موسی به امرخداحدود سرزمینی راکه به ملکیت آنهاخواهدرسید،یعنی زمین کنعان باحدودش رابه دقت تعیین ونام می برد.که ازشرق وغرب وشمال به دریا(مدیترانه رودفرات ودریای شمال لبنان) وازجنوب به مصر ختم می شود.وسهم هریک ازدوازده سبط(قبیله)وسهم لاویان ونیز کاهنان راهم مشخص کرد. سپس خطاب آمدکه،«توقف شمادراین کوه بس شده است،..کوچ کنیدوبه کوهستان اموریان وجمیع حوالی آن از«عربه»وکوهستان وهامون وجنوب وکناره دریا،یعنی زمین کنعانیان ولبنان تانهربزرگ که نهرفرات باشد،داخل شوید.اینک زمین راپیش روی شماگذاشتم پس داخل شوید...به تصرف درآرید.» ازاین به بعد ماجرای یورش‌ها وجنگ وکشتار وتصرف(دست کم شصت دولت‌شهر وروستاهای پیرامون آنها) وغارت وغنائم بدست آمده رایک یک به تفصیل شرح می دهد،علاقمندان می توانند با مراجعه به تورات،بانام وشرح اقداماتشان آشناشوند.برای آگاهی ازسرمشقی که برای تصرف سرزمین‌ها وپاکسازی آنها ازساکنان قبلی دنبال کردند، به نقل مختصر شده چند نمونه بسنده می کنیم؛«پس برخیزیدوکوچ کرده ازوادی عبورکنید،اینک ملکوزمین اورابدست تودادم،به تصرف آن شروع کن وباایشان جنگ نما، امروز خوف وترس تورابرقوم‌های زیرتمام آسمان مستولی می گردانم...ملک حشبون نخواست ماراازسرحد خودراه دهدو...خدای مااورابدست ماتسلیم نموده اوراباپسرانش وجمیع قومش زدیم.وتمامی شهرهای اورادرآنوقت گرفته مردان وزنان واطفال هرشهرراهلاک کردیم که یکی راباقی نگذاشتیم.لیکن بهائم راباغنیمت شهرهائی که گرفته بودیم،برای خودبه غارت بردیم....پس برگشته به راه رفتیم وملک باشان به مقابله بامابیرون آمد..پس یهوه خدای ما عوج وتمامی قومش رابدست ماتسلیم نموده اورابحدی شکست دادیم که احدی ازبرای وی باقی نماند.همه شهرهایش راگرفتیم ..یعنی شصت شهر وتمامی مرزبوم ..وآنهارابالکل هلاک کردیم چنانچه با ملک جبعون کردیم.هرشهررا بامردان وزنان واطفال هلاک ساختیم وتمامی بهائم وغنیمت شهرهارابرای خودبه غارت بردیم.»(سفرتثنیه،باب دوم وسوم)ونیز؛«چون یهوه خدایت تورا به زمینی که برای تصرفش به آنجامی روی درآورد،وامت‌های بسیارراکهوووووو،هفت امت بزرگتروعظیم ترازتوباشند،ازپیش تواخراج نماید،چون خدایت ایشانرابدست توتسلیم نماید وتوایشانرامغلوب سازی آنگاه ایشان رابالکل هلاک کن،وباایشان عهدمبندوبرایشان ترحم منما،وباایشان مصاهرت منما،دخترخودبه پسرایشان مده ودخترایشان رابرای پسر خودمگیر...بلکه باایشان چنین عمل نمائید...تمامی قوم راکه یهوه بدست توتسلیم می کند هلاک ساخته چشم تو برآنهاترحم ننماید.»(همان،باب هفتم)


آنهادستورداشتند بت هارابشکنند،تمثالهارا بسوزانند ومعابد ومذبح هاراویران کنند، ودرهمانحال همه رااززن ومرد وپیروجوان وطفل بکشند،بااین روش معلوم نبود چه کسی وچه وقت باید سخن خدارابشنودوبه اوایمان بیآورد؟دربرابرشرح تفصیلی وجزءبه جزءاقدامات وسفارشها درباره جنگ وکشتن وتصرف شهرهاوغارت اموال وربودن غنائم ونیز احکام بسیارمفصل درباره همه امور جزئی وکلی زندگی روزمره، یک سفارش و اندرزوتعلیم مردم وتبلیغ دین واخلاق یافت نمی شود،هرچه هست،فرمان وبرنامه ریزی برای حمله وجنگ وتاراج وقتل عام است ولاغیر.«پس احکام مرابشنویدوآنهارانگاه داشته به جاآورید..خدایت باهمه قوم هائی که ازآنهامی ترسی جنگ خواهدکرد ونیز زنبورهادرمیان ایشان خواهدفرستاد،تاباقی ماندگان وپنهان شدگان ایشان ازحضورتو(نیز)هلاک شوند....تانام ایشان رااززیرآسمان محوسازی وکسی رایارای مقاومت باتو نخواهدداشت،تاایشان راهلاک سازی.»(همان باب هشتم) ونیز؛«وچون درشهری نزدیک آیی تاباآن جنگ کنی،اگرتوراجواب صلح دهد،دروازه هارابروی توبگشاید،آنگاه تمامی قوم ازآن توشود،جزیه دهندوتوراخدمت کنند،وگرنه،محاصره کن وچون یهوه خدایت آنرابدست توبسپارد،جمع ذکوران رابدم شمشیر بکش وزنان واطفال وبهائم وآنچه درشهرباشد،یعنی تمام غنیمتش رابه تاراج ببر..به همه شهرهائی که ازتوبسیاردورند،که ازشهرهای این امتها نباشند،چنین رفتارنما،اماازشهرهای این امتهائی که خدایت تورابه ملکیت می دهد،هیچ ذی نفس رازنده مگذار،بلکه ایشان رایعنی حتیان،اموریان،کنعانیان،فرزیان،حویان،ویبوسیان راچنان که یهوه خدایت امرفرموده است،بالکل هلاک ساز.»(همان،باب بیستم)


ونیز؛«خداوندبه یوشع گفت مترس وهراسان مباش ،تمامی مردان جنگی خودرابرداروبرخاسته بهبرو اینک ملکوقوم اووشهرش وزمینش رابدست تودادم.به طوری که باوملکش عمل نمودی بکن،لیکن غنیمتش رابابهائمش برای خودبه تاراج بگیرید....وداخل شهر شده آنراگرفتند وتعجیل نموده شهررابه آتش سوزانیدند...(مردم درمحاصره بودندوازپشت سر وازجلو)ایشانرا می کشتند،به حدی که کسی ازآنهاباقی نماندونجات نیافت.ملک رازنده گرفته به دارکشیدند ..چون اسرائیل ازکشتن همه ساکنان عای درصحرا وبیابانی که ایشان رادرآن تعاقب می نمودند،فارغ شدند،وهمه آنهاازدم شمشیر افتاده هلاک گشتند،تمامی اسرائیل به عای برگشته آنرا به دم شمشیر کشتندوهمه آنان که درآنروزازمردوزن افتادند،دوازده هزارنفربودند،یعنی تمامی مردمان.زیرایوشع دست خودراکه درازکرده بود،پس نکشید تاتمامی ساکنان عای راهلاک کرد.بهائم وغنیمت آن شهررااسرائیل برای خود به تاراج بردند..پس یوشعراسوزانیدوآنرا توده ابدی ومخروبه ساخت که تاامروزباقی است.(همان،باب هشتم)


درموردی دیگر؛«یوشع تمامی شب ازجنجال کوچ کردوناگهان بایشان برآمد،وخداوند ایشان راازپیش اسرائیل منهزم ساخت وایشانرادربه کشتارعظیمی کشت وایشانرابراه گردنه گریزاندوتاوایشانراکشت.وچون ازپیش اسرائیل فرارمی کردند...خداوندتاعزیفه برایشان ازآسمان سنگهای بزرگ بارانیدو(همگی)مردندوآنان که ازسنگهای تگرک مردندبیشتربودندازکسانی که بنی اسرائیل به شمشیر کشتند.» روزی که اموریان تسلیم می شدند،یوشع ازخدادرخواست می کندکه آفتاب درآسمان جبعون بایستد وماه بر متوقف گردد«تاآنان ازدشمنان خودانتقام بگیرند.سرانجام یوشع راگرفت وآن وملکش رابدم شمشیرزده،ایشان وهمه نفوسی راکه درآن بودند،هلاک کردوکسی راباقی نگذاشت.وباجنگ کردوخداوند آنراباملکش بدست اسرائیل تسلیم نمود،پس آن وهمه کسانی راکه درآن بودند،بدم شمشیر کشت وکسی راباقی نگذاشت....ازبهگذشت وخداوندلاخیش رابدست اسرائیل تسلیم نمودوآن وهمه کسانی راکه درآن بودند،بدم شمشیرکشت،چنانکه بالبنه کرده بود.»وایضا ملک،اووقومش راشکست داد، بطوریکه کسی باقی نماند و از آنجا به و سپس به، همه شهرهایشان راگرفت و بدم شمشیر گذراند و کسی را باقی نگذاشت. پس یوشع تمامی آن سرزمین، یعنی کوهستان و جنوب هامون وادی و جمیع ملوک آنها را زده، کسی راباقی نگذاشت، وهرذی نفسی را هلاک کرد... ایشان راتا صیدون تعاقب کرده کشتند، به نحوی که کسی از ایشان باقی نگذاشتند. اسبان ایشان را (نیز) پی کردند.» به فراریان نیز رحم نمی کردند و از تعقیب و کشتن آنها دست نمی کشیدند؛ «دشمنان خودراتعقیب کنید، وموخر ایشان رابکشید و مگذارید به شهرهای خودبازگردند... پس یوشع ..ایشان را ازتاو تمامی زمینراتازد»... پس یوشع تمامی آن زمین کوهستان و تمامی جنوب و تمامی جوشن و هامون و عربه و کوهستان اسرائیل و هامون آنراگرفت وکوه که بسوی بالامی رودتاکه دروادی لبنان زیرکوه حرمون است وجمیع ملوک آنهارا گرفته،ایشان رازدوکشت. شهری نبود که بابنی اسرائیل صلح کرده باشد.همه رادرجنگ گرفتند،زیراخدابودکه دل ایشان راسخت کردتابه مقابله با اسرائیل درآیند واوایشان رابالکل هلاک سازدوبرایشان رحمت نشود،بلکه ایشان رانابودسازد.»(صحیفه یوشع،باب دهم ویازدهم)این همه اصراربه نابودی کامل قوم مغلوب وتأکیدبراین که حتی یکنفر ازآنهاباقی نماند،بیشتراز ترس قیام ومقاومت بازمانگان برای اعاده آزادی واستقلال ازکف رفته وپس گرفتن سرزمینهاشان بود،این قیامها به دفعات رخ داده بودند ولذااسرائیلی‌ها پیوسته درحال جنگ با اقوام مختلف منطقه بسرمی بردند. بی‌دلیل نبود که جانشین سموئیل را به جانشینی او نپذیرفتندودرخواست پادشاهی کردندکه هنر وقدرت کافی برای رهبری جنگ وغلبه بر قیامهای مردم مغلوب داشته باشد.پادشاهان آنها دراصل فرماندهان نظامی درجنگها بودند.چنان که وقتی مردم امون(عمون)برضد اشغالگران اسرائیلی قیام کردند،ازترسشان به یکی ازسرداران که فردی حرام زاده ونام«یفتاح»بود،پیشنهادمی کنندکه اگرآنهارادرجنگ برضد قوم عمون یاری کند،اورا پادشاه وفرمانروای خودکنند.وهمین کارراهم کردندواوازآن پس برای شش سال بربنی اسرائیل پادشاهی و داوری کرد(سفرداوران،باب یازده ودوازده)چندی بعدهم برای مقابله با قیام فلسطینیان ،از سموئیل درخواست کردند به جای پسرش،مردی جنگجو رابرآنان به پادشاهی بگمارد.این نکته می رساند که فلسطینیان ازقبل درآن سرزمین سکونت داشته اند وزمانی هم که به اشغال اسرائیلیان درآمد، دست ازمبارزه نکشیدند وبا مقاومت خود به تعبیر تورات چون خاری درچشم متجاوزان عمل می کردند.


بالاخره«یوشع پیروسالخورده شد.خداوندبه وی گفت،توپیروسالخوردهشده‌ای وهنوز زمین بسیار برای تصرف باقی می ماند،زمینی که باقی می ماند،تمامی ملوک فلسطینیان وجیع جشوریان،ازشجور،که درمقابل مصراست تاسرحدبه سمت شمال که ازکنعانیان شمرده می شود،یعنی پنج سردار فلسطینیان ازووووووازجنوب تمامی زمین کنعان وکه ازصیدونیان است،تاوتاسرحداموریان وزمین وتمامی لبنان تامصرکه جمیع صیدونیان باشند. من ایشان راازیش بنی اسرائیل بیرون خواهم کرد،لیکن توآنهارابه بنی اسرائیل به ملکیت به قرعه تقسیم نما،...واینهاست ملکهائی که بنی اسرائیل درسرزمین کنعان گرفتندوبرحسب قرعه ملکیت ایشان شدبرای نه سبط ونصف سبط »(صحیفه یوشع،باب چهاردهم)

بعداز مرگ یوشع،یهودا،رهبری قوم رابدست می گیردواو به اتفاق برادرخودباکنعانیان واردجنگ شد.آنهاکنعانیان وفرزیان راشکست دادند.و...بنی یهودا،بااورشلیم جنگ کرده آنراگرفتند وبدم شمشیر زدندوشهررا به آتش سوزانیدند.»(سفرداوران،باب اول)


بااین شیوه بودکه بنی اسرائیل درسرزمین مقدس ونواحی پیرامون آن ساکن شدند،اگرچه ملوک راکشتند،ولی خود به اصرارولجاجت فوق العاده ای،به ادامه حکومت داوران رضایت نداده از سموئیل (آخرین داور)درخواست کردند به جای داور همانند سایر امت‌ها پادشاهی برای آنها برگزیندتا میان آنها داوری وجنگهای آنان علیه فلسطینیان رارهبری نماید،وخدادرخواست آنهارامی پذیرد وبه سموئیل می گوید،«مردی رانزد توخواهم فرستادوتواوراتدهین خواهی کردتاسرداربنی اسرائیل شودوقوم مراازدست(مزاحمت‌های )فلسطینیان نجات دهد.»(سموئیل اول،باب هشت ونه).سموئیل ابتداسعی کرده بود آنان راازاین تصمیم منصرف کند،زیرابه عواقب سوءحکومت پادشاهی‌های مطلقه آگاهی داشت. برای آنان شرح دادکه رسم ورویه پادشاهان درحکومت برمردم چیست، گفت؛«رسم پادشاهی که برشماحکم خواهدنمود،این است که پسران شماراگرفته،ایشان راسرداران هزاره وسرداران پنجاهه برای خودخواهدساخت وبعضی رابرای شیارکردن زمینش ودرویدن محصولش وساختن جنگ افزارواسباب عرابه‌هایش تعیین خواهدکردودختران شمارا برای عطرکشی وطباخی وخبازی خواهدگرفت.وبهترین مزرعه‌ها وتاکستانهای شماراگرفته،به خواجه سرایان وخادمان خودخواهدداد.وغلامان وکنیزان ونیکوترین جوانان شماراگرفته برای کارخودخواهدگماشت.وعشرگله‌های شماراخواهدگرفت وشماغلام اوخواهیدبود.درآن روزازدست پادشاه خودکه برای خویشتن برگزیده اید،فریادخواهیدکردوخداونددرآنروز شمارااجابت نخواهدکرد.»(کتاب اول سموئیل،باب هشتم)اما آنهانپذیرفتند وبرخواسته خوداصرارورزیده گفتند باید پادشاه باشد تاپیش روی مابیرون رفته درجنگهابرای مابجنگد.وازآن پس پادشاهی مستبده جایگزین حکومت داوران گشت. درروایت این وقایع،هراندازه هم اغراق وبزرگنمائی شده باشد،دراین که بیانگر هم منش وهم آرزوهاوامیال ناخودآگاه،وبعضاآگاه، قومی بنی اسرائیل است،تردیدی وجودندارد.چنان که هم امروز ،بعدازهزاران سال که ازوقوع ونگارش آنهامی گذرد،عینا درنحوه نگاه ورفتار ،اگرنه همه یهودیان،دست کم صهیونیستها وافراطیون آنها،به خوبی مشاهده می شود.


فرامین «الهه ها»یا خدای یگانه؟

به روایت تورات موجود،همه آن تجاوزات وآدم کشی‌ها وتصرف زورمدارانه سرزمین‌های دیگراقوام وامت ها،به فرمان یهوه،خدای بنی اسرائیل وزیرنظارت او وطبق دستورالعمل‌های دقیق وتفصیلی وی انجام گرفته اند.پیداست که دستورکشتن بی‌گناهان وقتل عام زنان وکودکانی که مرتکب هیچ قتل وفسادی نشده اند، وتجاوزوتعدی به زمین وخانه وکاشانه مردم وغارت اموال وبه کنیزی کشاندن زنانی که آغازکننده جنگ وتجاوز نبوده اند،درقاموس هیچ دینی پذیرفته نیست.آنهارانمی توان وحی الهی دانست. چراکه با فرامین دهگانه‌ای که درطورسیناء به موسی(ع) وحی شدوبا آنچه ازتعالیم عیسی(ع)ومحمد(ص) می شناسیم،درتضادآشکارقراردارند. آنها بی‌شباهت با دستوراتی نیستند که پادشاهان دولت‌شهرهای بین النهرین وفراعنه مصر ،درموقعیت‌های بحرانی ازالهه‌های خود،وظاهرا ازدرون مجسمه‌های آنها، دریافت می کردند. ودرحقیقت چیزی جز توهمات شنیداری ودیداری نبودند. رهنمودهائی که درون ضمیرناخودآگاهشان شکل می گرفت وازآنجا اززبان خدایان به گوش آنهامی رسید. واغلب ازروی تجربیات زیستی و تاریخی جمعی وآرزوهاوامیال واپس زده ناخودآگاه،پردازش می شدند.دردوره‌ای که بشر ذهنی «دوجایگاهی» داشت ،که دریکی رهنمودها پدیدمی آمدند،ودردیگری شنیده می شدند.این نکته تاحدودزیادی روشن است که بنی اسرائیلی‌ها که زمان درازی دربین النهرین وبابل ومصر زیسته بودند ،به شدت تحت تأثیر آئین‌های مذهبی اقوام این منطقه ،تمایل شدیدی به داشتن وپرستش الهه‌ها ازخودنشان می دادند.وکاهن‌های آنان تاپیش از قیام موسی(ع)واسطه دریافت پیام‌های خدایان وابلاغ آنهابه مردم بودند. این وابستگی ،آنقدرشدیدبود که حتی بعدازگرویدن به موسی وخروج ازمصر،به محض مواجهه دوباره بااقوام الهه پرست منطقه، اصطلاحا،فیلشان یادهنوستان کردوازاین که آنهاالهه‌ای شبیه آن اقوام ندارند ،شکایت نزد موسی(ع)برده ازاوخواستند الهه‌ای برایشان تدارک بیند. پیامبرتلخکامانه به یادشان آورد که آنهابنابه موهبت ایمان به خدای یگانه ،ازبردگی وشرک رهائی یافته به آزادی واستقلال دست یافته اند،آیازیست آزادومومنانه تااین اندازه برایشان دشواراست که می خواهندبایک حرکت ارتجاعی وبا«گریزازآزادی»،اربابان زمینی والهه‌های خودساخته رابندگی کنند؟درآن لحظه ،ظاهرا خاموش شدند،اما تربیت ومنش متمایل به وابستگی ودنباله روی از اربابها(ورب النوع ها)نهادینه ترازآن شده بود که درآن مدت کوتاه،ازوجودشان ریشه کن شود.آن نوع وابستگی که آدمی راازپذیرش مسئولیت اندیشه ورزی، تصمیم سازی وعمل آزادومبتکرانه معاف می دارد.لذا چندصباحی بعد،زمانی که غیبت موسی(ع)(درکوه طور)به درازاکشید وبالای سرآنهاکسی نبود که درنقش یک چوپان آنان راراه ببرد واززبان خدایان،فقط بگوی چه بکنندوچه نکنند،دچارخلاءسروری شدند ونیازبداشتن الهه‌ای متمثل دریک شئ بی‌جان یاجاندارازاعماق وجودشان زبانه کشید، سامری به فراست دریافت که فرصت پرکردن خلائرهبری فرارسیدهاست،پس بدون فوت وقت،طلاهاشان راگرفت واهه‌ای به شکل گوساله‌ای زرین ساخت که ازآن صدائی گنگ ونامفهوم خارج می شد،تااو وهرکاهن دیگری که واسطه قرارمی گیرد ،هرطورخواستند تفسیر و به آنها ابلاغ نمایند. دراثبات تأثیر پذیری بخش مهمی ازاندیشه ورویکرد «توراتی»،ازکیش‌های اقوام ساکن دربین النهرین درهزاره‌های سوم تااول پیش ازمیلاد،مشابهت‌های عمیقی است که میان خصوصیات وطرزعمل«یهوه»،خدای بنی اسرائیل،شکل وماهیت رابطه اوبا بندگان ونوع فرامین صادره ازوی،و«خدا‌پادشاهان»وبطورمشخص تر میان رفتار ومنش عملی بنی اسرائیل واقوام مزبور(نظیربابلی‌ها وآشوری ها)مشاهده می شود.آنهانیز شاه‌خدایان واقوامی به شدت خشن ،خودمحور،مهاجم وبی رحم،خونریز،استیلاطلب وغارتگربودند. ازخلال این روایات دیدیم، به عبارت دیگر،اسرائیلی‌ها باپیروی ازآئین الهه پرستی «شاه‌خدایان»ومنش وشیوه عمل اقوامی نظیرآشوریان،منطقه وسیعی ازآنچه آنان سرزمین مقس خوانده اند،ازفرات تانیل وساحل مدیترانه،راباعبورازدریائی ازخون وجسد ویرانه‌ها وسرزمین سوخته،به تصرف درآورده،دولتی پادشاهی به سبک شاهان آشوربرپانمودندبااین حال آنان هیچ گاه ازطغیان ومبارزه فلسطینیان ودیگرمردم منطقه،که برای بازپس گرفتن سرزمین خویش وکسب استقلال دست به عمل می زدند،درامان نبودند.قیام هائی که بی‌رحمانه سرکوب می شدند>اماهربارکه دراین کشمکش ها،مغلوب مردم می گشتند،کاهن‌ها آنهارابه حساب گناهانی می گذاشتندکه خشم یهوه رابرانگیخته است.ازآنهامی خواستند تا بااهداءقربانیان وهدایای بیشتر به معابد وقربانگاهها،مهروحمایت دوباره یهوه راجلب نمایند.


انبیاء،برضدکاهنان

دراین مدت،انذارهای انبیاءدردست کشیدن ازخشونت وتجاوز،دروغ وفریبکاری وحرص به مال درتغییر واصلاخ رفتارشان بی‌اثربود.آنها که درمبارزه با ریاکاریها وآزمندی وتظاهر و خشکه مقدسی کاهنان ومریدان آنها اصرارمی ورزیدندونقاب زهد دروغین راازسیرت زشت و پلیدشان کنارمی زدندوموجب بی‌اعتمادی مردم به آنان می شدند،به جرم بدعت وانحراف وتوهین به مقدسات،موردآزارقرارگرفته به قتل رسیدند.تضاد وبیگانگی صوری ومحتوائی تعالیم وانذارهای انبیاء بنی اسرائیل با آنچه پیش ازاین اززبان یهوه درتورات جعل شده است وبه عکس،نزدیکی وخویشاوندی آنها باآموزه‌ها وانذارهای پیامبران الهی ازجمله درکلام قرآنی،بخوبی آشکاراست.توجه به فرازهائی ازسخنان آنان دورازفایده نیست.اشعیای نبی(ابن عاموص)،شاکی ونگران عواقب بحران اخلاقی واجتماعی است که دامن بنی اسرائیل وخاندان یعقوب رافراگرفته استوقلب وذهن آنان رابیمارنموده؛«ای آسمان بشنووای زمین گوش بگیر،زیراخداوندسخن می گوید،پسران پروردم وبرافراشتم امابرمن عصیان ورزیدند.گاومالک خویش را،والاغ آخورصاحب خودرامی سناسد،امااسرائیل نمی شناسدوقوم من فهم ندارند.وای برامت خطاکاروقومی که زیربارگناه می باشدوبرذریت شریران وپسران مفسده(جو)خداوندراترک کردند...وبه سئی عقب منحرف شدند...تمامی سر(ذهن وفکر)بیماراست وتمامی دل(روان وعواطف)مریض،ازکف پاتابسردرآن تنرستی نیست،بلکه زخم وکوفتگی وجراحت متعفن است...خداوند می گود،ازکثرت قربانیهای شمامراچه فایده است،ازقربانیهای سوختنی ..پرواریهاسیرشده اموبه خون گاوان وبره هاوبزهارغبت ندارم.چه کسی شماراطلبیده است که به دربارمن حاضرشویدوپایمال کنید؟هدایای باطل دیگرمیاورید،جان من،ازغره‌ها وعیدهای شمانفرت دارد..ازتحمل نمدنش خته شده ام،هنگامی که دستهای خودرادرازمی کنید،چشمان خودراازشماخواهم پوشاند،وچون دعابسیارمی کنید،اجابت نخواهم نمود،زیراکه دستهای شماپرازخون است»... درچندفراز بعد، بااشاره به رستاخیز وروزداوری که درپیش است وبیان اینکه،خداونداست که «امت هاراداوری خواهدنمود،وقوم‌های بسیاری راتنبیه خواهدکرد،»خطاب به سرکردگان قوم می گوید،«ای خاندان یعقوب،بیائیدتادرنورخداوندسلوک نمائیم،زیرا اوقوم خود یعنی خاندان یعقوب راترک کرده است(چراکه)زمین ایشان ازنقره وطلاپرشده وخزائنایشان راانتهائی نیست....وزمین ایشان ازبت هاپراست.ساخته دستهای خودراکه باانگشتهای خودساخته اند،سجده می نمایند.» درروزموعود،«تکبرمردان،پست خواهدشد،فقط خداوند متعال خواهدبود،وبت هابالکل نابودخواهندشد،...مردمان بت‌های نقره وبت‌های طلای خودراکه برای عبادت خویشتن ساخته اند،نزد موش کوران وخفاش هاخواهدانداخت.»(کتاب اشعیای نبی،باب اول و دوم)ودرادامه،«وای برآنان که احکام غیرعادله راجاری می سازند،وکاتبانی که ظلم رامرقوم می دارند،تامسکینان راازداوری منحرف سازند،وحق فقیران قوم رابربایندتاآنکه بیوه زنان راغارت ویتیمان راتاراج نمایند....وای برشریران که ایشان رابدی خواهدبود،چون کهمکافات دست ایشان به ایشان کرده خواهدشد...ای قوم من،راهنمایان شماگمراه کنندگان اندوطریق راههای شماراخراب می کنند.»(همان،باب سوم)


فروپاشی دولت«خدا‌پادشاهی»

اخلاقیات،فرهنگ وروابطاجتماعی،وخلاصه حیات فردی وقومی دولت وجامعه بنی اسرائیل،بیمارترازآن بودکه با دم مسیحائی انبیاءدرمان شود.پی درپی توبه می کردندومی شکستند.جامعه ی میتلابه تحجرفکری وقشری وبه شدت دربنداحکام ومناسک پیچیده وفورمالیسم خشک مذهبی ودرضمن بسیارمادی، پول پرست،ریاکار،متجاوزوبی رحم، ازدرون پوک ودرحال اضمحلال بودودرانتظار ضربه‌ای تا برپایه‌های خودفروریزد.این ضربه درزمان «نبوکدنصر»پادشاه بابل برایشان فرودآمد،ازنگاه تورات،همان کیفرالهی بودکه به سبب گناهانی که مرتکب می شدند وخونهای بی‌گناهانی که به زمین می ریختند،شامل حالشان می گردید،«..وخداوند فوجهای کلدانیان وفوجهای آرامیان وفوجهای موابیان وفوجهای بنی عمون رابراو فرستادوایشان رابریهودافرستاد تاآنراهلاک سازد به موجب کلام خداوندکه بواسطه بنندگان خود،انبیاءگفته بود. به تحقیق این از فرمان خداوندبریهوداواقع شدتاایشان رابسبب گناهان ونیز بسبب خون بی‌گناهانی که اوریخته بود،زیراکه اورشلیم رااز خون بی‌گناهان پرکرده بودوخداوند نخواست اوراعفونماید...درآن زمان بندگان پادشاه بابل براورشلیم برآمدندوشهرمحاصره شد...ونبوکدنصر به شهر برآمدو«یهویاکین»پادشاه یهودا،بامادرخودوبندگان وسردارانش وخواجه سرایانش نزدپادشاه بابل بیرون آمدند..تمام خزانه‌های خانه خداوندوخزانه‌های خانه پادشاه..وتمام ظروف طلائی راکه سلیمان پادشاه اسرائیل برای خانه خداساخته بو،برحسب کلام خداشکست. وجمیع ساکنان اورشلیم وجمیع سرداران وجمیع مردان جنگی راکه ده هزارنفربودنداسیرساخته برد وجمیع صنعتگران وآهنگران را..سوای مسکینان اهل زمین کسی باقی نماند.»(کتاب دوم پادشاهان،باب بیست وچهارم) ..همه رابه بابل به اسیری برد.وجالب است یادآورشویم که برخلاف اسرائیلیان که دراین گونه مواقع همه مردم ازمردوزن وکودک را ازدم تیغ می گذراندند وبعداز غارت وتاراج کامل ،شهر وهمه تأسیسات آنرا به آتش می کشیدند، پادشاه بابل کسی را نکشت،بلکه شاه ودرباریان وسرداران وجنگجویان واهل حرفه وصنعت که باخودبه بابل برد،بقیه مردم رابه حال خودرهاکرد وبه اموالشان دست نزد.ازسرداران خودکسی رابرآنان نگماشت،بلکه عموی شاه اورشلیم را به جای پادشاه مخلوع فرمانروانمود.وپادشاه اسیر نیز بعداز چندسال که دراسارت بود آزادگشت ودرزمره نزدیکان وخواص پادشاه بابل درآمد. یهودیان درتبعید حق بازگشت به اورشلیم نداشتند تاروزی که کورش بابل را گشود واجازه داد به اورشلیم بازگردندوهرآنچه هم که بابلی‌ها ازطلاونقره واثاثیه غنیمت گرفته بودند به آنان پس داد،بالاترازاین بودجه‌ای هم برای بازسازی معبدشان دراورشلیم به این کارتخصیص داد. اورشلیم بعدهابدست رومیان افتاد ودرهمین دوره بود که رهبران مذهبی یهود،عیسی مسیح راتکفیر وبه اعدام محکوم کرده به سربازان رمی تحویل دادند تابامصلوب نمودن وی حکم رابه اجراگذارند.
 

کفاره جنایات اروپای مسیحی رافلسطینیان می پردازند

درازای همین خیانت بودکه یهودیان درتمام طول قرون وسطا،مورد لعن ونفرین وآزارمسیحیان اروپا قرارداشتند.این اواخر بیشترین آسیب ورنج رااز دست نازیها آلمان دیدندکه علاوه براعمال انواع محرومیت هاومحدودیتها ، به بهانه پاسازی نژادی، صدهاهزار یهودی را به طرزفجیعی به قتل رسانده ،اجسادشان رادرکوره ‌های آدم سوزی به خاکسترتبدیل نمودند.بعدازخاتمه جنگ ،سران دول اروپائی،زیرفشار گردانندگان جنبش صهیونیستی،وبرای آنکه وجدان غرب مسیحی بیش ازآن بارسنگین شرم وگناه یکهزارسال آزاروکشتاریهودیان رابه دوش نکشد ومعذب نماند،ودرضمن جنایتی راهم که نازیها علیه یهودیان مرتکب شده بودند به نحوی جبران کنند،باپیشنهادمزبور موافقت وبه پیشبردآن،به طورموثری کمک کردند.تازمانی که طرح اجرائی کردن این پیشنهاد،افشا وسپس به مرحله اجراگذاشته نشده بود،جزخواص،ازافرادمعمولی،کسی ازفاجعه وجنایتی که درحال رخ دادن بود،خبرنداشت.جنایتی که صهیونیستها،مقدمات آنرا باتشکیل وتجهیز چندین سازمان زیرزمینی تروریستی،به عنوان بازوهای اجرائی آن تدارک دیده،به قیمت کشتار دستجمعی وآوارگی ونابودی ملت فلسطین وتصرف وتملک سزمین آنها،به انجام رساندند. درصورتی که یهودیان درطول هزاران سال آوارگی،درهیچ نقطه‌ای ازجهان به اندازه جوامع اسلامی ودرجوارمسلمانان ،درصلح وامنیت بسر نبرده اند.ودرهیچ بخشی ازکره زمین به اندازه اروپای مسیحی،زجروشکنجه ندیدندوطعم تلخ خشونت،قتل،تحقیر،طرد وآوارگی وفرودستی رانچشیدند. وحال،این طنزتلخ تاریخ راچگونه باید تعبیرومعناکردکه،جنایتکاران،هزینه جنایت برضدقربانی گنهکار(یهودیان)را،با خون وآوارگی وشکنجه قربانی بی‌گناهشان،ملل مسلمان ودرصدرشان فلسطینی ها،پرداخته و می پردازند.

صهیونیستها،درپیشبردطرح تشکیل دولت یهودی درخاک فلسطین،از سرمشقی پیروی کردند،که پیش ازآن، اجدادشان،به تقلیدازشاه‌خدایانآشورو..درنابودکردن اقوام وتمدنهای منطقه وتصرف ارای بکارگرفتند.آن زمان نیزبه تعبیرتورات، شهرهاوآبادیهائی رابه تصرف درآوردند،که ازآن آنان نبود وبرای ایجاآنها زحمتی نکشیده بودند ،«زمینی راکه درآن زحمت نکشیده بودید وشهرهائی راکه شمابناننمودید،به شمادادم تادرآنهاساکن شوید،وازتاکستانها وباغات زیتون که نکاشتید می خورید»(صحیفه یوشع،باب بیست وچهارم)


چرا اسرائیلی‌ها صلح نمی خواهند؟

آیا ازکسانی که تصورمی کنند و یا وانمودمی کنندکه براساس جعلیات افزوده شده به تعالیم حضرت موسی،گویا ،حقیقتا این خدابوده است که این سرزمین رابه آنهابخشیده تا ضرب بارانی از گلوله وتوپ وبمب وموشک ازهواوزمین به تصرف درآوردند، وخداست که فرمان می دهد،هرشهروآبادی را که بدستشان رسید، اهل آنراازمردوزن وکودک بکشندویک نفس کش زنده مگذارند؟ آیامی توان انتظارداشت راه ورسمی خلاف اسلاف خودپیش گیرند وبا به رسمیت شناختن حقوق ساکنان اصلی فلسطین،دست از ادامه تجاوز وکشتار وویرانی خانه‌ها ومساجد وبناها وسوزانیدن باغهای زیتون وتاکستانها ومزارع دست برداند وتجاوز وخشونت واغتصاب اراضی را متوقف سازند؟ وحال که کاررابه اینجاکشانیده ویهودیانی راباهزارحیله،ازسراسرجهان در این سرزمین گردآورده اند ودرخانه هائی جای دادند که ازآن آنهانبوده ونیست،دست کم به آن بخشی که قدرتهای بزرگ درسال ۱۹۴۸ازکیسه مردم فلسطین به آنان بخشیدند،بسنده کرده،بابرقراری صلحی پایداروبابرسمیت شناختن حقوق حاکمیت ومالکیت مردم فلسطین برسرزمین شان،اجازه دهند آنان هم کشورمستقل خودراداشته باشند ودرخانه‌های خوددرامنیت وآرامش بسربرند؟ انعقاد صلحی پایدار و عادلانه،دیری است که از جانب اکثریت مردم فلسطین و از جمله تشکیلات خودمختار پذیرفته شده است. پیش ازاین هم که فلسطینیان تحت رهبری یاسرعرفات، خواهان صلح بودند و طرح دو دولت را پذیرفته و با هر پیشنهاد عادلانه که متضمن حقوق مسلم و شناخته شده‌شان باشد، پاسخ مثبت می دادند. از آن پس تا کنون هر بار که دولت اسرائیل زیر فشار افکارعمومی در داخل و خارج آن کشوروبعضا اصراردولتهای غربی ، آماده حضور در مذاکرات صلح می شد،باانواع بهانه‌ها وکارشکنی ها،ازجمله ادامه شهرک سازی در اراضی اشغالی،دستکار،تخریب وتغییر بافت وسیمای مسجدالاقصی،ادامه تخریب خانه ومزارع فلسطینیان، اعمال محدودیت‌های بیشتر برآمدو شد آنها، دیوارکشی و غصب و مصادره بی‌وقفه اراضی، قطع درختان و ازبین بردن اراضی کشاورزی،درروندمذاکرات صلح اخلال کرده آنرا به شکست می کشاند. واین درحالی است که زمانی هم که اسرائیل حاضر نشد پیش شرط توقف شهرک سازی را در جریان مذاکرات صلح، به اصرار امریکاییها، بپذیرد باز هم طرف فلسطینی میز مذاکره را ترک نکردند. به طوری که اکنون برای اغلب تحلیل‌گران بی‌طرف از جمله بسیاری اسرائیلی‌ها، مسلم شده است که دولت دست راستی ونژادپرست اسرائیل خواهان صلح نیست و تاسیس یک دولت فلسطینی مستقل را در کنار خود نمی‌پذیرد و حاضر نیست به مرزهای پیش ازسال۱۹۶۷ بازگردد.

فراموش نکنیم که محدوده‌هایی از اراضی فلسطین که در سال ۱۹۴۸ از سوی سازمان ملل برای تاسیس دولت اسراییل تعیین و به آنان واگذار شد خیلی کمتر از محدوده‌ای است که در ۱۹۶۷ ، بعد ازجنگ ۱۹۴۸و جنگ شش روزه به تصرف خود درآورد.. بر طبق قوانین بین‌آلمللی، اراضی اشغال شده در جنگ، باید بعد از انعقاد صلح، تخلیه گردد و به صاحبان اصلی‌اش واگذار شود. شهر بیت المقدس و بخشهای بزرگی از قلمرو فعلی اسرائیل بر طبق معاهدات بین الملی و قطعنامه‌های مکرر شورای امنیت سازمان ملل متحد می باید تخلیه می شدند. همچنین بر طبق همین قوانین در تمام مدت اشعال- دولت اشغالگر- از هر گونه دخل و تصرف در اراضی اشغالی و موسسات و نهادهای مختلف و منابع و ثروت‌های طبیعی وآتارفرهنگی منع شده است.


دلائل حمایت نامشروط امریکاازاسرائیل

اسرائیلی‌ها بدون برخورداری از حمایت بی‌درغ وسخاوتمندانه وهمه جانبه قدرت‌های غربی بویژه امریکا، هرگز قادر به تصرف خاک فلسطین،ادامهاشغال ،گشترش ونقض سیستمتیک وروزمره حقوق بشردرمناطق اشغالی،نبوده ونیست.بااعتمادبه همین حمایت است که بیش از ۹۰ قطعنامه و بیانیه شورای امنیت را زیر پا نهاده اند بی‌آنکه با عکس العمل پیش بینی شده در آن قوانین روبرو شوند. قطعنامه هایی که نقض یک مورد ‌آن از سوی کشورهای ضعیف، بلافاصله واکنش تحریم‌های اقتصادی و سیاسی و در صورت اقتضا، اقدام نظامی را در پی داشته ودارد.

به علاوه آنهابااتکاءبه همین حمایتها،توانسته اند،صدها هزار نیروی انسانی توانمندرا ازمیان شهروندان جوامع مدرن غربی در فلسطین گردآورند،وبادریافت مستمر وبلاعوض انواع کمکهای مالی،علمی‌فنی،نظامی وتدارکاتی کشور خود را به سطح بالایی از توسعه اجتماعی- اقتصادی و علمی و تکنولوژیک برسانند وصاحب یکی از چهارارتش قدرتمندجهان شوند،ارتشی که همانطورکه به دفعات نشاندادهاست مزیت آن نه درشجاعت وپایداری درنبردزمینی رویارو،بلکه دراستفاده ازسلاحهای بسیارپیشرفته‌ای است که دراخیارش می گذارند وبه کمک آنها اززمین وهوا ودریا،شهرها وآبادیهای فلسطین را به جهنم سوزانی بدل کرده،ظرف چندروز ازآنهمه،فقط تل خاکستر ومخروبه‌ای باهزاران جسدبرجای می گذارد.

جدااز عوامل تاریخی وروانشناختیی که پیشتر به آنهااشاره شد،دلائل دیگری هم برای توضیح این حمایتها می توان برشمرد،ازجمله اینکه ؛اسرائیل،سرپل استرتژیک امریکاست برای،۱- حفظ تسلط برمنابع انرزی(نفت وگاز)،۲- مهار جنبش‌های رهائی بخش،دموکراتیک،استقلال طلب وضدسلطه در منطقه،۳-ممانعت از همگرائی ،اتحاد، همکاری وصلح پایداربین اقوام وملل منطقه وگردآمدن دراتحادیه هاوواحدهای بزرگتر وقدرتمندترسیاسی،اقتصادی وفرهنگی خارج ازسلطه امپراتوری جهانی سرمایه سالاری، ۴-ادامه سیاست ایجاد بی‌ثباتی دراین کشورها،ازطریق برانگیختن نزاع‌ها ورقابتهای خصمانه قومی وسیاسی واختلافات ارضی،ومتناوبا بامداخله نظامی وبرافروختن آتش جنگ به منظور رونق بخشیدن به بازارفروش سلاح ومکیدن درآمدهای حاصله ازفروش نفت وارزش‌های مازاداقتصادهای شکننده کشورهای مزبور،وازاین راه کمک به مهار بحرانهای اقتصادسرمایه داری غرب،۵-تجزیه وتقسیم واحدهای نسبتابزرگ سیاسی وسرزمینی،اغب به لحاظ قومی،فرهنگی‌زبانی ومذهبی،متکثر، به طوری که به خاطر قلت منابع و ثروتهای طبیعی،فقدان انسجام ووحدت اکولوژیک وضعف وفقر نیروی انسانی وبه هدردادن منابع خود درنزاع واختلاف بایکدیگر، قادربه توسعه پایدار وایجادثبات وامنیت اقتصادی وسیاسی ورفاه برای مردم خودنباشند،عاجز ازتوان مقابله موثردربرابر تجاوزات،زورگوئیهاوزیاده خواهی وسلطه جوئی قدرتهای بزرگ سرمایه سالار،اجبارا،به حداقل امنیت وثبات شکننده حاصل ازاستسلای حکومتهای اقتدارگرا وتمامیت خواه،رضایت دهند. افزون براینها، سیطره مالی کلان سرمایه داران یهودی براقتصادورسانه‌های جمعی امریکا، ووجود یک جناح پرقدرت نومحافظه کارنولیبرال به شدت طرفدار اسرائیل،دردستگاه حاکمه امریکا، به این کشور امکان داده است تا ازامتیازداشتن پرقدرت‌ترین لابی سیاسی درآن کشور سودببرد.نولیبرالهای محافظه کار،برای پیشبرداهداف سیاسی واقتصادی خود دریکی از حساسترین مناطق استراتژیک جهان وغنی‌ترین به لحاظ انرژی،ابزاری مناسب تراز دولت دست راستی وصهیونیستی اسرائیل نمی شناسند.براین عامل نقش راست افراطی مسیحی،یعنی«اوانجیلیست»هاراهم بایدافزود،که بمثابه متحدفکری وراهبردی صهیونیستها درتسخیر کامل سرزمین فلسطین وبیت المقدس عمل می کنند،ایندو، هرچندازمنظرهای متفامت مذهبی بنیادگرا،توافق کرده اندکه فتح کامل «سرزمین مقس» وبیرون راندن وقتل عام فلسطینیان (کافروپیرودجالی که برضومسیح ظهورخواهدکرد)توسط یهودیان، پیش مرحله ضروری ظهورعیسی مسیح است،ولذابایدهمه توان خودرا درحمایت ازاسرائیل وبرپائی جنگی که به نابودی کامل آنهابینجامد،بکارگیرند.سرانجام اجازه دهید، عامل دیگری برفهرست فوق بیفزایم،وآن مشابهت نسبتاکاملی است که درجریان فرایند تشکیل دولت وحفظ وگسترش سیطره وسروری بردیگراقوام وملل،بین این دوکشوروجوددارد،می دانیم که امریکائیها نیز همانند بنی اسرائیل،ازسرزمینی دیگر(اروپا) به امریکاهجوم بردندوبا استفاده ازبرتری نیروی نظامی وچیره دستی درفریبکاری وخیانت وبی رحمی،مردم صلحدوست ومهربان بومی رابه تدریج تارومارونابودکردند، شهرها وآبادیهایشان رابه زورتصرف وتمدنهاوفرهنگهای کهن آن مرزوبوم(آزتک ،اینکاو..)را مضمحل نمودند،آنها نه فقط باکشتاروقتل عام درجنگ که باآلوده کردن لوازم زندگی‌شان به میکربهای مسری کشنده،نسل سرخپوستان را تقریبا ازریشه کندند.اگراسرائیلی‌ها خودراقوم برگزیده خدا(یهوه)وتنهاملت یگانه پرست میدانستند،که هرگز ،جزچندروزی،به دوزخ نخواهندرفت وروی آتش نخواهنددید، ولذاحق دارند بقیه اقوام وملل را که ازنظرآنهاکافرومشرک اندو محکوم به اقامت دردوزخ،ازمیان بردارند وسرزمینشان را درتملک خوددرآورند.ودراین زمینه،فقط به فرمان خداعمل می کنند. اروپائیانی هم که قدم به سواحل امریکاگذاشتند،خویشتن راتنهامردم خردورز ومتمدن جهان والبته برخورداراز برتری درقدرت سیاسی واقتصادی وکشتی واسلحه مدرن، تنهاقومی هستند که شایسته داشتن نام وهویت انسانی است،ودرمقابل بومیان قاره جدید،مردمی وحشی حیوان صفت اند،که یاباید به بردگی آنهادرآیندویاکشته ونابودشوند.صهیونیستها،مشروعیت اقدامات جنایکارانه خودرااز«شاه‌خدای»بنی اسرائیل اخذمی کنند،وقدرتهای غربی،ازخدایان خودساخته مدرن،نظیر قدرت،سرمایه سوژه،مرکزومحوربودن «غرب»دربرابر«بقیه»جهان، این مشابهت درپیشینه تاریخی ودرخصلتهای خودمدارانه،دست کم درمیان مدت این دورا برای دستیابی به اهداف مشترک درکنار ومتحدهم نگاه می دارد.

نزدیک ۶۵ سال از اشغال فلسطین می گذرد. دراین مدت دولت اسرائیل با اعمال انواع محدودیت‌ها، تهدید، آزار و تجاوز و تخریب و کشتار،آنان رااز داشتن یک زندگی نسبتاامن وانسانی محروم نگاهداشته است؛با محاصره اقتصادی و ممانعت از برقراری روابط سیاسی، علمی و اقتصادی با دیگر کشورها و با تخریب پی در پی زیر بناهای مادی و کشتار وبازداشت دستجمعی هزاران نفر از نیروهای تحصیلکرده وماهر، پیوسته وبادقت تمام از توسعه این سرزمین جلوگیری می کند. بخش قابل توجهی از مردم فلسطین برای تأمین معاش ناگزیر از کار در موسسات اسرائیلی اند که هر آن می‌تواند آنان را از آمد و شد ممنوع و بیکار ویا ازانتقال درآمد به اراضی تحت اشغال جلوگیری نماید. به این هم اکتفا نکرده توسط شهرک نشینان و گروههای افراطی مسلح، مزارع آنها را به آتش می‌کشد، درختان زیتون چند ده ساله را قطع می‌کند، خانه‌هاشان را ویران و بااحداث ایست‌های متعدد بازرسی،بازداشتهای روزانه وضرب وشتم وگهگاه قتل جوانان، لحظه‌‌ای آرامش را از آنان دریغ می دارد. با ساختن دیوارهای بلند و احداث شهرک‌های غیرقانونی دراراضی فلسطینیان، ارتباط نقاط مختلف فلسطین را بایکدیگر قطع می کند. تصور رنجی که ملت فلسطین دراین شصت و پنج سال درآوارگی وزندگی زیرچادرها واردوگاهها درسرزمین‌های بیگانه ویا تحت اشغال وزیربرق سرنیزه ارتشی تادندان مسلح کشیه ومی کشد،برای هرانسان باوجدانی دشوار ودردآور است. سربازان هر زمان و هر لحظه و بدون هیچ دلیل موجهی سرزده وارد خانه‌ها می‌شوند ، همه چیز را به هم می‌ریزند و تخریب می‌کنند و هر بار تعدادی را بازداشت و زن و مرد و کودک و سالخورده را با خشونت و تحقیر و کتک آزار می‌دهند. ا فراد زیر سی سال از حضور در نمازهای جمعه مسجدالاقصی ممنوع اند، بازرسی‌های پی در پی و حملات مکرر شبانه روزی، خواب آرام از چشمان زن و مرد و کودک فلسطینی ربوده است.تظاهرات آرام فلسطینی ها، عموماسرکوب وانتفاضه باگلوله پاسخ می گیرد.

تجاوز جنگ مکرر در جنوب لبنان و در غزه و کشتارمردم بی‌دفع و مناطق مسکونی و تأسیسات شهری، داستان تلخی است که برکمتر کسی پوشیده است. در غزه انبوهی از خبرنگاران خارجی، پزشکان بدون مرز و کارمندان سازمان ملل حضور دارند، آنان نشانه‌ای از ارتباط میان مدارس، مساجد، بیمارستان ها، نیروگاه‌های برق و موسسات عمومی از یک سو و تونل‌های زیرزمینی، پایگاه‌های موشکی یا تجمع رزمندگان فلسطینی مشاهده نکردند.به علاوه،ارتش اسرائیل به تجهیزات بسیار پیشرفته‌ای برای هدف‌گیری دقیق مجهز است لذا بمباران و موشک‌پرانی به این نوع موسسات و مناطق مسکونی و کشتار کودکان و زنان و پناهندگان موجه به نظر نمی‌رسد. اسرائیل منازل بی‌شماری را ویران و خانواده‌های بسیاری را به صورت دستجمعی در زیر آوار مدفون ساخته است. آیا تا کنون در یکی از این منازل، مدخل تونل یا انبار اسلحه و موشک کشف شده است؟ قابل قبول نیست که هدف ارتش اسراییل در این همه تخریب و کشتار مردم بی‌دفاع، صرفا از بین بردن پایگاههای پرتاب موشک به سوی اسرائیل باشد.پس باید پرسید در این دست و دل بازی در کشتار کودکان و جوانان و زنان و مردان چه ا نگیزه‌ای نهفته است؟ اهمیت و حساسیت این موضوع وقتی روشن‌تر می‌شود که حساسیت‌ فوق‌العاده آنان وحامیان امریکائی‌شان در قبال از دست دادن یک سرباز یا کشته شدن یک شهروند اسراییلی، درنظرگرفته شود.

مقاومت در برابر اشغال،چه با جنبش‌های مدنی ومسالمت آمیز وپی گیری ازطریق نهادهای رسمی بین‌المللی و مذاکرات چند جانبه صلح،وچه درصورت ناچاری، بااستفاده ازشیوه‌های قهرآمیز ، حق مشروع هرملتی است که سرزمنش به زور تحت اشغال سربازان بیگانه درآمده است. همه می دانند که اسرائیل همه راههای قانونی ومسالمتآمیزنیل به صلح ورفع اشغال را مسدود ساخته، ازهیچ اقدامی برای دائمی کردن تسلط برسرزمین مردم فلسطین و نابودی منابع حیاتی و جمعیت انسانی و پاکسازی قومی آن ابا نداشته و ندارد.


تجاوز، خشوت وکشتار به بهانه دفاع ازخود

دولت اسرائیل و حامیان غربی آن، این تجاوزات و جنایت‌ها را دفاع از خود و عملی مشروع عنوان می‌کنند. می گویند گروههای مسلح، امنیت و موجودیت اسرائیل را تهدید و هدف گرفته‌اند. و اسرائیل با اقدامات نظامی تلافی جویانه و یا پیشگیرانه، در واقع کاری جز دفاع از موجودیت خود و حفظ سلامت شهروندانش انجام نمی‌دهد.اولا،تجاوزرا اسرائیل بااشغال وتصرف سرزمین وخانه‌های فلسطینیان آغازکرده است وشصت وپنجسال است که نه فقط به رغم الزامات قانونی وخواست جامعه جهانی ازطریق صدور بیانیه‌ها وقطعنامه‌های متعدد،به وضعیت اشغال پایان نمی دهد،که به عکس به این تجاوزات ادامه می دهد.لذا مبارزات فلسطینیها،مقاومت دربرابرتجاوز واشغال است نه تهدیدامنیت شهروندان اسرائیلی.ثانیا، این نحوه کشتار و تخریب آشکارافراتر از دفاع ازخوداست. بلکه هدف آنها تصرف مناطق بیشتری ازسرزمین فلسطینیان است،

جای بسی تأسف است که شورای امنیت سازمان ملل متحد،به خاطرتسلط قدرتهای بزرگ برآن،باروشی آشکاراتبعیض آمیزازانجام اقدامات تنبیهی برضد اسرائیل سربازمی زندوحاضرنیست رهبران این کشوررابه جرم ارتکاب جرائم جنگی وجنایت علیه بشریت به پای میزمحاکمه بکشاند. درصورتیکه رهبرانی ازاین دست دریک کشورحهان سومی به خاطر اعمالی یکهزارم جرائم رهبران اسرائیلی،جنایتکارانه،ویا صرفا به خاطر اقداماتی برضدامریکاواسرائیل،فورا ازسوی سازمان ملل محکوم وبه دادگاه اعزام ویاخودسرانه ازسوی امریکا تنبیه وهدف محاصره اقتصادی،تهاجم نظامی ویاموشک هواپیماهای بدون سرنشین قرارمی گیرند.

 

اسرائیل، مشی صلح‌جویانه وانسانی تضمین امنیت خود را که تناسب بیشتری با فرهنگ و تمدن عصر جدید دارد، رها کرده و به شیوه‌های عصرصید وشکار،ومشابه آندرعصرحاکمیت شاه -خدایان خودکامه،یعنی تجاوزوجنگ وقتل عام و تصرف سرزمین است متوسل می‌شود.آنان در کمتر از یکصد سال پیش،یک باردیگر «سرمشق شاه‌خدایان خودکامه وخونریزرابرای تصرف وتملک خاک فلسطین بکاربرده باعبورازدریائی از خون وآتش،برسرزمین آباءواجدادی مردم فلسطین چنگ انداختندوباارتکاب جنایتهائی چون قتل عام،اخراج وطرد وآوارگی وفجایعی ازاین دست یکی ازبزرگترین فجایع ضدبشری وتراژدی رارقم زدند.

چه چیزی در اندیشه و رفتار نسلی که خود را حامل رسالت وسرمشق پدران متجاوزوآدم کش خودمی‌شناسد، تغییر کرده است، جز آنکه به تکنولوژی و سلاح‌های مدرن به مراتب مخرب تر مجهزند و در دنیای مدرن زندگی می‌کنند ولی اندیشه و احساسات و عواطفشان متعلق به دو الی سه هزار سال پیش از میلاد است، عصری که سرزمین‌ها تنها از راه جنگ و غلبه و زور و کشتن و سوزاندن دست به دست می‌گشت، در چنان دورانی بی‌رحم‌ترین و خشن‌ترین گروهها و اقوام گوی سبقت را از رقبا می‌ربودند.


فلسطینیان،صلح عادلانه می خواهند

در حیات یاسر عرفات وزمانی که هنوز گروههایی نظیر حماس و جهاد اسلامی مطرح نبودند، طرف‌های فلسطینی،راه حل دو دولت را پذیرفته وبرای صلح، بااسرائیل به مذاکره نشستند. این کار به دفعات تکرار شد اما هر بار اسراییل به بهانه‌ای مذاکرات را بر هم زده‌ واز صلح با فلسطینیان خودداری نموده است، چرا؟ زیرااگر صلح با فلسطینیان بر اساس مصوبات سازمان ملل و شورای امنیت انجام می گرفت،اسراییل می‌بایدفورا کلیه اراضی اشغالی را ترک کند و به پشت مرزهای پیش از ۱۹۶۷ بازگردد. واین دقیقا همان چیزی است که اسراییل نمی‌خواهد وباوجودمغایرت باقوانین ومیثاق‌های بین المللی،ازاعتراف به آن نیزابندارد. می‌کند. اما همین کشور حاضر است با دولت‌های عربی قرارداد صلح ببندد زیرا صلحی ازآن جنس که با مصر و اردن منعقدکرد، متضمن هیچ تغییری در وضعیت کنونی سرزمینهای اشغالی نیست و اسراییل را ملزم به رفع اشغال از خاک فلسطین و به رسمیت شناختن دولت فلسطینی مستقل نمی‌کند.

تازمانی که راههای صلح آمیز رفع اشغال مسدود است و دولتهای اسراییل همچنان به غصب اراضی وتضییع حقوق فلسطینیان ادامه می دهند، چگونه می‌توان آنها را به خاطر توسل به قهر و ناامن کردن شرایط زندگی اشغالگران سر زنش ومحکوم کرد؟

۶۵ سال است که ترس،رعب و ناامنی بر زندگی جسمی و روحی و عاطفی و لحظه لحظه فلسطینیان از زن و مرد و کودک و طفل خردسال سایه گسترده‌است و میلیون‌ها نفر از آنها محکوم به آوارگی و زندگی درغربت ودر زیر چادرهاشده اند. پرتاب حتی یک موشک ، هرچند به هیچ اسرائیلی آسیب نرساند، واکنش شدید و تند قدرتهای بزرگ و سازمان ملل را برمی‌انگیزد و همه به اسراییل حق می‌دهند که به بهانه دفاع از خودو حفظ امنیت و آرامش خاطر شهروندانش، به هر اقدامی از جمله کشتاردستجمعی و انهدام خانه و کاشانه و منابع وتأسیسات حیاتی مردم مثل آب ، برق و ارتباطات دست بزند، کودکان را در مدارس و در آغوش خانواده و بعضا در رحم مادرانشان به قتل می رساند. در واقع این اسراییل است که با اصرار بر ادامه اشغال، تصرف اراضی واعمال خشونت، فلسطینیان راواار به انتخاب یکی ازسه راه زیر می کند؛ ترک سرزمین و مهاجرت به کشورهای همسایه، تن دادن به زندگی دائمی تحت اشغال ومحکوم شدن به مرگ تدریجی، یا منتظرباشند که درهرلحظه ،بی دفاع،قربانی خشم وکینه توزی سربازن یا یهودیان افراطی مسلح گردند. تحت چنین شرائطی آیا فلسطینیان حق ندارند باهرآنچه دراختیاردارند ازموجودیت وسرزمین خوددفاع کنند؟ ، مختل شدن امنیت شهروندان اسرائیلی که بابیرون راندن فلسطینیان،درخانه هاشان سکناگزیده اند،وباموافقت یا سکوت دربرابر جنایات دولت وگرههای راست افراطی،ادامه جنایات آنهارا برضد فلسطینیان امکان پذیر می سازند ،شاید باعث شود،به خودآمده دولت‌های متبوع خود را برای تغییر رویه،پذیرش صلح ،رفع اشغال وموافقت با تشکیل دولت مستقل فلسطینی درداخل مرزهای پیش از۱۹۶۷ زیر فشار قرار دهند و امنیت پایدار در پناه صلح را بر امنیت شکننده در سایه گنبدهای آهنین و به قیمت کشتار مردم بی‌دفاع وزندگی توأم باترس ودر در حالت جنگ و خصومت ترجیح دهند.

 منبع: چشم انداز ایران 
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


از مداح هفت تیر کش تا مداح هتاک!

Posted: 28 Nov 2014 09:44 AM PST

مهران محمدی فشارکی
اگر خود شما هم بخواهید این رفتار زششتتان را جبران کنید بنظر نمی رسد همفکرانتان زیاد مایل به این کار شما باشند  


وقتی خبر بیماری و بستری شدن فقیه نو اندیش شیعه حضرت آیت الله العظمی صانعی مد ظله در بیمارستان و سپس در بیت شریفشان منتشر شد سیل دیدار و عیادتهای مراجع تقلید و مسئولان عالیرتبه نظام از ایشان در سایتها و شبکه‌های مجازی گسترش یافت و بار دیگر مسئولان جنگ روانی در تاریکخانه اشباح به فکر انتقام از این مرجع اصلاح طلب افتاده و با انتشار خبری سخیف وساختگی سخنانی را از ایشان در مورد مقایسه تشیع جنازه دولتی آقای مهدوی کنی با تشیع جنازه مردمی مرحوم مرتضی پاشایی نقل نموده تا سعی در تخریب این چهره آگاه و مردمی داشته باشند که البته با استقبال سرد کاربران اجتماعی و حتی حامیان اصولگرایی هم روبرو شد که نشان از عدم شناخت مسئولان این اتاق‌های جنگ روانی از مردم ایران زمین دارد البته این سخنان منسوب به این مرجع تقلید بلافاصله با تکذیبیه دفتر آیت الله العظمی صانعی نقش بر آب شد وهمین زمان بود که عالیجنابان پرده نشین نا امیدانه از انتشار این خبر مجددا دست به کار شده و این بار موضوع را از زبان مداح معرکه گیر دولتی سعید حدادیان منتشر کرده وشیپور آغاز مجدد تخریب مرجع مستقل را نواخته و طی مصاحبه ای لوده و بی‌ربط بدون اشاره به تکذیبیه دفتر آیت الله العظمی صانعی می گوید :


آقایی(آیت الله صانعی) در قم ... دیشب وقتی پسرم متن صحبت ایشان را برای من خواند گفتم صبر کن ببین این چه جوری از دنیا می‌رود. کسی که به تحقیر راجع به حضرت آیت‌الله مهدوی کنی صحبت کند وایسا ببین چه جوری از دنیا می‌رود. بعد هم بیاید مقایسه کند با تشییع جنازه این بنده خدایی (مرتضی پاشایی) که از دنیا رفت.


گرچه جواب دادن به حرفهای سخیف کار بزرگان نبوده و نیست و مداح مذکور نیز در بی‌احترامی و بد دهنی سابقه طولانی داشته که نیاز به یادآوری نیست و مردم عزیز اینگونه افراد سود جو و فرصت طلب را بهتر ازهر کسی می شناسند اما الزام دفاع از مرجعیت شیعه و نهی از منکر زبانی در برابر ناحقی‌ها بر هر مقلدی فرض و واجب است لذا با این مقدمه لازم دیدیم سوالاتی را با ایشان مطرح نموده و منتظر پاسخگویی ایشان باشیم


جناب حدادیان؛ آیا تمام مطالبی که در جلسات مداحی و هیئت رزمندگان بیان می کنید را تحقیق کرده می گویید ؟و یا اساسا شما نیز مانند بعضی از سران مملکتی دسترسی به بولتنهای محرمانه ارگانها و نهادهای .... دارید ؟ اگر جوابتان منفی است پس چگونه مطلبی را بررسی نکرده و صرف شنیدن یک خبردروغ آن را منتشر می کنید ؟


۱- جناب حدادیان؛ آیا این تریبونی که شما به ناحق از آن بهره می جویید و هر رطب و یابسی را علیرغم تحقیق در مورد صحت وسقم آن به هرکسی نسبت می دهید برای دیگران هم مهیاست ؟ آیا حسینیه‌ها و مهدیه‌ها که دکان کسب و کار امثال شما شده دفتر حزب سیاسی است ؟ یا موقوفات مردمی؟ که آمده اند سخنان خدا و اهل بیت علیهم السلام را استماع کنند ؟ نه دروغ و تهمتهای ناروای شما و همفکرانتان را.


۲- جناب حدادیان ؛ بنظر می رسد شما و دوستان شناخته شده تان بسیار علاقمند به اظهار نظر سیاسی در همه زمینه‌ها و به قول همفکرانتان هدایت سیاسی هستید ! خوب این هم ظاهرا اشکالی ندارد اما اشکال آنجاست که شما از منبردین و مذهب بالارفته و خوارج وار به تفسیر و تحلیلهای خارج از دینتان می پردازید که البته همراهی صدا و سیما در این مساله خود داستان و ماجرای دیگری را می طلبد


۳- جناب حدادیان ؛ شما که خود را عاشق و شیفته ولایت می نامید و بدنبال کسب شهادتید این جمله آیت الله خمینی را بشنوید و ببینید کجای ماجرا قرار دارید :... آقایان متوجه باشید اگر چنانچه شطر کلمه‌ای به یک نفر از مراجع اسلام ، شطر کلمه‌ای اهانت بکند کسی به یک نفر از مراجع اسلام بین او و خدای تبارک وتعالی ، ولایت منقطع می شود . صحیفه نور ج ۱ ص۸۱-۹۱


۴- جناب حدادیان؛ درماجرای آن مداح هفت تیر کش دست به قلم شدید و مطالبی نوشتید و از متخلف به عنوان موسی و از آن فرد بیگناه با عنوان قبطی نام برده اید ودعوای اوباشگرانه هم صنفتان را به توطئه اسرائیلیها وصل کردید و نوشته اید :....هیچ فکر کرده‌اید که اگر خدای ناکرده در این مشاجره بلایی سر حاج محمود آمده بود، امروز حال و هوای ایران اسلامی چگونه بود؟ اما آیا هیچگاه با خود نگفتید رفتار زشت و تخلف آشکار آن مداح هفت تیر کش که در دادگاه هم محکوم شد در پیشگاه شما قابل دفاع هست و انتشار آن خبر را نوعی ترویج گناه و آبروی بردن یک مومن می دانید پس چگونه است خبر کذبی را به مرجعی در بستر بیماری نسبت می دهید و لی آن را ترویج گناه کبیره نمی دانید ؟ آیا به ما اجازه می دهید ترویج این تهمتها را به مرجع آگاه و هوشیاری چون آیت الله صانعی توطئه صهیونیست‌ها بدانیم ؟


۵- جناب حدادیان ؛ در تفسیر نور الثقلین ج ۳ روایتی از امام کاظم (ع) نقل شده که لازم است برای امثال شما خود شیفتگان ودلواپسان و متولیان بهشت نقل شود : محمد بن فضیل به موسی بن جعفر(ع) عرض کرد : فدایت شوم گاهی می شود که مطالبی ناپسند در باره برخی برادران دینی خود از دیگران می شنوم لیکن وقتی از خود او می پرسم آن را منکر می شود در حالی که دیگران که در باره او برایم مطلب را نقل کرده اند مورد اعتماد و موثق هستند وظیفه من چیست؟ موسی بن جعفر(ع) فرمود:‌ای محمد بن فضیل در باره برادران دینی خود چشم و گوش خود را تکذیب کن و اگر دیگران در باره شخصی با پنجاه سوگند نیز گواهی دهند و لکن خود آن شخص خلاف حرف آنان را بگوید حرف او را قبول کن و هرگز بر ضد برادرت افشاگری نکن ....


۶- جناب حدادیان؛ گرچه نا امید از تاثیر این نوشتار در مورد شما نیستم اما خوش بین هم نیستم زیرا اگر خود شما هم بخواهید این رفتار زششتتان را جبران کنید بنظر نمی رسد همفکرانتان زیاد مایل به این کار شما باشند اما در خاتمه یادداشت عرض کنم تا وقت هست سجاده توبه را بگسترانید و از این رفتارهای غیرعقلانی در خلوتتان به پیشگاه خداوند توبه کنید که خداوند می فرماید: ثم یتوب الله من بعد ذلک علی من یشاء والله غفور رحیم.


۷- حرف بسیار و شنونده اندک ! در خانه اگر کس است یک حرف بس است.

 

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


انتشار متن قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات

Posted: 28 Nov 2014 06:14 AM PST

جرس: آیین‌نامه اجرایی قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در روزنامه رسمی منتشر شد.


به گزارش ایسنا، آیین‌نامه مذکور به شرح زیر در روزنامه رسمی کشور منتشر شده است:

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

هیات وزیران در جلسه ۲۱/ ۸/ ۱۳۹۳ به پیشنهاد شماره ۱۳۴۴۸۰/ ۱ مورخ ۷/ ۱۰/ ۱۳۹۲ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (با همکاری سایر دستگاه‌های ذی‌ربط) و به استناد ماده (۲۳) قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات مصوب۱۳۸۸ ، آیین‌نامه اجرایی قانون یادشده را به شرح زیر تصویب کرد:

آیین‌نامه اجرایی قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات

ماده۱- اصطلاحات زیر در این آیین‌نامه در معانی مشروح مربوط به کار می‌روند:

الف- اطلاعات: هر نوع داده از جمله صوت، تصویر، فیلم، نوشته، نشانه، نقشه، اعداد و یا ترکیبی از آنها که در اسناد مندرج باشد یا به صورت نرم‌افزاری ذخیره گردیده و یا با هر وسیله دیگری ضبط شده باشد.

ب- اطلاعات شخصی: اطلاعات مربوط به هوّیت، احوال شخصی، وضعیت فردی، عقاید و باورها، پست الکترونیکی، عکس و فیلم و صوت و تصویر و عادات رفتاری و فردی از قبیل نام و نام خانوادگی، محل و تاریخ تولد، ازدواج، طلاق، مشخصات همسر، والدین و فرزندان، نسبت خانوادگی، ناراحتی‌های جسمی و روحی، شماره حساب بانکی و رمز عبور، محل کار و سکونت و همچنین اطلاعات شخصی مربوط به انجام امور تجاری، شغلی، تحصیلی، مالی، آموزشی، اداری، پزشکی و حقوقی.

پ- حریم خصوصی: قلمرویی از زندگی شخصی فرد که انتظار دارد دیگران بدون رضایت یا اعلام قبلی وی یا به حکم قانون یا مراجع قضایی آن را نقض نکنند؛ از قبیل حریم جسمانی، وارد شدن، نظاره‌کردن، شنود و دسترسی اطلاعات شخصی فرد از طریق رایانه، تلفن همراه، نامه، منزل مسکونی، خودرو و آن قسمت از مکان‌های اجاره شده خصوصی نظیر هتل و کشتی، همچنین آنچه که حسب قانون فعالیت حرفه‌ای خصوصی هر شخص حقیقی و حقوقی محسوب می‌شود؛ از قبیل اسناد تجاری و اختراعات و اکتشافات.

ت- اطلاعات طبقه‌بندی شده (اسرار دولتی): اسناد سری و محرمانه دولتی موضوع قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی مصوب۱۳۵۳ و آیین‌نامه اجرایی آن مصوب۱۳۵۴.

ث- قانون: قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات مصوب۱۳۸۸.

ج- نشر اطلاعات: قرار دادن اطلاعات در معرض دسترسی عموم.

چ- مؤسسات خصوصی: اشخاص حقوقی که با تجویز قانون یا به موجب قانون خاص تأسیس شده یا می‌شوند و دارای فعالیت انتفاعی یا غیرانتفاعی می‌باشند؛ از قبیل شرکت‌ها، مؤسسات غیرتجاری، احزاب و سازمان‌های مردم‌نهاد.

ح- مؤسسات عمومی: سازمان‌ها و نهادهای وابسته به حکومت به معنای عام آن شامل دستگاه‌های اجرایی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری، نهادهای انقلابی، نیروهای مسلح، قوای قضائیه و مقننه و مؤسسات، شرکت‌ها، سازمان‌ها، نهادهای وابسته به آنها و بنیادها و مؤسساتی که زیر نظر مقام معظم رهبری اداره می‌شوند با رعایت تبصره ذیل ماده (۱۰) قانون و همچنین هر مؤسسه، شرکت یا نهادی که تمام یا بیش از پنجاه درصد سهام آن متعلق به دولت یا حکومت که در مجموعه قوانین جمهوری اسلامی ایران آمده است.

خ- مؤسسات خصوصی ارایه‌دهنده خدمت عمومی: آن دسته از مؤسسات غیردولتی که اقدام به ارایه خدمات عمومی به مردم می‌کنند از قبیل سازمان‌های صنفی و حرفه‌ای، بانک‌ها و بورس اوراق بهادار.

د- کمیسیون: کمیسیون ماده (۱۸) قانون.

ذ- مؤسسات مشمول قانون: مؤسسات خصوصی، عمومی و خصوصی ارایه‌دهنده خدمات عمومی.

ر - درگاه: شامل پرتال، وب سایت، وب‌گاه یا رسانه بر خط مؤسسات مشمول قانون.

ماده۲ مؤسسات مشمول قانون موظفند ذخایر اطلاعاتی مذکور در ماده (۷) این آیین‌نامه را از سال اول ابلاغ این تصویب‌نامه به تدریج طی سه سال به صورت رقومی تبدیل و با رعایت قوانین و مقررات مربوط در دسترس کاربران در سطوح مختلف قرار دهند.

ماده۳ مؤسسات مشمول قانون موظفند عناوین اطلاعات عمومی و غیرطبقه‌بندی شده خود و شیوه دسترسی به آنها را در درگاه خود قرار دهند.

تبصره مؤسسات مشمول قانون باید کاربرگ (فرم) الکترونیکی و نسخه قابل چاپ درخواست اطلاعات را در درگاه خود قرار دهند. پس از پر نمودن و ارسال کاربرگ به مؤسسه، شماره پیگیری در اختیار متقاضی قرار می‌گیرد تا از وضعیت درخواست خود مطلع شود.

ماده۴ مؤسسات مشمول قانون موظفند از طریق درگاه خود یک امکان ارتباطی امن و قانونی برای انجام رویه‌های اداری برقرار کنند تا کاربران بتوانند با استفاده از ابزارهای دسترسی و ارتباطی نظیر تلفن، رایانه یا تلفن همراه خود با مؤسسه مربوط ارتباط برقرار کنند. به دست آوردن اطلاعات و یا ارایه اسناد و مدارک کاغذی، دریافت یا پرکردن کاربرگ‌های اداری آن نباید منوط به مراجعه حضوری شهروندان و صاحبان مشاغل به مؤسسات مشمول قانون باشد.

تبصره- در صورت تأمین زیر ساخت کلید عمومی، امضای این اسناد نیازمند مراجعه حضوری نیست.

ماده۵- مؤسساتی که متقاضیان زیادی برای دریافت اطلاعات عمومی دارند، می‌توانند با رعایت سطوح دسترسی جهت ارایه نسخ کاغذی یا الکترونیکی اطلاعات، این خدمات را با نظارت کامل و ایجاد شیوه ارزیابی رضایت‌مندی مردم با رعایت مقررات مربوط و سطوح دسترسی، برون‌سپاری نمایند. داده ترافیک دسترسی به این اطلاعات باید تا شش ماه نگهداری شود.

ماده۶- مؤسسات مشمول قانون موظفند گزارش آماری انتشار اطلاعات و عملکرد دسترسی به اطلاعات مشتمل بر موارد زیر را اعلام کنند:

الف- آمار درخواست‌های اطلاعات و تعداد پاسخ داده شده و رد شده.

ب- متوسط حجم اطلاعات ارایه شده و زمان ارایه اطلاعات برای هر عنوان اطلاعات.

پ- گزارش آمار اطلاعات منتشرشده و میزان بازدید از آن.

ماده۷ مؤسسات مشمول قانون موظفند اطلاعات زیر را در درگاه خود براساس ضوابط و استانداردهای مندرج در تصویب‌نامه شماره ۱۹۲۶۳۰/ت۴۲۶۳۵ک مورخ ۳/ ۱۰/ ۱۳۹۱ طراحی، درج و امکان دسترسی بر خط و بیست و چهار ساعته در هفت روز هفته برای مراجعان فراهم نمایند:

الف- شرح وظایف و الزامات قانونی.

ب- قوانین و مقررات حاکم بر فعالیت‌های مؤسسه.

پ- ساختار سازمانی و وظایف هر پست تا پایین‌ترین سطح سازمانی.

ت- فهرست کلیه مدیران سازمان به همراه تلفن ثابت و رایانامه (ایمیل) سازمانی ایشان.

ث- فهرست و امکان دسترسی به کلیه نهادهای تابعه و بالادست.

ج- صفحه اعلام اعتراض به فعالیت‌های مؤسسه، واحد تابعه یا کارکنان (ایجاد سامانه دریافت تلفنی یا پیامکی یا رایانامه (ایمیل) داخلی برای اعلام اعتراض ضروری است.).

چ- طرح‌های تملک دارایی سرمایه‌ای مؤسسه به همراه گزارش آخرین وضعیت پیشرفت آنها.

ح- صفحه اعلام نیازمندی‌های مناقصات و مزایده‌ها و اعلام آخرین وضعیت آنها.

خ- شناسنامه کلیه خدمات قابل ارایه مؤسسه به همراه متولی پاسخگویی هر خدمت.

د- فرآیند ارایه هر خدمت به همراه کلیه نیازمندی‌های مربوط.

ذ- زمان‌بندی ارایه خدمات و فهرست و شیوه دسترسی به کارکنان پاسخگوی خدمات.

ر- اعلام شیوه‌های ارایه خدمت در صورت برون‌سپاری از طریق دفاتر پیشخوان خدمات و تعهدات ایشان.

ز- ایجاد صفحه راهنمای پیش‌خوان و سؤالات مکرری که از مؤسسه شده و پاسخ‌های مربوط.

ژ- ایجاد صفحه پیگیری خدمت یا درخواست اطلاعات به همراه اطلاعات فرآیند طی‌شده برای ارایه خدمت.

س- گزارش زمان‌هایی که پیش‌خوان جهت به‌روزرسانی یا مسایل فنی از دسترس خارج می‌شود یا شده است.

ش- اطلاعات مربوط به وظایف مؤسسات عمومی مشمول قانون که مطابق قوانین و مقررات کشور ارایه آن الزامی است.

ماده۸- ناشران اطلاعات در مورد صحت اطلاعاتی که از مؤسسات موضوع قانون در اختیار آنها گذاشته شده و انتشار آنها منع قانونی ندارد، در صورت منتشر نمودن عین اطلاعات مسئولیتی نخواهند داشت.

ماده۹- مؤسسات مشمول قانون موظفند اطلاعاتی را که براساس قانون ملزم به انتشار آنها هستند، بلافاصله در درگاه خود درج نمایند.

تبصره- مؤسسات مشمول قانون حق انتشار یا ارایه اطلاعات مربوط به حریم خصوصی وسایر موارد منع‌شده در قانون را ندارند مگر در مواردی که قوانین و مقررات، انتشار یا ارایه آنها را الزامی اعلام کرده باشد.

ماده۱۰- مؤسسات مشمول قانون موظفند نسبت به انتشار اطلاعات دربردارنده حقوق و تکالیف مردم از طریق رسانه‌های همگانی اقدام نمایند.

ماده۱۱- وظایف و مسئولیت‌های مربوط به اجرای قانون و این آیین‌نامه به عهده بالاترین مقام مؤسسات مشمول قانون می‌باشد.

تبصره- بالاترین مقام مؤسسات مشمول قانون می‌تواند در چارچوب اختیارات قانونی خود تمام یا بخشی از وظیفه ارایه و انتشار اطلاعات را به اشخاصی دیگر در مؤسسه تحت امر خود تفویض نماید.

معاون اول رئیس‎جمهور
اسحاق جهانگیری

عارف: در هر محفل دانشجویی که می‌روم، مساله حصر جزء مطالبات دانشجویان است

Posted: 28 Nov 2014 06:14 AM PST

این موضوع جزء دغدغه‌های رئیس جمهور است
جرس: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به پرسشی درخصوص مساله حصر آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد گفت: من در هر محفل دانشجویی که می روم این مساله جزء مطالبات دانشجویان است. امیدوار بودیم با روی کار آمدن دولت آقای روحانی این معضل حل شود چرا که جزء وعده های انتخاباتی ایشان بود. البته مطمئنا این موضوع جزء دغدغه‌های رئیس جمهور است و ان شاء لله این مشکل در راستای امنیت ملی حل شود.

 

به گزارش امید، دکتر محمدرضا عارف در آیین افتتاح انجمن دانشجویان ایران اسلامی دانشگاه ارومیه در پاسخ به سوالی درخصوص پرونده موسوم به کرسنت با انتقاد از رسانه ای شدن اینگونه موضوعات گفت: در صورت بروز تخلفی در این پرونده در چارچوب قانون می بایست به این موضوع رسیدگی شود.

وی همچنین در پاسخ به سوال دیگری درباره توافقنامه سعدآباد در پرونده هسته ای در دولت اصلاحات ،گفت:در دولت اصلاحات فناوری هسته‌ای پیشرفت خوبی کرد و در آن زمان تعامل خوبی با کشورهای طرف مقابل داشتیم و مطالبات ما در آن مقطع سقف درخواست دولت بعدی بود.و همگان دیدند که در دوران اصلاحات پرونده ایران به شورای امنیت نرفت.البته در تمامی دولت ها پیگیری پرونده هسته ای در چارچوب سیاستهای نظام بود.

رئیس بنیاد امید ایرانیان در ادامه خاطرنشان کرد: سیاستهای مربوط به پرونده هسته‌ای در همه مقاطع در شورای عالی امنیت ملی و تحت نظارت رهبر معظم انقبلاب پیگیری می شود.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین در پاسخ به پرسشی درخصوص مساله حصر آقایان موسوی،کروبی و خانم رهنورد نیز گفت: من در هر محفل دانشجویی که می روم این مساله جزء مطالبات دانشجویان است.امیدوار بودیم با روی کار آمدن دولت آقای روحانی این معضل حل شود چرا که جزء وعده های انتخاباتی ایشان بود.البته مطمئنا این موضوع جزء دغدغه‌های رئیس جمهور است و انشالله این مشکل درراستای امنیت ملی حل شود.

دانشجویی ازعارف پرسید آیا انصراف شما در انتخابات ریاست جمهوری بخاطر حضور در انتخابات مجلس آینده بود که رئیس بنیاد امید ایرانیان در پاسخ گفت: در زمانی که از ادامه رقابت‌های انتخاباتی کناره گیری کردم به تنها چیزی که فکر نمی کردم انتخابات مجلس بود.در آن مقطع به این فکر می کردم که تصمیمی بگیرم که به نفع مردم و نظام باشد. می‌خواستیم مسیر دولت اصلاح شود که این امر محقق شد و برای همین از تصمیم پشیمان نیستم.

وی در پاسخ به سوال دیگری درباره انتخابات مجلس آینده با بیان اینکه فضایی که در مجلس قرار دارد باید تغییر کند،خاطرنشان کرد: باید افراد متخصص و با تجربه و با نگاه ملی در مجلس آینده حضور داشته باشند،اصلاح طلبان می توانند اکثریت مجلس آینده را بدست بیاورند و در راستا تلاش خواهیم کرد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در پاسخ به پرسشی درباره تغییر مدیریت صدا و سیما و اینکه با تغییر مدیریت آیا رویه گذشته تغییر خواهد کرد ؟گفت: امیدواریم مدیریت جدید صدا و سیما پیام انتخابات خرداد ۹۲ را دریافت کرده باشد و با اتخاذ رویه صحیح اتفاقات نامناسب گذشته تکرار نشود.

وی در واکنش به سوال دانشجویی که مدعی دریافت پول از سوی سید محمد خاتمی از جورج سورس شده بود گفت: طرح اینگونه اتهامات آن هم برای فردی که هشت سال رئیس جمهور بود درست نیست.شنیدم از طریق برخی بزرگان به انتشار دهندگان این اتهام تذکر داده شد و چند وقتی است اینگونه اتهامات تکرار نمی شود.

عارف همچنین درباره نحوه تعامل اصلاح طلبان با دولت گفت: معتقدم هر فرد و گروهی با دولت مخالفت کند بی انصافی کرده است و اصلاح طلبان تاکنون نهایت همکاری با دولت انجام داده اند.

همچنین محمدرضا عارف که در اجلاس تشکل ها و انجمن های اسلامی دانشجویان در دانشگاه آزاد اسلامی ارومیه و در جمع فعالین دانشجویی برگزار شده بود ضمن تبریک به مناسبت میلاد امام باقر و گرامیداشت هفته بسیج، این ایام را به همه بسیجیان تبریک گفت.

عارف همچنین ضمن تشکر و قدردانی از مجلس شورای اسلامی برای خاتمه دادن به پرونده وزارت علوم و تعیین وزیر برای این نهاد اجرایی مهم کشور در ماهی که مرتبط با دانشگاه و دانشجو است، گفت: به آقای دکتر فرهادی نیز تبریک میگویم و امیدوارم که بتواند مسئولیت خطیری که بر دوش دارند در مقطع زمانی که خطیر است به خوبی به انجام برسانند.

وی در خصوص فلسفه تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی گفت:به نظر من تاسیس این دانشگاه براساس نیاز جامعه و پاسخ به تقاضای اجتماعی بوده است.
عارف افزود: دانشگاه های دولتی نمی توانستند به تنهایی پاسخگوی نیازهای جامعه در حوزه علمی باشند و به همین منظور رشد کمی برای ایجاد شعب علمی_دانشگاهی در دهه اول انقلاب اسلامی در دستور کار مسئولین کشور قرار گرفت.

عارف با بیان اینکه هدف گذاری دانشگاه آزاد اسلامی در دهه دوم و سوم بر توسعه کمی و در عمدتا در مقطع کارشناسی بوده است افزود: خوشبختانه روند توسعه دانشگاه آزاداسلامی در دهه چهارم به ویژه با برنامه های دکتر میرزاده توسعه خواهد داشت.

رییس بنیاد امید با بیان اینکه نگاه میرزاده به آموزش عالی کشور نگاهی صرفا علمی است گفت: در دورانی که ایشان استاندار کرمان بودند در سفری ۳روزه که به این شهر داشتم دیدگاههای ایشان را به مساله علم و فناوری شناختم. میرزاده در هر سمت و جایگاهی که قرار داشت ،نگاهی علمی را در برنامه ریزی هایش در دستور کار داشته است.

وی با بیان اینکه حضور دکتر میرزاده در جایگاه ریاست دانشگاه آزاد اسلامی فرصتی برای رشد علمی دانشگاه محسوب می‌شود گفت: کنترل رشد کمی و بالا بردن کیفیت درتعامل دانشگاه آزاد اسلامی با سایر دستگاه های اجرایی کشور و نیز رشد پژوهش محور فضای دانشگاه ها حاصل خواهد شد . و اهتمام ریاست جدید بر این موضوع نشان از رشد فزاینده فعالیت های علمی و فرهنگی در دانشگاه آزاد است .

عارف با ابراز خوشحالی از وجود ۳۰تشکل دانشجویی در دانشگاه آزاد اسلامی گفت: این حرکت ارزشمندی است که امیدوارم قدم های مثبت و ماندگاری از تشکیل این اتحادیه در فضای دانشگاه آزاد و فضای علمی کشور وجود داشته باشد.

وی با بیان اینکه این گونه اقدامات بیانگر ذات اصلاح طلبی است گفت:ذات اصلاح طلبی با تندروی و نگاه کوتاه مدت در جبهه داخلی سازگاری ندارد.

رییس بنیاد امید ایرانیان همچنین در ادامه با اشاره به نقش کلیدی دانشجویان در همه بخش های توسعه و پیشرفت کشور افزود: دانشجویان در دوران بعد و قبل از انقلاب نقش بی بدیلی را در عرصه توسعه کشور ایفا کرده و لازم است دانشجویان در تعامل یکدیگر از تجارب تشکل های دیگر استفاده کنند.

وی افزود: به هر حال امروز آموزش عالی کشور ما برای تحقق آرمان ها و برنامه های کلان خود احتیاج به پویایی دانشگاه ها دارد و تاکنون به دلایل مختلف نتوانسته‌ایم در آن مسیر حرکت کنیم.

عارف با اشاره به ظرفیت بالای اسلام برای پاسخگویی به مسائل گفت مختلف در جامعه گفت: آگاهی و آزادی مبتنی بر اسلام است. اسلام ظرفیت پاسخگویی مسائل گونا‌گون را دارد و ظرفیت اسلام فراتر از این‌ها است.

رییس بنیاد امید ایانیان در ادامه یادآور شد: مهمترین مسئله که در انتخابات گذشته شاهد بودیم، تاکید بر اخلاقیت و عقلانیت است. حتما باید در همه کارها اخلاق و عقلانیت را ملاک قرار بدهیم. در یک نگاه سیاسی صرف، اخلاق جایگاهی ندارد. باید این دو محور اصلی را فراموش نکنیم. در هر جایی که کم کار هستیم ناشی از کم رنگ شدن این دو است. بهترین گروه برای توسعه این دو ویژگی ارزشمند شما دانشجویان عزیز هستید.

وی در این باره افزود: نکته مهم دیگر ضرورت تداوم حرکت جمعی است. شرط تاثیر گذاری شما، ماندگاری شماست. حرکات تند در هیچ شرایطی پاسخ نداده است. خطوط قرمز شما باید ارزش‌ها باشد. نگاه باید درازمدت باشد. حتی اگر در کوتاه مدت زیر سوال هستیم و برچسب‌های مختلف به ما زده می‌شود. الان فضا طوری است که جوان احساسی، یک موضع می گیرد در فضای سیاسی و دو دقیقه دیگر پشیمان می شود. در حالی که کار از کار گذشته است.

رییس بنیاد امید اایرانیان همچنین تأکید کرد: برای اینکه در دراز مدت تاثیرگذار باشیم، باید تداوم داشته باشیم و در چارچوب قوانین عمل کنیم و صبر داشته باشیم. .

وی با بیان اینکه دانشجو باید سیاسی باشد اما نباید تریبون های سیاسی خارج از دانشگاه باشد،تاکید کرد: ویژگی دانشجویی گذرا بودن افراد است. دانشجو رفتنی است دانشگاه سکوی ارتقا برای شماست دقت کنید استقلال خود را حفظ کنید؛ چراکه هر گروه سیاسی که چند نفر هستند می خواهند منویات خود را در دانشگاه پیاده کنند.

عارف در ادامه به دانشجویان توصیه کرد: ظرفیت نقد شوندگی را در خود بالا ببرید. نقد دیگران را تحمل کنید. نقد مشوقانه کنید. نقد شوندگی و نقد شدن را در خود تقویت کنید. با مردم تعامل داشته باشید و نمایندۀ خواسته‌های مشروعشان باشید. باید حرف مردم را گوش کنید و مطالبات مردم را پیگیری کنید. باید مسئله دریاچه ارومیه را که به عنوان یک بحران فرامنطقه ای است پیگیری کنید. اگرچه که دانشجویان نقش زیادی در حساس کردن مسئولین در این مورد داشته و دستاوردهایی نیز برای احیای دوباره این سرمایه ملی داشتند.

وی در ادامه خواستار همزبانی دانشجویان با آحاد مردم شد و گفت: تحمل خود را بالا ببرید و تعامل و همدلی داشته باشید. نباید اختلافات جزئی باعث شکاف شود. آستانه تحمل خود را با دوستان خود بالا ببریم. می توان با تعامل سازنده به همکاری با هم در محورهای مشترک برسیم. توصیۀ مواکد من این است که امیدوارم در آینده تشکل‌های دانشجویی به ۳۰۰ تشکل برسد. بگویید ما چی داریم نگویید دیگران چه دارند. اخلاق مدیریتی ما که از قضا خوب هم نیست این شده که هی بگوییم گذشتگان چکار کرده‌اند. اثر مثبت روی دیگران بگذارید. همه می دانند وظیفه اصلی شما درس خواندن و در کنار آن فعالیت در تشکل های فرهنگی و سیاسی است. البته باید در چارچوب ظوابط و مقررات حرکت کنید.

رییس بنیاد امید ایرانیان در ادامه دانشجویان را به استفاده از تجربیات پیشکسوتان فراخواند و افزود: شما برای اینکه خوب عمل کنید، هیچ راهی جز استفاده از تجربه گذشته ندارید.

وی در خاتمه ابراز کرد: خیلی خوشحالم که این افتخار نصیبم شد که در این دانشگاه حضور داشته باشم و این فرصت به من داده شد. البته امیدوارم مجوزهای لازم به شما داده شود تا بتوانید یک تشکل دانشجویی خوب داشته باشید. در حال حاضر بیش از دو میلیون دانشجو در دانشگاه آزاد مشغول به تحصیل‌اند و باید این ظرفیت را ایجاد کنیم که هر دانشجو هر جایی که هست خودش را عضوی از شما بداند. من امیدوارم شما در همه عرصه های کشور تأثیرگذار باشید و خدا به شما توفیق بدهد.

 

دلایل کمبود پرستار در کشور/ مهاجرت سالانه هزار پرستار ایرانی

Posted: 28 Nov 2014 04:58 AM PST

جرس: عضو شورای عالی نظام پرستاری با انتقاد به عقبگرد وزارت بهداشت در حوزه پرستاری کشور، تاکید کرد: علت کمبود پرستار در کشور، نگاه پزشک سالارانه حاکم بر وزارت بهداشت است.

 

محمد شریفی مقدم در گفتگو با مهر اظهارداشت: با توجه به توسعه علم پزشکی و ظهور بیماریهای نوپدید و همچنین ورود تکنولوژیهای جدید پزشکی به همراه ارتقای دانش سلامت مردم، باعث شده تا پرستاری در دنیا نیز به سمت تخصصی و فوق تخصصی پیش برود.

 

وی، علت تخصصی شدن پرستاری را، ارائه خدمات کیفی تر به مردم و بیماران عنوان کرد و گفت: متاسفانه بر عکس دنیا، در کشور ما، شاهد یک عقبگرد ۳۳ ساله در حوزه پرستاری هستیم و این موضوع نشات گرفته از نگاه پزشک سالارانه حاکم بر وزارت بهداشت است.

 

دبیرکل خانه پرستار به ماجرای احیای کاردانی پرستاری و تربیت پرستار یک ساله اشاره کرد و ادامه داد: معاون آموزشی وزارت بهداشت به کمبود ۸۰ هزار پرستار اشاره کرده و گفته است که برای تامین پرستار مورد نیاز مراکز درمانی کشور، می خواهیم کاردانی پرستاری و پرستاری یک ساله را احیا کنیم. در حالی که موضوع کاردانی پرستاری مربوط به سال ۱۳۶۱ بود که آن زمان تنها ۲۵ دانشکده پرستاری در کشور داشتیم.

 

وی با اعلام اینکه در حال حاضر ۱۸۰ دانشکده پرستاری در کشور وجود دارد، تاکید کرد: مسئولان وزارت بهداشت فکر می کنند که علت کمبود پرستار، کمی است. در حالیکه مشکل کمبود پرستار، نشات گرفته از سیاست های نادرست و اشتباه وزارت بهداشت است و تفکرات پزشک سالارانه ای که در نگه داشت و جذب پرستار مشکل دارد.

 

عضو شورای عالی نظام پرستاری اظهارداشت: وضعیت پرستاری به قدری آشفته و به هم ریخته است که پرستار با ۱۴ سال سابقه کار، ترک شغل می کند و دیگر نمی خواهد کار پرستاری انجام دهد.

 

شریفی مقدم با اعلام اینکه در سال بیش از ۱۰۰۰ پرستار ایرانی به کشورهای ترکیه، حاشیه خلیج فارس، کانادا و... مهاجرت می کنند، افزود: چون جذابیت های پرستاری در آن سوی آبها بیشتر است، شاهد ترک وطن هستیم.

 

دبیرکل خانه پرستارهمچنین به تغییر شغل پرستاری و ترک پرستاری و خانه نشینی اشاره کرد و گفت: آن تعداد هم که کار پرستاری می کنند، انگیزه کافی برای ادامه کار ندارند.

 

وی با بیان این مطب که کمبود پرستار ناشی از نبود افزایش جذابیت های پرستاری است، ادامه داد: پرستاری در دنیا رتبه سوم مشاغل درآمدزا را دارد. در حالیکه ما تازه به فکر احیای کاردانی پرستاری و همچنین پرستار یک ساله و ۶ ماهه هستیم.

 

شریفی مقدم، سیاست های نادرست در حوزه پرستاری را موجب تضعیف پرستاری دانست و افزود: دود این قبیل تصمیمات به چشم مردم می رود.

 

وی تاکید کرد: وزارت بهداشت می خواهد با جذب پرستاران کم سواد، از موقعیت پاسخگویی به مطالبات آنها فرار کند.

 

شریفی مقدم با اشاره به سکوت مسئولان نظام پرستاری در مقابل این قبیل تصمیمات وزارت بهداشت، گفت: جامعه پرستاری هرگز اجازه نخواهد داد که چنین برخوردهایی با آنها صورت بگیرد.
 

 

تلویزیون پخش تیزرهای فیلم «مستانه» را تحریم کرد

Posted: 28 Nov 2014 03:29 AM PST

جرس: حسین فرحبخش می‌گوید که تلویزیون تیزرهای فیلم سینمایی «مستانه» را تحریم کرده و آن‌ها را پخش نمی‌کند.

 

کارگردان «مستانه» در گفت‌وگو با ایسنا،‌ در این‌باره توضیح داد: ظاهرا تلویزیون با داستان‌های اجتماعی و نمایش وضعیت مردم مشکل دارد و هرچه فیلم‌ها سطحی‌تر باشد بهتر دست و دلش می‌رود که به آن‌ها تیزر بدهد.

 

وی با انتقاد از برخورد تلویزیون با فیلم‌های اجتماعی بیان کرد: «مستانه» پروانه نمایش گرفته و مورد قبول وزارت ارشاد‌، اهالی سینما و مردم است و تلویزیون با تحریم تیزرهای این فیلم، ضربه جبران ناپذیری را به بخش خصوصی خواهد زد. متاسفانه تحریم تلویزیون نوعی اعمال سلیقه شخصی توسط مدیران و کارمندان رده پایین این سازمان است.

 

کارگردان «مستانه» همچنین در پاسخ به پرسشی درباره بیلبوردهای اندک این فیلم در سطح شهر خاطرنشان کرد: بخش خصوصی توان اجاره بیلبورد ندارد و فقط فیلم‌های دولتی هستند که از این ظرفیت تبلیغاتی به نفع خود استفاده می‌کنند. اسپانسر هم که این روزها خیلی کم پیدا می‌شود.

 

وی با استمداد از رئیس جدید سازمان صدا و سیما برای حل مشکل فیلمش اظهار کرد: فکر می‌کنم آقای سرافراز از این سیاست‌های بسته در میان مدیران رده پایین و بخش بازرگانی تلویزیون مطلع نیستند. از ایشان تقاضا دارم که این مشکل را حل کنند و «مستانه» که صد درصد در بخش خصوصی ساخته شده است و حتی یک ریال وام ندارد را از ضرر و زیان وحشتناک نجات دهد.

 

حسین فرحبخش در پایان سخنانش با ابراز امیدواری برای برخورد بهتر با فیلم‌های اجتماعی خاطرنشان کرد: چرا منتظریم فجایع اجتماعی اتفاق بیفتد و بعد دنبال درمان آن باشیم؟ فیلم‌های اجتماعی مانند «مستانه» واکسن این دردها است و اتفاقا جایی مانند تلویزیون باید به آن‌ها کمک کند.

 

«مستانه» به کارگردانی حسین فرحبخش از 10 روز قبل در سینماهای کشور اکران شده است.

 

در این فیلم، سحر دولتشاهی،‌میلاد کی‌مرام، باران کوثری، فرهاد اصلانی، محمد متوسلانی و آتیلا پسیانی ایفای نقش کرده‌اند.

 

«مستانه» سومین تجربه حسین فرح‌بخش به عنوان کارگردان است، او پیش از این فیلم‌های «زندگی خصوصی» و«عطش» را کارگردانی کرده بود.

 

رئیس میراث فرهنگی تهران: از شهرداری بابت تجاوز به حریم عمارت عین الدوله شکایت کردیم

Posted: 28 Nov 2014 03:29 AM PST

جرس: رئیس اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان تهران از شکایت این اداره از شهرداری تهران به علت تجاوز به حریم عمارت عین الدوله خبر داد.

 

رجبعلی خسروآبادی در گفت و گو با ایلنا در مورد آخرین وضعیت عمارت عین الدوله در تهران گفت: در حریم این بنای تاریخی فعالیتهایی برای ساخت و ساز مانند گودبرداری صورت گرفته بود که ما تلاش کردیم این اقدانات را متوقف کنیم، اما این ساخت و ساز ها هنوز متوقف نشده است و در حال پیگیری هستیم.

 

وی ادامه داد: آخرین اقدامی که در این زمینه صورت گرفته است، شکایت میراث فرهنگی از شهرداری تهران به قوه قضاییه برای انجام این اقدامات است که امیدواریم نتیجه خوبی در پی داشته باشد.

 

رئیس میراث فرهنگی استان تهران همچنین در مورد ساخت یک مسجد در حریم منظری برج آزادی گفت: ما با شهرداری در این زمینه مکاتبه کردیم تا نقشه های این بنا را برای ما بفرستد تا آن را اصلاح کنیم اما هنوز هیچ اقدامی صورت نگرفته و نقشه ای برای اصلاح به دست ما نرسیده است.

 

وی با بیان اینکه ساخت و ساز این مسجد همچنان ادامه دارد، گفت: ما پیگیری های لازم را همچنان ادامه خواهیم داد و از طریق شورای شهر نیز در حال پیگیری این مسئله هستیم.

 

خسرو ابادی همچنین در ارتباط با پرونده ثبت جهانی برج آزادی اظهار کرد: سازمان میراث فرهنگی این مسئله را پیگیری می کند و در حال حاضر در تهران علاوه بر برج آزادی ثبت جهانی چند ساختمان دیگر از جمله موزه هنرهای معاصر، موزه فرش و کاخ نیاوران مطرح شده است.
 

 

پیوستن فعالان حقوق بشر ایرانی و خارجی به کمپین “آشپزی برای سلطانی”

Posted: 28 Nov 2014 03:02 AM PST

جرس: کمپین "آشپزی برای سلطانی" که به دعوت مائده سلطانی فرزند عبدالفتاح سلطانی وکیل حقوق بشر زندانی، که همزمان با روز تولد او در یازدهم آبان‌ ماه آغاز به کار کرده است با استقبال فعالان حقوق بشر و فعالان مدنی و سیاسی ایرانی و خارجی مواجه شده است.

 


به گزارش جرس، مائده سلطانی در توضیح راه‌اندازی این کمپین گفته است: هدف از این کمپین اطلاع رسانی و فشار اذهان عمومی برای آزادی زندانیان سیاسی است. کمپین ایده ی بسیار ساده ای دارد و آن این است که هر کسی در هر جایی می تواند غذایی بپزد و از پدرم یا هر زندانی سیاسی دیگری دعوت به صرف غذا کند. این کمپین شاید ابتدا با نام پدرم شروع شود اما در صورت فراگیر شدن می تواند برای همه زندانیان سیاسی دیگر و همینطور وکلای دربند مثل آقایان محمد سیف زاده و مصطفی دانشجو و همینطور عزیزان دیگر مثل مهدیه گلرو، بهاره هدایت و امید کوکبی و بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی موثر واقع شود.

 

عبدالفتاح سلطانی، وکیل دادگستری، عضو کانون مدافعان حقوق بشر و عضو هیات مدیره کانون وکلای دادگستری است که به اتهامات تشکیل کانون مدافعان حقوق بشر، تبلیغ علیه نظام و دریافت جایزه حقوق بشر نورمبرگ توسط قاضی پیرعباس به ۱۸ سال حبس و تبعید به برازجان و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شد. حکمی که بعد از تجدید نظر خواهی و به ۱۳ سال و ۱۰ سال محرومیت از وکالت تقلیل یافت.

 

وی پیش ‌از این در سال ۱۳۸۴ بازداشت و مدت ۲۱۹ روز را در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین گذرانده بود. قاضی مرتضوی او را به جاسوسی از طریق افشای اطلاعات پرونده موکلان خود متهم و به ۵ سال حبس و ۵ سال محرومیت از خدمات اجتماعی محکوم کرده بود، اما دادگاه تجدید نظر وی را از کلیه این اتهامات تبرئه کرد.ایمیل من بفرستید تا ما در صفحه کمپین منتشر کنیم.

مواد غذایی تقلبی و هشدارهای بی‌نتیجه

Posted: 28 Nov 2014 01:22 AM PST

فیروزه رمضانزاده
جرس: در سال‌های گذشته شهروندان ایرانی بار‌ها خبرهایی از پرونده قطور مواد غدایی غیرایمن و ناسالم را خوانده و شنیده‌اند، مسئولان دست اندرکار هم در خوش بینانه‌ترین حالت، وعده پیگیری داده‌اند، پیگیری‌هایی که اغلب نتیجه مطلوبی درپی نداشته است.

از استفاده از خمیر مرغ در سوسیس و کالباس تا مصرف روغن پالم در صنایع لبنی، عسل تهیه شده از آب و قند، زعفران رنگ شده با رنگ‌های شیمیایی، برنج‌های وارداتی آلوده، سبزیجات و صیفی‌جات آبیاری شده با فاضلاب، گوشت‌های وارداتی تاریخ مصرف گذشته، شیرهای مخلوط شده با وایتکس و مواد شوینده تا برخی از عرقیات گیاهی. چندی پیش نیز بار دیگر، وزارت بهداشت ایران درمورد مصرف شماری از مواد غذایی تقلبی به مردم هشدار داد.


حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا شهروندان ایرانی مواد غذایی تقلبی را تحریم می‌کنند؟ بی‌توجهی مردم به خرید این مواد هم چون مواد لبنی پر چرب و دیگر مواد غذایی آلوده تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ آیا انتشار چنین خبرهایی تاثیری بر میزان مصرف و قیمت‌ها گذاشته است؟


چهارم آذرماه سال جاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نسبت به مصرف شماری از مواد غذایی و محصولاتی که در تولید آن‌ها «تقلب» شده است هشدار داد.


تارنمای روزنامه اعتماد در این زمینه نوشته است: «عسل تهیه شده از آب و قند، زعفران رنگ شده با رنگ‌های شیمیایی، فرآورده‌های پروتئینی دارای خمیر مرغ و لبنیات آغشته به پالم» تازه‌ترین فهرستی است که به‌عنوان محصولاتی که همچنان در تولید آن‌ها «تقلب می‌شود» از سوی وزارت بهداشت اعلام شده است.»


سازمان استاندارد از کیفیت پایین محصولات خبر دارد


مریم یکی از روزنامه نگاران فعال در حوزه صنایع غذایی که در تهران ساکن است به جرس می‌گوید: «تقلب در مواد غذایی به ویژه سوسیس و کالباس دارای درجه بندی است. این محصولات معمولا از گوشت تازه تولید نمی‌شوند حتی سازمان استاندارد نیز از این موضوع اطلاع دارد.»


این روزنامه نگار بالابودن قیمت مواد اولیه را از دلایل عدم استفاده از گوشت تازه در سوسیس و کالباس در ایران می‌داند و می‌افزاید: «کیفیت گوشت‌های بکار رفته در محصولات سوسیس و کالباس در حد نزدیک به استاندارد است اما در پایین‌ترین حد ممکن.»


به گفته وی، از سوی دیگر ماشین آلات به کار رفته در کارخانجات تولید سوسیس و کالباس داخل یکی از قدیمی‌ترین دستگاه هاست به حدی که استفاده از برخی از این ماشین الات در دنیا منسوخ شده است.»
مریم در ادامه توضیح می‌دهد که مدتی پیش یک گاراژ را پیدا کرده بودند که به جای روغن لادن، چند روغن مایع را با هم مخلوط و در بطری‌های روغن لادن پر می‌کردند و به بازار توزیع می‌کردند مدتی بعد هم متولیان امر متوجه این تخلف شدند و از ادامه تولید این محصول تقلبی جلوگیری کردند.


او که پس از اطلاع از این تقلب‌ها تا حد امکان از خوردن محصولات و غذاهای پرچرب خودداری کرده است ادامه می‌دهد: «حتی پزشکان تغذیه و کار‌شناسان مواد غذایی اعلام کرده‌اند که عوارض ناشی از مصرف این محصولات به تدریج در بدن فرد ظاهر می‌شود که برای نمونه می‌توان به ریزش مو در زنان و مردان، کوتاهی قد نسل جدید مردم در ایران و در ‌‌نهایت شیوع برخی از انواع سرطان اشاره کرد.»


مردادماه سال جاری نیز رسول کدخدایی، رئیس پژوهشکده علوم و صنایع غذایی گفته بود: «تقلب در مواد غذایی در کشور بیداد می‌کند و دستگاه‌های نظارتی نظارت لازم را نمی‌توانند انجام دهند.»


در‌‌ همان ماه، حسن هاشمی، وزیر بهداشت از کاربرد روغن پالم در شیر و لبنیات خبرداد. این افشاگری منجر به شکایت وکلای دادگستری به دادسرای کارکنان دولت و احضار رؤسای سازمان‌های غذا و دارو و استاندارد به دادسرا شد اما با وجود ایجاد موجی از نگرانی در بین مردم ایران٬ دولت نام هیچ یک از شرکت‌های متخلف را اعلام نکرد. هنوز هم محصولات شرکت‌هایی که تخلف در تولید آن‌ها صورت گرفته، در بازار لبنیات ایران موجود است.


پالم (نخل)، دارای اسید چرب اشباع و سنگین است و به ویژه برای افراد دارای کلسترول و سنین بالا مناسب نیست این درحالی است که برپایه گزارش‌های وزارت بهداشت، آمار مرگ و میر ناشی از بیماری‌های قلب و عروق در ایران بالا است.
در شهریورماه سال جاری نیز صدور بخشنامه ممنوعیت استفاده از خمیر مرغ در سوسیس و کالباس موجب واکنش‌هایی از سوی تولیدکنندگان این فراورده‌های پروتئینی برانگیخت.


خمیر مرغ، گوشت‌های مازادی است که پس از تمیز کردن مرغ، توسط دستگاهی جدا و به چرخه مصرف وارد می‌شود.


کابوس‌هایی که به تبلیغ تبدیل می‌شوند
احسان، یک کارمند ساکن تهران با اشاره به تغییر الگوی مصرف لبنیات و سوسیس و کالباس در شهرهای بزرگ به جرس می‌گوید: «از وقتی متوجه شدم که از خمیر مرغ در تولید سوسیس و کالباس استفاده می‌شود از خرید آن‌ها صرف نظر کرده‌ایم، همین طور من و خانواده‌ام ترجیح می‌دهیم به جای شیر از بستنی، قرص‌های کلسیم و مواد غذایی جایگزین استفاده کنیم.»


در سال‌های گذشته به یاد داریم که بار‌ها خبرهایی مبنی بر ناسالم و غیر استاندارد بودن برنج در ایران منتشر شد اما چند سال بعد کابوس برنج‌های تقلبی که می‌گفتند سلامت مردم را تهدید می‌کند به تبلیغ فروش آن‌ها در بسیاری از رسانه‌های دیداری و شنیداری تبدیل شد.


مهناز، یک خانم آموزگار در این زمینه به جرس می‌گوید: «چرا رسانه‌ها بی‌جهت مردم را می‌ترسانند؟ از روزی که گفتند و نوشتند شیر‌ها سرطان‌زا شده‌اند و به آن آب، چربی و جوش شیرین اضافه می‌کنند و از طرفی گفتند برخی ازانواع برنج تقلبی هستند دو دختر من لب به شیر نمی‌زنند، برنج هم خیلی کم می‌خورند. من و دخترانم تا پیش از این لب به گوشت قرمز نمی‌زدیم حالا به ممنوعیت‌های غذایی جدید ما شیرهم اضافه شده است.»


وی می‌افزاید: «سوسیس و کالباس هم که از سال‌ها پیش نمی‌خوردیم چون یکی از بستگان ما در یکی از کارخانجات تولید سوسیس و کالباس کار می‌کند توضیحاتی که او یک بار در مورد تولید این مواد داد ما را برای همیشه از خوردن این محصولات بیزار کرد.»


نویسنده وبلاگ ساری گلین در مطبی پیرامون تقلب در مواد غذایی در ایران نوشته است: «می‌خواهیم قند و شکر مصرف نکنیم چون می‌دونیم که تولید این‌ها بهداشتی نیست اما از اون طرف عسل‌های موجود در بازار همگی یا از شکر تولید شده یا توسط زنبورهایی که به جای شهد گل از شکر تغذیه کرده‌اند.»


او در ادامه نوشته است: «شیر می‌خری به جای شیر طیبعی و تازه از شیر خشک‌های وارداتی از چین که معلوم نیست آلوده به مواد سرطان زا باشد یا نباشد، تولید شده. بهتره به این لیست، میوه‌های وارداتی که اندازه‌های غیر متعارفی دارند و یا برای خوشرنگ شدنشان و براق بودن از پارافین و سایر مواد شیمیایی استفاده می‌شه اضافه کنیم.»
 

احمد خرم به همایش اصلاح طلبان بوشهر نرفت

Posted: 28 Nov 2014 12:57 AM PST

جرس: درحالی که از ده روز پیش رسانه های محلی استان بوشهر از سخنرانی احمد خرم وزیر راه و ترابری دولت سید محمد خاتمی در همایش ستاد ائتلاف اصلاح طلبان این استان خبر دادند، اما این همایش شامگاه پنجشنبه بدون حضور وی در سینما بهمن بوشهر برگزار شد.



 

به گزارش ایرنا، مسوول هماهنگی همایش ستاد ائتلاف اصلاح طلبان بوشهر در این همایش گفت: با وجود قول مساعد خرم برای حضور در این همایش، اما وی با ارسال پیامکی از آمدن به بوشهر انصراف داد.

 

ماشاالله حیدرزاده افزود: همه مقدمات حضور خرم در بوشهر از 45 روز پیش انجام شده بود که روز چهارشنبه وی پس از هماهنگی با استاندار بوشهر ترجیح داد در این همایش شرکت نکند.

 

وی اضافه کرد: خرم در متن پیامکی که شامگاه چهارشنبه ارسال کرد، علت انصراف خود از حضور در همایش ستاد ائتلاف اصلاح طلبان بوشهر را به جو بد موجود علیه اصلاح طلبان در بوشهر عنوان کرد.

 

حیدر زاده گفت: با توجه به ارتباطاتی که با اصلاح طلبان دیگر استان های کشور داریم میزان وحدت و انسجام اصلاح طلبان بوشهری در سطح عالی قرار دارد و با استان های دیگر قابل قیاس نیست.

 

حیدرزاده با بیان اینکه اصلاح طلبان بوشهر خود را موظف به همکاری با دولت تدبیر و امید می دانند اظهار کرد: با همه گرفتاری ها و سنگ اندازی های داخلی و خارجی این دولت تاکنون موفق عمل کرده است.

 

رییس ستاد انتخاباتی حجت الاسلام سید محمد خاتمی در دولت هفتم در بوشهر در این همایش گفت: دوم خرداد با شعار اصلاحات امید و زندگی را برای مردم ایران به ارمغان آورد و در 24 خرداد سال گذشته به گفته وی با آمدن دولت تدبیر و امید راه دولت اصلاحات تداوم یافت.

 

حجت الاسلام علی آل بویه افزود: روحانی سیاست های خاتمی را در یک دست و تدبیر هاشمی رفسنجانی را در دست دیگر دارد.

 

وی با اعلام اتحاد بین اصلاح طلبان بوشهری اظهار کرد: این اتحاد سبب شد که مردم استان بوشهر با دادن رای بیش از 74 درصدی خود حماسه ای از خود به جای گذارند.

 

رابط ستاد روحانی در استان با مسوولان استانی و کشوری گفت: گذشته نشان داده است که جریانات سیاسی بدون گرایش به اصلاح طلبان و اصول گرایان در کمین فرصت برای ورود به هر دولت هستند.

 

عبدالحسین ذاکری افزود: بیشترین ضربه را این افراد به نیروهای ارزشمند جامعه اسلامی وارد می کنند. اجازه نمی دهیم این افراد سایه نشین، تمایلات خود را بر اراده خط مقدم حمایت از دولت روحانی وارد کنند.