جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


بمناسبت اربعين رحلت استاد جورج جورداق مسيحي

Posted: 24 Nov 2014 10:02 AM PST

بینا دانایی
 سیزده سال بیشتر نداشت که نهج البلاغه امام ما را از بر بود 


سیزده سال بیشتر نداشت که نهج البلاغه امام ما را از بر بود . روستا زاده‌ای مسیحی به نام جورج . او بعدها شاهکاری خلق کرد به نام : الامام علی؛ صوت العدالة الانسانیة.


حالا اما جورج سمعان جرداق به دیار ابدی رفته و روز جمعه سوم سیدالشهدا، با سینه‌ای لبریز عشق ابوتراب ، چهره در تراب کشید. .


جمله ی زیر ازوست :

ای روزگار ، کاش می توانستی تمام قدرت‌هایت را ، و ای طبیعت ، کاش می توانستی ، تمام استعدادهایت را ، در خلق یک انسان بزرگ ، نبوغ بزرگ و قهرمان بزرگ جمع می کردی و یک بار دیگر به جهان ما یک علی دیگر می دادی … .


أیها الدهر لیتک کنت تجمع کل ما أوتیت من قوة وأنت أیتها الطبیعة لیتک تجمعین کل قواک ومواهبک لخلق إنسان عظیم .. نبوغ عظیم .. بطل عظیم .. ومن ثم لیمنح الوجود مرة ثانیة رجلا کعلی .


جورج سمعان جرداق (به انگلیسی: جورج جردک ) (زاده ۱۹۲۶ میلادی - درگذشت ۵ نوامبر ۲۰۱۴) نویسنده و شاعر و نمایشنامه نویس مسیحی لبنانی بود که در ۱۴ آبان ۱۳۹۳ درگذشت . ۱


سوابق علمی :

استاد ادبیات و فلسفه اسلامی در دانشگاه بیروت
نویسنده در مطبوعات عربی
همکاری با رادیو تلویزیون لبنان ۲

آثار :

وی ۳۰ جلد کتاب تالیف کرده ‌است که مهمترین اثر وی که به فارسی هم ترجمه شده‌است « الامام علی صوت العدالة الانسانیه » که در ۵ جلد با عناوین ذیل منتشر گردیده‌است :

علی و حقوق بشر
علی و انقلاب فرانسه
علی و سقراط
علی و دوران زندگانی اش
علی و قومیت عربی
این کتاب اولین بار توسط سید هادی خسروشاهی در سال ۱۳۴۲ به فارسی ترجمه و منتشر گردید . همچنین وی کتاب « روائع نهج البلاغه » را نیز پیرامون امام اول شیعیان منتشر ساخت.


آثار دیگر وی :

قصاعد حب
ابدالاغانی
المشردون
قصور و اکواخ
صلاح الدین و قلب الاسد
وجوه من کرتون
غرام الالهه
اساطیر العربی
بومیمیه
شاعر و جاریه فی قصور بغداد
العرب و السلام فی شعذ الاروبی
الوالی
فاغنروالمرا ۳
دلیل نوشتن درباره علی ابن ابیطالب :


برای نخستین بار جرج جرداق درباره راز عدم نوشتن در باره شخصیت دیگری غیر از علی سخن می‌گوید و در گفت و گو با شفقنا بیان می‌کند: « عده‌ای از مردم کشورهای حوزه خلیج فارس و مصر به من پیشنهاد می‌کردند که مثلا در مورد عمر و یا دیگران بنویسم... اما من نپذیرفتم ، نه به این خاطر که بخواهم بگویم عمر و یا کس دیگری بد است نه اصلا اینطور نبود ، بلکه من پس از علی علیه اسلام کسی را شایسته نوشتن ندیدم و تصمیم گرفتم که جز در مورد علی (ع) ننویسم...


انقلاب علی ( ع) انقلاب انسانی ، اجتماعی ، فکری و فرهنگی بود و در آن ، بین دو جبهه فسق و قتل و قاچاق انسان و برده و مرگ از یک طرف و جبهه دین و رحمت و عدالت و انسانیت و آزادی و حیات ، فاصله‌های زیادی بود . موظف شدم که جبهه علی را که خالص‌ترین جبهه‌ها است ، مورد بررسی و تحلیل قرار دهم . این جبهه راه را برای من روشن کرد و چراغ راهم شد». ۴

 


منابع :

«الامام علی صوت العدالة الانسانیه». کتاب ماه دین - شماره ۳۷، آبان ۱۳۷۹.
جورج جرداق مسیحی اما عاشق علی، ادیان نیوز تاریخ بازدید=۳۰ مرداد ۱۳۹۰
«نقد و بررسی کتاب «الامام علی (ع) صوت العدالة الانسانیه»». مجله نامه علوم انسانی، زمستان ۱۳۷۹ و بهار ۱۳۸۰ - شماره ۴و ۵ محسن الویری.
سخنان خواندنی جرج جرداق مسیحی در گفتگو با شفقنا: بعد از امام علی(ع) کسی را سزاوار نویسندگی ندیدم به همین دلیل جز ایشان در مورد کسی ننوشتم .

– مصادف با روز عاشورا ۹۳

 

 

 

 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


ورای تقلب و انتحال

Posted: 24 Nov 2014 09:45 AM PST

سهند ستاری
از کتاب‌سازی تا پایان‌نامه‌فروشی؛ از گذشته استادان تا آینده دانشجویان با تمرکز بر مورد محمود خاتمی  


۱ -
 سایت دیلی‌نوس (daily nous) پنجم‌نوامبر مقاله‌ای تحت عنوان «نمونه‌ای از انتحال گسترده (یادداشت میهمان)» منتشر‌ کرد که به ماهیت معرفتی و امانتداری در آثار انگلیسی دکتر‌محمود خاتمی، استاد‌تمام فلسفه دانشگاه تهران، پرداخته است. مقاله بخش‌هایی از رساله‌ دکترای محمود خاتمی در دانشگاه دارام انگلستان را نقل می‌کند که در سال۱۹۹۶ از آن دفاع شده. این مقاله مدعی است بخش‌هایی که در رساله ایشان ذکر شده، کلمه‌به‌کلمه از کتابی نقل شده که در ۱۹۷۴ منتشر شده است. این در حالی است که در فهرست منابع رساله‌‌ ایشان هیچ‌اشاره‌ای به این کتاب نشده. جالب ‌آنکه سامی هاوی (Sami S. Hawi) کتاب «طبیعت‌گرایی اسلامی و عرفان1» را در سال ۱۹۷۴ درباره‌ ابن‌طفیل نوشته بود و رساله‌ محمود خاتمی درباره ملاصدرا بوده و در این رساله نام صدرا جایگزین نام «ابن‌طفیل» شده است. این مقاله همچنین مدعی است بخش‌های دیگر رساله‌ او نیز از کتاب‌های دیگری برداشته شده. در بخش دوم مقاله نیز به کتابی تحت عنوان «مقدمات فلسفه اُنتتیک سوبژکتیویته بشر نزد محمود خاتمی2» پرداخته شده و چنانکه از عنوان بر‌می‌آید درباره‌ آثار فلسفی محمود خاتمی است. نویسنده این کتاب سوفیا تیلور (Sophia Taylor) است که جست‌وجو در گوگل هیچ نتیجه‌ای درباره او نمی‌دهد و می‌تواند نامی مجهول‌الهویه باشد. این کتاب هم‌اکنون از فضای اینترنت حذف شده، اگرچه سایت دیلی نوس آن را در سایت Scribd آپلود کرده و در دسترس همگان قرار داده است. ناشر این کتاب -خانه‌ نشر دکتر مولر- در سال 2010 دقیقا 10 کتاب از محمود خاتمی منتشر کرده که حتی یک‌نسخه هم از این کتاب‌ها در هیچ‌یک از کتابخانه‌های دانشگاه تهران موجود نیست. اما آنچه مسلم است در دانشگاه‌های ایران انتشار کتاب به زبان انگلیسی در فرآیند ارتقای استادان از رتبه دانشیار به استاد‌تمام بسیار تاثیرگذار است. این در حالی است که پس از انتشار خبر انتحال محمود خاتمی، تلاش‌هایی برای کم‌رنگ‌کردن ردپای او در فضای اینترنت صورت گرفت. وب‌سایت او از دسترس خارج شد و صفحه ویکی‌پدیای او نیز پس از مدتی جرح و تعدیل و از نو بازنویسی شد.

۲-  کاوه لاجوردی، مترجم و مدرس فلسفه اخلاق در وبلاگ خود ضمن توضیح درباره ادعای این مقاله که در بالا به بخشی از آن اشاره شد به نمونه‌ دیگری از انتحال محمود خاتمی اشاره کرده است. محمود خاتمی در سال 2003 مقاله‌ای منتشر کرد تحت‌ عنوان «جست‌وجوی معرفت‌شناختی: از امکان تجربه به امکان ارتباط3» در یکی از معتبرترین ژورنال‌های فلسفه تحلیلی، ارگانون اف (Organon‌F). این مقاله که در صفحات 357تا379 این مجله منتشر شده تقریبا کلمه‌به‌کلمه مقاله‌ای است با عنوان «از کانت تا دیویدسون: فلسفه و ایده امر استعلایی4» در کتاب «استدلال استعلایی دیویدسن» نوشته اندرو ان. کارپنتر. با این‌همه، پس از انتشار مقاله دیلی نوس، سایت ارگانون اف در بیانیه‌ای ضمن اعلام حذف مقاله محمود خاتمی از سایت خود نوشت: «معلوم شد که این مقاله تقریبا رونوشت طابق النعل‌بالنعل اثر دیگری است که شخص دیگری نوشته است. انتحال را عموما جرمی جدی در نظر می‌گیرند، هم علیه قانونی که از مالکیت معنوی حمایت می‌کند و هم بر ضد بنیادی‌ترین اصول اخلاقی حاکم بر پژوهش علمی. ارگانون اف به این اصول پایبند است و هیچ فعالیتی را که بر‌خلاف آنها باشد بر‌نمی‌تابد. متاسفانه، در زمان انتشار، نه داوران ما و ویراستاران نتوانسته بودند تشخیص دهند مقاله‌‌ای که محمود خاتمی فرستاده بوده، سرقت ادبی است. ارگانون اف قربانی یک عمل غیراخلاقی و غیرقانونی است. مایلیم از اندرو ان. کارپنتر و نیز از خوانندگان برای انتشار این مقاله عذرخواهی کنیم.5» اما ابعاد ماجرا گسترده‌تر از آن است که در وهله اول تصور می‌شد. فابیو پالیری، سردبیر مجله Topoi در کامنتی که زیر مقاله اصلی سایت دیلی نوس نوشت، مثال‌های دیگری از انتحال خاتمی را آورد، از جمله مقاله‌ای که در مجله خود او منتشر شده است.

۳- با گذشت چند‌روز از خبر سایت دیلی نوس و بهت جامعه دانشگاهی و فلسفی از ابعاد ماجرا، یاسر پوراسماعیل مترجم کتاب «روانشناسی فلسفه» محمود خاتمی در وبلاگ فلسفه علم، این کتاب را نیز رونوشت کتابی با این مشخصات معرفی کرد:
Mercier, Désiré, et al. 1916. A Manual of Modern Scholastic Philosophy. London: Kegan Paul, Trench, Trubner & Co. Ltd به گفته او «روانشناسی فلسفه» عینا برگرفته از فصل psychology همین کتاب است (از صفحه 161 تا 329). او ضمن اشاره به مقاله سایت دیلی نوس در تایید انتحال محمود خاتمی در وبلاگ خود به یکی از مقالات خاتمی نیز پرداخته است. پوراسماعیل با بررسی بخش‌هایی از این مقاله در پستی تحت عنوان «انتحال مضاعف» می‌نویسد: «در این‌ مورد نوعی خاصی از انتحال رخ داده است. یعنی اوضاع چنان است که گویی نویسنده از مقاله‌ منحول خود، انتحال کرده است.»

۴- محمود خاتمی اکنون از سوی دانشگاه تهران برای یک‌فرصت پژوهشی در کانادا به سر می‌برد و متاسفانه تلاش‌های ما برای برقراری تماس با او به نتیجه‌ای نرسید. به همین منظور با حمید طالب‌زاده، مدیر گروه فلسفه دانشگاه تهران تماس گرفتیم و چندوچون کار را از ایشان جویا شدیم. وی ضمن محکوم‌کردن هرگونه سرقت ادبی گفت: «پس از انتشار مقاله‌ای درباره رساله دکترا و چند‌کتاب دکتر خاتمی در فضای مجازی از ایشان تقاضا کردیم در مورد این مساله توضیح دهند تا بتوانیم از او حمایت کنیم. اما هیچ پاسخی از ایشان دریافت نکردیم. به هر حال مساله بسیار مهمی است و گروه فلسفه دانشگاه تهران اصل این مساله را محکوم می‌کند و به‌زودی اعلام موضع خواهد کرد.» طالب‌زاده با اشاره به قضاوت درباره صدق و کذب این مقاله و تصمیم‌گیری درباره ایشان افزود: «قضاوت درباره این مورد خاص را باید یک مرجع قانونی انجام دهد و به همین منظور از ریاست دانشگاه تهران درخواست کرده‌ایم این مساله را بررسی کرده و نظر و رای نهایی‌شان را اعلام کنند.»

این در حالی است که گویا مساله را باید ورای تقلب یا انتحال محمود خاتمی و در قاموس یک گزارش خبری جست؛ ساجد طیبی، مترجم و مدرس فلسفه تحلیلی در وبلاگ خود جمله‌ای از بخش سپاسگزاری پایان‌نامه دکترای ایشان در دانشگاه دارام نقل کرده که پرسش‌ها را ورای جذابیت‌های احتمالی ژورنالیستی و دغدغه‌های برخی از دانشجویان و استادان می‌برد:
This research was kindly funded by the Iranian Ministry of High Education for which I unreservedly acknowledge my gratitude.
«این تحقیق به لطف وزارت علوم ایران صورت گرفت که همین‌جا مراتب تشکر خود را از این نهاد اعلام می‌دارم.»

به گفته طیبی، پرسش این است که آیا ایشان می‌توانسته با مدرک دکترا از دانشگاه تهران، با بورسیه وزارت علوم، دوره دکترای خود را در دانشگاه دارام انگلستان سپری کند؟ پاسخ به این پرسش شاید از یک کلمه فراتر نرود، اما آنچه به بهانه بحث انتحال محمود خاتمی مطرح شده، قطعا فراتر از بیان و تکرار واژه تقلب است، فراتر از آنچه تحت‌عنوان «کتاب‌سازی» نزد استادان و مقاله و پایان‌نامه‌فروشی نزد دانشجویان در سال‌های اخیر باب شده است. البته واضح و مبرهن است که این گزارش در پی انکار تام‌وتمام دستاوردهای علمی دانشگاهی در ایران نیست (کسانی که از سر عشق به دانایی و علاقه‌ شخصی و سیاسی خود به کار عملی و پژوهشی دست می‌زنند و دست بر قضا آثار ارزشمندی نیز خلق می‌کنند) بلکه صرفا می‌کوشد به یکی از مهم‌ترین معضلات حاکم بر وضعیت آکادمی در ایران اشاره کند.

۵- از تولید کتاب تا جعل مقاله؛ از رتبه استادان تا مدرک دانشجویان
به نظر می‌رسد داستان انتحال و تقلب در دانشگاه‌های ایران را چه از بالا و چه از پایین بخوانیم، نتیجه کار یکسان خواهد بود. استادان برای بالابردن رتبه علمی خود باید دست به تولید کتاب و مقاله بزنند و دانشجویان نیز باید برای دریافت مدرک دانشگاهی، مقاله و پایان‌نامه بخرند. تاکید بر مدرک‌گرایی و نبود سامانه‌های نظارتی صادق در کنار نگاه کمّی محض به ساختار علمی دانشگاه‌های ایران، الزاما چنین وضعیتی را به بار خواهد آورد که در حقیقت، صورتی از صنعت کتاب‌سازی، مقاله‌نویسی و پایان‌نامه‌‌فروشی است. آنچه در نهایت تعیین‌کننده رتبه علمی ما در جهان است.
هر فردی که یک‌بار هم گذارش به خیابان انقلاب افتاده باشد، با سیل انبوه تبلیغات برای نوشتن پایان‌نامه و مقالات ISI مواجه شده است. حتی در برگه‌های تبلیغ از وجود مراکزی باخبر می‌شویم که به طور رسمی برای همین کار ثبت‌ شده‌اند؛ فروش پایان‌نامه‌ و مقالا‌ت پژوهشی. پایان‌نامه‌هایی که باید نتیجه‌ پژوهش چندساله‌ یک دانشجو باشد، به راحتی خرید‌وفروش می‌شود و از آن مهم‌تر در دانشکده‌های ما زیردست استادان دفاع می‌شوند و حتی نمره قبولی بالایی هم می‌گیرند.
واقعیت این است که دلایل متعددی می‌توان برای این تجربه پژوهشی در دانشگاه‌های ایران برشمرد اما مساله اصلی بر سر تداخل گفتار از بالا و پایین در دانشگاه‌های ایران است؛ یعنی پیداکردن رگه‌هایی از عملکرد علمی استادان در رفتار علمی دانشجویان و بالعکس.
از این‌رو، بحث بر سر پژوهش و تولید علم در دانشگاه‌های ایران - که چند سالی است مطرح شده - جنبه‌های متناقضی پیدا می‌کند: از یک‌سو، شاهد نشر آمارهای شگفت‌انگیزی درباره جایگاه علمی‌مان در جهان هستیم و از سوی دیگر هیچ تناسبی میان این آمارها و واقعیت عینی موجود در دانشگاه‌ها وجود ندارد. یکی از دلایل نمود چنین آمارهای شگفت‌انگیز و متناقضی، فارغ از عوامل مهم جامعه‌شناختی و سیاسی، شیوه‌های غلط حاکم بر سیاست‌گذاری پژوهشی و تاکید بر رویکرد آماری و کمّی به پژوهش در سال‌های اخیر بوده.چا‌پ مقاله‌ در مجله‌های بین‌المللی و انتشار کتاب به زبان‌های دیگر، به خصوص انگلیسی، یکی از مولفه‌هایی است که جایگاه ما را در تولید علم مشخص می‌کند. هرچند سطح کیفی مجلات و انتشار کتاب نیز بسیار متفاوت است و چه‌بسا با میانجی‌هایی مادی (پرداخت پول و هزینه) بتوان بدون نظارت دقیق و ویرایش صحیح، کتاب و مقاله منتشر کرد. این در حالی است که بازتاب همین رتبه‌بندی به نحو مضاعفی در گروه‌های پژوهشی دانشگاه‌ها
- هم نزد استادان و هم دانشجویان- مشاهده می‌شود؛ از این‌رو، دو نظارت سرسری را باید در امتداد هم دید: عدم داوری دقیق در تحویل پایان‌نامه‌ها و مقاله‌ها برای اخذ مدرک، درکنار فقدان هر‌گونه نظارتی بر چاپ کتاب و مقاله جهت ارتقای‌رتبه علمی و دانشگاهی. تداخل این دو مساله گاه به‌ نحو مضحکی به هم گره می‌خورد، درست در جایی که نام استادان بدون هیچ فعالیتی در کنار نام دانشجویان در مقالات علمی-پژوهشی منتشر می‌شود و به ارتقای‌جایگاه علمی هر دو کمک می‌کند. به این ترتیب، تداخل گفتار از پایین و بالا در آکادمی ایران، گذشته و آینده استادان و دانشجویان را به نحو معنا‌داری به هم گره‌ زده و چه‌بسا در خوانشی واقع‌بینانه وضع موجود را در رابطه‌ای علت‌و‌معلولی نشان می‌دهد. آنچه امروز تحت عنوان انتحال محمود خاتمی در صفحات‌مجازی دست‌به‌دست می‌شود، نباید اجازه دهد چنین پدیده‌ای را صرفا به نام یک شخص خاص محدود کرد و صورت مساله اصلی را از میان برداشت. امروز زنگ خطر انتحال در دانشگاه‌های ما خبر از رشد سرسام‌آور این پدیده می‌دهد؛ از خیابان انقلاب تا دفاتر پژوهشی دانشکده‌ها. گرچه انتحال گسترده در چنین سطحی از افراد سلب مسوولیت نمی‌کند، آنچه مهم است بحران ساختاری آکادمی در ایران است، بحرانی که دهه‌هاست گریبان دانشگاه‌های ایران را گرفته و هرازچندی مصادیق آن برجسته می‌شود.

----------
1. Islamic Naturalism and Mysticism
2.Mahmoud Khatami: A Primer of His Ontetic Philosophy of Human Subjectivity
3.The epistemological quest: from the possibility of experience to the
possibility of
communication
4.Andrew N. Carpenter,”Davidson’s transcendental
argumentation”, in Jeff Malpas, ed. , From Kant to Davidson: Philosophy and the Idea of the
Transcendental,
Routledge, 2003, pp. 219-237.
5.http: //www. klemens. sav. sk/fiusav/organon/?q=en/content/epistemological-quest-possibility-experience-possibility-
communication

منبع: شرق 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 

چراغ سبز اصولگراها؛ محمد فرهادی در انتظار رای اعتماد مجلس

Posted: 24 Nov 2014 08:35 AM PST

آیدا قجر
جرس: بیست و هشتم آبان ماه٬ حسن روحانی٬ پنجمین گزینه وزارت علوم پیشنهادی خود را به مجلس معرفی کرد. محمد فرهادی که پیش از این وزیر کابینه‌ی میرحسین موسوی و محمد خاتمی بود٬ خلاف گزینه‌های پیشین مورد حمله جدی از سوی اصولگرایان قرار نگرفته؛ فردی که سال‌ها پیش٬ آقای خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی به دعوت وی دست به اعتصاب غذا زد و در سال ۱۳۶۴ در جلسه‌ی اخذ رای اعتماد کابینه٬ ارتباط ویژه‌ای با آقای خامنه‌ای رییس جمهور وقت داشت.

فرهادی سال ۱۳۶۴ در حالی به کابینه‌ی دولت میرحسین موسوی قدم گذاشت که رییس دانشگاه تهران بود. این دانشگاه در آن سال چهار رییس مختلف به خود دید که به گفته‌ی نمایندگان مجلس دوم «حرکت‌های دانشجویی» و «اصطکاک» میان مدیریت دانشگاه و دانشجویان توسط فرهادی ساماندهی شده بود. پس از فرهادی٬ دانشگاه تهران در‌‌ همان سال شاهد حضور دو رییس دیگر بود.

سابقه‌ی حضور پنجمین وزیر پیشنهادی دولت در دانشگاه٬ به سال‌ها پیش باز می‌گردد. فرهادی در سال ۱۳۵۹ تخصص خود را در رشته‌ی گوش و حلق و بینی از دانشگاه مشهد دریافت کرد و در سال ۱۳۶۴ در مقام وزیر فرهنگ و آموزش عالی برای اولین بار به کابینه وارد شد.

در آبان ماه سال ۱۳۶۴ در جلسه‌ی کسب رای اعتماد وزرای کابینه٬ محمدرضا راه‌چمنی٬ نماینده مجلس که در دفاع از فرهادی٬ سخن گفت به نقش وی در تشکیل انجمن اسلامی دانشگاه مشهد اشاره کرد. او حضور فرهادی را در حادثه ۲۳ آذر ۱۳۵۷ ٬ از جمله عملکردهای مثبت وی دانست. در آن تاریخ عده‌ای با شعار «جاوید شاه» مقابل بیمارستان «امام رضا» تجمع کرده بودند که به گفتهٔ راه‌چمنی «فرهادی در آن واقعه خون‌بار به اتفاق پزشکان به چماق‌ به دستان با سنگ حمله کرد».

این نماینده مجلس در معرفی فرهادی به برنامه‌ریزی وی برای «اولین اعتصاب غذای دانشجویان مشهد» پرداخت که در آن اعتصاب٬ آقای خامنه‌ای نیز شرکت داشته است.

فرهادی توانست با ۲۱۷ رای موافق٬ ۱۳ رای مخالف و ۲۸ رای ممتنع در حالی از مجلس دوم کسب اعتماد کند که نمایندگان او را معتقد به «وحدت بیشتر حوزه و دانشگاه» معرفی کردند و هیچ یک در مخالفت با او سخن نگفتند.

در آن جلسه اکبر هاشمی رفسنجانی٬ رییس مجلس با تاکید بر «ارتباط تنگاتنگ وزیر پیشنهادی با نمایندگان آیت‌الله منتظری» گفت: «آقای فرهادی که غیر از تعریف این‌جا چیزی نداشته٬ ما غیر از خوبی چیزی از او نشنیدیم».

ارتباط و «هماهنگی» فرهادی با آیت‌الله منتظری از جمله مواردی بود که در مجلس دوم به عنوان امتیازی برای وزیر پیشنهادی٬ بار‌ها تکرار شد. در آن زمان٬ آیت‌الله منتظری٬ قائم‌مقام آیت‌الله خمینی بود و نمایندگانی در دانشگاه‌ها داشت.

احمد منتظری٬ فرزند آیت‌الله منتظری اما به جرس گفت که ارتباط فرهادی با بیت منتظری تا زمان قائم‌مقامی پدر وی برقرار بود که البته «ارتباط خاص و ویژه‌ای نبود».

فرهادی؛ شاگرد تفسیر قرآن کلاس‌های خامنه‌ای

محمد فرهادی برای بار دوم با کابینه‌ی اول محمد خاتمی به دولت راه یافت. در آن زمان ریاست مجلس در حالی برعهده‌ی علی‌اکبر ناطق‌نوری٬ رقیب انتخاباتی خاتمی بود که جناح راست اکثریت را در اختیار داشت. در جلسهٔ رای اعتماد این کابینه نیز هیچ‌کدام از نمایندگان در مخالفت با محمد فرهادی سخن نگفتند. در این جلسه راه‌چمنی که باز هم میان نمایندگان بود٬ وی را «شاگرد» آقای خامنه‌ای معرفی کرد که «ارادت خاصی» به رهبری دارد. نایب رییس مجلس پنجم٬ حسن روحانی بود.

نورالدین پیرموذن٬ نماینده اصلاح‌طلب مجلس ششم و هفتم نیز در گفت‌وگو با جرس٬ فرهادی را «شاگرد جلسات قرآنی» آقای خامنه‌ای معرفی کرد: «در زمان کابینه‌ی دولت آقای موسوی٬ فرهادی را منصوب به آقای خامنه‌ای می‌دانستند٬ چراکه سابقه‌ی آن‌ها به قبل از انقلاب برمی‌گشت. زمانی‌که آقای فرهادی در دانشگاه مشهد دانشجو بود٬ به عنوان شاگرد در جلسات تفسیر قرآن آقای خامنه‌ای شرکت می‌کرد».

فرهادی در کابینه‌ی اول دولت خاتمی به عنوان وزیر پیشنهادی بهداشت توانست ۲۱۶ رای موافق کسب کند. او اما در دوره‌ی دوم دولت خاتمی حضورنداشت و جای خود را به مسعود پزشکیان داد.

پیرموذن در شرح دلیل برکناری فرهادی از وزارت بهداشت گفت: «مشکل فرهادی در کابینه‌ی خاتمی تفکرات‌اش نبود که باعث شود در کابینهٔ دوم معرفی‌اش نکنند. بلکه او اصولا رییسی ناتوان از نظر اجرایی‌ست و به همین دلیل برکنار شد».

گفته می‌شود که فرهادی معاونان خود را بر اساس تخصص و توانایی انتخاب نمی‌کرد بلکه در دولت خاتمی به دلیل نزدیکی با اعضای بعدی جبهه مشارکت٬ معاونانی مانند محمدرضا خاتمی را منصوب کرد که به این جبهه نزدیک بودند . این رفتار و نوع عمل‌کرد در دولت موسوی نیز به فرهادی نسبت داده می‌شود به طوری‌که در آن دولت نیز معاونانی داشت که خط امامی یا نزدیک به تحکیم وحدت بودند. فرهادی به تعریف برخی سیاسیون فردی‌ست «غیر تشکیلاتی» و «غیرسیاسی».

پس از معرفی فرهادی برای وزارت علوم٬ رسانه‌های نزدیک به اصول‌گرایان اقدام به انتشار نامه‌ای کردند که در سال ۱۳۸۸ از سوی میرحسین موسوی٬ مهدی کروبی و محمد خاتمی و جمعی از فعالان سیاسی خطاب به مراجع تقلید نوشته شده و فرهادی از جمله امضاکنندگان آن است.

در این نامه٬ امضاکنندگان به «بازداشت‌های انفرادی و گروهی، از اقشار مختلف اجتماعی از جمله اساتید دانشگاه‌ها، فعالان سیاسی، روزنامه‌نگاران که بدون صدور مجوزهای قانونی صورت گرفته» اعتراض کرده و این رفتار را توام با «برخوردهای خشونت‌بار» توصیف کردند که «شیوه‌های بازجویی» در آن٬ یادآور «دوران سیاه ستم‌شاهی‌ست».

علی مطهری٬ نماینده‌ی اصول‌گرا با اشاره به این نامه و همچنین «همکاری» فرهادی با حزب مشارکت گفت: «اگر مجلس بخواهد با‌‌ همان معیار گذشته یعنی همراهی یا عدم همراهی با فتنه قضاوت کند و رای بدهد قاعدتا آقای فرهادی هم نباید رای بیاورد».

به گفته‌ی محمدعلی پورمختار٬ رییس کمیسیون اصل ۹۰ اما فرهادی امضای خود پای این نامه را تکذیب کرد: «در صحبتی که با ایشان داشتم درخصوص امضای نامه‌ای از طرف وی در سال ۱۳۸۸ در حمایت از فتنه سوال کردم که فرهادی با اعلام برائت از ۱۳۸۸ صراحتا گفتند که این نامه را امضا نکردند بلکه افرادی نام ایشان را در آن نامه قرار داده بودند».

پیرموذن معتقد است که پس از تحولات سال ۱۳۸۸ «هر وزیر یا وکیل یا سفیری بخواهد راحت زندگی کند و پست سیاسی بپذیرد٬ هم باید به حوادث تلخی که اتفاق افتاده بود٬ بد و بیراه بگوید. بعید نمی‌دانم که فرهادی حتی حضور و همراهی‌اش را با موسوی و کروبی انکار کند. چه‌بسا برای وزیر شدن اصلاح‌طلب بودن خود را نیز انکار کند. اما مهم این است که وزیری که از حرف و امضای خود عقب‌نشینی کند٬ برای ادامه مدیریت کلان دانشگاه‌ها و یک وزارت‌خانه٬ صلاحیت علمی خود را از دست خواهد داد».

هم‌زمان محمدرضا تابش٬ نماینده اصلاح‌طلب مجلس نیز در یادآوری خاطره‌ای گفت: «با دوستان شوخی کردیم و گفتیم در هر صورت هم آقای فرهادی شناسنامه‌ای بعد از سال ۸۸ دارد و حتی دستگاه‌های فتنه‌سنج هم ارزیابی کرده‌اند و متوجه شدند که ایشان حامی فتنه نیستند و هیچ وقت نبوده‌اند».

او همچنین از دریافت پیامک‌هایی با محتوای «تخریب» علیه فرهادی خبر داد: «پیامک‌هایی که در جهت تخریب ایشان می‌آید دیگر آن حرکت سازمان‌یافته بیرون از مجلس و در ارتباط و تعامل با برخی از چهره‌های مجلس دیگر وجود ندارد یعنی معلوم است دیگر جریانی با ایشان برخورد نمی‌شود».

روزنامه‌ی اعتماد اما در گزارشی نوشت «حلقه‌ نَه» در جلسه‌ای در خیابان «هشت‌ بهشت» به این نتیجه رسیده‌اند که فرهادی گزینه‌ی مورد تایید آن‌ها نیست. بنا به این گزارش «حلقه نه» متشکل‌ است از برخی اعضای جبهه‌ پایداری٬ جمعیت ایثارگران انقلاب و اعضای فراکسیون اصول‌گرایان مجلس. اعتماد افراد اصلی حلقه را ۱۰ نفر دانسته که «بیرون از مجلس هم نیرو دارد». طبق این خبر تعداد حاضران در این جلسه نسبت به قبل٬ کاهش داشته است.

خبرهای تایید نشده‌ای از شروط دولت برای فرهادی نیز وجود دارد. از جمله آن‌که معاونان وی با نظر روحانی برگزیده شوند و جعفر توفیقی و جعفر میلی‌منفرد نیز در پست‌های خود باقی بمانند.


«از تیم معین نیست٬ رای می‌آورد»

رجبعلی مزروعی٬ نماینده دوره ششم مجلس در گفت‌وگو با جرس دلیل مخالفت مجلس با گزینه‌های پیشین وزارت علوم را نزدیکی آن‌ها به «مصطفی معین» ٬ وزیر علوم دولت خاتمی عنوان کرد: «حساسیت آن‌ها به تیم معین بود. فرهادی وقتی در کابینه خاتمی وزیر بهداشت بود٬ با معین رقابت داشتند. یکی از دلایل جابه‌جایی او با پزشکیان در کابینه‌ی دوم هم همین مساله بود. فرهادی به این دلیل که در تیم معین نیست٬ رای می‌آورد».

به گفتهٔ مزروعی٬ فرهادی و معین بر سر ادغام وزارت بهدات و درمان در وزارت علوم اختلاف داشتند.

علی‌اکبر موسوی‌خویینی‌٬ دیگر نماینده مجلس ششم نیز به جرس گفت که فرهادی «مدت‌ها مثل میرحسین موسوی خود را کنار کشیده بود. او هم‌فکر میرحسین و خاتمی‌ست». این نماینده‌ی پیشین مجلس٫ فرهادی را «اصلاح‌طلبی محافظه‌کار» توصیف کرد که نمی‌توانند وی را به «فتنه» منتسب کنند. از نظر موسوی‌خویینی‌٬ وزیر علوم پیشنهادی «می‌تواند دانشگاه‌ها را خیلی متعادل پیش ببرد».

پیرموذن نیز معتقد است که فرهادی می‌تواند از مجلس «چراغ سبز» بگیرد٬ اما او را «مدیری ناتوان و ضعیف» تعریف توصیف می‌کند که «در تصمیم‌گیری‌های بزرگ٬ شهامت و شجاعت آن‌چنانی نداشته و نخواهد داشت».
این نماینده‌ی مجلس هفتم٬ چهارشنبه را «روزی بزرگ» برای مجلس و حسن روحانی دانست: «مجلس با تایید فرهادی روی سیاه می‌شود؛ چراکه به نجفی به همین بهانه رای اعتماد ندادند. از سوی دیگر فرهادی با پا گذاشتن بر اعتقادات و باورهایش با عقب‌نشینی از امضای آن نامه٬ روی سیاه خواهد شد. به هر حال روحانی توانسته با این انتخاب٬ خواب اکثریت مجلس را آشفته کند».

فرهادی از نظر پیرموذن فردی‌ست که «یک‌ پایش میان اصول‌گرایان و پای دیگرش میان اصلاح‌طلبان» است: «او وزیر کابینه‌ی خامنه‌ای و شاگرد او بوده و در دوران وزارت معاونانی اصلاح‌طلب کنار خود داشت. مجلس نمی‌تواند به او برچسبی بزند و آن را پررنگ کند. از طرفی زمانی‌که افرادی مانند نیلی‌منفرد و نجفی دانشجو بودند٬ فرهادی از باسابقه‌های وزارت علوم محسوب می‌شد. چه از نظر شخصی٬ چه باورهای دینی و چه از نظر اجرایی نمی‌توانند علامت سوالی مقابل فرهادی بگذارند».

چشم‌اندازهای فرهادی در وزارت علوم

محمد فرهادی٬ ۶۵ ساله سابقه‌ی دو وزارت دارد و هم‌اکنون رییس جمعیت هلال احمر است. او در برنامه‌ی پیشنهادی خود به مجلس چشم‌اندازها‌یی را ترسیم کرده که در صورت اخذ رای اعتماد موظف به انجام آن‌هاست.

در این برنامه‌ی کاری که به نوشته‌ی فرهادی «طبق بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری» در جهت «سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی» تنظیم شده «دست‌یابی به جایگاه اول اقتصادی٬ علمی٬ فناوری در سطح منطقه آسیای غربی با تاکید بر جنبش نرم‌افزاری و تولید علم» ٬ «دستیابی به جایگاه اول علم و فناوری در جهان اسلام» و ارتقای «کیفیت و عملکرد در تراز منطقه‌ای ۵۰۰ دانشگاه بر‌تر دنیا» به عنوان برخی از چشم‌انداز‌ها عنوان شده است.

فرهادی در صورت کسب رای اعتماد از مجلس٬ در حالی برای سومین بار در قوه‌ی مجریه صاحب مسوولیت می‌شود که عملکرد اجرایی‌اش از سوی برخی مورد انتقاد قرار دارد. یکی از دلایل کنار گذاشته شدن فرهادی از کابینه‌ی دوم خاتمی عدم برآورده کردن انتظارات دولت عنوان شده بود.
 

حاشیه‌ای بر «بطلان خلاف علم در قران» از جعفر نکونام

Posted: 24 Nov 2014 08:32 AM PST

حمید بهشتی

 


آیا قرآن کتاب نجوم است که در باره ماه و خورشید بحث میکنید تا ثابت کنید قرآن علمی است یا غیرعلمی؟


هنگامیکه بحث علم پیش می آید نگاه می کنیم به تقسیم بندی علوم، به علوم معنوی یا انسانی و علوم طبیعی. لذا اینجا یک اشتباه در هدف گیری و خلط مبحث در بین است.


مسلم است که قرآن در باره ماه و خورشید نیز صحبت کرده است. اما هدف قرآن چه بوده؟ آیا هدف مطرح نمودن یک بحث نجومی و به لحاظ علوم طبیعی بوده که جهت حرکت ماه و خورشید چگونه است؟ - قران کتاب هدایت است برای انسان بطور عام و مردم شبه جزیره عرب و مکه و مدینه در ۱۴ قرن پیش. اگر در باره خورشید و ماه نیز صحبت کرده برای توجیه و توضیح خدایی خداوند برای آنها بوده است.


اشکال از اینجا سرچشمه گرفته است که عده‌ای فکر می کنند علم یعنی علم اسلام و قرآن هم اساس آن است و نهایتاً حاضراند بپذیریند که علوم دیگر را نیز در دانشگاهها تدریس و تحصیل نمایند. اما علم واقعی به نظر آنها علم اسلامی حوزوی و قرآنی است.


دست کم در روزگاری که اسید بر صورت زنها می پاشند و دعوای هسته‌ای آمریکا و ایران موجب فقر شدید مردم ایران گشته است، به همین دو دلیل هم که شده می باید این آقایان چشم‌های خویش رابگشایند و ببینند که در دنیا مسائل دیگری وجود دارد که نپرداختن به آنها، ادامه استبداد اسلامی را در ایران و حاکمیت زورگویانه قدرت‌های بزرگ را در جهان تداوم می دهد. حال بروند بدنبال اینکه خدا را در میان ذرات هسته‌ای بجویند یا علم نجوم را در قرآن.
 

اما در بحث علمی بودن قران یک موضوع دیگر نیز قابل توجه است. آیا مگر آقایان قبول ندارند که خدا خالق هستی است؟ مگر هستی فقط از قرآن و اسلام تشکیل شده؟ یا اینکه قبول دارند مخلوقات و طبیعت نیز جزء هستی است؟ مگر تعریف خدا این نیست که خالق هستی است؟ پس چرا برای فهم خدا و قرآن به شناخت هستی یعنی به شناخت حرکت خورشید و ماه و سایر پدیده‌های هستی توجه نمی کنند و حاضر نیستند بپذیرند که این‌ها اصل علوم است یا دستکم آن بخشی از علوم که ثابت کردن و علمی بودن آن‌ها قابل اطمینان است؟


حال اگر مشکل آنها فهم برداشت حقایق قرآنی در باره حرکت ماه و خورشید است باید بروند سراغ علوم طبیعی و نجوم امروزی نه اینکه تصور کنند حرکت ماه و خورشید را در قرآن می توان فهمید.
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.


 

 

صدور قرار تأمین کیفری برای سعید مرتضوی

Posted: 24 Nov 2014 04:22 AM PST

جرس: وکیل‌مدافع تعدادی از کارگران شاکی در پرونده تأمین اجتماعی از صدور قرار تامین کیفری برای سعید مرتضوی خبر داد.




به گزارش ایسنا، مصطفی ترک همدانی در جمع خبرنگاران در این باره گفت: در جلسه امروز بازپرسی پس از تفهیم اتهام به رئیس سابق سازمان تأمین اجتماعی، بازپرس شعبه 15 دادسرای کارکنان دولت برای وی یکی از قرارهای تأمین کیفری را صادر کرد.

هاشمی‌نژاد: هاشمی روش‌های حاکم بر جامعه روحانیت را قبول ندارد

Posted: 24 Nov 2014 03:57 AM PST

جرس: سال‌هاست برخی اعضای شاخص جامعه روحانیت از جمله هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، حسن روحانی و دیگر چهره‌های مطرح در جلسات این تشکل شرکت نمی‌کنند اما همچنان عضو این تشکل محسوب می‌شوند. فردا و در جلسه روز سه‌شنبه جامعه روحانیت قرار است فردی که پس از آیت الله مهدوی کنی به ریاست جامعه روحانیت مبارز می‌رسد، انتخاب شود.

 

حجت‌الاسلام سیداحمد هاشمی‌نژاد با اشاره به حضور دوباره هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و حسن روحانی در جلسات جامعه روحانیت مبارز به خبرنگار ایلنا می‌گوید: هر سه شخصیت مدت‌هاست که در جلسات جامعه روحانیت شرکت نمی‌کنند چراکه روش‌های حاکم بر آن را قبول ندارند لذا فکر نمی‌کنم این سه بزرگوار بخواهند مجددا وارد جلسات جامعه روحانیت شوند مگر اینکه فضا به گونه‌ای پیش برود که یکی از این سه شخصیت به عنوان دبیرکل یا رئیس جامعه روحانیت مبارز مطمئن باشند که حتما انتخاب خواهند شد.

 

سید احمد هاشمی‌نژاد همچنین در خصوص مباحث مربوط به ریاست مجلس خبرگان رهبری اعلام کرد: آیت الله هاشمی را به عنوان با توجه به اینکه از پیش از انقلاب با وی در زندان شاه بودم٬ بهتر از هر فردی می‌شناسم. به نظر من آیت‌الله هاشمی بهترین فرد و بهترین گزینه برای ریاست مجلس خبرگان بوده و هست. شاید وی پیش از این تمایلی برای ریاست مجلس خبرگان نداشت اما خوشبختانه آنچه خواست اکثریت مردم و جریان‌های سیاسی حضور ایشان در این جایگاه است.

 

وی ادامه داد: منظور آیت‌الله هاشمی از اینکه اعلام کرد "اگر احساس کنم افرادی که صالح نیستند برای انتخابات ریاست خبرگان کاندید می‌شوند، خواهم آمد" این است که کسی باید ریاست مجلس را بر عهده گیرد که توان اداره جلسات از لحاظ علمی، فکری و سیاسی را داشته باشد.

 

حجت‌الاسلام سید احمد هاشمی‌نژاد در پایان گفت: امروز من بهتر از آیت الله هاشمی فردی را برای اداره جلسات مجلس خبرگان نمی‌بینم و اکثریت اعضای خبرگان نیز به ریاست آیت الله هاشمی در مجلس خبرگان تمایل دارند. افرادی که این روزها در حاشیه برای ریاست مجلس خبرگان مطرح می‌شوند به هیچ عنوان توانایی این کار را ندارند و در صورت ورود به انتخابات قطعا در برابر هاشمی شکست می‌خورند.
 

 

دیدار وزیران خارجه ایران و ۱+۵ / تمدید مذاکرات

Posted: 24 Nov 2014 03:40 AM PST

جرس: مذاکرات ایران و 1+5 در آخرین روز خود با ورود وزیران خارجه ایران و 1+5 به اتاق مذاکرات به لحظات نهایی‌اش وارد شد.

 

به گزارش ایسنا، وزیران خارجه شش کشور به همراه همتای ایرانی ‌شان پیش از ورود به اتاق مذاکرات عکس یادگاری گرفتند.

 

پیش از این دیدار وزیران خارجه 1+5 با یکدیگر جلسه مشترک داشتند.

 

هم چنین وزیران خارجه ایران و آمریکا برای یک بار دیگر صبح امروز به صورت دوجانبه دیدار کردند.

 

یک منبع نزدیک به هیات مذاکره کننده ایران در گفت‌وگو با ایسنا از تمدید مذاکرات خبر داد اما از جزییات این تمدید سخنی نگفت.

 

پیش از این یک عضو تیم مذاکره کننده ایران به ایسنا گفته بود که اگر تا یکشنبه شب بر سر رسیدن به تفاهمی سیاسی به نتیجه نرسیم به طور طبیعی و منطقی مذاکرات برای روز آخر بر روی چگونگی ادامه مذاکرات و تمدید توافق ژنو متمرکز می‌شود.

 

گفته می شود مذاکرات در اواخر عصر امروز پایان می یابد و وزیران خارجه به کشورهایشان بازمی گردند.

 

تخریب۳۰ خانه تاریخی دزفول

Posted: 24 Nov 2014 03:40 AM PST

جرس: رییس اداره میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری دزفول گفت: 30 خانه تاریخی در محدوده بافت قدیم این شهر تخریب شده و یا در آستانه تخریب قرار دارند.


غلامعلی باغبان کوچک روز دوشنبه در گفت و گو با ایرنا افزود: این خانه های تاریخی که قدمت آنها به اواخر دوره زندیه می رسد، بعضا سالهاست که توسط مالکان رها شده اند.

 

وی گفت: در طول سالهای گذشته تعدادی از این بناهای تاریخی تخریب شده و تعدادی دیگر نیز در آستانه تخریب قرار دارند.

 

باغبان کوچک با بیان اینکه تعدادی از این خانه های تاریخی به ثبت ملی رسیده افزود: رها شدن برخی خانه های تاریخی دزفول توسط مالکان مانع از هرگونه فعالیت و مرمت توسط میراث فرهنگی برای حفظ این بناهای ارزشمند تاریخی شده است.

 

وی از تشکیل کارگروهی متشکل از فرماندار ، شهردار ، دادستان و میراث فرهنگی و اخطار به مالکان اینگونه بناهای تاریخی برای احیا و مرمت آنها خبر داد و گفت: در صورتیکه مالکان این خانه های تاریخی برای مرمت آنها اقدام نکنند، دولت وارد عمل شده و نسبت به مرمت این خانه های تاریخی و بهسازی آنها اقدام خواهد کرد.

 

رییس اداراه میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری دزفول افزود: رها کردن این خانه های تاریخی توسط مالکان موجب شده تا این بناها به مکانی برای تجمع افراد معتاد تبدیل شده و محدوده بافت تاریخی دزفول از این بابت ناامن شده است.

 

وی در خصوص خانه تاریخی 'قلمبر' نیز گفت: این خانه تاریخی مربوط به اواخر دوره زندیه می باشد که از نظر سازه ای و فنی مشکل دارد.

 

باغبان کوچک افزود: در سال گذشته بخشی از این خانه تاریخی مرمت شد که امیدواریم با جذب اعتبار در سال جاری مرمت کامل این خانه تاریخی که به ثبت ملی نیز رسیده انجام شود.

 

شهر دزفول در شمال استان خوزستان حدود 250 هکتار بافت قدیم دارد که به دلیل توسعه شهری و کمبود اعتبار لازم برای مرمت و ایمن سازی بخش زیادی از آن در معرض تخریب و نابودی است.

 

تعدادی از خانه های تاریخی بافت قدیم دزفول در بارندگی زمستان پارسال خسارت دید.

 

بافت تاریخی دزفول در برگیرنده بناهای ارزشمند آجری با معماری زیبا و منحصر به فرد است.

 

زیباکلام: نامه سرگشاده می‌نویسم تا نظراتم مشمول سانسور و حذف نشو‌د

Posted: 24 Nov 2014 03:10 AM PST

جرس: نامه‌نگاری و به خصوص نامه های سرگشاده این روزها در عالم سیاست ایران به امرعادی تبدیل شده است. دغدغه مندان بیش از هر زمان دیگری دست به قلم می شوند تا انتقاد و یا نظر خود را در غالب نامه های سرگشاده خطاب به فرد خاص اما به منظور در جریان قرار گرفتن عموم مردم مطرح کنند.



به گزارش فرارو، در میان این صادق زیباکلام استاد دانشگاه تهران و تحلیل گر مسائل سیاسی بیش از همه فعال است. از نامه به حسین شریعتمداری و علی مطهری تا آیت الله جنتی و البته پادشاه عربستان سعودی.

 

زیباکلام برای هر کدام از این نامه ها اهداف خاصی را دنبال می کند اما عمده دلیل نامه نگاری های او طرح انتقاداتی است که به عقیده او جایی برای طرح آن پیدا نمی کند.

 

صادق زیباکلام درباره نامه های سرگشاده می‌گوید: من فکر می کنم که نامه های سرگشاده در حال حاضر بهترین وسیله برای بیان نظراتم است.

 

به گفته او در شرايطي كه آزادي مطبوعات در جامعه كنترل شده است و به نوعی رسانه اعم از روزنامه ها، سایت ها و خبرگزاری ها برای انتشار نظرات او محدودیت هایی دارند بهترین راه برای بیان نظرات و انتقادات همین نامه های سرگشاده است.

 

او با اشاره به یکی از نامه های خود به حسین شریعتمداری می گوید: وقتی که این نامه را من نوشتم مطمئن بودم در قالب یادداشت و یا مصاحبه هیچ رسانه ای حاضر به انتشار آن نیست. وقتی هم که اقدام به نوشتن نامه سرگشاده کردم برخی رسانه ها از انتشار آن سرباز زدند.

 

زیباکلام می افزاید: پس از نوشتن آن نامه با شکایتی که شد بنده به یکسال و نیم حبس محکوم شدم که بعد این حکم با عنایت دستگاه قضایی به جزای نقدی 5 میلیون تومانی تبدیل شد. بنابراین نوشتن نامه اگر جزایی و عقوبتی داشت متوجه خود من بود و با روزنامه، سایت و خبرگزاری با سردبیر، مدیر مسوول به دلیل انتشار نظرات من برخورد نشد و من شرمنده هیات تحریریه ای که از این طریق ارتزاق می کند نشدم.

 

او در ادامه می گوید: بنابراین نامه سرگشاده می نویسم برای آنکه اولا بهشت و دوزخ نامه را به جان بخرم و مسوولیت آن را به تنهایی برعهده بگیرم و در ثانی نظراتم مشمول سانسور و حذف نشود.

 

او درباره اینکه آیا این نامه تاثیر گذار هم خواهد بود یا خیر می گوید: معتقدم که نامه های سرگشاده من از یادداشت ها و مصاحبه ها برد بیشتری دارد و به همان میزان از تاثیرگذاری بیشتری برخوردار است. چرا که اگر یک یادداشت و یا مصاحبه از من مثلا در روزنامه ای منتشر شود آن روزنامه با حداکثر تیراژ 20 هزارتایی همین تعداد مخاطب را دارد، این درحالی است که نامه های سرگشاده در سایت ها، خبرگزاری ها و روزنامه های مختلف باز نشر می شود و در برخی سایت‌ها حتی نزدیک به 200 هزار بار خوانده می شود.

 

زیباکلام در خاتمه درباره اینکه این روند را تا کی قرار است ادامه دهد می گوید: این روند را ادامه می دهم تا زمانی که مسوولین به من بگویند از نامه نوشتن دست بردارم که آن وقت می گویم به روی چشم اما تا آن زمان به نوشتن این نامه ها ادامه خواهم داد.

 

پشتیبانی قاطع شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از تیم دیپلماسی هسته‌ای ایران

Posted: 23 Nov 2014 11:31 PM PST

جرس: جلسه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به ریاست احمد حکیمی پور دبیرکل حزب اراده ملت ایران با حضور تمامی نمایندگان احزاب اصلاح‌طلب عصر دیروز در دفتر این حزب تشکیل شد.

 

 

به گزارش ایلنا، پس از این جلسه احمد حکیمی‌پور گفت: در جهت نیل به انسجام و وحدت هرچه بیشتر اصلاح‌طلبان در انتخابات پیش رو، در این جلسه آقایان موسوی لاری، مرعشی و مبلغ نیز از شورای مشورتی آقای خاتمی شرکت کردند که مباحثی حول محور چگونگی ورود اصلاح‌طلبان به انتخابات صورت گرفت.

 

وی در ادامه افزود: اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات پس از تحلیل مسایل جاری مملکت، پشتیبانی قاطع خود را از تیم دیپلماسی هسته‌ای ایران در مذاکرات وین اعلام و اظهار امیدواری كردند به زودی شاهد جشن پیروزی دیپلماسی هسته‌ای و تحقق منافع ملی ایران باشیم.

 

رییس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گفت: در پایان این جلسه اعضای این شورا اظهار امیدواری كردند نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با رای قاطع خود به وزیر پیشنهادی علوم، دکتر فرهادی این وزارتخانه را از بلاتکلیفی درآورند.