جنبش راه سبز - خبرنامه |
- تقلیل محکومیت سراج الدین میردامادی از شش سال به سه سال
- حسنی مبارک و فرزندانش تبرئه شدند
- پاسبان و پليس ديني!
- نقد محمدرضا تاجیک بر عملکرد اصلاحطلبان: اصلاحطلبان دچار آلزایمر مصلحتی و منفعتی شدند
- افت شدید قیمت نفت؛ کسری بودجه حتمی است
- اعتراض معلمان به نظام آموزشی در واکنش به قتل معلم بروجردی
- نعمت احمدی: تخلفات نسبتدادهشده به مرتضوی در حد وثیقه است، نه کفالت
- دومین تجمع کارگری برای توقف دولتیسازی منابع درمان تأمین اجتماعی
- دختر میرحسین موسوی: کسانی که میگویند والدین ما در ییلاق هستند، آن ییلاق را امتحان کنند
- مهدی غبرایی: زمانه، زمانهی متوسطهاست
تقلیل محکومیت سراج الدین میردامادی از شش سال به سه سال Posted: 29 Nov 2014 08:16 AM PST جرس: وکیل مدافع سراج الدین میردامادی از تقلیل محکومیت موکل خود از شش به سه سال خبر داد.
گیتی پورفاضل در گفتوگو با ایلنا، با اشاره به پرونده سراجالدین میردامادی عنوان کرد: در مراجعات قبلی اعلام میشد حکم صادر نشده است اما امروز با مراجعه به شعبه 36 با پرسوجو از مسئول بایگانی متوجه شدیم حکم میردامادی در تاریخ 7 آبانماه صادر شده است.
پورفاضل با اعلام این خبر که حکم پرونده میردامادی از 6 سال به سه سال حبس تعزیری تقلیل پیدا کرده است، یادآور شد: البته علاوه بر این موکلم برای 2سال نیز ممنوعالخروج شده است.
وی گفت: میردامادی اواخر اردیبهشت ماه امسال تنها به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام بازداشت شده بود که پس از تشکیل جلسه اول دادگاه٬ اتهام اجتماع و تبانی ضد امنیت داخلی کشور نیز به اتهامات وی اضافه شد و میردامادی از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی جمعا به 6 سال حبس محکوم شد.
وکیل مدافع میردامادی خاطرنشان کرد: دادگاه امروز اعلام کرد به دلیل اینکه موکلم سابقه کیفری نداشته و دادگاه تجدیدنظر اتهامات فعالیت تبلیغی علیه نظام و اجتماع و تبانی ضد امنیت داخلی کشور را یکی تشخیص داده حکم وی از 6 سال به 3 سال تقلیل پیدا کرده است.
وی افزود: البته ما تقاضای انتقال موکلم به زندان مشهد را داشتیم که به ما گفتند اجازه بدهید حکم نهایی، قطعی شود. بنابراین با قطعی شدن حکم، امیدواریم که نسبت به این تقاضای ما نیز توجه شود.
پورفاضل یادآور شد: با توجه به اینکه هماکنون حدود 6 ماه از محکومیت موکلم میگذرد و امیدواریم با گذشت یک سال دیگر از دوران محکومیت٬ با عفو مشروط از زندان آزاد شود که البته تقاضای عفو مشروط را نیز تنها خود متهم و یا خانواده درجه یک او میتوانند بدهند. |
حسنی مبارک و فرزندانش تبرئه شدند Posted: 29 Nov 2014 06:16 AM PST جرس: دادگاه محاکمه حسنی مبارک امروز (شنبه) حکم خود را درباره مهمترین اتهامی که علیه وی و فرزندانش مطرح است، صادر کرد و بر اساس آن مبارک، فرزندانش، وزیر کشور و معاونان وزیر کشور از تمامی اتهامات تبرئه شدند.
به گزارش ایسنا، به نقل از شبکه اسکای نیوز عربی، این پرونده که در مصر به "پرونده قرن" مشهور است، برای رسیدگی به اتهامات حسنی مبارک، علاء و جمال مبارک، فرزندان وی، حبیب العادلی، وزیر کشور و شش تن از معاونان وزیر کشور و نیز حسین سالم، یکی از سرمایهداران نزدیک به مبارک تشکیل شد.
در این جلسه به سه اتهام باقی مانده علیه مبارک و دیگر متهمان رسیدگی شد که به ترتیب، مشارکت در قتل تظاهر کنندگان در زمان انقلاب مصر(اتهام علیه همه متهمان)، صدور گاز با کمتر از قیمت جهانی به اسرائیل(اتهام علیه مبارک و مدیر بخش نفت و گاز مصر)، و دریافت رشوه و ملک از حسین سالم (اتهام علیه مبارک و فرزندان وی) بودند.
دادگاه در جلسه امروز حکم داد که صدور اتهام مشارکت در قتل تظاهر کنندگان علیه مبارک و فزندانش قانونی نیست و آنها را با این حکم تبرئه کرد. این اتهام مهمترین اتهامی بود که مبارک و دیگر متهمان با آن روبه رو بودند و مبارک پیشتر با استناد به آن به حبس ابد محکوم شده بود.
مبارک از اتهام صدور گاز به اسرائیل به بهای کمتر از قیمتهای جهانی نیز تبرئه شد.
حبیب العادلی و شش معاون وی نیز از اتهام قتل تظاهر کنندگان تبرئه شدند.
در پرونده دریافت رشوه از حسین سالم نیز دادگاه به این دلیل که از زمان وقوع جرم بیش از 5 سال گذشته است و بنا بر قوانین مصر این پرونده دیگر قابل پیگیری نیست، مبارک و فرزندانش را تبرئه کرد.
از اوت 2011 پرونده مبارک و دیگر متهمان به جریان افتاد و در طول سه سال گذشته این پرونده سه مرحله کلی را طی کرد. در پایان مرحله اول و دوم دادگاه، مبارک در اتهام قتل تظاهرکنندگان مقصر شناخته شد و به حبس ابد محکوم شد، اما در اوایل 2013 وکلای مدافع مبارک به این حکم اعتراض کردند و پرونده بار دیگر و توسط یک قاضی دیگر به جریان افتاد.
از آن تاریخ به بعد در مجموع 55 جلسه برای رسیدگی به اتهامات مطرح شده علیه مبارک و دیگر متهمان برگزار شد و امروز پس از چند بار تعویق جلسه اعلام حکم، حکم صادره علیه متهمان اعلام و همگی آنها تبرئه شدند.
قرار بود حکم مبارک در تاریخ پنجم مهر قرائت شود، اما قاضی دادگاه آنرا به امروز موکول کرد. قاضی در ابتدای جلسه امروز با ارائه آماری از شمار قربانیان تاکید کرد که آمار نهایی از خشونتهای منتهی به برکناری حسنی مبارک 239 کشته و 1588 زخمی بوده است.
صدور حکم برائت برای متهمان به معنی آزادی آنها از زندان نیست چراکه مبارک در پرونده دیگری موسوم به پرونده کاخ ریاست جمهوری به چهار سال زندان محکوم شده است و علاء و جمال مبارک فرزندان وی نیز هر یک به سه سال زندان محکوم هستند.
حبیب العادلی نیز با اتهامات زیاد دیگری از جمله سوء استفاده از قدرت، دریافت رشوه، فساد و ... مواجه است که در برخی از این پروندهها حکم صادر شده و در برخی دیگر نیز در دست بررسی است. در این بین تنها شش معاون وزیر کشور به شکل موقت آزاد خواهند شد.
این حکم نهایی نیست و دادستان مصر میتواند به آن اعتراض و درخواست رسیدگی به پرونده در دادگاه تجدید نظر را مطرح کند که حکم صادر شده از دادگاه تجدید نظر نهایی و غیر قابل تغییر خواهد بود.
|
Posted: 29 Nov 2014 04:18 AM PST عبدالعلی بازرگان موضوع امربمعروف و نهي از منكر قرآني ، نظارت بر عملكرد حاكمان براي دفاع از "حقوق" مردم است
• اي دل طريق رندي از محتسب بياموز مست است ودرحق او كس اين گمان ندارد
نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
نقد محمدرضا تاجیک بر عملکرد اصلاحطلبان: اصلاحطلبان دچار آلزایمر مصلحتی و منفعتی شدند Posted: 29 Nov 2014 03:54 AM PST جرس: حرفهای محمدرضا تاجیک در این گفتوگو، تندترین حرفهایی است که در این مدت میشد از یک اصلاح طلب، آنهم در نقد اصلاحات شنید. موضوع مصاحبه نحوه عملکرد جریان اصلاحات در یکسال و نیم گذشته در دولت تدبیر و امید بود و اینکه آیا این جریان سیاسی در شرایط کنونی در پی بازسازی خود بوده است؟
تاجیک این موضوع را با استدلالهای گوناگون به اثبات رساند تا در پایان به این نتیجه برسیم که اصلاحطلبان نخست باید تکلیف خود را با خودشان مشخص کنند و ابتدا به تدبیر منزل خود بپردازند. بدین ترتیب محور دوم مصاحبه که تحمیل شرایط بیرونی بر اصلاحطلبان بود با دلایل صریح و گاه ناامیدکنندهای که شرحی از اوضاع اصلاحات بود، به حاشیه رفت و تمرکز بر وضعیت درونی این جریان قرار گرفت.
***
نخست باید بدانیم که شرایط مطلوب، نه تنها ضرورتاً به تاملی انتقادی در خود ره نمیبرد، بلکه گاه در خلسهی مسرورکنندهی خود، آدمیان را گرفتار انفعالی مضاعف میکند و آنان را از محاسبهی نفس خود غافل مینماید. متاسفانه در شرایط کنونی شاهد نوعی "اختگی" و «خمودگی آموختهشده» در نزد بسیاری از اصلاحطلبان هستیم. به بیان دیگر، انفعال بهطور فزایندهای در حال تبدیل شدن به طبیعت اولیهی بسیاری از اصلاحطلبان است. ایننوع اصلاحطلبان از حیاتی نباتی و موضعی و مقطعی (اگر نگویم انگلی) برخوردار شدهاند که جز با دم مسیحایی قدرت، فعال نمیگردند و جز در ایام چرخش قدرت هوشیار نمیگردند. طنز قضیه در اینجاست که این اصلاحطلبان سنگینپا و بستهذهن، دهانهای بس گشودهای دارند و هر آن کس را که به مشرب و مکتب انفعال آنان درنیاید و سودای درانداختن طرحی نو در سر باشد، مورد آماج خشونتِ گفتمانی خود قرار میدهند.
اگر بنا باشد یک شمای کلی از وضعیت اصلاحات در دولت اعتدال ارائه بدهید، جایگاه اصلاحطلبان و اساسا اصلاحات را چگونه میبینید؟
شرایط بیرونی موثر است، اما شرایط درونی موثرتر. اصلاحطلبان به تجربت و دانش نیک دریافتهاند که شرایط بیرونی تابعی از شرایط درونی آنان است، و نیز دریافتهاند که «شرایط مطلوب» امری «بخشودنی» و «دادنی» نیست، بلکه امری "ساختنی" و "گرفتنی"است. |
افت شدید قیمت نفت؛ کسری بودجه حتمی است Posted: 29 Nov 2014 03:35 AM PST نادر مرزبان جرس: افت شدید قیمت جهانی نفت به نگرانی دولت ایران از برآورده کردن وعدههای اقتصادیاش دامن زده است. دولت باید در آیندهای نزدیک بودجه سال ۱۳۹۴ را به مجلس بفرستد و اگر روند نزولی قیمت نفت ادامه پیدا کند بودجه سال آینده با کسری جدی همراه خواهد بود.
آمار منتشر شده از سوی اوپک نشان میدهد که ایران در فاصله سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ چه افت شدیدی در درآمدهای نفتی داشته است. بر اساس این آمار٬ درامد نفتی ایران در سال ۲۰۱۱ حدود ۱۱۴ میلیارد دلار بوده اما در سال ۲۰۱۳ به ۶۷ میلیارد دلار رسیده است. افتی که ناشی از تشدید تحریم خرید نفت ایران بود و کماکان هم ادامه دارد. گفتگوهایی که ایران با هدف کاستن از تنشها بر سر برنامه هستهای با قدرتهای جهانی داشته هم به رغم توفیقهای نسبی هنوز به مرحلهای نرسیده که مشتریان غربی تمایل به خرید نفت از این کشور داشته باشند. در طول نزدیک به یکسال و نیم از زمان آغاز به کار دولت روحانی، ظرفیت تولید نفت ایران تغییری نکرده و صادرات نفت خام ایران بین ۸۰۰ هزار تا یک میلیون بشکه در روز نوسان داشته است. تازه در این شرایط برخی مشتریان عمده آسیایی یعنی چین٬ ژاپن٬ هند و کره جنوبی هم از ماه گذشته میلادی واردات خود از ایران را کاهش دادهاند. تصمیمی که ناشی از وجود نفت مازاد در بازار جهانی و پیشبینی نسبت به کاهش بیش از پیش قیمتهاست.
افزایش قیمت دلار٬علاج کاهش قیمت نفت؟ت ردیدی نیست که وضعیت کنونی بازار نفت یک کرسی شدید را به بودجه سال اینده ایران تحمیل خواهد کرد. حتی اگر دولت تصمیم بگیرد که نفت را با قیمت ۷۰ دلار در بودجه سال آینده لحاظ کند باز هم جلوی کسری گرفته نخواهد شد چرا که تحلیلها حکایت از تداوم شیب نزولی قیمت دارد و ممکن است قیمت به زیر ۶۰ دلار در هر بشکه برسد. در این شرایط یکی از معدود ابزارهای در اختیار دولت این است که قیمت دلار را در بودجه بالا ببرد. «ولی الله سیف» رییس کل بانک مرکزی پیشتر گفته بود که قیمت دلار در بودجه سال آینده حدود ۲۸۵۰ تومان خواهد بود. اکنون با وضعیت پیش آمده در بازار نفت بعید نیست که این رقم حدود ۳ هزار تومان در نظر گرفته شود. افزایش قیمت دلار تا حدی میتواند نوسانهای ناشی از کسری درآمد نفتی را خنثی کند و به لحظا اقتصادی فرایندی است که طی آن با افزایش دلار خارجی ارزش پول ملی پایین میاید و هدف این است که در برابر درآمد ارزی کمتر، مقدار بیشتری درآمد ریالی وارد اقتصاد ملی شود. این وضعیت در حالت عادی میتواند نرخ تورم را به شدت افزایش دهد اما اقتصاد ایران کماکان در حالت رکود است و مانع شیب تورمی میشود. کاهش نرخ تورم از حدود ۴۰ درصد در سال ۹۲ به رقم حدود ۱۸ درصد در حال حاضر هم از دید کارشناسان بیش از هر چیز ناشی از استمرار وضعیت رکود است. بنابراین ممکن است که افزایش قیمت دلار در بودجه به تورم بالا منجر نشود ولی دستکم وعده دولت برای کاهش تورم را هم بیاثر میکند. دولت وعده داده بود که نرخ تورم تا پایان سال ۱۳۹۳ به ۱۵ درصد میرسد و سال آینده این رقم باز هم کاهش پیدا میکند. وعدهای که اینک با شرایط بازار جهانی نفت نباید آن را چندان جدی گرفت.
کاهش قدرت چانهزنی توافق نیمبند هستهای میان ایران و قدرت جهانی این مزیت را برای جمهوری اسلامی داشته که ماهانه ۷۰۰ میلیون دلار از سرمایههای بلوکه شده خود را دریافت کند. پولی که ایران از این طریق میگیرد در ازای کسری بودجه ناشی از افت قیمت نفت عملا ناچیز است و حتی کفاف هزینههای ناشی از حفظ ظرفیت کنونی نفت ایران را نمیدهد. ایران در طول یکسال باید حدود ۱۰ میلیارد دلار برای حفظ ظرفیتاش هزینه کند و دریافت ماهیانه ۷۰۰ میلیون دلار در طول یکسال به رقم ۹ میلیارد دلار میرسد که باز ۱ میلیارد دلار از هزینه لازم برای نگهداری ظرفیت کنونی کمتر است. تحلیلها حالا حکایت از این دارد که کاهش قیمت نفت باعث پایین آمدن قدرت چانی زنی ایران در مذاکرات آتی بر سر برنامه هستهای خواهد شد و شانس رسیدن به توافق جامع را افزایش میدهد. ایران میداند که در صورت شکست مذاکرات با توجه به افت قیمت نفت و تداوم تحریمها هیچ شانسی برای سر و سامان دادن به اقتصاد ندارد. انتظار میرود که این وضعیت دست اصولگرایان را برای انتقاد از دولت بازتر بگذارد و این فرصت را به آنان بدهد تا روی موضوعهای نظیر کسری بودجه و ناتوانی دولت در رشد اقتصادی مورد انتظار مانور بیشتری بدهند. عوارض جانبی که از کاهش قیمت قابل تصور است به خوبی نشان میدهد که ایران هنوز تا چه اندازه به این ماده حیاتی وابسته است و سیاست داخلی و خارجیاش متاثر از بالا و پایین رفتن نفت است. |
اعتراض معلمان به نظام آموزشی در واکنش به قتل معلم بروجردی Posted: 29 Nov 2014 03:29 AM PST جرس: هفته گذشته، معلم دبیرستانی پسرانه در شهرستان بروجرد بر اثر ضربه چاقوی دانش آموز ۱۵ سالهاش کشته شد. خبری شدن این جنایت به فرصتی تبدیل شد تا معلمان ناراضی از سیاستهای وزیر آموزش و پرورش با طرح مجدد اعتراضات فروخفتهشان در سالیان گذشته، همزمان او و نظام آموزشی کشور را به چالش بکشند.
به گزارش ایلنا، در انبوه خبرهایی که از وقوع خشونت در گوشه و کنار کشور منتشر میشود و حالا دیگر شنیدنشان به بخشی از زندگی روزمره همه ما تبدیل شده است، استفاده یک معلم از خشونت علیه دانش آموز خود - مثلا تنبیه بدنی - را بارها شنیده بودیم اما کمتر پیش آمده بود که دانش آموزی از خشونت علیه معلم استفاده کند و تا مرز سلاخی کردن او پیش برود اما این اتفاق در کمال ناباوری و به فجیعترین شکل یکم آذرماه امسال در مقابل سایر دانشآموزان به وقوع پیوست.
«محسن خشخاشی» دبیر فیزیک دبیرستان پسرانه حافظی در محله علی آباد شهرستان بروجرد روز شنبه هفته گذشته (۱ آذر) بر اثر ضربه چاقوی دانش آموزی به گلو و قفسه سینهاش به قتل رسید. واقعه آنقدر هولناک بود که حداقل سه هزار نفر از مردم این شهرستان در مراسم خاکسپاری این معلم شرکت کردند. انبوه جمعیت شرکت کننده در مراسم خاکسپاری از بهت و حیرت مردمی خبر میداد که وقوع چنین خشونت عریانی آنهم در یک محیط علمی را به سختی باور میکردند.
وقوع این میزان از خشونت در یک مدرسه که نمونهاش را کمتر در خاطرهها به یاد داریم به فرصتی برای اعتراض معلمان و فرهنگیان به وزیر آموزش و پرورش بهدلیل اصرار بر تداوم سیاستهای دولتهای نهم و دهم در اداره این وزارتخانه تبدیل شد. آن هزاران نفری که روز خاکسپاری آمده بودند فقط به همدردی با خانواده معلم کشته شده اکتفاء نکردند بلکه علیه مدیر آموزش و پرورش بروجرد که ابقایش بعد از تغییر دولت، خود داستانی جداگانه دارد، شعار دادند. شعارهایی که از عمق اعتراض معلمان و فرهنگیان به شیوه اداره وزارت آموزش و پرورش خبر میداد.
در یک هفتهای که از انتشار خبر قتل این معلم بروجردی میگذرد، معلمان بسیاری از نقاط مختلف کشور در بخش نظرات اخبار مرتبط به اظهار نظر پرداختهاند. مرور این واکنشها که از بطن جامعه معترض اما معمولا ساکت فرهنگیان به بیرون درز کرده است به روشن شدن آنچه در یکسال و نیم گذشته و از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم بر وزارت آموزش و پرورش گذشته است کمک میکند.
وزیر محترم، صدامونو میشنوی؟
کاربر ناشناسی با کنایهای شوخ طبعانه از آقای فانی خواسته که جامعه معلمی و آموزش و پرورش را «توی دبه سرکه بریزد تا نترشد». او خطاب به وزیر آموزش و پرورش گفته «تو برای معلمان نه تنها کاری نکردی بلکه با جری کردن دانش آموزان حرمت معلم و کلاس را [...] کردی».
این کاربر ناشناس با انتقاد از «نظام تبعیض آمیز حقوقی» و «بیمه طلایی افتضاح»، پرسیده که معلمان با کدام امنیت سر کلاس بروند و در ادامه تاکید کرده است «تا جواب درستی بدست ما نرسد و حقمان را نگیریم سکوت نخواهیم کرد».
کاربر ناشناس دیگری از قتل معلم بروجردی ابراز تاسف کرده و نسبت به «حرکت نظام آموزشی به سمت ناکجا آباد» هشدار داده است.
آقا یا خانم «دالوند» از دیگر کاربران ایلنا در تشریح دلیل قتل این معلم به دست دانش آموز ۱۵ سالهاش گفته است «یکی از علل درگیری چنین دانش آموزانی به سیستم آموزش و پرورش در اجرای وظایف معلمان باز میگردد. معلمان بنا به هر دلیل وظایف قانونی خود را انجام نمیدهند و هر معلمی که قانون را رعایت کند قطعا به عنوان معلم بد و سختگیر معرفی میشود».
کاربر ناشناس دیگری وزیر آموزش و پرورش را خطاب قرار داده و گفته «آقای فانی! برو کنار تا آموزش و پرورش را فانی نکردهای. طبق فرمایش قرآن، امانت را به اهلش بسپار». او در ادامه تاکید کرده که افزایش جمعیت دانش آموزی، این عواقب را هم دارد.
«حسین گودرزی» خواستار استعفای همزمان وزیر و مدیر اداره آموزش و پرورش بروجرد شده و از آن دو خواسته است از فرهنگیان کل کشور معذرت خواهی کنند تا شاید تسلی خاطر روح معلم درگذشته شود.
آقای گودرزی در عین حال در تبیین دلایل کشته شدن معلم بروجردی گفته است «این امر از ثمرات دانش آموز سالاری است و مازاد آن بیلیاقتی مسئولین شهر بروجرد به ویژه آموزش و پرورش میباشد. آقایان بیایید مسئولیت را به توانمندی بسپارید نه به هم باند نالایق».
فردی که خود را «بانی» معرفی کرده از وزیر آموزش و پرورش خواسته که استعفاء دهد و تاکید کرده «این جنایت از عواقب پایین بودن حقوق معلمان است که برای جبران کمبود حقوق خود مجبورند چند کار انجام دهند و بیفرهنگها به خود اجازه میدهند با آنها هرجور که میخواهند برخورد کنند».
یکی از مخاطبان ایلنا که خودش را معرفی نکرده تحلیل به نسبت جامعتری را از واقعه هولناک صبح شنبه هفته گذشته ارائه کرده است. او گفته است: «مسئولین محترم! این معلم عزیز و بقیه معلمان روز قیامت یقهتان را خواهند گرفت با این سیاستهای غلطی که در این وزارت خانه در پیش گرفتهاید. اولا درصد قبولیهای صوری باعث شده هم دانش آموزان بیسواد بار بیایند و هم تنها اهرم معلم که نمره بود از دست او خارج شود. همه دانش آموزان میدانند چه بخوانند یا نخوانند قبولند و اگر معلمی هم نمره ندهد از طرف مدیر آموزشگاه و مسئولین ادارات شدیدا زیر فشار قرار خواهد گرفت. ثانیا اینقدر معلمان زیر فشار مشکلات معیشتی و تبعیضهای نابرابر هستند که متاسفانه هم خودشان از نظر روحی آسیب دیدهاند و هم جایگاه و شان و منزلت اجتماعی آنها در جامعهای که اکثرا همه چیز را ظاهری و مادی میبینند زیر سئوال رفته! هیچ مسئولی از اول انقلاب تا حالا فکری جدی به حال آموزش و پرورش نکرده و همهشان فقط استفاده ابزاری و تبلیغاتی از معلمان آن هم در آستانه انتخابات نمودهاند و رفتهاند و اگر این روند ادامه پیدا کند باید منتظر اتفاقات بیشمار و خطرناکتر از حادثه فوق بود. مسئولین محترم به هوش باشید جامعه فرهنگیان از ته قلب از شما ناراضیاند و با تمام وجود هم ناراضیاند.»
یک معلم شیمی نیز با کنایه به نگرانی معلمان از حضور در کلاسهای درس از این پس، گفته که از سال بعد مرخصی بدون حقوق میگیرد. معلم دیگری قتل همکار خود را «شوک خیلی بزرگ» توصیف کرده و کاربری به نام «ام» گفته که برای آموزش و پرورش و کل معلمان ایران باید فاتحه خواند.
«پرویز گلی» نیز از رییس جمهور و مجلس تقاضا کرده است درخصوص وزیر آموزش وپرورش که آموزش و پرورش را فانی خواهد کرد تجدید نظر کنند.
«محمد سالاری» نیز گفته است «اینگونه حوادث نشانه بیتوجهی مسئولان و قانونگذاران به معلمان است زیرا وقتی صاحبان آموزش و پرورش معلم را یک مصرف کننده میخوانند از دانش آموز توقعی بیشتر از این نمیتوان داشت».
یک دبیر فیزیک بروجردی هم گفته است: «به نظرم وقتش شده که مسئولین یه فکر اساسی برای مشکل دبیران انجام بدن. چرا صدای کسی در نمیاد. پس بقیه دبیرا کجان؟ واقعا من و اکثر دبیرایی که میشناسم با این نظام آموزشی مشکل داریم. نظامی که فقط بخشنامه میده تا درصد قبولی رو ببره بالا. یعنی نمره کیلویی. وزیر محترم صدامونو میشنوی؟ این جامعه تا ۲۰ سال بعد از نظر علمی داغونه. دبیران همه بیانگیزه شدن چون ارزش کارمونو آوردین پایین با این سیاستهای مزخرف. شاید مرگ این عزیز یا صحیحترش شهادت این دبیر نقطه شروعی بشه برای اینکه حقوقمونو مطالبه کنیم. اگه قراره ما فقط نمره بدیم پس چرا خودمونو به زحمت بندازیم برای تدریس؟! اونم درسی مثل فیزیک.»
«سینا» یک کاربر دیگر با انتقاد از بخشنامههای محرمانه وزارت آموزش وپرورش مبنی بر ممنوعیت تنبیه بدنی دانش آموزان گفته است: «قتل معلم مجازه و تنبیه دانش آموز ممنوع! حماقت بسه. نمره که همه میگیرن. مدرک که همه میگیرن. دکتر قلابی هم که سر از کابینه پاکترین دولت سر در میاره. مدیران ارشد با لابی انتخاب میشن. خداییش بسه دیگه. فکری به حال اوضاع بحران زده مدیریت کشور بکنید. اگه معلمان اعتراض و اعتصاب کنند حسابشون با کرام الکاتبینه که وا اسلاما، اینها با اصل نظام مشکل دارن و مخالفن. بگیرید و ببندید. نتیجش اینه که کمترین انگیزهای در معلمان نیست و با بیرغبتی کامل فقط منتظر گذشت زمان و بازنشستگی هستن.»
کاربر دیگری هم به نام «میثم» از مسئولان خواسته که پاسخ گو باشند و پرسیده است «چطور بعد از تنبیه یک دانش آموز توسط معاون یک مدرسه، موضوع رسانهای و با معلم برخورد میشود، حال منتظر پاسخ هستیم».
«شهاب» نیز با انتقاد از شلوغی کلاسهای درس در مدارس، پرسیده است: «چرا باید کلاسهای ما ۳۷ نفری باشد؟ معلومه یه معلم هر چه قدر تلاش کنه باز هم کار سختیه. ما معلمها هیچ اهرمی برای کنترل نداریم. کوچکترین اتفاق برای دانش آموزان گردن مدیر مدرسه و معلم است و این در حالیه که بودجه آموزش و پروش در مقایسه با شرکت نفت و مخابرات و وزارت نیرو و... ناچیزه.»
باز هم انتقاد از رسانهای که ظاهرا ملی است
همپای همه وقایع ریز و درشتی که در این کشور اتفاق میافتد و صدا و سیمایی که خود را رسانه ملی میخواند و از پوشش خبری آنها غفلت میکند، قتل معلم بروجردی به دست دانش آموز ۱۵ سالهاش راهی به این رسانه نیافت، همانطور که اعتراضات معلمان به نظام آموزشی کشور راهی به این رسانه ندارد.
اگر خیلی خوشبین باشیم صدا و سیما با آن دستگاه عریض و طویل و آن میلیاردها تومانی که هر ساله بودجه میگیرد در کمال ناباوری از وقوع قتل این معلم و شرکت سه هزار نفری مردم در مراسم خاکسپاریاش خبردار نشده است و در حالت بدبینانه، شاید واقعهای بوده که برای آن سه هزار نفر از مردم بروجرد «مهم» بوده است و برای «رسانه ملی» بیاهمیت.
تعدادی از کاربران در نظرهای خود صدا و سیما را هم بینصیب نگذاشتند همانطور که پیشتر در وقایع دیگری نظیر قتل کارگر دستفروش به دست ماموران شهرداری از سیاستهای حاکم بر این رسانه اتقاد کرده بودند.
کاربری به نام «داریوش» گفته است: «ببینید با جامعه ما چه کردهاند که یک پسر بچه ۱۶ ساله به خود جرات میدهد یکی از دبیران شاخص بروجرد را این چنین با قساوت به قتل برساند. حالا آقایان صحنههای اسلحه کشی دبیرستانهای آمریکا را نمایش دهند و به جامعه ایران ببالند.»
پیمان نیز با کنایه به سیاست صدا و سیما در ۸ سال تصدی احمدینژاد بر دولت، گفته است «عجب مملکت گل و بلبلی».
کاربر دیگری به نام «احمدی» نیز گفته است: «این آموزش و پرورشی است که ۵۰ درصد از معلمانش بیماری افسردگی دارند و ۷۰ درصدشان زیر خط فقر زندگی میکنند. در طول این ۳۶ سال از رسانهای که با مالیات این مردم اداره میشود، یک ساعت در مورد معیشت معلمان سخنی گفته نشده است.»
«قضیه آسان است»
بخش دیگری از کاربرانی که زیر خبرهای قتل معلم بروجردی نظر گذاشتهاند، همکاران یا شاگردان آقای خشخاشی بودهاند و ویژگیهای اخلاقی این معلم را توصیف کردهاند.
یکی از همکاران معلم مقتول که سالهای دورتر شاگرد آقای خشخاشی در مدرسه استعدادهای درخشان بروجرد بوده، گفته است: «بدون شک یکی از بهترین استادهای فیزیک در ایران بود. کارش را در کارخانه نساجی رها کرد تا به علاقه اصلی خود یعنی دبیری بپردازد. طوری روی تابلو مینوشت که انگار پرینتر متن را چاپ کرده است.»
«مصطفی» از شاگردان او در دبیرستان شاهد نیز گفته است: «آقای خشخاشی یکی از بهترین معلمهایی بود که من میشناختم. زمانی که در کلاس درس میداد انگار کلمات با ذهن آدم بازی میکردند و مطالب ملکه ذهن میشدند. او یک جمله زیبا دارد. همیشه میگفت "قضیه آسان است".»
|
نعمت احمدی: تخلفات نسبتدادهشده به مرتضوی در حد وثیقه است، نه کفالت Posted: 29 Nov 2014 03:29 AM PST صدور قرار کفالت دو میلیاردی مرتضوی بیسابقه است جرس: نعمت احمدی درباره اتهامات واردهشده به مرتضوی میگوید: موارد اتهامی سنگین هستند. اگر هر یک از این موارد در زمان خود آقای مرتضوی نسبت به یک نفر وارد میشد چندینماه زندان در پی داشت و اگر درخواست صدور قرار هم میشد وی قرار را قبول نمیکرد.
این وکیل دادگستری درباره اتهاماتی مانند خیانت در امانت، اختلاس و تصرف غیرقانونی در اموال دولتی که به رییس سابق سازمان تامین اجتماعی نسبت داده شده، میگوید: این موارد اتهامات سنگینی هستند. اگر هر یک از این موارد در زمان خود آقای مرتضوی نسبت به یک نفر وارد میشد چندینماه زندان در پی داشت و اگر درخواست صدور قرار هم میشد وی قرار را قبول نمیکرد.
احمدی توضیح میدهد: اگر همه این اتهامات به وی وارد شده قرار کفالت متناسب نیست؛ یعنی کم است. صدور قرار یعنی هر قاضی برای رسیدگی به منظور دسترسی به متهم باید قرار متناسبی صادر کند تا هر وقت متهم را خواست از طریق آن قرار صادره وی در مرجع قضایی حاضر شود.
این وکیل دادگستری توضیح میدهد: من برای اولین بار است که میشنوم برای فردی قرار کفالت 2 میلیارد تومانی صادر میشود.
وی با بیان اینکه چندین نوع قرار وجود دارد؛ قرار التزام به حضور، التزام به عدم خروج از حوزه قضایی، کفالت، وثیقه و در نهایت بازداشت موقت؛ به قرار صادره شده برای رییس سابق تامین اجتماعی اشاره و تاکید میکند: زمانی که برای فردی قرار کفالت صادر میشود یعنی اتهام سبک است. بنابراین در این نوع قرار دسترسی به متهم آسان است اما برای التزام به حضور، فردی کفالت را قبول میکند. فردی هم که کفالت را قبول کرده باید توان مالی داشته باشد که اگر روزی متهم در دادگاه حاضر نشد میزان قرار را از وی بگیرند. بنابراین این اولین باری است که میبینم برای فردی قرار کفالت 2 میلیاردی صادر شده است.
او ادامه میدهد: براساس مطالبی که منتشر شده باید برای ایشان قرار وثیقه صادر میشد. همانطور که گفتم قرار باید متناسب با جرم باشد. پس جرم ایشان در سقف 2 میلیارد تومان است.
این وکیل دادگستری درباره اینکه مطرح میشود یکی از وکلای مرتضوی کفیل وی شده است، عنوان میکند: میگویند فردی که کفالت را قبول کرده است وکیل ایشان است. در زمانی که ایشان بر مسند کار بودند هیچگاه خود وکیل را به عنوان کفیل قبول نمیکردند. منعی ندارد که وکیل کفیل موکل شود؛ اما ایشان خود قبول نمیکرد. این قرار نه متناسب با اتهام است و نه اینکه سابقه قبول وکیل به عنوان کفیل در این سطح بوده است. او ادامه میدهد: البته من خوشحالم که سیستم قضایی ما در این حد سعه صدر پیدا کند، این احترام را برای وکیل قائل و جایگاه وکیل را بشناسد. در اروپا و امریکا زمانی که وکیلی متعهد آوردن موکل خود به دادگاه میشود دیگر به هیچ سند و مدرکی نیاز نیست. اما در ایران امثال آقای مرتضوی که پشت میز هستند هیچگاه این را نمیپذیرفتند. حالا که انجام شده امیدوار هستم که در پرونده های مشابه هم این کار را انجام دهند و این فقط مختص آقای مرتضوی نباشد.
احمدی بروز فسادی که موجب به وجود آمدن چنین پروندههایی میشود را، ضعف در سیستم نظارتی و قوانین کشور میداند و در این باره میگوید: دو سال آقای احمدینژاد همه سیستم را بسیج کرد تا از مرتضوی حمایت کنند. مجلس اعتراض داشت که مرتضوی نمیتواند رییس سازمان تامین اجتماعی باشد و دیوان عدالت اداری حکم صادر کرد که ایشان رییس صندوق تامین اجتماعی نباشد. بر همین اساس فورا اساسنامه صندوق را تغییر دادند و آن را به سازمان تبدیل کردند تا جایگاه مرتضوی مشمول آن حکم نشود. بنابراین کماکان مرتضوی رییس ماند.
او ادامه میدهد: بار دیگر در دیوان عدالت اداری علیه وزیر کار که ابلاغ ایشان را صادر کرده بود حکم صادر شد. پس از آن هیات وزیران مصوب کرد که سازمان تامین اجتماعی زیرمجموعه وزارت کار نیست و زیر مجموعه معاون اول رییسجمهور است.
این حقوقدان میافزاید: بنابراین زمانی که از فردی چنین حمایتهایی صورت میگیرد، حتما آن فرد اعمالی را انجام میدهد که فرد دیگری اگر در این پست قرار گیرد آن کارها را انجام نمیدهد. یعنی حمایت بیدریغ آقای احمدینژاد. همه تخلفات را مرتضوی در آن زمان بیچون و چرا انجام داد، قواعد و احکام قضایی را زیر پاگذاشت.
وی ادامه داد: برادر رییس قوه قضاییه و رییس مجلس را به دفترش کشاند، او را تحریک کرد و از وی حرف کشید و از وی فیلم گرفت، فیلم را در مجلس پخش کرد، صحبتها حتی نامفهوم بودند اما رییس دولت قبل از زبان مرتضوی دوبلور شد و در صحن علنی مجلس آن صحبتها را کرد. به هر حال حتما کاری انجام میداده که چنین حمایتهایی از او صورت میگرفته است.
او تاکید میکند: تخلفاتی که انجام شد براساس حمایت خاصی که وجود داشت صورت گرفت که دست ایشان را باز گذاشت. بنابراین هم سیستم نظارتی و هم قوانین دارای ایراداتی هستند. حداقل از همان زمان که آن فیلم در مجلس پخش شد آقای مرتضوی نباید دیگر بر سر آن کار میبود اما تا پایان دولت سابق بر سر کار بود و مشخص است که چنین تخلفاتی هم انجام میدهد.
|
دومین تجمع کارگری برای توقف دولتیسازی منابع درمان تأمین اجتماعی Posted: 29 Nov 2014 03:14 AM PST جرس: به دنبال تجمع صبح امروز تعدادی از بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی در مقابل ساختمان مجلس، هیات رئیسه مجلس رسیدگی به طرح ادغام منابع درمانی سازمان تامین اجتماعی در سازمان بیمه سلامتی را به صورت موقت از دستور کار خود خارج کرد.
به گزارش ایلنا، صبح امروز جمعی حدودا ۳۰۰ نفره از کاگران شاغل و بازنشسته استانهای تهران و البرز با اجتماع مقابل درب شمالی مجلسژ خواستار جلوگیری از واگذاری منابع درمان تامین اجتماعی به دولت شدند.
کارگران معترض پیش از این در تاریخ چهارم آذرماه نیز با تجمع در مقابل مجلس اعتراضشان را به آنچه دولتیسازی منابع درمانشان میخواندند اعلام کرده بودند.
اعتراض بیمهشدگان شاغل و بازنشسته تامین اجتماعی به بررسی یکی از تبصرههای طرح «الحاق برخی از مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت» است که در صورت تصویب مسئولیت مدیریت منابع درمانی سازمان تامین اجتماعی به دولت سپرده خواهد شد.
این معترضان که نمایندگان مجلس را مسئول دولتیسازی بخش درمان تامین اجتماعی معرفی میکنند، معتقدند اجرای این طرح باعث کاهش بیشتر خدمات رسانی تامین اجتماعی به کارگران شاغل و بازنشسته خواهد شد.
در پی تجمع امروز کارگران، تعدادی از نمایندگان مجلس از جمله نادر قاضیپور، پورابراهیمی نماینده کرمان، سبحانی فر، محجوب، خجسته نماینده همدان با حضور در اجتماع معترضان از خواسته آنها دفاع کردند و وعده دادند که مطالبات آنها را پیگیری خواهند کرد.
علیرضا محجوب با اشاره به تجمع هفته گذشته بازنشستگان گفت: این مجموع اقداامات اعتراض باعث جلب توجه و حساسیت هیات رئیسه مجلس شد به طوری که اقای ابوترابی فرد رئیس جلسه امروز مجلس پس از اطلاع از برپایی تجمع موضوع را در صحن علنی مطرح کرد و در مورد خواسته کارگران صحبت کرد و نتیجه آن شد که این موضوع از دستور کار امروز مجلس خارج شد.
تعدادی از نمایندگان مجلس از جمله اعضای فراکسیون کارگری پیشنهاد حذف این مورد قانونی را مطرح کردهاند، موضوعی که قرار است در جلسه فردای مجلس مطرح شود.
گفتنی است صبح امروز پیش از آغاز جلسه رسمی مجلس، جلسه دیگری با حضور اعضای کمیسیون برنامه و بودجه، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی و اعضای فراکسیون کارگری برگزار شد و در این جلسه تصمیم گرفته شد این ماده قانونی مورد اختلاف در صورت موافقت هیات رئیسه دوباره برای بازبینی و اصلاح به کمیسیون برنامه و بودجه پس فرستاده شود که ساعتی پس از حضور کارگران هیئت رئیسه مجلس با این تصمیم موافقت کرد.
|
دختر میرحسین موسوی: کسانی که میگویند والدین ما در ییلاق هستند، آن ییلاق را امتحان کنند Posted: 29 Nov 2014 01:19 AM PST جرس: یکی از دختران میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در صفحه فیسبوک خود بدون نام بردن از شخص خاصی نوشته است بهتر است بعضی از "آدمهای از خدا بیخبر و دروغگو"، "ییلاقهایی" که میگویند موسوی و رهنورد آنجا هستند را خودشان امتحان کنند.
به گزارش جرس، به نظر میرسد خطاب دختر میرحسین به علمالهدی باشد که چند روز پیش در سخنانی در جلسه درس تفسیر قرآن در مهدیه مشهد گفته بود: دادستان به جای آنکه این افراد را در زندان نگهداری کند، حکم به نگهداری آنها در منزلشان داده و این افراد کنار دریا و ییلاق تابستانشان برقرار است، با محافظ می آیند و با محافظ می روند.
فرزند میرحسین موسوی در صفحه فیسبوک خود نوشته است: اون ییلاقها هست که بعضی ادمهای از خدا بیخبر و دروغگو معتقدن والدین ما در اونجا بسر میبرند. پیشکش! |
مهدی غبرایی: زمانه، زمانهی متوسطهاست Posted: 28 Nov 2014 11:41 PM PST جرس: ترجمه فارسی داستان «این ناقوس مرگ کیست؟» نوشته ارنست همینگوی نزدیک به شش سال است که در وزارت ارشاد مانده و هنوز موفق به دریافت مجوز نشده است. به گفته مهدی غبرایی(مترجم) به جز این کتاب؛ داستان «جنگل نروژی» موراکامی هم بهرغم اصلاحات و حذفیات انجام شده؛ دو – سه سالی میشود که بدون تکلیف در وزارت ارشاد رها شده است.
غبرایی در گفتوگو با ایلنا اظهار داشت: درست است که اوضاع و احوال ممیزی و صدور مجوز تاحدودی تغییر کرده و شرایط کمی بهتر شده اما ظاهرا این تغییر شرایط بیشتر در حیطه سرعت عمل و کاهش زمان صدور مجوز بوده است. چون در همین مدت آثاری مثل "ندای کوهستان" خالد حسینی یا «آوای وحش» جک لندن که هیچگونه ارتباطی با موضوعات مناقشه برانگیز ندارد؛ به راحتی مجوز گرفتند و به چاپ رسیدند.
غبرایی در رابطه با افول تولید شاهکار ادبی و ظهور غولهای ادبی در عصر کنونی گفت: عدم ظهور غولهای ادبی مثل همینگوی و فاکنر در دنیای امروز علتهای مختلفی دارد. اما مسئله این است که این افول تنها محدود به ادبیات نیست و در سایر هنرها مثل سینما هم شاهد پیدایش خالقان متوسط هستیم. شاید یکی از دلایل رسیدن به دوره متوسطها در عصر حاضر تولید انبوه در هنر (ادبیات، سینما، تئاتر و...) باشد. البته در حال حاضر هم نیمچه غولهایی مثل موراکامی، مویان در ادبیات یا جیم جارموش در سینما وجود دارند که جایگزین فاکنر، یا مثلأ جان فورد و دیگران شدهاند.
این مترجم در رابطه با علل کمتوجهی کتابخوانها به داستانهای داخلی و پاسخ به این سوال که چه عواملی در رشد اقبال عمومی به کارهای ترجمه و دور شدن مخاطبان از داستانهای فارسی تاثیرگذار است، گفت: چندین علت موازی باعث کاهش رغبت مخاطبان به داستانهای داخلی شده است. یکی از اصلیترین این علتها؛ عدم آشنایی نویسندگان جوان ما به زبانهای زندهی دنیاست. نویسندهای مثل بارگاس یوسا از پرو به فرانسه میرود و در آنجا زبان فرانسوی، انگلیسی، آلمانی و...را یادمیگیرد و از این مهارت در داستانهایش سود میبرد.
وی در ادامه افزود: علاوه بر مشکل زبان نویسندگان ما با کمبود یا محدود بودن تجربه هم روبرو هستند. نویسندهای مثل همینگوی اگر غول ادبی میشود در طول عمرش ماجراها و اتفاقات گوناگونی از شکار تا جنگ جهانی را تجریه کرده است. در میان نویسندگان مطرح امروز هم کسی مثل موراکامی علاوه بر ورزشکار بودن و کسب تجربههای مختلف تمام کشور خودش و شهرهای مختلفی از سراسر دنیا را گشته است. تمام این تجربهها به نویسنده یک جهانبینی میدهد که با آن داستانهایش را شکل میدهد و شاهکار ادبی خلق میکند. وقتی نویسنده جوان ما فاقد تجربه و جهانبینی قوی و مستحکم است طبعا داستان پرمغزی هم نمینویسد که مخاطب راترغیب کند.
غبرایی در پایان گفت: البته از سانسور هم نباید غافل شد که درکنار موارد فوق تاثیر بسزایی در رخوت ادبیات اینروزهای ما دارد. نویسنده داخلی وقتی مجبور است با محدودیت موضوع و کلمه دستوپنجه نرم کند و عملا نمیتواند از صفات بد و پلشتیهای یک جامعه و مردمش بنویسد و به بسیاری از اتفاقها نمیتواند بپردازد چگونه توقع خلق یک شاهکار ادبی را از او داریم؟ |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 1600 Amphitheatre Parkway, Mountain View, CA 94043, United States |