جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


نامۀ همسر شهید محمّد منتظری به مهدی خزعلی

Posted: 23 Feb 2012 07:59 AM PST

بمان! که در این دیار، فقدان "رفته‏ها" چندان و یا شاید هرگز جبران نگشت  

 

 جرس: همسر شهید محمّد منتظری در نامه ای به مهدی خزعلی خواستار پایان بخشیدن به اعتصاب غذای وی شد.

 

در این نامه آمده است:"شاید اگر "بهشتی"ها و "محمد منتظری"ها می‏ماندند، قوۀ قضائیه ما و مجلس ما و به تبع آن کشور و انقلاب ما نه این بود که هست! و شاید اندیشمندان و نخبگان این قوم از این کویر وحشت، رخت عزلت به دیار غربت بر نمی‏کشیدند! و دانشجویان و فرهیختگان ما به جای کلاس‏های درس و مراکز علمی، زندان‏ها را پر نمی‏کردند! و شاید "مهدی خزعلی"ها در سلول‏های انفرادی چنان به تنگ نمی‏آمدند که تنها راه انجام وظیفه و مسئولیت را "اعتصاب غذا" تا ورطۀ مرگ بدانند!

 

به گزارش جرس متن این نامه بشرح زیر است:


بسمه تعالی


برادر گرانقدر، جناب آقای دکتر مهدی خزعلی


سلام علیکم بما صبرتم


اخبار حاکی از وخامت وضعیت جسمانی جنابعالی و طنین کلماتی چون بیمارستان ... کالبد شکافی ... و ... به ناگاه ذهن مرا به حادثۀ ناخوشایند سال 60 کشاند.
هفتم تیرماه سال 60 ، درست سی سال پیش، زمانی که جهت تشییع پیکر شهید محمد منتظری عازم قم بودیم؛ انبوه جمعیت، سیاهپوش و عزادار یک صدا فریاد

برآورده و شعار می‏داد: « دشمن در چه فکریه، ایران پر از بهشتیه » و من مبهوت و متحیّر که آیا به راستی ایران پر از بهشتیه؟!


و این حیرت و ابهام چندان نپائید، که در همان دهۀ شصت، حوادثی ویرانگر و زودرس چنان ناباورانه و پیاپی بر این انقلاب بارید که جای هیچ ابهام و تردیدی باقی نماند، و با گذشت زمان زخم ناشی از این فاجعه هر روز عمیق و عمیق‏تر گشت.


شاید اگر "بهشتی"ها و "محمد منتظری"ها می‏ماندند، قوۀ قضائیه ما و مجلس ما و به تبع آن کشور و انقلاب ما نه این بود که هست!


و شاید اندیشمندان و نخبگان این قوم از این کویر وحشت، رخت عزلت به دیار غربت بر نمی‏کشیدند!


و دانشجویان و فرهیختگان ما به جای کلاس‏های درس و مراکز علمی، زندان‏ها را پر نمی‏کردند!


و شاید "مهدی خزعلی"ها در سلول‏های انفرادی چنان به تنگ نمی‏آمدند که تنها راه انجام وظیفه و مسئولیت را "اعتصاب غذا" تا ورطۀ مرگ بدانند!


برادر، بمان!


که جامعه و مردم مظلوم ما به چون توئی نیازمند است.


بمان! به همان دلیل که به پا خاستی و "مرگ شرافتمندانه" را برگزیدی، بمان!


بمان! که در این دیار، فقدان "رفته‏ها" چندان و یا شاید هرگز جبران نگشت.


و بمان! که اینگونه "رفتن‏ها" زخمی است بر پیکر مظلومیت و لبخندی است بر لبان زورمداران و دژخیمان.


پس "بمان" و مرهم زخمی باش و درمان‏گر دردی؛ که در کسوت طبابت، در گرو سوگندی هستی که بر این مهمّ یاد نموده‏ای.


چهارم اسفند 1390 - زهره حرّی

نخستین رییس جمهوری پس از استقلال الجزایر درگذشت

Posted: 23 Feb 2012 07:31 AM PST

 جرس: احمد بن بلا نخستین رییس جمهوری الجزایر پس از استقلال از استعمار فرانسه ، درگذشت .

به گزارش ایرنا پایگاه اطلاع رسانی روزنامه فرانسوی «لو فیگارو» روز پنجشنبه خبر داد: بن بلا صبح امروز در بیمارستان نظامی الجزیره درگذشت.

 

این گزارش با بیان این كه شایعه مرگ وی توسط خبرگزاری رسمی الجزایر تكذیب شده بود ، افزود: یكی از نزدیكان بن بلا 96 ساله در پایگاه اطلاع رسانی روزنامه ' الوطن ' خبر فوت وی را تایید كرده است.

پیام تسلیت ده‌ها روزنامه‌نگار و فعال سیاسی به عبدالله نوری

Posted: 23 Feb 2012 07:10 AM PST

 

جرس: در پی درگذشت پدر عبدالله نوری، تعدادی از فعالان سیاسی - مطبوعاتی  به وی تسلیت گفتند.

به گزارش جرس متن این پیام بشرح زیر است:

به‌نام خدا

برادر گرانقدر، جناب حجه‌الاسلام والمسلمین آقای عبدالله نوری
با سلام و احترام

درگذشت پدر گرامی، صبور و مومن جنابعالی، حاج محمدعلی نوری موجب تأثر و تأسف شد. این فقدان را به شما و خاندان ارجمند نوری صمیمانه تسلیت و تعزیت می گوییم.
خانواده‌ی محترم نوری، و در صدر آنان مرحوم پدر بزرگوارتان در انقلاب و جبهه و دفاع از کیان ایران تلاش‌های پرثمری داشته و در خدمت به ایرانیان متحمل هزینه‌های فراوان شده‌اند. افسوس که این کوشش‌ها از جانب حاکمان اقتدارگرا و خودکامه، پاسخی جز بی‌انصافی و قدرناشناسی و ستم، ندیده و نمی‌بیند.
صبوری پدر بزرگوارتان، در غم شهادت مهدی نوری و درگذشت تلخ دکتر علیرضا نوری، و ماه‌های زندان ظالمانه و غیرقانونی جنابعالی، ستودنی بود. صبری که آن را در کنار امید، ایمان، پیگیری و عقلانیت، راهگشای اوضاع بحرانی ایران امروز و نجات هموطنان و حرکت به‌سوی آزادی، دموکراسی، توسعه و استقلال حقیقی می‌دانیم.
با تجدید تسلیت و آرزوی صبر برای حضرتعالی و خانواده‌ی محترم، و نیز آرامش و علو درجات آن عزیز سفرکرده.

ساسان آقایی، حمید اسلامی، سیدکوهزاد اسماعیلی، علی افشاری، اردوان اصحابی، محمدجواد اکبرین، مهسا امرآبادی، نوشابه امیری، سولماز ایکدر، عبدالعلی بازرگان، مسعود باستانی، ایرج باقرزاده، احمد باطبی، محمد برقعی، مقداد بریمانی، کامیار بهرنگ، رضا بهزادیان نژاد، ناهید پیلوار، عبدالرضا تاجیک، محمدعلی توفیقی، رضا جعفریان، احمد جلالی فراهانی، حافظ حکمی، سعیده خدابخش، مصطفی خسروی، مهرآوه خوارزمی، آرش حسینی پژوه، فریبا داوودی مهاجر، رضا رفیعی، محمد رهبر، حسین سبحان اللهی، فریبرز سروش، صدرا سمنانی رهبر، مریم شبانی، شبنم شعبانی، روح الله شهسوار، علی صادق پور، محمد صادقی، احمد صدری، محمود صدری، جلیل ضرابی، علی طباطبایی، حمیدرضا ظریفی نیا، عسل عباسیان، محمدصابر عباسیان، ساجده عرب سرخی، فرهمند علیپور، ارشاد علیجانی، رضا علیجانی، آبتین غفاری، آرش غفوری، ماهرخ غلامحسین پور، فرشید فاریابی، پویان فخرایی، حسن فرشتیان، آیدا قجر، مرتضی کاظمیان، حمید مافی، مژگان مدرس علوم، حنیف مزروعی، علی مزروعی، فهیمه ملتی، مهدی ممکن، فرید منعمی، سمانه موسوی، علی مهتدی، احسان مهرابی، روزبه میرابراهیمی، سراج میردامادی، یاسر میردامادی، ابراهیم نبوی، سحر نمازی خواه، شاهین نوربخش، مهدی نوربخش، شهرزاد همتی، علی هنری، مهدی یارمحمدی، حسن یوسفی اشکوری

 

برای سومین روز متوالی تظاهرات ضد آمریکایی در شهرهای بزرگ افغانستان ادامه یافت

Posted: 23 Feb 2012 07:02 AM PST

علیرغم معذرتخواهی مقامات امریکایی

 
جرس: روز پنج شنبه در کابل و چندین شهر بزرگ افغانستان تظاهرات ضد آمریکایی ادامه یافت.


به گزارش رادیو فردا، سه روز پیش صدها تن از افغانها در کابل و جلال آباد در اعتراض به سوزاندن قران در پایگاه بگرام دست به تظاهرات زدند و در روزهای اخیر موج تظاهرات اعتراضی به دیگر شهرهای افغانستان نیز کشیده شده است.


کاخ سفید واشنگتن، وزارت دفاع آمریکا و فرماندهی ناتو از سوزاندن غیر عمدی چندین جلد قران در پایگاه بگرام عذر خواهی کرده و آنرا اشتباه خوانده اند.


همچنین بی بی سی گزارش داد باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا با ارسال یک نامه رسمی، از حامد کرزی و مردم افغانستان به دلیل سوزانده شدن قرآن و متون مقدس در پایگاه هوایی نیروهای آمریکایی در بگرام، عذر خواهی کرده و تاکید کرده است که این اتفاق عمدی نبوده است.


براساس اعلامیه ای که از سوی دفتر حامد کرزی منتشر شده است، نامه آقای اوباما را رایان کراکر، سفیر آمریکا در کابل، شخصا به حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان داده است.


مقام های افغان می گویند بارک اوباما در این نامه اش نوشته است که این حادثه غیر عمدی بوده و به آقای کرزی اطمینان داده است که در این زمینه تحقیق خواهد شد.


در اعلامیه ای که از سوی دفتر رئیس جمهوری افغانستان به رسانه های فرستاده شده است، این جمله از نامه آقای اوباما مستقیما نقل شده است: " من مراتب تاسف عمیق خود را بخاطر وقوع این حادثه ابراز می کنم و از شما و مردم افغانستان عمیقا پوزش میخواهم."

 

روز چهارشنبه نیروهای پلیس افغان برای پراکنده ساختن تظاهر کنندگان خشمگین به آنها شلیک کردند که به مرگ دستکم نه نفر و مجروح شدن دهها تن از معترضین منجر شد.


حامد کرزی ، رئیس جمهوری افغانستان از مردم خواسته است آرامش خود را حفط کنند.

دهها کشته و زخمی در حملات جداگانه‌ در عراق

Posted: 23 Feb 2012 06:52 AM PST

جرس:در پی چند انفجار و تیراندازی که روز پنجشنبه ۲۳ فوریه (چهارم اسفند) در بغداد و چند شهر دیگر عراق رخ داده، دست کم ۴۸ نفر کشته و ده ها نفر دیگر زخمی شده اند.


به گزارش بی بی سی،این حملات که در مناطق عمدتا شیعه نشین رخ داده، به قصد حمله به ماموران پلیس و ایستگاه های بازرسی صورت گرفته اند.

در مرگبارترین رخداد روز پنجشنبه، در دو انفجار پیاپی که در ساعات پر رفت و آمد صبح در مرکز منطقه عمدتا شیعه نشین کراده در بغداد رخ داد، ۹ نفر کشته شدند.


در حمله دیگری در شهر کاظمین در شمال عراق انفجار یک خودروی بمب‌گذاری شده منجر به کشته شدن ۶ نفر شده است.


دو نفر نیز در بعقوبه کشته شده اند.


همچنین افراد مسلح با تیراندازی به سوی یک ایستگاه بازرسی پلیس در محله صرافیه بغداد ۶ نفر را کشته اند.


هنوز هیچ گروهی مسئولیت این حملات را برعهده نگرفته است.


این نگرانی وجود دارد که تعداد کشته شدگان این حملات افزایش یابد.

همچنین گزارش شده که حملات دیگری نیز در استان های کرکوک، صلاح الدین و دیاله نیز رخ داده است. جزئیاتی از این حملات و تلفات احتمالی آن در دست نیست.


هفته گذشته دست کم ۱۸ نفر در جریان یک حمله انتحاری در نزدیکی یک مرکز آموزشی پلیس در بغداد کشته شدند.


حملات علیه شیعیان از زمان بالا گرفتن تنش میان سیاستمداران ارشد سنی و دولت نوری مالکی افزایش یافت.


یک روز پس از خروج نیروهای آمریکایی از عراق، حکم جلب طارق هاشمی، معاون رئیس جمهور عراق به اتهام دست داشتن در سوء قصد علیه مقام های این کشور و انفجارهایی که به کشته شدن زائران شیعه انجامید، صادر شد.


آقای هاشمی که این اتهامات را رد می کند، در حال حاضر در کردستان عراق به سر می برد.

گزارش تصویری - دیدار اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات

Posted: 23 Feb 2012 05:35 AM PST

 

 

 

 

 

 

آیت الله صانعی: ظلم ظالمین در هر لباسی نشانه ذلت و سرافکندگی آنهاست

Posted: 23 Feb 2012 04:14 AM PST

 جـــرس: آیت الله  صانعی در جلسه اخیر دروس خارج فقه خود اظهار داشت: "بدانید که مظلومیت مظلومین عزت آنهاست و ظلم ظالمین و ستمکاران و جنایتکاران در هر لباسی و به هر شکلی که باشد نشانه ذلت و سرافکندگی و خواری آنهاست."


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی این مرجع مردمی، وی در این جلسه با بیان اینکه "دنیا بازیچه ای بیش نیست"، تاکید کرد: "ما که پس از مرگ فنا نمی شویم بلکه حیات واقعی شروع می گردد، آمده ایم که بمانیم، مرگ ما ماندن ماست، چنانچه شهادت شهداء زنده بودن آنهاست."


متن این بیانات به شرح زیر است:


به نام خدا
پناه به خدا که انسان خوشحال بشود از آزار و اذیت دیگران و باید به خداوند پناه ببریم که هیچ موقع اذیت دیگران ما را خوشحال نکند.، هیچ موقع آزار دیگران را سبب پیروزی و سلطه خود ندانیم والا کار به جایی می رسد که همچون حجاج بن یوسف ثقفی خوشی خود را در زمانی می بیند که یک دوستدار عدالت و آزادی در خون خودش می غلطد و خبر نداشت که روزی خود به کام مرگ فرو می رود و غافل از این بود که خدای او در کمینگاه اوست. (إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ)
«سعید بن جُبَیر» از شیعیان خالص و ارادتمندان حضرت سجاد ـ علیه السلام ـ بود و همواره از محضر آن حضرت استفاده می‌نمود.
«سعید بن جبیر» اعتقاد به امامت حضرت زین‌العابدین ـ علیه السلام ـ داشت و ثنای آنجناب بسیار می‌گفت و به این سبب حجاج او را شهید كرد. هنگامی که سعید را به نزد آن ملعون بردند گفت: «توئی شقی بن كسیر؟»
سعید گفت: «مادر من نام مرا بهتر از تو می‌دانست و او مرا سعید بن جبیر نام نهاد.»
ـ هم تو و هم مادرت، هر دو شقی هستید.
ـ فقط خداوند غیب را می‌داند و او غیر از توست.
ـ باید در دنیا به آتش سوزانده شوی.
ـ اگر می‌دانستم كه عذاب با آتش به دست توست، تو را به عنوان خدا می‌پرستیدم.
ـ نظرت در مورد محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ چیست؟
ـ او پیامبر رحمت است.
ـ چه گوئی در شأن علی؟ آیا او را در بهشت می‌دانی یا جهنم؟
ـ اگر داخل بهشت یا جهنم شوم و اهل بهشت و جهنم را ببینم، اهلشان را خواهم شناخت.
ـ چه می‌گوئی در حق ابوبكر و عمر؟
ـ مرا بر ایشان وكیل نكرده‌اند.
ـ كدامیك از خلفاء را بیشتر دوست داری؟
ـ هر یك از ایشان كه نزد خالق من پسندیده‌تراند.
ـ كدامیك نزد خالق پسندیده‌تر است؟
ـ این علم نزد كسی است كه آشكار و پنهان ایشان را می‌داند.
ـ نمی‌خواهم به من راست بگوئی.
ـ نمی‌خواهم به تو دروغ بگویم.
ـ چرا نمی‌خندی؟
ـ آیا مخلوقی كه از خاك و گِل آفریده شده و آتش او را خواهد سوزاند می‌خندد؟!
ـ پس چرا ما می‌خندیم؟
ـ قلوب یكسان نیستند.
ـ پس حجاج امر كرد تا جواهرات فراوانی از لؤلؤ و زبرجد و یاقوت و ... بر پای سعید ریختند تا بلكه فریفته شود.
سعید گفت: «ای حجاج! اگر تمام اینها را بدهی تا از عذاب آخرت برهی، نخواهی توانست و بدان كه خیری در جمع كردن مال دنیا نیست.» آنگاه حجاج دستور داد تا آلات لهو را در جلوی سعید به صدا در آورند. سعید به شدت گریست.
ـ چرا می‌گریی ای سعید؟ وای بر تو.
ـ وای بر كسی كه از بهشت رانده و داخل جهنم شود.
حجاج كه دید با هیچ ترفندی قادر به مطیع كردن سعید نیست گفت: اینك زمان مرگ تو فرا رسیده، ترا چگونه بكشم؟
ـ هر گونه كه مایلی مرا بكش، چرا كه من در آخرت ترا به همان نحو قصاص خواهم كرد.
ـ آیا دوست داری تا ترا عفو كنم؟
ـ اگر عفو از جانب خدا باشد آری، اما از تو طلب عفو نمی‌كنم.
حجاج كه از متانت و شهامت سعید به غضب آمده بود فریاد زد: «او را بكشید.» پس چون او را برای كشتن خارج كردند لبخندی زد. حجاج را از این مطلب آگاه ساختند، گفت: «چه چیز تو را خنداند با اینكه من شنیده‌ام تو چهل سال است كه نخندیده‌ای؟!»
گفت: «خنده‌ام بجهت جرأت تو بر خداوند است و حلم خداوند بر تو!» حجاج كه داشت دیوانه می‌شد گفت: «او را در مقابل من بكشید.»
سعید گفت: « كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ»
آنگاه گفت: « إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِی لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِینَ»
حجاج گفت: «او را پشت به قبله بكشید.»
سعید گفت: « فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» به هر طرف كه رو كنید خدا آنجاست.
حجاج گفت: «صورتش را به خاك بمالید.»
سعید گفت: « مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فِیها نُعِیدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْرى» از خاك آفریده شدید و به خاك برمی‌گردید و دوباره از میان خاك برانگیخته خواهید شد.
حجاج گفت: «او را چون گوسفند ذبح كنید.»
سعید گفت: «أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلّا اللهُ وَحْدَهُ لاشَریكَ لَهُ وَ أنَّ مُحَمّداً عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ» آنگاه دست به دعا برداشت و گفت: «بار خدایا پس از من، حجاج را به كس دیگری مسلط مساز.»
پس چون سر سعید را بریدند با كمال تعجب دیدند كه سر مكرّر «لا إِلهَ اِلّا الله» می‌گوید.
شهادت سعید در شعبان سال 95 هجری در 49 سالگی اتفاق افتاد و به سبب دعای سعید، پس از 15 شب حجّاج به دَرَك واصل شد و پروندة جرائم او إلی الأبد بسته شد.
مورّخین نوشته‌اند: حجاج پس از به شهادت رساندن سعید بن جبیر به كابوس مبتلا شد و هر دم كه به خواب می‌رفت، جسم خونین سعید را می‌دید كه دامن او را گرفته و می‌گوید: «ای دشمن خدا! چرا مرا كشتی؟!» گاهی بیهوش می‌شد و ناگهان با ترس و وحشت عجیبی، عرق ریزان بهوش می‌آمد و می‌گفت: «مالی ولسعید بن جبیر» (مرا با سعید بن جُبیر چه كار بود.) این كابوس دست از سر حجّاج بر نداشت تا اینكه پس از كشتن سعید به فاصله پانزده(و حداكثر چهل) روز به درك واصل گردید.
بهرحال باید توجه داشت که دنیا بازیچه ای بیش نیست چنانچه قرآن می فرماید: « وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِی الْحَیوانُ » ما که پس از مرگ فنا نمی شویم بلکه حیات واقعی شروع می گردد، آمده ایم که بمانیم، مرگ ما ماندن ماست، چنانچه شهادت شهداء زنده بودن آنهاست چنانچه در روایتی از رسول گرامی (اسلام وارد شده که آنحضرت فرمودند :« ما خلقتم للفناء بل خلقتم للبقاء ». و بدانید که مظلومیت مظلومین عزت آنهاست و ظلم ظالمین و ستمکاران و جنایتکاران در هر لباسی و به هر شکلی که باشد نشانه ذلت و سرافکندگی و خواری آنهاست.


بازداشت ناما جعفری، نویسنده کتاب “تجمع در سلول انفرادی”

Posted: 23 Feb 2012 02:20 AM PST

یک هفته بی خبری از وی

جـــرس: ناما جعفری، سردبیر نشریه الکترونیکی سه پنج و گردآورنده کتاب “تجمع در سلول انفرادی” که در آن به گردآوری شعرها و نوشته های بعداز انتخابات سال 88 پرداخته بود، در روز ۲۵ بهمن توسط نیروهای امنیتی دستگیر و هم اکنون بعد از گذشت یک هفته از دستگیری وی هیچ خبری از وی در دست نیست.


به گزارش رهسا نیوز، با گذشت یک هفته از راهپیمایی اعتراضی مردم در روز ۲۵ بهمن و نیز دستگیری ناما جعفری، و در حالی که مقامات جمهوری اسلامی از «آرام بودن تهران در روز ۲۵ بهمن» می‌گویند هنوز ازسرنوشت ناما جعفری شاعر و وبلاگ نویس هیچ خبری در دست نیست.


گفتنی است که ماموران در روز ۲۵ بهمن پس از تاریک شدن هوا اقدام به دستگیری گسترده راهپیمایان در چند نقطه از شهر تهران کردن و ناما جعفری از جمله کسانی بود که در این روز دستگیر شده است.


یکی از کاربران گفته است که نیروهای لباس شخصی با ظاهری مثل مردم عادی و در میان راهپیمانان نفوذ کرده و پس از شناسایی معترضان آنان را بازداشت و به سمت ماشین‌هایی که از قبل آماده کرده بودند هدایت می‌کردند.
با این حال برخی گزارش ها حاکی است، تعداد زیادی از بازداشت شدگان که به کلانتری های مختلف منتقل شده بودند، در آخرین ساعات شب آزاد شدند و تعدادی از دستگیر شدگان که به ظن نیروهای امنیتی، به سازماندهی شعارها می پرداخته اند همچنان در بازداشت به سر می برند و از سرنوشت آنان خبری در دست نیست.


راهپیمایی هفته گذشته در اولین سالگرد حصر غیر قانونی رهبران جنبش سبز در حالی برگزار شد که جو شدید امنیتی با حضور سنگین نیروهای نظامی و انتظامی بر فضای شهر تهران حاکم بود. با این حال به نظر می رسد نیروهای امنیتی در ساعات اولیه و با وجود حضور سنگین و محسوس خود در خیابان ها، تلاش می کردند از برخورد حساسیت برانگیز با راهپیمایان بپرهیزند اما با شکل گیری راهپیمایی و افزایش جمعیت، و همزمان با تاریک شدن هوا، اقدام به دستگیری گسترده در نقاط مختلف تهران کردند و با گذشت یک هفته از راهپیمایی سکوت بیست و پنجم بهمن ماه، همچنان از وضعیت بسیاری از بازداشت شدگان این روز خبری در دست نیست.


دعوت شورای هماهنگی راه سبز امید به تجمعات ۱۱ اسفند در اماکن عمومی و خانه نشینی در ۱۲ اسفند

Posted: 23 Feb 2012 01:50 AM PST

جـــرس: شورای هماهنگی راه سبز امید از مردم خواسته است در روز پنجشنبه ۱۱ اسفند، بیرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماکن عمومی به‌ویژه در فاصله ۴ تا ۶ بعد از ظهر، برای آگاهی دادن به دوستان در مورد انتخابات نمایشی، و در روز ۱۲ اسفند به نشانه همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز، یک روز را همراه خانواده در حبس خانگی بمانند و این بار اعتراض خود را اینگونه به نمایش بگذارند.


در بخشی از این بیانیه آمده است : دستگاه های تبلیغاتی اقتدارگرایان سعی می کنند با انتقال نقطه ثقل مشکلات کشور از داخل به خارج، احساسات میهن دوستانه ایرانیان را برانگیزند تا از این راه، بر نابسامانی های عدیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که مسبب آن هستند سرپوش گذارند و از پاسخگویی به مردم فرار کنند. گردانندگان نمایش انتخاباتی می خواهند این بار هم از حربه های تبلیغاتی نخ نمایشان استفاده کنند و با تبلیغات گسترده در باره خطراتی که کشور را تهدید می کند، بحران سازی و بحران نمایی کنند و از مردم بخواهند برای مقابله با آن بحران ها به پای صندوق های رأی بیایند.


متن کامل این بیانیه به این شرح  است:


به‌نام خداوند بخشنده مهربان

مردم شریف و آگاه ایران


پیش از هر سخنی، لازم است بار دیگر از حضور آگاهانه همراهان شجاع و متعهد جنبش سبز در سراسر ایران به مناسبت اولین سالگرد ۲۵ بهمن سپاسگزاری کنیم. این حضور نشان داد که به رغم تلاش اقتدارگرایان برای حاکمیت جو ارعاب، و با وجود دشواری های زندگی روزمره، احساس مسئولیت نسبت به آینده این مرز و بوم در ایرانیان زنده و شعله امید به تغییر روندهای اداره کشور برای دستیابی به فردایی بهتر در دل یکایک ما پاینده است. لشگرکشی نیروهای امنیتی، لباس شخصی، انتظامی و نیروهای ویژه به خیابان ها و دستگیری های فله ای در خیابان ها، رسواگر دروغ گویی های حاکمان شد: معلوم شد جنبش سبز همچنان سرزنده و پویا، و حکومت از ناهمدلی خیل عظیم معترضان آگاه و هراسناک است. و نیز معلوم شد که همراهی اقتدارگرایان با جنبش های آزادیخواهانه مردم منطقه دروغ بزرگی بیش نیست و آزادی اعتراض برای همه خوب است بجز مردم ایران.


اینک در آستانه برگزاری انتخابات نمایشی نهمین دوره مجلس شورای اسلامی توسط کسانی هستیم که کارنامه شان مملو از بی اعتقادی به «جمهوریت» و بی اعتنایی به «اسلامیت» نظامی دارد که در ابتدای شکل گیری، عزم آن کرده بود که برپایی جمهوری اسلامی، زمینه را برای حاکمیت ارزش های والای اخلاقی در عرصه های زتدگی فردی و اجتماعی ایرانیان هموار سازد، و اینک در گرداب بی اخلاقی حکمرانانش گرفتار گشته است. امروز کسانی مردم را به شرکت در انتخابات می کنند که ذره ای برای رأی مردم ارزش قائل نیستند و در پی آنند تا در اولین فرصت، بقایای نشانه های جمهوریت و مردم سالاری را نیز بزدایند و با خاطری آسوده، انتصابی شدن همه مناصب را اعلام کنند.


این روزها مردم از خود می پرسند مگر مجلس کنونی چه تغییری در زندگی شان بوجود آورده که حالا با شور و شوق در انتخابات مجلس آینده شرکت کنند؟ برای چه باید در انتخاب مجلسی که قوانین مصوبه آن مورد بی اعتنایی مجریان قانون و حتی گاه خود قانونگذاران قرار می گیرد، و نقش نظارتی اش بر دستگاه های اجرایی کشور با یک تماس تلفنی از مراکز قدرت تعطیل می شود، مشارکت کنند؟


دستگاه های تبلیغاتی اقتدارگرایان سعی می کنند با انتقال نقطه ثقل مشکلات کشور از داخل به خارج، احساسات میهن دوستانه ایرانیان را برانگیزند تا از این راه، بر نابسامانی های عدیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که مسبب آن هستند سرپوش گذارند و از پاسخگویی به مردم فرار کنند. گردانندگان نمایش انتخاباتی می خواهند این بار هم از حربه های تبلیغاتی نخ نمایشان استفاده کنند و با تبلیغات گسترده در باره خطراتی که کشور را تهدید می کند، بحران سازی و بحران نمایی کنند و از مردم بخواهند برای مقابله با آن بحران ها به پای صندوق های رأی بیایند.شگفتا که کسانی که انقلاب را از محتوا واصالت آن تهی کرده‌اند امروز برای ترغیب شرکت مردم در انتخابات به انقلاب و چهره های بارز آن متوسل می شوند! شرکت در انتخاباتی نمایشی که باعث ترغیب حاکمیت استبداد به ادامه سیاست‌های ضد ملی و ضد مردمی منجر و به تثبیت استبداد بینجامد، در واقع نه تنها وظیفه‌ای انقلابی نیست بلکه مغایر با آرمان‌های ملت در انقلاب اسلامی سال ۵۷ است.


حال و در پی استقبال گسترده ای که از دعوت برای عدم شرکت در انتخابات شده، می خواهند عدم شرکت را خلاف اهداف انقلاب، قانون و شرع بنمایانند.


به حکمرانان باید گفت بجای توسل به ماشین تبلیغاتی فرسوده تان و بجای آن که رابطه تان با مردم را یا بر تهدید، یا بر تزویر و یا بر تطمیع بنا کنید، سر تسلیم در برابر حقیقت فرود آورید، به نظر آنان تمکین کنید و به شعورشان احترام بگذارید. این است راه رسیدن به وحدت ملی واقعی و این است راه حفاظت از منافع ملی ساکنان این مرز و بوم در مقابل طمع ورزی های قدرت های بیگانه. مردم ما در مقابل تهدیدهای خارجی از کیان میهن خود، و نه از شما، دفاع خواهند کرد. مگر نمی بینید که در میان صفوف منتقدانتان، حماسه آفرینان دیروز جبهه های نبرد و خانواده های شهیدان سرافراز جنگ تحمیلی چه پر شمارند؟


به دولتمردان باید گفت آنچه فراموش شده این است که «جمهوریت» یعنی شرکت انتخابات برای شهروندان یک «حق» است و تمکین به نتایج آن برای دولتمردان یک «تکلیف». رأی دادن حقی است که مردم اگر بخواهند می توانند از آن برای تداوم یا تغییر روندهای جاری در ادارة کشور استفاده کنند و اگر هم بخواهند با عدم شرکت در آن، نارضایتی شان از شیوه حکمرانی حکومتشان را اعلام کنند. جمهوریت یعنی نظارت بر اعمال حکومت از آن مردم است که از طریق رسانه های آزاد، مجلس آزاد، احزاب آزاد و تجمعات مسالمت آمیز آزاد انجام می گیرد. حال که همه این آزادی ها را نادیده گرفته اید، از انتخاباتی که عاری از شرایط برگزاری عادلانه و منصفانه است چه انتظاری می توان داشت؟


به وعاظ السلاطین باید گفت که شرکت نکردن در انتخابات مغایر با شرع نیست. شارع مقدس انسان را آزاد آفریده و پاسداشت آزادی او را چنان ارج و مقامی داده که از او خواسته جز در برابر حق و حقیقت سر تعظیم فرور نیاورد. تفسیری از دینداری که انتخابگری آزادانه و آگاهانه را از انسان سلب کند، از دین جز کالبدی بی روح باقی نمی گذارد. شریعت بازیچه دست قدرتمندان نیست تا هر چه بر خلاف نیل و اهداف خویش دیدند را غیرشرعی بنامند.


به فرماندهان دستگاه سرکوب باید گفت مگر شما با سرکوب مردم معترضی که تنها و تنها به دنبال رأی گم شده و مصادره شده شان بودند، شهادت ده ها تن از جوانانی که هر یک سرمایه ای برای آینده این کشور بودند، دستگیری صدها نفر که جز پاسداشت از جمهوریت نظام دغدغه ای نداشتند، حبس خانگی چهره های تابناک دوران مبارزه و جنگ تحمیلی، سانسور مطبوعات و تعطیلی احزاب سیاسی نمی خواستید سکوت گورستانی بر کشور حاکم شود؟ اینک مردم می خواهند نتایج این سکوت گورستانی را به نمایش بگذارند. در گورستان، کسی جشن نمی گیرد، حتی برای دلخوشی شما ! اگر می خواهید به قول خودتان تنور انتخابات را گرم کنید، مانند انتخابات سال ۸۸ ارقام را دستکاری کنید، به صدا و سیمای غیرملی سفارش بدهید از همین حالا گزارش های تفصیلی از استان های مختلف تهیه کند و صف های انتظار را طولانی تر از همیشه نشان دهد، فردای روز رأی گیری میزان مشارکت را بی سابقه توصیف کنید و برای یکدیگر پیام های تبریک ارسال کنید، اما گناه این مردم چیست که نمی خواهند هیزم آن تنور باشند؟


و به همراهان جنبش سبز باید خاطر نشان کرد که مبارزه مدنی، به شکل های مختلف صورت می گیرد. گاه به خیابان می آییم و بدون توسل به خشونت، حضور اعتراض آمیزمان را نشان می دهیم، و گاه در خانه می مانیم و نارضایتی مان را با نیامدن به پای صندوق های رأی به رخ می کشیم. به همراهان خود و مردم یادآوری کنید که امروزه قدرت واقعی در دست آنهاست و غیرقابل پیش بینی بودن کنش های اجتماعی آنها، خواب راحت از اقتدارگرایان سرکوبگر ربوده است. کدام جنبش اجتماعی و مدنی در جهان سراغ دارید که پیش از هرکجای دیگر، زندان ها را تسخیر کرده باشد و آزادگان سرافراز دربند اینگونه با شهامت و بی اعتنا به رعب و وحشتی که سرکوبگران سعی در القای آن دارند بر علیه خودکامگی غریو آزادی سر می دهند؟


خلاقیت و پیگیری و حضور فعال کوشندگان آزادی‌خواه و دموکراسی‌طلب سبز در روزهای مانده تا ۱۲ اسفند، افزون بر آگاهی بخشی در مورد انتخابات دروغین آتی، و تبیین مواضع حق‌طلبانه و مشروع جنبش سبز، موجب گسترش و تداوم و تعمیق این جنبش اعتراضی و مدنی خواهد شد. ابتکار و همفکری یاران جنبش سبز در شبکه‌های اجتماعی حقیقی و مجازی، همراه با امید, پایداری, شجاعت مدنی و پیگیری مستدام مطالبات قانونی و خواست‌های انسانی ، مددرسان تغییر سازنده در اوضاع نابسامان قعلی و خروج کشور از وضع بحرانی کنونی خواهد بود.


لذا از همگان دعوت می کنیم با برنامه ریزی قبلی، در روز پنجشنبه ۱۱ اسفند، بیرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماکن عمومی(مراکز خرید ، میادین ، پارک ها و…) به‌ویژه در فاصله ۴ تا ۶ بعد از ظهر، برای آگاهی دادن به دوستان در مورد انتخابات نمایشی، و در روز ۱۲ اسفند به نشانه همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز، یک روز را همراه خانواده در حبس خانگی بمانند و این بار اعتراض خود را اینگونه به نمایش بگذارند.


راه سبز امید تا آخر سبز می ماند و امیدش را برای بهروزی مردم این سرزمین از دست نمی دهد.


شورای هماهنگی راه سبز امید

 

علی شکرچی، پس از بازداشت دوباره، اقدام به  اعتصاب غذا کرد

Posted: 23 Feb 2012 12:56 AM PST

جـــرس: بنا به گزارش منابع خبری، علی شکرچی که بهمن ماه ٨٩ در تظاهرات مردمی بازداشت و یکسال را در زندان اوین سپری کرده بود، بار دیگر در حاشیه تظاهرات ٢۵ بهمن ٩٠ دستگیر و به زندان اوین منتقل شد.


به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی در سال گذشته بارها به دادسرای اوین فراخوانده شد تا با نوشتن درخواست عفو از زندان رهایی یابد اما او هیچگاه اقدام به نوشتن عفو نامه نکرد. وی تنها ۶ روز قبل از ٢۵ بهمن ماه با گذراندن دوران یک ساله زندان از بند ٣۵٠ آزاد شده بود.


شکرچی بلافاصله پس از دستگیری، به همراه ٧٠٠ تن دیگر به قرنطینه های اندرزگاه های مختلف اوین منتقل شد و به دلیل غیرقانونی بودن بازداشت معترضان و بدرفتاری ماموران دست به اعتصاب غذا زد.


این زندانی سیاسی بلافاصله به بند امنیتی ٢۴٠ منتقل و در سلول انفرادی حبس شد.


علی شکرچی متولد و بزرگ شده ایران است، اما به دلیل تابعیت عراقی پدرش از داشتن شناسنامه ایرانی محروم بوده است. خانواده او از معاودین اخراج شده از عراق توسط صدام بوده اند.


همچنین روز سه شنبه زندان اوین پذیرای تعدادی از بازداشت شدگان روز ٢۵ بهمن ماه سال جاری بود که به درخواست شورای هماهنگی جنبش راه سبز در سالگرد ٢۵ بهمن ماه و در اعتراض به سوء مدیریت ها و بی توجهی های حاکمیت به درخواست های معترضان، به خیابان ها آمدند. تظاهراتی که برخلاف پوشش ناقص رسانه ای گفته می شود شاهد حضور مردم در نقاط مختلف شهر تهران بود.


گسترش جغرافیایی این تظاهرات به مناطق جنوبی تهران و شرکت گروهها و صنوف مختلف در این تظاهرات آنگونه که از ترکیب بازداشت شدگان بر می آید، نشان از تعمیق جنبش اعتراضی مردم دارد.