جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


برگزاری کنفرانس “تحریم ها ، خطر جنگ و راهکارهای برون رفت از بحران”

Posted: 02 Feb 2012 07:49 AM PST

با سخنرانی علی مزروعی و فرخ نگهدار

جـــرس: در ادامۀ تلاش های بین المللی جهت جلوگیری از بروز جنگ مجدد در منطقه و حمله نظامی به ایران، و همچنین برون رفت از بحران های موجود، کنفرانسی توسط جمعی از حامیان جنبش سبز در برلین برگزار خواهد شد.


به گزارش جرس، این همایش توسط تشکل «همراهان جنبش سبز مردم ايران» و با سخنرانی علی مزروعی، نماینده مجلس ششم و عضو سازمان مجاهدین انقلاب و فرخ نگهدار، فعال و تحلیلگر سیاسی برگزار خواهد شد.


موضوع سخنرانی این دو فعال سیاسی، «تحریم ها ، خطر جنگ و راهکارهای برون رفت از بحران» می باشد.


زمان و مکان برگزاری این مراسم، شنبه چهارم فوریه، ساعت شش عصر و مکان آن، شهرداری تیرگارتن در برلین آلمان می باشد.


آدرس کامل این سالن به شرح زیر اعلام شده است:


Zeit: Sa. 04.02.2012
Ort: Rathaus Tiergarten
Adresse: Mathilde-Jacob-Platz 1, 10551 Berlin
Nähe U Bahnhof Turmstr.



بیانیه موسسه زنان نوبل برای آزادی رهنورد، موسوی و کروبی

Posted: 02 Feb 2012 05:54 AM PST

 جـــرس: در ادامه اعتراضات به ادامه حصر راهبران جنبش سبز و در آستانه یکمین سال این اقدام غیرقانونی، موسسه زنان نوبل طی بیانیه ای خواستار آزادی فوری آنان شد.  

 

به گزارش تارنمای موسسه زنان نوبل، این تشکل مستقل که توسط شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه صلح نوبل تاسیس شده و زنان برنده نوبل از سراسر جهان اعضای آن هستند، اعتراض خود را به حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد اعلام کرده است.

 

این موسسه که مرکز آن در اتاوای کانادا می باشد، در بیاینه خود ضمن انتقاد شدید از ادامه حصر موسوی، کروبی و رهنورد، از آزادیخواهان و سازمان های حقوق بشری سراسر جهان تقاضا می کند که نسبت به سرنوشت زندانی های سیاسی و عقیدتی در ایران، بی اعتنا نمانند و هر ابزاری برای آزادی و امنیت جانی آنان، به ویژه برای رهایی رهبران در حصر، بهره بگیرند.

 
 
 

زندگینامه احمد بورقانی

Posted: 02 Feb 2012 05:12 AM PST


روز 13 بهمن مصادف است با چهارمین سالگرد هجرت احمد بورقانی از این دنیای قانی به دار باقی . دراین چهارسالی که احمد نبوده است طوفان تحولات درکشورمان بهترین دوستان و یاران اورا به بند و زندان کشیده و دامنه آن به خانه او رسیده است، و اینروزها فرزندش سهام الدین به جرم پیروی از حرفه روزنامه نگاری، که پدرش عامل بدان بود و بدان عشق می ورزید، بدست ماموران جور و استبداد به بند و زندان افتاده است. هرچند در رخدادهای این چهار سال جای احمد خالی بوده است اما یاد و نامش همواره گرما بخش راهی بوده است که او با تمام وجود سر در گرو آن نهاده بود، راه اصلاح طلبی و جنبش سبز، و فرزند خلفش به جرم بر دوش کشیدن میراث پدر باید گرفتار و دربند شود اما این تکیه کلام احمد بود که باید سر درگرو آزادی داشت و می ارزد که برای آزادی سر داد.

درسالگرد سفر ابدی احمد بورقانی یاد و نام اورا گرامی می داریم و زندگینامه اورا آیینه ای برای بازخوانی و الگو گیری می دانیم و شما را به خواندن آن توصیه می نمائیم:

بسم الله الرحمن الرحیم

احمد بورقانی فراهانی در دی ماه 1338 در ناحیه وحیدیه در شرق تهران دیده به جهان گشود. او فرزند سوم خانواده پرجمعیتی است که پدرش با اشتغال به کار بنایی آن را اداره می کرد.

همه ی دوره ی رشد و نمو و تحصیل احمد بورقانی در این ناحیه گذشت و او تا هنگام سفر از دنیای فانی به جهان باقی در این منطقه ساکن بود . احمد بورقانی دوره ی پنجساله ابتدایی را در دبستان دیهیم گذراند ، ودر سال 1346 یعنی زمانی که کلاس دوم دبستان بود به عضویت کتابخانه ای در آمد که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در جوار دبستان دیهیم به راه انداخته بود و انصافاً نقش مؤثری در پر کردن سالم اوقات فراغت دانش آموزان پر فقر وحیدیه داشت . اولین کتابی که احمد بورقانی خواند «میهمانان ناخوانده» است که اثر .......... است و نقاشی های آن کار نقاش و هنرمند پرتوان نورالدین زرین کلک است . اولین کلاسی را نیز که بورقانی در کانون شرکت کرد کلاس روزنامه دیواری بود که تا هنگام مرگ طوقش را از گردنش برنداشت .

دوره ابتدایی او به نظام جدید تحصیلی برخورد و پنجساله شد. بورقانی بعد از اخذ تصدیق پنجم ابتدایی به عنوان اولین گروه از دانش آموزان وارد دوره ی راهنمایی شد. در طی تحصیل در دوره ی راهنمایی احمد بورقانی هم دایره مطالعه خود را بر کتب مذهبی گسترش داد و هم توفیق شرکت در مراسم مذهبی و سخنرانی های دینی را در مساجد و مراکز دینی منطقه یافت .راسته کتاب فروشان در شاه آباد قدیم و جمهوری فعلی و نیز مسجد جامع فاطمیه واقع در خیابان تسلیحات در ناحیه وحیدیه از اماکنی بود که پاتوق دائمی وی شدند. کمتر مراسم سخنرانی شناخته شده ای بود که احمد بورقانی از آن ها غافل بماند. در عین حال در چندین هیئت قرائت قرآن و تفسیر و بررسی مسائل مذهبی مشارکت فعالی داشت و تقریباً ایام تعطیل خود را با این امور پر می کرد.

در سال 1353 او وارد دوره متوسطه در دبیرستان ابراهیم صهبا در خیابان نظام آباد جنوبی، ایستگاه اسلامی شد . از جمله اقدامات او در دوره ی تحصیلی در دبیرستان به همراه سایر همکلاسانش اختصاص یک اتاق از کلاس های دبیرستان به نمازخانه بود که با استقبال جمعی از آموزگاران دبیرستان نیز روبه رو شد و نیز تأسیس کتابخانه برای مدرسه بود. کتابخانه با جمع آوری کتاب از میان دانش آموزان شکل گرفت و به همین علت دانش آموزان وابستگی خاصی به آن داشتند گرچه هیچ-گاه کارکرد واقعی کتابخانه عمومی را به خود نگرفت امّا این امکان را فراهم ساخت که علاقه مندان به سهولت کتاب های قاچاق را تحت پوشش کتابخانه دست به دست کنند و در این میان کتاب های شهید شریعتی بیشترین رونق و بازار را داشت. بورقانی در کنار این فعالیت ها از ورزش نیز غافل نبود و به طور مرتب به فوتبال و والیبال پرداخت. او عضو تیم والیبال دبیرستان شد و توانست در موفقیت تیم دبیرستان در کسب مقام اول در منطقه و نیز کسب مقام در استان تهران ایفای نقش کند.

سال های 56 ـ 57 سال های داغ فعالیت های مذهبی و سیاسی در تهران بود و او هم در دبیرستان و هم در مسجد جامع فاطمیه که مدت ها مسئولیت کتابخانه و فعالیت های فوق برنامه آن را نظیر کلاس های آموزشی بر عهده داشت، با شور و شوقی دوچندان فعالیت می کرد و همگام با مردم ایران چشم امید به سرنگونی حکومت ظالم پهلوی داشت.

در سال 1357 که اقدامات انقلابی در کشور گسترش یافت او نیز همپای مردم در فعالیت های مختلف مشارکت فعال داشت. تعطیلی کلاس های درس و دبیرستان و نیز برپایی تظاهرات روزانه همراه با سایر همکلاسان به فریضه ای عادی تبدیل شده بود. از جمله دیگر فعالیت های او در دوره ی تحصیل در دبیرستان، کمک به تهیه روزنامه دیواری در دبیرستان بود که کوشش می شد تا آن جا که میسر است مسایل دینی و امور ضد حکومتی د رآن گنجانده شود.

پیروزی انقلاب موجب شد ک او توجه جدی تری به درس و مشق خود معطوف دارد امّا فعالیت های جنبی همچنان ادامه داشت. او مسئولیت انتشار نشریه ای را در دبیرستان در نیمه اول سال 1358 برعهده گرفت که با نام «حقیقت» سه شماره آن به صورت استنسیل تکثیر و در اختیار دانش آموزان قرار گرفت و این نخستین کار جدی روزنامه نگاری بورقانی است. او در هر شماره مقاله ای را نوشت که تنها مقاله «وحدت» به یادش مانده است که درباره نماز جمعه بود.

بورقانی در اولین کنکور بعد از انقلاب شرکت کرد و به رغم علاقه برای ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی، رشته جغرافیا را برگزید و به دانشگاه فردوسی ـ مشهد ـ رفت تا هم زندگی مستقل را تجربه کند و هم با کمک هزینه-تحصیلی که دریافت کند بعد از این باری بر دوش خانواده نباشد امّا هزینه ای تحصیل نظیر اجاره خانه و ... و نیز عدم پرداخت کامل و بهنگام کمک هزینه او را وادار کرد همچنان متکی به خانواده باقی بماند. هرچند بورقانی در دوره ی تحصیل در دبیرستان، معمولاً ایام تابستان را همراه پدر به کارگری ساختمان  می گذراند و در کمک به خانواده کوتاهی نمی کرد امّا زندگی دانشجویی مشهد بدون کمک خانواده میسر نشد. در مدت یکسالی که او در مشهد اقامت داشت در کنار تحصیل همچنان از فعالیت های سیاسی و مذهبی دردانشگاه دریغ نمی ورزید. دانشگاه مشهد، انجمن اسلامی نداشت، گروه های اسلامی فعال در دانشگاه که با دیدگاه ها و اندیشه های او نزدیکی داشت «یکی شاخه دانشجویی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی« بود و دیگری «مجمع احیا تفکرات شیمی» که این دومی تقریباً کارکرد انجمن اسلامی را داشت و به علت سخنان تند و تیز شهید عبدالحمید دیالمه رییس مجمع احیا و نماینده مشهد در مجلس اول شورای اسلامی در مسائل مختلف ،گروهی شناخته شده بود. بورقانی در جلسات و فعالیت ها این دو گروه مشارکت داشت و در جریان تقسیم امکانات برای گروه های دانشجویی، نام خود را به عنوان عضو شاخه دانشجویی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در دانشگاه مشهد ثبت کرد.

انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها، بورقانی را به تهران کشاند و او بلافاصله به دستیاری پدر رفت و سرگرم کار بنایی شد، هنوز چند روزی از اشتغال به حرفه قدیمی نگذشته بود که از سوی برخی دوستان دعوت به همراهی با دکتر کمال خرازی در خبرگزاری جمهوری اسلامی فعلی وخبرگزاری پارس آن زمان شد. دکتر خرازی در تیرماه 1359 حکم سرپرستی خبرگزاری پارس را از شورای انقلاب دریافت کرد و بورقانی همراه با جمعی دیگر از جوانان علاقه مند که عمده آن  ها دانشجو بودند از همان روز نخست پا به خبرگزاری پارس نهاد. آنها بعد طی از یک دوره آموزش خبری و شرکت در امتحان در گروه  های خبری خبرگزاری تقسیم شدند. رتبه خوب بورقانی او را به گروه سیاسی کشاند و در کمتر از یک هفته احمد بورقانی به عنوان خبرنگار خبرگزاری پارس در دفتر امام خمینی معرفی شد. هنوز چند ماهی از اشتغال او در گروه سیاسی نگذشته بود که مسئولیت دبیری اخبار گروه سیاسی به بورقانی واگذار شد و او امکان یافت که برای انتشار یا عدم انتشار اخبار سیاسی خبرگزاری تصمیم گیری کند و بعد از گذشت کمتر از یکسال بورقانی عملاً سردبیر گروه سیاسی خبرگزاری شد. البته تا قبل از این او فعالیت در بخش های مختلف را آزموده بود از خبرنویسی گرفته تا شرکت در مراسم و برنامه های مختلف خبری از جمله پوشش اخبار پارلمان و رئیس مجلس و شورایعالی دفاع .علاقه بورقانی به کار خبری و نیز اختصاص عمده وقت روزانه اش در خبرگزاری موجب شد که او به سرعت پله های رشد را طی کند. بورقانی در سالا 1363 سردبیر ارشد خبرگزاری جمهوری اسلامی شد و این اختیار را به دست آورد که بر کلیه گروه های خبری و تحریریه خبرگزاری نظارت و مدیرت کند. او بعد از مدتی به سمت مدیر اخبار خبرگزاری جمهوری اسلامی منصوب شد که کلیدی ترین پست خبرگزاری در ان زمان بود.

او در مدت فعالیت اش در خبرگزاری جمهوری اسلامی به رغم گستردگی فعالیت خبری خبرگزاری که هم بخش مهم اخبار غیر منتشره و هم بخش گسترده اخبار منتشره را داشت کمترین خطا و اشتباه را داشت و خبرگزاری به رغم صراحت در تهیه اخبار به ویژه اخبار کمبودها و کژی ها و کاستی ها با کمترین ایراد و اعتراض روبه رو شد. فراموش نباید کرد که در همه این دوره جنگ در کشور جریان داشت و پوشش اخبار جنگ با ضرورت رعایت جوانب مختلف کار اصلی ترین وظیفه خبرگزاری بود. او معمولاً بعد از دکتر خرازی مدیر عامل خبرگزاری که همزمان ریاست ستاد تبلیغات جنگ را نیز بر عهده داشت از اولین نفراتی بود که از تدارک رزمندگان اسلام برای عملیات جدید مطلع می شد و باید با رعایت جوانب مختلف احتیاطی و اتخاذ تدابیر ویژه ،گروه های خبری را قبل از عملیات عازم ناحیه ی نبرد کند و در صورت ضرورت خود نیز به آنان می پیوست. او شیرینی لحظات کاری اش در خبرگزاری را انتشار اخبار پیروزی و توفیق رزمندگان اسلام می داند و تلخ ترین آن را اخبار ناکامی ها.

او در زمان حیاتش از گزارش شصت صفحه ای یاد می کند که به عنوان تلخ ترین گزارش عمر خبری او باقی مانده و آن گزارشی است که از علل شکست عملیات والفجر مقدماتی تهیه کرده بود ،عملیاتی که همراه با سایر همکارانش یک ماه قبل از شروع عملیات و دو هفته بعد از شکست آن در جبهه بود و شاهد مصایب و دشواری های آن بود . این گزارش تنها در یک نسخه تهیه شد وبرای امام خمینی رحمه الله به عنوان فرمانده کل قوا ارسال شد.

احمد بورقانی همزمان با کار سخت در خبرگزاری ، بعد از بازگشایی دانشگاه ها به تحصیل خود ادامه داد و دانشگاه شهید بهشتی را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. در سال 1365 با معدل الف در رشته جغرافیای انسانی ـ اقتصادی فارغ التحصیل شد.

بورقانی در سال 1366 خبرگزاری جمهوری اسلامی را موقتاً ترک گفت و رسماً به ستاد تبلیغاتی جنگ رفت ، هر چند در طی سال های قبل از آن در شوراها و جلسات مختلف این ستاد مشارکت فعالی داشت. بورقانی در سال 66 به سمت سخنگوی ستاد تبلیغات جنگ منصوب شد و مسئولیت اطلاع رسانی اخبار جنگ را عهده دار شد. او تا پایان جنگ در این سمت باقی ماند و بعدا به خبرگزاری جمهوری اسلامی بازگشت. او در این فاصله در شکل گیری و برگزاری کنفرانس بین-المللی تجاوز و دفاع مشارکت داشت و مسئولیت بخش خبری داخلی و خارجی کنفرانس را به عهده داشت و نیز دبیری انتشار کتاب مقالات کنفرانس را در دو مجلد عهده دار گردید.

بورقانی بعد از بازگشت به خبرگزاری جمهوری اسلامی به سمت مشاور مدیرعامل منصوب شد و یک سال بعد در سال 1368 مسئولیت تأسیس دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی در سازمان ملل متحد در نیویورک به وی واگذار گردید. بورقانی در پاییز سال 1368 در نیویورک مستقر شد و این همزمان بود با قبول مسولیت نمایندگی دائمی ایران در سازمان ملل متحد توسط دکتر کمال خرازی که ده سال رئیس مستقیم بورقانی بود و بدین سان دست روزگار این دو را در یک شهر و در یک سازمان امّا در دو مسئولیت مستقل باز درکنار هم قرار داد.

بورقانی یکی از مفیدترین دوره ها ی کار ی خود را سه سال و اندی می دانست که در مقر سازمان ملل مشغول به کار بوده است. به گفته او هر روز این سه سال و اندی آموزش و تجربه تکرار نا شدنی برای او بود بگونه ای که احساس می کرده لحظه لحظه چیزی به او افزوده می شود و امروزش با دیروز کاملاً متفاوت است.

بورقانی به رغم دشواری ها و سختی ها موفق شد علاوه بر تأسیس یک دفتر خبری فعال و آبرومند در ناحیه منهتن نیویورک برای ایرنا، با تدبیر و صبوری، دفتری شایسته ایرنا و ایران را در بهترین و مهم ترین منطقه خبررسانی سازمان ملل یعنی طبقه سوم این سازمان ، که محل فعالیت آژانس ها وخبرگزاری ها و رادیو و تلویزیون ها و مطبوعات درجه اول جهان است ، برای خبرگزاری جمهوری اسلامی بر پا کند که برای خبرگزاری های با سابقه سازمان ملل حیرت انگیز بود زیرا دفتر 25 متری خبرگزاری امریکایی یونایتدپرس را مقامات سازمان ملل به دو بخش تقسیم کردند و نیمی از آن را در اختیار ایرنا قرار دادند. و خبرگزاری جمهوری اسلامی ً همسایه یونایتدپرس در جنوب و خبرگزاری روتیردر شمال شد و این موقعیت البته به سهولت نصیب ایرنا نشد مگر با تلاش و مساعدت نمایندگی ایران و شخص دکتر کمال خرازی و همکاران محترم ایشان و نیز دورنگری مسئولان دفتر. فراموش نشود که حدود چهل خبرگزاری، رادیو و تلویزیون و مطبوعه مهم در آن زمان در سازمان ملل در انتظار اتاق و جا به سر می بردند و این ایرنا بود که موفق به دریافت آن شد.

دفتر ایرنا در سازمان ملل در مدت مدیریت بورقانی به لحاظ میزان اخبار ارسالی همواره صدرنشین دفاتر خارج کشور ایرنا بود و دو بار نیز در همایش های سالانه ایرنا به عنوان بهترین دفتر برگزیده شد.

بورقانی بعد از استعفای آقای سید محمد خاتمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تقاضای بازگشت به کشور را تسلیم مسئولان جدید خبرگزاری کرد و در پایان سال 1371 به کار خود در دفتر ایرنای سازمان ملل متحد خاتمه داد. در بازگشت به تهران که تجربه گرانقدر 14 سال کار در خبرگزاری را توشه راه داشت به علت استقرار مدیریت جدید به رغم تمایل قلبی ،خبرگزاری را ترک گفت و به بخش خصوصی رفت. او از سال 1372 الی 1376 علاوه بر نگاشتن مقاله و مطلب در مطبوعات کشور، به کار ویراستاری کتاب مشغول شد و راهبری یک مؤسسه فرهنگی را نیز عهده دار گردید و سایتی به زبان انگلیسی به نام نت ایران بر روی اینترنت راه اندازی کرد. نت ایران اولین و جدی ترین سایت ایرانی به زبان انگلیسی در آن زمان بود که محور کارش ترجمه مقالات و گزارش های خوب منتشره در مطبوعات کشور بود. این سایت با اقبال خوبی روبه رو شد و روزانه تا سی هزار بیننده داشت که نهادهای فکری و نیز عمومی در سرتاسر جهان از بازدیدکنندگان عمده سایت بودند. سایت بعدها به علت مشکلات مالی تعطیل شد.

بورقانی در عین حال در این سال ها سر دبیری مجله ای را به عهده گرفت که در نوع کاری تازه و بدیع بود. مجله ای به زبان انگلیسی که در کانادا از زیر چاپ خارج می شد امّا هیئت تحریریه آن در ایران و تاجیکستان و روسیه مستقر بودند . هدف نشریه بررسی مسائل ایران، آسیای مرکزی بود. انتشار این نشریه که ENVOY نام داشت تا پنج شماره ادامه یافت امّا مشکلات مالی آن را نیز زمین زد.

در سال 1375 که آقای سیدمحمد خاتمی تصمیم گرفت نامزد ریاست جمهوری شود بورقانی نیز به ستاد انتخاباتی ایشان پیوست و بعد از پیروزی وی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفت . این در حالی بود که تصور می شد بورقانی همراه با دکتر خرازی به وزارت خارجه می رود. دکتر عطاالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئولیت معاونت مطبوعاتی این وزارتخانه را بر عهده احمد بورقانی نهاد.

در دوره ی مسئولیت بورقانی، جامعه شاهد رشد و توسعه چشمگیر کمی و کیفی مطبوعات به ویژه روزنامه ها بود و در عین حال بیشترین مخالفت ها با حوزه مطبوعات نیز در همین دوره شکل گرفت.

کمک به توسعه مطبوعات ، برگزاری دومین سمینار بررسی مسائل مطبوعات ایران، تغییر جشنواره مطبوعات از مجمعی نمایشی به مکانی برای رشد و داد و ستد فکری در جامعه، کمک به ارتقای آموزش در حوزه مطبوعات و رفعت بخشیدن به جایگاه روزنامه نگاران و خبرنگاران در کشور، تقویت نهادهای صنفی مطبوعات از جمله انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران و انجمن صنفی شرکت های تبلیغاتی و فراهم آوردن امکان صدور مجوز برای خبرگزاری های غیر دولتی و خصوصی از جمله اقدامات وی در این دوره بود.

بورقانی بهمن 1377 یعنی کمتر از یکسال و نیم بعد از قبول مسئولیت معاونت مطبوعاتی به علت برخی دشواری ها و مشکلات درونی و بیرونی ناچار شد از سمت خود استعفا کند. او بعد از آن به وزارت کشور رفت و مشاور وزیر کشور شد. در عین حال به کار نوشتن در مطبوعات ادامه داد و شاید اصلی ترین کار وی همین نوشتن بود. مقالات بورقانی هم با نام مستعار هم بی نام و هم با نام در مطبوعات منتشر می شوند.
بورقانی در سال 1379 به همراه هیئتی برای شرکت در کنفرانس بررسی مسائلی مطبوعات ایران که به همت دانشگاه کلمبیا در نیویورک و نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد برپا شده بود به نیویورک رفت و بعد از شرکت در چند نشست مؤسسات تحقیقاتی و پژوهشی و تشریح مسائل مختلف ایران به
ویژه حرکت رو به رشد توسعه سیاسی و فرهنگی در ایران به کشور بازگشت. وی در همان سال از سوی جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دفتر تحکیم وحدت از شهر تهران نامزد نمایندگی مجلس شورای اسلامی شد و موفق گردید رای اعتماد مردم تهران را جلب کند و به عنوان نماینده ایشان وارد مجلس ششم شود.

بورقانی در سال اول مجلس به عضویت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی درآمد و مخبر این کمیسیون شد. وی در سال دوم از سوی نمایندگان مجلس به عنوان عضو هیئت رئیسه مجلس انتخاب شد و مسئولیت کارپردازی فرهنگی مجلس و نیز سخنگویی هیئت رئیسه مجلس در طی سه سال بعدی به او واگذار شد. بورقانی در تهیه و تدوین و تصویب قوانین سیاسی و فرهنگی در مجلس اسلامی نقشی موثر داشت .

بورقانی علاوه بر این ها در مجامع و شوراهای مختلفی عضویت داشت از آن جمله  می توان به دو دوره عضویت در شورای عالی خبرگزاری جمهوری اسلامی از سال 1376 الی 1384 ویک دوره عضویت در شورای نظارت بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی از سال 1379 الی 1381 اشاره کرد.اودو دوره نیز عضو هیئت داوران نهایی جشنواره مطبوعات بود .

بعد از پایان کار مجلس ششم بورقانی به وزارت کشور بازگشت و از آن جا به کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران رفت و مشاور رئیس کتابخانه شد امّا با روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد به مأموریت وی در کتابخانه ملی خاتمه داده شد و پرونده وی به ریاست جمهوری بازگشت و از آن زمان تا مرگ نابهنگامش ناچار به استفاده از مرخصی استحقاقی و بدون حقوق شد و البته در همه این مدت ناچار از رجوع به دادگاه و پاسخگویی به پرونده هایی بود که برای او تمهید شده بود ! و با همه این احوال و سختی ها ذره ای از ایمان و باور او به حرکت اصلاحی کاسته نشد و تا آخرین روز حیات پیگیر به ثمر رساندن اصلاحات بود و اینکه بقا و دوام نظام جمهوری اسلامی ایران را در تحقق این امر می دانست .

بورقانی غالب عمر پربرکتش را در کار خبرنگاری گذراند و در هر فرصتی در مطبوعات می نوشت و تا آخر عمر روزنامه نگار باقی مانده بود و همواره دغدغه مسائل مرتبط با رسانه ها را داشت . او به رغم گذشت روزگار و تجربه های تلخ و شیرین بسیار و فرصت هایی که بروی او گشوده شده بود در هنگام پرواز به دنیای باقی زندگی اش فرق چندانی با روزگاری که وارد خبرگزاری شده بود ، نداشت و الگویی از زیست مسلمانی را به نمایش گذاشت . سفرنابهنگام او داغ بسیار بر دل یارانش نهاد و یاد و نام او به عنوان معمار توسعه مطبوعات در عصر اصلاحات در صحیفه تاریخ ایران جاودانه خواهد ماند . او سعید زندگی کرد و سعید از دنیا رفت . رحمت و غفران خداوند بر او باد .

منبع: نوروز


نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

نبود مواد اولیه، قدیمی ترین کارخانه قند را به تعطیلی کشاند

Posted: 02 Feb 2012 05:00 AM PST

خودکشی یک کارگر به دلیل اخراج
  جـــرس: به گزارش منابع خبری و کارگری، کارخانه‌ی قند ورامین، به عنوان قدیمی ترین کارخانه‌‌ی قند ایران با بیش از ۵۰۰ کارگر تعطیل شده است.


منابع کارگری همزمان گزارش داده اند که یک کارگر شرکت مزدای تهران، به دلیل قرار داشتن در لیست اخراجی ها، دست به خودکشی در صحن کارخانه زده است.


به گزارش روزنامه‌ی خراسان، کارخانه‌ی قند ورامین که در سال ۱۳۱۳ به دست مارکوف روسی ساخته شد، به علت نبود مواد اولیه به تعطیلی کشیده شده است.


خبرگزاری کار ایران، ایلنا، نیز با اعلام اینکه "عمده مواداولیه این کارخانه از برزیل، کوبا و آفریقای جنوبی وارد کشور می شد"، به نقل از رییس شورای اسلامی کارخانه قند ورامین درخصوص صحت اخبارتعطیلی کارخانه قند ورامین گفت: کارخانه قند ورامین بجهت کمبود نقدینگی در تهیه مواد اولیه دچار مشکل شده است.


رضا خطیبی ضمن بیان این مطلب که کارخانه قند ورامین در گذشته دولتی بوده و درحال حاضر خصوصی است، افزود: منابع مالی در اختیارمسئولان کارخانه برای خرید مواد اولیه وجود ندارد، و کمبود نقدینگی در بخش تولید و خالی بودن دست تولیدکننده از منابع مالی کارخانه‌ قند ورامین را با مشکلات متعددی روبه‌رو کرده است.


او اظهار داشت: از سال گذشته روند تعطیلی موقتی کارخانه هر چند ماهی صورت می‌گرفت و زمانی که این واحد تولیدی مواد اولیه داشته باشد مشغول به تولیداست و در مواقع نبود مواد اولیه کارخانه تا ورود مواد اولیه جدید از تولید باز می ماند و کارگران در سر کار حضور ندارند.


او با اشاره به اینکه کارخانه قند ورامین با ۴۳۰ کارگر که تعداد ۲۷۰ نفر آنان رسمی و مابقی قرار دادی است، ادامه داد: حقوق کارگران به جهت مشکلات پیش رو مسئولان کارخانه بدون مزایا با ۱۵ روز تاخیر پرداخت می شود.


خطیبی گفت عمده مواد اولیه این کارخانه از کشورهای کوبا و برزیل وارد می شود که بدلیل تحریم ها وافزایش قیمت دلار ومشکلات ورود و خروج کشتی‌های تجاری و بارگیری‌هایی که با تاخیر صورت می‌گیرد این شرکت را با بحران روبرو کرده است.


خودکشی یک کارگر اخراجی
در خبری دیگر، خبرگزاری کار اعلام کرده است که مصطفی علیزاده، کارگر قسمت رنگ گروه بهمن (مزدا) در محوطه کارخانه دست به خودکشی زد و جان باخت.


بر اساس این گزارش، دلیل خودکشی مصطفی علیزاده قرارداشتن نام او به همراه تعداد دیگری از کارگران در لیست اخراج پایان سال بوده است.



صدور احکام حبس تعزیری و تعلیقی برای هشت فعال آذری

Posted: 02 Feb 2012 04:52 AM PST

تداوم اعتصاب غذای ابراهیم رشیدی

جـــرس: هشت نفر از فعالان مدنی آذربایجان در شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز هر کدام به یک سال حبس تعزیری محکوم شده اند که هشت ماه از حبس مذکور به حالت تعلیق در آمده است.


به گزارش خانه حقوق بشر ایران، این افراد به اسامی اکبر مهاجری، محمد رضا بخشی خواجه، رحیم علی رضایی، شهرام داداشی، مسعود بایرامی، امیر بابایی، ولی برقدار و عسگر آقایی الوندی به همراه دو نفر دیگر که تبرئه شده اند در شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز و در هفدهم دی ماه محاکمه شده بودند.


بر اساس این گزارش، اتهام وارده به این افراد طبق کیفر خواست تنظیمی و ارسالی از شعبه چهارم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تبریز اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور اعلام شده است.


در حالی که این افراد به هنگام چسباندن اعلامیه با مضمون حمایت از دستگیر شدگان دوم شهریور ماه در محله ی قوم تپه ی تبریز و درخواست آزادی آن ها، توسط نیروهای بسیج دستگیر شده‌اند.


علاوه بر اتهام مذکور، اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی نیز در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تبریز به این افراد تفهیم شده بود که قبل از صدور کیفرخواست ،در خصوص این اتهام قرار منع تعقیب صادر شده است.


همزمان ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران نیز گزارش داده است که ابراهیم رشیدی، فعال مدنی آذربایجانی در اعتراض به بازداشت غیر قانونی خود از هشت روز پیش در اعتصاب غذا بسر می برد.


بر اساس این گزارش، رشیدی که چهارم بهمن در مشکین شهر بدون ارائه حکم توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد، پس از انتقال به بازداشتگاه دست به اعتصاب غذا زده است.


نامبرده تا کنون اجازه تماس تلفنی با خانواده اش را نیافته و این امر موجب نگرانی خانواده این زندانی وجدانی شده است.



سرحدی زاده: فکر نمی‌کردیم انقلابی که زیر سایه قرآن انجام گیرد دچار چنین آفتی بشود

Posted: 02 Feb 2012 04:36 AM PST

 جـــرس: وزیر اسبق کار و امور اجتماعی می گوید: "ما نسبت به انحرافات انقلاب حساسیت نشان نمی‌دهیم. رژیم شاه نیز از همین جا ضربه خورد. انقلابها از همین جا به نابودی کشیده می‌شوند. بی‌توجهی به عدالت، دهن کجی به عدالت، دست انتقام خدا را در پی دارد. رژیم شاه از همین جا سرنگون شد."


به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، ابوالقاسم سرحدی زاده که خود از مبارزان سیاسی در رژیم گذشته است، طی گفتگویی با این روزنامه می گوید: شاید شنیدن صدای یک انقلاب برای هیچ کس دل‌نشین‌تر از یک زندانی نباشد. زندانی‌ای که بخصوص سالیان سال در انتظار شنیدن صدای انقلاب بوده، وقتی صدای انقلاب را می‌شنود خیلی برایش جالب است.


او با اظهار تاسف از اینکه انقلاب فرزندان خود را بخورد، ادامه می دهد: یکی از آفت‌های انقلاب ما همان ضرب‌المثل مشهور انقلاب فرزندان خود را می‌خورد بود. ما هیچ گاه فکر نمی‌کردیم انقلابی که زیر سایه قرآن انجام گیرد دچار چنین آفتی بشود و فرزندان خودش را بخورد. ما می‌باید خود را و انقلاب را نسبت به این آفت مصون می‌کردیم. شما ملاحظه می‌کنید در شرایط حاضر بسیاری از انقلابیون و استخوان خرد کرده‌ها را تحت عناوین مختلف و مبتذل از صحنه دور می‌کنند و انواع و اقسام انگها را به آنها می‌زنند.


این وزیر اسبق، در پاسخ به اینکه "بعد از ۳۳ سال از پیروزی انقلاب چه آفاتی می‌تواند آنرا به طور جدی تهدید کند"، گفت: "من فکر می‌کنم ما می‌توانستیم از پیروزی انقلاب اسلامی عبرت‌های زیادی بیاموزیم. انقلاب یک امر روزمره نیست. امری نیست که مکرر اتفاق بیفتد. به ندرت اتفاق می‌افتد. شما اگر بخواهید انقلابهای جهان را بشمارید فکر نمی‌کنم از انگشتان دست فراتر برود. انقلاب یک امر نادر است. یک ملتی را یک صدا کردن و خواستار یک هدف مقدس کردن، امر نادری است. به این لحاظ من فکر می‌کنم ملت ایران دارای امتیاز ویژه‌ای در تاریخ انقلابهای جهان است. ایرانیان در یک قرن دو انقلاب بپا کرده‌اند. انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی به رهبری امام . یکی از آفت‌های انقلاب ما همان ضرب‌المثل مشهور انقلاب فرزندان خود را می‌خورد بود. ما هیچ گاه فکر نمی‌کردیم انقلابی که زیر سایه قرآن انجام گیرد دچار چنین آفتی بشود و فرزندان خودش را بخورد. ما می‌باید خود را و انقلاب را نسبت به این آفت مصون می‌کردیم. شما ملاحظه می‌کنید در شرایط حاضر بسیاری از انقلابیون و استخوان خرد کرده‌ها را تحت عناوین مختلف و مبتذل از صحنه دور می‌کنند و انواع و اقسام انگها را به آنها می‌زنند. این آفت بزرگی بود که ما می‌بایست خودمان را مصون می‌داشتیم. تلخی قضیه در این است که ما زیر سایه قرآن انقلاب کردیم و با این حال، دچار این آفت شدیم. اگر انقلاب ما یک انقلاب غیر مذهبی و مارکسیستی و چیزی غیر از اسلام بود جای تعجب نداشت. انقلاب اسلامی پرچم مولا علی را در دست دارد، پرچم سیدالشهداءرا در دست دارد، این آفت برای این انقلاب جای تأسف دارد."


سرحدی زاده پیرامون وضعیت حاکم بر کشور گفت: "ما در قوه قضائیه مشکلات فراوانی داریم. ما نسبت به انحرافات انقلاب حساسیت نشان نمی‌دهیم. رژیم شاه هم از همین جا ضربه خورد. انقلابها از همین جا به نابودی کشیده می‌شوند. بی‌توجهی به عدالت، دهن کجی به عدالت، دست انتقام خدا را در پی دارد. رژیم شاه از همین جا سرنگون شد. "

آریا آرام نژاد مجددا با دستبند و پابند به دادگاه آورده شد

Posted: 02 Feb 2012 04:22 AM PST

جـــرس: به گزارش منابع خبری، آریا آرام نژاد، هنرمند و فعال جنبش سبز، برای پرونده دوم خود، مجددا با دستبند و پابند به دادگاه آورده شد.


به گزارش کلمه، جلسه دفاعیه این هنرمند سبز بعلت اینکه وی در جریان موارد اتهامی اش نبود به جلسه دیگری موکول شد.


بر اساس این گزارش، آهنگهای صد سال دیگه، دلتنگی ، برای لمس آزادی و ترانه تلخ از جمله موارد اتهامی جدید این هنرمند جوان است. این آهنگ ها در مورد جنبش سبز است. دیدار با سید محمد خاتمی و مادر سهراب اعرابی هم یکی دیگر از موارد اتهامی آریا آرام نژاد است.


بر اساس این گزارش، آریا به رغم برخورداری از حق مرخصی و آزادی مشروط همچنان در بند سارقان زندان متی کلا به سر می برد.


آریا در بخشی از دفاعیه خود یاد آور شده است که"تجربه اخیر پنجاه و دو روزه زندان بعد از ۳۵ روز سخت انفرادی و حضور در بند سارقین برای من جریانِ گذاری را رقم زد ، گذار از واقعه به متن جامعه، حالا برای من نجات یک زندانی وتغییر مسیر او ،تغییر و بهبود مسیر جامعه است.خوب میدانم که سرنوشت همه ما به هم همبسته و وابسته است ."


گفتنی است، آبان ماه جاری، پنج مامور اداره اطلاعات استان مازندران با ورود به منزل این هنرمند جوان هوادار جنبش سبز در بابل، او را بازداشت کردند. این در حالی است که او در همین روز  برای پیگیری پرونده خود در مرحله تجدیدنظر، به شهر ساری و دادگاه استان مازندران مراجعه کرده و در زمان هجوم ماموران، تازه از ساری برگشته بود.


دستگیری این فعال جنبش سبز با ضرب و شتم همراه بوده و ماموران در داخل منزل به آقای آرام نژاد دستبند زده اند. آنها همچنین ضمن تفتیش منزل، بخشی از دست نوشته های آریا و مدارک کاری و همچنین کامپیوتر شخصی او را نیز توقیف کرده و با خود برده‌اند.


آریا آرام نژاد دو ماه پیش، از بند انفرادی بازداشتگاه شهید کچوئی اداره اطلاعات ساری به بند انفرادی زندان متی کلای شهرستان بابل منتقل شد. با توجه به شرایط زندان و وضعیت آریا خانواده وی از سلامتش ابراز نگرانی می کنند.


آریا آرام نژاد، هنرمند جوان و آهنگ‌ساز نام‌آشنای هوادار جنبش سبز است که پس از عاشورای ۱۳۸۸ ترانه‌ای با عنوان «علی برخیز» منتشر کرد. او چندی بعد، در پی استقبال قابل توجه از این اثرش در فضای مجازی، در ۲۶ بهمن ماه ۱۳۸۸ توسط اداره اطلاعات بابل به اتهام اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شد.


او پس از گذراندن ۳۵ روز انفرادی و زندان که تمام این مدت را در بند انفرادی زندانهای متی‌کلا شهرستان بابل و بازداشتگاه اداره اطلاعات شهرستان ساری سپری کرده بود، به قید وثیقه آزاد و در دادگاه انقلاب شهرستان بابل به نه ماه حبس تعزیری محکوم شد.


انتقاد مسجدجامعی از وضعیت فعلی فرهنگی کشور

Posted: 02 Feb 2012 04:12 AM PST

جـــرس: وزیر ارشاد دولت اصلاحات با انتقاد از وضعیت فعلی فرهنگی کشور می گوید: "در حال حاضر سینما وضع خیلی بدی دارد، و دچار سردرگمی و نابسامانی است و این حسی است که فرهنگ ابزار چیز دیگری می‌شود و تحت‌الشعاع مسائل دیگر قرار می‌گیرد."


احمد مسجد جامعی تاکید می کند: "در حال حاضر همه آنچه در گذشته انجام شده است که ما روی آن نام «دستاورد» می‌گذاریم در این ۳۰ سال همیشه با خسارت همراه بوده است و در این حوزه هم به همین صورت است؛ برخی از کسان اهل فن و خبرنگارانی که در این حوزه هستند از این روال و روند ناراضی هستند."


به گزارش ماهنامه «صنعت و توسعه»، احمد مسجد جامعی طی گفتگویی پیرامون وضعیت فرهنگی حاکم در کشور می گوید: این دوره ۳۰ ساله خیلی دوره پرفراز و فرودی است چون یک بخش شرایط قبل از انقلاب است، شرایط بعد از انقلاب به دلایل مختلف از جمله عدم آشنایی مدیران جدید به فرهنگ و هنر یک بدبینی عمیقی نسبت به این قضیه وجود داشت و شما اگر برنامه‌های دولت را بعد از انقلاب ببینید، مشاهده می‌کنید که اعتبارات این حوزه را به شدت کاهش دادند. اصلا یک مدت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بستند، مثلا فکر می‌کردند هنر یک مساله مزاحمی است و باید با آن فقط مدارا کرد."


عضو شورای شهر تهران می گوید: "البته هنوز هم کم و بیش این نگاه وجود دارد ولی آن زمان یک نگاه غالبی بود. خیلی بحث‌های سنگینی در بین افراد تاثیرگذار انجام شد، مثلا موسیقی می‌خواهیم یا نمی‌خواهیم، این ابزارها را باید شکست یا نگه داشت. اگر احتمال این را می‌دادند یا یقین داشتند که جز در طریق اشاعه کار منکر نمی‌تواند کاربرد داشته باشد قطعا از بین می‌بردند. مثلا مشروب الکلی را باید دور بریزند، و کار دیگری نمی‌شود با آن کرد. بحث این بود که ما موسیقی داریم در نظام جدید خودمان که موسیقی ای که حلال باشد. اگر موسیقی حلال نداریم این ساز و ابزار را باید دور ریخت. در آن زمان این مسائل شدید بود مثلا تالار رودکی که بنیانش برای موسیقی بود اعتبارات و برنامه‌هایی داشت ولی اینها همگی تعطیل شد. حتی به اسم رودکی هم رحم نکردند که شاعر بزرگ ایران بود. او جزو کسانی است که خیلی از اشعار باقی مانده‌اش راجع به حضرت زهرا و ائمه است."


مسجد جامعی پیرامون سینما نیز می گوید: "همین وضعیت نسبت به سینما هم بود، مساله این بود که ما سینما می‌خواهیم یا نمی‌خواهیم. در اینجا امام خیلی نقش مهمی ایفا کرد، ایشان آنجایی که گفت ما با سینما مخالف نیستیم همان اوایل هم گفتند یک کار مهم دیگری که ایشان انجام دادند این بود که مصداق هم تعیین کردند؛ گفتند فیلم گاو خوب است، خب این فیلم گاو توسط یکسری هنرمندان قبل از انقلاب تهیه شده بود، پس یک معنای مشترک هم در آن بود که این نیست که هر چه قبل از انقلاب تولید شده بود، بد باشد یا هنرمندانش نتوانند کار خوب تولید کنند. به نظرم این چند موضعی که ایشان گرفتند به این قضیه کمک کرد. مثلا سریالی ساختند به اسم پاییز صحرا که خیلی درباره‌اش بحث شد. در خطبه‌های نماز جمعه که ایشان اعلام نظر کردند که سریال خودش بد نیست، شاید در ساختش خلافی شده باشد، بعد تصمیم گرفتند که بخش گریم زن و مردم را جدا کنند، اینها خیلی مهم بود...
از نظر من در حال حاضر سینما وضع خیلی بدی دارد، و دچار سردرگمی و نابسامانی است و این حسی است که فرهنگ ابزار چیز دیگری می‌شود و تحت‌الشعاع مسائل دیگر قرار می‌گیرد. اطلاعات من در دوره‌های قبل جامع و کامل بود ولی در این دوره بیشتر اطلاعاتم با واسطه است."


مسجد جامعی تاکید می کند: "نمی‌شود برای فکر حد و مرزی قائل شد. من فکر می‌کنم این جریان به زیرزمینی شدن فرهنگ کمک کند و باعث شود نتوان مدیریت خوبی روی این جریان داشت. همینطور که در حال حاضر هم کم نیستند تئاترها، کنسرت‌ها‌ و فیلم‌هایی که زیرزمینی تولید می‌شوند و به نظر من این اتفاق خیلی بد است، خیلی راحت می‌توانیم با گفت‌و‌گو و بحث و تصمیمات از این اتفاق جلوگیری کنیم. این بحث‌ها و لجبازی‌ها به نفع هیچ‌کس نیست."


پورمحمدی: بی تردید فتنه امسال و سال آینده از فتنه سال‌های قبل بدتر است

Posted: 02 Feb 2012 03:19 AM PST

جـــرس: رئیس سازمان بازرسی کل کشور می گوید "فتنه امسال و سال آینده از فتنه سال‌های قبل بدتر است و نباید در این زمینه تردید کرد، چون ما در جایگاه مهمی قرار گرفتیم و الان نقشه جهانی در حال ترسیم شدن است."


این فعال اصولگرا همچنین تاکید کرد ما نیاز به ساخت بمب اتم نداریم و به دنبال ساخت آن نیستیم اما توانایی‌های لازم را کسب می‌کنیم.


به گزارش مهر، مصطفی پورمحمدی شامگاه چهارشنبه در گردهمایی جبهه پیروان خط امام و رهبری و مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم گفت: "خدا در سرنوشت ملت ما جهاد و مبارزه طولانی نوشته و هر سال که از فتنه‌ها می‌گذرد می‌گوئیم این عقبه را رد کردیم و ممکن است دیگر از این مسائل به وجود نیاید ولی سال دیگر که می‌آید می‌بینیم که داستان آن فرق کرده و شرایط سخت‌تر و جدی‌تر شده است."


پورمحمدی با اشاره به بیان اینکه رهبری گفته است «ما در پیچ بزرگی هستیم و یک پیچ بزرگ نیز پیش رو داریم که خیلی فراتر از مرزهای کشور بوده و در منطقه و جهان اسلام در حال رخ دادن است.»، گفت: "باید این حوادث مهم را مغتنم بدانیم."


وزیر کشور دولت نهم افزود: "اگر چشم انداز و دورنمای مشکلات را از حالا رصد کنیم و بدانیم که نزدیک قله بزرگی می‌شویم و داریم به سمت آن می‌رویم و خیلی پیشروی کرده‌ایم و در حال پشت سر گذاشتن گردنه‌های خطرناک هستیم، یعنی اگر چنین چشم‌اندازی را خوب تصور کنیم، حالا که به سراشیبی می‌رویم گرسنگی و تشنگی و خستگی به ما فشار نمی‌آورد."


پورمحمدی از تلاش غرب برای اعمال فشارهای بیشتر بر جمهوری اسلامی خبر داد و گفت: "سال آینده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار می‌شود و اوباما از همین الان به دنبال برنده شدن در این رقابت انتخاباتی است. به تازگی اوباما گزارش سالانه خود را به کنگره این کشور ارائه کرد که بخشی از آن مربوط به مباحث خارجی می‌شود و رئیس جمهور آمریکا جمهوری اسلامی را دشمن ملت آمریکا می‌داند و این گونه می‌گوید که من با دشمن شما با سخت‌ترین تدابیر برخورد می‌کنم."


رئیس سازمان بازرسی کل کشور تاکید کرد: پس ایران به جایگاهی رسیده که دولت آمریکا در گزارش به ملت خودش، موضوع ایران را مشکل بزرگ آمریکا قلمداد می‌کند و این نشان می‌دهد که ایران قدرت تاثیرگذاری زیادی دارد.


پورمحمدی ادامه داد: اتحادیه اروپا نیز توان ایران را برای خودش یک مشکل اساسی قلمداد کرده و به اصطلاح یک تصمیم مهم می‌گیرند که نفت ایران را تحریم کند. یعنی آنقدر جایگاه ملت ایران تعیین کننده شد که اتحادیه اروپا در اولین سیاست‌های کاری خودش تلاش می‌کند ملت ایران را تحریم کند.


وی با بیان اینکه دنیا با مشکلات زیادی مواجه است و پیچیدگی‌های کشورهای غربی و اروپایی خیلی زیاد است، تاکید کرد: این سنت الهی است که ملت ایران می‌تواند امروز ادعا کند که چهار دهه در مسیر رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی با وجود تهدیدها و تحریم‌ها ایستادگی کرده است.


پورمحمدی همچنین افزود: هیئت‌های آمریکایی تلاش‌های زیادی انجام دادند که روابط مصر با ایران برقرار نشود ولی در مصر انتخابات برگزار می‌شود و رئیس مجلس آزاد این کشور یک سال پس از فروپاشی طاغوت مصر در اولین سخنرانی خود با ملت ایران صحبت می‌کند که ارتباط خوبی با ایران خواهند داشت.

پور محمدی تاکید کرد: رهبری فرموده که ما پیچ بزرگ تاریخی را پیش رو داریم از این رو باید بدانیم در سالهای آینده نقش بزرگ تاریخی را در عرصه بین‌المللی ایفا می‌کنیم و همه باید به فکر این جایگاه باشیم تا تحولات جهانی را رصد کنیم.


وی با بیان اینکه اکنون که در این جایگاه قرار گرفتیم دشمن دست از سر ما بر نمی‌دارد، تاکید کرد: اسرائیلی‌ها دست روی دست نمی‌گذارند که موجودیت آنها به خطر بیفتد یا آمریکایی‌ها بیکار ننشسته‌اند که منافع آنها در منطقه از بین برود.


به ادعای پورمحمدی،"فتنه امسال و سال آینده از فتنه سال‌های قبل بدتر است و نباید در این زمینه تردید کرد، چون ما در جایگاه مهمی قرار گرفتیم و الان نقشه جهانی در حال ترسیم شدن است."


موضوع سوریه برای تضعیف ایران است
وی گفت: نظام سلطه برای اینکه جلوی قدرت تاثیرگذاری جمهوری اسلامی را بگیرد، در سوریه پادگان‌های آموزشی به راه انداخته‌اند، به کشتار مردم این کشور روی آورده‌اند تا کشوری که سیاست‌های جمهوری اسلامی را تعقیب می‌کند را تضعیف کنند.


وی تصریح کرد: اتحادیه عرب برای بررسی وضعیت سوریه نمایندگانی به این کشور اعزام می‌کند و در گزارش اولیه این نمایندگان به ضعف دولت سوریه اشاره شده است اما از آن طرف نیروهای مقابل حکومت سوریه را افرادی سفاک و بی‌رحم توصیف می‌کند. تا جایی که اتحادیه عرب ماموریت نمایندگان را لغو می‌کند.


رئیس سازمان بازرسی کل کشور اضافه کرد: اگر بگویند دولت سوریه در قبال مردمش خوب عمل نکرده است سیاست جمهوری اسلامی این است که به روند اصلاح این وضعیت کمک کند و ما اجازه نمی‌دهیم دولت‌های دیگر به خاطر مطامع خودشان ملت و دولت سوریه را تحت فشار قرار دهند، به خاطر اینکه سوریه تنها کشور عربی است که جلوی ترک تازی اسرائیل را گرفته و در خط مقدم استقامت حرکت کرده است.


ثبات خوبی در کشور وجود دارد
رئیس سازمان بازرسی کل کشور با بیان اینکه در شرایط داخلی جمهوری اسلامی از ثبات، ظرفیت، توانایی، اهرم‌ها و شبکه مدیریت انسانی خوبی برخوردار هستیم اظهار داشت: ظرفیت زیادی در کشور داریم که باید به آنها دقت شود.


وی افزود: به ما گفتند ما همه درها را به روی شما می‌بندیم تا شما قدرت نداشته باشید که رشد کنید ولی ایران به 20 درصد غنی‌سازی در بحث هسته‌ای رسید و از نظر رتبه‌ای هم سه پله ارتقا یافته است.


رئیس سازمان بازرسی کل کشور اظهار داشت: آنها معتقدند که ایران امروز توان غنی سازی کامل را پیدا کرده و موشک‌های دوربرد با سوخت جامد را تولید کرده که به راحتی می‌تواند قاره‌ها را بپیماید.


پورمحمدی تصریح کرد: به اعتقاد آنها ایران قدرت ساخت بمب اتمی را هم دارد، از این نظر باید ایران قدرتمند را بپذیرند. آنها از داشتن بمب هسته‌ای نمی‌ترسند بلکه از این می‌ترسند که نکند ایران بمب هسته‌ای داشته باشد ولی از آن استفاده نکند و در دنیا به کشوری قدرتمند و با تمدن بالا تبدیل شود.


وی با بیان اینکه ما نیاز به ساخت بمب اتم نداریم و به دنبال ساخت آن نیستیم اما توانایی‌های لازم را کسب می‌کنیم، اظهار داشت: آنها ما را محدود کردند ولی به نتیجه نرسیدند از این رو شنیع‌ترین رفتار را مرتکب می‌شود و اینقدر به وقاحت رسیدند که از اینکه دانشمندان هسته‌ای ما را ترور می‌کنند شرم نمی‌کنند.


وی ادامه داد: باید کسانی را به مجلس بفرستیم که جسارت تصمیم‌گیری داشته باشند، تطمیع نشوند و اگر تهدیدشان کردند جا نزنند.

ابراز نگرانی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از وضعیت روزنامه نگاران بازداشتی در ایران

Posted: 02 Feb 2012 03:17 AM PST

جـــرس: در پی ادامه بازداشت روزنامه نگاران در ایران و موج جدید دستگیری وب نگاران و فعالان مطبوعاتی و همچنین صدور احکام اعدام برای چند تن از وب نگاران، مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا با انتشار بيانيه ای نسبت به موج تازه بازداشت روزنامه نگاران و وبلاگ نويسان در ايران ابراز نگرانی کرد.


به گزارش رادیو فردا، کاترین اشتون همچنين خواستار لغو حکم اعدام «سه بلاگر» ايرانی شده است.


کاترين اشتون در بيانيه خود تصريح کرده است: "من به شدت در خصوص آزار و اذيت فزاينده روزنامه نگاران و وبلاگ نويسان در ايران نگرانم . آزادی بيان يکی از حقوق اساسی در منشور جهانی حقوق بشر است که ايران آزادانه آن را امضا کرده که به اين حق احترام گذاشته و آن را رعايت کند."


در ادامه بيانيه خانم اشتون آمده است: "گزارش ها حاکی است که طی چند هفته های گذشته نيروهای امنيتی ايران شماری از روزنامه نگاران از جمله سهام بورقانی، پرستو دوکوهکی، سعيد مدنی، فرشاد قربان پور، احسان هوشمند، شهرام منوچهری، مرضيه رسولی، آرش صادقی و محمد سليمانی نيا را بازداشت کرده اند. من از مقام های جمهوری اسلامی می خواهم که اين روزنامه نگاران را آزاد کرده و حق ابراز بيان آزادانه آنها را تضمين کنند."


کاترين اشتون در ادامه گفته است: "من به همان اندازه در مورد ادامه دخالت و سانسور (توسط دولت) در اينترنت نگران هستم. ايران فراتر از فيلترينگ دسترسی و محتوا رفته است : سعيد ملک پور، احمدرضا هاشم پور و وحيد اصغری، سه وبلاگ نويس و همچنين مهدی عليزاده فخرآباد، توسعه دهنده وب اخيرا به اتهام "افساد فی الارض" و "محاربه" (دشمنی با خدا) به اعدام محکوم شده اند."


وی اضافه کرده است: "سازمان های جامعه مدنی نگرانی های جدی در خصوص عادلانه بودن، شفافيت و سرعت دادرسی دادگاه اين افراد مطرح کرده اند. اتحاديه اروپا دارای يک موضع جدی و اصولی در برابر مجازات اعدام است. من بارديگر در خواست خودم را برای بازبينی اين احکام تکرار می کنم: اجرای تمام احکام صادره را متوقف کنيد."


طی روزهای اخیر، همچنین سازمان عفو بين الملل نیز در بيانيه ای از موج تازه بازداشت روزنامه نگاران در آستانه انتخابات مجلس نهم و در راستای ايجاد محدوديت برای آزادی بيان ابراز نگرانی کرده و از مقامات جمهوری اسلامی خواسته بود تا کليه بازداشت شدگان طی چند هفته اخير را آزاد کند، مگر کسانی که با اتهامات موجه کيفری در بازداشت هستند که آنها نيز می بايست براساس استاندارد های بين المللی محاکمه شوند.