جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


حضور پر شمار نیروها در میدان ولیعصر

Posted: 15 Jun 2011 07:39 AM PDT

مصباح یزدی: خیال نكنیم ما كه چند سالی است عمامه به سر داریم، خطر از ما رفع شده است

Posted: 15 Jun 2011 05:48 AM PDT

جــرس: مصباح یزدی با اشاره به حوادثی كه بعد از انقلاب در كشور رخ داد، حوادث سال ٨٨ به بعد را "طرح های بسیار پیچیده‌ و غامضی" ذکر کرد "كه سر در آوردن از آن كار هر كس نیست."


رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی موسوم به امام خمینی در قم، در جمع طلاب زنِ موسسه «جامعه الزهرا« سخنانی را در خصوص جایگاه ولایت فقیه در نظام و همچنین بررسی سابقه و تاریخچه بهائیت در كشور و چرایی انحراف و گمراهی برخی افراد در طول تاریخ ارائه كرد.


به گزارش رسا، با بیان اینکه "ما در زمانی زندگی می‌كنیم كه از ویژگی‌های خاصی برخوردار است و با هیچ عصر و دورانی قابل قیاس نیست"، اظهار عقیده کرد "از صدر اسلام تاكنون شرایط اجتماعی در هیچ بخشی از عالم اسلام برای تشكیل چنین حكومتی فراهم نشده است، در كنار این نعمت‌ها و بركات شرایط دیگری هم برای لغزش‌ها، اشتباهات و انحرافات فراهم شده كه در تاریخ كم‌نظیر است."


وی با بیان اینكه امروز عوامل فساد در همه جای دنیا به وفور یافت می‌شود و در دسترس همه قرار دارد، ابراز داشت: در هیچ مقطعی نیز این گونه نبوده است، اكنون ابزارهایی مانند تلویزیون و سایر رسانه‌ها در اختیار عموم مردم و حتی كودكان قرار دارد و حتی تلفن همراه می‌تواند وسوسه‌های شیطانی فراوانی را ایجاد كند.


این عضو مجلس خبرگان در ادامه به حوادث بعد از انقلاب اسلامی اشاره و تصریح كرد: حوادثی كه بعد از انقلاب اسلامی در كشور ما رخ داد به ویژه حوادث سال ٨٨ به بعد بسیار طرح‌های پیچیده‌ و غامضی است كه سر در آوردن از آن كار هر كس نیست.


جبهه تمام عیاری علیه اسلام و مذهب اهل بیت تشكیل شده است

عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینكه امروز جبهه و جنگ تمام عیار علیه اسلام و مذهب تشیع تشكیل شده است كه از ابزارها و شگردهای مختلف از جمله ابزارهای داخلی در اقشار مختلف استفاده می كند، ابراز داشت: جنگ هشت ساله در تاریخ كشور بی نظیر و بلكه در تاریج جهان هم كم ‌نظیر بود. در جنگ تحمیلی ابرقدرت‌های شرق و غرب جهان در مقابل یك كشور نوپا و نوخاسته قرار داشتند.


وی ادامه داد: همان گونه كه جنگ تحمیلی سخت ترین جنگی بود كه ما سراغ داریم، جنگ فرهنگی هم كه علیه ما از همان آغاز انقلاب اسلامی برپا شد جنگی همه جانبه و سخت بود و هر روز هم شدیدتر می شود و شیوه های گوناگون در آن بكار گرفته می شود و از همه ابزارهای روانی، جنگ نرم و رادیو و تلویزیون و سایر رسانه ها هم استفاده می شود و به معنای واقعی كلمه یك جنگ بی سابقه و بی نظیر در عالم به شمار می آید.

مصباح‌یزدی با بیان اینكه هیچ وقت برای هیچ قدرتی این قدر ابزار فراهم نبوده است، تصریح كرد: امروز صدها تلویزیون در دنیا به زبان های مختلف روزانه درصدد تخریب مبانی فكری و اعتقادی هستند و ما هم غیر مستقیم كم و بیش شاهد تاثیر اینها در نسل جوان هستیم و بخشی از جامعه تحت تاثیر شبهه افكنی و تردید افكنی اینها قرار می گیرند.

وی ابراز داشت: حتی سفر معنوی حج وسیله‌ای شده برای اینكه جوانان ما تحت تاثیر این افكار انحرافی قرار گیرند و حتی اتفاق افتاده به دلیل شبهه افكنی علیه شیعه در مراسم حج، جوانانی دچار شك و شبهه شده اند و عقایدشان متزلزل گشته است.

رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی گفت: امروز برخورد با افكار انحرافی كه طیف‌های مختلفی را تشكیل می‌دهد و هر كدام نیز مراتب متعددی دارد، وجود چنین شرایطی ایجاب می‌كند كه عواملی در مقابل آن ایفای نقش و وظیفه كنند و در جهت تقویت عقاید دینی و مبانی دینی جامعه بكوشند.


مصباح‌یزدی با بیان اینكه متاسفانه ما در این راستا با كمبودهای بسیار مواجه هستیم، خاطرنشان كرد: ما حتی برای تامین نیازهای داخل كشور بعد از گذشت سی سال از انقلاب با كمبودهای چشمگیر و گسترده مواجه هستیم تا چه رسد به سایر كشورها و بلاد اسلامی.

وی با اشاره به اهمیت مساله ولایت فقیه و حكومت اسلامی تصریح كرد: گاهی در این هزار و چهارصدسال شرایطی پیش آمده كه در منطقه محدودی توجهی اندك به دین و لزوم اجرای احكام اسلامی پیدا شده است.


این روحانی محافظه کار ادامه داد: در زمان قاجاریه نیز به دلیل امور سیاسی سعی كردند توجه مراجع را جلب كنند و برای حكومت خود اجازه بگیرند، اما همان زمان ها نیز عملا چندان بهایی داده نمی شد، چون قدرت دست آنها بود و هركاری دلشان می خواست می كردند.


مصباح یزدی اضافه كرد: اما اینكه رسما فقیهی در راس قدرت قرار گیرد كه همه قوا زیر نظر او باشند و نفوذ كلمه او در تمام مردم اعجاب انگیز است این چیزی است كه در تاریخ سابقه ندارد و نعمت عظمی است كه خدا به ما عنایت كرده و بزرگ‌ترین خاری است كه در چشم دشمنان اسلام رفته است. چون همه می‌دانند برای مبارزه با یك ملت‌ بهترین راه ایجاد اختلاف است.


عضو مجلس خبرگان مدعی شد "دشمنان و مخالفان نظام هم به طرق مختلف صدها بار نسبت به این مساله اعتراف كرده اند و حتی برخی از غربی ها تصریح كرده اند كه قدرتمندترین رهبر جهان، ولی فقیه جمهوری اسلامی است."


برخی از افراد كه باید حامی ولایت باشند در حكم مخرب هستند
مصباح همچنین بیان داشت: موفقیت ها و دستاوردهای بی شماری كه نظام اسلامی ایران در عرصه های مختلف به دست آورده به بركت چنین چتر الهی است كه بر مملكت سایه انداخته است.


وی افزود: روز به روز نیز بغض و عداوت دشمنان نسبت به این نقطه بیشتر می شود، چون آنچه مانع از فروپاشی و جنگ های داخلی و تفرقه می شود مساله ولایت فقیه است.


مصباح یزدی اظهارعقیده کرد: متاسفانه بعد از گذشت بیش از سی سال از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز هم این مساله آنطور كه باید و شاید جایگاه خود را در برخی از اقشار پیدا نكرده است و هزار افسوس برخی از كسانی كه اولی هستند كه با تمام وجود مدافع ولایت باشند، بعضی هایشان حكم مخرب را دارند.


وی افزود "اگر باور كنیم بقای اسلام و نظام اسلامی در این كشور منوط به بقای ولایت فقیه است، واجب ترین واجبات بر ما حراست از این اصل خواهد بود چون بقای نظام وابسته به بقای ولایت فقیه است."


مصباح مدعی شد "كسی كه با استفاده از موقعیتی كه در اختیارش است شبهه ای را مطرح كند، این باعث تزلزل افكار در بخش عظیمی از جامعه و مردم می شود و چه بسا اگر مواجهه و مقابله صریح با آن نشود ممكن است فتنه عظیمی را ایجاد كند."


بررسی و تحلیل تاریخچه شكل گیری بابیت و بهائیت در ایران
مصباح‌یزدی بخش دیگری از سخنان خود را به بررسی تاریخچه بابیت و بهائیت اختصاص داد و بیان داشت: چگونه می شود در این مدت صد و چند سال این همه خونریزی‌ شد، چه مفاسدی در در دربار شاه شد و الان چه میزان در جهت تضعیف دین و عقیده مردم و نفوذ در مراكز صنعتی، سیاسی و تجاری مفاسدی را به وجود آورده ‌است.


عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به تاریخچه تشكیل مذهب بهائیت در ایران گفت: مذهب بهائیت از اینجا پیدا شد كه یك فرد در مازندران پا را فراتر گذاشت و گفت من به مقامی رسیده ام كه مظهر الهی و بهاءالله هستم.

وی افزود: آنچه برای من و شما قابل توجه و تامل است، این است كه چند نفر از علمای زمان به آقای علی محمد باب ایمان آوردند و كتاب در تایید او نوشتند و در مازندران در بابل طرفدار این آقا كه كتاب نوشته بود آن قدر پیش رفت كه با مسلمانان جنگ برپا كردند و به زور اسلحه روستاهایی را تصرف كرد و بعد از مدتی نیز این فتنه خاموش شد.

عضو مجلس خبرگان در همین زمینه خاطرنشان كرد: آدمیزاد چقدر ضعیف است كه كسی كه نان امام زمان را خورده و بزرگ شده است كارش به جایی می رسد كه كتاب در ترویج این شخص می نویسد و عقاید او را ترویج می كند.


خطر انحراف و گمراهی برای همه وجود دارد
مصباح یزدی اظهار داشت: اینهایی كه این گونه شدند نه چهار چشم داشتند و نه دوتا شاخ، اما آرام آرام در اثر ارتباطی كه داشتند كارشان به اینجا رسید؛ اصل این انحرافات از گناه شروع می شود یك گناه كه اینها به آن اهمیت نمی دادند كارشان را به جایی رساند كه آرام آرام ارتباط شان با اهل آن گناه توسعه پیدا كرد و ملحق به آن مذهب شدند و البته وسایلی مثل فقر نیز در این مساله دخیل است.


وی گفت: خیال نكنیم ما كه چند سالی است عمامه به سر داریم، خطر از ما رفع شده است، این خطرات تا لب گور برای همه انسان‌ها زن و مرد و پیر و جوان وجود دارد و اگر به فكر اصلاح نباشیم و از گناهان به ویژه گناهان دنباله دار اجتناب نكنیم كارمان دیر یا زود به فساد كشیده می شود.


مراسم ترحیم شهید صابر؛ پنجشنبه ساعت سه مسجد اعظم قلهک

Posted: 15 Jun 2011 06:37 AM PDT

جرس: مراسم ترحیم هدی صابر پنجشنبه، در مسجد اعظم قلهک از ساعت سه تا پنج بعد از ظهر برگزار می شود.


به گزارش جرس، بدنبال شهادت مظلومانه هدی صابر در پی اعتصاب غذا و عدم ارایه خدمات پزشکی، مجلس ختمی برای گرامیداشت آن شهید در مسجد اعظم قلهک در خیابان دولت برگزار می شود. 


جنبش مسلمانان مبارز با عرض تسلیت به خانواده شهید رضا هدی صابر مردم آگاه و مبارز را به حضور گسترده در مراسم گرامی داشت عزیز از دست رفته مان که روز پنجشنبه (بیست وششم خرداد) در مسجد اعظم قلهک از ساعت سه الی پنج برگزار می گردد دعوت می کند.

در همین
جبهه مشارکت ایران اسلامی با تسلیت شهادت هدی صابر این اسوه ایمان و صبر و پایداری به خانواده رنج و داغ دیده اش، و بازماندگان و همفکران او در قالب نیروهای ملی مذهبی و مردم آزادیخواه و سبز ایران ، خود را در سوگ این عزیز پرواز کرده شریک و عزادار می داند و از همگان می خواهد در مقام پاسداشت از آزادی و عدالت ، که صابرهمه عمرش را ذیل ایندو آرمان سپری و فداکرد ، در مجالس و مراسم گرامیداشت او شرکت فعال و گسترده نمایند .

طی چند روز گذشته، سازمانها، احزاب و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی با صدور بیانیه هایی شهادت این فعال سیاسی و دین پژوه را تسلیت گفته اند. 

مراسم تشییع و خاکسپاری این فعال ملی مذهبی در فضایی کاملا امنیتی برگزار شد. 

بر اساس شهادت شصت و چهار هم بندی هدی صابر وی پس از انتقال به بهداری اوین مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. 

آنها شهادت داده اند که وی در هشتمین روز از اعتصاب غذای خود که در اعتراض به شهادت هاله سحابی انجام شده بود، ساعتها از درد به خود می پیچید. 

دادستان کل کشور و دادستان تهران نسبت به ابهامات این پرونده اعتراف کرده اند. اما تاکنون گزارشی از سوی اداره امور زندانها ارایه نشده است.

رییس بهداری اوین ادعا کرده بود که همه خدمات پزشکی به موقع ارایه شده و شهید صابر در اعتصاب غذا نبوده است. این در حالی است که هم بندان او به اعتصاب غذای او شهادت داده اند. 

همسر این شهید مظلوم از مجامع و نهادهای بین المللی درخواست کرده است که علت اصلی مرگ این فعال ملی مذهبی را بررسی کنند.






 

واکنش رسایی به توقیف نشریه اش: خاتمی را خلع لباس کنید

Posted: 15 Jun 2011 06:21 AM PDT

 جرس: حمید رسایی مدیر مسئول هفته نامه توقیف شده 9 دی در یادداشتی با عنوان "خواص مردود و جریان انحرافی پیوندتان مبارك " در سایت شخصی خود با انتقاد از توقیف نشریه خود نوشت:  محمد خاتمی به دلیل خیانت هایش در سال های اصلاحات و همچنین نقش جدی ای كه در كودتای انقلاب مخملی سال 88 داشت،‌ اساسا باید خلع لباس شود و نهادهای ذی ربط باید پاسخگوی تعلل خود در این باره باشند.



این اصولگرای حامی پیشین احمدی نژاد که همواره از تعطیلی نشریات مستقل دفاع می کرد، در وبنوشته خود می افزاید: هیات نظارت بر مطبوعات مطابق آنچه از تركیب آن انتظار می رفت، در جلسه مورخ 23 خرداد 90 بدون هیچگونه سابقه تذكر شفاهی و كتبی، هفته نامه 9 دی را با استناد به دلایلی واهی توقیف كرد.


وی در خصوص توقیف نشریه اش می نویسد:  اعلام شده كه در یكی از شماره های 9 دی با چاپ كاریكاتوری به روحانیت اهانت شده كه منظور چاپ كاریكاتوری در شماره 17 هفته نامه 9 دی در باره محمد خاتمی و به مناسبت سالمرگ دوم خرداد است. این در حالی است كه اولا این كاریكاتور نقاشی خاتمی است و هیچگونه توهینی در آن صورت نگرفته. دوما روزنامه ایران در وی‍‍ژه نامه سال 88 خود این كاریكاتور را به چاپ رسانده بنابراین این روزنامه را هم باید توقیف كنند. سوما روزنامه شرق در سال های قبل عكسی از این كاریكانور را در صفحه اول خود در حالی كه كاریكاتوریست و خاتمی در كنار هم ایستاده و این كاریكاتور در دستشان بود به چاپ رسانده. البته اینجانب حمید رسایی اعلام می كنم كه محمد خاتمی به دلیل خیانت هایش در سال های اصلاحات و همچنین نقش جدی ای كه در كودتای انقلاب مخملی سال 88 داشت،‌ اساسا باید خلع لباس شود و نهادهای ذی ربط باید پاسخگوی تعلل خود در این باره باشند.


رسایی که بتازگی به منتقد جدی احمدی نژاد تبدیل شده می نویسد: جریان خواص مردود كه در فتنه سال 88 از چشم جامعه اصولگرایی افتاد و جریان انحرافی كه در حوادث اخیر وزارت اطلاعات از چشم جامعه سقوط كرد،‌ هفته نامه 9 دی را مزاحم خود می دیدند. بنابر این در تعطیلی این نشریه به توافق رسیدند و جالب این است كه هیات نظارت نیز در اختیار تركیبی از این دو جریان است. بویژه كه هفته نامه 9 دی در آخرین شماره خود در دو صفحه با عنوان "طراحی پروژه از دولت وحدت ملی تا انقلاب مخملی " به تحلیل حوادث پشت پرده و قبل از 22 خرداد 88 پرداخته و اعلام كرده بود تا پایان امسال در هر شماره به بازخوانی رفتار شخصیت های سیاسی در فتنه 88 خواهد پرداخت. جالب اینجاست كه كاریكاتور منتسب به خاتمی در شماره 17 درج شده كه تیتر یك آن چنین بود : "روسای سه قوه پاسخ دهند، چرا جهاد اقتصادی فراموش شد؟ " همچنین در صفحه اول، یادداشت محوری و كلیدی اینجانب با عنوان "كشمیری را دستگیر كنید حتی اگر رجایی اعتراض كند " درج شده بود. بدیهی است كه با تیتر ها صفحه اقتصادی 9 دی مساله می شود.


رسایی پیش از این نیز به هر مناسبتی به سیدمحمد خاتمی اهانت کرده بود. وی پیش از انتخابات مهندسی شده طی نطقی توهین آمیز وی را با "سلطان حسین " مقایسه کرد.

 

مراجع سکوت خود را نسبت به این همه مظالم و فجایع بشکنند

Posted: 15 Jun 2011 05:54 AM PDT

احمد صدر حاج سید جوادی
جرس: احمد صدرحاج سیدجوادی در پیام خود ضمن درخواست از مراجع تقلید به انجام وظیفه شرعی و شکستن سکوت در برابر این فجایع، مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ هاله سحابی و هدی صابر و تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، را بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران دانست.


به گزارش میزان، کهنسال‌ترین فعال سیاسی ایران به مناسبت درگذشت مهندس عزت الله سحابی و «شهادت» هاله سحابی و هدی صابر، پیامی صادر کرد.

احمد صدرحاج سیدجوادی در پیام خود ضمن درخواست از مراجع تقلید به انجام وظیفه شرعی و شکستن سکوت در برابر این «فجایع»، «مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ این دو یار عزیز و تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، را بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران دانست.

در این پیام آمده است: درحکومتی که مدعی اسلامیت است و رییس قوهٔ قضاییه‌، وزیر اطلاعات و بسیاری از مقامات آن به شرط اجتهاد جامع‌الشرایط، پذیرای این سمت‌ها شده‌اند و حفظ عدالت و ملکه‌‌ی اخلاق، نخستین پایه‌ی ثبوت و استمرار فقاهت محسوب می‌شود، آیا وقوع چنین حوادثی مصداق بارز وهن به اسلام و مرجعیت قلمداد نمی‌شود؟

حاج سید جوادی تاکید کرده است: 
مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ این دو یار عزیز و تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، نه تنها بر عهدهٔ قوهٔ قضاییه و مقامات سازمان زندان‌ها که بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. از این رو، سبب‌سازان این حوادث مهیب را به هراس از خشم و عدالت ملتی فرا می‌خوانم که بیش از صد سال برای کرامت انسانی، آزادی و عدالت، رنج‌ها تحمل کرده و با خون عزیز‌ترین فرزندانش هزینه داده است.


متن این پیام به شرح زیر است:

 

«بسم رب الشهداء و الصدیقین»

«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»

   (آل عمران، آیهٔ ۱۶۹)


ملت شریف ایران؛

مراجع عظام و روحانیت محترم شیعه؛


مراجع معظم که اخیراً به درستی در برابر کشتار شیعیان بحرین زبان به اعتراض گشودند، چگونه و با چه توجیه عقلی و یا حجت شرعی در برابر فوج مصیبت‌ها و مظالمی که در طی این دوسال بر ملت ایران و به ویژه در فاجعهٔ شهادت هاله سحابی و هدی صابر از ناحیهٔ حکومت و کسانی روا شده است که ابعاد عملکرد ایشان از باب انحرافات دینی و اخلاقی و همچنین مغایرت با منافع ملی‌ و باورهای اصیل اسلامی بر کسی پوشیده نیست، سکوت پیشه ساخته‌اند؟


به جهت کهولت و بیماری‌های شدید جسمانی، مدت‌هاست قصد آن دارم تا باقی عمر را به خلوت و نیایش با معبود سپری سازم. لیکن امواج مصیبت‌ها و بلایا و فقدان مهندس عزت الله سحابی، مردی از تبار بزرگان اخلاق و سیاست و دوستی صمیمی که عمری با دغدغه‌ی ایران و اسلام زیست و در راه خدمت به ملت از پذیرش هیچ فداکاری و رنجی دریغ نکرد، اما حتی از برگزاری مجلس قرائت قرآن و فاتحه‌خوانی برای او ممانعت به عمل آمد و همچنین شهادت دختر بی‌گناه و حق‌جوی ایشان – سرکار خانم هاله سحابی که به نحوی مرموز و مظلومانه در مراسم نشییع پدر، جان باخت و سرآخر، شهادت اندیشمند قرآن‌پژوه، آرمان‌خواه نیک‌اندیش، مجاهد راه آزادی و انسان وارسته – شهید هدی صابر – اختیار از کفم گرفت و نگذاشت تا وفای به عهد سکوت نگه دارم.


مراجع، روحانیون و فضلا و علمای حوزه‌های فقهی سراسر جهان تشیع، سکوت و انفعال خود را در قبال چنین فجایعی چگونه می‌توانند با کلام صریح امیرمومنان (ع) مطابقت دهند که حتی سرقت خلخال از پای زنی یهودی را بر نمی‌تابید و وقوع این حادثه را مایهٔ شرم و مرگ‌ مسلمانان می‌دانست (نهج‌البلاغه- خطبهٔ ۲۷)؟ نه از باب آنکه قربانی، زنی یهودی بوده است، بلکه از آن جهت که پایین‌ترین وجه امنیت که بعد اقتصادی است در جامعه متزلزل شده است و حال آنکه اینک، کرامت انسانی و جان و حیثیت افراد اعم از مسلمان و غیر آن به سادگی به بازی گرفته می‌شود.

 جا دارد که مراجع عظام و روحانیت پا به میدان نهند و در اقدامی یکپارچه، خواستار رعایت حقوق انسانی، تامین خواسته‌های تاریخی و جان مردم سرزمین خود و آزادی افرادی شوند که این رو‌ها به جرم نیک‌اندیشی، دلسوزی برای وطن و اعتراض به دولتی خودکامه و قانون‌گریز محبوس‌اند و ظاهراً نه تنها مقامات قضایی و امور زندان‌ها دغدغه‌ای برای محافظت از جان ایشان را ندارند که دست‌هایی پنهان و مرموز در صدد حذف فیزیکی و از میان بردن آنان هستند، در غیر این صورت، از بابت سکوت خود، هیچ پاسخی در برابر خدا و ملت نخواهند داشت و تاوانی سخت بر عهدهٔ روحانیتی خواهد بود که هرزمان در طول تاریخ این سرزمین، فریاد مظلومیتی کشیده است، مردم به ندایش پاسخ داده‌اند.


درحکومتی که مدعی اسلامیت است و رییس قوهٔ قضاییه‌، وزیر اطلاعات و بسیاری از مقامات آن به شرط اجتهاد جامع‌الشرایط، پذیرای این سمت‌ها شده‌اند و حفظ عدالت و ملکه‌‌ی اخلاق، نخستین پایه‌ی ثبوت و استمرار فقاهت محسوب می‌شود، آیا وقوع چنین حوادثی مصداق بارز وهن به اسلام و مرجعیت قلمداد نمی‌شود؟


مسوولیت کیفری و شرعی شهادت مظلومانهٔ این دو یار عزیز و تمامی کسانی که در این دوسال به شهادت رسیدند، نه تنها بر عهدهٔ قوهٔ قضاییه و مقامات سازمان زندان‌ها که بر عهدهٔ کل حاکمیت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. از این رو، سبب‌سازان این حوادث مهیب را به هراس از خشم و عدالت ملتی فرا می‌خوانم که بیش از صد سال برای کرامت انسانی، آزادی و عدالت، رنج‌ها تحمل کرده و با خون عزیز‌ترین فرزندانش هزینه داده است.

این پدر پیر که بیش از هفتاد و اندی سال تجربهٔ حضور در صحنه‌های سیاست و اجتماع را اندوخته دارد و در حالی که خود را به لقای محبوب نزدیک می‌بیند، با تنی رنجور اما قلبی سرشار امیدواری، به مردم شریف و جوانان عزیز نوید می‌دهد که اگرچه رنج ومشقت‌هایی که این ‌روز‌ها بر ملت ایران و پویندگان راه آزادی و حاکمیت ملت و حکومت قانون روا می‌شود، در نوع خود کم سابقه و حتی بی‌سابقه است، لیکن حکایت از ضعف وناتوانی حاکمیتی دارد که تنها تظاهر به تسلط کامل بر امور دارد. خون هاله و هدی، واپسین حجت‌هاست بر ستمگران و تمامیت‌خواهان. خون شهید به ستاره‌های شب ماننده ‌است، راهنمای خروج از ظلمات و آیات برآمدن بامداد آزادی است. در سوگ این عزیزان، خون دل و اشک دیده نهان خواهیم داشت و اندوه بی‌کرانمان را تقیه می‌کنیم، تا اندوه‌سازان که میراث‌دار شیوهٔ حکومت فرعونیانند، به باطل، نپندارند که غم سنگین، ذره‌ای از امید و باور ما به برآمدن صبحی نزدیک کاسته است و این ستم‌ و رنج، مصداق «کرب‌العظیمی» است که به زودی و در پرتو خواستی فراگیر به شادی و لبخند بدل خواهدشد.


در خاتمه، درگذشت مهندس عزت‌الله سحابی و شهادت سرکار خانم هاله سحابی و زنده‌یاد شهید هدی صابر را به عموم ملت ایران، شورای فعالان ملی‌مذهبی، نهضت آزادی ایران، زندانیان سیاسی و عقیدتی سراسر کشور و هم‌اندیشان هم‌بند ایشان در زندان اوین و به ویژه به خانواده‌های معزز و سوگوار سحابی و صابر تسلیت عرض کرده و از خداوند منان، ضمن طلب آمرزش و آرامش برای این عزیزان و صبری عظیم‌تر از ظلم ظالمان برای ملت ایران، سزای مباشران و مسببان این حوادث تلخ را خواستارم.

 

احمد صدر حاج سید جوادی

۲۵ خرداد ۱۳۹۰


 

فراخوان راویان سبز به روایت شهروندان از مشاهدات خود از حوادث چند سال اخیر ایران

Posted: 15 Jun 2011 03:28 AM PDT

جــرس: بر اساس آنچه در شبکۀ اجتماعی فیس بوک منتشر شده، گروهی از فعالان جنبش سبز، تحت عنوان «راویان سبز»، از عموم شهروندانِ فعال و حاضر در محیط مجازی خواسته اند تا روایات و مشاهدات خود از وقایع ایران را، به صورت آزاد (با هر گویش و زبانی که خواستند) حکایت کرده و با یکدیگر به مشارکت بگذارند.


راویان سبز در فراخوان خود که در شبکه اجتماعی فیس بوک منتشر شده، با بیان اینکه «صدای ما چه بر پشت بامها و چه در بازخوانی وقایعی که این روزها بر سرزمینمان می گذرد، گواه بیداری نسلمان است»، از ایرانیان و شاهدان وقایع چند سال اخیر ایران و همچنین فعالان شبکه های اجتماعی و محیط مجازی دعوت کرده اند تا روایات خود را از وقایع ایران را حکایت نمایند.

 

متن فراخوان «راویان سبز» که در صفحه این گروه سبز در شبکه فیس بوک منتشر شده، به شرح زیر است:
"در زمانه ای چنین دشوار، این هم سخنی ها و همدلی هاست که راه را بر ما هموار خواهد کرد. صدای ما چه بر پشت بامها و چه در بازخوانی وقایعی که این روزها بر سرزمینمان میگذرد، گواه بیداری نسلمان است. از همین رو گروه راویان سبز از همهٔ شما دعوت می کند تا روایت خود را از آنچه دیده یا شنیده اید به نثری ساده و روان، به هر گویش و زبانی حکایت کنید."
منتظر دریافت روایت هایتان به این آدرس هستیم:
Ravayatmikonam (AT) gmail.com


گفتنی است بسیاری از شرکت کنندگان، بازداشت شدگان و آسیب دیدگان حوادث سیاسی چند سال اخیر ایران - بویژه وقایع و اعتراضات بعد از انتخابات)- و خانواده ها و وابستگان آنان، گوشه های پراکنده از مشاهدات خود و رخدادهای پیش آمده را، در شبکه ها، نشریات و بلاگهای مختلف نوشته یا نقل کرده اند، که فراخوان «راویان سبز»، می تواند به تجمیع و ماندگاری آن در تاریخ کمک نماید.


وضعیت وخیم جسمانی ریحانه حاج ابراهیم و مطهره بهرامی، دو زندانی سیاسی محبوس در اوین

Posted: 15 Jun 2011 03:03 AM PDT

جــرس: منابع حقوق بشری اعلام کرده اند که زندانی سیاسی ریحانه حاج ابراهیم كه در بند زنان زندان اوین محبوس می باشد، مدتهاست از بیماری اعصاب رنج می برد و همزمان گزارش رسیده است که مطهره بهرامی، دیگر زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین نیز، بیمارهای مختلفی دارد كه بدلیل عدم رسیدگی و درمان در زندان، دچار مشکلات بسیار جدی شده است.


به گزارش كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها، عدم رسیدگی و بی توجهی به وضعیت جسمانی و درمانی ریحانه حاج ابراهیم، سبب پا درد شدید این زندانی سیاسی شده و زندانیان گفته اند که وی اغلب در وضعیتی قرار می گیرد كه قادر به راه رفتن و انجام امور یومیه خود نمی باشد و از سایر همبندانش كمك می گیرد.


این گزارش می افزاید "طی این مدت هیچ اقدام درمانی جدی در رابطه با این بازداشتی حوادث بعد از انتخابات که خرداد ٨٩ به پانزده سال حبس محكوم شده، صورت نگرفته است."


مطهره بهرامی، زندانی سیاسی که در زندان اوین محبوس می باشد، بیمارهای مختلفی دارد كه بدلیل عدم رسیدگی و درمان در زندان، دائما از این بیماری ها در رنج است . 


كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها می افزاید "وضعیت فعلی این زندانی سیاسی در شرایطی است كه پزشكان گفته اند كه می بایست در بیمارستان بیرون از زندان معالجه و درمان شود، اما ماموران اداره اطلاعات مانع از درمان وی شده اند. "


قابل ذكر است بدلیل عدم رسیدگی و پاسخگویی به مشكلات و بیماریهای زندانیان، تعداد زیادی از آنان دچار بیماری حاد جسمی شده اند و در بین زندانیان این امر بعنوان شكنجه دائمی آنان معرف گردیده است.


تا دیرنشده، صدای اعتراض مردم را بشنو

Posted: 15 Jun 2011 03:49 AM PDT

جرس: محمد نوری زاد در یادداشتی بمناسبت روز پدر به رهبری می نویسد: سیدعلی عزیز، تا دیرنشده، صدای اعتراض مردمت را بشنو! وشانه های خودت را از زیر بار این همه مسئولیت بدر ببر. خودت را سبک کن. به مردمت بها بده. و مسئولیت های بی شمار خود را به شانه های خود مردم بسپار. مگرنه این که این مردم، هماره در سخنان تو، فهیم و همراه و با خردند؟ جای تو آن بالاهاست. قله، بله، آنجا جای توست. بپای خیز. دستت را به من بده . یاعلی !


در این نامه که خطاب به حضرت علی (ع) نوشته شده آمده است: این روزها،  ما، با تمام قامت، سرنوشت خود را به سرنوشت بشاراسد قاتل و سرکوبگر گره زده ایم. مردم معترض او را فتنه گر می خوانیم. و در سرکوب آنان، با بشاراسد همراهی می کنیم. اخبار کشتار مردم مسلمان سوریه را جلوی چشم مردم دنیا، سانسور می کنیم. چرا؟ چون اطمینان داریم:مشابهت سقوط بشار اسد، گریبان خود ما را می فشارد.


به گزارش وبسایت محمد نوری زاد متن کامل این نامه بشرح زیر است:



سلام ای علی عزیز.

چه خوب که در این روزها، پای به عرصه ی این دنیا گذاردی تا بشر، برای تماشای همه ی عدالت، بی تاب تو باشد و به تو بنگرد. وبرای تماشای همه ی شایستگی های بشری، رو به سوی تو آورد.

تو به معنی واقعی ” مرد” بودی. جوری که همه ی مردان و زنان عالم، با تماشای تو، وادی مردانگی را از وادی نامردی و نامردمی بازمی شناسند.

 

چه خوب که رهبرما طرفدار و مشتاق و مطیع و دلمشغول توست. وحتی نسبت جایگاه خود را با تو، در غبار کفش قنبر، غلام تو، می سنجد.

اگر تو ای علی عزیز، نبودی، ما چگونه به رهبرمان می گفتیم : علی چرا بیست و پنج سال، از حکومتی که حق خود می دانست، برکنار ماند؟  آیا نه تنها به این دلیل که مردم، آن سوتر از او و بزرگی های او، روی به دیگری و دیگران بردند و او را نخواستند؟

برکناری تو ای علی از حکومت، ذره ای از کهکشان خوبی های تو کم نکرد. و بنا به گفته ی خود تو، سکوت و همراهی تو با خواست مردم، جامعه ی جوان  اسلامی را از انشقاق و گسستگی و جنگ داخلی بدر برد و بجای آن، یکدلی و یکپارچگی را پدید آورد.

اگر تو نبودی، ما چگونه به رهبرمان می گفتیم : اداره ی جامعه را به شایستگان، ونه به دوستان، باید سپرد؟


یاعلی، یک پرسش!

اگر من نوری زاد، پای به دل تاریخ بگذارم و در بازار کوفه، جلوی چشم خلایق، صریح و شفاف و حتی گستاخانه، راه را برعبور تو بگیرم و با فریادی که همه ی تاریخ بشنود، به تو بگویم : ای علی، من که یکی از پیروان  تو هستم، این من گمشده در تاریخ، اصرار بر واشکافی اموال تو دارم. با این که می دانم تو پاک و پاکدستی، می خواهم اما بدانم با پولهای امانتی مردم چه کرده ای و میلیارد میلیارد پول آنان را چرا و در کجاها صرف چه کرده ای؟

من بعید می دانم ای علی عزیز، درهمان بازار کوفه و جلوی چشم مردم، زیر گوش من بخوابانی! و بگویی: ای بی حیا، تو، که به قول خودت هیچ در هیچی، از من علی، که معصوم و پاکزاده ام، می خواهی تحقیق و تفحص کنی؟

تصور حتمی من براین است که تو، دست مرا می گیری و مرا به سرای حکومت خود می بری و دفترهای ثبت اموال عمومی را جلوی من می گذاری و به من می گویی : باهر علمی که داری، درکمال امنیت، بنشین و به دخل ها و خرج های حکومت من نگاه کن. وحتی این را نیز مصرانه از من می خواهی که:هر کاستی و ناروا در کارمن دیدی، حتما مرا خبرکن تا اگر کج رفته ام یا خطایی ندانسته مرتکب شده ام، سریعا آن را اصلاح کنم. و از من خواهی خواست که اگر کشف کردم یک یا جمعی از کارگزاران تو دست به اموال مردم برده اند، تو را خبرکنم تا شخصا به کار آنان رسیدگی کنی.

من از این تخیل راستین، پای فراتر می برم و دست تو را می گیرم و به همین امروز جمهوری اسلامی ایران خودمان می آورمت. و تو را برمسند رهبری کشورمان می نشانم و به تو می گویم : علی جان، تو نیک می دانی که شیوه های مملکت داری در دور دست های تاریخ، همان بود که بود. امروز اما، شیوه ها تغییر کرده. دیگر شایسته نیست که تو، که علی ما هستی و چشم و چراغ ما، با وجود معصومیتی  که تداری، وباوجود شجاعت و حلم و علم و تقوایی که  داری، هم فرمانده ی کل قوا باشی و تک به تک فرماندهان ارتش را و تک به تک اعضای مجمع تشخیص مصلحت را مشخص کنی و در هر دستگاه، نمایندگان مستقیم و غیرمستقیم داشته باشی .

تو باید برقله ی این مملکت بایستی و رهبری کنی. مثل رهبر یک ارکستر موسیقی که با حرکات نامحسوس دست خود، استعداد های جامعه ی کوچک خود را به کار می گیرد و از آن همه استعداد، صدای خوش و هماهنگ برمی آورد. تو نیک تر از من می دانی که دخالت تو در جز و کل این دستگاه وسیع، رشته های هماهنگی را می گسلد. حضور بی دلیل نمایندگان تو در هر دانشگاه و در هر وزارتخانه و در هر دستگاه، بساط اعتماد به نفس آن دستگاه ها را بر می چیند.

علی جان، تو روح جاری این عالمی. درشان تو نیست که هم تعیین رییس صداو سیما و تعیین رییس سازمان تبلیغات اسلامی با تو باشد و هم تعیین تک به تک امامان جمعه ی کل کشور و تعیین تک به تک اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی . حالا تعیین تک به تک فرماندهان سپاه و نمایندگان خودت در کل سپاه در کل کشور بماند.

علی جان، خدا وکیلی با این همه مشغله ی پیچ در پیچ، فرصتی برای تو که علی و معصوم و مستحضر به علم الهی هستی باقی نمی ماند تا به افق های دور و فرداهای سرزمین خودت  بنگری . چرا که تو، عمده ی توش وتوان خود را مصروف جزییات امروز جامعه ی خویش می کنی و از نظارت، و بها دادن به نظارت، بازمی مانی.

علی جان، تو نیک تراز همه ی ما می دانی که ورود تو به عرصه های جانبداری، مردمان جامعه  را از رشد بدیهی شان باز می دارد و کسی را شهامت  نقد و شهامت آسیب شناسی از تو و کار کارگزاران تو نمی ماند. وقتی همه ی سرنخ ها به تو ختم شود، کسی اجازه نخواهد یافت  به کارهای خود تو ورود کند و سر از اختفای کارهای تو درآورد. و این یعنی ظهور قدرتی مخوف، که برسرخود، زبانم لال، خدا را نیز تحمل نمی کند.

ای علی عزیز، مگر نه این که این مردم، اختیارات و اموالشان را به امانت به تو سپرده اند؟ آیا نباید بدانند تو با اموالشان چه کرده ای و چه می کنی؟ این مردم می خواهند بدانند چه مقدار از پولشان را به افغانستان و چه مقدار از پولشان را به لبنان و سوریه و به هرکجای این دنیای بزرگ بخشوده ای! این مردم می خواهند بدانند چه پولهایی با اشاره ی تو، به کجاها سرازیر شده است.علی جان مردم ما آیا حق ندارند بدانند تو با پولشان چه کرده ای؟ اطمینان دارم که تو با آغوش باز از خواست ها و پرسش های مردم استقبال خواهی کرد. اساسا تو به همین خاطرهاست که خواستنی هستی.


و سرآخر:

این مردم از تو می خواهند بنا به ضرورت های این روزگار، بار سنگین این همه مسئولیت های جوراجور خود را به شانه ی آنان و نمایندگانشان بگذاری. خودت را خلاص و راحت کن. درفردای قیامت  تو باید به تک به تک این همه مسئولیت پاسخ بدهی. بیا و از دامنه های رهبری، به قله ی بلند آن بازگرد. جای تو، آنجاست.

از همان بالا، مردم را رهبری کن. که تو، آن بالا اگر که بایستی، هم خواستنی ترخواهی بود، هم تماشایی تر، وهم در کار رهبری جامعه، موفق تر. مارا دراین مشورت، یاعلی، با تو خیرخواهی است. می دانیم که می دانی.

علی جان، خودت خوب می دانی که بدون استثنا، دلیل خیزش های مردمی این روزها درکشورهای اسلامی و غیر اسلامی، از کجا ناشی می شود. از: رهبری های طولانی و مبسوط الید. که یک نفر، با قدرتی ماورایی، برهمه ی ارکان یک کشور سلطه داشته باشد و به کسی نیز جوابگو نباشد و کسی را نیز حق اعتراض و نقد او نباشد.  خودت خوب می دانی که اگر صدام را آمریکایی ها سرنگون نمی کردند، مردمش این روزها او را سرنگون می کردند. صدامی که جزقلب مردم ، جایی را لایق حضور خود نمی دانست.

رهبر لیبی نیز مگر جز این خصوصیات دارد؟ ویا رهبر مردم سوریه؟ فصل مشترک همه ی اینان، بلامنازع بودنشان است. که برکل مقدرات کشورشان حاکم اند و کسی را یارای اعتراض به آنان نیست.

قانون ، برای این رهبران، شکلاتی است که به وقت ضرورت، به دهان مبارک می برند و نرم نرم به مکیدن آن مشغول می شوند. یا قانون، برای اینان، جامی از شراب است که سرمی کشند تا فراموش کنند مردمی نیز هستند و  این  مردم  حقی وحقوقی  نیز دارند. ویا : قانون حبه تریاکی  است که باید برسر وافور کیفوری  نهاد و مردم را بخاطر جهل مکرر و  جهل مرکبشان ستود.

علی جان، این روزها،  ما، با تمام قامت، سرنوشت خود را به سرنوشت بشاراسد قاتل و سرکوبگر گره زده ایم. مردم معترض او را فتنه گر می خوانیم. و در سرکوب آنان، با بشاراسد همراهی می کنیم. اخبار کشتار مردم مسلمان سوریه را جلوی چشم مردم دنیا، سانسور می کنیم. چرا؟ چون اطمینان داریم:مشابهت سقوط بشار اسد، گریبان خود ما را می فشارد.

علی جان، چه خوب که به این دنیا آمدی تا به بزرگان و مسئولان و رهبران جهان، و به ویژه به رهبرما بگویی : ای برگزیدگان مردم، مردم، از شما جز عدالت و درستی و راستی و پاکدستی و گذشت و بردباری نمی پسندند. پوزش خواهی شما از مردم،  به تناسب هرخطایی که مرتکب شده اید، کمترین حق بدیهی مردم شماست.


و دم گوش رهبرما بگویی:

سیدعلی عزیز، تا دیرنشده، صدای اعتراض مردمت را بشنو! وشانه های خودت را از زیر بار این همه مسئولیت بدر ببر. خودت را سبک کن. به مردمت بها بده. و مسئولیت های بی شمار خود را به شانه های خود مردم بسپار. مگرنه این که این مردم، هماره در سخنان تو، فهیم و همراه و با خردند؟ جای تو آن بالاهاست. قله، بله، آنجا جای توست. بپای خیز. دستت را به من بده . یاعلی !


 

.

 

پیام تسلیت دویست و هفتاد تن ازفعالان مدنی استان گلستان بمناسبت درگذشت سحابی ها

Posted: 15 Jun 2011 02:31 AM PDT

جــرس: در ادامۀ پیامهای تسلیت به مناسبت درگذشت مرحومان عزت الله و هاله سحابی، گروهی از فعالان مدنی، فرهنگی و سیاسی استان گلستان نیز، با صدور پیامی، این ضایعه را تسلیت گفته و خصائل اخلاقی و اجتماعیِ این فعالِ ملی- مذهبی را به نیکی یاد کردند.


بنا به گزارش های رسیده به جرس، متن پیام تسلیت دویست و هفتاد تن از فعالان مدنی ، فرهنگی و سیاسی استان گلستان بمناسبت درگذشت مرحوم عزت الله سحابی و جانباختن هاله سحابی، به شرح زیر است:


عزت ایران و الگوی آزادیخواهان و مسلمانان نواندیش ، مهندس عزت الله سحابی پس از شصت سال مبارزه خستگی ناپذیر فکری و سیاسی در سن 81 سالگی به دیدار حق شتافت . او سیاست ورزی اخلاقی بود که انصاف ، صداقت ، وفا ، شجاعت ، صراحت ، نجابت ، عدالت خواهی ، آزادگی ، فروتنی و شفقت و خیر خواهی برای مردم و نظام سیاسی را سر لوحه زندگیش قرار داده بود . کنش سیاسی سحابی مصلحانه ، خشونت پرهیز ، مسالمت جویانه ، خردمندانه و پرهیز از کینه و نفرت و انتقام بود و در راهبرد سیاسی اش اهل رواداری ، گفتگو ، آرامش ، تدریج و صبوری بود . او حافظ وار آسایش دو گیتی را در مروت با دوستان و مدارا با دشمنان می دانست و این همه را در محضر بزرگانی چون آیت الله سید محمود طالقانی ، مهندس مهدی بازرگان ، دکتر محمد مصدق و در دامن پدر بزرگوارش دکتر یدالله سحابی آموخته بود . واقع گرایی سیاسی و سازش میان آرمان ها با واقعیت ، مطلوبها و مقدورات ، پرهیز از شتابزدگی برای رسیدن به اهداف سیاسی در سایه تجربیات و آگاهیهای عمیق از تاریخ معاصر در سایه منش متعالی و آرامش و متانت مثال زدنی همیشگی اش از درسهای ماندگار اوست . ما مصیبت بزرگ رحلت مهندس سحابی و در گذشت دردناک دختر عزیزش هاله سحابی - قرآن پژوه توانمند و سفیر صلح و دوستی - در مراسم تشییع پدر را به خانواده های سحابی و شامخی و نیز مردم شریف مان تسلیت می گوئیم و برای آن دو بزرگوار آمرزش و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان صبر و اجر آرزومندیم .


قدیرآخوند نژاد - عیسی آزاد - فروزان آصف نخعی – پوریا آلوستانی - نیکان آرخی- عبدالقیوم ابراهیمی – رامین اخلومدی – محمد علی اکبری - سید رضا اکبر نژاد - نسرین اکبری نژاد – نعمت الله اکبری نژاد- امیر اسکستانی – فرهاد امیر احمدی – فرشاد امیر احمدی – زیبا احدی- محمد امین نیا – قاسم ایزد – عباس اسماعیلی- پریوش اسماعیلی– علی استرابادی– عبدالله استرآباد - حمید بارچیان - یحیی بارچیان - زهرا بارچیان – علی اصغر بای– حمزه بای – محمد باسط – حسام باسط - آزاده باسط – مهسا باسط - محمد رضا بابایان – کوشا بابایان - رضا بلبلی – محمد تقی بی نیاز– فاطمه بینات – معصومه بینات– مریم بدخش– محبوبه بدخش – افسانه برزویی – محمد بیکی– سیاوش بیگانه– حسین بالاجاده– حسین بیدختی– سید سعید بنی کریمی- ابوالفضل پائین محلی– یحیی پاسندی - عاطفه پهلوان– حسین تسلیمی– علی تازیکه– تقی تفکر- مهرداد جهانگیری – محمد جهانی– حسن جرجانی– بیژن جباری– محسن جافر– الهه جندقی– علیرضا علی جانپور- معصومه چوپانی– محمد رضا چراغعلی زاده - جواد حاتم نژاد – ستاره حجتی – سحر حجتی– سید عباس حسینی نژاد– بهرام حیدری– مرتضی حسینی چون دری– مهدی حاجیان شهری– شهره حقیقت– سجاد حسین نژاد - حسن حاصل طلب – اشرف حسین نژاد - امید حاج ابراهیمی - عارفه حاجی ئی - مهدی خدام – مریم خدام – هاشم خراسانی - نرگس خراسانی– علی خراسانی نژاد - محمد خانی– ابوالفضل خسرونژاد – مسعود خیری– علی خیبلی– سلیمه خانلری– روحی خالقی - ابراهیم دلالی نژاد – محمد درویشی– سید ابراهیم دراز گیسو– محمد تقی دزیانی– غلامعلی دلیری– الهه درویش محمدی- احمد رائیجی – علی رائیجی- اسماعیل رزمجو– فاطمه رجبی– رحمت الله رجایی– عشرت رجبلو– صفر روحی– عبدالعلی رضایی - نرگس رحمانی ( گلدسته ) - صدیقه رفیعی نژاد–حسین رفیعی– سلیمه رفیعی- حسین رفعتی– حسن رستگار ژاله– حمید رحمانی– غلامرضا رفتاری - محمد رضا رحیمی فرد– سلیمان رضایی– مهدی زرگرانی– مرتضی زرد کوهی– حسین زنگانه- رضا زمانی– محمد علی زیادلو- مهدی سیف حسینی – مصطفی سبطی – مرتضی سبطی- ملیحه سبطی– محمد هادی سبطی– ریحانه سبطی - سهیل سهیلی – جواد سید قاسمی– صالح سید قاسمی - فهیمه سید قاسمی– علی اکبر سلمانی– فرح سیف حسینی– ابوالقاسم سنگدوینی– مرضیه سعیدی– ولی ساور علیا– نازنین سهیلی- عبدالله شاهینی- محمد جواد شهناسی– زینب شریفی– رضا شریفی– سید رحیم شریف موسوی– علی اکبر شیخی - ابوالقاسم صفوی – ماریه صالحی– نیما صفارسفلایی – مانی صفار سفلایی– جعفر صیدانلو– یحیی صادقلو– عارف صالحی– محمد صادقی– یحیی صادقلو– محمد مهدی صفایی - جمشید ضیایی- مهدی طهماسبی فر– نیما طاش شمس آبادی– احمد طوسی– باقر طبسی- سید ضیاء الدین عرفانی - علی عرفانی– مهدی عرفانی - فاطمه عرفانی - عبدالرسول عطایی – حسین علی اصغری– سهراب عباسی- محبوبه عبداللهی– صادق عبداللهی– محمد کاظم علاء الدین– ابراهیم علوی – علیرضا علیجان پور - رمضانعلی علی پور– سجاد عیدی زاده– سهیلا عباس آبادی- حامد فرجامی– سلیمان فراهانی – علی اصغر فردوسی – محمد رضا فدوی– منصور فرزانه - محمدرضا فندرسکی– ولی فتاح زاده – رویا فرزبد– میثم فتحی- مهدی فرخی– محیا فاضلی- محمد رضا قرآنی– مریم قرآنی - علی قلی تبار– جواد قدس علوی– رقیه بیگم قدس علوی- مهدی کابلی - صفر علی کاویان - محمد حسین کبیر–محمدرضا کبیر- محمد هادی کبیر– سمیه کبیر– حنیف کبیر– حاج محمد کر– روح الله کلانتری – هاشم کوهساری– محسن کریمی– پرویز کریمی– محمد رضا کریمی – ابوالقاسم کیاء– محمد مهدی کریمیان– نادر کریم خوانی– محمد علی کلاته - روزبه گیلاسیان - سید عباس میر کریمی - محمد هاشم مهیمنی – عبدالناصر مهیمنی – امیر عبدالسلام مهیمنی- عبدالصمد مهیمنی– محسن مهیمنی –- روح الله مهیمنی - محدثه مهیمنی– محمد امیر مرئی – آرین مرئی – حورا مرئی – مینا مرئی – امین مرئی – نیما مرئی - احمد مرئی – حسین مرادی -- داود محمدی – شهربانو موسوی– نرگس مولودی– کامران میرکریمی– محمد علی محمودی مقدم - مینا محمودی مقدم – مریم محمودی مقدم–– الهه موسوی – حسین مهتدی- حبیب موسوی– حبیب موسوی بی بالانی - محمد مطلوب طلب – احسان مکتبی – محسن مکتبی - احمد منتظری- یحیی منتظری – ولی میر کریمی– محمد رضا میرزایی - پیمان مومنی– سمیرا مصدق– ایمان مسلمی پور– فرهنگ مهتری– عباس ملک– فاطمه ملک- نصرت میر عرب– پرستو مهدوی– نوید میرزا گل پور - محمد تقی نجفی نژاد- محسن نجفی نژاد - ساره نجفی نژاد– صاحب نجفی نژاد– داریوش نجفی– قربان نظری– محمد نوده خاندوز- شهربانو نوربخش – فرهاد نادعلی– محمد نور آبادی– مریم نامی– سید رضا نژاد اکبر - سهیل نصرتی– صدیقه نصیری– فرامرز نجاتی– جمشید نیرومند – فرشید ویزواری- نوید رضا هادوی - یاسمین هشتری - محمد قاسم یازرلو – محمد سعید یازرلو- ........................و پانزده امضاء ناخوانای دیگر


هشدار وزیر اطلاعات در مورد متقاضیان اخذ ویزا برای سفر به خارج از کشور

Posted: 15 Jun 2011 02:02 AM PDT

جــرس: با گذشت چند هفته بعد از ادعای وزارت اطلاعات مبنی بر بازداشت گروهی از جاسوسان که از طریق اخذ ویزای تحصیلی و کاریابی برای شهروندان اقدام می کردند، وزیر اطلاعات نیز امروز از "طعمه گذاری برخی سفارتخانه‌ها در هنگام اعطای ویزا در سفر به کشورهای خارجی" خبر داد و آنرا "یکی از شگردهای سرویس های اطلاعاتی" غرب ذکر کرد.


به گزارش مهر، حیدر مصلحی روز چهارشنبه بیست و پنجم خرداد ماه، در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران حاضر شد و به سئوالات آنان پاسخ داد.


وزیر اطلاعات در خصوص بیانیه وزارت امور خارجه انگلیس پیرامون سالگرد دهمین انتخابات ریاست جمهوری، مدعی شد "این نوع موضع‌گیری از آنها دور از انتظار نیست و اگر آنها از فتنه گران حمایت نمی‌کردند جای تعجب داشت."


وی افزود: "آنها درصدد مقابله با انقلاب اسلامی هستند زیرا امروز این انقلاب الگویی برای جهانیان شده و به تمامی نهضت‌های منطقه خط می‌دهد."


وزیر اطلاعات همچنین پیرامون"سوء استفاده برخی سفارتخانه‌های خارجی از بحث دادن ویزا به مسافران ایرانی عازم خارج از کشور" سخن گفت و مدعی شد "این روش یکی از شگردهای سرویس‌های اطلاعاتی است و آنها از این روش برای جاسوس پروری استفاده می‌کنند و ما هشدار می‌دهیم مردم در قبال این گونه اقدامات هوشیاری لازم را داشته باشند."


گفتنی است سه هفته پیش وزارت اطلاعات طی بیانیه ای، از "کشف و انهدام یک شبکه جاسوسی وابسته به آمریکا، که با استفاده از پوشش‌ ارائه‌ ویزا، وعده‌ اقامت، اشتغال و تحصیل در خارج از كشور و كاریابی، در صدد فریب شهروندان، تخلیه‌ اطلاعاتی و به جاسوسی واداشتن آنها بودند"، خبر داده و با اعلام بازداشت دست کم سی نفر، مدعی شده بود "این شبكه كه توسط تعداد قابل توجهی از برجسته‌ترین افسران اطلاعاتی - عملیاتی سازمان سیا در چند كشور جهان راه‌اندازی شده بود و با استفاده از پوشش‌ها و دام‌های گوناگون از قبیل ارائه‌ ویزا، وعده‌ اقامت، اشتغال و تحصیل در خارج از كشور و نیز با پوشش مراكز كاریابی در صدد فریب عده‌ای از شهروندان، تخلیه‌ اطلاعاتی و به جاسوسی واداشتن آنها بود."


وزیر اطلاعات اظهار عقیده کرد "دشمنان می‌خواهند این‌گونه وانمود كنند كه انقلاب اسلامی ایران متوقف شده است، درحالیکه باید بدانند این انقلاب اسلامی در حال طی كردن راه خود است. "


مصلحی همچنین زمان انتشار اطلاعات جدید درباره "عمق نفوذ جمهوری اسلامی در تشكیلات غرب" را نیز، "در زمان خاص خود" اعلام کرد.


وی در مورد برکناریش از شورای پول و اعتبار گفت: 
 علت خاصی ندارد؛ در دولت دو وزیر برای عضویت در این شورا انتخاب می‌شوند و ما انتخاب نشدیم و افرادی که کاندیدا شده بودند رای آوردند و بحث خاصی نبوده است.