جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


چین و روسیه نیز به کمپین غرب علیه برنامه هسته ای جمهوری اسلامی پیوستند

Posted: 09 Jun 2011 09:41 AM PDT

در واکنش به تصمیم ایران جهت تداوم و افزایش غنی سازی اورانیوم

جــرس: در اولین واکنش هماهنگ نسبت به اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی پیرامون انتقال پروسۀ غنی سازی اورانیوم با خلوص ۲۰ درصد از سایت نطنز به سایت فردو، و اعلام اینکه قرار است میزان آن به سه برابر سطح کنونی افزایش یابد، گزارش ها حاکی است که روسيه و چين نيز با پيوستن به کشورهای غربی، نگرانی خود را از جنبه های احتمالا نظامی برنامه هسته ای تهران ابراز کردند.


به گزارش خبرگزاری فرانسه، نمايندگان آمريکا، آلمان، فرانسه، بريتانيا، روسيه و چين، موسوم به کشورهای گروه ۱+۵، که درگير پرونده هسته ای ايران هستند، روز پنجشنبه نهم ژوئن، در نشست شورای حکام آژانس بين المللی انرژی اتمی بيانيه ای منتشر و خاطرنشان کردند که عدم توفیق ايران برای انجام تعهدات خود در قبال قطعنامه های سازمان ملل به منظور تعليق فعاليت های هسته ايش و همچنين اجازه ندادن به بازرسی های موثر آژانس، نگرانی های عميقی درباره نيات ايران ایجاد کرده است.


اين کشورها از ايران خواسته اند تا همکاری کاملی با آژانس داشته باشد و افزوده اند: "به منظور پايان دادن به جنبه های احتمالی نظامی برنامه هسته ای ايران موضوعات اساسی بايد حل و فصل شوند."


بيانيه اين شش کشور يک روز پس از سخنان فریدون عباسی، رييس سازمان انرژی اتمی ايران صادر شد که خبر داده بود تهران قصد دارد ميزان غنی سازی اورانيوم ۲۰ درصدی خود را به سه برابر افزايش دهد.


همزمان نماينده آمريکا به طور جداگانه گفت که برنامه جمهوری اسلامی برای سرعت دادن به غنی سازی اورانيوم با بهره گيری از مدل های پيشرفته تر سانتريفوژها در تاسيسات مستقر در کوه، بيانگر "گستاخی" و شدت گرفتن ميزان مقابله جويی مقامات دولت ایران با خواست های بين المللی برای تعليق اين فعاليت هاست.
گلن دیویس گفته است: "این تلاش برای ساخت کلاهک هسته ای...باید در مرکز توجه کامل جامعه بین المللی باشد."


گفتنی است از انرژی هسته ای برای توليد برق استفاده می شود ولی در صورت غنی سازی اورانيوم با معيار بالا، می تواند کاربرد نظامی داشته باشد.


در واکنش به این اجماع بین المللی، علی اصغر سلطانيه، نماينده ايران در آژانس بين المللی انرژی اتمی، تاکيد کرده که جمهوری اسلامی "در مقابل فشارها و تحريم‌ های تحميلی توسط کشورهای غربی ايستادگی کرده و در خصوص حقوق غير قابل ‌انکار استفاده صلح‌ آميز انرژی هسته‌ ای که در اساسنامه آژانس و NPT تبلور يافته است، مصالحه نخواهيم کرد."


وی با خواندن بيانيه ای به يوکيو آمانو، مديرکل آژانس، حمله کرده و او را متهم ساخت که از زمان انتصاب به اين سمت، "برنامه کاری توافق شده بين جمهوری اسلامی ايران و آژانس را کاملا ناديده گرفته است."


آمانو از زمان جانشينی محمد البرادعی در سمت مديرکلی آژانس، موضعی بی پرده تر در قبال برنامه اتمی ايران اتخاذ کرده و در نخستين گزارش خود که اوايل سال جاری ميلادی ارائه کرد گفت که احتمالا ايران بر روی يک برنامه نظامی – اتمی کار می کند.


علی اصغر سلطانيه درباره آمانو گفته است: "متاسفانه مدير کل به چارچوب قانونی و موافقتنامه‌ها معتقد نيست و همچنين به اعتبار و بی طرفی آژانس لطمه وارد کرده ‌است که در آينده هيچ عضو ديگری نسبت به توافقات دو جانبه با آژانس، به دبيرخانه اعتماد نخواهد کرد."


لازم به یادآودری است فریدون عباسی، معاون محمود احمدی نژاد و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، روز چهارشنبه ۱۸ خرداد (۸ ژوئن)، طی اظهاراتی بیسابقه و همزمان با بررسی گزارش جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی پیرامون موارد "مشکوک" فعالیت های اتمی ایران در شورای حکام آن نهاد، اعلام کرده بود "در حال کار روی نسل های جدید سانتریفوژ هستیم و کار تحقیقاتی آنها تمام شده و به زودی زنجیره اولیه ۱۶۴ تایی سانتریفوژهای این نسل را نصب می کنیم تا بعد از نتیجه گیری، آنها را نهایی کنیم."


به گفته رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، این سانتریفوژها هم در سایت فردو، در نزدیکی قم، و هم در سایت نطنز نصب خواهد شد اما قرار است تا طی سال جاری، فعالیت های غنی سازی اورانیوم تا خلوص ۲۰ درصد، از نطنز به فردو منتقل شود.


شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی متشکل از ۳۵ عضو، با دستور کار بررسی فعالیت‌های اتمی ایران و سوریه، از روز دوشنبه در وین آغاز به کار کرده و قرار است در مورد گزارش اخیر آژانس در مورد ایران و همچنین سوریه، تصمیم گیری کند.

 


سعید لیلاز: منشاء تورم فعلی بانک مرکزی و دولت است

Posted: 09 Jun 2011 09:10 AM PDT

واکنش به افزایش شدید نرخ ارز

جــرس: درحالیکه نرخ ارزهای خارجی در بازار ایران، مجددا طی روزهای اخیر دچار افزایش شدید و افسار گسیخته شده و سیاست های اِعمال شده توسط بانک مرکزی نیز وضعیت را دچار وخامت کرده، سعید لیلاز، کارشناس اقتصادی کشور معتقد است "عامل اصلی رشد تورم در ایران رشد نقدینگی است که وقتی دولت جلوی آن را نمی گیرد یا قادر به کنترل آن نیست، هرگونه تلاش برای کنترل آن از طریق ریختن ذخایر طلا یا ارز به بازار در حکم انهدام منابع ملی است. الان بانک مرکزی ثروت ملی را به بازار تزریق می کند تا رشد نقدینگی ای را که خودش عامل آن بوده کنترل کند. منشاء تورم بانک مرکزی و دولت است و خود آنها هم به دنبال کنترل آن با استفاده از ذخایر ملی هستند، دولتها در ایران از هر جناح سیاسی که باشند حق ندارند در مقابل ذخایر ارزی بی مسئولیتی کنند. در حالی که ما اکنون شاهد یک بی مسئولیتی در قبال ذخایر ارزی گرانبهای کشور هستیم."


گفتنی است قیمت دلار طی روزهای اخیر در بازار ایران به شدت افزایش یافته و به مرز ۱٢۱۵تومان رسیده است. و این در حالی است که رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرده بود اگر بانک مرکزی مشاهده کند که قیمت دلار به حدود ۱٢۰۰ تومان رسیده، هیچگاه سکوت نخواهد کرد.


به گزارش فرارو، سعید لیلاز، کارشناس مسائل اقتصادی، طی مصاحبه ای با این پایگاه خبری، پیرامون علت و پیامدهای افزایش نرخ تورم، دو نرخی شدن ارز و طلا و سیاستهای دولت برای کنترل این بحران اقتصادی، توضیحاتی مشروح داده است.

لیلاز در پاسخ به این سئوال که «شما با توجه به اعلام نرخ تورم 14.2 درصدی و تورم نقطه ای 21 درصد از سوی بانک مرکزی، علت تورم را چه می بینید و پیش بینی می کنید که افزایش نرخ تورم تا کجا ادامه یابد؟» گفت: «بخش اصلی رشد تورم در ایران به علت رشد شدید نقدینگی است در حالی که رشد اقتصادی واقعی وجود ندارد و در غیاب رشد اقتصادی واقعی، رشد نقدینگی به هر میزان هم که باشد ایجاد تورم خواهد کرد.»


وی افزود: «رشد نقدینگی در اقتصاد ایران سالانه 24 تا 25 درصد است که این به معنای افزوده شدن روزانه 200 میلیارد تومان به حجم نقدینگی موجود در کشور است و تاکنون هر چقدر هم که دولت و بانک مرکزی کوشش کرده اند که با تزریق طلا و ارز جلوی افزایش تورم حاصل از افزایش نقدینگی را بگیرند موفق نبوده اند.»


لیلاز در ادامه گفت: «کاهش نرخ تورم در سالهای 89 و 88 اساساً معلول سیاستهای انقباضی پولی آقای مظاهری رئیس کل وقت بانک مرکزی بود، اگر به سیاستهای پولی و مالی دولت در سال جاری نگاه کنیم در دو بخش اصلی این سیاستها (یعنی سیاستهای مالی و پولی) می بینید که همه جهت گیریهای دولت انبساطی است. دولت نرخ بهره را پائین می آورد که این خود منجر به افزایش سرعت گردش پول می شود و قطعاً اثرات تورمی دارد و با وجود منفی بودن این تصمیم روی نرخ تورم و هشدار بانک مرکزی باز هم دولت زیر بار نرفته و به همان روند ادامه می دهد.»


این کارشناس مسائل اقتصادی افزود: «سیاست دوم، سیاست مالی انبساطی است، مورد قبل سیاست پولی انبساطی بود که در واقع شامل نرخ بهره پائین و نرخ رشد نقدینگی بالاست. در سیاست مالی انبساطی، دولت یک بودجه کاملاً انبساطی را با رشد 45 تا 50 درصد نسبت به سال قبل تقدیم مجلس نمود و مجلس هم تقریباً شاکله های اصلی آن را تصویب کرد، بنابراین وقتی تمام جهت گیریهای دولت در سیاستهای مالی و پولی انبساطی است و رشد اقتصادی هم وجود ندارد طبیعی است که باید انتظار داشته باشیم نرخ تورم افزایش پیدا کند و ما قبلاً هم این مسئله را تذکر داده بودیم.»


وی سپس افزود: «پیش بینی من این است که در سال جاری نرخ تورم بین 25 تا 30 درصد می رسد. البته در تیر و مرداد که ماههای توقف تورم در ایران است، این روند کند خواهد شدت اما در زمستان و از نیمه دوم سال، مجددا این رشد تورمی شدت خواهد گرفت.»


لیلاز در خصوص تاثیر سیاست دولت در رها کردن تثبیت قیمتها، بر روی نرخ تورم گفت: «بحث تثبیت قیمتها تاثیر چندانی روی سطح عمومی قیمتها در میان مدت ندارد و یک سیاست نادرست اقتصادی است که نه تنها قادر به جلوگیری از رشد نرخ تورم نیست که تولید را نابود کرده و حتی تاثیر تورمی نیز خواهد داشت؛ از طریق کاهش تولید و بنابراین کاهش طرف عرضه در برابر افزایش طرف تقاضا.»


وی افزود: «از آنجایی که تورم به معنای افزایش تقاضا در برابر کاهش یا ثبات عرضه است و دولت هم قادر به کاهش تقاضا نیست، از این طریق (یعنی سیاست تثبیت قیمتها) عرضه را کاهش داده و بنابراین تورم را افزایش می دهد چرا که نقدینگی از حرکت به سوی کالا منحرف شده و به سوی طلا و ارز سوق پیدا خواهد کرد. چنانکه طی ماههای اخیر این اتفاق افتاده است.»


لیلاز گفت: «کاری که دولت باید برای کاهش نرخ تورم انجام دهد در وهله اول کنترل میزان نقدینگی و در وهله دوم افزایش سرعت رشد اقتصادی است. در واقع دولت اکنون در یک تناقض و سیکل بسته گیر کرده است؛ اگر بخواهد اقتصاد را به رونق بیندازد و رشد اقتصادی را تحریک کند باید سیاست انبساطی مالی و پولی را به کار گیرد ولی اگر بخواهد این کار را بکند نرخ تورم افزایش پیدا خواهد کرد. مشکلی که اکنون اقتصاد ایران به آن دچار شده این است که از یک طرف رشد اقتصادی تحقق پیدا نمی کند و از طرف دیگر نرخ تورم در حال افزایش است، به عبارتی یک رکود تورمی در حال رخ دادن است.»


لیلاز در ارزیابی سیاست دولت برای کنترل نقدینگی که تلاش کرد با آوردن ذخایر طلای خود به بازار، این نقدینگی را جذب کند، گفت: «بسیار سیاست اشتباهی بود، وقتی روزی 200 میلیارد تومان رشد نقدینگی وجود دارد، حتی اگر دولت 4 میلیارد دلار یعنی 10 میلیون سکه بهار آزادی وارد بازار می کرد باز هم به اندازه تنها 20 روز ورود نقدینگی جدید می توانست بازار را کنترل کند.»


وی افزود: «عامل اصلی رشد تورم در ایران رشد نقدینگی است که وقتی دولت جلوی آن را نمی گیرد یا قادر به کنترل آن نیست، هرگونه تلاش برای کنترل آن از طریق ریختن ذخایر طلا یا ارز به بازار در حکم انهدام منابع ملی است. الان بانک مرکزی ثروت ملی را به بازار تزریق می کند تا رشد نقدینگی ای را که خودش عامل آن بوده کنترل کند. منشاء تورم بانک مرکزی و دولت است و خود آنها هم به دنبال کنترل آن با استفاده از ذخایر ملی هستند، دولتها در ایران از هر جناح سیاسی که باشند حق ندارند در مقابل ذخایر ارزی بی مسئولیتی کنند. در حالی که ما اکنون شاهد یک بی مسئولیتی در قبال ذخایر ارزی گرانبهای کشور هستیم.»


لیلاز در همین رابطه افزود: «کشور به لحاظ دیپلماتیک، بین المللی و اقتصادی و سیاسی در موقعیت بسیار حساسی به سر می برد و باید بتواند روی هر سِنت ذخایر ارزی خودش برای روز مبادا و در آینده حساب کند و ورود این ذخایر به بازار و تبدیل آن به ریال به مثابه آن است که دولت مرغ تخم طلای خود را سر ببرد.»

لیلاز در خصوص علل و پیامدهای دو نرخی شدن قیمت ارز و طلا گفت: «این سیاستها ادامه پیدا خواهد کرد، یعنی با ادامه سیاستهای فعلی، دو نرخی شدن تثبیت شده و دولت قادر به جلوگیری از آن نیست. دولت در حال حاضر فاقد آن انسجام مدیریتی و شجاعت اجرایی و سیاست گذاری لازم است که بتواند ارز و طلا را مجدداً تک نرخی کند یعنی نه منابع کافی دارد که قیمت ارز آزاد را به نرخ رسمی موجود بازگرداند و نه جرئت سیاسی لازم را دارد که بتواند نرخ ارز رسمی را به 1200تومان بازار آزاد فعلی برساند، بنابراین دو نرخی شدن ارز همچنان باقی خواهد ماند و سالانه دهها میلیارد تومان سود بادآورده به صورت رانت به جیب گروههای خاص سرازیر خواهد کرد.»

این کارشناس مسائل اقتصادی سپس افزود: «قولهای بانک مرکزی مبنی بر اینکه ما با عرضه هفته ای یک یا دو میلیارد دلار، نقدینگی را کنترل خواهیم کرد نیز راه به جایی نخواهد برد، به خاطر اینکه وقتی شما روزی 200 میلیون دلار ورود نقدینگی به بازار دارید آنگاه شما باید هفته ای حدود یک و نیم میلیارد دلار به بازار تزریق کنید تا تنها جلوی رشد نقدینگی جدید را بگیرید، پس این نمی تواند نتیجه ای بدهد.»

لیلاز در پاسخ به این سئوال که «با توجه به رکود و افزایش نرخ بیکاری شما دورنمای اقتصادی و اجتماعی جامعه را چگونه می بینید؟» گفت: «دورنمای روشنی برای من قابل تصور نیست، ایران اکنون طولانی ترین دوران رکود اقتصادی خود را تجربه می کند، من نگران اثرات اجتماعی-سیاسی رکود جدی ای هستم که اکنون دامن اقتصاد ایران را گرفته و فکر می کنم سالهای 1390 و 91 همچنان سالهای پرتلاطمی خواهد بود.»

وی افزود: «همین الان برخی طلیعه های این بحثها را می توان در منازعات جناحهای حاکم با یکدیگر مشاهده نمود که تا حد زیادی بازتاب همین رکود اقتصادی است و اگر رونق اقتصادی داشتیم شرایط سیاسی هم بسیار متعادل و متفاوت می بود. اگر رونق اقتصادی بود، حکومت انسجام خود را حفظ می کرد و یکی از تبعات بحران اقتصادی این است که جناحهای دیگر حکومت برای اجتناب از وخیم شدن شرایط اجتماعی-سیاسی به فکر چاره اندیشی برآمده اند، به همین دلیل اکنون شرایط جامعه عادی نیست.»

وی اینگونه ادامه داد که «اگر اقتصاد ایران رونق می داشت و رشد اقتصادی بالای 6 درصد بود اصلاً مسئله سیاست برای اکثریت مردم موضوعیتی نداشت. چنانکه تا سال 86 منازعه ای در سطح جامعه وجود نداشت، احمدی نژاد در نهایت محبوب بود و همه دعواها و مناقشات از سال 87 شروع شد، سالی که از اوایل آن ما وارد رکود شدیم. به قول یک اقتصاد دان مشهور؛ «وفور» خِلل و فرج جامعه را می پوشاند.»

پیرامون پمپاژ ارز به بازار کشور، دکتر محمد خوش چهره در همشهری آنلاین خاطرنشان کرد "اقتصاد ایران در چند سال گذشته، شاهد اختلالات درون‌زا و برون‌زا از ناحیه تصمیم‌گیری و سیاستگذاری بوده که اگر یک اقتصاد با بنیه بالا و با ظرفیت‌های خدادادی نبود، قطعا دچار عارضه‌های شدید می‌شد؛ هرچند برخی از این عارضه‌ها هنوز وجود دارد."

فیلم - ادعای نفوذ وزارت اطلاعات در اپوزيسيون خارج‌نشين - قسمت  اول و دوم

Posted: 09 Jun 2011 09:03 AM PDT

ادعای دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی مبنی بر نفوذ یکی از ماموران در اپوزیسیون خارج از کشور  

قسمت اول

 

 

 

قمست دوم

 

استاندار تهران: گرد و غبار تهران چاره‌ای جز دعا ندارد

Posted: 09 Jun 2011 08:44 AM PDT

جــرس: در واکنش به اشباع شدنِ هوای تهران از گرد و غبار، استاندار تهران مدعی شد "کاری جز دعا برای مهار گرد و غبار تهران نمی توانیم انجام دهیم."


مرتضی تمدن در گفتگو با خبرگزاری مهر، در مورد ورود موج جدیدی از ریز گردها به پایتخت که موجب تشدید آلودگی هوای تهران شده، گفت: "گرد و خاک آمده و هوا را آلوده کرده است باید دعا کنیم که انشاءالله این گرد و خاک هرچه زودتر برطرف شود."


وی درباره اقدامات استانداری تهران برای کاهش میزان ریزگردها در هوای پایتخت نیز گفت: "کاری برای مهار گرد و خاک نمی توانیم انجام دهیم ولی دود و دم کمتر شده است."


استاندار تهران همچنین در مورد آلودگی آب تهران نیز، بدون اشاره به اخبار منتشره در مورد آلودگی و همچنین وجود نیترات در آب آشامیدنی تهران، مدعی شد : "آب تهران هیچ مشکلی ندارد وهرکسی که می گوید آب تهران آلوده است دروغ می گوید."

 

به نسرین ستوده - دستبندهایت

Posted: 09 Jun 2011 08:16 AM PDT

ارژنگ

چند صباحی، خبرها تلخ

عکس ها کثیف

بیداریم آغاز کابوس ها بود ...ا

*****

تا آن صبح

که تو

با لبانت

لنزها را پاک کردی

*****

دستبندهایت؛

قفلی بر عشق نبود

تکمله ی حلقه گلی بود

بر گردن عشق؛

آن صبح که برای ابطال پروانه می رفتی

پروانه وار مهر را در آغوش کشیدی


آموختی مان :

پروانه ها کشتند

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

اشک و خون

Posted: 09 Jun 2011 08:16 AM PDT

ب.آرام
در سوگ سحابی های میهنم

قطره های اشک و خون

از دو چشمان ترم

بر زمین غم چکید

 

جز غم و اندوه و ماتم در وطن

چشمهای پر زخون و پر ز غم

چیزی ندید

 

در دل شامی چنین غمگین وتار

آسمان میهنم

ابروانی سرخ گون

در افق ها می کشید

 

در دلم غوغا که این سرخی ز چیست؟

این همه خون در افق

از بهر چه؟ از جان کیست؟

 

آه این سیلاب اشک و خون چشمان من است

یا که اینک آسمان میهنم

بر چنین اندوه و غم

خون می گریست؟

 

ناله ها و زجه ها

بر آسمان از نای جان

هر طرف بانگ و نفیر

کو کجا شد عزت ایرانمان

کین چنین فرزانگان و عاشقان

یا به خاک افتاده یا دربند کین

یا به درد دوری و غربت اسیر

 

باز می آمد به گوش بانگ و نفیر

 

هان کجا شد عزت ایرانمان

آن که دراین شام تاریک و سیاه

می درخشید در دل شب همچو ماه

 

ناله ها بر آسمان از نای جان

 

هان کجا شد هاله ی پر رنگ ماه

آنکه در این سال های خشک و بی باران و سرد

حلقه ی پر نور او بر دور ماه

در دل یاران

نوید باد و باران بود و آب

 

هان کجا شد نور ماه و ماهتاب

آنکه دارد صد نشان از آفتاب

 

هان کجا شد هاله ی پر رنگ ماه

آنکه جز مهر و وفا

آنکه جز عشق و صفا و دوستی

چیزی نبود

 

ناله ها بر آسمان از نای جان

 

آخر آیا میتوان بر عشق و مهر و دوستی

خنجر گشود؟

آخر آیا می توان گوی قساوت

از یزید و شمر و از ضحاک و فرعون هم ربود؟

آخر آیا میتوان

از آدم اما اینچنین نا پاک بود؟

آخر آیا می توان در پوستین آدمی

ضحاک بود؟

 

ناله ها از نای جان بر آسمان

سرخی خون افق پر رنگتر

اشکها سیلاب گون

قلب های پر ز خون بی تاب تر

کین همه خون، این همه سرخی بی حد افق

از بهر چیست ؟

 

باز می پرسید دل پر درد من

 

هیچ آیا آفتابی

در پس سرخی این شام سیاه و سرد نیست؟

آخر آیا از پس این شط خون

آفتاب نور و گرما و سرور

آید برون؟

هیچ آیا مرهمی بر زخم و بر این درد نیست ؟

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

چرا هاله؟

Posted: 09 Jun 2011 08:11 AM PDT

مهران رفیعی

چرا هاله تو گامی برنداری؟

مگر زخمی تو اندر سینه داری؟

 

نگه کن بر حبیبان ِ سیه پوش

مبادا بار ِ غم بر غم گذاری

 

ار آن فوج ِ بسیجی در لواسان

عیان شد دشمنی پر کینه داری

 

ربودند عزتت از دوش ِ یاران

چنین نا مردمی در یاد داری؟

 

چرا زد ضربه ای بر دخت ِ عزت؟

تو که خود و زره بر تن نداری

 

فرو ده درد ِ خود, از خاک بر خیز

اگر توش و توان در بنیه داری

 

به همبندان ِ بی تقصر اندیش

نشاید چشمشان بر ره گذاری

 

کشیدی سختی این شام ِ تاریک

دو گامی تا سحر راه داری

 

تو که خون ِ دلی از لاله داری

چرا رنگ و رخی سیمینه داری؟

 

از آن آهی که آمد از عزیزان

بدانستم که سیمرغی, سر ِ پرواز داری

 

دریغ از من, ندانستم من آن راز

چرا در قلب ِ ملت خانه داری؟

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

نخستین ملاقات علیرضارجایی پس از چهل روز

Posted: 09 Jun 2011 07:43 AM PDT

جرس: خانواده دکتر علیرضا رجایی، فعال ملی-مذهبی پس از 40 روز بازداشت، با این روزنامه‌نگار ملاقات کردند.

 

به گزارش منابع خبری جرس از تهران، جمعه‌ی گذشته، همسر و فرزندان رجایی از امکان ملاقات حضوری با این عضو هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران برخوردار شدند. مطابق این گزارش، وضع روحی و جسمی این فعال ملی-مذهبی خوب بوده است.
 رجایی که از چهارم اردیبهشت 90 در بازداشت غیرقانونی بسر می‌برد از اتهام خود ابراز بی‌اطلاعی کرده است. او گفته که بازجوها از اجرای حکم زندان مربوط به پرونده اتهامی وی در سال 79-80 (بازداشت فله‌ای فعالان ملی-مذهبی) خبر داده‌اند.
وی از درگذشت مهندس سحابی و شهادت دخترش هاله باخبر بوده، اما از کیفیت جان باختن هاله و چگونگی تدفین و تغسیل وی بی‌اطلاع بوده است. رجایی پس از شنیدن اخبار مربوطه، به‌شدت متاثر شده است.
علیرضا رجایی، دکترای علوم سیاسی، ازجمله روزنامه‌نگاران و صاحب‌نظران سیاسی کشور است که یک‌ماه و نیم پیش درپی یورش نیروهای امنیتی به خانه‌اش، بازداشت و روانه‌ی اوین شده است.

برگزاری مراسم بزرگداشت سحابی ها در دانشگاه کارولینای شمالی آمریکا

Posted: 09 Jun 2011 07:30 AM PDT

ادامه گرامیداشت عزت الله و هاله سحابی در شهرهای مختلف

جــرس: در ادامه برگزاری مراسم بزرگداشت مرحومان مهندس عزت الله سحابی و دختر ایشان هاله سحابی، گروهی از حامیان جنبش سبز ، روز جمعه دهم ژوئن (بیست خرداد) در دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی، مراسمی را با همراه با سخنرانی محسن کدیور، پژوهشگر نواندیش دینی برگزار خواهند کرد.


به گزارش جرس، در اطلاعیه ای که جمعی از دانشجویان دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی صادر کرده اند، خاطرنشان شده است "در هفته ای که گذشت، دو داغ بزرگ بر دل ایران و ایرانی نهاده شد. مهندس عزت الله سحابی پس از عمری مبارزه و تلاش خستگی ناپذیر برای سربلندی ایران، در حالی که برای فرزندان ایران نگران بود و همچنان دربارۀ افق های ایران فردا امیدوار، دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. ماموران استبداد دینی، اما، نه تنها از برگزاری یک مجلس خاک سپاری و ترحیم در خور برای آن مرحوم جلوگیری کردند، که در حمله ای ددمنشانه به مراسم تشییع، دختر برومند ایشان، هاله سحابی، را نیز به شهادت رساندند. هاله سحابی بانویی قرآن پژوه و از فعالان صلح و حقوق بشر بود که برای شرکت در مراسم تدفین پدرش برای چندین روز از زندان به مرخصی آمده بود. از آنجا که اجازه ی برگزاری هیچ گونه مراسم ختم برای نکوداشت یاد این دو عزیز سفرکرده در داخل کشور داده نشد، بر آن شدیم تا گرد هم آییم و یاد و نام آن دو بزرگ را گرامی بداریم."


در ادامه این گزارش پیرامون زمان و مکان و جزئیات این مراسم آمده است:
سخنران مراسم: دکتر محسن کدیور
زمان: جمعه 10 ژوئن ساعت 5:30 تا 7
مکان: دانشگاه ایالتی کارولینای شمالی، ساس هال
SAS Hall room 2203
North Carolina State University
2311Stinson Drive
Raleigh, NC


گفتنی است طی روزهای اخیر نیز، جمعی از حامیان جنبش سبز، طی مراسمی در «لس آنجلس» آمریکا، یاد و خاطره آن دو مبارز ملی را گرامی داشتند و در همین راستا، گروهی از فعالان ایرانی مقیم ترکیه، بریتانیا، فرانسه، آلمان، سوئد و همچنین غرب ایالات متحده نیز، مراسم مختلفی برگزار کردند.


بر اساس گزارش ها، مراسم مشابهی نیز در روز جمعه دهم ژوئن از ساعت ۸.۳۰ تا ۱۰.۰۰ بعد از ظهر در "بنیاد توحید" شهر "سن خوزه" (کامیونیتی سنتر کمپبل) و از ساعت تا ۴.۳۰ تا ۵.۳۰ بعد از ظهر روز شنبه ۱۱ ژوئن در مرکز اسلامی شهر اوکلند برگزار خواهد شد.


اظهارات خوش چهره از پشت پرده های صعود قیمت ارز در بازار کشور

Posted: 09 Jun 2011 05:12 AM PDT

جــرس: در واکنش به افزایش مجدد نرخ ارز در ایران و عدم پاسخگویی سیاست گذاری و سهمیه بندی بانک مرکزی پیرامون پمپاژ ارز به بازار کشور، دکتر محمد خوش چهره در همشهری آنلاین خاطرنشان کرد "اقتصاد ایران در چند سال گذشته، شاهد اختلالات درون‌زا و برون‌زا از ناحیه تصمیم‌گیری و سیاستگذاری بوده که اگر یک اقتصاد با بنیه بالا و با ظرفیت‌های خدادادی نبود، قطعا دچار عارضه‌های شدید می‌شد؛ هرچند برخی از این عارضه‌ها هنوز وجود دارد."


گفتنی است قیمت دلار روز گذشته و امروز پنجشنبه (نوزدهم خرداد) در بازار آزاد به شدت افزایش یافت و به مرز ۱٢۱۵تومان رسید، این در حالی است که رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرده است اگر بانک مرکزی مشاهده کند که قیمت دلار به حدود ۱٢۰۰ تومان رسیده، هیچگاه سکوت نخواهد کرد.


به گزارش همشهری آنلاین، خوشچهره نماینده سابق مجلس، در ادامه نوشته است :
از جمله این سیاست‌ها برداشت‌های بی‌رویه از حساب ذخیره ارزی و تخصیص آنها به دولت و نیز تخصیص منابع بانکی به طرح‌های زود بازده را می‌توان نام برد که رهاورد آن معوقات بالای شصت هزار میلیارد تومان برای نظام بانکی بود.


همچنین ایجاد رکود در بخش‌های تولیدی کشور به‌دلیل سیل بی‌رویه واردات کالاهای مصرفی و نیز رکود بازار مسکن و افت معنی دار قیمت نفت منجر به کاهش رشد اقتصادی کشور در سال‌های گذشته شد. در کنار این شرایط اجرای هدفمندی یارانه‌ها با سیاست پمپاژ پول و بدون التزام به این قانون در بخش حمایت از تولید و عدم ‌تخصیص سهم 20 درصدی بخش خصوصی برای بازسازی این بخش، اوضاع اقتصادی کشور را بیشتر به چالش کشید.


در چنین شرایطی، با وجود کاهش منابع درآمدی دولت از محل مالیات‌ها و درآمدهای نفتی به‌نظر می‌رسد که دولت به سمت روشی نسنجیده و غیرمنطقی، یعنی استفاده از کالاهای انحصاری مانند سکه و طلا و مخصوصا ارز رفته و از این طریق قصد جبران کاهش درآمدها را دارد.


آنچه قابل تأمل است، شیوه اجرایی برای افزایش قیمت سکه و ارز است و گویا، دولت در یک تنگنای تأمین منابع به ‌خصوص به خاطر کاهش نرخ رشد اقتصادی و رکود حاکم بر بخش‌هایی از اقتصاد قرار گرفته و برای جبران این شرایط به سمت استفاده ابزاری و بازی خطرناک افزایش قیمت ارز رفته است.


از سوی دیگر، با توجه به عدم‌ مزیت نسبی کالاهای ایرانی و نبود تقاضا برای این کالاها در بازارهای جهانی مخصوصا در شرایط تحریم، نمی‌توان به ادعای تقویت صادرات با افزایش نرخ ارز دل خوش کرد.


آنچه در شرایط کنونی قطعی است، تورم گسترده و لجام گسیخته ناشی از افزایش قیمت ارز که در تولید خود را نشان خواهد داد و به دنبال آن، کاهش قدرت خرید و تضعیف پول ملی است. اگر چه در کنار این مباحث یک شائبه سیاسی نیز در افزایش قیمت ارز وجود دارد؛ چرا که این افزایش 10درصدی آن هم به‌صورت یک شبه می‌تواند یک فرصت اطلاعاتی باشد که برخی افراد با ارتباطات و نفوذی که در دولت دارند از این تصمیم آگاه بوده و با استفاده از این رانت درآمدهای کلانی در این مدت اندک نصیب خود کرده‌اند و بیراه نیست اگر این درآمد را یک درآمد برای فعالیت‌های انتخاباتی قلمداد کنیم.


این اقدام علاوه بر این بی‌ثباتی مالی را در کشور نشان می‌دهد. زمانی که وعده رئیس‌جمهور مبنی بر عدم‌افزایش نرخ ارز، دو هفته دوام نمی‌آورد اختلال در نظام سرمایه‌گذاری و بی‌اطمینانی در بین فعالان اقتصادی به‌عنوان یک نتیجه حتمی گریبانگیر اقتصاد کشور خواهد شد.


نکته بعدی و مهم این که در سال جهاد اقتصادی که باید همه ظرفیت‌های نظام تصمیم‌گیری و قانونگذاری و اجرا با اولویت ایجاد تولید و پویایی در اقتصاد باشد، برعکس شاهد هستیم که شرایط به‌ گونه ای رقم خورده که طی ماه‌های اخیر جریانات غیرمولد و سوداگری در بازارهایی همچون سکه و طلا قدرت گرفته‌اند و جالب اینکه به جای کنترل ریشه‌ای این قبیل فعالیت‌ها و گرایش به سمت افزایش تولیدات در اقتصاد ملی، میدانی دیگر به‌ عنوان بازار ارز برای سوداگران باز می‌شود.


با وجود این، به ‌نظر می‌رسد که اراده‌ای در بعضی از سطوح مدیریت کلان اجرایی وجود دارد که این افزایش در نرخ ارز را به سمتی سوق دهد که با روش افزایش پلکانی و جذب دلالان و سوداگران، افزایش پنجاه درصدی را برای قیمت ارز در ماه‌های آینده رقم بزند و از این طریق با به مخاطره انداختن اقتصاد ملی، به ظاهر به نفع دولت کسب درآمد کند. این در حالی است که تجربه تورم جهشی بالای پنجاه درصد را در دهه هفتاد به واسطه اجرای همین روش‌ها شاهد بودیم.