جنبش راه سبز - خبرنامه |
- امید نوروزی به فینال مسابقات جهانی کشتی فرنگی رسید
- نامه تعدادی از زندانیان رجاییشهر به شادان شیرازی
- اصلاحطلبان بدون حزب جدید هم در انتخابات لیست واحد میدهند
- درگیری مأموران منسوب به شهرداری با ساکنان یک ساختمان
- انتقاد جبهه ملی از حبس علی رشیدی، اقتصاددان منتقد اختلاس سه هزار میلیاردی
- پيامهاي خصوصي وايبر و واتسآپ قابل كنترل است/ پژوهشگر اینترنت: پیامهای متنی غیر قابل دسترسی است
- تبلیغ یا تکفیر کتاب؛ کدام در دستور کار است؟
- گزارشی از مراسم گرامیداشت آیت الله طالقانی
- نامه مجمع روحانیون مبارز به رهبری
- جان کری: آمریکا ائتلافی گسترده علیه داعش تشکیل خواهد داد/ نقش هرکشوری در مبارزه مشخص خواهد شد
امید نوروزی به فینال مسابقات جهانی کشتی فرنگی رسید Posted: 13 Sep 2014 03:56 AM PDT جرس: کشتیگیر وزن 66 کیلوگرم تیم ملی فرنگی ایران و دارنده مدال طلای المپیک لندن با پیروزی مقابل حریف مجارستانی به فینال مسابقات جهانی راه یافت.
به گزارش ایسنا، امید نوروزی فرنگیکار وزن 66 کیلوگرم ایران در مرحله نیمهنهایی مسابقات کشتی فرنگی قهرمانی جهان که در تاشکند ازبکستان در جریان است مقابل تاماس لورینچ از مجارستان قرار گرفت و در پایان با نتیجه4 بر یک به برتری دست یافت و به فینال این وزن رسید. حریف وی نایب قهرمان المپیک در وزن 66 کیلوگرم و قهرمان امسال اروپا بوده است.
این کشتیگیر مجارستانی در دور قبل نیز آدام کوراک از روسیه را شکست داده بود و با پیروزی نوروزی، کشتی گیر روسی هم از دور مسابقات حذف شد.
بهنام مهدیزاده کشتیگیر وزن 130 کیلوگرم تیم ملی فرنگی ایران هم در گروه شانس مجدد مقابل ادوارد پاپ از آلمان به روی تشک رفت و در پایان با ارائه یک نمایش ضعیف با حساب 6 بر صفر شکست خورد و شانس خود را برای رسیدن به مدال برنز از دست داد.
پیش از این هادی علیزاده، مجتبی کریمفر و حبیبالله اخلاقی از دور مسابقات جهانی کشتی فرنگی حذف شدند.
|
نامه تعدادی از زندانیان رجاییشهر به شادان شیرازی Posted: 13 Sep 2014 03:56 AM PDT جرس: تعدادی از زندانیان سیاسی زندان رجاییشهر کرج، در نامهای به شادان شیرازی، آرزو کردهاند که امکان ادامه تحصیل برای همه جوانان این سرزمین فارغ از اعتقادات آنها هرچه زودتر فراهم شود.
به گزارش جرس، محمود بادوام، کامران رحیمیان، کیوان رحیمیان، رامین زیبایی، عزیزالله سمندری، ریاضالله سبحانی، فرهاد صدقی، دکتر فواد مقدم، امانالله مستقیم، کامران مرتضایی و شاهین نگاری این نامه را امضا کردهاند.
شادان شیرازی، دختر بهایی که در کنکور سراسری امسال، موفق به کسب رتبهی ۱۱۳ رشتهی ریاضی در منطقه یک شده بود، هفته گذشته با انتشار تصویر کارنامه الکترونیکی اش در صفحه ی فیس بوک خود خبر از ممنوع التحصیل شدنش به دلیل اعتقادات مذهبی اش داد.
خبر موفقیت شما در آزمون سال ۹۳ و کسب رتبه ۱۱۳ در رشته ریاضی و فیزیک، موجب سرور و مباهات همه علاقهمندان به کسب علم و دانش است. بسیار متاسف هستیم که همانند سالهای گذشته، اولیای امور برخلاف قوانین ملی و موازین بینالمللی، شمار کثیری از جوانان این مرز و بوم را از تحصیل در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی محروم نمودند. شجاعت شما در تلاش برای احقاق حق تحصیل که بیش از سه دهه است از کلیه جوانان بهایی سلب شده، قابل تحسین است و از اهتمام شما در رساندن مکرر صدای نسلهای بسیاری که از تحصیلات عالیه محروم بودهاند که تو و پدرت نمونهای از آنها هستید، قدردانی میکنیم. ظلم و ستم وارده بر شما و جوانان بهایی و سایر محرومین از تحصیل را به خوبی درک نموده و کوشش شما را در کسب علم و دانش ارج مینهیم. شما از مشکلات وارده نومید نگردید و کسب علم را که ترقی عالم انسانی منوط به آن است وجهه همت خود قرار دهید. برای توفیق شما دعا میکنیم و آرزومندیم که امکان ادامه تحصیل برای همه جوانان این سرزمین فارغ از اعتقادات آنها هرچه زودتر فراهم گردد. زندان رجاییشهر ۹۳\۶\۲۱ محمود بادوام کامران رحیمیان کیوان رحیمیان رامین زیبایی عزیزالله سمندری ریاضالله سبحانی فرهاد صدقی دکتر فواد مقدم امانالله مستقیم کامران مرتضایی شاهین نگاری |
اصلاحطلبان بدون حزب جدید هم در انتخابات لیست واحد میدهند Posted: 13 Sep 2014 03:34 AM PDT حمیدرضا جلائیپور جرس: تلاشها برای تاسیس حزبی تازه با محوریت صادق خرازی دیپلمات سابق در جریان است و اعضای عمدتا جوان ان مایلند که خود را « نسل دوم اصلاحات » بنامند. آنها با وجودی که محمدخاتمی رییس جمهوری اسبق ایران را به عنوان رهبر فکری و سیاسی پذیرفتهاند ولی نگاهی انتقادی به عملکرد گذشته اصلاح طلبان دارند و معتقدند که برای پیشبرد حرکتهای اصلاحی باید ساختارهای رسمی قدرت را پذیرفت و از رهبر جمهوری اسلامی هم تبعیت کرد. اعضای این جریان به واسطه دیدگاههایشان در معرض انتقادهای شدیدی قرار گرفتهاند و حتی متهم شدهاند که با ایجاد یک جریان جدید قصد دارند به اعتبار و هویت اصلاحطلبان لطمه بزنند. آنها بعد از آن که با موضع نه چندان رضایت آمیز محمدخاتمی درباره برگزیدن عنوان « ندا» به عنوان مخفف « نسل دوم اصلاحات » روبرو شدند ترجیح دادند اسم خود را به « نوید دوباره اصلاحات» تغییر دهند اما باز هم بدنه اصلاحطلبان به آنها با شک و تردید نگاه میکند. جرس در گفتگو با «حمیدرضا جلایی پور» استاد جامعهشناسی در دانشگاه تهران و از منتقدان این حزب درحال تاسیس٬ درباره دلایل این انتقادها پرسیده است. متن کامل گفتگو را بخوانید:
اتفاقا بین خود اصلاحطلبان سر و صدای زیادی نیست و صفآرایی اصلی اصلاحطلبان همچنان در برابر راست افراطی است ولی رسانههای راست افراطی تلاش میکنند این تصور را ایجاد کنند که اصلاحطلبان رو به انشقاق بیشترند، در حالی که اصلاحطلبان با محوریت شورای مشاوران اصلاحطلبان و شورای هماهنگی اصلاحات هیچگاه انسجام کنونی را نداشتهاند و علاوه بر انسجام درونی و با حفظ هویت اصلاحطلبانهشان در ائتلاف و هماهنگی خوبی با اعتدالگرایانه و میانهروها هم هستند. راست افراطی در ایران از یک سو خجالت میکشد بگوید مخالف رای مردم است و از سوی دیگر اگر واقعا بخواهد به رای مردم احترام بگذارد٬ میداند که رای نمیآورد. بنابراین تلاش میکنند بدون اینکه نمایدهی مردم باشند به نام مردم قدرت را در دست خودشان نگاه دارند. این مسئله سابقه دارد و افراطیون از سالها پیش با نزدیکی به انتخابات اعلام میکنند که همه جریانات از مخالف و موافق در عرصه حضور دارند و میگویند به جای دو سه حزب، دویست حزب وجود دارد و از این جهت همه چیز دموکراتیک برگزار شده و ما پیروز شدیم. مشکلشان این است که نمیخواهند باور کنند که اگر انتخابات در شرایط سالم و آزاد با حضور تمام جناحهای ریشهدار برگزار شود٬ رای نخواهند آورد. چندین بار هم این واقعیت را تجربه کردهاند. تمایل این گروه این است که نیروهای اصلی و قوی و رایآور اصلاحطلبان به عرصه نیایند و جریان شبه اصلاحطلب یا اصلاحطلبان ضعیفی که رای نمیآورند و متکی به حمایت اجتماعی وسیع نیستند حضور داشته باشند تا با اسم اصلاحطلبی در انتخابات آبروداری کنند.
شما معتقدید چگونه باید در فعالیت احزاب از نیروی جوان استفاده شود؟
نه. ولی تعداد زیاد احزابی که بخش بزرگی از جامعه را نمایندگی نمیکنند لزوما به سود دموکراسی نیست. فرایند حاکمیت قانون و حقوق شهروندی و مردمسالاری تکاملیافته معمولا مبتنی بر نظام دو-سه حزبی است. یعنی اختلافات و دیدگاههای جناحها در همه کشورهای دموکراتیک در قالب چند حزب بزرگ سامان میگیرد در حالیکه در ایران هنوز در مرحله جبههبندیهای سیاسی هستیم. اگر دهها جبهه و تشکل داشته باشیم که دیگر فرآیندهای دموکراتیک به نحوی کارآمد عمل نمیکنند و بیشتر به هرج و مرج سیاسی میانجامد. افراطیها حرف بیمعنایی میزنند که خوب است که ما ۳۰۰ حزب داریم. در حالیکه باید به سمت یک نظام چند حزبی برویم، نه نظام دهها حزبی.
|
درگیری مأموران منسوب به شهرداری با ساکنان یک ساختمان Posted: 13 Sep 2014 03:11 AM PDT جرس: روز چهارشنبه (۱۹ شهریور) برخورد ماموران منسوب به ناحیه ۴ شهرداری منطقه ۳ تهران با مالکان یک واحد مسکونی در خیابان میرداماد تهران، به مصدومیت دو تن از ساکنان و بازداشت سه تن از ماموران توسط نیروی انتظامی انجامید. در عین حال روابط عمومی شهرداری منطقه سه تهران وقوع این درگیری را تکذیب کرد و مدعی شد درگیری بین ساکنان این ساختمان رخ داده است.
به گزارش ایلنا، در ساعت ۱۱ صبح روز چهارشنبه ۱۹ شهریور، افرادی که خود را مامور ناحیه ۴ شهرداری منطقه سه تهران معرفی میکردند با ورود به ساختمانی در پلاک ۴۵۳ خیابان میرداماد تهران قصد تخریب این ملک را داشتند که پس از مقاومت مالکان، بر اثر درگیری رخ داده دو نفر مصدوم و سه مامور منسوب به شهرداری تهران توسط نیروهای کلانتری ۱۰۳ گاندی بازداشت شدند.
«فرزانه ابوالقاسمی» وکیل مصدومان در تشریح جزئیات این حادثه به ایلنا گفت: در زمان حادثه ابتدا ماموران [منسوب به] شهرداری که تعداد آنها تا ۲۰ نفر برآورد شده است بدون ارائه هرگونه حکم قانونی خواستار ورود به ساختمان و تخریب آن میشوند اما وقتی با مخالفت و ممانعت افراد حاضر در ساختمان مواجه میشوند همزمان با فحاشی و تهدید کلامی، از طریق دستگاه هوا برشی که همراه خود داشتند درب ورودی پارکینگ ساختمان را از بیرون باز کرده و سپس با «لودر» داخل ساختمان شده و شروع به تخریب ساختمان میکنند.
وی با بیان اینکه در این هنگام میان ۴ نفری که آن موقع در ساختمان حاضر بودند با ماموران شهرداری درگیری فیزیکی صورت گرفته است، گفت: در جریان این درگیری ماموران شهرداری که به وسائلی مانند چماق، [...] و پنجه بوکس مسلح بودند ۲ نفر از ساکنان ملک مورد نظر را مورد ضرب و شتم قرار میدهند و با ضبط غیر قانونی گوشیهای تلفن همراه اهالی محل، اجازه فیلمرداری و عکسبرداری از این واقعه را نمیدهند.
این وکیل دادگستری مدعی شد: به دنبال بروز درگیری، ۳ نفر از ماموران کلانتری ۱۰۳ گاندی که از طریق تماسهای مردمی از وقوع حادثه مطلع شده بودند در محل حادثه حاضر میشوند اما نه تنها ماموران شهرداری به حضور و جایگاه قانونی آنها توجهی نمیکنند، بلکه طبق گزارشهای رسمی در ادامه این درگیری ماموران کلانتری نیز مورد برخورد فیزیکی قرار میگیرند.
ابوالقاسمی گفت: بر اساس مستندات موجود پس از آنکه سه مامور اعزامی کلانتری ۱۰۳ گاندی به دلیل شدت برخورد ماموران شهرداری نتوانستند به وظیفه خود عمل کنند، کلانتری ۱۰۳ گاندی ۲ مامور انتظامی دیگر را به محل درگیری اعزام کرد و در نهایت ماموران انتظامی توانستند با دستگیری سه نفر از ماموران [منسوب به] شهرداری این درگیری را خاتمه دهند.
وی بابیان اینکه ماموران کلانتری در بازرسی بدنی بازداشت شدگان یک گوشی تلفن همراه که متعلق به ساکنان ساختمان بود را پیدا کردند، گفت: طبق مستندات قانونی موجود سایر ماموران شهرداری از محل درگیری فرار کردند.
ابوالقاسمی در تشریح وضعیت جسمی مجروحان این درگیری گفت: یکی از ساکنان که به وسلیه شیء برنده مجروح شده بود پس از انتقال به بیمارستان بصورت سرپایی درمان و مرخص شد اما فرد دیگری که از ناحیه سر مورد آسیب قرار گرفته است به دلیل پایین بودن سطح هوشیاری از روز چهارشنبه تاکنون در بیمارستان سجاد تهران بستری است.
این وکیل دادگستری در تشریح پیگیریهای حقوقی این پرونده گفت: در حال حاضر شکایتی در دادسرای ناحیه ۷ تهران که ویژه رسیدگی به امور شهرداری است مطرح شده است و امروز (شنبه 22 شهریور) دادگاه برای دو تن از بازداشت شدگان قرار تأمین کیفری صادر و آنان را روانه بازداشتگاه کرده است.
بنا بر ادعای وکیل مصدومان، ماموران بازداشت شده شهرداری هیچ مستند قانونی برای ورود و تخریب ملک ارائه نکرده اند و تنها به گفتن این مطلب که «از شهردار ناحیه ۴ دستور تخریب ملک واقع شده در پلاک ۴۵۳ میرداماد را دارند» بسنده کردهاند.
گفتنی است تلاش ایلنا برای گفتگو با شهردار منطقه سه شهرداری تهران تا زمان ارسال این خبر بینتیجه بود اما روابط عمومی شهرداری منطقه سه تهران به نقل از شهردار ناحیه وقوع این حادثه را تکذیب کرد و مدعی شد این درگیری بین ساکنان این ساختمان رخ داده و شهرداری در این حادثه دخالتی نداشته است. |
انتقاد جبهه ملی از حبس علی رشیدی، اقتصاددان منتقد اختلاس سه هزار میلیاردی Posted: 13 Sep 2014 03:10 AM PDT جرس: جبهه ملی با انتشار اطلاعیهای نسبت به زندانی شدن علی رشیدی، اقتصاددان و از اعضای جبهه ملی انتقاد کرد.
متن کامل اطلاعیه جبهه ملی که در اختیار جرس قرار گرفته، به شرح زیر است:
انتشار این مقاله که ذکر واقعیتی ننگبار به شمار می رفت، هشداری به اولیای امور بود که برای پیش گیری از وقوع این گونه دزدی ها با ارقام نجومی با شدت و بر طبق موازین قانونی اقدام نمایند. متاسفانه به جای استقبال از آن، دستگاه اطلاعات و امنیت کشور آقای دکتر رشیدی را که مقاله اش حاکی از لزوم تامین امنیت مالی کشور از دستبرد دزدان مقتدر بود به دو سال زندان محکوم کرد و به بند انداخت. ولی پس از چند ماه که متوجه ناموجه بودن این بازداشت شد او را آزاد نمود. تا اینکه اخیرا بدون آن که هیچ دلیلی برای زندانی کردن مجدد آقای دکتررشیدی وجود داشته باشد ایشان را باز هم روانه زندان کرده است. جبهه ملی ایران با انتقاد و اعتراض شدید از زندانی کردن دوباره دکتر رشیدی ، متذکر میشود که همین اقدام ناموجه مایه جری شدن متجاوزان به بیت المال می گردد و نتیجه اش تشویق غارت گری هاست. دکتر رشیدی اقتصاددان مسلمی است که این سرزمین می تواند از نظریات او برای ترمیم اقتصاد خراب مملکت استفاده کند. زندانی کردن وی حکایت از عدم درایت سیاسی و ظلم به یکی از افراد کاردان کشوراست.
|
پيامهاي خصوصي وايبر و واتسآپ قابل كنترل است/ پژوهشگر اینترنت: پیامهای متنی غیر قابل دسترسی است Posted: 12 Sep 2014 11:54 PM PDT جرس: کمال هادیانفر، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ایران (فتا)، از شنود پیامهای ردوبدل شده در اپلیکیشنهایی مانند وایبر و واتساپ خبر داده و ادعا کرده است: "از پروندههایی که پلیس فتا پیگیری کرده و به نتیجه رسیده است، باید بدانید که پیامهای خصوصی در وایبر، واتس آپ و غیره توسط پلیس فتا قابل کنترل است."
رييس پليس فتاي ناجا در رابطه با نقض حريم خصوصي و سوءاستفاده از اطلاعات افراد در شبكههاي مبتني بر تلفن همراه مانند وايبر و لاين و واتسآپ و لزوم فيلتر اين فضاها گفت: پليس فتا مرجع فيلتر واتسآپ و وايبر و ساير شبكهها نيست ولي در صورتي كه كميسيون مركز ملي فضاي مجازي بخواهد در اين زمينه تصميمي بگيرد ما هم مسائل و پروندههايي كه در اين رابطه داريم را مطرح ميكنيم. اما مسالهيي كه واضح و مبرهن است، اينكه سامانهها، رسانهها و برخي برنامههايي كه بر گوشيهاي تلفن همراه نصب شده، آسيبهاي فراواني را براي خانوادهها به همراه داشته است.
آیا وایبر و واتساپ قابل شنود هستند؟
انتشار این سخنان در شبکههای اجتماعی، نگرانی بسیاری از کاربران ایرانی را به دنبال داشت و بحثهایی درباره چگونگی چنین شنودهایی به وجود آمد.
با این حال امین ثابتی، پژوهشگر اینترنت و امنیت دیجیتال معتقد است واتسآپ و وایبر امن هستند.
او در یادداشتی در بیبیسی فارسی نوشته است: با فرض اینکه دستگاه شما حاوی هیچگونه بدافزاری نیست، میتوان گفت که واتساپ امن است و امکان شنود مکالمات افراد از طریق آن وجود ندارد؛ هر چند اگر شما گوشی خود را به دوستتان بدهید، یا آن را برای مدتی در کافه یا کتابخانه جا بگذارید، چنین تضمینی وجود ندارد، چون در عرض چند دقیقه میتوان تمام اطلاعات ذخیرهشده در تلفن همراهتان را استخراج کرد.
علت امن بودن واتساپ این است که تمام مکالمات بین این اپلیکیشن و سرورهایش رمزنگاری میشود. این "رمزنگاری" که ممکن است نام آن را بارها شنیده باشید، به این معنی است که امکان شنود پیامها و مطالبی که از طریق واتساپ ارسال میکنید، از بین میرود و تنها راهحل ممکن برای شنود، داشتن کلید باز کردن "رمزنگاری" است. این کلید تنها و تنها در اختیار واتساپ (و نه هیچکس دیگری) است.
برای همین، امکان شنود پیامهای ارسالی از طریق واتساپ توسط پلیس فتا و دیگر نهادها وجود ندارد، هر چند در گذشته، واتساپ مشکلات امنیتی متعددی همچون امکان دسترسی به تمام مکالمات از طریق یک اپلیکیشن دیگر را داشت، اما هماکنون تمامی آنها برطرف شده است.
واقعیت ماجرا را بخواهید، پاسخ دادن به این سوال آنقدرها راحت نیست، هر چند براساس بررسیهایی که انجام شده است، میتوان گفت که وایبر تا حدودی امن است.
به این صورت که هماکنون وایبر تمام پیامهای متنی و نیز عکسها و ویدئوها را رمزنگاری میکند و امکان شنود آنها وجود ندارد، اما شنود مکالمات صوتی و تصویری امکانپذیر است. به بیان سادهتر، اگر شما از طریق وایبر با دیگران مکالمه صوتی/تصویری داشته باشید، امکان شنود وجود دارد، اما در حالتهای دیگر، از جمله خوانده شدن پیام های ردوبدل شده از طریق وایبر -موردی که رئیس پلیس فتا ادعا کرده است- این امکان وجود ندارد. البته دقت کنید که وایبر در نسخه دسکتاپ ویندوز۷ عکسها و ویدئوها را رمزگذاری نمیکند.
|
تبلیغ یا تکفیر کتاب؛ کدام در دستور کار است؟ Posted: 12 Sep 2014 11:54 PM PDT جرس: ۲۳ شبکهی سراسری تلویزیونی هر صبح و شام؛ انبوهی از برنامههای غیرمفید، تکراری، تبلیغاتی و حتی مخرب در تماشاگران گروههای سنی مختلف؛ تولید و پخش میکنند و در این میان؛ کتاب کمترین سهم را دارد.
به نوشته ایلنا، احتمالا مدیران این رسانه بدشان نمیآید برای درخشان کردن کارنامهی کاری خود برای دست یافتن به سمتهای بالاتر برنامههایی در حوزه کتاب بسازند اما چه کنند که این برنامهها دردسرزاست. هم جای بحث و سوال زیاد دارد؛ هم باید خودشان را با سلیقههای مختلف هماهنگ کنند؛ هم باید پولی برای تولید بدهند که برگشت آن غیرممکن است. پس بهتر است سراغ برنامههای سطح پایین رفت و به همان طنزها؛ سریالها؛ تلهفیلمها؛ میزگردها و برنامههای ترکیبی که از ثانیه به ثانیهاش میشود پول درآورد؛ رفت.
مدیران 23 شبکه سراسری تلویزیونی همین راه بیدردسر و پولساز را انتخاب کردهاند. نتیجه این میشود که سهم کتاب در رسانه ملی به نزدیک صفر میرسد. چند کتابی در روز مقابل دوربین ورق میخورد که مدیر محترم؛ متهم به خالی بودن کارنامهاش از معرفی کتاب نشود. کتابها اغلب در کتابخانه بدون مشتری و نونشدهی رسانه ملی و بعضا توسط دوستان ناشر مدیران و مجریان و کارکنان؛ برایشان ارسال میشود: کمهزینه؛ کم دردسر و کارنامه پرکن. جواب ناشر و نویسنده و مترجم را لازم نیست بدهند چون اصلا به رسمیت شناخته نمیشوند. مردم هم آنقدر گرفتارند که نبود کتاب میان بیکاری؛ گرانی؛ فقر؛ فساد اجتماعی و اقتصادی بُرخورده و به فراموشی سپرده میشود.
با این وجود؛ گویا دستاندرکاران نشر قانع نشدهاند از اینکه توسط رسانه ملی به رسمیت شناخته نمیشوند چون وقتی خبرنگار ایلنا از تکتکشان میپرسید که تلویزیون برای کتاب چه کرده؛ زبان به گله گشودند و سر خشم آمدند.
رابطه منفی تلویزیون با کتاب
محمدرضا حاتمی(مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران کتابهای دانشگاهی) میگوید: مدیری که نداند چه مسئولیتی دارد و در کشورش چه میگذرد، مدیر نیست...
حاتمی میگوید: رسانهی ملی فقط کتابهایی را تبلیغ میکند که ناشران آن پول میدهند. کتابهای آموزشی کنکور تبلیغ میشوند چون پول میدهند. ما چندینبار نامه نوشتیم؛ اما گفتند که باید هزینه پرداخت کنیم. مبلغ درخواستی صدا و سیما در مقایسه با میزان فعالیتی که داریم و وضعیت تعطیلی نشر؛ بسیار سنگین است.
مدیرمسئول انجمن فرهنگی ناشران کتابهای دانشگاهی میافزاید: در دورهای هستیم که هزینههای کتاب بالا رفته؛ کتابها کپی میشوند و بهصورت پی دی اف در اینترنت قرار میگیرند؛ این یعنی نشر؛ روزهای بدی را طی میکند. بیارزش شدن علم و دانش و نخواندن کتاب؛ معجونی درست کرده که تحمل فشار آن فقط به دوش کتاب است.
او آماری هم میدهد: از سال 1389 تا 1392 سالی 10 درصد فروش کتاب دانشگاهی افت کرده. کتابهایی که در سال 89 به فروش میرسیده؛ در سال 92 و 93 هنوز مانده است. اگر سال قبل 100 نسخه از یک کتاب را میفروختیم؛ امروز حدود 80 نسخه از آن به فروش میرود. این روند 10 ساله؛ خود را با کاهش آمار کتابخوان و ازدیاد تعداد کتابفروشیهای تعطیل شده؛ نشان میدهد. هزینههایی هم در این زمینه شده اما همگی متفرقه بوده نه هدفمند.
حاتمی این همه را گفت که بگوید؛ کتاب برای رسانه ملی معادل ساندویج است: رسانه ملی میگوید برای تبلیغ هر کتاب باید 300 هزار تومان پول بدهیم. اگر فکر کنیم کتاب؛ کالایی تجاری مانند ساندویچ است باید این کالا جمع شود. اما اگر این کالا مبنای فکری دارد باید رسانه ملی؛ مردم و دولت برای آن سرمایهگذاری کنند نه اینکه رسانه ملی برای تبلیغش تقاضای پول کند.
حاتمی با مثالی توضیح میدهد: شهرداری خود را موظف میداند که برای سهولت رفت و آمد نابینایان، پیادهروها را برای آنها طراحی کند. درواقع شهرداری از هزینه اکثریت برای رفاه حال اقلیت بهره میبرد. برای سرپا نگهداشتن کتاب هم باید هزینه کرد. کجای دنیا تبلیغات کتاب منحصر به کتاب کنکور میشود؟ کجای دنیا جلوی بهترین دانشگاه کشور؛ پایاننامه و تحقیق میفروشند؟ با این اوضاع نمیتوانیم کاری برای حوزهی مکتوب انجام دهیم. مردم مدرکگرا میشوند و بجای ادامه تحصیل میروند جلوی بهترین دانشگاه کشور مدرک میخرند. نمایشگاه بینالمللی و نمایشگاههای استانی بازتابی در رسانه ملی ندارند در عوض کوچکترین اتفاقی در هر گوشه دنیا؛ در تلویزیون بازتاب دارد. چرا فکر نمیکنیم که کتاب باید در رسانه ملی به مردم نشان داده شود.
او گلههایش را چنین ادامه میدهد: مشکل این است که در این رسانه؛ به همه چیز سیاسی نگاه میشود. اگر در این رسانه از سیاستهای دولت حمایت شود و حداقل یک شبکه به این موضوع بپردازد یا هر شبکه اختصاص به جناحهای فکری متفاوتی داشته باشد؛ درنتیجه دیدگاههای متفاوت رشد مییابند. ما 25 شبکه داریم چطور در حوزهی کتاب کاری صورت نمیگیرد و برای تبلیغاش از ما پول میخواهند؟ وقتی بورسیههای تحصیلی بجای اینکه به شاگردان اول داده شود؛ به فامیل و آشنایان مدیران داده میشود، دیگر انگیزهای برای نمیماند که کسی پایاننامه و تحقیق بنویسد. نتیجه این میشود که دانشجو برای کم کردن ناراحتی خود سراغ وایبر برود و جوک بسازد تا ذهنش آرام بگیرد.
حاتمی میگوید: رسانه ملی برای خرید فیلمهای خارجی هزینه میکند و پخش مستقیم فوتبال را با قیمتهای کلان میخرد اما برای تبلیغ کتاب از ناشر پول میگیرد. به کتاب که میرسد؛ ممیزی را وسط میکشد و نظر میدهد که کدام کتاب باشد و کدام نباشد. ما در کتاب درجا میزنیم. اگر عقلانیت و خردورزی را پایهگذاری کنیم؛ میتوانیم کاری انجام دهیم در غیر این صورت؛ اتفاق بدی برای فرهنگ میافتد.
حاتمی بیتوجهی به کتاب را مشکل ریشهای دانسته و میگوید: در شهرها اینهمه پاساژ داریم، شهرداری میتواند آنها را مجبور کند حداقل 2 مغازهشان را اختصاص به کتابفروشی بدهند اما این کار را نمیکند چون برایش اهمیتی ندارد. رشد فرهنگی کتاب در کشور به آزاداندیشی برمیگردد، همه باید دست به دست هم دهند. چه کسانی موجب افتخار تمدنی ما شدند؟ کسانی مثل حافظ و سعدی. حالا هم این رسالت به دوش رسانهی ملی است.
این ناشر میافزاید: کسانی که فرهنگ را در رسانه ملی هدایت میکنند دید صدساله و پنجاه ساله ندارند یا میخواهند 50 سال دیگر چیز خاصی از فرهنگ دربیاید. مدیری که نداند چه مسئولیتی دارد و در کشورش چه میگذرد، مدیر نیست. کدام برنامهی نقد برای برنامههای تلویزیون ساخته شده؟ بیایند و از مردم بپرسند که آیا از عملکرد رسانه ملی راضی هستند یا نه و نظرات واقعی آنها را بگذارند.
سی ثانیه= 500 هزار تومان
سیدرفیع احمد جواهری(مدیر انتشارات ابوعطا و نایب رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان) میگوید: تبلیغ کتاب در رسانهی ملی بسیار ضعیف است و خلا بزرگی در این زمینه احساس میشود. اقدامات مختلفی در این زمینه صورت گرفته اما جوابی دریافت نشده. تعرفههای تبلیغ کتاب در تلویزیون بسیار بالاست و تفاوت چندانی با باقی کالاها ندارد.
جواهری اعتقاد دارد: رسانه ملی میتواند کتابخوانی را گسترش دهد یعنی اگر حتی کتاب انتشارات خاصی را هم تبلیغ نمیکند؛ میتواند با طراحی برنامههایی، فرهنگ کتابخوانی را ترویج کند. برای مثال شخصیتهای معروف میتوانند در برنامههای کوتاهی درباره کتابهایی که خواندهاند؛ صحبت کنند و بگویند که چه کتابهایی خواندهاند. اما واقعیت این است که تعرفه تبلیغ حدود ثانیهای 500هزار تومان است که اگر بخواهیم 30 ثانیه برای تبلیغ درنظر بگیریم حدود 15میلیون تومان برای ناشر تمام میشود که با اوضاع فروش کتاب این هزینهها غیرممکن است. اگر حتی 90درصد تخفیف دهند باز نمیتوان کاری کرد.
به عقیده او باید سطح سواد در جامعه بالا برود: باید درست خواندن را آموزش دهیم تا مردم از خواندن لذت ببرند. کتابها نباید فقط به هنگام خواب خوانده شوند. باید سطح سواد خواندن را بهبود بخشیم تا مردم به قدرت خواندن ادراکی برسند و بتوانند از خواندن کتاب لذت ببرند.
رسانه ملی یعنی حاکمیت
محمود آموزگار(مدیر مسئول نشرکتاب آمه و نایب رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان) میگوید: صداو سیما به عنوان نماینده حاکمیت باید برای فرهنگ بکوشد.
به نظر او؛ معمولاً کالاهایی در برنامههای تبلیغاتی تلویزیون تبلیغ میشوند که صرفاً تجاری بوده و انگیزه معرفی و فروش بیشتر هدف تبلیغات بوده و مطابق اصول حسابداری هزینه تبلیغات نیز جزو قیمت تمام شده کالا لحاظ میشود. صاحب کالا نه تنها امیدوار است که هزینه تبلیغاتش از محل فروش کالا جبران شود بلکه مجدانه در پی کسب سود نیز هست که با تولید انبوه کالا و فروش آن محقق میشود. کتاب چنین شرایطی؛ دستکم در شرایط کنونی ندارد. حتی شمارگان 1000 نسخهای نیز کمکم به خاطرات میپیوندد و طبیعی است که ناشر نتواند به هزینههایی که صدا و سیما بابت تبلیغ مطالبه میکند حتی بیندیشد. بنابراین تبلیغ کتاب در تلویزیون در قبال پرداخت هزینه موضوعیت پیدا نمیکند. به همین دلیل هم شهروندان شاهد چنین تبلیغاتی نیستند. صدا و سیما حتما برای اداره خود روی درآمدهای حاصل از تبلیغات حساب میکند. صدا و سیما از یکسو یکی از نهادهای حاکمیت است و از سوی دیگر فرهنگ و توسعه و تحکیم آن ازجمله دغدغههای اصلی حاکمیت است. پس وظیفه دارد که در رفع دغدغههای فرهنگی حاکمیت بکوشد و ازجمله به کتاب و نشر عنایت ویژهای داشته باشد.
آموزگار اضافه میکند: یک بخش از عنایتهای رسانه ملی؛ تبلیغات را شامل میشود و بخش دیگر مربوط به فرهنگسازی است. اگر صداوسیما به درآمدهای تبلیغات نیاز دارد نافی وظیفه آن در بخش فرهنگی و کوشیدن برای جا انداختن فرهنگ مطالعه در میان شهروندان نیست. ما از صداوسیما انتظار داریم که زمانی را برای تبلیغ کتابها در اختیار نشر کشور قرار دهد. البته برنامههایی ساخته و اجرا شده اما پیوستگی و استمرار و نتیجهی خاصی به همراه نداشته است.
از نگاه او؛ رسانه ملی میتواند در فیلمهایی که نشان میدهد؛ فرهنگ کتابخوانی را رواج دهد، چیزی که در فیلمهای ما اصلا دیده نمیشود و اگر هم نمونههایی وجود داشته باشد اثرگذاری لازم را نداشته است.
نمیتوان به رسانه دولتی دل بست
علیرضا رییس دانا(مدیر انتشارات نگاه) با این جمله که: آنچه به جایی نرسد فریاد است؛ گلهی خود را چنین شروع میکند: معرفی کتابها در رسانه ملی بر مبنای گذر از فیلترهای خاصی است بنابراین امری فراگیر نیست و مجموع برنامه معرفی کتاب در تمام شبکههای تلویزیونی شاید یک در صد هم نباشد. بعضا این برنامهها جذابیتی زیادی ندارند و کم بینندهاند.
او هم سراغ انتخاب سلیقهای میرود: کتابهایی که در رسانه ملی معرفی میشود نماینده بخش کوچکی از افکار عمومی است، البته نمیتوان گفت که حتی یک عنوان کتاب که نماینده بخشی از افکار عمومی جامعه باشد در رسانه ملی دیده نمیشود اما اگر اکثریت را درنظر بگیریم؛ میبینیم که به همهی سلایق اهمیت داده نمیشوند.
رییسدانا میگوید؛ چون تبلیغ کتاب در رسانه ملی هزینهبری بسیاری دارد؛ توان این کار را ندارد بعد هم اضافه میکند: تلویزیون هم تمایلی به تبلیغ کتاب ما ندارد و نمیتوانیم اعتراضی کنیم. این سازمان عریض و طویل برای خود مقرراتی دارد و گوشاش هم به حرف امثال ما بدهکار نیست. تا زمانی که بخش خصوصی وارد میدان رسانه نشده و شبکههای خصوصی دایر نشود، نمیتوان به یک رسانه دولتی دل بست. تلویزیون خط مشی خاص خود را دارد و در آن جایی برای تبلور افکار و اندیشه ما نیست و نمیتوان امید داشت که با تغییر صرف مدیران آن؛ تحولی باید در آن صورت بگیرد. به هر حال سیاست مدیران تلویزیون بیتوجهی به کتاب است و کاری هم از بخش خصوصی نشر در این مورد برنمیآید.
ناشران تعطیل میشوند؛ رسانه راه خودش را میرود
غلامحسین دولتآبادی(مدیر انتشارات آذرخش) هم روی تبلیغ گزینشی تاکید دارد: ناشران حرفهای باید در این رسانه به مردم معرفی شوند اما متأسفانه تبلیغ کتابها گزینشی انجام میشود و این مطلوب نیست چون شامل تمام افکار عمومی نمیشود و با وجود تکنولوژی دیجیتال و ماهوارهها، مردم به ماهوارهها گرایش دارند تا رسانه ملی.
او تاکید دارد که: وضعیت کتاب بسیار بحرانی است و در مسیر اقتصاد کتاب چالش بسیار بزرگی وجود دارد و برای جلوگیری از این اتفاق رسانه ملی میتواند نقش مهمی داشته باشد. اما در دورهای که توان اقتصادی ناشران بسیار پایین است؛ چگونه میتوان هزینههای سنگین برای تبلیغ کتاب در تلویزیون پرداخت؟
او میگوید: دو سه بار برای تبلیغ در رسانه ملی اقدام کردیم اما بعد از بررسی هزینهها منصرف شدیم، چون هزینهها اصلا با یکدیگر بالانس نمیشد. درنهایت از این امر چشمپوشی کردم. ناشران برای پرداخت مالیات یک میلیون در سال هم دچار مشکل هستند.
دولتآبادی هشدار میدهد که: حوزه نشر در آیندهی نزدیکی ورشکسته خواهد شد و ناشران فقط سعی میکنند که هزینههای جاری خود را پر کنند و در این میان رسانه ملی هم کالاهای مصرفی را تبلیغ میکند چون خروجی اقتصادی بالایی برای آنها دارد اما تبلیغ کتاب و کالای فرهنگی برای آن درآمدزایی ندارد. اگر این رسانه؛ بخشی از هزینههایی را که به قرارداد تهیهکنندگان سریال و برنامهها اختصاص میدهد، برای کتاب درنظر گیرد، قدمی برای فرهنگ این مملکت برداشته است. اما وقتی روزگار طور دیگریست؛ بسیاری از ناشران میخواهند کارشان را تعطیل کنند چون دچار روزمرگی شدهاند.
به اعتقاد او؛ شاید در جامعهی توسعهیافته نتوان از رسانه انتظار داشت که فرهنگسازی و تبلیغ کتاب را رایگان انجام دهد اما در جامعهی ما که تعداد بسیاری جوان دارد و درحال توسعه است و نیاز به قدمهای بزرگی برای فرهنگسازی دارد، باید این فرهنگسازی رایگان باشد تا خوراک روحی مردم تأمین شود و آنها سراغ چیزهای دیگر نروند.
|
گزارشی از مراسم گرامیداشت آیت الله طالقانی Posted: 12 Sep 2014 11:21 PM PDT جرس: مراسم سیوپنجمین سالگرد درگذشت آیتالله طالقانی بعد از هفتسال با پخش بخشی از خطبههای او در یکی از نمازجمعههای دانشگاه تهران در سال۵۸ آغاز میشود. «طالقانی» آیهای از قرآن میخواند و از حذف کلمه «مرگ» از زبان و اندیشه میگوید.
«راه خدا راه نجات خلقهاست. راه آزادی انسانهاست. راه خدا نه به طرف آسمانهاست و نه شرق و نه غرب نه جنوب و نه شمال، راه خدا همین است. در همه آیاتی که درباره جهاد، هجرت و مبارزه آمده قید فیسبیلالله است. اولا برای اینکه جهادها وکوششها از جهت خودخواهی، تحمیق و بهبندکشیدن نباشد فقط برای نجات انسانها برای نجات همه مردم برای گشودن بندهاست. برای آزادکردن انسانها. برای برداشتن سدها، سدهایی که مردم را از هم جدا کرده و راه خدا و راه تعالی را بسته است. سبیل خدا همین راه نجات مردم است. و الا انسان گوشهای بنشیند و در افکار و اندشیه و خیالات خود فروبرود و تنها تسبیح بگوید؛ این از نظر انسان منشأ تقرب به خدا نیست. چه بسا کسی که در ظاهر به زبان سبحانالله میگوید و در درون و اندیشههایش نقشهای شیطانی است. چهبسا انسانی که با تسبیح اللهاکبر میگوید اما مال و ثروت و قدرتطلبی و شهوات در هر چیزی دارد چهبسا انسانی که به زبان در گوشه خانقاهی مسجدی لاالهالله میگوید و در اندیشهاش صدها بت برای خود میتراشد. چهبسا انسانی که بهتنهایی الحمدلله میگوید ولی در درون، آلوده به هرگونه رذایل خلقی واندیشههای پست است. آنچه راه خداست جهاد فیسبیلالله است. سبیل مردم، سبیل خداست.»
به نوشته روزنامه شرق، سالن اجتماعات «کانون توحید» درحال پرشدن است درحالیکه صدا و تصویر «محمود طالقانی» در سالن طنین افکنده. صدایش رسا و محکم است. دوربین او را از نمای پایین نشان میدهد. «طالقانی»، ایستاده سخنرانی میکند و عصایی هم به دست راست دارد، بدون اینکه به آن تکیه کرده باشد.
کفر و دین از نگاه طالقانی
نگاه او بینش قرآنی وجودی است با قرائتی صدرایی و از نظر مبانی معرفتی به عقل فطری قایل است اما آن را برای هدایتگری کافی نمیداند و حتما باید به عقل بیرون از خودش ارجاع دهد.» «قاسمی» افزود: «او از حیث روششناختی به پراکسیس و عمل انسانساز قایل است. نتیجه کارش این است که قرآن را از قبرستان به صحنه جامعه آورد. با بینش قرآنی، آن تلقیهای خرافی را زدود و هدایت قرآنی را راهنمای عمل و زیست آدمها دانست. تلقی او از ایمان و مذهب، تقلیل دین به متافزیک نبود. طالقانی آیات قرآن را در بستر مبارزه و حل تضادهای اجتماعی، سیاسی و انسانی وارد کرد؛ یعنی دیدش نسبت به هستی اجتماعی آنقدر وسیع بود که آن را در متن هستی و تاریخ میدید.»
«قاسمی» افزود: «اگر زندگی طالقانی را به سه مرحله تقسیم کنیم میشود گفت که «طالقانی» از نظر دوره زندگی بعد از تاثیرپذیری از مبانی مدرنیستی که شامل تجربهآوری و علمباوری بوده است، از سال 44 به بعد که در بستر مبارزه و زندان قرار میگیرد رویکرد ایدئولوژیک در او رسوب میکند و در نهایت به لحاظ روششناسی به پراکسیس میگراید و با رادیکالیسم مذهبی پیوند میخورد.» او افزود: «طالقانی» از نظر منابع معرفتی در چارچوب سنت قرار نگرفت. دو منبعی بود؛ از نظر روش، هم ایمان را بهعنوان یک روش در جهت فهم وجود و هم عقل را در جهت تفسیر و پاسخگویی به نیازهای زمانه به کار برد. حتی در روش تلقیاش از کفر و ایمان، برخلاف سنتیها که تجلی و تعارض این ذهنیت مومن کافرکردن که ریشه فقهی داشت، در طالقانی نبود.
او افزود: «آن زمان «حنیفنژاد» «شریعتی» و«طالقانی» سه نفری بودند که نگاهشان را به کفر و ایمان از نگاه سنتی جدا کردند و جهانبینی توحیدی را مطرح کردند. مصادیقی که از این دیدگاه برمیخواست در حیات اجتماعی مبارزات معنا داشت. مصداق کافر شامل حال آن کسانی نمیشد که خدا را نفی میکردند.» به گفته قاسمی: «در دوره طالقانی کسانی بودند که به خدا اعتقاد نداشتند اما به لحاظ فلسفی وحدتگرا بودند و از آن سو، افرادی که در ظاهر به خدا معتقد بودند اما در صحنه حیات اجتماعی بر نابرابری و شکاف طبقاتی صحه میگذاشتند. کسانی بودند از همین جناح راست که میگفتند اگر فقیر نباشد ما چطور تکالیف مذهبی خود را مثل صدقه و... را ادا کنیم. اینها به افراد اهل مبارزه تهمت میزدند که کافرند.»
او گفت: «روشی که اشاره کردم طالقانی و شریعتی و حنیفنژاد در برخورد با مسایل داشتند حاکی از این است که چگونه تغییر نگاه در صفبندی اجتماعی و در جابهجاکردن تضادها نقش داشت. یکی از نمایندگان بلافصل رویکرد سنتی معتقد بود که سرمایهداری و مارکسیسم دو لبه قیچیاند اما شریعتی گفت سرمایهداری دشمن است اما مارکسیسم رقیب است و با این شاخص، صفبندی را عوض کرد.» او افزود: «کسانی که به تضاد و نابرابری صحه میگذارند مشرکاند نه کسانی که در عرصه نظری به وحدت قایلاند اما در عرصه اجتماعی نه.»
«قاسمی» با اشاره به اینکه کاری به درستی یا نادرستی این نگاه ندارم، افزود: «میخواهم بگویم دو روش در تغییر نگاه و جهتگیری به قدر ارزش دارد که نیروهایی که رفتند پشت گفتمان اول به مارکسیسمستیزی گرفتار شدند. اما نیروهایی که شریعتی آزاد کرد پشت مارکسیسمستیزی نرفتند بلکه فضای گفتوگو را باز کردند. طالقانی هم میگفت همه مبارزههای ضداستعماری، توحیدی است اینها اینطور شاخصها را عوض و تضاد را حل میکردند و مایه برکاتی شدند و نگران این نبودند که اینطور دین آسیب میبیند چون دین را صرفا در معنویت و متافیزیک نمیدیدند.»
وظیفه روشنفکری دینی در دنیای امروز
«مجتهدشبستری» افزود: «ما در مرحلهای قرار داریم که درعین حال که استفادههای فراوانی از این تفسیرهای جدید داشتهایم باید بازنگری انتقادیای از این تفسیرها داشته باشیم. وظیفه یک مسلمان هوشیار در جهان فعلی این است که ببیند این تفسیرها به چه چیزهایی منتهی شدهاند، آثار خوب و بد اینها چه بود؟ چه مقدارش قابلقبول است و چه مقدارش نیست. این اجتنابناپذیر است.» شبستری گفت: «دینی که نمیتواند خودش را درست در دنیا عرضه کند در بحران است. علمایی که نتوانند دین را بهگونهای عرضه کنند که لوثها و پلیدیهایی که امروزه به آن چسبیده پاک شود تفکرشان دچار بحران است. تفکر علمای دینی اگر دچار بحران شود آن دین دچار بحران میشود. دین منهای آنچه علمای آن دین میگویند چیزی در فضا و هوا نیست. الان نوبت به این رسیده که از علمای دین سوال شود خدا سخن میگوید یعنیچه؟ امرونهی میکند یعنی چه؟ الان روز حساب پس دادن است. اینکه بنشینیم به گذشتگانمان افتخار کنیم و بگوییم ما چنین شخصیتهایی داشتهایم دردی را دوا نمیکند. ما در مرحلهای هستیم که آنچه در این چند دهه گذشته به ما گفته شده کفاف زندگی مسلمانی ما را در این دنیای مدرن نمیدهد. چه طالقانی چه طباطبایی چه رهبر فقید انقلاب گفته باشند.» او افزود: «فرض است بر کلیه کسانی که نوعی اثرگذاری دارند، چه در مقامات سیاسی و چه فرهنگی در هر کجای جهان اسلام که استارت بازاندیشی نیرومند همه جانبه را درباره آنچه در چند دهه گذشته درباره اسلام گفتهاند، بزنند. باید تجدید حیات و هویت کنیم وگرنه در زیرخروارها حوادث این جهان پرتلاطم ما مسلمانها دفن خواهیم شد.»
او با اشاره به اینکه واتیکان در دهه 1960 متوجه شد خطر، مسیحیت را تهدید میکند و برای همین نشست بینالمللی مسیحیت را که به نام واتیکان دو معروف شد تشکیل داد، افزود:« همه را جمع کردند و چندین سال طول کشید مشکلاتشان را یکییکی حل کردند و آموزههایشان را شسته و رفته کردند و آنچه لازم بود تولید کردند. ما فکر میکنیم در دین دیگر نمیشود تولید کرد. الان محال است شما وارد کلیسایی در یکی از شهرهای دنیا بشوید و ببینید که کشیشی خرافهای بگوید، اما در تهران ما و رادیووتلویزیون ما چه خبر است؟ گاهی من خرافههایی به گوشم میخورد که تعجب میکنم. اوایل انقلاب این حرفها نبود. باید به فکر نجات اسلام از افکار عقبمانده و بیانهای غیرقابلدفاع و خرافهها و فتواهای ضدانسانی و ضدحقوقبشری بود. باید به فکر تفکر روشن دینی به منظور صاف کردن جاده صحیح تفکر سیاسی عقلانی بود تا مجالی پیدا شود نسل آینده ما بتواند صحیح فکر کند و در سیاست صحیح عمل کند.»
طالقانی و نفی خشونت
او افزود: «در زندان وقتی برخی جوانان به قرآن مراجعه میکردند. برخی از روحانیون زندانی میگفتند حالا کارتان به جایی رسیده که ما اینجا حضور داریم و شما مستقیم به قرآن مراجعه میکنید درحالی که طالقانی میگفت قرآن برای همه نازل شده است و خطاب به همه میگوید تدبر کنید. تدبر یعنی بررسی و نقد و شبههداشتن، نه پذیرفتن.» او با ذکر خاطرهای از آیتالله منتظری در همینباره گفت: «آیتالله منتظری میگفتند که وقتی خداوند به ملائکه گفت که میخواهم در زمین خلیفهای قرار دهم. ملائکه گفتند آیا کسی را در زمین قرار میدهی که فساد میکند و خون میریزد درحالیکه ما تو را تقدیس میکنیم. خداوند خطاب به آنها گفت من مقدس نمیخواهم، من آدم میخواهم.»
او افزود: «ایشان در طول زندگی خود پیوسته نگران و در اندیشه این بود که آیا رسالت خودش را در قبال خدا و خلق انجام داده است یا نه. او هرگز نهتنها در مقابل دوست بلکه در برابر مخالف فکری خود به خشونت متوسل نشد و آنها را بیرون از دایره انسانیت ندانست، در زندان و بیرون زندان به فکر مردم بود. برخی او را طرفدار عدهای میدانند یا سرزنش میکردند که ساده بود. درحالیکه اصلا این طور نبود بلکه همه را فرزندان خود میدانستند.»
«جعفری» افزود:«در زندان عدهای مارکسیستها را نجس میدانستند ایشان میگفت چرا نجس هستند؟ میگفتند چون خدا را قبول ندارند. میگفت مگر شما که خدا را قبول دارید چگونه قبول دارید؟ با آنها نشست و برخاست میکرد و غذا میخورد.» روزی تازه آقای برقعی که عضو سازمان افسران حزب توده بود از تبعید به زندان قصر آمده بود. آقای طالقانی در حیاط زندان قصر عدهای از افسران حزب توده را دیدند به آنها گفتند آقای شما را آوردند. آنها گفتند آقای ما شما هستید. خیلی از اینها میگفتند اگر ما در جوانی شما را میشناختیم به مارکسیسم رو نمیآوردیم، ما اسلام را از آخوند سر کوچه شنیدیم و بیزار شدیم. راهورسم ایشان راهورسم قرآنی بود و همه برایشان احترام قایل بودند.» |
نامه مجمع روحانیون مبارز به رهبری Posted: 12 Sep 2014 11:21 PM PDT جرس: سید محمد خاتمی، رئیسجمهور اسبق ایران که از بعد از انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ در دیدارهای رسمی با رهبر ایران غایب بود، در نامهای به رهبری، از جراحی موفقیتآمیز وی ابراز خوشحالی و برای سلامت او دعا کرده است.
به گزارش جرس، این نامه از سوی مجمع روحانیون مبارز و با امضای آقای خاتمی به عنوان رئیس شورای مرکزی مجمع برای آقای خامنه ای فرستاده شده است.
در حالی که هر دو رئیس دولت پیشین، یعنی آقای هاشمی و احمدینژاد و همچنین رئیسجمهور کنونی، به ملاقات رهبری جمهوری اسلامی رفتهاند اما تاکنون عکس و خبری از ملاقات حضوری آقای خاتمی با رهبری منتشر نشده است.
متن نامه مجمع روحانیون مبارز به رهبری به نقل از سایت ایلنا به شرح زیر است:
محضر مبارک رهبر عالیقدر حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) خبر عمل جراحی موفقیتآمیز انجام شده موجب مسرت اقشار مختلف در خارج و داخل کشور به ویژه ملت بزرگ ایران گردید.گزارش رییس محترم گروه پزشکی آرامبخش خاطر همه علاقهمندان در سراسر کشور شده است. با کمال خرسندی از سلامت وجود مبارک، عافیت جنابعالی و دوام عمر شریف را از خداوند بزرگ مسالت داریم. امید است عنایت خاصه حضرت بقیه الله اروحنا له الفدا همواره و در همه حال شامل وجود مبارک باشد. ایام عزت مستدام مجمع روحانیون مبارز سیدمحمد خاتمی
|
جان کری: آمریکا ائتلافی گسترده علیه داعش تشکیل خواهد داد/ نقش هرکشوری در مبارزه مشخص خواهد شد Posted: 12 Sep 2014 11:04 PM PDT جرس: وزیر امور خارجه آمریکا روز جمعه گفت آمریکا ائتلافی گسترده را برای جنگ علیه داعش ( دولت اسلامی عراق و شام ) تشکیل خواهد داد.
به گزارش خبرآنلاین، جان کری که روز جمعه برای گفتگو با مقامات ترکیه و همراه کردن این کشور در ائتلاف تشکیل شده برای مبارزه با داعش به آنکارا سفر کرده است، گفت: آمریکا و ترکیه در برابر چالش های منطقه ای در کنار یکدیگر خواهند ایستاد اما نقش ترکیه در اقدام علیه دولت اسلامی عراق و شام ( داعش ) بعدا مشخص خواهد شد.
کری همچنین گفت در زمان مناسب نقش هر کشور در عملیات علیه داعش ( دولت اسلامی عراق و شام) مشخص خواهد شد.
وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه افزود: آمریکا ائتلافی گسترده را برای جنگ علیه داعش ( دولت اسلامی عراق و شام ) تشکیل خواهد داد.
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |