جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


اطلاعیه سازمان دانش آموختگان ایران در اعتراض به فشارهای جدید به زندانیان سیاسی

Posted: 06 Jan 2014 05:02 AM PST

جرس: به دنبال بروز درگیری در بند 350 زندان اوین میان زندانیان جنبش سبز و عده ای از زندانیان متهم به جاسوسی و انتقال حسن اسدی زیدآبادی، عماد بهاور و بهزاد عرب گل به سلول انفرادی، سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) با صدور اطلاعیه ای ضمن محکومیت این اقدام مسئولان قوه قضائیه و پشتیبانی از حسن اسدی زیدآبادی عضو ارشد این سازمان و دیگر زندانیانی که در انفرادی به سر می برند خواستار آزادی فوری زندانیان سیاسی شد.  

 

به گزارش ادوار نیوز ارگان سازمان ادوار تحکیم وحدت، متن این اطلاعیه به شرح ذیل است:

 

نهم دی ماه امسال در شرایطی که با گذشت بیش از چهار سال از زندانی شدن جمع کثیری از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران و سه سال از حضر خانگی رهبران جنبش سبز انتظار می رفت تا مسئولان پیام مردم در 24 خرداد 92 را شنیده و برای رفع حصرها و بندها و ایجاد وحدت و انسجام ملی، اهتمام ورزند، اما بار دیگر شاهد هجمه تبلیغاتی صداوسیما و تریبون های رسمی علیه اعتراضات مردمی به نتایج انتخابات خرداد 88 و وقایع تلخ عاشورای 88 و در خلال آن ایراد انواع و اقسام توهین ها و تهمت ها به رهبران جنبش سبز و زندانیان مظلوم وقایع پس از انتخابات، بودیم.

 

در این میان با کمال تاسف شاهد تلاش نهادهای امنیتی برای ایجاد فشار روانی مضاعف بر زندانیان سیاسی محصور در بند 350، از طریق تحریک چند تن از چهره های امنیتی سابق که اکنون به اتهام جاسوسی برای اسرائیل در کنار دیگران زندانیان سیاسی در این بند به سر می برند، بودیم که این اقدام به بروز درگیری میان زندانیان سبز با این افراد انجامید.

 

تحریک محکومین به جاسوسی برای برگزاری "مراسم 9 دی ماه" در داخل بند سیاسی زندان اوین از سوی نهادهای امنیتی آن هم در شرایطی که پیشتر و در طی این سالها، تمامی ابزارها و روش های غیرقانونی و غیراخلاقی برای تاختن و تحت فشارقراردادن زندانیان سبز و خانواده های آنها به کار گرفته شده، سندی دیگر بر مظلومیت زندانیانی است که تنها جرمشان مخالفت با روندهای ناصواب شکل گرفته در کشور در 8 سال گذشته بوده است که اینک خود مقامات مسئول در کشور نیز به آنها معترف و معترض اند.

 

در چنین شرایطی مسئولان زندان اوین به جای جلوگیری از هرگونه اقدام تحریک آمیز از سوی عده ای زندانی خاص و ایجاد فضای به دور از خشونت و تنش برای سایر زندانیان مظلوم در این زندان، خود ظلم مظاعفی به سه تن از زندانیان معترض به اقدامات تحریک آمیز روز 9 دی روا داشته و آقای حسن اسدی زیدآبادی عضو شورای مرکزی و دبیر کمیته حقوق بشر سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت)، به همراه اقایان عماد بهاور و بهزاد عرب گل را به سلول های انفرادی زندان اوین منتقل کرده اند و اکنون با گذشت یک هفته از این ماجرا هیچ خبری از وضعیت این زندانیان در دست نیست و فشار روحی و روانی بسیاری به خانواده های رنج دیده آنان متحمل شده است.

 

سازمان ادوار تحکیم وحدت ضمن محکوم کردن فشارهای جدید بر زندانیان سیاسی بند 350 پشتیبانی کامل خود را از حسن اسدی زید آبادی عضو ارشد زندانی این سازمان اعلام می دارد و از مسوولان قضایی- امنیتی مصرانه تقاضا دارد اعمال اینگونه فشارها بر منتقدین مسالمت جوی کشور را متوقف سازند و هر چه سریعتر با آزادی این زندانیان و جبران ظلمی که بر ایشان رفته است، آرامش را به فضای سیاسی کشور بازگردانند.

 

روابط عمومی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی- (ادوار تحکیم وحدت)

دوشنبه شانزدهم دی ماه هزار و سیصد و نود و دو 

همراهی شما با مردم، نه اعتشاش که رساندن صدای مظلومان به مسئولان وقت بود

Posted: 06 Jan 2014 04:09 AM PST

نامه آیت‌الله دستغیب به میرحسین و رهنورد
جرس: آیت الله سیدعلی محمد دستغیب، مرجع تقلید مقیم شیراز در نامه ای خطاب به میرحسین و رهنورد حرکت این دو همراه در حصر جنبش سبز را امر به معروف و نهی از منکر و اقتدا به ائمه اطهار دانست.

 

آیت الله دستغیب در این نامه که برای خانواده موسوی ارسال شده، تصریح کرده که میرحسین موسوی نه به دلیل اشغال کرسی ریاست جمهوری بلکه به تقاضای مردم و انجام تکلیف پا به میدان گذاشته و به دنبال رساندن صدای مظلومین به مسئولین وقت بوده است.

 

در حالی که بسیاری از علما و مراجع با وجود نارضایتی از وضعیت موجود و ظلم های صورت گرفته در جمع های خصوصی منتقدند، اما در برابر ظلم سکوت پیشه کرده اند، این مرجع تقلید مقیم شیراز یکی از علمایی است که در این سال ها با وجود فشارهای فراوان، همواره در کلاس های درس خود و سخنرانی ها رفتارهای حاکمیت را نقد کرده و در امر به معروف و نهی از منکر حاکمان به عنوان تکلیفی شرعی پیشتاز بوده است.

 

متن و تصویر این نامه به گزارش کلمه به شرح زیر است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت آقای میرحسین موسوی و همسر محترم و دختران ثابت قدم شما سلام علیکم و رحمة الله و برکاتة.

اینجانب تا بحال سعی خود را در توجه دادن مسئولین به حقانیت شما جناب مهندس میرحسین موسوی نموده ام و از این به بعد به مقتضای تکلیف عمل خواهد شد انشا الله تعالی.

آنچه مسلم و معلوم است اینکه جنابعالی در صدد اشغال کرسی ریاست جمهوری، مهما امکن، نبوده و نمی باشید و همانطور که خود بارها گفته و نوشته اید تقاضای مردم و حسب تکلیف پا به میدان گذاشتید و در راهپیمایی چند میلیونی بعد از انتخابات و بی اعتنایی به شکایات، که می گفتند رای ما کجاست همراهی کردید، و ابدا نظر شما و دوستانتان در هر مرحله اغتشاش نبوده و نخواهد بود، تنها رساندن صدای مظلومین به مسئولین وقت بود.

خدا را شاکر باشید که هستید که تکلیف خود را یعنی امر بمعروف و نهی از منکر انجام دادید و در کسب رضای حق تعالی کوشش نمودید که این منش در طول عمر با برکت شما ظاهر شد، و در این راه به جد طاهر و مطهر خود یعنی حضرت موسی بن جعفر (سلام الله و صلوات الله علیه) اقتدا نمودید.

در هر حال زبان حال شما و همسر شما و حجة السلام و المسلمین آقای کروبی و دیگر زندانیان مومن این است: «قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ» قلبهای صاف و پاک با شما است و از خداوند قادر متعال رهایی همه شما را خواستاریم.

آمین رب العالمین.

سیدعلی محمد دستغیب

۹۲/۱۰/۱۲ 

 

سال انتظارهای بزرگ برای ایران

Posted: 06 Jan 2014 02:38 AM PST

مارک هیبس
جرس: اگر همه چیز به خوبی پیش برود، زمانی در سال ۲۰۱۴؛ ایران توافق جامع هسته‌ای را برای پایان دادن به مجادله هسته‌ای امضاء می‌کند. 

حرانی که یک دهه از عمر آن می‌گذرد و همواره پتانسیل وقوع جنگی دیگر در خاورمیانه را به همراه داشته است. اما در زمانی که بسیاری از موضوعات حل نشده باقی مانده و نیاز به بررسی دارند، شرط بندی روی اینکه دیگر موضوعات‌‌ همان گونه که برنامه ریزی شده، پیش می‌روند، هوشمندانه نیست. به همین منظور انتظارهای غیر واقعی از توافق هسته‌ای ایران باید مورد تجدید نظر قرار گیرد.


در ۲۴ نوامبر، ایران و گروه ۱+۵ (آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) سند اقدام مشترکی را امضاء کردند که به موجب آن بخشی از برنامه‌های هسته‌ای ایران در مقابل توقف بخشی از تحریم‌ها، تعلیق می‌شود. جهان بنا به دلایل موجهی از این توافقنامه مقدماتی حمایت کرد زیرا این سند اقدام ایران و گروه ۱+۵ را در مسیری قرار داد که می‌تواند به حل بحران از طریق دیپلماسی کمک کند.

هدف نهایی این مسیر یک توافق جامع بر سر مجادله هسته‌ای ایران است. با این حال ایران و غرب در راه رسیدن به توافق نهایی، اختلاف نظرهای عمده‌ای دارند. بدبینی و تردید دوجانبه بارز است و ایالات متحده و ایران بر سر تعهدات امنیتی در منطقه همچنان رقابت می‌کنند. ایالات متحده از عربستان و اسرائیل دست نمی‌کشد و ایران نیز به حمایت از علوی‌ها در سوریه و پشتیبانی از حزب الله خاتمه نخواهد داد. توافقنامه نوامبر، روابط غرب با ایران را متحول نمی‌کند و امضاء این توافقنامه به معنی غلبه تهران و واشینگتن بر اختلافات بنیادین نیست. همچنین آنگونه که برخی امیدوارند، با این توافقنامه ایران و غرب شریک یکدیگر نمی‌شوند.

 

جان کری، وزیر خارجه آمریکا، زمانی که می‌گوید توافق مقدماتی حاصل شده و اکنون بخش دشوار کار پیش رو است، می‌داند که چه به زبان می‌آورد. سند اقدام مشترک ژنو می‌گوید که دو طرف باید نهایتا ظرف مدت یک سال به توافق نهایی برسند، اما حجم کار باقی مانده و اختلاف نظر‌های موجود می‌تواند این جدول زمانی را برای ماه‌ها به عقب بیاندازد.

مشکل اصلی این نیست که ایران از اجرای توافق امضاء شده سر باز می‌زند. در صورت اجرای توافق، ایران به تعهدات خود عمل می‌کند. ایران برای همکاری انگیزه دارد، زیرا در غیر این صورت تندرو‌ها بهانه‌ای برای افزایش فشار بر تهران می‌یابند. در سند اقدام مشترک راه برای حل دو موضوع اساسی یعنی فعالیت‌های هسته‌ای گذشته ایران و عمل به قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل باز گذاشته شده است. در صورتی که طرفین نتوانند این چالش‌ها را حل کنند، مذاکرات به شکست می‌انجامد. اگر اختلاف نظر‌ها یک بن بست ایجاد کند، تندرو‌ها در ایران دست بالا را می‌گیرند و برای توسعه فعالیت‌های هسته‌ای ایران اعمال فشار می‌کنند. روندی که ناقض توافق مقدماتی خواهد بود. در مقابل سناتورهای آمریکایی نیز برای تشدید تحریم‌ها تلاش می‌کنند و باز هم توافق هسته‌ای مقدماتی را نقش می‌کنند. با چنین چشم اندازی مذاکرات به شکست می‌رسد.

در جریان مذاکره برای توافق نهایی، آژانس بین المللی انرژی اتمی در نقش نگهبان ظاهر می‌شود. آژانس مسئول بررسی نحوه عملکرد ایران به تعهدات‌اش است. به لحاظ قانونی و رسمی، روند آژانس و گروه ۱+۵ از یکدیگر جداست. اما برای دستیابی به یک توافق جامع با ایران در ‌‌نهایت این دو روند باید به موازات هم پیش بروند.

در حال حاضر آژانس بین المللی انرژی اتمی خواستار پاسخ گویی ایران در مورد پرسش‌های مطرح در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای در گذشته است. البته ایران و آژانس اخیرا توافقنامه‌ای امضاء کرده‌اند که راه رابرای تعامل بیشتر هموار‌تر می‌کند. اما در شرایطی که مذاکره کنندگان اهمیت موضوعات حل نشده بین ایران و آژانس را نادیده بگیرند، اعتبار آژانس از بین می‌رود و احتمال دوام آوردن توافق هسته‌ای با ایران کمتر می‌شود.

از سال ۲۰۰۶، شورای امنیت سازمان ملل دستور توقف برنامه‌های غنی سازی ایران را مطرح کرده است. اما ایران هفت سال است که به این قطعنامه‌ها عمل نمی‌کند. سند اقدام مشترک ژنو نشان می‌دهد مذاکره کنندگان به این نتیجه رسیده‌اند که ایران غنی سازی اورانیوم را متوقف نمی‌کند، حتی اگر هزینه‌های زیادی برای کشور داشته باشد. گام بعدی انجام عملیات غنی سازی محدود در ایران است. شاید لازم باشد قطعنامه‌های قبلی شورای امنیت با قطعنامه‌هایی جایگزین شود که در آن درخواست توقف غنی سازی اورانیوم مطرح نشده باشد.

منبع: دیپلماسی ایرانی
منبع اصلی: کارنگی

 

اعلام جرم علیه مطهری؛ تاوان انتقاد علیه نهادهای قدرت

Posted: 06 Jan 2014 02:07 AM PST

مهدی تاجیک
جرس: صدای علی مطهری در مجلس شورای اسلامی صدای متفاوتی است. در مجلسی که اکثریت آن را محافظه کاران تندرو تشکیل می‌دهند، او جایگاه یک محافظه کار منتقد را به خود اختصاص داده است.  

مطهری در دوره پیشین مجلس از منتقدان سرسخت محمود احمدی‌نژاد بود و در جریان انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری ابتدا از کاندیداتوری اکبر هاشمی رفسنجانی حمایت می‌کرد و پس از رد صلاحیت هاشمی و حضور حسن روحانی در میدان انتخابات به صف حامیان او پیوست. او در ماه‌های پس از انتخابات فاصله بیشتری از چهره‌های محافظه کار گرفته و با انتقاد‌هایش از دستگاه قضایی و مخالفت با فضای پلیسی و امنیتی در ایران خود را مغضوب تندرو‌ها کرده است. نطق هفته گذشته او در مجلس شورای اسلامی که در آن دستگاه قضایی را بابت برخورد با رهبران و حامیان جنبش سبز سرزنش کرده بود باعث اعلام جرم دادستانی تهران علیه او شد. مطهری در واکنش به این اعلام جرم گفته است که «به نوبه خود اجازه ایجاد اختناق در کشور و انحراف در انقلاب اسلامی» را نخواهد داد

صدای متقاوت در مجلس


نخستین بار نیست که مطهری بابت انتقاد‌هایش از عملکرد دستگاه قضایی و امنیتی مورد حمله تندرو‌ها قرار می‌گیرد. اظهارات وی غالبا با حساسیت فراوان از سوی محافظه کاران دنبال شده است اما هر چه زمان به پیش می‌رود بر میزان حساسیت‌ها و فشار‌ها علیه او افزوده می‌شود. کار گذاشتن شنود در دفتر کار مطهری از سوی وزارت اطلاعات یکی از جلوه‌های آشکار این حساسیت است. مطهری این اقدام را افشا کرد و پس از احضار وزیر اطلاعات به مجلس و درخواست توضیحات از او سرانجام موفق شد که وزیر اطلاعات را راضی به برکناری یک مدیرکل و یک معاون این وزارتخانه بابت نقش داشتن در این ماجرا بکند. با این حال فشار‌ها علیه او به هیچ وجه کاهش پیدا نکرده است. نطق اخیر او در مجلس شورای پدید آورنده موجی تازه از حملات بوده که هدف آن به عقب راندن مطهری در انتقاد علیه نهادهای حکومت است. مطهری در نطق اخیر خود با اشاره به سرکوب هواداران جنبش سبز گفته بود: «تا زمانی که یک طرف قضیه حق سخن گفتن و دفاع از خود را نداشته باشد و طرف دیگر هر چه می‌خواهد اتهام بزند و تحلیل کند، این بحران حل نخواهد شد.» نوک پیکان حمله مطهری در این نطق متوجه رییس دستگاه قضا بود و بر همین اساس خطاب به صادق آملی لاریجانی گفت: «رئیس قوه قضائیه بهتر است به جای شعار دادن در باره فتنه، به حل آن بپردازد و حل آن مستلزم وجود یک قوه قضائیه مستقل است، نه قوه‌ای که از این نهاد و آن دفتر و از دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی تأثیر بپذیرد.» او به طور تلویحی قضات صادر کننده احکام متهمان پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ را وابستگان به دستگاه امنیتی نامید و به مراجع تقلید و دانشگاهیان توصیه کرد که «نباید ز جو رعب و وحشتی که در چند سال اخیر حاکم شده بهراسند.» او درباره حصر رهبران جنبش سبز با ملاحظه کاری بیشتری اظهار نظر کرد و علیرغم غیرقانونی و غیرشرعی خواندن حصر آنان پیشنهاد داد که میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمود احمدی‌نژاد همزمان محاکمه شوند. مجموعه این اظهارنظر‌ها بود که واکنش تند دادستانی تهران را به همراه داشت و به اعلام جرم علیه مطهری منجر شد و متعقاب آن سایت اینترنتی علی مطهری هم فیل‌تر شد.

اتهام‌های تکراری


دادستانی تهران روز شنبه ۱۴ دی ماه با انتشار بیانیه‌ای علیه مطهری از او بابت اظهارات «خلاف واقع و کذب علیه قوه قضاییه» انتقاد کرد و گفته‌های وی را دارای جنبه مجرمانه دانست. در این بیانیه که به نظر می‌رسد بیشتر با هدف دفاع از آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه نوشته شده باشد به اظهارات مطهری درباره دستگاه قضایی پاسخ داده شده است. در این بیانیه از نطق مطهری به عنوان نطقی حاوی «توهین»، «افترا» و «نشر اکاذیب» یاد شده و در پایان از این عضو مجلس شورای اسلامی خواسته شده است که «با رعایت شأن نمایندگی و حقوق دیگران، وظیفهٔ نمایندگی خود را اجرا کرده و از ایراد سخنان واجد وصف مجرمانه خودداری کند.» مطهری این بیانیه دادستانی را بی‌پاسخ نگذاشت و با انتشار نامه‌ای سرگشاده اتهام‌های قضایی علیه خود را رد کرد. در نامه او آمده بود که «اشاره به مستقل نبودن و تاثیر پذیری قوه قضائیه در یک نطق، «توهین» یا «افترا» به قضات شمرده نمی‌شود زیرا اولا روشن است که مخاطب قضات نیستند بلکه مدیریت قوه است و... ثانیا «توهین» و «افترا» در قانون مجازات اسلامی تعریف شده است. توهین، جمله یا عبارتی است که شامل الفاظ رکیک باشد و «افترا» نیز دادن یک نسبت ناروا به شخصی با علم به ناروا بودن آن است.» او رسانه‌ای کردن اعلام جرم علیه خودش توسط قوه قضائیه را پیش از اثبات جرم یک عمل مجرمانه دانسته و گفته که این مساله نشان می‌دهد قوه قضاییه «دنبال تبلیغات و ایجاد رعب برای سایر منتقدان است و الا مسیر قانونی را از طریق هیئت رئیسه مجلس طی می‌کرد.» مطهری در واکنشی صریح‌تر به نوع برخورد قوه قضاییه گفته است: «از این اعلام جرم‌ها بوی استبداد به مشام می‌رسد، بهتر بود رئیس قوه قضائیه با تحمل انتقاد و سپس پاسخ گویی، احترام مجلس را حفظ می‌کرد.»

اختلاف نظر درباره‌شان نمایندگی


واکنش‌ها به مطهری در میان اعضای مجلس شورای اسلامی متفاوت بوده است. برخی از محافظه کاران تندرو از وی بابت حملات علیه قوه قضایییه انتقاد کرده‌اند و برخی دیگر اظهارات وی را در چارچوب حق نمایندگی‌اش دانسته‌اند. برای نمونه مهدی کوچک‌زاده عضو حوزه نمایندگی تهران در مجلس گفته است: «تهمت مطهری به قضات کشور و فحاشی وی به مسئولان خارج از حیطه نمایندگی بود.» او همچنین با رد اتهام‌های مطهری علیه قوه قضاییه مدعی شده: «اگر قرار باشد، امثال مطهری اینگونه به دستگاه قضائی هجمه کنند، دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود؛ بهتر است آقای مطهری به جای فحاشی تابع قانون باشد.» احمد سالک عضو حوزه نمایندگی اصفهان در مجلس هم با دفاع از اعلام جرم دادستانی علیه مطهری گفته است: «حمایت از فتنه گران، اقدام علیه قانون اساسی و ارزش‌های انقلاب اسلامی است و کسی نمی‌تواند به بهانه مصونیت قانونی از فتنه حمایت کند.» از طرف دیگر محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس روز یکشنبه (۱۵ دی) از هیات نظارت بر نمایندگان و ابوترابی رییس این هیات خواست که موضوع احضار علی مطهری را با دقت پیگیری و به مجلس گزارش دهند. او موضعی نسبتا محتاطانه درباره اعلام جرم دادستانی علیه مطهری گرفت و گفت: «اگر نماینده‌ای قرار باشد به دادگاه احضار شود قبل از آن به هیات رییسه اعلام می‌شود تا اگر موضوع حل شدنی است با مذاکره حل شود و اگر قابل حل نیست اتفاقا از اقتدار مجلس این است که با قوه قضاییه در رسیدگی به آن موضوع همکاری کند.» با این حال محمدرضا تابش عضو حوزه نمایندگی اردکان در مجلس با انتقاد از اعلام جرم دادستانی علیه مطهری گفت: «اعلام جرم علیه اختیارات و وظایف نمایندگی صورت گرفته است.» او در هشداری به هیات رییسه مجلس تصریح کرد: «وقتی اظهارنظر مجرمانه باشد هم قابل تعقیب نیست و راهکار آن است که نماینده در آن خصوص به هیات رییسه توضیح دهد و هیات رییسه در صورت لزوم توضیحات آن طرف را در صحن علنی قرائت کند. بنابراین نمی‌توان نماینده را به سبب اظهاراتش تحت تعقیب قرار داد.»

اراده به سرکوب


صف آرایی تندروهای محافظه کار علیه علی مطهری و اعمال فشارهای قضایی علیه او را می‌توان نشانه آن دانست هر انتقادی علیه فضای سرکوب در جمهوری اسلامی بدون تاوان نمی‌ماند. اعلام جرم دادستانی علیه این عضو مجلس شورای اسلامی نیز قاعدتا با این نیت انجام شده که جلوی انتقادهای بعدی مطهری گرفته شود و هزینه‌های انتقاد برای وی بالا‌تر برود. مشخص نیست که مطهری در صورت افزایش این فشار‌ها تصمیم به عقب نشینی می‌گیرد یا بر مشی انتقادی خود پایدار خواهد ماند اما آنچه مشخص است اراده حاکم بر دستگاه قضایی جمهوری اسلامی است که در برخورد با چهره‌های منتقد راهی جز تهدید و مجازات نمی‌شناسد.
 

نشست دولت و احزاب در غیاب دو تشکل اصلی اصلاح‌طلب

Posted: 06 Jan 2014 12:23 AM PST

جرس: وزارت کشور با دعوت از نمایندگان ۶۲ حزب و تشکل سیاسی نخستین نشست هم‌اندیشی با آنها را برگزار کرد. جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، مهم‌ترین تشکل‌های اصلاح‌طلبان به این نشست دعوت نشدند.  


نخستین نشست مشترک دولت یازدهم با نمایندگان شماری از احزاب و تشکل‌های سیاسی روز شنبه (۱۴ دی ۹۲/ ۴ ژانویه) در تالار اجتماعات وزارت کشور برگزار شد.


کاظم میرولد، معاون سیاسی وزیر کشور می‌گوید این نشست با دعوت عبدالرضا رحمانی فضلی از نمایندگان "احزاب فعال" برگزار شده است.


تا کنون حدود ۲۳۰ تشکل سیاسی از وزارت کشور مجوز فعالیت گرفته‌اند که سه چهارم آنها تقریبا هیچ فعالیتی ندارند. اکثریت تشکل‌هایی که "فعال" محسوب می‌شوند نیز فعالیتی موسمی دارند که اغلب به زمان برگزاری انتخابات محدود می‌شود.

 

تشکل‌های موسمی و ناشناخته

 

در میان تشکل‌های دعوت شده به وزارت کشور برخی مانند "کانون فارغ‌التحصیلان شبه قاره هند" و "مجمع جانبازان و ایثارگران انقلاب اسلامی" بیشتر نهادهای صنفی می‌توانند باشند و برخی چون "انجمن تولیدگرایان" و "حزب فرزندان ایران اسلامی" اگر فعالیتی هم داشته باشند در سطح جامعه ناشناس مانده است.


به گزارش خبرگزاری ایسنا ابوالقاسم رئوفیان دبیرکل حزب اسلامی ایران زمین در این نشست جلوگیری از ادامه فعالیت احزاب موسمی و فصلی، و تعریف دقیق از جبهه‌ها را یک ضرورت خواند.

 

مطابق اصل ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی "احزاب، جمعیت‏ها، انجمن‏های سیاسی و صنفی و انجمن‌های اسلامی یا اقلیت‌های دینی شناخته‌شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند."

 

با این همه "قانون احزاب" ابهام‌ها و کاستی‌های فراوانی دارد و آزادی فعالیت سیاسی به شکل‌های مختلف نقض می‌شود. وزیر کشور وعده داده پیش‌نویس اصلاح شده این قانون به زودی در سایت وزارت کشور منتشر شود.

 

وعده تغییر فضای امنیتی

 

حسن روحانی در مبارزات انتخاباتی خود بارها وجود احزاب و تشکل‌های قدرتمند سیاسی را شرط تحقق مردم‌سالاری عنوان کرد و وعده داد فضای امنیتی حاکم بر جامعه را تغییر دهد.

 

ایجاد فضای باز سیاسی و فراهم کردن زمینه‌ی فعالیت تشکل‌های جناح‌های مختلف از وعده‌هایی است که اصولگرایان تندرو به شدت با عملی شدن آن مقابله می‌کنند. از نمونه‌های این وضعیت بلاتکلیفی مهمترین تشکل‌های اصلاح‌طلبان، جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است که به این نشست دعوت نشده‌اند.

 

پس از انتخابات مناقشه‌برانگیز سال ۸۸ بسیاری از رهبران این دو تشکل بازداشت شدند و غلامحسین محسنی‌اژه‌ای، دادستان کل کشور مهرماه ۸۹ اعلام کرد این دو تشکل منحل شده‌اند.

 

با بالا گرفتن اعتراض‌ها به نتایج اعلام شده انتخابات ۸۸ دفتر حزب اعتماد ملی که دبیرکل آن، مهدی کروبی از نامزدان معترض انتخابات بود نیز پلمپ شد.

 

فعالیت سیاسی، جرم امنیتی

 

کمیسیون ماده ۱۰ احزاب وزارت کشور فروردین ماه سال ۸۹ اعلام کرده بود که پروانه فعالیت جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین را توقیف کرده است. جبهه مشارکت اعلام انحلال این تشکل را غیرقانونی می‌داند. دادستان کل کشور آبان ماه سال جاری بار دیگر تاکید کرد که "این حزب تحت هیچ عنوان مجاز به هیچ‌گونه فعالیت حزبی و تشکیلاتی نیست."


به گزارش دویچه‌وله، مصطفی کواکبیان، دبیرکل حزب مردم‌سالاری در نشست مشترک دولت و احزاب درباره این دو تشکل گفت: «زمانی من از آقای اژه‌ای پرسیدم چرا مشارکت و مجاهدین را تعطیل کردید و اگر این‌ها جرائم سیاسی مرتکب شده‌اند باید در دادگاه علنی به جرم آنها پرداخت. که به من گفته شد این‌ها جرائم امنیتی مرتکب شده‌اند.»

 

او با اشاره به این که "ما نمی‌دانیم مرز بین این دو جرم چیست" وزیر کشور را مسئول پیگیری این مسئله خواند. مجلس شورای اسلامی طرحی برای تعریف جرم سیاسی در دست بررسی دارد که به اعتقاد رئیس دیوان عدالت اداری مطابق آن "هر منتقدی مجرم است."


نفی امکان فعالیت احزاب

 

حزب اعتماد ملی که دبیرکلش از بیش از هزار روز پیش همراه با دیگر نامزد معترض انتخابات سال ۸۸، میرحسین موسوی و همسر او زهرا رهنورد در بازداشت خانگی به سر می‌برد از جمله تشکل‌های اصلاح‌طلب است که به نشست وزارت کشور دعوت شده است.

 

رسول منتجب‌نیا، قائم مقام مهدی کروبی با بیان این که حزب در ایران نهادینه نشده گفت: «اگر فضای امنیتی به‌جای فضای سیاسی در کشور حاکم می‌شود و اگر تحمل جامعه در رابطه با دیدگاه‌های متفاوت و مختلف پایین است، همه و همه اینها در اثر این است که برخی مسئولان نسبت به وظیفه خود در مورد تحزب و فرهنگ‌سازی تحزب در جامعه عمل نکرده‌اند.»

 

محمد جواد حق‌شناس، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی یک ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ از دوباره فعال شدن این تشکل خبر داد و ابراز امیدواری کرد روحانی به وعده خود درباره تغییر فضای امنیتی در کشور عمل کند.

 

در نخستین نشست دولت و با نمایندگان "احزاب فعال" کسانی نیز شرکت داشته‌اند که اساسا فعالیت حزبی در ایران را ناممکن می‌دانند.

 

به گزارش ایسنا مجتبی شاکری، نماینده جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در نشست روز شنبه گفت: «در کشور ما نظام حزبی شکل نخواهد گرفت و احزاب نمی‌توانند در مصدر قرار بگیرند تا بتوانند تعیین تکلیف کنند. نباید مسأله‌ای را مطرح کنیم که بعداً نتوانیم از پس آن بر بیاییم.» 

واکنش‌ها نسبت به اعلام جرم دادستانی علیه علی مطهری

Posted: 06 Jan 2014 12:05 AM PST

جرس: اعلام جرم دادستانی علیه علی مطهری، با واکنش نمایندگان مجلس همراه بوده و نائب رییس‌مجلس از بررسی موضوع اعلام جرم علیه علی مطهری در هیات نظارت مجلس خبر داده است.  

 

محمد رضا باهنر در حاشیه همایش نقش پژوهش در قانون گذاری در جمع خبرنگاران درخصوص اعلام جرم دادستانی علیه علی مطهری گفت: ما بحث این شکایت را به هیئت نظارت ارجاع داده ایم تا به این مسئله رسیدگی کند که صحبتهای آقای مطهری مجرمانه بوده است یا خیر.

 

 

طی روزهای گذشته و در پی حملات اهانت آمیز رسانه ها و مقامات حکومتی علیه جنبش سبز، علی مطهری، نماینده اصولگرای تهران در مجلس، طی اظهار نظری پیرامون رهبران در حصر و فعالان دربند جنبش سبز، در نطق میان دستور روز یکشنبه هفتم دی ماه مجلس، ضمن انتقاد از احکام زندانیان سال ۸۸ گفته بود که "احکام سخت گیرانه‌ای برای زندانیان ۸۸ وضع شد که باید دوباره به آن رسیدگی شود، زیرا این سوال وجود دارد که قضات به شکل مستقل چنین حکم‌هایی را صادر کردند یا زیر فشار دستگاههای امنیتی. و جای تاسف دارد که پس از ۴ سال هنوز پرونده افرادی که محکوم به حضور در فتنه ۸۸ هستند مشخص نشده و بهتر است رئیس قوه قضاییه به جای اظهار نظر در خصوص فتنه به بررسی پرونده متهمان بپردازد و ان‌ها را از بلاتکلیفی خارج کند."



در پی این اظهارات، دادستان کل کشور از اعلام جرم علیه این نماینده مجلس به دلیل اظهار نظراتش خبر داد، که آقای مطهری این اقدام را غیرقانونی دانست.


پس از آن در روز شنبه، عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، اطلاعیه‌ای در خصوص علی مطهری صادر کرد و وی را مورد حمله قرار داد.

 

مطهری نیز روز بعد در پاسخ به بیانیه دادستان تهران، توضیحاتی ارائه و تاکید کرد: به نوبه خود اجازه ایجاد اختناق در کشور و انحراف در انقلاب اسلامی را نخواهم داد.

 

 حیدرپور: قوه قضاییه به شأن و منزلت مجلس احترام بگذارد

 

همچنین عوض حیدرپور، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجه در گفت‌وگو با «اعتماد» ضمن حمایت از نطق علی مطهری، اعلام می‌کند: طبق قانون اساسی و آیین نامه داخلی مجلس، آقای مطهری نطق قابل دفاعی داشتند. اگر ایشان حرف توهین‌آمیزی زده بودند اقدامات اخیر قوه قضاییه کاملا درست و دقیق بود ولی زمانی که ایشان چنین رفتاری نداشته‌اند جای تعجب دارد که چنین اتفاقاتی رخ بدهد. متاسفانه قوه قضاییه طی اقدام عجولانه‌یی ضمن اعلام جرم علیه ایشان و فیلترینگ سایت شخصی وی، او را به دادگاه احضار کرده و در نهایت نیز تمامی این اقدامات را رسانه‌یی و خبری کرده‌اند که شاید بهتر بود پیش از این اقدامات سنجیده‌تر تصمیم‌گیری می‌کردند تا یک نطق صرفا انتقادی و قانونی با چنین حواشی تلخی روبه‌رو نشود.

 

او همچنین به هیات نظارت بر رفتار نمایندگان اشاره کرده و ادامه می‌دهد: قوه قضاییه می‌توانست خارج از جنجال‌سازی‌های رسانه‌یی و بدون ورود مستقیم به این قضیه و بالا بردن هزینه‌ها از طریق این هیات دست به کار می‌شد تا ضمن طی مراحل قانونی، به شأن و منزلت مجلس احترام گذاشته و مرتکب رفتار‌های غیرمتعارف نشود.

 

پزشکیان: نطق مطهری اگر علیه هاشمی یا خاتمی بود اشکالی نداشت

 

علاوه بر او، مسعود پزشکیان، عضو کمیسیون بهداشت و وزیر دولت اصلاحات در دفاع از نطق انتقادی علی مطهری، به «اعتماد» می‌گوید: خیلی جالب است که هیات رییسه مجلس و دستگاه حقوقی اینچنین رفتارهایی از خود نشان می‌دهند چراکه اگر همین نطق آقای مطهری چند مرتبه تند‌تر و توهین‌آمیز‌تر علیه یک فرد دیگری همچون آقایان خاتمی یا هاشمی می‌شد مجلس سکوت می‌کرد و هیچ نمی‌گفت ولی حالا هیات رییسه مجلس حرف از آبروریزی و حیثیت می‌زند و فریاد «وا اسفا» و «الاسلام، الاسلام» می‌زند.

او در ادامه می‌گوید: اگر نطق آقای مطهری خلاف قانون و توهین‌آمیز است، پس چنین نطق‌هایی که طی چهار سال اخیر علیه سایر مسوولان رده بالای کشور اعم از گذشتگان و کنونی زده می‌شد چرا اشکالی نداشت. متاسفانه عده‌یی در مجلس علیه هرکسی می‌خواهند حرف می‌زنند و بازتابی ندارد، البته این توهین‌های منفعت‌طلبانه که علیه بزرگانی همچون خاتمی و هاشمی زده شد به جایی نرسید.

او همچنین به متن نطق مطهری اشاره می‌کند و می‌گوید: ایشان در نطق خود جز انتقاد کار دیگری نداشتند و بارها در نطق خود اعلام کردند که این نظر شخصی بنده است لذا اینکه بخواهیم چنین نطقی را معارض با آبرو و حیثیت افراد بدانیم درست نیست. ضمن اینکه خود قوه قضاییه و ریاست محترم این نهاد قضایی اگر نظری مخالف با نطق آقای مطهری دارند می‌توانند با حضور در صحن علنی مجلس یا انتشار بیانیه‌یی نظر خود را بنویسند و از آن دفاع کنند تا ابهامی باقی نماند و مسائل برای مردم روشن شود. فیلترینگ سایت، احضار به دادگاه، رسانه‌یی کردن ماجرا و همچنین اعلام جرم علیه نماینده مجلس راه درستی نیست که قوه قضاییه در پیش گرفته است.

 

افضلی‌فرد: نطق مطهری قانونی و بدون توهین و افترا بود

 

همچنین مصطفی افضلی‌فرد، سخنگوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس نطق علی مطهری را از اختیارات قانونی وی می‌داند و در همین رابطه به «اعتماد» می‌گوید:« نطق علی مطهری نه توهین و نه افترا بود و بنا بر قانون اساسی و آیین‌نامه داخلی مجلس نماینده چنین حقی را دارد که نظر خود را در رابطه با موضوعی در مجلس عنوان کند. او درادامه نیز به واکنش قوه قضاییه اشاره می‌کند و می‌گوید: اگر هم آقای مطهری تخلفی کرده باشند باید از طریق هیات نظارت بر رفتار نمایندگان موضوع را پیگیری کرد. مجلس شأن و منزلتی دارد که رعایت همین روال قانونی، احترام به جایگاه قوه قانونگذار است.» موضوع دفاع از علی مطهری در ظاهر امر اگرچه به دفاع از شخصیت این نماینده مربوط شده ولی در ورای آن مربوط به اظهارنظر آزاد و مستقل نمایندگان مربوط می‌شود. اینکه یک نماینده بتواند نظر خود را فارغ از منافع حزبی و شخصی بیان کند یک امتیاز ارزنده‌یی است که می‌تواند شأن و منزلت مجلس را دوچندان کند و قدرت نظارتی آن را استحکامی بیش از گذشته ببخشد.

 

مظفر: نمایندگان در حیطه وظیفه نمایندگی‌شان برای اظهارنظر آزادند

 

همچنین حسین مظفر، نماینده مردم تهران در مجلس در مورد اعلام جرم دادستان علیه علی مطهری به خبرنگار قانون گفت: نمایندگان در حیطه وظیفه نمایندگی‌شان برای اظهارنظر آزادند منتها زمانی که اتهامی علیه کسی بزنند دادستان می‌تواند اعلام جرم کند.

 

فرهنگی: اعلام جرم علیه نطق مطهری خلاف قانون است

 

بر این اساس محمد حسین فرهنگی، عضو هیات رئیسه مجلس نیز به« قانون» گفت: اعلام جرم علیه نطق نماینده را خلاف قانون می‌دانیم. وی ادامه داد: گرچه ما در محتوا با نطق ایشان موافق نیستیم اما حتی اگر مطالب نادرستی هم عنوان شده باشد، اعلام جرم علیه نطق نماینده خلاف نص صریح ماده ۸۶ قانون اساسی است.

 

سالک: اعلام جرم دادستان تهران علیه مطهری به استقلال مجلس ضربه نمی‌زند

 

همچنین احمد سالک، نماینده اصفهان و عضو جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به این سوال که اعلام جرم دادستان تهران، علیه نطق علی مطهری در آینده استقلال مجلس را خدشه دار نمی‌کند؟ به خبرنگار قانون گفت: نطقی از سوی آقای مطهری در صحن علنی مجلس بیان شده و طبیعتا واکنشی هم از سوی دادستان تهران داشته است. به نظر من این اعلام جرم و واکنش قوه قضاییه، ارتباطی به استقلال مجلس ندارد و به این موضوع خدشه وارد نخواهد کرد.

 

حیدرپورشهرضایی: هیأت نظارت موضوع طرح اتهام دادستانی علیه مطهری را بررسی می‌کند

 

بنابراین عوض حیدرپورشهرضایی، عضو هیات ناظر بر رفتار نمایندگان در این رابطه با اعلام اینکه بر اساس قانون، هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس مسئول بررسی و تعیین تکلیف محتوای نطق نمایندگان است، افزود‌: بر اساس دستور باهنر، نایب رئیس مجلس، این هیأت به طور طبیعی این موضوع را بررسی می‌کند. عضو هیأت نظارت بر رفتار نمایندگان مجلس، از بررسی موضوع نطق اخیر علی مطهری و اعلام اتهام دادستانی تهران علیه او در نشست روز (چهارشنبه ۱۸ دی) این هیأت خبر داد و گفت: اعضای این هیأت به سرعت این موضوع را بررسی و تعیین و تکلیف می‌کنند.

 

زهره طیب‌زاده: مطهری تحت تاثیر سرویس‌های جاسوسی است

 

در حالی که نمایندگانی چون تابش، ابوترابی و فرهنگی نسبت به اقدام دادستان تهران اعتراض کرده‌اند، زهره طبیب زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی امروز در سخنانی ادعا کرد که علی مطهری تحت تاثیر و نفوذ سرویس های جاسوسی قرار گرفته است.

 

به گزارش فرارو، زهره طبیب زاده نوری در گفت و گویی با باشگاه خبرنگاران علی مطهری را متهم کرده است که اگر عاملMI6 نباشد قطعا تحت تاثیر سرویس های جاسوسی قرار دارد.

 

طبیب زاده دلیل مطرح کردن این ادعا را اینگونه توضیح داد: «فکر نمی‌کنم (علی مطهری) آنقدر کند ذهن باشند که نتوانند تشخیص دهند فتنه 88 یک توطئه‌ براندازانه نظام بوده است.

 

این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس ادعا کرد: اگر افرادی مثل آقای مطهری که خودشان نیز مسئله‌دار باشند خیلی سریع در تور آژانس‌های امنیتی قرار می‌گیرند تا در زمین آنها بازی‌ کنند که من فکر می‌کنم آقای مطهری چنین مشکلی برایشان به وجود آمده و عملا افکار و اظهارات‌شان مدیریت می‌‌شود.

 

یک حقوق‌دان: نماینده در مقام وظایف نمایندگی مختار به اظهار نظر است

 

یک حقوقدان با تاکید بر اینکه بر اساس دو اصل مصرح در قانون اساسی نمایندگان مجلس در اظهارنظر آزاد هستند گفت: برابر، اصل هشتاد و چهارم قانون اساسی، هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است وحق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر نماید.

 

غلامعلی ریاحی در گفتگو با فرارو با بیان این مطلب درباره نطق میان دستور علی مطهری و اعلام جرم قوه قضاییه و تفسیرهای متفاوتی که درباره آزادی نمایندگان دراظهار نظر در مقام نمایندگی گفت: همچنین بر پایه اصل هشتاد و ششم قانون اساسی نیز نمایندگان مجلس در مقام ایفای وظایف نمایندگی و اظهارنظر و رأی خود کاملاً آزادند و نمی‌توان آن‌ها را به سبب نظراتی که در مجلس اظهار کرده‌اند یا آرایی که در مقام ایفای وظایف نمایندگی خود داده‌اند تعقیب یا توقیف کرد.

 

وی با بیان اینکه تفسیرهای متفاوتی از این اصول قانون اساسی شده است گفت: آنچه مشخص است قانون گذار به این دلیل تصریح کرده است که نماینده در مقام وظایف نمایندگی مختار به اظهار نظر است که آزادی‌های نماینده سلب نشود.

 

ریاحی افزود: این اختیار و آزادی برای نماینده در بیان موارد مجرمانه، البته در ایفای وظیفه نمایندگی هم شامل می‌شود که اگر غیر از این بود دیگر لزومی نداشت قانون گذار بر ذکر این موضوع در قانون تاکید کند. چرا که وقتی نماینده‌ای در اظهارتش مرتکب جرمی نشده است که دیگر همچون یک شهروند عادی است و نمی‌توان شهروند عادی را برای جرم مرتکب نشده تحت تقیب قرار داد.

 

این حقوقدان ادامه داد: بنابراین به این دلیل در قانون اساسی تاکید شده است که نمایندگان در مقام ایفای وظایف در اظهارنظر و رأی خود کاملاً آزاد هستند که اگر در راستای ایفای وظایف نمایندگی مرتکب جرمی هم شدند معاف از تعقیب هستند. بنابراین، این تاکید قانون گذار به این دلیل بوده است که نمایندگان هر نوع اظهارنظری را در هر موضوعی می‌توانند مطرح کنند.

 

وی در ادامه درباره سخنان امروز محمدرضا باهنر در صحن علنی مجلس نیز گفت: بنابراین اینکه آقای باهنر نایب رییس می‌گوید نماینده مجلس اجازه بیان هر حرفی را ندارد درست نیست چرا که براساس نص صریح قانون اساسی، هر نماینده‌ای نماینده کل ملت محسوب می‌شود و در همه موارد کشور حق اظهار نظر دارد.

 

ریاحی با تاکید بر اینکه محدود کردن نماینده مجلس و اعمال سانسور در نظرات نمایندگان، مخالف روح قانون اساسی است گفت: بر همین اساس نیز زمانی که قانونی تصوب شد برای تشکیل هیاتی به منظور بررسی وظیفه نظارت بر عملکرد نمایندگان، بسیاری از حقوقدانان تاکید کردند که تشکیل چنین هیاتی مغایر با روح قانون اساسی است.

 

این حقوقدان افزود: اما آنچه که باقی می‌ماند درباره اختیار نمایندگان این است که این اختیاری که قانون گذار داده است نمی‌تواند مجوزی باشد برای اینکه نماینده حق دارد، اغراض و نیات شخصی خود را به عنوان اینکه وظیفه نمایندگی در نطق و رای خود اعمال کند و مرتکب جرایمی همچون توهین و افترا شود.

 

وی ادامه داد: مثلا چند ماه پیش یک نمایند درباره فردی که اتهام او اثبات نشده بود و حکمی علیه او صادر نشده عنوان «دله دزد» را مطرح کرده بود و این اظهار نظر مصداق توهین و عمل مجرمانه بوده است.

 

ریاحی در خاتمه گفت: بنابراین، نماینده اگر چه در اظهارنظر در حیطه ایفای وظیفه نمایندگی آزاد است مجاز نیست که نظراتی خارج از حیطه نمایندگی با نیت سوء و به قصد توهین داشته باشد که البته تشخیص آن کار ساده‌ای نیست ومسلتزم در نظر گرفتن تمام جوانب است.

 

موافقت آمریکا با شرکت ایران “در حاشیه ژنو۲”

Posted: 05 Jan 2014 11:28 PM PST

واکنش افخم به اظهارات جان‌کری
جرس: وزیر امور خارجه آمریکا می‌گوید، ایران می‌تواند در حاشیه گفت‌وگوهای ژنو۲ برای صلح در سوریه، نقشی مفید ایفا کند. جان کری تصریح کرد که ایران می‌تواند با پذیرش پیش‌شرط های ژنو۱ در این کنفرانس به طور رسمی شرکت کند.  


به گزارش دویچه‌وله، ایالات متحده و گروه‌های مختلف اپوزیسیون سوریه از مدت‌ها پیش مخالف حضور جمهوری اسلامی ایران در گفت‌وگوهای صلح سوریه موسوم به "ژنو۲" بوده‌اند، زیرا جمهوری اسلامی از متحدان رژیم بشار اسد محسوب می‌شود و علیه اپوزیسیون سوریه نقشی فعال دارد.

 

جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا که در سفر خاورمیانه‌ای خود در اسرائیل به سر می‌برد، روز یکشنبه (۵ ژانویه/ ۱۵ دی) در یک کنفرانس مطبوعاتی در اورشلیم (بیت‌المقدس) یک بار دیگر بر مخالفت واشنگتن با شرکت رسمی ایران در مذاکرات "ژنو۲" تأکید ورزید.

 

به گزارش خبرگزاری رویترز، وزیر امور خارجه آمریکا در مورد علت مخالفت واشنگتن گفت که جمهوری اسلامی ایران از توافق‌های بین‌المللی نخستین کنفرانس ژنو برای برقراری صلح در سوریه در سال ۲۰۱۲ موسوم به گفت‌وگوهای "ژنو۱"، حمایت نکرده است.

 

عنصر کانونی گفت‌وگوهای "ژنو۱" منتفی دانستن ابقای بشار اسد در قدرت بود. ولی جان کری در این کنفرانس مطبوعاتی که به نظر می‌آمد لحن ملایم‌تری در رابطه با تهران دارد، تصریح کرد، این امکان وجود دارد که تهران بتواند در حاشیه این کنفرانس نقشی سازنده داشته باشد.

 

از نظر وزیر امور خارجه آمریکا، اینکه ایران چه نقش سازنده‌ای می‌تواند ایفا کند، امری است که باید "توسط دبیرکل سازمان ملل مشخص شود و ایرانی‌‌ها نیت خود را نیز مشخص سازند". ولی در رابطه با دعوت از ایران و یا شرکت رسمی این کشور در گفت‌وگوها، جان کری تأکید کرد: «این دعوت برای کسانی است که توافق ژنو۱ را پذیرفته باشند».

 

شرط شرکت رسمی ایران در کنفرانس "ژنو۲"

 

جان کری افزود: «ایران به راحتی می‌تواند [در گفت‌وگوهای ژنو۲] شرکت کند، به این صورت که خیلی ساده پیش‌شرط های اجلاس ژنو۱ را بپذیرد که مبنای اجلاس ژنو۲ است.»

 

وزیر امور خارجه آمریکا تصریح کرد که شرکت‌کنندگان در اجلاس ۲۰۱۲ بر سر تشکیل دولت موقتی متشکل از نیروهای سیاسی دولتی و اپوزیسیون به توافق رسیده بودند.

 

به گزارش رویترز، دو مقام ارشد دولت آمریکا می‌گویند، این نخستین بار است که جان کری به طور علنی این امکان را مطرح می‌کند که ایران می‌تواند به نوعی در گفت‌وگوهای صلح سوریه نقش بازی کند، حتی اگر توافق "ژنو۱" را امضا نکرده باشد.

 

ایران مایل است به‌عنوان قدرتی منطقه‌ای به‌رسمیت شناخته شود و در کنفرانس "ژنو۲" شرکت کند. روسیه و مقام‌های رژیم اسد نیز بارها از شرکت ایران در این کنفرانس استقبال کرده‌اند.

 

کنفرانس "ژنو۲" قرار است در ۲۲ ژانویه برگزار شود، اما تاکنون دعوتنامه‌ای برای ایران ارسال نشده است.

 

جمهوری اسلامی ایران و حزب‌الله لبنان، در کنار روسیه از جنگ رژیم بشار اسد علیه نیروهای اپوزیسیون حمایت می‌کنند. این جنگ داخلی تاکنون بیش از ۱۳۰هزار کشته برجای گذاشته و میلیون‌ها نفر از مردم این کشور را آواره کرده است. 

 

واکنش افخم به اظهارات جان‌کری درباره ژنو2

 

سخنگوی وزارت امورخارجه با بیان اینکه ایران از راه حل سیاسی برای پایان دادن به بحران در سوریه حمایت می کند، گفت: برای حضور در ژنو 2، پیشنهادی که منطبق با عزت ایران نیست را نمی پذیریم.

 

مرضیه افخم در گفت و گو با خبرگزاری خانه ملت، درواکنش به اظهارات اخیر جان کری وزیر امورخارجه آمریکا درباره نوع حضور ایران در اجلاس ژنو 2 و اعلام برخی پیش شرط ها، گفت: جمهوری اسلامی ایران از ابتدای بحران سوریه راه حل سیاسی را تنها گزینه برای حل تنش دراین کشور اعلام کرد و همواره از راهکارهایی که تامین کننده حقوق مردم سوریه از طریق گفت وگو های سوری – سوری است استقبال کرده است.

 

سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور افزود: تهران آمادگی خودرا برای مشارکت و کمک به حل بحران در سوریه اعلام کرده است، اما در عین حال برای حضور در کنفرانس ژنو2، پیشنهادی که منطبق باعزت جمهوری اسلامی ایران نیست را نمی پذیرد.

 

ادامه بی اطلاعی از وضعیت زندانیان سبز در انفرادی

Posted: 05 Jan 2014 03:26 PM PST

بازگشت حشمت‌الله طبرزدی و علیرضا بهشتی شیرازی به زندان
جرس: با گذشت یک هفته از درگیری‌های مربوط به برگزاری مراسم روز نهم دی در بند ۳۵۰ و انتقال  به انفرادی، همچنان اطلاعی از وضعیت این زندانیان در دست نیست.  

 

 

زندانیان که در اعتراض به انتقال این افراد به انفرادی، از روز دوشنبه ۹ دی ماه از گرفتن غذای زندان خودداری کردند اعلام کرده‌اند تا بازگشت دوستان خود از سلول انفرادی به بند ۳۵۰ ، به اعتراضات خود و عدم تحویل غذا ادامه خواهند داد.

 

 

درگیری‌های ۹ دی به دنبال تحریکات نماینده وزارت اطلاعات با نام مستعار «عباسی» در این بند و تحریک ۴ نفر از محکومین به جاسوسی برای اسرائیل و آمریکا ترغیب آن‌ها برای تظاهرات بر علیه زندانیان سیاسی بوجود آمد که چند ساعت ادامه داشت.



در پی این درگیری‌ها عماد بهاور، حسن اسدی زید آبادی، بهزاد عرب گل و علی کاظم‌زاده، از زندانیان سیاسی، به زندان انفرادی منتقل شدند.

 

جرس گزارش داده بود که بهنام معنوی (کادر سابق وزارت اطلاعات - اتهام : جاسوسی برای اسرائیل، حکم: ۱۰ سال زندان)، علیرضا اوسیوند (همکار سابق اداره کل اطلاعات خوزستان)، محمد آقایی (همکار سابق وزارت اطلاعات - اتهام: جاسوسی برای اسرائیل، حکم: ۷ سال زندان) و شاهین دزفولی (کادر سابق وزارت اطلاعات، اتهام: جاسوسی برای اسرائیل، حکم:۵ سال زندان)، از جمله عوامل حاضر در بند بودند، که برای زندانیان سیاسی مشکل ایجاد کرده و با قصد به اصطلاح "راهپیمایی" حمایت از نهم دی، به تحریک زندانیان سیاسی دست زده اند.

 

 

حشمت طبرزدی به زندان باز می‌گردد

 

حشمت‌الله طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران، با احضار از سوی دادستانی به زندان باز می‌گردد.

 

وی با اعلام این خبر در صفحه فیس‌بوک‌ خود نوشته است: یک سال از مرخصی ام گذشت. با این حساب از 8 سال حبس، 4 سال ان باقی مانده است. پیش تر نیز 7 سال زندانی بوده ام اگر چه از سال 78 تا کنون، سالی نبوده که در زندان نبوده باشم. امروز از دادستانی زنگ زدند و اعلام کردند که به زندان رجایی شهر بر گردم. همان گونه که بار ها گفته بودم به خاطر مادرم مرخصی به شرط سکوت را پذیرفتم و تا چند روز پیش نیز در سکوت بودم. اما شرایط مردم و کشور به گونه ای است که نمی توانستم به این سکوت ادامه دهم و سکوتم را شکستم.

 

سیدعلیرضا بهشتی شیرازی به زندان اوین بازگشت

 


سیدعلیرضا بهشتی شیرازی که در بیمارستان بستری شده بود، عصر روز یکشنبه به بند ۳۵۰ زندان اوین بازگشت.

 

 

به گزارش انصاف‌نیوز، بهشتی شیرازی از اعضای ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی بود که به پنج سال حبس محکوم شده و دوره زندان را در بند 350 اوین می‌گذراند.

 

 

وی سابقه عضویت در حزب جمهوری اسلامی، حضور در عرصه‌ دفاع مقدس و دبیری هیات دولت در دوران نخست‌وزیری موسوی را در کارنامه‌ خود دارد.
 

 

شاه‌عباس «شاه» بود یا «وزیر»

Posted: 05 Jan 2014 12:31 PM PST

ایمان پاکنهاد
 ساعتی در کلاس محمدرضا شفیعی‌کدکنی

 

گرمای شهریورماه سال ۱۳۴۸ توی ساختمان هم لانه کرده است. جوان لاغراندامی که عینک کائوچویی به‌چشم دارد، پله‌های دانشکده را آرام‌آرام بالا می‌رود تا برسد به جایی که بزرگ‌ترین نام‌های ادبیات پارسی منتظرش نشسته‌اند. اهل تعارف نیست این دانشجوی مغرور خراسانی. یک‌راست می‌رود سر اصل مطلب: «صور خیال در شعر فارسی». سخت کار کرده برای این روز. با همان ته‌لهجه‌ای که از کدکن به یادگار دارد، دفاع ماندگاری از رساله‌اش می‌کند و حیرت پرویز ناتل‌خانلری، عباس زریاب‌خویی و بدیع‌الزمان فروزانفر را برمی‌انگیزد. نیازی به شور گروهی نیست. استادانش تردیدی در تصمیم خود ندارند، برمی‌خیزند: «به نام علم و دانش، شما را با نمره بیست در رشته‌ ادبیات فارسی در مقطع دکتری فارغ‌التحصیل اعلام می‌کنیم.» اما جلسه هنوز به پایان نرسیده است. ناتل‌خانلری که استاد راهنما است، بی‌درنگ نامه‌ای به «ریاست محترم گروه ادبیات فارسی» دانشکده ادبیات دانشگاه تهران می‌نویسد تا به این دانشجوی کم‌حرف فرصتی بیشتر داده شود؛ نه برای تحصیل، که برای تدریس: «آقای محمدرضا شفیعی‌کدکنی که پایان‌نامه دکتری خود را در ادبیات فارسی گذرانده و رساله او از بهترین مطالعات و تحقیقاتی که در این دانشکده انجام گرفته است شمرده می‌شود از همه حیث صلاحیت دارد که در دانشکده ادبیات به‌عنوان معلمی مورد استفاده قرار گیرد و بجا است که پیشنهاد فرمایند به سمت استادیاری استخدام شود.» علاوه بر خانلری، یحیی ماهیارنوابی، عباس زریاب‌خویی و بدیع‌الزمان فروزانفر هم نامه را امضا می‌کنند. فروزانفر پای امضایش می‌نویسد: «با سمت استادیاری بسیار بجا و بموقع است و احترامی است به فضیلت.» دکتر حسن مینوچهر، رییس گروه ادبیات فارسی در پاسخ، یک جمله می‌نویسد: «موافقت کامل دارم.»
۴۴سال، گذشته است و اتاق شماره ۴۴۲ طبقه‌ چهارم دانشکده ادبیات دانشگاه تهران هنوز میزبان محمدرضا شفیعی‌کدکنی است؛ در ساعت ۱۰ صبح یکی از روزهای گرم مهر ۱۳۹۲. نیمکت‌های چوبی- فلزی کلاس را دیگر تاب میزبانی نیست. یادگاری روی یادگاری، بیشترش شعر و کمترش اسم دانشجوهاست. آنقدر که معلوم نیست این دستخط کدام دانشجو از کدام روز کدام سال دانشگاه تهران است. سال‌ها رفته و تنها شاهدان نیمه‌جان روزهای دور، همین نیمکت‌ها هستند؛ «دارم سخنی با تو و گفتن نتوانم/ وین درد نهان‌سوز نهفتن نتوانم...» نیمکت‌های کلاس در سه ستون و شش ردیف چیده شده‌اند و بر هر نیمکت، پنج، شش‌تایی دانشجو، اگر اول وقت بیایند، شانه‌به‌شانه هم جا می‌گیرند. طراحان دانشکده پوششی از چوب بر اولین ردیف چسبانده‌اند: تکیه‌گاه برای آنهایی که روی زمین می‌نشینند. بین نیمکت‌ها، روی زمین، پشت میز معلم، لبه پنجره‌ها همه‌جا، هرجا که بشود نشست و ایستاد پر دانشجوست و فقط مسیری دو‌متری از در ورودی تا میز، خالی است. ساعت کمی از ۱۰ گذشته است. محمدرضا شفیعی‌کدکنی می‌آید با خنده محوی بر صورتش، پشت سرش دانشجوها. فضای خالی پر می‌شود. معلم، به سیاق دیرینه، یک‌راست می‌نشیند روی میز و شاگردان، همچون همیشه به احترام فضیلت معلم برمی‌خیزند. برخاستن و نشستن در آن حجم تنگ دشوار می‌نماید. دومین جلسه از ترم جدید است. قرار است چه درس بدهد؟
«در مهرماه ۱۳۹۰ روز اول که به‌کلاس رفتم، طبق معمول سنواتی، نمی‌دانستم که چه درسی باید بدهم. از دانشجویان پرسیدم. گفتند «با دانشجویان دوره دکتری «تحقیق در ادبیات عرفانی» و با دانشجویان دوره فوق‌لیسانس درس «نظریه ادبیات»» گفتم «نظریه ادبیات از ماقبل افلاطون شروع می‌شود و تا رلان بارت و شاگردش خانم ژولیا کریستوا و امثال تودورف و حتی نسل بعد از آنها را زیر چتر خود می‌گیرد. در یک ترم چه می‌توان گفت؟» گفتند «تو در خلال بعضی درس‌هایت از صورتگرایان روس گاه سخن می‌گویی. در این ترم فقط نظریه ادبی ایشان را به ما درس بده.» پذیرفتم...»
دانشجوهای دکتری و فوق‌لیسانس هر دو در یک کلاس هستند، گم میان حدود دویست ‌نفر حاضر. اما معلم تک‌تک‌شان را می‌شناسد و اول از همه تکلیفش را با دانشجوهای دکتری مشخص می‌کند. صورتش درهم می‌شود و انگشت اشاره‌اش را به سمت چند دانشجوی دکتری می‌گیرد: «همان کتاب شش‌جلدی‌ای را که گفتم بخوانید. دقیق بخوانید چون با تمام دقت‌هایی که خودم کردم، امتحان خواهم گرفت.» چشم‌هایش پشت عینک کائوچویی درشت‌تر به‌نظر می‌رسند. حرفش را یکباره قطع می‌کند. گویی یاد دغدغه‌ای افتاده. ‌رو می‌کند سمت یکی از دانشجوها:
- آرش! کارت درست شد؟
- آقای دکتر جلسه افتاد هفته بعد.
خنده‌ای کوتاه می‌کند و چشم‌هایش را ریز، به‌نشان اطمینان: «درست می‌شه.» بلافاصله برمی‌گردد به موضوع اصلی، خطاب به دانشجویان دکتری. با تحکم ادامه می‌دهد: «خیلی به دقت بخوانید. خیال نکنید که ورقی زدیم و تمام شد، این صفحه هم چیزی نداشت و می‌رویم سراغ صفحه بعد. حتی اگر سطربه‌سطرش را هم حفظ باشید یک‌بار دیگر باید بخوانید.»
معلم قرار است در پایان ترم امتحان سختی بگیرد. اینطور که پیداست دکتر شدن در ادبیات فارسی نباید چنان ساده باشد. «در سه جلسه امتحان می‌گیرم. هر جلسه از دو کتاب. ۱۲۰ نمره می‌دهم و تقسیم بر شش می‌کنم.» شفیعی‌کدکنی سختگیر است. هم از شیوه حرف‌زدنش پیداست و هم از خاطراتی که دیگران از او گفته‌اند. تقی پورنامداریان، استاد ادبیات فارسی که رساله‌ دکتری‌اش را با راهنمایی شفیعی‌کدکنی گذرانده، خاطره‌ای از سختگیری استاد راهنمایش نقل می‌کند: «اتفاقا دیداری دست داد با استاد شفیعی‌کدکنی. حرف از دانشگاه و دانشجو و رساله‌های دکتری افتاد. گفت: «چند روز پیش رساله‌ای را برای ارزیابی فرستاده بودند، به آن نمره سه دادم. متعجبم چطور می‌شود ۷۰۰، ۸۰۰ صفحه رساله نوشت و هیچی نگفت!»»
شوخی نیست: «پس تکلیف دانشجوهای دکتری را روشن کردم.» اما دانشجوهای فوق‌لیسانس چه؟ «به نظر من کسی که دانشجوی ادبیات باشد و فرمالیسم روس را نشناسد، دیپلمش را هم باید ازش گرفت.»

صورت و جمال
قرار است امسال هم فرمالیسم را درس بدهد، با تمرکز بر صورتگرایان روس. یکی از جدیدترین کتاب‌هایش، «رستاخیز کلمات، نظریه ادبی صورتگرایان روس» را به دانشجویان معرفی می‌کند. برخی منتقدان گفته‌اند محمدرضا شفیعی‌کدکنی صورتگراست و «آرمان و تاریخ و جامعه» برایش اولویت دوم است. اما او در مقدمه «رستاخیز کلمات...» پاسخ منتقدان را داده، مثل همیشه قاطع: «قصد من روایت تاریخی جریان فرمالیسم روسی است و نه دفاع از آن. امیدوارم کسانی مرا به انکار هدف و آرمان در ادبیات و هنر متهم نکنند... بحث درباره‌ صورت و صورتگرایی به هیچ روی انکار جوانب تاریخی و اجتماعی و فلسفی و آرمانی فرهنگ بشری نیست. آنها اموری هستند که بدیهی بودنشان نیاز به توضیح ندارد... بنابرین، در قیاس سخن برتولد برشت که گفت: «نخست نان و آنگاه اخلاق»، ما هم می‌گوییم: «نخست زندگی و آنگاه صورت»» کدکنی همواره از آرای صورتگرایان روس در نوشته‌ها و کلاس‌هایش یاد کرده: «با اطمینان می‌توانم بگویم که بحث از صورتگرایان روس را نخستین‌بار، اینجانب، در دانشگاه تهران مطرح کردم. در درس حافظی که به سال ۱۳۵۶ می‌دادم، از آرای ایشان، به‌ویژه در حوزه آشنایی‌زدایی و مساله وجه غالب و انگیزش بهره بردم... از آن تاریخ به بعد در اغلب نوشته‌ها و کلاس‌هایم، از آرای صورتگرایان روس بسیار بهره برده‌ام و معتقدم این نحله از نظریه‌پردازان فرنگی از موثرترین چهره‌ها در حوزه جمال‌شناسی و نظریه ادبیات و بوطیقا بوده‌اند...»
پیراهن راه‌راه طوسی را با پلیوری آبی و شلواری کرم‌رنگ هماهنگ کرده است، اتوکشیده و مرتب. به دانشجوهای فوق‌لیسانس می‌گوید علاوه بر «رستاخیز کلمات...» کتابی دیگر را هم باید بخوانند. انتخاب کتاب دوم را به شور می‌گذارد. بحث سختی درمی‌گیرد. یکی از دانشجوها کتاب «تاریخ تطور نظریه‌های بلاغی» از «شوقی ضیف» نویسنده عرب را پیشنهاد می‌دهد. معلم توضیحات مفصلی درباره کتاب و نویسنده‌اش می‌دهد. می‌گوید «ضیف» اوریژینالیتی ندارد اما «حرفی ندارم و می‌پسندم.» کدکنی از «طه حسین» می‌گوید که «هدیه خداوند به ادبیات عرب است.» و چند بیتی از حفظ به عربی می‌خواند و سر از نظریات آیزیا برلین و چند ادیب دیگر درمی‌آورد و بحث را به سرانجام می‌رساند. می‌گوید: «هرچه دلتان خواست بخوانید و بپرسید.» معلم به این هم راضی نمی‌شود. ادامه می‌دهد: «بخوانید و از هرکجای فرهنگ ایران اسلامی سوال دارید، بپرسید.» جمله را با تاکید روی «اسلامی» ادا می‌کند.
محمود فتوحی در دسته‌بندی گروه‌های مختلف فکری در هشتاد سال آموزش زبان و ادبیات فارسی، محمدرضا شفیعی‌کدکنی را در گروه استادانی قرار می‌دهد که با رویکرد اسلامی در دانشکده ادبیات تدریس کرده‌اند: «در محافل ادبی فارسی هنوز این سخن شنیده می‌شود که استادانی در ادبیات فارسی درخشیده‌اند که تحصیلات حوزوی داشته‌اند. کارنامه علمی هشتادساله‌ استادان ادبیات فارسی نشان داده که این سخن چندان بی‌پایه نیست. استادان طراز اول ادبیات فارسی ایران غالبا دانش‌آموخته‌ علوم دینی و بعضا مجتهد بوده‌اند.»
تاریخ ادب معاصر هم همین را می‌گوید. محمد قزوینی از شیخ فضل‌الله نوری و میرزاحسن آشتیانی علوم دینی آموخت. حسن تقی‌زاده معمم بود و در تبریز اصول فقه را نزد میرزا محمود اصولی فراگرفت. هفت نفر از علمای بزرگ اصفهان به جلال‌الدین همایی اجازه‌ اجتهاد دادند. بدیع‌الزمان فروزانفر در حوزه علمیه مشهد شاگردی کرد. زریاب‌خویی در حوزه‌ علمیه قم درس خواند و جعفر شهیدی در نجف. محمدرضا شفیعی‌کدکنی هم در حوزه علمیه مشهد در کلاس ادیب نیشابوری دوم ادبیات عرب خواند و نزد دیگر استادان فقه و اصول و کلام.

غلط‌ها را در بیاورید
شفیعی‌کدکنی در مقدمه بیشتر کتاب‌هایش از دانشجویانی که در رفع نواقص کتاب‌ها یاری‌اش کرده‌اند، تشکر کرده است. «رستاخیز کلمات» هم به یاری دانشجویان نیاز دارد، همچون دیگر کتاب‌های کدکنی در این کتاب هم بعد از چاپ‌های اول و دوم و سوم از آنها کمک می‌خواهد. «خواهش می‌کنم کتاب را به دقت بخوانید و اشتباه‌هایش را دربیاورید. هرچه به نظرتان غلط آمد یادداشت کنید و به من بدهید. من آنها را بررسی و اصلاح خواهم کرد.» دقت که بکنی، در زبان محاوره‌اش هم کلمات را به دقت کنار هم می‌چیند. چهره‌اش تقریبا اخموست و ابروهایش پشت قاب کائوچویی عینکش پنهان. حرف بی‌ربط عصبانی‌اش می‌کند. گویی دوست دارد گوشه‌ای بنشیند و سطری بسراید و کسی کاری به‌کارش نداشته باشد.
می‌گوید: «چند وقت پیش دوست عزیزم جمال میرصادقی تذکری داد راجع‌به ‌کلمات خارجی کتاب. می‌گفت ممکن است خواننده‌ها معانی برخی واژه‌های خارجی را که در متن آمده متوجه نشوند. چرا ایندکس کلمات خارجی در کتاب وجود ندارد؟ دیدم راست می‌گوید. بنابرین یکی از دانشجوها زحمت بکشد و تا آخر ترم ایندکس را تهیه کند تا در چاپ‌های بعدی در کتاب وجود داشته باشد.»

اقتدار ندانستن
«همه چیز، طبق معمول درس‌های من و روش معلمی من، از حافظه بود و فقط از حافظه. جریان کلاس را، در طول ترم، پرسش‌های دانشجویان شکل می‌داد، مثل همیشه.» همان‌طور که در مقدمه «رستاخیز کلمات...» نوشته، در کلاس‌هایش سخنرانی نمی‌کند. از دانشجوها می‌خواهد پرسشگری کنند، از همه‌چیز و همه‌کس، اما مرتبط با موضوع. دست‌هایش را تکیه می‌دهد بر میز و آرام خودش را می‌کشاند بالا و دوباره می‌نشیند روی میز. می‌گوید: «هر چیزی را که دوست دارید بخوانید و هرچه می‌خواهید بپرسید. معلم ترسویی نیستم و آنقدر اقتدار دارم که بگویم نمی‌دانم.»
روی سوال‌ها به‌شدت حساس است و دوست دارد دانشجویان بدون هر توضیح اضافه‌ای، سوال بپرسند: «وقتی سوال می‌کنید سخنرانی نکنید. روی سوالتان فکر کنید. حتی سوالتان را یادداشت کنید و آن‌چیزی را بپرسید که باید.»
ساعت‌های پایانی کلاس است. معلم به زادگاهش سر می‌زند... تا «در پناه سایه انبوه باغ‌هاش، گلبرگ‌های خاطره را جست‌وجو کند».
به کدکن که می‌رسد می‌خندد: «در زمان کودکی من بعد از گرفتن دیپلم طبیعی به دوره سه‌ساله‌ای در دانشکده پزشکی می‌رفتند و لیسانس بهداشت می‌گرفتند. در کدکن ما، یکی از همین لیسانسه‌ها مطبی زده بود و روی تابلواش نوشته بود، بیماری‌های قلب و مغز و داخلی و... پایینش هم نوشته بود ختنه اطفال نیز پذیرفته می‌شود.» همه کلاس فرصت خندیدن پیدا می‌کنند. معلم ادامه می‌دهد: «اینجوری سوال نپرسید که قلب و مغز و جراحی و ارتوپدی و فلان و... سوالتان را قشنگ بسنجید و حتی روی کاغذ بنویسید بعد بپرسید. وقت این بچه‌ها عزیز است.»
می‌خندد و می‌گوید: «من آدم بیکار و بی‌عاری هستم. اینجا آمدن برایم تفریح است. سروکله زدن با شما لذت‌بخش است اما وقت رفقای خودتان را نگیرید. بر سوال‌هایتان تامل کنید و بعد هم مشخص کنید که مربوط به کدام بخش است: ارتوپدی، قلب، مغز یا اطفال؟»
گوشش سنگین شده و این را به دانشجویان گوشزد می‌کند: «از خرداد تا الان فرکانس‌های صوتی را ضعیف‌تر می‌شنوم پس بلندتر صحبت کنید. محکم و قاطع بپرسید شاه‌عباس شاه بود یا وزیر، تمام.»


منبع: شرق
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. 

چهار سال آبروداری و آبروریزی

Posted: 05 Jan 2014 12:31 PM PST

خسروی
 با کدام تعریف، دزدی و تبعیض و دروغگویی و درشت گویی و ترساندن و آرزوی مرگ کردن و دستور مرگ صادر کردن از تریبون‌های همگانی موجب آبروریزی نیست


شاه بیت سخن هواداران و سخنگویان حکومت در باره اعتراضات سال ۱۳۸۸ این است که معترضان آبروی حکومت را بردند و شیرینی انتخابات را با اعتراض به نتایج اعلام شده تلخ کردند.

پرسش این است که راهپیمایی ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ تا پیش از شامگاه آن روز، آبروی کشور و سیستم بود یا بی‌آبرویی برای کشور و سیستم؟ بی‌گمان اگر آنچه در شامگاه آن روز اتفاق افتاد و چند نفر کشته شدند پیش نمی آمد و راه گفتگو برای رسیدن به راه حلی مورد پذیرش دو سوی ماجرا در پیش گرفته می شد، آن روز همچون برگ زرینی در تاریخ کشور و حکومت باقی می ماند و هیچگاه هیچکس آن را آبروریزی نمی نامید.

برگزاری یک اعتراض آرام و قانونی و پذیرش و تحمل آن از سوی حکومت و مدارا با معترضان، بی‌گمان مایه آبرو بود، آنچه آبرو به باد داد انکار آن حق و آن جمعیت و برخورد با آن حرکت و سرکوب آن و مقابله خشونت بار با اعتراضات بود نه اصل حرکت.

با توجه به فاصله ی آراء اعلام شده ی نامزدها، برگزاری دوباره انتخابات با سازوکاری مورد پذیرش دو سوی ماجرا، از آنجا که تغییری در نتیجه ایجاد نمی کرد تصمیمی بهتر و تدبیری از روی بصیرت و منجر به آبروداری و پیشگیری از هزینه‌های سنگین بود یا آنچه در پیش گرفته شد؟

پرهیز از دوپاره کردن ملت و پرهیز از برگزاری دادگاههایی که اعتراض همگانی نخبگان و بزرگان از همه جناح‌های سیاسی و افراد وکارشناسان دور از سیاست را در پی داشت، آبروداری بود یا آنچه اتفاق افتاد و آن نمایشی که به روی پرده رفت موجب آبروریزی؟

آنچه در کهریزک اتفاق افتاد آبرو برد یا آنکه بی‌گناه و تنها به خاطر اعتراض به کهریزک رفت؟ برخورد انسانی و دستکم قانونی با معترضان و اتفاق نیفتادن آن جنایت آبروداری نبود؟

بریدن صدای اعتراض و بایکوت و سرکوب خشن معترضان آبروریزی بود یا شنیدن صدای معترضان و دادن فرصت سخن به آنها؟

دوری و پرهیز از هزینه‌ای که از آن سخن گفته می شود، با مدارای با معترضان شدنی بود یا آنچه در پیش گرفته شد هزینه ی سنگینی بر دوش حکومت و کشور و مردم گذاشت؟

هروله ی مادران و دیگر اعضای خانواده‌ها به دنبال اجساد فرزندان یا برای پیدا کردن رد و اثری از آنها را چه کسی رقم زد؟ آفرینندگان چنین صحنه ی پر از هراس و دلهره و نگرانی‌ای آبروریزی کردند یا آنها که به حکم انسان بودن به جستجوی فرزند و دوست و فامیل و آشنا بودند؟

جلوگیری از برگزاری مراسم عزا برای درگذشتگان و جلوگیری از شیون پدران و مادران و خواهران و برادران و دیگر اعضای خانواده و ممانعت از برگزاری مراسم سوگواری سوگواران که بزرگترین آبروریزی و رسوایی را پدید آورد، از کدام سوی ماجرا سر زد؟

مسئول آبروریزی بزرگ در واقعه ی هجوم به خوابگاه دانشجویان آنهم در نیمه‌های شب، دانشجویان بودند یا حمله کنندگان؟ چشمداشت برخورد با گناهکاران و احقاق حق ستم دیدگان و آسیب دیدگان آبروریزی بود یا رسیدگی نکردن به آن جنایت بر عکس وعده‌های داده شده؟

آبروی نظام را اعتراضاتی بدون خشونت برای پیشگیری از ادامه ی فاجعه‌ای قابل دیدن برد یا دزدی هایی که یکی از پس دیگری آشکار می شود و یکی از دیگری سنگین تر است؟

بیانیه‌ها و گفتگوها و سخنان به واقعیت پیوسته و مدار جویانه و هم زبانی با خواست دستکم گروهی از مردم موجب آبروریزی بود یا دروغگویی‌ها و درشت گویی‌ها نسبت به همان گروه از مردم و بلکه تمام مردم؟

افشای گورهای بی‌نام و نشان موجب آبروریزی شد یا پدید آوردن آن فاجعه؟

نسبت دادن معترضان به همراهی و هم صدایی با گروههای تروریستی و بیگانگان درحالیکه در میانشان جبهه رفته‌ها و مسئولان رده بالای کشور و بسیاری دیگر از دلبستگان به کشور و مردم حضور داشتند آبروریزی بود یا ابراز اعتراض به روندی که در خدمت بیگانگان و بدخواهان بود و امروز آشکار شده است و کشور و مردم را در تنگنای سختی قرار داده است؟

قرار دادن دستگیر شدگان (بیگناه یا گناهکار) در سلولهای انفرادی و شکنجه و آزار و تبعید دستگیر شدگان و زندانیان موجب آبروریزی نیست؟ چه کسی مسئول این آبروریزی است؟ زندانیان یا زندانبانان؟

با کدام تعریف، دزدی و تبعیض و دروغگویی و دشنام و درشت گویی و ترساندن و آرزوی مرگ کردن و دستور مرگ صادر کردن از تریبون‌های همگانی و به بار آوردن فقر و تورم و بیکاری و رکود موجب آبروریزی نیست و اعتراض به چنین نابسامانیهایی و بلکه به روند منتهی به چنین فجایعی آبرو ریزی است؟

در میان تصویرهای به نمایش درآمده از راهپیمایان معترض که همچنان یادآور زیبایی و شکوه و آرامش هستند، کدام تصویر و صحنه مایه آبروریزی می تواند باشد؟ و در برابرش کدام صحنه و تصویر از نیروهای امنیتی را می توان یافت که اثری از خشونت و رفتار دور از قانون و دور از انسانیت در آن نباشد و بتوان به آن نازید؟
ناتوانی تلویزیون از به نمایش درآوردن و سخن گفتن از ولو یک صحنه و تصویر و رفتار و گفتار انسانی از سوی دست اندرکاران برخورد با معترضان، نشان از نقش چه کسانی در آنچه بی‌آبرویی می نامند دارد؟

در حالیکه معترضان به هیچ مکانی حمله نکرده بودند و نیروهای امنیتی و انتظامی در حال دفاع از هیچ مکان مشخصی نبودند، چه ضرورتی به پرتاب گلوله‌های گاز اشک آور در خیابان‌ها وجود داشت؟ آیا برافروختن آتشی بی‌خطر برای در امان ماندن از اثرات گاز اشک آور از سوی کسانی که در تمام آن ماهها کشته دادند بی‌آنکه کسی را بکشند، گناهی نابخشودنی است؟

داوری دوگانه و دگرگونه در باره دو اعتراض و دو حادثه که با فاصله سی و یک ساله روی دادند، یعنی به رسمیت شناختن و افتخار دانستن اعتراضات سال ۱۳۵۷ و محکوم کردن سرکوب خونین آن اعتراضات با وجود خواسته ی اعلام شده ی آن اعتراضات که سقوط رژیم پهلوی و شاه بود در یک سو و در سوی دیگر ناحق دانستن اعتراضات سال ۱۳۸۸ که در آن معترضان خوهان احقاق حق انتخاب خود و برقراری حکومت قانون بودند، به پرسش گرفتن حقانیت انقلاب و گزک به دست مخالفان آن انقلاب دادن و مایه آبروریزی است یا اصل اعتراضات سال ۱۳۸۸؟

کشاندن نام‌ها و نهادهای بسیج و پاسداران انقلاب به میدان مقابله با دستکم نیمی از مردم و بیش از نیمی از بنیانگذاران و مدافعان انقلاب در روزهای سختی و جنگ، در حالیکه می باید در چارچوب قانون اساسی پاسدار یکپارچگی ملّی و تمامیت سرزمینی باشند مایه آبروریزی بود یا درخواست بازگشتن این نهادها به جایگاه و کارکرد قانونی آنها؟

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.