جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


برگزاری دوره‌های آموزشی “ضرورت‌های نظری امام خامنه‌ای پژوهی”

Posted: 05 Jan 2014 02:11 AM PST

جرس: موسسه فرهنگی‌ـ هنری "طلوع رجعت حق" در ترم زمستانی خود دوره ویژه‌ای با عنوان "ضرورت‌های نظری امام خامنه‌ای پژوهی" برگزار می‌کند.  

 

این کلاس‌ها بک روز در هفته برگزار می‌شود و مدرس این دوره نیز علی جعفری از ستون نویسان سایت "رجا نیوز" است.


هزینه این دوره رایگان اعلام شده و سایت رسمی موسسه مذکور اعلام کرده جزئیات این دوره آموزشی که از ۱۲ بهمن آغاز خواهد شد را به اطلاع علاقمندان خواهد رساند.


شهریار زرشناس٬ وحید جلیلی٬ وحید یامین پور٬ حسین صفارهرندی و غلامحسین الهام از دیگر همکاران این موسسه هستند که تدریس سایر دوره‌های آموزشی آن را بر عهده دارند.


«سیری در اندیشه‌ها و عملکرد انجمن حجتیه»٬ «دغدغه‌های فرهنگی و رسانه‌ای در دوران پسااستعماری» و «طرح و نقد توافقنامه ژنو» از دیگر دوره‌های این موسسه در ترم زمستان است.


 

به نوبه‌ی خودم اجازه ایجاد خفقان در کشور را نخواهم داد

Posted: 05 Jan 2014 02:10 AM PST

پاسخ علی مطهری به بیانیه دادستان:
جرس: علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به بیانیه روز گذشته (شنبه) دادستان تهران، توضیحاتی ارائه و تاکید کرد: به نوبه خود اجازه ایجاد اختناق در کشور و انحراف در انقلاب اسلامی را نخواهم داد.  


طی روزهای گذشته و در پی حملات اهانت آمیز رسانه ها و مقامات حکومتی علیه جنبش سبز، علی مطهری، نماینده اصولگرای تهران در مجلس، طی اظهار نظری پیرامون رهبران در حصر و فعالان دربند جنبش سبز، در نطق میان دستور روز یکشنبه هفتم دی ماه مجلس، ضمن انتقاد از احکام زندانیان سال ۸۸ گفته بود که "احکام سخت گیرانه‌ای برای زندانیان ۸۸ وضع شد که باید دوباره به آن رسیدگی شود، زیرا این سوال وجود دارد که قضات به شکل مستقل چنین حکم‌هایی را صادر کردند یا زیر فشار دستگاههای امنیتی. و جای تاسف دارد که پس از ۴ سال هنوز پرونده افرادی که محکوم به حضور در فتنه ۸۸ هستند مشخص نشده و بهتر است رئیس قوه قضاییه به جای اظهار نظر در خصوص فتنه به بررسی پرونده متهمان بپردازد و ان‌ها را از بلاتکلیفی خارج کند."

 

 

مطهری تاکید داشت: "البته چنین اقدامی نیازمند یک قوه قضاییه مستقل است نه قوه‌ای که تصمیماتش تحت تاثیر این دفتر و‌ آن دفتر و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی باشد" و تصریح کرد: قوه قضاییه ما پس از گذشت ۴ سال هنوز نتوانسته یک راه حل برای خارج شدن از فتنه ۸۸ ارائه دهد و این راه حل که آقایان موسوی و کروبی باید عذر خواهی کنند که راه حل نیست، زیرا حتی اگر به برخی از اشتباهات خودشان اذعان کنند، هنوز طرف مقابل به نتیجه انتخابات اعتراض دارند. توبه و عذر خواهی باید با اختیار و میل قلبی باشد."

 

در پی این اظهارات، دادستان کل کشور از اعلام جرم علیه این نماینده مجلس به دلیل اظهار نظراتش خبر داد، که آقای مطهری این اقدام را غیرقانونی دانست.

 

اما ماجرا به همین جا ختم نشد و به گزارش فارس، روز شنبه، عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران، اطلاعیه‌ای در خصوص علی مطهری صادر کرد و وی را مورد حمله قرار داد. 

 

به گزارش ایسنا متن کامل نامه مطهری به شرح زیر است:

 

«بسمه تعالی

در خصوص بیانیه دادستان تهران چند نکته قابل ذکر است:

1.اشاره به مستقل نبودن و تاثیر پذیری قوه قضائیه در یک نطق، « توهین» یا « افترا» به قضات شمرده نمی شود زیرا اولا روشن است که مخاطب قضات نیستند بلکه مدیریت قوه است و بیانیه نویس خواسته است قضات را به کمک خود بیاورد و ثانیا « توهین » و « افترا » در قانون مجازات اسلامی تعریف شده است. توهین، جمله یا عبارتی است که شامل الفاظ رکیک باشد و « افترا » نیز دادن یک نسبت ناروا به شخصی با علم به ناروا بودن آن است. آنچه که در نطق من بود، صرفا اعتقاد اینجانب بوده و حداکثر این است که قوه قضائیه بگوید این طور نیست، این قوه مستقل است.

در خصوص زندانیان سیاسی سال 88 نیز در نطق من صرفا به سختگیرانه بودن احکام آنها اشاره شده و از رئیس قوه قضائیه خواسته شده است که در این باره به مردم توضیح بدهد، این هم به هیچ وجه مصداق نشر اکاذیب نیست و حد اکثر این است که رئیس قوه برای مردم استدلال کند که این احکام عادلانه است.

اینها انتقاد است و انتقاد یا وارد است یا وارد نیست، این طور نیست که انتقاد اگر از نظر انتقاد شونده وارد نباشد نشر اکاذیب یا توهین و یا افتراست. در غیر این صورت انتقاد معنی و مصداق پیدا نمی کند.

2.در خصوص عدم تعیین تکلیف معاون اول رئیس جمهور سابق در پرونده بیمه ایران پس از گذشت بیش از چهار سال، توضیح بیانیه حرف اینجانب را تایید می کند.

بنابراین همچنان که قبلا گفته‌ام اعلام جرم قوه قضائیه علیه اینجانب وجاهت قانونی ندارد و خلاف اصول 84 و 86 قانون اساسی است، نماینده مجلس حق دارد درباره همه امور کشور اظهارنظر کند، از این اعلام جرم‌ها بوی استبداد به مشام می‌رسد، بهتر بود رئیس قوه قضائیه با تحمل انتقاد و سپس پاسخ گویی، احترام مجلس را حفظ می کرد.

3.درباره ورود قوه قضائیه به حوزه مطبوعات، روشن است که اگر شاکی خصوصی در کار باشد این قوه موظف به رسیدگی است اما این که دائم به عنوان مدعی العموم وارد حوزه کاری هیئت نظارت بر مطبوعات شود و قبل از بررسی در هیئت، دست به توقیف و لغو امتیاز نشریات بزند، روشن است که علاوه بر مخدوش کردن آزادی بیان، فلسفه وجود هیئت نظارت بر مطبوعات را زیر سوال می برد و قطعا نظر قانون گذار چنین چیزی نبوده است.

4.بیانیه القا می کند که اعلام جرم دادستان تهران بدون اطلاع آقای صادق لاریجانی انجام شده است، این سخن می‌تواند یک شوخی جهت ادخال سرور در قلب مومنین در ایام آغازین ماه ربیع الاول تلقی شود، ما همچنان در انتظار توضیح رئیس قوه قضائیه برای مردم در باره عادلانه بودن احکام زندانیان سیاسی سال 88 و نیز حصر خانگی طولانی مدت آقایان موسوی و کروبی بدون محاکمه هستیم.

5.رسانه ای کردن اعلام جرم علیه اینجانب توسط قوه قضائیه قبل از اعلام به خود این بنده و پیش از اثبات جرم، علاوه بر این که یک عمل مجرمانه است، نشان می دهد که این قوه دنبال تبلیغات و ایجاد رعب برای سایر منتقدان است و الا مسیر قانونی را از طریق هیئت رئیسه مجلس طی می کرد.

6.فیلتر کردن سایت اینجانب نیز خلاف قانون است و دلیل موجهی ندارد.

به طور خلاصه، قوه قضائیه حد اکثر کاری که باید در این موضوع انجام دهد این است که برای مردم توضیح دهد که مطلب آن گونه که در نطق من آمده است نیست و بی جهت به عناوین مجرمانه مانند توهین، افترا و نشر اکاذیب تمسک نجوید.هنوز دیر نشده است و مردم منتظرند. در واقع قاضی و داور واقعی مردم و افکار عمومی هستند.

اینجانب به عنوان نماینده ملت در مجلس شورای اسلامی و به عنوان فرزند شهید آیت الله مطهری به نوبه خود اجازه ایجاد اختناق در کشور و انحراف در انقلاب اسلامی را نخواهم داد.

 

واکنش مجلس به بیانیه دادستان تهران


بیانیه روز گذشته دادستان تهران در خصوص مجرمانه بودن بخشی از نطق هفته گذشته علی مطهری و لزوم پاسخگو بودن وی به مراجع قضایی، به صحن علنی مجلس نیز کشیده شد.

 

به گزارش خبرآنلاین، محمدرضا تابش نماینده اردکان در تذکری با اشاره به این بیانیه قضایی، خطاب به هیات رییسه گفت: انتظار ما این بود که رییس جلسه امروز مجلس نطق پیش از دستور امروز خود را به این موضوع اختصاص دهد و از اقتدار و حیثیت مجلس دفاع کند. چرا کهاین اعلام جرم علیه اختیارات و وظایف نمایندگی صورت گرفته است.

 

وی به برخی اصول قانون اساسی درخصوص وظایف نمایندگی اشاره کرد و اظهار داشت: در برخی اصول قانون اساسی چون ماده 84 و 86 صراحتا وظایف نمایندگی را تشریح کرده است که بر مبنای آن نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق اظهارنظر در مسائل داخلی و خارجی کشور را دارد. همچنین نمایندگان در راستای ایفای وظایف نمایندگی شان در اظهارنظر و رای خود آزاداند و نمی توان آنها را به سبب اظهاراتشان در مجلس تحت تعقیب یا توقیف قضایی قرار دهد.

 

در ادامه محمدرضا باهنر نایب رییس مجلس که ریاست جلسه علنی مجلس را برعهده داشت در پاسخ به این تذکر، گفت: برای شنوندگان این ابهام پیش نیاید که بین نماینده و آحاد مردم تفاوتی وجود دارد، همه در برابر قانون یکسان هستند و نمایندگان نیز توقع بالایی ندارند. حتی رهبری تا پایین پایین ترین مقام در مقابل قانون یکسان هستند.

 

وی با بیان اینکه نمایندگان برای انجام وظایف نمایندگی آزاد هستند، گفت: ولی اگر این اظهارنظر مجرمانه باشد موضوع تفاوت میکنند، مثلا اگر نماینده بگوید فلان وزیرضعیف است این اظهارنظر در راستای وظایف نمایندگی اش است اما اگر بگوید این وزیر دزد است این دیگر در حیطه اختیارات نماینده نیست که هر نوع حرفی را بزند و باید متناسب با قانون و با سند بیان شود.

 

باهنر با تاکید براینکه این مرز ظریف است و باید از سوی نمایندگان مورد توجه قرار گیرد، افزود: مجلس یک هیات نظارت بر عملکرد نمایندگان دارد و عموم مسائل بین مجلس و قوه قضاییه با تفاهم حل و فصل می شود واگر نماینده ای قرار باشد به دادگاه احضار شود قبل از آن به هیات رییسه اعلام می شود تا اگر موضوع حل شدنی است با مذاکره حل شود و اگر قابل حل نیست اتفاقا از اقتدار مجلس این است که با قوه قضاییه در رسیدگی به آن موضوع همکاری کند.

 

وی از هیات نظارت بر نمایندگان و ابوترابی رییس این هیات خواست که موضوع احضار علی مطهری را با دقت پیگیری و به مجلس گزارش دهد.

 

همچنین عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی اعلام جرم قوه قضائیه علیه علی مطهری خلاف نص اصل 86 قانون اساسی دانست.

 

به گزارش مهر، محمد حسین فرهنگی در حاشیه مراسم بزرگداشت علی اکبر پرورش در مدرسه عالی شهید مطهری در پاسخ به سئوال خبرنگاران در خصوص اعلام جرم قوه قضائیه علیه علی مطهری گفت: نطق نمایندگان در راستای وظایف نمایندگی آنان است حتی اگر نادرست باشد. بنابراین اعلام جرم علیه آنان برخلاف نص اصل 86 قانون اساسی است.

 

نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: با محتوای صحبت های آقای مطهری موافق نیستم اما با اعلام جرم قوه قضائیه علیه ایشان هم مخالفم.

عضو جامعه روحانيت: موسوی و کروبی توبه نمي‌كنند

Posted: 05 Jan 2014 01:11 AM PST

مهدی طائب: کاندیدای فتنه می‌دانست رای ندارد
جرس: سید مهدی طباطبایی با تاکید بر این که در حال حاضر بهترین راه پیش‌روی حاکمیت محاکمه موسوی و کروبی است، می‌گوید: آنها توبه نمی کنند.  

 

این عضو جامعه روحانیت مبارز در گفت‌وگو با خبرآنلاین اظهار می‌کند: به طور کلی درباره حصر اینها، حتما بهترین راه، محاکمه این دو نفر است. با شناختی که از موسوی و کروبی دارم فکر می کنم آنها راضی به توبه نمی شوند. خوب وقتی هر دو طرف روی حرفشان می مانند، چیزی حل نمی شود.

 

طباطبایی می‌گوید: اگر موسوی و کروبی را همان سال 89 یا 90 آزاد می کردند، شاید می شد، اما الان میسر نیست و آزاد کردن این دو توهین به حکومت است. بهترین راه محاکمه است. چون ادامه حصر اینها اگر به مرگشان منجر شود، پیراهن عثمان برای مخالفان می شود.طول کشیدن این حصر هم به نفع آنهاست.

 

وی در پاسخ به این که "فکر نمی کنید محاکمه کردن اینها منجر به التهاب مجدد جامعه شود؟" اظهار می‌کند: نه، دیگر جامعه نمی پذیرد.کش دار شدن یک مساله را جامعه قبول نمی کند. سال 88 هم یک بخشی از اعتراض مردم به حوادث آن سال به این دلیل بود که امنیت از جامعه رفته بود،کسب و کارها ثبات نداشت و امنیت روانی در جامعه حاکم نبود . هر چند وقت یک بار هم یک آشوب به وجود می آمد. الان هم مردم از آن فضا عبور کردند.البته من در مورد شیوه محاکمه این دو نفر حرف دارم. اگر بنا باشد مثل گذشته باشد، فضا بدتر می شود. چون خواه ناخواه اینها هنوز طرفدارانی دارند.

 

این عضو جامعه روحانیت مبارز ادامه می‌دهد: من معتقدم کسانی که عاقل هستند، دنبال تکرار این مساله نیستند؛کسانی به این فضا دامن می زنند که منافعشان ادامه این تنش ها است. دولت هم باید بداند که نباید به این مساله دامن بزند. اصلا این چیزی که عرض کردم دستور دین است. شما هر چه را تکرار نکردید، خود به خود فراموش می شود. دولت آقای روحانی نباید خیلی شعار بدهد و به این فضا بدمد.اگر هم می خواهند کاری بکنند و ماجراهای سال 88 را تمامش کنند، بروند آن دو نفر را محاکمه کنند.

 

وی در پاسخ به این که "فکر نمی کنید این کار هم به التهاب سیاسی می انجامد ومثل زحم کهنه ای می ماند که هر چند وقت یک بار دوباره سر باز می کند." می گوید: نه، این زخم نیست؛ ببینید. به طور کلی سرشت انسان به گونه ای است که توفق و برتری دیگری را بر خود بر نمی تابد.آنهایی که یک مقدار تندهستند، انتقادشان انتقام است. این وضعیت به مرور خود به خود اگر دولت بتواند آرامش اقتصادی را در کشور فراهم کند، قطعا باقی نمی ماند و تمام می شود.
 

مهدی طائب: فتنه ۸۸ برای براندازی نظام بود

 

جرس: مسئول قرارگاه عمار، با بیان این ادعا که "کاندیدای فتنه می دانست که رأی ندارد" اظهار کرد: کاندیدای فتنه می دانست که رأی ندارد.

 

به گزارش مهر، مهدی طائب در حاشیه همایش نهم دی در ورامین در پاسخ به سوالی در زمینه حواد سال 88 ادعا کرد: برخی در فتنه 88 در پازل دشمن حرکت کرده و برخی پازل گذار بودند اما اصل حرکت برای براندازی نظام اسلامی بود به طوری که برخی از این افراد از قبل هم می دانستند که رأی ندارند اما بر اساس یک طراحی از پیش تعیین شده در انتخابات شرکت کرده و تقلب را در دستور کار خود قرار دادند.

 

مسئول قرارگاه عمار اظهار نظر کرد: کسی این مسأله را مطرح کرد که نخست وزیر دوران امام بود و برخی را به شک انداخت که مگر می شود که این انسان دورغ بگوید و دقیقا همان فتنه زمان پیامبر(ص) در سال 88 پیاده گردید.

 

وی گفت: قطعا پازل گذار اصلی فتنه آمریکا و اسراییل بودند و فتنه 88 یکی از پیچیده ترین فتنه های تاریخ بود و این فتنه حاصل کار یک روز و دو روز نبود بلکه بر روی آن کار عمیق صورت گرفته بود.

 

 

مسئول قرارگاه عمار افزود:‌ عامل فتنه در بی بصیرتی افراد است و باید توجه داشت که علم و بصیرت به معنای آگاهی است. بصیرت به دنبال مصداق شناسی است اما علم به شناخت کلی از مسائل اطلاق می شود. اگر می خواهیم بصیرت خود را بالا ببریم باید مصداق شناس باشیم. اگر ملت ایران می خواهد فتنه را از بین ببرد، لازمه آن بصیرت است و اگر زمان کافی برای کسب بصیرت نبود، ایمان به ولی منجی انسان و جامعه اسلامی می شود.

 

وی در پاسخ به سوال دیگری دباره "نقش خواص در فتنه" بیان داشت: خواص کسانی هستند که دارای بصیرت هستند اما عوام به افرادی اطلاق می شود که بصیرت ندارند و خواص باید نسبت به بصیر کردن عوام تلاش کنند و عوام نیز مطیع سخنان ولی فقیه شان باشند تا از گردنه های فتنه با سلامت بگذرند.

 

خواسته‌ام هنوز هم رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی است

Posted: 05 Jan 2014 01:11 AM PST

واکنش مادر سهراب اعرابی به اعتراف فرمانده پایگاه بسیج
جرس: مادر سهراب اعرابی می‌گوید که در این چهار سال انواع فشارها و تطمیع ها برای پس گیری شکایت ها بر خانواده ها وجود داشته اما آن ها مصرند که باید دادگاه قاتلین و آمرین قتل فرزندانشان بر گزار شود و تا آن روز از شکایت خود و پیگیری هایشان دست نخواهند کشید. اون معتقد است تا زمانی که نگذارند خون فرزندان این کشور و حق آن ها پایمال شود جنبش سبز و آرمان های آن زنده است.  

 

 

پروین فهیمی با ابراز خوشحالی از اعتراف فرمانده پایگاه بسیج نینوا به اسلحه کشیدن به سمت مردم، به بخشی از سخنان وی که گفته بود مردم می خواستند پایگاه را به دست بگیرند و برای حفط پایگاه ناچار به تیراندازی شدند، اعتراض کرده و می گوید: مردم دست خالی چگونه می توانند حمله کنند. روز ۲۵ خرداد سال ۸۸ روز راهپیمایی سکوت مسالمت آمیز بود. اکثر مردم شاهد عینی بودند و دیدند که سه تا چهار میلیون جمعیت بیرون آمدند همه دست خالی به عنوان اعتراض بیرون آمدند. چیزی برای حمله نداشتند. فیلم ها و تصاویر آن هم موجود است مردی از آن بالا ساختمان با اسلحه به صورت تهدید سمت مردم را نشانه رفته بود و اکثر مردم دیدند اصلا نمی توانند منکر آن شوند.

 

مادر این شهید جنبش سبز که سال ۸۸ اعلام کرده بود در صورتی که زندانیان سیاسی آزاد شوند از شکایت خود خواهد گذشت امروز با تاکید بر سخنان خود و ایمان به راهی که فرزندش را در آن از دست داده، می گوید: هنوز هم بر خواسته های خود پایبندم و هنوز مساله ی من آزادی و رفع حصر خانم زهرا رهنورد و آقایان مهندس موسوی و کروبی آزادی تمام زندانیان سیاسی است.

 

سهراب اعرابی در راهپیمایی دوشنبه ۲۵ خرداد ۸۸ از مادرش جدا شد و شب به خانه بازنگشت. پروین فهیمی هر روز صبح برای یافتن نشانه‌ای از پسرش به دادگاه انقلاب می‌رفت و هر بعد از ظهر عکس سهراب را جلوی در زندان اوین می برد و این عکس سهراب بود که در میان همه‌ی آزاد شده‌ها دست به دست می شد تا نشانی از او پیدا شود. سهراب هرگز به خانه بازنگشت اما عکس او حالا در خانه ها و خاطره های بسیاری از ایرانیان نقش بسته است.

 

متن گفت و گوی کلمه با مادر سهراب اعرابی را با هم می خوانیم:

 

خانم فهیمی بعد از گذشت چهار سال انکار حکومت، فرمانده پایگاه بسیج نینوا اعتراف به اسلحه کشیدن به سمت مردم داشته، نظرتان نسبت به این اعتراف چیست؟

به هر حال من فکر می کنم بعد از چهار سال این جای خوشبختی است که به اینجا رسیدند که باز خودشان به گناه هایی که کردند، اقرار و اعتراف کنند. به خاطر اینکه مردم در مقابل فشارهای آنها کوتاه نیامدند ، خود خانواده ها از جمله من با همه فشاری که در این چهار سال بر ما بوده، شکایت های مان را پس نگرفتیم و آن را ادامه دادیم. اینهمه فشار آوردند بیایید دیه های تان را بگیرید اما ما باز هم زیر بار نرفتیم، فشار آوردند تا پرونده ها را به شکلی با دیه مختومه کنند که ما مصرانه بر شناسایی قاتل و آمر پافشاری کردیم و این خواسته ما تا آخر هم ادامه خواهد داشت. یعنی تا زمانی که دادگاهی عادلانه و علنی برگزار نشود، من شخصا بر شکایت خود پابرجا خواهم بود.

الان هم فکر می کنم به این نتیجه رسیدند که کم کم بیایند به کارهای خود اقرار کنند. خوب در ابتدا که اصلا منکر کشته شدن کسی بودند، بعد قبول کردند چند نفری کشته شدند، بعد قبول کردند چند نفر بسیجی بودند، بعد قبول کردند تعدادی را زدند و داستان های مختلفی بافتند و تا امروز هم که اقرار می کنند که اسلحه به روی مردم کشیدند که این خود غنیمت است.

 

اشاره شده که شلیک ها از قسمت پایین تنه بوده است، شما به عنوان مادری که فرزندتان روز ۲۵ خرداد ۸۸ مورد اصابت گلوله قرار گرفته و هم به عنوان فردی که با آسیب دیدگان از نزدیک ملاقات داشتید، این ادعا قابل قبول هست؟

 

این اصلا قابل قبول نیست. تمام بچه هایی که کشته شدند و حتی آسیب دیدگان و جانبازان قطع نخاعی از قسمت بالا تنه مورد اصابت گلوله قرار گرفتند. الان هم شاهد ما، آسیب دیدگان و جانبازان و قطع نخاعی ها هستند و می توانید از آنها بپرسید. اینطور صحبت کردن و اینطور نتیجه گیری هایی که می کنند با آن چیزی که نهادهایی از جمله پزشک قانونی عنوان کرده تناقض دارد. شلیک هایی که در آن تاریخ شده و بعدها در گزارش های پزشک قانونی دیدیم و موجود است، همه تیراندازی ها به صورت از بالا به پایین بوده است. از بالای بدن وارد شده و از پایین بدن خارج شده است این به صورت یکسان در همه گزارشها تکرار شده یعنی از فاصله ۷ تا ۱۵ متری. اگر شلیک کننده ای در میان جمعیت بوده با چه فاصله ای و از چه ارتفاعی می توانسته شلیک کند که این اتفاق رخ دهد. اگر قاتل روی ساختمان های دیگر بوده که اعلام می کنند ما همه را رصد میکردیم.

برای سهراب هم مطابق آخرین گزارشی که سال ۹۰ به من دادند، نشان داده که سهراب دو تا تیر خورده است، یکی به دستش و یکی به قفسه صدری سینه و این کاملا نشان می دهد که قسمت بالای بدن بوده است. سایر بچه ها نیز به همین منوال است. کیانوش، رامین و … همه قسمت بالایی بدن شان مورد اصابت گلوله قرار گرفته اند و مدارک آن هم موجود است و قوه قضاییه یا هر ارگان دیگری نمی تواند منکرین قضیه شود. من فکر می کنم این اظهارنظرها برای این است که خودشان را از اشتباهاتی که مرتکب شدند توجیه کنند.

 

شما خودتان یکی از حاضران و شاهدان راهپیمایی ۲۵ خرداد هستید. در مصاحبه فرمانده بسیج اشاره شده مردم می خواستند پایگاه را در اختیار بگیرند و برای حفظ پایگاه و .. مجبور به این کار شدند.

 

آخر مردم دست خالی چگونه می توانند حمله کنند. روز ۲۵ خرداد سال ۸۸ روز راهپیمایی سکوت مسالمت آمیز بود. اکثر مردم شاهد عینی بودند و دیدند که سه تا چهار میلیون جمعیت بیرون آمدند همه دست خالی به عنوان اعتراض بیرون آمدند. چیزی برای حمله نداشتند. نه چوب و چماقی و نه اسلحه ای دست شان بود. فقط سکوت شان اعتراض شان بود. موضوع دیگر که فیلم ها و تصاویر آن هم موجود است مردی از آن بالا ساختمان با اسلحه به صورت تهدید سمت مردم را نشانه رفته بود و اکثر مردم دیدند اصلا نمی توانند منکر آن شوند. بیایند همان را به ما معرفی کنند. همین سند محکمی است که این افراد دارند از بالا به مردم حمله می کنند همین ها را معرفی کنند تا معلوم شود چه کسی اسلحه داده و از کجا دستور گرفته است.

 

الان آخرین وضعیت پرونده شکایت تان به کجا رسیده است؟

 

از سال ۹۰ به این طرف دیگر پیگیری نکرده ام. ولی پرونده مفتوح است؛ چون من رضایت ندادم. دادسرا رفتم ولی گفتند دیه حاضر است و می توانید دیه بگیرید که من قبول نکردم چون گفته بودم یکی از خواسته های من شناسایی و معرفی آمر و قاتل است.

 

از پرونده سایر شهدای سبز اطلاع دارید؟

 

تقریبا. من فکر می کنم اکثرا دیه نگرفتند، یک تعداد محدودی دیه گرفتند که آن هم نیازهای خانوادگی، شخصی، مشکلات مالی داشتند و نیاز داشتند گرفتند و نوش جان شان هم باشد، حتی اگر دیه ها پرداخت شود باید آمرین و قاتلان را معرفی کنند. و همه به این امید هستند که قوه قضاییه عدالت را در این کشور برقرار کند. اگر عدالت برقرار شود همه چیز درست خواهد شد.

 

شرطی که شما برای فرزندتان گذاشته بودید چهار سال گذشته هنوز به این خواسته عمل نشده است، تغییری در نظرتان ندادید؟

 

من فکر می کنم چون ما روی شهدای مان، روی کسانی که از دست دادیم، به خاطر اعتقادات و ایمانی که داریم می دانیم راه شان راه درستی بوده است، به خاطر همین اگر شرطی گذاشتیم به خاطر آزادی مردم است. به خاطر رسیدن به خواسته های مطلوب و درست شان است که روی آن سرمایه گذاری کردند، هم خود شهدای ما و هم ما خانواده های آنها و هم مردم. چون روی این اصل سرمایه گذاری کردیم. هنوز هم بر خواسته های خود پایبندم و هنوز مساله ی من آزادی و رفع حصر خانم زهرا رهنورد و آقایان مهندس موسوی و کروبی آزادی تمام زندانیان سیاسی است. دادگاه عادلانه هم حق قانونی همه خانواده ها است. هیچکس نمی تواند این حق را از کسی بگیرد و تمام خانواده های شهدا این حق را برای خود محفوظ می دانند و تکلیف است.

 

اظهارنظرهای آشفته از سوی افراد مختلف علیه جنبش سبز و رهبران جنبش سبز را ناشی از چه می دانید.

 

این را ناشی از ضعف شان می دانم. هر جا که به بن بستی بخورند بر می گردند طرف مقابل را محکوم می کنند، انتخابات ۹۲ نشان داده شد مردم همچنان بر سر مواضع و عقاید خود هستند و همچنان خواهند ماند و این یک اصل گریزناپذیر است و اصلا امکان ندارد که تمام شود و ادامه خواهد یافت. تا زمانی که ما نمی گذاریم خون فرزندان مان پایمال شود و حق مان را هم نمی گذاریم پایمال شود جنبش سبز هم زنده بوده و زنده خواهد ماند.

 

نکته ای اگر هست بفرمایید.

 

به هر حال اینکه بخواهند برای ما شعار بدهند و هر مساله را به نفع خود مطرح کنند این ما را قانع نخواهد کرد. باید در دادگاهی عادلانه این مسایل مورد رسیدگی قرار گیرد و قاتلان و آمران مشخص شوند. تا وقتی این کار را نکنند این حرف ها بی نتیجه است. ما به زمان سپردیم و زمان همه چیز را ثابت خواهد کرد. هر کسی در حق مردم ظلم کرده صد درصد رسوا خواهد شد. من اعتقاد و ایمان دارم راه شهدا راهی است که همه ی آزادیخواهان و همه کسانی که این راه را قبول دارند از آن حمایت می کنند. من هم به عنوان یک مادر راه فرزندم را قبول دارم و مطمئن هستم به نتیجه دلخواه مردم خواهد رسید و نه نتیجه دلخواه ظالمین. 

 

دادگاه مدیر مسئول روزنامه بهار بدون حضور خبرنگاران برگزار شد

Posted: 05 Jan 2014 12:53 AM PST

در حالیکه محقق و نویسندۀ مقاله ای در روزنامه «بهار»، همچنان در بازداشت و وضعیت نامعلوم به سر می‌برد، جلسه رسیدگی به اتهامات مدیرمسئول روزنامه بهار بدون حضور خبرنگاران در شعبه 76 دادگاه کیفری برگزار شد.  

 

به گزارش مهر، صبح امروز جلسه رسیدگی به اتهامات مدیرمسئول روزنامه بهار با حضور اعضای هیات منصفه و به ریاست قاضی مدیرخراسانی در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.

 

مدیرمسئول روزنامه بهار با اتهام اشاعه فحشا و منکرات، انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، نشر مطالب خلاف موازین اسلامی، ایجاد اختلاف بین اقشار جامعه، اهانت به دین مبین اسلام و مقدسات آن، پخش شایعات و مطالب خلاف واقع روبرو است. 

 

رونده روزنامه بهار در تمامی موارد اتهامی با شکایت مدعی العموم تشکیل شده است.

روزنامه بهار اول آبان سال جاری مقاله ای تحقیقی را با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی و یا الگوی ایمانی؟» منتشر کرد و سپس به دلیل برخی مطالب آن مقاله، مسوولان این روزنامه با انتشار نامه ای در تاریخ چهارم آبان ماه از توقف خودخواسته انتشار «بهار» خبر دادند.

اما این پایان کار نبود و ششم آبان ماه نیز با حکم هیأت نظارت بر مطبوعات روزنامه بهار توقیف و پرونده آن به قوه قضاییه ارسال شد.

شعبه چهارم دادسرای فرهنگ و رسانه، مدیر مسوول روزنامه بهار را احضار و برای وی قرار وثیقه صادر کرد که به علت فراهم نبودن وثیقه و پایان وقت اداری، سعید پورعزیزی در بازداشتگاه دادسرای اوین زندانی و در نهایت شامگاه سیزدهم آبان ماه با تودیع وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شد.

پس از بازداشت مدیر مسوول روزنامه بهار و آزادی وی با تودیع قرار وثیقه، محسنی اژه ای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه از بازداشت نویسنده مقاله روزنامه بهار خبر داد و دکتر سید علی اصغر غروی، نویسنده این مقاله همچنان در بازداشت به سر می برد.

تاجزاده خواستار برگزاری دادگاه علنی با حضور هیات منصفه شد

Posted: 05 Jan 2014 12:38 AM PST

در نامه ای به رئیس قوه قضاییه
 جرس: سید مصطفی تاجزاده در نامه ای خطاب به رئیس قوه قضاییه خواهان برگزاری دادگاه خود به صورت علنی و با حضور هیات منصفه شد.  

 

به گزارش نوروز، این زندانی سیاسی در نامه خود با اشاره به صراحت اصل ۱۶۸ قانون اساسی مبنی بر برگزاری علنی دادگاههای رسیدگی به جرائم سیاسی و امنیتی آورده است: « صرفنظر از این که جنابعالی درباره این اصل چه نظری دارید، موظفید که دادگاه رسیدگی کننده به اتهامات اینجانب را علنی و با حضور هیأت منصفه تشکیل دهید. امیدوارم بیش از این قانون اساسی را نقض نفرموده و به روند برگزاری غیرقانونی دادگاه های غیرعلنی و بدون حضور هیأت منصفه در رسیدگی به اتهامات منتقدان خاتمه دهید.»


گفتنی است مصطفی تاجزاده که در دادگاههای قبلی حاضر به دفاع از خود نشده بود در هفته های گذشته از مردم و صاحبنظران خواسته بود تا پیشنهادات خود در مورد چگونگی حضور وی در دادگاه ونحوه برخوردش با این پرونده جدید را با وی در میان بگذارند که نظرات مطرح شده حاکی از اجماع عمومی بر انتخاب سومین راه پیشنهادی این زندانی سیاسی مبنی بر مشروط کردن حضور خود در دادگاه به برگزاری علنی دادگاه در حضور هیات منصفه بود.
متن کامل این نامه در پی می آید:

 

به نام خدا

رئیس محترم قوه قضائیه

با سلام

به اطلاع می رساند که معاونت اطلاعات سپاه پاسداران پرونده جدیدی البته با مضامین تکراری علیه این جانب تهیه و برای صدور حکم محکومیت تسلیم قوه قضائیه کرده است.

مستحضرید که اصل ۱۶۸ قانونی اساسی صراحت دارد که « رسيدگي به جرائم سياسي و مطبوعاتي علني است و با حضور هيات منصفه در محاكم دادگستري صورت مي گيرد. نحوه انتخاب ، شرايط ، اختيارات هيات منصفه و تعريف جرم سياسي را قانون بر اساس موازين اسلامي معين مي كند. »

بر این اساس و صرفنظر از این که جنابعالی درباره این اصل چه نظری دارید، موظفید که دادگاه رسیدگی کننده به اتهامات اینجانب را علنی و با حضور هیأت منصفه تشکیل دهید. امیدوارم بیش از این قانون اساسی را نقض نفرموده و به روند برگزاری غیرقانونی دادگاه های غیرعلنی و بدون حضور هیأت منصفه در رسیدگی به اتهامات منتقدان خاتمه دهید.

با احترام

سید مصطفی تاجزاده

 

انفرادی اوین
۱۳/۱۰/۱۳۹۲ 

 

دادگاه فاطمه هاشمی ۱۸ دی برگزار می‌شود

Posted: 05 Jan 2014 12:38 AM PST

جرس: وکیل فاطمه هاشمی از برگزاری دادگاه فاطمه هاشمی در تاریخ ۱۸ دی خبر داد.  

 

محمود علیزاده طباطبایی در گفت‌وگو با فارس با اعلام این خبر گفت: دادگاه فاطمه هاشمی روز چهارشنبه ۱۸ دی در شعبه اول دادگاه انقلاب برگزار خواهد شد.

 

وی افزود: صحبت‌های فاطمه هاشمی فقط یک نقد بوده و وی اخباری را منتشر نکرده که به نشر اکاذیب متهم شده، ‌ بنابراین انتظار داریم که دادیار با نظر بازپرسی مخالفت کند.

 

علیزاده طباطبایی با اشاره به اینکه هنوز تصمیمی برای حضور شخص فاطمه هاشمی در دادگاه گرفته نشده، گفت: با توجه به اینکه این پرونده شاکی خصوصی ندارد، موکل من قطعاً تبرئه خواهد شد.

 

چندی پیش برخی رسانه‌‌ها خبر از احضار فاطمه هاشمی به دادگاه را منتشر کردند اما دلیل این موضوع چندان روشن نبود تا اینکه خبر رسید که وی به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده است. به نوشته فارس این احضار به دلیل اظهارنظرهای فاطمه هاشمی "نسبت به وزرا در روز رأی‌ اعتماد به آن‌ها در مجلس" بوده است.

 

همچنین، خبر گزاری مهر از قول این وکیل دادگستری نوشت: اتهام موکلم انتساب مطالب خلاف واقع به رئیس قوه قضائیه و مقننه است که دادسرا بدون شاکی خصوصی برای موکلم کیفرخواست صادر و پرونده را به دادگاه انقلاب ارسال کرده است.

 

بر اساس گزارش مهر، وی افزود: رسیدگی به جرم عمومی در صلاحیت دادگاه عمومی بوده و نباید آن را به دادگاه انقلاب ارسال می‌کردند.

 

فاطمه هاشمی رفسنجانی اواخر مرداد ماه امسال به دلیل اظهاراتش درباره اتفاقات مجلس شورای اسلامی در یکی از رسانه‌ها به شعبه ۱۲ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد که پس از تحقیقات دادستانی برای او کیفرخواست صادر کرد. 

دومین شکایت‌نامه دراویش زندانی علیه قاضی صلواتی به دادسرای انتظامی قضات ارسال شد

Posted: 04 Jan 2014 11:11 PM PST

جرس: هفت تن از وکلای زندانی و فعالان حقوق دراویش گنابادی محبوس در بند 350 زندان اوین با ارائه‌ دومین شکایت‌نامه خود به دادسرای انتظامی قضات، خواستار رسیدگی به تخلفات صورت‌گرفته از سوی قاضی صلواتی شدند.  

 

به گزارش مجذوبان نور، این دراویش که جمعی از فعالان حقوق اجتماعی و وکلای دادگستری را تشکیل می‌دهند، با اشاره به اینکه "مکررا قاضی صلواتی را به رعایت کلیه اصول و تشریفات قانونی دادرسی کیفری فراخوانده‌اند"، خطاب به دادسرای انتظامی قضات نوشته‌اند: "عدم رعایت اصول محاکمات و انجام تخلفات بی‌شمار از سوی آقای صلواتی، ما را به طرح شکایت دوباره علیه وی واداشت اما نامبرده بر تعدی و ستم خود پافشاری کرده و در مدت کوتاهی پس از ارسال شکوائیه اول ما به دادسرای انتظامی قضات، فشارها را بر اینجانبان افزایش داد و تخلفات جدیدی را مرتکب شد."

 

این دراویش که اینک سومین سال حبس در زندان را می‌گذرانند، در ادامه شکواییه یاد شده به طرح موارد تخلف قاضی شعبه 15 دادگاه انقلاب پرداخته و نوشته‌اند: " قاضی حتی قبل از پاکنویس رای صادره آن را مطالعه نکرده و اغلاط فاحش محتوی در دادنامه نشان از این موضوع دارد".

 

عدم رعایت صلاحیت، تعیین مجازات بیش از حد مقرر در قانون، صدور حکم حضوری بر خلاف قانون و برخلاف عناوین اتهامی مندرج در کیفرخواست، درج تاریخ صوری و غیر واقعی برای زمان صدور دادنامه، صدور حکم مجازات تتمیمی بر خلاف قانون، دستور انتقال از بند 350 اوین به بند 209 بازداشتگاه وزارت اطلاعات و نگهداری سه ماهه در آن بند، ممنوعیت هرگونه مکاتبه با مسوولین، صدور دستور منع ارتباط تلفنی و ملاقات با اعضای خانواده، دخالت در رسیدگی به مسایل پزشکی و درمانی متهمین پس از صدور حکم و فراغت از رسیدگی، دخالت در موضوع پوشیدن لباس مخصوص زندانیان و استفاده از دستبند و پابند موقع اعزام به مراکز درمانی و قضایی حتی پس از صدور حکم، عدم ارسال پرونده به مراجع ذی‌صلاح و اطاله دادرسی از جمله تخلفات قاضی صلواتی است که این دراویش در دومین شکواییه خود به دادسرای انتظامی قضات آن را برشمرده‌اند.

 

در پایان این شکواییه اظهار امیدواری شده است که دادستانی انتظامی قضات بر پایه رسالت دادگری و داوری، ورق پایانی این کتاب ستم بار را برای همیشه ببندد.

 

یادآور می‌شود دراویش زندانی در بند 350 اوین در دی ماه سال گذشته – پس از انتقال غیرقانونی به بند 209 اطلاعات – اولین شکایت خود از رفتارهای غیرقانونی قاضی صلولتی را به دادسرای انتظامی قضات تسلیم کرده بودند.

 

حمیدرضا مرادی (فعال حقوق دراویش)، مصطفی دانشجو (وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر که پروانه وکالت وی به دلیل دفاع از حقوق دراویش باطل شده است)، فرشید یداللهی فارسی (وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر)، امیر اسلامی (وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر)، امید بهروزی (وکیل دادگستری که پروانه وکالت وی به دلیل دفاع از حقوق دراویش باطل شده است)، افشین کرم پور (حقوق‌دان و فعال حقوق دراویش)، رضا انتصاری (عکاس خبری و مستندساز و فعال حقوق دراویش) از امضاکنندگان این شکایت نامه بوده‌اند. این افراد با حکم قاضی صلواتی مجموعا نزدیک به 60 سال حبس محکوم شده‌اند. 

 

وعده بازگشایی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تا پایان دی‌ماه

Posted: 04 Jan 2014 03:35 PM PST

ماشاءالله شمس‌الواعظین خبر داد
جرس: ماشاءالله شمس‌الواعظین، فعال مطبوعاتی گفت: بر اساس گفت‌وگوهای صورت‌گرفته، قول مساعد داده شده که تا پایان دی‌ماه انجمن صنفی روزنامه‌نگاران دوباره بازگشایی شده و وظایف روزنامه‌نگاران بر دوش این انجمن نهاده شود.

 

به گزارش ایرنا، وی تلاش برای از سرگیری فعالیت انجمن صنفی روزنامه‌نگاران را گام مثبتی از سوی دولت یازدهم دانست و گفت: گفت‌وگوهایی تاکنون صورت گرفته و بر اساس دستور مساعد رییس‌جمهوری سه وزیر کار، ارشاد و اطلاعات برای حل‌وفصل این موضوع انتخاب شده‌اند.

 

شمس‌الواعظین خاطرنشان کرد: نخستین وظیفه انجمن اعاده انتخابات هیات‌مدیره است. ما آخرین هیات‌مدیره قانونی انجمن هستیم اما رای روزنامه‌نگاران را برای دوره بعد نداریم و بر این اساس ابتدا باید مجمع عمومی فوق‌العاده را برای برگزاری انتخابات و انتخاب هیات‌مدیره جدید برگزار کنیم. فراخوان برای عضویت و پالایش اعضا و حذف اعضایی که به خارج از کشور رفته‌اند از دیگر اولویت‌های انجمن صنفی روزنامه‌نگاران است.

 

وی تاکید کرد: از همه همکاران رسانه‌ای می‌خواهم که به محض اعلام مجمع‌عمومی فوق‌العاده در آن مشارکت کنند و نامزد مورد نظر خود را حتی از بین نمایندگان اقشار گوناگون و تفکرات سیاسی مختلف به هیات‌مدیره بفرستند تا انجمن با تعادل و موازنه بیشتر به فعالیت خود ادامه دهد.

 

این فعال مطبوعاتی گفت: انجمن صنفی روزنامه‌نگاران با داشتن چهارهزار عضو، نخستین انجمن سندیکایی بعد از انقلاب در کشور است که عضویت در سازمان بین‌المللی کار و دیگر سازمان‌های بین‌المللی را دارد.

 

وی انجمن صنفی را سازمان شناخته‌شده‌ای دانست که کار حرفه‌ای و صنفی می‌کند و اظهار کرد: زمانی بخش عمده‌ای از امور تحت تکفل دولت به این انجمن واگذار شده بود اما به دلیل رویدادها و حوادث سال 88 و پس از انتخابات، در چارچوب تدابیر پیشگیرانه و نه وقوع جرم بسته شد.

 

شمس‌الواعظین تاکید کرد: هیچ جرمی از سوی انجمن صورت نگرفته و هیچ حکم قضایی درباره آن وجود ندارد که البته در صورت وجود چنین مسایلی اجازه بازگشایی مجدد آن را نمی‌دادند.

روایت منتشر نشده حسین یوسف‌زمانی از همکاری با شجریان

Posted: 04 Jan 2014 12:30 PM PST

 این اثر را ۲۵ سال تمام نگه داشتم تا فقط و فقط آن را شجریان بخواند و لاغیر. 


سمیه قاضی زاده: در ارکستر زنده یاد حنانه یا همان ارکستر فارابی می‌نواخته… آن هم در برنامه گلها، کارهای قابل اعتنایی هم می‌زده، ملودی‌های کردی و خراسانی درست و حسابی می‌ساخته…« گاهی موزیک فیلم‌های ساخته خودم را هم می‌زدیم… در واقع بیشتر موسیقی فیلم می‌زدیم… همین روزها بود که شجریان آمد و ارکستر با او نواخت… او می‌خواند و ما می‌زدیم… آن روزها اولین بارهایی بود که شجریان را می‌دیدم و با او در یک ارکستر می‌نواختم.»


حسین یوسف زمانی که خوب ویولن می زند و در تمام آهنگسازی‌هایش هم رنگ ویِژه‌ای به این ساز می‌بخشد، حالا روی مبل خانه‌اش در اکباتان نشسته و بالای سرش تابلوی رنگ و روغنی است از چهره او در حالی که آرشه می‌کشد و نور روی ویولنش می‌تابد . خودش این پائین نشسته و خاطراتش را با استاد برای من و همسرش آفاق که خاطرات زیادی از آن روزها با شجریان دارد، مرور میکند. هفت سال از شجریان بزرگ تر است و با اینحال شجریان را استاد می‌داند، او را کسی می‌داند که برای کارهایش زحمت کشیده…خیلی زحمت کشیده تا به اینجا رسیده. هنوز مثل همه کردها کنار سبیل پرپشت کردی‌اش ، لهجه‌اش را هم تمام و کمال حفظ کرده است، اما با اینهمه حافظه‌اش سخت آزارش می‌دهد و نمی‌گذارد راحت به آن روزها سفر کند، بچرخد ، ببیند و آنوقت برای ما تعریف کند. «در کردستان کار کرده بودم…مدرسه موزیک نظام می‌رفتم و ترومپت می‌زدم با حسن سوری… همین مرحوم پدر کامکارها که بعدها فامیلش را تغییر داد و کامکار شد. در سال ۱۳۳۴ اولین کلاس موسیقی را در خطه کردستان باز کردیم که این خودش داستان‌های زیادی دارد. آن موقع هر دویمان در ارتش بودیم و این در ارتش بودن دردسرهای زیادی برایمان داشت اگرچه خودش ماجراهای شیرینی دارد. به هر حال با برادرم حسن نشستیم صحبت کردیم و گفتیم موسیقی که الان ما داریم و در مدرسه نظام کسب کرده‌ایم چه از نظر علم نظری موسیقی و چه از نظر عملی و همچنین از نظر تکنیک سازی موسیقی پذیرفته‌ای نیست و باید برای ادامه تحصیل به تهران بیاییم. ۱۳۳۷ بود که آمدیم تهران. تهران دو تا هنرستان داشت، تبریز هم داشت اما ما تهران را انتخاب کردیم و به کنسرواتوار موسیقی یا همان هنرستان موسیقی وارد شدیم. شجریان را نمی‌شناختم. آن روزها به نام سیاوش می‌خواند. بالاخره چند سالی گذشت تا من هم بیشتر راه افتادم . دقیقا یادم نیست ۱۳۴۴ بود یا ۱۳۴۵ که از نزدیک با همان آقای سیاوش آشنا شدم. یعنی نزدیک به ده سال بعد از ورودم به تهران. هنوز هم نمی‌دانم چرا در آن روزها آقای شجریان به نام سیاوش می‌خواند، واقعا چرا؟ بگذریم یک سالی بعد از آشنایی بیشتر با ایشان همکاری‌مان شروع شد، آن هم در ارکستر گلها.»


همه خانه‌اش پر از گلدان‌های گل طبیعی و مصنوعی است و طبقه بالای خانه‌اش اتاق‌هایی است که آنها را تنها به تدریس شاگردانش اختصاص داده، بالا می‌رود و آلبوم ” بوی باران” را که در سال ۱۳۷۹ آن را با صدای استاد منتشر کرده می‌آورد. از این شاخه به آن شاخه می‌پرد و خاطرات گوناگون تعریف می‌کند. از چندین و چند بار حراج کتابخانه‌اش تا نوازندگی پسرانش در ارکستر تا مریضی‌اش و دیدار شجریان از او که منجر به همکاری‌شان در «بوی باران» می‌شود. اعتقاد دارد که حالا حالاها مثل شجریان دیگر به دنیا نمی‌آید. برای خودش هزار و یک دلیل هم دارد و در مورد این دلایل با هزار و یک آدم حرف زده است و معتقد است که خیلی‌ها با او هم عقیده‌اند.


« ببینید صدای شجریان از دو کیفیت ویژه برخوردار است. اولی سونوریته صدا یا همان حجم صدا و دومی موزیکالیته یا بیان موسیقایی. از این نظر می‌گویم برای شجریان ویژگی است چون زیاد دیده‌ام خوانندگانی را که شعر را بلغور می‌کنند و شنونده از آن هیچ چیز نمی‌فهمد. شنونده بی‌هیچ حاصلی نوار را می‌شنود یا اینکه کلمات را می‌فهمد اما کلماتی را که ارتباط بیت و مصراع را نشان می‌دهد، گم می‌کند. چون دکلماسیونش خوب نیست که خود دکلماسیون هم بخشی از موزیکالیته است. حالا این بیان موسیقایی فقط دکلماسیون که نیست، آن تزئینات و ظرافت‌هاست که در موسیقی ایرانی زیاد یافت می‌شود. به خصوص اینکه در موسیقی ایرانی باید شنونده را به جایی که قرار است در آن حس و حال ویژه‌ای وجود داشته باشد، برد و شجریان به خوبی از پس اینها برٱمده است. وسعت صدا هم در صدای آقای شجریان مساله‌ای است قابل بحث. در سازشناسی می‌خوانیم که یکی از سازها همان صدای حنجره انسان است. بعد یادم می‌آید در همان کنسرواتوار که بودیم این درس‌ها را می‌خواندیم که مربوط بود به سازشناسی و نوشته بودند که صدای انسان به طور کلی یک اکتاو و یک سوم است. اما شجریان ویژه است. او حدود دو اکتاو، دو اکتاو و نیم می‌خواند. یعنی فراتر از طبیعی. در موسیقی کلاسیک هم “فوسه” داریم. مثل افرادی که در اپرا می‌خوانند. اما شجریان صدایش فرق دارد، از این لحظ که همان قدرتی را که در منطقه بم دارد، در منطقه زیر هم دارد. حالا بعضی‌ها می‌گویند که آقای شجریان چهار اکتاو می خواند که اشتباه است و از روی ناآشنایی با موسیقی این را گفته‌اند. اما استاد یگانه روزگار است و حالا حالاها بعید است که مثل او پیدا شود. »


پسرش از تمرین ارکستر بر می‌گردد، هر دو پسرش کلاسیک کارند. یاد آن روزهای خودش می‌افتد وقتی هم سن و سال پسرهایش بود و با سیاوش آوازه خوان آشنا شده بود و شاید هیچوقت فکر نمی‌کرد که روزی آهنگسازی شود که آلبومی را با او منتشر کند.


«وقفه طولانی بین همکاری اولیه ما در ارکستر گلهای قبل از انقلاب تا سال ۷۹ و همکاری سر آلبوم ” بوی باران” افتاد. هنرمند حساسیت‌های خاصی دارد. خصوصا زمانی که خودش را بشناسد و نیازهای جامعه را هم بداند و بداند که جامعه به او نیازمند است. صدا و سیما هم که قرار است حامی مردم باشد و هنر ناب را به ٱنها ارزانی کند، اما آن زمان شجریان با صدا و سیما قهر کرد و ما کمتر او را می‌دیدیم. آن زمان شجریان کلاسی داشت و در آن درس می‌داد و ما در ارکستر باربد یا ارکستر نکیسا یا حتی ارکستر کردی که داشتیم و بنیانگذارش بودیم، او را جسته گریخته م‌ دیدیم. این تدریس آقای شجریان همینطور ادامه پیدا کرد از سال‌های قبل از انقلاب یعنی از ۱۳۵۱ و ۵۲ تا اوایل انقلاب. اختلافی بین او و صدا سیما پیش آمده بود که یادم نیست بر سر چه بود. در این سالها حسابی زحمت کشید. کار کرد و کار کرد. خودتان بهتر می‌دانید ، بدون پشتوانه عشق نمی‌شود و تنها عاشق بودن هم کافی نیست. الان حتما خودتان خواننده‌هایی را می‌شناسید که حتی پول دادند ، هستی‌شان را دادند پای خوانندگی اما به جایی نرسیدند و نتوانستند برای خودشان جایگاهی کسب کنند. همان داستان معروف جوشش و کوشش است. استاد جوشش درونی دارد که ذاتی است و بعد کوشش کرده تا بتواند این دو خط را موازی پیش ببرد. حالا خیلی‌ها که نمی‌توانند شجریان بشوند در یکی از این دو خط لنگ می‌زنند. شجریان صدایش رنگ و جنس خدادادی دارد. فهم و فرهیختگی‌اش هم باعث شده است تا با بزرگانی نشست و برخاست کند و کسب فیض داشته باشد تا به اینجا برسد. به قول سعدی :


تو اول بگو با که همزیستی

که تا من بگویم تو خود کیستی


شجریان با برومند، شهنازی، تاج اصفهانی، طاهرزاده و… همنشین بوده و بعد با مطالعاتی که ایشان در سبک‌های مختلف داشته‌اند، تبدیل به این می‌شوند . یعنی وقتی که صحبت از موسیقی آوازی ایران و موسیقی آوازی شرق می‌شود، او نوک این قله یا هرم ایستاده است. این اعتقاد من است و خیلی‌ها بر این قول موافقند و این نظر را می‌پذیرند.»


آفاق خانم همسر آقای یوسف زمانی که کمی هم بیمار است و کمر درد امانش را بریده است، دائم می‌آید و می رود و پذیرایی می کند و اتفاقا وقت دکتر هم دارد، یوسف زمانی هم یاد خاطرات آفاق خانم می‌افتد:«زن من حرف زیبایی می‌زد. یک روز آقای شجریان برای تمرین همین آلبوم ” بوی باران” به خانه ما آمده بود. بعد آفاق نتوانست حرف دلش را به او نگوید ، آخر گفت : ما همیشه از نوارهای شما لذت می‌بریم و آنقدر این حس و حالی که بعد از نوارهای شما به وجود می‌آید خوب است که من به خدا می‌گویم ، خدایا اگر می‌شود نمی‌گویم پنج سال اما یک دقیقه از عمر انسان‌های دیگر را بگیر و به هنرمندان بده. شجریان قاه قاه زد زیر خنده و گفت: فکرش را بکنید، آنوقت عجب عمری می‌کردیم ما، عمرمان می‌شد عمر نوح!»


روی دیوار روبرو عکس بزرگی از ارکستر است که مرتضی خان محجوبی در مقام رهبر آنجا ایستاده و یوسف‌زمانی از من می‌خواهد که اگر می توانم عکسش را پیدا کنم، راستش قبل از هر چیزی دنبال جوانی با سبیل‌های کردی می‌گردم، اما تیراولم به خطا می رود و تیر دوم به هدف می‌خورد.


بر می‌گردیم و از نو، روی مبل‌های راحتی می‌نشینیم. به من می‌گوید:«شجریان برای خودش مرتبه خیلی خوبی را کسب کرده و جدای از آن روی فرهنگ موسیقی این مملکت تاثیر بسیار بسیار زیادی گذاشته است که این مساله کمی نیست. او واقعا فرق دارد، هم به خاطر همه این دلایلی که گفتم و هم به این دلیل که اگر کسی واقعا بنشیند و دقیق کارهای شجریان را بررسی کند، آنوقت می‌بیند که او چه کرده است. شجریان در مورد خودش همیشه یک حرفی می زند. او می‌گوید: «اکثر خوانندگان موسیقی ایرانی تمام کوچه پس کوچه‌های موسیقی ایرانی را گشته‌اند یا با هواپیما یا با کشتی یا با ماشین یا با قطار و .. . من هم همه آنها را رفته‌ام، اما با پای پیاده و گاه با پای برهنه در آنها گشت زده‌ام . و خوب این شده است که شجریان شده است شجریان. معمولا انسان طوری است که صدایش در دو مقطع دگرگون می شود، یکی در بلوغ و دیگری در ۵۰ سالگی. اما می‌بینید، صدای شجریان نه تنها این دگرگونی منفی را پیدا نکرده ، بلکه به شکل زیبایی صیقل خورده است و آنقدر الان این صدا خوب است که به راحتی می‌توان گفت با سی سال پیش قابل مقایسه نیست. »


باز یاد ” بوی باران” می افتد: « با شجریان همدلم و احساس می کنم همکاری‌های چندین و چند ساله باعث شد تا به نوعی فعالیت‌هایمان با هم سنخیت داشته باشد. کاری ساختم که یک قسمت آن برای ارکستر ملی بود در افشاری و یک قسمت برای ارکستر سمفونیک بود در چهارگاه ، البته چهارگاهی که تعدیل شده بود. در واقع تعدیلش کردم تا بشود آن را پلی‌فونیک هم اجرا کرد. این اثر را ۲۵ سال تمام نگه داشتم. آن را ساخته بودم، اما نگه داشتم تا فقط و فقط آن را شجریان بخواند و لاغیر. به کسی دیگر هم نمی‌دادم. خیلی‌ها بو برده بودند و دلشان می‌‌خواست اما من آن را تنها برای صدای شخص آقای شجریان نگه داشته بودم.مریض شدم. مشکل قلبی داشتم. آقای شجریان آمدند خانه ما دیدن من و برایم گل آورند و من بالاخره توانستم این مساله را با ایشان مطرح کنم. آن موقع خانه‌شان شهرک غرب بود. ۱۰- ۱۲ قطعه که بیشترشان نغمه بود را برایشان بردم و ایشان دو قطعه ” بوی باران” و ” نی‌زن” را انتخاب کردند. و خلاصه همکاری ما از نو بعد از چندین و چندسال شروع شد.»


بوی باران در استودیو بل ضبط می شود و آهنگساز کرد خاطرات زیادی از این ضبط دارد برای گفتن:« رفتیم استودیو، گفت: “آقای یوسف زمانی پول داری یا نه؟ این نوازنده‌ها نهاری… میوه‌ای چیزی می‌خواهند. و خلاصه هر روز زنگ می‌زد و این سعهء صدر را داشتند. حتی ما می‌گفتیم پول پیشمان هست اما می‌گفتند الان همایون را می‌فرستم که پول بیاورد، یک هو می بینید پولتان کم آمد. الان استودیوها ساعتی ۲۰ هزار تومان می‌گیرند، اما آن زمان ساعتی ۱۲ هزار تومان می‌گرفتند. ما تقریبا هر بار که به استودیو می‌رفتیم پنج ساعتی می‌ماندیم یعنی ۶۰ هزار تومان. یک روز یک دو بیتی در افشاری در گوشه عراق باید می‌خواندند تا در ادامه این بیت بخوانند:


“چون مطرب مستانی نی با دل خرم زن” بعد من اضافه کردم نی زن نی با دل خرم زن.


برای یافتن این دو بیت ما تنها ۵ ساعت معطل بودیم. هر چقدر ایشان به دیوان‌های مختلف شعرایی چون شفیعی کدکنی، سیمین بهبهانی، دکتر سرامی و …سر زدند آخر پیدا نشد. ما هم با ایشان صحبت کردیم، اما راضی نشدند. ما در تمام این مدت به فکر پول استودیو بودیم که هزینه‌اش برای آقای شجریان زیاد نشود و ایشان اصلا برایش پول مطرح نبود. تنها به دنبال دو بیتی بود که با فضای اثر همخوانی داشته باشد. همین حساسیت‌های ایشان است دیگر که باعث شده تا ایشان گزیده کار شوند. یادم می‌آید باز هم برای طرف دوم نوار مانده بودیم که از چه سازی روی شعر” بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک” مرحوم مشیری استفاده کنیم. شعر شعر نو بود، موسیقی هم موسیقی کلاسیک که برای ارکستر سمفونیک نوشته شده بود. نمی‌دانسیتم و سردرگم بودیم که آقای شجریان گفتند چه سازی بهتر از پیانو. نظری دادند که با همه چیز همخوانی داشت. او باز هم این قدم را مانند دیگر قدم‌های زندگی‌اش درست و منطقی برداشته بود. “


پانوشت:

سالها قبل قرار بود که این گفتگو به مناسبت تولد استاد شجریان در ضمیمه یکی از روزنامه‌های روز آن زمان منتشر شود اما با تعطیل شدن آن روزنامه هرگز فرصت انتشار آن پیش نیامد تا به امروز که دیگر حسین یوسف زمانی در جمع ما نیست تا خاطره‌هایش با استادان مختلف را برایمان تعریف کند. به راحتی می شد زمان افعال این گفتگو را به گذشته برد تا ردپای مرگ خودش را نشان دهد اما ترجیح دادم تا این گفتگو با همان حال و هوایی که در زمان حیات ایشان گرفته شده است منتشر شود تا حس و حال صحبت‌ها همچنان عطر و بوی زندگی داشته باشد.


منبع: خبرآنلاین 
 

نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.