جنبش راه سبز - خبرنامه

پس از سخنرانی‌های هماهنگ شده از تریبون‌های نماز جمعه و رسانه ملی برای بزرگداشت تظاهرات حکومتی روز نهم دی، تعدادی از محکومین به جاسوسی برای اسرائیل و آمریکا در بند ۳۵۰ بر علیه جنبش سبز و زندانیان سیاسی شروع به توهین کردند که منجر به درگیری بین زندانیان سیاسی و جاسوسان شد.

همسر بهزاد عرب گل با ابراز نگرانی از وضعیت همسر خود بعد از انتقال به انفرادی به «جرس» می‌گوید: «ما از اخبار سایت‌ها اطلاع پیدا کردیم که آقای عرب گل و بهاور و زیدآبادی را به انفرادی منتقل کردند. روز دوشنبه که خانواده با بهزاد ملاقات کرده بود خبری از انفرادی نبود. متاسفانه به هر بهانه‌ای تلاش می‌کنند فشار و آزار را بر زندانیان سیاسی بیشتر کنند. الان هم اگر اعتراض کنیم که چرا این‌ها را به انفرادی منتقل کردید؛ احتمالا جواب می‌دهند برای آرامش خودشان آن‌ها را به انفرادی منتقل کردیم. اما سوال من این است چرا زندانیان متهم به جاسوسی که به این‌ها توهین کردند و آرامششان را بهم زدند را به انفرادی منتقل نکردند. حالا بعد از تعطیلات ما خانواده‌ها اعتراض خودمان را مطرح می‌کنیم تا آن‌ها را از انفرادی خارج کنند چون درست نیست که این فشار مضاعف را هم تحمل کنند.»

بهزاد عرب گل جانباز دفاع مقدس و از زندانیان محبوس در بند ۳۵۰ است که در انتخابات سال ۱۳۸۸ در حمایت از میرحسین موسوی به عنوان رئیس ستاد منطقه چهار موسوی شروع به فعالیت کرد. او پس از وقایع روز عاشورای‌‌‌ همان سال بازداشت شد و چهار ماه و نیم را در سلول انفرادی و تحت بازجویی بسر برد. بعد از برگزاری دادگاه بدوی از سوی قاضی صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۴ سال تقلیل پیدا کرد.
به گفته همسر عرب گل، او را بار اول در سال ۸۸ بازداشت کردند و چهار ماه و نیم در سلول انفرادی و شرایط سخت بود. اتهام او عضویت در جبهه مشارکت و فعالیت‌هایش و‌ اتهام اقدام علیه امنیت ملی بود.
خانم عرب گل می‌افزاید: «چند بار برای مرخصی درخواست دادم اما گفتند اصلا در مورد مرخصی صحبت نکنید! علت را که پرسیدم گفتند بعد از درخواست زندانی ما با توجه به رفتار زندانی تصمیم می‌گیریم، مرخصی بدهیم یا نه. خلاصه بعد از کلی پیگیری روز یکشنبه وقت دندانپزشکی برای بهزاد گرفته‌ایم و نمی‌دانم با این وضعیت می‌گذارند که مشکلات جسمانی‌اش را دنبال کند یا نه؟»

طاهره طاهریان، مادر عماد بهاور نیز با بیان اینکه هیچ خبری از وضعیت آن‌ها نداریم می‌گوید: «روز دوشنبه که ملاقات داشتیم گویا بعد از ملاقات آن‌ها را به سلول انفرادی منتقل کردند. خود عماد البته روز دوشنبه اشاره کرد به برخی رفتار‌ها، اما از انتقال به انفرادی صحبت نکرد و نمی‌دانم بعد چه اتفاقی افتاد که آن‌ها را انفرادی بردند. متاسفانه به نظر می‌رسد که آقایان شرایط و جویی را ایجاد می‌کنند که عمدی است و بهانه‌ای برای اینکه این عزیزان را به انفرادی منتقل کنند. این رفتار قبلا هم بوده و چند زندانی هستند که با سبز‌ها مخالف هستند و برای آن‌ها مزاحمت ایجاد می‌کنند. خود عماد هم کم و بیش تعریف کرده بود که این شرایط هست البته نه به این شدت.»
وی در شرح ماجرا ادامه می‌دهد: «روز نهم دی در بند شروع کردند به پوس‌تر چسباندن و توهین. زندانیان جنبش سبز هم تحمل نکردند و جواب دادند. عماد هم که نزدیک پنج سال در زندان هست معلوم است که از این برخورد‌ها ناراحت می‌شود و آن‌ها هم به این بهانه این سه نفر را به انفرادی منتقل کردند. حالا امیدواریم آن‌ها را هر چه سریع‌تر به بند عمومی منتقل کنند و روز دوشنبه بتوانیم عماد را ملاقات کنیم. در هر حال ما انتظار نداریم بعد از پنج سال زندان و آن همه روزهای انفرادی دوباره عماد بخواهد در انفرادی بسر ببرد.»

عماد بهاور در ۷ خرداد ۱۳۸۸ توسط دادگاه انقلاب بازداشت و پس از ۹۶ ساعت آزاد شد اما پس از اعلام نتایج انتخابات دوباره دستگیر شد و تحت فشار روانی برای اقرار تلویزیونی قرار گرفت. او سپس در ۲۲ اسفند ۸۸ مجدد بازداشت و از سوی قاضی صلواتی، قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۱۰ سال حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد. این حکم از سوی شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر تأیید شد اما در مهرماه امسال محکومیت او از ۱۰ سال به ۷ سال حبس تقلیل پیدا کرد و حکم او درباره ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی تغییری نکرد.

همچنین، عاطفه خلفی، همسر حسن زیدآبادی دیگر زندانی حامی جنبش سبز خاطرنشان می‌کند: «روز نهم دی چند نفر از محکومین متهم به جاسوسی در حیاط زندان اوین می‌خواستند بزرگداشت نهم دی برگزار کنند و در خلال آن به جنبش سبز توهین کردند و بدنبال آن تشنجی در بند ایجاد می‌کنند و همسر من را به اتفاق دو تن دیگر از دوستان را به انفرادی منتقل می‌کنند. البته قبل از ملاقاتی که روز دوشنبه داشتیم این اتفاقات افتاده بود و خود حسن گفت که خیلی توهین کردند و زندانیان جنبش سبز هم از برخورد‌ها و رفتار‌ها ناراحت شدند. ظاهرا یک نماینده اطلاعات در ۳۵۰ محکومین متهم به جاسوسی را تحریک کرده تا به قضیه به اینجا کشیده شد. واکنش بچه‌ها هم کاملا طبیعی است و بر روی جنبش سبز و رهبران آن حساس هستند و هر توهینی را نمی‌توانند تحمل کنند.»

حسن اسدی زیدآبادی، مسئول کمیته حقوق بشر سازمان ادوار تحکیم وحدت برای اولین بار ۱۲ آبان ۱۳۸۸ بازداشت و بعد از حدود ۴۰ روز حبس در روز ۲۲ آذر‌‌ همان سال با قید ضمانت آزاد شد. وی بار دیگر روز ۳۱ مرداد ۱۳۸۹در مقابل منزلش بازداشت و از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه، در دادگاه به اتهام اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، توهین به رییس جمهوری، شرکت در تجمعات غیرقانونی و تشویش اذهان عمومی به پنج سال حبس تعزیری و صد هزار تومان جریمه نقدی محکوم شد.
خانم خلفی با ابراز نگرانی شدید بیان می‌کند: «الان هم ما به شدت نگران وضعیت آن‌ها هستیم و هیچ اطلاعی از حال آن‌ها نداریم. از تلفن هم محروم هستند و این بی‌اطلاعی نگرانی ما را افزایش می‌دهد. الان مدت سه و سال نیمی که همسرم در حال گذاراندن دوران محکومیت خود هست و واقعا درک نمی‌کنم چرا این فشارهای مضاعف را بر روی این عزیزان می‌آورند. هر روز که از خواب بلند می‌شویم منتظر یک خبر بد و اتفاق ناگوار و تشکیل پرونده جدید هستیم. این نگرانی‌ها و فشار‌ها واقعا آزاردهنده شده است و امیدوارم حداقل بگذارند زندانیان سیاسی دوران محکومیت ناعادلانه خود را بدون مجازات مضاعف بگذرانند.»
 

به گزارش کلمه، ملاقات این هفته فرزندان میرحسین موسوی و دکتر رهنورد این هفته نیز در حالی برگزار شد که رسانه های حاکمیت هجمه‌های شدید و کم سابقه ای را علیه همراهان محبوس جنبش سبز انجام داده بودند. این دیدار مطابق معمول در ساختمان جنبی زندان خانگی میرحسین و رهنورد برگزار شد.

این گزارش می افزاید موسوی و رهنورد از روحیه ای قوی و حالاتی معنوی برخوردار بودند، اگر چه ضرورت بررسی پزشکی به دلیل مشکلات جسمی خصوصا درباره خانم رهنورد همچنان برقرار است.

هفته پیش میرحسین موسوی نسبت به وضعیت سلامت زهرا رهنورد ابراز نگرانی کرده بود.

در مدت زمان برگزاری این ملاقات که اندکی بیش از یکساعت به طول انجامید، امکان گفتگوی تلفنی محصورین با مادر خانم رهنورد و خواهر اقای موسوی نیز توسط ماموران فراهم شد.

در این ملاقات خانم دکتر زهرا رهنورد پس از ابراز نگرانی دختران نسبت به سلامت مادرشان گفته است، مهمتر از سلامتی و قلب و جان ما آرامش و شادی مردم است و امیدواریم مشکلات متعددی که اکنون گریبانگیر کشور هست رفع شده و کشورمان هرروز سربلند تر و موفق تر در تمام مظاهر آن باشد.

دکتر رهنورد نیز با تاکید بر اینکه محصورین مانند پدرو مادر این انقلابند و والدین نسبت به فرزند هرگز خارجی نیستند جنبش سبز را جنبشی اصلاحی و حق جو از درون انقلاب اسلامی دانست و نسبت دادن آن را به بیگانگان یا رفتارهای براندازانه رد کرده این نوع تبلیغات را نفی کننده واقعیات برشمردند.

نخست وزیر دوران جنگ، میرحسین موسوی نیز، که غالب برنامه های تبلیغی و یکسویه حاکمیت و تهمتهای متحجرین حاکم را از صدا و سیما دیده است ضمن اشاره به بیانیه ۱۷ برای تشریح آنچه در عاشورای ۸۸ رخ داد و وضعیتی که در کشور حاکم است، تحلیلی روشن از بالارفتن سطح آگاهی ها در جامعه علیرغم همه خلاف‌گویی‌ها و هجمه ها ارائه کرد.

خانواده آقای موسوی و رهنورد همچنان نسبت به عملی نشدن وعده زندانبانان برای تماس تلفنی در طول هفته و که از حقوق قانونی حتی زندانیان عادی محسوب می‌شود و نیز محرومیت از حقوق بدیهی زندانیان اعتراض دارند.

به گزارش مهر، اولین نشست احزاب با عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور صبح امروز در سالن پیامبر اعظم وزارت کشور برگزار شد. در این نشست از حدود پنجاه حزب سیاسی فعال دعوت شده که به ادعای قائم مقام وزیر کشور، 28 حزب اصلاح طلب، 20 حزب اصولگرا و 4 حزب مستقل از دعوت شدگان می باشند.

بحث و تبادل نظر پیرامون مباحث مربوط به احزاب، آسیب شناسی فعالیت احزاب در کشور، بحث های مربوط به احیای خانه احزاب و همچنین اصلاح قانون احزاب از موضوعاتی است که در این نشست مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.

 مصطفی کواکبیان دبیر کل حزب مردمسالاری، محمد نبی حبیبی دبیر کل حزب موتلفه، علیرضا زاکانی دبیر کل جمعیت رهپویان، مجتبی شاکری عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران، غلامحسین کرباسچی دبیرکل کارگزاران، مجید محتشمی دبیر کل حزب آزادی، رسول منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی، راه چمنی دبیر کل حزب همبستگی و همکاری ملی، محمدرضا باهنر دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین، کمال سجادی دبیرکل جامعه اسلامی کارمندان از جمله چهره های سیاسی هستند که در این نشست حضور دارند.

جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب، دو تشکل بزرگ حامی جنبش سبز، به بهانه "انحلال"، دعوت نشده، و امکان حضور نداشته اند.

اشاره کرباسچی به کروبی

در این نشست، دبیر‌کل حزب کارگزاران سازندگی با اشاره به اینکه مصدق در زمان نخست وزیری‌اش ملی شدن صنعت نفت و اصلاح قانون انتخابات را در دستور کار خویش قرار داده بود، اظهار‌داشت‌: ‌اگر دولت در کنار سیاست خارجی و حل پرونده هسته‌ای و رفع تحریم‌ها با حزبی کردن انتخابات از دخالت نهاد‌ها و کانون‌های قدرت جلوگیری کند، بزرگ‌ترین خدمت را به نظام جمهوری اسلامی انجام داده است.
 

غلامحسین کرباسچی خاطرنشان کرد: اگر احزاب بالاترین شخصیت‌های سیاسی کشور را در خود داشته باشند از شکست ترسی نخواهند داشت و از این رو تنها شخصیتی که در مقام ریاست مجلس سینه سپر کرد و حزب تشکیل داد، جناب آقای کروبی بود در حالی که بقیه شخصیت‌ها به نوعی به احزاب نظر دارند اما از آنها پشتیبانی نمی‌کنند.

قائم مقام کروبی: وضعیت ما را مشخص کنید

قائم مقام حزب اعتماد ملی نیز در این نشست گفت: ‌وزارت کشور باید نسبت به برخی از احزاب تعیین تکلیف کند، حزبی که بیش از ۲ میلیون درخواست عضویت داشته در حال حاضر پرونده اعمالش به تاراج رفته است.

به گزارش ایلنا، رسول منتجب‌‌نیا خاطرنشان کرد: همانگونه که سیاست خارجی به وزیرخارجه سپرده شد و موفقیت بدست آمد، وزیر کشور نیز باید سیاست داخلی را به گونه‌ای رقم بزند که برخوردهای بی‌مورد جایگزینی شایسته داشته باشند.

مخالفتی با راه اندازی خانه احزاب نداریم

همزمان وزیر‌کشور تاکید‌ کرد که در خصوص فعالیت خانه احزاب مخالفتی ندارد. وی مدعی حکم قضایی احزاب منحل شده (مشارکت و مجاهدین)

در این نشست عبدالرضا‌رحمانی‌ فضلی به حضار گفت: امیدوارم این نشست مقدمه‌ای باشد تا همه شما جلسه‌ای مشترک با دکتر روحانی داشته باشید و حرف اصلی را ایشان اعلام کنند. البته وقتی من برگزاری این جلسه را به ایشا ن اعلام کردم و ایشان تاکید داشتند که؛ شما برنامه‌ریزی کند بنده ‌حتماً یک جلسه با احزاب کشور می‌گذارم.

وزیر‌کشور با بیان این‌که اصلاح‌ قانون‌احزاب همچون قانون اصلاح انتخابات و قانون «اِن. جی او» ها در دستور‌کار وزارت کشور است، ‌گفت‌: ‌به امید خدا همه این کار‌ها را با مشورت سیاسیون و‌اهل فن پیگیری خواهیم کرد.

وی افزود: به هر حال ما حاضریم به هر طریقی که شما می‌دانید، ‌ تمدید، باز نگری و یا تشکیل خانه احزاب جدید در خدمت شما باشیم. مدارک مربوط به خانه احزاب نیز به شکل امانت در وزارت کشور است و هروقت که تمایل داشته باشید آن را در اختیارتان قرار می‌دهیم، اگر لازم است حمایتی کنیم بفرمایید تا انجام بدهیم.
وزیر‌کشور با اشاره به اینکه در گذشته احزاب ما وارداتی بوده و انسجام خوبی میان نخبگان و مردم وجود نداشته است، گفت: این مساله موجب سلب اعتماد مردم شد و وابستگی احزاب به قدرت مرکزی موجب شد ا عتماد محکمی بین احزاب و مردم وجود نداشته باشد، بنابراین باید در حوزه اعتماد سازی تلاش زیادی انجام دهیم.

حکم قضایی دارند

وزیر کشور همچنین در حاشیه در نشست هم‌اندیشی با دبیران کل و نمایندگان احزاب و تشکل‌های سیاسی، در جمع خبرنگاران در برابر پرسشی درباره وضعیت احزاب منحل شده در دولت قبل و درخواست برخی از نمایندگان احزاب در این جلسه در ارتباط با تعیین تکلیف این احزاب پاسخ داد: طبق قانون احزاب، قوه قضائیه در زمینه انحلال احزاب صاحب اختیار است. این احزاب حکم قضایی دارند و باید از طریق قوه قضائیه پیگیری شود و اگر وزارت کشور بتواند کمکی در راستای احقاق حق انجام دهد، اقدام می‌کند ولی در نهایت این امر بر عهده قوه قضائیه است.

به گزارش خبرآنلاین، منصور حقیقت پور رییس کمیته حقیقت یاب مجلس گرچه معتقد به آن است که نباید اصطلاح نیروهای لباس شخصی را برای این افراد به کار برد و این افراد گروه‌های فشار و افراطی هستند، اما می گوید: "قوه قضاییه و وزارت اطلاعات باید به وظیفه خود در برخورد با این افراد عمل کنند."

این نماینده مجلس همزمان می گوید "نباید افراد را تحریم به برخوردهای تندروانه و افراطی کرد اما در هر صورت مدعی العموم باید همیشه وارد شود و اجازه ندهد از طریق گروه های فشار مسائل حل و فصل شود."

این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در پاسخ به این پرسش که "گروه‌های فشار خیلی حس امنیت دارند"، با فرافکنی مدعی شد: "آقای سریع القلم و زیباکلام هم احساس امنیت می‌کنند که اینگونه سخن می گویند. آقای زیباکلام احساس امنیت می‌کند که به مجلس توهین می‌کند. اگر آقایانی مثل ایشان و هر فرد دیگری خودشان را و پایه و مدار رفتاریی‌شان را بر مدار قانون تنظیم کنند و حرفشان منطبق با قانون باشد افراد دیگر هم به خودشان اجازه نمی‌دهند که قانون شکنی کنند و اینگونه برخوردکنند. آقای زیباکلام به چه حقی به مجلس شورای اسلامی توهین کرد و هیچ کس هم متاسفانه جواب او را نداد. چرا این آدم باید اجازه داشته باشد به مجلس توهین کند.ببینید وقتی آقای زیباکلام قانون را زیر پا می‌گذارد و از آزادی که دارد سوءاستفاده می‌کند و همه چیز را به سخره می‌گیرد توقع نداشته باشید در شهرضا فرش قرمز زیر پایش بیندازند. منم در شهرضا سخنرانی می‌کنم چرا این برخوردها را با من نمی‌کنند. ولی من همین امروز مردم را تحقیر کنم خب معلوم است وقتی به آنجا بروم مردم با من برخورد می کنند. برخی مواقع هم عیب از خود این آقایان است، خودشان قانون‌شکنی می‌کنند، این قسم اظهارات زمینه‌ساز پرورش آن جریانات تند و خودسر هستند."

این مقام اصولگرا، با حمایت از لغو سخنرانی صادق زیباکلام در هفته های اخیر گفت: "یک فردی که قانون اساسی کشور را و مجلس کشور را مسخره می‌کند انتظار دارد سخنرانی‌اش بی دردسر باشد. این آقایان خودشان هنجارشکن هستند. ما هم صحبت می کنیم ولی هیچ وقت لبو فروش و راننده تاکسی را تحقیر نمی‌کنیم، امنیت ما از این لبو فروش ها است، همین افراد ناموس ما را حفظ کردند نه استاد دانشگاه."

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با هشدار نسبت به حملات آینده لباس شخصی ها گفت: "اگر روحانی معتدل برخورد کند این نوع قضایا بروز نمی‌کند اما اگر قرار باشد که حکومت چتری برای یاوه گویی یکسری از آدم ها باشد قطعا باز هم از این اتفاقات می افتد. ولی اگر حکومت خودش برخورد کند قطعا جلو این برخوردها گرفته می شود."

به گزارش ایرنا، مدیر مسوول روزنامه بهار در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی سیامک مدیر خراسانی و با حضور اعضای هیات منصفه مطبوعات محاکمه می شود.

بر اساس این گزارش، "اشاعه فحشا و منکرات و انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی، فعالیت تبلیغی علیه نظام، نشر مطالب خلاف موازین اسلامی، ایجاد اختلاف مابین اقشار جامعه، اهانت به دین اسلام و مقدسات آن، پخش شایعات و مطالب خلاف واقع و انتشار مطالب علیه اصول قانون اساسی"، اتهامات ادعایی علیه مدیر مسوول روزنامه بهار در کیفرخواست دادستانی عنوان شده است.

پرونده روزنامه بهار در تمامی موارد اتهامی با شکایت مدعی العموم تشکیل شده است.

روزنامه بهار اول آبان سال جاری مقاله ای تحقیقی را با عنوان «امام؛ پیشوای سیاسی و یا الگوی ایمانی؟» منتشر کرد و سپس به دلیل برخی مطالب آن مقاله، مسوولان این روزنامه با انتشار نامه ای در تاریخ چهارم آبان ماه از توقف خودخواسته انتشار «بهار» خبر دادند.

اما این پایان کار نبود و ششم آبان ماه نیز با حکم هیأت نظارت بر مطبوعات روزنامه بهار توقیف و پرونده آن به قوه قضاییه ارسال شد.

شعبه چهارم دادسرای فرهنگ و رسانه، مدیر مسوول روزنامه بهار را احضار و برای وی قرار وثیقه صادر کرد که به علت فراهم نبودن وثیقه و پایان وقت اداری، سعید پورعزیزی در بازداشتگاه دادسرای اوین زندانی و در نهایت شامگاه سیزدهم آبان ماه با تودیع وثیقه 200 میلیون تومانی آزاد شد.

پس از بازداشت مدیر مسوول روزنامه بهار و آزادی وی با تودیع قرار وثیقه، محسنی اژه ای دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه از بازداشت نویسنده مقاله روزنامه بهار خبر داد و دکتر سید علی اصغر غروی، نویسنده این مقاله همچنان در بازداشت به سر می برد.

به گزارش شبکه های اجتماعی، فاطمه چهل امیرانی و ژیلا بدیهیان در نامه به محسنی اژه ای، دادستان کل کشور و سخنگوی دستگاه قضایی، تصریح کرده اند: "شما وقتی حالتان خوب است شعار می دهید که دانشگاه ها باید سیاسی شوند. منظورتان از سیاسی شدن چیست؟ آیا می خواهید بچه های مردم به تحلیل شما برسند؟ گیریم جوانی را جو سیاسی شدن دانشگاه گرفت، اما منظور اصلیتان را نفهمید و به تحلیل ها و نتایج دیگری رسید که از نظر شما جرم است. آن وقت با کدام تعریف از عدالت او را ستاره دار و از کلاس درس حذف می کنید؟ جرم و حکمتان با هم هماهنگ است؟ مگر نه آنکه درس و علم یک مقوله است و مشی سیاسی مقوله دیگری!"

این دو فعال حامی جنبش دموکراسی خواهی مردم ایران، در نامه خود متذکر شده اند: "این جانبان ژیلا بدیهیان، همسر شهید محمد ابراهیم همت و فاطمه چهل امیرانی همسر شهید حمید باکری ضمن حمایت از فرمایشات دکتر علی مطهری فرزند رشید شهید مطهری اعتراف می کنیم که اگر انسانیت، احترام به حقوق و آزادی های مردم، بیزاری از دروغ، مردم فریبی و ظلم، وفاداری به آرمانهای امام و شهدا و اعتقاد به قیامت جرم است، ما نیز مجرمیم."

متن کامل این نامه که در صفحه فیس بوک همسر شهید باکری منتشر شده به شرح زیر است:

دادستان محترم کل کشور

آنچه شاهد هستیم باور کردنی نیست. به طرفه العینی تمام باورهایی که برای آنها بهای سنگینی داده بودیم، زیر سوال رفته است. واقعا فاین تذهبون!!!!

جناب دادستان! آیا شما وظیفه مدعی العمومیتان را در حق همه مردم ایران انجام می دهید یا تنها بخشی خاص؟ سالها باورمان آن بوده که رمز پیروزی انقلاب وحدت است. اما متاسفانه زمانیکه در قدرت قافیه کم آمد، مردم را به دو دسته خودی و غیرخودی تقسیم کردند و قانون یک بام و دو هوا بر کشور حاکم شد. از آن به بعد هر کاری که خودی ها انجام دهند درست است و هر آنچه غیر خودی ها انجام دهند، اشتباه!

راستی! تا بحال شرایط خودی و غیرخودی را بررسی کرده اید؟ فکر می کنید عادلانه است؟ معیار شما چیست؟ مردم به کجا باید برسند تا خودی شوند و حق حیات و اظهارنظر پیدا کنند؟ راستی شعار «ایران برای همه ایرانیان» فقط مصرف انتخاباتی دارد؟ آیا مثلا اگر خانمی با تعریف جمهوری اسلامی بدحجاب باشد، همیشه لایق توهین است و فقط زمانی به مقام نظردهی در رسانه ملی نایل می شود که بخواهد خودی ها را تایید کند؟ شما وقتی حالتان خوب است شعار می دهید که دانشگاه ها باید سیاسی شوند. منظورتان از سیاسی شدن چیست؟ آیا می خواهید بچه های مردم به تحلیل شما برسند؟ گیریم جوانی را جو سیاسی شدن دانشگاه گرفت، اما منظور اصلیتان را نفهمید و به تحلیل ها و نتایج دیگری رسید که از نظر شما جرم است. آن وقت با کدام تعریف از عدالت او را ستاره دار و از کلاس درس حذف می کنید؟ جرم و حکمتان با هم هماهنگ است؟ مگر نه آنکه درس و علم یک مقوله است و مشی سیاسی مقوله دیگری!

انصافا تکلیف مردم با اصحاب حکومت روشن نیست! بی توجهی به قانون و آشفتگی در برگزاری انتخابات ۸۸ باعث به وجود آمدن اعتراضات مردمی شد. مردم برای رساندن صدای اعتراضشان به گوش مسوولان به خیابان ها آمدند. البته مورد مذمت واقع شدند که چرا مطالباتتان را در کف خیابان پیگیری کردید؟

جناب دادستان! حافظه ی تاریخی ما تایید کننده ی این نوع اعتراض است! ما سالها به اشاره نظام در هر شرایطی به تظاهرات خیابانی می آمدیم. خودی های کفن پوش نیز هر زمان مصلحت دانستند بر علیه اشخاص حقیقی و یا حقوقی راه پیمایی می کردند. و صد البته که این به خیابان آمدن ها از برکات انقلاب بود و نتیجه هم داده بود. اما در سال ۸۸ خودی ها احساس کردند که ممکن است رشته قدرت از دستشان برود. حالشان دگرگون شد و هدف، وسیله را برایشان توجیه کرد. با این بهانه که دشمن در صف معترضان نفوذ کرده و امنیت ملی به خطر افتاده، همه بی اخلاقی ها عین اخلاق، و زیر پا گذاشتن حقوق شهروندی، مباح بلکه عین ثواب شمرده شد.

فاجعه کهریزک و زیرزمین وزارت کشور به راحتی اتفاق افتاد. اصل برائت به خاطره ها سپرده شد. همه متهم شدند و به هر قیمتی برایشان مدرک تهیه می شد. عجیب بازار ظلم و دروغ به راه افتاده بود! آنچه ما به عنوان شاهدان اعتراضات مردمی مثلا در عاشورای ۸۸ دیدیم با انعکاس آن در رسانه های خودی بسیار متفاوت بود. رسانه هایی که هر معترضی را فتنه گر معرفی می کردند. البته ما هم در بحث فتنه با شما موافقیم. اما انگشت اشاره ما سمت دیگری را نشان می دهد! حوادث آن روزها واقعا فتنه ای برای خودی ها بود تا مردم فهیم ماهیت این جماعت را ببینند! در این چند سالِ بعد از آن اتفاقات غم انگیز، هر از گاه افرادی به حکم انسانیت به ظلم های انجام شده اعتراض کرده اندکه البته با حمله غیراخلاقی خودی ها نتیجه ای نداده است. دکتر علی مطهری یکی از این انسانهای شریف بوده و هستند که خداوند حفظشان کند. ایشان سعی کردند مودبانه و عاقلانه به وظیفه انسانی، قانونی و اخلاقی خود عمل کنند، شاید گوش شنوا یا وجدان بیداری پیدا کنند و جو حاکم را کمی تغییر دهند. و البته آرامشی برای مردم آسیب دیده باشندکه هنوز امیدی برای اعاده حقشان هست!

جناب مدعی العموم! بسیاری از نمایندگان مجلس دائما حرف هایی وحدت شکن می زنند و تفرقه اندازی می کنند. ولی چون در جرگه خودی ها هستند، شما اتهامی به ایشان وارد نمی کنید. با اینکه رمز پیروزی انقلاب، همین وحدت بود. در عجبیم صحبت های یک نماینده که دارای مصونیت پارلمانی است و بر اساس وظایف مندرج در قانون اساسی مطرح شده، چه مشکل قانونی می تواند داشته باشد؟ آقای مطهری، مواردی را دلسوزانه مطرح کرده اند. عقل، ایمان و آموخته های دینی حکم می کند به توصیه هایشان توجه کنید! واقعا عدالت حکم می کند که به احکام صادر شده و (یا صادر نشده ولی عملی شده) برای اتفاقات ۸۸ مجددا رسیدگی شود! قوه قضاییه وظیفه دارد همیشه طرف مظلوم باشد. صد البته که تصادفا همه مظلومان اتفاقات ۸۸ خودی بودند. اما شاید پس از گذشت ۴ سال و روشن شدن بیشتر بسیاری از مسایل برای همگان، غیر خودی ها نیز در زمره مظلومان قرار گیرند.

جناب دادستان شما نمی خواهید باور کنید که آقای مهندس میرحسین موسوی، خانم رهنورد و آقای کروبی دقیقا به نفع انقلاب فعالیت کردند و به مردم اطمینان دادند که هنوز می توان به افراد انقلابی اعتماد کرد. آنان اشتباهات خودی ها را با ماندن در کنار مردم و دلجویی از آنان جبران کردند. ما که ایمان داریم انتخابات سال ۹۲ ثمره حرکت انسان دوستانه این عزیزان بوده که نگذاشتند رشته اعتماد مردم به نظام گسسته شود. انصافا آیا امروز مسوولان مواردی را که آن زمان در کیفرخواست ها به عنوان جرم و تشویش اذهان مطرح می شد، تایید می کنند؟ واقعا عالی گفتند که اگر این دوستان باید محاکمه شوند، عملکرد آقای احمدی نژاد و تیم انتخاباتی و تخلفات غیر قانونی و غیراخلاقی نیروی های امنیتی و اطلاعاتی نیز باید بررسی شود و همه متخلفان باید به کیفر اعمالشان برسند.

این جانبان ژیلا بدیهیان، همسر شهید محمد ابراهیم همت و فاطمه چهل امیرانی همسر شهید حمید باکری ضمن حمایت از فرمایشات دکتر علی مطهری فرزند رشید شهید مطهری اعتراف می کنیم که اگر انسانیت، احترام به حقوق و آزادی های مردم، بیزاری از دروغ، مردم فریبی و ظلم، وفاداری به آرمانهای امام و شهدا و اعتقاد به قیامت جرم است، ما نیز مجرمیم.

۱۱/۱۰/۹۲
 

چندی پیش گزارش شده بود که بر اساس دو متغیر متوسط سرعت اینترنت (Average connection speed) و متوسط حداکثر سرعت اتصال به اینترنت به ثبت رسیده در کشور مورد بررسی (Average peak connection speed)، سرعت اینترنت ایران حتی از افغانستان هم پایین تر است.

بر اساس نقشه ای که در زیر می بینید متوسط سرعت اینترنت در ایران 634 کیلوبیت بر ثانیه (فصل اول سال 2013) و در افغانستان 820 کیلوبیت بر ثانیه بوده است.

از آنجایی که آمار مقایسه ای به صورت نمودار در مورد افغانستان از سال 2007 به بعد موجود نیست، لذا به ناچار نمودار مقایسه ای از فصل سوم 2007 تا مارس 2013 را بین دو ایران و آذربایجان انجام داده ایم که در جدول زیر مشاهده می کنید:

یک شوخی بزرگ

چندروز پیش نیز، يک کارشناس مسائل فناوری اطلاعات سرعت اینترنت در کشور را در حد یک شوخی دانست و گفت: قیمت اینترنت در ایران حداقل هفت برابر قیمت اینترنت در دنیاست و با محدودیت 128 کیلوبیت، سرعت اینترنت در حد یک شوخی بزرگ است و عملا اینترنتی که بتوان بوسیله آن خدمات الکترونیک را توسعه داد، در دسترس کاربران نیست.

کارشناسان معتقدند که نهادهای امنیتی و نظامی، همچنین مقامات حکومتی جمهوری اسلامی، اینترنت پر سرعت و آسان را، عامل و پل دسترسی شهروندان به یکدیگر و همزمان اطلاعات موثق می دانند و به دلیل همین احساس خطر از ارتباط و اطلاع رسانی و آگاهی شهروندان، مانع این دسترسی آزاد می شوند.

به گزارش خبرآنلاین، این فیلمسازان پیش از این نیز با نگارش نامه‌‌ای از روشنگری طباطبایی‌نژاد ‌مدیر فعلی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی حمایت کرده بودند.

سید مهدی طباطبایی‌نژاد پس از انتصاب به سمت ریاست مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در گفت و گویی از هزینه شدن بودجه این مرکز برای تولیداتی چون پروژه سینمایی «لاله» به کارگردانی اسدالله نیک‌نژاد خبر داده بود. پروژه هایی که به گفته طباطبائی نژاد ربطی به شرح وظایف این مرکز نداشته‌اند.

سینماگران در این نامه که آن را خطاب به ریاست سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نوشته‌اند، حمایتِ پیشین خود از روشنگری‌های مدیریت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را یاد آورشده و آورده‌اند:«اینک پس از گذشت ماه‌ها، وظیفهٔ خود می‌دانیم تا بارِ دیگر یادآور شویم که در زمان مدیریت سابق مرکز، بودجه‌ای که می‌شد با آن صد‌ها فیلمِ مستند، کوتاه، انیمیشن و ده‌ها فیلم سینمایی تولید شود، به پروژه‌هایی اختصاص داده شد که برخی از آن‌ها در حوزهٔ سینمای مستند و تجربی نبودند و برخی دیگر با صرف میلیارد‌ها تومان به اتمام نرسیده‌اند.»

در این نامه تاکید شده است: «این‌ها نمونه‌هایی است از فیلم‌هایی که با عنوانِ فاخر تولید شده، اما بیشترِ آن‌ها درخششی نداشته‌اند. بدین ترتیب میلیارد‌ها تومان از اموال عمومی، حیف و میل و صرف پروژه‌های ناقص و هزینه برای سفرهای خارجیِ نافرجام و پاداش‌های بی‌حساب و کتاب و از این دست ولخرجی‌هایی شده که متاسفانه، بررسی و حسابرسی آن تاکنون برای افکار عمومی و اهالی سینمای ایران روشن نشده است.»

سینماگران در نامه خود اضافه کرده‌اند: «طی سالیان اخیر فیلمسازان سینمای مستند، تجربی و فیلمسازان فیلم کوتاه و مستقل سینمای ایران از حقوق خود محروم شده‌اند و بسیاری از آن‌ها سال‌هاست از حرفه‌شان دور مانده، کار نداشته‌اند و یا آثارشان که با مشکلات فراوان تولید شده، در چرخهٔ محدود و معیوب ممیزی، اکران و پخش معلق مانده است. آثاری که باید مردم درباره آن‌ها قضاوت می‌کردند، تنها با سلیقه شخصی عده‌ای و به بهانهٔ اینکه این آثار فروش ندارد از چرخهٔ اکران حذف شدند. با گذشتِ ما‌ه‌ها، به راستی وضعیتِ فیلمسازانی که دراین سال‌ها به دلیل نگاهِ از بالای مدیران سابق به آنان، تا کنون بی‌کار مانده‌اند چه می‌شود؟ تکلیف فیلم‌هایی که به دلایل واهی، فرصت اکران را از دست دادند و به روی پرده نرفتند، چه می‌شود؟ میلیارد‌ها تومان بودجهٔ از دست رفته سینماگران که می‌توانست به سینمای ایران جانِ دوباره ببخشد، چه می‌شود؟»

در بخش پایانی این نامه تصریح شده‌است: «جناب آقای ایوبی، ما نگرانیم تا مبادا بار دیگر ویژه‌خواران از هر اردوگاه فکری، فرصت به دست آمده را برای احیای سینمای ایران از بین ببرند. امیدواریم در آستانهٔ جشنواره فیلم فجر با نگاهی فراگیر به همهٔ طیف‌های سینمای ایران، نگرانی‌های شغلی و صنفی فیلمسازان و تلخکامی این سال‌ها پایان گیرد و بار دیگر شاهد درخشش سینمای ایران در عرصه‌های ملی و بین‌المللی باشیم.»

سعید ابراهیمی‌فر. امرالله احمد جو. مهرداد اسکویی. محمد رضا اصلانی. بکتاش آبتین. هادی آفریده. حسن آقا کریمی. مصطفی آل احمد. همایون امامی. محسن امیر یوسفی. مجید برزگر. عبدالحسین برزیده. مهدی بوستانی. بهنام بهزادی. کامبوزیا پرتوی. کیومرث پوراحمد. امیر توده روستا. بهرام توکلی. مهدی جعفری. محمد جعفری. سیروس حسن پور. منیژه حکمت. عزیزالله حمید نژاد. لقمان خالدی. محسن خان‌جهانی. مجتبی راعی. امیرشهاب رضویان. علیرضا رئیسیان. مهرداد زاهدیان. مونا زندی حقیقی. علی ژکان. ایرج سالاروند. سامان سالور. رضا سبحانی. محمد علی سجادی. مهوش شیخ الاسلامی. محمد شیروانی. ناصر صفاریان. نادر طریقت. نیما عباس‌پور. محمدرضا عرب. کیانوش عیاری. محمود غفاری. مهدی فخیم زاده. مریم فخیمی. مهدی قربان‌پور. مهرشاد کارخانی. مهدی کرم پور. ایرج کریمی. بهمن کیارستمی. محمد رضا مقدسیان . علی مصفا. شهرام مکری. فرهاد مهران‌فر. بیژن میرباقری. اسماعیل میهن دوست. فرزاد موتمن. مهدی نادری. محمد علی نجفی. حسن نقاشی و فرهاد ورهرام سینماگرانی هستند که این نامه را امضا کرده‌اند.

به گزارش تسنیم، حمیدرضا مقدم‌فر در جمع خبرنگاران اظهار کرد: باید احکام موسوی و کروبی در یک دادگاه صالح تعیین و صادر شود.

این مقام سپاه با تایید وجود دانشجویان ستاره دار و ادعای اینکه یکی از نگرانی‌های مردم و جامعه اصیل و دانشگاهی بازگشت افراد اخراج شده به دانشگاه است، مدعی شد: "این افراد به صورت قانونی و به دلایل امنیتی یا حضور در فتنه‌گری‌ها از دانشگاه اخراج شده‌اند و اکنون می‌خواهند به دانشگاه برگشته و مجددا فتنه‌گری کنند و همه نگران هستند که امیدواریم این اتفاق نیافتد."

وی با اطلاق لفظ "فتنه" برای جنبش سبز و ادعای اینکه "امیدواریم این فتنه‌گران جزو توابین در جامعه باشند"، ادعا کرد: ""کسانی که خواستار این هستند حصر موسوی و کروبی را بشکنند، باید بدانند فتنه‌گران هنوز متنبه نشده‌اند و مطالبه عموم مردم محاکمه و مجازات اصحاب فتنه است، که البته محاکمه عناصر فتنه دیر یا زود انجام می‌شود."

این مقام امنیتی نظامی مدعی ترحم حاکمیت نسبت به آنچه فتنه‌گران نامید شد و گفت نظام علاقه‌مند است آنان از کاری که مرتکب شده‌اند توبه کنند.

معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه، پیرامون رفع فیلتر احتمالی فیس بوک نیز گفت: این اراده خوبی نیست و انتظار ما از رئیس جمهور و دستگاه‌های نظارتی اعتدال و تلاش فرهنگی است.

وی ادعا کرد: با وجود اینکه هجمه‌های فرهنگی دشمنان همیشه وجود دارد جای تاسف است که دستگاه‌های فرهنگی و دولت ما به جای آن‌که مسائل فرهنگی را حل کند،‌ دغدغه رفع فیلتر فیس بوک آمریکایی‌ها را دارند.

به گزارش کلمه، درگیری‌های ۹ دی به دنبال تحریکات نماینده وزارت اطلاعات با نام مستعار «عباسی» در این بند و تحریک ۴ نفر از محکومین به جاسوسی برای اسرائیل و آمریکا ترغیب آن‌ها برای تظاهرات بر علیه زندانیان سیاسی بوجود آمد که چند ساعت ادامه داشت.

در پی این درگیری‌ها عماد بهاور، حسن اسدی زید آبادی، بهزاد عرب گل و علی کاظم‌زاده، از زندانیان سیاسی، به زندان انفرادی منتقل شدند.

جرس گزارش داده بود که بهنام معنوی (کادر سابق وزارت اطلاعات - اتهام : جاسوسی برای اسرائیل، حکم: ۱۰ سال زندان)، علیرضا اوسیوند (همکار سابق اداره کل اطلاعات خوزستان)، محمد آقایی (همکار سابق وزارت اطلاعات - اتهام: جاسوسی برای اسرائیل، حکم: ۷ سال زندان) و شاهین دزفولی (کادر سابق وزارت اطلاعات، اتهام: جاسوسی برای اسرائیل، حکم:۵ سال زندان)، از جمله عوامل حاضر در بند بودند، که برای زندانیان سیاسی مشکل ایجاد کرده و با قصد به اصطلاح "راهپیمایی" حمایت از  نهم دی، به تحریک زندانیان سیاسی دست زده اند.

زندانیان اعلام کرده‌اند تا بازگشت دوستان خود از سلول انفرادی به بند ۳۵۰ ، به اعتراضات خود و عدم تحویل غذا ادامه خواهند داد.