جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


علی طهماسبی: تفاوتی میان کشف حجاب و حجاب اجباری نیست

Posted: 24 Jul 2012 08:10 AM PDT

مژگان مدرس علوم
 جرس: در ادامه گفتگو با صاحبنظران و روشنفکران دینی در باب مسئله حجاب با استاد علی طهماسبی، دین پژوه به صحبت نشستیم. وی در این گفتگو به نسبی بودن امر حجاب در شرایط مختلف پرداخته و مفاهیمی مانند حق انتخاب مردم و نقش اقتدارگرایان و اخلاق در مسئله حجاب را واکاوی کرده است.

 به باور این دین پژوه معاصر "به رغم همه‌ی شعارهایی که در باره‌‌ی کرامت انسان و کرامت زن از بلندگوهای حاکمیت پخش می‌شود، نگاه حاکمیت به مردم و به ویژه به زنان، حتی نگاه اغلب مردم به یکدیگر، تا حدود زیادی نگاهی ابزاری است. به تعبیر دیگر، با این نگاه ابزاری، هوشِ عاطفی ما در ارتباط با یکدیگر بسیار ضعیف و ناتوان مانده است. این موضوع به ویژه در ارتباط زن و مرد و دختر و پسر با هم قابل مشاهده است. به نظر می‌رسد که انواع دوست‌داشتن‌های سطحی و ناپایدار، خیانت‌های خانوادگی و گسست‌ها، انواع تجاوز به عنف که آمار نگران کننده‌ای را پدید آورده، انواع زورگیری‌ها و چاقوکشی‌ها، ربط چندانی به با حجابی و بی‌حجابی ندارد."
متن گفتگوی "جرس" با استاد علی طهماسبی را با هم می خوانیم:


آقای طهماسبی با توجه به اینکه حجاب موضوعی است که در تمام ادیان الهی مورد اشاره قرار گرفته است و منحصر به دین اسلام نمی شود، تفسیر شما از پدیده "حجاب اسلامی" چیست؟
من تلقی خودم را از حجاب اسلامی در مقاله‌ای مستقل تحت عنوان «کند و کاوی در موضوع حجاب» نوشته بودم. یکی از نکته‌هایی را که در آن مقال بود و اینجا هم می‌توانم اشاره‌ی کوتاهی به آن داشته باشم این بود که اگر میانِ متن قرآن و متن سنت تفاوت قایل شویم احتمالا به این نتیجه می‌رسیم که مسئله‌ی حجاب در قرآن امری به اجبار نیست، بلکه توصیه‌ای است برای زنان مومن تا از زنان دیگر باز شناخته شوند. در این توصیه‌ها نسبی بودنِ امر حجاب را در شرایط مختلف می‌توانیم مشاهده کنیم. تا آنجا که من از متن قرآن می‌فهمم حتی اشاره‌ی صریحی به پوشانیدن موی سر دیده نمی‌شود بلکه با توجه به نوع پوشش مردم آن روزگار که اغلب دارای زیرجامه نبودند تاکید بر این است که در برابر نامحرمان گریبانِ خود را با پارچه‌ای که خِمار نامیده می‌شد بپوشانند.
همچنین واژه‌ی حجاب در قرآن برای پوشش زن نیامده بلکه به پرده‌ای گفته می‌شد که بر درگاه خانه می‌آویختند، زیرا اغلب خانه‌ها در آن روزگار به جای درب از پرده استفاده می‌کردند، به مردانی که برای کاری به خانه‌ی پیامبر یا به خانه‌ی دوستی دیگر مراجعه می‌نمودند توصیه شده است که بدون اجازه و سرزده وارد خانه نشوند و اگر هم پیامبر یا آن دوست در خانه نبود و سفارشی به زن وی داشتند از پسِ حجاب یا همان پرده پیغام خود را بگویند و بازگردند. اما بعد از روزگار بعثت، با پدید آمدن امپراطوری اسلامی و شکل گرفتن کاخ‌ها و حرمسراها و بازارهای برده فروشی، تلقی مسلمانان از حجاب تغییر کرد و منظورم از «متن سنت» همان تلقی‌هایی است که در این دوره‌ پدید آمد. توضیح مفصل‌تر این مطالب را در همان مقاله می‌توانید مشاهده کنید.


بدین ترتیب امر حجاب در حوزه عمومی قرار می گیرد یا در حوزه خصوصی افراد؟
احتمالا منظور شما از دو حوزه‌ی عمومی و خصوصی این است که آیا انتخاب نوع لباس و پوششی که هرکسی در بیرون از خانه برای خود انتخاب می‌کند بستگی به نظر شخصی و سلیقه‌ی خود فرد دارد یا آنکه چون در معرض دید همگان است، نوع و حدود آن را حکومت باید تعیین کند. اگر پرسش شما را درست فهمیده باشم در پاسخ به این پرسش می‌توانم نکته‌ای را که به نظرم ضروری می‌نماید یاد کنم، به گمان من تا هنگامی که تعریف مشخصی از حجاب و بی حجابی نداشته باشیم نمی توانیم مشخص کنیم که امر حجاب در حوزه‌ی عمومی است یا خصوصی. آیا زنی که بدون چادر و روسری اما با لباسی ساده که جذبه‌های جنسی زنانه‌اش را می‌پوشاند با زنی که به عناوین گوناگون در صدد نشان دادن و برجسته نمودن جذبه‌های زنانه‌ی خود است در امر بی‌حجابی یکسان شمرده می‌شوند؟ آیا پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، سیمین دانشور و زنان بسیاری از این نمونه که از چادر و روسری استفاده نکردند، متجاوزان به حوزه‌ی عمومی جامعه بودند؟ آیا اگر زنانی همانند آنان امروز در این جامعه با همان سر و وضع ظاهر شوند سبب تحریک جنسی مومنان می‌شوند؟


دقیقا منظورم این بود که آیا حکومت می تواند در ارتباط با این مسئله دخالت کند و نوع پوشش و حدود آن را تعیین کند. اجازه دهید سوال را به این شکل مطرح کنم که نگاه شما نسبت به دو مقوله کشف حجاب رضا شاهی و حجاب اجباری جمهوری اسلامی چیست؟
به گمان من، مجبور کردم مردم به هر امری، تا حدود زیادی از ویژگی‌های فرهنگ‌های اقتدارگرا است، حکومت‌های اقتدارگرا تا حدود زیادی محصول و میوه‌ی فرهنگِ اجتماعی و روابط پیچیده‌‌ای است که در این فرهنگ‌ها شکل می‌گیرد. به تعبیر دیگر، دیکتاتوری و اقتدارگرایی، بدون پشتوانه‌ی فرهنگی و بدونِ حمایتِ بخشی از یک جامعه نمی‌تواند مردم را به کاری مجبور کند. رضا شاه یک فرد نبود، برآیند یک تحول بزرگ اجتماعی بود که مقدمات آن از روزگار ناصرالدین شاه آغاز شده بود، در این تحول اجتماعی که به انقلاب مشروطه انجامیده بود واژه‌ی «تجدد» هم یکی از کلیدی‌ترین واژگانی بود که بسیاری از روشفکران ایرانی به آن دلبسته بودند، و حتی چندین روزنامه به همین نام پدید آمد. معمولا این واژه از دیدگاهِ وابستگان به سنت‌های پیشین، مرادف با بی‌دینی تلقی می‌شد. در انقلاب مشروطه، تجدد خواهی هم یکی از عوامل تحولات اجتماعی بود که خود را به مشروطه‌خواهی سنجاق نموده بود. دعوای میانِ مشروطه و مشروعه و شکست مشروعه خواهان در برابر مشروطه خواهان را از این منظر هم می‌توان مورد تامل قرار داد.
در انقلاب مشروطه، با همه‌ی تحولاتی که پدید آمد، عمق فرهنگِ دیکتاتوری چندان تغییری نکرد. یعنی اعتقاد همگانی به اصلاحات از بالا - که ظاهرا از شاخصه‌های کهن فرهنگی ما است- همچنان در لایه‌های مختلف اجتماعی باقی ماند. بسیاری از روشنفکرانی که روزگاری برای به دست آوردن مشروطه مبارزه کرده بودند بعدا در کنار رضا شاه قرار گرفتند. مخالفت برخی روشنفکران دیگر هم با رضا شاه به عنوان مخالفت با تجدد نبود. کشف حجاب هم یکی از مظاهر تجدد و حتی تمدن شمرده می‌شد. شعری که خانم پروین اعتصامی در باره‌ی زنِ ایرانی و کشفِ حجاب و تجلیل از رضاشاه سروده، یکی از نمونه‌های ساده و شاید غیر مغرضانه‌ای است که حال و هوای زن روشنفکر ایرانی را در این مورد تا حدودی نشان می‌هد. وی ابتدا از تیره روزی زن ایرانی تا پیش از این دوران یاد می‌کند که نه دانش و هنری می‌توانست بیاموزد و نه می‌توانست در امور جامعه‌ی خود مشارکت داشته باشد و حتی بی‌آنکه عفت و پاکدامنی و مسلمانی را به کناری بنهد صراحتا اظهار می‌دارد که : «چادرِ پوسیده، بنیاد مسلمانی نبود
در عینِ حال مسئله‌ی اصلاحات اجتماعی از بالا و حل مشکلات توسط دیکتاتوری مقتدر، یا به تعبیری «استبداد منور» از بدیهی‌ترین باورهایی بود که نه تنها کسی مانند پروین اعتصامی بلکه اغلب روشنفکران دیگر بر آن باور بودند. این بیت از همان قصیده که در باره‌ی کشف حجاب بود گویای همین باور به دیکتاتوری در اصلاح امور است:
خسروا، دست توانای تو آسان کرد کار -- ورنه در این کار سخت امید و آسانی نبود
محمد تقی بهار که قبلا در کسوتی نیمه روحانی بود، یکی دیگر از روشنفکران صاحب نام و بی‌غرضی بود که بر مسئله‌ی کشف حجاب صحه گذاشت. به تعبیر دیگر، در نگاه این روشنفکران، کشف حجاب از زنان به معنای بی‌بند و باری و نمایش جذبه‌های زنانه شمرده نمی‌شد بلکه به معنای ورود زن به عرصه‌های گوناگون فرهنگ اجتماعی بود. استقبال جامعه‌ی روشنفکری ایران از مسئله‌ی کشف حجاب به ویژه با گسترش مدارس جدید و دانشسراها و دانشگاه‌ها را می‌توان از همین منظر تجدد خواهی هم مورد بررسی قرار داد.
بنا بر این، تا این‌جا نمی‌توان عنصر دیکتاتوری را صرفا به رضاشاه نسبت داد و او را عامل تمام و کمالِ کشف حجابِ اجباری شمرد بلکه این خواستِ اکثریتِ جامعه‌ی روشنفکری ایران بود. اما مشکلِ جامعه‌ی ایرانی یکی هم این بود و هست که طیف‌های متنوع و گوناگون اجتماعی در آن حضور داشتند و دارند و نظام دیکتاتوری که همه‌ی بخش‌های جامعه را یک شکل و یک عقیده و یک هدف می‌طلبد، طبعا برای یک‌‌دست نمودن چنین جامعه‌ی متنوعی نیاز به اعمال زور هم دارد.
روحانیتِ سنتی اگر با رضاشاه و به ویژه با مسئله‌ی کشف حجاب مخالفت کرد، به دلیل از بین بردن فرهنگ دیکتاتوری نبود بلکه -در خوش‌بینانه‌ترین حالت- به دلیل قرائت ویژه‌ای بود که از موضوعِ حجاب اسلامی داشت. و درست باز هم به همان دلیلی که رضا شاه برای کشف حجاب و یک دست نمودن شکل ظاهر جامعه نیاز به اعمال زور داشت، دیدیم که بعدا جمهوری اسلامی باز هم برای یک‌دست نمودن شکل ظاهر جامعه نیاز به اعمال زور پیدا می‌کند.
بنابر این فکر می‌کنم از منظر احترام به حدود و حقوق انسانی، میان اجبار به کشف حجابِ رضاشاهی و حجاب اجباری در جمهوری اسلامی، تفاوت چندانی وجود ندارد. در عین حال میان آن اجبار رضاشاهی و این اجبارِ جمهوری اسلامی از منظری دیگر یک تفاوت هم وجود دارد، این تفاوت به روند تحولاتِ جهانی و تمایل عمومی جوامع به مدرن شدن مربوط می‌شود. توضیح اینکه کشف حجابِ رضاشاهی اگرچه به لحاظِ ظرفیت‌های اجتماعی زود هنگام بود و به ویژه اجبار همگانی به کشف حجاب کاملا اشتباه بود در عین حال تا حدودی در راستای روند تحولات جهانی قرار داشت ولی به نظر می‌رسد حجاب اجباری در جمهوری اسلامی حرکتی مخالف با این روند است، از این جهت بسیار بعید می‌نماید که این حجاب اجباری بتواند دوام بیاورد و نهادینه بشود.


بحران های اخلاقی که هم اکنون جامعه ایران با آن دست به گریبان است آیا مرتبط به رعایت یا عدم رعایت مقوله حجاب است؟
عوامل بسیار در هم تنیده‌ای سبب بحران اخلاقی در یک جامعه می‌شود، یکی از این عوامل شاید به مسئله‌ی دوران گذار مربوط می‌شود. مثل گذار از استبداد به دموکراسی، یا بگوییم گذار از سنت به مدرنیته. این گذار که با روندِ ناگزیرِ جهانی شدن همراه شده است به‌طور طبیعی در بسیاری موارد با باورهای سنتی ما در تضاد قرار می‌گیرد، از یک‌سو وابستگی و وفاداری شدیدِ ما به فرهنگ و سنت‌های گذشته و از سوی دیگر تضاد بخشی از باورها و مضامین سنتی با روندی که این دوران گذار طی می‌کند، به خودی خود می‌تواند تعادل روحی و روانی جامعه را تا حدود زیادی بحران‌زده کند.
در باورهای گذشته بزرگترین شایستگی برای زنان این بود که فرزندان بیشتری بیاورند و صرفا به امور داخلی خانه مشغول باشند، این البته یک توصیه‌ی دینی از جانب قرآن نبود، بلکه شرایط اقتصادی و تولیدی در نبودِ ابزارِ تولید پیشرفته، نیاز به آدم‌های بیشتری داشت تا به عنوان نیروی کار و ابزار تولید به‌کار گرفته شوند. انواع بیماری‌های همه گیر مانند وبا و طاعون و بسیاری بیماری‌های دیگر که مرگ و میر کودکان را رقم می‌زد، همه و همه سبب می‌شد دختران را در طلیعه‌ی بلوغ شوهر دهند تا از حدود ده پانزده زایمانی که در طول دوران باروری می‌توانستند داشته باشند لااقل چهار پنج نفر به ثمر برسند. جمعیت ایران را دوره‌ی قاجار با همین حدود جغرافیایی کنونی حدود نه میلیون نفر دانسته‌اند، اما با ورود ابزار تولید از یک‌سو و پیشگیری از مرگ و میر کودکان و واکسیناسیون از سوی دیگر، اندک اندک ماموریت زنان در امر تولید فرزند کاهش پیدا کرد، در این شرایط است که سن ازداواج برای دختر از ده دوازده سال به هیجده سال و بیشتر افزایش یافت و دختران فرصت تحصیل در مدارس جدید را پیدا کردند و پس از ازدواج هم فرصت مشارکت در امور اجتماعی را به دست آوردند.
بنا براین می‌بینیم که بازگشت به سنت، مثل زود به خانه‌ی بخت رفتن دختران، یا به خانه بازگرداندن زنان، با شرایط این دوران تا حدود زیادی ناسازگار می‌شود. همین است که می‌گویم بازگشت به گذشته امکان پذیر نیست اما پذیرفتن شرایط تازه هم برای وفاداران به سنتِ پیشینیان دشوار است. همین یعنی بحرانِ دوران گذار. مسئله این است که این بحران در جمهوری اسلامی، نه تنها به درستی مدیرت نشد بلکه اصرار برای بازگشت به گذشته معضل را پیچیده‌تر کرده است.
در آغاز مشروطه، حدود هشتاد و پنج درصدِ جمعیت ایران ساکن روستاها بودند و این جمعیت روستایی بیشتر به عنوان ابزار تولید شمرده می‌شدند، اما با ورود ابزار تولید صنعتی مثل تراکتور و کمباین و دیگر ابزار جدید، نیاز به نیروی کار در روی زمین و قنوات کاهش پیدا کرد و به موازات آن، مهاجرت از روستاها به شهرهایی که تمرکز ثروت در آن بود آغازشد، اوج این مهاجرت‌ها را از 1356 به بعد می‌توانیم مشاهده کنیم. آنچه در روند این مهاجرت‌ها مورد غفلت قرار گرفت این بود که روستاییان مهاجر به شهرها، نه تبدیل به کارگر فنی و صنعتی ماهرِ قابل اعتماد شدند و نه فرهنگ شهروندی و شهری نشینی را آموختند به همین جهت می‌توانم بگویم که بزرگترین شهرهای امروز ایران مانند تهران و مشهد که که از رهگذر همین مهاجرت‌ها با رشد عجیب و بی‌سابقه‌ی جمعیت مواجه هستند، بیشترین بحرانِ اخلاقی را هم دارند.
به تعبیر دیگر، در نظام ارباب رعیتی که وجه غالب در فرهنگ ایرانی بود، رعیت اعم از زن و مرد، ابزار تولید برای ارباب شمرده می‌شد، و هنگامی که همین رعیت، بدون آموختن حقوق مدنی و شهروندی به دوران جدیدقدم می‌گذارد، می‌توان او را به ابزاری سیاسی برای مقاصد حاکمیت تبدیل کرد به ویژه در کشوری که اقتصادش بر منابع نفت استوار است و نیاز چندانی به کارِ تولیدی از سوی شهروندانش ندارد و این شهروندانش هستند که برای امرار معاش به چنین حکومتی وابسته می‌شوند. انبوه مشاغل کاذب، و بزرگ‌تر شدن شکم دولت در سال‌های بعد از انقلاب، گویای همین مسئله است.
بدیهی است که در چنین شرایطی اغلب مردم برای برخورداری از امکانات رفاهی و مادی زندگی، تلاش کنند تا بتوانند خود را به حاکمیتی که منبع اصلی ثروت و قدرت شمرده می‌شود نزدیک کنند و در ظاهر خود را به همان شکل و شمایلی درآورند که حاکمیت می‌پسندد. انواع رانت‌خواری‌ها، اختلاص‌ها، نهادینه شدن دروغ و تظاهر و دیگر مفاسد مالی و اخلاقی در جامعه را از این منظر هم می‌توان مورد تامل قرار داد.
به رغم همه‌ی شعارهایی که در باره‌‌ی کرامت انسان و کرامت زن از بلندگوهای حاکمیت پخش می‌شود، من فکر می‌کنم نگاه حاکمیت به مردم و به ویژه به زنان، حتی نگاه اغلب مردم به یکدیگر، تا حدود زیادی نگاهی ابزاری است. به تعبیر دیگر، با این نگاه ابزاری، هوشِ عاطفی ما در ارتباط با یکدیگر بسیار ضعیف و ناتوان مانده است. این موضوع به ویژه در ارتباط زن و مرد و دختر و پسر با هم قابل مشاهده است. به نظر می‌رسد که انواع دوست‌داشتن‌های سطحی و ناپایدار، خیانت‌های خانوادگی و گسست‌ها، انواع تجاوز به عنف که آمار نگران کننده‌ای را پدید آورده، انواع زورگیری‌ها و چاقوکشی‌ها، ربط چندانی به با حجابی و بی‌حجابی ندارد.
متاسفانه ما نتوانستیم نگاه ابزاری و سلطه به یکدیگر را به نگاهی انسانی تغییر دهیم، و حتی با دست یابی به وسایل مدرن زندگی، همین وسایل مدرن را به خدمت نگاه ابزاری در آوردیم. برای تغییر این نگاه نیاز به یادگیری‌های تازه و نگاه تازه به انسان بودنِ انسان داریم و به قول سهراب، چشم‌ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
با تشکر از فرصتی که در اختیار مان قرار دادید.

اولین سالگرد مرگ مشکوک فاطمه باقریان نژاد

Posted: 24 Jul 2012 07:31 AM PDT

جـــرس: مراسم اولین سالگرد مرگ مشکوک فاطمه باقریان نژاد، فرزند نماینده اصلاح طلب مردم در مجلس سوم و ششم روز پنج شنبه پنجم مرداد ماه برگزار می شود.


جنازه مرحوم فاطمه باقری‌نژادیان‌فرد، بنا به شواهد موجود، در هشتمین روز مردادماه سال جاری، یک روز پس از تشییع جنازه عزت الله سحابی، در اطراف شهر ری پیدا شد.


شواهد موجود نشان می دهد که خانم باقری نژادیان قصد شرکت در مراسم تشییع دبیر کل ائتلاف نیروهای ملی مذهبی را داشته که در بین راه توسط افرادی که هنوز هویت آنان مشخص نیست ربوده شده است.


محمدباقر باقری‌نژادیان‌فرد در هنگام انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ از هواداران میرحسین موسوی بود و در تجمعات پس از انتخابات برای اعتراض به تقلبات گسترده رخ داده در اعلام نتایج حضور داشت.


این نماینده اصلاح طلب مجالس سوم و ششم همان زمان به یک تارنمای محلی در شهرستان کازرون گفته بود که دخترش ساعت هفت صبح روز پنج‌شنبه ششم مرداد ۱۳۹۰ به قصد «هواخوری» از منزل خارج شده و پس از ۲۴ ساعت که خانواده ی وی در جستجوی دختر ۲۸ ساله خود بودند، جسد او حدود ساعت هفت صبح جمعه هفتم مرداد در کوه‌های اطراف شهر ری پیدا شده است.


پیش از این ندای سبز آزادی اقدام به انتشار اسناد و مدارکی کرد که نشان می داد علت مرگ فاطمه باقریان نژاد، قتل بر اثر مسمومیت ناشی از « خوراندن قرص برنج » به وی بوده است.


این اسناد همچنین نشان می داد که وی پیش از قتل مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. با این حال پس از گذشت یک سال از زمان قتل دختر این نماینده پیشین مجلس، خانواده وی هیچ پاسخی از مراجع و مقامات قضایی و نیروی انتظامی درباره عاملین این جنایت، دریافت نکرده اند.


آقای باقریان نژاد که تا کنون در نامه های متعددی به مراجع تقلید و مسوولان قضایی کشور تظلم خواهی کرده است، چند روز پیش در گفت و گویی اعلام کرد که اعتقاد دارد دخترش را نیروهای امنیتی به قتل رسانده اند.


متن اطلاعیه ای که توسط نزدیکان روانشاد، فاطمه باقریان نژاد صادر شده به شرح ذیل است:


بسم ربّ الشهداء والصدیقین

بأیّ ذنب قتلت

اولین سالگرد قتل مظلومانه مرحومه دوشیزه فاطمه باقری نژادیان فرد

طی مراسمی روز پنج شنبه ۵/۵/۹۱ از ساعت ۷ تا ۳۰: ۸ بعد از ظهر در امام زاده پنج تن لویزان (اتوبان امام علی (ع) – از جنوب به شمال – ورودی لویزان – خیابان بیات–خیابان طجرلو– سخن سوم– درب شرقی امام زاده) برگزار می گردد.
با حضور سروران ارجمند، خواهران و برادران یاد و خاطره آن عزیز را گرامی می داریم.
خانواده های باقری نژاد – موسوی – دوستان و آشنایان
 

مسعود پزشکیان: عمل نکردن مسئولان به وعده‌ها، موجب بی‌اعتمادی مردم نسبت به آن‌ها است

Posted: 24 Jul 2012 07:10 AM PDT

جـــرس: نماینده اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی، بی‌تفاوتی مردم نسبت به فضای سیاسی را، آسیبی بزرگ برای کشور دانست و گفت: عمل نکردن مسئولان به وعده‌ها، موجب بی‌اعتمادی مردم نسبت به آن‌ها است.


به گزارش ایلنا، مسعود پزشکیان نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی عمل نکردن مسئولان به وعده‌ها را، موجب بی‌اعتمادی مردم نسبت به آن‌ها دانست و اظهار داشت: بی‌اعتمادی مردم نسبت به مسئولان، موجب بی‌تفاوتی سیاسی در میان جامعه خواهد شد که این بی‌تفاوتی سیاسی، آسیبی بسیار بزرگ برای کشور است.


وی در خصوص چرایی به وجود آمدن این شرایط، گفت: ریشه به وجود آمدن بی‌تفاوتی برخی از مردم نسبت به فضای سیاسی، مسئولانی هستند که قبل از روی کار آمدن، قول و وعده‌های فراوانی دادند اما به آن‌ها عمل نکرده و حتی متأسفانه گاهی زیر قول خود زدند؛ گاهی نیز بر خلاف آن چیزی که مدعی بودند، عمل کردند.


پزشکیان خاطرنشان کرد: اگر چه ما مسئولان به مردم می‌گوییم، بی‌تفاوتی نسبت به فضای سیاسی کار درستی نیست و باید امیدوار بود، اما این امیدواری باید در عمل خودش را نشان داده و مسئولان با عمل خود مردم را امیدوار کنند.


وی در خصوص راهکار برطرف شدن بی‌تفاوتی برخی مردم نسبت به فضای سیاسی کشور، گفت: باید شرایط به گونه‌ای شود که به جای آنکه یک سری افراد مدعی که فقط شعار می‌دهند و در ‌‌نهایت به وعده‌های خود عمل نکرده و حتی زیر قول خود می‌زنند، ‌یک سری انسان‌هایی که در عمل نیز ثابت کردند که می‌توانند کاری انجام داده و با مردم صادقانه حرف بزنند، اجازه حضور در صحنه سیاسی را پیدا کنند.


پزشکیان گفت: متأسفانه فضای سیاسی امروز کشور به گونه‌ای شده که برخی از مسئولانی که کار به دست آن هاست، حرف مخالف را بر نتابیده و سلیقه‌های سیاسی مخالف خود تحمل نمی‌کنند و این به نفع مملکت نیست، زیرا مملکت از سلایق مختلف سیاسی و فکری تشکیل شده است.


وی با بیان اینکه اصلاح طلبان دارای توان لازم برای تحرک بخشی به فضای سیاسی جامعه هستند اما متأسفانه فضا به صورت کامل برای آن‌ها فراهم نیست، گفت: فضا برای اصلاح طلبان زمانی فراهم می‌شود که بسترهای لازم سیاسی، فکری و اجتماعی برای آن‌ها فراهم شود، اما وقتی متأسفانه فضایی را داریم که هر کس تا هر حرفی می‌زند، خیلی زود به او انگ و اتهام و برچسب زده می‌شود، این اتفاق نخواهد افتاد.

 

مرزبان: فقر گريبان طبقه روشنفكر را گرفته است

Posted: 24 Jul 2012 07:10 AM PDT

جـــرس: هادی مرزبان، کارگردان توانای تئاتر ایران می گوید: متاسفانه امروز فقر گریبان طبقه روشنفكر جامعه را گرفته است. درحالی كه شاهد هستیم افرادی كه تعداد آن‌ها كم هم نیست و تنها به فكر شكم هستند، روز به روز پول روی پول می‌گذارند‏. بعد هرچه بالاتر می‌رویم جیب خالی‌تر می‌شود و مغز پرتر، تا جایی كه شما می‌بینید بسیاری از آدم‌های آگاه جامعه ما صورت خود را با سیلی سرخ نگه‌می‌دارند و شرافت خود را حفظ می‌كنند."


مرزبان این روزها با نمایش "شب روی سنگ‌فرش خیس" نوشته مرحوم اكبر رادی میهمان تماشاخانه ایرانشهر است.


به گزارش ایلنا، در حاشیه‌ی نشست رسانه‌ای این نمایش؛ گفتگویی درخصوص نمایش و میزان حمایت‌ها با مرزبان انجام شد، که متن آن به شرح زیر است:

چه عاملی موجب می‌شود این متن پس از گذشت بیش از یك دهه از اجرای قبل همچنان قابلیت اجرا داشته باشد و با زمان حال قرابت پیدا ‌كند‏؟
__ وقتی رادی و افرادی مانند او می‌نویسند، دارای ارزش است چون تو گویی برای همه زمان‌ها و تمام مكان‌ها نوشته شده است. خالی از لطف نیست برای شما بگویم شب گذشته خانمی بعد از اتمام نمایش می‌پرسید‏، آقای رادی این متن را چه سالی نوشته است؟ گفتم سال 63، گفت این جریان مرغی كه در نمایشنامه مطرح شده خیلی برای من جالب است!؛ می‌خواهم این را بگویم زمانی كه بار اول این متن را برای اجرا انتخاب كردم یك سری مسائل در متن وجود داشت كه با زمان خودش مرتبط می‌شد، امروز هم مسائل دیگری وجود دارد كه متن با آنها همخوان می‌شود.

* چه نكته‌ای در نمایشنامه رادی امروز نسبت به اجرای قبل نظر شما را جلب كرد؟
__ فقر شخصیت اصلی نمایشنامه برای من بسیار اهمیت دارد، این فقر متاسفانه امروز گریبان طبقه روشنفكر جامعه را گرفته است. درحالی كه شاهد هستیم افرادی كه تعداد آن‌ها كم هم نیست و تنها به فكر شكم هستند، روز به روز پول روی پول می‌گذارند‏. بعد هرچه بالاتر می‌رویم جیب خالی‌تر می‌شود و مغز پرتر، تا جایی كه شما می‌بینید بسیاری از آدم‌های آگاه جامعه ما صورت خود را با سیلی سرخ نگه‌می‌دارند و شرافت خود را حفظ می‌كنند. من این پی‌اس را تنها به همین دلیل دوباره دست گرفتم.

* آیا باید منتظر باشیم تا جامعه نخبه و فرهنگی درنهایت به سرنوشت آقای مجلسی نمایش شما تبدیل شود و صدای خود را از دست بدهد؟
__ نه، چون پشت مجلسی، آرمین وجود دارد، آرمین و مجلسی پشت به پشت هم هستند، شاید حنجره مجلسی جراحی شود و صدای خود را از دست بدهد اما آرمین سالم است. اما متاسفانه ما امروز مشكلات دیگری به جز فقرهم داریم، اكثر مردم ما امروز متاسفانه به دكتر فلك‌شاهی پرادعای تو خالی تبدیل شده‌اند، در دانشجویان هم اگر دقت كنید خواهید دید كه تعداد كمی از آنها مثل آرمین اهل تفكر و مطالعه هستند، 95درصد مردم به فكر این هستند كه چطور خود را در ببرند.

* در ارتباط با چیدمان صحنه و به‌خصوص طراحی لباس چقدر به متن وفادار بوده‌اید. مثلا دكتر فلك‌شاهی به لحاظ طراحی لباس چقدر منطبق با متن مرحوم رادی است؟
__ در جایی كه به ظاهر یك كاراكتر زیاد رسیده‌ام، كاملا منطبق با متن رادی است، یعنی او هم به لباس‌های آقای فلك‌شاهی زیاد پرداخته است.

* علاقه نداشتید مانند گذشته جمشید مشایخی نقش مجلسی را بازی كند؟
__ اصلا اجرای مجدد این نمایش پیشنهاد آقای مشایخی بود، اما به هرحال بنا به ملاحظاتی نمی‌شد فشار بازی در نمایش را بر جسم او وارد كنم، به خصوص پرده آخر نمایش كه برای بازیگر بسیار سنگین است. مشایخی در اجرای قبل هم در پرده پایانی فشار زیادی را تحمل می‌كرد. امروز كه بیش از یك دهه از آن سال‌ها گذشته است.

* از بازی آقای فرهانی راضی هستید؟
__ بله، باتوجه به شرایط موجود و همچنین شرایطی كه خود بهزاد دارد بسیار راضی هستم، آقای فرهانی گیرایی و هوش بسیار خوبی دارد، همین شب گذشته چیزی را در متن تغییر دادم كه وقتی اتود زد بسیار خوب بود.

* آیا فشار بازی پرده آخر بر او تاثیر نمی‌گذارد؟
__ چرا، قسمت پایانی خیلی خسته‌اش می‌كند، به هرحال باید مراقب شرایط جسمی او نیز باشم.

* كمی درباره حمایت‌هایی كه از كار صورت گرفته توضیح دهید؟
آمدن قادر آشنا را باتوجه به اتفاقات این یكی دو ماه اخیر یك نقطه روشنایی می‌بینم چون كارهایی دارد صورت می‌پذیرد، ولی من به دنبال آن هستم كه این یك بام و هشت هوایی از مركزهنرهای نمایشی بیرون برود. اینكه یك فردی اگر از نظر دوستان ظاهر موجهی دارد؛ قراردادهای چندصد میلیونی دریافت كند و من چون آن ظاهر موجه را ندارم در صف بایستم كه تازه ببینم چقدر گیرم می‌آید. امیدوارم قانون مشخص و روشنی وجود داشته باشد، ما به قرارداد تیپ اعتراض داشتیم، آن را هم از ما گرفتند. حداقل انتظارهنرمندان تئاتر این است كه مركز قرارداد تیپ را با درنظر گرفتن شرایط زمانی تنظیم كند. خیلی رك بگویم قرار شده است 25میلیون تومان به ما كمك كنند كه من فقط تا این لحظه بیست میلیون تومان هزینه كرده‌ام، چهارده میلیون تومان بابت دكور پرداخت كرده‌ام.

* امروز چقدر گرایش برای اجرای متن‌های اكبر رادی و دیگر نویسندگان درمیان جوانان وجود دارد؟
پاسخ به این سوال دو بخش دارد، یك بخشی از جریان نمایش در كشور هستند كه تنها كارشان خنداندن مخاطب است، این گروه‌ها تكلیفشان روشن است، مخاطبان مشخص خود را هم دارند. یك سری افراد مرفه تماشاگر این قشر هستند همه چیزشان درست است می‌روند این نمایش‌ها را نگاه می‌كند كه فقط بخندند و دو ساعت را تفریح كنند. من كه اهل این حرف‌ها نیستم، تئاتر جدی هم به دو بخش تقسیم می‌شود، یك دسته گروه‌هایی كه كارهای جدی اجرا می‌كنند، كه دوستان فكر می‌كنند تئاترهای تبلیغاتی است، درحالی كه من معتقدم این نمایش ها ضدتبلیغ است، چون این گروه‌ها نمی‌توانند كار را به سرانجام برسانند. تئاترهای دیگری هم وجود دارند مثل كارهایی كه امثال من اجرا می‌كنند. این نمایش‌ها در فشار هستند چون در اولویت دوستان قرار ندارد. من نمی‌گویم به آن آثار پول ندهند، فقط عدالت را درخصوص حمایت از نمایش‌ها درنظر بگیرند، به توانایی‌ها توجه كنند نه ظاهر و روابط افراد.

* اگر پیشنهاد آقای مشایخی نبود، قصد اجرای مجدد این متن راداشتید یا نمایشنامه دیگری را برای اجرا درنظر گرفته بودید؟
__ قبل از این قرار بود تانگوی تخم مرغ داغ رادی را اجرا كنم كه مجوز نگرفت، من هم آمدم سراغ اجرای این نمایش، كاری را درنظر دارم به اسم "بازار عاشقان" در ارتباط با شمس و مولانا كه اگر مشكلات مالی‌اش رفع بشود اجرا خواهم كرد. اما همه این‌ها دلیلی ندارد كه من "پلكان" را اجرا نكنم، حتما یك نمایشنامه بزرگ دیگر از رادی كار خواهم كرد.
 

ملی‌پوش كشتی فرنگی به اتهام قتل دستگیر شد

Posted: 24 Jul 2012 06:51 AM PDT

جـــرس: ملی‌پوش كشتی فرنگی كه پس از ارتكاب به قتل متواری شده بود، خودش را به ماموران نیروی انتظامی معرفی كرد.برخی سایت های خبری این کشتی گیر را بابک قربانی معرفی کرده اند.


به گزارش ایسنا، ایرج مهری، مربی "ب . ق"، ملی‌پوش سابق كشتی فرنگی با اعلام این خبر گفت: از طریق یكی از شاگردانم متوجه شدم كه او اوایل هفته‌ جاری، خود را تسلیم نیروی انتظامی كرده است.


مهری با بیان این كه "ب . ق" خودش را برای مسابقات جهانی سال آینده آماده می‌كرد، افزود: امیدواریم در ماه مبارك رمضان از مشكلی كه ناخواسته برایش ایجاد شده رهایی یابد، چرا كه او یك سرمایه ملی و از پهلوانان با اخلاق كشور است.


ملی‌پوش كشتی فرنگی روز جمعه نهم تیر ماه امسال به همراه برادرش برای شكار به ارتفاعات كرمانشاه رفته بود كه در مسیر بازگشت در محلی به شنا كردن مشغول می‌شوند، اما ممانعت برخی افراد حاضر در محل به درگیری لفظی و فیزیكی منجر می‌شود كه در نهایت او با تفنگ شكاری خود فرد ممانعت كننده را به قتل می‌رساند و متواری می‌شود.
 

رضايت مخالفان بشار اسد به “راه حل يمنى”

Posted: 24 Jul 2012 06:51 AM PDT

کناره گیری از قدرت، مصونیت از پیگرد

جـــرس: شوراى ملى سوريه، مهمترين گروه مخالف نظام بشار اسد، اعلام كرد كه با "راه حل يمنى" براى پايان دادن به بحران در سوريه موافق است.


راه حل يمنى، طرحى است كه با ابتكار دولتهاى عرب حاشيه خليج فارس به ناآرامی‌ها و تظاهرات يمن پايان داد و بنابر آن، على عبدالله صالح رئيس جمهور يمن با دريافت مصونيت از پيگرد قانونى از قدرت كناره گرفت اما حكومت او براى انتقال قدرت پا بر جا باقى ماند و دولتى انتقالى تشكيل داد كه عمدتاً از افراد داخل نظام با مشاركت برخى از مخالفان شكل گرفت.


به گزارش بی بی سی، جورج صبرا، سخنگوى شوراى ملى سوريه گفته كه اين شورا با كناره گيرى بشار اسد و سپردن اختيارات او به يكى از افراد درون نظام به همان شيوه اى كه در يمن رخ داد راضى است.


او افزود كه سوريه پر از شخصيتهاى ميهن پرست حتى ميان افراد داخل نظام و افسران ارتش است كه مى توانند نقش انتقال قدرت را ايفا كنند.


آقاى صبرا با اين حال تأكيد كرده كه دليل موافقت با چنين طرحى، اولويت دادن به پايان كشتار خونريزى است وگرنه محاكمه بشار اسد حقى قانونى است كه هيچ كس نمى تواند شهروندان سورى را از آن محروم كند.


موضع تازه شوراى ملى سوريه يك روز پس از نشست وزيران خارجه دولتهاى عضو اتحاديه عرب در قطر اتخاذ مى شود كه در آن از بشار اسد خواسته شد فوراً از قدرت كناره بگيرد، هرچند دولتهاى عراق و الجزاير حاضر به تأييد اين خواسته نشدند.


وزيرخارجه قطر در نشست ديروز از مخالفان بشار اسد خواست هر چه زودتر دولتى انتقالى تشكيل دهند، پيشتر نيز وزير خارجه فرانسه همين درخواست را با مخالفان بشار اسد مطرح كرده و خواهان همبستگى ميان آنان شده بود.
 

دولت به دلایل نا معلومی ٣١  بازارچه مرزی را تعطیل کرد

Posted: 24 Jul 2012 05:50 AM PDT

جـــرس: نماینده پارس‌آباد در مجلس گفت: دولت بنا به دلایل نامعلومی دستور تعطیلی حدود ٣١ بازارچه مرزی را صادر کرده که این امر معیشت مردم این مناطق را با مشکل مواجه کرده است.


به گزارش ایلنا، حبیب برومند در خصوص درخواست ابطال مصوبه هیئت وزیران پیرامون غیرفعال کردن ٣١ بازارچه مرزی کشور با دستور رئیس جمهور‌ اظهار داشت: دولت بنا به دلایل نامعلومی دستور تعطیلی حدود ٣١ بازارچه مرزی از جمله بازارچه بیله‌سوار را صادر کرده که این امر معیشت بیله‌سواری‌ها را با مشکل مواجه کرده است.


وی با اشاره به هم‌مرز بودن بازارچه مرزی بیله‌سوار با جمهوری آذربایجان افزود: با توجه به اینکه تردد مردم جمهوری آذربایجان در کشور بدون ویزا صورت‌ می‌گیرد، بنابراین روزانه تعداد زیادی از آنها برای تأمین مایحتاج پرنیاز خود به این بازارچه نیمه‌تعطیل مراجعه می‌کنند.


عضو کمیسیون کشاورزی مجلس ادامه داد: از آنجا که انتقال اقلام مصرفی به جمهوری آذربایجان علاوه بر منفعت آنها، رونق و سودآوری را برای مردم منطقه ایجاد کرده بود اما نیمه تعطیل شدن بازارچه مرزی بیله‌سوار آنها متضرر کرده است.


نماینده پارس‌آباد با اشاره به درخواست مسؤلان گمرک بیله‌سوار خاطرنشان کرد: با توجه به گرانی و تورم مسئولان گمرک بیله‌سوار ضمن اطلاع از تعطیلی این بازارچه تقاضای خود مبنی بر بازگشایی و رونق مجدد آن را اعلام کردند و به همین منظور بنده به رئیس جمهور در خصوص پیگیری بازگشایی یا عدم بازگشایی تذکر دادم.
 

نائب رئیس کمیسیون اقتصادی: زنگ خطر نارضایتی مردم به صدا آمده

Posted: 24 Jul 2012 05:30 AM PDT

جـــرس: نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با انتقاد از برخورد دولتمردان با گرانی و تورم موجود در جامعه به ویژه در مسئله گرانی قیمت مرغ، گفت: یا با چند شعبه توزیع مرغ نمی‌توان مهار تورم کرد و یا اینکه برخی می‌گویند عکس مرغ را نشان ندهید، حرف سبکی است، زیرا باید مدبرانه و مدیرانه وارد عمل شده تا این مشکل برطرف شود.


به گزارش ایلنا، روح الله بیگی نماینده میاندوآب در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه وظیفه مسئولان مقابله با گرانی‌ها و تورم موجود در جامعه است، اظهار داشت: اگرچه مردم ما، هیچ وقت نظامی که برگرفته از خون هزاران شهید است را فدای مشکلات اقتصادی نخواهند کرد، ولی دولتمردان باید به هوش بوده و به فکر مردم باشند و تا مردم آن‌ها را از قدرت پایین نکشیده، برای حل مشکلات اقتصادی کشور، کاری صورت دهند.


وی با بیان اینکه قدرت مردم، از بزرگ‌ترین قدرت هاست، اظهار عقیده کرد: اگر محمود احمدی‌نژاد امروز برای خودش احمدی‌نژاد شده و در جایگاه ریاست جمهوری قرار گرفته، باید بداند که این جایگاه ریاست جمهوری متعلق به مردم است و مردم او را به این جایگاه رساندند و همین طور اگر آقای هاشمی، آقای خاتمی و دیگران برای خودشان نام و نشانی دارند، از طرف مردم به این جایگاه‌ها رسیده‌اند و این مردم می‌توانند افراد را بالا برده یا آن‌ها را پایین بکشند.


نماینده میاندوآب در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه گرانی‌ها داد مردم را در آورده است، گفت: مردم به خاطر مشکلات اقتصادی دلگیر می‌شوند، اما به نظام و ولایت پشت نخواهند کرد اما اگر به داد مردم نرسیم با مشکل مواجه خواهیم بود.


وی افزود: نارضایتی‌های مردم نسبت به مشکلات موجود و به ویژه گرانی‌ها و تورم فعلی کشور، زنگ خطری برای برخی دولتمردان است.


بیگی در ادامه سخنان خود به مسائل اخیر پیرامون گرانی قیمت مرغ اشاره کرد و با انتقاد از برخورد دولتمردان با این مسئله، گفت: یا با چند شعبه توزیع مرغ نمی‌توان مهار تورم کرد و یا اینکه برخی می‌گویند عکس مرغ را نشان ندهید، حرف سبکی است، زیرا باید مدبرانه و مدیرانه وارد عمل شده تا این مشکل برطرف شود.


وی افزود: راهکار رفع این مشکل این است که دولت واقعا قاطعانه و محکم عمل کرده و دستگاه قضایی هم مقتدرانه به وظایفش عمل کند و مجلس نیز نظارت کافی داشته باشد.


نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: مدیریت و کنترل مسائل گرانی از طرف دولت، باید فراگیر، مستمر، دائمی، عادلانه و برای همیشه باشد نه مقطع زمانی خاصی که همراه با دو دوربین به همایشی بروند، زیرا باید به معنای واقعی بین مردم اعتماد سازی کرد.


وی با بیان اینکه برای تغییر شرایط موجود و نیز برطرف شدن بی‌تفاوتی برخی از مردم نسبت به مسائل سیاسی، لازم است که فضای فعالیت سیاسی برای همه احزاب به معنای واقعی فراهم شود، گفت: اگر چه خود احزاب برای مشارکت هرچه بیشتر در فضای سیاسی باید زیر ساخت‌‌هایشان را درست کنند، اما حاکمیت نیز باید قائل به این باید باشد که احزاب فعالیت کنند، چرا که رهبری نیز به فعالیت احزاب معتقد بوده و نمی‌خواهند در فضای سیاسی، تک روی باشد.


بیگی گفت: حاکمیت باید بستر فعالیت آزادانه سیاسی را برای همه گروه‌ها فراهم کرده و برای مثال صدا و سیما و بقیه رسانه‌ها را برای حضور و ابراز نظرات آن‌ها فراهم کند.
 

افزایش ۲۵ درصدی قیمت شیرینی

Posted: 24 Jul 2012 04:58 AM PDT

جـــرس: رییس اتحادیه قنادان و شیرینی فروشان اعلام کرد که "قیمت شیرینی حدود ۲۵ درصد افزایش پیدا کرده است."


به گزارش خبرآنلاین، محمد نصرتی، رییس اتحادیه کشوری قنادان و شیرینی فروشان در رابطه با گرانی در بازار شیرینی گفت: "مواد اولیه شیرینی حدود ۱۸۰ تا ۲۰۰ قلم است که بخش عمده آن از خارج می آید. به هر حال افزایش قیمت های جهانی برخی کالا ها را اگر کنار بگذاریم برخی کالا ها در داخل نیز گران شده اند و همچنین قیمت ارز هم افزایش پیدا کرده است. طبیعتا این شرایط در قیمت تمام شده محصول شیرینی هم اثر دارد."


نصرتی افزود: "روغن بیشترین افزایش قیمت را داشته است به طوری که قیمت جهانی آن هم بالا رفته است. قیمت خامه هم افزایش پیدا کرده است. آرد که پیش تر افزایش پیدا کرده بود. اقلام دیگر هم به همین شکل قیمت شان صعود داشته است."


بر اساس گفته رییس اتحادیه کشوری قنادان و شیرینی فروشان، در مجموع حدود ۲۵ درصد شیرینی افزایش قیمت داشته است که به طور میانگین این رقم را می توان اعلام کرد.


نصرتی در بخش دیگری از توضیحات خود به قیمت ۵ قلم شیرینی پر مصرف اشاره کرد و گفت: " ۵ قلم شیرینی پر مصرف داریم. این ۵ قلم به این قیمت ها به فروش می رسد: شیرینی تر خامه ای ۶۴۰۰، گل محمدی ۴۶۰۰ تومان، زبان و پاپیونی ۵۲۰۰ تومان، برنجی ۵۲۰۰ تومان و کیک یزدی هم ۴۳۰۰ تومان. این ۵ قلم را قیمت داده ایم که قنادی های سطح شهر باید به همین قیمت بفروشند. "


او ادامه داد: "برخی از قنادی ها می آیند و روی شیرینی های خامه ای را با برخی میوه ها و دسر شکل می دهند که طبیعتا با کیلویی ۶۴۰۰ تومان قیمت آن تفاوت دارد و قیمت بیشتری دارد. "
 

گزارش نتایج سرشماری ۱۳۹۰؛ جمعیت شهری ۷۱ درصد، ضریب نفوذ اینترنت ۳۰ درصد

Posted: 24 Jul 2012 04:38 AM PDT

جـــرس: رئیس مرکز آمار ایران با تشریج جزئیات نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۹۰، از کاهش شدید رشد جمعیت، نسبت جدید مردان به زنان، وضعیت امید به زندگی، تعداد خانه‌های خالی و پیرترین و جوانترین استان کشور سخن گفت.


به گزارش مهر، عادل آذر امروز در یک نشست خبری گزیده نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۰ کشور را تشریح کرد و گفت: جهت گیری مرکز آمار در سرشماری سال ۹۰ این بود که سرشماری سال ۹۵ به صورت مکانیزه انجام شود.


رئیس مرکز آمار ایران با اشاره به اینکه برای اولین بار شماره ملی بیش از ۹۴ درصد از هموطنان به صورت خود ارسالی ارایه شد، اظهار داشت: مجموعه افرادی که برای آمارگیری همکاری داشتند، ۱۱۳ هزار و ۵۰۰ نفر بودند، همچنین ۵۴ هزار و ۵۲۴ مامور به ۳۱ استان، ۳۹۷ شهرستان، ۱۳۳۱ شهر و ۹۶ هزار و ۵۴۹ آبادی مراجعه کردند.


وی با اشاره به اینکه مجموعاً ۸۶۱ نشریه در ابعاد و سطوح مختلف در سطح کلان، استان، شهرستان، بخش و حوزه منتشر خواهد شد افزود: جمعیت نهایی کشور در سطح سرشماری ۷۵ میلیون و ۱۴۹ هزار و ۶۶۹ نفر است که از این تعداد ۴۹٫۶ درصد زن و ۵۴٫۴ درصد مرد است.


۲۹ درصد جمعیت کشور روستایی؛ ۷۱ درصد شهری
آذر با اشاره به اینکه ۲۹ درصد جمعیت کشور روستایی و ۷۱ درصد شهری است،‌گفت: جمعیت کشور از ۳۳ میلیون و ۷۰۸ هزار و ۷۴۴ نفر سال ۵۵ به ۷۵ میلیون و ۱۴۹ هزار و ۶۶۹ نفر در سال ۹۰ افزایش یافت.


به ازای هر ۱۰۲ مرد ۱۰۰ زن داریم
وی با بیان اینکه در حال حاضر نسبت جمعیت زن به مرد از ۱۰۶ نفر در سال ۵۵ به ۱۰۲ نفر در سال ۹۰ رسیده، ادامه داد: یعنی اینکه در سال ۹۰ به ازای هر ۱۰۲ مرد ۱۰۰ زن داریم.


رئیس مرکز آمار ایران تعداد خانوار سرشماری شده کشور را ۲۱ میلیون و ۱۸۵ هزار و ۶۴۷ خانوار اعلام کرد و گفت:‌ در سال ۸۵ تعداد خانوارهای کشور ۱۷ میلیون و ۵۰۱ هزار و ۷۷۱ خانوار بود. در سال ۵۵ در هر خانوار به صورت متوسط ۵ نفر زندگی می‌کردند که این تعداد در سال ۸۵ به ۴ نفر و در سال ۹۰ به ۳٫۵۵ نفر کاهش یافت.


۱٫۵ فرزند برای هر خانواده
وی خاطرنشان کرد: در سال ۹۰ خانواده‌ها ترجیح دادند ۱٫۵ فرزند داشته باشند، بزرگترین استان از لحاظ جمعیتی در سرشماری تهران با بیش از ۱۲میلیون نفر شناخته شد، کوچکترین استان نیز ایلام با ۵۵۷ هزار نفر مشخص شد.


رشد جمعیتی به شدت کاهش یافت
آذر، رشد جمعیتی کشور در سرشماری سال ۹۰ را ۱٫۲۹ درصد اعلام کرد و با بیان اینکه این رشد سال ۸۵، ۱٫۶۲ درصد بود، گفت:‌ این موضوع نشان می دهد که رشد جمعیتی کشور در ۵ سال اخیر به شدت کاهش یافته است، با این حال کمترین رشد در بین استان‌ها نیز در اردبیل با ۳۳ صدم درصد، ایلام با ۴۳ صدم و سپس لرستان با ۴۴ صدم درصد است.


وی بوشهر با ۳٫۱۱ درصد و البرز با ۳٫۰۴ درصد رشد جمعیت را دو استان برتر در خصوص نرخ رشد جمعیت اعلام کرد و افزود: روند شهرنشینی از سال ۱۳۳۵ تا سال ۹۰ برعکس روستانشینی شده است و می‌توان گفت ایران بعد از سال ۵۹ یک کشور شهرنشین شده و تعداد شهرهای کشور نیز در سال ۹۰ نیز به یکهزار و ۳۳۱ شهر رسیده است.


رئیس مرکز آمار ایران تعداد شهرها در سال ۳۵ را یک هزار و ۱۲ شهر عنوان کرد و گفت:‌ هم اکنون ۸ کلانشهر با جمعیت بالای یک میلیون نفر در کشور داریم که می‌توان به کرج، تهران، اصفهان، اهواز، شیراز و قم اشاره کرد.
وی با اشاره به میانگین سنی جمعیت کشور گفت: در سال ۸۵ میانگین سنی مردان ۲۷٫۹۷ سال بود که در سال ۹۰ به ۲۹٫۸۶ سال رسید و زنان نیز از ۲۷٫۹۵ سال در سال ۸۵ به ۳۰٫۰۳ سال افزایش یافت.


امید به زندگی
آذر با اشاره به وضعیت امید به زندگی کشور گفت: امید به زندگی در مردان در سال ۸۵، ۷۱٫۱ سال بود که در سال ۹۰ به ۷۲٫۱ سال رسید، همچنین امید به زندگی زنان در سال ۸۵، ۷۳٫۱ سال بود که در سال ۹۰ به ۷۴٫۶ سال افزایش یافت و به صورت کلی این موضوع نشان می دهد که ۲٫۵ سال امید به زندگی زنان در کشور افزایش یافته است که از مردان اوضاع بهتری دارند.


وی با اشاره به این که در سال ۶۵، ۴۵٫۵ درصد جمعیت کشور از صفر تا ۱۴ سال بودند، این میزان را در سال ۹۰ ، ۲۳٫۴ درصد اعلام کرد و گفت: در سال ۸۵ جمعیت صفر تا ۱۴ ساله‌ها به میزان ۲۵٫۱ درصد کشور بود که در سال ۹۰ به ۲۳٫۴ درصد کاهش یافت.

رئیس مرکز آمار ایران با اشاره به جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال کشور گفت:‌ جمعیت این رده سنی از ۶۹٫۷ درصد سال ۸۵ به ۷۰٫۹ درصد در سال ۹۰ افزایش یافت. جمعیت ۶۵ سال به بالاتر در سال ۸۵، ۵٫۲ درصد بود که در سال ۹۰ با افزایش به ۵٫۷ درصد رسید که البته در سال ۶۵ به میزان ۳ درصد کل جمعیت کشور بوده است.


پیرترین و جوانترین استان کشور
وی با اشاره به اینکه جمعیت کشور به سمت میانسالی در حرکت است، گیلان را پیرترین استان به لحاظ افراد بالای ۶۵ سال اعلام کرد و سیستان و بلوچستان را جوانترین استان کشور دانست.


آذر با اشاره به اینکه اگر سیاست‌های کنترل جمعیتی اجرا نمی‌شد موج دوم افزایش جمعیت را با شدت بیشتری داشتیم بیان داشت: هرچند میزان موالید در حال افزایش است اما به شدت دهه ۶۰ نیست و با کندی اتفاق می‌افتد با این حال ایران به سمت یک کشور توسعه یافته در ترکیب و بافت جمعیتی در حرکت است.


وی با اعلام اینکه هم اکنون در روستاهای کشور نیز بعد خانوار به زیر ۴ و به ۳٫۷۳ نفر رسیده است، گفت: در شهرها هم ا کنون در هر خانوار ۳٫۵ نفر ساکن هستند.


رئیس مرکز آمار ایران با تاکید بر اینکه در سال ۸۵ میزان خانوارهای یک نفره کشور ۵٫۲ درصد بود، از افزایش آن به ۷٫۱ درصد خبر داد و بیان داشت: همچنین خانوارهای دو نفره نیز از ۱۵٫۳ سال ۸۵ به ۱۸٫۴ در سال ۹۰ رسید. سرپرست خانواری مردان در سال ۸۵، ۹۰٫۵ درصد بود که در سال ۹۰ به ۸۷٫۹ درصد کاهش یافت.


وی بیش از ۷۲ میلیون نفر از جمعیت کشور معادل ۹۹٫۴ درصد را مسلمان و مابقی را شامل ۱۱۷ هزار نفر مسیحیان و ۸ هزار و ۷۵۶ نفر نیز کلیمی برشمرد و گفت: ‌به صورت کلی ۳ دهم درصد نیز جمعیت غیرمسلمان است.


جمعیت افغانی‌ها در ایران‌
آذر با اشاره به اینکه جمعیت افغانی‌ها در ایران علیرغم سیاست‌های کنترلی از یک میلیون و ۲۱۱ هزار و ۱۷۱ نفر سال ۸۵ به یک میلیون و ۴۵۲ هزار و ۵۱۳ نفر رسیده است، تعداد عراقی‌های ساکن در ایران را نیز ۵۵ هزار نفر اعلام کرد و گفت:‌ این تعداد در سال ۸۵ به میزان ۴۴ هزار نفر بوده است.


وی اعلام کرد:‌ در سال ۹۰، ۶۰ درصد مردان و ۶۱ درصد زنان دارای همسر بودند. در سال گذشته ۷٫۴ درصد زنان علت تنهایی خود را فوت همسرشان اعلام کردند، با این حال سن ازدواج مردان از ۲۶٫۲ سال در سال ۸۵ به ۲۶٫۷ سال در سال ۹۰ افزایش یافت و در مورد زنان نیز از ۲۳٫۳ سال در سال ۸۵ به ۲۳٫۴ سال در سال ۹۰ افزایش یافت.


چند درصد جمعیت کشور سواد دارند؟
رئیس مرکز آمار ایران با اشاره به افزایش تفاوت زن و مرد گفت: در سال ۹۰ به میزان ۹۳٫۲ درصد جمعیت کشور باسواد بودند. در سال ۵۵ فقط ۳۱۰ هزار از جمعیت کشور دارای تحصیلات عالی و حوزوی بودند که این میزان در سال ۹۰ به ۵ میلیون و ۴۷۴ هزار نفر افزایش یافت که به نسبت ۳ میلیون و ۷۶۹ هزار نفر سال ۸۵ رشد چشمگیری را نشان می دهد.


وی ۱۷٫۲ درصد جمعیت مردان کشور را دارای تحصیلات عالی و ۱۷٫۴ درصد زنان کشور را دارای تحصیلات دانشگاهی اعلام کرد و با بیان اینکه زنان در این بخش از مردان پیشی گرفته‌اند، گفت: بالاترین جمعیت رشته تحصیلی کشور با بیش ا ز۳ میلیون نفر در حوزه‌های علوم اجتماعی، ‌بازرگانی و حقوق است که ۲۸٫۶ درصد جمعیت تحصیل‌کرده‌ها را شامل می‌شود. پس از آن رشته مهندسی تولید و ساخت با ۲۸ درصد بیشترین جمعیت فارغ‌التحصیلان یا در حال تحصیل کشور را تشکیل می‌دهند.


کاربر اینترنت
آذر با اشاره به اینکه ۱۱ میلیون و ۲۲۱ هزار کاربر اینترنت در کشور داریم ضریب نفوذ اینترنت در جمعیت ۱۵ تا ۲۴ سال کشور را حدود ۳۰ درصد اعلام کرد و گفت:‌ از سال ۸۵ تا ۹۰، ۳ میلیون و ۲۵۹ هزار نفر مهاجرت شهر به شهر و ۷۵۵ هزار نفر از شهر به آبادی و ۶۵۵ هزار نیز از آبادی به شهر انجام شد.


وی با اعلام اینکه در سال ۹۰ به میزان ۴۲٫۶ درصد خانوارها دارای خودروی سبک بودند، این میزان را در سال ۸۵ به میزان ۳۳٫۰۶ درصد اعلام کرد و گفت: در سال ۹۰ ، ۳۳٫۴ درصد خانوارهای دارای رایانه‌ بودند که این میزان در سال ۸۵، ۲۲٫۳۱ درصد بوده است.


چند درصد ایرانیان در منزل رایگان زندگی می‌کنند
رئیس مرکز آمار ایران با اعلام اینکه ۱۱ میلیون خانوار در سال ۸۵ مالک محسوب می‌شدند، گفت: یک میلیون و ۵۸۵ هزار نفر در سال ۹۰ در منازل رایگان زندگی می‌کردند، با این حال تعداد مالکان نیز به ۱۱ میلیون و ۸۷۵ هزار نفر افزایش یافت.


وی با اعلام اینکه ۹۹٫۵ درصد جمعیت کشور در واحدهای استاندارد و معمولی آپارتمانی ساکن هستند، جمعیت ساکن آپارتمان را ۳۰ درصد اعلام کرد و گفت: در سال ۹۰ حدود ۹۵ درصد به صورت تک خانواری و حدود ۴ درصد نیز به صورت دو خانواری زندگی می کردند که این موضع نشان می دهد در ایران خانواده‌‌ها در حال تفکیک هستند.
آذر با اعلام اینکه میانگین تعداد اتاق در اختیار خانوار در سال ۹۰ به میزان ۲٫۹۸ اتاق بوده است، گفت:‌ در سال ۸۵، ۶۵ درصد گرمای منازل با گاز مایع بوده است.


وی از ایجاد ۹۱٫۳ درصد شبکه آبرسانی عمومی برای بیش از ۲۱ میلیون خانوار ایرانی خبر داد و افزود: در استان های البرز، قزوین و اصفهان شبکه آبرسانی عمومی به صورت ۱۰۰ درصد ایجاد شد؛ با این حال در استان‌های گیلان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان کمترین میزان شبکه آبرسانی عمومی ایجاد شده است.


رئیس مرکز آمار ایران با اعلام اینکه در سال ۸۵ به میزان ۱۵ میلیون و ۸۵۹ هزار واحد مسکونی در کشور وجود داشت، از افزایش حدود ۴ میلیونی در این بخش خبر داد و افزود: در سال ۹۰ به میزان ۱۹ میلیون و ۹۵۴ هزار و ۷۰۸ واحد مسکونی که همگی نیز پر بودند، در کشور ایجاد شد، با این حال تهران دارای ۳۲۷ هزار واحد مسکونی خالی است.


وی تعداد کل واحدهای مسکونی خالی کشور را یک میلیون و ۶۶۳ هزار و ۴۱۲ واحد اعلام کرد و افزود: ۶۵ درصد کل واحدهای مسکونی کشور در سرشماری انجام شده ۱۰۰ متر و به پایین است که این موضوع نشان دهنده گرایش به سمت ساخت خانه‌های کوچک در کشور است.


آذر از ۹۹٫۵ درصد برق رسانی و ۹۶٫۵ درصد آبرسانی در کنار ۸۰ درصد گازرسانی خبر داد و گفت: آبرسانی در سال ۸۵ به میزان ۹۱٫۷ درصد، برق رسانی به میزان ۹۹٫۳ درصد و گازرسانی به میزان ۶۷٫۹ درصد بوده است.


وی این مطلب را نیز افزود که ۲۵ درصد واحدهای مسکونی کشور بعد از سال ۸۵ ساخته شد که نشان می دهد یک چهارم واحدهای مسکونی کشور نوساز هستند.