جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


سخنی با خانم  آیدا قجر

Posted: 20 Jul 2012 09:18 AM PDT

مجتبی.م



با سلام سبز و احترام به شما خانم آیدا قجر،

شدیدا گله دارم. چرا؟

چون به نظر میرسد که از یک طرف میخواهید جرس به عنوان یک رسانه "صدای همه اقشار مردم" (یعنی کاملا بیطرف) باشد، و از طرف دیگر بر حفظ "عهد با میرحسین" (و با شیخ شجاع -- یعنی سیاسی بودن) تاکید کرده اید، و در این تناقضی بزرگ نهفته است

میر بزرگ و شیخ شجاع ما و... گر چه به درستی بر "کثرت" پای میفشارند، ولی هنوز "رهبران" سیاسی سبز هستند، با اصول سبز؛ لطفآ ویراست دوم منشور جنبش سبز را باز خوانیکنید،  که یک سند سیاسی است و نه بیطرف

:صرف اینکه جرس رسانه "جنبش راه سبز" است (سوای انتقاداتی که بر عملکردش میتوان داشت) به معنای سیاسی بودن این رسانه است، و نه بیطرف بودن آن -- که البته به آن هم نیاز داریم؛ و یک رسانه سیاسی "خط قرمز" دارد (خط سبز؟) و باید داشته باشد، و گر نه سیاسی نیست

.اگر من جرس را یکی از رسانه های جنبش سبز میدانم، این به خاطر آن است که خط سیاسی دارد، و این خط سبز است، نه "سرخ،" سلطنت طلب، اصولگرا، برانداز، لائیک و یا بله به یک یا چند رسانه غیر سیاسی قوی (و کاملا بیطرف، و پژواک "صدای همه اقشار مردم") نیاز مبرم داریم، ولی جرس آن گونه رسانه نیست، و به نظر من نباید باشد.

اینکه به نظر میرسد حتی ژورنالیستی چون شما از وجود این تناقض آگاه نیست، نمیدانم درد عمیق چندم ایران عزیز ماست؟

دردا و عجبا! سبز باشید


 نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

خداحافظی با استادم آقای کروبی

Posted: 20 Jul 2012 08:50 AM PDT

سید مجتبی واحدی
بر خود فرض می دانم تحمل مثال زدنی شما در برابر فشارهایی که قاعدتا به خاطر مواضع صریح من ،از سوی زندانبانان بی شرم بر شما وارد می شده است را تحسین نمایم .


جناب اقای مهدی کروبی !

سلا م مرا از راه دور پذیرا باشید . حتماً به یاد دارید که نخستین دیدار من با شما در تیر ماه سال ۱۳۶۱ شمسی و در نیمه ماه رمضان بود که در پی آن ،توفیق همکاری و درس آموزی از شما را یافتم .گمان می کنم فرارسیدن رمضانی دیگر ، بهترین فرصت است تا سخنانی را با شما درمیان بگذارم.
نمی دانم یادداشت من با عنوان « سی سال گذشت به بازنشستگی فکر می کنم » را دیده اید یانه . حقیقت آنست که از مدتی قبل به این نتیجه رسیدم که نمی توانم در قالب گذشته به فعالیت بپردازم و دِین خود را به هموطنانم ادا نمایم. خبرهایی به من می رسید که نشان می داد شما اگر چه نظام مستبد حاکم بر ایران را نه اسلامی می دانید و نه نشانه ای از جمهوریت در آن سراغ دارید اما در عین حال ، بر این باورید که جمهوری اسلامی با قرائت آیت اله خمینی ، نسخه شفابخش برای ایران عزیز ماست . بر همین اساس ، برای آنکه تفاوت دیگاه خود با شما را مخفی نکرده باشم مقاله «کروبی چه حکومتی می خواست چه حکومتی می خواهد » را نوشتم . در آن مقاله بر لزوم « برگزاری رفراندوم تعیین حکومت » تأکید و اعلام نمودم :« حکومت مورد نظر آقای کروبی برای ایران ، جمهوری اسلامی مطابق با وعده های اجرا نشده آیت اله خمینی است اگر چه من یقین دارم اکثریت ایرانیان ، بار دیگر به جمهوری اسلامی رأی نخواهند داد ».در عین حال ، به حرمت ایستادگی مثال زدنی شما در برابر طاغوت زمانه ، تلاش می کردم در اغلب کفتگوها و مقالات ، ضمن بیان مواضع خویش ، به گونه ای سخن بگویم که مخالفت علنی با مواضع شما تلقی نشود؛ اگر چه بارها و بارها اعلام کردم که به نظر من ، حکومت فعلی ، اصلاح پذیر نیست و نظام جمهوری اسلامی ، برای همیشه نابود شده است .

می دانستم که شما ، ایت اله خمینی را معصوم و فاقد اشتباه نمی دانید اما در عین حال به او علاقه دارید در حالی که باور های دینی به من می گفت « آیت اله خمینی در خصوص بنیان نهادن حکومت فردی که اکنون به استبدادی کم نظیر تبدیل شده ، در برابر خدا و خلق او مسئول است . »والبته این مسئولیت نافی عظمت انقلابی نیست که او در آفرینش آن ، نقشی به سزا داشت . می دانستم علیرغم مظالمی که در دوره رهبری سید علی خامنه ای بر شما رفته است شما برخی عباراتی که من در مورد او به کار می برم را نمی پسندید . حتی به یاد دارم دوسال قبل که در یک گفتگوی تلویزیونی ، حکومت سید علی خامنه ای را با حکومت نمرود مقایسه کردم به من تذکر دادید که « تند رفته ام». البته چندی بعد از آن ، حوادثی پیش آمد که تنها در یک حکومت نمرودی می توانست به وقوع بپیوندد .در آن زمان به شوخی از شما پرسیدم «‌آیا هنور هم به من توصیه می کنید حکومت جائر ایران را با سلطنت نمرود مقایسه نکنم؟» پاسخ شما تنها خنده ای معنادار بود . نمونه فراوان است که شما هم به خوبی به یاد دارید .

جناب آقای کروبی ! امروزمیلیونها ایرانی ، ایستادگی شما در برابر« حکومت ننگ آفرین کنونی » را تحسین می کنند و نام شما در تاریخ ایران ، جاودانه خواهد شد . من نیز همچون قطره ای از اقیانوس ملت ایران ، شما را تحسین می نمایم و البته این افتخار را دارم که به عنوان «پُر سابقه ترین » همراه شما ، خاطراتی از رفتار درس آموزتان را برای هموطنانم بازگو کنم . اما همان آزادگی که از خودتان آموختم مرا از مدارا در برخی امور ، منع می کند . من همچنان ، انقلاب اسلامی را پدیده ای بزرگ در کشورمان می دانم که برای حفظ آن ، عزیز ترین پیران و جوانان ، جانفشانی کردند اما بر این باورم ضربه ای که « جمهوری اسلامی » بر این انقلاب وارد کرد صد ها برابر خسارت بار تر از همه دشمنی هایی بود که در داخل و خارج از کشور بر این انقلاب رفت . من «اسلام »را عزیز می دارم و پایبندی به این دین حنیف را بزرگترین افتخار خود بر می شمارم اما بر این باورم که ظلم سی سال گذشته برخی روحانیون و به ویژه تعدادی از مراجع تقلید به این دین ، از همه ظلم هایی که در چهارده قرن گذشته به اسلام شد آزار دهنده تر بوده است. مطمئنم که شما با برخی سخنان من در این خصوص موافقید و بخش هایی را هم که افراطی می دانید به عنوان دیدگاه یک فرد مستقل ، تحمل می نمایید و احتمالا برای رفع آنچه سوء ظن می پندارید دعا خواهید کرد . اما تردید ندارم در یک موضوع نمی توانید مواضع این فرزندتان را پذیرا باشید و آن « اعتقاد من به براندازی کامل حکومتی است که به نام دین بر پا شده است »

استاد عزیزم! در سالهای گذشته و حتی در زمانی که به عنوان « مشاور رئیس مجلس » در خدمت شما بودم شاهد بودید که من نسبت به تلفیق دین با حکومت ، نقطه نظرات خود را داشتم اما اکنون که فرصت بیشتری برای تعمق در حوادث سالهای گذشته یافته ام به این نتیجه رسیده ام که علت العلل آنچه امروز بر ایران عزیز و اسلام مظلوم می رود «به خدمت گرفته شدن دین »توسط کسانی است که به یقین ، نه به خدا اعتقادی دارند و نه به روز جزا. آنها حکومت دینی را فقط برای آن می خواهند که تقدس اسلام در میان اکثریت ایرانیان را به خدمت بگیرند و در گروهی از «ایرانیان دین دوست »، این تلقی غلط را ایجاد نمایند که تحمل مشکلات ، موجب رضای خداوند خواهد بود و اجر اخروی را برای آنان به ارمغان خواهد آورد . در حالی که شما به خوبی می دانید ریشه اغلب مشکلات کشور و آنچه موجب بدبینی های روز افزون نسبت به دین اسلام در میان هموطنانم شده و می شود بی کفایتی ها ، تفرعن ها ، رانت خواری ها ، جنایت ها و خیانت های کسانی که خود را به ناحق «نمایندگان خدا بر روی زمین » می نامند . من به این تلقی خود باور دارم و لذا از حدود دو سال قبل بارها با صراحت اعلام کرده ام « در جمهوری اسلامی ، کسانی متولی حکومت هستند که خود را مفسران رسمی و انحصاری دین می نامند. آنها هر گونه که منافعشان اقتضا کند دین را تفسیر و آن را به خدمت می گیرند و تا زمانی که این حکومت پابرجا باشد هر روز ایران ما ویران تر خواهد شد و اسلاممان با حملات بیشتر مواجه خواهد بود» . البته ، این حملات تنها از سوی اسلام ستیزان نخواهد بود بلکه بسیاری از آحاد مردم هم که زندگی خود را لگدکوب « نمایندگانِ دروغین خدا بر روی زمین »می بینند گاه با کسانی که مغرضانه به اسلام می تازند همراهی خواهند کرد و گاه ، در برابر توهین ها و حملات ، سکوت پیشه می سازند . در یک کلام ، تجربه آنچه که از حکومت« ولی جائر» دیده ام مرا قانع کرده که بایستی با صراحت ، با حکومتی که به نام دین برپا می شود و متولی ان « دین دزادن بی شرم » هستند مخالفت کنم . می دانم شما در موردبرخی مصادیق، با من اختلاف عمیق ندارید اما احتمالاً دیدگاه کلی من در خصوص منحرف شدن و سوء استفاده گری در هرنوع حکومت دینی را نمی پذیرید. ازسوی دیگر، خودتان به من آموخته اید که به خاطر خوشایند عزیز ترین افراد هم ، دست از عقیده ام برندارم همانطور که شما با همه محبتی که در سی سال گذشته به من داشته اید حاضر نیستید از آنچه که پنجاه سال برای آن تلاش کرده اید دست بردارید و این نقطه ای است که چاره ای جز جدایی باقی نمی گذارد.زیرا اکنون برای من دو راه بیشتر وجود ندارد . نخست مفتخر بودن به عنوان « مشاور کروبی » و دست برداشتن از برخی مواضع اصولی خویش و دوم واگذاشتن مشاورت جنابعالی و ادامه راهی که با آگاهی انتخاب کرده ام و آن را برای کمک به روند آزادسازی کشورم ، مفید می دانم.

من گمان می کنم پایان سی سال همکاری و درس آموزی ی از آن استاد بزرگوار ، فرصت مناسبی است که پیوند رسمی خویش با شما را منقطع و در کنار میلیونها ایرانی ، آرزومند سربلندی شما در ادامه راهتان باشم . این جدایی به من فرصت خواهد داد تا با فراغ بال بیشتر به افشای کسانی بپردازم که به دروغ ، نام « همراه ملت » را بر خود نهاده اند و هم اکنون در حال صاف کردن راه برای ادامه فریب کاری حکومت در قالب انتخابات سال آینده هستند .

درپایان بر خود فرض می دانم تحمل مثال زدنی شما در برابر فشارهایی که قاعدتا به خاطر مواضع صریح من ،از سوی زندانبانان بی شرم بر شما وارد می شده است را تحسین نمایم . همچنین ، یقین دارم هیچگاه ، این فرزند خود را از خیرخواهی های خویش ، محروم نخواهید ساخت.

بیست و نهم تیرماه ۱۳۹۱ - ویرجینیا - سید مجتبی واحدی


منبع: وبلاگ نویسنده 
 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

مخالفت وزارت کشور هند با ایجاد شعبه سه بانک ایرانی

Posted: 20 Jul 2012 05:23 AM PDT

جـــرس: وزارت کشور هند با درخواست سه بانک ایرانی برای شعبه زدن در این کشور به دلیل نگرانی از «تهدید پول‌شویی و تامین مالی تروریست‌ها» مخالفت کرد. در مقابل وزارت اقتصاد هند خواستار بازنگری در این تصمیم است.


به گزارش رادیو اروپای آزاد، به نقل از روزنامه ایندین اکسپرس چاپ دهلی نو وزارت کشور هند ماه گذشته میلادی از صدور مجوز برای سه بانک ایرانی پارسیان، اقتصاد نوین و پاسارگاد برای شعبه زدن در این کشور خودداری کرده است.


یک مقام وزارت کشور در دهلی نو در گفت‌وگو با این روزنامه دلیل این تصمیم را نگرانی از «تهدید پول‌شویی و تامین مالی تروریست‌ها از طریق معاملات بانکی» اعلام کرده است.


در همین حال یکی از این بانک‌های ایرانی یعنی بانک پارسیان یک ماه پیش اعلام کرد که صدور ضمانت‌نامه خرید کالاهای هندی را متوقف کرده است. پارسیان دلیل این اقدام را «کمبود موجودی روپیه» اعلام کرد.


در حالی که پرداخت پول نفت وارداتی از ایران به دلیل تحریم‌های بین‌المللی گسترده برای هند دشوار شده است، این اقدام وزارت کشور هند تنها بر موانع موجود بر سر راه معاملات جاری جمهوری اسلامی و هند می‌افزاید.


احتمالا به همین دلیل است که به گزارش روزنامه ایندین اکسپرس وزارت امور اقتصادی هند قصد دارد از وزارت کشور هند بخواهد در تصمیم خود برای صدور مجوز برای بانک‌های ایرانی بازنگری کند.


ایندین اکسپرس به نقل از یک مقام در وزارت اقتصاد هند می‌گوید که این وزارتخانه قصد دارد از وزارت کشور بخواهد به دلیل «اجبار استراتژیک» با افتتاح شعب این بانک‌ها در هند موافقت کند.


آن طور که این روزنامه به نقل از «مقامات هندی» می‌گوید، شعب بانک‌های ایرانی در صورت افتتاح در هند می‌توانند مانع تحریم‌ها را از سر راه بردارند و معامله کالاهای صادراتی هند به ایران از جمله برنج، چای، منسوجات و کود شیمیایی را آاسان‌تر کنند.


به دنبال تحریم‌های غرب علیه برنامه هسته‌ای ایران و مشکل پرداخت‌های بانکی با این کشور، اخیرا دهلی نو و تهران توافق کردند که هند ۴۵ درصد از پول نفت صادراتی ایران را به روپیه پرداخت کند، واحد پولی‌ای که در میان ارزهای آسیایی بد‌ترین وضعیت را طی سال گذشته داشته است.


همزمان هند در اردیبهشت‌ماه اعلام کرد که برای سال جاری در نظر دارد واردات نفت خود از ایران را دو میلیون تن کاهش دهد. هند سال گذشته ۱۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تن نفت خام از ایران خریده بود.


به گفته ایندین اکسپرس، ایران در مقابل خواهان آن است که به کمک هند صنعت نساجی خود را مدرنیزه کند و سرمایه هندی را به سوی راه‌آهن شمال و جنوب ایران جلب کند که قرار است چابهار را به مشهد متصل سازد.

احمدی نژاد: درگیر نبردی سنگین هستیم

Posted: 20 Jul 2012 05:23 AM PDT

جـــرس: محمود احمدی‌نژاد مدعی شد: اکنون اقتصاد ایران در رتبه هفدهم دنیا قرار دارد و در پایان سال 92 ان‌شاء‌الله رتبه ما به پانزدهم می‌رسد.


به گزارش خبرآنلاین، محمود احمدی‌نژاد در دهمین اجلاس گرامیداشت روز جهانی مساجد و همچنین اختتامیه دهه تکریم و غبارروبی مساجد گفت: اینگونه نیست که ما دور از مردم و جدا از آنها باشیم. می‌فهمیم که چه می‌گذرد اما ما در یک نبرد سنگین قرار داریم. دشمنان ما تمام توان خود را برای مقابله بدون سروصدا بسیج کردند.


وی افزود: بخش مهمی از دولت شبانه‌روز در حال کار کردن است. مراکز اصلی و حلقه‌های اصلی دنیا در دست دشمنان ماست و آنها شبانه‌روز کار می‌کنند و تا ما راهی را باز می‌کنیم، آنها هجوم می‌آورند و این نبرد در جریان است. ان‌شاء‌الله من در آینده ریز این مسائل را توضیح می‌دهم، چراکه اگر اکنون این مسائل را توضیح بدهم دو گروه از این موضوع خوشحال می‌شوند؛ اول، دشمنان و دوم، برخی از سوء‌استفاده‌گران.


رئیس دولت مدعی شد: ما باید از این گردنه عبور کنیم ... راه چندانی باقی نمانده است و نباید متوقف شویم. من همین‌جا به ملت ایران این اطمینان را می‌دهم که این دولت سر سوزنی از حقوق ملت و آرمان‌ها و ارزش‌ها عبور نمی‌کند. دشمنان ضربه‌ای می‌زنند ولی در کنار آن، ضربه‌ای نیز دریافت می‌کنند و برخی اوقات ضربه‌هایی که دریافت می‌کنند سخت‌تر از آن چیزی است که می‌زنند. اکنون فصل دعوت به همدلی،‌ صبر،‌ ایستادگی و مراعات هم‌نوع، هم‌وطن و هم‌دین است.


وی افزود: ارائه این آمار و ارقام به معنای نادیده گرفتن زحمات دیگران نیست بلکه به معنای رشد و پیشرفت روزافزون ملت ایران است. در سال 84 ظرفیت تولید سیمان در کشور 32 میلیون تن بود ولی اکنون به بیش از 76 میلیون تن رسیده است و ان‌شاء‌الله 6 الی 7 میلیون تن هم تا پایان امسال اضافه می‌شود. ظرفیت تولید فولاد در کشور 10 میلیون تن بود و اکنون این رقم به 21 میلیون تن رسیده است. بیش از کل تاریخ آموزش و پرورش در این مدت مدرسه ساخته و به اندازه تاریخ کشور فضای دانشگاهی ایجاد شده است.


احمدی نژاد اظهار عقیده کرد: آنها وقتی دیدند که ایران به حالت جهشی در حال پیشرفت است، بهانه‌ای درست کردند و موضوع هسته‌یی نیز یک بهانه است. اکنون اقتصاد ایران در رتبه هفدهم دنیا قرار دارد و در پایان سال 92 ان‌شاء‌الله رتبه ما به پانزدهم می‌رسد.


وی افزود: برخی از شرکت‌های اروپایی صادرات برخی از قطعات خودرو را به ایران قطع کرده‌اند. پس از این موضوع با مسئولان و متخصصان امر جلسه گذاشتیم و آنها گفتند که ظرف شش ماه می‌توانند این قطعات را جایگزین کنند. ملت ایران نمرده است که شما به خاطر چهار قطعه وسیله خودرو بتوانید خواسته‌هایتان را به ملت ایران تحمیل کنید. تواناهایی ملت ایران بسیار زیاد است. آنها فکر می‌کنند که در نبرد درازمدت و یا حتی میان‌مدت می‌توانند خواسته‌های خود را جلو ببرند ولی آنها اشتباه می‌کنند و باید بدانند چنان سیلی از ملت ایران دریافت خواهند کرد که مجبور خواهند شد تا اعماق تاریخ در مقابل ملت ایران عقب‌نشینی کنند.


احمدی نژاد اظهار عقیده کرد: برخی‌ها به دنبال این هستند که از این وضعیت سوء‌استفاده کنند ولی بدانید که دولت شبانه‌روز درگیر کار است. این دولت بزرگترین طرح‌های اقتصادی را با موفقیت پیاده کرده و بدانید که نبرد، لحظه‌ای و گسترده است.


می افزود: هدف این نیست که چند حزب و گروه ایجاد شود و برای رسیدن به قدرت با یکدیگر رقابت کنند. ما باید به ویژگی‌های جامعه اسلامی توجه کنیم و مبادا اینگونه باشد که ببینیم تهمت زدن و افترا زدن در جامعه راحت شده است و کسی بیمی از عقوبت آن ندارد و اگر این اتفاق افتاده باشد، نشان پیشرفت و اعتلا نیست. پیش از آنکه ما نیازمند بحث‌های سیاسی باشیم، نیازمند بحث‌های انسانی، اخلاقی و فرهنگی هستیم.


ادعای رئیس دولت در حالیست که وی و اعضا و همچنین حامیان دولت، طی سالهای اخیر اتهامات و دروغ های متعددی را متوجه مخالفان و منتقدان کرده اند.
 

پاسخ به پرسش های کاربران جرس

Posted: 20 Jul 2012 03:29 AM PDT

به مناسبت سومین سالگرد تاسیس
 جرس سه سال پیش درست در زمانی که صدای جنبش سبز دموکراسی خواهی ایران در خیابان ها شنیده می شد پا به عرصه حیات رسانه ای گذاشت. این رسانه رسالت اصلی خود را بازتاب دادن صدای شهروندانی قرار داد که در زیر سایه سانسور اقتدارگرایان حاکم مجال شنیده شدن پیدا نمی کردند. در این سه سال نبض جرس در انطباق با نبض جنبش سبز زده و خود را مقید و متکی به تحولاتی دانسته که در داخل مرزهای ایران در حال انجام است. با این حال جرس یک رسانه است و همه تلاش خود را بکار بسته تا تولیداتی را عرضه کند که جذب و جلب اعتماد مخاطب را در رقابت نفس گیر بازار رسانه ها در پی داشته باشد که البته کاری سخت دشوار است. رعایت رفتار حرفه ای روزنامه نگاری در عین تعهد به یک جنبش سیاسی – اجتماعی یکی از معیارهای کاری جرس بوده، و طبعا پایبندی به این معیار وجه تمایز این رسانه را از دیگر رسانه های فارسی زبان رقم زده است. اکنون در آستانه چهارمین سال شروع فعالیت، بخشی از پرسش های کاربران درباره گذشته، حال و آینده این رسانه را با اعضای شورای سیاسگذاری آن در میان گذاشته شده است. پرسش هایی درباره این که آیا هویت جرس رسانه ای است یا سیاسی؟ آیا این رسانه صرفا متعلق به نواندیشان دینی است و ایده های سایر گروه ها در آن جایی ندارد؟ آیا  آینده جرس  در گرو تحولات آتی سیاسی در  ایران است؟ پشتیبانی مالی جرس در حال حاضر چگونه است؟ و پرسش های مهم دیگری که از زاویه نگاه مخاطبان پاسخ اعضای شورای سیاست گذاری جرس را می طلبیده است. در ادامه متن کامل این پرسش ها و پاسخ ها را بخوانید.

 ۱. رعایت بی طرفی یکی از اصول بنیادی روزنامه نگاری حرفه ای است، حال آن که جرس به عنوان رسانه ی یک جنبش اجتماعی- سیاسی مسلما بی طرف نیست . به نظر شما در این وضعیت آیا اصولا جرس می تواند خود را یک رسانه ای حرفه ای معرفی کند؟

هیچ رسانه سیاسی بی طرف نیست، به خصوص آن که اتکاء نه به بودجه عمومی بلکه به جریان یا جنبشی که آنرا نمایندگی می کند داشته باشد. در عین حال بی طرفی امری نسبی است، و طبعا تا تعریف دقیق و مشترکی از این مفهوم نداشته باشیم این واژه می تواند رهزن اندیشه باشد. با توجه به این نکته بنیادی یادآور می شویم که رسانه ها ممکن است متعلق به یک دولت، جنبش یا جریان خاص (در بخش خصوصی) باشند - که غالبا هم چنین هستند - و برحسب تعلقهایشان عملکردهای متفاوتی دارند اما همه این رسانه ها تلاش دارند در ارائه تولیدات خود به روش حرفه ای با رعایت سه معیار صحت، دقت و سرعت اعتماد مخاطبان خود را جلب کنند.


بنابراین تعلق داشتن به یک جنبش اجتماعی نه تنها منافی حرفه ای بودن رسانه نیست، بلکه می تواند نقطه قوت آن باشد. ضمن اینکه داوری دراین باره به عهده مخاطبان است و این آنها هستند که در رجوع به رسانه و برپایه تعریفی که خود از عملکرد رسانه دارند، آن هم در دنیای رقابتی رسانه ها، تصمیم می گیرند و انتخاب می کنند.


جرس بی آنکه ادعای خاصی در عرصه رسانه داشته باشد، به تجربه دریافته است که مورد اعتماد یا توجه نسبی چهار گروه متفاوت قرار گرفته است:
اول همراهان جنبش سبز که جرس را یکی از بلندگوهای اصلی مطالبات خود یافته اند. دوم مخالفان داخلی جنبش سبز، یعنی حاکمیت جمهوری اسلامی به شهادت عکس العمل نهادهای امنیتی نظامی که جرس را «اتاق فکر اصلی فتنه سبز در خارج از کشور» معرفی کرده اند. سوم ایرانیان معترض رادیکال خارج از کشور که جنبش سبز را به دلیل مشی اعتدالی آن نمی پسندند. آنها هم جرس را یکی از اصلی ترین رسانه های جنبش سبز می دانند و منتقدانه آنرا به دقت دنبال می کنند. چهارم. رسانه های معتبر بین المللی که جرس را یکی از منابع مورد اعتماد اخبار جنبش سبز دانسته در مقاطع حساس به آن اعتماد و از آن خبر نقل کرده اند.
توجه و اتکایی که این چهار گروه به تولیدات جرس دارند نشانه کار حرفه ای جرس است.


به زبان آمار جرس در حال حاضر پرمراجعه ترین رسانه جنبش سبز، و یکی از چهار رسانه نخست فارسی زبان غیردولتی خارج از کشور و از معدود رسانه هایی است که به لحاظ مالی متکی به هیچ کمک دولتی و نهاد خارجی غیردولتی نیز نیست. جرس با صراحت از آغاز منظر خود را در قالب ده اصل صریحا بیان نموده در عمل نیز اخلاق حرفه ای را در حد ممکن رعایت کرده است. هر کسی می تواند باور خود را داشته باشد، مهم این است که در گزارش واقع امانت داری کند و حقیقت را فدای مصلحت نکند. اینکه به چه میزان در رعایت اخلاق حرفه ای موفق بوده ایم، قضاوت آن با خوانندگان است.

 

۲. آیا به نظرتان جرس بیشتر به یک ارگان سیاسی شبیه نیست تا یک ارگان رسانه ای؟

قابل انکار نیست که فضای بسته داخل کشور، ممانعت از فعالیت احزاب مستقل و توقیف رسانه های آزاد خواسته و ناخواسته رسانه های مستقل خارج از کشور را به سمت پرکردن چنین خلأهائی سوق دهد یا چنین انتظاراتی را دامن زند. اما جرس از منظر گردانندگان، بسیاری از خوانندگان و کثیری از منتقدانش یکی از رسانه های جنبش سبز ملت ایران است. جرس منظر خود را با اصول مشخص از آغاز بیان کرده و به آنها وفادار است. ما خود را ارگان سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جنبشی متکثر می دانیم که به دنبال رأی، بلکه حق گمشده خویش است، و البته انجام این مهم را در اطلاع رسانی و آگاهی بخشی از همه راههای ممکن می دانیم و در بازتاب دادن اخبار همچون همه رسانه ها عمل می کنیم.

 

۳. ادبیات نوشتاری جرس در سه سال گذشته تقریبا یکسان بوده است حال آن که شرایط اجتماعی در این سه سال تغییرات قابل ملاحظه ای کرده است. آیا این برداشت را ندارید که ادبیات جرس با شرایط کنونی ایران انطباق زیادی ندارد؟

ادبیات جرس بر دو گونه است. اخبار، گزارشها و مصاحبه ها، که از سوی تحریریه جرس تولید می شوند، و یادداشتها که از سوی علاقه مندان و خوانندگان جرس ارسال می گردند و غالبا مبتنی بر سفارش و برنامه ریزی قبلی نیستند. هر دو بخش متناسب با تقاضا عرضه شده است. داوری درباره میزان انطباق با شرائط کنونی ایران به جایگاه داور و موازین داوری او برمی گردد. ما با ارزیابی مداوم کوشش کرده ایم با نبض جنبش و تقاضای همراهان جنبش سبز و مقدورات ملت ایران پیش رویم. به غوغاسالاری میدان نداده ایم. در عین حال در رفع نواقص کار خود کوشیده ایم.

 

۴.برخی از چهره هایی که در رشد و پیشرفت جرس نفش داشته اند به تدریج از این مجموعه کنار رفته اند. آیا این یک فاکتور منفی برای رسانه ای نیست که خود را مدعی کار جمعی می داند؟

هر رسانه ای به شکل طبیعی رویش و ریزش دارد. از آغاز فعالیت جرس تا کنون حتی یک نفر حذف یا اخراج نشده است. در عوض ما همواره با خیل روزنامه نگاران خوبی مواجهیم که متقاضی همکاری با جرس هستند و به علت کمبود امکانات مالی توان جذب آنها را نداریم.


در سال گذشته متناسب با فراز و فرود جنبش، برخی ترجیح دادند در دیگر رسانه ها فعالیتشان را دنبال کنند. شورای سیاست گذاری جرس با افزایشی نسبی در سال گذشته هم اکنون با پنج عضو حقیقی و دو عضو حقوقی انجام وظیفه می کند: آقایان عبدالعلی بازرگان، محمود صدری، محسن کدیور، علی مزروعی و حسن یوسفی اشکوری، به همراه مدیرعامل (آقای فرید منعمی) و نماینده شورای سردبیری.


در سال گذشته چهار نفر به دلایل مختلف به همکاریشان با جرس ادامه ندادند. برای این روزنامه نگاران محترم آرزوی موفقیت داریم.در عوض پنج روزنامه نگار تازه نفس به همکاران جرس اضافه شده است. این تغییرات به افزایش نشاط و توانایی تحریریه جرس انجامیده است. میانگین همکاری دوازده روزنامه نگار دیگر جرس با این رسانه‌ی سه ساله، بیش از دو سال و سه ماه است که میانگین قابل قبولی است.

 

۵. چرا برخی از افرادی که در جرس فعالیت می کنند تمایل به استفاده از اسامی مستعار دارند؟ آیا به نظرتان نمی رسد که این استفاده از اسامی مستعار به اعتبار رسانه لطمه می زند؟

هرچند این پرسش متوجه افرادی است که با اسم مستعار با رسانه ها همکاری می کنند، و ناشی از شرائط امنیتی و خفقان حاکم در داخل کشور است، و جرس هم نمی خواسته از همکاری این روزنامه نگاران محروم شود، اما با توجه به اولویت قطعی شفاف بودن هویت اعضای تحریریه رسانه محدودیتهای متعددی برای همکاری با اسم مستعار از سوی جرس در سال گذشته ایجاد شد. در حال حاضر کمتر از ۲۰٪ همکاران جرس با اسامی مستعار فعالیت می کنند. اسامی نویسندگان دو ستون اصلی برگ و اندیشه تماما حقیقی است. اولویت ما تقلیل اسامی مستعار به صفر است، اما با توجه به فضای امنیتی و استبدادی حاکم بر کشور ملاحظات این همکاران قابل درک است.

 

۶. موضع جرس در قبال انتخابات ریاست جمهوری آینده در ایران چه خواهد بود؟

جرس در جایگاه یک حزب سیاسی نیست که بخواهد در این باره و موارد مشابه اعلام موضع نماید، بلکه رسانه ای است که همه اخبار و بحث های مرتبط با چنین مقولاتی را بازتاب می دهد، و درنهایت شورای سیاست گذاری جرس هماهنگ با خرد جمعی همراهان جنبش سبز سیاستهای رسانه ای خود را تنظیم می کند.

 

۷.  اگر در انتخابات ریاست جمهوری بعدی هم یکی از چهره های حامی وضع موجود به این سمت برسد، آیا انگیزه ای برای ادامه دادن فعالیت های جرس باقی می ماند؟

جرس تا زمانی که اهداف جنبش سبز تحقق نیافته باشد و از حداقلی از امکانات برخوردار باشد، به فعالیت خود ادامه خواهد داد، انشاء الله.

 

۸. سال گذشته جرس به دلیل آنچه مشکلات مالی خوانده شد، تا آستانه تعطیلی هم رفت. آن بحران مالی ناشی از چه بود و آیا اکنون این بحران رفع شده است؟

جرس متکی به کمکهای هموطنان داخل و خارج است. خفقان فزاینده و فشارهای رو به تزاید امنیتی داخل کشور از یک سو عامل اصلی کاهش دریافتی های جرس بود، از سوی دیگر کاهش نمود بیرونی جنبش کمکهای خارج از کشور را نیز به تدریج کاهش داد. ما بحران پیش آمده را صادقانه با مخاطبانمان در میان گذاشتیم. خوشبختانه بخش اعظم کسری دریافتی با کمکهای هموطنان ایرانی که در شرائط دشوار فعلی غالبا خارج از کشور زندگی می کنند، تامین شد.


البته همانند کمک رسانی به زلزله زدگان به میزانی که از فاجعه دور می شویم ضریب کمکها کاهش می یابد! آخرین گزارش هزینه و دریافتی جرس نشان می دهد که متأسفانه جرس در حال حاضر ۳۰٪ کسری بودجه دارد، و ما همچنان به کمک مرتب و ماهانه هموطنان نیاز مبرم داریم. جرس هیچ درآمدی جز اعانات هموطنان ندارد و مطابق اساس نامه اش مجاز نیست از کمک هیچ دولتی استفاده کند. جرس از اعانات نهادهای خارجی نیز تا کنون مطلقا استفاده نکرده است.

 

 ۹. چرا تولید محتوا در جرس به نسبت قبل کمتر شده است؟

متناسب با دو عامل افت نسبی جنبش و کاهش درآمد، ما کوچک سازی تدریجی رسانه را با حفظ کیفیت آن طبق برنامه آغاز کردیم. زمان انتشار را کاهش دادیم. اخبار و گزارشهای خبری را با توجه به واقعیتهای جنبش و هزینه بریشان تقلیل، و در عوض یادداشتهای تحلیلی راهبردی را افزایش دادیم. جرس در طول سه سال فعالیت افزون بر ۵۶۲۰۰ مطلب منتشر کرده است (روزانه ۵۲ مطلب). اکنون جرس خود را شبکه ای راهبردی، تحلیلی و خبری تعریف می کند.

 

۱۰. چرا گرافیک سایت در سه سال گذشته هیچ تغییر عمده ای نکرده است؟

گرافیک جرس با طراحی کارشناسی تهیه شده و خوشبختانه جا افتاده و مورد اقتباس دیگر رسانه ها نیز واقع شده است. تغییرات جزئی را سالانه دو بار انجام داده ایم. اما تغییرات عمده متوقف بر هزینه فراوانی است که فعلا در توان جرس نیست. در عین خوشحال می شویم که خوانندگان محترم نظرات و پیشنهادات خودشان را برای ما بفرستند، همچنین اگر افرادی تمایل به کمک و همراهی ما در بهتر شدن گرافیک سایت دارند اعلام آمادگی نمایند.

 

 ۱۱. چه برنامه هایی برای بهبود فعالیت های حرفه ای در جرس مد نظر دارید؟

شورای سردبیری جرس مجموعه ای از روزنامه نگاران ایرانی مجرب و غالبا جوان در تبعید هستند که در چارچوب اصول اعلام شده و سیاست های شورای سیاست گذاری عمل می کنند. دست اندرکاران جرس به دقت تعداد کاربران و رتبه جهانی رسانه را رصد می کنند و انتقادات و پیشنهادات وارده را مورد توجه قرار می دهند. تعمیق ابعاد تحلیلی و راهبردی محتوای رسانه از یک سو و تقویت جوانب اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن از سوی دیگر همراه با ازدیاد تنوع و تکثر دیدگاههای مطرح، سه هدف میان مدت جرس است که امیدواریم متناسب با مقدورات و امکانات مالی و انسانی بتوانیم به تدریج عملی سازیم.

 

۱۲. آیا جرس نامه ی پانزدهم نوریزاد را سانسور کرد ؟ اگر پاسخ مثبت است چرا؟

خیر، پاسخ قاطعانه منفی است. جرس هیچ مطلبی را چه نامه آقای نوری زاد چه غیر آنرا سانسور نکرده است. نامه مورد نظر سهوا به دلیل فنی، مختصر افتادگی در قسمت انتهائی آن رخ داده بود که بلافاصله پس از بازبینی اصلاح و بطور کامل درج شد. درباره نامه های آقای نوری زاد، جرس بیشترین کوشش را در انتشار به موقع همگی آنها داشته است، و در زمانی که سایت ایشان با مشکل مواجه بود، نخستین منتشر کننده نامه های وی بود. بعلاوه بیش از پنجاه نامه در پاسخ به فراخوان ایشان در نوشتن نامه به رهبری در جرس منتشر شده است.
جرس در انتشار مطالب هیچ حک و اصلاحی را بدون اطلاع و اجازه نویسنده مجاز نمی داند، در عین اینکه در کار رسانه بدلیل سرعت عمل رخداد خطای انسانی را منکر نیستیم و از هرگونه تذکر و انتقادی دراین باره استقبال می کنیم.

 

۱۳. اخیرا ستون گفتگو را که یکی از مولفه های اصلی و هویتی جرس به عنوان رسانه ی جنبش سبز بود،پایین کشیدید ستون اندیشه را پرو بال داده اید و مطالب میهمان را اغلب از میان مطالب خاصی انتخاب می کنید که نمی تواند انتخاب روز و یا انتخاب عموم باشد. و... آیا این نخبه گرایی یک استراتژی جدید است برای جرس و آیا در این حال می توانید دیگر خود را رسانه ی یک جنبش بدانید؟ آیا جرس قرار است از یک رسانه ی جنبش به یک رسانه ی نخبه گرا متمایل به روشنفکران دینی تبدیل شود؟

تغییرات انجام شده مبتنی بر کارشناسی و مشورت با متخصصان فن و تعامل با کاربران جرس صورت گرفته است. ستون اندیشه و ستون نوا و نما جایشان عوض شد، اندیشه بالاتر آمد و نوا و نما (ونه گفت وگو!) پائین رفت. همچنین ستون جدید ویژه نامه بالای گفت و گو قرار گرفت. گفت و گوها که تولیدی جرس هستند غالبا یکی از تیتر اول های ما را تشکیل می دهند.


مطالب ستون مهمان از دو گونه بیرون نیست: مطالب عمومی سیاسی اجتماعی و مطالب نظری فرهنگی. بنابراین ستون مهمان هر دو سطح عمومی و نخبه را مد نظر دارد.
مخاطبان جرس شامل مخاطبان عمومی و نخبگان هستند و برای هر دو گروه مطلب منتشر می کنیم. ازدیاد بخش دوم مهمان به دلیل سیاست اولویت درج مطالب اختصاصی در ستون اندیشه حاصل شده است. در گذشته این دسته از مطالب در ستون اندیشه درج می شد.
با توجه به بافت فرهنگی ایرانیان طبیعی است که جرس به روشنفکران مسلمان و نواندیشان دینی - که اثرگذاری بیشتری در جامعه دارند - توجه بیشتری داشته باشد. از نظر دور نداریم که رسانه هایی که دیدگاههای این گروه را درخارج از کشور منعکس می کنند فراوان نیستند. در عین حال هر مطلبی که از نویسندگان یا متفکران عرفی و سکولار دریافت داشته ایم در صورت رعایت ضوابط اعلام شده جرس منتشر کرده ایم. سهم مطالب نویسندگان سکولار در ستون اندیشه در شش ماه گذشته ۲۵٪ و در ستون برگ ۳۰٪ بوده است.

 

۱۴. جرس مشخصا در برخی موضوعات تک صدایی شده است. مثلا شما چندین نوشته در محکوم کردن توهین به مقدسات منتشر کردید اما نوشته ای از مخالفان در این باره منتشر نکردید. در این حال چگونه می توانید به عنوان یک رسانه ادعای بی طرفی کنید؟

در ستون یادداشت، ما مطلب سفارش نداده ایم، منحصرا دریافت کرده ایم. اگر از سلیقه های دیگر کمتر برای ما مطلب فرستاده اند، کم لطفی از خودشان بوده است. جرس مطابق موازین اعلام شده خود از دیدگاههای متنوع استقبال می کند. ضمنا ما رسانه بی طرف مطلق سراغ نداریم. اگر شما سراغ دارید معرفی کنید!
تلاش ما این است که وزن موضوعات مختلف در جرس متناسب با وزن آنها در داخل کشور باشد. به نظر نمی رسد که وزن موضوعات مطرح در فضای مجازی خارج از کشور تناسبی با واقعیات جامعه ایرانی به خصوص داخل کشور داشته باشد.

 

۱۵. به نظر می رسد نسبت به واکنش شخصیت ها و رسانه های داخل ایران نسبت به خود حساسید و یا نسبت به آن نگرانید تا جایی که گاهی مخاطب احساس می کند با یک رسانه ی سانسور شده ی داخل ایران مواجه است که ملزم به رعایت بخش نامه ی غیر رسمی وزارت ارشاد هم هست. آیا این سیاست حاکم بر جرس به معنای به رسمیت شناختن سیاست های مطبوعاتی حاکم بر ایران و یا دست کم مدعیات آنها نیست؟

هرچند طرح چنین سئوال و ادعائی نیاز به ارائه مصادیق مشخص دارد و به پرسش کلی در این زمینه نمی توان پاسخی دقیق داد، اما یادآور می شویم که نگاه جرس در درجه اول معطوف به داخل کشور است. از اول هم چنین بوده است. برای تغییر وضع موجود به وضع مطلوب چاره ای نداریم جز اینکه در کنار از یاد نبردن اهداف بلند مدت به «مقدورات داخل کشور» هم توجه کنیم.


اکثر قریب به اتفاق رسانه ها و بسیاری از هموطنان خارج از کشور، بیش از سه دهه است دور از واقعیت و غافل از مقدورات سخن گفته و منتشر کرده اند. قرار نیست عقده گشایی کنیم و ذهنیتهایمان را به دور از عینیت جامعه‌ي بلازده‌مان ظاهر سازیم. ما اگرچه در تبعید روزگار می گذرانیم، اما در داخل ایران نفس می کشیم و برای تغییر از درون قلم می زنیم و فاصله خود را با فضای داخل کشور تنظیم می‌کنیم. ما این را نقطه قوت جرس می‌دانیم و بنا داریم همین شیوه را ادامه دهیم، انشاء الله.

 ۱۶. در میان تعدادی از فعالان جنبش سبز و رسانه های همسو با آن، نوعی موضعگیری همواره نسبت به جرس وجود دارد. همچنین هستند روشنفکران و نویسندگانی که علیرغم همسو بودن با سیاست های جرس، با این رسانه همکاری ندارند و یا رسانه های دیگری را انتخاب می کنند. اگر موافقید، علت این امر چه می تواند باشد ؟

تنوع و تکثر همراهان جنبش سبز غیرقابل انکار بلکه مورد استقبال است. هرکس به موازین جنبش سبز پابند است می تواند یادداشت های خود را برای جرس ارسال کند و از دریچه این رسانه با هموطنانش سخن بگوید. اگر هم کسی مایل نبود از این رسانه استفاده کند، نظر و سلیقه‌اش قابل احترام است، ضمنا علت عدم همکاری را باید از خود این مخالفان محترم فرضی جرس پرسید.


جرس بلندگو و تریبونی برای آنها که صدایشان کمتر شنیده می شوند فراهم کرده ‌است. خوشبختانه هم رسانه های سبز دیگری فعالیت می کنند و باری از دوش جرس برمی دارند، و هم رسانه های منتقد متعددی هستند که از منظرهای متفاوت به مسئله ایران می نگرند. در این بازار پررونق رسانه ها رقابت سالم نعمتی است و جای نگرانی برای طرح دیدگاهها و نظرات مختلف وجود ندارد.

گزارش های متناقض در خصوص اخراج دیپلمات ایرانی از کانادا

Posted: 20 Jul 2012 03:24 AM PDT

جـــرس: روزنامه کانادایی نشنال پست به نقل از یک منبع ناشناس گزارش داده است که یک مقام سفارت جمهوری اسلامی ایران از مقام خود برکنار شده و بی سر و صدا کانادا را ترک کرده است.


به گزارش صدای آمریکا به نقل از این روزنامه کانادایی، یک کارمند سفارت (ایران) گفته است که "حسن دوتاقی، وابسته سیاسی، دیگر در سفارت ایران کار نمی کند و او کشور (کانادا) را ترک کرده است."


یک کارمند دیگر سفارت نیز به خبرنگار این روزنامه گفته است که او (دوتاقی) دیگر در کانادا اقامت ندارد.


روزنامه نشنال پست در حالی این گزارش را روز پنجشنبه (١٩ ژوییه ) منتشر کرده است که طی روزها و هفته های اخير اخبار مربوط به فعالیت های احتمالی سفارت جمهوری اسلامی در کانادا و سوء استفاده و نیز احتمال جاسوسی در مورد فعالیت های اتباع ایرانی تبار مقیم این کشور در صدر گزارش رسانه ها قرار گرفته بود.


جنجال ها پیرامون فعالیت های سفارت جمهوری اسلامی ایران در اتاوا زمانی خبرساز شد که تعدادی از رسانه های کانادا از حمید محمدی، کنسول و فرستاده فرهنگی سفارت ایران در اتاوا نقل قول هایی را منتشر کرده بودند مبنی بر این که وی مصرانه از ایرانی تباران مقیم کانادا خواسته بود تا در سازمان ها و نهادهای دولتی این کشور در پست های کلیدی و مهم نفوذ کنند. وی همچنین از جمعیت بزرگ ایرانیان خارج از کشور خواسته بود تا از طریق برنامه ها و گردهمایی های فرهنگی سفارت ایران به کشورشان خدمت کنند.


بنا به ادعای این روزنامه، "این دیپلمات جمهوری اسلامی ایران حتی پیش از انتشار اخبار مربوط به فعالیت های سفارت ایران در اتاوا از سمت خود برکنار شده بود."


نشنال پست از یک منبع ناشناس "جامعه ایرانی کانادایی مقیم اتاوا که از محافل داخلی سفارت مطلع بوده"، نقل کرده است که در فصل بهار گذشته از آقای دوتاقی خواسته شده بود تا کانادا را ترک کند. این روزنامه اطلاعات بیشتری در مورد این منبع ناشناس ارائه نکرده است.


بنا به گزارش این روزنامه کانادایی، یک مرد ناشناس در تماس تلفنی هفته جاری خبرنگار این نشریه به سفارت گفته است که ادعاهای مطرح شده در مورد دست داشتن کارمندان سفارت در جاسوسی "بی پایه و اساس هستند."


نشنال پست نوشته است احتمال داد وزارت امور خارجه کانادا برای اجتناب از جنجال سیاسی و یا اقدام تلافی جویانه دیپلماتیک و یا حتی خبرساز شدن برکناری دیپلمات جمهوری اسلامی ایران از کانادا، بی سر و صدا و پشت درهای بسته از وی خواسته است تا خاک کشور را ترک کنند.


مایکل بایرز، رئیس اداره پژوهشی دانشکده سیاست جهانی و قانون بین الملل دانشگاه بریتیش کلمبیا به خبرنگار این نشریه گفته است "اگر واقعاً از آقای دوتاقی خواسته شده بود که کشور را ترک کند، احتمال قوی تر این است که ایران، به درخواست کانادا، وی را فراخوانده باشد."


او گفته است ممکن است کانادا به ایران گفته باشد که اگر وی را از اتاوا فرا نخواند، اعتبارنامه وی را لغو خواهد کرد و همین اقدام یک مخمصه دیپلماتیک پدید خواهد آورد، بنابراین ممکن است ایران پیش دستی کرده و او را فراخوانده باشد.


نشنال پست می نویسد وزارت امور خارجه خبر برکناری آقای دوتاقی از سمتش را نه رد و نه تایید کرد اما یک سخنگوی وزارت امور خارجه در اتاوا به این روزنامه گفته است "دیپلمات های ایران در کانادا، کارمندان وزارت امور خارجه ایران هستند و این وزارتخانه آزاد است تا برای پایان دادن به دوره خدمت هر یک از کارمندان خود در خارج از کشور به طور مستقل تصمیم بگیرد."


این روزنامه محافظه کار کانادایی با وجود انتشار خبر برکناری دیپلمات جمهوری اسلامی از سفارت ایران در اتاوا از یادداشت ژان برونو، سخنگوی وزارت امور خارجه کانادا نقل کرده است که اعتبارنامه آقای دوتاقی هنوز در این وزارتخانه معتبر است و این اعتبارنامه زمانی لغو می شود که سفارت این تصمیم را به طور رسمی و پس از ترک فرد از خاک کانادا اعلام کند. وزارت امور خارجه کانادا همچنین تاکید کرده است سفر دیپلمات هایی که در این کشور فعال هستند را تحت نظر ندارد.


منبع ناشناس ایرانی کانادایی مطلع از محفل داخلی سفارت ایران در اتاوا به نشنال پست گفته است یک مقام سفارت ایران به وی گفته است که وزارت امور خارجه کانادا خواسته بود تا آقای دوتاقی خاک کشور را ترک کند و این دیپلمات ایرانی چندین ماه پیش و ظاهراً اواخر ماه آوریل به همراه همسر و فرزندان کوچکش کانادا را ترک کردند.
 

شرح جزئیات اخذ مالیات سنگین از خانه‌های خالی

Posted: 20 Jul 2012 03:24 AM PDT

جـــرس: رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: جزئیات مصوبه مالیات بر خانه های خالی پایه‌ای در حقیقت ۲۰۰ هزار تومان به ازای هر ۵۰ متر خواهد بود و پس از تصویب در مجلس در هفته پیش رو به دولت ابلاغ و مسئولان امور مالیاتی موظف به اجرای آن هستند.


به گزارش مهر، ارسلان فتحی پور افزود: جزئیات طرح مالیات پایه ای ۲۰۰ هزار تومان بر هر خانه خالی به ازای هر ۵۰ متر خواهد بود. به طورمثال، کسی که علاوه بر نیاز اساسی خود، یک خانه خالی ۱۵۰ متری در هر جای کشور داشته باشد، از او ۶۰۰هزار تومان مالیات در هر ماه دریافت می شود که پس از هر فصل یعنی سه ماه با نرخ۵ درصد تصاعدی ، این مالیات اضافه خواهد شد.


وی ادامه داد: از صاحبان خانه‌های لوکسی که در برخی از مناطق شمالی شهر تهران و هر شهر دیگری وجود داشته باشد، مالیات های میلیونی دریافت خواهد شد؛ چرا که آنها باعث ایجاد اختلاف طبقاتی شده‌اند وباید این هزینه را بپردازند.


فتحی پور افزود: باید سیاست‌های وزارت راه و شهرسازی و شهرداری‌ها همگام با هم باشد و به منظور کاهش قیمت‌های توهمی فعلی مسکن، مسئولان وزارت و شهرسازی و شهرداری‌ها باید به گونه‌ای مجوز دهند که از یک زمین به بهترین نحو استفاده شود و مالیات بر خانه‌های کسانی که به طور مثال در یک زمین هزار متری تنها به احداث ۵ واحد مسکونی پرداخته، باید بیشتر باشد چرا که به اسراف زمین پرداخته‌اند.


رئیس کمیسیون اقتصادی اظهار داشت: باید بگویم در طی ۵ ماه گذشته، خرید مسکن به دلیل قیمت‌های نجومی و غیر قابل باور از رکود بی سابقه‌ای در ۷۰ سال اخیر برخوردار بوده؛ چرا قیمت‌هایی که در حال حاضر در تهران و دیگر شهرهای کشور وجود دارد مناسب ۱۰ یا ۲۰ سال آینده یعنی در سال ۱۴۱۰ است و در این زمان پذیرفتنی نیست و با حقوق های آن زمان این قیمت های فعلی کمی قابل قبول است.


وی عنوان کرد: با فرض اینکه سرانه مطلوب برای تامین مسکن هر ایرانی ۴۰ متر می باشد، این موضوع را افشا می کنم که با توجه به پروژه های انجام شده، به قدری ساخت مسکن گسترش یافته که برای هر ایرانی، ۴۵ متر مازاد خانه هم داریم و اگر مشکلی هست، مربوط به خانه های خالی است.


فتحی پور اضافه کرد: تمامی این مالیات‌ها در یک صندوق حمایت از تامین مسکن اقشار ضعیف و متوسط به منظور صرف پروژه های گسترش ساخت مسکن مانند مسکن مهر صرف خواهد شد.


فتحی پور خاطرنشان کرد: مصالح ساختمانی ارزان قیمت با استفاده از تسهیلات صندوق توسعه ارزی به طور بسیار گسترده ای وارد بازار خواهد شد و باید مسئولان وزارت راه و شهرسازی قبول کنند که برخی انبوه سازان به خاطر بدست آوردن سودهای غیرمتعارف و برهم زدن نظم اقتصادی کشور، کاری کردند تا قیمت مسکن در شهر تهران دو الی سه برابر واحدهای مسکونی برخی شهرها مانند پاریس، رم و مادرید باشد و همچنین در اخر باید بگویم این نوع مالیات ها به گونه ای قطعی است که در صورت عدم تسویه این افراد ممنوع الخروج می شوند.
 

ایران برای عراق نیروگاه رایگان می سازد

Posted: 20 Jul 2012 03:24 AM PDT

جـــرس: همزمان با معوق ماندن بدهی‌های چند هزار میلیارد تومانی برقی وزارت نیرو به سازندگان و پیمانکاران ایرانی، وزارت نیرو ساخت یک نیروگاه برق سیکل ترکیبی را به صورت رایگان در عراق آغاز کرد.


به گزارش مهر، در حال حاضر حجم بدهی‌های وزارت نیرو به پیمانکاران و سازندگان بخش خصوصی از مرز پنج هزار میلیارد تومان گذشته است.


در این میان، به منظور تکمیل و راه اندازی طرح‌های مهر ماندگار دولت فقط در صنعت برق و نیروگاه سازی به بیش از پنج هزار میلیارد تومان منابع مالی و اعتباری نیاز است.


با این وجود اخیرا مسئولان وزارت نیرو ساخت و تکمیل نیروگاه‌های برقآبی، حرارتی و حتی تاسیسات برقی رایگان را در کشورهای همسایه همچون پاکستان، تاجیکستان و عراق آغاز کرده اند.


در ادامه این سیاست چند روز گذشته ساخت یک نیروگاه جدید برق سیکل ترکیبی با ظرفیت تولید ۵۰۰ مگاوات برق در منطقه الحیدریه نجف آغاز شده است که هزینه ساخت این واحد نیروگاهی بیش از ۴۰۰ میلیارد تومان برآورد می شود.


ساخت این نیروگاه برقی در منطقه نجف عراق در حالی توسط وزارت نیرو کلید خورده است که دولت عراق بابت واردات روزانه نزدیک به یکهزار مگاوات برق بیش از ۵۰۰ میلیون دلار بدهی به ایران دارد و هنوز برنامه زمان بندی برای تسویه این بدهی های برقی توسط وزارت برق عراق اعلام نشده است.


محمد بهزاد معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی درباره جزئیات آغاز عملیات اجرایی ساخت یک نیروگاه جدید برق در منطقه نجف عراق، گفت: هدف از ساخت نیروگاه سیکل ترکیبی الحیدریه نجف تولید ۵۰۰ مگاوات برق در عراق است.


این مقام مسئول از هماهنگی ایران و عراق برای انتقال برق ایران از طریق عراق و سوریه به لبنان باتوجه به نشست‌های چهارجانبه معاونان برق و انرژی این کشورها خبر داد.


در همین حال عبدالحمید فرزام بهبودی با یادآوری اینکه ساخت نیروگاه برق الحیدریه نجف هدیه‌ای از طرف ملت ایران به کشور عراق است، بیان کرد: ایران یک واحد ۱۶۲ مگاواتی از این نیروگاه را به زائران و اهالی استان‌های کربلا و نجف اهدا می کند و ساخت این واحد گازی ۱۶۲ مگاواتی از نیروگاه الحیدریه نجف با تمام هزینه‌های جانبی آن توسط وزارت نیرو تامین می‌شود.


به گفته مدیرکل دفتر مبادلات و تجارت برون مرزی شرکت مدیریت شبکه برق ایران یک واحد گازی دیگر و واحد بخار را عراق از شرکت مپنا خریداری می کند.
 

تصرف گذرگاههای مرزی سوریه با عراق و ترکیه توسط مخالفان مسلح

Posted: 20 Jul 2012 02:57 AM PDT

آمریکا معاملات تسلیحاتی با روسیه را قطع می کند
جـــرس: در پی تداوم حمایت های روسیه از حکومت سرکوبگر سوریه، و در واکنش به وتوی قطعنامه شورای امنیت، دولت آمریکا اعلام کرد که به علت حمایت مسکو از رژیم اسد، معاملات تسلیحاتی خود با روسیه را متوقف می کند. همزمان درگیری در پایتخت سوریه بامداد جمعه ادامه داشته و مقر اصلی پلیس در مرکز این شهر به آتش کشیده شده و گزارش ها حاکی است که مخالفان کنترل چند گذرگاه مهم مرزی سوریه با عراق و ترکیه را به دست گرفته اند.

 

اقدام روسیه و چین در وتوی قطعنامه پیشنهادی به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای اعمال تحریم های گسترده علیه حکومت سوریه، واکنش تند ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه را به همراه داشته است.

 

به گزارش خبرگزاری آلمان، دولت آمریکا اعلام کرد که به خاطر حمایت مسکو از رژیم اسد معاملات تسلیحاتی با روسیه را متوقف می‌کند.


بر اساس این گزارش، پس از آنکه روسیه و چین قطعنامه‌ سوم علیه حکومت سوریه را در شورای امنیت سازمان ملل وتو کردند، حال آمریکا در پی واکنشی مناسب به موضع سرسختانه کرملین در قبال رژیم اسد است.


سفیر آمریکا در شورای امنیت تصریح کرد که مخالفت روسیه با تصویب قطعنامه‌ی جدید به معنای “ادامه خونریزی و خشونت بیشتر” در سوریه است.


واشنگتن می‌کوشد با اعمال فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی بر روسیه، رویکرد این کشور را در بحران سوریه تغییر دهد. مجلس نمایندگان آمریکا با اکثریت قاطعی خواهان قطع کلیه معاملات تسلیحاتی با روسیه شد.


مجلس‌نمایندگان آمریکا با ۴۰۷ رای موافق و تنها ۵ رای مخالف پیش‌نویس قانونی را تصویب کرد که از سوی جیم موران، نماینده حزب دمکرات ارائه شده بود.


بر اساس این پیش‌نویس وزارت دفاع آمریکا موظف است که معاملات خود با شرکت تسلیحاتی “روس‌بورون اکسپورت” که متعلق به دولت روسیه است را متوقف سازد.این پیش‌نویس برای اجرایی شدن باید به تایید مجلس سنا نیز برسد.


پیش‌نویس تصریح می‌کند که دولت روسیه از حکومت سوریه به رهبری بشار اسد پشتیبانی می‌کند. مجلس نمایندگان شرکت تسلیحاتی روسیه را نیز متهم می‌کند که خمپاره‌انداز، تفنگ‌های ویژه‌ی تک‌تیراندازان و هلی‌کوپترهای جنگی به سوریه ارسال داشته است.


پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا پیش از ارائه این پیش‌نویس در روز چهار‌شنبه (۱۸ ژوئیه/۲۸ تیر) اعلام کرد که با این شرکت روسی قراردادی برای فروش ۶ هلی‌کوپتر ترابری به ارتش افغانستان امضا کرده است. حال سرنوشت این قرارداد نیز ناروشن است.


بی بی سی گزارش داده است که اقدام روسیه و چین در وتوی قطعنامه پیشنهادی به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای اعمال تحریم های گسترده علیه حکومت سوریه، واکنش تند ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه را به همراه داشته است.


اعضای غربی شورای امنیت، این نهاد بین المللی را متهم کردند که در دفاع از مردم سوریه شکست خورده است.


همزمان، شاهدان عینی در دمشق می گویند درگیری در پایتخت سوریه بامداد جمعه ادامه داشته و مقر اصلی پلیس در مرکز این شهر به آتش کشیده شده است. همچنین گزارش ها حاکی است که مخالفان کنترل چند گذرگاه مهم مرزی سوریه با عراق و ترکیه را به دست گرفته اند.


به گزارش رادیو اروپای آزاد، نبرد نیروهای دولتی و مخالفان مسلح حکومت بشار اسد تا ساعات اولیه بامداد جمعه در دمشق ادامه داشته و شاهدان عینی گفته اند حضور نیروهای دولتی در حال کم رنگ شدن است.


طبق این گزارش، مقام های عراقی گفته اند گروه های مسلح مخالف حکومت بشار اسد، کنترل گذرگاه مهم مرزی ابو کمال در مرز با عراق را به دست گرفته اند.


به گزارش خبرگزاری رویترز، نیروهای ارتش آزاد سوریه، گروه مسلح مخالف بشار اسد اعلام کرده اند که کنترل دو گذرگاه مرزی بین سوریه و ترکیه، باب الهوا و جرابلس را به دست گرفته اند.


از سوی دیگر ، شاهدان عینی به رویترز گفته‌اند که درمنطقه قناوات شورشیان به مقر اصلی پلیس استان دمشق حمله کرده، این مقر پلیس را به آتش کشیده و غارت کرده‌اند.


ابو راطب، یک فعال در دمشق، به خبرگزاری رویترز گفته است: سه خودرو گشت که می خواستند وارد مقر شوند مورد اصابت بمب کنار جاده ای قرار گرفتند.


وی اضافه کرده است:من سه جنازه در یک خودرو دیدم . دیگران نیز می گویند تعداد زیادی جنازه از افراد وابسته به شبیحه (طرفداران بشار اسد) را بر کف خیابان خالد بن الولید دیده اند. ولی آمبولانس این جنازه‌ها را منتقل کرده اند.
به گزارش خبرگزاری رویترز، چند روز آینده برای حکومت بشار اسد بسیار حیاتی و سرنوشت ساز است. ضربه ناشی از کشته شدن مقامات بلند پایه امنیتی سوریه تردید‌هایی در خصوص توان این رژیم برای مقابله با مخالفان مطرح کرده است.


در همین حال، فعالان سوری می‌گویند، هم اکنون شورشیان مسلح مخالف بشار اسد کنترل قسمت شمالی دمشق یعنی منطقه بارظه، را در اختیار دارند و نیروهای دولتی از این منطقه عقب نشینی کرده اند.


طبق این گزارش نیروهای دولتی از شهرهای «تل»و «دورمیر» در شمال دمشق با تلفات بسیار مجبور به عقب نشینی شده اند.


در همین حال یک فعال سوری در گفت وگوی تلفنی با شبکه رادیویی «ان‌پی‌آر» آمریکا گفته است، درگیری های پنج روزه در دمشق باعث شده است که مردم در این شهر با کمبود کالا های اساسی روبه رو شوند.


به علت مخالفت حکومت بشار اسد با حضور رسانه های خارجی در سوریه امکان تایید یا رد اخبار تلفات درگیری ها در سوریه توسط منابع مستقل وجود ندارد.


در همین حال، تلویزیون دولتی سوریه در حدود ۲۰ جنازه مرد را در منطقه کابون نشان داده که در کنار آنها مقادیری سلاح دیده می شد. این کشته شدگان شلوار جین و تی شرت بر تن داشتند. تلویزیون دولتی سوریه این افراد را تروریستی هایی نامیده که در درگیری با نیروهای دولتی کشته شده اند.


در همین حال، مقام های لبنانی می گویند، سیل پناهندگان سوری به سوی مرزهای این کشور روان است. یک مقام امنیتی این کشور به رویترز، گفته است که روز پنجشنبه ۲۰ هزار نفر از سوریه وارد لبنان شده اند.
 

امامی: وجه مشترک جلال آل احمد و دکتر علی شریعتی “اعتراض” بود

Posted: 20 Jul 2012 02:21 AM PDT

جـــرس: یک نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه وجه مشترک مرحوم جلال آل احمد و دکتر علی شریعتی "اعتراض" بود، گفت: "جلال سخن مذهبی را میان روشنفکران برد و در کنارش، شریعتی سخن روشنفکران را به مذهبی ها انتقال داد و در واقع هر دو پلی برای پیوستن بودند."


به گزارش «شبستان»، چهارمین نشست "تفکر از نمای نزدیک" با موضوع بررسی دیدگاه دکتر شریعتی و جلال آل احمد در برابر غرب عصر روز سه‌شنبه، ٢۷ تیر در موزه دکتر شریعتی برگزار شد.


بنابراین گزارش، دکتر غلامرضا امامی، از شاگردان دکتر شریعتی و آل احمد گفت: در زمانه‌ای که جلال و شریعتی در آن زندگی می‌کردند بنا به دلایل مختلف هر دو میان دوستان عاشق و دشمنان خشمگین قرار گرفته بودند و همواره دیدگاه‌های مختلفی در رابطه با آنها ارایه می‌شد.


وی ضمن تشریح موضع این دو اندیشمند در محدوده تاریخی و جغرافیایی افزود: بی‌شک موضعی که شریعتی و جلال نسبت به غرب داشتند را نمی‌توان در زمان حاضر به کار گرفت چرا که مقتضیات زمان تغییر کرده است.


امامی ادامه داد: سخنان این دو وحی منزل نیست و قطعا نیاز به نقد دارد، اما قبل از هر چیز باید شباهت و ویژگی‌های مشترک این دو را مورد بررسی قرار داد. چرا که هر دوی آنها تفکراتی داشته‌اند که تا به امروز همواره مورد توجه اقشار مختلف مردم بوده است.


این نویسنده و پژوهشکر بیان کرد: جلال و شریعتی هر دو تبار روستایی داشتند و از شگفتی‌های روزگار این بود که برحسب اتفاق متولد آذر بودند، هر دو فرزند زمان خود بوده و فرانسه می‌دانستند.


وی به رویارویی ویژه این دو اندیشمند با غرب آن زمان اشاره کرد و گفت: تزها و نظریاتی که در آن زمان یعنی حدود دهه 40 و 50 توسط این دو اندیشمند ارایه شد سؤالات متعددی را در ذهن تداعی می‌کند، از جمله اینکه آیا نگاه آن روز آنان بر شرایط امروز ما سازگار است؟ آیا غرب یک واحد تاریخی است؟ اساسا نگاه شریعتی و آل احمد به غرب چگونه بود؟


امامی دو تفکر قالب دوران زندگی جلال آل احمد و شریعتی را مربوط به دیدگاه‌ها و نظریاتی دانست که از همسایه شمالی ما یعنی روسیه و تفکر سرمایه‌داری از آمریکا بر جامعه آن دوران ایران سایه افکنده بود.


وی تصریح کرد: این دو اندیشمند در پی آن بودند که هویت تاریخی مردم ایران را حفظ کنندباید توجه داشت اعتراض وجه مشترک شریعتی و آل احمد بود.


وی در ادامه به یکی از خاطرات خود از جلال آل احمد اشاره کرد و گفت: زمانی از او پرسیدم چطور شما که روحانی‌زاده بودی گرایش چپ پیدا کردی؟ و او جواب داد زمان ما دو گزینه بود حزب چپ و دربار ...و من میان دربار و گزینه دیگری که داشتم حزب چپ را برگزیدم.


وی ادامه داد: بعد از مدت‌ها جلال از جریان چپ گسست، چرا که متوجه شد همسایه شمالی که صدایش از حزب چپ آن زمان برمی‌خاست به خاک ایران طمع دارد، بنابراین آن را رها کرد، اما در این میان، شریعتی به تبار سنتی خویش وفادار بود.


امامی تصریح کرد: جلال سخن مذهبی را میان روشنفکران برد و در کنارش شریعتی سخن روشنفکران را به مذهبی ها ن انتقال داد و در واقع هر دو پلی برای پیوستن بودند.


وی با بیان این مطلب که عنصر مشترک جلال و شریعتی صدق و صفای آنها بود، اظهار کرد: این دو به آنچه می‌گفتند، باور داشتند و آنچه را باور داشتند، می‌نوشتند. حال تصور کنید روشنفکر جامعه امروز شریعتی را دروغگوی بزرگ و جلال آل احمد را قاتل می‌خواند!!! و برای سخن خود هیچ سندی ارایه نمی‌دهد، گویا به آن عقده ادیپ معروف که پسران بر والدین خود دارند بر خی از روشنفکر ما هم گرفتار شد ه اند.


این پژوهشگر افزود: شریعتی و جلال خود خواستار نقد آثارشان بودند اما باید توجه داشت که بهتان‌زدن سزاوار نیست، در صداقت آنها همین بس که با خود بیگانه نبودند، شریعتی برای مقابله با غرب به مذهب روی آورد و اسلام را مذهب اعتراض می‌دانست و نگا هش به مذهب نگاهی پرشور و عصیانگر بود.


امامی ابراز کرد: شریعتی دین را برای (داد) می‌خواست، در نگاه او شریعت برای زندگی بود و نه زندگی برای دین و در این راه از سنت اسلامی بهره می‌جست، همچون کسانی که بر سر چاه بلند سنت و مذهب ایستاده‌اند و رسن می‌افکنند و چون صیادی در دنیای اندیشه اسلامی غوطه می‌خورند و آن‌گاه دلو را از پس 14 قرن بیرون کشیده و مرواریدهای آنها را می نما یا نند .


وی جلال را نویسنده‌ای خواند که زبان گفتار را به نوشتار نز د یک کرد و از ادبیات ایران و فرانسه نیز بهره گرفت. شریعتی پرسوز بود و جلال پرشور، هر چند که راه آنها پرپیچ و خم بود و همواره سکندرها در آن به چشم می‌خورد.


وی افزود: جلال به دنبال آن بود تا مردم از تقلید دست بردارند و معلم خود باشند. جلال و شریعتی به دنبال هویت ایرانی و ملی بودند و در این بین امیرکبیر حلقه اتصال میان آنها بود و الگویی برای نگاه شریعتی و جلال به غرب امامی خاطرنشان کرد: همچنان که امیرکبیر در زمان خود به دنبال پیشرفت‌های نوین بود و می‌خواست دانش غرب و علوم وارد ایران شود جلال و شریعتی نیز در اند یشه بودند تا با تکیه بر فرهنگ اصیل ایرانی مردم دست از تقلید شسته و به نوآوری بر پایه اصالت ملی خود دست یابند.