جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


هفت پرده: از «من» بنده صالح خدا، تا بلاتکلیفی باغ هنر بم!

Posted: 12 Jul 2012 08:37 AM PDT

سعید زندگانی
 جرس – در اولین پرده، ادعای آیت اله مهدوی کنی را می خوانیم که خود را «بنده صالح خدا» و وارث زمین دانشگاه امام صادق می داند؛ در پرده دوم به لغو پی در پی کنسرتهای موسیقی و واکنش شدید داریوش پیرنیاکان نسبت به آن می پردازیم که معتقد است وزیر ارشاد باید در این مورد پاسخگو باشد؛ پرده سوم گزارشی است از موفقیت لیلا حاتمی و فیلم «پله آخر» همسرش علی مصفا در جشنواره «کارلوویواری»؛ پرده چهارم خبر انتشار «کلنل» دولت آبادی در آمریکاست و گفت و گوی «نیویورک تایمز» با این نویسنده بزرگ ایرانی؛ در پرده پنجم پای صحبت حمید سبزواری شاعر «خمینی ای امام» می نشینیم که معتقد است کارهای فرهنگی به دست عده ای بیسواد افتاده است؛ در پرده ششم ماجرای ساخت فیلم سینمائی «لاله» را با حمایت بی دریغ سازمان سینمائی و جواد شمقدری پیگیری می کنیم؛ و پرده آخر گزارشی است از «باغ هنر بم» که پس از استاد شجریان بلا تکلیف و ناتمام روی دست علی جهاندار مانده است!  

 من، مهدوی کنی، بنده صالح خدا!


نه آیت اله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و نه رهبر کنونی این جمهوری، هیچ یک نخواستند یا نتوانستند خود را «بنده صالح خدا» بخوانند؛ اما آیت اله محمدرضا مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری به راحتی در برابر مردم می ایستد و می گوید: "دانشگاه امام صادق زمانی وابسته به دانشگاه هاروارد آمریکا بود و مسئولیت آن نیز برعهده یک آمریکایی بود اما وعده خدا محقق شد و هم اکنون این دانشگاه به من که یکی از بندگان صالح خدا هستم ارث رسید"! خبرگزاری «ایلنا» تنها رسانه ای بود که روز 17 تیرماه این خبر را مخابره کرد، اما ساعتی بعد آنرا از روی سایت خود برداشت. این حرفها را مهدوی کنی یک روز قبل درمراسم افتتاح چند پروژه فرهنگی، اجتماعی و عمرانی شهرداری منطقه دوتهران گفته و افزوده بود: "افتتاح مجموعه ورزشی دانشگاه امام صادق توسط شهرداری تهران را به فال نیک می‌گیریم و امیدواریم این مجموعه آثار پر خیر و برکتی برای این دانشگاه داشته باشد."
رییس مجلس خبرگان رهبری افزود: "من معنی درستی از ورزش قهرمانی نمی‌دانم اما همانند امام راحل که ورزشکاران را دوست داشت من نیز به ورزش اعتقاد دارم، اگر چه به ورزش قهرمانی اعتقاد ندارم‌"! وی با بیان اینکه خداوند همواره وعده می‌دهد که زمین خود را در اختیار بندگان خاص و صالح می‌گذارد تصریح کرد‌: "دانشگاه امام صادق (ع) زمانی وابسته به دانشگاه هاروارد آمریکا بود و مسئولیت آن نیز برعهده یک آمریکایی بود اما وعده خدا محقق شد وهم اکنون این دانشگاه به من که یکی از بندگان صالح خدا هستم ارث رسید‌. آنچه دانشگاه در حوزه خود کم داشت، مجموعه علمی و فرهنگی بود که با کمک شهرداری تهران حل شد. به عنوان یک طلبه و کسی که لباس روحانیت می‌پوشم، از کسانی تقلید می‌کنم که در مسیر آبادانی و توسعه متناسب با فرهنگ انقلاب اسلامی حرکت کنند و از خدا می‌خواهم که در این مسیر به این افراد کمک کند‌. ‌ البته شاید افراد از نظر جهت مسیر را درست انتخاب کند اما محتوای آن فرق می‌کند. از کسانی که در راه امام قدم بر می‌دارند تشکر می‌کنم‌"!
پیرنیاکان: وزیر ارشاد پاسخگو باید باشد!
لغو پی درپی کنسرتها در شهرهای مختلف از سوی نهادهای حکومتی، داریوش پیرنیاکان موسیقی دان، استاد دانشگاه و سخنگوی خانه موسیقی ایران را واداشت تا در یک عکس العمل تند، از وزیر ارشاد بخواهد که پاسخگوي اين رفتارها باشد. پیرنیاکان این سخنان را درحالی درگفت و گو با رسانه ها بر زبان آورد که قرار بود ساعاتی پس از آن گروه «شهنازی» به سرپرستی او دردانشگاه کرمان به روی صحنه برود که مسئولین دانشگاه اعلام کردند نمی توانند سالن را در اختیار گروه بگذارند. یک هفته قبل کنسرت «شهرداد روحانی» نیز در این شهر لغو شده بود و ساعتی پس از این گفت و گو، خبر رسید که کنسرت «همنوازان حصار» به رهبری علی قمصری نیزکه قرار بود پنجشنبه در قزوین برگزار شود، لغو شده است!
پس از لغو کنسرت «شهردادروحانی» در کرمان، رئیس انجمن موسیقی این شهر به نشانه همراهی باهنرمندان ازمقام خود استعفا داد. پیرنیاکان با اشاره به این مسئله گفت: "مگر آقای ابوعامری رئیس‌ انجمن‌موسیقی کرمان بخاطر لغو کنسرت شهرداد روحانی استعفا نداد؟ چرا وزارت ارشاد تهران و معاونت فرهنگی هنری هیچ بازخواستی نمی‌کنند. کنسرت گروه شهنازی که قرار بود از امروز به سه شب در این شهر برگزار شود، به یکباره لغو شد. من به عنوان سرپرست گروه شدیدا به این مسئله اعتراض دارم و به عنوان سخنگوی خانه‌موسیقی هم به لغو دیگر کنسرت‌ها از جمله لغو کنسرت آقای شهرداد روحانی که قرار بود هفته گذشته در کرمان برنامه اجرا کند، اعتراض می‌کنم؛ وزارت ارشاد و دیگر دستگاه‌های مرتبط باید پاسخگو باشند"!
سخنگوی خانه‌موسیقی در ادامه بيان كرد: "در میان ارگان‌های فرهنگی دولت متاسفانه هیچ هماهنگی و هیچ توانایی نظارتی وجود ندارد و این مساله موجب وهن کلیه فعالیت‌های فرهنگی و وارد شدن لطمات فراوانی به جامعه فرهنگی و هنری کشور شده است. وقتی وزارت ارشاد به عنوان متولی فرهنگی به یک اجرا مجوز می‌دهد، دیگر نهادهای دولتی باید به این مجوز احترام بگذارند و نهایت تلاش خودشان را برای اجرای برنامه به بهترین شکل انجام دهند؛ چرا که در نهایت اینگونه برنامه‌ها آبروی نظام و حکومت است و سودش برای همه مترتب است. ولی متاسفانه در حال حاضر شاهد هستیم که اینگونه نیست و برخوردی هم با این مسائل نمی شود."
سرپرست گروه شهنازی با اشاره به لغو برنامه این گروه در کرمان، گفت: "می گویند سالن متعلق به دانشگاه بود اما ما بر اساس مکانی که تعیین شده بود از ارشاد مجوز گرفتیم؛ زیرا اگر مکان اجرا مشخص نباشد وزارت ارشاد اساسا مجوز نمی‌دهد. کارگزار ما به دانشگاه مراجعه کرده و به ایشان گفتند که سالن را در اختیار شما قرار می‌دهیم و ارشاد هم بر این اساس مجوز داده است؛ اینجا دو مسئولیت برای دانشگاه و ارشاد وجود دارد. وزارت ارشاد وظیفه دارد از من به عنوان یک هنرمند حمایت کند و باید عوامل لغو را بازخواست کند که ما بر اساس اینکه شما سالن را در اختیار این گروه گذاشتید مجوز صادر کردیم چرا درست ظهر روز قبل از اجرا مجوز سالن را پس گرفتید؟"
این موسیقی دان با اشاره به اینکه برای این کنسرت هزینه‌های فراوانی صورت گرفته بود، افزود: "مسئولین دانشگاه حتی صدابردار گروه را که با یک کامیون تجهیزات از تهران به آنجا عزیمت کرده بود، دیدند و با او ونماینده گروه هم جلسه گذاشتند و عنوان کردند که هیچ مشکلی برای اجرای برنامه نیست اما ساعت دوازده و ده دقیقه (چهارشنبه) تماس گرفتند و گفتند که سالن را نمی دهیم. من بخاطر این ضررهای مالی و معنوی که در این ماجرا متحمل شده‌ام از دانشگاه شهیدباهنر شکایت حقوقی خواهم کرد. شخص وزیرارشاد هم باید درخصوص این اتفاقات پاسخگو باشد؛ چرا این همه کنسرت در این کشور لغو می شود؟ اصلا مسئولیت وزیر ارشاد چیست؟ چرا معاونت هنری ارشاد جوابگوی این اتفاقات ناخوشایند نیست؟ آنها باید از اداره ارشاد کرمان بخواهند که به این موضوع رسیدگی کند. مگر آقای ابوعامری رئیس انجمن موسیقی کرمان بخاطر لغو کنسرت آقای شهرداد روحانی استعفا نداد؟ چرا وزارت ارشاد تهران و معاونت فرهنگی هنری هیچ بازخواستی نمی‌کنند؟ این اتفاقات اولین و دومین بار نیست که رخ می‌دهد."
پیرنیاکان در انتقاد به عملکرد مسئولین فرهنگی، گفت: "من احساس می‌کنم در وزارت ارشاد، معاونت هنری و درکل سیاست‌های کلان فرهنگی توانایی نظارت وجود ندارد. وزیر ارشاد باید بازخواست کند که در فرهنگ مملکت چه می‌گذرد؟ اگر آقای وزیر این توانایی اجرایی را ندارند باید به نمایندگان مردم پاسخ دهد و بگوید من توانایی اداره مجموعه خودم را ندارم. متاسفانه هر استانی برای خودش قانون خودش را دارد و هر مسئولی هم با سلیقه خاص خودش عمل می کند؛ کار مسئولین تنها جلسه گذاشتن و حرف زدن شده است."


گوی بلورین «کارلوویواری» برای لیلا حاتمی

 


لیلا حاتمی بازیگر سرشناس سینمای ایران که سال گذشته با فیلم «جدائی نادر از سیمین» ساخته اصغرفرهادی به چهره ای شناخته شده در جهان سینما تبدیل شد، امسال را نیز با یک موفقیت بین المللی شروع کرد و شنبه شب17 تيرماه در مراسم اختتاميه جشنواره معتبر «كارلوويواری» در جمهوری چک برای بازی در فیلم «پله آخر» ساخته همسرش علی مصفا، گوی بلورین بهترین بازیگر زن این جشنواره را دریافت و آنرا به مادرش زهرا حاتمی بازیگر باسابقه سینما تقدیم کرد.علی مصفا نویسنده، کارگردان و بازیگر فیلم «پله آخر» در این دوره از جشنواره کارلوویواری موفق شد جایزه ارزنده منتقدان بین‌المللی فیلم را کسب کند و پوستر این فیلم اثر محمدحسین شهیدی، گرافیست و طراح ایرانی نیز برنده جایزه بهترین پوستر فیلم در جشنواره فیلم کارلوویواری ۲۰۱۲ شد.
«پله آخر» به کارگردانی علی مصفا یکی از 12 فیلم بخش مسابقه رسمی چهل و هفتمین دوره جشنواره «کارلوویواری» بود. لیلا حاتمی در این فیلم نقش لیلی ستاره سینما را بازی می‌کند که به تازگی شوهرش را از دست داده است. او سر صحنه فیلمبرداری ناگهان مقابل دوربین خنده‌اش می‌گیرد و از کار باز می‌ماند. هیچ کس نمی‌تواند دلیل خنده‌هایش را حدس بزند. مصفا و علیرضا آقاخانی دیگر بازیگران اصلی «پله آخر» هستند که اولین بار پارسال در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد.
«پله آخر» دومین فیلم مصفا بعد از «سیمای زنی در دوردست» است. مصفا دو سال پیش در مقام بازیگر فیلم «چیزهایی هست که نمی‌دانی» به کارگردانی فردین صاحب‌الزمانی در بخش مسابقه رسمی جشنواره «کارلوویواری» حضور داشت و این فیلم از سوی هیئت داوران این بخش تقدیر شد. صاحب الزمانی تدوین‌گر فیلم «پله آخر» است.
جایزه بزرگ یا گوی بلورین بهترین فیلم بخش مسابقه رسمی این دوره جشنواره به «تقریبا مرد» به کارگردانی مارتین لوند از نروژ اعطاء شد. این فیلم جایزه بهترین بازیگر مرد (هنریک رافائلسن) را نیز به طور مشترک با «کشتن یک سگ آبی» (با بازی اریک لوبوس) دریافت کرد. «توطئه ایتالیایی» (داستان یک قتل عام) به کارگردانی مارکو تولیو جوردانا کارگردان ایتالیایی برنده جایزه ویژه هیئت داوران شد. رافائل اوله برای فیلم کانادایی «Camion» جایزه بهترین کارگردان را گرفت. جایزه بهترین فیلم بخش مسابقه «شرق و غرب» به «خانه‌ای با یک برجک هرمی» ساخته ایوا نیمان از اوکراین رسید. امسال در جشنواره کارلووی واری «هلن میرن» بازیگر بریتانیایی جایزه گوی بلورین یک عمر دستاورد را دریافت کرد. سوزان ساراندون بازیگر آمریکایی هم تقدیر شد. چهل و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم کارلووی 29 ژوئن تا 7 ژوئیه (9 تا 17 تیر) برگزار شد. این جشنواره یکی از قدیمی‌ترین جشنواره‌های سینمایی دنیا و مهمترین جشنواره درجه الف در اروپای مرکزی و شرقی است.
«دن فینارو» منتقد نشریه «اسکرین دیلی» در تازه ترین شماره خود نقدی بر فیلم مصفا نوشته و آن را تجریه ای تازه در عرصه نمایش مرز میان فانتزی و واقعیت توصیف کرده است. او دراین مقاله با بررسی شخصیت های فیلم، بازی بازیگران را مطلوب ارزیابی کرده و البته بر پرحرفی فیلم در برخی صحنه ها نیز تاکید کرده است. «هالیوود ریپورتر» نیز در گزارشی درباره فیلم مصفا ضمن تمجید از بازی لیلا حاتمی نوشته است: "پس از آنکه سینمای ایران از موفقیت بی‌سابقه «جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی در کسب جایزه‌ اسکار و قرار گرفتن در کانون توجه جهانی لذت برد، به نظر می‌رسد این‌بار نوبت فیلم پله‌ آخر است که در جشنواره‌های بین‌المللی بدرخشد و فروش جهانی قابل‌توجهی به دست آورد. ساختار غیرخطی روایت این فیلم نوعی حس امپرسیونیستی در مخاطب ایجاد می‌کند که گویا چیزی در داستان فیلم مبهم است، اما علی مصفا با اضافه کردن مایه‌ی کمدی به جذابیت فیلم افزوده است."
در این حال علیرضا داودنژاد فیلمساز نام آشنای ایرانی، با نگاهی به فیلم «پله آخر» در روزنامه شرق نوشت: "سینمای ایران همچنان به جای تشویق، تایید و تقویت، در داخل کشور رد، انکار و تضعیف می‌شود. دریافت جایزه بازیگری در سطح بین المللی نشات گرفته از یک نوع بازیگری در سینمای ایران است که البته شرایط و ریشه‌هایش به ده‌ها سال گذشته و شکل گیری آن به تاریخ سینمای ایران و سال‌های بعد از انقلاب بازمی‌گردد. این شیوه بازیگری بازسازی زنده زمان حال است و یک نوع بازیگری زنده، فعال و همراه با گرمای انسانی است. لیلاحاتمی از جمله بازیگرانی است که با وجود سال‌ها کار در سینمای حرفه‌ای، تسلیم کلیشه‌های بازیگری نشده و توانسته است در طول این سال‌ها به این سیاق از بازیگری دست یابد و قابلیت‌های خود را به سطح قابل تحسینی برساند و امروز این بازیگر صمیمی، با استعداد و هوشیار نه تنها در ایران بلکه در دنیا می‌درخشد و جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کارلو وی واری را هم دریافت کرده است. فیلم «پله آخر» را ندیدم، اما با‌شناختی که از علی مصفا دارم‌ می‌دانم از آن جمله هنرمندانی است که به ذایقه هنری خود وفادار مانده ‌و در تمام این سال‌ها تلاش داشته در مقابل کلیشه‌های سیاسی و تجاری به انفعال کشیده نشود. از او بعید نیست که بتواند در کنار همسر هنرمندی مانند لیلاحاتمی بدرخشد و فیلمی بسازد که در عرصه‌های بین المللی هم موفقیت کسب کند. به لیلاتوصیه دارم و آن این است که او باید بداند این موفقیت‌ها کار او را در مقابل مخالفان سینمای ایران سخت‌تر می‌کند. او باید به سینمای ایران و کشورش وفادار بماند. مبادا فشار‌ها او را نیز مجبور به مهاجرت کند"!


«زوال کلنل» در آمریکا منتشر می شود
روزنامه‌ «نیویورک تایمز» خبرداده که رمان «زوال کلنل» نوشته محمود دولت آبادی در آمریکا به زبان انگلیسی منتشر خواهد شد. این روزنامه مشهور و معتبر به تازگی گزارشي از محمود دولت‌آبادي داستان نویس شهیر ایرانی منتشر كرده است که علاوه بر نگاه به زندگی نویسنده، گفت‌وگويي است با او که اوايل امسال بی سروصدا براي حضور در همایش ادبي بين‌المللي «صداهاي جهاني ادبيات» به نيويورك سفر كرد و در بازگشت اعلام داشت برای پرهیز ازحاشیه سازیها، بی خبر رفته و برگشته است؛ حاشیه هائی که همواره در زندگی او وجود داشته و«نیویورک تایمز» هم در گزارش خود با اشاره به این موضوع نوشته است، دولت‌آبادي پس از آن‌كه در سال 1974 توسط مأموران ساواك دستگير شد، از بازجويانش پرسيد به چه اتهامي دستگير شده است كه در پاسخ شنيد: "هيچ اتهامي. اما همه‌ي آن‌هايي كه دستگير كرده‌ايم، به نظر نسخه‌هايي از رمان‌هاي تو را دارند و همين موجب شده تا توعاملي براي تحريك انقلابيون شوي"!
دولت‌آبادي كه اكنون 71ساله است، به «نیویورک تایمز» گفته است: "به عنوان يك نويسنده مسيري را پيموده‌ام كه در آن داستان‌هاي حماسي كشورم را نقل كرده‌ام كه لزوما شامل تاريخي مي‌شود كه بسياري از آن نوشته نشده است. اما در انجام اين كار نياز بوده است كه صبر و پشتكار فراواني داشته باشم. من از زندگي انتظارهاي خيلي كمي داشته‌ام." نيويورك‌تايمز در ادامه‌ گزارش خود به رمان «زوال كلنل» دولت‌آبادي اشاره مي‌كند؛ داستانی که پنج فرزند شخصيت اصلي كتاب كه افسر ارتش شاهنشاهی ايران است، هريك مسيرهاي سياسي متفاوتي را پيش مي‌گيرند و البته بهاي آن را نيز مي‌پردازند. كتاب «زوال كلنل» به زبان‌هاي آلماني و انگليسي ترجمه شده است و به گفته‌ نویسنده، سه سال پيش نسخه‌اي از آن در اختيار وزارت فرهنگ و ارشاد ايران قرار گرفته؛ اما هيچ پاسخي دريافت نكرده است. دولت‌آبادي در اين‌باره به نيويورك‌تايمز می گوید: "سرانجام معاون فرهنگي وزارت ارشاد آن را خواند و پاسخ داد كه كتاب خوبي است؛ اما روايت متفاوتي از انقلاب است. اين كتاب درك و برداشت ما از آن‌گونه كه انقلاب اتفاق افتاده، نيست. اما من در پاسخ گفتم اين درك من از هر آن‌چيزي است كه اتفاق افتاده است. تاكنون آن‌ها نه پاسخ مثبت داده‌اند و نه منفي و كتاب در شرايط نامعلومي قرار دارد"!
نويسنده‌ي نيويورك‌تايمز افزوده است که با وجود شهرت فراواني كه دولت‌آبادي در ايران دارد، «زوال كلنل» تنها دومين رمان اوست كه در آمريكا منتشر مي‌شود. اولين كتاب او با نام «جاي خالي سلوچ» در سال 2007 به چاپ رسيد. ادامه‌ گزارش به دوران كودكي دولت‌آبادي اشاره مي‌كند؛ از اين‌كه در خانواده‌اي كشاورز در خراسان متولد شد و همراه پدرش در مزرعه كار مي‌كرد. او حتا در اين شرايط نيز شديدا اهل مطالعه بود و كنجكاوي زيادي درباره‌ جهان خارج نشان مي‌داد: "من با يك چراغ بر روي پشت‌بام كتاب مي‌خواندم. در آن شرايط «جنگ و صلح» مي‌خواندم." دولت‌آبادي با تشويق پدر راهي مركز استان و پس از آن تهران شد و شغل‌هاي مختلفي را تجربه كرد؛ از كار در كفاشي و آرايشگاه تا تعميرگاه دوچرخه و مأمور فروش بليت سينما. او در پاسخ به اين‌كه آيا براي پيدا كردن طرح داستان بوده كه به اين شغل‌هاي سخت روي آورده، گفت: "نه، براي درآمد و گذران زندگي بود."
او با تأكيد بر اين‌كه قصد هيچ رويارويي و برخوردي را با كسي ندارد، گفت: "فلسفه‌ و طرز كار من، با رويارويي و برخورد ارتباطي ندارد. من مي‌خواهم به نويسندگي ادامه دهم و همچنان يك نويسنده‌ ايراني در كشورم بمانم؛ براي همين ترجيح مي‌دهم هيچ برخوردي نداشته باشم. چيزهايي نوشته‌ام كه اگر آن‌ها را بخوانيد، پرسش‌هايي را در ذهن شما ايجاد مي‌كند. اما من آن‌ها را با هدف رويارويي با كسي ننوشته‌ام؛ بلكه اين نوشته‌ها به نفع سيستم اداره‌ كشورم است تا از نويسندگاني كه در داخل كار مي‌كنند، آگاهي يابند. در كشور ما اين بايد يك اقدام معمولي جلوه كند كه افرادي كه ديدگاه‌هاي مختلفي دارند، منطقا مي‌توانند مخالفت كنند."


سبزواری: کار فرهنگی به دست عده ای بیسواد افتاده!


او سراینده سرود معروف «خمینی ای امام» است،؛ آیت اله خامنه ای برای مجموعه شعرش مقدمه نوشته و از سوی صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان چهره ماندگار ادبیات شناخته شده است، با اینهمه شاکی است و می گوید: "ادبیات در عصر ما افول داشته است نه پیشرفت. با وجود همه امکاناتی که الان برای ما وجود دارد، ما به این وضعیت دچار شده‌ایم. ادبیات موضوعی است که با فرهنگ مردم سر و کار داد اما در دوران معاصر ما هیچ زمینه‌ای برای رشد آن فراهم نبوده است و شاعر به معنای حقیقی پدید نیامده است. پیش از اینها در هر دوره‌ای که در حکومت ما برای مردم مشکلی ایجاد می‌شد، فردوسی‌ها و سعدی‌ها به وجود می‌آمدند یعنی هنرمندان به تقاضای زمان برای مردم شعر می‌گفتند؛ اما این روزها کار شعر بی‌ارزش شده‌است. عده‌ای بیسواد کار فرهنگی به دستشان افتاده و حضرات مسئول هم کار را ول کرده‌اند و هیچ کاری از پیش نمی‌رود"!
حمید سبزواری که سه شنبه بیست تیر در همایش بزرگداشت خویش سخن می گفت، افزود: "این روزها نه انگیزه‌ای در ادبیات باقی مانده و نه علاقه‌ای. تنها زمانی که شخصیت‌هایی که خود علاقه به ادبیات دارند در راس امور قرار می‌گیرند، ما شاهد روشنایی در ادبیات هستیم. البته زندگی و مشکلات امروز آن درچند سال قبل وجود نداشت. این روزها مردم بیشتر وقتشان را برای کسب لقمه‌ای نان به این سو و آن سو می‌دوند و فراغت ادبیات را ندارند. حکومت باید پیشگام تشویق شعرا در چنین فضایی باشد که متاسفانه نیست و یا اگر هست من نمی‌دانم. علت این موضوع هم این است که احساس نیاز نمی‌شود و لذا جوان هم در سر دوراهی می‌ماند و نمی‌داند که باید چه کار کند؟ مردم ما معتقدند که معصومین همیشه مورد عنایت ملت ایران بوده‌اند. ما ایرانی ها خیلی زود رسول اکرم(ص) را شناختیم و او را تکریم کردیم و به او ایمان آوردیم اما اعراب با اینکه پیامبر از تیره آنها بود او را آزار دادند و فرزندانش را کشتند. این به معنی آن است که در درون مردم ما چیزی وجود دارد که در در درون اعراب نیست و هر کسی که حرف و خوی پسندیده‌ای دارد نزد ما محترم است و در همین راستا آثار هنری ما نیز در وصف پیامبر و ائمه(ع) بیش از هر زبان و ملت دیگری است."
وی ادامه داد: "جدای از این، ادبیاتی که در آن رستم و اسفندیار خلق شده باشد در هیچ کجای جهان وجود ندارد. ما در جهان از حیث زبان و تفکر بر همگی پیشی داشته‌ایم و خواهیم داشت." سبزواری همچنین به اشعار خود در حوزه دفاع مقدس نیز اشاره کرد و گفت: "در آن دوران هر ایرانی هر آنچه در چنته داشت در طبق اخلاص گذاشت و تقدیم انقلاب کرد. این جریان هم با کمک مردم بود که شکل گرفت، یکی با جان خود و یکی با مال خود آن را هدایت کرد. من هم به اقتضا زمانه در آن ایام برای شهدای سرزمینم شعر سرودم که امیدوارم در درون ملت زنده بماند که مانده است. اما برخی بی‌مهری‌ها در طول زندگی ‌ام را نمی‌توانم فراموش کنم. یادم هست در سال‌های پس از انقلاب در بستر بیماری بودم که عده‌ای به سراغ من آمدند از من شعر برای انتشار در کتابی به نام خودم خواستند. من بیمار بودم و دفتر شعر را به آنها سپردم. بعدها در چاپخانه فردی که می شناسم و نمی‌خواهم اسمش را بیاورم از روی حسد اشعارم را با چیزهای دیگری عوض کرد و کتابی به نام من منتشر شد که اشک من را در آورد و 400 مجلدش هم به دست نمایندگان مجلس رسید. هنوز هم نمی‌فهمم این همه بی‌شرمی و بی‌حیایی به خاطر دنیا را چطور می‌شود توجیه کرد."


سازنده «لاله» با حمایت شمقدری از هالیوود می آید
دفاع تمام قد جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی از پروژه سینمائی «لاله» که سازنده آن از هالیوود می آید و چندان هم درایران خوشنام نیست، چنان موجب شگفتی شده که حتی خبرگزاری حکومتی «فارس» را هم وادار به واکنش کرده است: "کارگردانی برای ساخت این فیلم –که قرار است در مقابله با فیلمهای ضد ایرانی قد علم کند- انتخاب می شود که خود بیش از بیست سال است که در خارج از کشور به سر می برد و از سال 1982 باعنوان تهیه کننده و کارگردان در هالیوود ایران ستیز حضور پیدا کرده است." اما شمقدری همچنان به دفاع از این پروژه پنج میلیارد تومانی ادامه می دهد: "این فیلم تجربه‌ای جدید است. فیلم‌هایی خارج از کشور بر علیه ما به زبان انگلیسی با بازیگران خارجی ساخته می‌شود؛ ما نیز احساس کردیم که بدین گونه عمل کنیم و در داخل کشور چنین فیلمی بسازیم. برای ساخت چنین پروژه‌ای در سطح بین‌المللی لازم بود از حضور بازیگران خارجی استفاده کنیم. وقتی هم که وارد عرصه بین‌المللی می‌شوید قطعا یک صفر جلو بودجه‌تان می‌آید"!
فیلم سینمائی «لاله» را که داستان حضور یک دختر ایرانی (لاله صدیق) در مسابقات اتومبیل رانی است، قرار است اسد‌الله نیک‌نژاد بسازد. او که هنگام برگزاری جشنواره سینمائی فجر درایران بود، در همان هنگام درنشست «هالیوودیسم در سینما» گفت: "اگر بخواهیم با هالیوود بجنگیم نمی‌توانیم چشم بسته جلو برویم بلکه باید با آگاهی و قدرت زیاد کار و تلاش کنیم لذا باید به شناسایی ابزارها و تکنیک‌های هالیوود برویم و این به این معنی است که باید حرفه‌ای شویم. من به این موضوع اعتقادی ندارم که هالیوود چیزی را از ما گرفته است بلکه بر این اعتقاد هستم که ما چیزهای زیادی را تقدیم هالیوود کرده‌ایم و اگر بخواهیم با هالیوود بجنگیم نمی‌توانیم چشم بسته جلو برویم بلکه باید با آگاهی و قدرت زیاد کار و تلاش کنیم. اگر می‌خواهیم فردی باشیم که با ارزش‌های خود هالیوود را خرد کنیم، لذا باید به شناسایی ابزارها و تکنیک‌های هالیوود برویم و این به این معنی است که باید حرفه‌ای شویم که البته من نیز مثل شما با صهیونیسم و امپریالیسم مشکل دارم و باید فیلمی بسازم تا بتوانم در سراسر جهان به نمایش بگذارم"!
خبرگزاری «مهر» در این مورد نوشته است: "همزمان با انتشار خبر تولید فیلم سینمایی"لاله"به کارگردانی اسدالله نیک‌نژاد (معروف به اسی نیک نژاد) با سرمایه‌گذاری مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، سکوت مدیران این مرکز ابهاماتی در خصوص کم و کیف تولید این پروژه سینمایی به وجود آورده‌است. این درحالی است که هزینه اختصاص داده شده به این پروژه طبق همان اخبار غیررسمی حدود یک سوم کل بودجه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی در سال جاری است. نکته قابل توجه اینکه اسدالله نیک‌نژاد جز کارگردان‌های فیلم اولی نیست و این درحالی است که مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی موظف به حمایت و تولید از کارگردان‌هایی است که می‌خواهند فیلم اول خود را تولید کنند. از سوی دیگر درج نام نیک‌نژاد بعنوان کارگردان در این پروژه هم جالب توجه است چراکه او تنها فیلم "برنج خونین" را در سال 1360 و به طورمشترک با امیرقویدل در سینمای ایران کارگردانی کرده و پس از این فیلم فعالیت سینمایی خود را در آمریکا پی گرفته‌است. او در سال 89 به‌عنوان یکی از اعضا هیات داوران جشنواره فیلم فجر معرفی شد اما به دلیل برخی حاشیه‌ها و انتقادات رسانه‌ای از سمت خود در جشنواره استعفا کرد."
ساخت «لاله» پیش از این به بنیاد سینمایی فارابی سپرده شده بود اما مسئولان این بنیاد مخالف محتوای آن بودند و زیربار ساخت آن نرفتند. به دنبال عدم پذیرش بنیاد فارابی، ساخت این فیلم سینمایی به دستور مستقیم شمقدری به مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با بودجه‌ای معادل 5 میلیارد تومان واگذار شد. فیلمنامه ابتدایی این پروژه این روزها در حال بازنویسی است و جلیل عرفان‌منش طی قراردادی مجزا با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی این کار را برعهده گرفته است. عرفان‌منش، فیلمنامه‌نویس و تاریخ‌نگار سینمای ایران است و پیش از این نگارش متن سریال "آفتاب و زمین" به کارگردانی جواد شمقدری را برعهده‌داشته است.
اسدالله نیک نژاد معروف به اسی نیک نژاد متولد سال ۱۹۶۰ در تهران است. او فوق لیسانس کارگردانی سینما از دانشگاه هنر کالیفرنیا است و کار درسینما را با همکاری امیر قویدل با فیلم «برنج خونین» شروع کرد و سپس به آمریکا سفر کرد و در تلویزیون و سپس سینمای این کشور مشغول به کار شد. در کارنامه تهیه کنندگی نیک نژاد چهارده فیلم و سریال تلویزیونی به چشم می خورد. در بین این فیلم ها عناوینی دیده می شود که شهرت خود را مدیون بی پردگی و نمایش امیال جنسی انسان هستند؛ از جمله سریال «خاطرات کفش قرمز» که نیک نژاد یکی از مدیران تولید و تهیه کننده آن است، مجموعه ای است که هر قسمت آن چند بخش اروتیک با محوریت خاطرات یک زن ساخته شده است. درسال ۱۹۹۹ نیک نژاد به عنوان تهیه کننده و زلمان کینگ کارگردان، فیلم «شرم، شرم، شرم» را عرضه کردند، فیلم داستان زنی است که درزندگی جنسی خود دچار سردرگمی شده است و به همین دلیل به انواع روابط تن درمی دهد. پس از آن در سال ۲۰۰۰ زلمان کینگ فیلمنامه «زنان در شب» را نوشت و کارگردانی کرد که تهیه کنندگی آن را نیز نیک نژاد برعهده داشت.


کناره گیری شجریان و بلاتکلیفی باغ هنر بم


پنجم دیماه 1382 زمین لرزه ای به شدت هفت ریشتر شهر بم را ویران کرد، پنجاه هزار قربانی گرفت و هزاران نفر دیگر را بی خانمان کرد که بسیاری از آنها پس از گذشت نه سال هنوز به خانمان نرسیده اند! در میان کسانی که به یاری بازماندگان شتافته بودند، استاد محمدرضاشجریان کاری ویژه را آغاز کرد: احداث یک مجتمع بزرگ فرهنگی/ هنری بنام «باغ هنر بم» تا کودکان و نوجوانانی که از این زلزله جان سالم بدر برده اند، بتوانند در آن به آموزش هنر بپردازند. زمان دولت خاتمی بود و وزارت ارشاد هرچه توانست از همکاری با آواز خوان بلند آوازه سرزمینمان که شاگردش «ایرج بسطامی» را هم در زلزله از دست داده بود، فروگذار نکرد. شجریان میلیونها تومان از راه برگزاری کنسرت و یا از دوستان خیرخواهش گرد آورد و در زمینی که از شورای شهر بم گرفته بود، ستونهای «باغ هنر» بالا رفت. اما روزگار برگشت ودولت به احمدی نژاد رسید و عرصه تا حدی به آواز خوان تنگ شد که خرداد ماه 1388 نامه ای سرگشاده نوشت واعلام کرد: ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش / بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش!
اما داستان به همین جا ختم نشده است. علی جهاندار، از دوستان و شاگردان شجریان که مجری «باغ هنر بم» بوده، این هفته و در گفت‌وگو با «ایسنا» ادامه داستان را چنین تعریف می کند: "استاد شجریان پروژه باغ هنربم را در سال 83 با اجرای کنسرت شروع کردند و بنده نیز به عنوان مجری این پروژه انتخاب شدم و بر حسب برنامه‌ریزی قرار شده بود هشت هزارمترمربع ساختمان در زمینی به مساحت 14 هکتار احداث شود. نقشه برداری را شرکت «همشار» با حضور مهندس خواجه نصیری و بهار مشیری (داماد و دختر فریدون مشیری) انجام داد و حدود شش هزار متر مربع اسکلت سازی در زمین مورد نظر احداث شد و بیش از 50 هزار متر مربع خاک‌برداری نیز از این زمین صورت گرفت و دیوارهای حائل دور بنا نیز بصورت سفت کاری احداث شد."
جهاندار با اشاره به اینکه تاکنون یک میلیارد و 240 میلیون تومان برای این پروژه هزینه شده است، می افزاید: "حدود 810 میلیون تومان پرداخت شده و بقیه را طلبکار هستم. به امید خیرینی که با ما در احداث این پروژه همکاری می‌کردند کار را ادامه دادم؛ اما بعداً به دلیل وضعیت اقتصادی و مشکلاتی که آنها داشتند ادامه كار را همراهی نکردند و در جلساتی که با هم داشتيم قول می دادند تا پروژه را انجام دهم و بودجه را تامین كنند که متاسفانه تامین نکردند و من هنوز خودم مخارج را تحمل می‌کنم و هزینه نگهبان‌ها رانیز پرداخت كرده‌ام. اما معلوم نیست صاحب این پروژه کیست و اصلا چه کار باید بکنند؟ لذا از استاد شجریان می‌خواهم تکلیفم را در قبال اين پروژه روشن کنند و اگر واقعا می‌خواهند پروژه اجرایی شود، بیایند پی کار را بگیرند و بنده را از این سرگردانی و بلاتکلیفی در بیاورند." این هنرمند که حرفه اصلی او ساخت و ساز است، ادامه می دهد: "متاسفانه استاد شجریان نیز گرفتاری‌های خاص خودشان را دارند و من مانده‌ام که چه کار بايد کنم؟ از استاد شجریان و مسئولان می‌خواهم تا در اسرع وقت نسبت به تعیین تکلیف این پروژه و هزینه‌های به جا مانده اینجانب اقدام کنند، بنده دیگر نمی‌توانم این کار را ادامه بدهم. از مسئولان تقاضا دارم بیایند این ساختمان را که در اصل زمینش براي دولت است، از بنده تحویل بگیرند و بعدش می‌توانند از این ساختمان استفاده‌های مختلفی در خدمت به مردم بم کنند."
اما شجریان تنها به دلیل گرفتاری از پروژه «باغ هنربم» کنار نکشید. او که پنج سال برای ساخته شدن این مجموعه هزینه کرده، کوشیده و چندین بار به آنجا سفر کرده بود، در نامه خرداد 88 خود نشان می دهد که به نوعی کنار گذاشته شده است: "ماه‌هاست که توان ما بجاي پيشبرد پروژه به رفع حاشيه‌ها و مشکلات برخاسته از آن معطوف شده است. من ديگر توان مقابله با اين همه موانع و دشواري‌هاي نارواي ايجادشده را ندارم. حال که مقامات استان تمايلي براي حضور من و همکارانم ندارند، توصيه حافظ بزرگ را عمل مي‌کنم که فرمود: ما آزموده‌ايم در اين شهر بخت خويش / بيرون کشيد بايد از اين ورطه رخت خويش. از آنجايي که از ابتدا با شوراي محترم شهر بم طرف بوديم، اکنون نيز رسماً اين پروژه را به همان شورا تحويل مي‌دهيم. اسناد مربوطه را هم متعاقبا تقديم شوراي شهر خواهيم کرد. به منظور احترام به اعتماد مردم، نسخه‌اي از گزارش مالي و عملکرد پروژه هم به افکار عمومي تقديم خواهد شد. در اينجا مجال نيست از همکارانم و کساني که دست ياري ما را فشردند، به نام ياد کنم. در گزارش عملکرد پروژه، به اعتماد اين عزيزان و مردم همراه اداي دين خواهم کرد. آنچه ما را به اين وادي کشاند، عشق و دين به مردم بم بود. همچنان رنج اين عزيزان را در ياد دارم و هر بار که فرصتي دست دهد، آن را به ياد خواهم آورد تا فراموشي، ميل به «انسان بودن» را در ما از ميان نبرد. به مردم بم هم مي‌گويم که هم‌چنان بر ميثاق دوستي و مهر هستم و براي برنامه‌هاي فرهنگي و هنري که بنا بود در باغ هنر به اجرا درآيد، به موقع پا به ميدان خواهم گذاشت."

دستگیری ۶۱ تن اراذل و اوباش در قطار تهران - جمکران

Posted: 12 Jul 2012 05:41 AM PDT

جـــرس: رییس پلیس راه آهن کشور از حضور اراذل و اوباش و مزاحمین نوامیس مردم در قطار تهران - جمکران خبر داد و گفت که ۶۱ نفر از این اوباش دستگیر شده اند.


به گزارش ایسنا، سردار رحمت اللهی، رییس پلیس راه‌آهن کشور گفت: در پی شکایت متعدد مسافران قطار تهران - جمکران، مبنی بر تحرکات شرارت‌آمیز عده‌ای اراذل و اوباش در این قطار مسافری، ماموران پلیس راه‌آهن با انجام اقدامات اطلاعاتی و نیز هماهنگی با دادسرای ناحیه ۱۶ در یک عملیات ضربتی ۶۱ تن از افراد شرور را دستگیر کردند که ۲۵ تن با قرار قانونی روانه زندان و مابقی با اخذ تعهد کتبی آزاد شدند.


رییس پلیس راه‌آهن کشور در بخش دیگری از سخنانش، بر تمرکز پلیس راه‌آهن در راستای مبارزه و برخورد با انتقال موادمخدر صنعتی از طریق خطوط ریلی تاکید کرد و افزود: بازرسی و کنترل مسافران را تنها به مبدا محدود نمی‌کنیم بلکه بازرسی و کنترل داخل قطار و ایستگاه‌های مقصد نیز صورت می‌پذیرد.
 

اعتراض به تائید حکم شش سال حبس رضا شهابی

Posted: 12 Jul 2012 05:41 AM PDT

جـــرس: سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در بیانیه ای اعتراض خود را به صدور شش سال حبس تعزیری و محرومیت از فعالیت های سندیکایی اعلام کرد


به گزارش کلمه، در بخشی از این بیانیه با تاکید بر درخواست آزادی بی قید و شرط این فعال کارگری، آمده است: مسلما” وجدان مردم شریف و عموم کارگران ایران بویژه کارگران خدوم شرکت واحد از زندانی بودن رضا شهابی قلبا” ناراضی و خواستار آزادی این کارگر زحمتکش می باشند.


رضا شهابی عضو هیات مدیره و مسؤل امور مالی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی ٢٢خرداد ٨٩ بازداشت شد و در حین انتقال به بند ٢٠٩ به دلیل ضرب و شتم شدید از ناحیه گردن به شدت آسیب دید.


١٩ ماه نگهداری رضا شهابی در بند٢۴٠ و ٢٠٩ زندان اوین و بازجویی ها تحت فشار و شکنجه و تهدید به اعدام موجب شد، این زندانی برای رسیدگی به وضعیت حقوقی و قضایی چندین بار دست به اعتصاب غذا بزند.


متن این بیانیه به نقل از سایت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به شرح زیر است:
در حالی که قاضی دادگاه بدوی بشارت آزادی رضا شهابی را داده بود اما معلوم نیست بر اساس چه تحولاتی در دادگاه ، برای رضا شهابی حکم شش سال زندان و پنج سال محرومیت از فعالیت های سندیکایی و هفت میلیون تومان جزای نقدی صادر گردید، که متاسفانه این حکم در دادگاه تجدید نظر هم به تایید رسید.


در حالی که رضا شهابی راننده زحمتکش شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در بیمارستان بستری بوده ، همسر و فرزندانش با صدور این حکم ضربات روحی شدیدی را متحمل شده اند .


مسلما” وجدان مردم شریف و عموم کارگران ایران بویژه کارگران خدوم شرکت واحد از زندانی بودن رضا شهابی قلبا” ناراضی و خواستار آزادی این کارگر زحمتکش می باشند.


سندیکای کارگران شرکت واحد ضمن محکوم کردن حکم صادره برای رضا شهابی خواستار ازادی بی قید و شرط این فعال کارگری می باشند.


با امید به گسترش صلح و عدالت در همه جهان
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
تیر ماه ۱۳۹
 

نظرسنجی درباره عمل‌کرد جرس در سومین سالگرد تأسیس این رسانه

Posted: 12 Jul 2012 04:51 AM PDT

خواننده‌ی گرامی! لطفاً به مناسبت سومین سال‌گرد تأسیس جرس، در این نظرسنجی شرکت فرمایید و ما را در ارزیابی عمل‌کرد این رسانه‌ی سبز یاری رسانید.      

 

علاوه بر شرکت در نظرسنجی، شما از دو راه دیگر نیز می‌توانید دیدگاه‌های خود را درباره‌ی جرس با ما و دیگر خوانندگان در میان بگذارید: یکی با ارسال پرسش‌های خود درباره‌ی جرس که از سوی شورای سیاست‌گذاری جرس پاسخ داده خواهد شد، و دیگری از راه نوشتن مقاله و یادداشت. فراخوان‌های پرسش‌وپاسخ و مقاله‌نویسی را در ستون «ویژه‌نامه» بخوانید.

 

درگیری ها در شورای امنیت سازمان ملل بر سر قطعنامه تحریم سوریه

Posted: 12 Jul 2012 04:20 AM PDT

جـــرس: در حالی که کشورهای غربی طرح پیشنهاد تحریم سوریه را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه داده اند، روسیه قطعنامه جداگانه ای را در میان اعضای شورای امنیت سازمان ملل توزیع کرده است و خواستار تمدید ۹۰ روزه ماموریت ناظران شده است.


به گزارش بی بی سی، این اقدام روسیه سرآغاز یک درگیری دیپلماتیک در شورای امنیت سازمان ملل متحد است.


کشورهای غربی در حال توزیع متن پیش نویس یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل هستند که در آن به بشار اسد ۱۰ روز مهلت داده شده است تا به خشونت علیه شهروندان سوری پایان دهد.


در این قطعنامه به اسد هشدار داده شده که اگر در این ۱۰ روز به خشونت علیه شهروندان سوری خاتمه ندهد، مورد تحریم قرار خواهد گرفت.


این مواد بخشی از قطعنامه ای محسوب می شود که ماموریت ناظران صلح سازمان ملل متحد را که هفته آینده به پایان می رسد، در سوریه تمدید می کند.


این قطعنامه امکان تحریم های غیر نظامی را نیز فراهم می کند.


اما روسیه که همواره با اعمال تحریم علیه سوریه مخالف بوده، پیش نویس قطعنامه جداگانه ای را در میان اعضای شورای امنیت سازمان ملل توزیع کرده و خواستار تمدید ۹۰ روزه دوره ماموریت ناظران صلح سازمان ملل شده و بر تلاش برای یافتن راه حل سیاسی برای بحران موجود در سوریه تاکید کرده است.


وزیر خارجه روسیه روز گذشته و در دیدار با رهبران شورای ملی سوریه نیز بار دیگر بر مخالفت کشورش با برکناری اسد تاکید کرد. بر این اساس می توان گفت که راه حل سیاسی مورد نظر مسکو، ابقای اسد در قدرت است.
از سه ماه گذشته تا کنون نزدیک به ۳۰۰ ناظر صلح به سوریه سفر کرده اند اما ماموریت آنان نتوانسته مانع کشتار شهروندان سوری شود.


تجاوز دسته جمعی لباس شخصی های اسد به زنان
در داخل سوریه اما همچنان خشونت هواداران حکومت اسد ادامه دارد.


در تازه ترین گزارش ها در این باره، سازمان حقوق بشری " زنان تحت محاصره" فاش کرد که نیروهای امنیتی و لباس شخصی های هوادار رژیم اسد برای انتقام از خانواده های انقلابیون پس از بازداشت زنان به آنان تجاوز می کنند.


به گزارش العربیه به نقل از گزارش این سازمان حقوق بشری از آغاز اعتراضات تاکنون تنها در حمص 81 مورد تجاوز جنسی به زنان صورت گرفته است.


این گزارش افزود :" تجاوز جنسی نیروهای امنیتی سوریه به زنان این کشور به صورت تصادفی و خارج از چهار چوب عملکرد آنها نبوده بلکه با هماهنگی کامل و جهت فشار آوردن بر مردم مناطق قیام کرده صورت گرفته است، و این تجاوزها تاکنون با آگاهی کامل مقام های امنیتی این رژیم به وقوع پیوسته است."


گزارش آورده است که "بیش از دو سوم تجاوز های جنسی عناصر لباس شخصی های بشار اسد علیه زنان هنگام یورش به خانه ها به منظور بازداشت شوهران یا فرزندانشان صورت می گیرد".


طبق این گزارش بیشترین افراد مورد تجاوز قرار گرفته کسانی هستند که خویشاوندانشان به ارتش آزاد سوریه ملحق شده اند.


سازمان حمایت از زنان تحت محاصر درپایان گزارش خود تاکید می کند که وضعیت تجاوز به زنان در سوریه به فجیع ترین وجه صورت می گیرد به طوری که " شبیحه اسد" (لباس شخصی های اطلاعاتی) به صورت دسته جمعی به یک یا دو زن بازداشت شده ، تجاوز جنسی می کنند.


تهیه کنندگان این گزارش در پایان احتمال می دهند که آمار تجاوزهای جنسی در سوریه بسیار بالاتر از آنچه که تاکنون گزارش شده است ، باشد.


عدم دسترسی سازمان های حقوقی به اطلاعات لازم در مناطق تحت کنترل نیروهای امنیتی اسد یکی از دلایل احتمال افزایش آمار این نوع تجاوزهاست.


پیام اولین دیپلمات جدا شده به مسوولان رژیم
در تحولی دیگر، سفیر سوریه در عراق پس از پیوستن به مخالفان، از مقام های نظامی و غیر نظامی سوریه خواست بشاراسد را تنها بگذارند.


روز گذشته اعلام شد که نواف الفارس، سفیر سوریه در عراق که همزمان عضو ارشد حزب بعث سوریه بود، سفارت این کشور را ترک کرده و به اربیل رفته است.


جدا شدن این دیپلمات برجسته سوری از رژیم اسد اولین کناره گیری یک سفیر از زمان شروع انقلاب مردم سوریه تا کنون است. این اقدام در پى كناره گيرى ده ژنرال از ارتش حكومتى سوريه و در راس آنها نواف طلاس از دوستان نزديك بشار اسد، صورت گرفته است.


این دیپلمات ارشد سوری شب گذشته با ظاهر شدن در تلویزیون الجزیره جدا شدن خود از رژیم و پیوستنش به مخالفان را تایید کرد.


او در این برنامه اعلام کرد که از مقام سفارت و عضویت درحزب بعث سوریه کناره گیری کرده و از دیگران نیزخواست تا "رژیمی را که به ابزار سرکوب مردم تبدیل شده"، تنها بگذارند.


به گزارش رادیوفردا، در واکنش به این اقدام، وزارت خارجه سوریه بیانیه ای صادر کرد اما در این بیانیه تنها گفت که سفیر این کشور در بغداد از سمتش کناره گیری کرده، اما سفارت همچنان به کارعادییش ادامه می دهد.


این در حالی است که از دو روز پیش تظاهرات گسترده و بی سابقه ای در دمشق، پایتخت سوریه و در نزدیکی اماکن امنیتی رژیم برگزار شده است.
 

حجاب کارکنان دولت بازرسی می‌شود

Posted: 12 Jul 2012 03:54 AM PDT

جـــرس: قائم مقام وزیر کشور گفت: بازرسی از وضعیت حجاب و عفاف کارکنان دولت یکی از برنامه‌های ستاد صیانت اجتماعی و اخلاقی کشور است.


به گزارش مهر، پاسدار علیرضا افشار، رعایت حجاب و عفاف را یکی از آموزه‌های دینی و تکالیف شرعی برای صیانت از حریم خانواده و جامعه، محیط کار و غیره دانست و اظهار عقیده کرد: رعایت حجاب و عفاف یک هنجار عمومی است.


وی با بیان اینکه تهاجم فرهنگی غرب پس از آتش‌بس با هزینه‌های بیشتر از طریق اینترنت و ماهواره بیشتر جوانان را تحت تاثیر قرار داده است، گفت: امروز توجه به اسلام و رعایت حجاب و عفاف در غرب و بیداری اسلامی در منطقه بیشتر مورد توجه قرار گرفته که برای ما یک افتخار بزرگ محسوب می‌شود.


مسئول ستاد صیانت اجتماعی و اخلاقی کشور، استان‌های شمالی را فرصتی برای اشاعه فرهنگ عفاف و حجاب خواند و گفت: این رسالتی است که بر عهده تمام مسئولان کشوری گذاشته شده زیرا جمعیت زیادی که برای تفریح و استفاده از برنامه‌های نشاط اجتماعی به کنار ساحل می‌آیند باید با فلسفه کلام توجیه شوند.


وی بازرسی از وضعیت حجاب و عفاف کارکنان دولتی را یکی از برنامه‌های ستاد صیانت اجتماعی و اخلاقی کشور خواند و اذعان کرد: این برنامه از ابتدای سال ۱۳۸۷ تاکنون در ۱۲ فصل به صورت اقدام‌های فرهنگی تدوین شده که شامل همایش‌ها، اردو‌ها، توزیع محصولات فرهنگی و غیره است و اعتبار این برنامه نیز در بودجه سال‌های ۸۹، ۹۰ و ۹۱ دیده شده است.


افشار، اولویت کار فرهنگی را در رسیدگی به وضعیت فرهنگی کارکنان دولت دانست و خاطرنشان کرد: پیش‌بینی آیین‌نامه انضباطی برای افراد متخلف نیز دیده شده و در صورت مشاهده ابتدا با تذکر و سپس با مشاوره و سرانجام با برخورد مواجه می‌شوند.


نماینده ولی فقیه در گیلان نیز در مراسم مذکور بر ضرورت توجه به حجاب و عفاف تاکید کرد و افزود: حرکات و رفتار بانوان در اداره‌ها باید با نظام الهی سنخیت داشته باشد.


مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه قدس گیلان نیز در این مراسم، به بازرسی‌های انجام گرفته از ۹۰ دستگاه استان اشاره کرد و اظهار داشت: سال گذشته در بخش حجاب و عفاف اداره‌ها و سازمان‌های گیلان موفقیت‌های خوبی کسب کردیم.

 

عراق جای ایران را در اوپک گرفت

Posted: 12 Jul 2012 03:33 AM PDT

با کاهش تولید نفت ایران به خاطر تحریم ها

جـــرس: سازمان کشورهای صادرکننده نفت، اوپک، در گزارش ماهانه خود که روز پنج شنبه، ۲۲ تیرماه منتشر شد، رسما تایید کرد که تولید نفت عراق در ماه گذشته از ایران سبقت گرفته و این کشور هم اکنون جایگاه دومین تولید کننده بزرگ اپک را از ایران گرفته است.


به گزارش رادیو اروپای آزاد، اوپک اعلام کرده است که بر مبنای منابع ثانویه، (ارزیابی های کارشناسان این سازمان) تولید نفت ایران طی ماه گذشته، ژوئن، نسبت به ماه قبل بیش از ۱۸۸ هزار بشکه در روز کاهش یافته و به رقم دو میلیون و ۹۶۳ هزار بشکه در روز رسیده است.


در گزارش اوپک، آمار منابع اولیه (وزارت نفت ایران) درباره تولید نفت این کشور، بر خلاف روال معمول خالی گذاشته شده است که نشان می دهد وزارت نفت ایران، به هر دلیل، از دادن اطلاعات تولید نفت خام خود طی ماه ژوئن به اوپک خودداری کرده است.


اوپک، در گزارش ماهانه خود می گوید که تولید نفت ایران در سال ۲۰۱۰ برابر سه میلیون و ۷۰۶ هزار بشکه در روز بود که طی سه ماهه اول سال جاری میلادی به سه میلیون و ۳۸۳ هزار بشکه کاهش یافته و این کاهش طی ماه های گذشته نیز ادامه داشته و اکنون به زیر سه میلیون بشکه در روز رسیده است.


بر خلاف ایران، تولید نفت عراق در سال ۲۰۱۰ برابر دو میلیون و ۴۰۱ هزار بشکه بود که تا آخر ماه ژوئن به رقم دو میلیون و ۹۸۴ هزار بشکه در روز رسیده است.


بر اساس این گزارش، عربستان بزرگترین تولید کننده نفت اوپک، طی ماه گذشته به طور متوسط روزانه ۹ میلیون و ۸۸۸ هزار بشکه تولید نفت داشته است.


مجموع تولید نفت ۱۲ کشور عضو اوپک (با احتساب عراق) طی ماه گذشته با کاهش ۱۰۶ هزار بشکه ای نسبت به ماه قبل آن به ۳۱ میلیون و ۳۶۳ هزار بشکه رسیده است، با این همه، این رقم باز هم بسیار بیشتر از سقف تولید رسمی ۳۰ میلیون بشکه ای تولید نفت اوپک است.


ایران که اقتصاد آن به شدت وابسته به نفت خام است، در کنار کاهش تولید نفت خود، از کاهش قیمت نفت نیز رنج می برد و افزایش تولید نفت کشورهای عضو اوپک را عامل ارزانی نفت می داند.


قیمت نفت طی چند ماه گذشته از ۱۲۸ دلار به زیر ۱۰۰ دلار به ازای هر بشکه سقوط کرده بود، اما از اول ماه جاری میلادی قیمت نفت کمی بالاتر از ۱۰۰ دلار در حال نوسان است.


وزیران نفت ۱۲ عضو سازمان کشورهای صادر کننده نفت، اوپک، ۲۶ خرداد، ۱۶۱مین اجلاس خود را در وین، پایتخت اتریش برگزار کردند که بر اساس گزارشی که در تارنمای اینترنتی اوپک قرار داده شد، کشورهای عضو توافق کردند که سقف تولید نفت این سازمان در رقم ۳۰ میلیون بشکه در روز تثبیت شود.


اوپک در گزارش ماهانه خود می گوید که تولید نفت ایران در اواخر سال گذشته میلادی سه میلیون و ۵۶۳ هزار بشکه در روز بوده است که این رقم هم اکنون تا ۶۰۰ هزار بشکه کاهش یافته است.


علاوه بر کاهش تولید نفت در ایران، صادرات نفت این کشور نیز بعد از اجرایی شدن تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا علیه ایران تا نصف کاهش یافته است.


خبرگزاری رویترز روز دوشنبه با استناد به دو مقام رسمی وزارت نفت ایران که نخواستند نامی از آنها برده شود، از کاهش یک میلیون بشکه ای صادرات نفت ایران خبر داد. ایران هم اکنون روزانه ۱.۱ میلیون بشکه نفت صادر می کند.


با این وجود مقامات جمهوری اسلامی حاضر نیستند تحریم نفتی ایران را عامل کاهش صادرات نفت معرفی کنند.
 

حمید سمندریان، پدر تئاتر ایران درگذشت

Posted: 12 Jul 2012 03:24 AM PDT

جـــرس: حمید سمندریان استاد بزرگ تئاتر ایران سحرگاه امروز ۲۲ تیرماه در منزل خود چشم از جهان فروبست.

 

به گزارش مهر، حمید سمندریان متولد ۱۳۱۰ سحرگاه ۲۲ تیرماه بعد از دست و پنجه نرم کردن با بیماری در سن ۸۱ سالگی در منزل خود دار فانی را وداع گفت. این استاد بزرگ تئاتر ایران در حالی برای همیشه صحنه تئاتر را ترک کرد که آرزوی اجرای نمایش "گالیله" را به عنوان وصیت نامه هنری خود داشت.


سمندریان ، ساعت ۹ صبح روز شنبه از مقابل تالاری که به نام او (استاد سمندریان) در تماشاخانه‌ ایرانشهر نامگذاری شده است، به سمت قطعه‌ی هنرمندان بهشت‌زهرا (س) تشییع خواهد شد.


سمندریان طی سه دهه گذشته تنها چهار اثر نمایشی را کارگردانی کرد و به صحنه برد و این در حالی بود که وی از جمله کارگردانان برجسته تئاتر در آسیا بود که در کشور آلمان و زیر نظر ادوارد مارکس کارگردان برجسته تئاتر دنیا کارگردانی را آموخت.


سمندریان در اردیبهشت‌ماه سال 1310 در تهران متولد شد. شروع فعالیت‌های تئاتری او در حین تحصیل در دوره‌ی متوسطه با حضور در کلاس‌های تئاتر و هنرپیشگی اساتیدی چون حسین خیرخواه، شباویز و نصرت کریمی زیر نظر عبدالحسین نوشین بود.


او پس از اتمام دوره‌ی دبیرستان به اروپا سفر کرد و در آلمان دوره‌ی مهندسی شوفاژ سانترال را در دانشگاه صنعتی برلین گذراند، اما بعد از آن به کنسرواتور عالی موسیقی و هنرهای نمایشی هامبورگ وارد شد. برخورد با تئاتر آن‌قدر برایش گسترده بود که طی شش سال به صورت آکادمیک تحت آموزش «ادوارد مارکس» که یکی از استادان برجسته‌ تئاتر بود، اصول و مبانی کارگردانی و بازیگری را آموخت و همزمان در آلمان به صورت حرفه‌ای مشغول به کار شد.


سمندریان پس از پایان این دوره به دعوت اداره‌ی هنرهای نمایشی دراماتیک اداره‌ی کل هنرهای زیبای کشور به ایران بازگشت و نمایشنامه‌ی «دوزخ» را در تالار همین اداره به روی صحنه برد و فعالیت‌های خود را به شكل پیوسته در عرصه تئاتر ادامه داد.


حمید سمندریان در سال‌های پیش از انقلاب، سال ۱۳۴۲ گروه تئاتری منسجمی به‌نام گروه هنری پاسارگاد را تشکیل داد که از افراد این گروه می‌توان پرویز پورحسینی، سعید پورصمیمی، پری صابری، اسماعیل محرابی، جمشید مشایخی، پرویز کاردان، محمد حفاظی، منوچهر فرید، ثریا قاسمی، اسماعیل شنگله و مهدی فخیم‌زاده را نام برد.


همچنین از معروف‌ترین شاگردان سمندریان می‌شود به: عزت‌اله انتظامی، گوهر خیراندیش، رضا كیانیان، میكاییل شهرستانی، احمد آقالو، كیومرث مرادی، پرویز پورحسینی، گلاب آدینه، مهدی و ناصر هاشمی و آتش تقی‌پور اشاره كرد.


سمندریان در تمام این سال‌ها حسرت اجرای «گالیله» را با خود داشت، آخرین‌بار در سال 1389 سرگرم ترجمه و كار بر روی این نمایشنامه‌ی معروف برتولت برشت بود و قصد داشت اواسط تیرماه همان سال گروه بازیگران این نمایش را مشخص كند تا براساس توافقات انجام‌شده با شهرداری تهران، «گالیله» را از بهمن سال 89 تا اردیبهشت 90 در تماشاخانه‌ی ایرانشهر به صحنه ببرد، اما این آرزو هرگز محقق نشد.
 

گزارشی از طرح موسوم به «معرفت» برای هیئت علمی دانشگاههای کشور

Posted: 12 Jul 2012 03:16 AM PDT

جـــرس: به گزارش منابع خبری، این روزها با همکاری وزارت بهداشت و دانشگاه علوم پزشکی مشهد ، درهتل پارس مشهد، "طرح معرفت " برای هیئت علمی دانشگاههای علوم پزشکی برگزار می شود.

 

بنا به گزارش های رسیده، هیئت علمی مجبور است برای کسب 5 امتیاز فرهنگی که از پارسال به آیین نامه ارتقا از استادیاری به دانشیاری و از دانشیاری به استادی اضافه شده است در این طرح شرکت کند. در غیر این صورت هرچقدر هم از نظر امتیاز آموزشی و پژوهشی کامل باشند ارتقا پیدا نمی کنند.


بر اساس این گزارش، امسال این طرح در هتل 5 ستاره پارس برگزار می شود و در هر دوره 150 نفر اعضای هیئت علمی با خانواده هایشان مهمان هتل پارس هستند و لازم به ذکر است که صبحانه و ناهار و شام و هزینه اقامت در هتل پارس برای آنان و همسرانشان بر عهده برگزارکنندگان یعنی وزارتخانه و دانشگاه است.


این گزارش می افزاید: کلیه سوئیتهای هتل پارس رزرو شده به مدت یک ماه که هزینه یک شب اقامت در آنها بین 150 تا 300 هزار تومان است. و این علاوه به هزینه خوراک این افراد است که باز هم بر عهده برگزارکنندگان است . علاوه بر همسر که هزینه هایش رایگان است جهت فرزندان نیز هرکدام تنها 200 هزار تومان جهت شش روز اقامت و صرف غذا در این هتل در نظر گرفته شده است. به قول یکی از برگزار کنندگان فقط در هفته اول 850 میلیون تومان خرج شده است.


گزارش های ارسالی می گوید: در جایی که وقتی می خواهیم طرح تحقیقاتی انجام دهیم گاهی به علت کمبود بودجه تصویب نمی شود یا هنوز برخی بیمارستانها از کمبود شدید تجهیزات رنج می برند، فکر کنید این همه بریز و بپاش برای حضور در چه کلاسهای است؟ کلاسهایی که به مدت 30 ساعت برای هر گروه برگزار می شود و مدرسان از موسسسه آموزشی و پزوهشی امام خمینی در قم آمده اند و این آقایان روحانی به همراه تمام اعضای خانواده شان مجانی این روزها در هتل زندگی و به قول خودشان از آستان امام رضا فیض می برند. این آقایان همگی از نزدیکان مصباح یزدی هستند و پسر او نیز از مدرسان است و کتبی که تدریس می شود (تصاویرکتب پیوست است) از نوشته های او و پسرش است.


در این گزارش ارسالی آمده است: فکر کنید که ما پزشکان در یکی از این کلاسها نشسته ایم و یکی از این آقایان از جن و جنی شدن و از ورود اجنه به بدن شخصی می گوید که از نظر علم پزشکی نه جن زده که بیمار روانی است، چه حالی می شویم!! یا اینکه در یکی از این کتابها درک انسان از عالم و ثبت وقایع پیرامون را نه به عملکرد پیچیده مغز که توسط علم کاملا توجیه پذیر است را که به روح نسبت می دهد آن هم بر اساس تئوری مصباح یزدی! (صفحه 97 و 98 کتاب معرفت، پیوست) در آخر هم در کلاس سیاست به تئوری ولایت مطلقه فقیه می رسیم (فصل 12 کتاب معرفت، پیوست) و باید این مزخرفات را که بر اساس استدلالهای آقایان بسیار توجیه پذیراست تحمل کنیم .


بر اساس این گزارش، جلسات قرار است در ماههای آینده هم ادامه پیدا کند مثلا در ماه رمضان با عنوان طرح "ضیافت " در دانشگاههای سراسر کشور.

 

محمد مرسی حكم انحلال پارلمان مصر را پذيرفت

Posted: 12 Jul 2012 02:47 AM PDT

جـــرس: رئیس‌جمهوری مصر اعلام كرد كه به حكم دادگاه عالی قانون اساسی این كشور مبنی بر انحلال پارلمان احترام گذاشته و آن را می‌پذیرد.


به گزارش ایلنا، «محمد مرسی» به دنبال صدور حکم توقف اجرای دستور وی مبنی بر از سرگیری فعالیت پارلمان منحل شده توسط دادگاه عالی قانون اساسی، اعلام كرد كه اگر تصمیم دادگاه این است كه پارلمان به فعالیت خود ادامه ندهد، به این تصمیم احترام می‌گذاریم چرا كه دولت مصر، دولت قانون است.


وی تاكید كرد كه برای حل و فصل قانونی این وضعیت و پیدا كردن راهكاری مناسب، با گروه‌های مختلف (سیاسی)، نهادها و مراجع قضایی رایزنی خواهد كرد.


بنا بر این گزارش، دادگاه عالی قانون اساسی مصر سه‌شنبه گذشته حکم توقف دستور رئیس‌جمهوری برای لغو حکم انحلال پارلمان و آغاز فعالیت آن را صادر کرده بود.


در همین حال ده‌ها هزار مصری با برگزاری تظاهراتی در میدان «التحریر» از دستور رئیس‌جمهوری این کشور برای از سرگیری فعالیت پارلمان و لغو حکم انحلال آن حمایت کردند. شركت‌كنندگان در این تظاهرات ضمن تاکید بر اتحاد ملت و رئیس‌جمهوری، علیه شورای نظامی این کشور نیز شعار دادند.