جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


محسن رضایی در ضرورت تغییر نظام سیاسی: کسی در عرض رهبری نمی تواند نقش مدیریتی داشته باشد

Posted: 30 Oct 2011 04:39 AM PDT

جرس: دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام سخنان  رهبری در کرمانشاه را سرآغازی برای تغییر در ساز و کار اداره کشور ارزیابی کرد و گفت: معتقدم تغییر و تحولات در سیستم اداره کشور می تواند به نشاط و پویایی کمک کند.


به گزارش خبرنگار مهر، محسن رضایی روز یکشنبه در حاشیه اولین همایش آموزش در ایران 1404 که در سالن رازی تهران برگزار شد در جمع خبرنگاران درباره تغییر نظام سیاسی گفت:  این سخنان سرآغازی برای تغییر در ساز و کار اداره کشور است البته نظام ما مرتب در حال تغییر و تحول است و ولایت فقیه در این زمینه نقش تاثیرگذاری را ایفا می کند.

وی ادعا کرد: معتقدم تغییر و تحولات در سیستم اداری کشور می تواند به نشاط و پویایی کمک کند، البته نباید عجله کرد.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه دولت باید با یک تیم منسجم فعالیت کند، افزود: درساختار فعلی نظام، رهبر و رئیس جمهور نقش تاثیرگذاری دارند و با وجود جایگاه ولایت فقیه دیگر فرد دیگری در عرض رهبری نمی تواند نقش مدیریت در نظام را بر عهده بگیرد، به همین دلیل باید دولت با یک تیم تعیین شده مدیریت کشور را در حوزه های سیاست، اقتصاد و امنیت دنبال و پیگیری کند.
 

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص رابطه با آمریکا گفت: اگر حقیقتا بنای مذاکره با ایران را دارید تحریمها علیه ایران را بردارید و آن وقت صحبت از مذاکره کنید.

محصولی: رهبری بیشترین کمک را به موسسه مصباح یزدی می کند

Posted: 30 Oct 2011 04:13 AM PDT

 جرس: یک عضو جبهه پایداری گفت: اگر شاخص داشته باشیم می توانیم در تاریکی ها، فتنه ها و گردنه ها سره را از ناسره تشخیص دهیم.

به گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر صادق محصولی در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) مدعی شد: دشمن برای انتخابات برنامه دارد و در شرایط کنونی سعی می کند با فرافکنی و ایفای نقش در انتخابات ،کشور را با مشکل و چالش رو برو کند.

محصولی که در زمان انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری وزارت کشور را بعهده داشت، گفت:دشمن ممکن است با تابلوهای دیگر و شبه فتنه در ا نتخابات وارد شود بنابراین باید در حد وسع درباره تمامی اقدامات ممکن دشمن در انتخابات پیش بینی داشته باشیم.

محصولی در پاسخ به این پرسش که آیا احمدی نژاد را قبول دارد یا نه و چه نمره ای به او می دهد گفت: بنده پدرم ، برادرم و آقای احمدی نژاد را مطابق با شاخص ولایت وگفتمان انقلاب می سنجم. در خصوص موضوع خانه نشینی11 روزه ، من به آقای احمدی نژاد نمره یک هم نمی دهم (صفر می دهم) اما برای کارهایی مانند عدالت محوری، حضور در میان مردم و رسیدگی به محرومان نمره بالایی به احمدی نژاد می دهم.

وی با اشاره به قهر احمدی نژاد ادامه داد: اما برخی ها از اول دنبال زدن دولت بودند؛ اینها دنبال این هستند که از این فرصت استفاده کنند تا دولت زمین بخورد و این نظر نظام نیست؛ تفکر نظام و رهبری این است که دولت باید به خدمتش ادامه دهد و این برای ما شاخص است. محصولی تاکید کرد: ما با چوب لای چرخ دولت گذاشتن مقابله خواهیم کرد.


وی در مورد مشایی افزود: مباحثی مانند مکتب ایرانی و ایرانیت، منشور کوروش و مردم اسرائیل صرفا بیان یک سری مطالب اشتباه نیست بلکه نشان دهنده دیدگاهی انحرافی است.

وی گفت: فعالیت مشایی در انتخابات خیلی بروز ندارد اما حتما در این زمینه فعالیتی می شود.

 محصولی در پاسخ به شایعات مطرح شده درباره ثروت خود گفت: نظر اسلام درباره تولید ثروت مثبت است منتهی از راه مشروع، حالا این سوال مطرح می شود که ثروت مشروع را می توان هر جوری خرج کرد که پاسخ آن منفی است؛ به نظر من خریدن یک کت و شلوار مارک دار میلیونی امری مذموم است. وی افزود :اگر ثروت درجهت کارهای خوب باشد نه تنها مذموم نیست بلکه پسندیده است اما اگر در جهت تجمل گرایی، اسراف و تبذیر باشد ، خلاف شرع است.

محصولی که پیش از این ثروتش بالغ بر 160 میلیارد تومان عنوان شده بود، گفت: در دوران کاری خود در بخش خصوصی از معامله ای که با دولت و حاکمیت داشته باشم یک ریال سود نکردم. وی افزود: در دورانی که در بخش خصوصی بودم با چند نفر در یک رشته کاری شراکت داشتم و در ارتباطی که با یک کارخانه داشتیم مجبور بودیم که رشوه دهیم که این کار را نکردیم و من در آن فعالیت اقتصادی ضرر کردم اما در زمینه ساختمانی هم فعالیت داشتیم و ساختمان هایی را می خریدیم و بازسازی می کردیم که این کار سود آور بود و علاوه بر ارزش افزوده این کار ،از افزایش قیمت مسکن در آن دوران سود بردیم.

وی با اشاره به حمایت رهبری از مصباح یزدی گفت:‌همین الان بیشترین کمک ها را به موسسه امام خمینی (ره )خود آقا دارند. 

بانگ رسای جرس برای همیاری

Posted: 30 Oct 2011 04:12 AM PDT

جرس در آستانه خاموشی
جرس: ادامه کار شبکه جنبش راه سبز (جرس) تنها با کمک مالی فوری و مرتب مردم ممکن است.

 
شورای سیاستگذاری جرس در بیانیه ای از مردم خواست برای ادامه کار این رسانه، داوطلبانه کمک کنند.

در این بیانیه با اشاره به مبانی و اصول حاکم بر کار این رسانه سبز در عدم استفاده از کمکهای خارجی آمده است: در صورتی که نتوانیم از حمایت عاجل هموطنان فداکار برای کسری بودجه پنجاه درصدی بهره مند شویم، با عذرخواهی از ملت بزرگمان و با تاسف فراوان مجبور هستیم با توجه به واقعیتهای تلخ موجود درتاریخ ۲۵ آبان ۱۳۹۰ مقارن ۱۵ نوامبر۲۰۱۱ به خدمت رسانه ای خود خاتمه دهیم. 


متن کامل " بیانیه مهم شورای سیاستگذاری در توقف فعالیت جرس" به شرح زیر است: 

هموطنان ارجمند، همراهان سبز و کاربران عزیز "جرس"

بیست و هفت ماه قبل همزمان با مبعث پیامبر رحمت ۲۹ تیر ۱۳۸۸ (۲۰ جولای ۲۰۰۹) سخن اول را با عنوان بانگ جرسی می آید اینگونه آغاز کردیم: «در این موقعیت خطیر، اطلاع رسانی صحیح و سریع و ارائه تحلیلهای راهبردی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. از آنجا که استبداد دینی کلیه پایگاههای اطلاع رسانی و تحلیلی داخلی را بر خلاف بدیهی ترین اصول قانون اساسی سرکوب کرده و بسیاری از فعالان عرصه خبر را بر خلاف قانون به زنجیر کشیده است، تأسیس یک شبکه اطلاع رسانی و تحلیلی کاملا ایرانی و متعلق به جنبش سبز مردم ایران بدور از دسترس مأموران حکومتی، معقول ترین تصمیم راهیان راه سبز است.برای پرکردن این خلأ رسانه ای شبکه جنبش راه سبز (جَرَس) تأسیس شده است.

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم / "جرس" فریاد می دارد که بربندید محملها (حافظ).

شبکه راه سبز شبکۀای خبری تحلیلی (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دینی) است که با هدف ترویج، تقویت و ارتقای جنبش سبز مردم ایران فعلا به صورت یک پایگاه اینترنتی منتشر می شود ... این شبکه در راستای به کرسی نشاندن آرمانها و اهداف جنبش سبز در جهت حاکمیت ملت ایران بر سرنوشت خویش حرکت می کند.»

گردانندگان جرس در این مدت کوشیده اند این شمع را در شرایط طوفان خیزحاکم روشن نگه دارند و ازهنر و همت و قلم وقابلیت های ارزنده خبرنگاران آزاده ای، که به دلیل استبداد حاکم بر وطن ناگزیراز مهاجرت به کشورهای دور و نزدیک شده اند، استفاده کنند.

موسسان، شورای سیاست گذاری، کادر فنی و بسیاری ازنویسندگان جرس این خدمت را بطور افتخاری انجام داده و می دهند و برخی نیز تا آنجا که توانسته اند برای پیش برد این امر کمک کرده اند، اما اعضای تحریریه این رسانه، که ایثارگرانه رنج ترک وطن وآوارگی در شرایط بسیار سخت را بر خود هموار کرده اند، ناگزیر از دریافت حق الزحمه ای حداقلی برای گذران زندگی اولیه خود وخانواده شان در غربت غرب هستند. مطابق اساسنامه جرس «این شبکه به لحاظ مالی متکی به هدایای هموطنان است و مطلقا در هیچ مرحله ای ازکمکهای دول خارجی استفاده نخواهد کرد».

جرس در این مدت به یاری خدا و کمک هموطنان توانسته است به سهم خود قدمی در راه خدمت به آرمانهای ملت ایران بردارد. با تشدید فشارهای افزاینده امنیتی و جو خفقان در داخل کشور ادامه کار رسانه های مستقل تنها به اتکای کمک ایرانیان خارج از کشورمیسر است. جرس با تقلیل کادر تحریریه خود به حداقل ممکن برای ادامه خدمت به کمک فوری و مرتب شما نیاز مبرم دارد. در صورتی که نتوانیم از حمایت عاجل هموطنان فداکار برای کسری بودجه پنجاه درصدی بهره مند شویم، با عذرخواهی از ملت بزرگمان و با تاسف فراوان مجبور هستیم با توجه به واقعیتهای تلخ موجود درتاریخ ۲۵ آبان ۱۳۹۰ مقارن ۱۵ نوامبر۲۰۱۱ به خدمت رسانه ای خود خاتمه دهیم.

اگر هر یک از هموطنانی که خط مشی جرس را می پسندند و ادامه کار آنرا به نفع جنبش سبز و حاکمیت ملت ایران می داند متعهد شود ماهانه مبلغی ولو اندک را به این خدمت ملی اختصاص دهد، جرس ادامه خواهد یافت و الا ناگزیر از توقف خواهد بود.

کمکهای خود را به این طریق مرحمت فرمائید: http://www.rahesabz.net/donation/

با عذرتقصیر به درگاه پروردگارغفور و رحیم و پوزش از مردم خوبمان و با آرزوی پیروزی جنبش سبز و استیفای حق حاکمیت ملت و استقرار آزادی و عدالت و زوال استبداد دینی


شورای سیاست گذاری شبکه جنبش راه سبز (جرس)

جمعه ۲۹ مهر ۱۳۹۰- ۲۱ اکتبر ۲۰۱۱

رهبری: جمهوری اسلامی از عراق یکپارچه حمایت می کند

Posted: 30 Oct 2011 03:55 AM PDT

در دیدار با مسعود بارزانی

 جرس: رهبرجمهوری اسلامی در دیدار با مسعود بارزانی گفت: با وجود حضور نظامی و سیاسی امریکا در عراق و فشارهای این کشور، اما همه عراق اعم از کرد و عرب و شیعه و سنی، به امریکا «نه» گفتند که این موضوع بسیار مهمی است.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتررهبری، آقای خامنه ای  در دیدار مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق با اشاره به استقرار و استقلال کنونی عراق تأکید کرد: ایستادگی یکپارچه همه اقوام و مذاهب عراق در برابر فشارهای امریکا و مخالفت با مصونیت قضایی نظامیان اشغالگر و در نهایت مجبور شدن امریکا به خروج از عراق، یک صفحه زرین در تاریخ این کشور است.
وی افزود: شرایط کنونی ثبات و استقرار در عراق مایه خرسندی جمهوری اسلامی ایران است و همه اقوام و مذاهب باید دست در دست یکدیگر، در جهت ساختن عراق نوین تلاش کنند.

وی همچنین تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران از عراق یکپارچه و برخوردار از ثبات حمایت خواهد کرد و لازم است خرابی های ایجاد شده در عراق هرچه سریعتر بازسازی شود تا عراق یکپارچه بتواند به جایگاه حقیقی خود دست یابد.
 آقای خامنه ای، همه اقوام و مذاهب در عراق را برادران نزدیک ایران و دارای روابط ریشه دار تاریخی با مردم ایران دانست و تأکید کرد: روابط کنونی جمهوری اسلامی ایران و عراق خوب است اما باید روز به روز گسترده تر شود.

مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق در این دیدار ضمن ابراز خرسندی فراوان ازاین دیدار، ایران را کشور دوست و بسیار نزدیک مردم عراق خواند و گفت: ما هیچگاه لطف و کمک های دولت و مردم ایران را در روزهای سخت عراق فراموش نخواهیم کرد.
وی تأکید کرد: همه اقوام و مذاهب عراق باید در جهت حفظ این پیروزی تلاش کنند و قطعاً ما همواره به کمکها و راهنمایی های ایران احتیاج خواهیم داشت.

سرانجام طرح سوال ازاحمدی نژاد به جریان افتاد

Posted: 30 Oct 2011 03:47 AM PDT

جرس: سرانجام پس از ماهها، با به حد نصاب رسیدن تعداد امضاها، طرح سوال از احمدی نژاد به جریان افتاد.

 
به گزارش مهر، طرح سئوال از محمود احمدی‌نژاد پس از تکمیل امضا بار دیگر تقدیم هیئت رئیسه مجلس شد. 

طراحان سئوال از احمدی‌نژاد که در جلسه علنی روز یکشنبه به دنبال تکمیل تعداد امضاهای مورد نیاز برای این طرح بودند پس از آنکه تعداد امضاها را به 73 امضا (نصاب قانونی) رساندند، طرح مذکور را به محمدرضا باهنر نائب رئیس مجلس که ریاست جلسه امروز یکشنبه مجلس را پس از لاریجانی عهده دار شد تقدیم کردند. 

پیش از این هیئت‌رئیسه مجلس از رسیدن امضاهای طرح سئوال از احمدی‌نژاد به 69 امضا خبر داده و اعلام کرده بود که این طرح از نصاب لازم افتاده است. 

طبق آئین نامه مجلس طرح سئوال از احمدی‌نژاد پس از تحویل به هیئت‌رئیسه مجلس بدون نیاز اعلام وصول مستقیماً به کمیسیون‌های تخصصی مربوطه ارجاع داده می‌شود.


از سوی دیگر، پس از پایان جلسه علنی امروز، نایب رئیس مجلس اعلام کرد که طرح سوال از احمدی نژاد را به کمیسیون​ها ارجاع می​دهد.
به گزارش خبرآنلاین،علی مطهری با اعلام این خبر گفت: از آنجا که طرح سوال از رئیس​جمهور نیازی به اعلام وصول ندارد، ارجاع آن ازسوی هیات رئیسه به کمیسیون​های تخصصی به منزله به جریان افتادن این موضوع است.
او که می​گفت هنوز استعفایش را پس نگرفته است، افزود: منتظرم ببینم در این دو سه روز آینده چه اتفاقی می​افتد، بعد درباره باز پس گیری استعفایم تصمیم می​گیرم. برای این کار نباید عجله کرد.

 

احراز تخلف وزارت اقتصاد و بانک مرکزی در گزارش مجلس از اختلاس اخیر

Posted: 30 Oct 2011 02:42 AM PDT

جرس: با گذشت بیش از یک ماه از افشای اختلاس سه هزار میلیاردی در شبکه بانکی کشور، گزارش مجلس از این فساد اقتصادی کلان قرائت شد.

به گزارش خبرنگار پارلمانی ایلنا، این گزارش ۱۸ صفحه‌ای شامل بخش‌های مختلفی اعم از معرفی اجمالی گروه امیرمنصور آریا، تخلفات صورت گرفته در نظام بانکی کشور، اقدام‌ها و هشدارهای قبل از کشف تخلفات آسیب‌شناسی اختلاس و بخش پیشنهادات است. 

طبق گزارش مورد نظر در بخش‌های مربوط به تخلفات بانکی در مورد تخلفات بانک صادرات ایران مواردی از قبیل اعطای اعتبارات بیش از حد مجاز،عدم کفایت وثائق نسبت به تعهدات گروه آریا،تبانی در گشایش اعتبارات اسنادی و عدم اعتبار سنجی مشتری و عدم اخذ کارمزد و پیش دریافت در ازا گشایش اعتبارات اسنادی آمده است که ذیل هرکدام از این موارد توضیحاتی ارائه شده است. 

در بخش تخلفات بانکی همچنین درمورد تخلفات بانک ملی ایران در این زمینه موارد زیر ذکر شده است: عدم رعایت سقف مجاز ۵ درصد سپرده‌های غیر دولتی بانک در پایان سال قبل از سوی بانک کارگزار ، افزایش نرخ سود خرید دین به ۲۲ درصد، مصرف منابع بانکی منطقه آزاد کیش در سرزمین اصلی و برخلاف بخشنامه صادره، عدم اخذ تعهدنامه مبنی بر حق رجوع و.... 

به گزارش خبرنگار پارلمانی ایلنا، در گزارش کمیسیون اصل ۹۰ و در بخش پیشنهادات آمده است: انتظار است قوه قضائیه در رسیدگی به موضوع فارغ از جایگاه و شخصیت افراد با لحاظ مباشرت مشارکت و کعاونت افراد مختلف در هریک از قوای سه گانه که مستقیما این سو استفاده اقتصادی را مرتکب و سبب کاهش اعتماد مردم به سیستم بانکی شدند و از این رهگذر ضرر و زیانهای معنوی و مادی قابل ملاحظه‌ای به سیتسم بانکی وارد کردند و با اقداماتشان در نظام اقتصادی کشور اخلال بین و فاحش نمودند و نیز افرادی که با نفوذ و رسوخ در سیستم اقتصادی کشور و با اعمالشان اخللاگری در نظام اقتصادی کردند و همچنین افرادی که با عدم اعمال نظارت کامل بر اینگونه مفاسد و حتی به صورت ناخواسته زمیتنه ارتکاب این جرم اقتصادی را فراهم نمودند با وجود اسناد و مدارک ارسالی این کمیسیون و یا تحصیل شده توسط شعب بازپرسی و تحقیق پای میز محاکمه کشانده شوند تا سلامت مدیران صالح کشور با وجود این عناصر آغشته و آلوده نشود. 

گفتنی است در بخش «پیشنهادات» این گزارش مواردی را از قبیل ضعف ساختار نظارت داخلی بانک‌ها و عدم توجه به گزارش‌های مربوط، ضرورت به کارگیری نیروهای صالح و کارآمد،عدم توجه وزارت اقتصاد و دارایی به وظایف قانونی، عدم دقتکافی در انتخاب اعضای هیئت مدیره و مدیران عامل بانک‌ها و... آمده است. 

عمید زنجانی دار فانی را وداع کرد

Posted: 30 Oct 2011 02:34 AM PDT

جرس: عباسعلی عمید زنجانی استاد حوزه و دانشگاه و رئیس سابق دانشگاه تهران دار فانی را وداع گفت. 

به گزارش فارس، عمید زنجانی که از نارسایی قلبی نیز رنج می‌برد، بامداد امروز در یکی از بیمارستان‌های تهران دار فانی را وداع گفت. 


عباسعلی عمید زنجانی در تاریخ ۱۰ فروردین ۱۳۱۶ در شهرستان زنجان، بدنیا آمد. عضویت در گروه آموزشی حقوق خصوصی و اسلامی و تدریس حوزه و دانشگاه و 2 دوره نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از جمله سوابق مرحوم عمید زنجانی است.

عضو کمیسیون برنامه: کشتی بانک مرکزی به گل نشسته است

Posted: 30 Oct 2011 02:20 AM PDT

جرس: عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با تاکید براینکه مدیریت فعلی بانک مرکزی توان مدیریت و مقابله با بحران پیش آمده در اقتصاد کشور را ندارد، خواستار کناره گیری یا برکناری ریاست این بانک شد.


به گزارش فردا، وی افزود: کشتی بانک مرکزی با این مدیریت به گل نشسته است و اگر احمدی نژاد همچنان بر حضور مدیریت فعلی در راس این بانک اصرار داشته باشند ضربات و آسیب‌هایی به مراتب سنگین‌تر از امروز به اقتصاد کشور وارد خواهد شد و مجلس هم راهی ندارد جز اینکه از طریق استیضاح وزیر اقتصاد به این موضوع رسیدگی کند.

«عباسعلی نورا» با اشاره به وضعیت نابه سامان حاکم بر بانک مرکزی و ضعف نظارتی این بانک در مدیریت بازار آشفته ارز و سکه کشور، گفت: متاسفانه بانک مرکزی از حیطه نظارتی مجلس خارج است، از عمده‌ترین مشکلات ما در زمان تصویب برنامه پنجم توسعه هم همین موضوع بود و تلاش‌های زیادی را هم انجام دادیم که مدیریت این بانک به سمتی برود که تصمیم گیران سایر نهاد‌ها هم امکان نظارت بر آن را داشته باشند ولی در‌‌ همان زمان جو عمومی و رسانه‌ای به گونه‌ای بود که تصور می‌کردند مجلس قصد دخالت در مدیریت این بانک را دارد و این طرح تصویب نشد.

نماینده زابل و زهک عدم استقلال بانک مرکزی را مشکل بزرگی برای این بانک حاکمیتی برشمرد و افزود: عدم استقلال این بانک در سال‌های اخیر ضربات بزرگ و جبران ناپذیری را به اقتصاد کشور وارد کرده است، درهمین موضوع اختلاس حداقل انتظار از ریاست این بانک این بود که عذرخواهی کرده و استعفا دهد ولی نه تنها خود آقای بهمنی این کار را نکرد، که رییس جمهور هم تا به امروز اقدامی در این راستا انجام نداده است.

وی عوامل زیادی را متوجه بی‌نظمی و آشفتگی‌های امروز بازارهای اقتصادی کشور خصوصا ارز و سکه دانست و تصریح کرد: مسائل و معادلات بین المللی، رکود داخلی، حاشیه سازی‌های صورت گرفته بعد از اختلاس سه هزار میلیارد تومانی، افزایش نقدینگی و بی‌انضباطی مالی و پولی از جمله عواملی هستند که به شدت سیستم اقتصادی و پولی کشور را تحت الشعاع خود قرار داده‌اند و وضعیت بحرانی بر اقتصاد حاکم شده است.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه با تاکید براینکه نیاز به یک مدیریت بحران برای عبور از وضعیت فعلی داریم، خاطرنشان ساخت: متاسفانه بانک مرکزی و مدیریت آن توان مدیریت بحران را در شرایط فعلی ندارند، رییس جمهور باید هرچه سریع‌تر فردی توانمند، متخصص و کارآمد را به مدیریت این بانک بگمارد که بتواند وضعیت بحرانی اقتصاد را مدیریت کند.

نورا اظهار داشت: کشتی بانک مرکزی با این مدیریت به گل نشسته است و اگر رییس جمهور همچنان بر حضور مدیریت فعلی در راس این بانک اصرار داشته باشند ضربات و آسیب‌هایی به مراتب سنگین‌تر از امروز به اقتصاد کشور وارد خواهد شد و مجلس هم راهی ندارد جز اینکه از طریق استیضاح وزیر اقتصاد به این موضوع رسیدگی کند.

این نماینده اصولگرای مجلس با اشاره به اینکه کشور در رکود اقتصادی به سر می‌برد، افزود: هرچند عنوان می‌شود که نرخ صادرات افزایش یافته است ولی نباید فراموش کرد که این صادرات مربوط به فراورده‌های نفتی است، سیستم اقتصادی در رکود به سر می‌برد و در شرایط رکود این تلاطم‌ها ایجاد می‌شو د و این هنر مدیران اقتصادی است که با این بحران‌ها به موقع و درست مقابله کنند.

نماینده زابل در ادامه درخصوص نقش جریان انحرافی در آشفتگی بازار ارز و سکه نیز گفت: با وجود اینکه هر روز نام جریان انحرافی و نقش آن‌ها در موضوع‌های مختلف را می‌شنویم ولی هنوز یک واکاوی درست و دقیق از ماهیت این جریان نشده است و همه چیز‌ها در مورد این جریان معطوف به چند نفر شده است.

نورا ادامه داد: باید بررسی کرد این گروه چگونه شکل گرفته، رشد کرده، کجا‌ها نفوذ کرده، چه برنامه‌هایی دارد و... سپس به طور جدی با فعالیت‌ها و اقدامات آن‌ها مقابله کرد.

 

تحزب از دیدگاه شهید بهشتی

Posted: 30 Oct 2011 02:06 AM PDT

میرحسین موسوی
مدیران جمهوری اسلامی در پذیرش تکثر جامعه‌ی ایران مشکل دارند و تمام ملت را می‌خواهند در خود خلاصه کنند



 بسم‌الله الرحمن الرحيم

السلام علي الحسين و علي علي‌ بن الحسين و علي اولادالحسين و علي اصحاب الحسين

با عرض تسليت اربعين حسيني و آرزو و دعا براي توفیق در پيروي راه حسين (ع).

موضوع بحثی که امروز دوستان ترتيب داده اند، به یکی از مهم ترین مسائل امروز در كشور ما مربوط می شود و همان قدر كه در سال های اول پیروزی انقلاب اسلامی مسئلة تشكل و تحزب مسئله ای حياتي و مهم بود، حالا هم اين بحث مهم است و چگونگي پرداختن به اين مسئله براي نيروهاي ارزشي فوق‌العاده اهميت دارد. به همين دلیل، رجوع به روشي كه شهيد بزرگوار و سالار شهيدان انقلاب اسلامي؛ بهشتي به آن‌ مي‌پرداخت اهميت فوق‌العاده‌اي دارد.

براي اين كه ذهن‌ها را به موضوعي كه مي‌خواهم دربارة آن صحبت کنم نزديك كرده باشم، بحثم را با يك مثال هنري شروع مي‌كنم. این مثال را البته خیلی به اختصار مطرح می کنم، ولي فكر مي‌كنم توجه به آن مي‌تواند مقداری به ما كمك بكند تا بهتر بتوانم عرايضم را براي دوستان عزيز توضیح دهم.


اصطلاحي در نقد ادبي و نقد سينما وجود دارد به نام ژانر. ژانر معمولاً به يك نوع طبقه‌بندي در ميان داستان‌ها يا فيلم‌ها اشاره مي‌كند كه بر اساس روايت آن داستان یا فيلم صورت می گیرد. البته در ساير رشته‌هاي هنري هم اين معیار طبقه بندی به كار گرفته مي‌شود. مثلا مي‌گويند ژانر فيلم‌هاي پرحادثه، جنايي، رمانتیک يا تراژيك. يكي از ژانرهاي فرعي، ژانر فيلم‌هاي تخيلي است. در فيلم‌هاي تخيلي يك ژانر وجود دارد كه ژانر فرعي است و مربوط به داستان‌هايي است كه قهرمانان آن از يك زمان و مکان به زمان و مكانی ديگر پرتاب مي‌شوند. مثلاً فرض كنيد يك سامورايي (دلاوران قديم ژاپن) به عللی به یکباره از سيصد چهارصد سال پيش، به زمان حال پرتاب شده و خود را در فضاي يك شهر پيشرفته و مدرن آمريكايي مي‌بيند. این يكي از ژانرهاي پرجاذبه و پر وسوسة فيلم‌هاست. در اين جا يك قهرمان جاي خودش را از نظر زمان و مكان عوض مي‌كند و به دليل اين كه وارد فضاي نويني شده، با حوادث غيرعادي روبرو مي‌شود و به دلیل فضايي که در آن قرار گرفته، براي فهم نشانه‌ها مانند علامت ها، ساختمان‌ها، فرهنگ، اخلاق و سلوك اين جامعه، دچار مشکل می شود و براي همين تا موقعي كه خودش را با اين مسئله تطبيق دهد، ممكن است هزاران حادثة تراژيك و بد يا خنده‌دار براي او اتفاق بيفتد. مثلاً شبيه آنچه حالا به مزاح مي‌گويند كه فلانی از بيست سال پيش سکوت داشته و از سي سال پيش يك دفعه پرتاب شده به فضاي موجود فعلي و طبيعتاً اين فرد نمي‌داند چگونه با نسل سومي‌ها و با مردم صحبت بكند و مشكل پيدا مي‌كند.


موقعي كه انقلاب پيروز شد، به دليل نبود سازماندهي قبلي كه افرادي را براي برخورد با وضعيت‌ جديد بپروراند، تمام شخصيت‌ها و افرادي كه موقعيت جديدي پيدا كردند، در نظام و جامعه جديد (هم از موافقين و مخالفين) يك منزلت جديد پيدا كرده و شاخص و در جامعه مطرح شدند. اغلب اين چهره‌ها به دليل ناگهاني بودن و سرعت بسيار زياد پيروزي انقلاب و اتفاقاتي كه در عرض يك سال انقلاب اتفاق افتاد و ما را به آن نقطه رساند، آمادگي برخورد با مسائل جامعه جديد را نداشتند. بعضي‌ها روحية روستايي داشتند، بعضي‌ها روحية خيلي قديمي داشتند و بعضي‌ها زمان پيروزي انقلاب و آن وضعيت و تضادي را که در کشور و جهان اتفاق افتاده بود با وضعيت‌ دوره‌های بسيار قديمي مقايسه مي‌كردند و نتايج غير عادي مي‌گرفتند. یادمان هست كه آن موقع، اوايل انقلاب یکی از مناقشاتی که خيلي شدت گرفت، بحث دربارة مصدق و كاشاني بود. بعضي‌ها تصور می کردند كه درست همان مسائل آن زمان هست كه دارد تكرار مي‌شود. در ميان گروه‌هاي چپ و ماركسيست هم همين قضيه بود. بعضی از آنها هم در طبقه‌بندي خودشان براي تحليل اوضاع، گاهي كشور را با كشورهاي آمريكاي لاتين اشتباه مي‌گرفتند. بعضي‌ها وضعيت انقلاب (مخصوصاً يك سال اول) را با يك سال قبل از پيروزي حزب كمونيست در شوروي مقايسه مي‌كردند، و مانند آن. عدة کمی بودند كه در آن موقعيت، شرايط را آنچنان كه بود درك بكنند و به معناي واقعي معاصر باشند. علائم را به خوبي دريافت كنند، اتفاقات را به خوبي تجزيه تحليل كنند، مشكلات را به خوبي طبقه‌بندي بكنند و بدانند كه نظام جديد و جامعة ايراني با چه مسائلي روبروست. خود اين همزماني و خود اين معاصر بودن به معناي واقعي و يا درك زمان و مكان، نكتة بسيار مهمي بود كه مي‌توانست بين اشخاص برجسته و مطرح آن زمان كه يا بر حسب اتفاق يا به هر دليل به جلو رانده شده بودند و شاخص شده بودند اهميت داشته باشد.


شهيد بهشتي جزو معدود كساني است كه از يك فضاي قديمي به فضاي نو پرتاب نمي‌شد. او خودش را در محيطي مي‌يابد كه اهميت مسائل را خوب درك مي‌كند، مشكلات را می فهمد، سختي‌ها را مي‌بيند و در عين برخورداري از ارزش‌هاي سنتي و قوة اجتهاد در اين زمينه، يك نگاه مدرن و نو نسبت به مسائل موجود جامعه دارد. وسعت مسائلي كه ايشان در اول انقلاب به آن مي‌پردازد حيرت‌آور است، گرچه قبل از انقلاب هم ايشان به مسائلي پرداخته كه همة آنها يك نوع نگاه نو نسبت به مسائل اسلامي و مسائل جامعة ما را نشان مي‌دهد. بحث‌هاي ايشان در مورد ربا، جامعه و مانند آن يا كلاس‌هايي كه داشتند، باعث شده بود که قبل از انقلاب به عنوان يك روحاني بسيار پيشرو مطرح مي‌شدند. در عين حال هيچ كس در تقوا، در اجتهاد و عمق ايشان در علوم اسلامي شك نداشت. در عين حال که يك چنين چهره‌اي داشتند، ولي بروز و ظهور نگاه و ديد ايشان نسبت به مسائل گوناگون بعد از انقلاب است كه خودش را نشان مي‌دهد. پهنه‌اي كه ايشان در آن زمان در آن اظهار نظر كرده يا فعال بوده همین امروز هم براي ما حيرت‌آور است، چرا كه بعدها و بعد از بوجود آمدن مديريت‌هاي جديد و پخته شدن نيروهاي انقلابي و تقسيم كاري كه صورت گرفت، ديگر اين مسئله چندان به نظرمان مهم نمي‌آيد، چون آن حالت بحراني اول انقلاب را نداريم. ايشان در رابطه با مسائل اقتصادي، دربارة حساس‌ترين مسائلي كه جامعة ما با آن روبروست نظر، راه حل و پيشنهاداتي دارد و افراد را تشويق و تحريك مي‌كند که در آن زمينه‌ها كار بكنند. از مسائلی مانند بانكداري، بيمه، توليد، تورم و بيكاري تا مسائلي كه مي‌تواند براي يك نظام نوپا در حال انقلاب و حالت ويژه، اهميت فوق‌العاده‌اي داشته باشد و عدم توجه به آنها مي‌تواند مشكلات اساسي ايجاد بكند.


در این زمینه می توان به توجهي كه ايشان به مسئلة مديريت داشت اشاره کرد. يادتان هست که در اول انقلاب، بحث مكتب و تخصص يكي از مهمترين مسائل مناقشه برانگیز بود. سؤال این بود كه آيا اگر فرد مكتبي باشد كافي است یا اگر تخصصي داشته باشد كافي است، اين دو را با هم بايد داشته باشد و نظاير اينها. نظرياتي كه ايشان در اين زمينه دارند در همان موقع بسيار كارگشا بود و اين موضوع را به عنوان موضوعي براي بحث در حزب چند بار انتخاب و بحث و گفتگو كرد و راه گشود.


در زمينه مسائل سياسي هم همين طور. شناخت ايشان نسبت به روابط بين‌الملل و سياست خارجي واقعاً در كشور ما يك استثناء بود. يادمان نمي‌رود که در اول انقلاب ملاقات‌هاي وسيعي با شخصيت‌هاي خارجي و ارتباطاتي كه در اين زمينه داشتند. مي‌شود گفت كه سياست خارجي ما با نگاهي كه ايشان داشتند و تجربياتي كه ايشان انتقال دادند در كشور ما شكل گرفت. در مورد مسائل داخلي هم همين طور. نمي‌خواهم در حوزه مسائل سياسي داخلي زياد بحث بكنم. بيشتر شماها، حداقل بخشي از دوستاني كه در اينجا تشريف دارند مي‌دانند كه چه فضاي پيچيده‌اي داشتيم: جامعه‌اي در حال غليان و اوج به اصطلاح دگرگوني‌ها و تغييرها و وضعيت پيچيدة بسيار شديد. انقلاب دوستداراني داشت و گروه‌هاي مختلفي در سطح جامعه فعال شده بودند. از گروه‌هايي كه بعداً دست به جنايت زدند و آدم‌كشي كردند تا افرادي كه به اصطلاح ضد دين بودند تا نيروهاي اسلامي كه با هم ديگر اختلاف نظر داشتند. در تمام اين‌ موارد ايشان به عنوان يك شخصيت تأثيرگذار و جهت دهنده و راه‌ گشا براي نظام كار كرد.


اين كه ما ببينيم حضرت امام رحمه الله عليه از ايشان به عنوان اینکه به تنهایی يك ملت بود، نام مي‌برد شايد ناظر به همين قضيه و همه جانبگي ذهن ايشان باشد نسبت به مسائل گوناگون. در زمینة مسائل فرهنگي و اجتماعي هم همين طور بود و می‌توان نمونه‌هاي بسيار زيادي ارائه داد كه نشان دهندة حدت ذهن و دقت ايشان به زمانه بود. ايشان مزايا و برجستگي‌هاي فراواني داشت و شايد بشود گفت كه يكي از بزرگترين برجستگي‌هاي ايشان، آگاهي ايشان از زمان و مكان بود. ما ممكن است همين الآن هم افراد زيادي را در كشور پيدا كنيم که داراي فضل و دانش فراوان باشند ولي حساسيت‌شان نسبت به مسائل زمان و مكان كم باشد. مجتهدانی در حوزه و يا اساتيدي در دانشگاه‌ها پيدا كنيم که اینطور باشند. قبل از انقلاب هم افراد كمي در نيروهاي مذهبي بودند كه چنين حسي را داشتند و نسبت به زمانه آگاهي داشتند. بعد از انقلاب هم باز اينگونه نيروها كم بودند و بعداً این بینش گسترش پيدا كرد و مي‌توانيم بگوییم در صدر آنها شهيد بهشتي بود.


رويكرد شهيد بهشتي به مسئلة حزب را از اين زاويه بايد نگاه كرد؛ يعني فردي كه آگاه به مسائل و مشكلات زمانه است و مي‌داند كه در چه نقطه ای از جغرافياي سياسي ايستاده، با چه مسائلي روبروست و با چه جامعه‌ و نظامی روبروست. اين رويكرد، رويكردي از آن قبيل نيست كه فردي در موقعيتي جديد قرار بگيرد و بخواهد عده‌اي با هم ياری و دوستي پيدا بكند تا به قدرت برسد يا از خودش دفاع بكند. اگر نحوة برخورد ايشان را با حزب نگاه كنيد، تشكيلاتي كه طراحی مي‌كند، پيش‌بيني‌هايي كه در رابطه با حزب دارد و رهنمودهايي كه در اين زمينه دارد و خود نیز روز به روز بیشتر در اين زمينه تلاش مي‌كند، خواهيم ديد كه ايشان در مورد اين مسئله يك رويكرد بسيار نو و پيشتازانه دارد. البته اين برخورد پيشتازانه به هيچ وجه نافي استفادة ايشان از امكانات و تجربيات بومي و ارزش‌هاي ديني و اسلامي نيست، بلكه هنر ايشان در گذاشتن بسياري از اين جنبه‌هاي گوناگون در كنار هم هست و قدرت تأليفي ايشان در اين زمينه واقعاً حيرت‌آور است.


من براي اين جلسه كه يقيناً سخنران‌هاي بسيار آگاه و دانشمندي فكر كرده اند و صحبت خواهند كرد، جملاتي از ايشان انتخاب كرده ام و آنها را توضيح مي‌دهم، با اين اميد كه انشاءالله با بحث‌هاي ديگري كه خواهد شد بتوانیم براي تجربيات كنوني و استفاده‌اي كه در شرايط فعلي از آن فضا بشود كرد، نوري به آن نقطه، آن فراز و آن سال‌ها بيندازيم، البته اگر گناه نباشد كه بخواهيم از گفتمان حاكم بر اول انقلاب، در شرايط فعلي استفاده بكنيم و اين را به عنوان يك نگاه به عقب و عقب گرد به حساب نياوريم.

اولين جمله‌اي كه مي‌آورم، نکته ای است که ايشان در يكي از سخنراني‌ها اشاره مي‌كنند و بسيار اساسي است. آن نکته اين است كه معمولاً احزاب سياسي، حتي تشكيلات نظامي، از روز اول كه بوجود مي‌آيند با انگيزه رسيدن به قدرت به بوجود مي‌آيند. اين را توضيح خواهم داد. بعد اشاره‌اي به وضعيت جامعة ما مي‌كند و فداكاري هایی كه در راه انقلاب كردند و روحيه‌اي كه بر آن حاكم است و بلافاصله مي‌گويد براي نسل نوجوان ما، تشكيلات سياسي و نظامي و اجتماعی، انگيزة قدرت طلبي تداعي نمي‌كند، بلكه براي این نسل، آن تشكيلات با انگيزة خدمت و فداكاري و جانبازي در راه يك آرمان و هدف را تداعي مي‌كند و بلافاصله، وظيفة تشكيلات را دو قسمت مي‌كند. در جاي ديگر دایم به اين اصل رجوع مي‌كند و تأكيد مي‌كند كه حزب جمهوري اسلامي براي چنگ زدن به قدرت به وجود نيامده، گرچه در موقعيتي كه خلأ باشد و خدمتگزاران ديگري نباشند، حزب در آن موقع وارد قدرت هم مي‌شود كه به آن اشاره خواهم كرد.


باز در جايي ديگر مي‌گويد به هر حال در فرهنگ اجتماعي ما، حزب معمولاً با يكي از اين دو مفهوم و معني تداعي دارد: يكي قدرت و دیگری خدمتگزاري. در ميان عدة‌ زيادي، حزب با اين كه گروهي قدرت طلب دور هم جمع شوند تا به قدرت و حكومت برسند و وقتي هم به قدرت رسيدند نزديكان و دوستان و هم پالكي‌هاي خودشان را در آن تشكيلات به مقام و قدرت برسانند، تداعي دارد. براي گروه ديگر، داشتن حزب به این معناست که انسان‌هايي كه فهميده‌اند براي مبارزه با فساد و تحقق بخشيدن به آرمان‌هاي عالي بشري الهي بايد به يكديگر بپيوندند و متشكل شوند و به منظور تشكل بيشتر نيروها در راه تحقق سريع‌تر آرمان‌ها، حزب و تشكيلات به وجود آورند. ایشان بر اين دو راه دائم تأكيد مي‌كنند. بعد اشاره مي‌كنند به يكي از صحبت‌هاي خودشان با يك فرد مراكشي كه با ايشان ملاقات كرده و در آنجا او دربارة حزب جمهوری اسلامی سؤال می‌کند و ایشان در پاسخ، اين دو تا نگاه را شرح مي‌دهد و به او مي‌گويد حزب جمهوري اسلامي، شخص من و دوستان ما، طالب و خواهان در دست گرفتن قدرت هستند اما در شكل دوم، يعني در شكل خدمتگزاري و در وجود خلاء و ادامه می دهد براي اين كه ما که آغاز كننده و اعلام كنندگان اين تشكيلات هستيم عملاً به مردم اثبات كنيم كه واقعاً چنين نيتي داريم، بنا داريم از قبول هر سمت قدرت آفرين خودداري كنيم، مگر وقتي كه به صورت يك واجب مطلق عيني از طرف جامعه و رهبري جامعه به دوش ما گذاشته شود. اين يك بحث ديگر است. وگرنه، تا آنجا كه كسي ديگر وجود دارد كه اين قدرت را در دست گيرد و اين خدمت را انجام دهد، ما به او اولويت مي‌دهيم تا درس عملي باشد.

اين شیوه ای بود كه ما در صدر انقلاب بارها در ایشان مشاهده كرديم و به نظر نمي‌آيد كه گذشت سي سال از انقلاب هنوز اين درس را براي ايجاد التيام در شكاف‌هايي كه در جامعة ما بين گروه‌هاي سياسي به وجود آمده، كهنه كرده باشد. باز به جملة ايشان برمي‌گردم: «هدف همة كساني كه در اين حزب آمده‌اند و خواهند آمد اين است كه بگوييم مي‌شود انسان براي ايجاد زمينه‌هاي در دست گرفتن قدرت تلاش كند، اما نه در دست خودش، بلكه در دست گروهي كه با عزم خدمت با يكديگر متشكل شدند.»


دنبالة اين بحث مربوط به يكي دو سخنراني از ایشان است كه من جملاتي از آن انتخاب كرده-ام. در این سخنرانی‌ها، ایشان نكتة بسيار با اهميتي را مي‌گويد كه باز هم مي‌شود آن را براي شناخت بعضي از مشكلات و نارسايي‌هايي كه داريم انتخاب كرد. ايشان عنوان مي‌كنند كه: «يك تشكيلات معمولاً كار خودش را با آموزش و سازندگي تشكيلاتي و كلاس‌ها و حوزه‌هاي سازنده در ابعاد عقيدتي و آگاه كننده در زمينه‌هاي ايدئولوژيك و سياسي و تمرين دهنده در ابعاد معنوي و اخلاقي آغاز مي‌كند و جلو مي‌برد. این قسمت اصلي فعاليتهاي تشكيلات آنهاست و به طور طبيعي مستلزم آن است كه تشكيلات، قسمت اعظم توانش را روي بيان مواضع ايدئولوژيك متمركز كند.» اين صحبت را باز مي‌كند: «بعد وقتي تشكيلات مايه‌دار و مستقر شد و مورد قبول جامعه قرار گرفت، سراغ اين مي‌رود كه در سرنوشت سياسي جامعه‌اش حضور مؤثر پيدا كند و بگويد حالا كه ايدئولوژي من، بينش اجتماعي و سياسي من ، به عنوان يك نهاد اجتماعي مورد قبول بخش عظيمي از جامعه است، پس مي‌توانیم در ساختن آيندة جامعه، نقشی مؤثر داشته باشیم. در آن موقع است كه اعضای حزب به مقدار قابل ملاحظه‌اي به اموری از قبيل انتخابات، روي كار آمدن دولت، تهيه برنامه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، اجرايي و آموزشي مبادرت خواهند كرد. ایشان بحث اولويت ايجاد گفتمان بر گرفتن قدرت را مطرح مي‌كنند نه در دست گرفتن قدرت و بعد ساختن گفتمان متناسب برای اين قدرت. بحث ساختن يك حزب و تشكيلات را براي رسيدن به يك دولت صالح مطرح مي‌كند نه ساختن يك دولت و بعد احزابي را دور و بر آن دولت و براي حمايت از آن با هر انگيزه و با هر سياستي تشكيل دادن. اين دو، دو راه كاملاً مختلف است. البته مي‌شود گفت اين فكر، فكر پنجاه و هفتي است، ولي گمان مي‌كنم از آن فكرهايي است كه مي‌تواند و ارزش آن را دارد كه به طور دایم سرلوحة توجهات نيروهاي سياسي قرار بگيرد.


ايشان بحثي دارند كه باز هم امروزه خيلي به درد ما، نيروهاي اسلامي و گروه‌هاي سياسي مي‌خورد كه متأسفانه يك نوع شكاف و اختلاف در بين آن‌ها هست. ولي مطلبی که می خواهم بخوانم چيزي است كه در اول انقلاب بود و تبليغ مي‌شد و بر اساس آن عمل مي‌شد. اگرچه صد در صد موفق نبود، ولي موفقيت بسيار بزرگي در سطح توده‌هاي ميليوني مردم و در ميان گروه‌هاي اسلامي معتقد داشت:

«يكي از كارهايي كه ما داريم و در روزنامة جمهوري اسلامي منتشر مي‌شود، مواضع ما است که در آنجا نظرمان در رابطه با گروههای دیگر را بطور مشخص گفته‌ايم. ما در برابر گروه های مسلمان معتقد فعال مخلص در خط امام رابطه برادرانه داریم.»

این يكي از شعارهايي بود كه كسي نمي‌توانست اول انقلاب از آن تن بزند و يك نوع مراقبت و مدارايي بين نيروهاي حزبي، گروهي و گروه‌هاي رقيب مسلمان وجود داشت. كافي بود كه يك علامتي نشان داده بشود كه كسي اين طوري عمل نمي‌كند و خلاف آن اعتقادي كه ريشة شرعي و ريشه در مصلحت‌هاي عمومي جامعة ما دارد و براي قوام آمدن و پيشبرد انقلاب نقش دارد تن بزند و در جامعه مفتضح بشود:

«ما در برابر گروه‌هاي مسلمان معتقد فعال مخلص در خط امام، رابطة برادرانه داريم و هر گونه رابطة رشك آميز نسبت به اين گروه‌ها را گناهي بزرگ و تباهي‌آور مي‌دانيم.»


بعد سراغ گروه‌هاي ديگر مي‌رود كه برخورد با آن گروه‌ها را باز هم با سعة صبر مطرح مي‌كند تا برسد به گروه‌هايي كه با مبارزة مسلحانه، در مقابل نظام قرار مي‌گيرند كه آنجا هم مي‌گويد باید با آنها برخورد قانوني بايد صورت بگيرد. در اينجا باز ايشان تلاش مي‌كند در سطح مردم و ملت و گروه‌هاي سياسي، هر نوع تداعي جنگ قدرت بين نيروهاي مذهبي را از بين ببرد. اگر انقلاب اسلامي در كشور پايدار شد و عمق و گسترش پيدا كرد، به دليل وجود چنين روحيه‌اي در اول انقلاب بود.

ايشان در يك تقسيم‌بندي ديگري كه با اين موضوع هم ارتباط پيدا مي‌كند، سه مشخصه مطرح مي‌كند كه يكي در رابطه با حزب جمهوری اسلامی است که كه بحث حضور مكتب و اسلام و فقيهان را درآن مطرح مي‌كند. اما مشخصه های دوم و سوم را كه اهميت فوق‌العاده‌اي دارد و با بحث‌هايي كه ‌كردم ارتباط دارد، با تأکید بیشتر خدمت دوستان عرض مي‌كنم.


مشخصة دوم اين است كه حزب باید تشكيلاتي باشد متعلق به همة مردم؛ جوان، پير، زن، مرد، شهري، روستايي، كارگر، پيشه‌ور، مهندس، پزشك، معلم، دانش‌آموز، دانشجو و روحاني. یعنی تشكيلاتي که خود نماد همگاني بودن تودة بپاخاسته در مبارزه باشد و به همة قشرهاي اجتماعي متصل و مرتبط باشد. تركيب شوراي مركزي حزب جمهوری اسلامی دقيقاً بازنماي چنين نگاهي است؛ چيزي كه هيچ كدام از گروه‌هاي سياسي ديگر، چه ‌آنهايي كه اسلامي بودند چه آنهایی که غير اسلامي بودند؛ بعدها نتوانستند آن را دوباره تكرار بكنند. در شوراي مركزي و بعد در گروه‌هاي شهرستان ها، معلم بود، استاد دانشگاه بود، دانشجو بود، زن بود، مرد بود، روحاني بود، جوان بود، پير بود، و همه دور هم بودند. البته چنين شورايي را تشكيل دادن و تشكيلاتي بر اساس آن بنا كردن، كار خیلی سختي بود. چه بسا نارضايتي ها و ناراحتي‌هايي را هم در ميان دوستان شورای مرکزی و ديگر بزرگواران آن مجموعه ايجاد مي‌كرد که چرا ما نباشيم و فلاني باشد یا چرا فلاني نباشد. وقتي يك كارگر وارد شورا مي‌شد، معناش اين بود كه به همان نسبت از افراد شاخصي كه ممكن بود حالا به حق يا ناحق اعتقاد داشته باشند كه در شورا باشند، كم مي‌شد. ولي ايشان در اين مسير ايستاد. همچنين در تقسيم بندي‌هايي كه در تركيب داخلی حزب وجود داشت، گروه‌هاي گوناگون دیده می شد مثل بخش اصناف، بخش دانشجویی، بخش كارگري و مانند آن كه بعدها از درون تك تك این بخش ها، نهادهايي شکل گرفت و از آن طريق به انقلاب كمك كردند و هنوز هم كمك مي‌كنند.


در اينجا نكته‌اي هست كه باز هم به «در زمان و مكان بودن» شهيد بهشتي برمي‌گردد و آن اين كه ايشان تصور روشني از مفهوم «ملت» داشت. ملت معنايش اين نيست كه عده‌اي از هم سن و سال‌هاي خودمان، يا كساني كه با هم منافع مشترك داريم و با هم تجارت و كار مي‌كنيم يا هم صنف و هم شغل هستيم جمع بكنيم و به اين جمع چنان نگاه كنيم كه به كل ملت نگاه مي‌كنيم. در ملت جوان هست، مرد هست، زن هست، كارگر هست، فقير هست، غني هست، افراد گوناگونی هستند و اين نگاه به سادگي به دست مديران جمهوري اسلامي نيامد و هنوز هم ما در اين رابطه مشكل داريم. گاهي ديده‌ايم كه عده ای از نيروي سياسي خوب، حتي با اعتقادات عالي، دور هم جمع مي‌شوند، شعارهايي دارند، اعتقاداتي دارند و به شيوة خاصي عمل مي‌كنند و تمام ملت را در خودشان خلاصه مي‌بينند. اینها نمي‌توانند بازوانشان را آن چنان گسترده بگيرند كه قشرهاي بيشتري را در زمرة نيروهاي خودشان جای بدهند. این يكي از بزرگ‌ترين مشکلاتی است كه دچار آن هستيم. ايده‌ و آرزويي كه ايشان براي حزب داشت و در اين زمينه اقدام عملي هم كرد و قدم‌هاي روشني در اين زمينه برداشت اين بود كه خود اين حزب، بخشي و برشی از جامعه به همان شكلي باشد كه هست، البته با خط دهي و روشنگري كه در حزب صورت مي‌گرفت و آن آموزشي كه در صدر صحبتم به آن اشاره‌ كردم تا اعضاء را به لحاظ ايدئولوژيک ارتقاء بخشد، نگاه وسيع‌تري پيدا بكنند و در قبال مسائل جاری خيلي حساس باشند.


خب اين هم يكي از نكات مهمي است كه وجود داشت. براي كساني كه حوصله داشته باشند يك كتابي از گروه‌هاي چپ ماركسيستي هست که كتاب خواندني‌ای است: «شورشیان آرمان‌خواه». از نويسنده‌اي كه از همان گروه‌هاست. كتاب بسيار مستندي است. گروه‌هاي گوناگوني را شرح مي‌دهد كه بخش قابل توجهشان متعلق به قبل از انقلاب هستند. عليرغم اين كه آمار هم می‌دهد اما در جايي يك قضاوتي دارد و می‌نویسد تمام اين احزاب که شعار حمايت از قشر كارگر مي‌دادند و خودشان را نمايندة به اصطلاح آن قشر و آن طبقه مي‌دانستند و تلاششان براي حكومت كارگران بود و امثال اينها، در مجموع تركيب شوراها و گروه‌هايشان وجود كارگران نزديك به صفر بود. در بعضي كه اصلاً چنين چيزي هم نبود. این وضعيت گروه‌هاي چپ بود.

من نمي‌خواهم فقط از آنها انتقاد بكنم و بگویم گروه‌هاي اسلامي هم از اين نوع مريضي مبرا هستند. همان طور كه اشاره كردم چه بسا دسته‌هایی را دور هم جمع مي‌كنيم که هم فكر هستيم، ولي آن چنان به آن دسته نگاه مي‌كنيم كه گويي همة ملت را همين‌ها تشكيل مي‌دهند و در نتيجه، از تنوع مسائلي كه در كشور هست غافل مي‌شويم و مشكلاتي ايجاد مي‌كنيم. چه بسا بخش قابل توجهي از معضلات ما در رابطه با سياست‌هاي اقتصادي، سياست‌هاي داخلي و سياست‌هاي خارجي معطوف به اين قضيه باشد كه ما درك روشني از ملت، گوناگوني آن و زيبايي اين گوناگوني نداريم.


خصوصيت سومی که ایشان مطرح می کنند اين است كه: «حزب در عين حال كه مي‌كوشد تا هر چه مي‌تواند وسيع‌تر، گسترده‌تر و فراگيرتر باشد، انحصار طلب نباشد.» به نظر مي‌آيد همة مسائلي كه ايشان مي‌فرمايند نه تنها براي حزب كه براي جامعة ما هنوز اهميت داشته باشد تا دوباره به آنها رجوع كنيم.

«يكي از اصول تشكيلاتي در حزب جمهوري اسلامي كه در جزوه‌هاي آموزشي منتشر شدة آن آمده و اخيراً هم يك جزوة خاصي تكامل يافته‌تر از آن براي انتشار در دست تنظيم است، آن است كه حزب جمهوري اسلامي مجموعه‌اي است از عناصر معتقد به اسلام و معتقد به مبارزه كه (دقت كنيد) پاسدار ارزش‌هاي عالي اسلامي باشند، متعلق به ارزش‌ها باشند به طوري كه براي هر كاري، هرسمتی و هر مسئوليتی بگردند ببينند چه كسي صالح‌ترين است. اين فرد صالح‌تر مي‌خواهد رسماً عضو اين تشكيلات باشد، مي‌خواهد نباشد.»


به نظر مي‌آيد اين توصيه و اين نصيحت بيست، سي سال گذشته را مي‌شكافد و پيام خودش را به عنوان يك مسئله روز و حساس و در آستانة انتخابات پیش رو، به ما مي‌رساند. بعد ايشان عنوان مي‌كنند: «اين حزب نه انحصار طلب و نه قدرت طلب و نه محو كنندة ساير احزاب و گروه‌هاي سياسي اسلامي است. ما هر گروه سياسي اسلامي ديگر كه مؤمن و درست كار و صديق به انقلاب و رهبري انقلاب وفادار باشد، گروه برادر مي‌ناميم و مي‌دانيم و با اين گروه‌ها مسابقه مي‌گذاريم. مسابقه بر سر چه؟ آيا مسابقه بر سر قدرت؟‌‌ حاشا، مسابقه بر سر تقديم بهترين خدمت به ملت. اين مسابقه، مسابقة قرآني است که مي‌فرمايد: «فاستبقوا الخيرات و الي‌الله مرجعكم جميعا»، در راه نيكي‌ها و خيرات با يكديگر مسابقه بگذاريد. من در اينجا به عنوان يك فرد در اين سازمان اسلامي سياسي اعلام مي‌كنم كه ما با همة گروه‌هاي مسلمان مؤمن برادرانی هستيم كه مي‌خواهيم در خط اصيل اسلامي و در مسابقة مثبت خدمت به خلق براي رضاي خالق گام برداريم.»

در مجموعة سخنان ايشان در مورد تشكيلات، ما به اين درس‌ها و به اين خط مشي‌ها فراوان برخورد مي‌كنيم که بعضي‌ از آنها مهم و بعضي‌ از آنها كمتر مهم هستند ولی همة آنها ارزش آن را دارند كه دوباره ارزيابي بشوند و به نقد و بررسي گذاشته شوند. اینها ارزش آن را دارند كه به نسل‌هاي جديد معرفي بشوند، هم براي راه و يافتن راه و هم براي فهم آن چيزي كه در اول انقلاب گذشت و هم فهم اين مسئله كه چرا نام شهيد بهشتي آن چنان قدسي و مقدس براي ملت ما باقي ماند و هنوز كه ما بیست و هفت سال از آن زمان و شهادت ایشان فاصله گرفته ایم، باز نام ايشان می‌تواند به هيجان آورنده و بسيج كننده همة نيروهاي مؤمن و مخلص باشد. انشاءالله خداوند همة ما را از بهشتي و بهشتيان قرار بدهد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته.


سخنرانی میرحسین موسوی در بهمن 1387 

منبع : بنیاد نشر آثار شهید بهشتی 


*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
 

جلالی زاده: با حذف بزرگان نمی توان مدعی اداره کشور شد

Posted: 30 Oct 2011 01:59 AM PDT

 جرس: جلال جلالی زاده نماینده مجلس در دوره ششم می گوید: نمی‌شود شخصیت‌های بزرگ و مطرح را از صحنه‌های اجرایی کشور حذف کرد و بعد مدعی اداره کشور هم بود، صلاح کشور در این است که به همه جناح ‌ها آزادی داده شود. 


جلال جلالی‌زاده در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا، افزود: فضای مناسبی برای فعالیت اصلاح طلبان و جود ندارد که فردی بخواهد تحت لقای اصلاح طلبی در انتخابات حضور پیدا کند. 

وی در ادامه افزود: هجمه‌های رسانه‌های اصول گرا‌، توهین ‌ها و ممانعت از فعالیت اصلاح طلبان نمی‌تواند فضا را برای شکل گیری یک رقابت سالم مهیا کند. 

این فعال سیاسی تصریح کرد: رقابت زمانی رقابت است، که رقبا به هم احترام بگذارند و فضا برای فعالیت سیاسی مناسب باشد اما در شرایط فعلی وقتی اصلاح طلب ‌ها حتی توان برگزاری نشست هم ندارند نمی‌توان گفت که فضا برای فعالیت وجود دارد. 

جلالی‌زاده با اشاره به اینکه ممانعت از برگزاری پیش همایش شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، نشان دهنده کم شدن آستانه تحمل است گفت: در این شرایط وقتی قضاوت بدون دلیل و ادعا می‌شود، حکم صادر می‌کنند سوال اینجاست که اصلاح طلب ‌ها با چه پشتوانه‌ای خود را برای حضور آماده کنند؟ 

وی با تاکید بر اینکه با توجه به شرایط موجود حتی از دست بزرگان اصلاح طلبی هم کاری ساخته نیست، خاطرنشان کرد: این شرایط زمانی بهبود پیدا می‌کند که پیشنهادات و مطالبات اصلاح طلبان پذیرفته شود تا فضای اعتماد در این طیف جاری شود و این اطمینان را داشته باشند که با آن‌ها برخورد و نسبت به فعالیت‌شان پیش داوری نمی‌شود. 

این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه یکی از دلایل استقلال و وطن دوستی اصلاح طلبان این است که به دنبال احقاق حق خود نیازی به دخالت بیگانگان ندارند، گفت: بعد از گذشت ۲ سال غربی‌ها هم اعتراف کرده‌اند که هیچ درخواستی از سوی گروه و طیفی از ایران نداشته‌اند و این نشان دهنده صداقت اصلاح طلبان است. 

وی افزود: اما کسانی که به دنبال گل آلود کردن فضا هستند و تعلق خاطری به کشور ندارند این گونه مسائل را عنوان می‌کنند. 

جلالی‌زاده تصریح کرد: با توجه به اختلافی که در حال حاضر بین اصولگرایان وجود دارد و در حال افزایش نیز است وضعیت به گونه‌ای است که بدون وجود همه طیف ‌ها در انتخابات اداره کشور با مشکل مواجه شود. 

وی گفت: نمی‌شود شخصیت‌های بزرگ و مطرح از صحنه کشور حذف کرد و مدعی اداره کشور بود، صلاح کشور دراین است که به همه جناح ‌ها آزادی داده شود تا مردم با مشاهده این فضا تاثیرگذاری رای خود را احساس کنند و شاهد مشارکت حداکثری باشیم.