جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


مقاومت رهبران جنبش سبز اقتدارگرایان را آچمز کرده است

Posted: 08 May 2014 08:04 AM PDT

اردشیر امیر ارجمند؛
جرس: پروژه حصر خانگی رهبران جنبش سبز با نیت به تسلیم وادار کردن آنان انجام شد. کسانی که دستور حصر را دادند در خیالشان به عقب نشینی میرحسین موسوی و مهدی کروبی دل خوش کرده بودند و تصورشان این بود که شرایط سخت امنیتی سرانجام آنان را به تجدیدنظر واخواهد داشت و حامیان جنبش را نیز ناامید خواهد کرد. 


 خیال آنان باطل بود. رهبران جنبش سبز قدمی به عقب برنداشتند. آنان تمام سختی های زندان خانگی را تحمل کردند و اکنون تداوم حصر نه بن بستی برای جنبش سبز بلکه تبدیل به بحرانی لاینحل برای حاکمیت شده است. با این حال برخی از چهره های حکومتی باز هم خوش خیالانه از موسوی و کروبی می خواهند که کوتاه بیایند و توبه کنند. نمونه آخر از این نوع درخواست ها در نامه آیت الله حائری شیرازی عضو مجلس خبرگان رهبری بازتاب یافت. او در نامه ای به رهبران جنبش سبز ضمن درخواست از آنها برای توبه پیرامون عملکردشان اذعان کرده بود که این جنبش آتش زیر خاکستر است. حائری از موسوی و کروبی خواسته بود که با توبه باعث خاموشی این آتش شوند. نامه او با پیامی کوتاه از سوی موسوی همراه بود. پیامی که در آن گفته شده بود به دلیل محدودیت های امنیتی اصولا این نامه به دست وی نرسیده است. درباره این نامه و انگیزه های پشت آن با اردشیر امیرارجمند سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز گفتگو کردیم. امیرارجمند معتقد است که این نوع درخواست ها نشانه ای از گرفتار شدن حکومت در بن بستی خودساخته است. او راه برون رفت از این وضعیت را آزادی بی قید و شرط رهبران جنبش سبز و بازگشت به قانون اساسی می داند.
متن کامل گفتگو را بخوانید:


اخیرا آقای حائری شیرازی در اظهاراتی خواستار توبه آقایان موسوی و کروبی شده‌اند. به نظر شما علت این همه تاکیدات پی در پی مقامات حکومتی در خصوص توبه محصورین از مواضع قبلی خود چیست؟


بسم الله الرحمن الرحیم، با تشکر از شما که به این مسئله می‌پردازید. علی رغم ایرادات جدی که چه از نظر مبانی فقهی و اخلاقی، چه از منظر سیاسی و چه از نظر تقریر وقایع بر نامه جناب حائری وارد است که بررسی آن باید در فرصتی دیگر صورت گیرد، اما امیدوارم که ایشان این نامه را نه به اشاره این یا آن کانون قدرت، بلکه از سر خیر خواهی نوشته باشند؛ آنهم خیر خواهی برای نظامی که خودش را با اصرار بر ظلم در حصر و بن بست قرار داده است. همچنین خیرخواهی برای آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد تا باز شدن بحث و امکان تعامل راهی برای پایان این ظلم آشکار خود را نشان دهد. به هر حال ایشان نامه‌ای را برای دو نفر نوشته‌اند که در زندان هستند و امکان دریافت نامه را ندارند و آن نامه را هم در رسانه‌ای منتشر کرده است. در نامه به این افراد اتهاماتی وارد شده است. حداقل کاری که از ایشان انتظار می‌رود این است که تلاش کنند نامه به دست این افراد برسد. اگر آن‌ها پاسخ دادند که با توجه به آنچه از قول آن‌ها گفته شده است قطعا پاسخ می‌دهند، آن پاسخ را به مانند نامه خود منتشر کنند تا مردم مطلع شوند و به آن‌ها هم امکان پاسخ گویی داده شود. اگر این کار انجام شود خلاصه گفتگویی در می‌گیرد و می‌تواند نتایج خیری داشته باشد وگرنه این کار برای جناب حائری مسئولیت اخلاقی به دنبال دارد.
واقعیت این است که آقایان با هر عینکی که بر چشم داشته باشند خلاصه مجبور می‌شوند گاهی زیر چشمی به اطراف خودشان نگاه کنند. نه حتی خیلی دور. به خانواده و اطرافیان خودشان. می‌بینند که در بن بست قرار گرفته‌اند. هر چند موسوی و کروبی را زندان کردند، اما آن‌ها با مقاومتی که کردند و با وفای به عهد خود با مردم، در دل مردم جا پیدا کردند.

اگر از حماسه سال ۸۸ فقط شمعی باقی مانده بود که آقایان این همه زحمت به خود نمی‌دادند. آن‌ها می‌دانند که این مشعل با روغن حقیقت هر روز فروزان‌تر می‌شود. خودشان هم احساس می‌کنند چگونه در دام فقه حکومتی اسیر شده‌اند و از منابع زلال و اصیل شیعی فاصله گرفته‌اند. انگار حسن و قبح ذاتی‌ای وجود ندارد، نه ظلم بد است، نه دروغ، نه کتمان حقیقت، نه زندان کردن بی‌جهت، نه تهمت دروغ، نه شکنجه کردن و نه چشم بستن به غارت بیت المال در حالی که بخش مهمی از مردم در فقر هستند. هر انسان منصفی از خودش سوال می‌کند این نظامی که همه این کار‌ها که اصولا بد، گناه و حرام است برای حفظ آن مباح بلکه واجب می‌شود چگونه نظامی است؟ اخلاق اصولا جایی در این نظام دارد یا نه؟ یک شبحی درست کرده‌اند پشت آن پنهان شده‌اند. از کیسه اسلام و انقلاب هم سخاوتمندانه حاتم بخشی می‌کنند. حیف است اشخاصی مثل جناب حائری بجای دفاع از اسلام رحمانی و اخلاق محورعملا از منافع یک جمعی از افراد به نام نظام دفاع کنند و هر کاری را توجیه کنند. این آقایان علاقه زیادی به شبیه سازی تاریخی البته از نوع گزینشی آن دارند. با مبانی‌ای که در این نامه است اگر جناب حائری هم عصر امام علی بود، آن امام همام را هم باید مورد شماتت قرار می‌داد و متهم به فتنه می‌کرد و توصیه به توبه. همه ما به دفعات از زبان امثال آقای حائری به قول از معصوم شنیده‌ایم که «هر کس صدای مظلومی را بشنود و او را یاری نکند مسلمان نخواهد بود.» حال این آقایان نه تنها ازاین همه افرادی که در جریانات سال ۸۸ به آن‌ها ظلم شده است و صدای دادخواهی‌شان بلند است حمایتی نمی‌کنند، بلکه از رهبران آن‌ها می‌خواهند توبه کنند و با این کار حقیقت را کتمان و مردم را منحرف کنند. فاصله حرف و عمل افرادی که امروزه در کشور متولیان رسمی دین شده‌اند بسیار زیاد است.


در طی سه سال حصر٬ نفوذ اجتماعی رهبران سیاسی جنبش سبز را در مقایسه با دوران آغاز حصر چگونه ارزیابی می‌کنید؟


الان فرصتی فراهم شده است که بخشی از فجایع هشت سال حکومت خودکامگی افشا شود. بیش از گذشته معلوم شده است چه کسی راست می‌گفت و چه کسی دروغ؟ امروز اکثریت قاطع مردم به مشروع بودن نگرانی‌های موسوی و کروبی پی برده‌اند و فهمیده‌اند که که منصفانه نیست فقط احمدی‌نژاد را مقصر همه این خرابی‌ها بدانیم بلکه بخش مهمی از مسئولیت متوجه آنهایی است که اورا به قدرت رساندند، بدون شرط حمایت کردند و اجازه تقلب در انتخابات را صادر کردند. دامنه نفوذ رهبران جنبش امروز بسیار وسیع‌تر شده است و پتناسیل بسیار زیادی را هم پشت سر خود دارد. بی‌بصیرتی آقایان این است که چشم خود را بر واقعیت بسته‌اند. همه مردم می‌دانند که کشور دارای مشکلات اساسی است و با این روش حکومتداری نمی‌شود آن‌ها را به صورت پایدار حل کرد. گسترش نفوذ رهبران جنبش سبز تبدیل به امری طبیعی و غیر قابل اجتناب شده است. مقاومت سرافرازانه و متین رهبران جنبش سبز ارزش زا و امیدآفرین است. مقاومت رهبران جنبش سبز اقتدارگرایان را آچمز کرده است.


با توجه به افزایش مشکلات جسمانی رهبران سیاسی در حصر، به خطر افتادن سلامت هریک از آنان چه تبعاتی برای حاکمیت خواهد داشت؟


سلامتی آن‌ها در حال حاضر هم در خطر است. بی‌توجهی به آن مسئولیت مضاعف برای همه٬ در وهله اول رهبری و سپس قوه قضاییه، مجریه، مقننه و البته سایر نهاد‌ها مثل مجمع تشخیص مصلت نظام و مجلس خبرگان است که باید بر کار رهبری نظارت کنند. از سوی دیگر تک تک ما شهروندان نیز به سهم خود بابت اعمال حکومت و همچنین آنچه خود باید انجام دهیم مسئول هستیم.


برخی از تحلیلگران معتقدند واگذاری اختیارات به دولت در این زمینه راه حلی برای بستن پرونده پرهزینه حصر است. به نظر شما چرا از دخالت دولت در امر حصر ممانعت به عمل می‌آید؟


با توجه به اینکه دولت آقای روحانی با رای اکثریت مردم به قدرت رسیده است، همچنین با توجه به جایگاه خود رییس جمهور به عنوان حافظ قانون اساسی، رییس شورای عالی امنیت ملی، رییس دولت و ناظر بر کار وزارتخانه‌هایی مثل اطلاعات و دادگستری، ایشان از جایگاه خوبی برای پایان دادن حصر با کمترین هزینه برای مسئولین اصلی حصر و برای کشور برخوردار است. الان تقریبا همه حتی نزدیک‌ترین افراد به رهبری به صورت مستقیم و غیر مستقیم و تحت عنوان نظام٬ ایشان را مسئول حصر می‌دانند و توان ارائه یک توجیه ابتدایی را هم ندارند. نگاه کنید به نامه جناب حائری. ایشان می‌گوید اگر حصر بدون توبه برداشته شود شکست یا پایان نظام است. آخر این چگونه نظامی است که با اصلاح اشتباه، حتی بدون اینکه نیاز به اعتراف به آن باشد، محکوم به شکست و فنا است؟ این آقایان متوجه نیستند یا به روی خود نمی‌آورند که موسوی و کروبی ریشه مشکلات نظام و عامل انهدام آن نیستند. آن‌ها فقط برخی از مشکلات را با ملاحظه بیان کرده‌اند. متوجه نیستند که این نوع حکمرانی و حکومتداری آقایان است که نظام را به بن بست رسانده است. با حذف آقایان موسوی و کروبی و دیگر افراد٬ نظام از بن بست خارج نمی‌شود بلکه روش حکمرانی باید تغییر کند. آقای موسوی در بیانیه ۱۷ خود و همچنین آقای کروبی راه را از‌‌ همان اول برای اصلاح کم هزینه و شرافتمندانه باز گذاشتند. اما آقایان از آن فرصت استفاده نکردند الان هم از فرصت بدست آماده و موقعیت آقای روحانی برای اصلاح امور و همچنین رفع حصر استفاده نمی‌کنند. زیرا یک گروه کوچک تغییرات را مخالف با منافع عظیم غیر مشروع خود تلقی می‌کنند. اما اگر آقای روحانی نیز از این فرصت استفاده نکنند و قوی برخورد نکنند، ایشان و کشور با هم ضرر خواهند کرد. حل مسئله هسته‌ای بسیار مهم است و همه این موضوع را قبول داریم، اما اگر آقای روحانی فقط روی آن متمرکز شود و به تغییر شرایط امنیتی حاکم بر کشور و رفع حصر بهای کافی ندهد به نظر من مثل کسی خواهد بود که شیشه عمر خود را در اختیار دیگری قرار می‌دهد؛ فردی که پروژه مشترک دراز مدت با او ندارد. آقای روحانی علاوه بر اینکه هم از نظر حقوقی و هم از نظر اخلاقی مکلف به تلاش جدی و موثر برای پایان این وضعیت است، منافع سیاسی ایشان هم این امر را ایجاب می‌کند.


پیشنهاد و راه حل شما برای پایان دادن به این بحران سیاسی چیست؟


ـ بازگشت به قانون اساسی علی رغم تمام کمبود‌ها و نواقص آن
ـ پذیرش ضرورت تغییر روش حکمرانی
ـ پایان فوری به یک عمل غیر قانونی و غیر شرعی و غیر اخلاقی
ـ آزادی فوری و محترمانه خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی

 

ابراز نگرانی هاشمی رفسنجانی از افزایش بیماری های روانی در کشور

Posted: 08 May 2014 03:47 AM PDT

جرس: رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اهمیت بهداشت روح و روان در جامعه گفت: اگر به سلامت روانی جامعه توجهی نکنیم، بهداشت جامعه ناقص خواهد ماند.

 

به گزارش ایرنا از روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام، هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، با تاکید بر اهمیت روانشناسی، هشدارهای دلسوزان برای افزایش بیماری های روانی را جدی دانست و گفت: به جای هزینه های بالای درمان، باید به سوی پیشگیری برویم که هم هزینه کم دارد و هم عواقب بیماری را ندارد.

 

او با اشاره به نقش و اهمیت روان در فرهنگ و ادبیات ایران، گفت: شعر «دل چو آرام نباشد، زتن آرام مجوی» و ابیات فراوان دیگر، آیینه ای برای اهمیت روانشناسی در جامعه است.

 

هاشمی رفسنجانی در خصوص تصویب سیاست های کلی سلامت و تایید آن از سوی مقام معظم رهبری گفت: پزشکان و روانشناسان و روان پزشکان باید مواظبت کنند تا در لوایح دولت و مصوبات مجلس، قوانینی برخلاف سیاست های کلی سلامت تصویب نشود و اگر مواردی مغایر سیاست های کلی یافتند، به کمیسیون نظارت مجمع تشخیص گزارش کنند.

 

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام اهمیت شاخص ها را برای نظارت بر حسن اجرای سیاست های کلی بسیار بالا خواند و گفت: متخصصین سازمان نظام روانشناسی و مشاوره با توجه به کارهای میدانی می توانند مصادیقی از شاخص ها پیدا کنند که معیاری برای سنجش تطبیق عملکردها با سیاست های کلی باشد.

 

سایت خبری دانا توقیف شد

Posted: 08 May 2014 03:23 AM PDT

جرس: در ادامه فشار و تحدید مطبوعات و رسانه ها، دادستان عمومی و انقلاب تهران از توقیف سایت خبری «دانا» خبر داد.



به گزارش ایسنا، عباس جعفری دولت‌آبادی در حاشیه جلسه روسای کل دادگستری‌های سراسر کشور در جمع خبرنگاران گفت: همزمان با توقیف روزنامه «قانون»، سایت خبری «دانا» نیز توقیف شده است.



روزنامه قانون به دلیل آنچه انتشار خبری مبنی بر «آزادی رویانیان با قرار وثیقه» گفته شده، توقیف گردید و امروز دادستان تهران گفت که سایت خبری دانا نیز در همین راستا توقیف شده است.

 

مدیرمسئول شبکه اطلاع‌رسانی «دانا» با اشاره به فیلتر شدن این شبکه گفت: ضمن اینکه به نظرات دستگاه قضایی احترام می‌گذاریم، از همکاران رسانه‌ای در روزنامه قانون می‌خواهیم اخلاق حرفه‌ای را رعایت کنند و مشکلات خود را به گردن دیگر رسانه ها نیندازند

مقداد ذکی زاده در گفت وگو با فارس در خصوص فیلتر شدن شبکه اطلاع رسانی دانا اظهار داشت: روز گذشته روزنامه قانون از سوی دادستانی توقیف شد اما در کمال تعجب همکاران این روزنامه با یک بزرگنمایی مدعی شدند که دلیل توقیف روزنامه انتشار خبر آزادی رویانیان به نقل از شبکه اطلاع رسانی دانا بود.

وی افزود: شبکه اطلاع رسانی دانا در خبر خود هیچ تعرضی به دستگاه قضا نکرده و نمی دانیم چرا همکاران روزنامه قانون مسئولیت خبری را که خودشان منتشر کرده اند بر عهده نمی گیرند و سعی دارند تا با اتهام زنی به «دانا» و فرار به جلو، خود را تبرئه کنند که البته چنین اقدامی در میان اهالی رسانه نه تنها امری غیر حرفه ای بلکه غیر اخلاقی است.

 
ذکی‌زاده گفت: روز گذشته در کمال تعجب و ناباوری متوجه شدیم که شبکه اطلاع رسانی دانا مسدود و از دسترس مخاطبان خارج شده است.

وی افزود: بعد از پیگیری های اولیه به این نتیجه رسیدیم که دستور فیلترینگ سایت از سوی مراجع قضایی صادر شده؛ البته تا این لحظه هیچ مقام رسمی در رابطه با دلیل اصلی مسدود شدن سایت به ما چیزی اعلام نکرده و ما هنوز منتظریم تا دستگاه های مسئول دلیل مسدود شدن سایت را رسما به ما اعلام کنند تا با ارائه مستندات از حق خود دفاع کنیم.

ذکی زاده گفت: البته پیگیری های غیر رسمی ما حکایت از این دارد که دلیل مسدود شدن سایت انتشار خبر مربوط به آزادی محمد رویانیان مدیر عامل سابق پرسپولیس است که البته اگر چنین باشد در کمال احترام به  دستگاه قضا ما آمادگی داریم تا با ارائه مستندات در این رابطه توضیح دهیم.

وی ادامه داد: جای تعجب دارد که دوستان روزنامه قانون چگونه مدعی انتشار خبری به نقل از دانا هستند در حالی که در خبر منتشر شده در این روزنامه 3 منبع خبری یعنی خبرگزاری ایرنا، سایت جهان و سایت دانا ذکر شده بود و البته این روزنامه به نقل صرف خبر اکتفا نکرده و در گزارش خود با استفاده از کلماتی همچون"در کمال تعجب" به نوعی سعی در زیر سوال بردن عملکرد مسئولان قضایی داشت.

 

وی ادامه داد: البته توقیف روزنامه قانون تنها به دلیل انتشار خبر در مورد مدیر عامل سابق باشگاه پرسپولیس نبوده و همان طوری که دادستانی اعلام کرده این روزنامه تخلفات متعددی داشته که از جمله آنها می توان به انتشار مطالبی موهن که از بیان آن شرم دارم  اشاره کرد.

همسر عبدالفتاح سلطانی خواستار محاکمۀ آمرین و مأمورین حمله به بند ۳۵۰ اوین شد

Posted: 08 May 2014 01:49 AM PDT

جرس: همسر زندانی سیاسی عبدالفتاح سلطانی، طی شکوائیه ای، خواستار محاکمۀ عاملان و آمران حمله به زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین شد.

 

به گزارش جرس، خانواده های زندانیانی که به عزیزانشان در بند ۳۵۰ اوین حمله شده بود از جمله خانواده محمد شجاعی ، یاشار دارالشفا، داور حسینی، بهنام ابراهیم زاده، عبدالفتاح سلطانی، سهیل بابادی و چند تن دیگر، برای شکایت از حمله مامورین امنیتی به بند ۳۵۰ از رییس زندان آقای رسیدی و معاونش آقای جواد مومنی و سلیمانی، رییس وقت زندان های کل کشور و کلیه آمرین و عاملین حمله به زندان شکایت کردند، اما متاسفانه دادسرای کارکنان دولت شکایت نامه آنها را دریافت نکرد لذا آنها به دادستانی مراجعه کردند.

بر اساس این گزارش، پس از دو ساعت در داستانی خانم حسن پور منشی دادیار ناظر زندان و نماینده دادستان اقدام به جمع آوری شکایت ها کرد ولی بی هیچ دلیلی هیچ یک از نامه ها را ثبت و درج نکرد، لذا خانواده ها تصمیم گرفتند که با توجه به ثبت نشدن نامه هایشان آن ها را روز شانزدهم اردیبشت از طریق پست ارسال کنند.


متن شکایت نامه همسر عبدالفتاح سلطانی:

بسمه تعالی
ریاست محترم دادسرای کارکنان دولت
احتراماً معروض می دارد:
اینجانب معصومه دهقان- همسر آقای عبدالفتاح سلطانی وکیل پایه یک دادگستری- درخصوص حمله به زندانیان بی دفاع بند ۳۵۰ زندان اوین با توجه به آنچه دیده و شنیده و در صحن ملاقات از نزدیک مشاهده کرده ام, لازم می دانم به جهت توهین و تحقیر و ضرب و شتم همسرم و زدن چشم بند و دست بند و تراشیدن اجباری موی سر از معاون زندان اوین- آقای جواد مومنی- طرح شکایت کنم. بدیهی است همسرم هیچ گونه امکان و اجازه شکایت از عامل و آمر این فاجعه را ندارد.

بنابراین بدین وسیله درخواست محاکمه معاونت زندان- آقای جواد مومنی- و کلیه آمرین و مأمورین را در خصوص حمله به بند ۳۵۰ اوین دارم.


معصومه دهقان
 

آیت الله محقق داماد: وای بر ما که در تلویزیون رسمی به ملت توهین می‌شود و سکوت می‌کنیم

Posted: 07 May 2014 10:23 PM PDT

جرس: آیت‌الله محقق داماد با انتقاد از سخنرانی‌های خشن و اهانت آمیز در رادیو و تلویزیون رسمی کشور گفت: "در تلویزیون شخصی هست که مدام در سخنرانی‌های خود به ملت توهین می‌کند و خشونت را ترویج می‌دهد این فرد در تلویزیون خطاب به زنان می‌گوید «از زنان می‌پرسیم چرا حامله نمی‌شوید به ما پاسخ می‌دهد که ترکیبم به هم می‌ریزد. ای مرده‌شور ترکیبت را ببرند» وای بر ما که این چنین در تلویزیون به ملت توهین می‌شود و ما سکوت می‌کنیم."

 

به گزارش فارس،‌ آیت‌الله محقق داماد در اولین سمپوزیوم بررسی جنبه‌های فقهی، حقوقی و اخلاقی مراقبت‌های پایان حیات بیماران طلب مرگ را حق بیمارانی دانست که امیدی به زنده ماندن ندارند و در شرایط سخت زندگی می‌کنند.

 

وی گفت: پیشنهاد من این است که مراقبت‌های پایانی حیات بیماران به صورت وسیع‌تر تعریف شود و ۲۰ سال آخر عمر انسان را شامل شود.

 

این استاد حوزه و دانشگاه افزود: امروز میانگین عمر طولانی‌تر شده و ۲۰ سال آخر زندگی در کشور به مسئله‌ای بزرگ تبدیل شده، ما نباید مراقبت‌های پایان حیات را تنها به قسمت بیمارستانی سالمندان مرتبط کنیم.

 

وی با اسف‌بار خواندن وضعیت سالمندان در خانه‌های سالمندی گفت: من چندین بار به بازدید از خانه‌های سالمندان رفتم و با فضای غمبار این مراکز روبرو شدم به همین دلیل به فکر تاسیس شهرک پرطراوت و پرنشاطی برای سالمندان افتادم که در این شهرک ضمن زندگی با نشاط سالمندان از خدمات پزشکی برخوردار شوند.

 

محقق داماد افزود: به عنوان یک معلم شرمنده‌ام که در زمانه‌ای زندگی می‌کنم که مهربانی و دوستی کم شده و خشونت از در و دیوار کشور می‌ریزد؛ من علت این را می‌دانم و با تمام وجود خود، آن را حس می‌کنم که چرا کشور این چنین شده و جامعه ما دیگر مهربانی و دوستی ندارد.

 

وی مهربانی را یک رفتار جمعی دانست و گفت:‌نمی‌شود در جامعه‌ای که همه خشن رفتار می‌کنند یک فرد مهربان باشد.

 

وی با انتقاد از سخنرانی‌های خشن در رادیو و تلویزیون گفت: در تلویزیون شخصی هست که مدام در سخنرانی‌های خود به ملت توهین می‌کند و خشونت را ترویج می‌دهد این فرد در تلویزیون خطاب به زنان می‌گوید «از زنان می‌پرسیم چرا حامله نمی‌شوید به ما پاسخ می‌دهد که ترکیبم به هم می‌ریزد. ای مرده‌شور ترکیبت را ببرند» وای بر ما که این چنین در تلویزیون به ملت توهین می‌شود و ما سکوت می‌کنیم.

 

محقق داماد افزود: خوشبختانه این فرد در لباس روحانیت این حرف‌ها را نمی‌زند و گرنه من از خجالت می‌مردم؛ چند وقت پیش هم به مقامات مسئول و ارشد نظام نامه‌ای نوشتم و گفتم که چرا به این فرد اجازه سخنرانی داده می‌شود.

 

استاد حوزه و دانشگاه وظیفه متقابل بیمار و طبیب را این گونه بیان می‌کند که طبیب بر اساس قراردادهایی که دارد و سوگندی که به شرافت خود خورده است باید حداکثر تلاش خود را در جهت رضایت بیمار انجام دهد و کاری کند که بیمار راحت بزید و راحت بمیرد.

 

وی افزود:‌ باید شرایطی را فراهم کنیم که فرد در هنگام مرگ آسوده باشد و نگرانی خاصی نداشته باشد و این وظیفه طبیب است.

محقق داماد به بیماران صعب‌العلاج و کسانی که به سختی در حال زندگی هستند اشاره کرد و گفت: آنچه که یقیناً ممنوع، حرام، جرم و کار زشتی است انجام عمل خودکشی است؛ کشتن دیگری با کشتن خود فرقی ندارد و هر دو قتل نفس محسوب شده و حرام است.

 

وی ادامه داد: «نظریه‌ای دارم که شاهدش را هم از دلایل فقهی می‌آورم. خداوند در قرآن مجید می‌گوید که خوردن گوشت میت(مرده) حرام است، اما در آخر می گوید اگر کسی مضطر شد و میت(گوشت مرده) خورد گناه نکرده است. توجه کنیم که نمی‌گوید واجب است می‌گوید گناه نکرده است.»


آیت‌الله محقق داماد گفت: «از عبارات قرآن اسفاده می‌شود که فرد حق دارد گوشت میت را بخورد و خودش را حفظ کند و حق هم دارد نخورد؛ اگر نخورد و مرد، پیش خدا مسئول نیست. خب من مانند این، شواهد زیادی دارم که در جای خودش هم نوشته‌ام و گفته‌ام.»

 

وی یادآور شد: به هر حال این یک نظریه شخصی است و من در این جلسه علمی آن را مطرح می‌کنم شما آن را نقد کنید یا قبول نکنید و آن را رد کنید.

 

این استاد حوزه و دانشگاه افزود: من می‌گویم اگر فردی به طبیب همانی را گفت که آن خانم خارجی در مقاله «اجازه بده تا بمیرم» گفت؛ که داستان مرگ به همین صورت است باید به آن توجه کنیم.

 

وی ادامه داد: مثلاً فردی دکتر به او می‌گوید تو سرطان داری، سرطانت پیشرفته است و چنان و چنان است. یک وقتی هست که بیمار می‌گوید «دکتر هر دارویی هست برای من تجویز کن و تمام تلاش را برای زنده ماندن من بکن» و طبیب هم باید آن را انجام دهد.

 

وی گفت: اما زمانی هست که بیمار می‌گوید دکتر اقدام دیگری نکن من نمی‌خواهم بیشتر از این رنج بکشم. در صورتی که برای طبیب اثبات شود که دیگر شرایط عادی بازنمی‌گردد و فقط دارد جان می‌کَنَد، این حق بیمار است که بخواهد زنده نماند. حق را می‌شود اعمال کرد و می‌شود اعمال نکرد.

حسن روحانی: ملت ایران بر افراط و افراطیون پیروز خواهد شد

Posted: 07 May 2014 10:05 PM PDT

جرس: حسن روحانی وعده داد که به خواست خدا، "ملت بر افراط و افراطیون پیروز خواهد شد." وی همچنین با بیان اینکه “اگر دولت در صحنه بین‌الملل کاری را انجام می‌دهد، به نمایندگی از طرف ملت ایران است”، اظهار عقیده کرد: "اگر امروز دیپلمات‌های ما در صحنه گفت‌وگو با جهان دلاورانه و شجاعانه و با منطق سخن می‌گویند به پشت‌گرمی ملت و رهبری است."  

 

به گزارش ایسنا، حسن روحانی در جمع نخبگان، ایثارگران، علما و برگزیدگان استان ایلام، با بیان اینکه “من هیچ تردیدی نمی‌دانم که با حضور مردم در صحنه و ایثار، فداکاری، تعاون، تدبیر و امید به آینده حتماً از مشکلات عبور خواهیم کرد”، گفت: این را به عنوان شعار نمی‌گویم؛ چراکه ما در دنیای سیاست خارجی، سیاست داخلی، بخش فرهنگی و صنعت و کشاورزی، امروز شاهد حرکت رو به جلو و پیشرفت هستیم و در طول هشت ماهی که از خدمتگزاری این دولت می‌گذرد، می‌بینیم که جایگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در صحنه جهانی بهتر شده است.

 

وی با اشاره به اینکه “سالیان دراز به این ملت اتهام زده‌اند که مردم این سرزمین و نظام حامی افراطی‌گری است”، اظهار کرد: بسیاری از اتهامات تروریستی را به ناروا به مردم و نظام و نهادهای این نظام زده‌اند اما در این دولت با طرحی که در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح کردیم، دیدیم که این طرح به اتفاق آرا به تصویب رسیده است و همه آنهایی که به ناروا به ما اتهام می‌زدند که در پی خشونت هستیم، وقتی پیشنهاد ایران را شنیدند، به آن رأی مثبت دادند و این یعنی تمام اتهامات گذشته بی‌پایه و اساس بوده است که موفقیت بزرگ ملت ایران در ماه‌های گذشته بوده است.

 

رئیس‌جمهور ادامه داد: سالیان دراز به ما اتهام زدند که جمهوری اسلامی ایران در پی سلاح‌های کشتار جمعی و ساخت بمب هسته‌ای است. امروز پای میز مذاکره در برابر منطق سربازان دیپلماسی این مرز و بوم سر فرود می‌آورند و به توافق بلندمدت و کوتاه‌مدت تن داده و می‌دهند و این اتفاق به این معناست که آنچه راجع به ملت ایران و جمهوری اسلامی ایران به ناروا اتهام زده‌اند، بی‌پایه و اساس بوده است.

 

روحانی با بیان اینکه “اگر دولت در صحنه بین‌الملل کاری را انجام می‌دهد، به نمایندگی از طرف ملت ایران است”، گفت: اگر امروز دیپلمات‌های ما در صحنه گفت‌وگو با جهان دلاورانه و شجاعانه و با منطق سخن می‌گویند به پشت‌گرمی ملت ایران و مقام معظم رهبری است.

 

وی با بیان اینکه “امروز در صحنه اقتصادی و فرهنگی و سایر صحنه‌ها از جمله سیاست داخلی شاهد موقعیت‌ها و پیروزی‌های فراوان هستیم”، تصریح کرد: برای من به عنوان خادم شما مردم، هیچ پیروزی بالاتر از اتحاد و همدلی و تعامل در میان ملت ایران نیست و اینکه می‌بینیم امروز مردم با یکدیگر نزدیک‌تر شده‌اند و با لحن نرم‌تر با هم سخن می‌گویند و تحملشان نسبت به یکدیگر بالاتر رفته است و همچنین جناح‌ها و احزاب و اقوام و مذاهب با یکدیگر بهتر تعامل می‌کنند، یک پیروزی بزرگ برای ماست.

 

رئیس‌جمهور همچنین خاطرنشان کرد: در سایه وحدت این ملت و برابری، محبت، تعاون و همدلی همه مشکلات را پشت سر خواهیم گذاشت و ما باید در برابر افراط پیروز شویم و ان‌شاءالله در برابر افراط و افراطیون پیروز خواهیم شد و اگر در جامعه ما از افراط خبری نباشد و عدل، اعتدال، همفکری و همدلی برپا شود، ما همه مشکلات را یکی پس از دیگری پشت سر می‌گذاریم.

کنشگران ملی - مذهبی خارج از کشور: زندانیان عقیدتی اهل سنت را اعدام نکنید

Posted: 07 May 2014 10:05 PM PDT

جرس: کنشگران ملی مذهبی خارج از کشور با صدور بیانیه‌ای تحلیلی خواستار توقف حکم اعدام زندانیان اهل سنت شدند. این زندانیان بیش از ۴ سال است که در زندان به سر می برند و بیش از ۴۰ نفر از این زندانیان به اعدام محکوم شده‌ و در سال ۹۱ حکم اعدام ۶ نفر از آنها اجرا شده‌ است.

 

به گزارش ملی-مذهبی در بخشی از این بیانیه با شرح شکنجه‌های این زندانیان آمده‌ است: ” قرار گرفتن در این شرایط ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎ برخی از بازداشت شدگان را ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﻣﻨﻮﯾﺎﺕ ﺑﺎﺯﺟﻮﻫﺎ کرده‌ است. ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻗﺎﺭﯾﺮ ﻣﺒﻨﺎﯼ صدور بیش از ۵۰ ﺣﮑﻢ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻭ تعداد بیشتری ﺯﻧﺪﺍن ﻃﻮﻻﻧﯽﻣﺪﺕ (بین ۴ تا ۲۰ سال) شده‌است. ﭼﻨﯿﻦ ﺍﻗﺎﺭﯾﺮﯼ چه ﺑﻪﻟﺤﺎﻅ ﻋﻘﻠﯽ ﻭ چه ﺑﻪﻟﺤﺎﻅ ﺷﺮﻋﯽ و قانونی، فاقد ارزش و ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ است.”

 

کنشگران ملی – مذهبی خارج از کشور همچنین ﺍﺯ ﻣﺴﺌﻮلان ﻗﻀﺎﯾﯽ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ، ﻭ ﺑه ﻮﯾﮋﻩ از ﻗﻀﺎﺕ ﺩﯾﻮﺍﻥ ﻋﺎﻟﯽ ﮐﺸﻮﺭ تقاضا کرده‌ اند: “که ﺿﻤﻦ ﻧﻘﺾ ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺍﯼ غیرقانونی و مغایر با ارزش‌های حقوق بشری و دینی٬ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩﮔﺎﻫﯽ ﻋﺎﺩﻻﻧﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﻣﻮﺍﺯﯾﻦ قانونی ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﺪ” این تشکل سیاسی به مقامات جمهوری اسلامی هشدار داده‌است که:”اجرای چنین احکام غیرمنصفانه‌ای، برای مدتی طولانی فضای سیاسی و امنیتی کشور ـ بویژه کردستان و مناطق سنی‌نشین ـ را تحت تأثیر قرار خواهد داد، و حتی سبب تقویت مانور گروه‌های افراطی در منطقه، و موجبی برای تهدید امنیت و منافع ملی خواهد شد.”

 

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

 

به‌نام خدا
هموطنان عزیز
ﻣﺪت‌هاﺳﺖ ﮐﻪ حدود یک‌صد نفر ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﮐﺮﺩ ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ کشور ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ‌ﺳﺮ ﻣﯽ‌ﺑﺮﻧﺪ؛ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ آنان از ﺳﺎﻝ ۱۳۸۸ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ محبوس‌اند. ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺭ ﺁﺳﺘﺎﻧﻪ ﻭ ﯾﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺳﻔﺮ رهبر جمهوری اسلامی ﺑﻪ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ ﺷﺪﻩاند. با کمال تأسف، چند ده ﻧﻔﺮ از آنان نیز ﺑﻪ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺷﺪﻩ‌ﺍﻧﺪ. سوگمندانه، ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۳۹۱ ﺣﮑﻢ ﺍﻋﺪﺍﻡ ۶ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺟﺮﺍ ﺷﺪ. ﺣﮑﻢ اعدام بیش از ۴۰ نفر از جمله (شهرام احمدی، پوریا محمدی، فرزاد شاه‌نظری، وریا قادری فرد، کیوان مومنی فرد، تیمور نادری زاده، عالم برماشتی، ماموستا کاوه شریفی، آرش(رامین) شریفی، ماموستا کاوه ویسی، بهروز شاه‌نظری، طالب ملکی، مختار رحیمی، بهمن رحیمی، محمد یاور رحیمی، امجد صالحی، فرزاد(ابوبکر) هنرجو، امید پیوند، محمد کیوان کریمی، فرشید ناصری، ادریس نعمتی، احمد نصیری، محمد غریبی، سیدشاهو ابراهیمی، عبدالرحمان سنگانی٬ سیدجمال موسوی٬ صدیق محمدی٬ سید عبدالهادی حسینی و برزان نصرالله‌زاده) برای برسی نهائی به ﺩﯾﻮﺍﻥ ﻋﺎﻟﯽ ﮐﺸﻮﺭ ارجاع داده شده است. احکام چهار نفر دیگر هم (حامد احمدی، جهانگیر دهقانی، کمال ملایی، و جمشید دهقانی) در دیوان عالی کشور ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ بخش ﺍﺟﺮﺍﯼ ﺍﺣﮑﺎﻡ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺍﺟﺮﺍﯼ ﺁﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ.
ﻣﻘﺎم‌های ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ ﻭ ﻗﻀﺎﺋﯽ ﻣﺪﻋﯽ شده‌اند که این زندانیان ﺑﻪ ﮔﺮﻭه‌‌هاﯼ ﺳﻠﻔﯽ وابسته ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﺑﻪ‌ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻣﺴﻠﺤﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻣﺎﻣﻮﺳﺘﺎ ﺷﯿﺦ ﺍﻻﺳﻼﻡ ﻭ ﻣﺎﻣﻮﺳﺘﺎ ﺑﺮﻫﺎﻥ ﻋﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ‌ﺍﻧﺪ.
ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﻦ ﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻧﮑﺎﺕ زیر ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﺳﺖ:
۱. برخی ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ (شهرام احمدی٬ بهروز شاه‌نظری٬ ماموستا کاوه ویسی٬ کمال ملایی٬ حامد احمدی٬ جمشید دهقانی، و جهانگیر دهقانی) و نیز ۶ نفری که در دی‌ماه ۱۳۹۰ اعدام شدند (اصغر رحیمی٬ بهنام رحیمی٬ هوشیار محمدی٬ کیوان زند کریمی٬ محمد ظاهر بهمنی، و بهرام احمدی)، ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﮐﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ مرحوم شیخ‌الاسلام و عالی، بازداشت و ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ. ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﻓﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﺗﻬﺎﻡ ﻗﺘﻞ به ﻣﺮﮒ ﻣﺤﮑﻮﻡ ﺷﻮﺩ؟
ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ۹۲ ﺩﻭ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺩﯾﮕﺮ (ﻟﻘﻤﺎﻥ ﺍﻣﯿﻨﯽ ﻭ ﺑﺸﯿﺮ ﺷﺎﻩ ﻧﻈﺮﯼ) که با سایر زندانیان هیچ‌گونه آشنایی قبلی نداشتنند٬ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺖ انفرادی ﺩﺭ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺍﻃﻼٰﻋﺎﺕ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺳﺎﯾﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽﻫﺎ ﺑﻪ ﺑﻨﺪ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﻮﻧد، ﺩﺭ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﺍﯼ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻧﯽ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻗﺘﻞ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺍﻫﻞ ﺗﺴﻨﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﺳﺆﺍﻝ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ قرار است ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺍﺗﻬﺎﻡ ﻗﺘﻞ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﻗﺼﺎﺹ ﺷﻮﻧﺪ؟ ﺍﯾﻦ ﺣﮑﻢ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ۶ ﻧﻔﺮ ﺍﺟﺮﺍ ﺷﺪﻩ؛ ﺍﺧﯿﺮا ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﺮ نیز ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻗﺘﻞ ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﻧﺪ، ﻭ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ۴۰ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﺮ نیز به مرگ محکوم شده‌اند.
۲. این افراد بارها اعلام کرده‌اند که با گروه‌های سلفی مرتبط نبوده‌ و پیرو مذهب امام شافعی هستند و از اقدامات خشونت آمیز نیز اعلام بیزاری کرده‌اند؛ حتی همگی آنها ضمن محکوم کردن گروگان‌گیری اخیر مرزبانان کشورمان در بیانیه‌ای از گروه تروریستی جیش‌العدل خواستند که آنها را آزاد کند.
ﭘﯿﺸﯿﻨﻪ‌ی جامعه ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﮔﺬﺷﺘﻪ‌ی ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﮐﻪ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﻫﻤﮕﯽ ﺩﺭ ﺳﻨﯿﻦ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ نیز ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺷﺎﻓﻌﯽ ﻣﺬﻫﺐ‌اند. ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﻭ ﺳﻨﯽ (ﻭ ﺑﻮﯾﮋﻩ ﭘﯿﺮﻭﺍﻥ ﻣﺬﻫﺐ ﺷﺎﻓﻌﯽ) ﻗﺮن‌ها ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻩ‌ ﻭ ﺑﻪ هم ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪﺍﻧﺪ. ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ از آنها ﻭ ﺣﺘﯽ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﻧﺪﺍﻧﯿﺎﻥ ﺟﺰﺀ ﺳﺎﺩﺍﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ، ﻭ ﺍﯾﻦ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ عمیق ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ امام ﻋﻠﯽ (ع) ﻭ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ اوست. اغلب ﺍﻫﻞ ﺳﻨﺖ ﮐﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺣﺮﻣﺖ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ عاشورا و ﺗﺎﺳﻮﻋﺎ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺭﻭﺯﻩﺩﺍﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ . ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻧﺸﺎﻧه ﭼﻨﺪﺍﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﻭه‌هاﯼ ﺍﻓﺮﺍﻃﯽ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺩﯾﺪﻩ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ. ﺿﻤﻦ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ این اﻓﺮاﺩ و یا متهم دیگری ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻅ ﻓﮑﺮﯼ چنین ﺑﺎﻭﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ برای ﻧﺎﺍﻣﻦ ﮐﺮﺩﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ اقدامی نکرده، هیچ مبنای قانونی ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ ﻭ ﻗﻀﺎﺋﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
۳. ﻧﮑﺘﻪ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ دیگر، ﻧﺤﻮﻩ‌ی ﺑﺎﺯﺟﻮﯾﯽ از ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽﻫﺎﺳﺖ . ﻫﻤﻪ‌ی ﺁﻧﻬﺎ ﻣﺪت‌هاﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ (ﺑﻪ‌ﻃﻮﺭ ﻣﺘﻮﺳﻂ دو ﺳﺎﻝ) ﺩﺭ ﺳﻠﻮل‌هاﯼ ﺍﻧﻔﺮﺍﺩﯼ ﻭﺯﺍﺭﺕ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ و دیگر نهادهای امنیتی ـ اطلاعاتی جمهوری اسلامی، و زیر فشار و بازجویی و بدرفتاری ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ‌اند. این زندانیان بارها به‌صورت علنی اعلام کرده‌اند که ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﺿﺮﺏ ﻭ ﺷﺘﻢ ﻭ انواع شکنجه‌های جسمی و روحی قرار گرفته‌اند. برخی از این شکنجه‌ها عبارت است از: شلاق٬ شوکر برقی٬ سلول انفرادی تاریک و بدون سرویس بهداشتی٬ تهدید جنسی٬ تهدید به بازداشت افراد خانواده٬ عدم تماس با خانواده برای ماه‌ها٬ گرسنگی٬ توهین به مقدسات اهل سنت٬ و رها کردن با دست‌بند و پابند به مدت طولانی در هواخوری زندان در فصل زمستان.
قرار گرفتن در این شرایط ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎ برخی از بازداشت شدگان را ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺬﯾﺮﺵ ﻣﻨﻮﯾﺎﺕ ﺑﺎﺯﺟﻮﻫﺎ کرده‌ است. ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻗﺎﺭﯾﺮ ﻣﺒﻨﺎﯼ صدور بیش از ۵۰ ﺣﮑﻢ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻭ تعداد بیشتری ﺯﻧﺪﺍن ﻃﻮﻻﻧﯽﻣﺪﺕ (بین ۴ تا ۲۰ سال) شده‌است. ﭼﻨﯿﻦ ﺍﻗﺎﺭﯾﺮﯼ چه ﺑﻪﻟﺤﺎﻅ ﻋﻘﻠﯽ ﻭ چه ﺑﻪﻟﺤﺎﻅ ﺷﺮﻋﯽ و قانونی، فاقد ارزش و ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ است.
۴. ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ نیز ﻫﯿﭽﯿﮏ ﺍﺯ ﻭﯾﮋﮔﯽﻫﺎﯼ ﺩﺍﺩﺭﺳﯽ ﻋﺎﺩﻻﻧﻪ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺎ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺍﻃﻼﻉ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻫﻢﭘﺮﻭﻧﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ برخی از ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﺣﺘﺴﺎﺏ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﺍﺗﻬﺎﻣﺎﺕ ﺍﺯ ۱۵ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ و در دادگاه اجازه دفاع از خود را پیدا نکرده‌اند. هیچ‌یک از آنها وکیل انتخابی نداشته، و یا بدون وکیل محاکمه شده‌ و یا در صورت بهره‌مندی از وکیل تسخیری٬ تا روز دادگاه با او ملاقاتی نداشته‌اند. حتی به وکلای تسخیری نیز اجازه دفاع مؤثر از موکلان‌شان در دادگاه داده نشده است.
قاضی محمد مقیسه‌ای نیز ـ که ﭘﯿﺸﯿﻨﻪ‌ی ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﺩﺭ ﺣﻖﮐﺸﯽ ﻭ برخوردهای خشونت‌آمیز و غیرقانونی و نیز ﺻﺪﻭﺭ ﺁﺭﺍﯼ ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭد ـ نه تنها اجازه دفاع به آنها نداده‌ بلکه با آنها به‌گونه‌ای توهین‌آمیز و تحقیرآلود برخورد کرده ‌است. این متهمین بهره‌ای از دادرسی عادلانه نداشته‌ و ﺍﺣﮑﺎﻡ ﺁﻧﻬﺎ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﮔﺎﻩ ﺗﻮﺳﻂ نهادهای اطلاعاتی و ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ.
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ نکات پیش گفته، کنشگران ملی ـ مذهبی خارج از کشور ﺍﺯ ﻣﺴﺌﻮلان ﻗﻀﺎﯾﯽ ﻭ ﺍﻣﻨﯿﺘﯽ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ، ﻭ ﺑه ﻮﯾﮋﻩ ﻗﻀﺎﺕ ﺩﯾﻮﺍﻥ ﻋﺎﻟﯽ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﯽ‌خواهد که ﺿﻤﻦ ﻧﻘﺾ ﺍﯾﻦ ﺁﺭﺍﯼ غیرقانونی و مغایر با ارزش‌های حقوق بشری و دینی٬ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮﮔﺰﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩﮔﺎﻫﯽ ﻋﺎﺩﻻﻧﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﺳﺎﺱ ﻣﻮﺍﺯﯾﻦ قانونی ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﺪ.
افزون بر این، مقام‌های سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی توجه داشته باشند که اجرای چنین احکام غیرمنصفانه‌ای، برای مدتی طولانی فضای سیاسی و امنیتی کشور ـ بویژه کردستان و مناطق سنی‌نشین ـ را تحت تأثیر قرار خواهد داد، و حتی سبب تقویت مانور گروه‌های افراطی در منطقه، و موجبی برای تهدید امنیت و منافع ملی خواهد شد.
تجربه چند سال گذشته و ۳۵ سال سپری شده از نظام نشان داده که امنیت ملی با مشت آهنین و از طریق ارعاب و حبس و حصر و زندان و اعدام برقرار نخواهد شد. تنها راه دستیابی به امنیت پایدار، کسب رضایت مردم و بسط و تعمیق امکان مشارکت تمام شهروندان و ایجاد آشتی ملی است. متأسفانه دستگاه‌های امنیتی و قضائی خود همچون یکی از مولفه‌های عمده و موثر در ایجاد بی‌اعتمادی در جامعه ـ و به ویژه اقلیت‌ها ـ نسبت به حکومت مرکزی ایفای نقش می‌کنند؛ کرداری که نیازمند بازنگری جدی است، و امیدواریم دولت آقای روحانی، موجبی موثر برای تحقق این تغییر شود.
ما همچنین ﺍﺯ تمامی ﺳﺎﺯﻣﺎن‌های ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮﯼ و نیز جمعیت‌های سیاسی و نهادهای مدنی ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﯿﻢ که پیگیر لغو این احکام اعدام شوند. تجربه‌های ناگوار و تأسف‌برانگیز گذشته و برخی شنیده‌های جدید، موجب نگرانی جدی ماست.

کنشگران ملی ـ مذهبی خارج از کشور
۱۸ اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۳

گرامیداشت یاد فرزاد کمانگر در زندان رجایی شهر

Posted: 07 May 2014 10:05 PM PDT

جرس: شماری از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر روز چهارشنبه 17 اردیبهشت، طی مراسمی ياد و خاطره فرزاد كمانگر، علی حيدريان، فرهاد وكيلی، شيرين علم‌هولی و مهدی اسلاميان، پنج زندانی سیاسی اعدامی را گرامی داشتند.


 

به گزارش خبرگزاری دیدبان حقوق بشر کردستان گفته می‌شود این مراسم یادبود به مناسبت فرارسیدن ١٩ اردیبهشت (٩ می) و در چهارمین سالگرد اعدام فرزاد کمانگر و چهار تن از دوستان وی در زندان رجایی شهر برگزار شده است.



 

همچنین زندانیان سیاسی رجایی‌شهر کرج در این مراسم بیانیه‌ای مکتوب قرائت کردند و در آن، یاد و خاطره کمانگر و دوستانش را گرامی داشتند.


 

 

چهار سال پیش، در سحرگاه ۱۹ اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۹، پس از قطع تلفن‌ها و ملاقات‌های زندان اوین، پنج زندانی سیاسی به نام‌های فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان، شیرین علم‌هولی و مهدی اسلامیان به چوبه دار سپرده شدند و خانواده‌های آنان برای همیشه چشم به راه فرزندانشان ماندند.


 

گفتنی است زندانیان شرکت‌کننده در این مراسم اعلام کرده‌اند که در روز 19 اردیبهشت‌ماه 1393، در یادبود کمانگر و دوستانش، به مدت یک روز دست به اعتصاب غذا خواهند زد.

مسئول ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در دوران حبس ۱۲ جلد کتاب ترجمه کرد

Posted: 07 May 2014 10:03 PM PDT

جرس: همسر قربان بهزادیان نژاد، مسئول ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در یادداشتی به مناسبت هفته معلم، به تشریح جایگاه علمی همسر زندانی اش پرداخته و فهرستی از کتاب هایی را که او در دوران حبس ترجمه کرده، معرفی کرده است.

 

به گزارش کلمه، همسر بهزادیان نژاد در یادداشتش اشاره کرده که دکتر بهزادیان نژاد در ملاقات هفته جاری از اینکه دیگر کتابی برای ترجمه در اختیارش نمانده، گله کرده و می گفته “برایم کتاب بفرستید که بیکار شده ام”!

 

دکتر قربان بهزادیان‌نژاد، استاد میکروبیولوژی در دانشگاه تربیت مدرس و مشاور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دولت اصلاحات بود. وی که در انتخابات ۸۸ ریاست ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی را بر عهده داشت، در دادگاه های فرمایشی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد.

 

متن یادداشت همسر این زندانی سیاسی را که به مناسبت هفته معلم نگاشته شده، در زیر بخوانید:

این هفته چونان همیشه در ملاقات از ارسال دفاتر ترجمه کتاب دیگری با عنوان “نوسازی پزشکی مدرن در کشورهای شرقی” صحبت کرد و با اصرار زیادی می گفت: “… برایم کتاب بفرستید، بیکار شده ام”. می دانم که طاقت روزهای بدون کار علمی مخصوصا در آن محیط دلگیر را ندارد. گواهش نیز ۱۲ جلد کتاب ترجمه شده طی این سال ها در زندان است که فهرستش را در زیر این یادداشت می آورم. او این فهرست را به کارنامه درخشان علمی خود افزوده و به نظر می رسد این فهرست ادامه دار خواهد شد.

در راه بازگشت مرتب با خودم کلنجار می رفتم. او همیشه خود را معلم معرفی و به آن افتخار می کرد. تلویزیون مراسم روز معلم و نمایشگاه کتاب با حضور اساتید دانشگاه را نشان می داد، دریغم آمد که به جامعه علمی، دانشجویان و جوانان درباره فعالیت های علمی قربان در زندان اطلاع رسانی نکنم.

شاید بگویید که چه اهمیتی دارد؟! پیش از این هم بزرگان زندانی، چه در خارج و چه در ایران، آثار ارزشمندی خلق کرده اند که می توان به جواهر لعل نهرو، آیت الله طالقانی و مهندس بازرگان اشاره داشت؛ ولی قطعا ایرادگیران نیز اذعان خواهند نمود که کاری در خور تقدیراست، نه از آن رو که کارنامه علمی خود را درخشان می کند، بلکه به خاطر تغییری که در نقطه های بحرانی زندگی به وجود می آورد؛ و به عبارت دیگر تهدید را به فرصت گرانمایه ای تبدیل می نماید، حائز اهمیت است. به خصوص آنکه همیشه می گوید: “از بدو زندگی تاکنون در هر تصمیم دشواری لطف حق شامل حالم بوده است و مسیر را آنچنان در مقابل دیدگانم قرار داده که بهترین نتیجه را در پی داشته است و هم موفقیت های کوچک و بزرگ زندگی ام را که کم و کم ارزش نیستند، به لطف او مدیونم و بس، نه تلاش شبانه روزی خودم. اگر می توانم در سوئیت های زندان و بر برگه های دستمال کاغذی، … و یا در بند زندان ۳۵۰ روزانه حداقل ۱۴ ساعت کار کنم نیز عنایت وی این توان را به من داده است و ناسپاسی نمی کنم”.

از اصل مطلب دور نشوم. موضوع سخن، صفات قربان نیست که آن را من نباید بگویم، بلکه تاکید بر داشتن برنامه و چشم انداز روشن در زندگی است. تاریخ پزشکی آشنایی او با شیوه جدید زندگی و دوستان او بود. همان مطلبی که در اولین ملاقات، دادستان محترم آن را ۲۳ سال فتنه نامیدند؛ و من؟! من هفته ها گیج بودم و در نامه اول خود، آن ۲۳ سال را که در دانشگاه ها و دیگر مراکز علمی این مملکت گذشت تشریح کردم تا حداقل به خود و فرزندانم یادآوری کنم که کسب علم و اشاعه آن در این کشور، فتنه نام ندارد.

او سال ها درصدد بود که تاریخ علم و به ویژه تاریخ پزشکی در جهان اسلام را تدوین کند و با تجربه گرانقدری که قریب به سه دهه فعالیت در دانشگاهها و موسسات علمی کسب کرده است، راه های برون رفت از وضعیت کنونی را مورد بررسی قرار دهد. اکنون با وجود دشواری های زندان و جورهایی که بر همه ما و کشور روا داشته اند، مصمم و استوار به راه خویش ادامه می دهد و به طنز تلخی می گوید: “حنین بن اسحاق را مسلمان ها زندانی کردند و امروز به دارالحکمه اش می نازند.” قطعا وقت پروفسورهای جهان در کشورهایی که به قله های دانش دست یافته اند و به افق های تازه ای می اندیشند، به حبس و ترجمه کردن در زندان نمی گذرد، ولی در جایی که نمی توان کاری دیگر و درخور جایگاه علمی و توان انجام داد، حداقل ها هم ارزشمند است.

در پایان جا دارد از دوستان گرانقدرش که همواره در جست و جوی کتاب های ارزنده و نیز آماده سازی ترجمه ها زحمت می کشند، سپاسگزاری کنم.

 

عنوان کتاب هایی را که ایشان در زندان ترجمه کرده است، در زیر می آورم:

سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۸۹

۱٫ آنتی بیوتیک ها و درمان بیماریهای عفونی؛
۲٫ ایمنی و عفونت؛
۳٫ کیفیت در آزمایشگاه میکروب شناسی؛
۴٫ ایمنی شناسی کاربردی؛

سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۳

۵٫ طاعون و افول تمدن اسلامی؛
۶٫ پزشکی اسلامی در دوره میانه؛
۷٫ رساله پزشکی اسلامی در دروه میانه؛
۸٫ درمان های طبیعی و گیاهی (شرح رساله)؛
۹٫ نوسازی پزشکی در ایران دوره قاجار؛
۱۰٫ نوسازی پزشکی مدرن در کشورهای شرقی؛
۱۱٫ الکندی؛
۱۲٫ جنون.

اتحادیه اروپا مذاکرات اتمی کارشناسان در نیویورک را «مفید» دانست

Posted: 07 May 2014 10:00 PM PDT

اقساط چهارم و پنجم توافق ژنو واریز شد
جرس: یک سخنگوی اتحادیه اروپا گفته است مذاکرات کارشناسان ایران و کشورهای طرف گفت‌وگو در مورد برنامه اتمی، در نیویورک، «سودمند» بوده است. همزمان گزارش رسیده است که یک میلیارد دلار مربوط به اقساط چهارم و پنجم از پول های ایران که قرار بود بر اساس توافق ژنو آزاد شود، به حساب بانک مرکزی ایران واریز شد.

 

به گزارش رادیو فردا، رویترز ۱۸ اردیبهشت می‌گوید این نقل قول پس از نشست‌ها و گفت‌وگوهای دو روزه کارشناسان در نیویورک بیان شده است که طی روزهای ششم و هفتم ماه مه (۱۶ و ۱۷ اردیبهشت) برگزار شدند.

به گفته همین خبرگزاری یک دیپلمات غربی می‌گوید دو طرف در تلاش هستند تا بر اختلافات عمیق خود در مورد آینده قابلیت‌های اتمی ایران غلبه کنند.

 

سخنگوی اتحادیه اروپا نیز گفته است «هدف از گفت‌وگوها تعمیق بخشیدن به دانسته‌‌ها و نیز کمک به آماده‌سازی مقدمات مذاکرات هفته آینده در وین بود».

 

مذاکرات در وین، اتریش، در سطح مقام‌های عالی‌رتبه طرف‌ها از سر گرفته می‌شود و ادامه گفت‌وگوهایی است که هدف از آن رسیدن به توافقی نهایی در مورد برنامه اتمی ایران و تحریم‌های بین‌المللی است.

 

به گفته این مقام اروپایی، تهران نیز به زودی بیانیه‌ای مشابه در این مورد منتشر خواهد کرد.

 

نشست‌های نیویورک که به سرپرستی حمید بعیدی‌نژاد، از اعضای ارشد وزارت خارجه ایران و عضو تیم مذاکره‌کننده این کشور، انجام شده در حاشیه گفت‌وگوهای مربوط به «بازنگری در توافق خلع سلاح اتمی» در مقر سازمان ملل، برگزار شده‌اند.

 

این مذاکرات در حالی انجام شدند که ایران اندکی پیش از آن خبر از انجام مرحله پایانی بازرسی در راستای دومین توافق میان تهران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داده بود.

 

مقام‌های عالی‌رتبه در مذاکرات اتمی از ۱۳ ماه مه، هفته آینده، در وین، پایتخت اتریش، برای ادامه گفت‌وگوهای اصلی گرد هم می‌آیند.

 

خبرگزاری‌ها و مقام‌ها می‌گویند سخت‌ترین و حساس‌ترین بخش از مذاکرات در راه است، ولی در عین حال امیدهایی نیز در تهران در مورد حل و فصل «بحران ده ساله» اتمی شنیده شده است.

 

حسن روحانی، رئیس‌جمهوری و علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران، از جمله کسانی هستند که در این مورد ابراز خوشبینی کرده‌اند.

عباس عراقچی، از دیپلمات‌های ارشد ایران در گفت‌وگوها، اخیرا در مصاحبه‌ای با نشریه بریتانیایی گاردین، گفته است دولت ایران احساس می‌کند در این مورد «مورد حمایت اکثریت جامعه» است و «ساختار سیاسی کشور به طور کلی» از آن حمایت می‌کند؛ هرچند «این حرف به معنای آن نیست که انتقادی وجود ندارد».

 

اقساط چهارم و پنجم توافق ژنو واریز شد/ یک میلیارد دلار در حساب بانک مرکزی

همزمان یک میلیارد دلار مربوط به اقساط چهارم و پنجم از پول های ایران که قرار بود بر اساس توافق ژنو آزاد شود، به حساب بانک مرکزی ایران واریز شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، بانک مرکزی اعلام کرد: اقساط چهارم و پنجم پول های ایران که پیش از این بنا بر توافق ژنو آزاد شده بود، به حساب بانک مرکزی  واریز شد.

با مشخص شدن بانک و حساب مورد نظر ایران، مبلغ یک میلیارد دلار مربوط به اقساط چهارم و پنجم از پول های ایران به حساب بانک مرکزی نزد بانک مرکزی امارات متحده عربی واریز شد و اکنون قابل استفاده است.