جنبش راه سبز - خبرنامه

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد آیت‌الله سید‌احمد علم‌الهدی در خطبه‌های نماز جمعه امروز مشهد در حرم مطهر رضوی بیان کرد: در چند روز اخیر وزیر ارتباطات به رفع فیلتر فیس‌بوک اشاره کرده که متأسفانه اگر چنین چیزی صحت داشته باشد این سخن به معنای آن است که دروازه فرهنگ خود را به سوی دشمنان اسلام باز کرده‌ایم.

 

امام جمعه مشهد گفت: با رفع فیلترینگ فیس‌بوک آیا می‌توانیم فرهنگ مقاومتی داشته باشیم، مگر این دولت، دولت آقای روحانی نیست آیا مردم به شما رأی داده‌اند که فیلتر فیس‌بوک را بردارید.

 

وی افزود: آقای وزیر فردی متدین است و ضد ولایت فقیه نیست و زمانی نیز در وزارت خارجه به این نظام خدمت می‌کرده، برای من عجیب است که این آقایان وقتی پیر می‌شوند چرا این حال را پیدا می‌کنند و به چهار قدمی چاله مرگ که می‌رسند این حرف‌ها را می‌زنند.

 

وی افزود: لعنت خدا بر فتنه 88 که باعث شد برخی از متدینین ما این چنین حرف‌هایی را بزنند، آیا این لبیک به سخنان مقام معظم رهبری است که شما برادر متدین بیایید بگویید می‌خواهیم فیلتر فیس‌بوک را برداریم.

 

امام جمعه مشهد با بیان اینکه هنوز 40 روز از سخنان رهبری در خصوص شعار سال نمی‌گذرد، ادامه داد: دل همه ما به مظلومیت این رهبر می‌سوزد که یک مسئولی پاسخ رهبری را اینگونه بدهد.

 

وی با اشاره به روز معلم و سالروز شهادت شهید مطهری بیان کرد: دشمن وقتی مستأصل می‌شود دست به ترور می‌زند دشمنان وقتی دیدند نمی‌توانند فردی مانند شهید مطهری را ساکت کنند دست به ترور ایشان زدند و او به شهادت رساندند.

 

امام جمعه مشهد با بیان اینکه شهید مطهری معلم فرهنگ و فکر در جامعه ما بود، افزود: شهید مطهری اصول فکری‌اش در راستای تداوم خط انقلاب و مسیر امام خمینی (ره) بود.

 

علم‌الهدی اظهار کرد: در روز معلم آن چیزی که باید به آن توجه داشته باشیم علاوه بر دغدغه‌های علم‌آموزی، مسئله تثبیت فرهنگ متعالی دینی در جامعه است که در این صورت نیز استقلال و آزادی کشورمان تأمین خواهد شد.

 

وی با اشاره به سخنان رئیس جمهور مبنی بر لزوم ایجاد فرهنگ مقاومتی در کشور گفت: فرهنگ مقاومتی نجات‌بخش فرهنگ ما است و همان طور که به اقتصاد مقاومتی نیاز داریم به فرهنگ مقاومتی نیز نیاز داریم.

 

امام جمعه مشهد اظهار کرد: ما برای مقاوم‌سازی فرهنگ در دین خودمان حدیث معروفی به نام حدیث تثلیث از پیامبر داریم که در شیعه و سنی وجود دارد.

 

علم‌الهدی بیان کرد: رسول گرامی (ص) در این حدیث می‌فرمایند امور بر سه قسم است یکی حلال، حرام و دیگری شبهاتی که در بین حلال و حرام وجود دارد و هر فردی که این شبهات را ترک کند در واقع از حرام نجات می‌یابد و هر کسی که ادامه دهد در هلاکت خواهد افتاد.

 

وی تأکید کرد: امروز ما باید شبهاتی که در جریان زندگی و جامعه‌مان وجود دارد را ترک کنیم و آن چیزی را که در آن شبهه حرام است انجام نداده تا فرهنگ‌ ما مقاوم‌سازی شود.

 

. حالا اما زمانه عوض شده و منزلت معلمى بيشتر در كليشه هاى رسمى است. دوست عزيزى دارم كه قدر استادانش را هنوز به نوعى رشك برانگيزانه پاس مى دارد. هم پيش رويشان و هم در غيابشان. كاش همه هنوز چنين بودند. به نظر من جامعه ما تنها وقتى پيشرفت مى كند كه معلم و استاد در نظر افكارعمومى واقعا در صدر نشسته باشند. البته معلمى تنها به يك عنوان رسمى نيست كه مثلا دستگاه رسمى به كسى بدهد. هر كسى -با هر درجه اى از تحصيلات و موقعيت اجتماعى- مى تواند در اين مقام بنشيند به شرط آنكه ديگرى از او چيز با ارزش و تاثيرگذار و تعيين كننده اى ياد بگيرد. با اين نگاه هر روز مى تواند روز معلم باشد و از هر موقعيتى براى تكريم چنين معلمانى نبايد غافل شد

 

 

به گزارش ایلنا، خطیب موقت نماز جمعه تهران با بیان اینکه مبادا کتابی که رنگ اسلامی ندارد با مجوز ارشاد چاپ و منتشر شود، گفت: در این مدت کارها و خدمات خوبی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده که آثارش بعدها نمایان خواهد شد.

 

احمد جنتی طی سخنانی در خطبه دوم نماز جمعه این هفته تهران با اشاره به شهادت دکتر مطهری، وی را مصداق روشن روایتی که در مورد فضیلت علما ذکر شده است، عنوان کرد و گفت:‌ شهید مطهری عالم با عمل بود و ادعا نداشت و هیچ گاه دنبال اسم و عنوان نبود. مخلص و تلاش گری بود که زبان و قلمش نیز در اختیار اسلام، انقلاب اسلامی و خدمت مردم بود.

 

خطیب موقت نماز جمعه تهران با توصیه به نشر آثار شید مطهری و مطالعه آثار ایشان توسط جوانان، اظهار کرد: اگر جوانان به دنبال اسلام شناسی و شناخت انقلاب اسلامی هستند می‌توانند به شهید مطهری و آثارش اعتماد کنند. امام خمینی هم فرمودند تمام آثار این شهید مفید است. بیش از سی سال از شهادت شهید مطهری گذشته اما آثار ایشان همچنان زنده است.

 

دبیر شورای نگهبان با گرامی داشت روز معلم نیز خاطر نشان کرد: معلم اول خدا و معلم دوم پیامبر اکرم (ص) است. معلم اگر شان خود را بداند، زندگی‌اش عوض می‌شود. معلم؛ قاضی، نماینده مجلس، وزیر، عالم و مجتهد پرورش می‌دهد. معلمان باید بدانند چه به دانش آموزان تزریق می‌کنند و باید بیش از اموزش آنها به پرورش توجه داشته باشد. معلمان باید افراد دارای امید،راستگو، منزجر از دروغ و حلال خور تربیت کنند. معلمان باید مراقب باشند تا دانش‌آموزان تحت تاثیر ماهواره و زندگی غربی قرار نگیرند چراکه در آنجا شیطان نفوذه کرده و هر کاری می‌کنند.

 

جنتی با اشاره بر روز کارگر، بر توجه ویژه مسئولان نسبت به معیشیت کارگران تاکید کرد و گفت:‌ در کنار توجه و تامین زندگی مادی، ‌باید معنویت آنها نیز تامین شود. نباید اینگونه باشد که کارگران تنها به فکر کار کردن و به دست آوردن نان باشند. کارگران باید نسبت به مسائل جاری کشور احساس مسئولیت کند و نهی از منکر کند.

 

وی با تاکید بر لزوم اکرام کارگران، اظهار کرد: باید دست مقام معظم رهبری را بوسید که به گروه مپنا رفته و از کارگران دلجویی و آنها را مورد نوازش قرار دادند. این گروه صنعتی نمونه ای از گروه دانش بنیان است که کارهای عجبیی کردند و وقتی گزارش آن را به من دادند تعجب کردم. این ها رکن جامعه ما هستند که باید قدر آنها را دانست. بخشی از اقتصاد مقاومتی برعهده کارگران است که تولید بوسیه آنان صورت می گیرد.

 

خطیب موقت نماز جمعه تهران ادامه داد: اگر کارگر و کارفرما نزد قاضی رفتند، کارگر نباید احساس حقارت کند و بگوید که چون پول ندارم و طرف دعوی کارفرما است قاضی به نفع او حکم خواهد داد. از سوی دیگر قاضی باید نگاه مساوی به طرفین داشته باشد.

 

جنتی با بیان اینکه دولت و ملت باید قدر کارگران را بدانند و زندگی آنها را تامین کنند تا گرسنه نمانند، از اقدام دولت برای تامین 90 درصد هزینه درمانی بیمارستان‌ها تشکر کرد و گفت: این کار بسیار خوبی بود که دولت آن را انجام داد. چراکه کارگران به خاطر درآمد پایین برای تامین هزینه درمانی با مشکل مواجه بوند و با این کار دولت بخشی از نگرانی های آنها کاسته خواهد شد.

 

وی تاکید کرد: در بحث اقتصاد مقاومتی باید از اجناس تولید داخلی استفاده کنیم نه اینکه دست گدایی به سوی برخی از کشورها دراز کرده و زمینه سلطه گری آنها را بوجود بیاوریم. با افزایش تولید داخلی، اشتغال هم زیاد می شود. باید فرهنگ مصرف کالای داخلی در میان مردم ترویج پیدا کند و آنان از مصرف جنس داخلی افتخار کنند. زمانی که مصرف بالا برود، کیفیت هم بالا خواهد رفت. تولید کنندگان هم باید تلاش کنند که کیفیت را بالا برده و با قیمت مناسب عرضه بازار کنند تا افراد از کالاهای داخلی استفاده کنند.

 

دبیر شورای نگهبان با اشاره شعار امسال و تاکید مقام معظم رهبری بر توجه مردم و مسئولان به مقوله فرهنگ اظهار کرد: مسئله فرهنگ اینگونه نیست از اول امسال شروع شده در اخر اسفند به پایان خواهد رسید بلکه این مسئله مانند هوا است و مگر می توان بدون آن زندگی کرد؟ دستگاه های که متولی امور فرهنگی هستند مختلف هستند که یکی از آنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که باید توجه کرد ارشاد اسلامی است، یعنی اسلامی فکر و تصمیم بگیرند و اسلامی با مسائل برخورد کنند. مبادا کتابی که رنگ اسلامی ندارد با مجوز ارشاد چاپ و منتشر شود و یا آثار نویسنده لا ابالی چاپ شود و در میان مردم جا باز کند و مردم سمت او بروند.

 

خطیب موقت نماز جمعه تهران بر لزوم نظارت بر محصولات فرهنگی تاکید کرد و افزود: مبادا چیزی که در آن ابتذال، فرهنگ غربی، کم بینی و احساس حقارت وجود دارد، ترویج شود. باید مراقب ویروس‌هایی که آثار فرهنگی را نابود می کند، بود. باید علف‌های هرز در عرصه فرهنگ را شناخت و آنان را از بین برد. باید به مسئولان امور فرهنگی کمک کرد و به آانها تذکر داد و علی القاعده آنها هم توجه می کنند. در این مدت کارها و خدمات خوبی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده که آثارش بعدها نمایان خواهد شد.

 

آیت الله جنتی از قوه قضاییه بابت برخورد با فتنه گران تشکر و قدردانی کرد و گفت: برخی از فتنه گران و رئوس آنها آزاد راه می روند وهرکاری که می خواهند می‌کنند و کسی با آنها کاری هم ندارد. هرچند که کار اطلاعات است اما قوه قضاییه باید رصد کند که این ها کجا می روند و چه شبکه‌‌هایی را راه اندازی می‌کنند.همه مسئولان باید توجه داشته باشند تا ریشه فتنه از بین برود.

 

وی به اوضاع داخلی مصر اشاره کرد و گفت: در این کشور کار به جایی رسیده که یک عده‌ای نظامی بر سر کار بیاید و رییس جمهور منتخب را کنار بزند و زندانی کند. بعد بیایند دسته های صد تایی را اعدام یا به حبس حکم دهند.خدا امریکا را لعنت کند که این وضعیت را بوجود آورند و چقدر از این مردم بی گناه را کشتند.

 

آیت‌الله جنتی افزود: در اوکراین هم رئیس جمهور منتخب مردم را کنار زدند و با زور یکی دیگر را جایش گذاشتند البته این تجربه بسیار خوبی بود چرا که دودش به چشم خود آمریکایی‌ها رفت. به جای اینکه کل کشور اوکراین را در اختیار بگیرند، فعلا این کشور در حال تجزیه شدن است و دیگران از آن بهره‌برداری می‌کنند بنابراین دودش به چشم خود آمریکایی‌ها رفت تا اینکه بفهمند همیشه کارهای ضدمردمی و ضدانقلابی به نفع‌شان تمام نمی‌شود تا دیگر فشار نیاورند تا حاکمی را که مردم قبولش دارند کنار بزنند و یک حاکم دست‌ نشانده را روی کار بیاورند.

 

خطیب موقت نماز جمعه تهران با اشاره به انتخابات عراق گفت: خداوند ان‌شاءالله این برادر عزیز عراقی‌مان را از شر تروریست‌ها، اشرار و تکفیری‌ها نجات دهد. 

 

 

تلویزیون المنار و گروهی از فعالان سوری در لندن می‌گویند که آتش‌بس در این مناطق برقرار شده است و نیروهای مخالفان اجازه یافته‌اند که از این مناطق عقب‌نشینی کنند.

 

شورشیان ماه‌های طولانی در محلاتی از شهر قدیم حمص موضع گرفته و در محاصره نیروهای دولتی بودند.

 

در سه سالی که از جنگ داخلی سوریه می‌گذرد، حمص صحنه برخی از شدیدترین درگیری‌ها بوده است. 

 

 

در بیانیه کانون صنفی معلمان آمده است:  یادی می کنیم از آموزگاران فرهیخته دربند،رسول بداقی،محمود باقری،محمد داوری،و ... همچنین،همزبان و همراه با مادر سالخورده محمد داوری،نگرانی و تآسف شدید خود از برخورد اخیر با ایشان در زندان اوین را اعلام می داریم.

 

در بخشی از این بیانیه با اظهار امیدواری نسبت به اوضاع آموزش و پرورش در سال جدید، آمده است: فرهنگیان ایران،سال تحصیلی ِ رو به پایان را با امیدواری آغاز نمودند زیرا سکان آموزش و پرورش به فردی سپرده شد که خود را از جنس بدنه ی آموزش و پرورش می داند و به نهادهای صنفی به چشم فرصت،و نه تهدید می نگرد. و بالاتر این که بسیاری از آنان،همراه و همگام با دیگر اقشار،در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری،فردی را برگزیدند که در برنامه های انتخاباتی خود،سر و سامان بخشیدن به وضعیت نابهنجار اقتصادی کشور را در اولویت قرار داده بود. وعده ی باز شدن فضای سیاسی جامعه،رونق بخشیدن به گستره ی فرهنگ،رعایت حقوق شهروندی،حرکت در راستای عدالت اجتماعی و فقر زدایی از جامعه را در سرلوحه کار خود داشت.

 

متن کامل این نامه که در وبسایت کانون صنفی معلمان آمده به شرح زیر است:

 

به نام خداوند جان و خرد

بیانیه کانون صنفی معلمان ایران به مناسبت هفته معلم ( اردیبهشت 93)

خوشحالیم بار دیگر در هفته ای که در ایران به نام معلم نامگذاری شده است با فرهنگیان ارجمند و همه ی کسانی که دل در گرو پرورش شایسته ی فرزندان این آب و خاک دارند،سخن می گوییم. باشد که کلاممان شنیده شود و مورد توجه و نقد و بررسی فرهنگیان و اندیشه وران فرهیخته و کارگزاران و فرادستان کشور قرار گیرد. اما پیش از آن بایسته است یادی کنیم از زنده یاد دکتر ابوالحسن خانعلی،که در دوازدهم اردیبهشت سال 1340و در اعتراضات صنفی فرهنگیان در میدان بهارستان تهران،روبروی خانه ملت،به شهادت رسید. همچنین شهید مرتضی مطهری،که در 12 اردیبهشت 1358 هدف گلوله تاریک اندیشان خشونت طلب قرار گرفت.

فرهنگیان ایران،سال تحصیلی ِ رو به پایان را با امیدواری آغاز نمودند زیرا سکان آموزش و پرورش به فردی سپرده شد که خود را از جنس بدنه ی آموزش و پرورش می داند و به نهادهای صنفی به چشم فرصت،و نه تهدید می نگرد. و بالاتر این که بسیاری از آنان،همراه و همگام با دیگر اقشار،در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری،فردی را برگزیدند که در برنامه های انتخاباتی خود،سر و سامان بخشیدن به وضعیت نابهنجار اقتصادی کشور را در اولویت قرار داده بود. وعده ی باز شدن فضای سیاسی جامعه،رونق بخشیدن به گستره ی فرهنگ،رعایت حقوق شهروندی،حرکت در راستای عدالت اجتماعی و فقر زدایی از جامعه را در سرلوحه کار خود داشت. در گستره ی آموزش و پرورش نیز سخنان مهمی را مطرح نمود:

« ساده‌ترین مسأله این است که اصل سی‌ام قانون اساسی که می‌گوید «دولت موظف است وسائل آموزش وپرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصيلات عالي را تا سر حد خودكفائي كشور به طور رايگان گسترش دهد»محقق نکرده‌ایم... آموزش و پرورش طبقاتی شده است و من واقعاً می‌ترسم از روزی که بهترین دانشگاه‌ها فقط مال فرزندان طبقات بالایی باشد که پول دارند تا آموزش خصوصی را بخرند... اصل سی‌ام قانون اساسی،ناظر بر کیفیت آموزش هم هست... الان معلمان در شرایط خوبی نیستند،بحران اقتصادی بر آن‌ها فشار می آورد و توان کار کردن را از ایشان گرفته است. تا زندگی بهتری برای معلمان خود فراهم نکنیم امکان بهبود کیفیت در آموزش عالی وجود ندارد... معلم‌ها به این‌که دائم آن‌ها را با عبارات عاشقانه و ادبی تقدیس کنیم نیاز ندارند،باید مشکلات اقتصادی‌شان را حل کرد... من قبول دارم هر نظام اجتماعی و سیاسی‌ای تأکیدات ایدئولوژیک و سیاسی روی آموزش و پرورش دارد، ولی در کشور ما نگاه سیاسی و ایدئولوژیک به آموزش و پرورش خیلی شدید است... برخی فکر می‌کنند نظام آموزشی کارکرد اولش در خدمت دستگاه سیاسی بودن است، ولی این‌طور نیست... این خیلی بد است که در نظام آموزش و پرورش ما به کلیه دستآوردهای علوم در زمینه تعلیم و تربیت،برنامه درسی و سایر حوزه‌های مرتبط با دیده شک و تردید نگاه می‌کنند گویی این‌ها هیچ نسبتی با آموزش و پرورش ایران ندارند. از یک طرف تمام دست‌آوردهای علوم تربیتی و برنامه‌ریزی درسی جدید جهان را نفی می‌کنند و از طرف دیگر به شدت بر طبل هوشمندسازی که دستآورد ابزاری و سخت‌افزاری دنیای جدید است می‌کوبند. این مسأله از سیاسی دیدن آموزش و پرورش ناشی می‌شود...»

اکنون اما نزدیک به 10 ماه از آغاز به کار دولت یازدهم می گذرد. افراد واقع نگر می دانند این مدت برای دولتی که در خوشبینانه ترین حالت،وارث یکی از آشفته ترین و ناکارآمدترین دولت های دهه های اخیر کشور بوده(اقتصادی با رشد منفی5/8 درصد، تورمی بالای ۴۰ درصد و نقدینگی بالای550 هزار میلیارد تومان) فرصت اندکی است برای بسامان نمودن اوضاع- و انتظار چنین معجزه ای را هم از دولت کنونی ندارند. لیکن ده ماه،می تواند زمان نسبتاً مناسبی باشد برای در اختیار گرفتن سررشته ی امور،و انتخاب رویکردهای همسو با وعده های داده شده،و بسترسازی برای اقدام های عملی آینده و جلوگیری از خطاهای گذشته. در حالی که متأسفانه نشانه هایی دیده می شود که به برخی نگرانی ها دامن می زند. از آن جمله :

1. همان گونه که می دانیم بحران اقتصادی سال های 91 و 92 به تمامی اقشار با درآمد ثابت به ویژه گروه های کم درآمدتر،مانند معلمان،کارگران،پرستاران و ... آسیب جدی وارد نمود. اکنون نیز که با تورم حدود 40 درصد دست و پنجه نرم می کنیم،متأسفانه امنیت شغلی آنان هم،به روش های مختلف به خطر می افتد،بیکار می شوند و دستمزد اندک آنان با ماه ها تأخیر پرداخت می شود- ناگفته پیداست که وضعیت تحصیلی فرزند کارگری که در زیر خط فقر زندگی(؟!) می کند تا چه اندازه با افت آموزشی روبرو خواهد گردید؛ و این وظیفه ی سنگینی بر دوش آموزش و پرورش و جامعه مدنی آن می گذارد تا از حقوق حقه همه ی کارگران و زحمت کشان به دفاع برخیزند. همان گونه که وظیفه دارد تا از حقوق معلمانی دفاع کند که برای کسری شدید درآمد خود،در خوشبیانه ترین حالت می توانند ساعاتی را به عنوان غیرموظف(حق التدریس)به کلاس روند اما پرداخت اضافه کار آن ها ماه ها به تأخیر می افتد. پس از آن نیز به صورت قطره چکانی به نحوی و در زمان هایی پرداخت می شود که افراد سردرگم، نمی دانند چه میزان پول،از چه ماه هایی را دریافت کرده اند؛روشی که در سال های آخر دولت دهم در پیش گرفته شد و دولت کنونی نیز متأسفانه به همان روش ادامه می دهد. به نظر می رسد یا عمدی در کار است تا جلوی هرگونه اعتراض به ناچیز بودن حق التدریس،تأخیر طولانی در پرداخت آن و... گرفته شود یا ناشی از ناکارآمدی در مدیریت هاست. این که وزیر محترم اعلام می دارد در صورت تآمین اعتبار حق التدریس ها را می پردازیم از دید فرهنگیان تآسف بار است. آنان انتظار پافشاری و ابتکار عمل بیشتری از وزیر خود برای احقاق حقوقشان دارند؛و البته در این حالت پشتیبان او نیز خواهند بود.

2. مورد مهم و قابل اصلاح دیگر،معلمانی هستند که از تخلفات اداری،به دلایل مختلف- عموماً مربوط به فعالیت های صنفی- حکم انفصال از خدمت، تبعید، کسر گروه و ... دریافت کرده اند. مسئولان مربوط در وزارتخانه به دستور وزیر محترم،مدارک مربوط به پرونده های این گروه از معلمان را دریافت نموده و قول رسیدگی و لغو احکام را داده اند. اما در چند ماه گذشته،علاوه بر تغییر نیافتن این احکام،مواردی از احکام تبعیدی،بر خلاف قول رفع آن،اجرا شده است. اگر حل مسئله ی معلمان زندانی را خارج از حوزه ی اختیارات وزیر آموزش و پرورش بدانیم،در مورد تخلفات اداری چه توجیهی وجود دارد؟

3. شاید انتظار زیادی بود اگر از وزیر کنونی می خواستیم در دوران سرپرستی و با شرایط بودجه ای آموزش و پرورش کل کشور در سال گذشته،حدنصاب تعداد دانش آموزان در کلاس های درس را کاهش دهد. برای سال آینده اما انتظار می رود این حدنصاب دست کم در کلان شهرها تغییر کند. معلمان می گویند هنگامی که 18 میلیون دانش آموز داشتیم باید در کلاس های با جمعیت بالای 45-40 نفر تدریس می کردیم. اکنون هم با حدود 12 میلیون دانش آموز،کلاس های خالی در بسیاری از مدرسه های متوسطه،و معلمان مازاد،باز ناچاریم در کلاس های بالای 30 نفر و گاه تا 40 نفر، در واقع تدریس که نه،مبصری کنیم. اگر استاندارد یک کلاس معمولی حدود 20 نفر است، اگر اصل سی ام قانون اساسی ناظر بر کیفیت آموزش نیز هست، پس چگونه است که اولاً حد نصاب دانش آموزان در کلاس درس برای سراسر کشور از دورترین روستا تا شهرهایی مانند تهران با تراکم بسیار بالای جمعیت،یکسان تعیین می شود؟ آن گاه از کلاس های پرجمعیت با محتوای درسیِ کسل کننده و نامربوط به زندگی نوین با کمترین امکانات،انتظار درصد قبولی بالا و حتی افزایش کیفیت داریم؟ آیا به راستی این خود نوعی راندن دانش آموزان ِ اندکی توانمندتر به سوی مدارس غیردولتی و آموزشگاه های خصوصی و کالا نمودن آموزش و لاجرم طبقاتی کردن آن نیست؟

4. همان گونه که رئیس جمهور محترم در برنامه اعلام شده ی خود در رقابت های انتخاباتی اعلام نمود یکی از مهمترین نقایص آموزش و پرورش کشور،نگاه شدیداً سیاسی و ایدئولوژیک مدیران و نهادهای مختلف کشور به این وزارت خانه است. سال هاست شاهدیم این وزارت خانه به جایگاهی برای برخی از گروه های سیاسی تبدیل شده که بزرگترین مانع اداره و اصلاح آن هستند و خود را مالک بی رقیب انقلاب و اسلام- به روایت خود - می دانند و هرگونه تلنگر به موقعیت خود را خدشه بر انقلاب و اسلام وانمود می نمایند. از وزیر آموزش و پرورش انتظار داریم در وهله ی اول مجال رشد بیشتر به تنگ نظری های سیاسی و باندی در وزارت خانه را ندهد. فرصت هایی را برای گشودن پنجره های آموزش و پرورش به افق های آموزش و پرورش نوین فراهم آورد و با پیوند سازمان یافته به بدنه معلمان و بها دادن به نظرات آنان،همچنین تقویت نگاه کارشناسانه در آموزش و پرورش،زمینه ی خروج این سازمان از رکود،کندی و تمرکز گرایی افراطی را فراهم نماید.

گرچه نکته ها و دغدغه های بیشتری وجود دارد که در آینده به آنها خواهیم پرداخت اما بایسته است نگرانی خود را از برخوردهای اخیر مجلس با وزیر محترم آموزش و پرورش بیان نماییم. انتظار ما این است که نمایندگان مجلس،کارشناسانه،آموزشی و دلسوزانه به آموزش و پرورش بنگرند. بی گمان با یکسویه نگری و رفتارهای جناحی و "سیاسی"،و برخورد با شخص وزیر به خاطر انتصاب چند نفر که گفته می شود در جناح سیاسی شماری از نمایندگان نیستند کار آموزش و پرورش ایران بهبود نخواهد یافت. بهبود آموزش و پرورش نیازمند تخصص،وسعت نظر و همدلی است.

در پایان یادی می کنیم از آموزگاران فرهیخته دربند،رسول بداقی،محمود باقری،محمد داوری،و ... همچنین،همزبان و همراه با مادر سالخورده محمد داوری،نگرانی و تآسف شدید خود از برخورد اخیر با ایشان در زندان اوین را اعلام می داریم. بی شک،رعایت حقوق زندانیان و احترام به شأن انسانی آنها،وظیفه موکد همه مسئولان و آموزه ای است عملی برای بازگشت امور بر مدار قانون و توصیه به شهروندان برای رعایت آن.

کانون صنفی معلمان ایران
اردیبهشت 93

 

 

در این شهادتنامه که ناظر به مشاهدات خانواده های زندانیان در اولین ملالقات پس از حمله خونین به بند ۳۵۰ اوین است، تصویری از وضعیت مشهود ۲۰ زندانی پس از ضرب و شتم پنجشنبه سیاه اوین ارائه شده است.

 

خانواده های زندانیان سیاسی در نامه جداگانه ای به روحانی که پیش از این منتشر شد، از او خواسته بودند با تشکیل کمیته حقیقت یاب و اعزام فوری آن به زندان اوین، به آنچه در بند ۳۵۰ زندان اوین روی داده است رسیدگی کند.

 

این خانواده ها همچنین در نامه ای دیگر به صادق لاریجانی رئیس دستگاه قضایی، از اسماعیلی رییس وقت سازمان زندان ها، شیدی رییس زندان اوین، جعفری دولت آبادی دادستان تهران و پورمحمدی وزیر دادگستری شکایت کرده بودند.

 

متن شهادتنامه خانواده زندانیان خطاب به رئیس جمهور و تصویر آن به نقل از کلمه در زیر می آید:

‌

ریاست محترم جمهوری، جناب آقای دکتر حسن روحانی

 

مرقومات ذیل مشاهدات خانواده های زندانیان بند ۳۵۰ اوین از ضرب و شتم عزیزان در بندشان می باشد. مستدعی است در اسرع وقت نسبت به بازرسی و درمان مصدومین حمله ی ناجوانمردانه ی روز پنج شنبه ۲۸/۱/۹۳ اقدام عاجل فرمایید.

رونوشت:
مجلس شورای اسلامی و کمیسیون های مربوطه

۱-داور حسینی وجدان، کبودی در پشت و کتف

امضا: مژگان مراد پور، مادر

۲-بهزاد عرب گل، کبودی بدن و سوراخ بودن بدن ناشی از فرو کردن شیء نوک تیز، ورم پیش از حد سر ناشی از ضربات باتوم، آسیب دیدگی بینی و تورم.

امضا: میترا علی ویرولی، همسر

۳-حسین رونقی ملکی، ضربه به شکم و پشت وارد شده –دستها زخمی-ورم سر در اثر باتوم

امضا: احمد رونقی ملکی، پدر

۴- یاشار دارالشفا، آنقدر ناتوان بود که نمی توانست سرپا بایستد، پاسداری دست او را گرفته و روی صندلی نشاند و آنقدر بی حال که نتوانست حرف بزند. گفت می خواستند ما را بکشند و دوباره بردنش.

امضا: کبیری، مادر

۵-محمد شجاعی، زندانی ما آنقدر ناتوان و بی حال بود که توان حرف زدن نداشت، اما در ناحیه پشت و گردن کبودی شدید [داشت ] و می گفت با زنجیر دست های من را بستند و با باتوم به سرم کوبیدند، و سردرد و چشم درد شدید داشت. و [می گفت] وقتی وارد اتاق شدند، هرکدام را شناسایی می کردند و هرکس یک زندانی را کتک می زد.

امضا: خانواده شجاعی

۶-محمد داوری، تراشیدن موی سر و صورت

اظهارات مادر محمد داوری

۷- دیدم داور حسینی وجدانی کبودی پشت داشت. اکبر امینی با گردنبند طبی و یک زندانی هم با عصای زیر بغل که نمیشناسمش. بعد از ساعت اداری، خانواده های زندانی ها که در انفرادی بودند بعد از ۵ دقیقه ملاقات کنترل شده با حالت گریه و وحشت زده بیرون آمدند.

اظهارات همسر حمید بابایی

۸- سهیل بابادی، بازو و پشت کمر از ناحیه گردن به پایین هر دو دست کبودی مفرط مشهود بود. و عدم امکان حرکت گردن به اطراف

پدر سهیل بابادی

۹- محمد صادق کبودوند، انگشت های پای چپ شکسته و تاندون دست چپ پاره شده. دنده های سمت راست شکسته. سر شکسته، سر تراشیده، کلیه ها خون ریزی، تمام بدن کبودی. زانوهای جفت پاهایش به شدت آسیب دیده و کلی فحش های ناموسی و فحاشی های که دور از شان بوده.

امضا: کبودوند

۱۰- سعید حائری، کبودی کتف

امضا: خانواده حائری

۱۱-فرشید فتحی، شکستگی مچ پا و استفاده از دو عصای زیر بغل

فتحی

۱۲- علیخانی، آسیب دیدگی از ناحیه پا

۱۳- علیرضا رجایی، ضربات باتوم

۱۴- سعید متین پور، ضربات شدید باتوم و مشت و لگد و انفرادی و هم اکنون در اعتصاب غذا

۱۵-عبدالفتاح سلطانی، تراشیدن موی سر و صورت و دو شب حضور در انفرادی به نیت تحقیر زندانیان. وی یکی از شاهدان واقعه بود و فاجعه را حجیم تر و عمیق تر از آنچه می دیدم می دانست. وی به نشان اعتراض دست به اعتصاب غذا زد.

امضا: دهقان

۱۶- امید بهروزی، مچ دست بخیه شده بود. وقتی دستش را بلند می کرد باند روی زخم پیدا می شد. می گفت با همین وضع ضربه های باتوم و فحاشی ها، فریاد می زدم قانون را رعایت کنید.

۱۷- سهیل عربی، ضربات باتوم و کبودی بازو

۱۸- مسعود عرب چوبدار، را زدند و کتف او را شکستند و باند پیچی کردند

۱۹- مصطفی عبدی، را سرشکسته دیدم در حالی که موهای سرو سبیلهایش را تراشیده بودند

۲۰-عماد بهاور، ضربات باتوم و چماق و مشت بر سر و گردن و کمر

مریم شفیعی
 

ضرب و شتم و شکنجه بهزاد عرب گل، جانباز دفاع مقدس، در سلول انفرادی اوین

 

بهزاد عرب گل پس از ۱۶ ساعت مداوا و تزریق سرم از بهداری اوین به بند ۳۵۰ منتقل شد.

 

به گزارش کلمه، بهزاد عرب گل جانباز جنگ تحمیلی و زندانی سبز که روز پنجشنبه سیاه بند ۳۵۰ و پس از تهاجم خونین به سلول انفرادی منتقل و در داخل سلول انفرادی با دستها و چشمانی بسته مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفته بود چهارشنبه شب بدلیل وخامت حالش از سلول انفرادی به بهداری زندان اوین منتقل شده بود.

 

عرب گل از همان روزهای ابتدایی انتقال به سلول انفرادی در زندان اوین دست به اعتصاب غذای خشک زده و چندین بار برای تزریق به بهداری منتقل شده بود.

 

این زندانی سیاسی که بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و آثار آن هنوز بر روی بدن وی قابل مشاهده است ساعت ۱۲ شب چهارشنبه گذشته بدلیل وخامت اوضاع جسمی دچار تشنج می شود. پس از تشنج وی و انتقال او به بهداری زندان اوین پزشکان بخاطر لاغری بسیار زیادش با مشکل رگ گیری و تزریق سرم مواجه می شوند و به گفته پزشکان خطر رفتن به حال اغما جان وی را تهدید می کرده است. اما در نهایت موفق به تزریق سرم می شوند و از چهارشنبه شب تا ساعت ۴ بعد از ظهر پنج شنبه ۶ سرم به وی تزریق می کنند.

 

بهزاد عرب گل در ساعت ۱۶ پس از هوشیاری و بهبود نسبی از بهداری زندان اوین به بند ۳۵۰ منتقل و مورد استقبال هم بندیانش قرار گرفت.

 

این زندانی سبز جزئیات ضرب و شتم ها و شکنجه های تکان دهنده ای را که نسبت به او اعمال شده برای رشیدی رئیس زندان و معاونین وی تشریح کرده ولی آنها هیچ برخوردی با عاملان آن اعمال غیرقانونی، غیر اخلاقی و غیرشرعی نکرده اند.

 

در حال حاضر بهزاد عرب گل به درخواست هم بندیانش اعتصاب غذای خود را شکسته و حال وی رو به بهبود است.

 

به گزارش انصاف‌نیوز، علی یونسی برای یک سفر دو روزه عازم شیراز بود که اصلاح طلبان از لغو این همایش خبر دادند. برنامه ی اصلی این سفر، شرکت در همایش اقوام و اقلیت ها بود که به دعوت انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه شیراز و با همکاری سایر احزاب اصلاح طلب عضو شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان فارس ترتیب داده شده بود.

 

 

ولی این بار نیز استانداری فارس و فرمانداری شیراز مانع تشکیل همایش اصلاح طلبان شدند که با توجه به مواضع ماه های اخیر احتمال انتقاد از استاندار در همایش داده می شد. به گفته ی یکی از فعالان سیاسی استان، «البته همایش ها و جلساتی که در آن از عملکرد آقای استاندار تعریف و تمجید شود همچنان برقرار است».این همایش قرار بود در روز شنبه 13 اردیبهشت ماه در تالار شهید دستغیب دانشگاه شیراز برگزار شود.

 

 

بعد از لغو سخنرانی معصومه ابتکار، معاون رییس جمهور در ماه های اخیر، این دومین بار است که همایش اصلاح طلبان با حضور یک مقام بلند پایه ی دولت لغو می شود.

 

 

این اقدام استانداری فارس و فرمانداری شیراز در حالی صورت می گیرد که برگزاری همایش در محیط های سربسته طبق نیازی به اخذ مجوز ندارد.

 

 

انتصاب های استاندار جدید یکی از موارد انتقاد اصلاح طلبان استان فارس است؛ از جمله چندی پیش ریس ستاد ولایتی در فارس به فرمانداری شیراز منصوب شده است.

 

 

حدود ساعت 8:30 صبح جمعه، یونسی وارد فرودگاه شیراز می شود که تعداد اندکی از افراطیون استان فارس شعاری علیه وی سر می دهند. آقای یونسی امروز در مراسم سالگرد درگذشت و بزرگداشت محمد بهمن بیگی شرکت خواهد کرد. 

 

 

به گزارش ایسنا، این هنرمند که از مدتی پیش، با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد، ساعاتی پیش در بیمارستان «پارس» تهران از دنیا رفت.

 

محمدرضا لطفی در سال ۱۳۲۵ در شهر گرگان به دنیا آمد. او پنج سال در هنرستان موسیقی به آموختن موسیقی نزد استادانی مانند علی‌اکبر شهنازی و حبیب‌الله صالحی پرداخت. پس از پایان هنرستان، لطفی به دانشکده‌ی موسیقی راه یافت و به تکمیل آموخته‌هایش پرداخت. 

 

به گزارش ایرنا، این مرجع تقلید عصر پنجشنبه در دیدار ˈمحمود واعظی ˈ وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با وی، خاطرنشان کرد: مردم بسیار امیدوارند مشکلات آنها خصوصا در زمینه گرانی در این دولت برطرف شود، چرا که آنها قبلا با مشکلات گرانی دست و پنجه نرم کرده اند.

 

وی تصریح کرد: وقتی مردم مشاهده کنند که گرانی وجود دارد تحت فشار قرار می گیرند و این مساله با موعظه و نصیحت درست نمی شود.

 

وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز در این دیدار گفت: در دولت یازدهم سعی شده است با ادبیاتی با جهان حرف بزنیم که اسلام به ما یاد داده است و به عقیده ما محکم صحبت کردن به معنای فحاشی و پرخاشگری نیست.

 

وی افزود: امروز شاهد همبستگی نظام و مردم در سطوح مختلف هستیم و این بهترین سرمایه اجتماعی است که به برکت دولت یازدهم ایجاد شده و باید حفظ شود.

 

واعظی ادامه داد: دولت با تمام وجود به دنبال رفع مشکلات مردم خصوصا در بعد معیشت است زیرا معتقدیم مسائل اقتصادی با مسائل خارجی پیوند مستقیم دارد.

 

ادامه این دیدار بدون حضور خبرنگاران برگزار شد.

 

 

به گزارش ایلنا، وزیر ارشاد در جمع خبرنگاران ادامه داد: رئیس جمهور بارها تاکید کرده اند که توهین و تخریب اصلا قابل قبول نیست. خوشبختانه در حوزه ی کتاب ما چنین چیزی نداریم ولی به صورت سی دی مواردی مطرح شده که متاسفانه در مجامع عمومی هم عرضه شده است. بسیاری از این سی دی ها اتهامات ناروا است آنهم به شخصیتی مثل دکتر روحانی که سابقه ایشان در انقلاب از سال 1340 تا امروز بسیار روشن و شفاف است. ایشان در همه ی عرصه های انقلاب و دفاع مقدس حضور داشتند و این اتهامات نارواست و مسلما دستگاه قضایی باید با این اتهامات برخورد کند.

 

در ادامه وزیر ارشاد در پاسخ به خبرنگار دیگری که پرسید: « نظر شما درباره ی این جمله رئیس جمهور که گفتند ممیزی را باید به مردم سپرد چیست؟» گفت: رئیس جمهور گفتند وجدان عمومی بهترین قاضی است. منظور از این جمله ممیزی نیست بلکه این است که مردم خودشان می دانند که از چه کتابهایی باید استفاده کنند و از چه کتابهایی نباید استفاده کنند. ممیزی قانون است و مصوبه شورای عالی انقلاب اسلامی است و ما باید آن را اجرا کنیم و اجرا هم می کنیم.

 

در ادامه وزیر ارشاد در پاسخ به خبرنگار دیگری که گفت:«مردم از اغذیه فروشان و بخش تبلیغات نمایشگاه راضی نیستند» گفت: این جایی که ما نمایشگاه برگزار می کنیم جای مناسبی برای نمایشگاه کتاب نیست زیرا مصلی و محل برگزاری نماز است. جایی است برای عبادت. به خاطر اضطراری که وجود داشت نمایشگاه کتاب در این مکان برگزار شد. حتی محل دائمی نمایشگاههای تهران نیز محل مناسبی برای این واقعه مهم نیست زیرا ظرفیت چنین مجموعه ی عظیمی را ندارد. باید به فکر یک محل دائمی برای نمایشگاه کتاب باشیم که در شان جمهوری اسلامی ایران باشد. این موضوع در وزارت ارشاد مطرح شده و درصدد آن هستیم که محلی در شهر آفتاب احداث کنیم که ظرفیت های لازم را داشته باشد و نمایشگاههای آینده در آنجا بر گزار شود.