جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


برای غزه

Posted:

???? : طراح سبز

برای غزه

فاطمه دختر محمدم!

Posted:



بهار یکتا -

 

 


اَيُّها النّاس! اِعْلَموُا اَنّى فاطِمَةٌ وَ اَبى مُحَّمَد." هان اى مردم! بدانيد كه من فاطمه ام و پدرم محمد است"!


چه شده فاطمه به مسجد آمده. هنوز دو روزی از عروج پدر نگذشته؛ سوز سینه ها خاموش نگشته که فاطمه در مقابل انصار و مهاجر، نیام از کام می کشد. او که " ام ابیها" ست.


مردم گویی صدای پای پیامبر را ‌می شنیدند،  وقتی قدم به مسجد پدر نهاد. آن گاه که سخن آغاز کرد، صدای رسول خدا بود که دگر بار به گوش می رسید. گمان بود که او به میان مردم باز گشته است.


دردانه و ریحانه پدر، حال آمده می گوید که دختر محمد است!


او که بیش از هفتاد و پنچ روز فراق پدر نتوانست. مگر بر این قوم در این روزها چه گذشت که خاندان پیامبر خدا فراموش کردند و فدک از دخترش ستاندند. علی به خانه نشاندند و منزلی که سلام گاه مومنین و مامن مردم بود، بیت الاحزانش کردند و شبانه بر آن شوریدند.


فاطمه آمده چه بگوید در میان جماعتی که خود را صحابی می دانند؟ آمده یادشان آورد که امروز شما برگزیدگان خدا، پشتیبان دین، و یاوران پیغمبر و مؤمنین، و حامیان اهل بیت طاهرینید! شمایید كه با بت‏پرستان عرب در افتادید! و برابر لشكرهاى گران ایستادید!


یا نه به یادشان آورد که شیطان از کمینگاه سر بر آورده و آنان چه سبك در پى او دویدید و در دام فریبش خزیدید و به آواز او رقصیدید.


بگویدشان که چه زود رنگ پذیرفتند و بى درنگ در غفلت‏خزیدند. پیش خود گفته بودند که محمد (ص) مرد، آرى مرد و جان به خدا سپرد! و آنان می توانند بر خلق خدا بتازند.


دخت نبی که هنوز رخت عزای پدر بر تن دارد، در میان زنان بنی هاشم به مسجد پدر آمد تا اعلام کند" هنوز دو روزى از مرگ پیغمبرتان نگذشته و سوز سینه ما خاموش نگشته، آنچه نبایست، کردید و آنچه از آن تان نبود بردید و بدعتى بزرگ پدید آوردید."


مگر این قوم مدعی نیست که می خواسته " وحدت " در امت باشد و برای دفع هر " فتنه " علی به خانه نشانده و از میان قبر پیامبر خلیفه برگزیده. پس "ام ابیها" از که می گوید که جایگاهشان دوزخ است، همان که منزلگاه بدکاران است.


عتابشان می کند: " دروغ می گویید"! این را که می گوید او که خود صدیقه است. جز راست نگفته و راستی در همه وجودش متجلی است. 
 

" راهی جز راه حق می پویید"! "خواستید "فتنه" برنخیزد، و خونى نریزد، اما در آتش فتنه فتادید و آنچه كشتید به باد دادید."
 

 فاطمه؛ دردانه پدر چه غریبانه در میان جماعتی است که خود را صحابی و مهاجر می دانند. چه مظلومانه فریاد دارد. چرا هیچ کس نیست که " داد" ش بستاند.


صحابیون کجایند؟ یاران نبی را چه کردند؟ بر ابوذر و سلمان چه گذشت؟ همراهان "رحمت العالمین" را به کدام خانه نشاندند؟ در این چند روز از عروج نبی، عرصه بر که گشودند؟ چه کسی بر منبر رسول خدا نشاندند؟


چه غریبانه و مظلومانه ، این شکوفه نبی، نگاه بر جایگاه پدر، در مسجدی که نام محمد بر آن است،  می گوید: "رفتى و پس از تو فتنه برپا شد كین‏هاى نهفته آشكار شد این باغ خزان گرفت وین جمع به هم فتاد و تنها شد."



فاطمه جان! تو هر آنچه شرط بلاغ بود با جماعتی که رسول خدا از یاد برده بودند و بستگان عزیزترین خلق خدا را، گفتی " ولی جز این نیست كه به تن آسانى خو كرده‏ و به سایه امن و خوشى رخت ‏برده بودند و از دین خسته‏ و از جهاد در راه خدا نشسته اند."


آری فاطمه جان. همان که در مسجد سرودی همان است که در همه عصرها جاری است: "این جماعت به روش جاهلیت مى‏گرایند و راه گمراهى مى‏پیمایند. قدرت چشمهایشان را کور کرده است."

 

 


 

دبیرکل سازمان ملل متحد خواستار پایان محاصره اقتصادی نوار غزه شد

Posted:

دبیرکل سازمان ملل متحد خواستار پایان محاصره اقتصادی نوار غزه شد


جــرس: در ادامه محکومیت ها و فشارهای بین المللی پیرامون حملات نظامیان اسراییل به کشتی های کمک رسانیِ عازم غزه، امروز بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد، ضمن درخواست اکید برای "پایان دادن هرچه سریع تر به محاصره اقتصادی نوار غزه، از انجام "تحقیقات قانع کننده در مورد وقایع اخیر خبر داد.


همزمان با این موضع گیری و در راستای افزایش فشارهای بین‌المللی بر اسرائیل، تمامی پانصد امدادگران خارجی بازداشت‌شده، آزاد و به ترکیه و یونان بازگشتند.


به گزارش خبرگزاری آلمان، دبیرکل سازمان ملل، در راستای درخواست های بین المللی و همچنین حمایت از خواست کشورهای عضو اتحادیه عرب راجع به "لغو محاصره اقتصادی نوار غزه"، امروز پنجشنبه ١٣ خرداد(سوم ژوئن) تاکید کرد "اسرائیل باید به محاصره اقتصادی این بخش از سرزمین های فلسطینی فورا خاتمه دهد."


این مقام بین المللی، همزمان خاطرنشان کرد برای تعیین "نحوه اجرای بیانیه مصوبه شورای امنیت" پیرامون عملیات نظامی اخیر کماندوهای اسرائیلی در کشتی های حامل اقلام بشردوستانه برای غزه، در تلاش می باشد.


گزارش مذکور افزود بیانیه رئیس شورای امنیت، که به تصویب اعضای آن شورا رسیده، ضمن محکوم کردن حمله نظامیان اسراییل، خواستار انجام تحقیقات در مورد چگونگی بروز این ماجرا شده و بر "شفاف، قانع کننده و بی طرفانه بودن" تحقیقات مستقل در مورد این حادثه، تاکید کرده است.


دبیرکل سازمان ملل امروز همچنین به خبرنگاران گفت: "سعی می کنم تحقیقات در مورد این حادثه تا آنجا که امکان پذیر است به نحوی قابل قبول، بی طرفانه و شفاف صورت پذیرد و مقامات اسرائیلی باید در اسرع وقت، اطلاعات و جزئیات کاملی را در مورد زمینه وقوع حادثه و شرایط آن در اختیار گروه تحقیق قرار دهند."


لازم به ذکر است اعضای شورای امنیت سازمان ملل، روز سه‌شنبه ١١ خرداد(اول ژوئن)، پس از مذاکرات طولانی بر سر درخواست از اسرائیل برای ارائه‌ گزارشی "روشن و قابل اعتماد" پیرامون حادثه فوق، به تفاهم رسیدند.


خبرگزاری آلمان همچنین خاطرنشان ساخت برخی مقام‌های ارشد دولت آمریکا به روزنامه‌ نیویورک تایمز گفته‌اند که دولت باراک اوباما محاصره دریایی نوار غزه را "غیر قابل تحمل" می‌داند. در همین راستا واشنگتن خواهان اتخاذ سیاست جدیدی است که اجازه دهد کمک‌ها و کالاهای بیشتری وارد مناطق فقیر نوار غزه شود. یکی از این مقام‌های آمریکایی به نیویورک تایمز گفته است: "نوار غزه در جهان عرب تبدیل به نمادی برای نشان دادن چگونگی رفتار اسرائیلی‌ها با فلسطینیان شده است و ما بایستی آن را تغییر دهیم."

گفتنی است همزمان، شورای حقوق بشر سازمان ملل خواستار این شده است که یک تیم بین‌المللی مستقل، برای بررسی حمله‌ کماندوهای اسرائیلی به کشتی‌های صلح تشکیل شود.


لازم به ذکر است از سه سال پیش و بعد از روی کار آمدن دولت حماس، اسرائیل از ورود بسیاری از اقلام و کالاهای مورد نیاز مردم عادی غزه نیز جلوگیری می کند و محاصره اقتصادی این سرزمین، همراه با قطع بخش عمده ای از کمک های خارجی به تشکیلات اداری حماس، شرایط اقتصادی دشواری را بر ساکنان آن منطقه تحمیل کرده است.



فراخوان حامیان جنبش سبز در شهرهای مختلف کشور برای برگزاری مراسم ٢٢ خرداد

Posted:

فراخوان حامیان جنبش سبز در شهرهای مختلف کشور برای برگزاری مراسم ٢٢ خرداد

تهران، شیراز، اصفهان، اهواز، رشت، یاسوج، خرم آباد، بابل -


بنا به اعلام منابع خبری و فعالان جنبش سبز، تظاهرات تهران راس ساعت ١۶ روز شنبه ٢٢ خرداد ماه، از میدان امام حسین تا میدان آزادی خواهد بود.


به گزارش منابع خبری جرس، حامیان جنبش سبز شیراز نیز، با خاطرنشان کردن اینکه "در ۲۲ خرداد سال صبر و استقامت ملی، به دریای بی کران سبز ملت می پیوندیم"، مراسم خود را راس ساعت پنج و نیم بعد از ظهر با حرکت از چهار راه ملاصدرا به سمت میدان نمازی، اعلام کرده اند. این فراخوان محل جایگزین را "راس ساعت شش و نیم بعد از ظهر در میدان دانشجو" و مسیر جایگزین آخر(در صورت رخ داد احتمالی هر گونه حادثه) را، "ساعت ٢۰، از پارامونت به سمت سینما سعدی"، اعلام کرده است.


این منابع خبری همچنین مراسم اصفهان را راس ساعت ١۸ روز شنبه ٢٢ خرداد، از "خیابان چهارباغ عباسی (انقلاب) به سمت دروازه دولت" اعلام کرده اند.


حامیان جنبش سبز در رشت، مراسم خود را در "مقابل دانشگاه علوم پایه" و راس ساعت ١۸ برگزار خواهند کرد.


در اهواز ساعت ١۹ روز شنبه، و در محل "پل چهارم و فلکه شهداء به سمت خیابان نادری"، تظاهرات برگزار خواهد شد.


در یاسوج، ساعت ١۶ روز ٢٢ خرداد، در "حدفاصل میدان هفت تیر تا هتل ارم"، تجمع سبزها برگزار خواهد شد.


جمعی از فعالین جنبش سبز خرم آباد نیز، مراسم راهپیمایی ٢٢ خرداد را، راس ساعت ١۷ از مقابل استانداری و چهارره بانک به سوی میدان شهدا و مطهری اعلام کرده اند.


و در بابل، تجمعی اعتراض سالگرد انتخابات، راس ساعت ١۸ روز شنبه ٢٢ خرداد ماه، در مقابل دانشگاه صنعتی نوشیروانی آن شهر برگزار خواهد شد.


جزئیات برگزاری تجمعات و تظاهرات شهرهای دیگر، متعاقبا اعلام می شود.


این است رفتار پدرانه  و رأفت اسلامی؟

Posted:



نامه جمعی از اساتید و دانشجویان دانشکده فنی به رییس قوه قضاییه -

 


به گزارش کلمه متن این نامه که به امضای دانشجویان و اساتید دانشکده فنی رسیده است به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم

جناب حجه الاسلام و المسلمین حاج محمد صادق آملی لاریجانی

ریاست محترم قوه ی قضائیه جمهوری اسلامی ایران

با سلام

نزدیک به یک سال پیش، دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد، انتخاباتی که در دوره‌های پیشین آن، مظهر اقتدار و همبستگی ملی به شمار می رفت، در این دوره نه تنها همبستگی ملی نبود که حوادث پس از آن بعدی منفی از اقتدار نظام را در برابر دیدگان قرار داد.

انتخاباتی که می بایست بستر تجلی و شکوفایی استعدادهای جوانانی باشد که در دامن جمهوری اسلامی پرورش یافته بودند، نسل سومی که تولد و حیات آنها یکسره در سایه این نام مقدس (جمهوری اسلامی) شکل گرفته بود، اما حوادث پس از انتخابات و سو تدبیر برخی مسئولان در این زمینه آتش را مشتعل تر کرد، آتشی که بیم آن می رود نه تنها معاندان بلکه همراهان آن را هم به کام خود بکشد. در این میان آنچه بیشتر از همه دل قشر فرهنگی و خصوصاً دانشگاهی را به درد می آورد صدور احکام سنگین قضایی برای اهالی فرهنگ و دانش این مرز و بوم است؛ ۵ سال ، ۶ سال، ۹ سال، ۱۱ سال.

این ها نشان از چه دارد؟ آیا یک پدر برای تأدیب فرزند خویش او را از رشد و بالندگی باز می دارد؟ آیا پدر در مقابل خطای احتمالی فرزند (که در این مورد خاص به گواه اکثر افراد با وجدان و واقع بین خطایی هم از میان نبوده است.) این گونه تاوان مرگ آسایی از فرزند می کشد؟!

در انتخاباتی که گذشت، در کوران فعالیت های انتخاباتی فردی از دانشجویان مومن و انقلابی دانشکده فنی دانشگاه تهران مسئولیت راه اندازی و امور فنی سایت انتخاباتی مهندس میرحسین موسوی را بر عهده داشت. علیرضا عاشوری دانشجوی ورودی ۸۴ رشته ی مهندسی مکانیک دانشگاه تهران که به گواهی همه ی دانشجویان و اساتید از جمله مومن ترین و متعهد ترین دانشجویان دانشگاه بوده، در پی دستگیریهای فله ای فعالان در تیر ماه سال گذشته مدتی را در زندان اوین سپری کرد. اما مسئله بدین جا ختم نشد، صدور حکم ۵ سال حبس تعزیری قطعی، برای جوانی ۲۲ ساله به جرم طراحی فنی یک سایت اینترنتی! این است رفتار پدرانه و رأفت اسلامی؟! تلاشهای فعالان دانشگاهی برای اصلاح این حکم در دادگاه تجدید نظر هم ثمری نداشت، نامه های سرگشاده و غیر سرگشاده که حضرت عالی هم مخاطب برخی از آنها بوده اید نیز چاره ساز نگشت، تا این که حکم آغاز محکومیت ایشان قریب به ۲۰ روز پیش صادر شد در حالی که سال تحصیلی جاری آخرین گام ها تا فارغ التحصیلی علیرضا عاشوری است.

در پی بی ثمر ماندن تلاش‌ها، جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران اقدام به جمع آوری امضا از دانشجویان دانشگاه تهران نمودند تا نشان دهند که دانشگاه در برابر چنین تصمیم گیریهایی هرگز روی خوش نشان نمی دهد و ساکت نمی ماند و آن را ناقض ابتدایی ترین موازین اسلامی و بشری می داند.

امضاهای جمع آوری شده که به پیوست تقدیم حضرت عالی می گردد از شما این درخواست را دارد که در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری دهم حداقل در این مورد خاص که مصداق بارز بی عدالتی است رأساً وارد عمل شوید و رسیدگی به این حکم را شخصاً بر عهده بگیرید، باشد تا بر ثقت اهالی علم و فرهنگ به آن قو هی محترم بیفزاید و جلوی حداقل یک بی عدالتی را هم که شده گرفته شود.

و السلام علی عباد الله الصالحین

جمعی از دانشجویان دانشکده فنی

دانشگاه تهران
 

آیت الله بیات زنجانی: وقت هجرت نیست، جای مقاومت علما کنار مردم است

Posted:

آیت الله بیات زنجانی: وقت هجرت نیست، جای مقاومت علما کنار مردم است

مسیح علی نژاد -


در این میان مراجعی همچون آیت االه منتظری، صانعی، بیات زنجانی و دستغیب از جمله کسانی بودند که به کرات نسبت به ظلمی که به مردم پس از انتخابات وارد شده بود، موضع گیری کردند و آیت الله خامنه ای در کسوت رهبری نظام همچنان با سکوت مراجعی که سخنان او و احمدی نژاد را آشکارا مورد تایید قرار دهند، مواجه بود.


در عین حال مردم و طرفداران علمایی که از مردم آسیب دیده در انتخابات حمایت کرده و احمدی نژاد را رییس جمهور شرعی و قانونی کشور نمی دانستند، توقع داشتند تا سکوت علمای دیگر را نیز به نفع مردم بشکنند و آنان را ترغیب به موضع گیری صریح کنند.

 

بر این اساس همانگونه که طرفداران دولت مستقر، از علمای قم توقع شکستن سکوت سنگین و معنی دار خود را دارند و حتی خبرها حکایت می کند که در آستانه سالگرد انتخابات سال گذشته نیز رهبری جمهوری اسلامی برای شکستن این سکوت شبانه با علمای قم دیدار کرده است، برخی از منتقدان دولت فعلی نیز همین توقع را از علما و مراجع داشته و حتی توصیه می کنند که در شرایط فعلی که امکان نقد و اظهار نظر در مورد ظلمی که به مردم می رود وجود ندارد، گزینه هجرت را نیز نمی توان نادیده گرفت.


سالی که گذشت یکی از حساس ترین مقاطع است که به سرفصل های جدیدی در تاریخ و مفهوم و ماهیت "مرجعیت شیعی" و مسئله "توقعات و انتظارات از مرجعیت" تبدیل شده است. آیت الله اسدالله بیات زنجانی، از جمله مراجعی است که در خصوص حوادث انتخاباتی ساکت ننشسته است و حتی در پاسخ به استمداد مهدی کروبی و میرحسین موسوی در روزهای نخست بحران انتخاباتی طی نامه ای تصریح کرد که اگر قطره ای از خون معترضان بر زمین ریخته شود، مسئولیت آن برعهده کسانی است که با نادیده گرفتن آرای اکثریت، چنین التهاباتی را موجب شده اند.


آیت االله بیات زنجانی همچنان نسبت به وضعیت فعلی کشور اعتراض دارد و اما در مواجهه با پرسشی در زمینه هجرت علماء در شرایطی فعلی کشور، می گوید: بنده تنها نگذاشتن این ملت در برابر انحرافات، ستم‌ها و اجحاف‌ها را تکلیف شرعی می‌دانم، اینجا جای هجرت نیست بلکه جای مقاومت و ایستادگی علما در کنار مردمی است که مظاهر مقاومت اند.


متن گفتگوی انجام شده که از طریق مکاتبه اینترنتی صورت گرفته است، در پی می آید:

 

به عنوان اولین سوال، صریح و بی مقدمه می پرسیم حکم شرعی و قانونی دولتی که با وجود رخدادهای پس از انتخابات، به سراغ خانواده هیچ یک از کشته شدگان هم برای دلجویی نرفته است، چیست؟

 

 

در اندیشه سیاسی اسلام شیعی، مدل حکومتی که هم مقبول باشد و هم مشروع، حکومت ده ساله رسول اکرم(ص) در مدینه و حکومت پنج ساله امیرالمومنین(ع) در کوفه است. با مشاهده دقیق سیره عملی حکومت هر دو معصوم، این موضوع به سادگی مشهود است که هر دوی آن بزرگان، خود را در برابر اسرا، آسیب دیدگان و یتیمان به جای مانده از جنگ ها، مسوول دانسته و جالب اینکه در موارد متعدد، خانواده آسیب دیدگان بواسطه حضور امام یا پیامبر (صلوات اله علیهم)، احساس نبود سرپرست نمی‌کرده‌اند. با کمال تاسف همان طور که در بسیاری از مواضع و بیانیه ها نیز بدان اشاره شده است، فاصله گرفتن از حکومت علوی و در عین حال توجیه اعمال بنام و سیره آن بزرگان در اعمال بسیاری از دولتمردان مشخص است. برای مثال می توان به بی ارزش شدن آبرو و اعتبار مومن در جامعه فعلی اشاره داشت در حالیکه طبق نص صریح روایات، آبروی مومن بالاتر از حرمت خانه کعبه است.


اینجانب صراحتاً عرض کرده ام و مجدداً بر آن تاکید می کنم که مطابق نظر غالب فقهای بزرگ شیعه، کسانی که مستقیماً دستشان در خون مردم بی گناه و فرزندان مظلوم آنان، آلوده است محکوم به قصاصند مگر اینکه مورد عفو اولیای دم قرار گرفته و یا با آنان مصالحه کنند؛ حکم افراد دیگر نیز که در این مسائل و رخدادها دخیلند را نیز فقه شیعه مشخص کرده است.

 

به عنوان یکی از مراجعی که نسل جوان همراهی شما با خانواده های آسیب دیده و درد کشیده که توسط بخش هایی ازحاکمیت جمهوری اسلامی همه زندگی شان مورد بی مهری قرار گرفته را دیده است، بفرمایید وقتی چنین فاجعه ای را برای اعضای یک خانواده به نام دین به وجود می آورند، وظیفه پاسداران دین و مراجع و علما که در تمام این سالها عمر خویش را صرف تبلیع دین برای ملت کرده اند چیست؟ چرا علما سکوت کرده اند؟


وظیفه علما، کمااینکه بارها به آن اشاره شده است، امر به معروف و نهی از منکر است و با کمال خوشبختی کلا مرجعیت و حوزه ها، در این امر پیش قدم بوده است و این طبیعی است که انتظار از افراد مختلف، در سطوح مختلف است. به عنوان مثال مرجعی نهی از منکر را در اعلام علنی مواضع خود می داند که مطابق تشخیص اوست و صحیح است و مرجعی دیگر این نهی از منکر را در عدم تایید یک جریان می داند و گاهی هر دو این مواضع، یک خاصیت دارد. بنابراین نمی توان گفت که مراجع بی تفاوتند بلکه بهتر است از این عبارت استفاده شود که موضع گیری های مختلفی داشته و دارند که آن هم در جای خود مبارک و میمون است.

 

آیا حضرتعالی معتقدید باید نگران نقش روزافزون نیروهای نظامی و انتظامی در امور کشور بود؟ا گر جای نگرانی دارد چرا بخش زیاد روحانیون سکوت کرده اند؟


در مورد نظامیان نیز، در همه جای دنیا اعم از ایران، نیروهای نظامی و انتظامی نباید وارد کارهای سیاسی و حزبی شوند چراکه ورود به این اعمال، بواسطه مسلح بودن این نهادها، آلودگی های غیر قابل جبران دارد. جالب این است که یکی از صریح ترین عبارات حضرت امام، پیرامون همین موضوع و عدم دخالت نیروهای نظامی و انتظامی در امور سیاسی است و حتی ایشان عبارت "سم مهلک" را نیز در این مورد بکار برده و همیشه روی آن تاکید داشتند ولی با کمال تاسف امروز با تاکید بر همان فرمایشات، به عکس آنها عمل می کنند. یقیناً روحانیت انقلابی و خدوم، پیرامون این موضوع همانند حضرت امام(ره)می اندیشد و با ورد این نیروها در کارهای سیاسی و حزبی به شدت مخالف است و بحمدالله این مخالفت را نیز در فرازهای مختلف و از باب نهی از منکر بیان داشته است.

 

این روزها در ایران که یک کشور اسلامی است این اتفاقات دارد رخ می دهد، با توجه به اینکه در قرآن هم بحث هجرت مومنان در شرایطی که برای ریشه کن کردن ظلم نتوانند کاری بکنند، توصیه شده است، عقیده شما در مورد این پرسش مشخص و طرح دیدگاه هجرت علما در شرایط فعلی ایران چیست؟


هجرت به این علت که یک مساله اسلامی، قرآنی و نبوی است، طبعاً با همان ملاکی که قرآن و سنت نبوی تبیین کرده است، قابل تحلیل بوده و عملی است. هجرت عبارت است از ترک یک محل که مناسب برای اظهار عقیده، ابراز وجود و بیان نباشد و رفتن به جائی است که نسبت به وضعیت مبدا هجرت، تفاوت دارد. قهراً یکی از شرایط تحقق چنین مفهومی (عنوان هجرت) نبود یار، همراه و زمینه های مناسب برای اظهار آراء و نظرات است. نمونه این قضیه در داستان هجرت رسول خدا(ص) و یا هجرت جمعی از مسلمانان از مکه به حبشه است بنابراین میان مهاجرت و تبعید، تفاوت زیادی وجود دارد.


با این مقدمه و در حالیکه مردم ایران در طول سی سال پس از انقلاب و بالاخص در اتفاقات پس از انتخابات، ثابت کرده اند که بیدار و استوار در مقابل جریانات منحرف ایستاده و مراجع و علمای شجاع را تنها نگذاشته اند، اینجا جای هجرت نیست بلکه جای مقاومت و ایستادگی علما در کنار مردمی است که مظاهر مقاومت اند و در موقعیت کنونی باید النّصیحة لائمة المسلمین را به عنوان یک اصل جدی گرفت. بنده تنها نگذاشتن این ملت در برابر انحرافات، ستم‌ها و اجحاف‌ها را تکلیف شرعی می‌دانم.

 

در يک نگاه صادقانه و همانگونه که آقایان کروبی و موسوی و بسیاری دیگری از دلسوزان کشور بی پرده اذعان کرده اند، به نظر مي رسد که «انقلاب اسلامي» نيز همانند بسياري از انقلاب های معاصر در تحقق شعارهاي اوليه آنگونه که باید موفق نبوده است ، به نظر حضرت عالي، اشکال اساسي در کجا است ؟


کراراً اعلام شده است که تمام اشکالات به نوع نگاه برخی از بدنه حاکمیت، نسبت به شکل حاکمیت و نوع رابطه آن با مردم باز می گردد و این موضوع ریشه در تاریخ حکومت ها دارد. بحث فقط در انقلاب اسلامی ما نیست بلکه در هر انقلابی، اگر قشری روی کار بیاید که خود را ولی نعمت مردم دانسته و باعث سلب آزادی های مشروع آنان شود، همین اتفاقی خواهد افتاد که ما شاهد آن در کشورمان هستیم. این را صراحتاً عرض کرده ام و می کنم که اشکال اساسی در وضعیت کنونی، برداشت های شخصی و من عندی از اصولی است که در دوران حیات امام(ره) به شکلی تبیین و تدوین می شد و الآن به صورتی دیگر در حال طرح است و آن هم ریشه در نوع نگاه بخشی از حاکمیت کنونی نسبت به انسان و حقوق او دارد که در مباحث معرفت شناسی، قابل بحث است. بطور مثال وقتی جریانی خود را، برای محروم کردن مردم  از حق طبیعی کاندیدا شدن محق دانسته و خود را در جایگاهی ببیند که حق مردم را امتیازی اعطائی از سوی خود به آنان فرض کند، به همین مشکلات دچار خواهیم شد. مشکل در فراموش کردن نگاه امامت در اداره جامعه و در مقابل آن، بر جای نشستن نگاه خلافت است. من معتقدم آن چیزی که عامل این گرفتاری هاست، حاکم شدن فکری است که با تفکر امامت، هیچ قرابتی نداشته و بیشتر به تفکرات افرادی مانند ماوردی شباهت دارد.


شما بارها با صراحت انتقاداتی را طرح فرموده اید؛ دلسوزان دیگری نیز تذکراتی داده اند اما زمان می گذرد و هیچ تغییری در وضعیت زندگی مردم کشور که نشان از اصلاح رفتار کسانی که مورد نقد بوده اند، داشته باشد دیده نمی‌شود. برای همین سوال می کنم به اعتقاد شما مسوول وضعیت فعلی در کشور کیست ؟ آیا شما مسوولیت را فقط متوجه یک فرد می دانید؟


نمی توان مسئولیت وضعیت حاکم بر جامعه را متوجه یک فرد دانست، بلکه به اعتقاد من، مشکل به جریانی باز می گردد که همزمان با آغاز نهضت مقدس اسلامی به رهبری حضرت امام(ره)، تولید شده و البته در دوران حیات با تدبیر ایشان، تا حدود زیادی افول کرده بود ولی متاسفانه پس از ایشان بازتولید شده و با ورود به عرصه های مختلف، فکر خود را به اجرا گذاشته است. در یک تعریف ساده می توان اشاره داشت که ریشه این تفکر، در ضعیف و ناموفق جلوه دادن حکومت دینی در اداره جامعه است.


از طرف دیگر می توان به این موضوع نیز اشاره داشت: قسمت اعظم مشکلات با این نگاه بوجود می آید که بخشی از حکومت خود را حق مطلق پنداشته و عامه مردم را باطل و این نگاه، زمانی به منصه ظهور می رسد که به علت ناتوانی در اجرا و عدم اقناع جامعه، مورد نقد و سئوال قرار گرفته و در برابر اعتراضات، با خشونت رفتار می کند و علت این رفتار، برداشت های من عندی از اصول اسلامی و حق مطلق پنداشتن خود است. باید بر این نکته تاکید کرد که این جریان برای رسیدن به هدف خود که همانا ناموفق جلوه دادن دین برای اداره جامعه است، تمسک به قدرت و در واقع در رأس قدرت بودن را نیز واجب شرعی برای خود می داند و نتیجتاً با هر مخالفی - حتی اگر بسیار سطحی و جزئی باشد- ، با عناوین شرعی برخورد کرده و حتی دست به حذف آن می زند.

 


بنابراین بنده معتقدم این حرکت، مربوط به یک فرد نیست بلکه مربوط به یک جریان فکری است و همانطوریکه توضیح داده شد، این جریان در دوران امام(ره) خاموش شده بود ولی بعدها بازتولید شد و البته انتقام خود را نیز از امام(ره)، یاران و فرزندان معنوی او گرفته و در پی این است که از تعداد معدود و اندکی که مانده اند نیز بگیرد کمااینکه حتی به بیت حضرت امام نیز ترحم نمی کند. با این وجود با یاری خدا و هوشیاری مردم، یقین دارم که به هدف خود نخواهد رسید.



دولت ایران می خواهد از طریق کمک های مالی و اقتصادی به کشورهای دیگر برای خود طرفدارانی جمع کند و در شرایطی که ایران از بحران اقتصادی رنج می برد، دولتمردان ایرانی، پول و در آمد نفتی را صرف تشکیل حلقه یاران و هواداران خود در برخی از کشورهای دیگر می کنند، نگاه شما  به چنین رفتاری
چیست و آیا چنین کمک هایی می تواند برای جامعه مسلمان موثر باشد ؟ در جایگاه یک فقیه بفرمائید آیا فقه شیعه، چنین امری را می پذیرد که با وجود فشارهای فراوان اقتصادی بر دوش مردم ایران، اینگونه سرمایه های کشور، صرف مسائلی به غیر از خود مردم کشور شود؟


توجه داشته باشید که هر قطعه از خاک امت اسلامی، مانند خاک ایران است و ما مردم مظلوم و رنجدیده در بلاد اسلامی را همچون مردم ایران دانسته و کمک به آنان را نیز واجب شرعی می دانیم،  ولی اگر کسی کمی با الفبای مفاهیم فقه اسلامی آشنا باشد، می داند که در باب زکات مال، زکات فطره و خمس، فقها بطورصریح فتوا داده اند اگر کسی در محل زندگی خود، فرد مستحقی داشته باشد و خمس مال و یا زکات مال و .. را به جای دیگری منتقل کند، مالش را تلف کرده و ضامن است مگر آنکه به مجتهد جامع الشرایط و یا نماینده تام الاختیار وی تحویل داده باشد و یا با اجازه او از جائی به جای دیگر منتقل کند. این مطلب نگاه فقهی فقیهان را نشان می دهد که اگر در نزدیکان انسان، فردی واجد شرایط باشد، انسان نمی تواند این مال را از آنجا به جای دیگر منتقل و مصرف کند. این مساله در انفال و اموال دولتی متعلق به حکومت نیز جاری است بدین شکل که هر دخل و خرجی که توسط حکومت انجام می گیرد، باید به اطلاع نمایندگان مردم برسد و مورد تصویب آنان قرار گیرد و اگر اینچنین نشود، متصرفان در این اموال، در ردیف مختلسان در اموال عمومی و متجاوزان در حریم اموال و املاک مردم ایران خواهند بود علاوه بر اینکه این عمل، موجب ضمان است و چون از روی عمد و اختیار انجام شده، باعث سلب صلاحیت و عدالت آمران، عاملان و دخالت کنندگان خواهد شد.


فریاد رسی و یاری رساندن به تمامی مسلمانان عالم، از وظایف دینی، اخلاقی و انسانی تک تک ماست ولی همانطوری که خمس، بعد از موونه است یعنی مادامیکه مخارج خانواده تأمین نشده، خمس واجب نیست و همین‌طور در مورد زکات نیز آن را پس از کسر مخارج محاسبه می‌کنند در مورد اموال عمومی و انفال نیز اولویت با رفع نیازهای مردم ایران است و درآمد حاصل از آنها باید در درجه اول مربوط به همین خانواده‌های ایرانی باشد و اگر بنا باشد دخل و تصرفی در آن صورت پذیرد، باید مطابق نص صریح قانون اساسی با اجازه نمایندگان آنان باشد.

 

خیلی از دستگیر شدگان تحت عنوان تهدید برای امنیت ملی کشور در زندان هستند ، برخی با  وثیقه آزاد هستند، تعدادی طی روزهای اخیر اعدام شده اند. مردم می پرسند این چگونه امنيت ملي است که گاهی جوانان بيست ساله و سخنراني‌هاي روشنفکران و حتی پست های وبلاگی نویسندگان چند وبلاگ معمولی، آن را به خطر مي اندازد؟ چرا امنيت ملي در ايران اين گونه تعريف مي شود؟


با کمال تاسف وقتی مبنای یک حکم قضائی بر اعترافات متهم استوار باشد، آن هم اعترافاتی که بدون در نظر گرفتن ملاکات شرعی و قانونی اخذ شده است، دیگر نمی توان برای آن به لحاظ شرعی اعتبار قائل شد. شرع مقدس اسلام و فقه شیعه، با تکیه بر روایات متعدد نقل شده از اهل بیت، اعترافات در داخل زندان و تحت فشار را عاری از وجاهت شرعی و قانونی می داند. شاهد آن روایت صحیحه ای از مولی الموحدین امیرالمومنین(ع) است که در جلد بیست و هشتم وسائل الشیعه صفحه 261 آمده است که اگر شخصی تهدید به زدن، بازداشت و تحقیر شود و در این حالت اعتراف کند، این اعتراف اثری ندارد و قابل تکیه نیست. در پاسخ به سئوال دیگرتان نیز اشاره شد که وقتی مبنای تفکر در اداره جامعه، با نگاه امامت فاصله بگیرد، آن زمان علم و شهود قاضی مبنای صدور حکم می شود و نتیجتاً افکار عمومی حتی حکم اعدام برای فردی که حکم محارب برای وی اثبات شده باشد را نیز بر نمی تابد چراکه ملاکات وارده در روایات اهل بیت(ع) که زمینه ساز اعتبار قضاوت است نادیده گرفته شده است.


بنابراین امنیت ملی یا تعابیری مشابه آن، همانی است که قانون تعریف کرده و با تفاسیر من درآوردی و شخصی نمی توان آنها را تغییر داد و باید به اصل آن پایبند بود.



شما در پاسخ به برخی سئوالات شرعی، به برخي دستگيري‌هاي ناموجه اشاره کرده ايد. فعالان اجتماعي، حقوق زنان، کارگري و دانشجويي در زندان به سر مي برند. آیا اسلام، چنین بازداشت ها و احکامی را تایید می کند؟


پاسخ به این سئوال نیز در پاسخ قبلی نهفته است. شرع مقدس اسلام و روایات شیعی در دسترس است و نمی توان گفت که شرع مقدس با چنین احکامی موافق است چراکه بسیاری از این احکام، در تقابل کامل با فقه شیعی است.
 

با تشکر از شما

هاشمی: نگذاریم انقلاب به دست نا اهلان بیفتد

Posted:




 دیدگاه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی درباره قیام 15 خرداد و شهدای آن منتشر شد.
 

 

به گزارش آفتاب، آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه قیام مردم در 15 خرداد، نقطه عطف دو دوره در تاریخ معاصر ایران است گفت: اگرچه نهضت روحانیت از همان روزگاری که آیت‌الله العظمی بروجردی، به دور از التهابات سیاسی مشغول احیای حوزه علمیه قم و تعلیم طلبه‌های فاضل و دانشمند بود، شروع شده و رونق مساجد، تکایا و حسینیه‌ها پس از سال‌ها تعطیلی و برگزاری برنامه‌های مداحی و عزاداری در روزهای ولادت و وفیات ائمه معصوم(ع) نشانه‌های آن بود، اما قیام مردم در 15 خرداد 1342 و جنایات هولناک رژیم پهلوی که در یک اقدام جنون‌آمیز و ضد بشری آنان را به خاک و خون کشیده، نقطه عطف دو دوره در تاریخ معاصر ایران است. 
 

وی در ادامه گفت: دو دوره‌ای که در یک سوی آن امام خمینی(ره) و شاگردانش در بیانیه‌ها و سخنرانی‌ها رژیم پهلوی را در حاکمیت، دور از شأن ملتی با سوابق درخشان در تمدن و فرهنگ می‌دانستد و در سوی دیگر آن مردم در ورای تبلیغات گمراه‌کننده داخلی و خارجی، پی‌به ماهیت بی‌هویت! رژیم می‌بردند.
از آن پس بود که چرخ تاریخ در ایران بر چرخه بیداری افکار عمومی به ویژه جوانان می‌چرخید، اگرچه رژیم فکر می‌کرد با سرکوب و تقویت ساواک و امنیتی کردن کشور زهرچشمی که گرفت، تسمه از گرده مردم کشیده اما به تدریج آتش زیر خاکستر خشم مردم با روشنگری روحانیت و جمعی از دانشگاهیان مؤمن و فرهیخته در 15 سال تبعید امام(ره) همچنان زنده ماند و داغ‌تر شد و سرانجام در زمستان سرد سال 1357 شعله کشید.


وی تصریح کرد: شهدای 15 خرداد، مخصوصاً کشاورزان کفن‌پوش پیشوا و ورامین که صدای آه و ناله‌های باور نکردنی زندانیان سیاسی سیاه‌چال‌های رژیم پهلوی را به گوش همه مردم در اقصی نقاط کشور رساندند، سرچشمه‌های زلال و جاری خون‌هایی بودند که قساوت «منشی‌های رژیم در دریای حضور مردم انجام می‌داد و وقتی آن قیام با قیام 17 شهریور در میدان ژاله تهران پیوند خورد، تارهای عنکبوتی و اختاپوس‌گونه پایه‌های سست حکومت پهلوی را که با نقشه‌های پیچیده نظام‌های سرمایه‌داری و کمونیستی و تحت عناوین غرب و شرق پی‌ریزی شده بود، از هم گسست. 
 

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه مظلومیت قبور شهدای 15 خرداد در شرق تهران، تابلویی گویا از ظلم رژیمی است که در ادعای مردم‌داری سرآمد همه حکومت‌های دیکتاتوری بود، اظهار داشت: حکومتی که در نگاه قدرت‌های خارجی روزبه روز فربه‌تر می‌شد و عنوان «ژاندارمری» منطقه را یدک می‌کشید، اما همزمان به خاطر حضور مستشاران و تصمیم گیران آمریکایی در ساواک، ارتش، نفت، سازمان برنامه و بودجه و دیگر نهادها و ارگان ها، در نگاه مردم نحیف و نحیف‌تر می‌شد تا رسید به رزوگاری که چاره‌ای جز محو شدن نداشت. 
 

وی در پایان گفت: باید یاد شهدای آن روز را که خونشان مشعل مبارزه را روشن و نور آن را در سراسر کشور پراکنده کرد، گرامی بداریم و برای روح بلندشان درود فرستیم که «السابقون السابقون» راهی بودند که امروزه در معادلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی دنیا با عنوان «جمهوری اسلامی ایران» شناخته می‌شود. باشد که ما نیز میراث‌ داران واقعی و شایسته ‌ای برای آن مجاهدت‌ها و رشادت‌های بی‌نظیر در تاریخ ایران باشیم و به قول امام راحل(ره) نگذاریم این انقلاب به دست نااهلان بیفتد.
 

محصولی: احمدی نژاد و دولت دهم بیشترین قرابت را به رهبری دارد

Posted:

محصولی: احمدی نژاد و دولت دهم بیشترین قرابت را به رهبری دارد



جــرس: صادق محصولی با بیان اینکه "مردم در انتخابات سال ۸۸ رییس جمهور و دولتی را انتخاب کردند که بیشترین قرابت و تعلق خاطر را به رهبری دارد"، مدعی شد "همین مردم با قیام خود در نهم دی و ٢٢ بهمن سال ۸۸، جریان منحرفی را که هم جمهوریت نظام و رای مردم و هم اسلامیت نظام و اصل ولایت فقیه را هدف گرفته بود، از صحنه خارج کردند."


به گزارش سامانه خبری رجاء نیوز، وزیر رفاه و تامین اجتماعی دولت دهم، با اشاره به حوادث قبل و پس ازانتخابات ریاست جمهوری دهم، گفت: "عبرت‌های سال گذشته به درستی نشان می دهد که مردم چگونه با تبعیت محض از ولایت فقیه، فتنه بزرگی را دفع کردند و دوره جدیدی را از نظام مقدس جمهوری اسلامی رقم زدند."


وزیر کشور دولت نهم افزود "مردم، همواره نشان داده اند که در موضوع تبعیت از ولایت فقیه با هیچ فرد و گروهی عقد اخوت نبسته اند و مادامی که افراد و جریان‌ها در خط امام و رهبری باشند، از آن ها حمایت خواهند کرد."


محصولی همچنین ادعا کرد: متاسفانه عده ای که عملکرد امروزشان ذره ای با خط و راه امام همخوانی ندارد و مردم در ده سال گذشته دست رد به سینه آنان زده اند، خود را مدعی انحصاری خط امام می دانند و سعی دارند رفتار نامطلوب خود را پشت پرده انتساب و همجواری گذشته شان با امام پنهان کنند.


وزیر رفاه در ادامه متذکر شد "جریان‌هایی که در چند سال گذشته شدیدترین حملات را به امام، شهدا و ولایت فقیه داشتند، اکنون منافقانه و مزورانه دم از امام می زنند و اراده مردم را که در دولت احمدی نژاد متبلور شده است، مخالف با خط و مشی امام راحل می دانند."


صادق محصولی با بیان این که "امروز به واقع باید به حال برخی از این مدعیان خط امام گریست"، ادعا کرد "وقتی به چشم خود می بینیم آنهایی که هم اکنون دوستان و هم پیاله هایشان که روزی در مسند وزیر، وکیل و نماینده مجلس برایشان ایفای نقش می کردند، مدیریت شبکه های تلویزیون انگلیس و امریکا را بر عهده گرفتند و در خدمت سیا و موساد برای ضربه زدن به ملت ایران مزدوری می کنند، باید به حالشان گریست."

وزیر کشور زمان انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، در ادامه سخنان خود، شکرگزاری به درگاه احدیت از داشتن رهبری همچون آیت‌الله خامنه‌ای را، "کمترین وظیفه هر فرد متدین دلسوز نظام و معتقد به خط ولایت" دانست و گفت:"راه رستگاری و نجات، پیروی از رهبری است."


لازم به ذکر است این سردار سپاه و شخصیت نزدیک به رئیس دولت، روز گذشته از سوی کمپین بین المللی حقوق بشر، جزو ١۵ شخصیتی معرفی شد که در سرکوب سال گذشته قیام های مردم ایران نقش جدی داشته اند.

 


کاش نمی فهمیدم مادر چه دردی می کشد از نبود دخترش

Posted:



ساجده عرب سرخی -



امروز، روز توست مادر. روزی که در سال های نه چندان دور، روزه خنده و شادیمان بود. اعظم حتما با هدیه و گلی می آمد خانه. فراموش نکرده امروز را مهربان. سرش کمی شلوغ است. راستش را بخواهی؛ الآن روی موکت سلولش نشسته و با چشم بندش بازی می کند. شاید هم بازجویی پس می دهد. امسال روز تو، روزه شادی و خنده نیست. روز سرافرازی توست. 
 

می گریم نه از سوگ، که حماسه ی من با درد و گریستن شکل گرفته است. شکسته ام، اما هرگز سر شکسته نبوده ام. دلم شکسته است. گریه دارد دلم. نه از سر زبونی. نه به خاطر حبس و نه دیوارهای بلند جدایی. نه به خاطر دوری و نه غم ندیدنت. من گریه دارم. سرفه ام بند نمی آید. شکسته است دلم. آرام نمی گیرم. دریا جنبشی به سمت صبح آغاز نمی کند. انگار هنوز تا دمیدن بادهای سهمگین راه مانده است. تا آمدن ابرهای باردار. تا بارش باران های عابر. تا آمدن نوح. من دل تنگ تبر ابراهیمم. دل تنگ عصای موسی. نوازش عیسای ناصری. مهربانی محمد. دلم علی را کم دارد. من گریه هایم به خاطر آسمان است. به خاطر خداست که چنین غریب است. که چنین به نام او هر روز سکه ای ضرب می کنند. دلم می گیرد از این همه بردباری که خدا دارد. از این همه که می بیند و هیچ نمی گوید. از این همه مهربانی بی پایان. کاش من هم خدا بودم. کاش اینقدر انسان نبودم. کاش در من دوست جان نمی گرفت. دوستی طعم عشق نمی داد. کاش من نمی فهمیدم مادر چه دردی دارد در نبودن دخترکش. من که مادرم و صبا را دارم می دانم که یک لحظه نبودنش چه آشوبی است در جان. کاش من آنقدر دلم بزرگ بود که همه ی این عمر دراز که به فریب و دروغ آلوده اند باچشم برهم زدنی می گذشتم. اما من انسانم. یک زن که تنها حماسه اش در این روز از راه دور گریستن است. اینجا چشمانم کم از باران های استوا ندارد. من انسانم که درد دوستی دارد او را می کشد. مادرم که نبودن دخترکش او را به کام مرگ کشانده است. 
 

اعظم! فردا که می آید و تو نیستی چه کسی دستان مادرت را بوسه خواهد زد؟ چه کسی سر بر زانوی مادر خواهد گذاشت تا او مادری کند و احساس مادرانه اش کم نیاورد؟ تو که نیستی چه کسی مادر را در آغوش بگیرد و بگوید او همان خدای روی زمین توست. مرا درد فراق چکار خواهد کرد؟ آیا فردا که آفتاب بیاید هنوز ما هستیم تا بر خدای خویش این همه نامهربانی را شکایت بریم؟
 

گزارش تصویری - زندگی در روستای محروم آسماری در اهواز

Posted:



 
Get the Flash Player to see this rotator.