جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


خرداد ماه ترانه سرایی ماست

Posted:

???? : بهنام

خرداد ماه ترانه سرایی ماست

فراز و فرود نهضت

Posted:



م.غروی -

 




این روزها بر هیچ کس ساده نمی  گذرد؛ بغضی فروخفته گلویمان را فشرده، حسرتی عمیق در جانمان نشسته، فریادی پرسکوت بر لبانمان خشکیده و ابهامی شگفت از این همه جفا بر ضمیرمان پرده افکنده ... اما علاوه بر این مهمانان همیشگی، این روزها، همزمان با سالروز تاسیس نهضت آزادی ایران، با پرسشی نو دست در گریبانم: « بر سر این جمع کهن چه خواهد آمد؟» البته به هیچ وجه پاسخی سیاسی برای این سوال نمی جویم و سرنوشت سیاسی یک حزب دغدغه ی این روزهایم نیست. من نگران انسانهایی هستم که دوستشان دارم و  زیستن مومنانه و امیدوارانه آنان همواره برایم الگو بوده است و می خواهم بدانم این رکود فعالیت سیاسی به معنای مرگ پرحسرت آن همه امید و آرمان است؟
 
این سکوت بیرونی، آبستن چیست؛ پشیمانی و دودلی یا آرزوهایی نو؟ در حال اوج گرفتنیم یا سقوط کردن؟ این نوشته البته در جستجوی پاسخی تحلیلی برای این پرسشها نیست و تنها دل نوشته ای است کوچک برای اداء دین به یک جریان بزرگ و نیز برای آرام کردن خود؛ همین و بس.

یافتن پاسخ این پرسشها کاملا بستگی به تعریف ما از نهضت دارد. اگر این جریان را به بیانیه ها، مواضع، جلسات و ساختار حزبی اش بشناسیم، این روزها دیگر نه تشکیلاتی باقی مانده و نه جلسه و بیانیه ای؛ و با این حساب، تکلیف پاسخ سوال ما نیز روشن است. اما به نظرم باید کمی عمیق تر نگاه کنیم و ببینیم چه خصلتهایی این جریان را برپا داشت و استمرار بخشید و آیا امروز دوران اوج آن ویژگیهاست یا دوران افول. از میان همه ویژگیهایی که می توان برشمرد، من بر اساس تجربه زیسته ی خود در این خانواده، معتقدم پای سه خصلت بسیار کلیدی در میان است که درک و فهم این سه، برای روزهای کنونی ما بسیار راهگشا خواهد بود.

خصلت اول؛ ارزیابی و بازسازی خویشتن: این جمع بیش از آنکه سیاست شناسان و جامعه شناسان و دین شناسان بزرگی باشند، خودشناسان برجسته ای بوده اند و همواره ارزیابی درستی از خویشتن داشته اند. به همین جهت هم موقعیت ها و فرصت های بزرگ تاریخی و سیاسی، آنها را از خودشان جدا نمی ساخت. به عنوان نمونه استعفای دولت موقت به نظر نگارنده بیش از آنکه ناشی از ارزیابی فضای سیاسی، آینده سیاسی، وضعیت اجتماعی یا از این دست مسائل باشد ناشی از ارزیابی درستی است که بازرگان و دوستانش از خویشتن داشته اند. اینکه ما با تعریفی که از خودمان به عنوان انسان داریم، قادر نیستیم در چنین شرایطی کار کنیم و کنار می رویم. در کنار این ارزیابی، نکته بسیار مهمتر، بازسازی خویشتن است. 

شاید حکایت آن پیرمرد را شنیده باشید که با تقلای بسیار در جنگل درخت می برید و ساعتها برای بریدن یک درخت وقت صرف می کرد. ناظری که ماجرا را تماشا می کرد، به قصد خیر به او نزیک شد و گفت که پیرمرد چرا اره خود را تیز نمی کنی که اینقدر به دردسر نیفتی. پیرمرد هم در جواب گفت : اصلا حرفش را هم نزن . من چنان گرفتارم و اینقدر کارم زیاد است که فرصت تیز کردن اره خود را نمی یابم. واقعیت این است که برخی از ما چنان درگیر فعالیت سیاسی و اصلاحات بیرونی بوده ایم، که از خودمان وامانده ایم و به همین جهت اره هایمان برش ندارد. 

دقت کنیم که برای بازسازی خویشتن بسان تیز کردن اره باید از کار بازبایستیم، کمی به خودمان نگاه کنیم، با خود سخن بگوییم، خود را عتاب کنیم، تحسین کنیم، بر خودمان بشوریم و ... بزرگان نهضت به میزانی که در جمع و در متن فعالیتهای سیاسی و اجتماعی حضور داشتند، خلوتهای پررنگی داشته اند و مرتب در حال ارزیابی و بازسازی خویشتن بودند. آیا ما امروز اینچنین دغدغه توسعه خویشتن را در کنار توسعه جامعه داریم؟ به عبارت دیگر، در کنار مدیریت استراتژیک، مدیریت زمان، مدیریت فضای سیاسی، مدیریت سرمایه اجتماعی، مدیریت افکار عمومی و هزاران مدیریت دیگری که از آن سخن می گوییم و بدان محتاجیم، نهضت هرگز از «مدیریت خویشتن» غافل نبوده است.

خصلت دوم؛ آخرت اندیشی و پایان نگری: نقاش یا نجار ماهری را در نظر بگیریم که تصویر روشنی از محصول خود در ذهن دارد و در تمام ماههایی که روی اثر کار می کند، زنده ترین تصویر در ذهنش، صورت نهایی کار است که منبع الهام اوست. نهضت در فعالیت سیاسی خود، آنچنان تصویر نهایی را شفاف می دیده و آخرت بین بوده که بعد زمان و فراز و فرود روزگار این تصویر را مخدوش نساخته؛ یعنی اسیر بعد زمان نبوده و مواضعش بر مبنای نزدیک ترین وقایع به لحاظ زمانی اتخاذ نشده است. به عبارت بهتر، جو زمانه هیچ گاه بر این جریان سیطره نیافته است. به همین جهت است که گاهی با خواندن بیانیه بیست یا سی سال پیش نهضت گمان می کنیم آن بزرگان امروز را دیده بودند. این به دلیل شفافیت و وضوح تصویر ذهنی است که البته این خود ناشی از ایمانی عمیق است.

خصلت سوم؛ فردگرایی: این عنوان شاید بسیار مناقشه برانگیز باشد. چگونه می توان در بیان خصلتهای یک گروه سیاسی که در تمام حیات خود بر نگرش جمعی، خرد جمعی و تصمیم جمعی تاکید نهاده، بگوییم که اعضاء آن فردگرا هستند. همین ابهام، لزوم توضیح بیشتر این بند را آشکار می سازد. در قرآن آیه ای هست که فخر رازی در تفسیر خود می گوید همین یک آیه جان کلام قرآن را آشکار می سازد: «و لقد جئتمونا فرادی کما خلقناکم اول مره/ شما را تک به تک بازمی گردانیم همانگونه که ابتدا فرد به فرد آفریدیم». تاکید آیه بر این نکته است که هیچ چیز و هیچ کس از بار مسئولیت انسان کم نمی کند. 

در حالی که در بسیاری موارد برای ما کار جمعی و خرد جمعی راهی است برای کاستن از بار مسئولیت خود. دنبال گروهی می گردیم که ما را از اضطراب تصمیم گیری برهاند و احیانا اگر خطایی رخ داد و مورد سوال واقع شدیم، بار خطایمان را کل جمع بر دوش بکشد. این راهکار هرچند در زندگی این جهان و با معیارهای این دنیا، سازگار است اما در پیشگاه الهی، هرکس به تنهایی مسئول کارهای خود است. من احساس می کنم تصمیم گیریها در نهضت، با چنین فردگرایی مومنانه ای گره خورده است و خرد جمعی راهی است برای کشف بهترینها و نه حربه ای برای کاستن از بار مسئولیت.
و اما...
مرور این سه خصلت، نشان می دهد که ماهیت نهضت، برخلاف یک حزب سیاسی به گونه ای است که همواره در اوج رکود، بذر جوانه ای نو در جانش می شکفد. زیرا در شرایط سختی و محدودیت، آن سه خاصیتی که ذکرش رفت، بیشتر شکوفا می شود. در دوران رکود بیشتر به ارزیابی و بازسازی خودمان می رسیم؛ در دوران سختی، آخرت اندیش تر می شویم، و وقتی برای فعالیت جمعی فضا بسته می شود، به ناچار فردگراتر می شویم. با این حساب، این روزها، ایام اوج گیری است. تجربه تاریخی هم نشان داده که سختی ها و فشارها، جان بیشتری به ما دمیده است. 

دلیلش این است که ما یک حزب سیاسی نیستیم که با بیانیه و جلسه و میتینگ خود را تعریف کنیم. جمع ما مجموعه ای از انسانهای میانمایه ای نبوده است که عمل سیاسی برای آنها هویت ایجاد نماید و با تعطیلی عمل سیاسی، بود و نبودشان به مخاطره بیفتد. البته باید مراقب باشیم؛ چون شرط اساسی همه اینها، حفظ خصلتهایی است که ذکرش رفت. اگر تعادلمان را از دست بدهیم و بجای بازسازی خود گرفتار درویش مسلکی شویم، بجای آخرت اندیشی به ورطه ناامیدی بیفتیم و از فرط فردگرایی به دامان جمع گریزی بیفتیم، آن وقت از درون می پوسیم. اما عمیقا احساس می کنم که اگر ایمانمان را نبازیم و خداوند و سنتهای خلقتش را مومنانه باور داشته باشیم، این پاییز سخت و این زمستان سرد، نه تنها ما را از میان بر نمی دارد بلکه آفات را از ما دور می کند و میوه های بهاریمان را سالم تر و رنگارنگ تر می کند. پس بدون تردید این روزها، روزهای اوج ماست؛ به شرط آنکه بسان دانه ای باشیم که در قلب زمستان جوانه امیدش را محافظت می کند و هرگز به آن خیانت نمی کند.

بر همین اساس معتقدم این روزها بجای خواندن کتابهای سیاسی و تحلیلی، شاید بهتر باشد از منظری دیگر خودمان را بیابیم. زندگینامه بازرگان را بخوانیم، امیدواریها و بیمهایش را از نزدیک حس کنیم، وصیت نامه ساده او را چندین و چندبار ببینیم؛ زندگی طالقانی را نگاه کنیم و با ضمیر و وجدان او بیشتر همنشین باشیم تا با اندیشه هایش، سحابی را لمس کنیم، آن قامت های خمیده را به یاد بیاوریم، آن صداهای استوار در اوج خمودی و تیرگی را نجوا کنیم، آن نگاههای نافذ و آرام را حس کنیم. اینها به مراتب بیش از مواضع سیاسی این بزرگان به درد این روزهای ما می خورد. فراموش نکنیم که این همه در سالهای طولانی زندان و رکود بدست آمد نه در متن فعالیت سیاسی. اینان به اندازه کافی وقت برای تیز کردن اره هایشان داشتند و به همین جهت با اندک حضوری در فضای فعالیت جمعی، آنچنان موثر بودند که بعد از این همه سال، همچنان شگفتی آفرین و درس آموز است. 

برای درک این اصل کلی حتی شاید لازم نباشد آنقدر هم دور برویم؛ همین فرید طاهری خودمان، مگر سکوت مومنانه اش را زندان می تواند از او بگیرد؟ یا مگر زندان می تواند عماد بهاور را از عمادبودن و استوار بودن بیندازد؟ یا مگر این حبس طولانی می تواند خنده های امیدوارانه امیرحسین کاظمی را از او بستاند؟ برای آزادی این عزیزان از صمیم جان دعا می کنیم اما معتقدم این زندان نه تنها هیچ چیزی از آنان نمی کاهد که آنان را فریدتر، عمادتر و امیرتر می کند. این خاصیت انسانهای بزرگ است که موقعیت بیرونی تعیین کننده وضعیت درونیشان نیست. من یقین دارم که این دوستان و سایر عزیزانی که شرایط سخت تری به نسبت ما می گذرانند، امیدوارانه تر، شجاعانه تر، مومنانه تر و حکیمانه تر زیست می کنند و تا چنین انسانهای صبوری در جمع ما هستند، فارغ از اینکه شرایط اجتماعی و سیاسی چه چیزی بر ما تحمیل کند، در اوج خواهیم ماند. از خداوند بزرگ برای همه این عزیزان، آزادی و رهایی می طلبم و به روان پاک رفتگان نهضت درود می فرستم که در پرتوی استواری آنان، اندیشه های بزرگی میهمان جانهای ما گشت. ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین. 

منبع: میزان خبر


 
 دیدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست

 

جوانفکر: بسیاری از مردم آزادیخواه دنیا به جان احمدی نژاد قسم می‌خورند

Posted:

جوانفکر: بسیاری از مردم آزادیخواه دنیا به جان احمدی نژاد قسم می‌خورند

جــرس: مشاور رسانه‌ای محمود احمدی نژاد و مدیرعامل خبرگزاری رسمی دولت معتقد است "امروز جمهوری اسلامی، بخش مهمی از مهندسی افكار عمومی جهان را در ‌اختیار گرفته و بسیاری از مردم آزادی‌خواه و استقلال‌طلب دنیا به جان رئیس جمهوری ما قسم می‌خورند. "

 


به گزارش سامانه خبری آفتاب، علی‌اكبر جوانفكر بعد از ظهر پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ماه، در سومین جشنواره روابط‌ عمومی‌های برتر استان كرمانشاه که در تالار وحدت آن شهر و در جمع مدیران و مسئولان استان برگزار شد، ابتدائا گفت:
"امروز رئیس جمهوری كه منتخب مردم است با تواضع و فروتنی خود را نوكر و خادم مردم می‌داند و همه‌جا بر دستان پاک این ملت بوسه می‌زند و به آن هم افتخار می‌كند و خدا هم برای همین است كه او را نزد مردم عزیز كرده و این عزتی كه احمدی‌نژاد دارد محدود به ایران و مرزهای كشور نیست. "

جوانفكر همچنین ادعا كرد: امروز بسیاری از ملت‌ها و مردم آزادی‌خواه و استقلال‌طلب دنیا به جان رئیس جمهوری ما قسم می‌خورند و او را از صمیم دل دوست دارند و این محبت ملت‌ها محدود به آفریقا و آسیا هم نیست بلكه در همه‌جا مشاهده می‌شود و ما در برخی سفرهای خارجی نمونه‌های آن‌ را به كرات مشاهده می‌كنیم.


مدیرعامل خبرگزاری ایرنا افزود: هركس متواضع بود اوج می‌گیرد و امروز شما هوشمندی، درایت، تدبیر و مدیریت رئیس جمهور را در صحنه‌های مختلف به وضوح مشاهده می‌كنید و آنان به غیرقابل پیش‌بینی بودن ما معترف هستند و برای همین هم باید از اصل غافلگیری در برابر دشمن استفاده كرد و میدان را از دشمن گرفت.


وی افزود: امروز جمهوری اسلامی بخش مهمی از مهندسی افكار عمومی دنیا را در ‌اختیار گرفته و دشمنان غافل‌گیرانه نظاره‌گر آن هستند.


مشاور رئیس دولت تاکید کرد: "باید مردم را از همه مسائل مطلع كرد و با آنها رو راست بود و در صورت بروز مشكل از خود همین مردم استمداد طلبید و مطمئن باشید مردم بهترین كمك‌كار دولتمردان خواهند بود. "


لازم به ذکر است جوانفکر به غیر از مشاور مطبوعاتی رئیس‌ دولت، عضو «شورای سیاست‌گذاری و نظارت بر انتشار آثار و اندیشه‌های محمود احمدی‌نژاد» و همچنین مدیرعامل خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) می باشد.

 

 

سردار فیروزآبادی: اصلاح طلبان سبب مشکلات معیشتی برای مردم شدند

Posted:

سردار فیروزآبادی: اصلاح طلبان سبب مشکلات معیشتی برای مردم شدند

جــرس: رئیس ستاد كل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، با بیان اینکه "كسانی كه به دنبال انحراف و سپس نابودی انقلاب بودند در مرحله‌ ای گفتند پس از امام باید اصلاحات صورت گیرد و رفته رفته موجب تغییر در خط امام و مشكلات معیشتی فراوان برای مردم شدند"، مدعی شد: "این جریان پس از همه اقدامات خود، با ایجاد جریان سیاسی به اسم «مشاركت» به دنبال حذف فكر امام و پایان خط انقلاب اسلامی بود."

 


به گزارش فارس، سرلشگر حسن فیروزآبادی رئیس ستاد كل نیروهای مسلح كه به عنوان سخنران پیش از خطبه‌های نمازجمعه این هفته تهران سخن می‌گفت، ابتدا دلایل ادامه جنگ و نپذیرفتن آتش بس پس از فتح خرمشهر را شرح داد و گفت: "اگر ما پس از فتح خرمشهر آتش‌بس پیشنهادی آنها را می‌پذیرفتیم، چیزی به دست نمی‌آوردیم چرا كه زمین‌های ما هنوز در اشغال دشمن بود و آنها می‌توانستند به فتنه‌های خود علیه ما ادامه دهند و اگر جنگ پس از فتح خرمشهر ادامه پیدا نمی‌‌كرد، صدام ذلیلانه شكست نمی‌خورد و امروز ایران همچنین در مقابل استكبار جهانی بازدارندگی نداشت. "


وی در ادامه سخنان خود با بیان اینكه "آغاز جنگ نرم از زمان تصمیم خبرگان برای جانشینی امام در كشور آغاز شد"، ادعا كرد: "كسانی كه به دنبال انحراف و سپس نابودی انقلاب بودند، از طرف نهضت آزادی تغذیه می شدند و رهبر آنان با بهانه‌ای، هدایت دانشجویان را به سمت آمریكا در دست گرفت و یكسری افرادی كه منافقانه نهضت امام را پذیرفته بودند تحت تاثیر افراد وابسته به این جریان قرار گرفتند. "
فیروز‌آبادی ادامه داد: در مرحله‌ای این افراد گفتند كه پس از امام باید اصلاحات صورت گیرد و رفته رفته موجب تغییر در خط امام و مشكلات معیشتی فراوان برای مردم شده‌اند و فاصله فقر و غنا را در كشور زیاد كردند.


این مقام نظامی حامی دولت، همچنین مدعی شد "این جریان پس از همه اقدامات خود، با ایجاد جریان سیاسی به اسم «مشاركت»، به دنبال حذف فكر امام و پایان خط انقلاب اسلامی بود اگر چه مردم هیچ گاه توهین به ارزش‌های مكتبی را تحمل نكرد و دلسوزان انقلاب برای انتخابات آینده این مقطع به كسی رای دادند كه به دنبال معرفی عدالت، مهرورزی، خط امام و خدمت بود.


رئیس ستاد كل نیروهای مسلح بدون اشاره به روند رخدادهای قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری، ادعا کرد: "در آن مقطع این جریان از انحراف و عوض كردن خط امام بسیار ناامید شد و پس از ناامیدی، با عصبانیت برای انتقام برآمدند و فتنه اخیر محصول اتحاد فكری همه كسانی بود كه از خط و راه امام زاویه گرفته و دچار فساد اقتصادی و سیاسی شده بودند و جایی را برای مسئولیت در خط امام نمی‌دیدند. "


وی حامیان دولت را به هوشیاری فراخواند و گفت: "اگر چه فتنه گران سیاست خود را تعدیل كرده‌اند اما می‌خواهند سیاسی كاری كنند و ممكن است آنهایی كه به دنبال كودتای مخملی بودند دوباره بر آنها سوار شوند. "


سردار فیروزآبادی اطمینان داد كه روحانیت، مراجع، نیروهای مسلح و مردم پشت سر ولایت بوده و راه خط امام را ادامه خواهند داد.


لازم به ذکر است این مقام نظامی طی ماههای قبل از انتخابات ریاست جمهوری، طی روندی غیرقانونی، به مداخله و حمایت از محمود احمدی نژاد پرداخته بود.

 

 

بازی مبادله میان تهران و پاریس؟!

Posted:

بازی مبادله میان تهران و پاریس؟!

سمیه نصرتی -



  کلوتید ریس در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری دستگیر شد. البته گفته می شود از دو سال پیش از طریق پدرش که ریاست یکی از دپارتمان های سازمان انرژی هسته ای فرانسه را برعهده دارد، اطلاعات و گزارشهایی را که از وضعیت انرژی هسته ای ایران بدست آورده بود را در اختیار مقامات فرانسوی می گذاشت.هرچند جرمش جاسوسی اعلام گردید، اما تنها پس از یک ماه و نیم زندان آزاد شد و در سفارت فرانسه در تهران اقامت گزید.چند روز پیش هم دادگاه خانم ریس را به پرداخت نقدی 300 میلیون تومان معادل 258 هزار دلار محکوم کرد. 

پس از این حکم محمد علی مهدوی ثابت، وکیل ایرانی کلوتید ریس در این باره به رسانه ها گفت:"با پرداخت این جریمه پرونده ریس بسته شده است.دادگاه موکل مرا از اتهاماتی که بر علیه وی وارد شده بود تبرئه کرد. بدین ترتیب کلوتید ریس به سرزمین مادری اش سفر کرد و در کاخ الیزه مورد استقبال قرار گرفت.


وکيلي راد در دادگاه فرانسه محکوم به حبس ابد شده بود که بعد از گذشت 19 سال  آزاد شد.


معامله ای که محقق شد


هر چند که روز چهارشنبه وزير‌ اطلاعات اعلام كرد که " آزادي كلوتيد ريس تبعه فرانسوي با وكيلي‌راد هيچ ربطي به هم ندارد و مساله هر كدام جداگانه است."با این وجود کمتر کسی به راحتی می تواند سخنان حیدر مصلحی را باور کند.


آنچه این حدس و گمان ها را بیشتر به واقعبت نزدیک می کند سخنان محمود احمدی نژاد، در دسامبر سال گذشته به خبرگزاری فرانسه است.احمدی نژاد، آذر ماه سال گذشته به دولت فرانسه پیشنهاد تبادل زندانیان را داده و گفته بود :" ما هم در فرانسه زندانیانی داریم."


البته در همان زمان برنار کوشنر، وزیر خارجه فرانسه،هم به صراحت اعلام کرد که ایران پیشنهاد کرده است که در برابر آزادی علی وکیلی راد توسط دولت فرانسه، کلوتیلد ریس را آزاد کند.


آقای کوشنر پیشتر گفته بود که فرانسه این پیشنهاد را نپذیرفته است اما گذر زمان نشان داد که پاریس مجبور به پذیرش خواست تهران برای آزادی شهروند خود شد.


هرچند که در روزهای اخیر مقامات دولتی ایران و فرانسه منکر هرگونه تعامل برای آزادی کلوتید ریس شده و هر گونه ارتباطی را بین آزادی وی و آزادی علی وکیلی راد وعدم استرداد مجید کاکاوند به آمریکا مردود می دانند، اما در این باره تردیدهائی همچنان وجود دارد.



سارکوزي رئيس جمهور فرانسه  شايعه مبادله کلوتيد ريس تبعه فرانسوي بازداشت شده در حوادث اخير ايران با وکيلي راد را تكذيب كرده بود.

 

قشفاوي معاون وزیر خارجه ایران هم  با بيان اينکه برخي مي خواهند آزادي وکيلي راد را با "کلوتيلد" پژوهشگر فرانسوي ارتباط دهند،می گوید: هيچ گونه ارتباطي بين اين دو وجود ندارد.


وي ادامه داد : دادگاه فرانسه 11 بهمن ماه سال گذشته آزادي مشروط وکيلي راد را بخاطر رفتار شايسته در زندان، اعلام کرده بود.


کاظم جلالي رييس فراکسيون ايرانيان خارج از کشور مجلس نيز با ابراز خرسندي از آزادي وکيلي راد گفت: امروز بر همگان اثبات شد که وکيلي راد کاملا بي گناه است و بدون آنکه جرمي مرتکب شده باشد 19حدود سال از بهترين روزهاي عمر خود را در زندان فرانسه گذرانده است.


واکنش مخالفان


بسیاری از شخصیت های فرانسه، بخصوص از احزاب چپ به این موضوع به دیده تردید نگریسته و خواستار شفافیت بیشتر در این باره شده اند. بنوآ هامون، سخنگوی حزب سوسیالیست فرانسه در باره این موضوع از دولت بسیار انتقاد کرده و گفته است که "با روشی که کلوتید آزادی خود را باز یافته ، دولت فرانسه مردم را احمق فرض کرده است.".


عبدالکریم لاهیجی، وکیل خانواده شاپور بختیار هم در گفتگو با خبرگزاری فرانسه و در واکنش به خبر آزادی وکیلی راد، این اقدام دولت فرانسه را زدو بند با یک دولت تروریست نامیده است. وی همچنین اظهار تاسف کرده که دولت کشور دمکراتیکی چون فرانسه به چنین اقدامی دست زده باشد .


بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند که این اولین باری نیست که دولت فرانسه در باره چنین مواردی اقدام به تعامل نموده است. دو هفته پیش هم دولت فرانسه مجید کاکاوند، مهندس ایرانی را که به اتهام صادرات غیر قانونی قطعات الکترونیکی به ایران بازداشت شده بود، به ایران بازگرداند و به درخواست کاخ سفید برای تحویل آقای کاکاوند به آمریکا پاسخ رد داد


گفته می شود که مجید کاکاوند مهندس برق در وزارت نفت جمهوری اسلامی است، و همسرش نیز مهندس کامپیوتر در مخابرات ایران می باشد.


کاکاوند از سوی مقام های دادگستری آمریکا متهم به خرید و فرستادن ابزارهای الکترونیکی به ایران می باشد. این مقاومت های الکترونیکی در ساخت مواد هسته ای کاربرد دارد ودر فهرست تحریم های دولت امریکا علیه ایران می باشد


به هر حال ، دولت ایران پس از آزادی کاکاوند در 11 می از اتخاذ تصمیمی سریع در خصوص دوشیزه فرانسوی خبر داده بود. پس از آن نیز دادگاه مجدد علی وکیلی راد در 18 می برگزار شد و تصمیم بازگشت وی توسط وزارت کشور فرانسه صادر شد.


همیشه پای یک میانجی در میان است


دیپلماسی مبادله روشی به ظاهر مناسب برای دو طرف درگیر با یک مساله است. در تعامل اخیر بین ایران و فرانسه نیز قاعدتا دو طرف با احتساب چیزهایی که بدست می آورند وارد معامله با یکدیگر شدند. این گونه مبادلات در تمامی ادوار در کشورهای مختلف حکمفرما بوده است. در زمان صدام حسین نیز وی از خارجی ها به عنوان سپر بلا استفاده می کرد و بعد در ازای برخی چیزها آنها را آزاد می کرد. مبادله اجساد بین حزب الله لبنان و اسرائیل هم این چنین بوده البته همیشه پای یک میانجی در بین است .


رافت اسلامی شامل حال کلوتید شد


در فرایند معامله انجام شده بین تهران و پاریس، یکی از مقامات قضایی کشور گفته است که رافت اسلامی شامل حال این بانوی فرانسوی تبار شده است. در این بین برخی از فعالان سیاسی بر این باورند که چرا وقتی رافت اسلامی می تواند باعث آزادی یک معترف به جاسوسی شود که خودش خواستار بخشش ملت ایران شده، این رافت نمی تواند شامل حال معترضان به نتیجه انتخابات شود؟ تازمانی که رافت اسلامی هست چرا باید جوانان جویای حق که با انگشتان جوهری با مسئولان خود حرف زدند با احکام های سنگین در گوشه زندان ها عمر سپری کنند ؟


 

مهاجرت پزشکان عمومی و ملکرد ضعیف وزارت بهداشت

Posted:

مهاجرت پزشکان عمومی و ملکرد ضعیف وزارت بهداشت

مژگان مدرس علوم -

 

 

به گزارش صندوق بین‌المللی پول، سالانه بین 150 تا 180 هزار نفر از ایرانیان تحصیل کرده برای خروج از کشور اقدام می‌کنند و ایران از نظر فرارمغزها در بین 91 کشور در حال توسعه و توسعه نیافته جهان، مقام "اول" را دارد.

 

خروج نخبگان، دانشگاهیان، روشنفکران و روزنامه‌نگاران از کشور در حالی مورد استقبال کشورهای اروپایی قرار گرفته که احمدی‌نژاد  فرار مغزها را رد کرده و می گوید:"ما فرار مغز نداریم."

 

وضعیت نابسامان و بی اعتمادی پزشکان عمومی

 

 

آزمون دستیاری پزشکی زمانی به تیترخبرساز رسانه ها تبدیل شد که دو روز پس از برگزاری آزمون دستیاری پزشکی سی و هفتمین دوره آن در 29 بهمن سال گذشته، وزارت بهداشت در اطلاعیه‌ای اعلام کرد که در بررسی اعتراض‌ها و شکایت‌های برخی از داوطلبان، این آزمون با دستور وزیر بهداشت باطل شد. تقلب و لو رفتن سوالات از دلایل ابطال نتایج اعلام شده است. این در حالی است که برگزاری آزمون پذیرش دستیار تخصصی پزشکی از سال 77، همواره بحث‌انگیز بوده است. بموجب باطل شدن این آزمون دستیاری آزمون جایگزین آن به فاصله دو هفته بعد در 13 اسفند ماه برگزار شد.

 

در همین رابطه مسعود مسلمی‌فرد، نائب رئیس انجمن پزشکان عمومی کشور بی‌ اعتمادی به آزمون سال آینده و سخت‌تر شدن آن را علت مراجعه پزشکان به سفارتخانه‌ها برای خروج از کشور دانست.

 

مسلمی‌فرد با اشاره به وضعیت نابسامان پزشکان عمومی در کشور می گوید: "در همه جای دنیا پزشک عمومی نگهبان سلامت در قالب پزشک خانواده است اما در ایران متاسفانه پزشکان عمومی بدون اینکه جایگاه خوبی برای آنها تعریف شده باشد، فعالیت کرده به‌طوری که در سال‌های اخیر دیگر کرسی‌های استادی در دانشگاه را نیز ندارند."

 

شرکت کنندگان در آزمون جایگزین دستیاری بارها به صحت نتایج و فروش رتبه‌ها و تخلفات صورت گرفته اعتراض کرده و خواستار توضیح از سوی وزیر بهداشت و مسئولان این وزارتخانه شدند. اما محمدعلی محققی، معاون آموزشی وزارت بهداشت گفته بود که هيچ ابهامی در صحت نتايج آزمون دستياری تخصصی وجود ندارد.

 

این در حالی است که علي عباسپور تهراني رئيس كميسيون آموزش‌وتحقيقات مجلس این اقدامات را ناشی از عملکرد و ناکارآمدی وزارت بهداشت دانسته است. وی با تاكيد بر اينكه نتايج اوليه بررسي مجلس از جزئيات برگزاري آزمون دستياري و شكايت‌هاي داوطلبان نشانگر عملكرد ضعيف وزارت بهداشت است، گفت: "ما بارها در زمينه اجراي صحيح آزمون دستياري پيشنهادهايي به وزارت بهداشت داده‌ايم كه متاسفانه از سوي مسئولان اين وزارتخانه عملي نشده است."

 

ارتباط متخلفین با مسئولین!

 

 

پیش از این معترضین آزمون دستیاری با ارسال نامه‌ هایی به احمدی نژاد و رئیس مجلس نسبت به معرفی نشدن متخلفان درآزمون بهمن‌ماه اعتراض کرده‌ و خواستار روشن شدن وضعیت آزمون دستیاری و توقف فرایند انتخاب رشته تا زمان رسیدگی به اعتراض‌ها شدند اما تاکنون هیچ پاسخی به این اعتراضات داده نشده است.

 

علی رغم این اعتراضات گسترده، محمدعلیزاده، مديركل حراست وزارت بهداشت، تاکید کرد که در زمينه آزمون هيچ شک و شبهه‌‌ای نيست و حتی يك مورد اعتراض در اين زمينه هم نداشتيم.

 

اما چندی بعد مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت از پیگیری تخلفات آزمون دستیاری در قوه قضائیه خبرداد. با این حال خبرها حکایت از آن دارد که هنوز شفافیت‌سازی در برگزاری آزمون دستیاری مرحله دوم انجام نشده است.

 

جعفری دولت آبادی دادستان تهران از بازداشت چند نفر در ارتباط تخلفات آزمون دستیاری خبر داده و اعلام کرده بود که این افراد یا داوطلب بودند یا با مسئولین مرتبط بودند اما تاکنون هیچ نامی از متخلفین فاش نشده است.

 

به گفته ریيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس سوالات آزمون دستياري با قيمتهاي بالاي صد ميليون تومان هم فروخته شده است.

 

مهاجرت پزشکان و نخبگان "فرصت" است!

 

 

آمارهای موجود نشان می‌دهد که روند مهاجرت پزشکان عمومی به بهانه‌های مختلف از جمله شرایط بهتر زندگی و ارج نهادن به خلاقیت ها و جایگاه تعریف شده مشخص، در سال‌های اخیر در دولت احمدی نژاد شدت گرفته است.

 

این گزارش ها و اخبار نگران کننده در حالی انتشار می یابد که مطابق با استانداردهای جهانی، ایران از نظر "فرار مغزها" در صدر کشورهای جهان قرار دارد. در حالی که دانشگاهها و مراکز آموزشی کشورهای اروپایی و آمریکا اعلام کرده اند که پذیرای مهاجران ایرانی دارای تحصیلات آکادمیک می باشند مقامات دولتی اعتقادی به پدیده فرار مغزها از کشور نداشته و حتی آن را "فرصت" تلقی می‌کنند.

 

محمدمهدی زاهدی، وزیرعلوم دولت نهم با بیان این موضوع که فرار مغزها از کشور را قبول ندارد گفته بود: "دنیاى امروز دنیایى نیست که تصور کنیم نخبگان حتما باید در مکانى خاص یا موطن خود مستقر شوند."

 

این در حالی است که مسلمی‌فرد افزایش تمایل مهاجرت پزشکان عمومی را واگذاری پستهای مدیریتی در اختیار متخصصین دانسته و می گوید: "این موضوع باعث شده است که پزشکان عمومی در تصمیم‌گیری‌های کلان وارد نشده و انگیزه‌ای برای فعالیت نداشته باشند."

 

کارشناسان بر این باورند که پزشکان عمومی بر اثر تصمیم گیریها در رده های بالای نظام دانشگاهی از تدریس در دانشگاهها و کارهای تحقیقاتی محروم مانده و با نوعی دلسردی و عدم اعتماد به سازمان نظام پزشکی مواجه شده اند و ازهمین رو در سطح وسیعی به آزمون دستیاری رو می آورند.

 

رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت امورخارجه، در این زمینه معتقد است که دوعامل نبود امکانات کافی برای نخبگان در زمینه تحصیل و اشتغال و دیگری تمایل خود دولت به خروج این سرمایه های ملی و فکری از کشور، باعث شدت گرفتن سیل مهاجرت نخبگان به خارج از کشور می گردد.

 

حذف سهمیه زنان در آزمون دستیاری

 

 

بسیاری از ناظران معتقدند که مسئولین به جای بازنگری به عملکرد ضعیف و نامناسب خود با رویکردی سیاسی و تنگ نظرانه به مسائل بنیادین جامعه می نگرند و همین موضوع باعث افزایش گسترده اعتراضات و شکایات در عرصه های مختلف شده است.

 

منتظری رئیس دیوان عدالت اداری كشور با بیان اینکه بررسي شكايت از پرونده آزمون دستياري آغاز شده اعلام كرد: " شکایت از دستگاههای دولتی در سال گذشته نسبت به سال 87 افزایش زیادی داشته اما در وزارت بهداشت تخلفات در رده های بالا نیست، با اين وجود مجموعه شکایات از دستگاههاي مختلف روی هم رفته خیلی خوشحال کننده نیست و رو به افزایش است."

 

پیشتر وزارت بهداشت اعلام کرده بود که سهمیه زنان در آزمون دستیاری پزشکی حذف شده است این در حالی است که از میان سهمیه‌های دیگری که در آزمون دستیاری پزشکی وجود دارد، تنها سهمیه زنان حذف شده است.

 

گفتنی است سهمیه زنان در سال 1372 برای جبران کمبود پزشکان متخصص زن در کشور توسط مجلس تصویب شد و وزارت هم موظف شد دست کم 25 درصد سهمیه رشته‌های مختلف آزمون دستیاری را برای زنان نگه دارد.

 

در تداوم انتقادات، محمدحسين صنعتي دبير علمي كنگره ملي ژنتيك گفته است: "اداره ارزيابي مدارك ژنتيك وزارت بهداشت باعث شده تا افرادي كه مدركي در ارتباط با ژنتيك دارند يا مداركشان دير بررسي شود و يا اصلا بررسي نشود."

 

به گفته دبير علمي كنگره ملي ژنتيك برخي از اين افراد متخصص كشور را ترك مي‌كنند و برخي نيز در كشور مي‌مانند اما افراد معدودي در كميته‌هاي تخصصي وزارت بهداشت مانع از فعاليت متخصصان علم ژنتيك مي‌شوند.

 

 


 

کمپین بین المللی حقوق بشر خواستار لغو حکم حبس اسدی و هدایت شد

Posted:

کمپین بین المللی حقوق بشر خواستار لغو حکم حبس اسدی و هدایت شد

جــرس: کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، با صدور بیانیه ای پیرامون تداوم صدور احکام طویل المدت زندان برای فعالان دانشجویی اجتماعی توسط قوه قضاییه جمهوری اسلامی، محکومیت بهاره هدایت و میلاد اسدی، دو عضو دفتر تحکیم وحدت، به نه ونیم و هفت سال زندان را بشدت محکوم کرد.

 

 

به گزارش پایگاه رسمی کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، این بیانیه با تاکید بر اینکه سریعا "برگزاری دادگاه های سیاسی و ایراد اتهاماتی بی اساس باید فورا متوقف شود و تصمیم گیری و احکام صادر شده در مورد پرونده های جاری باید توسط یک کمیته بی طرف و مستقل مورد بررسی مجدد قرار گیرد"، خواستار تحقیقات درخصوص تصمیم دادگاه بهاره هدایت و میلاد اسدی و روند رسیدگی به پرونده آنها و همچنین تعلیق قاضی مقیسه رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران شد.


آرون رودز سخنگوی کمپین بین المللی حقوق بشر در این زمینه خاطرنشان می کند: "این احکامی که به صورت واضح انگیزه های سیاسی دارد، متاسفانه همسو با دیگر تصمیمات قاضی مقیسه علیه فعالان دستگیر شده طی یک سال گذشته است؛ تصمیماتی که کاملا دفاع متهمان و وکلا و حقیقت را نادیده گرفته تا به این وسیله با تحمیل تصمیمات و احکامی از پیش تعیین شده به سرکوب مخالفان و منتقدین بپردازند."


رودز همچنین تاکید کرد "قوه قضاییه ایران مسئول است که اقدام اصلاحی لازم را در این زمینه بردارد تا چنین تصمیماتی غیرقانونی و بی پایه ای را ملغی کند وآزادی شهروندانی را به اشتباه محکوم شده اند، احیا کند و همچنین به تادیب قاضی مربوطه بپردازد."


سخنگوی کمپین به سخنان زمستان گذشته مقامات ایرانی از جمله جوادلاریجانی رییس هیات ایرانی دراجلاس شورای حقوق بشر ( بهمن ماه ۸۸) در ژنو اشاره کرد که گفته بودند "کسی به خاطر عقاید و باورهایشان در زندان های جمهوری اسلامی به سر نمی برد" و خاطرنشان ساخت: "دو حکم یاد شده مانند غالب احکامی که برای روزنامه نگاران و فعالان اجتماعی و دانشجویی صادرشده است به دلیل فعالیت های فعالیت های عمومی آنان در انتشار عقایدشان بوده است."


این پایگاه اینترنتی همچنین به سخنان امین احمدیان همسر بهاره هدایت اشاره کرده و افزود: "متاسفانه در غیاب وکلای این دو متهم – بهاره هدایت و میلاداسدی- حکم را به اطلاع آنها رساندند. دادگاه غیرعلنی برگزار شد. دلایل ومستندات در پرونده وجود ندارد. آنها در بازجویی ها اتهاماتشان را رد کرده بودند واز خود دفاع کرده بودند. ما نمی دانیم بر اساس چه مستنداتی این حکم را صادر کردند."


در مورد صدور احکام ناعادلانه توسط قاضی مقیسه نیز، یکی از وکلای پرونده های زندانیان پس از انتخابات به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت: "کسی از سابقه این قاضی خبرندارد. آنچه که درجلسات متعدد با او داشته ایم نشان می دهد این است که او از درک ساده ترین مفاهیم قضایی عاجز است و تنها ماشین صدور حکم های سنگین و بی پایه است. هیچ قاضی شریفی حاضر نمی شود به تایید احکام وی بپردازد."


لازم به ذکر است میلاد اسدی به ۷ سال زندان که ۵ سال آن به دلیل اقدام علیه امنیت وتبلیغ علیه نظام و دو سال هم به اتهام توهین به رهبری است و بهاره هدایت نیز به ۹ سال وشش ماه که ۲ سال از آن به دلیل توهین به رهبری، ۶ ماه به دلیل توهین به رییس جمهور، پنج سال برای اقدام علیه امنیت ملی، نشر اکاذیب و تبانی برای تجمع، که با اضافه شدن یک حکم دو سال حبس تعلیقی- به دلیل برگزاری تجمع زنان در میدان هفتم - مجموعا ۹ و سال وشش ماه زندان محکوم شدند.


کمپین بین المللی حقوق بشر درایران معتقد است احکام صادر شده برای بهاره هدایت و میلاد اسدی نقض آشکار روند دادرسی های عادلانه و در تعارض با قوانین ایران و حقوق بین الملل در صدور احکام غیرمتناسب با اتهامات یاد شده است و نشان دهنده وضعیت وخیم آزادی بیان و عدم استقلال قوه قضاییه در ایران است که از برگزاری دادگاه های عادلانه خودداری کرده است.


 

معاون احمدی نژاد: اقتصاد ایران می تواند پاسخگوی ۱۵۰ میلیون نفر هم باشد

Posted:

معاون احمدی نژاد: اقتصاد ایران می تواند پاسخگوی ۱۵۰ میلیون نفر هم باشد

جــرس: معاون پارلمانی محمود احمدی نژاد معتقد است با توجه به ظرفیتی که اقتصاد ایران دارد، "می‌تواند پاسخگوی۱۵۰ میلیون نفر هم باشد، اما اکنون با این جمعیت ۷۵ میلیون نفری، هنوز با مشکل مواجهیم."

 

 

به گزارش آفتاب نیوز، حجت‌الاسلام میرتاج‌الدینی، ظهر دیروز پنج شنبه ۳۰ اردیبهشت ماه، طی سخنرانی در همایشی که با موضوع "هدفمندکردن یارانه‌ها"، در سالن همایش‌های مدرسه علمیه مدرسه معصومیه قم برگزار شد، اظهار امیدواری کرد "با اجرای طرح هدفمندکردن بتوانیم مشکلات را مرتفع کنیم. "

وی بدون توضیح در مورد نحوه برطرف کردن مشکلات، کلید حل آنها را در اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها دانست و با بیان اینکه "وی با بیان این که نظام دیر وارد این بحث شده"، گفت: "اجرای این طرح موجب اجرای عدالت خواهد شد و تأخیر در اجرای عدالت هم جایز نیست ولی متأسفانه تاکنون در این زمینه کوتاهی کرده‌ایم. "

معاون پارلمانی احمدی نژاد با ذکر این نکته که "اسراف و حیف و میل بیت‌المال تاکنون در کشور ما بسیار زیاد بوده" گفت: "با هدفمندی یارانه‌ها می‌توان جلوی بسیاری از اسراف‌ها را گرفت. "


تاج الدینی سپس گفت: باید بدانیم که با توجه به ظرفیتی که اقتصاد ایران دارد، می‌تواند پاسخگوی نیاز ۱۵۰ میلیون نفر هم باشد، اما اکنون با توجه به جمعیت ۷۵ میلیون نفری هنوز با مشکل مواجهیم، اما امیدواریم که با اجرای طرح هدفمندکردن بتوانیم مشکلات را مرتفع کنیم.


وی با اشاره به اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی پیرامون خصوصی سازی شرکت ها و زیرمجموعه های دولت، اظهار داشت: تا چند سال پیش ۸۰ درصد اقتصاد کشور دولتی و تنها ۲۰ درصد آن خصوصی بود که امیدواریم در ریل‌گذاری جدیدی که برای اقتصاد کشور معرفی کرده‌ایم این آمار برعکس شود.


معاون رئیس دولت همچنین متذکر شد "نظام تا کنون در عرصه‌های مختلف موفق و تنها نقطه ضعیف مسائل اقتصادی بوده است." و تصریح کرد "با توجه به این که کالاهایی که در کشور ما مشمول یارانه قرار گرفته بسیار زیاد است و از طرفی با افزایش جمعیت روبه رو هستیم و علاوه‌بر تمامی این‌ها قاچاق گسترده کالا را شاهدیم اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها می‌تواند، یک ضرورت باشد. "


این مقام دولتی ادعا کرد "اگر هدفمندسازی یارانه‌ها صورت نپذیرد، طبق پیش‌بینی‌های صورت گرفته، در سال ۱۴۰۴ دیگر قادر به صادر کردن مواد سوختی از کشور نیستیم و هرچه داریم را باید برای تولید خود صرف کنیم. "


میرتاج‌الدینی شیوه‌های دریافت یارانه‌ها را به دو نوع آشکار و مستتر تقسیم کرد و گفت: آثار و تبعات یارانه غیر مستقیم که هم اکنون در کشور انجام می‌شود، افزایش مصرف، برخورداری بسیار بیشتر و ناعادلانه دهک‌های بالای جامعه از یارانه‌ها و ... است که باید با پرداخت یارانه‌ها به صورت مستقیم به مردم، از این مشکلات عبور کرد.


معاون پارلمانی احمدی نژاد افزود: پرداخت یارانه‌ها به صورت غیر مستقیم به مردم که تا کنون صورت می‌گرفت، فاقد فایده مستقیم به مردم بود.


وی یادآور شد: مردم باید بدانند که هدفمند کردن یارانه‌ها، به معنی حذف یارانه‌ها نیست، بلکه تغییر پرداخت یارانه‌ها از صورتی به صورت دیگر است.


معاون پارلمانی رییس دولت در پاسخ به سؤالی در مورد ایجاد تورم در اثر اجرای طرح هدفمندکردن یارانه‌ها، اظهار داشت: آن گونه نیست که با آزادسازی قیمت‌ها همه چیز گران شود و چه بسا این امر موجب اصلاح روش‌های تولید و متعاقب آن بالارفتن بهره‌وری شود که این امر در نهایت به نفع مردم خواهد بود.


این مقام ارشد دولت چندی پیش همزمان با اعلام "نامشخص بودنِ زمانِ اجرای طرح هدفمند كردن یارانه‌ها"، از "شارژ دوماهۀ یارانه‌های نقدی توسط دولت" خبر داده بود.


 

تو به من یک مصاحبه بدهکاری آقای نوری زاد

Posted:



محمدرضا یزدان پناه -

 


شهریور ماه 87 بود. فعالیت گروه های سیاسی – اجتماعی با هدف مشخص کردن نوع برخورد با انتخابات ریاست جمهوری که قرار بود 22 خرداد 88 برگزار شود، آغاز شده بود. در میان اصلاح طلبان نام کروبی و خاتمی و در فاصله ای دورتر میرحسین موسوی مطرح بود و در میان اصولگرایان به قول حبیب الله عسگراولادی، یک دور تسبیح کاندیدا وجود داشت که از میان آنها تنها حضور احمدی نژاد در انتخابات قطعی می نمود.

فضای گفتمان سیاسی به شدت متشنج بود. اصولگرایان و جریان حاکم سوار بر خر مراد چهارنعل می تاختند و مانند درشکه چیان بی ترمز قرون وسطای اروپا از له کردن هر آنچه در مقابلشان ظاهر می شد ابایی نداشتند.

در سوی دیگر اما اصلاح طلبان و تحول خواهانی حضور داشتند که زبانشان از فرط هشدار درباره سیاست های نابخردانه موجود مو در آورده بود و از آتش انواع و اقسام فشارها و محدودیت ها می سوختند و می ساختند تا شاید در 22 خرداد ریل قطاری که منحرف شده می دانستندش را به جای اولیه بازگردانند.

در این آشفته بازار بود که ناگهان یک نویسنده سابق روزنامه کیهان قلم به دست گرفت و به بهانه فتوای برخی مراجع درباره نامشروعی حضور رحیم مشایی در دولت، به آنها تاخت و خواستار کناره گیری ایشان از مراتب تصمیم گیری حکومتی شد. این سابق کیهانی نام آشنا اما با اینکه به مراجع می تاخت و آنها را به اخراج از امور سیاسی تهدید می کرد اما از احمدی نژاد دفاع می کرد و در مدح خامنه ای می نوشت. رئیس دولت نهم را به واسطه شجاعش می ستود و از رهبر ایران به عنوان پدر ایران و ولی امر مسلمین نام می برد.

آن هنگام در روزنامه "کارگزاران" قلم می زدم. دیده بودم هجمه سازمان یافته نهادهای نظامی و امنیتی و عواملشان بر روحانیت سنتی را. روزی نبود که چندین و چند اظهارنظر یا فعالیت علنی و غیرعلنی از سوی جریانی حکومتی علیه روحانیون فرتوت اما تاثیرگذار به سرانجام نرسد. تحلیلم این بود که در این جدال نباید ساکت بود. از روحانیت محافظه کار سنتی خیری ندیده بودم اما باور داشتم – و دارم – که در جنگ میان عمامه به سر ها و چکمه پوش ها باید از آن سویی دفاع کرد که به جای تفنگ، کتاب در دست دارد و در بدترین شرایط هم امکان گفت و گو با او هست. زبانش زبان اسلحه و خون نیست هرچقدر از آن بوی تکفیر و تفسیق به مشام برسد. هرچه باشند و هرچه بگویند شرف دارند به این بی رحمان زبان نفهمی که تنها منطقشان زور است و تفنگ.

اینگونه بود که قلم به دست گرفتم و در نقد نویسنده آن مطالب نوشتم. نامش "محمد نوری زاد" بود. آنقدر او نوشت و من نوشتم – و البته برخی از دیگر همکاران – که در نهایت موضوع افاقه کرد. کیهان از نویسنده سابقش تبری جست، حامیان دولت خود را کنار کشیدند و مراجع قم نشین به واکنش برخاستند. به این ترتیب بازی در این مرحله آنگونه که من می اندیشیدم علیه نظامیان و امنیتی ها مغلوبه شد.

این همه البته بی حاشیه نبود. چه نقدها که علیهم نوشته نشد و چه تهمت ها که نثارم نشد. دفاع از روحانیت محافظه کار جناح راست توسط یک روزنامه نگار با دیدگاه های اصلاح طلبانه چندان طبیعی به نظر نمی رسید؛ در مقطعی احساس کردم نقدهای وارده چندان منصفانه نیست یا به سبب تفاوت مبانی تحلیلی و گستردگی مباحث، امکان بحث آنهم به صورت مکتوب وجود ندارد لذا از خیر و شرش با هم گذشتم.

پس از پایان آن ماجرا اما افکاری مرا به صورت جدی درگیر خود کرد. مانند اینکه چه چیزی در ماجرای نوری زاد وجود داشت که به یکباره و ناگهانی تمام همفکرانش پشت او را در این نزاع خالی کردند؟ چرا حامیان احمدی نژاد و اصولگرایان جدید که پرچم دار حذف روحانیت سنتی شده بودند به جای حمایت از نویسنده سابق کیهان، از او تبری می جویند؟ و دیگرانی مانند اینها ...

فرصت طرح پرسش هایی از این دست هرگز با خود نوری زاد فراهم نشد حتی آن روز که تلفن همراهم زنگ خورد و شماره ای بر آن افتاد که نمی شناختمش. پاسخ که دادم صدای آنور خط خود را "محمد نوری زاد" معرفی کرد. نیم ساعتی با هم صحبت کردیم. صدای گرمی داشت که از آن بوی صداقت می آمد. از مواضعش درباره روحانیت دفاع می کرد. می گفت نقدش به روحانیت مربوط به این اواخر نیست که بتوان آن را به یک جریان خاص سیاسی یا نظامی منتسب کرد. به او گفتم که نقدش را صادقانه نمی دانم. پرسیدم چگونه می تواند همزمان هم با روحانیون سنتی مخالف باشد و هم از احمدی نژاد و رهبری دفاع کند؟ اینکه مواضعش علیه روحانیت محافظه کار چه تفاوتی با جریان حذف روحانیت در جناح راست و جایگزینی نظامیان به جای آنها دارد؟ به نوری زاد گفتم من روزنامه نگار، توانایی آگاهی از نیات سیاست ورزان را ندارم و رفتار و گفتار آنها را صرفا بر مبنای آنچه می بینم و تحلیل می کنم، نقد می کنم نه چیز دیگر.

صحبت که به درازا کشید قرار یک مصاحبه را گذاشتیم. مصاحبه ای که هیچگاه فرصت انجام آن فراهم نشد. اما آن گفت و گو و کدهایی که نوری زاد به من داد باعث شد تا حدودی متوجه تفاوت نگاه او با جریان حاکم بشوم. تحت تاثیر ادب و متانت او قرار گرفتم.

22 خرداد 88 و آنچه پس از آن اتفاق افتاد اما خیلی چیزها و خیلی افراد را تغییر داد. اما آنچه در میان تمام این تغییرات و اتفاقات بسیار به چشم آمد، آزادگی و روح بلند مردی بود که به زیباترین تعبیر "حرّ جنبش سبز" نام گرفت. حری که شمشیری جز قلمش و البته شجاعتش نداشت.

امروز "محمد نوری زاد" از یک سو آماج کینه توزی اسبابان قدرت است و از سوی دیگر مظلومانه و بی دفاع مورد هجمه کوچک زادگان بنده و برده قدرت.

حرّ جنبش سبز حالا قهرمانانه ایستاده و دردمندانه خبر از مرگ قریب الوقوع خود می دهد و ما همه داریم تازه به نیات او پی می بریم. من اما خیلی دیر پاسخ سوال های خود را از نوری زاد گرفتم. کاش محمد نوری زاد قرار مصاحبه مان را به خاطر داشته باشد.


دیدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست
 

دو ایرانی از زندانهای آمریکاییان درعراق آزاد شدند

Posted:



جرس: دو شهروند ایرانی که نیروهای آمریکایی در عراق آنان را بازداشت کرده بودند پس از هفت سال آزاد شدند.

 

 

روز جمعه، رادیو دولتی ایران گزارش کرد که دو مرد ایرانی که نیروهای آمریکایی آنان را در عراق بازداشت و زندانی کرده بود سرانجام توسط دولت عراق آزاد و به سفارت جمهوری اسلامی در بغداد تحویل شده اند.
حسن کاظمی قمی، سفیر ایران در عراق، این دو نفر را احمد برازنده و علی عبدالمالکی معرفی کرده و گفته است که برازنده هفت سال و عبدالمالکی سه سال پیش توسط نیروهای آمریکایی بازداشت و زندانی شدند.


بی بی سی نوشت: این دو نفر در چارچوب توافق امنیتی آمریکا و عراق در اختیار تشکیلات قضایی عراق قرار گرفته بودند و مقامات قضایی عراق دستور آزادی آنان را صادر کرده اند.
توافق امنیتی آمریکا و عراق به نحوه همکاری دو کشور در زمینه همکاری امنیتی دو طرف ارتباط دارد و با اجرایی شدن آن، نیروهای آمریکایی ابزار اعمال حاکمیت، از جمله در ارتباط با وضعیت شهروندان عراقی و خارجی در بازداشتگاه های نیروهای آمریکایی را به طور کامل به دولت عراق منتقل کردند.
به گفته آقای قمی، قرار است دو زندانی آزاد شده در اولین فرصت با هواپیما عازم تهران شوند.
از زمان اشغال نظامی خاک عراق توسط نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا، تعدادی از شهروندان ایرانی به دلایل مختلف توسط این نیروها و یا ماموران عراقی بازداشت و در بازداشتگاه های تحت نظر نیروهای ائتلاف زندانی شدند.


مشهورترین مورد از بازداشت شهروندان ایرانی به حمله نظامیان آمریکایی به ساختمان متعلق به دولت ایران در شهر اربیل، مرکز منطقه کردستان عراق، و بازداشت هفت ایرانی در ژانویه سال 2007 ارتباط دارد.
مقامات جمهوری اسلامی این ساختمان را دفتر کنسولگری ایران در اربیل و بازداشت شدگان را دیپلمات های اعزامی به این دفتر معرفی کردند.
در مقابل، نیروهای آمریکایی بازداشت شدگان را ماموران نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی خواندند که به منظور تماس با شورشیان مخالف دولت و همکاری با آنان به عراق اعزام شده بودند.


چند ماه بعد، نیروهای آمریکایی دو تن از این افراد را در اربیل آزاد کردند و تابستان سال گذشته هم دولت عراق پنج نفر دیگر را به سفارت ایران در بغداد تحویل داد.
خبر آزادی دو شهروند بازداشتی ایران در عراق در حالی انتشار می یابد که روز گذشته، سه شهروند آمریکایی بازداشتی در ایران پس از ده ماه حبس، با مادران خود در تهران دیدار کردند.


مادران این سه آمریکایی، که در مرز ایران و کردستان عراق بازداشت شده بودند، پیشتر روادید سفر به ایران و اجاز ملاقات با فرزندانشان را دریافت کرده بودند.
جمهوری اسلامی گفته است که براساس ملاحظات بشردوستانه به چنین اقدامی دست زده اند.
به گفته برخی از مقامات جمهوری اسلامی، سه آمریکایی برای جاسوسی وارد ایران شده بودند اما دولت آمریکا و خانواده بازداشت شدگان این اتهام را رد کرده و گفته اند که این سه نفر هنگام گردش در منطقه، به اشتباه از مرز گذشتند.