جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


یادتان هست؟3

Posted:

???? : طراح سبز

یادتان هست؟3

هواپیمای آمریکایی با اخطار پدافند هوایی ایران منطقه را ترک کرد

Posted:

هواپیمای آمریکایی با اخطار پدافند هوایی ایران منطقه را ترک کرد

جــرس: یک فروند هواپیمای شناسایی ارتش ایالات متحده آمریكا كه قصد نزدیكی به منطقه مانور دریایی ارتش ایران را داشت، با اخطار پدافند هوایی، منطقه را ترك كرد.

 

به گزارش ایلنا، سرلشكر عطاالله صالحی فرمانده كل ارتش ایران، در حاشیه شلیك دو فروند موشك دوربرد ساحل به دریا در منطقه عمومی رزمایش (مانور) موسوم به «ولایت ۸۹»، با اعلام خبر فوق خاطرنشان کرد: "روز گذشته یك فروند هواپیمای شناسایی آمریكا قصد نزدیكی به منطقه ما را داشت كه با اخطار به موقع پدافند هوایی ارتش بلافاصله منطقه را ترك كرد.

در «ولایت ۸۹»، که با هدف تمرین و آمادگی برای "ایجاد لایه های دفاعی در زمان ضرورت" برگزار شد، فناوریهای زیردریایی، تکاوران، بمب افکن ها، اژدرها، ناوشکن ها و دافع های هوایی آزمایش شد.

چند هفته پیش نیز، یک مقام بلندپایه نظامی ارتش آمریکا اعلام کرده بود یک فروند هواپیمای اف ۲۷ ایران، در دریای عمان از نزدیک ناو هواپیمابر آیزنهاور پرواز کرده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه، این مقام ارتش ایالات متحده، در ۲۱ آوریل (یکم اردیبهشت) خاطرنشان کرد شب پیش از آغاز رزمایش سپاه پاسداران در آب‌های خلیج فارس و تنگه هرمز، این هواپیمای ایرانی تا فاصله ۹۱۵ متری به ناو هواپیمابر آیزنهاور نزدیک شد و ۲۰ دقیقه در همین فاصله از ناو آیزنهاور به پرواز خود ادامه داد.
این مقام ارتش آمریکا تاکید کرده بود که کنش و واکنش با این هواپیمای ایرانی به صورت عادی و متعارف انجام شده است.
در واکنش به انتشار این خبر، محمد علوی، معاون عملیات نیروی هوایی ارتش ایران، گفته بود: "ما پروازهای شناسایی روتینی داریم که توسط هواپیماهای مختلف از جمله هواپیماهای بدون سرنشین انجام می‌شود و آنها ممکن است از بالای سر نیروهای آمریکایی عبور کنند."

امروز سه شنبه، ۲۱ اردیبهشت (۱۱ مه) نیز، مقامات امنیتی پاکستان گزارش دادند که چند فروند موشک پرتاب شده از یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی، به نقاطی واقع در نزدیکی مرز افغانستان و از مناطق فعالیت طالبان پاکستانی، اصابت کرده که در اثر آن، دست کم چهارده تن از افراد مسلح طالبان کشته شده اند.

لازم به ذکر است عملیات موشکی امروز، سومین حمله در روزهای اخیر به مناطق شمال غربی پاکستان است که گفته می شود نیروهای وابسته به شبکه القاعده و گروه طالبانِ پاکستان در آنها مستقر شده اند.

 

مریم عباسی‌نژاد آزاد شد

Posted:



جرس:  دبیر سابق سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران آزاد شد.

 

به گزارش پارلمان‌نیوز، با پیگیری‌های مکرر به عمل آمده و روشن شدن نقش نداشتن دکتر مریم عباسی‌نژاد در اتهامات وارد شده، وی عصر روز گذشته با قرار کفالت آزاد شد.

 

 

گفتنی است، وی ساعاتی بعد از حضور احمدی‌نژاد در دانشگاه تهران بازداشت شده بود.در روزهای اخیر بسیاری از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران و بیش از ۶۰ استاد برجسته این دانشگاه در نامه ‌نگاری‌های متعدد با برادران لاریجانی، بر بی‌گناهی مریم عباسی‌نژاد تاکید و خواستار آزادی او شده بودند.
 

باید سر کیسه را شل کنید!

Posted:



سعیدزندگانی -



جرس : برگزاری همایشهائی با عنوان گزینش "چهره های ماندگار" در رشته های گوناگون، به کسب و کاری برای صدا و سیمای جمهوری اسلامی و شرکتهای وابسته به آن تبدیل شده است. می توان پول حسابی خرج کرد و "چهره ماندگار" مثلا مهندسی یا صنعت شد!

 


در اولین دوره گزینش "چهره های ماندگار" که در زمان دولت اصلاحات در صدا و سیما برگزار شد، چهره های واقعا ماندگاری چون شادروان دکتر بیرشک، استاد احمد آرام، دکترکمال الدین جناب، دکتر محمد حسن گنجی، دکتر یوسف ثبوتی، استاد علی نصیریان و استاد محمود فرشچیان انتخاب شدند. یادم می آید در سالن همایشهای صدا و سیما که این مراسم برگزار می شد و دکتر حسن حبیبی معاون رئیس جمهوری در آن حضور داشت و مراسم بصورت مستقیم از تلویزیون پخش می شد، صاحب نظران به گزینش تنها کسی که معترض بودند همین آقای علی معلم دامغانی رئیس کنونی فرهنگستان هنر بود که در آن زمان مدیریت بخش موسیقی صدا و سیما را برعهده داشت و بعنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب شده بود. موسیقی دانها می گفتند یعنی در این کشور با اینهمه استاد بزرگ و سرشناس در زمینه موسیقی، کسی بهتر از یک شاعر و ترانه سرای نه چندان مطرح موجود نبود که چهره ماندگار موسیقی ایران شود؟ همچنانکه دوره های بعد نوبت به اساتیدی چون استاد جلیل شهناز، زنده یاد دکتر پورتراب و استاد فرهاد فخرالدینی رسید!

 


اما به مرور و مانند همه کارهای حکومت در سالهای اخیر، ماجرای گزینش چهره های ماندگار علم وادب وفرهنگ به یک نمایش تکراری و بی آب و رنگ بدل شد. نه چهره هائی که انتخاب می شدند چندان "ماندگار" بودند و نه برگزار کنندگان اعتبار گذشته را توانسته بودند برای این همایش حفظ کنند. کم کم در زمینه های دیگری نیز این گزینش ها، با همین عنوان انجام گرفت و همایش چهر های ماندگار در رشته های گوناگون، به کسب و کاری برای صدا و سیما و شرکتهائی که برای برگزاری این مراسم با آن همکاری می کردند تبدیل شد که نمونه اش را در اینجا می خوانید.این مطلب را دوستی از طریق ایمیل برایم فرستاده و به خوبی نشان می دهد که چگونه در دولت احمدی نژاد و صدا و سیمای ضرغامی و مجلس لاریجانی، حتی عنوان "ماندگار" را هم می توان خرید!

 


هر کالائی قیمت دارد!

 


چند ماه پیش خانمی به شرکت ما زنگ زد و به من برای این که به عنوان چهره ماندگار مهندسی انتخاب شده ام تبریک گفت. گفت که همایش چهره های ماندگار مهندسی ایران اول اردیبهشت 89 با حضور مقامات دولتی در سالن همایشهای صدا و سیما برگزار می شود که منهم باید در آنجا حضور داشته باشم. فرمهایی را هم از طریق نمابر فرستاد که در آن اطلاعات شخصی و سابقه کاری و اطلاعات شرکت خواسته شده بود که آنها را پر کرده و برایشان فرستادم.

 


چندی بعد دوباره تماس گرفتند و گفتند اگر بخواهید عکس و مشخصات و سابقه کاریتان در کتاب چهره های ماندگار چاپ شود فلان قدر بدهید و اگر بخواهید در حین سخنرانی سخنرانان، مشخصات و تبلیغات شرکتتان روی پرده (اسکرین) نمایش داده شود فلان قدر و اگر مجری مراسم از شما تقدیر کند فلان قدر و نهایتا اگر بخواهید به عنوان چهره ماندگار روی سن رفته و تندیس بگیرید فلان ریال باید بدهید. من هم با گفتن این که باید در هیات مدیره مطرح کنم، جواب آنها را به بعد موکول کردم و با دوستان هیات مدیره هم برسر این موضوع خندیدیم.

 


با اینهمه فکر کردیم که همایش دولتی است اما این شرکت برگزارکننده برای آن کیسه دوخته و می خواهد ما را سرکیسه کند. بعدا هم چند بار از طرف آن شرکت تماس گرفتند و ترغیب کردند که این کتابچه در کشور پخش می شود و هر بار هم پاسخ دادم که هیات مدیره با هزینه تبلیغات مخالفت کرده تا این که هفته پیش کارت شرکت در مراسم به علاوه کارت مجوز حراست صدا و سیما برای ورود به مراسم برایمان پست شد و نهایتا روز چهارشنبه به آنجا رفتیم.

 

شما تندیس داشتید؟

 

 

در ورودی سالن دختر خانمی پشت میز بود و مقابلش تعدادی کارت همایش قرار داشت که معمولا در سمینارها برای نصب روی سینه یا به صورت گردن آویز به شرکت کنندگان داده می شود. کارت ورودم را به وی نشان دادم و کارت گردن آویز خودم را خواستم که گفت: “شما تندیس داشتید؟” گفتم نه و گفت که فقط برای آنها که تندیس داشتند صادر شده.


کتابچه ای هم به شرکت کنندگان دادند با عنوان چهره های ماندگار مهندسی ایران که تقریبا هر صفحه به یک چهره ماندگار اختصاص داده شده بود (البته با پول) وشامل نام، مدرک تحصیلی و سوابق کاری می شد. اکثرشان مدیران پیمانکاران شهرستانی بودند که بعضی از آنها مدرک تحصیلیشان دیپلم بود که در چندین سال قبل شرکت تشکیل داده بودند و در میان این چهره های ماندگار مهندسی ایران جوان متولد دهه شصت نیز به چشم می خورد.

 


میهمانان نیمه دولتی مراسم نیز مهندس باهنر نایب رئیس مجلس شورای اسلامی و مهندس مقیمی رییس کمیسیون عمران مجلس و معاون وزیر راه بودند. اواخر زمان اهدای جوایز، یک آقای مهندس مسن از خوزستان که ظاهرا از اصل ماجرا بیخبر بود با اعتراض روی سن رفت و به مهندس باهنر برای این که به هیچ چهره ماندگاری از خوزستان تندیس داده نشد اعتراض کرد او هم این بنده خدا را به برگزار کننده همایش در ردیف جلو ارجاع داد. برگزارکننده همایش هم توجیه دروغی کرد که ما با ارگان مربوطه مکاتبه کردیم جواب ندادند!

 


مهندس بیچاره چنان از اینکه به خوزستان توهین شده عصبانی شده بود که با صدای بلند مجلس را به هم زد و در حالی که کتاب را بلند کرده بود به برگزارکننده همایش گفت بزنم زمین؟ بزنم زمین؟ بعد هم با عصبانیت در حالی که اعتراض می کرد و از سالن بیرون می رفت، قبل از خروج کتاب را محکم به زمین کوبید. شرکت کننده دیگری نیز نزدیک صحنه آمد و کتاب را باز کرده و به مهندس باهنر گفت من فقط این را به شما نشان می دهم که این آقایی که به عنوان چهره ماندگار در اینجا ثبت شده مدرکش دیپلم است و آن یکی متولد 1366 است.

 


من هم بعد از پایان سخنرانی رییس کمیسیون عمران مجلس رفتم و به او گفتم که متاسفم که در یک کشور 70 میلیونی کسی می تواند این چنین همه را سر کار بگذارد و با گرفتن پول آدمها را چهره ماندگار مهندسی کند. از او پرسیدم بانی همایش چه کسی بود؟ آیا وزارت نیرو بود یا معاونت برنامه ریزی ریاست جمهوری و یا نهاد دیگری؟ وچرا نماینده ای از جانب آنها در جلسه نیست؟ من نمی دانم آیا شرکت برگزار کننده همایش سرخود سالن همایشهای صدا و سیما را کرایه کرده و هزینه مراسم به علاوه سودش را هم از شرکت کنندگان یا به عبارتی چهره های ماندگار مهندسی دریافت کرده است یا این کار پشتبان دولتی هم داشته است؟ یعنی می شود در یک کشور با این همه دستگاههای عریض و طویل پلیسی و اطلاعاتی یک چنین کاری کرد؟

 


جالب اینکه چهره های ماندگار مهندسی که اکثرا هم از اهالی جنوب و غرب کشور بودند، بعد از گرفتن تندیس از دست مهندس باهنر کنار ایشان می ایستادند و عکسی هم برای ثبت افتخاراتشان در تاریخ می گرفتند. به همکاری که کنارم نشسته بود می گفتم که به این ترتیب انسان به همه جوایز و تندیسهائی که می بینیم در تلویزیون به افراد داده می شود شک می کند که نکند پشت پرده همین باشد.

 


باید بگویم که واقعا این مملکت را خدا نگه می دارد وگرنه کشوری با این همه ناراستی و دروغ چگونه می تواند سر پا بایستد؟

 


من نمی دانم آیا مهندس باهنر یا رییس کمیسیون عمران مجلس نمی دانستند که برگزار کننده همایش کیست و بانی مجلس چه کسی است؟ دبیرخانه همایش در کدام نهاد مستقر بوده و چهره ها با چه معیارهایی انتخاب شده اند؟ یا می دانستند و همراه بودند؟ در این مملکت و زیر سایه این دولت که چنین وقایعی اتفاق می افتد، روزها که به سر کار می رویم اگرکلاه از سرمان برنمی دارند و لباس از تنمان بیرون نمی کنند، باید شبها دو رکعت نماز شکربجای بیاوریم!

 

 

 *ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست


 

توزیع بازی رایانه ای علیه موسوی، کروبی و خاتمی

Posted:



این سی دی تحت عنوان "مبارزه با سران فتنه" تهیه و توزیع شده است -

جــرس: خبرگزاری رسمی دولت از تهیه و توزیع بازی رایانه ای موسوم به «مبارزه با سران فتنه» خبر داد که درجریان آن مبارزه با میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی مدنظر قرار گرفته است.

 

به گزارش ایرنا، در این بازی رایانه ای که هم اکنون در استان اصفهان توزیع و در اختیار مردم قرار داده شده، یک هواپیمای جنگنده اهدافی را مورد اصابت قرار می دهد که به شکل صورت موسوی، خاتمی و کروبی ‌طراحی شده است.

دراین بازی شخصیت‌های ذکر شده نیز اقدام به شلیک و پاسخگویی به حملۀ هواپیمای مهاجم می کند.

خبرگزاری رسمی دولت خاطرنشان کرد "سی دی این بازی که منبع تهیه و انتشار آن مشخص نیست، طی چند روز گذشته در استان اصفهان مشاهده شده است."

این درحالیست که تهیه، فروش و توزیع قریب به اتفاق آثار سمعی- بصری - بویژه در شهرستان ها- تحت کنترل محسوس ماموران امنیتی – انتظامی قرار دارد.

 

وکیل خانواده اعدام شدگان: از جنازه ها می ترسند و خانواده ها را بازداشت می کنند

Posted:

وکیل خانواده اعدام شدگان: از جنازه ها می ترسند و خانواده ها را بازداشت می کنند

مسیح علی نژاد -

 

بازداشت مادر و خواهر شیرین علم هولی

 

خلیل بهرامیان در گفتگو با خبرنگار جرس می گوید: برادر شیرین علم هولی به وی خبر داده است که مادر پیر و خواهر جوان شیرین را صبح امروز در منزل شان دستگیر کرده اند.


وی در پاسخ به این پرسش که آیا پیگیر بوده اید تا دریابید چرا خانواده شیرین علم هولی را دستگیر کرده اند، گفت پرسش اولیه و مهمتر من هنوز بی جواب مانده است. به چه جرمی خود شیرین را دستگیر کرده بودند؟ به چه جرمی شیرین را اعدام کردند؟

 

پرسشهای مادر و خواهر شیرین

 


وی ادامه داد: همین پرسش های ساده را مادر داغدار شیرین هم پرسیده و خواهرش هم اعتراض کرده و حالا به جرم همین پرسشگری و گریه و اعتراض زندانی شان کرده اند.

 

حرف آخر با نهادهای امنیتی

 


وی با بیان این نکته که آقای کرمی نماینده سنندج هم پیگیر وضعیت بوده اند و با این استدلال که این یک حکم انسانی و شرعی است که پیکر اعدام شدگان را تحویل خانواده هایشان بدهند، موافقت هایی را هم دریافت کرده اند اما متاسفانه در کشور ما حرف آخر را نهادهای امنیتی می زنند و آنها هم که تا کنون مخالفت کرده اند.

 

انتظار دوروزه خانواده ها

 


بهرامیان با اشاره به انتظار دو روزه خانواده های اعدام شده در برابر اوین می گوید: دو روزاست که همه جا رفته ام و پیگری کرده ام . اما همچنان پیکر ها را تحویل نمی دهند و جواب منفی می شنوم.

 


وی در پاسخ به این سوال که توصیه شما به خانواده ها چیست در این شرایط که دو روز چشم به راه مانده اند و هنوز هم با مخالفت نهادهای امنیتی در تحویل پیکرها روبرو هستند، گفت: فعلا باید سکوت کرد تا ببینیم که دیو خشم کی از این سرزمین کنار می رود و خورشید تابناک بر این سرزمین می تابد.

 

دلیل مخالفت نهادهای امنیتی


بهرامیان در پاسخ به این پرسش که گفته می شود دلیل مخالفت نهادهای امنیتی ایجاد نا آرامی و ملتهب شدن کردستان است، گفت: کشوری که در آن قانون حاکم باشد اگر کسی را اعدام کرده باشند دیگر از چه چیزی نگران هستند؟ این از بدبختی و کوچکی خودشان است که از جنازه ها هم می ترسند.


وی همچنین یاد آورشد نماینده های مجلس و دیگران تنها تصویری از پرونده های فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان دارند ولی من در دل این پرونده ها زندگی می کنم، با خانواده این عزیزان زندگی کرده ام و کاملا در جریان زندگی شان هستم.

 

وای به روزی که این فریادها بر سر قانون شکنان خالی شود

 

 بهرامیان گفت خانواده ها این روزها مصاحبه هایی که می کنند، حرف هایی که می زنند، تند صحبت می کنند، در گلوی این خانواده های بغض بزرگتری است، فریاد بزرگتری نهفته است. وای به روزی که این فریاد را بخواهند بر سر قانون شکنان حالی کنند.

 

وضعیت مادران داغدار را بسیار بحرانی

 


بهرامیان وضعیت مادران داغدار را بسیار بحرانی توصیف کرد و گفت من دو روز است که با خانواده های زندانیان در بهت هستم اما مادران را که می بینم شرمنده می شوم. مادر مهدی اسلامی که بهت زده به من نگاه می کند و نقش زمین می شود.

 

کسی را کشتند که تکثیرش در جامعه ناگزیر است


به مادر فرزاد کمانگر گفته ام که فرزندش یک معلم نمونه، شاعر بزرگ و صاحب قلم بوده است که در همین کشور تکرار خواهد شد، آنها اشتباه کردند کسی را کشتند که تکثیرش در جامعه ناگزیر است.


وی تاکید کرد آدم های کوچک انسان های بزرگ را انکار می کنند، آینده را انکار می کنند و دست به اشتباهات بزرگی می زنند که جبران آن دشوار خواهد بود.

 

عدالت در دستگاه قضایی گم شده


بهرامیان بیا بیان اینکه مدار جهان بر پایه عدالت است، گفت: این روزها عدالت در دستگاه قضایی گم شده است برای همین گاهی جفتک می زنند، گاهی قانون می شکنند و گاهی طوفان برپا می کنند اما ایمان دارم که آفتاب به این سرزمین می آید.


وی با اشاره به اینکه خطاب من به دستگاه قضایی است تا حرمت انسانی را مصلحت و اولویت خود بدانند، گفت متاسفانه چیزی را آرزو می کنم که در دستگاه قضایی کشور اصلا وجود ندارد.

 

این مرگ قشنگ است


وی در پاسخ به این پرسش که ظاهرا پیگیری های نماینده سنندج در مورد اوضاع زندانیان کردستان او را با مشکلاتی مواجه کرده و استانداری نیز شکایتی از ایشان تنظیم کرده است آیا شما نگران نوع موضع گیری های خودتان نیستید، گفت: چه کار می خواهند بکنند، آخرش همین است که می کشند، این مرگ قشنگ است. بهتر از زندگی کسانی است که حرمت انسان را نگاه نمی دارند و به مادران داغدار کشور خودشان هم رحم نمی کنند. مگر ما باور نداریم که: در ره منزل لیلی که خطرهاست به جان، شرط اول قدم آن است که مجنون باشی. وقتی مجنون شدی دیگر از خار مغیلان نخواهی ترسید.

 

مسوولیت همه کارهای خود را هم بپذیرند


وی در پایان تاکید کرد کسانی که در دستگاه قضایی با ادعای رعایت ضوابط اسلامی چنین احکامی را صادر می کنند و حتی سر انسان های بی گناه را بر دار می برند، باید مسوولیت همه کارهای خود را هم بپذیرند نه اینکه از جنازه ها بترسند، از گریه ها و ضجه زدن ها هم بترسند و خانواده های اعدام شدگان را هم بازداشت کنند.
 

چرا اعدام؟!

Posted:



زهرا رهنورد -

 

 

اعدامهای تحریک آمیز و خشونت بار این ایام توسط حاکمیت، بويژه اعدام پنج جوان که در روز یکشنبه 19 اردیبهشت به بهانه حضور در گروهکها اعدام شده اند، سؤالهای متنوعی را به ذهن هر انسان آزاده و تحلیلگری متبادر می کند.


مثلاً:

 

 - اصلاً چرا اعدام؟ چرا بدترین مجازات در حق انسانها و ملت اعمال شده است؟

 

 - آیا روند دادرسی انجام شده؟ آیا اقرار گرفتن زیر شکنجه هیچگونه وجاهت قانونی دارد؟

 

- آیا این اعمال و محکومیتها و اعدامها، اقدامی مستقلانه از سوی قوه قضائیه بوده است یا با فشار نهادهای امنیتی انجام شده؟

 

- آیا این اعدامهای شتابزده برای زهر چشم گرفتن از مردم در سالگرد بیست و دوم خرداد بوده است؟

 

- درحالی که جنبش سبز با همه تنوع و تکثر، خواهان استقرار حاکمیت مرکزی، وحدت ملی تمام قومیتهای ارضی ایران با حفظ حقوق اقلیتها ست، چرا حاکمیت فعلی با سرکوب اقلیتها و جوانان کرد و اعدامها در جهت تحریک این قوم اصیل عمل می کند؟ و سؤال پررنگ این است که آیا این اقدامات در جهت وحدت ملی است و یا تجزیه ملی و سایر پیامدهای سوء آن؟

 

- آیا اعدام زنان و خشونت در حق لطیف ترین بندگان خدا، موجب سرافرازی حاکمیت است یا نشان ضعف و ذلت آن؟ و این درحالی است که به فرموده پیامبر، زن به ریحانه تشبیه می شود: «إنَّ النّساء ریحانة»

 

- آیا با این همه ادعای اسلام مداری رژیم، این اقدامات خشن، بازجوییها، زندانهای طویل المدت، و نهایتاً اعدامها، زنان را به اسلام علاقه مند کرده یا موجب بدبینی زنان و جوانان به اسلام شده است به نحوی که حتی عبادات بنیادی مثل نماز و روزه را هم برای آنها زیر سؤال برده است؟ اینگونه زن کشی ها، به این معنا ست که بالاخره حاکمیت به مطالبه رفع تبعیض تن داده (!) اما این بار از طریق ظلم بالسویّه! با اعمال زندان، شکنجه، بازجویی، احضار و اعدام، بطور مساوی برای زنان و مردان! و همزمان خودداری از هرگونه اقدام رفع تبعیض در قوانین قیم مآبانه در ارگانهای ذیربط و دادگاهها و نهایتاً، من زهرا رهنورد بعنوان عضو کوچکی از ملت، در اینجا به تمام مادران داغدار و زنانی که فرزندان و شوهرانشان اعدام شده اند یا در کف خیابانها به دست مزدوران کشته شده اند پیام می فرستم: ای زنان دلیر و شجاع، در این غم و اندوه عظیم، در کنار شما هستم و بدانید که این خونها به بار می نشیند و پاداش هزینه سنگین داغ جوانان صبح آزادی و دموکراسی خواهد بود اما دریغ و افسوس از این همه ظلم حاکمیت بر ملت؛ ملتی که هیچ کس را ندارد جز خداوند عالم.

 

 

 

 *ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست.

این خدا را نمی شناسم

Posted:



رضا رئیسی -

صبح یک روز بهاری ،تلاءلو گرما بخش آفتاب با نسیم سبز اریبهشتی و مرغکانی که مستانه از سر سبزی زمین به آوازی میهمانت می کنند و تو هزاران مشکل و ریز درشتت را و بغض های فروخورده مردمان شهرت را در سرخوشی این نسیم به امید فردائی سبز حتی به فراغت لحظه ای به فراموشی می سپاری

ناگهان خبری جانت را دوباره آتش میزند دوباره عفریت مرگ بر فراز آسمان شهر بیتوته می کند دوباره فرو میرزی از اینهمه نامردمی از اینهمه کج اندیشی 
چه آسان شده گرفتن جان انسانی ؟حکم حکم محاربه است با خدا؟! خدائی که من می شناسم بخداوندی  خدا این نیست؟!انسان در دیدگاه قرآن؛ در تعالیم دینی اشرف مخلوقات است ،هفت افلاک را به عظمت وجود او برافراشته اند، ملائکه در عرش کبریائیش عرضه میدارند که حکمت خلقت این دردانه چیست؟می خواهی خلیفه ای قرار بدهی که فساد و خونریزی کند؟! گر عبادت خواهی و اطاعت مشتاقانه عبادت کنندگانیم.

آنان را خطاب و عتاب می دهد که میدانم آنچه شما نمی دانید ،او اشرف است بر تمامی موجودات تو میدانستی که ما آمده ایم تا انسان باشیم، تا آئینه باشیم از صفات زیبای تو تا تجلی رحمانیت و کرامت باشیم بر آفاق و انفس،تو ما را از گِلی بد بو آفریدی تا به رانده شده درگاهت بفهمانی که ملاک اصالت و قربت نه در خمیر مایه ایجاد است نه در عبادت کورکورانه و نه عناوین پر طمطراق ، که  معنای فهمیدن است در کشاکش انتخاب کردن، در تفاوت خوب بودن است در میان هزار وسوسه خناسان  که اسیریت می خواهند در خودبینی و قدرت پرستی، در عشق ورزیدن است به یکان یکان خلفایت که آئینه تجلی تو اند که باری برداری از دوشی و مرهمی باشی بر زخمی و دلی بدستاری ، تا از فرش خودیت به عرش الهیت راه یابی، مگر نه اینست که آخرین فرستاده ات با صدائی به بلندای همه تاریخ می فرماید : من آمده ام تا مکارم اخلاق را تمامگر باشم.

و چه تلخ است که به نام تو چنین می کنند به رحمانیت تو وقعی نمی نهند و آیات سراسر از رافت و مهربانیت را به کناری می نهند و از میل خود تفسیر و تعبیر می کنند  حبل المتین تو را که خود چه خوب فرمودی : هو الذی انزل الکتاب منه ایات محکمات هن ام الکتاب و اخر متشابهات فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنه... (آل عمران 7)
(او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد ؛که قسمتی از آن آیات محکم است؛که اساس این کتاب است ؛و قسمتی از آن متشابه است؛آنها که در قلوبشان انحراف است،به دنبال متشابهاتند تا فتنه انگیزی کنند) 
و کدام محکمی از این محکم تر که مکرر در مکرر می فرمائی خداوند ظالم نیست و ظلم را دوست ندارد که توصیه می کنی به برادری و برابری، به کرامت انسانی بخودی خود وجود انسانی،به اینکه آدمی را مختار آفریدی تا انتخاب کند ( معنای و لزوم بازخواست و معاد بر پایه همین حق انتخاب کردن است و لا غیر) که رسول مهربانی را بشیرا نذیرا می خوانی که بشارت دهد و اندرز دهد ،و او را که اشرف؛ اشرف مخلوقات است را خطاب میدهی : تو وکیل مردم نیستی ، و در جائی  دیگر بیان میداری : اگر میخواستیم  همه آنها را وادار به تمکین میکردم که با خضوع به درگاهم درآیند اما این ثمری ندارد،تو اجباری بر دین حقت هم قائل نیستی و حق انتخاب را برای مخلوقاتت محترم میداری که خود بر سبیل حق باشند و یا در گمراهی بروند که هر کدام را سزائی گذاشته ای،بارها میفرمائی افلا یعقلون افلا یتدبرون 

اما دریغا کدام تفکر کدام تعقل؟ به نام تو حکم میدهند دور باش و کور باش میگیرند و دربند می کنند  به نام تو و براحتی آب خوردنی قلم نیستی می کشند بر جان انسانها که حرمتش سنگین ترین است در پیشگاه تو.

در آیات صریح تو جز رافت و مهربانی نیست ،اما دستهائی در کار است که با تفسیر و تعبیر مندرآوردی و متحجرانه پوستینی وارونه بر قامت مهربان دین تو بکشند و چهرهای خشن و نا منعطف از آن نشان بدهند تا کیمیای دین تو را که در کشاکش ایدئولوژی ها و افکارها می تواند  دوای درد بشر امروز باشد را نا کارآمد نشان دهند  تا مردمان را بگریزانند از آنچه دین و نماد دینداری است.

علمای اسلام و مراجع معظم در پیشگاه خداوند و در محضر مبارک رسول الله (ص) چه جوابی خواهند داشت اگر سکوت بورزند در برابر اعمالی که به اسم اسلام انجام می شود و چه بسیار از نسلهای امروز را بواسطه این نگاه متحجرانه و خشن مدار از دین مبین اسلام گریزان می کنند، بنابر حدیث  : کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته
 که تمامی شهروندان جامعه اسلامی را موظف و مسئول میداند شما گرامیان که در چنین جایگاه رفیعی هستید و محل رجوع مردم و ملجاء امید آنان آیا سکوت اختیار می کنید؟  
کلام آخر اینکه:جدای از بحث اقداماتی اینچنینی به اسم اسلام و ایجاد صدمه و هجمه بر آن  که گفته شد ،قصد ورود به مستندات و دلائل و چرائی اعدام پنج تن از هموطنان را نیز ندارم که در جای خود توسط کارشناسان امر بطلان و یا درستی مدعای قضائی مورد بحث قرار می گیرد بحث حقیر بر سر این است در صورت درستی مدعای آمران آیا نحوه اجرای حکم بدین شکل و بدور از اطلاع خانواده متهمین بر اساس کدام حکم شرعی و اخلاق انسانی و حکم حقوقی قابل توجیه است؟آیا اعدامیان حق آخرین دیدار را نیز با خانواده های خود نداشتند؟ کدام ضیق فرصت و یا خطری ارکان نظام را مورد تهدید قرار داده بود که باید بدین شکل و به صورت ناگهانی حکم اعدام اجرا می شد؟آیا در حداقلی ترین نگاه نحوه اجرای حکم شائبه اقدامات سیاسی و دخالتهای فراقانونی را در اجرای حکم قضائی نمی دهد؟ فاعتبروا یا اولی الابصار

 *ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست.

اظهارات عجیب دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس

Posted:

اظهارات عجیب دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس

جــرس: با وجود مدارک تاریخی و آکادمیک متعدد پیرامون خلیج فارس، دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، نامیدن خلیج فارس به این نام را "تمسخر تاریخ" دانست!

 

به گزارش سامانه خبری خبرآنلاین، عبدالرحمن العطیه، روز گذشته در واکنش و اعتراض به توقیف کتابی در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران که دارای نام جعلی از خلیج‌ فارس بود، ادعا کرد "اعراب در ساحل شرقی خلیج (فارس) سابقه حضور سه هزار ساله دارند. در حالی که قدمت حضور ایرانیان به بیش از عهد صفوی یعنی پنج قرن گذشته برنمی‌گردد. "

این درحالیست که اسناد مختلف و عکس‌های تاریخی گواهی می‌دهد که نام این خلیج، خلیج فارس بوده و اجتماعات ایرانی در اطراف آن، سابقه ای چهار تا پنج هزار ساله دارند و همان زمان نیز اعراب تحت حاکمیت حکومت‌های ایرانی بودند.

اسنادی تاریخی مانند نقشه‌های Hectaeus،Eratoskthnes و Dicaeachus که مربوط به ۵۰۰، ۲۵۰ و ۲۸۵ سال قبل از میلاد مسیح می باشند و همچنین نقشه «استرابو» که به بیست سال پس از میلاد مسیح باز می گردد، نام خلیج فارس را ثبت کرده‌اند.

هنوز از واکنش رسمی مقامات جمهوری اسلامی در مورد سخنان دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس، خبری منتشر نشده است.

حاکمیت جو پلیسی در دانشگاه یاسوج در پی انتشار خبر سفر  احمدی نژاد

Posted:

حاکمیت جو پلیسی در دانشگاه یاسوج در پی انتشار خبر سفر  احمدی نژاد

جــرس: در پی انتشار خبر سفر محمود احمدی نژاد به شهر یاسوج و حضور و سخنرانی در دانشگاهِ آن شهر، فضای دانشگاه کاملا ملتهب، امنیتی و پلیسی گزارش شده است.

 

محمود احمدی‌نژاد در ادامه دور سوم سفرهای استانی، اواخر هفته جاری به استان كهگیلویه و بویراحمد سفر می‌كند.

بنا به گزارش منابع خبری جرس، مسئولان استان کهکیلویه و بویراحمد، در آستانه سفر رئیس دولت به آن استان، در صدد هستند شرایطی امنیتی برای حضور و سخنرانی وی در دانشگاه یاسوج فراهم کنند که در همین راستا دانشجویانِ سبز آن دانشگاه، از اعلام آمادگی خود برای اعتراض به رئیس و هیئت دولت خبر داده اند.

بنا بر همین گزارش مسئولین دانشگاه طی روزهای اخیر از صدور احکام انضباطی برای فعالان دانشجویی آن دانشگاه حمایت کرده و فعالیت های شورای صنفی دانشجویان را نیز مشروط اعلام کردند .

همزمان سردار پاسدار چناریان، با حضور در دانشگاه و دیدار با ریاست دانشگاه، از تعامل و ارتقاء همکاری مدیریت دانشگاه با نیروی انتظامی خبر داد و تشکر کرد.

هم اکنون شرایط و جو امنیتی - پلیسی شدیدی در آن دانشگاه حکمفرما بوده و شعارنویسی دانشجویان برای اعتراض به رئیس دولت ابعاد وسیعی به خود گرفته است.

لازم به ذکر است سال گذشته و در جریان اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، ۱۷ نفر از فعالان دانشجویی آن دانشگاه به ۲۴ ترم محرومیت از تحصیل محکوم شدند.