جنبش راه سبز - خبرنامه

???? : ساغر پژمان

فرزندان ما را نکشید

برای مادران ایرانی و مادران آمریکایی یک شکل حق قائل می‌شوند؟ " -

میرحسین موسوی صبح امروز در دیدار با خانواده‌ جمعی از زندانیان سیاسی، با اشاره به خبر صدور ویزا برای مادران سه نفر آمریکایی بازداشت شده در زندان اوین گفت: "صدور ویزا و اجازه دیدار برای مادران این سه نفر کار بسیار خوبی است و این حق مادران است و ما هم با این کار موافق هستیم، اما مشکل این جا است که آیا این حق برای مادران ایرانی هم در نظر گرفته می‌شود؟"

به گزارش خبرنگار جرس، موسوی تبیین و بررسی دقیق چنین مساله‌ای را بسیار مهم دانست و افزود: "این مساله اگر خوب شکافته و بررسی شود، حتی می‌تواند به جایی برسد که علت عدم پیشرفت ما در زمینه‌های اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی را هم روشن کند. چرا که این موارد هم دنبال هم و مرتبط با یکدیگر هستند."

وی به نقش زنان و مادران در این زمینه اشاره کرد و گفت: "در یک سال گذشته نقش زنان و مادران در شکافتن و پرداختن به مسائل اساسی کشور بسیار بالا بوده است."

جنبش سبز در مسالمت‌آمیز بودن ثابت قدم است

وی در ادامه تاکید کرد: "حرکت ما حرکتی مسالمت‌آمیز است، دنبال خشونت نیست و با گذشت یک‌سال از پا گرفتن این جنبش، می‌توان قضاوت کرد که ثابت قدم بودن جنبش در عدم خشونت تا چه اندازه مهم است. این جنبش با ترور و کشتار از ابتدا مخالف بود؛ چرا که این جنبش، جنبشی عمیق و گسترده است."

موسوی همچنین با اشاره به اینکه این جنبش با کلام و منطق پیش می‌رود اعلام کرد: "ما نه اسلحه داریم و نه می‌خواهیم که داشته باشیم. تروریست‌ها را هم متعلق به هر گروه و قوم و قبیله‌ و فرهنگی باشند محکوم می‌کنیم. ما با کلام به میدان آمدیم. با شعار رای من کجاست. ما با منطق آمده‌ایم و هر چقدر روی منطق بایستیم وزنه را به سمت جنبش سنگین‌تر می‌کنیم. سرمایه‌ای که ما داریم ایستادگی روی همین مطالبات با تمام قدرت است."

مطالبات مردم با تجزیه و تحلیل تغییر کرد

میرحسین موسوی در ادامه به دلایل تغییر اهداف 22 خرداد اشاره کرد و گفت: " آن اهداف ناشی از مسئله‌ای بود که در آن زمان اتفاق افتاده بود و مردم برای پس گرفتن رای خود به صحنه آمدند. وقتی با آن‌ها برخورد شد و مردم مساله را شکافتند و بررسی کردند، مطالبات مردم، نه به حالت تصادفی و یا عصبانیت، بلکه به دلیل تجزیه و تحلیل‌هایی که در جامعه اتفاق افتاد، گسترش پیدا کرد."

وی ادامه داد: "مردم متوجه شدند که اشکالاتی در جامعه وجود دارد که یکی از این اشکالات، باعث شده تا به خیابان‌ها بیایند و یکی شوند. برای اجماع نسبی این جمع عظیم مردم، اجرای بدون تنازع قانون اساسی را مطرح کردیم که تعداد زیادی بتوانند با هم یکی شوند."

موسوی، با اظهار تاسف از اجرای ناقص و سلیقه‌ای قانون اساسی در این چند سال گفت: "مردم به قانون اساسی رای دادند که کامل اجرا شود، نه این که بخش‌هایی مثل آزادی رسانه‌ها و آزادی تجمع به کل نادیده گرفته شوند. نمی‌توان بخشی از قانون اساسی را دید و باقی را نادیده گرفت. این کار بی‌معنا کردن کل قانون اساسی است."

وی ادامه داد: "وقتی قانون اساسی در کشور اجرا می‌شود یک دولت نمی‌تواند در فاصله‌ کمی تمام مدیران یک کشور را کنار بگذارد و دوستان و آشنایان خودش را جایگزین کند. نمی‌شود یکه پرونده فساد مالی باز شود و در مجلس هم درباره‌اش صحبت کنند و رئیس قوه قضاییه هم موضع بگیرد و بعد از مدتی ببینیم که پرونده‌ به طور غیرعادی بسته شد و هیچ بحث و گفتگویی هم درباره‌اش صورت نمی‌گیرد."

عدالت قوه قضاییه زیر سوال رفته است

موسوی همچنین به اهمیت استقلال قوه قضاییه اشاره کرد و گفت: "آیا امروز قوه قضائیه در جهت استقلال حرکت می‌کند؟ آیا قوه قضائیه در ارتباط با متهمین اخیر در همین جهت حرکت می‌کند؟ آیا قوه قضائیه مسلط است بر نیروهای امنیتی یا نیروهای امنیتی بر قوه قضائیه؟ آیا احکامی که قضات می‌دهند مستقل است یا بر اساس ملاحظات؟ در این صورت چرا یک نفر به جرم شرکت در راهپیمایی به چندین سال حبس محکوم می‌شود، حال آنکه در آن راهپیمایی میلیون‌ها نفر شرکت کرده بودند؟ این‌ها همه عدالت قوه قضائیه را زیر سوال می‌برد."

هر نوع اصلاحی در کشور در گرو رسانه‌های آزاد است

وی با اظهار تاسف از نبود رسانه‌های آزاد در کشور، افزود: "هر نوع آزادی در کشور در گرو آزادی رسانه‌ها است؛ حتی اصلاح کوچکترین نهادها و حتی اخلاقیات جامعه."

موسوی در ادامه گفت: "چطور است که در کشوری اسلامی که داعیه انقلاب فرهنگی دارد و در آن از معنویت و نورانیت حرف می‌زنیم بالاترین آمار اعدام وجود دارد؟ مشکل از افراد نیست؛ مشکل این‌جا است که کشور را طوری اداره کرده‌ایم که به این آمار برسیم."

امروز در زندان شکنجه هست، اعتراف‌گیری هست

وی همچنین طرفداری از حق را جزو قوانین و نیز اعتقادات دینی ما دانست و عنوان کرد: "مجرم‌ترین افراد نیز دارای کرامت انسانی‌ هستند و باید در حد جرمی که مرتکب شده‌اند، مجازات شوند. نباید خانواده و حیثیت او مورد حمله قرار بگیرد چرا که در این صورت به حقوق او تجاوز می‌شود."
وی سپس خطاب به خانواده‌های زندانیان گفت: "این اتفاقی است که متاسفانه امروز در کشور ما رخ می‌دهد. الان برادران و عزیزان شما بی‌گناه در زندان‌ هستند. چرا که ادعاهایی نامعقول نداشته اند، اما بازداشت شدند. مساله در این جا خاتمه پیدا نمی‌کند. چرا که رفتار با آن‌ها حتی در چارچوب اتهامی که بر آن‌ها وارد می‌کنند هم نیست. شکنجه هست، اعتراف گیری هست و در بیرون هم تعرض به خانواده‌ها هست. این حق خانواده است که بدانند فرزندانشان، عزیزشان در کجا زندانی است و الان چه شرایطی دارد، اما این حق او مورد تعرض است."

موسوی با اظهار تاسف از این شرایط افزود: "این اتفاقات نشان می‌دهد که تا چه حد در جامعه متوسل به خشونت طلبی شده اند آن هم برای رسیدن به منافعی خاص."

قرار نبود که ما بر مردم حکومت کنیم

میرحسین موسوی با اشاره به عدم تدبیر در سیاست‌های دولت و اشاره به شرایط امروز که دشمنان خارجی زیادی داریم ، پرسید: "آیا مهمانی دادن به اعضای شورای امنیت با آن وضع خاص می‌تواند مشکلات ما را حال کند؟ آیا اگر حکومت با مردم آشتی کند دست بازتری در مسائل خارجی نخواهد داشت؟ با توجه به شرایط پر جنب و جوش منطقه آیا بهتر نیست که حکومت با مردم کنار بیاید و یک وفاق ملی شکل دهد؟ کدام یک بهتر است؟ بیشتر کردن فشارها و ساختن حجره‌های جدید در زندان اوین به رغم شعارهای اول انقلاب که حذف زندان اوین بود، یا کنار آمدن و کار کردن همراه مردم."

وی توصیه جنبش سبز به حاکمیت را کنار آمدن با مردم دانست و افزود: "ما انتظار داشتیم حکومت قبل از همه به فکر خانواده‌های زجر کشیده باشد و پی‌گیر جنایات انجام شده وگرنه در حالی که یکی را به اسرائیل نسبت دهند و یکی را به امریکا فقط مشکلات کشور را زیاد می‌کنند. قرار نبود که ما بر مردم حکومت کنیم. قرار بود مردم حکومت کنند. قرار بود جابه جایی ها به خواست مردم و به صورت مرتب در کشور اتفاق بیفتد. باید ترسید از موقعی که فکر شود راه حل در سرکوب ادامه فشارها و بستن فضا است."
 

سعید زندگانی -

شمقدری که آمده بود برای دومین بار پس از گرفتن این مقام با روزنامه نگاران در مورد سیاست های سینمائی و مسایل روز سینما صحبت کند، از اینکه سینمای ایران که در دوران اصلاحات اعتباری جهانی پیدا کرده بود و فیلمسازان ایرانی شهرتی بین المللی یافته بودند، اما امروز از همان سینما با عنوان "فیلمفارسی" یاد می شود، بسیار عصبانی بود: "اگر غیرت میهنی و دینی داریم نباید از این واژه به جای مبتذل نباید استفاده کنیم. کسانیکه نسبت به غرب خودباختگی داشتند، در دورانی این واژگان را باب کردند و این روزها هم به عمد از آن استفاده می شود. در این راستا با فرهنگستان جلسه ای خواهیم داشت و امیدوارم واژگان را به شکل صحیح استفاده کنیم."

 

دورانی که مسئول امور سینمائی کشور به آن اشاره می کند، دوران ظهور سینمای مولف و پیشرو در سینمای ایران پیش از انقلاب است که از قضا بیشتر فیلمسازان وابسته به آن چندان همخوانی با غرب نداشتند. در آن دوران واژه "فیلمفارسی" برای تعریف فیلمهای مبتذل و کم ارزش سینمائی باب شد و منظور از آن فیلمهائی بود که تنها برای سرگرمی ساخته می شدند و ارزش هنری چندانی نداشتند، اما چون در ایران ساخته می شدند وزبان این فیلمها فارسی بود به "فیلمفارسی" شهرت پیدا کردند. حالا به کارگیری این واژه برای تعریف سینمای امروز ایران که همه چیز در آن بخاطر سرگرم کردن مردم وبا نگاه به گیشه شکل می گیرد، چنان معاونت سینمائی را خشمگین کرده که در گفت و گو با رسانه ها از کوره در می رود و تهدید می کند: " اگر این روند ادامه پیدا کند، می گویم چه کسانی سینمای ایران را به ابتذال کشاندند... اینکه ما سینما را به ابتذال می بریم تهمت تاریخی بزرگی است که از آن نخواهیم گذشت. سینما را کسانی به ابتذال کشاندند که امروز در فرانسه نشسته و به سینمای جوان ماهم بدهکارند و علیه این ملت حرف می زنند و اگر لازم باشد افشا خواهیم کرد."

 

سینمای "اصلاحات" را افشا می کنیم!

 

به نظر می رسد آنکه در فرانسه نشسته منظور "محسن مخملباف" باشد، اما استفاده از واژه "فیلمفارسی" برای تعریف فیلمهای کم ارزش بازاری، چرا باید به غیرت میهنی و دینی ما بر بخورد؟ و چرا باید به فرهنگستان شعر و ادب فارسی مراجعه کنیم تا بتوانیم از این واژه درست استفاده کنیم؟ اینها سوالاتی است که معاون سینمائی ارشاد جوابی برای آنها ندارد؛ از همین رو چاره را در آن می بیند که مانند بسیاری از مسئولین دولت احمدی نژاد و خود او به دوران اصلاحات بتازد: "موجي به راه افتاده كه گمان مي‌شود سينماي ايران در گرداب ابتذال افتاده و مبتذل شده است و تصور مي‌شود مديريت جديد اين فضا را به وجود آورده است. سينماي ايران از سال 76 در سراشيبي سقوط قرار گرفت و در ابتذال افتاده است و كساني كه امروز مدعي هستند آن موقع سكوت كردند و الآن كه ما مي‌خواهيم درست كنيم، همه مي‌گويند سينماي ايران به ابتذال مي‌رود كه اين‌روند منصفانه نيست. گزارشی را با عنوان سینمای اصلاحات آماده کرده ایم که اگر این روند ادامه پیدا کند، آنرا منتشر خواهیم کرد"!

 

جواد شمقدری در سینمای ایران نامی آشنا نیست. مهمترین اثر او "توفان شن" در مورد نجات گروگانهای آمریکائی است. اما حالا که در دولت احمدی نژاد و وزارت محمد حسینی به معاونت امور سینمائی این وزارتخانه رسیده و کارگردانان بزرگ سینمای ایران مجبورند به ساز او برقصند و فیلم بسازند، می خواهد از کارنامه هنری خود هم دفاع کند وبگوید که "اصلاحات" مانع کارش شده و اجازه رشد به او نداده: "من افتخار مي‌كنم 12 سال فيلم نساختم تا پاك بمانم و سينماي پاك را پاسداري كنم و اين را براي خودم افتخاري مي‌دانم، حتي بيش از زماني كه در جبهه مستند مي‌ساختم. مديران زيرمجموعه‌ معاونت سينمايي و عمده‌ سينماگران همه، طي اين مدت به ما كمك كردند و اين افتخار متعلق به سينماست. كساني هم بودند كه در اتاق جنگ نشستند و عليه ما برنامه‌ريزي كردند و اگر لازم باشد آن‌ها را هم افشا كنيم. ما به دنبال تحول جدي هستيم و در اين راه شوخي نداريم. مديران قبلي گرفتار زيرساخت‌ها بودند و در تلاشيم اين زيرساخت‌ها را برهم بزنيم كه اين تبعاتي براي ما خواهد داشت، اما اين مسير را طي خواهيم كرد تا به اهداف متعالي برسيم."

 

محدودیتهای جدید برای فیلمسازان مستقل

 

با این حساب از دیدگاه معاون وزیر ارشاد هرکس که در 12 سال گذشته فیلم ساخته پاک نمانده است و"برهم زدن زیرساختها" هم یعنی هر آنچه که در 12 سال گذشته رشته شده، قرار است به دست وی وهمکارانش در وزارت ارشاد با نام "تحول" پنبه شود و طی دستورالعملی در "دفترچه سیاستهای سینمائی" در اختیار سینماگران قرار بگیرد: "چند جلسه با دوستان‌ درباره‌ اين سياست‌ها داشتيم و بيشتر ابهامات در دو حوزه توليد و اكران بود و همچنين در خصوص سازوكارهاي مرجع تصميم‌گيري، ضوابط و شاخص‌هاي تصميم‌گيري‌ها سوالاتي مطرح بود و در حوزه‌ سينماي مستند هم خواستيم قسمت مربوط به آن را مشخص‌تر كنند. اعتقاد داريم سينماي مستند مي‌تواند نقطه اتكاي سينماي ملي و داستاني ما باشد و براي ما بسيار مهم است و اميدوارم دوستان ديدگاهشان را در اين خصوص مطرح كنند، همين‌طور در حوزه‌ تجربي و كوتاه كه زياد در دفترچه به آن ورود پيدا نكرديم."

 

وي خبر داد: "تغييراتي در اين دفترچه داده‌ايم كه ظرف 24 ساعت آينده روي سايت معاونت سينمايي قرار مي‌گيرد. از جمله اين تغييرات بخش حمايت از فيلم‌هاي اول است كه سينماي مستند و تجربي كف حمايتي براي آن خواهد داشت و اگر ارزش اكران عمومي داشته باشد تبديل به 35 خواهد شد. بنياد سينمايي فارابي هم يك كف حمايتي از فيلم‌هاي غيراكراني خواهد داشت."

 

بسیاری از سینماگران و فیلمسازان نامدار و برجسته ایران، برای اینکه دستشان برای ساختن فیلمهای قابل طرح در اکرانها و جشنواره های بین المللی باز باشد، در اکثر موارد یا خود تهیه کننده مستقل فیلم خود بودند و یا با سرمایه گذار دیگری در این طرح شریک می شدند و در بسیاری از موارد برای این کار از بانکها وام می گرفتند که یکی از سرشناس ترین آنان "جعفر پناهی" با وجود اعتراضهای جهانی، سه ماه است بدون تفهیم اتهام در سلول انفرادی به سر می برد، سلولی که به قول همسرش از اتاقک او در موزه سینما هم کوچکتر است.

 

سینمای استاندارد ودرجه بندی فیلمسازان

 

به نظر می رسد که مسئولین امور سینمائی حکومت تصمیم گرفته اند چنین امکانی را هم از فیلمسازان مستقل بگیرند و نگذارند آنان خود تهیه کننده فیلمهایشان باشند. شمقدري در این باره می گوید: "بخشي از تهيه‌كنندگان با اين كار موافق و بخشي از كارگردانان مخالف بودند و تصميم گرفتيم هم‌زمان به شرطي مجوز تهيه‌كنندگي و كارگرداني به يك نفر بدهيم كه سرمايه‌گذارآخرين فيلمش، اعلام رضايت داشته باشد و همچنين براي فيلم غيراكراني كه خودشان تهيه‌كننده و كارگردان آن هستند، اگر دو پروژه‌ موفق داشته باشند، يكبار براي اكران مي‌توانند هم‌زمان فيلم بسازند."

 

اما این محدودیتها هنوز کافی نیست، باید برای فیلمسازان مستقل و "غیرخودی" مشکلات بیشتری تراشید و از طریق کوچک کردن آنان، خانه نشینشان کرد. معاونت سينمايي وزارت ارشاد تصمیم گرفته تهیه کنندگان و کارگردانان سینمای ایران را هم درجه بندی کند: "تا پايان جشنواره فجر نقطه‌نظرات را جمع مي‌كنيم و شوراي پروانه ساخت، پروانه نمايش، شوراي جامع فناوري، كانون كارگردانان، تشكل تهيه‌كنندگي، مديران توليد و انجمن برنامه‌ريزان و دستياران كارگردان، نظراتشان را در خصوص رتبه‌بندي تهيه‌كنندگان و كارگردانان براي سال بعد مشخص مي‌كنند و شوراي پروانه ساخت طبق آن عمل خواهد كرد."

 

شمقدري ادامه می دهد: "آمادگي داريم كانون كارگردانان نماينده‌اش را براي شوراي پروانه ساخت مشخص كند و تهيه‌كنندگان هم اگر به صنف واحدي رسيدند نماينده‌شان را معرفي كنند، به شرط آن‌كه افرادي كه معرفي مي‌شوند كليت حركت را قبول داشته باشند. وي درباره‌ي سينماي استاندارد و اين‌كه چه كسي آن را تعيين مي‌كند، گفت: شوراي جامع فناوري آن را مشخص خواهد كرد و از هر صنف دو نفر در اين شورا حضور خواهند داشت و استانداردهاي يك كار مطلوب را ارايه مي‌دهند."

 

سینما هنری است که مشاغل زیادی را شامل می شود. کارگردانی، تهیه کنندگی و بازیگری مشاغل اصلی آن هستند اما گروههای کاری گوناگون را در پایان هر فیلم نگاه کنید، به تنوعی بی نظیر در آن پی می برید: از گروه گریم و موسیقی گرفته تا تدارکات و حمل و نقل و طراحی دکور و عوامل صحنه در آن حضور دارند. حالا همه اینها می خواهند در "شورای جامع فن آوری" سینما که وزارت ارشاد آنرا اداره خواهد کرد و شرطش هم این است که "کلیت حرکت را قبول داشته باشد"، جمع شوند و فیلمسازان را درجه بندی کنند. فکر می کنید چنین شورائی به سینماگران نامدار و صاحب اعتبار ما که اکثر آنها نیز به جنبش سبزمردم ایران تعلق دارند، چه درجه ای بدهد؟ و سینماگران دربند محمد نوری زاد و جعفر پناهی که به قول همسرش هم اینک در سلولی زندانی است که از اتاقک او در موزه سینما هم کوچکتر است، کجا قرار می گیرند؟

 

منافع ملی و محرم ونامحرم از نگاه شمقدری

 

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از نشست مطبوعاتی معاون سینمائی وزارت ارشاد گزارش می دهد که وی از تعیین تکلیف برای فیلمسازانی که در جشنواره های بین المللی حضور پیدا می کنند نیز غافل نمانده است: " فيلمساز ما در داخل مي‌تواند با مردم حرف بزند، اما اگر بخواهد در خارج با بيگانگان‌حرف بزند خارج از منافع ملي است و اين شرايط را تغيير مي‌دهيم. فيلمي كه به خارج مي‌رود بايد ببينيم عزت و استقلال ملي ما را به خطر نياندازد و سياه‌نمايي نكند و اگر شوراي تخصصي به اين نتيجه رسيد اجازه دارد به آن فيلم مجوز ندهند. اما در داخل كشور فيلم مي‌تواند نمايش داشته باشد و مردم ما محرم و بيگانگان نامحرم هستند اما در گذشته اين روند برعكس بود. اگر اثری بدون مجوز در جشنواره خارجی و یا خارج از کشور به نمایش درآید، برخورد قانونی می کنیم به طور نمونه فیلم ساز یک سال ممنوع از کارمی شود یا از امکانات دولتی بی بهره می ماند."

 

زمانی که عباس کیارستمی همراه با یک فیلمساز مصری برنده "نخل طلائی" جشنواره سینمائی "کن" شدند، هنگام ورود به ایران عده ای رفته بودند به جرم دست دادن با "کاترین دنوو" خدمتش برسند. ماجرا از سوی دولت هاشمی رفسنجانی ختم به خیر شد و مراسم بزرگداشتی هم برایش در تالار وحدت برگزار کردند که خود رفسنجانی در آن حضور پیدا کرد. کیارستمی گله می کرد که برای ورود آن فیلمساز مصری بندر اسکندریه را آذین بندی کرده بودند، ولی مرا می خواستند کتک بزنند! دلم می خواست همان ماجرا حالا اتفاق می افتاد و می دیدیم جواد شمقدری و محمد حسینی و محمود احمدی نژاد چگونه از چهره برگزیده معتبرترین جشنواره سینمای جهان استقبال می کنند؟

 

این جمله را هم از خسرو سینائی دیگر فیلمساز نامدار کشورمان بشنوید که همین روزها رفته بود زادگاهش "ساری" تا برای جوانان علاقمند مازندران کارگاه آموزشی راه بیاندازد. وقتی خبرنگار خبرگزاری مهر از او در مورد سینمای امروز ایران پرسید، فیلمسازی که چهل سال سابقه کار در این سینما دارد و فیلمهای داستانی و مستند باارزشی از او به یادگار مانده، جواب داد:"من با این سینما غریبه ام، نمی توانم نظری در مورد آن بدهم"!

 

اسمت را به حراست می‌دهم تا گوشت را بگیرند -

جرس: در ادامه روند ممنوع‌الورود کردن خبرنگاران پارلمانی به مجلس، موسی قربانی نماینده قائنات در واکنش به سئوال یک خبرنگار که از وضعیت رسیدگی به پرونده کهریزک جویا شد و در خصوص اتفاقات آن واژه "جنایت" را به کار برد ، واکنش تندی انجام داد و وی را نیز تهدید کرد.

 خبرگزاری مهر گزار ش داد که موسی قربانی نماینده قائنات درحاشیه جلسه علنی روز چهارشنبه مجلس ، در برابر یکی از خبرنگاران و سئوال وی با فریاد بر سر او تهدید کرد که وی رابه حراست معرفی خواهد کرد.

این خبرنگار درحاشیه برگزاری جلسه علنی روز چهارشنبه ازقربانی پرسید رسیدگی به پرونده کهریزک به کجا رسیده است که قربانی درپاسخ به وی گفت: این موضوع دیگر تمام شده است.

خبرنگار مجددا پرسید با توجه به جنایات انجام گرفته درکهریزک قوه قضائیه چرا پرونده را پیگیری نمی کند؟ این سئوال خبرنگار موجب برآشفتن قربانی شد و وی با فریاد خطاب به خبرنگار گفت : شما غلط کرده ای و

قربانی پس ازدور شدن خبرنگار از وی نام او را ازسایر خبرنگاران جویا شد و سپس با صدای بلند گفت : اسمت رابه حراست می دهم تا گوشت را گرفته و ازمجلس بیرون کنند!

پس ازاین اتفاقات تعدادی از خبرنگاران که شاهد این ماجرا بودند با محبی نیا عضو هیئت رئیسه مجلس گفتگو کردند و وی ضمن عذرخواهی از خبرنگار سئوال کننده قول مساعد داد تا موضوع را به اطلاع لاریجانی رئیس مجلس برساند .

دقایقی بعد نخعی مدیر کل حراست مجلس نیز ضمن اطلاع از این ماجرا با حضور نزد خبرنگار مذکور به صدای ضبط شده قربانی و این خبرنگار گوش کرد تا موضوع را پیگیری کند.

شایعه ای که بشدت تکذیب می شود، بعدا تایید می شود -

جــرس: در پی گزارش رسانه های خبری مبنی بر انتصاب قریب الوقوع محمد جهرمی به ریاست بانک مرکزی، وی امروز با تکذیب این خبر و شایعه خواندن آن، خاطرنشان کرد: "البته هرآنچه که به شدت تکذیب می‌شود، تائید شده است."

اوایل هفته جاری روزنامه پول گزارش داده بود که "مذاکرات برای رییس کلی بانک مرکزی به نتیجه رسیده و به زودی سید محمد جهرمی، بعنوان رییس کل جدید، در برج شیشه‌ای بانک مرکزی مستقر خواهد شد."

به گزارش خبرگزاری مهر، جهرمی که هم اکنون مدیرعامل بانک صادرات و عضو شورای پول و اعتبار می باشد، امروز در حاشیه جلسه شورای پول و اعتبار در جمع خبرنگاران در پاسخ به این سئوال که "شایعاتی در مورد حضور شما در بانک مرکزی به عنوان رئیس کل مطرح است؛ آیا این موضوع را تائید می کنید؟"، گفت: شما خود می گوئید شایعه‏، این موضوع صحت ندارد؛ اما این به شدت‌هایی که رسانه ها مطرح می کنند، بیشتر سمت و سوی صحت پیدا می کند، چون هرچه که به شدت تکذیب کردید، تائید شده است. "

بر اساس گزارش «پول» طبق شنیده‌ها از راهروهای نظام بانکی، رفتن محمود بهمنی از بانک مرکزی قطعی شده و در کمتر از یک ماه آینده، وی با نظام بانکی دولتی وداع خواهد کرد و محمد جهرمی رییس کل بعدی بانک مرکزی است.
این گزارش خاطرنشان کرده بود "این مسئله به گونه‌ای پیش‌بینی می‌شود که پس از بازگشت بهمنی از سفرخارجیِ هیات بانک مرکزی، حکم ریاست کلی این بانک به نام جهرمی زده شود."

منابع خبری دیگر نیز، از حمید پورمحمدی به عنوان یکی دیگر از گزینه‌های جانشینی بهمنی نام می بردند که آخرین خبرها از پایگاه خبری بیمه و بانک حاکیست "مقامات دولت با این انتصاب موافق نبوده‌ و به همین دلیل وی از این فهرست خارج شده و جهرمی را در عرصه رقابت، بی‌رقیب گذاشته است."

لازم به ذکر است هرچند این موضوع از سوی خود جهرمی همچنان شایعه خوانده می‌شود، اما روند جانشینی طهماسب مظاهری به جای ابراهیم شیبانی و محمود بهمنی به جای طهماسب مظاهری هم، طبق این فرآیند تکذیب و تایید و اظهار بی اطلاعی ها انجام شد .

جهرمی طرفدار سیاست‌های اقتصادی دولت محمود احمدی‌نژاد، از دوستان نزدیک محمدرضا رحیمی و وزیر کار و امور اجتماعی دولت نهم بوده و به مرد پرقدرت کابینه اول احمدی‌نژاد شهرت داشت.

اقدامات وی در مورد بنگاههای زودبازده، با انتقادات بسیار زیادی از سوی کارشناسان روبرو شده بود.

 

 

 

لینک دانلود ویدیو

 

جــرس: طبق آمار های جهانی، در سال ۲۰۰۹ میلادی، ایران از میان۱۸۰ کشور جهان، رتبه ۱۴۳ را در زمینه کسب و کار بدست آورد .

 

به گزارش ایلنا، مسعودکاراندیش‏، کارآفرین بخش کشاورزی، ضمن بیان اینکه "کارآفرینان موتور توسعه کشورهای توسعه یافته و مورد حمایت ویژه دولت‌ها هستند"، خاطرنشان کرد "در کشورهای توسعه یافته که میزان بیکاری در آنها بسیار پایین است اقتصاد در دستان بخش خصوصی است."

وی با انتقاد از قوانین دست و پاگیر درکشور برای توسعه فعالیت‌های کارآفرینان، تصریح کرد: "در سال ۲۰۰۹ میلادی طبق اعلام مراجع معتبر جهانی رتبه کسب وکار ایران ۱۴۳ بود که این عدد در میان۱۸۰ کشور بوده است."

کاراندیش تصریح کرد: "خیلی از کشورهایی که امکانات کمتر ازکشور ما داشته‌اند، توانسته‌اند در زمینه اشتغال زایی بهتر از ما عمل کنند که لازمه تحقق این امر درکشور، توجه به بخش خصوصی است."

لازم به ذکر است رتبه بندی جهانی سهولت کسب و کار (Ease of doing business) که همه ساله توسط بانک جهانی تهیه می شود، اقتصاد کشورها برحسب ده شاخص «سهولت کسب و کار»، «سهولت دریافت مجوزهای کسب و کار»، «سهولت استخدام یا اخراج نیروی کار»، «سهولت ثبت مالکیت»، «سهولت کسب و اعتبار و وام»، «میزان حمایت دولت از سرمایه گذاران»، «میزان و نحوه دریافت مالیات ها»، «سهولت صادرات و واردات»، «ضمانت اجرایی قراردادها و مدت لازم برای به نتیجه رساندن یک دعوای قضایی» و نیز «سهولت تعطیل کردن کسب و کار»، مورد رتبه بندی قرار می گیرد.

به گزارش بازیاب، رتبه فعالیت تجاری ایران نیز در سال میلادی جدید تعریف چندانی نداشته و رتبه ایران در سال قبل از سوی بانک جهانی ۱۳۲ برآورد شد اما برای سال جدید میلادی این رتبه با دو پله نزول به ۱۳۴خواهد رسید. برآوردهای بانک جهانی از این سه شاخص (حمایت از سرمایه، اخذ اعتبار و تجارت خارجی) برای سال ۲۰۱۰ در مورد ایران قرمز است .

گفتنی است چندی پیش نیز شفافیت بین الملل، که یک سازمان تحقیقاتی است، گزارش خود در مورد فساد در یکصد و هشتاد کشور جهان را منتشر کرده بود که در آن، موقعیت ایران از نظر گستردگی فساد در خلال یک سال گذشته بدتر شده و این کشور به رده هشتمین کشور فاسد جهان تنزل یافته بود.

محمد رضا معتمدی عنوان کرد -

 

محمدرضا معتمدی با بیان اینکه پیگیر اتفاق رخ داده شده برای پدرم هستیم گفت: برخی پرونده‌های موجود در مخابرات نشان می‌دهد که ضارب در سال 83 به دلیل اختلاف با یکی از مراکز مخابراتی بر سر مبلغی حدود 10 هزار تومان که منجر به درگیری شده به زندان محکوم شده است اما با رای دادگاه تجدید‌نظر درسال 85 این شخص به سه ماه و یک روز زندان محکوم شد.

 

به گزارش مهروی ادامه داد: این درگیری‌ها هیچ ارتباطی با پدرم که در آن زمان سمت وزارت ارتباطات را به عهده داشت، نداشته و این قبیل داستان‌ها نمی‌تواند انگیزه این فرد برای ضرب و جرح باشد.

 

معتمدی با تاکید براینکه به این فرد دسترسی نداریم و پیگیری‌ها برای مشخص شدن انگیزه این اقدام از سوی پلیس امنیت ملی در حال انجام است ضمن بیان اینکه ضارب فارغ التحصیل سال 72 دانشگاه امیرکبیر بوده و برخی اخبار نیز از بازنشستگی وی در شرکت مخابرات حکایت دارد با اظهار گلایه از برخی مسئولان که حمله به دکتر معتمدی را مسأله شخصی تلقی کردند گفت: پدرم با هیچ‌کس خصومت شخصی نداشته و اینکه به مشکل پیش آمده به واسطه زمان خدمت به این کشور، جنبه شخصی‌دهیم بسیار توهین‌آمیز است.

 

وی گفت: از صدا و سیما نیز خواسته‌ایم تا اخبار منتشر شده در این رسانه را که مبنی بر خصومت شخصی پدرم با فرد ضارب پخش شده را اصلاح کند اما تاکنون این اقدام انجام نشده است.

 

دکتراحمد معتمدی که وزارت ارتباطات در دولت هشتم را به عهده داشت روز 13 اردیبهشت ماه به دلایلی نامشخص از سوی فرد ناشناسی مورد حمله قرارگرفت و هم اکنون در بیمارستان بستری است.

 

دانشگاه امیرکبیر در این مورد اعلام کرد که فرد ضارب وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات، بازنشسته اداری است که مدعی است به دلیل زیانی که در زمان وزارت معتمدی به وی وارد شده و پیگیری موضوع از طرق مجاری قانونی نتیجه‌ای نداده شخصا تصمیم به جبران ضرر کرده است.