جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


شریعتمداری، جاهل، یا فاشیست و خائن؟

Posted:



جلال یاحقی -

حسین شریعتمداری را چگونه باید تحلیل کرد؟ آیا شریعتمداری فردی جاهل است که خود را متعهد می‌داند نقش «بدمن» را در جمهوری اسلامی ایفا کند، یا این‌که او را باید به عنوان فردی «خائن» به کشور و به مانند یک فاشیست تمام و کمال ارزیابی کرد؟


دوشنبه 20 اردیبهشت اعلام شد که اعضای هیات منصفه مطبوعات استان تهران نظر خود را در مورد شکایات مطرح شده علیه مدیر مسوول روزنامه کیهان اعلام کرده‌اند. هیات منصفه دادگاه مطبوعات، حسین شریعتمداری را در اغلب شکایت‌های مطرح شده، «به اتفاق آراء» و در بقیه موارد «با اکثریت آراء» از اتهامات وارده، مبرا و برکنار دانستند. کافی است این خبر را کنار خبر دیگری که حمید رسایی، نماینده‌ هوادار احمدی‌نژاد در مجلس، دو روز پیش اعلام کرد، قرار گیرد. مطابق آن خبر، جمعی از نمایندگان مجلس به رییس قوه قضاییه نامه نوشته‌اند و نسبت به «احضار رسانه‌هاي افشاءكننده جريان فتنه» و «احضار رسانه‌هاي انقلابي به‌دليل عمل به وظيفه‌ ذاتي خود» كه «برخلاف عدالت است» اعتراض کرده‌اند.


نهایت ساده‌اندیشی است که شریعتمداری را با دستگاه عریض و طویلی که دراختیار دارد (موسسه کیهان) و با حمایت‌های آشکار و پنهانی که از او صورت می‌گیرد (پخش حملات و اتهامات او به شیرین عبادی و شاکیانش در دادگاه مطبوعات از سیمای جمهوری اسلامی یک نمونه است) شخصی معمولی و جاهل به مسائل روز و کشور دانست که با نگاهی معتقدانه به ولایت مطلقه فقیه، سینه‌چاک حکومت شده و ابایی ندارد که خود را «بدمن» معرفی کند. منافع اقتصادی و منزلتی حسین شریعتمداری از جمهوری اسلامی هم هرچند قابل صرف‌نظر کردن نیست، اما نمی‌تواند توضیح‌دهنده‌ مواضع و رفتارهای سیاسی و مطبوعاتی او باشد.
وقتی شریعتمداری در روزنامه‌اش بدون هیچ هراس و واهمه‌ای از محکمه‌های این‌جهانی و آن‌جهانی، علیه محمد خاتمی (که نجابت‌ و مرام سیاسی‌اش اظهر من الشمس است) شمشیر می‌کشد و بدترین تهمت‌ها را روانه‌ او می‌کند، باید حکایت را جوری دیگر خواند. دوشنبه ششم اردیبهشت، شریعتمداری در سرمقاله‌ دشنام‌نامه‌اش، پس از آن‌‎که «سران فتنه» را به‌صورت کلی مورد تفقد قرار داد، بی‌محابا خاتمی را آماج فحش‌هایش کرد و او را «وطن‌فروش و خیانتکار» دانست:


«خاتمي در پي آن است كه دست هاي خود را بالا ببرد، بي آن كه هزينه خيانت خود را بپردازد و مجازات وطن فروشي خويش را تحمل كند! ... آيا نظام و مردم مي پذيرند؟ معلوم است كه پاسخ منفي است. كسي مانع توبه او نيست ... اما خيانت- مخصوصاً خيانت به اسلام و مردم مسلمان، آنهم در همراهي با بيگانگان- نمي تواند بي مجازات و مكافات باقي بماند، چرا كه كمترين آثار سوء آن، تجري به خيانت از سوي افراد مشابه در حال يا آينده و تلقي كم هزينه بودن توطئه از سوي دشمنان است. خيانت كار بعد از مكافات مي تواند در ميان مردم به زندگي عادي خود ادامه دهد، ولي بديهي است كه مجرمان را پيشنماز نمي كنند و به امور حساس نمي گمارند...»


هیچ عاقل منصفی، این‌طور بی‌پروا، شخصی مثل خاتمی را هدف اتهام و ناسزا قرار نمی‌دهد مگر آنکه جاهل باشد یا خائن یا فاشیست.


شریعتمداری نشان داده است که یک فاشیست و تمامیت‌خواه تمام و کمال است. او و هم‌قبیله‌ای‌هایش، هیچ فکر و نظر و گروهی را جز عقیده و باند خود نمی‌پذیرند و تحمل نمی‌کنند. جاده‌ سیاست همانطور که خودش هم به صراحت گفته است، جاده‌ای یک‌طرفه است و او در این جاده، راننده‌ای بی‌ترمز که فرمان را از جا در آورده و به بیرون افکنده است. هرکس که اندکی با زاویه دید او و باند تمامیت‌خواهش، اختلاف نظر پیدا کند، «غیرخودی» است. حتی اگر پسر آیت‌الله مطهری باشد یا احمد توکلی، نماینده افراطی راست در ابتدای انقلاب و نماینده منتقد امروز.


شریعتمداری اما فقط یک فاشیست و تمامیت‌خواه محض نیست. رفتارهای سیاسی و مطالب و عملکرد او علیه شخصیت‌های ملی (ملی به‌معنای عام کلمه) آشکارکننده‌ ماهیت یک «خائن» به ایران است. از نظر شریعتمداری همه‌ نیروهای ملی و معتقد به رشد و آبادی و آزادی و استقلال ایران (از اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی و ملی مذهبی‌ها و چپ‌های ملی ، تا مشروطه‌خواهان خارج و اصلاح‌طلبان داخل و ...) «غیرخودی و خائن و خیانتکار»اند. این ادعا را از آن روی سکه باید خواند: آیا چنین شخصی (حسین شریعتمداری البته مصداق و نماینده‌ یک باند مافیایی و قبیله‌ تمامیت‌خواه است) را نمی‌توان «خائن» دانست؟ چه کسی مثل او و همفکرانش آب به آسیاب منافع راست افراطی در اسرائیل می‌ریزند؟ چه کسانی جز آنها، از ایران «سرزمین سوخته» بجای می‌گذارند؟ وقتی کارد قتل عام و حذف مخالفان و منتقدان در دست شریعتمداری به محمد خاتمی می‌رسد، کدام عاقل منصفی در «ضدملی» بودن شریعتمداری و اقدامات خائنانه‌ او (به عمد یا غیرعمد، دانسته یا ندانسته) شک می‌کند؟ ماجرا دو رو بیشتر ندارد: یا شریعتمداری آگاهانه به خیانت به ایران همت گماشته یا آنکه ناآگاهانه ابزار و ملعبه‌ دست دشمنان ایران شده است. نتیجه یکی است: شریعتمداری به عنوان یک خائن به ایران خود را در تاریخ سیاست این کشور تعریف کرده است.


حسین شریعتمداری روزنامه‌نویسی جاهل نیست. او فاشیستی به تمام معناست که خیانت به ایران را در قالب دفاع از ولایت مطلقه فقیه و ادامه بقای راست‌های افراطی در حکومت تعقیب می‌کند.


او می‌توانست فقط یک تمامیت‌خواه باشد، اما وقتی با شدید و غلاظ‌ترین تهمت‌ها، شخصیت‌های ملی ایران (از عبادی و باقی و سحابی تا موسوی و کروبی و خاتمی) را هدف فحش و تهمت قرار می‌دهد و خائن خطاب می‌کند، تکلیف مخاطب روشن است. خواننده‌ کیهان باید انتخاب کند که شریعتمداری «خائن» و «وطن‌فروش» است یا آنها که هدف دشنام‌ها و تهمت‌های او واقع می‌شوند.


شریعتمداری فاشیستی خائن به ایران است که نه از محکمه‌های جمهوری اسلامی ترسی دارد (که به اتفاق هیات منصفه‌ دادگاه‌های نمایشی، تبرئه‌اش می‌کنند و همفکرانش در مجلس برای حمایت از او مراسم تجلیل برپا می‌کنند و به رییس قوه قضاییه نامه می‌نویسند) و نه از محکمه‌های قیامت هراسی دارد (که اگر داشت این‌طور بی‌پروا تهمت و ناسزا و دروغ نمی‌پراکند).


در مرام او، «هدف، وسیله را توجیه می‌کند.» پس از پراکندن هیچ فحش و کذب و اتهامی، برضد منتقدان و مخالفان مرامش، ابا نمی‌کند.


چیزی که امیدوارکننده است آنکه: حقیقت درنهایت آشکار خواهد شد و تاریخ ماهیت خائنانی چون شریعتمداری را بر همگان عیان خواهد ساخت.


 

وقتي “قوچاني”، “طباطبايي” را قلب به مطلوب مي كند

Posted:



یاسر عزیزی -

 

انتشار سرمقاله‌اي به قلم "محمد قوچاني" در جايگاه سردبيري ماهنامه تازه‌پاي "مهرنامه" با عنوان "چرا نبايد لائيك بود؟"، موجبات واكنش‌هاي تازه‌اي را در ميان برخي از پويندگان ِ حوزه‌هاي نظري ايجاد نمود. محمد قوچاني كه تغيير گرانيگاه سياسي و نظري‌اش شديدن وابسته به شرايط و منافع پيدا و پنهان بوده‌است، در اين مطلب نيز با دخل و تصرف در تاريخ و انديشه تاريخي، سعي در پيش كشيدن آراي جديدي نموده‌است. اگرچه بسياري را نظر بر اين بوده‌است كه وي تحت تاثير بازداشت و احتمالن محدوديت‌هاي ناشي از سركوب بعد از انتخابات، به فرموده اقدام به انتشار چنين نوشتاري نموده است، اما دقتي در پس پشت مطلب، نشانه‌هايي دال بر گرايش جديد و البته قلب شده‌اي را نزد اين نويسنده و روزنامه‌نگار به دست مي‌دهد. گرايش به سوي پروژه‌اي كه طي سال‌هاي اخير به نام "سيد جواد طباطبايي"، و به واسطه‌ي تاملاتش در تاريخ جهان، انديشه سياسي – فلسفي و تاريخ ايران نام‌گذاري شده است.

 

سيد جواد طباطبايي، به زعم خود و به باور پاره‌اي از پي‌گيران انديشه‌هاي وي، محمول پروژه‌اي است كه از "امتناع تفكر در ايران" يا همان نظريه معروف‌تر "انحطاط ايران" مي‌آغازد كه به بيان خود طباطبايي اينگونه طرح مي‌شود:

"با سپرى شدن عصر زرين فرهنگ ايران، يعنى با چيرگى تركان سلجوقى بر ايران زمين كه انديشه ايران شهرى - يونانى، دستخوش كسوف جدى و بويژه با يورش تمدن برانداز مغولان، از بنياد، دچار تزلزل شد، بقاياى انديشه عقلانى به باد فنا رفت و دوره‌اى در تاريخ انديشه و عمل ايرانى آغاز شد كه ما از آن به دوره بن بست در عمل و امتناع در انديشه تعبير كرديم."(ابن خلدون و علوم اجتماعي)

وي با چنين پيش‌فرضي سعي در نمودن گذرگاه‌هاي واقعي و اساسي در مسير حركت منطبق بر منطق فكر جديد در ايران دارد گرچه خود را نه جامعه شناس و نه مورخ، كه تنها پژوهش‌گر مي‌داند و لاجرم از اين سعي اشاره شده‌ي اخير مبرا.

دقتي در سير مباحث و مدعيات طباطبايي كه به خوبي در آثار وي نمايان است، برخي مشابهت‌ها در مطلب "قوچاني" با چنان به اصطلاح "پروژه‌اي" را به ذهن متبادر مي‌كند.

سيد جواد در كتاب "جدال قديم و جديد" به واكاوي و طرح طريق انديشه‌ي سياسي و فلسفي در مغرب زمين اقدام مي‌كند، همچنان‌كه در "زوال انديشه‌ي سياسي در ايران"، در مقدمه‌اي شورمند، بي توجه به پايه‌هاي مادي تحولات اجتماعي، وجود انديشه‌ي سياسي و فلسفي در يونان باستان و غرب را كارپايه‌ي اصيل حركت‌هاي اخير در حوزه‌ي انديشه‌ي جديد غرب مي‌داند. اشتياقي كه وي در پي‌گيري تفكر در يونان باستان نشان مي‌دهد، تا جايي كه حوزه عمومي را مسبوق به سابقه‌ي گذر از "آگروپليس" به "آگورا" در يونان بعد از انقراض "موكناي" تعريف مي‌كند، در راستاي طرح وي راجع به زوال انديشيدن در جامعه ايران ترسيم مي‌شود و بر اين اساس است كه وي تحولات فكري در غرب را ادامه‌ي انديشه‌ي تاريخي و درك ضرورت‌هاي بازبيني و نوزايي بر بستر تفكر تاريخي و نه گسستي از پيشينه‌ي آن مي‌داند. به حقوق دل مي‌بندد و انديشه را گاه از معبر حقوق و حقوق را از معبر انديشه تاريخي نوانديشيده عبور مي‌دهد و همچنان كه حقوق عمومي را در يونان باستان مي‌پويد، انديشه‌ي سياسي غرب را نيز برخاسته از از همان بستر تاريخي تعريف مي‌كند. در چنين كرونولوژي ِ انديشه‌اي است كه قرون وسطا مرادف با تعطيلي تفكر تبيين نمي‌شود و البته بسياري را امروزه نظر بر اين است.

شكل حقوقي اما در قرون وسطا از سويي مبتني بر انديشه‌ي يوناني ترسيم مي‌شود و از ديگر سوي بر باور مسيحي، اما همه يك جا و به نام كليسا و بنابراين طباطبايي معتقد است جرقه‌هاي اساسي و موثر در تحول جديد غرب از دل كليسا زده شد و نخست "لوتر" و "كالون" از متن روحانيت كليسايي در فقه مسيحي اجتهاد مي‌كنند، آن‌گاه مجال به روشنفكران سكولار و لائيك مي‌افتد. از همين روست كه در خوانش خود از تاريخ ايران و به ويژه پس از مشروطيت، با چنين رويكردي به دنبال تجديد نظر در مباني تفكر در ايران، بيش از اخذ تام تفكر مي‌گردد و از اهم مباني فكري در ايران را تفقه رسمي و سنتي مي‌داند و البته معتقد است به ابزار جديد بايد اينمباني سنتي را به چالش گرفت. چنانچه در (ابن خلدون و علوم اجتماعي) مي‌گويد:

"تنها با نقادى از سنت میتوان به طور جدى با سنت روبرو شد، وگرنه نمیتوان سنت را با امكانات خود سنت مورد پرسش قرار داد. سنتى كه توان طرح پرسش و لاجرم، تجديدنظر در مبانى خود را از دست داده باشد، نمیتواند شالودهاى استوار براى تذكر و تجديد آن فراهم آورده و به دست دهد."

هم از اين روست كه "آخوند خراساني" را به همه‌ي مدعيان روشنفكري چون "فتح‌علي آخوندزاده، يوسف خان مستشارالدوله، ملكم خان ناظم‌الدوله و طالب‌اف" ترجيح مي‌دهد و حتا تركيب واژه‌اي چون "روشنفكري ديني"‌را از آن رو برنمي‌تابد كه معتقد است اينان نيز چون ملكم و مستشارالدوله و طالب‌اف، به جاي تلاش در نوزايي و بازطرح مسائل در حوزه‌اي كه مبناي تفكر رسمي و تاريخي ايراني بود، همه در صدد وصله زدن و تركيب كردن بي معيار اسلام و تجدد برآمدند و نوزاد حرامزاده‌اي را در تاريخ معاصر دست به دست چرخانده‌اند. به ديگر سخن مي‌توان گفت؛ طباطبايي به تجدد در دين معتقد است و نه تجدد با دين آن‌گونه كه امثال روشنفكران ديني از قبيل بازرگان، شريعتي و سروش در نظر داشته‌اند. در چنين نگاهي، طباطبايي نه با تجدد ِ ناشي از گسستي كه امثال "آخوندزاده" نمايندگي مي‌كردند سر همراهي دارد و نه به ديدگاه تلفيقي – تقليلي ِ امثال "ملكم و طالب‌اف" كه حتا بعدها در ميان ديگراني كه روشنفكر ديني خوانده مي‌شوند نيز ديده مي‌شود. در عين حال اما طباطبايي ِ "هگل شناس"، شديدن مايل به تجدد است و به دنبال تحقق تمام عيار آن ولي از مجرا و مسير منطقي و اصيل‌اش يعني با اخذ روش و منطق آن جهت نوزآيي در سنت.

 

اگرچه اين مختصر در توضيح آراي طباطبايي نارسا و نامفهوم است اما شايد براي تاييد ادعاي عنواني كفايت مي‌كند.

"محمد قوچاني" با روش ظاهري چنين رويكردي به جنگ سكولاريسم و لائيسيته رفته است، پنبه "روشنفكران ديني" را زده‌است و تا اينجا بر متد و معيار طباطبايي عمل كرده‌است، اما چه در گزافه‌گويي‌ها در پيرامون تاريخ غرب، بازگشت به مذهب و نارسايي لحاظ شده‌ي مفهوم سكولاريسم در ادبيات تاريخي وي كه نشان مي‌دهد (جدال قديم و جديد) را از آثار "طباطبايي" تورقي نكرده است، و چه آن‌جايي كه سند انديشه و تحول در ايران را الي‌الابد به نام فقه مي‌زند و دريوزگي از تفكر فقه‌گراي حاكم را عامدن يا جبرن نمود مي‌دهد، نه تنها از طباطبايي دور مي‌شود، كه حتا به قلب وي نيز دست مي‌زند، چه آراي طباطبايي ولو آن‌كه به تبعيت از هگل بگويد: "سياست هر قومى با تصورى كه آن قوم از خداوند دارد، مطابق است" ، در نهايت متجددانه و رو به سكولاريسم بوده‌است. و در اين ميان محمد قوچاني به هر علت و بي‌دليل، قلب‌نمايي خود را بر سر نتيجه چنان عرضه مي‌كند كه ترش‌رويي‌هاي كساني كه ديري بود ستايشگر قلم وي بوده‌اند را نيز برمي‌انگيزد.

 

________________

در پرداخت به آراي سيد جواد طباطبايي، سعي شده‌است تنها به طرح و بيان صادقانه برداشت خود از افكار و پژوهش‌هاي وي بپردازم و در مفام داوري و قضاوت نيفتم، هم از اين روست كه آنچه طرح شده‌است، ممكن است همراهي نگارنده را با سير انديشه وي بنمايد، در حالي كه جز در جايي كه وي عمق فلسفي و قوت نظري را پيش شرط حركت و تحول مي‌داند، در بسياري ديگر از آرا، همراهي و گرايشي در خود نمي‌بينم. در ضمن ممكن است در انتقال آنچه گرايش واقعي "طباطبايي" بوده‌است نواقصي در نوشتار ديده‌ شود كه محتاج دقت و نقد خواننده گرامي است.
 

منبع: وبلگ یاسر عزیزی

http://azizi61.blogfa.com/post-70.aspx

 

ضعفهای مقاله “چرا نباید لائیک بود؟”

Posted:



غفور میرزایی -


یکم


من یکی از علاقه مندان آن نشریه هستم. در جرس مورخ 13 اردیبهشت 1389 مقاله ای در ستون "مهمان" خواندم که شگفت زده شدم، زیرا جرس را نشریه ای می دیدم که در خارج برای کمک به مبارزه و تلاش های مردم ایران برای رسیدن به یک حکومت دموکراتیک و عادلانه که حقوق شهروندی مردم را رعایت و کاملا متعهد به رعایت حقوق بشر باشد، به وجود آمده است در حالیکه نوشته "چرا نباید لائیک بود؟" آقای قوچانی علاوه بر انکه از مبانی استدلالی درستی برخوردار نبود آشکارا در تایید و ضرورت نظام ولائی فعلی است. فکر کردم شاید اشتباهی پیش آمده باشد. چگونه است که مطلب آقای قوچانی را برگزیده و درج کرده اید که اتهام آشکار و ناصوابی را بر صاحب نظرانی بسیار مشهور، اگر نخواهیم خوشنامی شان را متذکر شویم، وارد کرده است؟ بدون آن که استدلال منطقی و دلائل و شواهد قابل قبولی در آن باشد.


دوم


اگر بشود ادعای آقای قوچانی مبنی براینکه مجاهدین "فرزندان" و یا نتیجه افکار و کارهای مهندس بازرگان است و تقی شهرام نتیجه مجاهدین، ( که البته رهبر انقلاب هم در مورد مرحوم بازرگان به دلیل آن که در مقابل کج روی ها می ایستاد چنین اظهار نظری، گویا کرده بوده اند) پذیرفت؛ آن وقت ناچارا باید قبول کرد که عثمان و معاویه و به دنبالش یزید نتیجه کارها و تعالیم پیامبر اکرم است، و صد البته رهبر فعلی انقلاب (که از طرف شماها جائر خوانده شده) نتیجه مستقیم افکار و اعمال رهبر فقید و دخالت روحانیان در امری بود که به آن اصلا آشنائی نداشتند


سوم


من قصد پاسخ گوئی یا نقد نوشته آقای قوچانی را نداشتم وندارم زیرا با توجه به دلائل و شواهد زیاد احتمال قوی میدهم که ایشان در شرائط خاص ناچار به نوشتن چنین مطلبی شده است، و به هیچ وجه مایل نیستم با نقد آن، فشار بیشتری بر او وارد کنم. آقای قوچانی با هوش تر از آن است که نداند با استدلالهای خود درنوشته "چرا نباید لائیک بود؟" که به قصد تخریب فرد مورد نظر ارائه شده است، به نتایجی خواهیم رسید که در بالا ذکر شد. این حکومت موجود است که مردم ایران را فاقد قوه تشخیص می پندارد که نمی توانند نتیجه منطقی مسائل را درک کنند، و به همین دلیل است دروغ گوئی و تقلب کردن و مردم فریبی را مجاز می داند، و اسرای خود را به چنین اعمالی وا می دارد. این مردم بسیار احساس فریب خوردگی در طول یکصد سال گذشته پیداکرده اند، پس نگذارید در این جنبش سبز نیز باز بر آنها همان رود که تکرار گذشته باشد. باید بطور جدی به ازادی اندیشه و بیان ،چه در نظر و چه در عمل احترام گذاشت و از اتهام بدون دلیل و حتی نقل نوشته های اتها م آمیز دوری کنیم تا با تلاش در یاری کردن مردم ، جامعه از شرایط نامطلوب فعلی به شرایط انسانی و مطلوب برسد .


برایتان آرزوی موفقیت در راه خدمت به مردم دارم.
با احترام و تشکر

آموزش و پرورش:مدارس شهرستان‌هاي استان تهران شنبه و يكشنبه آينده تعطيل نيست

Posted:



 

جرس: مدير كل روابط ‌عمومي سازمان آموزش و پرورش شهرستان‌هاي استان تهران گفت: تمامي مدارس شهرستان‌هاي استان تهران شنبه و يكشنبه هفته آينده داير است.

علي سليماني در گفت‌و‌گو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: تمامي مدارس آموزش و پرورش شهرستان‌هاي استان تهران در روز شنبه و يكشنبه هفته آينده داير است.

مديركل روابط ‌عمومي سازمان آموزش و پرورش شهرستان‌هاي استان تهران گفت: استاندار تهران اعلام كرده است فقط مدارس شهر تهران در اين 2 روز تعطيل است.

وي بيان كرد: ادارات شهر تهران نيز در 2 روز شنبه و يكشنبه هفته آينده داير است.

لازم به ذکر است که  دیشب هیات دولت مصوبه ای مبنی بر تعطیلی مدارس و دانشگاهها و ادارات دولتی داشت که صبح امروز استاندار تهران تعطیلی ادارات را تکذیب ، ولی تعطیلی مدارس و دانشگاهها را تایید کرد.

سوالهای خانواده بدرالسادات مفیدی از دادستان

Posted:



جرس:خانواده بدرالسادات مفیدی دبیر زندانی انجمن صنفی روزنامه نگاران روز پنجشنبه با وی ملاقات کردند و با توجه به شرایط مفیدی و دیگر زندانیان سیاسی از دادستان و سایر مقامات قضایی سوالاتی را پرسیدند.

  

به گزارش کلمه، خانواده مفیدی مطلع شدند وی در تاریخ ۹ اردیبهشت ما با حضور در دادسرای اوین از خود دفاع کرده است همچنین بعد از چهار ماه زندان حکم بازداشت وی که تا پیش از این به او ارائه نشده بود تمدید و به او ابلاغ شد. همچنین آخرین دفاعیات در تاریخ ۱۲ اردیبهشت از او گرفته شده است.

 

خانواده این روزنامه نگار زندانی با ابراز نگرانی از وضعیت جسمانی مفیدی به کلمه گفتند: ایشان علاوه بر ناراحتی قلبی دچار شکستگی دندان و عفونت لثه نیز شده که توجهی به آن نمی شود.

 

خانواده بدرالسادات مفیدی در ادامه سوالاتی را از دادستان تهران و سایر مقامات قضائی پرسیدند. سوالاتی که این روزها نه تنها این خانواده بلکه خانواده دیگر زندانیان سیاسی هم آن را بارها تکرار می کنند. سوالات مشترکی که هیچ یک از مقامات قضایی تاکنون به آن پاسخ روشنی نداده اند.

 

چرا بند ۲۰۹ زندان اوین؟

یکی از اولین مراکز سرکوب و اختناق رژیم پهلوی که در جریان انقلاب اسلامی مورد تهاجم مردم قرار گرفت مجموعه زندان اوین بود. بدترین و یکی از مخوف ترین بخش‌های زندان اوین بند معروف ۲۰۹ است که گفته می شود توسط اسرائیلی‌ها ساخته شده و هنوز هم در برخی گفت و گو ها به بند اسرائیلی‌‌ها معروف است.

نخستین سوال خانواده مفیدی از مقامات قضایی این است. سوال مشترکی که بسیار دیگری از خانواده های زندانیان سیاسی دارند.

خانواده مفیدی خواستار پاسخگویی شفاف مقامات قضایی درباره دلایل نگهداری طولانی مدت مادرشان در سلول های بند ۲۰۹ هستند.

 

چرا قرار بازداشت موقت؟ مگر متهم جانی خطرناک است؟

 

طبق قانون قرار بازداشت شدیدترین نوع قرار است که برای مجرمین خطرناک استفاده می شود یا برای مواردی که امکان تبانی و از بین رفتن آثار جرم وجود دارد.

 

ماده‌ ۳۷ قانون‌ آئین‌دادرسی‌ کیفری‌ ایران‌ مصوب‌ سال‌ ۱۳۷۸ اعلام‌ می‌دارد: «کلیه‌ قرارهای‌ بازداشت‌ موقت‌ باید مستدل‌ و موجه‌ بوده‌ و مستند قانون‌ و دلایل‌ آن‌ و حق‌ اعتراض‌ متهم‌ در متن‌ قرار ذکر شود. همچنین‌ قاضی‌ مکلف‌ است‌ در کلیه‌ موارد پس‌ از مهلت‌ یک‌ ماه‌ در صورت‌ ضرورت‌ با ذکر دلایل‌ و مستندات‌ قرار بازداشت‌ موقت‌ را تجدید و در غیر این‌ صورت‌ با قرار تامین‌ مناسب‌ متهم‌ را آزاد نماید.»

 

با توجه‌ به‌ ماهیت‌ قرار بازداشت‌ موقت‌ و ضرورت‌ وجودی‌ آن‌، می‌توان‌ این‌ گونه‌ استنباط‌ کرد که‌ این‌ قرار طبق‌ مواد قانون‌ آئین‌ دادرسی‌ در یک‌ یا چند مورد از موارد ذیل‌ صادر می‌شود:

 

- شدت‌ مجازات‌ در جرم‌ ارتکابی‌

- بیم‌ فرار و پنهان‌ شدن‌ متهم‌

- جلوگیری‌ از امحای‌ آؤار و دلایل‌ جرم‌

- تبانی‌ با شهود و مطلعین‌ یا سایر متهمان‌ (اگر متهم‌ به‌ لحاظ‌ جلوگیری‌ از تبانی‌ بازداشت‌ شده‌ این‌ موضوع‌ باید در معرفی‌نامه‌ وی‌ به‌ زندان‌ قید شود. ممنوع‌الملاقات‌ بودن‌ متهم‌ نیز تذکر داده‌ شود. ماده‌ ۱۴۷ قانون‌ آئین‌دادرسی‌ کیفری‌)

- بازداشت‌ متهم‌ به‌ عنوان‌ اقدام‌ مراقبتی‌ (جهت‌ جلوگیری‌ از تکرار جرم‌ و حفاظت‌ و نگهداری‌ متهم)

- جلوگیری‌ از اقدام‌ به‌ خودکشی‌ متهم‌

- جلوگیری‌ از تعرض‌ احتمالی‌ که‌ از ناحیه‌ بزه‌دیده‌ یا خانواده‌ وی‌ به‌ متهم‌ پرونده‌ واقع‌ شود.

 

حال با این تعریف قانونی که وجود دارد خانواده بدرالسادات مفیدی این سوال را می پرسند که آیا بدرالسادات که هر که او را می شناسد وی را نمونه یک زن مسلمان، متدین و پایبند به قانون می داند، یک مجرم خطرناک به شمار می رود که ضروری است پس از گرفتن دفاع آخر هم در بازداشت بماند؟

 

یکی از اتهام های مفیدی شرکت در تجمعات پس از انتخابات است که خانواده او این سوال را دارند که در صورت بیرون آمدن از زندان چگونه امکان تبانی برای پاک کردن این اتهام وجود دارد که او را آزاد نمی کنند؟

آنها باز می پرسند ، آیا دبیر انجمن روزنامه نگاران که طبق وظیفه ای که هیئت مدیره انجمن بر عهده اش گذاشته متهم شده که با رسانه های خارجی مصاحبه کرده چه راهی برای امحای آثار این اتهامات دارد که موجبات ادامه بازداشت را بیافریند.

این سوالی است که خانواده هایی مانند خانواده های مشاوران میرحسین موسوی که اخیر قرار بازداشت موقت آنها نیز تمدید شده هم می پرسند. سوالی است که خانواده های دیگر از جمله خانواده زندانیان گمنام هم می پرسند.

جناب دادستان مگر دو ماه پیش قول ندادید؟

طبق قانون تمدید بازداشت با موافقت دادستان ممکن است.

خانواده مفیدی می پرسند:جناب اقای جعفری دولت آبادی ایا شما دو ماه پیش ( ۱۷ و ۱۸ اسفند ماه سال گذشته) به خودشان وهمسرشان نگفتید که تلاش می کنید تکلیف وی زودتر روشن شود؟این زمان کی فرا می رسد؟
 

استاندار تهران:تعطيلات شنبه و يكشنبه فقط شامل مدارس و دانشگاه هاي شهر تهران است

Posted:



 

جرس: استاندار تهران گفت: تعطيلات شنبه و يكشنبه 25 و 26 ارديبهشت ماه فقط شامل مدارس و دانشگاه هاي شهر تهران است و شامل شهرهاي تابعه و مراكز دولتي نيست.

مرتضي تمدن در گفت و گو با خبرگزاري فارس افزود: ادارات و مراكز دولتي در اين روزها كماكان به فعاليت عادي خود خواهند پرداخت.
وي اظهار داشت: اين تعطيلي فقط شامل مدارس و دانشگاه هاي حوزه فرمانداري شهر تهران و شميرانات است و شامل شهرهاي تابعه استان تهران از قبيل شهرري،اسلامشهر، كرج، ورامين، شهريار و...نخواهد بود.


*بر اساس مصوبه روز گذشته هيات دولت قرار بود مراکز آموزشي و ادارات دولتي در روزهاي شنبه و يکشنبه 25 و 26 ارديبهشت ماه تعطيل باشد که اين مصوبه لغو و تنها شامل مدارس و دانشگاه هاي شهر تهران خواهد بود و شامل ادارات دولتي نيست.

تجمع گسترده دانشجویان شهید بهشتی در اعتراض به حضور احمدی‌نژاد در این دانشگاه

Posted:

تجمع گسترده دانشجویان شهید بهشتی در اعتراض به حضور احمدی‌نژاد در این دانشگاه

 

از ابتدای صبح امروز دانشجویان شهید بهشتی در حالی وارد دانشگاه می شدند که با حضور گسترده پلیس و نیروهای امنیتی در اطراف دانشگاه مواجه شدند. پیش از آن 6 دستگاه اتوبوس و تعداد زیادی از اتومبیل های دولتی وارد دانشگاه شده بودند و حراست دانشگاه مسیرهای منتهی به تالار ابوریحان، محل سخنرانی احمدی نژاد را مسدود و تحت کنترل داشت.


خبرنگار جرس گزارش داد که  دانشجویان که از حضور نیروهای امنیتی و حراست متوجه حضور احمدی نژاد در دانشگاه شده بودند، ابتدا مقابل دانشکده ادبیات تجمع کرده و به سمت میدان مرکزی این دانشگاه حرکت کردند و قصد ورود به تالار ابوریحان، را داشتند. آنان شعارهایی نظیر «دانشجو بیدار است از دیکتاتور بیزار است»، «دولت کودتا استعفا استعفا»، «مرگ بر دیکتاتور»، «صل علی محمد قاتل ملت آمد»، «موسوی زنده باد کروبی پاینده باد» و شعارهای از این دست، سر دادند و مانع حضور بدون سر وصدای رئیس دولت دهم در دانشگاه شدند.

 

این گزارش می افزاید: در حالی که تعداد دانشجویان افزایش می یافت، در حدود 10 نفر از بسیجیان همراه با نیروهای حراست با حضور در مقابل دانشجویان قصد صد راه دانشجویان را داشتند تا مانع حضور دانشجویان در مقابل محل سخنرانی احمدی نژاد شوند. حضور بسیجیان و همراهی حراست دانشگاه با آنان، درگیری هایی را بین دانشجویان و بسیجیان وحراست به وجود آورد. این درگیری ها موجب مصدوم شدن چند تن از دانشجویان معترض شد.

 

احمدی نژاد به قصد شرکت در بيستمين آئين نكوداشت اعضاي هيئت علمي وارد دانشگاه شهید بهشتی شد و كامران دانشجو وزير علوم، دستجردي وزير بهداشت، پرويز داودي معاون اول سابق دولت نهم، زريبافان رئيس بنياد شهيد، سلطانخواه معاون علمي و فناوري، احمدی نژاد را در این مراسم همراهی می کردند.

 

لازم به ذکر است که تنها کسانی اجازه ورود به تالار محل سخنرانی احمدی نژاد را داشتند که با به وسیله اتوبوس وارد دانشگاه شده بودند و یا از پیش کارت دعوت به همراه داشتند. حضور چشمگیر نیروهای امنیتی در اطراف تالار مانع ورود دانشجویان به نزدیکی محل سخنرانی می شدند. تجمع و تظاهرات دانشجویان تا لحظه تنظیم خبر، در این دانشگاه ادامه دارد.

 

گفتنی است هفته پیش،  نیز حضور احمدی نژاد در دانشگاه تهران با اعتراض گسترده دانشجویان آن دانشگاه مواجه شده بود.

 

 

 
Get the Flash Player to see this rotator.

هيات منصفه مطبوعات اعلام كرد: «كيهان» مجرم نيست!

Posted:



 

جرس: اعضاي هيات منصفه مطبوعات استان تهران نظر خود را در مورد مدير مسوول روزنامه كيهان اعلام كردند.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، نظر هيات منصفه مطبوعات به شرح زير است:

1-هيات منصفه مطبوعات در مورد شكايت شيرين عبادي موضوع افترا به شاكي‌، به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.

2-در مورد شكايت شيرين عبادي موضوع انتشار مطالب خلاف واقع، هيات منصفه مطبوعات به اتفاق آراء، متهم را مجرم ندانست.

3-در مورد شكايت شيرين عبادي موضوع اتهام توهين،‌هيات منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.

4-در مورد شكايت شادي صدر مبني بر انتشار مطالب خلاف واقع، هيات منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.

5-در مورد شكايت شادي صدر مبني بر توهين، هيات منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.

6-در مورد شكايت عمادالدين باقي هيات منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.

7-در مورد شكايت مرتضي هاشمي هيات منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.

8-در مورد شكايت ملكشاهي (مهرداد)، هيات منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم تشخيص نداد.

9-در مورد شكايت ظفرقندي (صابري )، هيات منصفه مطبوعات با اكثريت آرا متهم را مجرم ندانست.

10-در مورد شكايت اكبر اعلمي، هيات منصفه مطبوعات با اكثريت آرا متهم را مجرم ندانست.

11-در مورد شكايت اسفنديار رحيم مشائي، هيات منصفه مطبوعات با اكثريت آرا متهم را مجرم ندانست.

ضمنا هيات منصفه مطبوعات به مدير مسوول كيهان يادآوري ‌كرد كه در تنظيم اخبار و مطالب دقت بيشتري به عمل آورد و پس از كسب اخبار موثق اقدام به خبررساني كند.

آخرین واکنش های داخلی و خارجی به اجرای حکم اعدام پنج زندانی

Posted:

آخرین واکنش های داخلی و خارجی به اجرای حکم اعدام پنج زندانی

مسئولان زندان اوین با ذکر دلایل امنیتی از تحویل اجساد ۵ زندانی اعدام شده، به خانواده ها خودداری می کنند. -

 

سحرگاه یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۸۹، مسئولان زندان اوین که با قطع تلفن های آن زندان، از دو روز گذشته ارتباط با جهان خارج را قطع کرده بودند، حکم اعدام پنج زندانی بنامهای فرزاد كمانگر فرزند باقی، علی حیدریان فرزند احد، فرهاد وكیلی فرزند محمد سعید، شیرین علم‌هولی فرزند خدر و مهدی اسلامیان فرزند محمد را به اجرا درآوردند.
فعالان حقوق بشری اعلام کرده اند این احکام در حالی به اجرا درآمده است که پرونده سه تن از اعدام شدگان در مرحله بازنگری (اعمال ماده ۱۸) قرار داشت و همچنین هیچ یک از وکلا و خانواده ها در جریان اجرای این احکام قرار نگرفتند.
دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، اتهامات آنها را قصد بمب گذاری، انفجار و عضویت در گروههای کرد مخالف اعلام کرد.

در پیِ این اقدام، واکنش های زیادی در داخل و خارج از ایران برانگیخته شد و بیانیه های متعددی صادر و تجمعات گسترده ای در غرب ایران و همچنین برخی شهرهای جهان شکل گرفت.


واکنش ها خانواده های اعدام شدگان
در اولین واکنش نسبت به اجرای احکام اعدام، مهرداد، برادر فرزاد کمانگر، معلم کُردی که از چهار سال پیش در زندان به سر می برد و روز گذشته اعدام شده، با بیان اینکه "مقام‌های قضایی پیش از این قول آزادی وی را داده بودند"، به قول مسئول پرونده که گفته بود "فرزاد گناهی نداشته و باید آزاد شود" استناد کرد و همزمان خاطرنشان ساخت: "در این زمینه حتی رهبری مسئول است. کسی که به عنوان رهبری مملکت آن بالا نشسته، باید جوابگو باشد."
به گزارش رادیو فردا،سلطنه رضایی، مادر فرزاد کمانگر نیز معترضانه گفت "حاضرم مقابل گلوله هایشان بایستم و کشته شوم. خون ما از خون دانشجویانی که در خیابانها کشته شدند رنگین تر نیست. نمی دانم تا کی باید با چشمان پر از اشکم انتظار فرزندم را بکشم. می خواهم از مسئولان بپرسم: آیا زندان و اعدام فرزندان این سرزمین، رافت اسلامی و پایبندی به اصول اسلام است؟"
مادر کمانگر خواستار برگزاری تحصن اعتراضی در مقابل دانشگاه تهران (برای روز دوشنبه) شد که طبق آخرین اخبار با حاکمیت جو پلیسی و حضور گسترده نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها و انسداد ترددها روبرو گردید که خانواده ها نهایتا در مقابل زندان اوین به تحصن دست زده اند.

ملائکه علم هولی، از اعضای خانواده شیرین علم هولی زندانی اعدام شده کرد نیز، با اشاره به خودداری مسئولان زندان از ارائه هرگونه توضیحاتی، اعدام این ۵ این زندانی سیاسی را مغایر با قانون اساسی خواند و گفت: "فرزندان ما هیچ گناهی مرتکب نشده بودند که اعدام و حتی مجازات شوند".


وکیل اعدام شدگان؛ من هم از طریق یک خبرنگار متوجه شدم
همزمان خلیل بهرامیان، وکیل مدافع سه تن از اعدام شدگان (فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی و مهدی اسلامیان)، با اعلام اینکه از اجرای حکم موکلان خود خبر نداشته است، به روزآنلاین گفت "اعدامی که امروز صورت گرفت فاجعه بزرگی بود که در عین ناباوری اتفاق افتاد. نه من و نه خانواده موکلینم از اعدام ایشان خبردار نبودیم و من هم ساعت ۱۰ صبح از طریق تماس تلفنی یکی از خبرنگاران از موضوع مطلع شدم. بلافاصله به دادگاه انقلاب، بخش اجرای احکام رفتم و از دادیار مربوطه سئوال کردم، ایشان گفتند از این پرونده خبری ندارند.


تجمعات اعتراضی در غرب ایران؛حاکمیت جو امنیتی در کردستان
در واکنش نسبت به اجرای حکم اعدام های فوق الذکر، گروهی از مردم شهرهای مختلف کردستان ایران، از جمله سنندج، کامیاران (شهر فرزاد کمانگر)، مهاباد و پیرانشهر، دست به تجمعاتِ اعتراضی در نقاط مختلف شهر زده و بنا به گزارش اخبار ارسالی و شاهدان عینی، شهرهای کامیاران و سنندج از روز گذشته حالت حكومت نظامی گرفته و صدها خودرو و مامور از ارگانهای مختلف اعم از یگان ویژه پاسداران و لباس شخصی ها، در سطح شهر بویژه اطراف محل سكونت خانواده كمانگر مستقر هستند.

 


اعتراض کانون نویسندگان کردستان ایران

این تشکل مدنی کرد نیز، با صدور بیانیه ای ضمن محکوم کردن اعدانها، خاطرنشان کرد "این اعدام ها در حالی صورت می گیرد که طی نه ماه گذشته حداقل دو زندانی سیاسی دیگر کرد به نام های احسان فتاحیان و فصیح یاسمنی نیز اعدام شدهاند. علاوه براین، احکام مرگ در مورد حداقل ۱۶ تن دیگر از فعالان سیاسی و دانشجویی کرد صادر و درصدد اجرای این احکام ناروا هستند. به گونهای که حسین خضری، زینب جلالیان و حبیبالله لطیفی؛ هر لحظه احتمال حکم مرگشان قریبالوقوع است."


تجمعات اعتراضی خارج از ایران؛ کردستان عراق
در اولین واکنش گروهی نسبت به اجرای احکام اعدامِ پنج زندانی ، تعدادی از فعالان سیاسی، مدنی و روزنامه نگاران کرد، در کردستان عراق و شهر سلیمانیه دست به اعتصاب و تجمع و تحصن اعتراض آمیز زدند.
در پایان مراسم کردستان عراق، از مردم کردستان خواسته شده روز سه شنبه ۲۱ اردیبهشت ماه، در اعتراض به اعدام زندانیان سیاسی دست به اعتصاب عمومی بزنند.

همزمان برخی از احزاب کرد در بیانیه های مشترک و جداگانه اعدام پنج نفر از فعالان سیاسی کرد را محکوم کردند.

 

اعتراضات در اروپا
در پی‌ انتشار خبر اعدام تعدادی از زندانیان در زندان اوین، گروههای مختلفی از ایرانیان ساکن شهرهای مختلف اروپا، در اعتراض به این اقدام تجمعات اعتراض آمیز برگزار کردند که طبق اخبار منتشره، روز یکشنبه تجمعاتی در شهرهای کلن، لندن، برلین، پاریس، میلان، فرانکفورت، میلان، کپنهاگ، هامبورگ و چند شهر دیگر اروپا برگزار شد.

در گزارش پاریس آمده بود تظاهر کنندگان به ساختمان سفارت جمهوری اسلامی در فرانسه حمله کرده و ضمن شکستن شیشه آن محل و شعار نویسی، مراتب اعتراض خود را اعلام کردند که موجب دخالت پلیس و دستگیری تعدادی از معترضین شد.


اعتراض زندانیان سیاسی
در واکنشی دیگر، جمعی از زندانیان سیاسی زندان گوهردشت کرج، با صدور بیاینه ای نسبت به اجرای احکام اعدام روز یکشنبه اعتراض کردند و در بیانیه ای خاطرنشان ساختند "در چنین شرایطی طبیعی است چهره های علمی، مذهبی، اساتید، نویسندگان، هنرمندان، کارگران، معلمان، دانشجویان و دانش آموزان و همۀ وجدانهای بیدار بشری در داخل و خارج کشور، شرف خود را به نمایش گذاشته و بر علیه این بیدادگری ها فریاد خشم و اعتراض سر دهند."


جمعی از دانشجویان سبز تهران؛ فراخوان به تحصن
در واکنشی دیگر، جمعی از دانشجویان سبز دانشگاههای تهران ، علم و صنعت ، شهید بهشتی ، پلی تکنیک و دیگر دانشگاه های تهران با انتشار فراخوان هایی در شبکه های اجتماعی و وبلاگ های دانشجویی، از تمام دانشجویان دعوت نموده اند در تجمعاتی که در ساعت ۱۲ روزهای چهارشنبه ۲۲ و پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت در اعتراض به اجرای پنج حکم اعدام در صحن آن دانشگاه ها برگزار خواهد شد، شرکت نمایند.


آخرین اخبار از تحویل جنازه ها؛ عدم موافقت مسئولین
آخرین گزارش ها پیرامون اعدام شدگان حاکیست "مسئولان زندان اوین با ذکر دلایل امنیتی از تحویل اجساد ۵ زندانی  اعدام شده روز گذشته در این زندان، به خانواده ها خودداری می کنند."
گزارشگران هرانا در این زمینه خاطرنشان کردند "خانواده های زندانیان سیاسی اعدام شده با مراجعه به دادگاه انقلاب و زندان اوین خواستار تحویل گرفتن اجساد فرزندان خود شدند اما مسئولان دادگاه انقلاب و اوین عنوان داشته اند تا اطلاع ثانوی و تشخیص بدون مشکل بودن تحویل اجساد از تحویل دادن آنان خودداری خواهند کرد. "

این گزارش یادآور شد مسئولان زندان به خانواده کمانگر پیشنهاد کرده اند که فعلا فقط وسایل فرزاد کمانگر را تحویل بگیرند اما این خانواده ضمن خودداری از تحویل گرفتن وسایل، بر لزوم تحویل پیکر فرزند خود تاکید کرده اند و خانواده شیرین علم هولی نیز، علیرغم ارجاع به بهشت زهرا و پزشکی قانونی کهریزک کماکان همچون سایر خانواده ها موفق به دریافت جسد این زندانی نشده است.



هيات منصفه مطبوعات: «خبر» مجرم و «جوان» و «بسيج فرهنگيان» مجرم نيستند

Posted:



 

جرس:هيات منصفه مطبوعات نظر خود را درباره مديران مسوول روزنامه‌هاي "جوان"،"تهران امروز"،"خبر" و "ماهنامه بسيج فرهنگيان" اعلام كرد.

به گزارش ايسنا، هيات منصفه دادگاه مطبوعات پس از برگزاري جلسه دادگاه مديران مسوول اين نشريات در شعبه 76 دادگاه كيفري استان تهران نظر خود را اعلام كرد.

اعضاي هيات منصفه به اتفاق آراء مدير مسوول روزنامه جوان را در مورد شكايت‌هاي مطروحه از سوي شاكي خصوصي مجرم ندانست.

هيات منصفه همچنين درباره مدير مسوول روزنامه تهران امروز اعلام كرد: از آنجا كه متهم در وقت مقرر در جلسه حضور نداشت كه از خود دفاع كند لذا دادگاه با پيشنهاد هيات منصفه مطبوعات استان مبني بر تجديد وقت دادرسي موافقت كرد و جلسه رسيدگي به اتهامات مدير مسوول تهران امروز به وقت ديگري موكول شد.

بر اساس اين گزارش، هيات منصفه مدير مسوول روزنامه خبر را به اتهام نشر مطالب خلاف واقع موضوع شكايت نماينده مدعي العموم با اكثريت آراء مجرم دانست.ضمنا هيات مذكور به اتفاق آراء متهم را مستحق تخفيف در مجازات شناخت.

هيات منصفه مطبوعات همچنين با اكثريت آراء مدير مسوول ماهنامه فرهنگي - سياسي بسيج فرهنگيان را در مورد شكايت مطروحه از سوي شاكي خصوصي مجرم ندانست.