جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


مطمئن باشید

Posted:

???? : طراح سبز

مطمئن باشید

مطمئن باشید ما پیروزیم چون در این تصویر دیده نمی شویم

سخنگوی کرملین:جامعه بین‌المللی باید مطمئن شود که برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است

Posted:



شبکه جنبش راه سبز(جرس): سخنگوی رییس جمهور روسیه گفت روسیه از ایران می‌خواهد به صورت نزدیکتری با هیأت هسته‌ای سازمان ملل، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری کند.

به گزارش خبرآنلاین به نقل از رویترز، «ناتالیا یتماکووا» به خبرنگاران گفت «روسیه تصور می‌کند که ایران باید در خصوص تأمین اطلاعات در مورد برنامه هسته‌ایش، فعالانه‌تر و به شکل وسیع‌تری با آژانس و سایر کشورها همکاری کند».

سخنگوی کرملین افزود «جامعه بین‌المللی باید مطمئن شود که برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است. اما اگر این تعهدات محقق نشود، بعدا هیچ کس نمی‌تواند کاربرد تحریم‌ها را منتفی سازد».

یتماکووا گفت که روز دوشنبه مدودف رئوس کلی موضع مسکو درباره ایران را برای نخست وزیر رژیم صهیونیستی ترسیم کرده است.

آیت الله طاهری اصفهانی:  کسانیکه از امام(س)ضربه خوردند، بپاخاسته اند تا امام زدائی نمایند

Posted:




شبکه جنبش راه سبز(جرس):  در پی نامه گلایه آمیزسید حسن خمینی به پخش گزینشی اندیشه های امام خمینی(س) در صدا و سیما ، آیت الله طاهری اصفهانی گفت:چه بسا کسانیکه از حضرت امام(ره)ضربه و سیلی خوردند مخصوصا آنانکه در چهره تحجر و تقدس بودند و هیچگاه دل خوشی از آن مرحوم نداشتند و اغراض گوناگونی دارند و به تمام معنا بپاخاسته تا اینکه امام زدائی نمایند و چهره مقدس او را مخدوش و یاران واقعی اش بکلی مطرود و از صحنه بیرون و آنچه را که خواستند بخاطر شهرت و قدرت بر سر انقلاب و امام و فرزندان و یاران او بیاورند.

سایت جماران از آیت الله جلال الدین طاهری اصفهانی نماینده امام خمینی در اصفهان از آنچه این روزها بر بیت امام می رود، پرسیده است.

متن کامل پاسخ آیت الله سیدجلال الدین طاهری اصفهانی به پرسش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

بر کسی پوشیده نیست که حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (قدس سره)تاثیرات فراوان و بنیادی را در سراسر شرق و غرب داشت. و تحولی بزرگ ایجاد کرد. امام تمامی حرکاتش و برنامه هایش بر اساس مکتب قرآن، اسلام و ارزشها بود با ایمان راسخ و اهداف والا و مقدس وقاطعیت کامل و ایمان به مردم و ملت بعنوان رهبری آگاه و خبره وبصیر و حکیم دعوت به قیام لله و فی الله نمود و مقابله با ظلم و ستم پرداخت وبرای مبارزه با نظام استبدادی و سراسر خشونت سلطنتی به پاخواست.امام خمینی (ره) مرجعی بود الهی با معرفت کامل به مبانی دینی واسلامی، پیامبرگونه به رهبری امت پرداخت. و انقلاب و نهضت او چیزی نیست که بر کسی پوشیده باشد.

امروز باید برای شناخت امام و معرفت به او و ابعاد مختلف برای نسل دوم و سوم انقلاب از زبان یاران واقعی آن حضرت بویژه کسانیکه همواره ملتزم رکاب و همراه و یار امام و خط فکر آن مرحوم بودند امام را تعریف کرد.این حقیقت را باید دانست که از طریق صداوسیما و بخشنامه واطلاعیه نمی توان آنگونه که شان و حق امام است آن بزرگوار را درست شناساند.

ای چه بسا کسانیکه از حضرت امام(ره)ضربه و سیلی خوردند مخصوصا آنانکه در چهره تحجر و تقدس بودند و هیچگاه دل خوشی از آن مرحوم نداشتند و اغراض گوناگونی دارند و به تمام معنا بپاخواسته تا اینکه امام زدائی نمایند و چهره مقدس او را مخدوش و یاران واقعی اش بکلی مطرود و از صحنه بیرون و آنچه را که خواستند بخاطر شهرت و قدرت بر سر انقلاب و امام و فرزندان و یاران او بیاورند.

نامه دلسوزانه اخیر یادگار امام جناب حجت الاسلام و السملمین حاج سید حسن خمینی دام عزه به رئیس سازمان صدا و سیما حاکی از این مطلب است و برنامه ای که تحت عنوان « شاخص » در صدا و سیما پخش شد و شاید هم ادامه داشته باشد از این مقوله خارج نیست.آن چهره مقدس و پاک و رئوف و مهربان که حتی برای بچه های محروم آمریکای لاتین و افریقای محروم شناخته شده است و بعنوان امام و مقتدی مطرح می کنند، برخلاف انتظار بگونه ای دیگر مطرح می شود.

همانطور که یادگار امام (ره)فرموده باید برای شناخت امام از یاران نزدیک آن حضرت دعوت بعمل آید تاهم شان و نزول سخنان واقعی امام را بیان نمایند و هم ناگفته های زندگی امام را بیان کنند.

سید جلال الدین طاهری

اعتراض عفو بین الملل نسبت به سه روزنامه نگار دربند

Posted:



شبکه جنبش راه سبز(جرس): سازمان عفو بین الملل در اعتراض به احکام صادره برای سه روزنامه نگار ایرانی بهمن احمدی امویی ،سعید لیلاز و کیوان صمیمی بیانیه ای صادر کرده و خواستار آزادی این روزنامه نگاران شده است.

 

در این بیانیه آمده است : بهمن احمدی امویی و سعید لیلازبه مجازات زندان محکوم شدند. بهمن احمدی امویی به شلاق نیز محکوم شده است.کیوان صمیمی بهبهانی در حبس انفرادی به سر می برد.هر سه این افراد زندانیان عقیدتی هستند.

بهمن احمدی امویی،دبیر گروه اقتصادی روزنامه سرمایه ،که توسط مقامات در تاریخ ۱۱ آبان ماه بسته شد، در ۱۴ دی ماه ۱۳۸۸توسط دادگاه انقلاب تهران به ۷ سال و ۴ ماه زندان و ۳۲ ضربه شلاق محکوم شد.۵ سال مجازات زندان وی به خاطر اتهام تبانی جهت اختلال در امنیت ملی،۱ سال زندان به خاطر تبلیغ علیه نظام، ۱ سال زندان و ۳۲ ضربه شلاق به خاطر اختلال در امنیت عمومی و ۴ ماه به خاطرتوهین به رییس جمهورمی باشد. او هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد.

سعید لیلاز، همچنین سردبیرروزنامه سرمایه ، در ۱۲ دی ماه ۱۳۸۸توسط دادگاه انقلاب تهران به ۹ سال زندان محکوم شد.وی متهم به شرکت در تجمع غیر قانونی و داشتن اسناد طبقه بندی شده گردید.وکیل وی گفته است که موکلش دسترسی به اطلاعاتی داشته که از طریق اینترنت پست شده بودند و لذا اطلاعات طبقه بندی شده نبودند. سعید لیلازاز پرداخت قرار وثیقه منع شده و در زندان اوین به سر می برد.

سردبیرروزنامه توقیف شده نامه، کیوان صمیمی بهبهانی ،در ۱۸ آذر ۱۰ روز مرخصی از زندان دریافت کرد تا در جشن عروسی دخترش شرکت کند.پس از آن به زندان اوین بازگشته است.وی در بند ۲۰۹ در حبس انفرادی به سر می برد.

در بیانیه سازمان عفوبین الملل موارد زیر از مقامات جمهوری اسلامی ایران خواسته شده است :

- درخواست از مقامات برای آزادی سریع و بدون شرط بهمن احمدی امویی و سعید لیلازو کیوان صمیمی بهبهانی ،از آنجایی که فقط به خاطر فعالیتهای مسالمت آمیزشان در خصوص حق آزادی بیان زندانی شده اند.

- ابراز نگرانی از اینکه بهمن احمدی امویی به شلاق محکوم شده است. مجازاتی بی رحمانه که معادل با شکنجه است و با توجه به اینکه دولت ایران عضو قراردادبین المللی حقوق سیاسی و مدنی (آی سی سی پی آر)است که به شدت شکنجه را ممنوع می کند.

- وادار کردن مقامات جهت تضمین اینکه این زندانیان مورد شکنجه و بد رفتاری واقع نمی شوند و گزارش هر نوع شکنجه و بد رفتاری در باره آنها مورد پیگیری و بررسی قرار گیرد وقانون برای متهمین در فرایندی عادلانه اجرا شود.

مروری بر روزنامه های سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۸

Posted:

مروری بر روزنامه های سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۸

 

رسالت چاپ تهران

پیامهای 22 بهمن"

محمد کاظم انبارلوئی در سرمقالۀ امروز روزنامۀ اصولگرای رسالت، معتقد است "راهپیمایی 22 بهمن سال 88  یکی از بزرگترین رویدادهای سه دهه اخیر در ایران بوده" و "ناظران جهانی باید آن را از ابعاد گوناگون مورد مداقه قرار دهند و پیام های آنرا دریابند." این روزنامه نگار حامی دولت، پیام های کلیدی راهپیمایی22 بهمن را –به زعم خود- اینگونه بر شمرده است:

"...1- تحقیر دشمنان اسلام و ایران بویژه آمریکا (ایران بویژه تهران در طول سه دهه گذشته چنین جمعیت عظیمی را در خیابان های خود ندیده بود...راهپیمایی22 بهمن در امتداد راهپیمایی9 دی امسال دو رفراندوم بزرگ در فاصله ای کوتاه بود) 2- تجدید میثاق با امام و رهبری (تجدید میثاق با امام و رهبری یعنی اعلام وفاداری به اسلام و التزام به اجرای حدود الهی در ایران. تجدید میثاق با امام و رهبری یعنی ایمان به کارآمدی اسلام در مدیریت کشور) 3- اعلام پشتیبانی مردم از دولت و مسئولان نظام (مردم در راهپیمایی22  بهمن به خیابان ها ریختند تا بگویند اکثریت کیست و کسانی که دچار «توهم» پیروزی و توهم «تقلب» هستند در روز روشن آفتاب را انکار می کنند. مردم آمده بودند تا بگویند کسانی که در نتایج انتخابات تردید دارند به این تردید خاتمه دهند و به ملت بپیوندند. ) 4- وزن انقلاب و ضد انقلاب (راهپیمایی22  بهمن سال88  به جهان نشان داد وزن ضد انقلاب در ایران حتی کمتر از دو درصدی است که سال58  در رفراندوم جمهوری اسلامی به سر تا سر جهان اعلام شد. )"

سردبیر روزنامۀ سنتی جناح راست معتقد است "رویش های جدید و بویژه در نسل سوم به قدری حیرت انگیز است که به جهان اطمینان می دهد تا ظهور امام زمان این انقلاب ماندنی است و حتی گردی بر رخ زیبایش نخواهد نشست. روز 22 بهمن 88 وزن انقلاب در برابر ضد انقلاب یک تصویر مبهوت کننده بود. این بهت را از لحن بوق های دشمن به درستی می شود درک کرد..."

 

اعتماد چاپ تهران

"نامه دومی در کار نیست..."

روزنامه اعتماد چاپ تهران، در شماره امروز خود به تکذیبیۀ دفتر آیت الله هاشمی رفسنجانی پیرامون اخبار سایتهای مدعی "ارسال نامۀ دوم" هاشمی به رهبری اشاره کرده و خاطرنشان می سازد "...با توجه به ابعاد شیطنت آمیز بانی یا بانیان اصلی و منتشر کنندگان آن، لازم می دانیم به دلیل سوالات مردمی از این دفتر و احتمال سوءاستفاده سایر رسانه های معاند نظام اسلامی، ضمن تکذیب شدید این موضوع به اطلاع عموم برسانیم که این نامه و محتوای آن از اساس جعلی و کذب محض بوده و توطئه و دسیسه یی مرموز از جانب معاندین و دشمنان انقلاب اسلامی ارزیابی می شود..."

کسانی که شعار «نه غزه، نه لبنان» سر می دهند بی غیرتند

این روزنامۀ صبح تهران، در بخشی دیگر از صفحات سیاسی خود، به سخنان علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در قم اشاره دارد که شعار "نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران" را نشانۀ "انحراف از انقلاب و بی غیرتی" ذکر کرده و در راهپیمایی ۲۲ بهمن در قم، با تاکید بر اینکه "منافع فلسطین تاثیر مستقیم بر منافع ایران دارد" خاطرنشان ساخته بود "باید با تمام وجود از فلسطین و آرمان های فلسطین حمایت کنیم و امروز این جزء افتخارات ماست که از حزب الله لبنان دفاع کنیم..."

"رفتار خشونت آمیز"

 

امروز در صفحه دیگری از روزنامه اعتماد، نقد محمد هاشمی (عضو حزب کارگزاران و رئیس اسبق صدا وسیما) بر پاسخ رئیس صدا وسیما به سیدحسن خمینی منتشر شده که وی از عزت الله ضرغامی (رئیس انتصابی صدا وسیما) پرسیده است: "آیا مشکل فعلی جامعه ما با توسل به خشونت و رفتارهای غیرمنطقی قابل حل است؟ آیا نمی توان با رافت و رفتارهای منطقی و رعایت حقوق شهروندی با مشکلات برخورد کرد؟ در حالی که شواهد نشان داده اند رفتارهای غیرمنطقی و خشونت طلبانه هیچگاه راه حل مناسبی برای حل مشکلات نبوده اند...صدا و سیما یک رسانه ملی است و یک رسانه قشری، حزبی و گروهی نیست. یک رسانه قشری نیست که ریاست صداوسیما توصیه می کند برای نظرخواهی باید میان پابرهنگان رفت."

 

کیهان چاپ تهران

" كروبی برای فرار از دست مردم با اتومبیلش به تعدادی از رهگذران كوبید"

نویسندۀ روزنامه کیهان با این ذهنیت که "بیش از 50 میلیون نفر" در راهپیمائی 22 بهمن امسال حضور داشته اند، به تحلیل پیرامون آنچه –به زعم این نویسنده- در حاشیه و متن مراسم اتفاق افتاده می پردازد و با مصادره به مطلوب کردن مراسم سالگرد پیروزی انقلاب، حضور جنبش سبز و رهبران آن را مورد تخطئه و وارونه نمائی قرار داده و مدعی شده است:

" ...مردم ولایتمدار با سر دادن شعارهایی همچون مرگ بر منافق و مرگ بر ضد ولایت فقیه خواستار بازداشت و محاكمه قاطع سران جریان فتنه به ویژه موسوی، كروبی و خاتمی شدند...البته حضور حماسی مردم تهران سران فتنه به ویژه موسوی، كروبی و خاتمی را فراری داد. میرحسین موسوی از سران فتنه سبز اموی ساعت 11 روز پنج شنبه به قصد شركت در راهپیمایی 22 بهمن از خیابان رودكی عازم راهپیمایی بود كه پس از مشاهده حضور میلیونی مردم به سمت یكی از كوچه های این خیابان به نام بن بست مصطفی رفت و در یكی از كوچه های این خیابان متواری و پنهان شد.

مهدی كروبی از دیگر سران فتنه آمریكایی هم كه سعی داشت با ورود خود به میدان صادقیه حضور بیش از 5 میلیونی مردم تهران را تحت الشعاع قرار دهد، با شعار مرگ بر منافق و مرگ بر ضد ولایت فقیه از صحنه گریخت. كروبی برای فرار از دست مردم با اتومبیلش به تعدادی از رهگذران كوبید و به خودروی آنان آسیب وارد كرد...محمد خاتمی از دیگر سران فتنه آمریكایی هم كه از مدت ها قبل برای بهره برداری سیاسی در راهپیمایی 22 بهمن برنامه ریزی كرده بود در تقاطع زنجان-آزادی درصدد ورود به جمع میلیونی مردم بود كه در مواجهه با آنان ناچار فرار را بر قرار ترجیح داد و مثل كروبی و با اتومبیلش از صحنه گریخت..."

 

ایران چاپ تهران

"کُمای جریان فتنه..."

روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت، در تحلیلی پیرامون تظاهرات ۲۲ بهمن و آنچه به زعم نویسنده این مطلب"حضور شگفتی‌آفرین و ده‌ها میلیونی" عنوان شده، نوشته است "هم اکنون جریان فتنه در كمای محض فرورفته است و پس از ناکام‏ ماندن فتنه‌گران، دعوا در بین حامیان این جریان بالا گرفته و این طیف در كش و قوس متهم كردن یكدیگر به‌ عنوان عامل شكست، به سر می‌برد. گرچه به نظر می‌رسد این دعواها و حرف و حدیث‌ها طی روزهای آتی بیش از پیش بالا بگیرد، اما مرور گذرای بحث‌ها خود گواهی است بر اینکه همچنان جریان فتنه حاضر نیست به دلایل اصلی وضعیت اسف‏بار خود بپردازد. رسانه‌های داخلی و خارجی حامی جریان نیز برخلاف رویه ۸ ماه گذشته خود كه مدام در حال تبلیغ و شانتاژ رسانه‌ای بودند، در بهت كامل به سر برده و دچار سردرگمی شده‌اند. .."

 

جمهوری اسلامی چاپ تهران

"... و هیچ کس نمی ماند"

مقاله نویس روزنامۀ جمهوری اسلامی در تحلیلی متفاوت پیرامون راهپیمائی 22 بهمن امسال، ضمن اینکه معتقد است "مثل سالهای گذشته اقشار مردم از همه سلیقه های سیاسی و فكری حضور داشتند که می تواند راهنمای عمل برای از میان بردن اختلافات و حل همه مشكلات باشد"، خاطرنشان می کند:

"... مردم در این صحنه تاریخی برگ زرین دیگری بر كارنامه خود افزودند و اكنون نوبت مسئولان است كه با عمل به وظایف قانونی خود در همه زمینه ها حقوق اساسی مردم را آنگونه كه مورد نظر اسلام است و در قانون اساسی جمهوری اسلامی منعكس شده تامین نمایند. مسئولیت ها به هیچكس وفادار نیستند و دولت ها نیز می آیند و می روند آنچه میماند عمل به وظیفه قانونی و خدمت خالصانه به مردم و تلاش برای حفظ وحدت و انسجام جامعه است..."

 

حمایت چاپ تهران

روزنامه حمایت (وابسته به سازمان زندانها) در مطلبی تحت عنوان "میکروبی بنام رشوه" که به قلم رضا الماسی نگاشته شده، به بررسی و تحلیل این معضل و فاجعه اجتماعی پرداخته و ضمن اینکه علل وجود و گسترش رشاء و ارتشاء (رشوه دهی و رشوه گیری) در کشور را "حرص دنیا و دوری از معنویت"، "عدم تعادل دخل و خرج" و "ضعف در اجرای قانون"، می داند، آثار و پیامدهای رشوه خواری را مورد بررسی قرار داده و چنین طبقه بندی می کند:

"...فساد و بی بند و باری اداری، در قالب رشوه خواری، آثار و پیامدهای منفی فراوانی را بر جای می نهد و هزینه های هنگفتی را در حوزه های سیاست، اقتصاد و فرهنگ، بر جای می گذارد که اجمالاً به چند نمونه آن اشاره می شود:‏ ‏1-ابطال حق و احیای باطل ‏2-گسترش فعلایتهای غیر قانونی ‏3-ایجاد شرایط نامطلوب اقتصادی ‏4-نارضایتی مردم و زیر سؤال رفتن حکومت و قانون."

روزنامه حمایت سپس به ارائۀ "راه حل" های احتمالی برای این مسئله می پردازد:

"‏1-تقویت بنیه های اخلاقی و اعتقادی، ‏2-کاهش فاصله طبقاتی، ‏3-ایجاد مراکز هدایت و ارشاد ارباب رجوع، ‏4-نظارت و برخورد قاطع با متخلفان..."

البته نویسندۀ روزنامۀ حمایت، در آسیب شناسی فوق الذکر، به ضرورت اصلاح ساختار سیاسی- اداری کشور، بازنگری در قوانین و لزوم استقرار یک دولت مشروع و پاسخگو هیچ اشاره ننموده است.

 

آفرینش چاپ تهران

موزه و موزه داری

روزنامۀ آفرینش ارگان دانشگاه آزاد، در سرمقاله امروز خود که پیرامون «موزه و موزه داری» در ایران نگاشته شده است، ضمن اینکه ایران را بدلیل داشتن قدمت تاریخی بالا، دارای قابلیت زیادی برای این صنعت تشخیص می دهد، در مقام مقایسه با کشور های جهان از "عقب ماندگی کشور" سخن می گوید و می نویسد:

 "در مقام مقایسه با کشورهای دیگر جهان، کشور ما همچنان عقب مانده است...نگاه به موزه در ایران فاقد جایگاه مهم و شاخصی بوده و شمار بسیارکم آنها نیز فاقد استانداردهای لازم و مدرن است...کشورهایی نظیر ایالات متحده با 11 هزار موزه، فرانسه با 7 هزار و روسیه با 11 هزار موزه از پیشتازان این حوزه می باشند، افزون بر آن موزه های مهمی چون لوور در فرانسه، بریتیش میوزیوم در انگلستان، آرمیتاژ در روسیه از مشهورترین موزه های جهانی و سمبل و افتخاری برای هویت ملی و سرزمینی آن کشور به شمار می روند که در کنار آن نقش مهمی در ورود گردشگر به این کشورها داشته اند...موزه ملی ایران به عنوان مهمترین موزه کشور و یکی از چند موزه جهان از نظر کمیت و کیفیت آثار آن با توجه به قدمت 6 دهه ای خود بیش از آنکه موزه ای معرفی کننده تاریخ، هویت ملی و عاملی در خدمت توریسم و سمبلی برای کشور باشد به رکودی چندین ساله منجر شده است..."

 

ابرار چاپ تهران

"افزایش تلاش آمریكا و متحدانش براى اعمال فشارهاى جدید ..."

روزنامۀ ابرار تهران در تحلیلی پیرامون تحولات اخیر پرونده هسته ای ایران، دلیل آغاز غنى سازى ۲۰ درصدى اورانیوم توسط جمهوری اسلامی را "خلف وعده غرب و عدول آژانس از مقررات بین المللى" و "تهدید مقامات غربى برای تشدید تحریم هاى ایران" دانسته و ضمن حمله به هیلاری کلینتون که از ایران خواسته است "در سیاست هسته اى خطرناك خود تجدیدنظر نماید"، می نویسد:

 "وزیر خارجه آمریكا كه در تلاش براى جلب فشار دیپلماتیك علیه ایران است، با بیان این كه واشنگتن به دنبال یك راه حل صلح آمیز است، اتهامات غرب مبنى بر نظامى بودن برنامه هسته اى جمهوری اسلامی را تکرار کرده و با دخالت در امور داخلى ایران ادعا می کند «چرا ایران از عمل به وظایف بین المللى خود كه مى تواند به یكپارچگى اقتصادى و سیاسى با جامعه  بین المللى كه به نفع مردمش است بیانجامد خوددارى مى كند؟» کلینتون همچنین از عربستان كه روابط تجارى روزافزونى با چین دارد خواسته است پكن را متقاعد به كنار گذاشتن مخالفت خود با دور چهارم تحریم هاى شوراى امنیت سازمان ملل علیه ایران كند..."

"حركت ناتو به سمت شرق براى محاصره روسیه است"

ابرار در بخشی دیگر از مطالب بخش سیاسی خود، به مصاحبۀ محمود احمدی نژاد با یک نشریۀ روسی اشاره می کند که  انتخابات ریاست جمهوری ایران را "بی نظیر در تاریخ" و ایران را در "بالاترین حد وحدت و انسجام اجتماعى" ذکر کرده و انقلاب اسلامى را نیز"یك اتفاق بزرگ در تاریخ حیات بشریت" عنوان نموده است. این روزنامه در ادامه بخشی از سخنان احمدی نژاد در مورد روسیه و ناتو را هم چنین آورده است "... حركت ناتو به شرق براى محاصره روسیه است و هدف اصلى جریان افراطى گرایى از جنوب به شمال روسیه و بعد هم هند و چین است. ایران مثل دیوار محكمى در برابر تهاجمات ایستادگى مى كند و البته روسیه نیز مى بایست همكارى هاى خودش را گسترش دهد. خطرى كه هست براى همه است. اگر اجازه نفوذ به ناتو و افراط گرایى بدهیم كه پشت مرزهاى كشورهایمان مستقر شوند، كار سخت خواهد شد..."

 

جام جم چاپ تهران

"بهمنی بر تحلیل‌ها"

بیژن مقدم در یادداشت روزنامۀ جام جم ارگان صدا و سیمای جمهوری اسلام، دلیل حضور راهپیمایان در تظاهرات 22 بهمن را "عشق به نظام و رهبری" ذکر کرده و آنرا سبب شکست تمام مخالفان و منتقدان –حتی مخالفان دولت- ارزیابی نموده و خاطرنشان می سازد:

"...رسانه‌های تبلیغی آمریكا، انگلیس و اسرائیل از قبل می‌كوشیدند این «فرصت» را به «تهدید» مبدل كنند و در این راه از ارائه تحلیل‌های متناقض و كم مایه بهره‌ها جستند، اما حضور میلیونی و یكپارچه مردم در سراسر كشور بهت و سردرگمی آنان را چنان رقم زد كه برخی گویا دچار هذیا‌ن‌گویی شدند، برخی به یاس و سرخوردگی خود اعتراف كردند و برخی از سر عدم شناخت واقعیت‌ها اعلام كردند، ما پیروز شدیم! ...

تحلیلگر برجسته ای هم مدعی شد: چرا احمدی‌نژاد پس از سخنرانی از مردم ترسید و با هلیكوپتر مراسم را ترك كرد! (غافل از این كه رئیس‌جمهور مانند مردم و در میان مردم خود را به مراسم رسانده بود)...

بررسی همه این تحلیل های متضاد نشان می‌دهد كه این جنبش تا امروز رهبران زیادی به خود دیده است ،رهبرانی كه قصد داشتند با طراحی تاكتیك «اسب تروا» عملیاتی غافلگیرانه انجام دهند. اما وقتی 22 بهمن گذشت و روسیاهی به ذغال ماند، با انتشار تحلیلی دیگر، اعتراف كردند، اشتباهی بزرگ را مرتكب شده‌اند و نباید به جای رهبری اصلی جنبش! به مردم رهنمود غلط می‌دادند.. در حالی كه همین مردم و حتی اندك هواداران این جریان نیز- به توصیه حضور با هویت جمعی و مشخص از سوی رهبر به اصطلاح جنبش هیچ وقعی ننهادند..."

 

جوان چاپ تهران

"اتاق های فکر آمریکا در جست‌وجوی راهی جدید برای فرقه سبز"

روزنامۀ جوان وابسته به محافل سپاه پاسداران، در مطلبی تحت عنوان "اتاق های فکر آمریکا در جست‌وجوی راهی جدید برای فرقه سبز"، بر این باور است که "بعد از راهپیمایی بیست و دوم بهمن‌، اتاق‌های فکر آمریکا در حال بررسی استراتژی جدیدی برای نحوه برخورد با تحولات داخلی ایران در سایه توسعه توانایی هسته‌ای جمهوری اسلامی هستند." مقاله نویس روزنامۀ جوان ضمن اینکه معتقد و مدعیِ "پیروزی کامل" حامیان دولت در 22 بهمن می باشد، به تجزیه و تحلیل رفتار آتیِ ایالات متحده پرداخته و در بخش "عبور از رهبران کنونی" در مقاله خود، می نویسد:

"...نحوه برخورد دولت اوباما با تحولات داخلی ایران نیز از جمله مباحثی است که به خصوص در سایه تحولات روز بیست و دوم بهمن ماه در داخل اتاق‌های فکر آمریکا به گرمی مورد بحث قرار می‌گیرد. کارشناسان مسائل ایران در آمریکا آرام آرام در حال ارائه پیشنهادهای جایگزین به کاخ سفید درباره نحوه برخورد با تحولات داخل ایران هستند. یک دیدگاه در قالب تداوم حمایت از جنبش سبز و تلاش برای تغییر استراتژی آن است...

برخی به طور ضمنی پیشنهاد انتقال رهبری کنونی جنبش سبز از داخل ایران به خارج از کشور را مطرح می‌کنند. اولین نشانه‌های این روند نیز مشخص شد؛ زمانی که حدود 1000 تن از مخالفان جمهوری اسلامی در لندن در حمایت از جنبش سبز تظاهرات کردند...

برخی نیز از لزوم تغییر در استراتژی‌ها صحبت می‌کنند...و فراتر از گزینه‌های قبلی، برخی ناظران سیاسی مسائل ایران در آمریکا، احتمال بازگشت اوباما به استراتژی سنتی معامله بزرگ با جمهوری اسلامی را هم منتفی نمی‌دانند... با وجود اینها هنوز هیچ‌کدام از این استراتژی‌ها برای اوباما و تیم همراهان او در کاخ سفید قطعی نیست. به نظر می‌رسد اوباما و همراهانش بعد از 22 بهمن‌ماه یک‌بار دیگر نیازمند این هستند که استراتژی‌های یک سال گذشته را مرور کنند..."

 

تهران امروز چاپ تهران

"رهبران ظرفیت نداشتند"

سرمقالۀ امروز تهران امروز به قلم محمدباقر قالیباف (شهردار تهران) است که خاطرنشان می کند "وقتی به حوادث قبل و بعد از انتخابات می‌نگریم و نتایج حاصل از كنش‌ها را می‌بینیم، می‌توان شواهد بسیاری آورد كه نخبگان درگیر در انتخابات، ظرفیت‌ها و قابلیت‌های لازم برای آن رویداد قابل ملاحظه را نداشته‌ و تحت‌تاثیر جو‌ عمومی اطراف خود قرار گرفتند وگرنه به‌طور متعدد این پدیده را دیده‌ایم كه افراد گمان پیروزی داشته‌اند، ولی پیروز نگشته‌اند."

فرمانده اسبق نیروی انتظامی و شهردار فعلی تهران، بدون اشاره به مطالبات جنبش سبز، نحوه شکل گیری و تکامل آن طی 8 ماه اخیر و همچنین تاثیرات سرکوب اِعمال شده در جامعه، به تحلیل حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری پرداخته و خاطرنشان می سازد:

"... هیجان مثبت و خارق‌العاده‌ای را در كشور ایجاد كرد و نیاز بود تا نخبگان ما قبل از چنین كارزاری قابلیت‌های عمل سیاستمدارانه را در خود به‌وجود آورده باشند تا بتوانند در مقطعی چون روزهای پس از انتخابات بر هیجان‌ها غلبه كنند و منطقی رفتار نمایند. امری كه به دلیل نبود همین بصیرت تحقق نیافت..."

 

 

تجمع سبزهای تبریز همزمان با قیام 29 بهمن

Posted:



 

شبکه جنبش راه سبز(جرس): همزمان با قیام خونین مردم تبریز، سبزهای این شهر در 29 بهمن ماه گرد هم می آیند.
 
به گزارش سایت جنبش سبز تبریز، فراخوان دعوت از مردم برای شرکت در مراسم بزرگداشت روز قیام تبریز در گوشه و کنار شهر به چشم می خورد و مردم برای شرکت در تجمع این روز آماده می شوند.
 
این روز یادآور خاطره شهدایی است که در سال 1356 بدنبال شرکت در مراسم چهلم شهدای قم، حماسه آفریدند و نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی آفریدند.
 
سبزهای تبریز با انتشار پوستری بیاد شهیدان آن روزکه در آن  شعارهای مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر کودتا نوشته شده است به استقبال به این روز رفته و  خود را برای شرکت در این گردهمایی آماده می کنند.
 
این مراسم روز پنچشنبه همزمان با 29 بهمن ماه ساعت 17 در بازار تبریز برگزارمی شود.
 
از سوی دیگر به گزارش جبهه مشارکت منطقه آذربايجان شرقي، در ادامه سلسله سخنرانی های ماهانه،  محسن آرمین، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب، سخنران این ماه  خواهد بود.سخنرانی آرمین روز چهارشنبه، بیست و هشتم بهمن ماه ساعت 17 در محل جبهه مشارکت تبریز برگزار می شود.

هفته سبز - برنامه ویژه مقابل سازمان ملل

Posted:



محمد هاشمی:مگر ضرغامی خودش درباره حوادث اخیر اظهارنظر کرده که ازسکوت سیدحسن انتقاد می کند؟

Posted:



شبکه جنبش راه سبز (جرس): محمد هاشمی با اشاره به نامه ریاست صدا و سیما به سیدحسن خمینی، گفت که آقای ضرغامی نیز نظیر برخی مسوولان، از مقام معظم رهبری هزینه کرده اند .

هاشمی که خود رئیس اسبق صدا و سیماست در گفتگو با روزنامه اعتماد همچنین گفت: همان طور که آقای ضرغامی و بسیاری از مسوولان در مورد قضایای اخیر اظهارنظر و قضاوتی نکردند باید این حق را به آقاسیدحسن هم بدهند که فقط در حوزه مسوولیتی شان ورود پیدا کنند و از آن دفاع کنند و در سایر حوزه ها به تشخیص خودشان عمل کنند. کمااینکه اکثر مسوولان کشور این گونه عمل کرده اند.

وی تاکید کرد:  آقای ضرغامی در نامه شان به ایشان اعتراض کرده اند که چرا نسبت به مسائل چند ماه اخیر و فلسطین نامه یی ننوشته اند اما در این برنامه واکنش نشان داده و نامه نوشته اند. آقای ضرغامی باید توجه داشته باشند آقای سیدحسن مسوول تولیت آستان مقدس و مسوول نشر آثار امام هستند. وقتی آقای ضرغامی در دفاع از صدا و سیما نامه می نویسند و از جایگاه رئیس و مسوول این سازمان از عملکردشان دفاع می کنند باید این حق را برای دیگران از جمله آقاسیدحسن قائل باشند که اگر به حوزه مسوولیتی آنها تعدی شد از خودشان دفاع کنند.

هاشمی در ادامه با اشاره به برنامه "شاخص" نیز گفت: متاسفانه تاثیری که این برنامه گذاشته است برخلاف اهدافی است که از سوی ریاست صدا و سیما بیان شده است. بنی صدر و گروهک ها سالیان متمادی است که تلاش می کنند یک چهره خشن و غیرمنطقی از امام نشان دهند و در نقطه مقابل آنها مردمی هستند که همواره تحت تاثیر مهربانی و رافت اسلامی امام خمینی(ره) بوده اند و به این ویژگی های حضرت امام می بالند و آنها را سرلوحه زندگی خود قرار داده اند. بنابراین از اشتباهات بزرگ و غیرقابل قبول این برنامه این است که حتی اگر هدفش روشنگری علیه بنی صدر بوده اما در راستای تبلیغات مسموم بنی صدر و گروهک ها علیه امام قرار گرفته است.

او کم نظیر بود

Posted:



م ت -

 

این نوشته را با یکی از آیاتی که ایشان بعضی نوشته هایشان را با آن شروع می کردند آغاز می کنم:

 

"حَسبُنا الله وَ نِعمَ الوَکیل نِعمَ المَولی َو نَِعمَ النَصیر"

 

 

امیدوارم این تصور پیش نیاید که خدای ناخواسته حمل بر فردپرستی شود اما  آنچه معمول است و متاسفانه همیشه هم اتفاق می افتد این است که انسان های بزرگ بعد از مرگشان بیشتر شناخته می شوند. در مورد ایشان این موضوع کاملاً صدق می کند، چرا که در اثر سال ها کناره گیری، عموم مردم با ایشان آشنایی نداشتند و فقط عده خاص و معدودی این سعادت را داشتند.

 

سالهاست که به جرات گفته ام و می گویم که ایشان در عصر حاضر بی نظیر است و دلایل محکمی هم در این مورد می توانم ارائه دهم.

من همیشه بر این نظر بوده ام و سعی می کردم هرچه از ایشان می شنوم و یاد می گیرم را در اختیار کسانی که فکر می کردم جنبه و کشش فکری و انسانی درک آن را دارند قرار دهم. چرا که طبق نظر خودشان امانت ها را باید به اهلشان برگرداند و چه امانتی بالاتر از یادگیری مطالبی که زندگی ساز است و می تواند به دیگران نیز نیرو و شناختی را بدهد که شما از آن بهره گرفته اید.

 

قبل از هرچیز باید بگویم که ایشان طرفدار استقلال فکری و عدم وابستگی فکری و عقیدتی  و گروهی بودند. دنباله روی را صحیح نمی دانستند و دنباله رو هم نمی خواستند! این خصوصیت ایشان برای من شخصاً تحسین بر انگیز بود چرا که انسان طبیعتاً طرفدار می خواهد و این نشان دهنده مقام انسانی بالا و والای ایشان بود، می خواستند بالهایت که  قوی شد پرواز کنی  و هر روز بیش از روز قبل اوج بگیری.

 

ای کاش می توانستم در زنده بودنشان بنویسم ولی همیشه امیدوار بودم که خودشان روزی بتوانند با همه مردم صحبت کنند و همه بشنوند آنچه را ما سعادت شنیدنشان را داشتیم و توانستیم بیاموزیم و بشناسیم خودشناسی و خدا شناسی را، انسانیت را، دین را، درستی و امانت داری را، تغییر را،رش و ......

 

فردی با وسعت نظر و افق دیدی بی انتها، با قلبی بزرگ برای دوست داشتن همه انسان ها، نگران از بی عدالتی ها و در جهل و نادانی قراردادن بشر.

 

از همان سنین نوجوانی که از طریق بستگان به منزل ایشان راه پیدا نمودم، پس از هر جلسه ای که از منزلشان خارج می شدم، آسمان را زیباتر، خداوند را نزدیک تر و مهربان تر، زندگی را زیباتر و خود را پر انرژی تر احساس می کردم.

 

به جرات می توانم بگویم ایشان پدیده ای استثنایی در عصر معاصر بودند.

آیا شما تاکنون شنیده اید که جوانی سختی کشیده از شهری کوچک به حوزه علمیه قم برسد، در سن جوانی درجه اجتهاد را از عالم و پیشوای بزرگی چون آیت الله العظمی بروجردی که مورد احترام همه علماء هستند دریافت کند، درجه فوق لیسانس حقوق قضایی را از دانشگاه تهران بگیرد و بالاترین مدرک علمی بین الملی چون دکترای دولتی فرانسه را در حقوق اسلامی ازسوربن فرانسه، یکی از بهترین و به نام ترین دانشگاه های جهان  در زمان کوتاهی دریافت نماید؟

.

کسی که به عنوان حقوق دان در مهم ترین دادگاه های جهان حضور پیدا کرده و نحوه برخورد قضایی را از نزدیک مشاهده نموده است.

کسی که در طول مدت اقامت در کشور فرانسه علاوه بر تحصیل به تحقیق و جستجو در نحوه زندگی مردم و عادات و علائق آنها و هم چنین بررسی دلائل پیشرفت آن ها در زمینه های مختلف و ... پرداخته و به هر کجا که سفر کرده توشه ای انسانی و فرهنگی برداشته است.

 

یادم می آید وقتی می خواستم از ایران برای اولین بار خارج شوم ایشان به من گفتند سعی کن ببینی و بفهمی چه باعث رشد جوامع غربی شده و چه باعث عقب ماندگی ما!!!

 

چه کسی تاکنون چنین سفارشی به فرزندش، به شاگردش، به دوستش، ... کرده است؟!

 

چه کسی انسان و آزادگی انسان را اصل قرار قرار داده و می گوید:" بزرگترین کاری که در جامعه بشری انجام می گیرد، کار روی انسان است"؟

 

چه کسی تا کنون با شما از "تولد ارادی" صحبت کرده است؟

می گوید: "مواظب باشید خود را در کجا قرار می دهید و تولد ارادی تان از کجا شروع می شود و چگونه استمرار پیدا می کند؟ با داشتن قدرت درک چه می کنید؟"

 

در مورد : فَبَشِر عِبادیَ الذینَ یَستمَِعونَ القول وَ یَتَبِعونَ الَحسَنَه،  می گوید: "اتباع احسن یعنی بشر این قدرت را

دارد که می تواند هر لحظه راه و روش پیشرفته تری داشته باشد. موقعی اختراع جدیدی پیش می آید که انسان  به

آخرین اختراع واقف باشد، پس باید جویا و پویا بود".

می گفتند که:"  اگر حضرت محمد (ص) یا حضرت عیسی (ع) در حال حاضر زندگی می کردند مطمئناً می خواستند به بهترین و پیشرفته ترین سفینه سوار شوند و به بالاترین نقطه ممکن در آسمان سفر کنند"!

 

روی عمل صالح بسیار تأکید داشتند و می گفتند: "عمل صالح یعنی عملی که متناسب با نیاز زمان و در حد ود  امکان و رافع نیاز اساسی فرد و جامعه باشد و به انسان آرامش می دهد".

 

در باره اخلاص که شرط هر عمل صالحی است می گفتند:" تو نگاه نکن کی در باره تو چه می گوید، تو کار درست بکن و بیدار کار خودت باش و خودت را به غیر خدا نفروش. اگر می خواهی لِقای رب داشته باشی، عمل صالح انجام بده. خدا به تو قدرت و اختیار داده که کاری بکنی، آن کار را انجام بده".

 

دین را اصولاً روشی برای بهتر زیستی انسان ها و خارج کردن انسان از سلطه های زمان می دانستند، نه خود سلطه جدید!

نه پیروی کورکورانه و نا آگاهانه ، بلکه دعوت به شناخت و آگاهی و بیداری، تفکر و تدبر و بصیرت!

 

نوشته های ایشان بیشتر کوتاه و دسته بندی شده بود و این روشی بود مختص خودشان که می خواستند رهنمودهای انسان ساز دینی به طور خلاصه و قابل عمل و اجراء در زندگی روزمره باشد.

 

در جزوه کوتاهی به نام "بیایید اینگونه باشیم"، صفات مومن را از نظر امیرالمومنین علی علیه السلام بیان می کنند و به عنوان اولین صفت می گویند: "مومن کسی است که مردم مال و جان و آبروی خود را نزد او در امان بدانند و به صحت و متانت کارهایش اعتماد و اطمینان داشته باشند".

یا این که مومن: "از کمک به یاران خود کوتاهی نمی نماید و از زورگویی، دروغ و نادانی می پرهیزد و خود را از این ناشایستگی ها بر کنار می دارد".

 

در جزوه دیگری " 12 رهنمود مشترک بین انسان ها برای پاکسازی ذهن" را( براساس آیات قرآن) اینگونه بیان می کنند:

 

1-                              لزوم و ضرورت بصیرت یابی و نگرش به خود،

2-                              لزوم کسب آگاهی سالم و مطمئن و پیروی از علم، نه ظن و گمان،

3-                              ضرورت توجه به عمل و نه ادعا و عنوان،

4-                              توجه به ظرفیت ها و پرهیز از عکس العمل جاهلانه و متقابل در برابر جاهلان،

5-                              ضرورت عبور از آلودگی ها و رعایت کرامت نفس،

6-                              ضرورت ایجاد حالت صلح و آرامش و عدم تجاوز،

7-                              توجه به پاکسازی درون و غافل نماندن از ذهن و پاکسازی آن،

8-                              توجه به اصلاح زبان و گفتار و رعایت متانت در گفتار و اظهار نظرها،

9-                              بدی و تجاوز به هرکسی، بدکردن به خود و موجب محرومیت است،

10-                           موارد همکاری و مشارکت،

11-                           موارد عدم مشارکت،

12-                           گذشت انسانی در برابر کوتاهی ها، پاکسازی درون از کینه ها و خوبی سازنده و موثر.

 

خودتان قضاوت کنید که این رهنمودها که به نظر ساده میرسد، پایه و اساس انسانیت است و رعایت آن ها بشر را به درجه والای انسانی می رساند (همانگونه که ایشان خودشان نمونه انسانیت بودند و همه این صفات در خودشان متبلور بود) و باعث رشد و پیشرفت و شکوفایی جامعه می شود..

مصداق واقعی: "کم گوی و گزیده گوی چون دُر          تا زاندک تو جهان شود پر"

 

چند سال پیش یک بار که از نمایشگاه کتابی دیدن می کردیم به غرفه ای رسیدیم که کتاب های فقهی بود از قدیم و جدید، ایشان گفتند می خواهی این کتاب های جدید را بازکنیم و با قدیمی ها مقایسه کنیم؟ خواهی دید که محتوی جدیدی ها همان است فقط رنگ و شکل کتاب ها عوض شده است!

می گفتند اجتهاد یعنی نظریه جدیدی را با توجه به ضرورت های زمان ارائه کردن نه تکرار مکررات!

 

در مورد"امر به معروف و نهی از منکر" در جزوه کوچکی در این مورد می گویند:

 

 "اهمیت این فریضه بیشتر از این جهت است که توجه و عمل کردن به آن، یک "شعور بیدار همگانی" را می طلبد که هدف از آن مطلع ساختن  افراد ناآگاه به قوانین حاکم بر روابط و مناسبات انسانی یک جامعه می باشد.

در حقیقت اعلام توجه داشتن و اهمیت دادن به امور مربوط به "صلاح و فساد جامعه" است، که طبعاً با اصلاح هر روز خود شروع می شود. نه این که به عنوان "امر به معروف و نهی از منکر" کارهایی توسط افراد یا نهادهایی انجام گیردکه خودش مصداق بارزی از "منکر" باشد. یعنی آزار رسانی، اهانت، بی توجهی به حقوق مسلم و ذاتی انسان ها، یا تحمیل یک عقیده و برنامه رفتاری غیر مسلّم و سلیقه ای به نام اسلام!!"

در جای دیگری می گویند:

"بنابراین شرط اساسی در زمینه امر به معروف و نهی از منکر، "کوشش برای دستیابی به حکمی روشن" در آن مورد است. به طوری که تذکر دهنده کاملاً آگاه باشد که فلان کار و برنامه و یا  ترک آن امری ضروری برای سلامت فرد و جامعه است. در عین حال خودش نیز به قطعی بودن و واجب یا حرام بودن آنچه می خواهد مطرح کند واقف و آگاه باشد. چرا که اگر کسی خودش به خوبی یا بدی عملی و یا اعتقادی وقوف و یقین ندارد، نمی تواند آن را به عنوان یک تکلیف دینی معرفی کرده و یا آن را بر دیگران تحمیل نماید.

از این جا است که پایبندی به اجرای فریضه "امر به معروف و نهی از منکر"مستلزم "آموزش و درک مفاهیم اصیل دینی" است، که این ها از طُرق قابل اعتماد شناخته شده و رعایت شوند!

با توجه به این نکته، به نظر می رسد کسی که مطلبی را به عنوان حکم دینی و اسلامی برای دیگران مطرح می سازد، باید "توانایی آن را داشته باشد" که در صورت لزوم، درست بودن و مستند بودن و به اصطلاح شرعی بودن و قانونی بودن آن را نیز "روشن و اثبات" نماید!".

 

حرف های ایشان در همه زمینه ها تازه و روشنگرانه و قابل تعمق و تفکر بود.

 

تفسیر ایشان از نماز بسیار زیبا و متفاوت و متحولانه است. در جزوه ای که به همین نام تدوین شده می گویند:

"اقامه صلوه و نه فقط خواندن آن" یعنی:

اولا، با اعمال شایسته خود در زمینه های مختلف زندگی، معرف اثر سازنده نماز در زندگی عملی باشد و به اصطلاح نماز را در وجود خودش، بر پا کند. خود را براساس نماز، فردی آراسته و دور از هر آلایش و پستی گرایی بسازد. بخصوص این امر در مورد گروه و جمعیت و یا در شعاعی وسیع تر در مورد نظام و حکومتی که خود را وابسته به خدا و اسلام و نماز می داند به نحو جدی تری مطرح گردد و صادق باشد.

ثانیاً، نماز را در جامعه اش برپا نماید، بر اساس مفاهیم سازنده نماز، در تصحیح روابط اجتماعی و یا اصلاح و تغییر تکاملی آن بکوشد و خودش نیز نمونه ای گویا و زنده از محبت باشد ........... و به این ترتیب، دیگران نیز به اجرای این برنامه تشویق شوند و خود نیز عنصری سازنده و مورداعتماد و کارساز و مفید گردند.

این موضوع اعم از این است که یک فردمنسوب به اسلام از جمله متعهدین به انجام تکلیف نماز رساله ای باشد، یا نه. زیرا همان طور که قبلاً نیز در جای خود اشاره شد نماز هرکس به تناسب شعور و ادراک او از جهت جهان بینی و خداشناسی و عالَم نگری و آفرینش نگری است. بنابراین منظور از اقامه صلوة برپاداری نظام اعتقادی به وجود عالم تدبیری همراه با رحمتی گسترده در اداره مجموعه ای بی نهایت به نام جهان هستی و هماهنگ سازی خود با حرکت عظیم آفرینش است، در برابر نفی اراده حاکم در ایجاد واداره جهان. که بالاخره مرز خداشناسی و  اعتقاد به ماوراء طبیعت و مسائلی از نوع وحی و نبوت و امثال آن ها، دست یابی به "اخلاق کریمانه و فاضله" است. اگر نه تنها اکتفا کردن به لفاظیهای سطحی و گفتن کلماتی عادت شده مسئله ای را نه در درون ذهن انسان و نه در محیط بیرون از انسان حل نکرده و نخواهد کرد و تنها اموری ذهنی و ابزار استعمارهای اجتماعی است.  و در صورتی که در انحصار گروه خاصی قرار بگیرد که مساجد را تبدیل به مراکز حکمرانی و امور یدگر از انواع دُکان ها و ابزار اسارت های فکری کرده و می کنند، چه بسا حتی موجب انحطاط و عقب ماندگی مستمر می شود!

 

قرآن را برحسب شان نزول آیات دسته بندی کردند و هم چنین کتابی را به عنوان "کلمات قصار قرآن" به سه زبان فارسی و انگلیسی و فرانسه تدوین نمودند. که این هم مختص خودشان است که روشنگری را برای همه  می خواستند و نه فقط مردم ایران.

همانطور که در جزوه نماز می گویند: "سِیر ما در جهان سیر دسته جمعی است و تکامل در ضمن سیر تکاملی جمع است، و درس "همه خواهی" را باید یاد بگیریم و درسایه توحید تلاش کنیم خود را از دور سرگردانی، خودبینی، و همه چیز را تنها برای خود خواستن، نجات دهیم".

 

در طول بیست و هشت سال کناره گیری، درس ها و نوشته های بسیار ارزشمندی در مورد مسائل روز جامعه و مسلمانان خوصوصاً شیعیان تدوین نمودند مانند:

 

1-                              کلمات قصار قرآن،

2-                              درس های اجتهاد،

3-                              قضاء در اسلام،

4-                              اصول دعوت اسلام،

5-                              بازنگری های فقهی،

6-                              امر به معروف و نهی از منکر،

7-                              نماز،

8-                              ......

 

علیرغم این سکوت طولانی، ایشان هرگز ساکت ننشستند و دست از تحقیق و تعلیم و رشد یابی و رشد دهی برنداشتند.

به عنوان کسی که تا اواخر با ایشان در تماس بوده، می توانم بگویم که علیرغم صدمات جسمی و روحی و کسالتی که دیگر در این اواخر به ایشان اجازه تلاش های عادی را نمی داد، کماکان سخنان و نظراتشان تازگی و پویایی خود را داشت و روحیه بسیار قوی و شخصیت استثناییشان مثل همیشه قابل تقدیر و احترام بود. مهم تر از همه این که در همان موضع همیشکی خود قرار داشتند و از اتلاف وقت گریزان بودند و سفارش به حداکثر استفاده از وقت را می کردند. از یکی دو سال گذشته جمله جدیدی را به کار می بردند، می گفتند:" دقیقه ها دقیق است!"

شنیدن این جمله از ایشان، به من اضطراب خاصی می داد اما این را هم می گفتند که در دنیا چند میلیارد انسان زندگی می کنند، اما عده معدودی اثر گذارند، باید اثر گذار بود! هم چنین می گفتند که توانایی انسان قابل انبساط است باید توانایی هایت را زیاد کنی به هر انسانی یک عمر داده شده باید از آن استفاده کرد.

 

گفتنی بسیار است و امید است که بتوانیم حداکثر آنچه را آموختیم عمل کنیم و به دیگران نیز منتقل نماییم.

 

 

همیشه به یادشان و با آرزوی شادی روحشان

 

م-ت

 

*ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست.

شرط قدمت بقاست

Posted:



مهرداد قربانی -

 

امروز جنبش سبز می داند که عجله و خواست های غیر معقول، فقط جنبش را از راه اصلی دور می کند. راهی که بر پایه ی آگاهی استوار است. پس رفتار عجولانه و خواست های غیر منطقی عملا مقابل این راه هستند، چراکه زمان از ملزومات آگاهی ست و ما در این راه سبز آگاهی به زمان و صبر نیاز داریم. بی شک موج سبزی که در ایران به وقوع پیوست، تلنگری شد برای بیداری به سوی جنبشی که سبز نام گرفت.

همیشه در ابتدا، انتها را می خواهیم، آیا در انتها آنجائیم که ابتدا می خواستیم؟

روز 22 بهمن، یک حضور متفاوت دیگر از جنبش سبز به وقوع پیوست. روزی که حاکمیت آنچنان با بیم در آن تدبیر کرده بود که به ازای هر فرد چندین و چند تراکت، پرچم، شعارنوشته و البته افراد نظامی و امنیتی، لباس شخصی، ساندیس و بلندگو در بین صفوف پخش کرده بود. راهپیمایی این روز از متفاوت ترین راهپیمایی های جنبش سبز بود. متفاوت نه از جهت شکل حضور که از آن جهت که پس از آن، بسیاری _همانطور که حاکمیت سعی بر جلوه دادن آن داشته و دارد_ گمان می کردند جنبش در این روز با شکست مواجه شده است. شاید این گروه چون سران حاکم منتظر این بودند که در روز سالگرد انقلاب 57، نظام سقوط کند و حال که چنین نشده تمام اهداف جنبش در این روز را مواجه با شکست می بینند.

 

هر چند تاکتیک و روش حضور جنبش در این روز بسیار جای نقد دارد، اما این بدان معنا نیست که جنبش به اهداف بلندی چون فریاد رفتار مسالمت آمیز خود دست نیافته است. فراموش نکنیم که خیل عظیمی از جمعیت که بی صدا و بی تفاوت به دکه ها و پوستر ها و بلندگوها در راهپیمایی حضور داشتند، همان جنبش سبزی ست که دیروز سیل خاموش سکوت بود. سکوتی سبز و فراگیر که در مقابل خود، سپاهی تا دندان مسلح به تمام ابزارهای سرکوب و سرپوش را می دید.

 

دیروز بازهم روز اثبات قدرت جنبش سبز بود و حاکمیت آن را فریاد زد. قدرتی که برای مقابله با آن، محدوده ی آزادی چون پادگانی، از چند روز قبل در مانور و آماده سازی به سر می برد و در روز بیست و دوی بهمن مردم در خیابان ها خود به چشم خویش دیدند که جنبش سبز حاضر بود و خیابان ها پر بود از افرادی که سکوت و رازی سبز به همراه داشتند. البته بسیار بودند آنان که به آرایش نظامی بر خلاف یا عمود حرکت مردم صفوف را می دریدند و قدرت کاذب خود را به نمایش می گذاشتند.

 

دیروز، حاکمیت بود که بر پاهای لرزان سوار بود و این مردم بودند که ایستاده و محکم قدم بر می داشتند و باز حاکمیت با لرز و البته گستاخی چهره ی آنان را با دوربین های خود می شمرد، تا بگوید مردم حضور دارند. آری به تصویر می کشید به این امید که بتواند سبز ِ حضور را سانسور کند. دیروز سبزها حاضر بودند و امروز شاهد آنند که حضورشان را به رُخِشان می کشند تا نا امید شوند. چه می توان گفت جز اینکه آنها سعی دارند خود را نیز گول زنند تا با باوری استوارتر دروغ گویند.

 

دیروز جنبش سبز حاضر بود و هنگامی که بلندگوها از انرژی هسته ای و حق و مژده  سخن می گفت، در انقلاب و آزادی و تمام راه های منتهی به آن ها با سکوت خود فریاد می زدند که این انقلاب و آن آزادی حق مسلم ماست. فریاد می زدند که این راهپیمایی و  سکوت در مقابلِ اجبارِ فریاد حق ماست و فریاد می زدند که ما زنده مانده ایم و پس ازتمام تلاش هایتان هنوز در راه مان در حرکتیم. فریاد می زند نفس را و فریاد می زدند که ما باز به قدرت، بقا داریم.

 

دیروز جنبش سبز فریاد زد که می تواند به بقای خود ادامه دهد و هرگز نمی هراسد و نشان داد که پس از هشتمین ماه از فشارها و ظلم ها باز بیشتر و با قدرت وجود دارد و حالا دارای قدمت است.

 

شاید بلندترین فریاد دیروز این بود که جریان و پویایی و زندگی در جنبش بیش از پیش وجود دارد و ما همه بر این موضوع واقفیم که مهم ترین وظیفه ی ما حفظ آن است. چراکه تا وجودی موجود نباشد، نه آینده ای برای آنست و نه قدمتی برایش قابل فرض است.

 

 

*ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست.