جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


همسر جواد مظفر:  به چه کسی فریادم را برسانم؟

Posted:



حال جواد مظفر وخیم است -

شبکه جنبش راه سبز(جرس): همسر محمدجواد مظفر با تاکید بر اینکه از لحظه دستگیری همسرش تاکنون قصد مصاحبه و اطلاع‌رسانی در خصوص وضعیت همسرش را نداشته ، اوضاع جسمانی حال همسرش را وخیم خواند از مسئولان خواست هرچه سریعتر به وضعیت همسرش رسیدگی نمایند.

 

وی در تماس با خبرنگار پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، اظهار داشت:« آقای مظفر نیم ساعت پیش با بنده تماس گرفت و با توجه به اینکه ایشان 60ساله است و به علاوه بر آنکه بشددت از آرتوروز گردن رنج می‌برد به مشکلات ریوی نیز مبتلاست، به من اطلاع داد که در شب‌های اخیر به دلیل بالارفتن بیش از حدضربان قلب، چهار قرص مصرف می‌کند.»

 

همسر این استاد دانشگاه ادامه داد:« تا امروز قصد مصاحبه با خبرنگاران را نداشتم اما به چه کسی فریادم را برسانم؟ پنج مرتبه به دادستانی مراجعه کرده‌ام، سه مرتبه به دادسرا و پنج مرتبه هم به اوین اما دریغ از دادرسی و پاسخگویی، مانند این است که هرجا مراجعه می‌کنیم روبروی ما دیواری کشیده‌اند و کسی آن طرف دیوار صدای ما را نمی‌شوند.»

 

وی با ابراز نگرانی شدید از وضعیت جسمانی همسرش به حضور مظفر در بند 240 زندان اوین در سلول انفرادی اشاره کرده و از مسئولان دستگاه قضایی خواست هرچه سریعتر به وضعیت جسمانی و قضایی همسرش رسیدگی و او را هر چه سریعتر آزاد کنند.

 

گفتنی است، محمدجواد مظفر استاد دانشگاه، مدیر انتشارات کویر و نائب رئیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان است که بعد ازعاشورا دستگیر شد.
 

اختصاصی جرس/ استقرار شبانه بسیجیان در اطراف میدان آزادی

Posted:



شبکه جنبش راه سبز(جرس): براساس آخرین خبرهای دریافتی از منابع موثق، حامیان حکومت برای در دست داشتن فضای میدان آزادی بسیج همه ادارات را فراخوانده اند تا امشب در دانشگاه شریف و اماکن دولتی نزدیک به میدان آزادی مستقر شوند.

براساس این گزارش، ستاد کودتا در نظر دارد تا از اولین ساعات بامداد با استقرار نیروهای بسیج در اطراف جایگاه سخنرانی در میدان آزادی،مانع حضور مردم شوند.

خبرهایی دیگری نیز حاکی است که از روزهای قبل تعداد زیادی ازبسیجیان از شهرهای مختلف به تهران اعزام شده اند.

منابع موثق از پایگاههای بسیج خبر می دهند که اعلام آمادگی سبزها برای شرکت گسترده در تظاهرات 22 بهمن و حضور سران اصلاحات و کاندیداهای معترض در این مراسم، نگرانی های زیادی در میان ستاد کودتا ایجاد کرده است. آنان تمام تلاش خود را برای بسیج نیروهایشان بکار گرفته اند. حتی گفته می شود به عده ای برای شرکت در این مراسم حقوق پرداخت می شود.

 25 خرداد و حضور سبز میلیونی مردم از میدان امام حسین تا میدان آزادی که با شکوه و آرامش خاصی برگزارشد،  کابوس هشت ماهه افرادی است که روز نهم دی برای بسیج مردم در حمایت از رهبری ناکام مانده بودند. بیم حضور دوباره سبزها در میدان آزادی خواب را از چشمان آنان ربوده است.

گفتنی است در مراسم روز قدس نیز، حکومت با بستن خبابانهای منتهی به دانشگاه تهران مانع حضور سبزها شد. ولی حضور پررنگ و گسترده آنان حتی ازدوربین سیمای ضرغامی نیز پنهان نماند.

شاهدان عینی از تهران خبر می دهند که سبزها با آمادگی کامل، فردا از اولین ساعات بامداد با نمادهای سبز خود در میدان آزادی حضورخواهند یافت.

تهران فردا شاهد یکی از بزرگترین حماسه های ماندگار تاریخ جمهوری اسلامی خواهد بود. روزی که مردم با نمادهای سبز خود بار دیگر شعار فراموش شده انقلاب  " استقلال ، آزادی و جمهوری اسلامی " را سرخواهند داد.

 

 

اولین دادگاه میردامادی

Posted:



شبکه جنبش راه سبز(جرس): اولين جلسه رسيدگي به اتهامات دبيركل حزب مشاركت صبح امروز با حضور متهم، نماينده دادستان و وكلاي پرونده در

 

شعبه 15 دادگاه انقلاب برگزار شد.

 

 

هوشنگ پوربابايي با اعلام اين مطلب اظهارداشت:‌جلسه رسيدگي به اتهامات محسن ميردامادي از فعالان سياسي بازداشت شده حوادث

بعداز انتخابات صبح امروز در شعبه 15 دادگاه انقلاب به رياست قاضي صلواتي برگزار شد.

 

وي اتهامات موكل خود را اجتماع و تباني به قصد برهم زدن امنيت ملي و فعاليت تبليغي عليه نظام اعلام كرد و گفت:‌دادستان در

ادعا نامه ‌خود با استناد به مواد 500 و 610 قانون مجازات اسلامي ،خواستار مجازات موكلم شد.

 

وكيل ميردامادي اظهارداشت:‌در ادامه جلسه ميردامادي با رد اتهامات وارده به دفاع از خود پرداخت و سپس وكلاي پرونده هركدام به

دفاع از موكل پرداخته و دادگاه به علت ضيق وقت و استماع بقيه دفاعيات وكلاي پرونده ،ادامه رسيدگي را به جلسه بعدي موكول

كرد.

 

وي با بيان اينكه هنوز زمان جلسه بعدي مشخص نشده است،گفت:‌انتظار مي‌رود در وقت فوق‌العاده جلسه رسيدگي تشكيل شود.

 

دکتر میردامادی پس از کودتای انتخاباتی 22خردادماه بازداشت شد. وی بیش از 4ماه در سلول انفرادی محبوس بود.

 

وی دبیرکل جبهه مشارکت و دیر کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم بود. میردامادی از دانشجویان خط امام بود.
 

بداهه نوازی پرنده سر چرخان در گفتگوی ویژه خبری

Posted:



آیینه س ب ز -

 

محمد رضا تاجیک مشاور ارشد میرحسین موسوی و مشاور رییس جمهور در دولت اصلاحات از زندان آزاد شد و مستقیما از زندان اوین به استودیوی ویژه خبری شبکه دو برده شد تا به آسیب شناسی حوادث پس از انتخابات و جریان اصلاحات بپردازد. فارغ از تشابهات اظهارات وی با دیگر زندانیانی که در زندان دچار تحول شده بودند و منطق قوی بازجوها آن ها را دچار دگردیسی کرده بود دو جمله ایشان ناخود آگاه توجه من را به خود جلب کرد.

 

یکی آنجا که می گفت اصلاح طلبان دچار تشتت و چند پارگی هستند و هر کسی برای خود سازی و در دستگاهی می نوازد و با لبخند با دست به خودش اشاره کرد و گفت یکی هم بداهه می نوازد. در دانشنامه ویکیپدیا در مورد معنی بداهه نوازی آمده است: بداهه نوازی عمل نواختن درجا و اتفاقی و بقول معروف ازخود درآوردن یک قطعه موسیقی بدون تنظیم قبلی است . که این امر می تواند نشانه این باشد که ایشان با زیرکی  به مخاطب خود می خواست پیام بدهد که این حرف ها بر اساس اصول فکری من نیست و بداهه است.

 

 در جای دیگری نیز ایشان گفتند که برخی مانند پرنده سرچرخان می مانند و وقتی احساس خطر کنند سر خود را 180 درجه می چرخوانند که این نیز می تواند نشانه این باشد که منظور ایشان از پرنده سر چرخان خودش بود که برای دفع خطر از خود مجبور است اظهاراتی صد و هشتاد درجه مخالف تفکراتش بگوید.

 

حال سوال اینجاست که آقایان بازجو که دستشان برای ملت رو شده است اگرمدعی هستند که منطقشان اینقدر قوی است که طی دوره های فشرده می توانند افراد را دچار چنین تحولات فکری کنند ، چرا این کار را در رسانه ی میلی شان نتوانسته اند انجام دهند تا مردم هم دیگر راهپیمایی اعتراض آمیز نکنند و نیازی هم به اتوبوس و ساندیس و بلند گو و ماشین آب پاش و اعدام نباشد؟؟؟

 

*ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست.

 

نامه ای برای شما

Posted:



یک شهرستانی -

 

بسم الله القاصم الجبارين

 

نامه ايست از يك سبز شهرستاني براي برادران وخواهرانش در تهران

 

سلام بربرادران و خواهرانم

 

عزيزان!

 

جنبش  ما يك جنبش اصلاحي ( براي رفع ظلم و فساد ) است كه بر خاسته از فطرت پاك انساني است  فطرتي خدايي كه دين خدا بر پايه ي همان فطرت بنا شده است همان ديني كه امر به خير و نيكي و نهي از بدي و پليدي را از واجبات خود و عمل به آن را باعث سعادت و ترك آن را موجب شقاوت مي داند . همان عملي كه حسين شهيد (س) بزرگ تاريخ ساز جهان هدف از قيام بزرگش عمل بدان و اصلاح امت بود.

 

اي راست قامتان!

 

بدانيد! الزاما هر حركت اصلاحي و قيام براي بر قراري حكم خداوندي حركتي خشونتبار و ... نيست. همچنان كه فرموده ي مولي علي (س) است كه مومن جهاد مي كند با شمشير و زبانش و آنچه امروز آنها را مي ترساند شمشير شما نيست بلكه زبان شما است.  زباني كه حق مي گويد و ناحق را رسوا مي كند. و بدانيد اين خون حسين است كه او را حقيقت زنده و جاويدان تاريخ كرده نه  شمشير او و اين فرياد عزتمندانه هيهات مناالذله حسين است كه پشت ظالمان را براي هميشه شكست 

 

اي آزادگان

 

به راه خود استوار باشيد و بدانيد كه وعده الله حق است كه فرمود : جا الحق ذهق الباطل ان الباطل كان ذهوقا

 

 برادران وخواهرانم !

 

بدانيد! دل و دعاي برادران و خواهرانتان در شهرهاي كوچك با شماست هر چند بنابر شرايطي كه بر شهر هاي كوچك حاكم است امكان تظاهر بر ايشان وجود ندارد . اما فردا (22 بهمن ) در ميان شما حاضر خواهم شد تا سلام برادران و خواهرانتان را از شهرستانها بر شما پاكبازان ابلاغ كنم و بر ايستادگي و زحمات هشت ماهه شما دستمريزاد بگويم و شهادت شهدايتان را تبريك و تسليت بگوييم و همراه با شما از عمق جان نداي آزادي بخش هيهات منا الذله مولايمان حسين (س)  را فرياد كنم

 

بدانيد! اگر خدا را ياري كنيد ياريتان مي كند.

 

اسلام علينا و علي عبادالله الصالحين

 

خداوندا شاهد باش در اين ايام غربت دين تو و امام مظلوم و معصوم (عج) تو بر عليه ظلم و جور بپاخاستيم و با فرياد الله اكبر خود تو را بياري خواستيم تا با كبر و بزرگيت، مستكبران و گردنفرازان را بر خاك ذلالت بنشان

و اي حسين بپاخيز كه ياري كننده اي هست كه ياريت كند

 

*ديدگاه هاي وارده در یادداشت ها لزوما ديدگاه جرس نیست.

پاسداشت دبیر کل

Posted:



هادی قابل -

 

به خاطر دارم پیش از کنگره نهم حزب سال 1385، در بین اعضا و هواداران حزب، بویژه منطقه تهران و ارکان مرکزی بحث گزینه دبیرکل جدید بسیار داغ بود.(جناب آقای دکتر سید محمد رضا خاتمی، به خاطر اشتغالات علمی و پزشکی و برای پرهیز از فرد محوری در حزب، انصراف خود را از کاندیداتوری در دوره جدید اعلام کرد و علیرغم اصرار بسیار دوستان و به ویژه روسای مناطق و شورای مرکزی، صلاح را در گردش این پست در بین اعضای حزب دید. انصافا جناب آقای خاتمی با همه گرفتاریها و مشغله ای که داشت، حزب نو پای مشارکت را خوب اداره کرد و به دوران جوانی و بلوغ رساند.) جوانان حزب به دنبال گزینه‌ای با روحیه و شور جوانی بودند. با سابقه های حزب به دنبال چهره ای سر شناس و قدیمی در مشارکت بودند. مناطق در پی گزینه ای به دور از نگاه مرکز محور و زنان در پی فردی باورمند به مشارکت جدی زنان در کارهای تشکیلاتی و اجرایی بودند. نهایتا پس از رای زنی های فراوان درون تشکیلاتی، کنگره نهم سکان کشتی حزب را به دست دکتر محسن میردامادی سپرد و به اتفاق آرا وی را به دبیر کلی حزب برگزید. در کنگره یازدهم برای بار دوم و ادامه راه، باز هم دکتر میردامادی به دبیرکلی حزب انتخاب گردید. 

 

میردامادی از همان روزهای اول استقرار در مسئولیت جدید حزبی اش، دست به کارهای بسیار بزرگی زد که در دوران سختی و فشار سبب تحول و تحرک نوینی در حزب گردید.

 

1- برای اولین بار انتخاب قائم مقام و سه معاون دبیرکل را در حزب نهادینه کرد. این امر سبب تحرک بیشتر حزب و پویایی در امر تشکیلات گردید. جناب آقای دکتر عبدالله رمضانزاده به سمت قائم مقام دبیرکل؛ آقای مهندس محسن صفایی فراهانی به سمت معاون اجرایی دبیرکل؛ سرکار خانم آذر منصوری( که از زنان پرکار و وقت گذار در حزب هست) به سمت معاون سیاسی دبیرکل و آقای مهندس حسین کاشفی به سمت معاون مناطق دبیر کل انتخاب گردیدند.

 

2- در حزب حضور فیزیکی داشت و برای کارش وقت می گذاشت. به نحوی که پس از تدریس دانشگاه به هیچ کار دیگری به جز رسیدگی به امور حزب و تشکیلات نمی‌پرداخت. آمار ساعات کار ارکان حزب همواره دبیرکل را در راس لیست خود قرار می داد که بیشترین حضور را در دفتر حزب داشته است، و این مایه دلگرمی و امید برای حرکت رو به جلو بود.

 

3- تاسیس سازمان رای، که از ابتکارات ایشان بود و خود در کلیه جلسات آن شرکت می کرد و بسیار پیگیر کار آن بود. نمود فعالیت این سازمان را در انتخابات شوراهای سوم، مجلس هشتم، و ریاست جمهوری نهم شاهد بودیم.

4- آموزش ارکان حزب، برای اولین بار یک دوره کامل و جامع آموزشی با حضور اساتید برجسته دانشگاه در حزب برگزار گردید که مورد استقبال قرار گرفت. تاپایان این دوره جمع خوبی از ارکان و اعضای حزب حضور داشتند و یکی از دانشجویان این دوره شخص دبیر کل بود که با تواضع درجلسات حضور می یافت و گوش می داد و برای سایرین الگو بود.

 

5- برگزاری جلسات مشترک دفتر سیاسی و شورای مرکزی در بسیاری از تصمیم گیری های اساسی و کلان حزب، که در دوره ایشان اینگونه جلسات بیشتر شد.

6- توجه ویژه به امر معنویت در حزب و پیگیری برگزاری جلسات ماه رمضان و ماه محرم و تاکید بر اقامه نماز جماعت در اول وقت در جلسات شورای مرکزی و دفتر سیاسی و....

 

7- ارتقای فعالیت زنان حزب به شاخه زنان و استفاده بیشتر از زنان پرکار و وقت گذار در ارکان حزب.

8- ارتباط با احزاب، گروهها و شخصیت های سیاسی اصلاح طلب، به منظور هماهنگی و همکاری در فعالیت ها و ارایه تحلیلهای حزب مشارکت و همچنین تماس با احزاب و شخصیت های جناح رقیب برای اطلاع از مواضع یکدیگر و بیان دغدغه ها و پیگیری حل مشکلات جامعه.

 

9- انضباط حزبی، رعایت مرامنامه، اساسنامه و بیانیه های کنگره که در سر لوحه کار ایشان قرارداشت.

10- تاکید و مراقبت بر حرکت و فعالیت حزب در چارچوب قانون اساسی، معیارهای اخلاقی و پایبندی به باورهای دینی. به یاد دارم که در چند مورد تخلف برخی از اعضا و یا ارکان از چارچوب ها اخلاقی و یا مرامنامه، (علیرغم علاقه ای که به افراد داشت) موضوع را به جلسه شورای مرکزی و یا هیئت داوری کشاند، تا انضباط حزبی حفظ شود.

 

دکتر می کوشید که در حزب جان تازه و امید به آینده را بوجود آورد. حزبی که پس از انتخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری هشتم، مورد سوالها، اشکالها و اعتراض های زیادی قرارگرفت. از آن مهمتر مورد بی مهری برخی از دوستان و هجوم دشمنانش قرار گرفته بود. دشمنان مست از توفیق در مهندسی انتخابات، با ریشخند از غیر واقعی بودن تحلیلهای حزب و یا الهام گیری از تحلیل گران خارج از مرز سخن می راندند! و دوستان از تندروی و یا افراط می گفتند! اما این هردو خلاف واقع بود. واقعیت این بود که حزب مشارکت تنها حزب بزرگ؛ قوی و تاثیر گذار در بین اصلاح طلبان بود. به همین جهت مورد هجمه بیشتر قرار داشت. حزب خطر انفجار مطالبات و خواست مردم را پیش بینی می کرد! فرجام سرکوب مطالبات مردم را پیش بینی می کرد! خطر به حاشیه راندن مردم را در عرصه تصمیم گیری پیش بینی می کرد! حزب حرکت احساسی دولت مردان تازه به قدرت رسانده شده را برنامه اداره کشور نمی دانست. حزب با واقعیت های فرا روی جامعه، تلاش می کرد تا گوشه ای از آن واقعیت ها را به اطلاع مسئولان و مرکز نشینان قدرت برساند. اصولا کار حزبی جز این نیست. هم به صورت خصوصی و در نامه های محرمانه و سر بسته و هم دز بیانیه ها و تحلیلها آنچه را می دید و می فهمید، صادقاته بیان می کرد و راه حل هم ارایه می داد.

 

اما به جای گوش شنوا، مواجه با زبانهای تند و دندانهای به هم فشرده شده و دستانی بر قبضه سلاح قرار داده شده قرار گرفت.

در چنین شرایطی اداره حزب و امید دادن به نسل جوان و پر شور، بسیار دشوار بود و میردامادی از عهده آن بر آمد. همواره با آرامش و طمانینه خاصی تحلیلهای خود را ارایه می کرد. او  در دورانی از عمر سیاسی خود قرار داشت که کوله باری از تجربه را به همراه داشت. دوران شور و جوانی و مبارزات آرمانخواهانه را در انجمن اسلامی دانشگاه، پیش و پس از انقلاب اسلامی سپری کرده بود. دوران واقع گرایی را پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در زمان جنگ، در جبهه ها و اداره استان جنگ زده خوزستان و مسئولیتهای حساس تا ریاست کمیسیون امنیت ملی در مجلس ششم گذرانده بود. اکنون دوره انتقال تجربه ها به نسل جوان بود، و انصافا میردامادی از عهده این کار هم خوب بر آمده بود. اما هیهات....

 

آنانکه وجود حزبی قوی، کارآمد، گسترده، و دارای تحلیل و برنامه را خوش نداشتند و آن را رقیبی برای خود می دانستند، تحمل نکردند و در دو روزه قدرت خود چنان تاختند که به یک باره دبیرکل و دهها نفر از اعضای شورای مرکزی و ارکان حزب و اعضای جوان و مناطق حزب را روانه زندان کردند! اما هرچه کوشیدند که نقطه انحرافی را بیابند و در سر کوچه و بازار جار بزنند، نیافتند! هرچه بیشتر فشار آوردند، کمتر چیزی دستگیرشان شد و امروز با تعجب و شگفتی به بافته های ذهنی خود می خندند و با خموشی خود فریادی رسا دارند که مشارکت همان بوده که می نموده است. و اصولا پرده ای در کارش نبوده، که پشت پرده اش را بتوان افشا کرد!

 

اکنون که حدود 9 ماه از بازداشت دبیرکل، قائم مقام دبیرکل، دو معاون سیاسی و اجرایی دبیرکل، اعضای شورای مرکزی، جوانان، اعضای مناطق و هواداران حزب می گذرد؛ دفتر حزب بسته است و قفل و زنجیری بر در آن آویخته اند، (به گمان خویش فکر و تشکیلات را می توانند در غل و زنجیر کنند!) که هیچ مقام، نهاد، سازمان و اداره ای مسئولیت آن را تا کنون برعهده نگرفته است. همه می گویند کار ما نبوده است! و لکن هیچکدام هم به صورت رسمی اجازه گشودن در را نمی دهند!

 

آری این است عدالت، مهر ورزی، آزادی، دموکراسی، تحمل نقد و مخالفت در مکتب فکری و سیاسی آقایان! و این است ادعای نداشتن زندانی سیاسی!

امیدواریم عزیزان باقیمانده در بند، دکتر محسن میر دامادی، دکتر عبدالله رمضانزاده، دکتر داود سلیمانی، دکتر مصطفی تاج زاده، مهندس محسن صفایی فراهانی، خانم آذر منصوری، دکتر محسن امین زاده، مهندس شهاب الدین طباطبایی، آقای سعید نور محمدی، آقای مهدی محمودیان، آقای حسین نورایی نژاد و سایر هم فکران از گروههای اصلاح طلب، دانشجویان، روز نامه نگاران، و مردم سبز را آزاد ببینیم. زندان ها از زندانیان سیاسی خالی گردد، که یکی از آرزو هایمان دردوران انقلاب سال 57  همین مورد بود. امید داشتیم که زندان اوین، قصر، قزل قلعه، کمیته، و همه زندنهای دیگر در جمهوری اسلامی برچیده شوند و به موزه تبدیل گردند. اما... وا اسفا!

 

لکن ما، همچنان امیدواریم! به خدایمان، به باور هایمان، به مردم آگاه و فهیم و سبز کشورمان که شعور و اراده خود را آشکار کردند، به، برسر عقل آمدن آنانکه بر قدرت خود تکیه کرده اند! ما امیدواریم، که انسان به امید زنده است. «الیس الصبح بقریب؟»   http://hghabel.blogfa.com

 

تکذیب دومین نامه هاشمی به رهبری؛ عوامل توطئه را شناسایی کنید

Posted:



جنبش راه سبز(جرس): دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در اطلاعیه ای خبر نامه دوم آیت الله هاشمی رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب اسلامی را تکذیب کرد و از دستگاههای امنیتی و ذیربط خواست که ضمن شناسایی عوامل اینگونه اعمال و اقدامات مشابه توطئه آمیز با آنان برخورد قاطع قانونی صورت گیرد.

 به گزارش خبرگزاری مهر، دراین اطلاعیه آمده است : اخیرا در برخی سایتهای خبری، بعضا مجهول الهویه متاسفانه مطلبی با عنوان نامه دوم آیت الله هاشمی رفسنجانی به رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر گردیده که با توجه به ابعاد شیطنت آمیز بانی یا بانیان اصلی و منتشر کنندگان آن لازم می دانیم به دلیل سئوالات مردمی از این دفتر و احتمال سو استفاده سایر رسانه های معاند نظام اسلامی ضمن تکذیب شدید این موضوع به اطلاع عموم برسانیم که این نامه و محتوی آن از اساس جعلی و کذب محض بوده و توطئه و دسیسه ای مرموز از جانب معاندین و دشمنان انقلاب اسلامی ارزیابی می شود.

 

لذا از دستگاههای امنیتی و ذیربط انتظار می رود ضمن شناسایی عوامل اینگونه اعمال و اقدامات مشابه توطئه آمیز با آنان برخورد قاطع قانونی صورت گیرد.

کروبی:بسیاری از یادگاران امام به کیسه بوکس نوآموزان عرصه دین و سیاست تبدیل شده اند

Posted:



شبکه جنبش راه سبز(جرس): مهدی کروبی در نامه ای به شورای نظارت صدا و سیما برخی نکات را به آن نهاد یادآور شد و از نحوه بررسی تاریخ انقلاب و جنگ در این رسانه انتقاد کرد و گفت: بسیاری از یادگاران امام به کیسه بوکس نوآموزان عرصه دین و سیاست تبدیل شده اند.

 

متن این نامه به گزارش سحام نیوز بدین شرح است:

 

باسمه تعالی

شورای محترم نظارت بر صدا و سیما
با سلام و با تشکر از برخی برنامه های مقید و متنوع دستگاه تحت مدیریت تان!

برنامه دیروز امروز فردای روز یکشنبه ۱۸/۱۱/۱۳۸۸ را با میزبانی از چهره ای ناشناس از قبیله توهم مدیریت جهانی که مجری محترم و زیرنویس برنامه که او را مدرس دانشگاه و فعال فرهنگی معرفی مینمود و علیرغم جستجوی وسیع شناخت دیگری از مشارالیه پیدا نکردم مشاهده نمودم.

اظهارات ایشان که به علت عرصه خالی در هیئت حکیمان مبشر مدینه فاضله که در نقش پدر خوانده ملت ایران برای نجات ملک و ملت ظاهر شده بود قابل ملاحظه و در هر بخش می تواند محل نقد و بررسی قرار بگیرد. و من جز در یک مورد که خطر تحریف حقایق و القائات نادرست و دور از حقیقت او را ظلم آشکار در حق پیشکسوتان عرصه جهاد و شهادت و رهبر کبیر و امام مظلومان دیدم به تعبیر موارد نمی پردازم و در آن موارد وجدان بیدار مردم با فراست ایران و فجر آفرینان و صاحبان ۲۲ بهمن را به دقت و تأمل و تفسیر و تحلیل درست اینگونه صحنه آرائیها و اهداف مشکوک آن به یاری می طلبم. خصوصاً که در اینگونه موارد غایبان مظلوم کاملاً بی رحمانه و در نهایت قساوت و شقاوت مورد تاخت و تاز قرار گرفته و آماج تیرهای تهمت و افترا و قلب واقعیت می شوند و این طیف وسیع مظلومان این روزها حال و روزشان بهتر از یاران زندانی و اسیران در بند نیست. اینان برای دفاع از خود نه تنها بهره ای از رسانه ملی و دیگر رسانه های عمومی ندارند که متهم بی دفاع و محکوم این رسانه ها بوده اند و در نتیجه به حکم عدل و انصاف و جوانمردی رایج ! بسیاری از یادگاران امام و چهره های شاخص انقلاب و نظام به کیسه بوکس از گرد راه رسیده ها و نو آموزان عرصه دین و سیاست تبدیل شده اند.

اما آن موردی را که لازم دیدم در جهت تنویر افکار عمومی قدری به آن بپردازم خدشه ای بود که مهمان ناشناس برنامه نسبت به تصمیم امام امت در خصوص پذیرش قطعنامه و قبول آتش بس ایراد نمودند.

ایشان که ترجیح می داد در این آشفته بازار در نقش یکی از اساتید امام (ره) همانند مرحوم آیت الله حائری مؤسس حوزه علمیه یا عارف بزرگ مرحوم آقای شاه آبادی با حذف همه عناوین و القاب، تنها آن حضرت را “آقا روح الله” خطاب نماید به این مضمون اظهار داشتند: « آقا روح الله وقتی از فرانسه برگشتند و به ایران وارد شدند دور و برشان پر از افرادی مانند قطب زاده و بنی صدر بود او در حالیکه چند روز قبل از پذیرش قطعنامه محکم و با صلابت جنگ را هدایت می کردند باید ببینم که چه شد و چرا و بوسیله چه افرادی یک باره کاسه زهر را سر کشیدند» و اضافه نمودند که «بالاخره باید این زخم روزی سر باز کند» کالبد شکافی تعبیر فرد با فرض اینکه ایشان در صداقت امام تردید ندارند چنین است که لابد افرادی امام (ره) را فریب داده یا او را مرعوب نموده و ترسانیده اند تا جام زهر را به سر کشیده است. و من با یادآوری چند صحنه محوری در جریان نهضت اسلامی از مقاطع مختلف قبل و بعد از پیروزی انقلاب به او و همه افرادی که از امام (ره) که تنها نامی به گوششان رسیده و این روزها از سر نیاز بر دامنش دست زده و بی مهابا از او خرج میکنند اعلام میکنم حضرتش نه فریب خورد و نه مرعوب شد بلکه همانند بسیاری از خرق عادتهای بی نظیر یا کم نظیرش در طول سالها و ایام پیش از آن در این مقطع هم به هدایت الهی هوشمندانه و واقع بینانه به جمع بندی درست و نتیجه گیری مطلوب و موفق از دفاع مقدس اقدام نموده و در حقیقت فتح الفتوحی را برای ایران عزیز رقم زد که برای فهم آن آگاهی از شرائط حاکم آن روز بر جهان و منطقه و دو کشور ایران و عراق و وضعیت جبهه ها لازم و ضروری است.

اینجاب و معدود نزدیکان و محارم اسرار امام(ره) و نظام که با حضور فرماندهان عالیرتبه جبهه و جنگ باید روزی شرح آن مظلومیت و تدبیر و تصمیم الهی امام را برای نسل نو بیان کنیم. و آقائی که در این برنامه مدرس دانشگاه و فعال فرهنگی معرفی شده اند باید بدانند نه اشخاصی که حتی ابر قدرتها و سیاستهای پیچیده جهانی هم در هیچ مقطعی قدرت فریب یا ارعاب امام (ره) را نداشته اند.

شورای محترم نظارت بر صدا و سیما


در حالیکه تمام ناظران سیاسی در داخل و خارج از کشور بر این عقیده بودند که لشگرکشی شاه به قم در سالهای آغازین انقلاب و در هم کوبیدن حوزه علمیه و مدرسه فیضیه آنهم با حضور انبوه جمعیت و مرجع عالیقدر مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی در سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) و ضرب و شتم و قتل و کشتاری که آنروز بعمل آمد با هدف زهر چشم گرفتن از همه و خصوصاً روحانیت و مراجع و سرکوب نهائی نهضت اسلامی بود ولی در این اقدام و برنامۀ کارشناسانه نظامی امنیتی تنها یک چیز برایشان ناشناخته بود و آن هوشیاری و روح بلند و قدرت تصمیم گیری بموقع و قاطعیت امام راحل بود که در پاسخ به پیام یکی از بزرگان آن روز که امام را به رعایت جانب احتیاط و پرهیز از صدور اطلاعیه جدید و نامه نگاری دعوت نموده بودند میفرمائید: “من بلافاصله نامه نوشته و شخص شاه را مسئول این فجایع و جنایات دانسته ام.” و با همین هوشمندی و موقعیت شناسی امام بود که بذر انقلاب اسلامی و نهال آن کاشته شد تا اینکه در ۲۲ بهمن ماه سال ۵۷ میوه خود را به بار آورد.

توصیه میکنم در نوع جبهه گیری و واکنشهای مناسب و به موقع امام (ره) در شرایط سخت بیشتر دقت کنید.

امام (ره) بعد از جریان برخورد سخت و سرکوب گرانه ۱۷ شهریور که به جمعه سیاه لقب گرفت بلافاصله اعلام میکند هنوز کشته ها و شهدای ما در راه نجات و آزادی به اندازه افرادی که در بعضی جنگها در رکاب امیرالمؤمنین به شهادت رسیده اند ، نرسیده اند. و هنگام که با هدف تشدید فضای رعب و وحشت و دستگیری سران انقلاب و چهره های اثر گذار، رژیم شاه اِعمال حکومت نظامی را از ساعت ۹ شب به ۴ بعدازظهر منتقل میکنند و تهدید مینمایند که دوره مدارا گذشته و خشونت و قلع و قمع بیشتر در راه است، امام (ره) قاطعانه و بی پروا حکومت نظامی را بی ارزش و فاقد اعتبار اعلام نموده و از مردم می خواهند که به آن توجه نکنند.

بعد از پیروزی انقلاب هم نه طغیانهای گسترده در اطراف کشور و نه صحنه های ترور و وحشت و خشونت و جنگ مسلحانه خیابانی آن هم با نقاب دیانت که با هدایت استکبار جهانی و مزدوران داخلی و منافقین کوردل در همه جا خصوصاً در مرکز کشور سایه افکنده بود او را مرعوب نساخت و فریب هیچ فرد یا جریانی را نخورد. دریای آرامش و زلال اقیانوس بیکران امام مان در فتنه بنی صدر با دعوی محبوبیت عمومی آرائی را کسب نموده بود و نیز در جریانهائی مانند انفجار حزب جمهوری اسلامی و شهادت مظلوم آیت الله بهشتی و حجت الاسلام محمد منتظری و هفتاد و دو تن از بهترین نمایندگان مردم و دولتمردان و قضات عالیرتبه و متقاعب آن انفجار نخست وزیری و شهادت پاکان و نیکانی چون رجائی و باهنر غبار غم را از چهره نظام و آحاد مردم میزدود و همه را در سخت ترین و مأیوسانه ترین شرایط به ادامه راه امیدوار میساخت.

راستی چه سرمایه ای جز سرانگشت تدبیر آن نشانه بزرگ خدا قادر به کور کردن چشم این همه فتنه بود و چه کسی است که ولو به مرور زمان متوجه اسرار غیبی و برکات اینگونه تصمیمات نشود ؟!

شورای محترم نظارت بر صدا و سیما


خوب میدانید که ما و همه مشتاقان تشنه یاد و نامه هستیم و خوشحالیم که این روزها به اقتضاء شرایط و به علت احتیاج پیشوای بزرگ و رهبر کبیرمان را دوباره در صدا و سیما در این سطح مطرح میکنند ولی به هوش باشید که این مقدسات و این سرمایه های عظیم دین و اجتماعی متعلق به یک روز و یک زمان نیستند و در قالب اختلافات جناحی و جریانی جای ندارند که یک جا و برای مهار تبعات ناشی از یک انتخابات فرمایشی و مهندسی شده هزینه شوند و به تاراج روند.

شورای محترم نظارت بر صدا و سیما


اجازه بدهید اسلام و امام و انقلاب و دفاع مقدس و فرماندهان ایثارگر آن را اسلام شناسان و امام شناسان شناخته شده ای که دارای ظرفیت لازم شناخت هستند معرفی کنند. که نمایش صحنه های مصنوعی و بذل و بخشش در اعطاء رتبه های علمی و اجتماعی داستان معروف خیرالنساء همسر کدخدا را تداعی می کند. او که از سلطان و حاکم وقت درخواست صدور ابلاغ امامت جمعه برای شوهر بی سوادش داشت در جهت حل مشکل بی سوادی کدخدا اظهار داشت: الحمدالله دست اعلیحضرت باز است اول برای او یک ابلاغ سواد و معلومات صادر فرمایند و بعد هم امامت جمعه!

ضمن دعوت مجدد از عموم مردم جهت شرکت در راهپیمایی ۲۲بهمن؛آخرین کلام را بیان میکنم و آن اینکه خوب میدانید که به برکت روشنگری اسلام دوران مأموری و معذوری سرآمده و همه باید به مسئولیتی که در برابر خدا و بندگان او و در برابر تاریخ و آیندگان داریم توجه داشته باشیم و بدانیم که خطا و اشتباهات بزرگ با خطا و اشتباهات بزرگتر پوشیده نمی شود.

مهدی کروبی

۲۰/۱۱/۱۳۸۸
 

متنی برای ابراهیم حاتمی کیا

Posted:



شهروز مهدی پور -

 

آقای حاتمی کیا...سلام! 

...

شاید زودتر از این ها می بایست چنین متنی را می نوشتم.نه به این خاطر که تاثیر به سزایی داشته باشید.حداقل این که به زعم خود آن چه را که می بایست می گفتم.ازقبل از انتخابات تا به امروز که تقریبا هشت ما از آن می گذرد برخی از ما دلگرم بودیم به این که مردمان بزرگی از این سرزمین با سابقه هایی که مارا به متهم نداشتن آن می کنند در کنار ما هستند و نمی توان هر انگی را به ما چسباند.مردان بزرگی از همه ی عرصه های سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی و هنری...که جنبش سبز ما تنها یک تحریک و هیجان زود گذر نیست بلکه صاحب اندیشه و ریشه است.صبر کردیم . صبر کردیم و صبر کردیم.خیلی ها مارا تنها نگذاشتند و برخی هم درتقیه نشسته اند.از جمله ابراهیم حاتمی کیا.که برای ما و نسل ما تنها یک فیلم ساز نبود او و برخی از چهره های ادبی و فرهنگی و هنری معلم های ما بودند و آن چه که ما در این روزها از خود بروز می دهیم در واقع درس پس می دهیم.او جزء نسلی از کارگردان های سینمای ایران است که بعد انقلاب رشد و بالندگی یافت.او به همراه دیگران از اهالی سینما تنها برای سرگرمی فیلم نمی ساختند و ما هم برای سرگرمی فیلم های آنان را تماشا نمی کردیم.کیمایی ...بیضایی...ملاقلی پور...مخملباف...حاتمی کیا...پناهی و غیره..معلم های فرهنگی ما بودند و هستند.اما این معلم به خصوص سکوت کرد.و من تعجب می کردم که چرا؟...ایا او هنوز تنها نگران شتران خویش است؟ما رای ها خود را خواستیم و او سکوت کرد..خون ندا بر کف خیابان ریخت واو سکوت کرد..دوستان ما در بازداشتگاه ها شکنجه شدند و او سکوت کرد..تا روزی که برای جایزه ی جشنواره فیلم فجر به روی سن رفت و لبخند زد.آقای حاتمی کیا..این دخالت در احوال شخصی شما نیست.این بی احترامی به رفتار های اجتماعی و سیاسی شما نیست..این یک اعتراض و یک توقع است.شاید فردا روزی اشکان و ندا و سهراب و ترانه از فیلم های شما عبور کنند...اما امروز چه؟از خود می پرسم اگر برای چندمین بار فیلم آژانس شیشه ای را ببینم می توانم حاج کاظم را باور کنم؟شاید حاج کاظم را خانه نشین کرده ای؟راستی آقای ابراهیم حاتمی کیا...سلام ...ما را به خاطر داری؟...به یاد آور...به یاد آور.

 

یا حق

شهروز 18/11/88

 

هشدارهای كليدي برای راهپيمائي ۲۲ بهمن - ویرایش چهارم

Posted:

هشدارهای كليدي برای راهپيمائي ۲۲ بهمن - ویرایش چهارم

سرویس سیاسی جرس/تهران ساعت 14، چهار شنبه 21 بهمن -

 

چكيده :

حضور چشم گير جنبش سبز در راهپيمائي 22 بهمن پس از تحمل هشت ماه تهمت ، افترا ،ضرب و شتم ،زندان و...بسيار معنا دار و مهم خواهد بود .ما نبايد كليه مطالبات به حق جنبش را در يك راهپيمائي سه ساعته كه در كنار غير سبزها و عوامل حاكميت انجام مي شود مطالبه نمائيم . در اين مرحله از مبارزه ،تكيه ما روي مطالبات حد اقلي جنبش سبز است  كه در بيانيه 17 ميرحسين موسوي آمده است. اين مطالبات اولا مورد وفاق كليه معترضين به وضع موجود است و ثانيا در چارچوب قوانين موجود قابل مطالبه است  و لذا حاكميت نمي تواند با آن برخورد نمايد. بنا به توصيه رهبران جنبش سبز ، شعارهاي تحريك كننده نخواهيم داد و با غير سبز ها ، حتي اگر توهين نمايند درگير نخواهيم شد . بيائيد با حضور فراگير و گسترده  و سبز در راهپيمائي 22 بهمن پايه هاي جنبش سبز را استحكام بخشيم .

 

الف – قبل از روز راهپيمايي

1. حضور حداكثري در راهپيمايي – از هر طريقي كه مي‌توانيد طرفداران جنبش سبز را براي حضور در راهپيمايي تشويق كنيد – به آنها اطمينان دهيد كه خطري آنان را تهديد نمي‌كند زيرا احتمال خشونت دولتمردان در روز ملي در حضور سيصد خبرنگار خارجي وجود ندارد . هدف دولتمردان اينست كه با القاي ترس ، مشاركت سبزها را در راهپيمائي تقليل دهند وبعد روي آن تبليغ نمايند كه در يك راهپيمائي آزاد و بي خطر جمعيت معترضين به وضع موجود چشم گير نبوده است .


2. دولتمردان هيچگونه بهانه و مستمسكي جهت برخورد با راهپيمايان ندارند .زيرا اولااين راهپيمائي از سوي آنان قانوني اعلان شده و دائما از طريق رسانه هاي عمومي مردم را به آن دعوت مي كنند ، ثانيا شعارهاي جنبش سبز همگي در چارچوب نظام و قوانين موجود تنظيم شده است . لذا بدون نگراني از فيلم يا عكس برداري ، با روي گشاده و مصمم در حالي كه نماد سبز به همراه داريد در راهپيمائي شركت كنيد .


3. براي تشويق مردم به حضور در راهپيمايي 22 بهمن در هر جايي كه مي‌توانيد شعارنويسي كنيد.


4. به دوستان و بستگان شهرستاني خود بگوئيد اگر شرايط آن شهرامكان راهپيمائي سبزها رانمي‌دهد ميهمان شما شوند و به تهران بيايند.


5. مي‌توانید كودكان كوچك را با كالسكه و نماد سبز به راهپيمايي بياوريد.


6. از حالا ذر تدارک نماد سبز باشید. نه تنها براي خود بلكه براي هديه دادن به كساني كه نياز دارند . (این نماده می تواند چتر، نقاب، بازوبند، باكنك، نوشتار و ... باشد.)


7. تنها به راهپيمايي نيائيد. از حالا دوستان و بستگان را خبر كنيد كه حتي الامكان در مجموعه‌هاي بيش از سه نفر در اين راهپيمايي حاضر شويد.


8. پيش‌بيني لباس و پوشش مناسب را از حالا بنمائيد. حتي الامكان از پوششی استفاده نمائيد كه انگشت نما نباشيد و ضمناً امكان استتار نمادهاي سبز را در درون آن داشته باشيد.


9. بهتر است پوشش ظاهري "غير متمايز" و حتي الامكان محافظه كارانه داشته باشيد.


10. از بردن موبايل دائمي خود (اگر اطلاعات مهمي در آن وجود دارد) خود داري كنيد. به جای آن از تلفن همراه اعتباري يا كارتي استفاده نمائيد.


11. چون به شما كيك و سانديس!! نمي‌دهند، پيش‌بيني خوراكي مختصر را بنمائيد.


12. در صورت امکان پلاکاردها و نمادهای سبز را قبل از روز 22بهمن به اماکن مشرف به خیابان آزادی و انقلاب منتقل نمائید.


13. تهیه تصاویری از رهبران ( آقایان موسوی ،کروبی ،خاتمی و آیت الله العظمی منتظری ) و شهدا و زندانيان جنبش سبز بسیار مفید است زیرا جلوی سوئ استفاده و بهره برداری از جمعیت توسط دولتمردان را می گیرد .


14. شب 22 بهمن ، درفاصله ساعت ده تا ده و پانزده دقيقه ، در پشت بام ها ويا پارك ها ويا هر محل ديگري كه بتوان اطلاع رساني كرد نداي الله اكبر سر دهيد و حضور سبز مردم را در راهپيمائي 22 بهمن خواستار شويد .


15. ساعت خود را به دقت تنظيم نمائيد تا بتوانيد در حركت موج سبز (بعداً توضيح داده مي‌شود.) مشاركت فعال داشته باشيد.

 

 

ب- روز راهپيمائي

 

 

1- به دليل فقدان رسانه، از حالا به دوستان خبر دهيد، هر ساعتي كه تظاهرات دولتي اعلان مي‌شود سبزها يك ساعت قبل از آن خود را به محور خيابان آزادي و ميدان آزادي برسانند.

 

2- تا زماني كه به محور اصلي راهپيمائي يعني خيابان انقلاب و ازادي نرسيده‌ايد از بيرون آوردن نماد سبز خودداري كنيد ، چرا كه ممكن است مانع از رسيدن شما به مسير اصلي راهپيمائي شوند.

 

3- حتي در مقابل خشونت، خشونت نورزيد.

 

4- در ذهن راهپيمايان كه سبز نيستند بذر عشق و محبت بكاريد و بدانيد كه روزي اين بذر سبز خواهد شد. به عقايد آنان احترام بگذاريد و شعارهاي هنجارشكن ندهيد.

 

5- از شعارهاي متين و محترمانه‌اي استفاده كنيد كه مورد پذيرش همه سبزها و رهبران جنبش سبز باشد و به مخالفان گزك ندهيد.

 

6- در مقابل شعارهاي توهين آميز به رهبران سبز صبور باشيد و کریمانه بگذريد.

 

7- با شعارهاي متعادل غير سبزها را سبز كنيد.

 

8- هرگز متعرض غیر سبزها ولو اینکه شعار علیه رهبران جنبش سبز بدهند نشوید ، اما اگر اتومبیل آنها با بلند گو به میان جمعیت سبزها آمد و با بلندگو در صدد اخلال بر آمد ، اتومبیل را پنچر و بلندگو را قطع کنید تا توان ادامه اخلال نداشته باشد.

 

9- مواظب باشيد صدا و سيما نتواند سناريوسازي كند (مانند کارناوال عاشورا، پاره كردن تصوير امام خميني، توهين به امام حسين و ....)

 

10- تا مي‌توانيد عكس و فيلم بگيريد.

11 – کسانی که علت بیماری یا کبر سن نمی توانند به راهپیمایی بروند بادکنک سبز را با گاز شهری یا گاز هلیوم پر کنند و از پنجره خانه خود راس ساعت 12 ظهر به هو ا بفرستند.

 

11-اهميت نماد سبز و نوشتارهای مكتوب ،از شعارها بيشتر است. حتي مي‌توانيد سكوت كنيد اما نماد سبز را فراموش نكنيد.

 

12 - كساني كه با مترو مي‌آيند در ايستگاه‌هاي نواب، آزادي، دانشگاشريف پياده شده و به راهپيمائي بپيوندند.

 

13- با غير سبزها و حتي بسيجي‌ها با محبت برخورد نمائيد.

 

14- مراقب دام و فريب شيادان باشيد – ممكن است با نماد سبز شعارهاي هنجار شكن بدهند، عكس پاره كنند، اتوموبيلي را آتش بزنند و ... هرگز با آنان هم صدا نشويد.

 

15. احتمال كشف حجاب، آتش زدن پرچم و .... وجود دارد. مراقب باشيد فریب نخورید و بهانه به دست بازیگران ندهيد.

  

16. از نشان دادن نماد سبز قبل از پيوستن به مسير اصلي راهپيمائي خودداري كنيد.


17. علاوه بر آنكه در طول راهپیمائی از نماد سبز استفاده می کنید ، اما جهت فيلمبرداري و عكس‌برداري خبرنگاران و هلي‌كوپترها لازم است هر 15 دقيقه يكبار ( به عنوان مثال يازده ، يازده و پانزده دقيقه، يازده و نيم و ...) نمادهاي سبز با دست‌هاي افراشته به مدت يك دقيقه به همراه شعارهای الله اکبر به نمايش درآيند.


18. سلاح جنبش سبز اخلاق است. هرگز به كساني كه عكس احمدي نژاد يا رهبر را دارند توهين نكنيد. به بسيجيان توهين نكنيد. يادتان نرود كه مردم در سال 57 با شعار : ارتش برادر ماست، خميني رهبر ماست و قرار دادن گل د ر لوله تانك ديكتاتور را به زانو درآوردند.


19. با آغاز صحبت احمدي نژاد د رميدان آزادي پشت به سخنران ايستاده و بادكنك و نمادهاي سبز را بلند نمائيد.


20. حتي الامكان پارچه سبز (پهن و بلند) هنگام سخنراني احمدي نژاد در ميدان آزادي گشوده شود.


21. قطعنامه جنبش سبز: اجراي بيانيه 17 ميرحسين موسوي (پاسخگويي حاكميت، آزادي مطبوعات، آزادي زندانيان سياسي، آزادي تجمعات و احزاب، برگزاري انتخابات ازاد و سالم)


22. جهت راهپيمائي و حركت سبزها از سوي كليه خيابان‌ها به سوي ميدان آزادي است. اما به محض شروع سخنراني احمدي نژاد جهت حركت وارونه مي‌شود.


23. پس از اتمام سخنراني احمدي نژاد، کلیه نمادهای سبز را مخفی ویا معدوم نمائید و همراه باسایر مردم به سوی خانه هایتان بروید. تداوم راهپیمایی با نماد سبز مخصوصا در مسیرهای فرعی بهیچ وجه به مصلحت نمی باشد.

  

ج- شعارها

 كليه شعارهائي كه در جهت تبيين مطالبات حد اقلي جنبش سبز  (پاسخگو كردن حاكميت ، انتخابات آزاد ، آزادي زندانيان سياسي ، آزادي مطبوعات ، آزادي اجتماعات واحزاب ) ميباشد  توصيه مي شود .  ممكن است در حين راهپيمائي صدها شعار توسط مردم  براي بيان مطالبات فوق  سروده شود كه بايد مورد پشتيباني و حمايت قرار گيرد  ، اما در اينجا فقط به ذكر برخي از شعارها كه توسط دوستان توصيه گرديده اشاره مي شود :

* الله اکبر


* استقلال ، آزادي ، جمهوري اسلامي


* جمهوری اسلامی آری- حکومت خودکامان هرگز


* جمهوری اسلامی آزاد باید گردد – این کشور ویرانه آباد باید گردد

 

*" مرگ بر ديكتاتور شعار هر ايرانيست ، كجاي اين حكومت جمهوري اسلاميست؟


* خون شهیدان ما نوید آزادی است - خواسته ملت ما حقوق شهروندی است


* زندانی سیاسی آزاد باید گردد

 
* جنبش سبز ایران طالب آزادی است


* یک کشور یک دولت - اما به رأی ملت


* یک قانون یک دولت - اما به رأی ملت


* استبداد محکوم است - آزادی پیروز است


* شب تاریک ملت روز گردد – جنبش سبز عاقبت پیروز گردد


* ادامه انقلاب - نبرد با استبداد


* خوني كه در رگ ماست - هديه به ملت ماست

* درود بر موسوی – سلام بر کروبی


* درود بر موسوی – سلام بر خاتمی


* موسوی رأی ماست – استبداد ننگ ماست


* استبداد استبداد ننگ ماست – آزادی و عدالت راه ماست

ا
* قانون اساسي اجرا بايد گردد 


*مرگ بر ظالمان چه غزه چه تهران


* قانون انتخابات اصلاح بايد گردد


* یا حجت ابن الحسن - ریشه ظالم بکن

*تجمع صلح آميز حق مسلم ماست

 

  -         آزادی مطبوعات حق مسلم ماست

-          آزادی بیان ما  - پرچم راهنمای ما

-          جنبش سبز ایران  طالب آزادی است


* ما همه با هم هستیم – ما همه سبز سبزیم


* شعار به هنگام عبور از روبروی دانشگاه تهران، امیرکبیر، شریف:


 دانشگاه دانشگاه سنگر آزادی است - دانشجو دانشجو مظهر آگاهی است