جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


تداوم اعمال فشار و محدودیت بر زندانیان سیاسی ارومیه

Posted: 08 Feb 2011 05:23 AM PST

جرس: به گزارش منابع حقوق بشری، زندانیان سیاسی محبوس در بند ۱٢ زندان مرکزی ارومیه در راستای اعمال فشار و محدودیت های مسئولین زندان و وزارت اطلاعات بیانیه ای را صادر نموده و ضمن برشمردن محدودیت ها و فشارها از مجامع حقوق بشری و رسانه‌ها خواهان اقدام عاجل در جهت رفع فشارهایی که به زندانیان سیاسی از سوی حکومت تحمیل می‌شود؛ شدند.


به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، متن این بیانیه به شرح زیر است:


بیانیهٔ زندانیان سیاسی زندان مرکزی اورمیه به افکار عمومی
ما زندانیان سیاسی بند ۱۲ در طول بیش از یک ماه گذشته از سوی مسئولان زندان مرکزی اورمیه متحمل انواع و اقسام فشار‌ها و تحریم‌ها گشته‌ایم. قبل از اعدام زندانی سیاسی، حسین خضری، چند نفر از زندانیان سیاسی بند بدون هیچ دلیل به سلول‌های انفرادی زندان منتقل شدند. بعد از اجرای حکم اعدام ایشان، مسائل و مشکلات عدیده‌ای برای بند سیاسی ایجاد شد که به پاره‌ای از آن‌ها در زیر اشاره می‌کنیم:


۱. قطع شدن دو هفته‌ای تلفن‌های عمومی بند ۱۲
۲. قطع شدن آب گرم حمام به طوری که الان نیز روزی فقط یک ساعت، حمام بند آب گرم دارد.
۳. جلوگیری از تردد زندانیان سیاسی به واحدهای خیاطی و خشک شویی برای رفع احتیاجات شخصی
۴. تعطیلی سالن ورزش زندان برای زندانیان بند سیاسی به مدت بیش از یک ماه
۵. عدم انتقال بیماران بند ۱۲ (بند سیاسی) به بهداری زندان
۶. جلوگیری از شرکت زندانیان سیاسی در کلاس‌های فنی حرفه‌ای زندان و عدم اشتغال آنان در بخش صنایع دستی و غیره.
۷. ممانعت از تحویل گرفتن البسه‌هایی که خانواده‌های زندانیان سیاسی می‌آورند.
۸. حضور ماموران حفاظت اطلاعات زندان در سالن ملاقات حضوری که ما زندانیان سیاسی در صحبت چند دقیقه‌ای با خانواده‌هایمان نیز، باید شاهد نظارت ایشان باشیم.
۹. انتقال ۴ نفر از زندانیان سیاسی به نام‌های قادر محمد‌زاده، محمدامین عبدالهی، علی احمد سلیمان و مصطفی علی احمدی به ادارهٔ اطلاعات به مدت بیش از یک ماه بدون هبچ دلیل


مسائل ذکر شده در صورتی انجام می‌گیرد که در طول گذشته بیش از سه بار به بند ۱۲ با سربازان گارد ویژه و در مرحلهٔ آخر با همراهی ماموران ادارهٔ اطلاعات ارومیه برای بازرسی از زندانیان حمله شده است و در حین بازرسی نیز از اذیت کردن فیزیکی زندانیان گرفته تا غارت کردن اموال شخصی زندانیان از جمله عکس‌های خانوادگی زندانیان، یادداشت‌ها و کتاب‌های شخصی، شکستن ظروف شخصی زندانیان و پاره کردن بعضی از لباس‌های زندانیان، که همگی ان وسایل با هزینه‌های شخصی زندانیان سیاسی تهیه شده بودند و هم چنین شکستن چنیدن تلوزیون و یخچال بند که این وسایل را نیز خود زندانیان خریداری کرده بودند؛ پرداختند.


ما گوشه‌ای از مشکلات را ذکر کردیم تا در وهلهٔ اول مجامع حقوق بشری و تمامی ارگان‌ها و حتی اشخاصی که مسائل حقوق بشری را بدون هیچ تبعیضی تعقیب می‌کنند و هم چنین تمامی رسانه‌های اجتماعی و بصری که سنگ دفاع از حقوق بشر را به سینه می‌زنند، حجره و زبان گویای ما زندانیان سیاسی زندان مرکزی ارومیه گردیده و اوضاع ما را، هم تشریح کنند و هم از برداشته شدن این فشار‌ها دفاع کنند چرا که نه مسئولان خود زندان و نه مسئولینی که برای بازرسی از زندان می‌آیند، هیج یک به بند زندانیان سیاسی در اورمیه سرنمی زنند و ایشان اصلا نمی‌خواهند وجود «ما» به عنوان زندانی سیاسی در زندان ارومیه را قبول کنند.


در ‌‌نهایت از مجامع حقوق بشری و رسانه‌ها خواهانیم که در جهت رفع فشارهایی که به زندانیان سیاسی از سوی حکومت تحمیل می‌شود اقدام نموده و نسبت به این فشارهای غیرقانونی بی‌تفاوت نباشند و حداقل برای افکار عمومی جهان افشاگری نمایند.


زندانیان سیاسی زندان مرکزی ارومیه- بند ۱۲
۱۸ دی ماه ۱۳۸۹
 

انسداد وبلاگ “کمپین فرزندان روح الله” توسط کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه

Posted: 08 Feb 2011 04:17 AM PST

 


جرس: بنا به گزارش منابع خبری، وبلاگ تشکل «فرزندان روح الله»، که از حامیان جنبش سبز به شمار می آمد، به دستور کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه مسدود شده است.

 

به گزارش منابع خبری جرس، در وبلاگ جدید این تشکل که اخیرا توقیف شده، لینک سایتهای شیعیان، وبلاگ های طرفدار رهبری، لینک پخش تلویزیونی شبکه های شیعیان جهان(سلام و اهل بیت و..) و همچنین لینکهای مذهبی و همچنین لینک های جنبش سبز قرار داده شده بود.

 

در وبلاگ توقیف شدۀ این گروه، همچنین مطالبی همچون:  "جملات و نظر رهبر فقید جمهوری اسلامی در مورد انجمن حجتیه"، "امام و مردم داری" و همچنین پیامهای میرحسین موسوی و مهدی کروبی و سخنان و مطالب سایتهای اصولگرایان و بسیاری مطالب دیگر قرار گرفته بود.

 

گفتنی است وبلاگ کمپین فرزندان روح الله  متعلق به جمعی از فرزندان شهدای جنگ تحمیلی بویژه شهدای گمنام و مفقود الاثر و همچینین دوستان شهدای جنبش سبز می باشد.

 

پلمب یکی از نمازخانه‏های باسابقه اهل‏سنّت تهران و بازداشت پیش نماز آن

Posted: 08 Feb 2011 03:31 AM PST

جرس: نیروهای امنیتی با حمله به یکی از نمازخانه‏های باسابقه اهل‏سنّت در تهران، ضمن پلمب این نمازخانه، مولوی عبیدالله موسی‏زاده، پیش‏نماز این نمازخانه را بازداشت کردند.


به گزارش پایگاه اطلاع‏رسانی سنی‏آنلاین، با توجه به اینکه اهل‏سنّت تهران از داشتن مسجد در این شهر محروم‏اند و از ابتدای انقلاب در تلاش‏اند تا به آنها اجازه ساخت مسجد داده شود که تاکنون تلاش آنان بی نتیجه مانده است، به همین خاطر نمازهای پنجگانه و جمعه را در منازل و نمازخانه‏ها برگزار می کنند؛ امّا صبح یکشنبه ۱٧ بهمن٨٩، نیروهای امنیتی با حمله به یکی از این نمازخانه‏ها در منطقه سعادت‏آباد تهران واقع در بلوار فرحزادی، آن را پلمب و پیش‏نماز آن را بازداشت کرده‏اند.


گفتنی است از مسئولان دو نمازخانه دیگر هم با ارعاب و تهدید خواسته شده است که نمازخانه های خود را تعطیل کنند، در حالی که این نمازخانه‏ها به همت اهل‏سنّت تهران جهت ادای فرایض دینی و پاسداشت شعایر الله در راستای آزادی‏های قانونی دایر شده است و جز برپایی نماز و طرح مباحث دینی و اخلاقی و وحدت‏آفرین، هیچ فعالیت دیگری در آنها صورت نمی‏گیرد.


این پایگاه اطلاع رسانی خاطرنشان ساخته است که "جای تأسف دارد در تهران، پایتخت جمهوری اسلامی ایران، اقامه نماز و وجود نمازخانه‏های اهل‏سنّت تحمل نشده و بر خلاف قانون و شریعت اسلام، نمازخانه‏های اهل‏سنّت با خطر پلمب و تعطیلی روبرو هستند؛ این در حالی است که در هیچ جای دنیا با اقلیت مسلمان در کشورهای غیر اسلامی و با اقلیت شیعه در کشورهای اسلامی به این صورت رفتار نمی شود؛ و کسانی که شعار وحدت و تقریب را سر می دهند با چنین دیدگاه و تحملی هیچ گاه نمی توانند ملتها را به وحدت و تقریب برسانند."

احضار حسن ارک فعال مدنی آذربایجان به دادگاه

Posted: 08 Feb 2011 02:54 AM PST

جرس: بنا به گزارش منابع خبری، حسن ارک از فعالان مدنی و حامیان جنبش سبز در آذربایجان که سال گذشته مدتی را در بازداشت اداره اطلاعات تبریز بسر برده بود، مجددا به دادگاه انقلاب احضار شد.


به گزارش منابع خبری جرس، این فعال آذری سال گذشته به سه ماه حبس محکوم گردیده بود، که پس از اعتراض به حکم صادره مجددا و طبق احضاریه ای که بدست وکیل وی رسیده، باید به دادگاه مراجعه نماید.


بنا به گزارش این منبع خبری، این روزنامه نگار آذربایجانی ٣۰ شهريور ٨٨ – به همراه ابراهیم دشتی- توسط ماموران اداره اطلاعات در تبریز بازداشت و پس از ۳۹ روز بازداشت موقت به قید وثیقه ۵۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شده بود.


لازم به یادآوریست این فشارها پس از دیدار قبلی وی با میر حسین موسوی به شدت افزایش یافته است.

 

وزیر علوم: تمام روابط و مناسبات میان استادان و دانشجویان و کارمندان باید اصلاح شود

Posted: 08 Feb 2011 02:38 AM PST

جرس: وزیر علوم با بیان اینکه "معتقدیم باید دانشگاه‌های اسلامی شكل بگیرند، اما برخی‌ها اعلام می‌كنند نمی شود"، ادعا کرد "ما می‌توانیم ظواهر موجود در دانشگاه‌ها را اصلاح كنیم اما متأسفانه برخی‌ها سروصدا می‌كنند و باید توجه داشت كه دانشگاه‌های كشورمان باید به گونه‌ای باشند كه اگر وارد دانشگاهی شدیم، مشخص شود كه این دانشگاه مربوط به نظام جمهوری اسلامی است. "


وی با بیان اینكه ظاهر دانشگاه، مناسبات میان دانشجویان، اساتید و كارمندان دانشگاه‌ها است، گفت: مناسبات موجود در دانشگاه‌ها یعنی توجه به ظاهر افراد، نوع گردهمایی‌ها، اردوها و چیدمان‌ كلاس‌ها همان ظواهر دانشگاه‌ها است.


کامران دانشجو با ادعای مجدد اینکه "معتقدیم باید در دانشگاه‌ها سالم‌سازی كنیم"، اظهار عقیده کرد "اصلاح مناسبات و معاشرت‌ها در دانشگاه‌ها به معنای توهین به دانشجویان، اساتید و كارمندان نیست، این ظواهر غربی دانشگاه است که توهین به دانشگاهیان محسوب می شود."


به گزارش فارس، وزیر علوم بعد از ظهر دیروز(دوشنبه) در ادامه مراسم تقدیر از مدیران و كاركنان وزارت علوم كه در مركز همایش‌های بین‌المللی دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، اظهار عقیده کرد: معتقدیم كه باید دانشگاه‌های اسلامی شكل بگیرند، اما برخی‌ها اعلام می‌كنند مگر می‌شود؟ مگر می‌شود قانون نیوتن را اصلاح كرد؟ البته برخی‌ها از روی جهل این موارد را مطرح می‌كنند در حالی كه موضوع اصلاً این نیست.


وی با بیان اینكه علم سكولار در تفكر لیبرالی ابتر بوده و ابتدا و انتهایی ندارد، افزود: اعتقاد داریم كه باید نگاه توحیدی و اسلامی به علم داشت. اصلا سوال ما این است كه این همه آپارتاید علمی برای چیست؟ علوم‌انسانی هدف و مقصد را مشخص می‌كند و بنابراین نیازمند بازنگری است.


وزیر علوم با بیان اینكه‌ ملت ایران اصول انقلاب اسلامی را به خوبی می‌داند و وجود خود را برای اسلام نثار می‌كند، گفت: اما آنهایی كه نظراتی را برخلاف این اصول مطرح می‌كنند، چرا پشت پرده صحبت می‌كنند و مانند افرادی كه به خارج رفته و قرآن، عاشورا و ارزش‌های اسلامی را منكر شده‌اند، بی‌پرده صحبت نمی‌كنند.


دانشجو در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینكه در نگاه لیبرالی، لذت اصالت دارد، خاطرنشان كرد: در نتیجه خوشبختی مادی است اما معنای خوشبختی به اعتقاد اسلام این است كه دنیا و آخرت باید ساخته شود.


رئیس سابق ستاد انتخابات کشور (در سال ٨٨)، سپس گفت "چرا برخی‌ها نگران بازنگری دروس دانشگاهی و به خصوص دروس علوم‌انسانی هستند؟ اگر در بازنگری‌ها كارشناسان به این نتیجه رسیدند كه اصلاح در این دروس مورد نیاز نیست، بنابراین این اصلاحات انجام نخواهد شد، اما چرا برخی‌ها از همین‌ بازنگری دروس دانشگاهی نگران هستند؟"


وزیر علوم با بیان اینكه نظام، انقلاب و مردم ایران، اسلامی هستند، گفت: اما اكنون باید برخی‌ها را توجیه كنیم كه قصد داریم اصول اسلامی را در دروس دانشگاهی وارد كنیم، پس نتیجه می‌گیریم كه نظام اسلامی مظلوم است.


دانشجو با تأكید بر اینكه باید خوشحال باشیم كه دروس دانشگاهی بازنگری می‌شوند، اضافه كرد: ما معتقدیم كه باید فلسفه غربی را خواند، اما در كنار آن به فلسفه اسلامی هم باید توجه كرد و آن را هدف قرار داد.


وی با بیان اینكه صورت و ظاهر دانشگاه، مناسبات میان دانشجویان، اساتید و كارمندان دانشگاه‌ها است، گفت: مناسبات موجود در دانشگاه‌ها یعنی توجه به ظاهر افراد، نوع گردهمایی‌ها، اردوها و چیدمان‌ كلاس‌ها كه این عوامل همان ظواهر دانشگاه‌ها است.


وزیر علوم همچنین تأكید كرد: ما می‌توانیم ظواهر موجود در دانشگاه‌ها را اصلاح كنیم اما متأسفانه برخی‌ها سروصدا می‌كنند و باید توجه داشت كه دانشگاه‌های كشورمان باید به گونه‌ای باشند كه اگر وارد دانشگاهی شدیم، مشخص شود كه این دانشگاه مربوط به نظام جمهوری اسلامی ایران است.


دانشجو با بیان اینكه معتقدیم كه باید در دانشگاه‌ها سالم‌سازی كنیم، اظهار داشت: با این حال برخی‌ها معتقدند كه این حركت به معنای بی‌اعتمادی به اساتید و دانشجویان است، اما سوال این است كه اگر پدر و مادری نسبت به معاشرت فرزندشان حساس باشند، به این معنی است كه به فرزند خود اعتماد ندارند؟


وی با تاكید بر اینكه اصلاح مناسبات و معاشرت‌ها در دانشگاه‌ها به معنای توهین به دانشجویان، اساتید و كارمندان نیست، اظهار داشت: آیا این توهین به دانشگاهیان نیست كه در دانشگاه‌های كشورمان ظواهر غربی موجود است؟

وزیر علوم با بیان اینكه برخی‌ها معتقدند تفكیك جنسیتی توهین به دانشگاهیان است، افزود: آیا حق انتخاب دادن در این خصوص به دانشجویان توهین به حساب می‌آید؟ برخی‌ها معتقدند در خصوص تفكیك جنسیتی در دانشگاه‌ها قانونی وجود ندارد كه باید پرسید آیا قانون الزام كرده است كه دانشجویان دختر و پسر با یكدیگر تحصیل كنند؟ آیا قانونی داریم كه در كلاس درس دختران و پسران باید حتماً در كنار یكدیگر بنشینند؟


دانشجو در همین زمینه تأكید كرد:‌ در بحث تفكیك جنسیتی دانشگاه‌ها طبق مصوبه صد و بیست و یكمین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی قوانینی صادر شده است كه این مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی باید طبق قانون در دانشگاه‌ها اجرایی شود.


وی با بیان اینكه در بند اول این مصوبه در خصوص حفظ برخوردها و معاشرت‌ها در دانشگاه‌ها آمده است كه "دانشجویان زن و مرد لازم است در كلاس‌های درس در دو ردیف جداگانه بنشینند "، گفت: در تبصره این بند آمده است كه "هرگاه برای دانشگاهی جدا كردن كلاس‌های مختلط زنان و مردان میسر باشد و مشكلی از لحاظ بودجه و كیفیت تحصیل به وجود نیاورد، كلاس‌ها باید جدا شوند ".


وزیر علوم در ادامه به بند ۴ این مصوبه اشاره كرد و یادآور شد:‌ در این بند نیز چنین آمده است كه "در محیط ‌های تردد و نصب اعلانات در دانشگاه‌ها، هرگاه ازدحام زنان و مردان دانشجو صورت گیرد باید محیط‌ های جداگانه برای‌ آنان در نظر گرفته شود ".


دانشجو با بیان اینكه در بند ۵ این مصوبه آمده است كه "لازم است كه دانشجویان مرد و زن از آزمایشگاه‌ها، كارگاه‌ها، سالن‌های تشریح، اتاق كامپیوتر و... حتی‌المقدور در نوبت‌های خاص و به صورت جداگانه استفاده كنند "، یادآور شد: در بندی دیگری از این مصوبه آمده است كه "دانشجویان مرد و زن لازم است در گروه‌های مجزا به فعالیت‌های گروهی و دانشجویی از قبیل انجام پروژه‌ها، طراحی و كارهای عملی بپردازند مگر اینكه جدا كردن زن و مرد منجر به انحلال و یا تعطیلی كلاس شود ".


وی در ادامه خطاب به رؤسای دانشگاه‌ها تصریح كرد: در بخش دیگری از این مصوبه آمده است كه "رؤسای دانشگاه‌ها باید تدابیری اتخاذ كنند كه در محیط‌ های اداری با توجه به امكانات موجود از اختلاط غیرضروری زن و مرد و تا جایی كه منجر به تعدیل كار نشود جلوگیری به عمل آید و همچنین مسئولان مرد باید مسئول دفتر مرد داشته باشند ".


وزیر علوم با بیان اینكه در بند ۱۱ این مصوبه آمده است كه "در اماكن عمومی مانند قرائت‌خانه كتابخانه‌ها، خوابگاه‌ها و سالن‌های غذاخوری باید دانشجویان زن و مرد جدا باشند " اظهار داشت: در بند ۱٢ این مصوبه نیز تاكید شده است كه "روابط اساتید، دانشجویان و كاركنان باید مطابق با اخلاق اسلامی باشد و هركس خلاف آن مشاهده كرد بنابر اصل نهی از منكر به متخلفان تذكر داده و اگر رفع نشد كمیته انضباطی تصمیم‌گیری خواهد كرد ".


دانشجو با تاكید بر اینكه موارد یاد شده جزء قانون هستند و این قوانین روشن و واضح هستند، تاكید كرد: برخی‌ها عادت كرده‌اند تنها در فضایی كه برای آنان ترسیم شده است، حركت كنند.


وی با بیان اینكه رئیس دانشگاه اگر از طریق گروه‌های آموزشی و روسای دانشكده‌ها مدیریت نكند، چگونه می‌تواند به مدیریت دانشگاه بپردازد؟، خاطرنشان كرد: به عنوان مثال ۱۱ سال تغییری در تركیب هیئت علمی یك دانشگاه ایجاد نشده است، چه اشكال دارد دانشجویی كه به طور مثال در دانشگاه شاهرود مشغول تحصیل است به دانشگاه هم‌ترازی مانند ساری منتقل شود؟ چه اصراری بر جدا كردن دانشجویان از خانواده‌هایشان است؟ با طرح بحث بومی‌گزینی مطمئناً در بحث خوابگاه‌ها، مسائل فرهنگی و... صرفه‌جویی خواهد شد.


وزیر علوم با بیان اینكه معتقدیم نسبت دختر و پسر باید در برخی رشته‌ها مشخص باشد، اما برخی‌ها مخالفت می‌كنند، گفت: آیا خوب است بیشتر پرستاران مرد باشند؟ كجا افتخار است كه ٧۰ درصد دختران در دانشگاه‌ها تحصیل كنند و تنها ٣۰ درصد پسران در دانشگاه‌ها مشغول تحصیل باشند و مطمئناً باید این رویه تغییر پیدا كند.


دانشجو در پایان سخنان خود خاطرنشان كرد: تفاوت میان دانشگاه‌های شهرهای مختلف چیست كه دانشجویان از خانواده‌های خود برای تحصیل جدا می‌شوند؟ چرا به جای تشویق و ترغیب، برخی‌ها سعی دارند از مسئولان انرژی بگیرند؟ باید توجه داشت كه این‌گونه افراد سعی دارند مسائل را از اصل به فرع منحرف كنند.
 

تغییر و دستکاری مجدد در پرچم جمهوری اسلامی

Posted: 08 Feb 2011 02:15 AM PST

جرس: بنا به گزارش منابع خبری، در ادامۀ تغییراتِ سلیقه ای در پرچم جمهوری اسلامی، تازه ترین دستكاری در پرچم نشان می دهد که تكه پارچه ای آبی رنگ، به انتهای پرچم اضافه شده و آرم الله اكبر كه در امتداد هر سه رنگ پرچم نوشته شده است، به شكل خاصی با حاشیه های گلدوزی شده قطع شده است.


سامانه خبری تابناک در این زمینه گزارش داد "در سال های اخیر، گویا مرسوم شده هر از گاهی نهادی، سازمانی یا ارگانی به صلاحدید خود، به دستكاری پرچم رسمی كشور پرداخته و در هر نوبت هم با توجیه این كار خود، منتقدان را به بهره برداری سیاسی نیز متهم كنند. این در حالی است كه پرچم ملی هر كشور نماد فرهنگ، تمدن، هویت و شخصیت یك ملت به شمار می رود و هرگونه دستكاری آن به منزله توهین به هویت و شخصیت یك ملت است و به همین دلیل هم هست كه در هیچ كجای دنیا، دیده نمی شود كه پرچم رسمی كشور، دستكاری شده و مطابق سلیقه افراد مورد بهره برداری قرار گیرد."


بر اساس این گزارش، در تازه ترین دستكاری پرچم رسمی كشور، شهرداری شهر سرخرود در استان مازندران، پرچم هایی را در سرتاسر شهر نصب كرده كه این پرچم ها به شكل بی سابقه ای دستكاری شده است.
به گونه ای كه در تصویر دیده می شود، تكه پارچه ای آبی رنگ، به انتهای پرچم اضافه شده و لفظ الله اكبر كه در امتداد هر سه رنگ پرچم نوشته شده است، به شكل بد سلیقه ای با حاشیه های گلدوزی شده قطع شده است؛ عملی كه مصداق تام و تمام دستكاری در پرچم رسمی كشور است و به این ترتیب، اگر در آینده هم هر كسی بخواهد پرچم را هر گونه كه تمایل داشت بیاراید، عملا دیگر هیچ نشانی از پرچم باقی نمی ماند.


این در حالی است كه شهروندان كشور های خارجی حتی به قرار گرفتن پرچمشان در حالتی نامناسب، به گونه ای كه رنگ های آن جابجا شود، هم بسیار حساس هستند.


برای نمونه، چندین سال پیش، یكی از اتباع كشور سوئد در مراسم سالگرد امام، هنگامی كه متوجه شد برخی از مسئولان برگزاری مراسم پرچم كشورش را برعكس گذاشته اند، آنقدر اعتراض كرد تا مسئولان پرچم سوئد را در حالت مناسب و درست آن قرار دادند اما در كشور ما نهادهای قانونی خود به دستكاری پرچم می پردازند.

افزون بر آنچه گفته شد، پرچم نصب شده در شهر سرخرود، نه تنها دستكاری شده، بلكه لفظ «الله» نیز برعكس قرار گرفته و رنگ سبز كه در بالای پرچم قرار دارد، در پایین آن قرار گرفته است.

باید گفت، برای این رخداد دو حالت بیشتر متصور نیست: یا مسئولان ناآگاهانه این كار را انجام داده اند كه خود این ناآگاهی هم توجیه ناشدنی است و یا این كه مسئولان آگاهانه و با علم به اینكه این كار توهین به نماد ملی كشور است، این كار را به غرض ها و نیات گوناگون انجام داده اند كه در این صورت قابل پیگرد نیز هست.

ذكر این مهم لازم است، چندی پیش نیز در چندین همایش دولتی نیز، در پوستر مراسم رنگ سبز پرچم به صورت آبی درآمده بود كه در آن زمان نیز حساسیت هایی را به وجود آورد و با وجود فریاد رسانه ها در این مورد، به راحتی با توجیهی ساده از كنار آن گذشتند و همان باعث شد تا امروز در یك شهر كوچك در شمال كشور، چنین كاری انجام شود.

در واقع، اگر تاكنون بخشنامه یا آیین نامه ای به نهادهای دولتی و حكومتی برای دستكاری نكردن پرچم رسمی ابلاغ نشده، ضروری به نظر می رسد كه چنین قانونی رسما ابلاغ شود تا در صورت تخطی با خاطیان برخورد شود و اگر هم ابلاغ شده است، چرا تاكنون با خاطیان برخورد نشده است؟


 

رئیس شورای رقابت: خصوصی سازی سایپا ابهامات جدی دارد

Posted: 08 Feb 2011 01:42 AM PST

جرس: درحالیکه اقدامات مدیران سایپا سبب شده است که در جریان واگذاری های مربوط به اصل ۴۴ (خصوصی سازی)، این شرکت توسط عوامل و با پول همان مجموعه خریداری و عملا مدیریت آن مادام العمر شود"، رئیس شورای رقابت می گوید که این شورا ماهها است روی پرونده خصوصی سازی سایپا کار می کند و تا یک هفته دیگر نتیجه بررسی خود را اعلام می کند.


گفتنی است از مدتی پیش در برخی محافل کارشناسی و اقتصادی موضوع واگذری سایپا مورد توجه قرار گرفته و در همین رابطه کمسیون اصل ۴۴ مجلس تصمیم گرفته است تا واگذاری "شبهه ناک" سایپا را بررسی کند. عده ای معتقدند که سایپا توسط عوامل خود این مجموعه و با پول این شرکت خریداری و عملا مدیریت آن مادام العمر شده است.

به گزارش الف، در همین رابطه جمشید پژویان رئیس شورای رقابت گفته است: شورای رقابت ماهها است که روی پرونده خصوصی سازی سایپا کار می کند و تا یک هفته دیگر نتیجه بررسی خود را اعلام می کنیم.


وی با بیان اینکه خصوصی سازی سایپا ابهامات جدی دارد تاکید کرد که پی گیری های شورای رقابت باعث شد که مدتی پیش واگذاری سهام ایران خودرو به سایپا نیزباطل اعلام شود.

پژویان با بیان اینکه رای شواری رقابت در خصوص واگذاری سایپا تا هفته آینده منتشر می شود از کارگروهی در این شورا خبر داد که تمام جزئیات این پرونده را رصد کرده اند و تاکید کرد: درصورت محرز شدن تخلفات، واگذاری باطل و متخلفین در این ماجرا به محاکم قضائی معرفی می شوند.

وی با این حال اظهار نظر صریح در رابطه با این پرونده را صلاح ندانست و تاکید کرد که بررسی های این پرونده بزودی به اطلاع مردم رسانده می شود.

گفتنی است فولادگر رئیس کمسیون نظارت بر اصل ۴۴ چندی پیش از ورود شبه دولتی ها در اداره شرکتهای به اصطلاح واگذار شده انتقاد کرد و گفت: مجلس در مورد سهام سایپا گزارشاتی تهیه خواهد کرد.

وی همچنین از تشکیل کارگروه مشترک مجلس و نمایندگان دستگاه‌های مختلف برای برنامه‎ریزی جهت واگذاری سهام سایپا خبر داد.

لازم به ذکر است بر اساس آنچه مجلس و شورای رقابت در حال بررسی آن هستند، نزدیک به نیمی از سهام سایپا توسط شرکت سرمایه گذاری سایپا و شرکت های تابعه این شرکت منجمله شرکت رنا، شرکت تجارت الکترونیک و ستاره تابان خریداری شده که این امر باعث شده که 3 عضو از اعضای هیات مدیره سایپا همواره توسط مدیرعامل سایپا انتخاب شوند که باعث مدیریت مادام العمر و عدم نظارت هیات مدیره در این شرکت خواهد شد.این در حالی است که منابع خرید این سهام که بالغ بر ٢۵۰۰ میلیارد تومان بوده از شرکت سایپا تامین شده که محل بررسی قانونی می باشد.

مدتی پیش علی زاکانی نائب رئیس کمسیون اصل نود ادعا کرده بود که واگذاری سایپا مصداق واقعی خصوصی سازی فاسد مدل دهه ٧۰ بوده و قرار است درآمد آن صرف فتنه سیاسی جدید شود.

 

پورمحمدی: اگر رای مردم نقشی نداشته، چرا از ماهها قبل فعالیت های انتخاباتی خود را آغاز کرده‌اید

Posted: 08 Feb 2011 01:25 AM PST

جرس: رئیس سازمان بازرسی کل کشور می گوید "امروز دشمن با در اختیار داشتن بیش از هیجده هزار شبکه ماهواره‌ای و بیش از میلیون‌ها سایت و خبرگزاری به جنگ با انقلاب اسلامی آمده است و این می طلبد که ما با هوشیاری کامل با این توطئه‌ها مقابله کنیم. "


این مقام قضایی همچنین مدعی شد "انقلاب هایی که امروز در جهان رخداده است، شباهت بسیاری به انقلاب اسلامی دارد، اما انقلاب اسلامی پایه‌های توسعه‌طلبی و قدرت‌طلبی غربی‌ها و آمریکا را سست کرده است. "


به گزارش ایسنا، مصطفی پورمحمدی در مراسم گرامیداشت سی و دومین سالگرد پیروزی انقلاب که در مسجدامام زین العابدین برگزار شد؛ با بیان این مطلب افزود: دشمن با تمامی توان و قوای خود به جنگ با انقلاب اسلامی آمده و این هوشیاری همگان را می طلبد.


راه باز کردن برای دشمنان بزرگترین خیانت است
وی با بیان اینکه دشمن خیال کرده می‌تواند با جنگ نرم انقلاب اسلامی را از بین ببرد؛ اظهار كرد: این در حالی است که متاسفانه عده ای در داخل به دشمن پهلو دادند و جبهه را برای دشمن باز کردند و این بزرگترین خیانتی است که یک نفر می تواند مرتکب شود.
پورمحمدی خاطرنشان کرد: امام همیشه مردم را باور داشت و به آن‌ها اعتماد می‌کرد تا مردم نیز این انقلاب را برای خود بدانند و این امر سبب شد که مردم به صحنه بیایند و بیش از سه دهه با جان و دل از این انقلاب محافظت کنند.
وی با بیان این که امام برای ما ملاک و شاخص را تعیین کرده است، اظهاركرد: امام گفتند که هر وقت دیدی دشمن از شما تعریف کرد و برای شما سوت و کف زد بدانید که راه را اشتباه رفته‌اید و این ملاک و شاخصی برای ماست.


پورمحمدی با اشاره بر این که اختلاف نظر و انتقاد در همه جا وجود دارد، اظهاركرد: رهبر معظم انقلاب واژه بصیرت را وارد ادبیات سیاسی ما کرده است و این همان مطلبی است که امام نیز می خواهد.


فضا برای انتقاد سازنده فراهم شود
وی بر لزوم فراهم آوردن فضا برای انتقاد تاکید کرد و گفت: این در حالی است که باید به یاد داشته باشیم که نباید به کسی تهمت بزنیم و یا اهانتی داشته باشیم؛ چرا که امروز ضامن بقای انقلاب تداوم عترت یعنی ولایت فقیه است.
رییس سازمان بازرسی کل کشور با اشاره به این که انقلاب همیشه فراز و فرود داشته است، خاطرنشان کرد: ما باید خدا را شاکر باشیم که توفیق حرکت در تحقق وعده الهی را نصیب ما کرده است.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی یکی از پر فروغترین و با شکوهترین حوادث تاریخ بشریت است، اظهاركرد: انقلاب اسلامی یک جریان سالم و پر فروغ را در چند دهه اداره کرده است.
رییس سازمان بازرسی کل کشور، افزود: انقلاب هایی که امروز در جهان رخداده است شباهت بسیاری به انقلاب اسلامی دارد، اما انقلاب اسلامی پایه‌های توسعه‌طلبی و قدرت‌طلبی غربی‌ها و آمریکا را سست کرده است.
وی با تأکید بر این که ما داعیه جهانگشایی و نفع سرزمین نداریم بلکه به دنبال فتح قله‌های اندیشه و تفکر در جهان هستیم، تصریح کرد: انقلاب اسلامی صاحب پیام و اندیشه است و امام علت قیامش را بازگرداندن گمشده انسان‌ها یعنی اسلام و خدا به مردم دانست.


مسوولان نظام خدمت را افتخار می دانند
وی بدون اشاره به خط فقر پایین، بیکاری و تورم سرسام آور و همچنین سوء مدیریت ها، مدعی شد "امروز فضای عدالتخواهی قوی تر از گذشته شده است و رفاه مردم یک بحث جدی و اساسی است. امروز جمهوری اسلامی از مسئولانی برخوردار است که خدمت به مردم را برای خود افتخار می دانند. "


رییس سازمان بازرسی کل کشور در پاسخ به برخی كه می گویند رای مردم نقشی ندارد و در کشور آزادی وجود ندارد، بدون اشاره به دخالت نهادهای فراقانونی و دولت، در روند و نتایج انتخابات اظهار عقیده كرد: به این افراد باید بگوییم که اگر رای مردم نقشی ندارد چرا از ماه ها قبل فعالیت های انتخاباتی خود را آغاز کرده‌اید.
 

عسگراولادی: شعار آزادی یكی از اصلی‌ترین شعارهای انقلاب بوده و هست

Posted: 08 Feb 2011 01:04 AM PST

جرس: رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری با بیان اینکه "شعار آزادی یكی از اصلی‌ترین شعارهای انقلاب بوده و هست"، اظهار داشت "ما از طریق آزاداندیشی مسیر تعالی و پیشرفت را طی می‌كنیم و فرهنگ و تمدن اسلامی از راه آزاداندیشی و احترام به آراء و نظرات دیگران پدید می‌آید. "


به گزارش ایسنا، حبیب‌الله عسگراولادی با بیان این‌كه انقلاب اسلامی یك مدل منحصر به فرد از یك انقلاب واقعی است كه برای پیاده كردن احكام اسلام و آموزه‌های قرآن طراحی شده است، اظهار كرد: این انقلاب چون اسلام را به عنوان یك مكتب جامع و پاسخگو به همه نیازهای بشر پذیرفته است به طور طبیعی رهبری روحانیت و در راس آن مراجع عظام تقلید را پذیرفته است.


وی وحدت بین مردم و مراجع و روحانیت را مهمترین عامل پیروزی و استمرار انقلاب دانست و گفت: اگر مردم هر كشوری بخواهند از این مدل پیروی كنند باید محوریت علمای اسلام را برای مدیریت انقلاب بپذیرند. علما هم باید پیاده كردن احكام اسلام را در ساخت حكومت عملیاتی كنند. تا موقعی كه عشق به اسلام و عشق به پیاده كردن احكام الهی نباشد انقلاب اسلامی شكل نمی‌گیرد.


عسگراولادی افزود: انقلاب ما با شعار الله‌اكبر به پیروزی رسید معنای الله اكبر این است كه ما هیچ قدرتی را جز"الله"به رسمیت نمی‌شناسیم و هیچ حكمی جز حكم "الله" را پذیرا نیستیم. برای رفتن به سوی چنین هدف مقدس و پرارزشی باید عالمان زاهد، شجاع، باتقوا و آگاه به زمان و رموز قرآن به میان مردم بیایند و نقش خود كه در حقیقت وارث انبیاء الهی هستند را ایفاء كنند.


دبیركل جبهه پیروان خط امام و رهبری خاطرنشان كرد: اواخر قرن بیستم امام زنگ بیداری اسلامی را در ایران و جهان اسلام به صدا درآوردند. بیداری اسلامی یعنی بازگشت به قرآن و تمدن بزرگ اسلام و بیداری اسلامی نیز یعنی این‌كه در راس هر كشور اسلامی باید فردی حاكم باشد كه شبیه‌ترین فرد به پیامبر است.


وی بدون اشاره به محدودسازی آزادی ها توسط حکومت، اظهارعقیده کرد "شعار آزادی یكی از اصلی‌ترین شعارهای انقلاب بوده و هست. وقتی مسلمانان شعار لا اله الا الله می‌دهند مفهوم آن این است كه هیچ اله‌ای را جز خدا و الله قبول ندارند. با این شعار از قید همه طواغیت آزاد می‌شوند و شرط آزادی انسان پذیرش عبودیت خداست. كسی كه خدا را عبادت نكند مجبور است به عبادت كسانی بپردازد كه همان كسان آزادی واقعی را از او سلب كرده و می‌كنند. "
عسگراولادی تصریح كرد: اسلام مكتب آزادی انسان و احكام اسلام آزادی بشر را تضمین كرده است و اصولا انبیاء الهی برای رهانیدن انسان از زنجیر اسارت طاغوت‌ها آمده‌اند. اسلام انسان‌هایی را تربیت می‌كند كه آزاداندیش هستند و در این میان امامان ما آزاداندیش‌ترین انسان‌ها بوده‌اند كه مسیر آزادی واقعی را پس از پیامبر به بشر آموخته‌اند. مكتب اهل بیت مكتب تربیت انسان‌های آزاداندیش و سیدالشهداء بزرگترین آموزگار آزاداندیشی بشر است.
وی گفت: ما از طریق آزاداندیشی مسیر تعالی و پیشرفت را طی می‌كنیم و فرهنگ و تمدن اسلامی از راه آزاداندیشی و احترام به آراء و نظرات دیگران پدید می‌آید.


دبیركل جبهه پیروان خط امام و رهبری در ادامه با بیان این‌كه انقلاب اسلامی كه اكنون به فضل الهی دهه چهارم حیات خود را طی می‌كند محصول جانفشانی یك نسل فداكار و خداباور است، اظهار كرد: نسل اول و دوم انقلاب با خودباوری در برابر بزرگترین قدرت‌های جهان ایستادند و از مشكلات جنگ، ترور، محاصره اقتصادی، تهدید و تحریم عبور كردند و در حال حاضر انقلاب را سالم، مقتدر و با نشاط به نسل سوم سپردند.


وی اضافه كرد: جوانان سال‌های ۵۶ و ۵٧ به سوی پیری می‌روند و پیران آن روز، در انتظار پیوستن به لقای الهی هستند. نسل اول و دوم به وظایف خود خوب عمل كرده‌اند و هم‌اكنون چشمان آن‌ها به نسل سوم دوخته شده است. آن‌ها مطمئن هستند كه نسل سوم مومنانه‌تر و شجاعانه‌تر از دستاوردهای انقلاب حمایت خواهند كرد.


عسگراولادی با بیان این‌كه انقلاب در سایه درایت رهبری امام و رهبری تصویری از كارآمدی و كارآیی از خود ترسیم كرده و به راحتی همه بحران‌ها را پشت سر گذاشته و آزمون‌های سختی را داشته است، اظهار كرد: امام از ابتدای پیروزی انقلاب به فكر محرومین و مستضعفین بود چنانچه هدف از تاسیس كمیته امداد این بود كه گرسنه‌ای شب سر به بالین نگذارد بنابراین انقلاب، محرومیت‌زدایی و عدالت اجتماعی را همواره در دستور كار خود داشته است.


رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری هم چنین خاطرنشان كرد: دولت‌های پیشین هر كدام یك ركوردی از خدمت به مردم گذاشته‌اند اما دولت نهم و دهم با سرانگشت هدایت رهبری، خدمت به مردم به ویژه محرومان را در دستور كار خود به طور ویژه دارد. همین طرح هدفمندی یارانه‌ها یك طرح كامل برای محرومیت‌زدایی است و عدالت اجتماعی را در دهك‌های پایین جامعه نهادینه می‌كند.


عسگراولادی در بخش دیگری از این گفت‌وگو رمز توفیقات ملت و نخبگان را بصیرت دینی عنوان و اظهار كرد: انقلاب به دلیل بهره‌گیری از فرهنگ غنی اسلام به ویژه فرهنگ اهل بیت مردم را در مسیر انسجام ملی قرار داده است و همین انسجام ملی، رمز توفیق انقلاب در استكبار ستیزی قلمداد می‌شود.


وی افزود: ملت ما در ٩ دی سال گذشته و ٢٢ بهمن با تكیه به بصیرت دینی خود نبرد نرم آمریكا علیه جمهوری اسلامی را مهار و كنترل و بالاخره از كار انداخت. تمام سرمایه‌گذاری‌های آمریكا در توطئه و دسیسه چینی‌ها علیه ملت با مدد خداوند به باد رفت.


رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری در پایان اظهار عقیده كرد: ملت ایران با بهره‌گیری از تجربیات تاریخ صدر اسلام صفوف كفر، نفاق و الحاد را خوب شناسایی كرده است و با آن‌ها مرزبندی دارد هم چنین ملت ایران صف ناكثین، مارقین و قاسطین را می‌شناسد و بنابراین همواره خود را در خطوط نبرد جنگ جمل، نهروان و صفین حاضر می‌داند و از انجام وظایف خود كوتاهی نمی‌كند.
 

بسیج و سپاه و نیروهای نظامی، ملت خود را تنها نخواهند گذاشت

Posted: 08 Feb 2011 01:58 AM PST

بیانیه میر حسین موسوی و مهدی کروبی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی
جرس: میرحسین موسوی و مهدی کروبی، در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با صدور بیانیه مشترکی، ضمن توصیف انقلاب مردم ایران در سال ۵۷ به عنوان «جلوه درخشان تعیین سرنوشت مردم به دست خودشان»، به بررسی گفتمان حاکم بر ساختار قبل از انقلاب و مقایسه آن با گفتمان نو انقلاب اسلامی پرداخته و سپس این مقایسه را به گفتمان جنبش سبز پیوند داده اند.

 

به گزارش کلمه، میرحسین موسوی و مهدی کروبی در بیانیه ی خود ویژگی های گفتمان رژیم پهلوی را «بستن همه راه ها به روی اصلاح تدریجی حکومت و جامعه، کودتایی متکی بر بیگانگان سلطه جو و غفلت دلسوختگان، در بند کردن آزادی خوهان، اعمال سانسور بر مطبوعات، مسلح شدن به سلاح های ریز و درشت، به کارگیری ماشین تبلیغاتی پر سر و صدا، توهم ایفای نقشی بزرگ در تحولات منطقه وجهان، هیچ خواندن مخالفان و منتقدان و همه خواندن خود و هم سفرگان» ذکر کرده اند.
 

موسوی و کروبی در این بیانیه از گفتمان نوینی سخن به میان آورده اند که از فردای کودتای ۲۸ مرداد متولد شد و بارزترین و غیرقابل‌انکارترین ویژگی آن، جهت گیری در مقابل باز تولید مناسبات استبدادی و شاهنشاهی بود. مناسباتی که به گفته ی این دو همراه جنبش سبز دوباره بازتولید شده است، اما این بار به نام دین رنگ قدسی و آسمانی به خود گرفته است، تآ انجا که امروز شرایط سیاسی کشور ازخطر بازتولید مناسبات شاهنشاهی، جز موروثی بودن حکومت چیزی کم ندارد.
 

آنها انتخابات  ۸۸  را جلوه ای از احساس مسئولیت همگانی و ظهور گفتمان تازه ای در مقابل این خطرات دانسته و گفته اند که هیچ چیز نمی تواند مانع رشد این گفتمان شود، گفتمانی  که فساد را تحمل نمی کند، خودی را ناخودی نمی کند، خطاهای گذشته را نقد می کند اما دستاوردهای روشن آن را نفی نمی کند. عزت کارگر و کار آفرین را می خواهد نه ذلت آنها را، اعتیاد و دزدی و طلاق را نتیجه سی در صد بیکاری جوانان می داند و در نتیجه اجازه نمی دهد مشکل جرم و جنایت با بر پا کردن چوبه های دار و قساوتی تاریخی حل شود و به بهانه جنایت و خیانت گروهی اندک، دور جدید تواب سازی و اعتراف گیری و شکنجه در محبس ها راه بیفتد.
 

موسوی و کروبی همچنین در تشریح تحولات دوسال گذشته، از آن دسته از افراد ارگان های نظامی و انتظامی و امنیتی یاد کرده اند که نتوانستند سوابق جبهه و فداکاری هایشان برای حفظ مرزها و امنیت کشور را به سرکوب و ضرب و شتم مردم بی گناه بفروشند و اطمینان داده اند که «در نهایت، بسیج و سپاه و نیروهای نظامی، ملت خود را تنها نخواهند گذاشت.»

به گزارش کلمه متن کامل این بیانیه مشترک به شرح زیر است :

بسم الله الرحمن الرحیم

* و العصر * ان الانسان لفی خسر * الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.

در آستانه سی و دومین سالگرد انقلاب اسلامی ایران هستیم، انقلابی که جلوه درخشان تعیین سرنوشت مردم ما به دست خودشان بود و برای یکایک ما ایرانیان، شناخت و بازشناخت این حادثه بزرگ و مهم تاریخی، اهمیت بسیار دارد. شاید از آن رو که شناخت هویت تاریخی هر ملت، در تعیین راه آیندة آن مؤثر است، شاید از آن رو که این روزها از خود می پرسند که راه طی شده تا چه اندازه صحیح بوده، و شاید هم از آن رو که بیش از هر زمان دیگر، شاهد تلاش برای تحریف این تاریخ هستیم.

آنچه در آن روزها شاهد بودیم، نه یک جابجایی قدرت سیاسی صرف، که ورود یک گفتمان نو و خروج یک گفتمان کهنه بود: گفتمان کهنه ای که می انگاشت که با بستن همه راه ها به روی اصلاح تدریجی حکومت و جامعه، با کودتایی متکی بر بیگانگان سلطه جو و غفلت دلسوختگان این مرز و بوم، با در بند کردن فوج فوج آزادیخوهان، با اعمال سانسور بر مطبوعات، با سرازیر کردن درآمد نفتی سرشار به جیب منفعت جویان شریک در قدرت، با تا دندان مسلح شدن به سلاح های ریز و درشت، با به کارگیری ماشین تبلیغاتی پر سر و صدا، با توهم ایفای نقشی بزرگ در تحولات منطقه وجهان، با هیچ خواندن مخالفان و منتقدان و همه خواندن خود و هم سفرگان، با نماد فره ایزدی انگاشتن قدرت فاقد اقتدار ناشی از رضایت مردم، ماندنی است.

اما گفتمان نوین پس از کودتای شوم ۲۸ مرداد از همان فردای سال ۴۱ متولد شد ،. بازنگری به کارنامه گذشته و به دنبال آن، جستجو برای یافتن راه رهایی از استبدادی که با پشتوانه استعمار بر کشور یکه تازی می کرد، آغاز شد. در کنار آنانی که از هر گونه تغییر مأیوس و نا امید بودند، در کنار آنانی که مصلحت اندیشی را به گونه ای تفسیر کردند که عافیت طلبی شخصی آنان را توجیه کند، در کنار آنانی که رعب پوشالی حکومت کودتا هر گونه حرکت را از آنان سلب کرده بود، چه بسیار کسانی هم بودند که دست از تلاش برنداشتند، چرا که باور داشتند زندگی کردن، صرفا به معنای زنده ماندن نیست. می دانستند که ملت های دیگر برای رسیدن به آزادی، عدالت ، استقلال و پبشرفت، راهی بس دراز پیموده اند و تلاش برای دستیابی به جامعه ای که از چنین نعمت هایی برخوردار باشد، خود، عین زندگی است. چنین بود که هنگامی که خواسته های خود را در گفتار رهبری استوار چون امام خمینی (ره) یافتند که در این راه مصمم گام نهاده بود، با او همراه شدند و بساط ظلم و جور را برچیدند. با تجربه ای که از گذشته به دست آمده بود، از همان فردای پیروزی، دغدغه حراست و مراقبت از این دستاورد بزرگ در دل زن و مرد و پیر و جوان به جنبش درآمد تا مبادا کودتایی دیگر، تجاوز نظامی، و مهم تر از همه، انحراف از آرمان های انقلاب اسلامی، این نهال تازه رسته را در هم شکند.

درس هایی که از آن واقعه و سالیان پس از آن فراگرفته شد، موجب شد که مردم ما بارها عزم خود را برای جلوگیری از انحراف از راهی که می توانست آنها را به سرمنزل مقصود برساند به نمایش بگذارند. مشارکت گسترده در دفاع از میهن در مقابل دشمن متجاوز، تلاش های ستایش برانگیز در رونق اقتصاد ملی، کوشش برای انجام اصلاحات گسترده در عرصه های گوناگون و حضور آگاهانه در عرصة انتخابات، تبلور این احساس مسئولیت ملی است که مردم ما را اینگونه در صف مقدم تحولات فکری و اجتماعی چند دهة اخیر منطقه قرار داده است.

گفتمان نو باید با دیده بانی مستمر، خود را با نیازهای نو سازگار می کرد و نوشوندگی خود را پاس می داشت که بارزترین و غیرقابل‌انکارترین ویژگی آن، جهت گیری در مقابل باز تولید مناسبات استبدادی و شاهنشاهی بود.یادمان هست که بزرگترین دغدغه خبرگان قانون اساسی جستن راه هایی بود که جلوی ظهور استبداد و خود رایی و دیکتاتوری را به هر شکل و شمایل بگیرد و قانون اساسی در شرایطی نوشته شد که بیرون از مجلس خبرگان، مردم در خیابانها شعار میدادند «برابری، برادری، حکومت عدل علی».

درکتاب« پیکار صفین، نصرابن مزاحم» که شاید قدیمی‌ترین کتاب روایی– تاریخی در مورد جنگ صفین باشد، آمده است که بعد از استقرارحضرت امیر (ع) در کوفه، ایشان مسافرتی به مناطق فارس نشین و ایرانی در نزدیکی کوفه می کنند و در یک آبادی از مردم در مورد شاهان ایرانی سوال می کنند. بزرگ روستا می‌گوید:« در سنت شاهان ایرانی چیزهایی بود به نفع رعیت و چیزهایی بود به نفع پادشاه، تا این که خسروپرویز آمد و هرچه به نفع رعیت بود منسوخ کرد و هرچه به نفع پادشاه بود نگاه داشت و این موجب اضمحلال پادشاهی آنان شد.»

این روایت، دقیقا فضای روحی و سیاسی کشور در دهه اول انقلاب فارغ از ضعف ها و خودسری هایی که دامنگیر هر انقلابی در آغاز آن می شد را تشکیل می داد: مردمی که انقلاب کردند قصدشان این بود که آن مناسبات رابا الگو گرفتن از حکومت عدل علی از بین ببرند.

آیا دردناک نیست که بعد از گذشت بیش از سی سال از انقلاب، دوباره دغدغه مردم مواجهه با باز تولید همان مناسبات پادشاهی و این بار به نام دین باشد؟ در شرایطی هستیم که هر چیزی از حقوق مردم در قانون اساسی و آرمان‌های انقلاب بود زیرپا گذاشته شده، فصل سوم قانون اساسی، یعنی حقوق ملت، در پرانتز قرار گرفته و آنچه به نفع حاکمان بوده است به صورت اغراق‌آمیز و چند برابر به اجرا درآمده و تبعیت بی چون و چرا از قدرت، رنگ قدسی و آسمانی به خود گرفته و عدم سوال از قدرت فضیلت شده وهر صدای منتقد و متعارض با شبیه سازی های مضحک، به خارجی بودن و همدستی با بیگانه و صهیونیسم و نفاق متهم گردیده است، تآ انجا که امروز شرایط سیاسی کشور ازخطر بازتولید مناسبات شاهنشاهی، جز موروثی بودن حکومت چیزی کم ندارد.

آری انتخابات سال ۸۸ جلوه ای از این احساس مسئولیت همگانی در مقابل خطرات بود. مردمی که احساس خطر می کردند، مردمی که از مدیریت ناتوان دستگاه اداره کشور ناامید شده بودند، مردمی که از دروغ به تنگ آمده بودند، مردمی که احساس می کردند برای پیشرفت کشور به دگرگونی های فراگیرتر و بنیادی تر نیازمندند، به میدان آمدند و چه بسیار کسانی که سال ها بود در انتخابات شرکت نمی کردند و این بار قفل سکوت خود را شکستند و چه بسیار کسانی که پا را از رقابت های سیاسی رایج فراتر نهادند و برای ایجاد تحولی بزرگ همنوا گشتند.

دریغا که آنچه بر سر نتایج انتخابات آمد و آنچه در پی شبه کودتای اقتدارگرایان رخ داد، حق اساسی تعیین سرنوشت ملت به دست خویش را خدشه دار کرد. اما دستگیری معترضان، ضرب و شتم آنان در خیابان ها، کشته شدن عده زیادی از جوانان و زنان و مردان در خیابان ها و بازداشتگاه ها، فجایع کوی دانشگاه و کهریزک،حمله به بیوت و دفاتر مراجع تقلید، به راه انداختن تجمعات اتوبوسی و نمایشی، هجمه تبلیغاتی یک سویه مملو از دروغ و افترا، سرکوب کارگران و معلمان و جنبش زنان و دانشجویان و استادان، راه اندازی کارناوال های شرم آور و مانورهای امنیتی با هدف ایجاد رعب، تلاش مستمر برای انحراف افکار عمومی به سمت مسائل فرعی و انحرافی، برخورد غیراخلاقی با خانواده های شهدا و زندانیان، واعلام مرگ جنبش سبز در مناسبت های متوالی، هیچ یک نتوانسته است اقتدارگرایان را از چالش بزرگ حاصل از بی اعتمادی مردم به دولت نجات دهد، همچنان که نتوانسته خواسته های برحق مردم برای برخورداری از حقوق شهروندی مصرح در قانون اساسی را به دست فراموشی بسپارد.

در طول این ماه ها، تحولات مهمی رخ داده است که توجه هر ناظر آگاهی را جلب می کند. بسیاری از کسانی که در ارگان های نظامی و انتظامی و امنیتی شاغل بودند نتوانستند سوابق جبهه و فداکاری هایشان برای حفظ مرزها و امنیت کشور را به سرکوب و ضرب و شتم مردم بی گناه بفروشند . برخی از روی تقیه ویا اطلاعات ناکافی و برخی از افراد ساده که بر اثر تبلیغات دولتی گمان می کردند که معترضان، ایمان دینی شان را نشانه رفته اند به تدریج متوجه شدند که چنین نیست. بسیاری از کسانی که فکر می کردند جنبش اعتزاضی مردم از توطئه های قدرت های سلطه جوی بیگانه یا خشونت ورزانی که در بحبوحه جنگ به دامان دشمن پناه آورده و به خدمتش کمر بسته بودند سرچشمه می گیرد، فهمیدند که این ترفندی برای بدنام ساختن منتقدان و موجه ساختن اعمال غیرانسانی اقتدارگرایان بیش نیست.

وما دور نمی بینیم آنانی که بصورت واقعاً اصولی دغدغة منافع ملی و ارزشهای اسلامی را دارند در کنار همه ملت (یا به تعبیر مستبدین «خس و خاشاک») قرار گیرند و صف خود را از زیاده خواهان ودست اندازان به حقوق و بیت المال ملت جدا سازند. ما بویژه اعتقاد داریم که در نهایت، بسیج و سپاه و نیروهای نظامی، ملت خود را تنها نخواهند گذاشت.

در طول سال های اخیر و بویژه دو سال گذشته، گفتمانی نو متولد شده و هیچ چیز نمی تواند مانع رشد آن شود. گفتمانی که فساد را تحمل نمیکند و با وعدۀ آوردن نفت بر سر سفره مردم، یکشبه قیمت نان وسوخت و برق و گاز را چند برابر نمی سازد. گفتمانی که به حفظ نیروی کار کشور ایمان دارد و منابع و تولیدملی را با تحویل بازار ملی به واردات خارجی ویران نمی سازد .گفتمانی که عزت کارگر و کار آفرین را میخواهد نه ذلت آنها را. گفتمانی که اعتیاد و دزدی و طلاق را نتیجه سی در صد بیکاری جوانان می داند و در نتیجه اجازه نمی دهد مشکل جرم و جنایت با بر پا کردن چوبه های دار و قساوتی تاریخی حل شود و به بهانه جنایت و خیانت گروهی اندک، دور جدید تواب سازی و اعتراف گیری و شکنجه در محبس ها راه بیفتد. (به راستی شمایانی که هر روز و ساعت سنگ اسلام و معنویت را بر سینه میزنید، چند زن را میتوانید نشان دهید که در صدر اسلام اعدام شده باشند؟!) گفتمانی که از رأی مردم نمی ترسد واز رجوع به قانون اساسی نمی هراسد. گفتمانی که نه در شعار وهیئت ماکیاولیستی بلکه در عمل بدنبال وحدت اسلامی ونزدیکی مذاهب اسلامی به یکدیگر است و میلیونها شهروند ایرانی را تحت عنوان سنی و درویش و اهل حق و نام های دیگر ازخودنمی راند.

آری امروز گفتمانی تازه متولد شده است. گفتمانی که شهدای آن، پیشقراولان و دربندشدگانش پرچم داران آن هستند. گفتمانی که خشونت را طرد می کند و راه تغییر را از طرق مسالمت آمیز جستجو می کند. گفتمانی که پاسخ دروغ و نهمت و ناسزا را با راستی و حقیقت و ادب می دهد. گفتمانی که چشم امیدی به بازی های پنهانی قدرت های جهانی ندارد و راه حل شفاف ملی را تنها راه تحول به سوی اصلاح امور می داند. گفتمانی که خودی را ناخودی نمی کند بلکه سعی در خودی کردن ناخودی ها دارد. گفتمانی که چندصدایی را به رسمیت می شناسد و اتحاد ملی را نه در سکوت گورستانی که در تمسک به عقلانیت جمعی می جوید. گفتمانی که مردم را نسبت به آنچه در کشور می گذرد نامحرم نمی شناسد و گسترش آگاهی ها به میان همة اقشار و گوشه کنار این مرز بوم را وجه همت خویش قرار داده است. گفتمانی که با گسترش و تقویت شبکه های اجتماعی، افراد را گرد هم می آورد و فضای مدنی را توسعه می دهد. گفتمانی که سرمشق بسیاری از حرکت های آزادیخواهانة دیگر شده است. گفتمانی که خطاهای گذشته را نقد می کند اما دستاوردهای روشن آن را نفی نمی کند. گفتمانی که عدالت را نه در اقتصاد صدقه ای، بلکه در ایجاد فرصت های برابر و توانمندسازی محرومان می داند. گفتمانی که بجای انتشار کینه و انتقامجویی در میان فقیر و غنی، روستایی و شهری، اقوام، ادیان و مذاهب، به نهادینه کردن مدارا و مفاهمه و گذشت می پردازد. گفتمانی که درصدد پایان دادن به اوباش سالاری و حاکمیت نهادینة شایسته سالاری است تا در پرتو آن، شکوفایی و رشد استعدادها در میان ایرانیان، زمینه ساز ارتقای این سرزمین به جایگاهی که شایستة آن است، شود.

گفتمانی که بدنبال یافتن منجیان قهرمان نیست بلکه می خواهد هر ایرانی در نجات کشورش سهیم باشد. گفتمانی که به تعداد معتقدانش رهبر دارد. گفتمانی که می داند حفظ نظام یعنی حفظ ارزش هایی که نظام برای آن بوجود آمده، نه حفظ اشخاص در مناصب قدرت. گفتمانی که چرخش قدرت و پاسخگویی به مردم و برابری همه در قبال قانون را ضامن سلامت و زمینه ساز پیشرفت می شمرد. گفتمانی که اسلامیت و جمهوریت نظام و حاکمیت مردم سالاری بر همه شئونات کشور را تنها راه سعادت نردم می داند.

گفتمانی که در آن، تصمیمات و مصلحت بینی های شخصی جای خود را به عقلانیت جمعی می دهد. گفتمانی که با ایمان به خدایی که تعالی انسان را می خواهد، حق خواهی، و با استعانت از کردار نیکو، صبر و استقامت، راه امید را می پیماید و به پایندگی حق و زوال باطل یقین دارد.

امروز حاکمیت در ورای ایجاد این نگرانی که اگر او نباشد دین از بین می‌رود سنگر گرفته است و مرتبا با این اعلام خطر سعی می‌کند اقشار مذهبی را در پشت سر خود بسیج و منسجم کند، حال آن که در واقعیت، آن چیزی که بیشترین لطمه را به فضای دینی جامعه زده است رفتارهای ستمکارانه و ضددینی خود حاکمیت است. پایه‌های همه ادیان الهی در فطرت انسان ها قرار دارد و اگر اسلام پس از چهارده قرن باقی مانده است علتش مستحکم بودن پایه‌های فطری آن است، تا جایی که حتی ورود مغول واقدامات پهلوی اول نتوانست آن را از بین ببرد.

و این دین از ما خواسته است که به افراد ستمکار متمایل نشویم که در این صورت از کمک خداوند محروم خواهیم شد: «و لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار و ما لکم من دون الله اولیاء ثم لا تنصرون»، و به کسانی که ستم کرده‌اند میل نکنید که آتش شما را لمس خواهد کرد، و شما را سرپرستی جز خداوند نیست، سپس دیگر به شما یاری نخواهد شد.

در آستانه سی و دومین سال پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان دو همراه کوچک به شما حاملان بی شمار گفتمان جدید درود م یفرستیم و از خداوند متعال میخواهیم همه ما را از یاران مظلومان ودشمنان ظالمان قرار دهد.
وما النصر الا من عند الله العزیز الحکیم

مهدی کروبی میر حسین موسوی