جنبش راه سبز - خبرنامه |
- تداوم اعمال فشار و محدودیت بر زندانیان سیاسی ارومیه
- انسداد وبلاگ “کمپین فرزندان روح الله” توسط کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه
- پلمب یکی از نمازخانههای باسابقه اهلسنّت تهران و بازداشت پیش نماز آن
- احضار حسن ارک فعال مدنی آذربایجان به دادگاه
- وزیر علوم: تمام روابط و مناسبات میان استادان و دانشجویان و کارمندان باید اصلاح شود
- تغییر و دستکاری مجدد در پرچم جمهوری اسلامی
- رئیس شورای رقابت: خصوصی سازی سایپا ابهامات جدی دارد
- پورمحمدی: اگر رای مردم نقشی نداشته، چرا از ماهها قبل فعالیت های انتخاباتی خود را آغاز کردهاید
- عسگراولادی: شعار آزادی یكی از اصلیترین شعارهای انقلاب بوده و هست
- بسیج و سپاه و نیروهای نظامی، ملت خود را تنها نخواهند گذاشت
تداوم اعمال فشار و محدودیت بر زندانیان سیاسی ارومیه Posted: 08 Feb 2011 05:23 AM PST جرس: به گزارش منابع حقوق بشری، زندانیان سیاسی محبوس در بند ۱٢ زندان مرکزی ارومیه در راستای اعمال فشار و محدودیت های مسئولین زندان و وزارت اطلاعات بیانیه ای را صادر نموده و ضمن برشمردن محدودیت ها و فشارها از مجامع حقوق بشری و رسانهها خواهان اقدام عاجل در جهت رفع فشارهایی که به زندانیان سیاسی از سوی حکومت تحمیل میشود؛ شدند.
|
انسداد وبلاگ “کمپین فرزندان روح الله” توسط کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه Posted: 08 Feb 2011 04:17 AM PST
جرس: بنا به گزارش منابع خبری، وبلاگ تشکل «فرزندان روح الله»، که از حامیان جنبش سبز به شمار می آمد، به دستور کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه مسدود شده است. به گزارش منابع خبری جرس، در وبلاگ جدید این تشکل که اخیرا توقیف شده، لینک سایتهای شیعیان، وبلاگ های طرفدار رهبری، لینک پخش تلویزیونی شبکه های شیعیان جهان(سلام و اهل بیت و..) و همچنین لینکهای مذهبی و همچنین لینک های جنبش سبز قرار داده شده بود. در وبلاگ توقیف شدۀ این گروه، همچنین مطالبی همچون: "جملات و نظر رهبر فقید جمهوری اسلامی در مورد انجمن حجتیه"، "امام و مردم داری" و همچنین پیامهای میرحسین موسوی و مهدی کروبی و سخنان و مطالب سایتهای اصولگرایان و بسیاری مطالب دیگر قرار گرفته بود. گفتنی است وبلاگ کمپین فرزندان روح الله متعلق به جمعی از فرزندان شهدای جنگ تحمیلی بویژه شهدای گمنام و مفقود الاثر و همچینین دوستان شهدای جنبش سبز می باشد. |
پلمب یکی از نمازخانههای باسابقه اهلسنّت تهران و بازداشت پیش نماز آن Posted: 08 Feb 2011 03:31 AM PST جرس: نیروهای امنیتی با حمله به یکی از نمازخانههای باسابقه اهلسنّت در تهران، ضمن پلمب این نمازخانه، مولوی عبیدالله موسیزاده، پیشنماز این نمازخانه را بازداشت کردند.
|
احضار حسن ارک فعال مدنی آذربایجان به دادگاه Posted: 08 Feb 2011 02:54 AM PST جرس: بنا به گزارش منابع خبری، حسن ارک از فعالان مدنی و حامیان جنبش سبز در آذربایجان که سال گذشته مدتی را در بازداشت اداره اطلاعات تبریز بسر برده بود، مجددا به دادگاه انقلاب احضار شد.
|
وزیر علوم: تمام روابط و مناسبات میان استادان و دانشجویان و کارمندان باید اصلاح شود Posted: 08 Feb 2011 02:38 AM PST جرس: وزیر علوم با بیان اینکه "معتقدیم باید دانشگاههای اسلامی شكل بگیرند، اما برخیها اعلام میكنند نمی شود"، ادعا کرد "ما میتوانیم ظواهر موجود در دانشگاهها را اصلاح كنیم اما متأسفانه برخیها سروصدا میكنند و باید توجه داشت كه دانشگاههای كشورمان باید به گونهای باشند كه اگر وارد دانشگاهی شدیم، مشخص شود كه این دانشگاه مربوط به نظام جمهوری اسلامی است. "
وزیر علوم با بیان اینكه برخیها معتقدند تفكیك جنسیتی توهین به دانشگاهیان است، افزود: آیا حق انتخاب دادن در این خصوص به دانشجویان توهین به حساب میآید؟ برخیها معتقدند در خصوص تفكیك جنسیتی در دانشگاهها قانونی وجود ندارد كه باید پرسید آیا قانون الزام كرده است كه دانشجویان دختر و پسر با یكدیگر تحصیل كنند؟ آیا قانونی داریم كه در كلاس درس دختران و پسران باید حتماً در كنار یكدیگر بنشینند؟
|
تغییر و دستکاری مجدد در پرچم جمهوری اسلامی Posted: 08 Feb 2011 02:15 AM PST جرس: بنا به گزارش منابع خبری، در ادامۀ تغییراتِ سلیقه ای در پرچم جمهوری اسلامی، تازه ترین دستكاری در پرچم نشان می دهد که تكه پارچه ای آبی رنگ، به انتهای پرچم اضافه شده و آرم الله اكبر كه در امتداد هر سه رنگ پرچم نوشته شده است، به شكل خاصی با حاشیه های گلدوزی شده قطع شده است.
افزون بر آنچه گفته شد، پرچم نصب شده در شهر سرخرود، نه تنها دستكاری شده، بلكه لفظ «الله» نیز برعكس قرار گرفته و رنگ سبز كه در بالای پرچم قرار دارد، در پایین آن قرار گرفته است. باید گفت، برای این رخداد دو حالت بیشتر متصور نیست: یا مسئولان ناآگاهانه این كار را انجام داده اند كه خود این ناآگاهی هم توجیه ناشدنی است و یا این كه مسئولان آگاهانه و با علم به اینكه این كار توهین به نماد ملی كشور است، این كار را به غرض ها و نیات گوناگون انجام داده اند كه در این صورت قابل پیگرد نیز هست. ذكر این مهم لازم است، چندی پیش نیز در چندین همایش دولتی نیز، در پوستر مراسم رنگ سبز پرچم به صورت آبی درآمده بود كه در آن زمان نیز حساسیت هایی را به وجود آورد و با وجود فریاد رسانه ها در این مورد، به راحتی با توجیهی ساده از كنار آن گذشتند و همان باعث شد تا امروز در یك شهر كوچك در شمال كشور، چنین كاری انجام شود. در واقع، اگر تاكنون بخشنامه یا آیین نامه ای به نهادهای دولتی و حكومتی برای دستكاری نكردن پرچم رسمی ابلاغ نشده، ضروری به نظر می رسد كه چنین قانونی رسما ابلاغ شود تا در صورت تخطی با خاطیان برخورد شود و اگر هم ابلاغ شده است، چرا تاكنون با خاطیان برخورد نشده است؟
|
رئیس شورای رقابت: خصوصی سازی سایپا ابهامات جدی دارد Posted: 08 Feb 2011 01:42 AM PST جرس: درحالیکه اقدامات مدیران سایپا سبب شده است که در جریان واگذاری های مربوط به اصل ۴۴ (خصوصی سازی)، این شرکت توسط عوامل و با پول همان مجموعه خریداری و عملا مدیریت آن مادام العمر شود"، رئیس شورای رقابت می گوید که این شورا ماهها است روی پرونده خصوصی سازی سایپا کار می کند و تا یک هفته دیگر نتیجه بررسی خود را اعلام می کند.
به گزارش الف، در همین رابطه جمشید پژویان رئیس شورای رقابت گفته است: شورای رقابت ماهها است که روی پرونده خصوصی سازی سایپا کار می کند و تا یک هفته دیگر نتیجه بررسی خود را اعلام می کنیم. پژویان با بیان اینکه رای شواری رقابت در خصوص واگذاری سایپا تا هفته آینده منتشر می شود از کارگروهی در این شورا خبر داد که تمام جزئیات این پرونده را رصد کرده اند و تاکید کرد: درصورت محرز شدن تخلفات، واگذاری باطل و متخلفین در این ماجرا به محاکم قضائی معرفی می شوند. وی با این حال اظهار نظر صریح در رابطه با این پرونده را صلاح ندانست و تاکید کرد که بررسی های این پرونده بزودی به اطلاع مردم رسانده می شود. گفتنی است فولادگر رئیس کمسیون نظارت بر اصل ۴۴ چندی پیش از ورود شبه دولتی ها در اداره شرکتهای به اصطلاح واگذار شده انتقاد کرد و گفت: مجلس در مورد سهام سایپا گزارشاتی تهیه خواهد کرد. وی همچنین از تشکیل کارگروه مشترک مجلس و نمایندگان دستگاههای مختلف برای برنامهریزی جهت واگذاری سهام سایپا خبر داد. لازم به ذکر است بر اساس آنچه مجلس و شورای رقابت در حال بررسی آن هستند، نزدیک به نیمی از سهام سایپا توسط شرکت سرمایه گذاری سایپا و شرکت های تابعه این شرکت منجمله شرکت رنا، شرکت تجارت الکترونیک و ستاره تابان خریداری شده که این امر باعث شده که 3 عضو از اعضای هیات مدیره سایپا همواره توسط مدیرعامل سایپا انتخاب شوند که باعث مدیریت مادام العمر و عدم نظارت هیات مدیره در این شرکت خواهد شد.این در حالی است که منابع خرید این سهام که بالغ بر ٢۵۰۰ میلیارد تومان بوده از شرکت سایپا تامین شده که محل بررسی قانونی می باشد. مدتی پیش علی زاکانی نائب رئیس کمسیون اصل نود ادعا کرده بود که واگذاری سایپا مصداق واقعی خصوصی سازی فاسد مدل دهه ٧۰ بوده و قرار است درآمد آن صرف فتنه سیاسی جدید شود.
|
پورمحمدی: اگر رای مردم نقشی نداشته، چرا از ماهها قبل فعالیت های انتخاباتی خود را آغاز کردهاید Posted: 08 Feb 2011 01:25 AM PST جرس: رئیس سازمان بازرسی کل کشور می گوید "امروز دشمن با در اختیار داشتن بیش از هیجده هزار شبکه ماهوارهای و بیش از میلیونها سایت و خبرگزاری به جنگ با انقلاب اسلامی آمده است و این می طلبد که ما با هوشیاری کامل با این توطئهها مقابله کنیم. "
|
عسگراولادی: شعار آزادی یكی از اصلیترین شعارهای انقلاب بوده و هست Posted: 08 Feb 2011 01:04 AM PST جرس: رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری با بیان اینکه "شعار آزادی یكی از اصلیترین شعارهای انقلاب بوده و هست"، اظهار داشت "ما از طریق آزاداندیشی مسیر تعالی و پیشرفت را طی میكنیم و فرهنگ و تمدن اسلامی از راه آزاداندیشی و احترام به آراء و نظرات دیگران پدید میآید. "
|
بسیج و سپاه و نیروهای نظامی، ملت خود را تنها نخواهند گذاشت Posted: 08 Feb 2011 01:58 AM PST بیانیه میر حسین موسوی و مهدی کروبی به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی جرس: میرحسین موسوی و مهدی کروبی، در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با صدور بیانیه مشترکی، ضمن توصیف انقلاب مردم ایران در سال ۵۷ به عنوان «جلوه درخشان تعیین سرنوشت مردم به دست خودشان»، به بررسی گفتمان حاکم بر ساختار قبل از انقلاب و مقایسه آن با گفتمان نو انقلاب اسلامی پرداخته و سپس این مقایسه را به گفتمان جنبش سبز پیوند داده اند.
به گزارش کلمه، میرحسین موسوی و مهدی کروبی در بیانیه ی خود ویژگی های گفتمان رژیم پهلوی را «بستن همه راه ها به روی اصلاح تدریجی حکومت و جامعه، کودتایی متکی بر بیگانگان سلطه جو و غفلت دلسوختگان، در بند کردن آزادی خوهان، اعمال سانسور بر مطبوعات، مسلح شدن به سلاح های ریز و درشت، به کارگیری ماشین تبلیغاتی پر سر و صدا، توهم ایفای نقشی بزرگ در تحولات منطقه وجهان، هیچ خواندن مخالفان و منتقدان و همه خواندن خود و هم سفرگان» ذکر کرده اند. موسوی و کروبی در این بیانیه از گفتمان نوینی سخن به میان آورده اند که از فردای کودتای ۲۸ مرداد متولد شد و بارزترین و غیرقابلانکارترین ویژگی آن، جهت گیری در مقابل باز تولید مناسبات استبدادی و شاهنشاهی بود. مناسباتی که به گفته ی این دو همراه جنبش سبز دوباره بازتولید شده است، اما این بار به نام دین رنگ قدسی و آسمانی به خود گرفته است، تآ انجا که امروز شرایط سیاسی کشور ازخطر بازتولید مناسبات شاهنشاهی، جز موروثی بودن حکومت چیزی کم ندارد. آنها انتخابات ۸۸ را جلوه ای از احساس مسئولیت همگانی و ظهور گفتمان تازه ای در مقابل این خطرات دانسته و گفته اند که هیچ چیز نمی تواند مانع رشد این گفتمان شود، گفتمانی که فساد را تحمل نمی کند، خودی را ناخودی نمی کند، خطاهای گذشته را نقد می کند اما دستاوردهای روشن آن را نفی نمی کند. عزت کارگر و کار آفرین را می خواهد نه ذلت آنها را، اعتیاد و دزدی و طلاق را نتیجه سی در صد بیکاری جوانان می داند و در نتیجه اجازه نمی دهد مشکل جرم و جنایت با بر پا کردن چوبه های دار و قساوتی تاریخی حل شود و به بهانه جنایت و خیانت گروهی اندک، دور جدید تواب سازی و اعتراف گیری و شکنجه در محبس ها راه بیفتد. موسوی و کروبی همچنین در تشریح تحولات دوسال گذشته، از آن دسته از افراد ارگان های نظامی و انتظامی و امنیتی یاد کرده اند که نتوانستند سوابق جبهه و فداکاری هایشان برای حفظ مرزها و امنیت کشور را به سرکوب و ضرب و شتم مردم بی گناه بفروشند و اطمینان داده اند که «در نهایت، بسیج و سپاه و نیروهای نظامی، ملت خود را تنها نخواهند گذاشت.» به گزارش کلمه متن کامل این بیانیه مشترک به شرح زیر است : بسم الله الرحمن الرحیم * و العصر * ان الانسان لفی خسر * الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر. در آستانه سی و دومین سالگرد انقلاب اسلامی ایران هستیم، انقلابی که جلوه درخشان تعیین سرنوشت مردم ما به دست خودشان بود و برای یکایک ما ایرانیان، شناخت و بازشناخت این حادثه بزرگ و مهم تاریخی، اهمیت بسیار دارد. شاید از آن رو که شناخت هویت تاریخی هر ملت، در تعیین راه آیندة آن مؤثر است، شاید از آن رو که این روزها از خود می پرسند که راه طی شده تا چه اندازه صحیح بوده، و شاید هم از آن رو که بیش از هر زمان دیگر، شاهد تلاش برای تحریف این تاریخ هستیم. آنچه در آن روزها شاهد بودیم، نه یک جابجایی قدرت سیاسی صرف، که ورود یک گفتمان نو و خروج یک گفتمان کهنه بود: گفتمان کهنه ای که می انگاشت که با بستن همه راه ها به روی اصلاح تدریجی حکومت و جامعه، با کودتایی متکی بر بیگانگان سلطه جو و غفلت دلسوختگان این مرز و بوم، با در بند کردن فوج فوج آزادیخوهان، با اعمال سانسور بر مطبوعات، با سرازیر کردن درآمد نفتی سرشار به جیب منفعت جویان شریک در قدرت، با تا دندان مسلح شدن به سلاح های ریز و درشت، با به کارگیری ماشین تبلیغاتی پر سر و صدا، با توهم ایفای نقشی بزرگ در تحولات منطقه وجهان، با هیچ خواندن مخالفان و منتقدان و همه خواندن خود و هم سفرگان، با نماد فره ایزدی انگاشتن قدرت فاقد اقتدار ناشی از رضایت مردم، ماندنی است. اما گفتمان نوین پس از کودتای شوم ۲۸ مرداد از همان فردای سال ۴۱ متولد شد ،. بازنگری به کارنامه گذشته و به دنبال آن، جستجو برای یافتن راه رهایی از استبدادی که با پشتوانه استعمار بر کشور یکه تازی می کرد، آغاز شد. در کنار آنانی که از هر گونه تغییر مأیوس و نا امید بودند، در کنار آنانی که مصلحت اندیشی را به گونه ای تفسیر کردند که عافیت طلبی شخصی آنان را توجیه کند، در کنار آنانی که رعب پوشالی حکومت کودتا هر گونه حرکت را از آنان سلب کرده بود، چه بسیار کسانی هم بودند که دست از تلاش برنداشتند، چرا که باور داشتند زندگی کردن، صرفا به معنای زنده ماندن نیست. می دانستند که ملت های دیگر برای رسیدن به آزادی، عدالت ، استقلال و پبشرفت، راهی بس دراز پیموده اند و تلاش برای دستیابی به جامعه ای که از چنین نعمت هایی برخوردار باشد، خود، عین زندگی است. چنین بود که هنگامی که خواسته های خود را در گفتار رهبری استوار چون امام خمینی (ره) یافتند که در این راه مصمم گام نهاده بود، با او همراه شدند و بساط ظلم و جور را برچیدند. با تجربه ای که از گذشته به دست آمده بود، از همان فردای پیروزی، دغدغه حراست و مراقبت از این دستاورد بزرگ در دل زن و مرد و پیر و جوان به جنبش درآمد تا مبادا کودتایی دیگر، تجاوز نظامی، و مهم تر از همه، انحراف از آرمان های انقلاب اسلامی، این نهال تازه رسته را در هم شکند. درس هایی که از آن واقعه و سالیان پس از آن فراگرفته شد، موجب شد که مردم ما بارها عزم خود را برای جلوگیری از انحراف از راهی که می توانست آنها را به سرمنزل مقصود برساند به نمایش بگذارند. مشارکت گسترده در دفاع از میهن در مقابل دشمن متجاوز، تلاش های ستایش برانگیز در رونق اقتصاد ملی، کوشش برای انجام اصلاحات گسترده در عرصه های گوناگون و حضور آگاهانه در عرصة انتخابات، تبلور این احساس مسئولیت ملی است که مردم ما را اینگونه در صف مقدم تحولات فکری و اجتماعی چند دهة اخیر منطقه قرار داده است. گفتمان نو باید با دیده بانی مستمر، خود را با نیازهای نو سازگار می کرد و نوشوندگی خود را پاس می داشت که بارزترین و غیرقابلانکارترین ویژگی آن، جهت گیری در مقابل باز تولید مناسبات استبدادی و شاهنشاهی بود.یادمان هست که بزرگترین دغدغه خبرگان قانون اساسی جستن راه هایی بود که جلوی ظهور استبداد و خود رایی و دیکتاتوری را به هر شکل و شمایل بگیرد و قانون اساسی در شرایطی نوشته شد که بیرون از مجلس خبرگان، مردم در خیابانها شعار میدادند «برابری، برادری، حکومت عدل علی». درکتاب« پیکار صفین، نصرابن مزاحم» که شاید قدیمیترین کتاب روایی– تاریخی در مورد جنگ صفین باشد، آمده است که بعد از استقرارحضرت امیر (ع) در کوفه، ایشان مسافرتی به مناطق فارس نشین و ایرانی در نزدیکی کوفه می کنند و در یک آبادی از مردم در مورد شاهان ایرانی سوال می کنند. بزرگ روستا میگوید:« در سنت شاهان ایرانی چیزهایی بود به نفع رعیت و چیزهایی بود به نفع پادشاه، تا این که خسروپرویز آمد و هرچه به نفع رعیت بود منسوخ کرد و هرچه به نفع پادشاه بود نگاه داشت و این موجب اضمحلال پادشاهی آنان شد.» این روایت، دقیقا فضای روحی و سیاسی کشور در دهه اول انقلاب فارغ از ضعف ها و خودسری هایی که دامنگیر هر انقلابی در آغاز آن می شد را تشکیل می داد: مردمی که انقلاب کردند قصدشان این بود که آن مناسبات رابا الگو گرفتن از حکومت عدل علی از بین ببرند. آیا دردناک نیست که بعد از گذشت بیش از سی سال از انقلاب، دوباره دغدغه مردم مواجهه با باز تولید همان مناسبات پادشاهی و این بار به نام دین باشد؟ در شرایطی هستیم که هر چیزی از حقوق مردم در قانون اساسی و آرمانهای انقلاب بود زیرپا گذاشته شده، فصل سوم قانون اساسی، یعنی حقوق ملت، در پرانتز قرار گرفته و آنچه به نفع حاکمان بوده است به صورت اغراقآمیز و چند برابر به اجرا درآمده و تبعیت بی چون و چرا از قدرت، رنگ قدسی و آسمانی به خود گرفته و عدم سوال از قدرت فضیلت شده وهر صدای منتقد و متعارض با شبیه سازی های مضحک، به خارجی بودن و همدستی با بیگانه و صهیونیسم و نفاق متهم گردیده است، تآ انجا که امروز شرایط سیاسی کشور ازخطر بازتولید مناسبات شاهنشاهی، جز موروثی بودن حکومت چیزی کم ندارد. آری انتخابات سال ۸۸ جلوه ای از این احساس مسئولیت همگانی در مقابل خطرات بود. مردمی که احساس خطر می کردند، مردمی که از مدیریت ناتوان دستگاه اداره کشور ناامید شده بودند، مردمی که از دروغ به تنگ آمده بودند، مردمی که احساس می کردند برای پیشرفت کشور به دگرگونی های فراگیرتر و بنیادی تر نیازمندند، به میدان آمدند و چه بسیار کسانی که سال ها بود در انتخابات شرکت نمی کردند و این بار قفل سکوت خود را شکستند و چه بسیار کسانی که پا را از رقابت های سیاسی رایج فراتر نهادند و برای ایجاد تحولی بزرگ همنوا گشتند. دریغا که آنچه بر سر نتایج انتخابات آمد و آنچه در پی شبه کودتای اقتدارگرایان رخ داد، حق اساسی تعیین سرنوشت ملت به دست خویش را خدشه دار کرد. اما دستگیری معترضان، ضرب و شتم آنان در خیابان ها، کشته شدن عده زیادی از جوانان و زنان و مردان در خیابان ها و بازداشتگاه ها، فجایع کوی دانشگاه و کهریزک،حمله به بیوت و دفاتر مراجع تقلید، به راه انداختن تجمعات اتوبوسی و نمایشی، هجمه تبلیغاتی یک سویه مملو از دروغ و افترا، سرکوب کارگران و معلمان و جنبش زنان و دانشجویان و استادان، راه اندازی کارناوال های شرم آور و مانورهای امنیتی با هدف ایجاد رعب، تلاش مستمر برای انحراف افکار عمومی به سمت مسائل فرعی و انحرافی، برخورد غیراخلاقی با خانواده های شهدا و زندانیان، واعلام مرگ جنبش سبز در مناسبت های متوالی، هیچ یک نتوانسته است اقتدارگرایان را از چالش بزرگ حاصل از بی اعتمادی مردم به دولت نجات دهد، همچنان که نتوانسته خواسته های برحق مردم برای برخورداری از حقوق شهروندی مصرح در قانون اساسی را به دست فراموشی بسپارد. در طول این ماه ها، تحولات مهمی رخ داده است که توجه هر ناظر آگاهی را جلب می کند. بسیاری از کسانی که در ارگان های نظامی و انتظامی و امنیتی شاغل بودند نتوانستند سوابق جبهه و فداکاری هایشان برای حفظ مرزها و امنیت کشور را به سرکوب و ضرب و شتم مردم بی گناه بفروشند . برخی از روی تقیه ویا اطلاعات ناکافی و برخی از افراد ساده که بر اثر تبلیغات دولتی گمان می کردند که معترضان، ایمان دینی شان را نشانه رفته اند به تدریج متوجه شدند که چنین نیست. بسیاری از کسانی که فکر می کردند جنبش اعتزاضی مردم از توطئه های قدرت های سلطه جوی بیگانه یا خشونت ورزانی که در بحبوحه جنگ به دامان دشمن پناه آورده و به خدمتش کمر بسته بودند سرچشمه می گیرد، فهمیدند که این ترفندی برای بدنام ساختن منتقدان و موجه ساختن اعمال غیرانسانی اقتدارگرایان بیش نیست. وما دور نمی بینیم آنانی که بصورت واقعاً اصولی دغدغة منافع ملی و ارزشهای اسلامی را دارند در کنار همه ملت (یا به تعبیر مستبدین «خس و خاشاک») قرار گیرند و صف خود را از زیاده خواهان ودست اندازان به حقوق و بیت المال ملت جدا سازند. ما بویژه اعتقاد داریم که در نهایت، بسیج و سپاه و نیروهای نظامی، ملت خود را تنها نخواهند گذاشت. در طول سال های اخیر و بویژه دو سال گذشته، گفتمانی نو متولد شده و هیچ چیز نمی تواند مانع رشد آن شود. گفتمانی که فساد را تحمل نمیکند و با وعدۀ آوردن نفت بر سر سفره مردم، یکشبه قیمت نان وسوخت و برق و گاز را چند برابر نمی سازد. گفتمانی که به حفظ نیروی کار کشور ایمان دارد و منابع و تولیدملی را با تحویل بازار ملی به واردات خارجی ویران نمی سازد .گفتمانی که عزت کارگر و کار آفرین را میخواهد نه ذلت آنها را. گفتمانی که اعتیاد و دزدی و طلاق را نتیجه سی در صد بیکاری جوانان می داند و در نتیجه اجازه نمی دهد مشکل جرم و جنایت با بر پا کردن چوبه های دار و قساوتی تاریخی حل شود و به بهانه جنایت و خیانت گروهی اندک، دور جدید تواب سازی و اعتراف گیری و شکنجه در محبس ها راه بیفتد. (به راستی شمایانی که هر روز و ساعت سنگ اسلام و معنویت را بر سینه میزنید، چند زن را میتوانید نشان دهید که در صدر اسلام اعدام شده باشند؟!) گفتمانی که از رأی مردم نمی ترسد واز رجوع به قانون اساسی نمی هراسد. گفتمانی که نه در شعار وهیئت ماکیاولیستی بلکه در عمل بدنبال وحدت اسلامی ونزدیکی مذاهب اسلامی به یکدیگر است و میلیونها شهروند ایرانی را تحت عنوان سنی و درویش و اهل حق و نام های دیگر ازخودنمی راند. آری امروز گفتمانی تازه متولد شده است. گفتمانی که شهدای آن، پیشقراولان و دربندشدگانش پرچم داران آن هستند. گفتمانی که خشونت را طرد می کند و راه تغییر را از طرق مسالمت آمیز جستجو می کند. گفتمانی که پاسخ دروغ و نهمت و ناسزا را با راستی و حقیقت و ادب می دهد. گفتمانی که چشم امیدی به بازی های پنهانی قدرت های جهانی ندارد و راه حل شفاف ملی را تنها راه تحول به سوی اصلاح امور می داند. گفتمانی که خودی را ناخودی نمی کند بلکه سعی در خودی کردن ناخودی ها دارد. گفتمانی که چندصدایی را به رسمیت می شناسد و اتحاد ملی را نه در سکوت گورستانی که در تمسک به عقلانیت جمعی می جوید. گفتمانی که مردم را نسبت به آنچه در کشور می گذرد نامحرم نمی شناسد و گسترش آگاهی ها به میان همة اقشار و گوشه کنار این مرز بوم را وجه همت خویش قرار داده است. گفتمانی که با گسترش و تقویت شبکه های اجتماعی، افراد را گرد هم می آورد و فضای مدنی را توسعه می دهد. گفتمانی که سرمشق بسیاری از حرکت های آزادیخواهانة دیگر شده است. گفتمانی که خطاهای گذشته را نقد می کند اما دستاوردهای روشن آن را نفی نمی کند. گفتمانی که عدالت را نه در اقتصاد صدقه ای، بلکه در ایجاد فرصت های برابر و توانمندسازی محرومان می داند. گفتمانی که بجای انتشار کینه و انتقامجویی در میان فقیر و غنی، روستایی و شهری، اقوام، ادیان و مذاهب، به نهادینه کردن مدارا و مفاهمه و گذشت می پردازد. گفتمانی که درصدد پایان دادن به اوباش سالاری و حاکمیت نهادینة شایسته سالاری است تا در پرتو آن، شکوفایی و رشد استعدادها در میان ایرانیان، زمینه ساز ارتقای این سرزمین به جایگاهی که شایستة آن است، شود. گفتمانی که بدنبال یافتن منجیان قهرمان نیست بلکه می خواهد هر ایرانی در نجات کشورش سهیم باشد. گفتمانی که به تعداد معتقدانش رهبر دارد. گفتمانی که می داند حفظ نظام یعنی حفظ ارزش هایی که نظام برای آن بوجود آمده، نه حفظ اشخاص در مناصب قدرت. گفتمانی که چرخش قدرت و پاسخگویی به مردم و برابری همه در قبال قانون را ضامن سلامت و زمینه ساز پیشرفت می شمرد. گفتمانی که اسلامیت و جمهوریت نظام و حاکمیت مردم سالاری بر همه شئونات کشور را تنها راه سعادت نردم می داند. گفتمانی که در آن، تصمیمات و مصلحت بینی های شخصی جای خود را به عقلانیت جمعی می دهد. گفتمانی که با ایمان به خدایی که تعالی انسان را می خواهد، حق خواهی، و با استعانت از کردار نیکو، صبر و استقامت، راه امید را می پیماید و به پایندگی حق و زوال باطل یقین دارد. امروز حاکمیت در ورای ایجاد این نگرانی که اگر او نباشد دین از بین میرود سنگر گرفته است و مرتبا با این اعلام خطر سعی میکند اقشار مذهبی را در پشت سر خود بسیج و منسجم کند، حال آن که در واقعیت، آن چیزی که بیشترین لطمه را به فضای دینی جامعه زده است رفتارهای ستمکارانه و ضددینی خود حاکمیت است. پایههای همه ادیان الهی در فطرت انسان ها قرار دارد و اگر اسلام پس از چهارده قرن باقی مانده است علتش مستحکم بودن پایههای فطری آن است، تا جایی که حتی ورود مغول واقدامات پهلوی اول نتوانست آن را از بین ببرد. و این دین از ما خواسته است که به افراد ستمکار متمایل نشویم که در این صورت از کمک خداوند محروم خواهیم شد: «و لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار و ما لکم من دون الله اولیاء ثم لا تنصرون»، و به کسانی که ستم کردهاند میل نکنید که آتش شما را لمس خواهد کرد، و شما را سرپرستی جز خداوند نیست، سپس دیگر به شما یاری نخواهد شد. در آستانه سی و دومین سال پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان دو همراه کوچک به شما حاملان بی شمار گفتمان جدید درود م یفرستیم و از خداوند متعال میخواهیم همه ما را از یاران مظلومان ودشمنان ظالمان قرار دهد. مهدی کروبی میر حسین موسوی |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |