جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


پستوهای ذهن آقای مطهری

Posted: 07 Feb 2011 04:33 AM PST

ایمان واقفی
 فارغ از جایگاه علی مطهری، انحصارگرایی دینی، پاترمونیالیسم، دموکراسی اسلامی، ابژه جنسی دانستن زن و ... همه پای در جامعه ایران دارد.

 

اخیراً مکاتبه­ ای میان علی مطهری و مصطفی تاجزاده حول محور حجاب اجباری رد و بدل شده است. علی مطهری در پاسخ به پرسش مصطفی تاجزاده، نامه ای را منتشر کرده است که حاوی نکات مهم و جالبیست. او در این نامه از مفاهیمی مانند آزادی، دموکراسی و جنبش­ زنان (فمینیسم) سخن می­ گوید. هرچند به هر کدام از این مفاهیم بسیار کوتاه و در حد چند خط می­ پردازد، اما ارجاعاتش به حد کافی آشکارکننده آبشخور نظری ایست که او از آن سیراب میشود. از سویی دیگر تحلیل این نامه از آن حیث دارای اهمیت است که بازنمای شیوه نگاه بخشی از متولیان و مدیران حال حاضر کشور به این مقولات  است.

 

به این جمله توجه کنید:

 

" ... مفهوم اسلامی آزادی با مفهوم غربی آن متفاوت است. از نظر غربی، تنها چیزی که آزادی فرد را محدود می‌کند آزادی دیگران است، در حالی که از نظر اسلام مصلحت فرد و مصلحت اجتماع نیز آزادی فرد را محدود می‌کند."

 

این قطعه مبین دو نکته است که در پشت جملات آقای مطهری پنهان شده. اول اینکه در پسِ تمایز میان آزادی اسلامی و غربی و از پی آن بیان اینکه اسلام چه نوع آزادی ای را مشروع می داند، نشان از نوعی انحصارگرایی در تفسیر متن مقدس می دهد. گویی آقای مطهری تفسیر خود از قرآن دربابِ آزادی را یگانه تفسیر صحیح از آن میداند. حتی میتوان گامی به پیش گذاشت و گفت اساسا آقای مطهری سخن خود از قرآن را تفسیر قرآن نمیداند، بلکه خودِ قرآن میداند. به عبارت دیگر نگاه انحصارگرایانه به متون مقدس، فارغ از توجه به تاریخ دین و کثرت نظرات و تفسیرهایی که از آن شده، فهم کلام مقدس را در انحصار خود میداند. برای نیل به این مهم، انحصارگرایان دست به دو تقلیل میزنند. تقلیل کلام خدا به متن مقدس و تقلیل متن مقدس به سخن خود. تنها از پسِ این دو تقلیل است که آقای مطهری سخن از نگاه خدا به آزادی می گوید و آنرا برابر با مصلحت فردی و اجتماعی میداند. مطهری در جایی دیگر دربابِ حجاب می گوید:

 

"... این یونیفورم را خداوند که به مصالح بشر آگاه است به تن بندگان خود پوشانده است."

 

اما جدا از نگاه انحصارگرایانه به امر مقدس که در متن نامه مستتر است، نوعی نتیجه عملی نیز از آن مستفاد میشود که ره به سوی عنصری دیگر از اندیشه مطهری میبرد. انحصارگرایی هنگامی که خدا را منحصراً در قامت کلام و اندیشه خود پوشاند، آنگاه خود دانای کل میشود و دیگران بندگان ناقص العقلی که نیاز به هدایت دارند. آنگاه  این تنها آنانند که مصلحت بشری و سعادت ابدی را میتوانند به ارمغان بیاورند. در نوشتاری دیگر توضیح داده ام1 این نوع نگاه برسازنده ساختاری به نام پاتریمونیالیسم است که دیریست جامعه ما و بویژه نخبگان  را در خود گرفتار کرده است. اصل مقوم این پاتریمونیالیسم قایل بودن به دوگانه آمریت تابعیت است. گویی که تنها ما، بسان نخبگان جامعه، دانش را در اختیار داریم و باید امر کنیم و دیگران، بسان توده، تنها باید تابع آن باشند. هنگامی که آقای مطهری خدا را منحصراً در کلام و نگاه خود متجسد می­کند، لاجرم هر آنچه او (بخوانید خدا)  میگوید مصلحت جامعه و مردم است.  از این روست که حجاب سعادت بشری به ارمغان می آورد و بی حجابی فساد و عقوبت.

 

اما جدای از دو مولفه انحصارگرایی دینی و پاتریمونیالیسم، نکته دیگری که باید از کنج ذهن مطهری بیرون کشید، نگاه او به مقوله دموکراسی است:

 

"اساساً ما خیلی هم مایل به استفاده از کلمه دموکراسی نیستیم زیرا دموکراسی واقعی یعنی اینکه ملاک، میل مردم باشد و آنچه که راه را مشخص می‌کند تمایلات مردم است نه مکتب و ایدئولوژی. یک روز اکثریت مردم می‌خواهند همجنسگرایی آزاد باشد آزاد می‌شود، روز دیگر می‌خواهند ممنوع باشد ممنوع می‌شود. چنین دموکراسی جامعه را به ناکجاآباد می‌برد."

 

آنچه مطهری از دموکراسی مراد می کند دیکتاتوری اکثریت است. این خطوط نشان میدهد که او دموکراسی را به حداقل ترین عنصر خود، که همان رای مردم است، تقلیل میدهد:

 

"ما به دموکراسی در چارچوب مکتب معتقدیم، یعنی راه قبلاً مشخص شده و اکثریت مردم پذیرفته‌اند و اکنون باید راننده و راهبر را مردم انتخاب کنند. مردم از میان چند نفر که صلاحیت آنها از نظر مکتب و ایدئولوژی تأیید شده است یک نفر را به عنوان حاکم و رئیس جمهور برای مدت موقت انتخاب می‌کنند."

 

 گویی او هیچ نخوانده یا دستکم باور ندارد که آنچه در دموکراسی از رای اکثریت مهم تر است حقوق اقلیت است. گویی او نمی داند دموکراسی نحوه واگذاری قدرت است و نه شیوه بدست آوردن قدرت. چراکه در مردم سالاری ایدئولوژیک او آنچه قدرت را محدود میکند، مکتب و ایدئولوژی اوست و نه جامعه مدنی. این نوع نگاه هنگامی که با انحصارگرایی دینی ممزوج شود، منتج به برنهادن نام دموکراسی اسلامی در مقابل دموکراسی غربی میگردد که به حق سزاوارترین نام برای دموکراسی در مکتب مطهریسم است.

 

اما ناامیدکننده ترین نگاهی که در چشمان آقای مطهری نهفته است، نوع نگاه او به زن و امر جنسی است:

 

"... آیا بهتر است محیط جامعه، محیط کار و فعالیت باشد و هرگونه التذاد جنسی منحصر به کادر خانواده باشد یا اینکه اجتماع محل کامجویی‌های جنسی بوده و کار و فعالیت توأم با التذاذات جنسی باشد؟"

 

این نوشته تنها یک چیز را آشکار میکند و آن اینکه زن، بیش و پیش از هر چیز ابژه ای جنسی است. اینکه مرد و زن نمی توانند در کنار یکدیگر کار کنند مگر اینکه چشمی بر یکدیگر داشته باشند. گویی که بطور طبیعی همه مردان به همه زنان تمایل جنسی دارند. آقای مطهری نمیتواند باور کند که دختر و پسر حتی بدون حجاب هم میتوانند فارغ از نگاه جنسی در کلاس کنار هم بنشینند و با یکدیگر صحبت کنند. گویی که این اسطوره در جان او نشسته است که دختر و پسر پنبه و آتش اند. به همین جهت او در جایی دیگر لزوم حجاب را مانند لزوم وجود قوانین راهنمایی و رانندگی در نظر میگیرد که به صلاح جامعه است:

 

"جای این سؤال هست که لزوم رعایت پوشش اسلامی چه ربطی به یکسان کردن سبک زندگی مردم دارد؟ آیا لزوم رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی یا لزوم رعایت بهداشت عمومی و یا الزام مردم به سوادآموزی، مخالف آزادی و به معنی یکسان کردن سبک زندگی مردم است و باید با آن مخالفت کرد ، یا چون به مصلحت جامعه و از عوامل سعادت افراد جامعه است باید به آن عمل کرد؟"

 

بیاییم به سوی لایه های زیرین این سوال حرکت کنیم. اینکه قانون حجاب شبیه به  قوانین راهنمایی و رانندگی و یا دستورات پزشکی است. ما اگر قوانین رانندگی و یا دستورات پزشکی را رعایت نکنیم، احتمال دارد جان خود و یا جان کسی دیگر را به خطر بیاندازیم. اما رعایت نکردن حجاب :

 

"...یعنی آزادی تحریک جنسی جامعه"

 

بگذارید بصورت عملی به این حکم نگاه کنیم. تاریخ به ما نشان داده است عملاً رعایت قوانین رانندگی و دستورات پزشکی از میزان مرگ و میر کاسته است. اما آیا عملاً کنترل حجاب در ایران نتیجه مورد نظر آقای مطهری را پی داشته است. آیا جامعه ایران فی الواقع کمتر از جوامع غربی دارای سویه های جنسی است. در جایی دیگر به سکسوالیته زیر پوست شهر اشاره کرده ام2، اما اینکه چرا آقای مطهری چشمان خود را بر این واقعیت بسته است جای سوال دارد؟ آیا تا به حال کسی برای او از اوضاع مدارس ما (که خدا را شکر مانند مدارس افسارگسیخته غربی مختلط نیست) نگفته است؟ آیا او تا به حال به دستشوییهای عمومی نرفته تا نوشته های پشت دربهای آن را بخواند؟ آیا او بعنوان نماینده مردم تا بحال با جامعه شناسی صحبت نکرده تا از زنای با محارم در ایران برایش بگوید؟ آیا او چشمهای پر شده از عقده را نمی بیند که بر روی بدن ها میچرخد؟ آیا او از آمار خودارضایی نوجوانان و جوانان خبر ندارد؟ آقای مطهری چه چیز شما را به این باور رسانده که سکسوالیته در جامعه اسلامی ما کمتر است؟

اتفاقاً برعکس آنچه به این سکسوالیته دامن زده است نه بی حجابی زنان، که ابژه جنسی دانستن آنان است. اما مطهری این نوع نگاه را به  فهم خود از جنبش زنان نیز امتداد میدهد:

 

..." بیش از آنکه خود زنان، آن هم گروهی از آنان، دم از این نوع آزادی بزنند، مردان شکارچی هستند که سخن از آزادی زن و آزادزنان و آزادمردان می‌گویند و خواستار تساوی حقوق زن و مرد به معنی تشابه حقوق آنها می‌شوند"

 

گویی که تمام جنبشهای فمینستی، همه دامی ایست پیشِ پای زنان که از سوی مردان پهن شده. گویی سخن گفتن از حق زن یعنی همان خواست میل جنسی. ای کاش آقای مطهری نامی از ویرجینیا وولف، سیمون دووبوار، ژولیا کریستوا، لوس ایریگری ، جودی باتلر و... شنیده بود که همه زن بودن و جویای حق خود.

 

فارغ از جایگاه علی مطهری که در صفحه سیاست ایران بعنوان اصول گرای مستقل شناخته میشود (چپ ترین طیف اصولگرایان)آنچه تابدین جا برشمردیم، یعنی انحصارگرایی دینی، پاترمونیالیسم، دموکراسی اسلامی، ابژه جنسی دانستن زن و دام جنسی دانستن جنبشهای فمینیستی، همه پای در جامعه ایران دارد. باید به این باور برسیم که مطهری نماینده بخشی از جامعه ایران است، بخشی که خود حامل این نوع نگاه اند و آنرا سینه به سینه به نسلهای بعدی انتقال میدهند. تنها با قبول این نکته است که می توانیم با فرزندان مطهری به گفتگو بنشینیم و انتظار نسلی مومن به کثرت گرایی دینی، برابری و دموکراسی داشته باشیم که به زن فارغ از جنسیت او، بسان انسان نگاه می­کند.

 

پانوشت­ها:

1-     ر.ک.  مقاله "صدای انقلابی که دیر شنیده میشود"

2-     ر.ک. وبلاگ بازنمایی شهر و مقاله "سکسوالیته زیر پوست شهر" 

 


*
نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

مشاور امور بین‌الملل رئیس مجلس: دانشجویان به وضع موجود راضی نبوده و به دنبال تغییر هستند

Posted: 07 Feb 2011 04:02 AM PST

جرس: مشاور امور بین‌الملل رئیس مجلس شورای اسلامی و دبیركل كمیته حمایت از انتفاضه فلسطین مدعی شد: بعد از انقلاب برخی احزاب و گروه‌هایی كه قدرت را در دست داشتند همچون مهدی بازرگان مخالف فعالیت سیاسی دانشجویان بودند.


به گزارش فارس، حسین شیخ‌الاسلام در برنامه یکشنبه شب «دیروز، امروز، فردا»، با بیان اینكه قبل از انقلاب بر دانشجویان فشار جدی وارد می‌شد، اظهارداشت: در خارج از كشور آزادی برای فعالیت بیشتر بود كه با معلم‌هایی همچون دكتر چمران و شهید قندی فعالیت‌های دانشجویی خارج از كشور شكل گرفت.


وی بر همین اساس اولین دلیل شكل‌گرفتن این فعالیت‌ها را حفظ‌كردن هویت اسلامی دانست و تصریح‌كرد: اساس فعالیت‌های خارج از كشور اسلام بود كه در مقابل فعالیت‌های سیاسی ماركسیست‌ها و لیبرال‌ها و ملی‌گراها بود كه اوج آن پیروزی انقلاب اسلامی است.


مشاور امور بین‌الملل رئیس مجلس با بیان اینكه "انقلاب اسلامی به فعالان دانشجویی خارج از كشور متكی بود"، گفت: در ادارات و وزارت‌خانه‌ها نیز برای ارتباط با سایر كشورها به دانشجویان خارج از كشور نیاز بود.


وی با تأكید بر اینكه در خارج از كشور خودسازی با نمازخواندن، نخوردن گوشت حرام، حل نشدن در جامعه غربی و ساختن جامعه خودی صورت می‌گرفت، افزود: بركتی كه بعد از انقلاب به ویژه با بسیج به وجود آمد توانست بسیاری از كمبودها را از بین ببرد كه در بسیاری مواقع خدمات آن نیز دیده نمی‌شود.


شیخ‌الاسلام در ادامه به تسخیر سفارت آمریکا در تهران اشاره كرد و اظهارداشت: جاسوسان آمریكایی بسیاری از سندها را از بین برده بودند اما در عین حال سندهای بسیار مهمی نیز به دست آمد.


مشاور امور بین‌الملل رئیس مجلس گفت: "مهمترین سند استخراج شده از لانه جاسوسی سند ارتباط آمریكا با بنی‌صدر بود" و گفت "آمریكایی‌ها اطرافیان امام را به خوبی نمی‌شناختند و به این نتیجه رسیده بودند كه جنس بنی‌صدر با آنها یكی است."

وی با بیان اینكه "سندهایی در لانه جاسوسی وجود داشت كه نشان‌دهنده تحریك بنی‌صدر بود"، یادآورشد: بر اساس اسناد لانه، مجلس شورای اسلامی در برابر بی‌كفایتی بنی‌صدر تسلیم شد."


شیخ‌الاسلام با تأكید بر اینكه ساواك، شاه و استكبار قبل از پیروزی انقلاب مخالف فعالیت سیاسی دانشجویان بودند، افزود: بعد از انقلاب نیز احزاب و گروه‌هایی كه قدرت را در دست داشتند همچون مهدی بازرگان، مخالف فعالیت سیاسی دانشجویان بودند.


وی بدون اشاره به اقدامات حکومت و نهادهای امنیتی در جهت سرکوب دانشجویان و ایجاد فضای پادگانی که منجر به انفعال دانشگاه شده، اظهار داشت "تمام افردی كه با فعالیت‌های دانشجویی مخالفت كرده و می‌خواهند خود در قدرت باشند، وابسته هستند و این افراد از رشد و نمو دانشجویان جلوگیری می‌كنند؛ چراكه آنها آینده‌ساز هستند."

مشاور امور بین‌الملل رئیس مجلس شورای اسلامی در خاتمه به این موضوع اذعان کرد كه دانشجو به وضع موجود راضی نبوده و به دنبال تغییر است.
 

جنبش های اعتراضی؛ از تهران تا قاهره

Posted: 07 Feb 2011 03:44 AM PST

فرهمند علیپور
  جرس: خاورمیانه به سرعت در حال  نوزایی است. جنبش های عدالت خواه و آزادی طلب در خیابان پایتخت های خاورمیانه به جریان افتاده و در هر کشور، تجربه ای متفاوت و البته با وجوهی مشترک را از خود بر جای می گذارد.


بسیاری آغازگر تحرکات دمکراسی خواهانه خاورمیانه را در تهران پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر جستجو می کنند. روزهایی که میلیونها میلیون ایرانی در میان شگفتی رسانه ها از خانه های خود بیرون زدند و در نمایشی خیره کننده و چند میلیونی یکصدا حاکمان خود را به پرسش گرفتند که "رای من کو؟"

در کشورهای عرب گرچه این خیزش ها در پس انتخابات و موضوعی سیاسی صورت نگرفت و با اعتراض جوانان عاصی از بی کاری و فقر آغاز شد اما به سرعت رنگ و بوی سیاست به خود گرفت و معترضین به کمتر از خروج دیکتاتورهای خود از کشورشان قانع نشدند.

اگر اساس خواست و مطالبات معترضین سبز ایرانی را حاکمیت اراده ملت و آزادی از استبدادی بدانیم، که ثمره اش جز تیره روزی و عقب افتادگی هرچه بیشتر کشور و ملت چیزی نبود، میان اهداف جنبش سبز، انقلاب تونس و قیام مصری ها و یمنی ها فاصله ای نیست. آنقدر که رهبران سبز درخواست مجوز راهپیمایی سبزها در حمایت از جنبش مصری ها و تونسی ها می کنند.

اما در میان این خیزش ها برخی تفاوت ها نیز وجود دارد، تفاوت هایی که موجب شد تا گرچه همه این قیام ها در بطن با یکدیگر مشابه باشند اما مسیر سرنوشت دو راه متفاوت باشد.

 

الف) هدف جنبش؛ انقلاب یا اصلاح؟

 

یکی از  تفاوت های عمده میان جنبش سبز و معترضین تونسی و مصری را می توان در اهداف آنها یافت. میلیون ها  ایرانی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت جسته بودند و به معنایی عمل سیاسی درون نظام داشتند اما با تقلب گسترده ای که حاکمیت ایران نسبت به رای آنها روا داشت موجب شد تا ایرانی ها به خیابان بیایند و سرنوشت رای خود را پیگیری کنند. بسیاری از معترضین شعارشان متوجه تقلب صورت گرفته در انتخابات بود و در آن مقطع کمتر شعارهای ضد نظام مطرح می شد. کما اینکه در ایران با آنکه اکنون بیش از یکسال و نیم از حیات جنبش سبز می گذرد رهبران این جنبش همچنان خود را در درون نظام تعریف می کنند و "اجرای بدون تنازل قوانین جمهوری اسلامی" از اصلی ترین خواسته های آنهاست. در میان صفوف معترضین سبز نیز دو گروه به چشم می خوردند، گروهی نزدیک به رهبران سبز که حکومت را اصلاح پذیر می دانستند و گروهی که مخالف این نظر بودند اما سعی داشتند تا خود را با گروه اول هماهنگ نشان دهند.

مسلم است زمانی که مردم هدفشان اصلاح امری باشد و آمدنشان به خیابان تنها برای اعلام مخالفت با موضوعی ( و نه نظام حاکم) باشد رفتارهایی که از این جنبش سر می زند بسیار متفاوت از جمعیتی باشد که با هدف سرنگونی نظام وارد خیابانها می شود.

هدف اساسی معترضین مصری شخص حسنی مبارک است و گرچه روز گذشته بخشی از شاخص ترین گروههای اپوزسیون حاضر شدند تا با دولت به گفتگو بنشینند اما معترضین گردآمده در میدان "التحریر" قاهره همچنان خواست هایشان را با خروج مبارک گره زده اند و ساقط کردن نظام را نشانه گرفته اند.

 

ب) شیوه تقابل با معترضین

در برابر حکومت جمهوری اسلامی که رفتاری به غایت خشونت طلبانه از خود به نمایش گذاشت ، وقوع جنایت ها و شکنجه هایی چون انچه در کهریزک رخ داد، جنبش معترضین سبز راه "نفی خشونت" و "مدارا" در پیش گرفته بودند. "سکوت" رساترین شعار جنبش سبز بود و از هدیه دادن گل به نیروهای نظامی سرکوب گر سخن گفته می شد.

 نیروهای نظامی و امنیتی اما در تهران صحنه هایی خلق کردند که هرگز تاکنون در خیابانهای قاهره و تونس رخ نداده است. نفی خشونت از سوی هواداران و رهبران جنبش سبز و سرکوب غیر قابل قیاس حکومت موجب شد ، تا خیابانهای تهران خالی از معترضین شود و شیوه های اعتراضی دیگر در پیش گرفته شود.

گرچه حادثه ای چون عاشورا نشان از آن داشت که اولا آتش جنبش سبز زیر خاکستر است و همچنان جنبشی است زنده و بالقوه، و ثانیا اگر هواداران جنبش سبز اراده کنند و بخواهند که با نیروهای نظامی رویارویی کنند ، به سرعت می توانند نیروهای نظامی را در هم شکنند و نشان دهند که نیروهای سرکوبگر در برابر اراده مردم تا چه اندازه شکننده است.

نیروهای نظامی در تونس و مصر نقشی به مراتب "مردمی تر" از خود به نمایش گذاشتند. ارتش در تونس و مصر سعی کرد تا بیشتر نقش مستقل و ملی گرا به خود بگیرد و از برخورد های قهرآمیز با مردم اجتناب کرد. گرچه در خیابان های قاهره ارتش تانکها را به خیابان ها آورد. اما هرگز برخورد نیروهای ارتش مصر با مردم معترض همچون نحوه برخورد نیروهای بسیج، گارد ضد شوروش و نیروهای لباس شخصی ایران نبود.

 

ج ) ابزار اطلاع رسانی

 

بی شک یکی از مهمترین مولفه های موثر در موفقیت و یا حتی عدم موفقیت هر حرکت و جنبشی  نقش و کارکرد اطلاع رسانی و عملکرد رسانه ها است. رسانه می تواند با توجه به نقش ماهیتی خود توده های مردم را نسبت به تحولات پیرامونی خود آگاه کند، آنها  را برای تغییر وضعیت خود تهییج و بسیج کند و با ادامه نقش آفرینی خود تاثیری مستقیم و عمیق بر سرنوشت مردم  یک جامعه ایفا کند. رسانه ها همچنین می توانند با وارونه نمایی، انتشار اخبار کذب و.. نقشی منفی ایفا و مسیر جنبشی را به انحراف بکشاند و بر طول عمر حکومت های غیر دمکراتیک بیفزاید.

در ایران جنبش نوگرای اصلاح طلب و بعدها جنبش سبز  همواره از فقدان یک رسانه فراگیر و تاثیرگذار در رنج بوده و نتواسته است صدا و نگاه خود را به خوبی با مردم در میان بگذارد. در حالی که در کشورهای عربی سالیان طولانی است دهها شبکه خبری عرب زبان فرا مرزی، مستقل و نیمه مستقل جای پای محکمی در خانواده های عرب باز کرده و در حوادث اخیر نقشی پررنگ را در حمایت از مردم بازی کردند.

در طی روزهای اخیر شبکه خبری الجزیره، چندان نقش پررنگی در تحولات داخلی مصر برجای گذاشت که بسیاری از رسانه ها از پیروزی الجزیره بر حسنی مبارک خبر دادند و یا حتی برخی خبرنگاران ایرانی گفتند و نوشتند که جنبش سبز پیروز می شد اگر ایرانی ها نیز الجزیره ای می داشتند..

در این میان برخی شبکه های تلویزیونی نیزدر روزهای اخیر به دفاع کامل از دولت مصر در برابر معترضین پرداخت تا نقش دوگانه رسانه ها به خوبی مشخص شود.

در ایران معترضین بیشترین تکیه خود را بر روی شبکه های اجتماعی اینترنتی نظیر "فیس بوک"  و "تیوتر" گذاشته بودند که دولت در همان آغازین روز اعتراضات اقدام به فیلترینگ وبسایتها کرد. گرچه دولت حسنی مبارک نیز اقدام به فیلترینگ وبسایتها و تعطیلی دفاتر الجزیره  و بازداشت خبرنگاران این شبکه و حتی دیگر خبرنگاران کرد و  پخش برنامه های شبکه الجزیره را از روی ماهواره "نایل ست" متوقف کرد، اما در همان حال دهها کانال عربی در اقدامی هماهنگ  برنامه های الجزیره  را بر روی فرکانس های خود رله کردند و کار خبر رسانی در مصر همچون ایران مسدود نشد. رهبران و گروههای مخالف حکومت مصر از این رسانه های پرنفوذ به بهترین وجه ممکن استفاده کردند و مصری ها در جریان اخبار لحظه به لحظه از وضعیت کشورشان قرار گرفتند و از توانایی اتخاذ تدابیر بهتری برای مقابله با حکومت بهره بردند.

در ایران فقدان رسانه برای مخالفین آنقدر زیاد شد که گاه وبسایت های اجتماعی نقش مرجعیت رسانه ای را بر عهده گرفتند.  پر واضح است که در یک مقایسه سطحی مردم مصر و تونس، اردن و یمن از لحاظ رسانه ای وضعیت بسیار بهتری نسبت به ایرانیان برخوردار بودند.

جوادلاریجانی: دوستداران دمکراسی باید دست رهبری را ببوسند

Posted: 07 Feb 2011 03:21 AM PST

جرس: محمد جواد لاریجانی در آخرین تحلیل خود از اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، آن را به "کودتا" تشبیه کرد و بدون اشاره به سرکوب های گسترده، شکنجه ها و اقدامات خشونت بار و همچنین صدور احکام ناعادلانه برای بازداشت شدگان آن قیام مردمی، مدعی شد "اگر رهبری ترسو داشتیم آن کودتا به نتیجه میرسید."


وی مدعی شد "وقتی میرحسین موسوی اعلام کرد که من پیروز انتخابات هستم، این مصداق کامل خروج علیه امام عادل بود."


این مقام ارشد قوه قضاییه همچنین ادعا کرد "حتی کسانی هم که بی‌دین‌اند اگر دموکراسی را دوستدارند باید دست رهبری را ببوسند. اصلاً رهبری لنگر دموکراسی در کشور است."


مشاور ارشد رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی همچنین مدعی شد "باید مراقب پاتک جدید جریان نفاق باشیم. رهبری با مدیریت داهیانه خویش ما را از دوران فتنه به سلامت عبور داد. ایشان برخورد مدبرانه‌ای با فتنه ۱٨ تیر داشت و فتنه سبز را نیز که عظیم‌ترین فتنه در نوع خود بود، با صبر، شجاعت و تواضع با شکست مواجه کرد. دشمنان در حال تدوین و پی‌ریزی موج دوم فتنه هستند اما باید مراقب باشیم و دیگر غافلگیر نشویم."


به گزارش خبرآنلاین، معاون بین الملل و حقوق بشر قوه قضائیه در گفتوگو با هفته نامه «شما» ارگان حزب موتلفه اسلامی گفته است: در جریان‌های اخیر یکی از جاهایی که ما اصولگراها لغزش کردیم و به نظر من باید نسبت به ولی امر احساس شرم کنیم این است که بعضی از دوستان ما بحث مربوط به حمایت از ولی را زیر سایه اختلافاتی که با احمدی‌نژاد داشتند قرار دادند و برای حمایت از ولی امر و مصداق همین ولایت قیام نکردند؛ در حالی که تیرهای فراوانی به سمت ایشان در جریان بود.


جواد لاریجانی اظهار عقیده کرد "کسانی که قائل به حلال و حرام نیستند به مراجع تقلید نیازی ندارند، ولی برای آنکه استفاده سیاسی کنند دائماً به قم می‌روند و از قم آنچه می‌خواهند تهیه می‌کنند. در حالی که اینها اصلاً فقه را قبول ندارند. اسلام را دین زندگی جمعی نمی‌دانند."


وی افزود "ما نباید آدم‌های غد، کله‌شق و دربسته باشیم و همیشه باید اعتبار بگیریم و ببینیم کار و نتیجه آن چگونه بوده است و اهل سبک و سنگین کردن و سنجیدن امور باشیم. در واقع بصیرت چنین چیزی را اقتضا می‌کند. این‌طور نیست که افراد اصولگرا دگم باشند."


این دیپلمات سابق جمهوری اسلامی گفت "ولایت در عمل چهار رکن دارد. رکن اول حساسیت نسبت به مشروعیت حکومت است. یعنی شیعه همیشه نسبت به اینکه چه کسی ولایت امر را به دست دارد حساس است. امروزه دغدغه مشروعیت را در ادبیات سیاسی دنیا، بیداری سیاسی می‌گویند و بیداری سیاسی مسئله ناب و بسیار مهمی در امر مشارکت است. تفاوت مکتب ولایت با بقیه در این است. ولایت با نان شروع نمی‌شود بلکه با دغدغه مشروعیت آغاز می‌شود. رکن دوم دانستن و تشخیص ملاک مشروعیت است. شرایط مشروعیت هم فقط این نیست که مردم او را دوست داشته باشند. اصلاً معنای اصولگرایی این است که شیعه ملاک مشروعیت را بداند. سومین رکن در بحث ولایت دانستن مصداق است. اینکه همه چیزها را بدانیم و به مصداق آن اهمیتی ندهیم یا اصلاً ندانیم انحراف است. رکن چهارم مسئله تولّی و تبرّی است."


وی مدعی شد "دشمن کوشید تا حساسیت نسبت به اصل ولایت را هدف قرار دهد. اینکه حکومت چه ربطی به دین دارد. وقتی حریف این مسئله هم نشد به این فکر افتاد که مصداق ولایت را عوض کند. لذا میرحسین موسوی به منتظری نامه می‌نویسد که این کار از روی حساب است. تفکر سکولار که برای علما ارزشی قائل نیست."


محمدجواد لاریجانی افزود "در همین جریان‌های اخیر در داخل و خارج همه ولایت را مورد هجوم قرار دادند و ما به خاطر اینکه با احمدی‌نژاد بد یا خوب هستیم، از ایشان آن‌طور که باید حمایت نکردیم. برخی اوقات نصیحت هم می‌کردند که حقش بود آقا این‌طور به میدان نمی‌آمد. صورت قضیه را نفهمیدند."


وی اظهار عقیده کرد "مواردی هم هست که ولایت را باطل می‌کند. بسیار مهم است که ما این موارد را بدانیم. اگر ندانیم ممکن است دولّا راست شویم، ولی نمازمان باطل است. مثل نماز جمعه‌ای که این حضرات خواندند."


مشاور و معاون قوه قضاییه، بدون اشاره به تخلفات رخ داده در روند و اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، مدعی شد "وقتی میرحسین موسوی اعلام کرد که من پیروز انتخابات هستم و غیر از این نمی‌شود، این مصداق کامل خروج علیه امام عادل بود. متأسفانه اشتباهی که در فهم اتفاق افتاد این بود که بعضی‌ها گفتند: دو نفر با هم دعوا دارند. احمدی‌نژاد و موسوی. احمدی‌نژاد تندی کرد. ایشان هم تندی کرد. عصبانی شد و دعوا شد. و صورت مسئله را در همین حد دانستند. بعد هم گفتند، باید روبوسی و چاق سلامتی کنند تا قضیه فیصله یابد. تازه ایراد هم گرفتند که چرا ولی امر آمد خط و مرزها را مشخص کرد. نفهمیدن صورت قضیه خطر بسیار بزرگی است. بسیار ابلهانه است اگر فکر کنیم که دو نفر عصبانی شدند و با هم دعوا کردند و گفتند، برویم به خیابان. در خیابان طرفداران احمدی‌نژاد و موسوی با هم دعوا نمی‌کردند. در اینجا علیه نظام خروج کردند و تمام دنیا به آنها علیه نظام کمک کردند و این توطئه‌ای نبود که در لحظه آخر کلید بخورد. بلکه مقدمه داشت و مهم است بدانیم که چرا خط اصلاحات در کشور ما به اینجا رسید. کسی نمی‌تواند ادعا کند که من طرفدار ولایتم و آنگاه علیه ولی امر خروج کند."


لاریجانی افزود "خروج عبارتی است که در ادبیات اسلامی خود داریم و کودتا هم عبارتی است که در ادبیات سیاسی دنیا وجود دارد. انتخابات، فضای رقابت و ستادهای انتخاباتی داخل نظام بود که همه اینها امکانات نظام‌اند و یکدفعه برگشتند و همه انرژی در حال تحرک که در مردم بود به سمت نظام نشانه رفتند. بعد هم دیدیم بلافاصله آن را متوجه رهبری کردند. طبیعی است که اگر رهبری بدون فتانت و ترسو داشتیم، اینها در کودتا موفق می‌شدند و اسلامیت نظام از بین می‌رفت. "


محمدجواد لاریجانی ادعا کرد "فرض کنیم موسوی پیروز و رئیس جمهور می‌شد. اعلام یک طرفه ریاست جمهوری و کشاندن مردم به خیابان‌ها فقط هنر او نبود. بلکه شخص دیگری هم پیدا می‌شد و می‌توانست مردم را به خیابان‌ها بکشاند. او هم بگوید: «اصلاً آقا می‌خواهید، خود بنده هستم.» نتیجه این امر چه می‌شد؟ جمهوریت یا دموکراسی و همین‌طور تمامیت ارضی ما هم از بین می‌رفت."


معاون رئیس قوه قضاییه ادعا کرد "بعضی از دوستان می‌گفتند: «حقش بود آقا به صورت پدرانه این دعوا را فیصله می‌داد.» در حالی که دعوا بین دو بچه نبود که پدرانه رفتار شود. بلکه گروهی شمشیر علیه خود نظام کشیدند و رهبر انقلاب شجاعانه و داعیانه اسلام، تمامیت نظام، تمامیت ارضی و دموکراسی را حفظ کرد. حتی کسانی هم که بی‌دین‌اند اگر دموکراسی را دوستدارند باید دست رهبری را ببوسند. اصلاً رهبری لنگر دموکراسی در کشور است."


لاریجانی با تکرار نگرانی های حکومت پیرامون تداوم اعتراضات، گفت "باید مراقب پاتک جدید جریان نفاق باشیم. رهبری با مدیریت داهیانه خویش ما را از دوران فتنه به سلامت عبور داد. ایشان برخورد مدبرانه‌ای با فتنه ۱٨ تیر داشت و فتنه سبز را نیز که عظیم‌ترین فتنه در نوع خود بود، با صبر، شجاعت و تواضع با شکست مواجه کرد. دشمنان در حال تدوین و پی‌ریزی موج دوم فتنه هستند اما باید مراقب باشیم و دیگر غافلگیر نشویم."
 

حکم دادگاه ویژه روحانیت مبنی بر خلع لباس و محرومیت دائمی جهانگیر محمودی از وکالت قطعی شد

Posted: 07 Feb 2011 02:41 AM PST

جرس: بنا به گزارش منابع خبری، حکم دادگاه ویژه روحانیت اصفهان مبنی بر خلع لباس و محرومیت دایمی از وکالت جهانگیر محمودی قطعی شد .


به گزارش تارنمای جبهه دموکراتیک، دوشنبه ۱۸ بهمن ماه ۱۳۸۹، حکم صادره از سوی دادگاه ویژه روحانیت اصفهان به ریاست حسین بهرامی مبنی بر خلع لباس و محرومیت دایمی از وکالت از پایان اعتبار پروانه توسط قضات دادگاه تجدید نظر ویژه روحانیت تهران علیه جهانگیر محمودی قطعی شد .


لازم به ذکر است که اتهام اصلی جهانگیر محمودی وکالت برخی از فعالان سیاسی از جمله حشمت الله طبرزدی، عیسی خان حاتمی، ابوالفضل عابدینی و ... است .

بر اساس حکم دادگاه ویژه روحانیت اصفهان جهانگیر محمودی به اتهام "عدم رعایت شئون روحانیت" و "نگهداری تجهیزات ماهواره ای"، خلع لباس و به پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی و محرومیت دائم از وکالت محکوم شده بود.


دادگاه ویژه روحانیت موارد عدم رعایت شئون روحانیت را، برعهده گرفتن وکالت افراد مسئله دار، برعهده گرفتن وكالت بانوان اجنبی و همچنین نوع ريش وی اعلام نموده بود.


گفتنی است پیش از این نیز دادگاه ویژه روحانیت اهواز، محمودی را محکوم به صد روز زندان کرده بود.
 

اهانت شجونی به آیت الله بروجردی و اعضای دفتر ایشان

Posted: 07 Feb 2011 03:22 AM PST

هاشمی رفسنجانی و كروبی در انقلاب رفوزه شدند

 جرس:  به دنبال موج اهانت به مراجع تقلید و علما، دبیركل جامعه وعاظ تهران اطرافیان آیت الله بروجردی از مراجع تقلید شیعیان را  ضد انقلاب و دوستدار شاه خواند و خود ایشان را هم به ناآشنا با اتفاقات روز معرفی كرده است.



به گزارش آینده نیوز،  جعفر شجونی در گفتگو با ماهنامه «نسیم بیداری» با اشاره به مشی روحانیت در مبارزات پیش از انقلاب گفت: مرام روحانیت با اصل «سرنگونی» مخالف است و حتی قبل از آیت الله بروجردی، چهره های برجسته ای چون آیت الله حائری شیرازی، آیت الله خوانساری، آیت الله فیض قمی و آیت الله حجت كوه كمره ای بسیار تلاش كردند تا شاه را متوجه اشتباهاتش كنند اما او اختیاری از خود نداشت و به حدی ندانم كاری هایش را ادامه داد تا به وسیله نهضت امام خمینی همه چیزش را از دست داد. حتی امام هم در اوایل نهضت به شاه تاكید می كردند كه باید اصلاحاتی را در سیاست هایش به وجود بیاورد.

شجونی در پاسخ به این سوال كه چرا آیت الله خمینی تا پیش از فوت آیت الله بروجردی نمود سیاسی چندانی نداشت، خاطرنشان كرد: ایشان ملاحظه آیت الله بروجردی را می كردند و چون احساسشان این بود كه در زمان حیات او انقلاب عملی نمی شود، بعد از رحلت‌شان نهضت را گسترش دادند.
 

عضو جامعه روحانیت مبارز در توصیف دلیل مخالفت آیت الله بروجردی با مبارزه سیاسی، وی را نا آشنا با اتفاقات روز معرفی كرد و گفت: خودشان چندان با اتفاقات آشنا نبودند. دفتر ایشان سالم نبود و رئیس دفتر ایشان شیفته و تحت تاثیر رئیس شهربانی قم بود و رئیس شهربانی قم هم نوكری علومی مقدم رئیس كل شهربانی را می كرد. حتی می توان گفت كه «سر» دفتر آیت الله بروجردی بر بالین دربار بود، به طوری كه كه در قضیه اعدام شهید نواب، نقش مهمی را ایفا كرد. در كل می توانم بگویم كه اطراف آیت الله بروجردی را عده ای ضد انقلاب و دوستدار شاه گرفته بودند.

 وی در پاسخ به این سوال كه چرا امام سعی نكرد آیت الله بروجردی را از شرایط اطرافش مطلع كند؟ گفت: آقای بروجردی دقیقا مثل شیخ كریم حائری، اصلی ترین دغدغه خود را حفظ حوزه علمیه گذاشته بود و به همین دلیل، چندان تمایل نداشت تا وارد بحثهای این چنینی شود. در این فضا امام نمی توانستند فشاری به ایشان بیاورند و به همین دلیل، بلافاصله پس از رحلت آیت الله بروجردی نهضت را با جدیت بیشتری دنبال كردند.
 

شجونی در ادامه به ریزش های انقلاب اشاره و خاطرنشان كرد: هیچ انقلابی با ریزش نیروهایش موافق نیست. این انقلابیون هستند كه به خاطر كارهایی كه انجام داده اند، گمان می كنند كه می توانند سهم خواهی كنند. این گروه ها هر وقت كه می بینند نمی توانند آنطور كه میخواهند به منفعت های شخصی برسند از قطار انقلاب پیاده می شوند. ...مثلا همین آقای كروبی 30 سال با استفاده از انقلاب و نام خمینی به هر چه می خواست رسید، اما وقتی مشخص شد كه دوبار از شهرام جزایری پول گرفته است، مشخص شد كه نمی تواند جایی در بین انقلاب و انقلابیون داشته باشد. واقعا متاسفم كه چنین فردی این همه وقت، خود را به عنوان یك انقلابی و یكی از نزدیك ترین یاران امام معرفی كرده بود.

وی در پاسخ به این نكته كه كروبی بالاخره دو دوره رئیس مجلس شورای اسلامی بوده، این سمت را كم اهمیت توصیف و خاطرنشان كرد: چرا فكر می كنید رئیس مجلس شدن اتفاق مهمی است؟ شما هم اگر آئین نامه داخلی مجلس را مطالعه كنید، می توانید به راحتی ریاست نمایندگان مجلس را به عهده بگیرید.

دبیركل جامعه وعاظ در ادامه رئیس مجلس خبرگان را نیز از حملات خود بی نصیب نگذاشت و گفت: امثال هاشمی رفسنجانی و كروبی و دیگر هم مسلكانشان در انقلاب رفوزه شدند و دیگر نمی توانند ادعای خودی بودن یا دلسوزی داشته باشند. باید منتظر ماند و دید دستگاه قضا چه زمانی جواب تحركات ضد انقلابی اینها را می دهد.

 

مشاور احمدی نژاد: هرکسی در برابر رهبری بایستد اول خودش نابود خواهد شد

Posted: 07 Feb 2011 02:06 AM PST

جرس: مشاور حقوقی محمود احمدی نژاد مدعی شد "وقتی شورای نگهبان درخصوص موردی می‌گوید خلاف قانون است این بدان معنا است که تا آخر خلاف است و مجلس نیز صلاحیت تغییر قانون را ندارد و عقلانی نیست که ایجاد معضل کنند و بعد از رهبری بخواهند تا گره از کار بگشاید."
 

وی همچنین گفت "برخی‌ها به جامعه القا می‌کنند که احمدی نژاد در برابر رهبری ایستاده است، اما این اظهارات نادرست است چرا که هرکسی که در برابر رهبری بایستد در واقع اولین کسی که نابود خواهد شد خود او می‌باشد."

 

عضو سابق شورای نگهبان ادعا کرد "ولی فقیه هرچند و هرچقدر اختیار بیشتری داشته باشد بوی دیکتاتوری نخواهد داشت."

به گزارش مهر، غلامحسین الهام شامگاه یکشنبه ۱٧ بهمن، در سلسله نشست‌های موسوم به « بصیرت» که در مسجد اهل البیت قم برگزار شد، تهاجم فرهنگی را از جنگ سخت دشوار‌تر برشمرد و ابراز داشت: در دوران جنگ رزمندگان اسلحه ساده‌ای در دست داشتند ولی دارای ایمان و اعتقاد راسخی بودند اما در این جنگ نرم دشمن سعی می‌کند‌‌ همان ایمان و اعتقاد را از انسان بگیرد.

مشاور رئیس دولت بدون اشاره به فساد محرز و جعل و زد و بند معاون اول و سخنگوی دولت و ممانعت دولت در رسیدگی به اتهامات وی، گفت "رفتار حاکمی که باعث ایجاد دلزدگی در مردم شود و فساد در لایه‌های او رخنه کند در برابر همه آن کسانی که نسبت به اسلام بدبین می‌شوند مسئول می‌باشد."

الهام خاطر نشان کرد: مبارزه با فساد، عدالت محوری، کسب رضایت مردم و جمع کردن دل‌ها حول محور اسلام مهم‌ترین جنبه قدرت جنگ نرم است که امام نیز با همین قدرت نرم توانست در هشت سال جنگ تحمیلی کشور را به پیروزی برساند.

 
قوه قضاییه باید قدرتش را عرصه بیاورد

 

الهام با بیان اینکه امام فرمود: کسانی که با انقلاب مواجه می‌شوند و در برابر آن می‌ایستند این امر مجازات سنگینی دارد افزود: در عاشورای سال گذشته دیدیم که عده‌ای در برابر دین و کل نظام ایستادند که قوه قضائیه باید در اینجا قدرت خود و نظام را به عرصه بیاورد و در برخورد با این قانون شکنان کوتاهی نکند.

وی افزود: باید مراقب بود تا جزایری‌ها با کارت سبز تاثیری در قانون گذاری نداشته باشند چرا که این هم به نوعی جنگ نرم خودی‌ها بر علیه خودمان است.

مشاور حقوقی رئیس دولت، "ایجاد طبقات جدید و اشرافی" را به نوعی جنگ نرم مسئولان علیه مردم دانست و اظهار داشت: این امر باعث متزلزل شدن اعتقادات می‌شود به گونه‌ای که به اسم انتخابات به دنبال تغییر کلی در نظام می‌گردند که باید همواره مراقب بود و در برابر این تهدید‌ها ایستادگی کرد.

وی ادعا کرد: کسانی که قانون اساسی کشور را نوشته‌اند راهی برای ایجاد دیکتاتوری قرار ندادند و ولی فقیه هرچند اختیار بیشتری داشته باشد بوی دیکتاتوری نخواهد داشت.

اصلاح طلبان در مجلس ششم بدنبال استحاله نظام بودند
وی با بیان اینکه گروه‌های زیادی حتی حزب توده خود را پیرو خط امام می‌دانستند، افزود: آنها در واقع ایمان امام را قبول نداشتند و در این تهاجمات دوران اصلاحات نیز دیدیم که چقدر علیه ولایت فقیه حرف زدند و از طریق قانونگذاری در مجلس ششم به دنبال استحاله نظام در حرکت بودند.

تصمیم گیری‌های پارلمانی در برابر رئیس دولت قرار می‌گیرد
الهام در بخش دیگری از سخنان خود به عملکرد مجلس در خصوص تعامل با دولت اشاره کرد و اظهار داشت: رئیس جمهوری با هزینه‌های سنگینی انتخاب می‌شود اما می‌بینیم که در ادامه کار تصمیم گیری‌های پارلمانی در برابر رئیس جمهور قرار می‌گیرد که مسائل را با مشکل مواجه می‌کند.

مشاور حقوقی رئیس دولت ادامه داد: در این شرایط رئیس جمهور را در منگنه‌ای قرار می‌دهند که اگر نخواهد آن را اجرا کند او را به قانونگریزی متهم کنند که در این شراط با مرزبندی‌های قانونی می‌توان مشکلاتی این چنینی را حل کرد.
الهام افزود: برنامه بودجه قانون نیست برنامه‌ای است که دولت آن را می‌نویسد تا در مجلس به تصویب برسد اما مشاهده می‌شود در مرحله تصویب این برنامه به طور کلی دچار دگرگونی می‌شود و مواردی چون اولویت‌ها، نحوه ایجاد منابع جدید، ظرفیت جامعه برای دریافت مالیات دچار تغییر می‌شود و همین امر اختلافاتی را در تعاملات دو قوا ایجاد می‌کند.

 مجلس صلاحیت تغییر قانون را ندارد

الهام با بیان اینکه می‌گویند در موردی بین مجلس و شورای نگهبان اختلافی وجود دارد لفظ اختلاف حرف غلطی است، افزود: وقتی شورای نگهبان درخصوص موردی می‌گوید خلاف قانون است این بدان معنا است که تا آخر خلاف است ولی به مجلس حق داده شده است تا با فرستادن آن به مجمع بتواند بر اساس مصلحت از آن عبور کند.

وی با بیان اینکه باید حال باید پرسید که دامنه اصرار بر مصلحت تا کجا است، ابراز داشت: مجلس این صلاحیت را دارد که قانون را به مجمع بفرستد اما صلاحیت تغییر قانون را ندارد که اگر این مطلب را بپذیریم باید قبول کرد که نباید به مجمع ارجاع داده شود.

مشاور حقوقی رئیس دولت افزود "این روش عقلانی نیست که ایجاد معضل کنیم و بعد از رهبری بخواهیم و از ظرفیت‌های او استفاده کنیم تا گره از کار بگشاید."

کارکرد مجمع تشخیص مصلحت رویکرد حزبی نداشته باشد
الهام با بیان اینکه موضوع حضور و یا عدم حضور رئیس جمهور در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام نمی‌تواند به حل مشکلاتی این چنینی کمک کند افزود: باید از قالب تنگ حزبی و گروهی بیرون بیاییم و به اختیارات در چهارجوب قانونی خود بازگردیم اما در حال حاضر در مجمع گویی جریانی تصمیم می‌گیرد و بنا دارد تا آخر تصمیم خود را به کرسی بنشاند.

الهام با بیان اینکه کارکرد مجمع را نباید به رویکرد حزبی تبدیل کرد افزود: متأسفانه امروز مجمع تشخیص مصلحت نظام رأس جریانی است که می‌خواهد سر به تن دولت نباشد و هیچ مصلحتی بالا‌تر از نبودن دولت برای رئیس مصلحت نظام وجود ندارد.

استیضاح وزیر راه از نظر حقوقی مشتبه بود
وی در بخش دیگری از سخنان خود به عملکرد مجلس درخصوص استیضاح بهبهانی وزیر راه اشاره کرد و اظهار داشت: وزیر باید طبق قانون ده روز در جریان کار قرار داشته باشد و اگر وزیر به جلسه استیضاح نیامد مانعی برای بررسی نیست.

مشاور حقوقی رئیس دولت با ادعای اینکه تعدادی از نمایندگان مجلس امضای خود را در خصوص استیضاح پس گرفته بودند افزود: تعداد امضا‌ها وقتی به تعداد کمتر از ده نفر رسید، وزیر و رئیس دولت مطمئن شدند که استیضاحی در کار نیست اما به یکباره امضاهای جدیدی اضافه می‌شود و این بدان معنی است که افراد جدید استیضاح را دنبال می‌کنند که در اینجا باید به وزیر فرصت دوباره ده روزه داده شود تا وزیر به ابهامات و سوالات نمایندگان جدید نیز پاسخ دهد.

الهام گفت: برخی از مشکلات در روزهای قبل که رئیس جمهور در مجلس حضور داشت مرتفع شده بود و وزیر راه با تعاملی که با نمایندگان ایجاد کرده بود توانست برخی از آن‌ها را راضی کند اما در ‌‌نهایت دیدیم که در روز اول دهه فجر بدسلیقه‌گی به خرج داده شد و جلسه استیضاح برگزار شد که البته می‌شد با مدیریتی بهتر فضا، تدابیری دیگر اندیشید چرا که در این صورت از نظر حقوقی این کار مجلس مشتبه بود چرا که امضاهای جدیدی به نامه استیضاح اضافه شده بود.

مشاور حقوقی رئیس دولت گفت: در مجلس هفتم و هشتم با دولت تند رفتار شد و در برخی موارد نیز نسبت به دولت افراط به خرج داده شد.

هرکس در برابر رهبری بایستد اول خودش نابود می‌شود
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه برخی‌ها می‌گویند احمدی‌نژاد با روحانیت و مراجع ارتباطی ندارد عنوان کرد: در مقایسه با گذشته دولت احمدی‌نژاد بیشترین ارتباط را با روحانیت و مراجع داشته است و بسیاری از طلاب حوزه علمیه پرچم‌دار حمایت از دولت بوده و هستند.

الهام با بیان اینکه برخی‌ها به جامعه القا می‌کنند که رئیس جمهور در برابر رهبری ایستاده است افزود: این اظهارات نادرست است چرا که هرکسی که در برابر رهبری بایستد در واقع اولین کسی که نابود خواهد شد خود او می‌باشد.

کشور بدون روحانیت نمی‌چرخد
وی تصریح کرد: امروز حس می‌کنیم که بیش از هر زمان دیگر دست رهبری برای رسیدن به آرمان‌ها و ارزش‌ها باز است و آنهایی که این تفکرات را به جامعه القا می‌کنند باید بدانند که کشور بدون روحانیت نمی‌چرخد و هیچکس نمی‌تواند به روحانیت خدشه‌ای وارد کند و هرکس بر خلاف این مسیر حرکت کند منجر به حذف خود شده است و باید خود را اصلاح کند.

برخورد با مهدی هاشمی باید با قاطعیت بیشتری می‌بود
الهام در خصوص دستگیری مهدی هاشمی و محاکه وی نیز عنوان کرد: این کار نیز ظاهرا همانند موضوع دانشگاه آزاد به سال‌های آینده که وقتی احمدی‌نژاد سرکار نیست موکول خواهد شد.

وی با ادعای اینکه قوه قضائیه نمی‌تواند با مهدی هاشمی برخورد کند، گفت "وی متهمی فراری است که پدر این متهم باید نقش حمایتی خود را از وی قطع کند و با صراحت اعلام کند و از فرزند خود بخواهد که وارد کشور شود تا اگر شکایتی بر علیه او است به شکایتش رسیدگی شود تا بدین ترتیب در مورد بی‌گناه بودنش دل مردم نیز نسبت به او صاف شود."

الهام در پایان ابراز داشت: اگر قوه قضائیه در خصوص افرادی مثل مهدی هاشمی با قاطعیت بیشتری برخورد می‌کرد دیگر امروز عده‌ای برای ٢٢ بهمن امسال بیانیه نمی‌دادند و سر افکنده و شرمنده بودند نه اینکه از موضع طلبکارانه حرف بزنند.

  

 

سپاه: در صورت هرگونه تهدید، تنگه هرمز را می بندیم

Posted: 07 Feb 2011 01:45 AM PST

تولید انبوه موشک ‌های بالستیک توسط سپاه

جرس: فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران با اعلام اینکه این نیرو به زودی انواع زیرسطحی ها را در اختیار خواهد گرفت، هشدار داد که در صورت بروز هرگونه تهدید، تنگه هرمز را می بندیم.


همزمان فرمانده کل سپاه پاسداران، از تولید انبوه موشک ‌های بالستیک هوشمند ضد اهداف دریایی خبر داد.


به گزارش مهر، سردار سرتیپ پاسدارعلی فدوی، پیرامون در اختیارگرفتن زیرسطحی های جدید، از "خودکفایی" در این زمینه خبر داد و با بیان اینکه نیروی دریایی ارتش به لحاظ تقسیم کار از ابتدا به این تکنولوژی دسترسی داشت، گفت: نیروی دریایی سپاه هم در شرف در اختیار گرفتن انواع زیرسطحی ها است.


فرمانده نیروی دریایی سپاه، همچنین مدعی "توانمندی نیروی دریایی سپاه" شد و افزود: خلیج فارس و تنگه هرمز به طور کامل تحت سیطره نیروی دریایی سپاه پاسداران است.


وی با بیان اینکه دریای عمان تحت نظر نیروی دریایی ارتش قرار دارد، گفت: در زمان تهدید، نیروی دریایی ارتش در منطقه دریایی عمان به ایفای نقش خواهد پرداخت و نیروی دریایی سپاه هم در خلیج فارس و تنگه هرمز.


فرمانده نیروی دریایی سپاه با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی در زمان تهدید توانمندی بستن تنگه هرمز را دارد، اضافه کرد: اگرهرعامل و قدرتی کوچکترین حرکتی انجام دهد که به امنیت منطقه خدشه وارد گردد پاسخ بسیار قاطع به آن خواهیم داد.


وی بدون اشاره به بازرسی کشتی های ایرانی توسط ماموران اماراتی طی ماههای اخیر، درباره بازرسی کشتی های ایرانی نیز گفت: بعد ازصدور قطعنامه ۱٩٢٩ تاکنون هیچ گزارشی مبنی بر بازرسی کشتی های جمهوری اسلامی از سوی کشورهای دیگر بدستمان نرسیده است.


سردار فدوی در بیان دلیل آن بیان داشت:آمریکا به خوبی واقف است که این بازی (بازرسی کشتی های ایرانی) بازی خطرناکی است و آنها طاقت پذیرفتن تبعات آن را نخواهند داشت.


همزمان فرمانده کل سپاه پاسداران، از تولید انبوه موشک ‌های بالستیک هوشمند ضد اهداف دریایی خبر داد.


به گزارش همین منبع، سردار سرلشکر پاسدار محمد‌علی جعفری فرمانده کل سپاه، صبح دوشنبه ۱٨ بهمن، طی یک نشست خبری اظهار داشت: موشک ‌های بالستیک وهوشمند سپاه، ضد‌اهداف دریایی به تولید انبوه رسیده که این موشک‌ها می‌توانند با دقت بسیار بالا اهداف مورد نظر را منهدم کنند.


وی با اعلام اینکه این موشک ‌های جدید، سرعتی مافوق صوت دارد و قابل رد‌گیری و خنثی سازی توسط دشمن نیست، گفت: فیلم شلیک این موشک ‌ها به زودی در اختیار رسانه‌ ها قرار خواهد گرفت.

فرمانده کل سپاه در خصوص اینکه آیا این موشک همان موشک‌ های ٣۰۰ کیلومتری دریایی سپاه است که دو سال پیش اعلام شد، گفت: این موشک ‌ها با دقت بسیار بالاتری اهداف را منهدم خواهند کرد.
 

ضرب و شتم و انتقال زندانی سیاسی ارژنگ داوودی به سلول انفرادی زندان گوهردشت

Posted: 07 Feb 2011 01:18 AM PST

جرس: بنا به گزارش منابع حقوق بشری، ارژنگ داوودی، زندان محبوس در سلول‌های انفرادی بند یک زندان رجایی شهر (گوهردشت) کرج، مورد ضرب و شتم شدید ماموران امنیتی قرار گرفته است.


بنا به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه هفدهم بهمن ماه، ماموران گارد ویژه مستقر در زندان رجایی شهر کرج، با مراجعه به سلول انفرادی این زندانی سیاسی، ضمن اینکه تمامی لباس‌های وی را از تنش خارج کردند اقدام به ضرب و شتم شدید وی با باتوم نمودند.


گفته می‌شود در حال حاضر تمامی نقاط بدن این زندانی سیاسی کبود و بعضا به علت شدت جراحات وارده، دچار خونریزی شده است.


ارژنگ داوودی از چهاردهم بهمن ماه امسال، از بند امنیتی زندان رجایی شهر کرج به سلول‌های انفرادی بند یک منتقل شده و دست به اعتصاب غذا زده است.


علاوه بر این روز گذشته مصطفی اسکندری، یکی دیگر از زندانیان محبوس در بند امنیتی زندان رجایی شهر کرج نیز به سلول‌های انفرادی بند یک منتقل شده است.


مصطفی اسکندری، در تاریخ هشتم مردادماه سال ۸۸ به همراه همسرش کبری زاغه دوست در جریان اعتراضات پس از انتخابات، در گورستان بهشت زهرا بازداشت شده است.


وی قریب به ۷ ماه را در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین زیر شکنجه‌های روحی و جسمی گذراند و پس از آن به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.

به گزارش هرانا، در بسیاری از بازجویی های اولیه مسئولان برای اعتراف گیری از آقای اسکندری و خانم زاغه دوست، ایشان را در برابر یکدیگر و تحت فشار قرار می دادند.
 

راه اندازی صفحات فیس بوک و توئیتر، برای حمایت و هماهنگی تظاهرات ٢۵ بهمن

Posted: 07 Feb 2011 01:09 AM PST

 جرس: در جهت هماهنگی و گسترش حمایت ها از تظاهرات ٢۵ بهمن که میرحسین موسوی و مهدی کروبی آنرا اعلام کرده اند، گروهی از فعالان و حامیان جنبش سبز- با در نظر گرفتن اهمیت محیط مجازی در فراخوانی و یکپارچگی اعتراضات- صفحات فیس بوک و توئیتر "٢۵ بهمـن" را راه اندازی کرده اند.


مهدی کروبی ومیرحسین موسوی درنامه ای مشترک به وزارت کشور، صدورمجوز برای دعوت راهپیمایی مردمی درجهت حمایت از قیام مردم مصر و تونس را خواستار شده اند. بر اساس این درخواست، راهپیمایی گسترده ای، روز دوشنبه ٢۵ بهمن ماه ٨٩، از ساعت سه بعدازظهر در حدفاصل میدان های امام حسین تا آزادی برگزار می شود.


 پس از انتشار خبر درخواست مجوز برای تظاهرات فوق الذکر و در راستای استفاده از پتانسیل های شبکه های اجتماعی مجازی چون فیس بوک و توئیتر، وب سایتهای سبز به طور گسترده ای دست به انتشار خبر گشایش صفحات فیس بوک و توئیتر ٢۵ بهمن زده اند.

گفتنی است پس از نقش راهبردی شبکه های اجتماعی در اعتراضات مصر و انتشار نسخه جعلی وب سایت «کلمه»، بیم آن می رفت که بخش سایبری سپاه، از چنین امکاناتی علیه معترضان استفاده کند.

گفتنی است آخرین پوسترها، بیانیه ها، اخبار و... لحظه به لحظه در این صفحه در دسترس قرار خواهند گرفت.
همچنین امکان تبادل نظر با اعضا دیگر نیز در این صفحات لحاظ شده است.

٢۵ بهمن در فیس بوک:
http://www.facebook.com/pages/25-Bahman/139858942745772
توئیتر:
http://twitter.com/25bahman