جنبش راه سبز - خبرنامه |
- پستوهای ذهن آقای مطهری
- مشاور امور بینالملل رئیس مجلس: دانشجویان به وضع موجود راضی نبوده و به دنبال تغییر هستند
- جنبش های اعتراضی؛ از تهران تا قاهره
- جوادلاریجانی: دوستداران دمکراسی باید دست رهبری را ببوسند
- حکم دادگاه ویژه روحانیت مبنی بر خلع لباس و محرومیت دائمی جهانگیر محمودی از وکالت قطعی شد
- اهانت شجونی به آیت الله بروجردی و اعضای دفتر ایشان
- مشاور احمدی نژاد: هرکسی در برابر رهبری بایستد اول خودش نابود خواهد شد
- سپاه: در صورت هرگونه تهدید، تنگه هرمز را می بندیم
- ضرب و شتم و انتقال زندانی سیاسی ارژنگ داوودی به سلول انفرادی زندان گوهردشت
- راه اندازی صفحات فیس بوک و توئیتر، برای حمایت و هماهنگی تظاهرات ٢۵ بهمن
Posted: 07 Feb 2011 04:33 AM PST ایمان واقفی فارغ از جایگاه علی مطهری، انحصارگرایی دینی، پاترمونیالیسم، دموکراسی اسلامی، ابژه جنسی دانستن زن و ... همه پای در جامعه ایران دارد.
اخیراً مکاتبه ای میان علی مطهری و مصطفی تاجزاده حول محور حجاب اجباری رد و بدل شده است. علی مطهری در پاسخ به پرسش مصطفی تاجزاده، نامه ای را منتشر کرده است که حاوی نکات مهم و جالبیست. او در این نامه از مفاهیمی مانند آزادی، دموکراسی و جنبش زنان (فمینیسم) سخن می گوید. هرچند به هر کدام از این مفاهیم بسیار کوتاه و در حد چند خط می پردازد، اما ارجاعاتش به حد کافی آشکارکننده آبشخور نظری ایست که او از آن سیراب میشود. از سویی دیگر تحلیل این نامه از آن حیث دارای اهمیت است که بازنمای شیوه نگاه بخشی از متولیان و مدیران حال حاضر کشور به این مقولات است. به این جمله توجه کنید: " ... مفهوم اسلامی آزادی با مفهوم غربی آن متفاوت است. از نظر غربی، تنها چیزی که آزادی فرد را محدود میکند آزادی دیگران است، در حالی که از نظر اسلام مصلحت فرد و مصلحت اجتماع نیز آزادی فرد را محدود میکند." این قطعه مبین دو نکته است که در پشت جملات آقای مطهری پنهان شده. اول اینکه در پسِ تمایز میان آزادی اسلامی و غربی و از پی آن بیان اینکه اسلام چه نوع آزادی ای را مشروع می داند، نشان از نوعی انحصارگرایی در تفسیر متن مقدس می دهد. گویی آقای مطهری تفسیر خود از قرآن دربابِ آزادی را یگانه تفسیر صحیح از آن میداند. حتی میتوان گامی به پیش گذاشت و گفت اساسا آقای مطهری سخن خود از قرآن را تفسیر قرآن نمیداند، بلکه خودِ قرآن میداند. به عبارت دیگر نگاه انحصارگرایانه به متون مقدس، فارغ از توجه به تاریخ دین و کثرت نظرات و تفسیرهایی که از آن شده، فهم کلام مقدس را در انحصار خود میداند. برای نیل به این مهم، انحصارگرایان دست به دو تقلیل میزنند. تقلیل کلام خدا به متن مقدس و تقلیل متن مقدس به سخن خود. تنها از پسِ این دو تقلیل است که آقای مطهری سخن از نگاه خدا به آزادی می گوید و آنرا برابر با مصلحت فردی و اجتماعی میداند. مطهری در جایی دیگر دربابِ حجاب می گوید: "... این یونیفورم را خداوند که به مصالح بشر آگاه است به تن بندگان خود پوشانده است." اما جدا از نگاه انحصارگرایانه به امر مقدس که در متن نامه مستتر است، نوعی نتیجه عملی نیز از آن مستفاد میشود که ره به سوی عنصری دیگر از اندیشه مطهری میبرد. انحصارگرایی هنگامی که خدا را منحصراً در قامت کلام و اندیشه خود پوشاند، آنگاه خود دانای کل میشود و دیگران بندگان ناقص العقلی که نیاز به هدایت دارند. آنگاه این تنها آنانند که مصلحت بشری و سعادت ابدی را میتوانند به ارمغان بیاورند. در نوشتاری دیگر توضیح داده ام1 این نوع نگاه برسازنده ساختاری به نام پاتریمونیالیسم است که دیریست جامعه ما و بویژه نخبگان را در خود گرفتار کرده است. اصل مقوم این پاتریمونیالیسم قایل بودن به دوگانه آمریت – تابعیت است. گویی که تنها ما، بسان نخبگان جامعه، دانش را در اختیار داریم و باید امر کنیم و دیگران، بسان توده، تنها باید تابع آن باشند. هنگامی که آقای مطهری خدا را منحصراً در کلام و نگاه خود متجسد میکند، لاجرم هر آنچه او (بخوانید خدا) میگوید مصلحت جامعه و مردم است. از این روست که حجاب سعادت بشری به ارمغان می آورد و بی حجابی فساد و عقوبت. اما جدای از دو مولفه انحصارگرایی دینی و پاتریمونیالیسم، نکته دیگری که باید از کنج ذهن مطهری بیرون کشید، نگاه او به مقوله دموکراسی است: "اساساً ما خیلی هم مایل به استفاده از کلمه دموکراسی نیستیم زیرا دموکراسی واقعی یعنی اینکه ملاک، میل مردم باشد و آنچه که راه را مشخص میکند تمایلات مردم است نه مکتب و ایدئولوژی. یک روز اکثریت مردم میخواهند همجنسگرایی آزاد باشد آزاد میشود، روز دیگر میخواهند ممنوع باشد ممنوع میشود. چنین دموکراسی جامعه را به ناکجاآباد میبرد." آنچه مطهری از دموکراسی مراد می کند دیکتاتوری اکثریت است. این خطوط نشان میدهد که او دموکراسی را به حداقل ترین عنصر خود، که همان رای مردم است، تقلیل میدهد: "ما به دموکراسی در چارچوب مکتب معتقدیم، یعنی راه قبلاً مشخص شده و اکثریت مردم پذیرفتهاند و اکنون باید راننده و راهبر را مردم انتخاب کنند. مردم از میان چند نفر که صلاحیت آنها از نظر مکتب و ایدئولوژی تأیید شده است یک نفر را به عنوان حاکم و رئیس جمهور برای مدت موقت انتخاب میکنند." گویی او هیچ نخوانده یا دستکم باور ندارد که آنچه در دموکراسی از رای اکثریت مهم تر است حقوق اقلیت است. گویی او نمی داند دموکراسی نحوه واگذاری قدرت است و نه شیوه بدست آوردن قدرت. چراکه در مردم سالاری ایدئولوژیک او آنچه قدرت را محدود میکند، مکتب و ایدئولوژی اوست و نه جامعه مدنی. این نوع نگاه هنگامی که با انحصارگرایی دینی ممزوج شود، منتج به برنهادن نام دموکراسی اسلامی در مقابل دموکراسی غربی میگردد که به حق سزاوارترین نام برای دموکراسی در مکتب مطهریسم است. اما ناامیدکننده ترین نگاهی که در چشمان آقای مطهری نهفته است، نوع نگاه او به زن و امر جنسی است: "... آیا بهتر است محیط جامعه، محیط کار و فعالیت باشد و هرگونه التذاد جنسی منحصر به کادر خانواده باشد یا اینکه اجتماع محل کامجوییهای جنسی بوده و کار و فعالیت توأم با التذاذات جنسی باشد؟" این نوشته تنها یک چیز را آشکار میکند و آن اینکه زن، بیش و پیش از هر چیز ابژه ای جنسی است. اینکه مرد و زن نمی توانند در کنار یکدیگر کار کنند مگر اینکه چشمی بر یکدیگر داشته باشند. گویی که بطور طبیعی همه مردان به همه زنان تمایل جنسی دارند. آقای مطهری نمیتواند باور کند که دختر و پسر حتی بدون حجاب هم میتوانند فارغ از نگاه جنسی در کلاس کنار هم بنشینند و با یکدیگر صحبت کنند. گویی که این اسطوره در جان او نشسته است که دختر و پسر پنبه و آتش اند. به همین جهت او در جایی دیگر لزوم حجاب را مانند لزوم وجود قوانین راهنمایی و رانندگی در نظر میگیرد که به صلاح جامعه است: "جای این سؤال هست که لزوم رعایت پوشش اسلامی چه ربطی به یکسان کردن سبک زندگی مردم دارد؟ آیا لزوم رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی یا لزوم رعایت بهداشت عمومی و یا الزام مردم به سوادآموزی، مخالف آزادی و به معنی یکسان کردن سبک زندگی مردم است و باید با آن مخالفت کرد ، یا چون به مصلحت جامعه و از عوامل سعادت افراد جامعه است باید به آن عمل کرد؟" بیاییم به سوی لایه های زیرین این سوال حرکت کنیم. اینکه قانون حجاب شبیه به قوانین راهنمایی و رانندگی و یا دستورات پزشکی است. ما اگر قوانین رانندگی و یا دستورات پزشکی را رعایت نکنیم، احتمال دارد جان خود و یا جان کسی دیگر را به خطر بیاندازیم. اما رعایت نکردن حجاب : "...یعنی آزادی تحریک جنسی جامعه" بگذارید بصورت عملی به این حکم نگاه کنیم. تاریخ به ما نشان داده است عملاً رعایت قوانین رانندگی و دستورات پزشکی از میزان مرگ و میر کاسته است. اما آیا عملاً کنترل حجاب در ایران نتیجه مورد نظر آقای مطهری را پی داشته است. آیا جامعه ایران فی الواقع کمتر از جوامع غربی دارای سویه های جنسی است. در جایی دیگر به سکسوالیته زیر پوست شهر اشاره کرده ام2، اما اینکه چرا آقای مطهری چشمان خود را بر این واقعیت بسته است جای سوال دارد؟ آیا تا به حال کسی برای او از اوضاع مدارس ما (که خدا را شکر مانند مدارس افسارگسیخته غربی مختلط نیست) نگفته است؟ آیا او تا به حال به دستشوییهای عمومی نرفته تا نوشته های پشت دربهای آن را بخواند؟ آیا او بعنوان نماینده مردم تا بحال با جامعه شناسی صحبت نکرده تا از زنای با محارم در ایران برایش بگوید؟ آیا او چشمهای پر شده از عقده را نمی بیند که بر روی بدن ها میچرخد؟ آیا او از آمار خودارضایی نوجوانان و جوانان خبر ندارد؟ آقای مطهری چه چیز شما را به این باور رسانده که سکسوالیته در جامعه اسلامی ما کمتر است؟ اتفاقاً برعکس آنچه به این سکسوالیته دامن زده است نه بی حجابی زنان، که ابژه جنسی دانستن آنان است. اما مطهری این نوع نگاه را به فهم خود از جنبش زنان نیز امتداد میدهد: ..." بیش از آنکه خود زنان، آن هم گروهی از آنان، دم از این نوع آزادی بزنند، مردان شکارچی هستند که سخن از آزادی زن و آزادزنان و آزادمردان میگویند و خواستار تساوی حقوق زن و مرد به معنی تشابه حقوق آنها میشوند" گویی که تمام جنبشهای فمینستی، همه دامی ایست پیشِ پای زنان که از سوی مردان پهن شده. گویی سخن گفتن از حق زن یعنی همان خواست میل جنسی. ای کاش آقای مطهری نامی از ویرجینیا وولف، سیمون دووبوار، ژولیا کریستوا، لوس ایریگری ، جودی باتلر و... شنیده بود که همه زن بودن و جویای حق خود. فارغ از جایگاه علی مطهری که در صفحه سیاست ایران بعنوان اصول گرای مستقل شناخته میشود (چپ ترین طیف اصولگرایان)آنچه تابدین جا برشمردیم، یعنی انحصارگرایی دینی، پاترمونیالیسم، دموکراسی اسلامی، ابژه جنسی دانستن زن و دام جنسی دانستن جنبشهای فمینیستی، همه پای در جامعه ایران دارد. باید به این باور برسیم که مطهری نماینده بخشی از جامعه ایران است، بخشی که خود حامل این نوع نگاه اند و آنرا سینه به سینه به نسلهای بعدی انتقال میدهند. تنها با قبول این نکته است که می توانیم با فرزندان مطهری به گفتگو بنشینیم و انتظار نسلی مومن به کثرت گرایی دینی، برابری و دموکراسی داشته باشیم که به زن فارغ از جنسیت او، بسان انسان نگاه میکند. پانوشتها: 1- ر.ک. مقاله "صدای انقلابی که دیر شنیده میشود" 2- ر.ک. وبلاگ بازنمایی شهر و مقاله "سکسوالیته زیر پوست شهر"
|
مشاور امور بینالملل رئیس مجلس: دانشجویان به وضع موجود راضی نبوده و به دنبال تغییر هستند Posted: 07 Feb 2011 04:02 AM PST جرس: مشاور امور بینالملل رئیس مجلس شورای اسلامی و دبیركل كمیته حمایت از انتفاضه فلسطین مدعی شد: بعد از انقلاب برخی احزاب و گروههایی كه قدرت را در دست داشتند همچون مهدی بازرگان مخالف فعالیت سیاسی دانشجویان بودند.
وی با بیان اینكه "سندهایی در لانه جاسوسی وجود داشت كه نشاندهنده تحریك بنیصدر بود"، یادآورشد: بر اساس اسناد لانه، مجلس شورای اسلامی در برابر بیكفایتی بنیصدر تسلیم شد."
مشاور امور بینالملل رئیس مجلس شورای اسلامی در خاتمه به این موضوع اذعان کرد كه دانشجو به وضع موجود راضی نبوده و به دنبال تغییر است. |
جنبش های اعتراضی؛ از تهران تا قاهره Posted: 07 Feb 2011 03:44 AM PST فرهمند علیپور جرس: خاورمیانه به سرعت در حال نوزایی است. جنبش های عدالت خواه و آزادی طلب در خیابان پایتخت های خاورمیانه به جریان افتاده و در هر کشور، تجربه ای متفاوت و البته با وجوهی مشترک را از خود بر جای می گذارد.
بسیاری آغازگر تحرکات دمکراسی خواهانه خاورمیانه را در تهران پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر جستجو می کنند. روزهایی که میلیونها میلیون ایرانی در میان شگفتی رسانه ها از خانه های خود بیرون زدند و در نمایشی خیره کننده و چند میلیونی یکصدا حاکمان خود را به پرسش گرفتند که "رای من کو؟" در کشورهای عرب گرچه این خیزش ها در پس انتخابات و موضوعی سیاسی صورت نگرفت و با اعتراض جوانان عاصی از بی کاری و فقر آغاز شد اما به سرعت رنگ و بوی سیاست به خود گرفت و معترضین به کمتر از خروج دیکتاتورهای خود از کشورشان قانع نشدند. اگر اساس خواست و مطالبات معترضین سبز ایرانی را حاکمیت اراده ملت و آزادی از استبدادی بدانیم، که ثمره اش جز تیره روزی و عقب افتادگی هرچه بیشتر کشور و ملت چیزی نبود، میان اهداف جنبش سبز، انقلاب تونس و قیام مصری ها و یمنی ها فاصله ای نیست. آنقدر که رهبران سبز درخواست مجوز راهپیمایی سبزها در حمایت از جنبش مصری ها و تونسی ها می کنند. اما در میان این خیزش ها برخی تفاوت ها نیز وجود دارد، تفاوت هایی که موجب شد تا گرچه همه این قیام ها در بطن با یکدیگر مشابه باشند اما مسیر سرنوشت دو راه متفاوت باشد. الف) هدف جنبش؛ انقلاب یا اصلاح؟ یکی از تفاوت های عمده میان جنبش سبز و معترضین تونسی و مصری را می توان در اهداف آنها یافت. میلیون ها ایرانی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت جسته بودند و به معنایی عمل سیاسی درون نظام داشتند اما با تقلب گسترده ای که حاکمیت ایران نسبت به رای آنها روا داشت موجب شد تا ایرانی ها به خیابان بیایند و سرنوشت رای خود را پیگیری کنند. بسیاری از معترضین شعارشان متوجه تقلب صورت گرفته در انتخابات بود و در آن مقطع کمتر شعارهای ضد نظام مطرح می شد. کما اینکه در ایران با آنکه اکنون بیش از یکسال و نیم از حیات جنبش سبز می گذرد رهبران این جنبش همچنان خود را در درون نظام تعریف می کنند و "اجرای بدون تنازل قوانین جمهوری اسلامی" از اصلی ترین خواسته های آنهاست. در میان صفوف معترضین سبز نیز دو گروه به چشم می خوردند، گروهی نزدیک به رهبران سبز که حکومت را اصلاح پذیر می دانستند و گروهی که مخالف این نظر بودند اما سعی داشتند تا خود را با گروه اول هماهنگ نشان دهند. مسلم است زمانی که مردم هدفشان اصلاح امری باشد و آمدنشان به خیابان تنها برای اعلام مخالفت با موضوعی ( و نه نظام حاکم) باشد رفتارهایی که از این جنبش سر می زند بسیار متفاوت از جمعیتی باشد که با هدف سرنگونی نظام وارد خیابانها می شود. هدف اساسی معترضین مصری شخص حسنی مبارک است و گرچه روز گذشته بخشی از شاخص ترین گروههای اپوزسیون حاضر شدند تا با دولت به گفتگو بنشینند اما معترضین گردآمده در میدان "التحریر" قاهره همچنان خواست هایشان را با خروج مبارک گره زده اند و ساقط کردن نظام را نشانه گرفته اند. ب) شیوه تقابل با معترضین در برابر حکومت جمهوری اسلامی که رفتاری به غایت خشونت طلبانه از خود به نمایش گذاشت ، وقوع جنایت ها و شکنجه هایی چون انچه در کهریزک رخ داد، جنبش معترضین سبز راه "نفی خشونت" و "مدارا" در پیش گرفته بودند. "سکوت" رساترین شعار جنبش سبز بود و از هدیه دادن گل به نیروهای نظامی سرکوب گر سخن گفته می شد. نیروهای نظامی و امنیتی اما در تهران صحنه هایی خلق کردند که هرگز تاکنون در خیابانهای قاهره و تونس رخ نداده است. نفی خشونت از سوی هواداران و رهبران جنبش سبز و سرکوب غیر قابل قیاس حکومت موجب شد ، تا خیابانهای تهران خالی از معترضین شود و شیوه های اعتراضی دیگر در پیش گرفته شود. گرچه حادثه ای چون عاشورا نشان از آن داشت که اولا آتش جنبش سبز زیر خاکستر است و همچنان جنبشی است زنده و بالقوه، و ثانیا اگر هواداران جنبش سبز اراده کنند و بخواهند که با نیروهای نظامی رویارویی کنند ، به سرعت می توانند نیروهای نظامی را در هم شکنند و نشان دهند که نیروهای سرکوبگر در برابر اراده مردم تا چه اندازه شکننده است. نیروهای نظامی در تونس و مصر نقشی به مراتب "مردمی تر" از خود به نمایش گذاشتند. ارتش در تونس و مصر سعی کرد تا بیشتر نقش مستقل و ملی گرا به خود بگیرد و از برخورد های قهرآمیز با مردم اجتناب کرد. گرچه در خیابان های قاهره ارتش تانکها را به خیابان ها آورد. اما هرگز برخورد نیروهای ارتش مصر با مردم معترض همچون نحوه برخورد نیروهای بسیج، گارد ضد شوروش و نیروهای لباس شخصی ایران نبود. ج ) ابزار اطلاع رسانی بی شک یکی از مهمترین مولفه های موثر در موفقیت و یا حتی عدم موفقیت هر حرکت و جنبشی نقش و کارکرد اطلاع رسانی و عملکرد رسانه ها است. رسانه می تواند با توجه به نقش ماهیتی خود توده های مردم را نسبت به تحولات پیرامونی خود آگاه کند، آنها را برای تغییر وضعیت خود تهییج و بسیج کند و با ادامه نقش آفرینی خود تاثیری مستقیم و عمیق بر سرنوشت مردم یک جامعه ایفا کند. رسانه ها همچنین می توانند با وارونه نمایی، انتشار اخبار کذب و.. نقشی منفی ایفا و مسیر جنبشی را به انحراف بکشاند و بر طول عمر حکومت های غیر دمکراتیک بیفزاید. در ایران جنبش نوگرای اصلاح طلب و بعدها جنبش سبز همواره از فقدان یک رسانه فراگیر و تاثیرگذار در رنج بوده و نتواسته است صدا و نگاه خود را به خوبی با مردم در میان بگذارد. در حالی که در کشورهای عربی سالیان طولانی است دهها شبکه خبری عرب زبان فرا مرزی، مستقل و نیمه مستقل جای پای محکمی در خانواده های عرب باز کرده و در حوادث اخیر نقشی پررنگ را در حمایت از مردم بازی کردند. در طی روزهای اخیر شبکه خبری الجزیره، چندان نقش پررنگی در تحولات داخلی مصر برجای گذاشت که بسیاری از رسانه ها از پیروزی الجزیره بر حسنی مبارک خبر دادند و یا حتی برخی خبرنگاران ایرانی گفتند و نوشتند که جنبش سبز پیروز می شد اگر ایرانی ها نیز الجزیره ای می داشتند.. در این میان برخی شبکه های تلویزیونی نیزدر روزهای اخیر به دفاع کامل از دولت مصر در برابر معترضین پرداخت تا نقش دوگانه رسانه ها به خوبی مشخص شود. در ایران معترضین بیشترین تکیه خود را بر روی شبکه های اجتماعی اینترنتی نظیر "فیس بوک" و "تیوتر" گذاشته بودند که دولت در همان آغازین روز اعتراضات اقدام به فیلترینگ وبسایتها کرد. گرچه دولت حسنی مبارک نیز اقدام به فیلترینگ وبسایتها و تعطیلی دفاتر الجزیره و بازداشت خبرنگاران این شبکه و حتی دیگر خبرنگاران کرد و پخش برنامه های شبکه الجزیره را از روی ماهواره "نایل ست" متوقف کرد، اما در همان حال دهها کانال عربی در اقدامی هماهنگ برنامه های الجزیره را بر روی فرکانس های خود رله کردند و کار خبر رسانی در مصر همچون ایران مسدود نشد. رهبران و گروههای مخالف حکومت مصر از این رسانه های پرنفوذ به بهترین وجه ممکن استفاده کردند و مصری ها در جریان اخبار لحظه به لحظه از وضعیت کشورشان قرار گرفتند و از توانایی اتخاذ تدابیر بهتری برای مقابله با حکومت بهره بردند. در ایران فقدان رسانه برای مخالفین آنقدر زیاد شد که گاه وبسایت های اجتماعی نقش مرجعیت رسانه ای را بر عهده گرفتند. پر واضح است که در یک مقایسه سطحی مردم مصر و تونس، اردن و یمن از لحاظ رسانه ای وضعیت بسیار بهتری نسبت به ایرانیان برخوردار بودند. |
جوادلاریجانی: دوستداران دمکراسی باید دست رهبری را ببوسند Posted: 07 Feb 2011 03:21 AM PST جرس: محمد جواد لاریجانی در آخرین تحلیل خود از اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، آن را به "کودتا" تشبیه کرد و بدون اشاره به سرکوب های گسترده، شکنجه ها و اقدامات خشونت بار و همچنین صدور احکام ناعادلانه برای بازداشت شدگان آن قیام مردمی، مدعی شد "اگر رهبری ترسو داشتیم آن کودتا به نتیجه میرسید."
|
حکم دادگاه ویژه روحانیت مبنی بر خلع لباس و محرومیت دائمی جهانگیر محمودی از وکالت قطعی شد Posted: 07 Feb 2011 02:41 AM PST جرس: بنا به گزارش منابع خبری، حکم دادگاه ویژه روحانیت اصفهان مبنی بر خلع لباس و محرومیت دایمی از وکالت جهانگیر محمودی قطعی شد .
بر اساس حکم دادگاه ویژه روحانیت اصفهان جهانگیر محمودی به اتهام "عدم رعایت شئون روحانیت" و "نگهداری تجهیزات ماهواره ای"، خلع لباس و به پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی و محرومیت دائم از وکالت محکوم شده بود.
|
اهانت شجونی به آیت الله بروجردی و اعضای دفتر ایشان Posted: 07 Feb 2011 03:22 AM PST هاشمی رفسنجانی و كروبی در انقلاب رفوزه شدند جرس: به دنبال موج اهانت به مراجع تقلید و علما، دبیركل جامعه وعاظ تهران اطرافیان آیت الله بروجردی از مراجع تقلید شیعیان را ضد انقلاب و دوستدار شاه خواند و خود ایشان را هم به ناآشنا با اتفاقات روز معرفی كرده است. عضو جامعه روحانیت مبارز در توصیف دلیل مخالفت آیت الله بروجردی با مبارزه سیاسی، وی را نا آشنا با اتفاقات روز معرفی كرد و گفت: خودشان چندان با اتفاقات آشنا نبودند. دفتر ایشان سالم نبود و رئیس دفتر ایشان شیفته و تحت تاثیر رئیس شهربانی قم بود و رئیس شهربانی قم هم نوكری علومی مقدم رئیس كل شهربانی را می كرد. حتی می توان گفت كه «سر» دفتر آیت الله بروجردی بر بالین دربار بود، به طوری كه كه در قضیه اعدام شهید نواب، نقش مهمی را ایفا كرد. در كل می توانم بگویم كه اطراف آیت الله بروجردی را عده ای ضد انقلاب و دوستدار شاه گرفته بودند. شجونی در ادامه به ریزش های انقلاب اشاره و خاطرنشان كرد: هیچ انقلابی با ریزش نیروهایش موافق نیست. این انقلابیون هستند كه به خاطر كارهایی كه انجام داده اند، گمان می كنند كه می توانند سهم خواهی كنند. این گروه ها هر وقت كه می بینند نمی توانند آنطور كه میخواهند به منفعت های شخصی برسند از قطار انقلاب پیاده می شوند. ...مثلا همین آقای كروبی 30 سال با استفاده از انقلاب و نام خمینی به هر چه می خواست رسید، اما وقتی مشخص شد كه دوبار از شهرام جزایری پول گرفته است، مشخص شد كه نمی تواند جایی در بین انقلاب و انقلابیون داشته باشد. واقعا متاسفم كه چنین فردی این همه وقت، خود را به عنوان یك انقلابی و یكی از نزدیك ترین یاران امام معرفی كرده بود. |
مشاور احمدی نژاد: هرکسی در برابر رهبری بایستد اول خودش نابود خواهد شد Posted: 07 Feb 2011 02:06 AM PST جرس: مشاور حقوقی محمود احمدی نژاد مدعی شد "وقتی شورای نگهبان درخصوص موردی میگوید خلاف قانون است این بدان معنا است که تا آخر خلاف است و مجلس نیز صلاحیت تغییر قانون را ندارد و عقلانی نیست که ایجاد معضل کنند و بعد از رهبری بخواهند تا گره از کار بگشاید." وی همچنین گفت "برخیها به جامعه القا میکنند که احمدی نژاد در برابر رهبری ایستاده است، اما این اظهارات نادرست است چرا که هرکسی که در برابر رهبری بایستد در واقع اولین کسی که نابود خواهد شد خود او میباشد." عضو سابق شورای نگهبان ادعا کرد "ولی فقیه هرچند و هرچقدر اختیار بیشتری داشته باشد بوی دیکتاتوری نخواهد داشت." به گزارش مهر، غلامحسین الهام شامگاه یکشنبه ۱٧ بهمن، در سلسله نشستهای موسوم به « بصیرت» که در مسجد اهل البیت قم برگزار شد، تهاجم فرهنگی را از جنگ سخت دشوارتر برشمرد و ابراز داشت: در دوران جنگ رزمندگان اسلحه سادهای در دست داشتند ولی دارای ایمان و اعتقاد راسخی بودند اما در این جنگ نرم دشمن سعی میکند همان ایمان و اعتقاد را از انسان بگیرد. قوه قضاییه باید قدرتش را عرصه بیاورد
الهام با بیان اینکه امام فرمود: کسانی که با انقلاب مواجه میشوند و در برابر آن میایستند این امر مجازات سنگینی دارد افزود: در عاشورای سال گذشته دیدیم که عدهای در برابر دین و کل نظام ایستادند که قوه قضائیه باید در اینجا قدرت خود و نظام را به عرصه بیاورد و در برخورد با این قانون شکنان کوتاهی نکند. وی ادعا کرد: کسانی که قانون اساسی کشور را نوشتهاند راهی برای ایجاد دیکتاتوری قرار ندادند و ولی فقیه هرچند اختیار بیشتری داشته باشد بوی دیکتاتوری نخواهد داشت. مشاور حقوقی رئیس دولت ادامه داد: در این شرایط رئیس جمهور را در منگنهای قرار میدهند که اگر نخواهد آن را اجرا کند او را به قانونگریزی متهم کنند که در این شراط با مرزبندیهای قانونی میتوان مشکلاتی این چنینی را حل کرد. مجلس صلاحیت تغییر قانون را ندارد الهام با بیان اینکه میگویند در موردی بین مجلس و شورای نگهبان اختلافی وجود دارد لفظ اختلاف حرف غلطی است، افزود: وقتی شورای نگهبان درخصوص موردی میگوید خلاف قانون است این بدان معنا است که تا آخر خلاف است ولی به مجلس حق داده شده است تا با فرستادن آن به مجمع بتواند بر اساس مصلحت از آن عبور کند.
|
سپاه: در صورت هرگونه تهدید، تنگه هرمز را می بندیم Posted: 07 Feb 2011 01:45 AM PST تولید انبوه موشک های بالستیک توسط سپاه جرس: فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران با اعلام اینکه این نیرو به زودی انواع زیرسطحی ها را در اختیار خواهد گرفت، هشدار داد که در صورت بروز هرگونه تهدید، تنگه هرمز را می بندیم.
فرمانده کل سپاه در خصوص اینکه آیا این موشک همان موشک های ٣۰۰ کیلومتری دریایی سپاه است که دو سال پیش اعلام شد، گفت: این موشک ها با دقت بسیار بالاتری اهداف را منهدم خواهند کرد. |
ضرب و شتم و انتقال زندانی سیاسی ارژنگ داوودی به سلول انفرادی زندان گوهردشت Posted: 07 Feb 2011 01:18 AM PST جرس: بنا به گزارش منابع حقوق بشری، ارژنگ داوودی، زندان محبوس در سلولهای انفرادی بند یک زندان رجایی شهر (گوهردشت) کرج، مورد ضرب و شتم شدید ماموران امنیتی قرار گرفته است.
به گزارش هرانا، در بسیاری از بازجویی های اولیه مسئولان برای اعتراف گیری از آقای اسکندری و خانم زاغه دوست، ایشان را در برابر یکدیگر و تحت فشار قرار می دادند. |
راه اندازی صفحات فیس بوک و توئیتر، برای حمایت و هماهنگی تظاهرات ٢۵ بهمن Posted: 07 Feb 2011 01:09 AM PST جرس: در جهت هماهنگی و گسترش حمایت ها از تظاهرات ٢۵ بهمن که میرحسین موسوی و مهدی کروبی آنرا اعلام کرده اند، گروهی از فعالان و حامیان جنبش سبز- با در نظر گرفتن اهمیت محیط مجازی در فراخوانی و یکپارچگی اعتراضات- صفحات فیس بوک و توئیتر "٢۵ بهمـن" را راه اندازی کرده اند.
مهدی کروبی ومیرحسین موسوی درنامه ای مشترک به وزارت کشور، صدورمجوز برای دعوت راهپیمایی مردمی درجهت حمایت از قیام مردم مصر و تونس را خواستار شده اند. بر اساس این درخواست، راهپیمایی گسترده ای، روز دوشنبه ٢۵ بهمن ماه ٨٩، از ساعت سه بعدازظهر در حدفاصل میدان های امام حسین تا آزادی برگزار می شود.
گفتنی است پس از نقش راهبردی شبکه های اجتماعی در اعتراضات مصر و انتشار نسخه جعلی وب سایت «کلمه»، بیم آن می رفت که بخش سایبری سپاه، از چنین امکاناتی علیه معترضان استفاده کند. گفتنی است آخرین پوسترها، بیانیه ها، اخبار و... لحظه به لحظه در این صفحه در دسترس قرار خواهند گرفت. ٢۵ بهمن در فیس بوک: |
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |