جنبش راه سبز - خبرنامه |
- ممنوع شدن کتاب در بند 305
- فراخوان به ندای الله اکبر در حمایت از قیام های مردمی در منطقه
- کويکی Qwiki با یک تیر چند نشان میزند.
- اعتراض ما، اعتراض آنها
- ضبط کارت شناسایی پلیس مخفی های تظاهرکننده حامی مبارک توسط معترضان
- فراخوان خشم؛ نفی دیکتاتور از التحریر تا آزادی
- گزارشگران سازمان ملل خواستارتوقف صدور و اجرای حکم اعدام در ایران شدند
- جنبش سبز و دموکراسی و جنبش های امروز
- دغدغه های دختر ده ساله ای که پدرش در نوبتِ اعدام است
- نماینده رهبری در سپاه: قرائت مجمع روحانیون از مشروعیت رای مردم با گفتمان امام و رهبری ناسازگار است
Posted: 03 Feb 2011 06:20 AM PST مهرداد نصرتی مهرشاعر
(نامه ای برای بند )
آزاده ! تو چقدر شبیه کتابی!
سلام آزاده ! نه اینکه خیال کنی حالا که این نامه را می نویسم به یاد تو افتاده ام ! نه هرگز ! من زیاد به توفکر می کنم ! می دانی چرا ؟ چون تو شبیه فرزندان من هستی . چون تو هم مثل فرزندان من بخاطر زبان سرخت در رنجی ! تعجب نکن ! آخر بچه های من هم مثل تو زندانی هستند . بچه هایم ؟! … کتابهایم را می گویم ، شعرهایم را ، یادداشت هایم را ، تحقیقاتم را و خلاصه اندیشه ا م را. می دانی ؟ یک اهل قلم همه آنچه دارد قلم اوست . پس چرا نوشته های او بچه هایش نباشند ؟! تا امروز سه عنوان از کتابهایم به سرنوشت تو دچار شده اند . راستش را بخواهی باقی آنها را خودم در خانه محبوس کرده ام که گیر نیافتند. اوضاع اصلا خوب نیست . خیلی خطرناک است. می دانی ؟ دو عنوان از این کتابها متهم هستند که از روزنامه نگارهای زندانی یاد کرده اند .می دانم از چه حرف می زنند . شعری دارم در باره خبرنگاری که به جبهه رفته بود و تا پایان جنگ آنجا ماند .اما بعد که جنگ تمام شد او را به جرم زبان سرخش زندانی و بعد اعدام کردند . در پایان نامه ، آن شعر را برایت می گذارم . خلاصه سه عنوان از کتابهایم مجرم شناخته شدند و حبس ابد خوردند .آری باور کن حبس ابد . آیا "ممنوع الانتشار" پیش تو معنایی غیر از حبس ابد دارد؟! اما دریغ که هرگز حتی اجازه نیافتند تا در دادگاه صالحه ای !!! که آنها را محکوم کرد از خود شان دفاع کنند. به من هم که وکیل مدافعه آنها بودم اجازه حضور در دادگاه را ندادند . دلم برایشان می سوزد . آخر هر سه تای آنها عاشق هستند .برای عاشق دوری از معشوق سخت است .آنها عاشق آن هستند که با چشمهای معشوق خود نوازش شوند . نمیدانم آیا معشوق آنها هم عشاق خود را به یاد دارند ؟! شنیدم که برای تو خواندن کتاب را ممنوع کرده اند ! عجب خبر تلخی بود . البته تعجب نداشت . چون واقعیت آن است که تو رابطه مشکوکی با کتاب داری . اصلا راستش را بخواهی به گمان من تو اجیر شده همین کتابها هستی و خوب منطقی است که بین شما فاصله بیاندازند .چون ممکن است با هم تبانی کنید .ممکن است باعث شوی تا تعداد آنها در جامعه زیاد شود . آنوقت دیگر زندان کم می آوریم و باید نفت بفروشیم تا کلی زندان درست کنیم .زندان درست کنیم تا برای همه شما ها جا باشد . می گویم : من که خودی هستم . برای من نمی گویی ارتباط تو با کتاب از کی آغاز شد ؟ واسطه میان شما که بود و چرا می خواهی آنها را در جامعه شیوع بدهی؟! ..... روزنامه ؟! ... خوب چه فرق می کند !؟ روزنامه هم مثل کتاب . خیال کردی نمی دانم اگر روزنامه سی و دو سال پیش جنگل های افریقا را هم به تو بدهند تو می توانی از آن، آخرین اخبار تحولات اخیر خاور میانه و کشورهای اسلامی را هم استخراج کنی ؟! اما نکته آخر ! دیوارهای بلند زندان، بین سرنوشت تو و سرنوشت هم سلولی ات ( کتاب)، فاصله ای نیانداخته است . تو آنسوی آن دیوارها محبوسی و کتابها اینسو ، تو آنسو از خواندن کتاب محرومی و کتابها اینسو از خوانده شدن ، تو آنسو در فراغ معشوقت (کتاب) بال بال می زنی و کتابها اینسو برای تو ، تو آنسو ..... کتابها اینسو ...... داشت یادم می رفت : چه شباهت عجیبی بین تو کتاب می بینم ؟! این هم شعری که قول داده بودم / همیشه به یادت هستم . هستیم . هستند .خواهم بود .خواهیم بود .خواهند بود ….: (تقدیم به تمام یاران دربند) اوین 1 واسه سفر به دنیای دیگه توشه و آذوقه کافی داشت کوله باری با چهار تا خرج آرپی جی سِوِن . *** سیمینوف نشونه رفت و دلش از تو شکاف سینه پر کشید و رفت لحظه ای بعد که گرد و خاک نشست روی خاک فکّه یه پلاک سوخته و مچاله موند که بهم می گفت: تو جا موندی رفیق ! 2 آره ! جاموندم رفیق ! ولی رسمش این نبود . کوله بار تو واسه هر دوتائی مون کافی بود . 3 مَشتی آنتن توی پنجره نشست دوربینش از توی برج پاسداران کوچه های تنگ قرچک رو می دید بیسم اش شنید که حاجی گفته بود : هرکسی کتاب خرید ، سیمینوف چی رو سریع خبر کنین! *** مشتی آنتن سابقا هم کارش این بود توی خط دوربینش زاغ بعثی چوب می زد اما اینروزا براش فرقی نداره کی باشه هرکی بیشتر پول بده طرف مقابلش رصد میشه . مشتی آنتن مثه دیگرون فقط یه آدمه زن داره ، بچه داره ، خونه می خواد ، ماشین می خواد . بخصوص اگه حاجی گفته باشه : مشتی آنتن ! حواست رو جمع کن ! ماموریت جدیدت واسه ما ثواب داره واسه تو یه لقمه نون. ..... مشتی آنتن مثه دیگرون فقط یه آدمه و می خواد توُ دنیا زندگی کنه. 4 حاجی اون روزا به حج نرفته بود نه پولش رو داشت نه حال اونکه خط رو ول کنه یه روزی خبرنگاران خط به شوخی به حاجی گفت : حاجی جون! بچه ها چرا بهت میگن حاجی ؟ چشمش از پشت بی سیم بالا اومد یه نگاهی به خبرنگارباشی کرد و دوباره رفت توی لاک خودش. *** حالا حاجی حاجیه سالی چند مرتبه حج سالی چند مرتبه کربلا میره. *** هفته پیش تو اوین توی سلول خبرنگارباشی یاد اون روزا رو مِی کرده بودیم مست ِ مست من می ریختم واسه اون اون می ریخت مِی واسه من. 5 _ آخه این سئوال بود که تو پرسیدی خبرنگار باشی ؟ نمی دونی که چه زود حاجی ناراحت می شه؟ نوش جونت آب خنک ! *** _ بابا بیست ساله گذشته ! تازه من ، به خیالم که حاجی جواب می ده : لطف بچه هاس دیگه که بهش می گن حاجی یا یه چیزی مثه این. از کجا بدونم اون کینه ایه ؟! ما تو خط همه مثل هم بودیم جای هم رو مین می رفتیم جای هم گلوله می خوردیم .... بسه ! ول کن , نرو دور ! یه راهی پیدا کنین که حاجی پیاده شه از خر شیطون غرور. *** _ دوباره ساده شدی ! حاجی سالی صد دفعه رجم شیطون می کنه شیطونم بجای قهر دست حاجی رو می بوسه و براش سنگای بزرگتری جور می کنه اینجا اون شهر فرشته ها که نیست اینجا خط فکّه نیست اینجا خط خطی ترین شهر خداست اینجا شهر آدماست!!!. 6 انفرادی اوین هرچقدرم بد باشه یه چیزش خیلی خوبه ! نمی فهمی صبح زوده یا غروب _ عادت بدی دارم _ تا بفهمم که غروب شده می شم خیس عرق . دکترا بهم میگن : خُب ! خبرنگارباشی! احتمالا توُ غروب یه غروب چه فرقی داره که کدوم دنیا دست از سر تو هم میکشه و خدا دست محبت به سرت. 7 نور تندی توی سلول می پاشه یه شبح جلوی در واستاده و زُل زده به چشم من : _ فردا آخرین دفاعیاتتو حاجی قاضی میشنوه هر چی که می خوای بگی بگو ولی حاجی قلبشو عمل کرده یه قلب مصنوعی تو سینه شه بپا حرفی نزنی حاجی ناراحت بشه تازه باطری شو عوض کرده ولی قلبای مصنوعی روسی همینه خیلی خیلی حساسه خلاصه ، واسه خودت می گم حاجی رو یاد گذشته نندازی که ما حالا حالا حاجی رو لازم داریم 8(دادگاه) _ بچه جون ! _ من چهل وچند سال دارم حاجی ! بچه کیه؟! _ د همینه که نمی فهمی پسر! تو فقط قد کشیدی سنت هم بالا بره وقتی درک روزگارو نداری یه بچه ایی ! _ آره ! بچه ام حاجی! خودم خوب می دونم یکی از بچه های فکّه و هور... ... و یهو منشی دادگاه جار کشید: _ حرفی از قدیم ندیما بزنی همین امروز بالای ِ داری پسر ! _ منشی خان! تازه اونوقت بجای بچه بسیجی به ما هم میگن " جناب سردار ". حکم اول رو نوشت: _ زبونش درازه , کوتاش می کنیم حاجی قاضی رو به من کرده و گفت : _ ولی من یه پیشنهاد واسه ت دارم کتاباتو می بری می سوزونی یه طپانچه و یه بیسیم هم بهت خودم میدم که بری چهار راه انقلاب و هرکسی دیدی کتاب خرید.... _ بسه حاجی ! گوشامو نجس نکن ! _ ولی این فرصت آخری که بهت دادم . _ منو برگردون اوین ختم دادرسی رو اعلام بکنین ! 9 صد هزار تا حوری با بال سپید زیر سنگینی یک جفت کتاب داش به سمتم میومد که کتابا پر گرفتن و .... .... به شونه م چسبیدن حالا من هم دو تا بال داشتم و...... یکهو پریدم ..... چه خواب عجیبی بود!
10 در سلول واشد _ یه شبح جلوی در _ _ مشتی حکم حاجی رو خودش اجرا میکنه معمولا سحرها اعدام می کنیم ولی حاجی مون تحمل نداره کسی که رو حرف اون حرف بزنه هنوزم زنده باشه پس...... همین امروز غروب...... 11 _ راسته جا موندم رفیق! ولی جبران کردم ببین ! امروز رسیدم خدا رو خوش نیومد مارو تنها بذاره راستی تو جلوتر اینجا اومدی تو بهشت کجاش کتابخونه دارین؟ ...
|
فراخوان به ندای الله اکبر در حمایت از قیام های مردمی در منطقه Posted: 03 Feb 2011 05:36 AM PST شامگاه پنجشنبه ساعت نه شب جرس: در "اعلام حمایت از انقلاب مردم منطقه بویژه مصر و تونس" و "انزجار از دیکتاتورها" جمعی از فعالین و کنشگران در فضای مجازی از مردم دعوت کرده اند تا در ساعت ٩ شامگاه پنجشنبه (امشب) چهاردهم بهمن ماه ٨٩، بانگ الله اکبر سر دهند.
|
کويکی Qwiki با یک تیر چند نشان میزند. Posted: 03 Feb 2011 05:30 AM PST همنشین بهار
به زودی دانشنامه سخنگوی کویکی Qwiki که مرزهای فناوری اطلاعات را میشکند. بر سر زبانها خواهد افتاد و بیش از گوگل و یاهو و... مورد نیاز نویسندگان و پژوهشگران خواهد بود. یاداشت کوتاه زیر که برای ویکیپدیا تهیه نمودهام، کویکی را (اگرچه نارسا و ناچیز) معرفی میکند. *** یکی از رؤیاهای دیرینه بشر رایانهای بود که هر آنچه از آن میپرسد برایش پاسخ گفته و با او حرف بزند. اکنون این رؤیا محقق شده، یعنی کویکی به صحنه آمده است. در فیلم ها و داستان های علمی تخیلی دیده ایم کسی از چیزی حرف میزند و بعد در مقابلش تصاویر آن را میبیند و صدای راوی را هم میشنود که در مورد آن تصاویر توضیح میدهد. کویکی تحقق همین رؤیا است. *** این ماشین جستجوگر در حقیقت آمیزش گوگل و ویکیپدیا است. کویکی به جای پیدا کردن لینکهایی به منابعی که برچسب مورد نظر را در خود دارند، خیلی سریع پاساژهای مشخصی از متن را از ویکیپدیا، Wikimedia Commons (ویکی انبار و مجموعهای از پروندههای آوایی، تصویری و دیگر فایلهای چند رسانهای) و عکس و ویدیو را از یوتیوب و... و...بیرون میکشد و با آنها یک اسلایدشو ساخته و به نمایش میگذارد. همه اینها در یک چشم بهم زدن صورت میگیرد. کافی است مورد جستجو (برای مثال گلپایگان) را در صفحه آن (صفحه کویکی Qwiki) وارد کنیم. نتیجهی جستجو را به شکل توضیح شفاهی با صدا و همراه با عکس و سکانسهای کوتاه ویدیویی در اختیار خواهیم داشت و متن انگلیسی این توضیح را هم میتوان همزمان بر روی صفحه تماشا کرد. طرز کار کویکی Qwiki اینطوری است: ابتدا چکیده دادهها (مثلاً همان مطالب مربوط به گلپایگان) را از سایتهای مختلف مانند ویکیپدیا، فتوپدیا، گوگل، لینکدلن (سایتی تخصصی و انحصاراً مخصوص ارتباطات اجتماعی ـ شبکه ای)، تك كرانش CrunchBase و برخی پایگاههای دیگر، جمعآوری میکند و رویهم میچیند. در ادامه متنهای جمعآوری شده را در یک لحظه توسط ماشین به گفتار تبدیل نموده و پس از آن در یک فیلم Flash گفتار و عکسها را در کنار هم میگذارد و همراه آنها متنی را که گوینده میگوید بهصورت زیرنویس قرار میدهد. متن بسیاری از جستجوها توسط این برنامه، قابلیت جمعآوری نمودارها و ترکیب آنها با یکدیگر را نیز دارد. بیشتر دادهها با سکانسهای کوتاه فیلم یا اسلایدشو همراه هستند و واژهی مورد نظر را میتوان به زبانهای گوناگون (حتی فارسی) وارد کرد، اما نتیجهی نمایش داده شده در این وب سایت (فعلاً) تنها به زبان انگلیسی خواهد بود. جوانی به نام «داگ ایمبروس» Doug Imbruce و «لوئیس مونیر» Loius Monier بنیانگذار آلتاویستا AltaVista کویکی را پایهریزی کرده و با ابزاری فراتر از یک موتور جستجو، طرحی نو درانداختهاند. منحصر به دستگاه کامپیوتر نیست و کاربر میتواند با موبایل هم به آن سَرک بکشد. «کویکی» (Qwiki) مرزهای امروز آموزش را خواهد شکست و جهان را تغئیر خواهد داد. ایده «کویکی» در شمار ایده های برتری است که مرزهای امروز فناوری را در مینوردند... ******************************************************* آدرس سایت کویکی این است: منابع: Qwiki To Connect Facebook, LinkedIn To Personal Info Qwiki Wins TechCrunch Disrupt: Information Consumption To Be Disrupted (ویدئو) جویشگر (در باره موتورهای جستجوگر و...) ویکیپدیای فارسی *** فیلم کوتاهی در باره کویکی http://www.youtube.com/watch?feature=player_embedded&v=_g6xXjdMGSE |
Posted: 03 Feb 2011 05:23 AM PST بهار یکتا
همزمانی روزهای حماسه ساز انقلاب اسلامی با اعتراضات مردمی در مصر، صفحات روزنامه ها و رسانه های داخلی را بار دیگر مزین کرده به واژگان انقلابی و عکسهای پرخاطره. این بار عکسهای جوانان سه دهه پیش با پلاکاردهای در دستشان در کنار جوانان پرشور مصری که میدان " آزادی" شان را چون میدان " آزادی" تهران خبرساز کرده اند. گویی رسانه های داخلی با همه وجود تلاش دارند تا کم کاری خود در جریان جنبش اعتراضی مردم، این بار با حمایت از جنبش اعتراضی مردم مصر جبران کنند.رقابت بی وقفه آنان در پوشش خبری گسترده تظاهرات و ناآرامی های مصر چنان است که کوچکترین حرکتی از نگاه تیز بین حتی رسانه های حامی دولت نیز جا نمی ماند. در حالی که جوانان سبز پوش و سبز اندیش ایران زمین، هدف گلوله های آتشین دشمنان آزادی قرار می گرفتند و بی محابا شورشی و اجنبی واراذل و اوباش و ... خوانده می شدند، جوانان مصری غیور، انقلابی، پرشور و .... خوانده می شوند و از حماسه سازی آنان تجلیل و تقدیر می شود. نمی دانم حال مادران عزادار و داغدار را که حتی از اشک ریختن بر مزار فرزندانش نیز منع شده بودند در این زمان که سیمای حکومت، تصاویر جوانانی را به خانه های مردم می برد که بی شباهت به ندا و اشکان و سهراب و شبنم و ..... نیستند چگونه است. جوانانی که با همان شور و با همان امید که سهرابها در راهپیمایی سکوتشان، رای سبز خود را طلب می کردند، محکم و با صلابت صدای ملت را فریاد می کنند " الشعب یرید اسقاط الرئیس" . همه از خود می پرسند چگونه است که مردم مصر حق دارند سقوط و سرنگونی رئیس جمهور خود را طلب کنند و همه علما و سیاستمداران ایرانی سراسیمه به حمایتشان شتافته اند ولی سکوت پرفریاد مردم ایران و جوانان در گلو خفه شد و هیچ کس به یاریشان برنخاست. علما و مراجعی که الازهر را خطاب خود قرار داده اند و می خواهند که آتش گشودن به سوی مردم را تحریم کنند و به یاری مردم بشتابند، کجا بودند آن زمان که سینه جوانان در خیابانهای حکومت اسلامی آماج سربازان ولایت بود و قلبهای پر امید آنان برای همیشه از حرکت باز ایستاد تا اسلام زنده بماند در این سرزمین. برای تظاهرات یک میلیونی مصری ها از روزها قبل همه رسانه های داخلی و خارجی بسیج شده بودند تا " خشم " ملتی را که از ظلم نامبارک " مبارک" به ستوه آمده به تصویر بکشند. همان رسانه هایی که در سکوت سبز 25 خرداد غایب بودند. کسی تبلیغ نکرده بود. رسانه ای نبود. موبایلها پوشش نداشت. اینترنت در پایین ترین سطح خود بود. هنوز کسی نمی داند که چگونه اراده مردم در یک زمان به هم گره خورد و هویت ملی دریک روز به صحنه آمد و از" انقلاب تا آزادی " همه سبز شد. مردم ایران روزها و هفته ها صدر نشین اخبار رسانه های بین المللی شدند بی هیچ رسانه ای. در زمانی که هر شهروند بی هیچ امکاناتی شده بود "رسانه ملی جنبش سبز". و حماسه ساکنان این دیار دیربازی در حافظه ملتها می ماند و کتابهای تاریخ پر می شود از حماسه آفرینی هایی که این شهروندان بی مدعا آفریدند. در این بهمن سرد که یاد آور بهاران 57 است، زندانهایی که دیوارهایش فرو ریخته بود باز پر شده از قهرمانان بی نام و گمنامی که فقط یک پرسش دارند:" رای من کجاست؟!" و هنوز آتش کین قدرتمداران شعله هایش دامن فرزندان این ملت را رها نکرده است. دنیای وارونه ای است. واژگان را به بازی گرفته اند از همه سو. مردم ایران این روزها در تب و تاب سالگرد انقلابی شکوهمند که با نام "خدا"، نهال جمهوریت را در سرزمینشان به ثمر نشاند، نظاره گر انقلابی متفاوت در سرزمین فرعونیان هستند. سرزمینی که جمهوریتش را موروثی کرده اند و مبارکی که هیچ برکتی بر مردمش نداشت جز نامبارکی تبعیض و ظلم و بی عدالتی. مردم مصر می روند تا با نام " مردم" این بار جمهوریت را از یوغ فرعون بیرون کشند در حالی که مردم ماهنوز تکبیر گویان به استقبال سالگرد انقلابی می روند که انقلابیون و مردانش همه در بندند. |
ضبط کارت شناسایی پلیس مخفی های تظاهرکننده حامی مبارک توسط معترضان Posted: 03 Feb 2011 04:14 AM PST ضرب و شتم خبرنگاران توسط لباس شخصی ها در دهمین روز بحران مصر جرس: در دهمین روز از موج جدید اعتراضات مردمی در مصر، که تا کنون نزدیک به دویست کشته و هزاران زخمی و بازداشتی برجای گذاشته، روز پنجشنبه سوم فوریه- ۱۴ بهمن ماه، درگيری ها در ميدان آزادی (تحرير) قاهره و خیابان های اطراف آن، با شلیک های مستقیم لباس شخصی های حامی حکومت، وارد مرحله ای جدید شد و منابع خبری به نقل از ژنرال های بازنشسته ارتش مصر، از افزایش تنش میان سربازان خبر داده و گفته اند که اگر طرفداران حسنی مبارک دست از خشونت علیه مردم برندارند، ارتش به احتمال زیاد در حمایت از معترضان دست به اسلحه خواهد برد.
خبرگزاری ها و شاهدان عینی همچنین گفته اند "تاکنون تعداد زیادی کارت شناسایی پلیس مخفی، از طرفداران حسنی مبارک که در جریان حمله به معترضان و واکنش های غافلگیرانه مردم دستگیر شده بودند، ضبط شده است."
مامورانی لباس شخصی
بنا به گزارش خبرگزاری ها، مهاجمان که "با چوب و چماق و مشت به خبرنگاران حملهور میشدند"، آنها را جاسوس و "عامل کشورهای خارجی" میخواندند.
|
فراخوان خشم؛ نفی دیکتاتور از التحریر تا آزادی Posted: 03 Feb 2011 03:58 AM PST نیلوفر زارع جرس : چشمان جهان هنوز به میدان التحریر قاهره در مصر است تا شاهد یکسره شدن تکلیف "حسنی مبارک" باشد اما جنبش های ضد دیکتاتوری در سایر کشورهای خاورمیانه ساکت ننشسته اند.
هواداران دموکراسی به شکل بی سابقه ای برای به زیر کشیدن رژیم های مستبد در کشورهایشان متحد شده اند و فراخوان جنبش های مدنی و دموکراتیک برای برگزاری تظاهرات " روز خشم" در کشورهایی چون سوریه، یمن، اردن، الجرایز، لیبی، مراکش و ...، خواب رهبران خودکامه را آشفته کرده است. فراخوان ها برای برگزاری تظاهرات " روز خشم " منحصر به یک روز و یک ساعت نیست. در سوریه تاریخ 15 بهمن به عنوان زمان برگزاری اعتراض علیه حکومت بشار اسد اعلام شده است، در لیبی تاریخ 28 بهمن و در برخی کشورهای دیگر نیز تاریخ هایی چون 16 بهمن و 12 اسنفد مورد اجماع گروه های مخالف قرار گرفته است. هواداران جنبش سبز در ایران هم همگام با حرکت های ضد دیکتاتوری در خاورمیانه برنامه هایی را برای اعتراض علیه حکومت تدارک دیده اند. یکی از فراخوان ها مربوط به سر دادن شعار الله اکبر در ساعت 9 شب پنجشنبه ( امروز ) است. در این فراخوان از معترضان حکومت خواسته شده است برای حمایت از انقلاب مردم مصر و تونس و اعلام انزجار از همه دیکتاتورها ساعت 9 شب به پشت بام ها رفته و شعار الله اکبر و مرگ بر دیکتاتور سر دهند. فراخوان های دیگری نیز در شبکه های اجتماعی منتشر شده که در آن دعوت از مردم برای شرکت در تظاهرات خیابانی دیده می شود. مضمون مشترک همه فراخوان ها اتحاد برای شکست رژیم های اقتدارگراست. فروپاشی بتون های ترس امواج سونامی انقلاب تونس به سرعتی باور نکردنی مصر را در نوردید و حالا بسیاری از نظریه پردازان سخن از یک رنسانس در خاورمیانه میانه می کنند. طی روزهای اخیر نه فقط میدان التحریر قاهره و خیابان های شهرهای اسکندریه و سویز که خیابان های صنعا و امان و خارطوم شاهد بلند شدن موج های اعتراض بوده اند. گستره تظاهرات در یمن و اردن و سودان هنوز چندان چشمگیر نیست اما برنامه های تدارک دیده شده برای " روز خشم" در این کشورها و کشورهایی نظیر سوریه و الجرایز و لیبی به تقویت پیش بینی ها درباره اوج گیری این اعتراض ها انجامیده است. تجربه اعتراض های نه چندان گسترده در تونس و مصر طی روزهای نخست و اوج گیری تدریجی این تظاهرات نیز باعث شده که جنبش های ضد دیکتاتوری در سایر کشورهای خاورمیانه تحلیلی مشابه از شرایط داشته باشند. رهبران و کنشگران جنبش های ضد استبدادی معتقدند که وقتی ترس عمومی از قوه قهریه و سرکوب های حکومتی بریزد تمام نارضیان خاموش به صحنه خواهند آمد و موازنه قدرت را به نفع مخالفان حکومت تغییر خواهد داد. زنجیره ضد دیکتاتوری تقریبا همه فراخوان ها برای برگزاری " روز خشم " از طریق شبکه های اجتماعی مجازی منتشر شده اند. قدرت خیره کننده شبکه های مجازی برای بسیج اجتماعی هواداران دموکراسی سال گذشته در جریان اعتراض های خیابانی پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران آشکار شد. برخی ناظران می گویند که فعالیت جوانان ایرانی در شبکه های مجازی الهام بخش جنبش های ضد استبدادی در سایر کشورهای خاورمیانه بوده است. در این حال پایگاه اینترنتی " گلوبال ویسز" ( صداهای جهانی ) در تحلیلی بر فراخوان های اعلام شده برای برگزاری " روز خشم " در نقاط مختلف خاورمیانه آورده "که فضای اينترنتی شاهد حرکت دامنه دار و گسترده ای است که کشورهای عربی را به حرکت مواج و گسترده تشويق می کند." دعوت به اعتراض از طریق شبکه های مجازی تنها نقطه مشترک جنبش های ضد دیکتاتوری کنونی در خاورمیانه نیست. این جنبش ها همگی از هواداران خود می خواهند شیوه های مسالمت آمیز را در اعتراض علیه رژیم های دیکتاتوری به کار گیرند و در عین حال راهکارهای متنوعی برای انتقال مطالبات خود داشته باشند. نکته برجسته دیگر در این جنبش ها تلاش برای زنجیره ای کردن حرکت های ضد استبدادی در کشورهای مختلف است به گونه ای که کنشگران هر شبکه ای از امکانات خود برای رساندن پیام جنبش های مشابه در کشورهای دیگر استفاده می کنند. تمرکز بر تحولات مصر در شبکه های اجتماعی ایران و توجه کاربران این شبکه به وقایعی که در مصر جریان دارد نمونه ای از این موج فراگیر منطقه ای است. در همین حال گروهی از بلاگرها و فعالان اينترنتی سوريه نیز در کمک به معترضان مصری وبسايت «بلادنا» را در اختيار گرفته و پيامی در صفحه اول گذاشته اند که در آن گفته شده: "ما اجازه نمی دهيم شما مردم را در تاريکی نگه داريد و اين اخباری است که در مصر منتشر شده است." فتح خاکریزهای حکومت رژیم های اقتدارگرای منطقه در مواجهه با جنبش های فراگیر ضد دیکتاتوری شیوه دو گانه ای در پیش گرفته اند. این رژیم ها از طرفی به سرکوب فعالان مدنی و تحدید روزافزون رسانه ای می پردازند تا از بلند شدن امواج اعتراض در کشورهایشان جلوگیری کنند و از طرف دیگر به شهروندان خود وعده اصلاحات می دهند و از آنان می خواهند که به حکومت اعتماد داشته باشند. در مصر همچنان که حسنی مبارک وعده اصلاحات اساسی به معترضان و کناره گیری از قدرت در انتخابات شهریور ماه آینده را داده است سرکوب شبکه های اجتماعی مخالفان با شدت تمام انجام می شود و حکومت با اخلال در سیستم اینترنت و تلفن های همراه مانع از اطلاع رسانی آزاد شهروندان نسبت به وقایع کشورشان می شود. این همان شیوه ای است که جمهوری اسلامی نیز سال گذشته در مقابله با فعالیت شهروندان خبرنگار در پیش گرفت و روزهای متوالی شبکه اینترنت را قطع و سیستم تلفن های همراه و ارسال پیام کوتاه تلفنی را مختل کرد. به رغم همه این محدودیت ها فعالان شبکه های اجتماعی که از آنها به " سایبر اکتیویست " نام برده می شود تدارک گسترده ای را برای ادامه دادن به اعتراض ها ترتیب داده اند و فراخوان برای برگزای " روز خشم " در کشورهای مختلف منطقه یکی از مهم ترین برنامه های آنهاست. ناظران معتقدند چنانچه برنامه ترتیب داده شده برای برگزاری " روز خشم " با موفقیت انجام شود و شهروندان به دعوت کنشگران شبکه های مجازی پاسخ مثبت بدهند انگیزه جنبش های مشابه برای خیزش در کشورهایشان باز هم افزایش خواهد یافت. قدرت غیرقابل مهار تقریبا دیگر تردیدی وجود ندارد که انقلاب تکنولوژیک قدرتی فوق العاده را در اختیار شهروندان گذاشته تا از طریق آن پیام خود را به افکار عمومی جهان مخابره کنند. حکومت های اقتدارگرا در برخی کشورها نظیر ایران تمام شیوه های ممکن سانسور را علیه این تکنولوژی ها به کار گرفته اند اما نتوانسته اند در نبرد با این تکنولوژی ها پیروز شوند. آنها شاهدند که چگونه ناکارآمدی هایشان در اداره حکومت به طور روزمره توسط شهروندان عادی در شبکه های مجازی بازتاب داده می شود و به افزایش نارضایتی های عمومی می انجامد. ماهیت شبکه های مجازی که اعمال سانسور کامل بر آنها غیر ممکن است حتی به شهروندان این امکان را داده است که اگر در فضای واقعی جامعه نتوانند نظرات خود را ابراز کنند در فضای مجازی دست به تظاهرات علیه دیکتاتوری بزنند. تظاهرات مجازی گروهی از جوانان ناراضی سودان نمونه ای از این الگوی جدید اعتراض است. در تظاهرات مجازی سودان،تعدادی از دانشجويان و شهروندان عادی که تعداد آنها را نمی توان مشخص کرد در يک تظاهرات مجازی که در صفحات فيس بوک برگزار شد خواهان برکناری دولت اين کشور شدند. این حرکت به شکل وسیعی مورد توجه رسانه های بین المللی قرار گرفت و از آن به عنوان نمونه ای منحصر به فرد از اعتراض های قرن بیست و یکمی نام برده شد. بک صدا، یک زبان فراخوان برای برگزاری تظاهرات " روز خشم " در دیکتاتوری های خاورمیانه همچنان رو به افزایش است و حاکمان اقتدار گرا هر روز احساس خطر بیشتری نسبت به بقای قدرتشان پیدا می کنند. برخی شواهد حاکی از آن است که حاکمان خودکامه با دادن وعده اصلاحات به شهروندان سعی در فروخواباندن اعتراض های آنان دارند. برای نمونه "علی عبدالله صالح"، رئیس جمهوری یمن که کشورش شاهد تظاهرات سازمان دهی شده توسط شبکه های اجتماعی در هفته گذشته بود به شهروندان وعده داده که پس از سه دهه زمامداری، نامزد انتخابات دوره بعدی ریاست جمهوری در سال 2013 نخواهد بود و قول داده که حکومت را به پسرش نیز واگذار نکند. پادشاه اردن نیز پس از مواجهه با اعتراض هایی مشابه که در هفته های اخیر به شکل متناوب ادامه داشته کابینه این کشور را منحل کرده و از دولت جدید خواسته که دست به اصلاحات سیاسی اساسی بزند. حتی در جمهوری آذربایجان که هنوز امواج سونامی خاورمیانه به آنجا نرسیده است "حیدر علی اف" رییس جمهوری اقتدارگرای کشور به تمامی وزارتخانه ها دستور داده از بدرفتاری با ارباب رجوع خودداری ورزند و دستمزدها، حقوق بازنشستگی و سایر پرداخت های دولتی را به موقع پرداخت کنند. با این حال بعید به نظر می رسد که وعده اصلاحات از سوی حاکمان اقتدارگرا برای شهروندانی که خواهان گذار واقعی به سوی دموکراسی هستند متقاعد کننده باشد. در فراخوان ها و پیام های دعوت به راهپیمایی " روز خشم " در کشورهای مختلف خاورمیانه این نکته مورد تاکید قرار گرفته که حکومت های اقتدار گرا چاره ای جز کنار کشیدن ندارند. شهروندان هر کشوری با زبان خود این مساله را گوشزد کرده اند اما به نظر قیام علیه دیکتاتوری در خاورمیانه زبان مشترکی هم پیدا کرده است. این زبان مشترک از فریادهای " ارحل ارحل " میدان التحریر قاهره برای بیرون راندن حسنی مبارک تا فریادهای الله اکبر مردم ایران روی پشت بام ها شنیده می شود. |
گزارشگران سازمان ملل خواستارتوقف صدور و اجرای حکم اعدام در ایران شدند Posted: 03 Feb 2011 02:42 AM PST جرس: در واکنش به آغاز موج جدید اجرای احکام اعدام در ایران و بدنبال درخواست اخیر کمپین بین المللی حقوق بشر برای توقف فوری اعدام ها و رسیدگی عادلانه به این احکام و حرکت به سوی تغییر قوانین برای لغو اعدام، دو گزارشگر ویژه سازمان ملل از حکومت ایران خواستار توقف فوری احکام اعدام شدند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، روز چهارشنبه ۱٣ بهمن کمیسیار عالی حقوق بشر سازمان ملل، خانم ناوی پیلای، در بیانیه جداگانه ای شدیدا نسبت به روند اعدامها و زیر پا گذاری روند عادلانه ابراز نگرانی کرد.
کمپین همچنین با انتشار چندین گزارش از اعدام های مخفی در زندان وکیل آباد مشهد خبر داده بود که در بیانیه کارشناسان مستقل سازمان ملل به آن نیز اشاره شده است. کمپین همچنین پیشتر از اینکه جوادلاریجانی رییس ستادحقوق بشر قوه قضاییه نیز وقوع اعدام های متهمان مرتبط با مواد مخدر در مشهد را تایید کرده و ضمن آنکه تلویحا از بی ثمری چنین روشی با حل معضل مواد مخدر سخن گفته خبر داده بود. این درحالی است که مقامات قوه قضاییه در خصوص اعدام های زندان وکیل آباد مشهد و برخی دیگر زندان ها از جمله زندان بیرجند هیچ اطلاع رسانی تا به حال صورت نداده اند.
|
جنبش سبز و دموکراسی و جنبش های امروز Posted: 03 Feb 2011 01:50 AM PST کامیار بهرنگ
در تعریف دموکراسی نمی توان یک تعریف واحد را یافت چرا که در دوره های زمانی گوناگون این مهم در ابعاد گوناگون و به اشکال متفاوت و حتی متضاد با هم تعریف شده اند، گاها در عصر قدیم دموکراسی (در اینجا تعریف دموکراسی آن است که به طور مثال افلاطون در جمهوریت مطرح می کند ) برای طبقه ای خاص نمود داشت است و طبقه ی فرودست حتی لیاقت اظهار نظر نداشت. اما با این حال تعریف امروزی و عمومی آن به این سمت در حرکت است که حکومت مظهر اراده ی جمهور است، یعنی یک فرد و یا یک اقلیت محدود ممتاز نمی توانند توده ی مردم را از حق تعیین سرنوشت خویش بازدارد، در واقع دموکراسی آنجایی پر رنگ می شود که جامعه با اراده ی تغییر در حکومت بدون هزینه ایی ( به طور مثال با رای ) بتواند اصلاحات خود را اعمال کند.
*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست. |
دغدغه های دختر ده ساله ای که پدرش در نوبتِ اعدام است Posted: 03 Feb 2011 01:32 AM PST مسیح علی نژاد جرس: موج اعدام ها در ایران همچنان ادامه دارد. بر اساس آنچه کمپین بین المللی حقوق بشر در اطلاعیه ای اعلام کرده است تنها در طول یک ماه نود و هفت حکم اعدام در شهرهای مختلف ایران به اجرا در آمده است و شماری از شهروندان ایرانی همچنان در نوبت اعدام هستند. افزایش شدید شمار اعدام ها در هفته های اخیر اتحادیه اروپا و همچنین سران جنبش معترضان داخل ایران را به واکنش وا داشت. . سایت رسمی دادسرای عمومی تقریبا به ویترینِ مشخصی از گزارش آمار اعدام ها بدل شده است و در یک ماهه اخیر تقریبا هیچ خبری در این سایت به جز اخبار مربوط به اعدام شهروندان منتشر نمی شود. بسیاری از معترضان و سران جنبش معتقدند افزایش شدید آمار اعدام در ایران و شتاب دولت جمهوری اسلامی برای به اجرا در آوردن این احکام ، برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردمِ معترض است. معلمِ شاعری که به اعدام محکوم شد عبدالرضا قنبری یکی دیگر از دستگیرشدگان عاشورا است از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام محاربه از طریق ارتباط با گروههای معاند که از مصادیق این موضوع داشتن ایمیلهای مشکوک و ارتباط با یکی از رسانههای تلویزیونی خارج از کشور عنوان شده به اعدام محکوم شده است. خانواده سه نفره این معلمِ محکوم به اعدام نیز این روزها در اضطراب و نگرانی به سر می برند. صبح های دوشنبه روز ملاقات با زندانیان، تپه های مقابل اوین ، میزبان سفره ی کوچک نهارِ این خانواده است. "مادر" ، "ساحل" و "احسان" و در نگاه این خانواده ، "ضلع چهارم" سفره عبدالرضا قنبری پدرِ این خانواده است است که روبروی این تپه ها ، پشت درهای بسته نشسته است و آن ها دلشان نیامده که پس از پایان ساعت ملاقات اوین را ترک کنند. به گفته برخی از خانواده های زندانیان، در برخی از روزها ساعت ملاقات که تمام می شود، این خانواده تپه های اوین را ترک نمی کنند، در آخرین فاصله ی ممکن ، قبل از دیوار ها و سیم خاردارها گاهی می نشینند و ناهار را در مقابل اوین به یاد و در کنارِ پدر می خورند. اما این قصه ی تنها یک روز در هفته نیست ، همسر این معلم ، که خود معلمی دیگر است، بسیاری از روزها راهی دور را پشت سر می گذارد، قبل از ایستگاه ترمینال جنوب، در سه مرحله سوار تاکسی می شود تا از پاکدشت ورامین به اوین برسد ، می گوید : می آیم این جا می نشینم، آرام می شوم و بعد به خانه بر می گردم اما عبدالرضا قنبری کیست؟ همسر او پیش از این از او به عنوان یک معلم گمنام که عضو هیچ حزب و گروهی نیست یاد کرده بود. هیچ عکسی از او در رسانه ها و سایت های خبری نیست. خانواده اش تنها یک یا دوبار با رسانه ها مصاحبه کرده اند اما نگران هستند که مصاحبه هایشان، احتمالِ نجاتِ این معلم را ببندد. این شهروند ایرانیِ محکوم به اعدام مردی است که 17 سال دبیر ادبیات در مدرسه های مناطقِ محروم بوده است. برخی از شاگردانِ او می گویند او کسی است که "با محرومیت بچه ها گریسته است".
در مورد عبدالرضا قنبری یکی از شاگردانش می گوید: او معلمی شاعر مسلک است و اتهامِ ارتباط با گروه های سیاسی در موردش سازگار نیست چرا که او در همین نظام آموزشی و با عبور از سیستم سخت گیر گزینش و تحقیق در مورد سوابق کار، سالها در شهر گرمسار و به تازگی در پاکدشت سابقه ی تدریس داشت. عبدالرضا قنبری معلم ادبیات است و بسیاری دیده اند که او در ملاقات ها با همسر و فرزندانش "شعر" میخواند ، برایشان هر بار شعری تازه می سراید. دختر ده ساله اش "ساحل" هم برای پدر در ملاقات های کابینی شعر می خواند. خانواده ای که واژه ی "اعدام" را نیز به نا همگونی با خویش حمل می کنند. همسر این معلمِ محکوم به اعدام می گوید: دخترم هنوز مفهوم اعدام را نمی داند اما پدرش سعی کرد در یکی از همین ملاقات های کابینی ماجرای صدور حکم اعدام را برای دو فرزندم توضیح دهد که اگر خدای نکرده این حکم اجرا شد به بچه های من شوک وارد نشود. معلمانی که همدلی کردند، دستگیر شدند عاشورای 88 عبدالرضا قنبری به همراه دخترش ساحل به خیابان آمده بودند. کسی خارج از مرز ایران به پدر زنگ می زند، آقای قنبری به گفته خانواده اش تلفن را قطع می کند تا بار دیگر زنگ نزند اما همین سندی می شود برای دستگیری او در محل تدریس. جای عبدالرضا قنبری که در مدرسه خالی می شود ، تا مدت ها هیچ معلمی در آن شهر حاضر نمی شود صندلی این معلم را پر کند ! ، این جای خالی... تا آنکه بالاخره معلمی مهاجر را به عنوان جایگزین به مدرسه می آورند اما در روز اولی که این معلم جانشین به مدرسه می رود، بچه های مدرسه چوب از درخت کنده اند و با تصورات کودکانه شان معلم جانشین را کتک زده اند. همکاران او نیز ساکت ننشسته اند ، همکاری با نام "..." در خانه ی خود اعلام اعتصاب غذا می کند اما او هم در امان نمی ماند ، و به خاطر همراهی با همکارش دستگیر می شود. ، معلمی دیگر اعلام می کند "اگر حکم اعدام قنبری شکسته نشود ، همهء معلم ها در روز معلم تجمع خواهیم کرد" اما ریاست صنف معلمان نیز دستگیر می شود اکنون معلمانی که با این معلمِ محکوم به اعدام همراهی و با خانواده اش همدلی کرده اند ، در اوین هستند ، و فرزندان عبدالرضا قنبری نیز در شرایط روحیِ خوبی به سر نمی برند. همسر این معلم، همسر یک "شاعر" است و سهم او از زندگی، شعر های عاشقانه همسرش در تنهایی و یک مسیر طولانی است که گاهی به همراه فرزندانش می رود تا پشت در های اوین و کمی نزدیک تر به عضو دربند خانواده ی خود آرام بگیرد. آرزوهای دختر خردسالی که پدرش محکوم به اعدام است دختر عبدالرضا قنبری، معلمِ محکوم به اعدم این روزها به دلیل درس و مدرسه قادر به ملاقات همیشگی با پدر نیست و برادرش «احسان» نوجوانی است که مادر را همراهی می کند. ساحل در یکی از نامه هایش با قلمی کودکانه می نویسد: امروز یکی از آن روزهایی است که تو کنار من نیستی. هر وقت دلم برایت تنگ می شود نامه می نویسم و یا به ساعت آبی رنگی که برای تولدم خریدی نگاه می کنم تا ببینم زمان چقدر سریع می گذرد و تو کنارم نیستی و من روز به روز بزرگتر می شوم و قد می کشم.... تلویزیون به مناسبت روز پدر برنامه های شادِ زیادی داشت و من نتوانستم نگاه کنم چون همش، بچه هایی را نشان می داد که به پدرشان گل می دادند و یا تبریک می گفتند و شاد و خوشحال بودند. اصلا به فکر ما بچه هایی که پدرمان کنارمان نیست نبود، برای همین من خیلی ناراحت شدم و تلویزیون را خاموش کردم...من فقط یک آرزو دارم و آن این که تو بیایی و برای همیشه کنارم باشی.... در یکی از روزهای ملاقات خانواده های زندانیان سیاسی به شدت متاثر شدند وقتی دیدند که ساحل بعد از مدت ها با لباسی زیبا به ملاقات پدر آمده بود و پاهایش را با زحمت بالا آورده بود تا کفش های نویی که خریده بود را به پدر نشان دهد و بعد برایش شعری تازه بخواند. پیش از این نیز وقتی خانواده جعفر کاظمی در اتاق ملاقات متوجه شده بودند که این زندانی را اعدام کرده اند، فضای اتاق ملاقات به شدت متاثر شده بود و خیلی ها می گفتند عمادالدین باقی قادر به ادامه صحبت های تلفنی اش از پشت کابین نبود، گوشیِ تلفن را زمین گذشته بود و همراه با خانواده های دیگر در این سوی شیشه ها گریه می کرد. اعدام ها در ایران همچنان ادامه دارد و خانواده ها نگران هستند که چوبه ی دار بعدی نوبتِ کیست |
Posted: 03 Feb 2011 01:24 AM PST جرس: نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران با ادعای اینكه "اصلاحطلبان گروهی هستند كه از امام و رهبری فاصله دارند"، اظهار عقیده کرد: "گفتمان اصلاحطلبان با امام و رهبری متفاوت است. بعنوان مثال مجمع روحانیون منشاء مشروعیت را رأی مردم میداند كه این امر با گفتمان امام ناسازگار است."
این مقام روحانی سپاه همچنین از تناقض گفتمان رهبر فقید جمهوری اسلامی و مرحوم آیت الله منتظری خبر داد و عنوان كرد: "امام فرمود علمای اسلام از طرف ائمه به مقام حكومت و قضاوت منصوب میشوند... در حالی كه منتظری معتقد بود نظریه انتصاب فقیه پایه شرعی ندارد و این به معنای رد گفتمان امام است كه باعث چالش میشود." به گزارش فارس، علی سعیدی شامگاه چهارشنبه ۱٣ بهمن، با حضور در مراسم عزاداری حزب موتلفه اسلامی، اظهار عقیده کرد: روحانیت و مجموعههای مذهبی در طول یكصد سال گذشته در مقابل سه گفتمان لیبرال ملیگرایی، چپ ماركسیستی و لیبرال غربی قرار داشتهاند . بعنوان نمونه در نهضت ملیگرایی ایران، مصدق و كاشانی در مقابل یكدیگر قرار داشتند كه در واقع كاشانی نماینده گفتمان دینی در برابر تفكر التقاطی بود."
سعیدی با بیان اینكه حیاتبخش بودن آب به دلیل وجود همزمان اكسیژن و ئیدروژن در كنار یكدیگر است، گفت: قرآن و عترت نیز همینگونه هستند و اگر با همدیگر باشند، منشاء حیات خواهند شد. نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، با بیان اینكه "اختلافات نهضت آزادی و جبهه ملی با دیدگاه امام بنیادی بود"، ادامه داد: جریانی كه در هرم قدرت قرار گرفت با نگاه امام تفاوت داشت و در حالی كه امام فرمود "جمهوری اسلامی نه یك كلمه كم و نه یك كلمه زیاد"، بازرگان و نهضت آزادی به جمهوری دموكراتیك اسلامی و مشروعیت قائل شدن برای رأی مردم معتقد بودند. بیانیه مجمع روحانیون منشاء مشروعیت را رأی مردم میداند كه این امر با گفتمان امام ناسازگار است سعیدی خاطرنشان كرد: تفاوت گفتمانی بین جامعه روحانیون نیز وجود دارد همانطور كه آنها به دو بخش مجمع روحانیون و مجمع روحانیت تقسیم میشوند، بیانیه مجمع روحانیون منشاء مشروعیت را رأی مردم میداند كه این امر با گفتمان امام ناسازگار است. وی توضیحی در مورد ادعای خود پیرامون این ناسازگاری (در گفتمان) ارائه نکرد. اصلاحطلبان با گفتمان امام و رهبری فاصله دارند وی اظهار داشت: در برخی مقاطع گفتمانهای التقاطی همانند بنیصدر قدرت را در دست گرفته و به جایگاه فرماندهی كل قوا تكیه زدهاند؛ همانطور كه نهضت آزادی برای مدتی به قدرت رسید و حضور اكثریت اصلاحطلبان در مجلس ششم و دولت نیز اینگونه بود از این رو مسائل اینچنینی به چالش میانجامد. نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران با بیان اینكه باید به ذائقه رهبری در انتخاب مدیران، رئیس جمهور، وزرا، استانداران و فرمانداران توجه كرد، مدعی شد: عطاءالله مهاجرانی وزیری بود كه میگفت به چه علت احكام اسلامی باید پیاده شود حتی او بیحجاب رفتن زنان به نماز جمعه را در مالزی بیاشكال میدانست. بنابراین اگر چنین فردی به دلیل تفاوت دیدگاهش با امام وزیر شود، فاجعه رخ میدهد.
ادعای نماینده رهبری در سپاه در حالیست که طی بیست ماه اخیر تمام مدعیات حامیان حکومت پیرامون دیدار محمد خاتمی و جورج سوروس (رئیس موسسه جامعه باز)، بطور کلی رد شده و نتوانسته اند شواهدی برای ادعای خود ارائه دهند.
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |