جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


پخش اعترافات ساختگی برای اثبات فرضیه ارتباط جنبش سبز و سازمان تروریستی مجاهدین خلق

Posted: 26 Mar 2011 09:20 AM PDT

 

 

به گزارش منابع خبری جرس از تهران قرار است بزودی نمایشهای تلویزیونی جدیدی تحت عنوان "اعترافات فریب خورده های فتنه سبز" از صدا و سیمای حکومتی پخش شود. موضوع این شوهای تلویزیونی "ارتباط فتنه سبز با منافقین" است. مقامات امنیتی، نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی از آغاز کوشیدند با توجه به نفرت عمومی از عملکرد تروریستی و ضدملی سازمان مجاهدین خلق و فقدان پایگاه مردمی آن ، جنبش را به آنها مرتبط نشان دهند

به گزارش منابع خبری جرس از تهران یکی از محورهای تمامی بازجوئیها بدون استثنا پرسش از ارتباط متهم با سازمان مجاهدین خلق بوده است. بازجوها با تطمیع کوشیده اند تا بازداشت شدگان تظاهرات بعد از انتخابات را به نحوی از انحاء به این سازمان بدنام تروریستی متصل کنند.

یکی از دروغهای مقامات ایران معرفی برخی هواداران سازمان مجاهدین خلق که قبل از انتخابات بازداشت شده بودند به عنوان هواداران جنبش سبز بوده است. .

پس از حضور قدرتمند خیابانی سبزها در 25 بهمن و اسفند 89 اخیراً پیگیری این خط تبلیغی بار دیگر در دستور کار نهادهای سرکوب قرار گرفته است و فشار زیادی روی برخی زندانیان سبز وارد آمده است که به ارتباط با سازمان مجاهدین خلق اعتراف کنند. از جمله می توان از فشارهای بسیار شدید وارده بر روی خانم حاتمی از دوستان خانم دکتر رهنورد که چند ماه پیش بازداشت شد و یا وحید طلایی که با ستاد آسیب دیدگان وقایع بعد از انتخابات کار می کرد اشاره کرد که به رغم اعمال فشار فراوان برروی ایشان پروژه اعتراف گیری تا کنون به نتیجه نرسیده است.

درآخرین اقدام این نهاد امنیتی برای انجام این پروژه ضداخلاقی بنا دارند یکی از نفوذی های خودشان در سازمان مجاهدین خلق را برای اعتراف به عنوان یکی از سبزها به تلویزیون بیاورند و از این طریق این پروژه تبلیغاتی حکومتی را پیش ببرند.

 

ویدیو - پاره کردن عکس بشار اسد در تظاهرات سوریه

Posted: 26 Mar 2011 08:33 AM PDT

پیروزی مخالفان در شهر اجدابیا! - این خبر به روز خواهد شد

Posted: 26 Mar 2011 08:20 AM PDT

مخالفان بعد از چند درگیری کنترل شهر ادجابیا را در دست خود گرفتند

 

 

شبیه سازی سقوط هواپیما و نجات خلبانهای آن

 

 

( پنج شنبه 21:10  به وقت لیبی) : بانکی مون گفت نشانه ای از اینکه نیروهای قذافی در مسیر صلح حرکت میکنند وجود ندارد. او گفت که هنوز درگیری در شهرهای اجدابیا، میسراتا و زینان وجود دارد.

 

( پنج شنبه 21:10  به وقت لیبی) : نیروهای ناتو فرمانده ای عملیات را تا روزهای آینده برعهده خواهد گرفت.

 

 

( پنج شنبه 19:45  به وقت لیبی) : سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که عملیات لیبی، عملیاتی  که در دامنه ای محدود انجام میشود و زمان محدودی خواهد داشت.

 

 

( پنج شنبه 00:02  به وقت لیبی) : تعدادی از افراد نزدیک به آقای قذافی با مقامات کشورهای عربی و آمریکا تماس گرفته اند اما علت ونیت این تماس ها مشخص نیست.

 

 ( چهارشنبه 23:30  به وقت لیبی) : نیروهای قذافی به یک بیمارستان اصلی در شهر میسراتا حمله کردند.

 

( چهارشنبه 23:04  به وقت لیبی) : یکی از فرمانده های مخالفان میگوید که افراد قذافی به او وفادار نیستند و تنها به خاطر ترس از او پشتیبانی میکنند.

 

 

( چهارشنبه 19:53  به وقت لیبی) : قسمتهای شرقی شهر اجبانیان در لیبی به دست مخلافان قذافی افتاد این در حالی است که نیروهای قذافی که از تانک و خمپاره اسفتاده میکنند هنوز کنترل ورودیهای شمالی و غربی را کنترل میکنند.

 

برای اخبار لیبی در روزهای قبل اینجا کلیک کنید

 

ادامه تظاهرات در سوریه - دو ویدیو

Posted: 26 Mar 2011 07:01 AM PDT

 

 

آقای دادستان، حتی برای یک ملاقات حضوری بیست دقیقه ای نیز التماس نخواهم کرد

Posted: 26 Mar 2011 02:51 AM PDT

نامه ژیلا بنی یعقوب به دادستان تهران

جــرس: ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار محکوم به حبس و سی سال محرومیت از فعالیت رسانه ای، طی نامه ای به دادستان تهران، ضمن شرح گوشه ای از مصائب و فشارهای وارده از سوی مقامات و نهادهای قضایی، خطاب به وی خاطرنشان کرد "به شما اطمینان می دهم که حتی برای به دست آوردن آزادی همسرم هم التماس نخواهم کرد چه برسد به خاطر یک ملاقات حضوری بیست دقیقه ای. چرا که تنها گناهکاران التماس می کنند."

به گزارش کلمه، این روزنامه نگار در پی محروم کردن ۷ ماهه وی از حق ملاقات حضوری با بهمن احمدی امویی همسر زندانی اش و رفتار مقامات قضایی با این روزنامه نگار درمواجهه با درخواست های مکرر ملاقات، این نامه را خطاب به عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران نوشته است.


گفتنی است بهمن احمدی امویی روزنامه نگار منتقدی است که به خاطر چند مقاله انتقادی در حوزه ی عملکرد اقتصادی دولت در تاریخ ۳۰ خرداد ۸۸ بازداشت و به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. وی نزدیک به یک سال است که به مرخصی نیامده است.


بر اساس این گزارش، ژیلا بنی یعقوب که خود نیز حکم ۳۰ سال محرومیت از فعالیت رسانه ای و یک سال حبس تعزیری را دریافت کرده، طی این نامه از حضور چند روز گذشته خود در دفتر دادستانی خبر داده و به ماجرایی که بین او و فردی که خود را معاون دادستان معرفی کرده اشاره می کند و می گوید:


آقای دادستان تهران، جناب جعفری دولت آبادی
از آخرین باری که شما را مورد خطاب قرار دادم بیش از هفت ماه می گذرد، آخرین بار از شما درخواست کرده بودم که گاهی نیز دادستان ما باشید، دادستانی که سالها بعد اینگونه توصیف شود که گاهی فقط گاهی نیز دادستان روزنامه نگاران مستقل و شهروندان معترض بوده است و نه فقط دادستان دولتمردان. همان موقع برایتان نوشتم شما به عنوان یک دانش آموخته رشته حقوق خیلی بهتر از من می دانید که حکم سی سال محرومیت از حرفه رزونامه نگاری که از سوی یکی از قضات شما برای من صادر شده حتی با موازین حقوقی خود جمهوری اسلامی نیز همخوانی ندارد و از شما انتظار می رود که خودتان به این حکم اعتراض کنید.


تنها واکنش شما به این درخواست حقوقی و قانونی من این بود که از آن پس من را از هر گونه ملاقات حضوری با همسرم، بهمن(احمدی امویی) محروم کردید. می توانید نامه من را یکبار دیگر مرور کنید، نامه ای با لحنی کاملا ملایم که در آن به کسی توهینی نشده بود بلکه فقط به عنوان یک شهروند عادی درخواست کرده بودم که یک حکم کاملا غیرقانونی را مورد بررسی قرار دهید.این درخواست زیادی است؟


من کاملا انتظار داشتم که شما به هر دلیلی پاسخ بدهید که اصلا نمی خواهید گاهی دادستان ما باشید، دادستان ما روزنامه نگاران مستقل و منتقد. اما راستش را بخواهید باید اعتراف کنم که هرگز انتظار نداشتم پاسخ آن نامه، محرومیت طولانی مدت من از ملاقات حضوری با همسرم باشد.


ملاقات حضوری یک امتیاز نیست که قابل سلب کردن باشد بلکه از حقوق اولیه و تصریح شده زندانیان در آیین نامه ی سازمان زندان هاست.از حقی حرف می زنم که همه زندانیان عادی از قاچاقچیان مواد مخدر، سارقان مسلح و متجاوزان به عنف حداقل یک بار در هر ماه و بدون نیاز به صدور مجوز از سوی شما از آن برخوردارند.از همان ملاقات حضوری حرف می زنم که در هیچ کدام از بندهای ایین نامه سازمان زندانها از زندانیان سیاسی و یا به قول شما امنیتی سلب نشده است.از همان حقی حرف می زنم که معلوم نیست به چه دلیل و با کدام مستند قانونی برای زندانیان سیاسی پس از بارها رفت و آمد و نامه نگاری خانواده ها تنها با نامه رسمی شما قابل استفاده است.به تازگی در یکی از مصاحبه های خود گفتید که آیین نامه های سازمان زندان ها دست شما را بسته است.لطفا به من بگویید که براساس کدام آیین نامه و قانون می توان حق ملاقات حضوری را که حق همه زندانیان سیاسی است از آنها سلب کرد.لطفا به من بگویید که چرا حتی با اینکه در آیین نامه سازمان زندان ها تصریح شده که حداکثر برای تنبیه یک زندانی می توان یک ماه او را از ملاقات حضوری محروم کرد، بهمن و خیلی دیگر از زندانیان سیاسی ماههاست که از این حق محروم بوده اند؟


پس از ماهها که شما را مورد خطاب قرار نداده بودم و به دفتر شما در دادستانی تهران مراجعه نکرده بودم،یکی از استادان سابقم در دانشگاه را دیدم که ظاهرا شما را از گذشته ها می شناسد:از زمانی که دادستان نمونه و مهربان دادگاه خانواده بودید .او نیز از حکم سی سال محرومیت من همچنان متعجب بود و وقتی متعجب تر شد که از محرومیت هفت ماهه من از ملاقات حضوری با همسرم مطلع شد.گفت با شناختی که از شما دارد امکان ندارد که از چنین بی عدالتی هایی خبر داشته باشید، گفت شما رئوف تر و مهربان تر از آن هستید که مانع ملاقات حضوری و با حتی مرخصی یک زندانی بشوید.هرچقدر برایش توضیح دادم که انسان ها بسته ی شرایط و موقعیت خود هستند و شاید موقعیت امروز آقای دادستان تهران ایجاب می کند که گاهی نامهربان باشد ،نپذیرفت. او نپذیرفت که ممکن است شما مثل هر انسان دیگری عوض شده باشید. نپذیرفت که ممکن است قدرت حتی انسان های مهربانی مثل شما را هم عوض کند.او باور نکرد و گفت که انسانها هرچقدر هم تغییر کنند پیشینه شخصیتی آنها و گذشته شان در لحظه هایی حساس به دادشان می رسد و به همین دلیل به اصرار از من خواست فقط یکبار دیگر به شما مراجعه کنم و مشکلاتم را با شما در میان بگذارم. بعیدمی دانستم فایده ای داشته باشد اما چاره ای نبود.یک استاد خیلی محترم با اصرار از من می خواست به خاطر پیشینه مثبت تان دوباره به دفتر شما مراجعه کنم .


بنابراین ،در یکی از آخرین روزهای سال ۸۹ به دفتر شما مراجعه کردم، دیواری از آهن و شیشه در چند متری دفتر شما استوار شده بود که حتی اجازه دیدار با منشی ها و کارمندان دفتر شما را نیز برای ما غیر ممکن کرده بود.هرجور بود با کسی که خودش را افضلی معرفی کرد و برخی گفتند معاون شماست و برخی گفتند منشی شما صحبت کردم، هم درخواست ملاقات با شما را مطرح کردم و هم نامه درخواست ملاقات حضوری را خطاب به شما نوشتم.


پاسخ را خیلی سریع برایم آورد:"آقای دادستان تاکید کردند که به تو بگوییم حق ملاقات حضوری نداری " و وقتی در برابر این پاسخ لبخند زدم، آقای افضلی با ناراحتی زیاد گفت :
"تو چرا همیشه می خندی؟"
با تعجب که نگاهش کردم، گفت: "گاهی گریه کن! گریه کنی به نفع ات است."
خواستم پاسخش را بدهم اما دیدم ایشان به قول دکتر شریعتی از آن دسته آدم هایی است که پیش از آنکه بیندیشد تو چه می گویی، می اندیشد که چه بگوید.


همان موقع تصمیم گرفتم بعد از ماهها نامه ای برای شما بنویسم و بگویم:
آقای دادستان! این راز را بر ما بگشایید که چرا بازجوها، زندانبانان و ماموران شما خنده های ما را بر نمی تابند و آرزو دارند ما را گریان و ملتمس در برابر خود ببینند؟
شاید به خاطر اینکه آنها نمی توانند مثل ما آرام باشند و لبخند بزنند و به همین خاطر عذاب می کشند.شاید به لبخندهای ما حسادت می کنند، به لبخندهای من و همسرم و بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی و خانواده هایشان. من چقدر دلم می سوزد که آنها نمی توانند مثل ما با وجود این همه سختی که می کشیم، لبخند بزنند .من مطمئن هستم که ما با لبخند و صبوری و استقامت خود پیروز خواهیم شد. ما به هیچ سلاح دیگری نیاز نداریم.


آقای دادستان!
من به شما اطمینان می دهم که حتی برای به دست آوردن آزادی همسرم هم التماس نخواهم کرد چه برسد به خاطر یک ملاقات حضوری بیست دقیقه ای. چرا که تنها گناهکاران التماس می کنند.
البته من این حق را برای خودم محفوظ می دانم که یک روز از شما بپرسم چه کسانی و با چه منطقی مخالف بودند که من در آستانه سال نو فقط چند دقیقه در برابر بهمن بنشینم و دستش را توی دستم بگیرم و بدون واسطه شیشه و سیم تلفن به او بگویم که «عزیزم! بیشتر از همیشه دوستت دارم.»
این حق را برای من محفوظ بدانید که یک روز از شما بپرسم «چه کسانی از ابراز عشق من به همسرم می ترسند؟»
مطمئنا شما که نمی ترسید پس آنها چه کسانی هستند که رو در رو نشستن من و همسرم آنها را دچار اضطراب می کند و مانع آن می شوند؟


یک روز از شما خواهم پرسید چه منطقی باعث شده که در تمام نه-ده ماه گذشته مسوولان زندان اوین به همسرم اجازه ندهند که به مادرش که یک پیرزن بیمار و زمین گیر است تلفن بزند؟ به مادری که به خاطر بیماری نمی تواند برای دیدن فرزندش به تهران سفر کند؟یادتان هست آخرین بار که شما را ملاقات کردم و آقای رشته احمدی، معاون دادسرای اوین هم در کنارتان بود پرسیدم چرا اجازه نمی دهید که بهمن به مادر هشتاد و چند ساله اش تلفن بزند؟که همان موقع به ایشان گفتید اجازه بدهید تلفن بزند.الان بیش از هفت ماه از آن روز گذشته و حتی به او اجازه نداده اند که در روز عید به مادر چشم انتظارش تلفن بزند. چرا آقای دادستان؟ لطفا به من بگویید که تلفن بهمن به مادر پیرش کدامین امنیت ملی را دچار مخاطره می کند که این حق را ماههاست از او سلب کرده اید؟


اگر مرخصی حضوری یک امتیاز بود هرگز به خاطر محرومیت از آن به شما اعتراض نمی کردم اما می دانم که حق اولیه و قانونی یک زندانی و خانواده اش است. اگر قرار بر امتیاز گرفتن بود،خود شما و بازجوهای وزارت اطلاعات خوب می دانید که من و بوی‍‍ژه همسرم از چه امیتازاتی گذشته ایم و در برابرش زندان را به جان خریده ایم .خوب یادم می آید که برخی از بازجوها می گفتند که تعجب آور است که بهمن سالها دبیر سرویس اقتصادی و عضو شورای سردبیری چندین روزنامه بوده و وضعیت مالی اش اینقدر متوسط و حتی گاهی متوسط رو به پایین است.می گفتند که فعالیت در این سرویس های اقتصادی این امکان را به خبرنگاران و دبیرانش می دهد که با استفاده از انواع و اقسام رانت ها و امیتازها زندگی خوبی برای خود به هم بزنند . بازجوها می گفتند که زندگی مالی همسرم را زیر و رو کرده اند اما هیچ مشکلی در آن پیدا نکرده اند. و من به بازجویانی که این حرفها را می زدند می گفتم که" درست به همین دلیل او را به زندان انداخته اید؟"


بازجوها همچنین تعجب می کردند که چرا من و بهمن از بورس های تحصیلی که در دانشگاههای اروپایی برای ما فراهم شده بود استفاده نکرده ایم و من هر بار با طنز تلخی پاسخ شان را می دادم :" به این دلیل که به جای زندگی در غرب در زندان های شما زندگی کنیم!"


آقای دادستان!
شما خودتان خوب می دانید که بهمن فقط و فقط به خاطر فعالیت های مطبوعاتی اش به عنوان یک روزنامه نگار منتقد و مستقل چنین تاوانی را می پردازد و حکم سنگین زندان گرفته است. به او پنج سال زندان داده اند فقط به خاطر اینکه چند مقاله منتقدانه درباره عملکرد دولت احمدی نژاد بویژه عملکرد اقتصادی اش نوشته و دو سه ماهی هم سردبیر سایتی به نام «خرداد نو» بوده است .بارها من و دیگر اعضای خانواده اش گفته ایم که آن دسته از هواداران دولت که باورشان نمی شود سری به دادگاه انقلاب بزنند و ببینند تمام مستندات قاضی برای محکومیت وی مقالاتی است که او در روزنامه ها، سایت ها و وبلاگش نوشته است و حتما یادتان هست که یکی از مصادیق اتهامی وی انتشار یک شعر از فردوسی بوده است و قاضی در حکمش نوشته بود :" انتشار یک شعر حماسی از حکیم ابوالقاسم فردوسی در ۲۲ خرداد ۸۸ در سایت خرداد نو در جهت تهییج و تحریک مردم به اغتشاش بوده است" البته۲۲ خرداد روز برگزاری انتخابات بوده و اگر هم هدف تهییج مردم بوده، تهییج برای شرکت در انتخابات بوده و معلوم نیست که چرا از آن تعبیر به تهییج برای اغتشاش شده است.


آقای دادستان تهران!
شما اجازه ندادید من در آغاز سال نو بهمن را ببینم و برای او سالی خوب را آرزو کنم. من اما آرزو می کنم که شما سال نو را با قلبی پر از آرامش و محبت در کنار همسرتان آغاز کرده باشید. سال نو بر شما مبارک آقای دادستان.


ژیلا بنی یعقوب
 

دبیرستان ماندگار مروی منحل و به حوزه علمیه واگذار شد

Posted: 26 Mar 2011 02:27 AM PDT

جــرس: پس از سال‌ها بحث و جدل، در نهایت دبیرستان «مروی» که به عنوان یک اثر ارزشمند تاریخی در سازمان میراث فرهنگی ثبت شده بود، برای همیشه منحل و به حوزه علمیه واگذار شد.


دبیرستان ماندگار مروی پس از مدرسه دارالفنون به عنوان یکی از با قدمت‌ترین و کهن‌ترین مدارس ایرانی بود، که در زمان رضا شاه در کوچه مروی واقع در خیابان ناصرخسرو تهران راه اندازی و خیلی زود به محلی برای تحصیل دانش آموزان مستعد مناطق جنوبی تهران تبدیل شد.


به گزارش مهر، مدیر اسبق دبیرستان مروی در این باره می‌گوید: "از حدود سه ‌سال پیش عده‌ای از سرمایه‌داران که شروع به احداث پاساژ کرده‌اند با اداره‌های اوقاف، حوزه‌ علمیه و آموزش و پرورش تماس گرفتند و با رایزنی‌هایی که با آموزش و پرورش داشتند موفق شدند سال گذشته از هیئت دولت نامه بگیرند که بر اساس این نامه دبیرستان ماندگار مروی به حوزه‌ علمیه‌ مروی واگذار می‌شود."


به گفته وی "پس از پیگیری‌های مسئولان این دبیرستان، دیوان عدالت اداری سال گذشته این نامه را ملغی اعلام کرد. چون بر اساس قانون نامه‌ انحلال این دبیرستان به‌ صورت غیرقانونی تنظیم شده بود."
پس از آن بود که روابط عمومی «حوزه علمیه مروی» موضوع «تخریب مدرسه» را به شدت تکذیب و اعلام کرد از بنای این مدرسه که جزو «موقوفات حوزه علمیه» است برای «فعالیت‌های طلاب» استفاده می‌شود.


از سوی دیگر، مصطفی میرلوحی، مسئول روابط عمومی حوزه علمیه مروی با بیان اینکه "حتی یک آجر هم از دبیرستان مروی کم نمی‌شود"، گفته است "اتهاماتی که درباره تخریب و تبدیل دبیرستان به پاساژمطرح شده همه کذب است و می‌خواهیم تمام دبیرستان را برای استفاده طلاب و فضلا طبق وقفنامه بهره‌برداری کنیم."


گفتنی است بسیاری از چهره‌های علمی و فرهنگی کشور نظیر عبدالحسین زرین‌کوب، محمد ابراهیم باستانی پاریزی، موسی زرگر و کاظم معتمد نژاد به همراه برخی از چهره‌های سیاسی معاصر نظیر میرحسین موسوی، هادی منافی و محمد علی نجفی از فارغ التحصیلان آن هستند.


هم اکنون در دبیرستان مروی بسته است و جز صدای باد و مرور خاطرات بیش از ۷۰ سال تحصیل و علم آموزی دانش آموزان و معلمان آن صدایی دیگر از آن بیرون نمی‌آید.
 

مواضع سخنگوی وزارت خارجه در مورد سیاست خارجی دولت هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد

Posted: 26 Mar 2011 02:01 AM PDT

 

جــرس: سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی معتقد است "اگر الان بگوییم تمام فعالیت هسته ای مان را کنار بگذاریم و در زمینه هسته ای دیگر فعالیتی نداشته باشیم، غربی ها می آیند بحث حقوق بشر را مطرح می کنند و باز هم  بهانه می گیرند. آنها حتی به همکاری ما جواب نمی دهد و هر نوع همکاری را تسلیم شدن ما تلقی می کنند."

 

رامین مهمانپرست، مشاور وزیر خارجه و سخنگوی دستگاه دیپلماسی دولت دهم، طی مصاحبه ای با خبرآنلاین، خاطرنشان می کند "چون غرب به خاطر فعالیت های هسته ای صلح آمیز بهانه می گیرد، حتی همکاری های نظیر تعلیق غنی سازی حاصل بخش نبوده است."

 

متن این پرسش و پاسخ که علاوه بر مسائل اتمی، به اظهارات وی پیرامون سیاست خارجی دولت های قبل از محمود احمدی نژاد نیز باز می گردد، به شرح زیر است:

 

 

در دهه گذشته چه فراز و فرود هایی در حوزه دیپلماسی داشتیم؟

 

سیاست خارجی ما بعد از پیروزی انقلاب و از زمانی که دوران گذر خود را پشت سر گذاشته و روی خط اصلی خود قرار گرفت، چهارچوب مشخصی داشته و همواره خطوط اصلی کار توسط امام و بعد ایشان توسط رهبری ترسیم شده است. بنابراین در خطوط اصلی سیاست خارجی کشور ما تغییر نداشته و نخواهیم داشت. ولی با توجه به تحولات منطقه ای و بین المللی ممکن است در شیوه های پیگیری و اجرای سیاست خارجی تنوع و تفاوت وجود داشته باشد.

به جز رژیم صهیونیستی که مشروعیتی برای این رژیم قائل نیستیم، دولت ایالات متحده آمریکا به خاطر خصومت هایی که در طول تاریخ به ویژه در یک صد سال اخیر با ملت ما داشت، می تواند استثنای ما در توسعه روابط ما با دنیا باشد.

اما اگر آمریکایی ها رویه گذشته خود را تغییر و نسبت به عذرخواهی و جبران این رفتار اقدام جدی می کردند شاید این محدودیت در رابطه با آن ها نیز می توانست مورد تجدید نظر قرار بگیرد.

 

 

آیا در سال های گذشته مواردی داشتیم که دستگاه دیپلماسی کشور ما از گفتمان و چهارچوبی که مقام معظم رهبری تعیین کرده خارج عمل کرده باشد؟

 

معمولا خطوط کلی سیاست خارجی در بالاترین سطوح کشور و با نظارت و تایید رهبری تعیین می شود. ولی برای اجرای آن سیاست ها ممکن است سلیقه های مختلفی به کار گرفته شود.

بنابراین ممکن است اولویت ها در دولت های مختلف تغییر کند که به تبع آن روش ها نیز می تواند متفاوت باشد.

 

 

این اولویت ها را که تعیین می کند. آیا هر دولتی که سر کار می آید با توجه به سیاست های خود این اولویت ها را تعیین می کند یا در چهارچوب های مشخص شده توسط مقام معظم رهبری تصریح شده است؟

 

در اجرای سیاست های کلی که باید در سطوح بالای تصمیم گیری تعیین شود، می تواند سلیقه ها متفاوت و اولویت ها تغییر کند.

مثلا در دوره سازندگی بحث توسعه همکاری های اقتصادی و جلب سرمایه گذاری خارجی اولویت ما بود. برای این کار می بایست سراغ کشورهایی می رفتیم که برای این توسعه همکاری آمادگی و یا توانایی سرمایه گذاری داشته باشند. همچنین باید قوانینی تدوین می شد تا امکان حضور سرمایه گذاراران خارجی فراهم شود.

در دوره اصلاحات شاید رنگ و بوی سیاست خارجی ما کمتر جنبه اقتصادی داشت. چرا که اولویت دولت بیشتر مسایل فرهنگی و گفت و گوهای تمدن و ادیان بود.. در این دوره چون اولویت اول ما کار اقتصادی نبود شاید به شکل سابق شاهد رشد و توسعه همکاری های اقتصادی نبودیم.

در دوره دولت نهم  و دهم شاهد این هستیم که آرمان ها و اهداف اولیه انقلاب و حقوق ملت در بخش های مختلف به عنوان اولویت کار سیاست خارجی قرار گرفت. به همین دلیل رویکرد ما در بحث هسته ای و نقشی که باید در عرصه بین الملل داشته باشیم تغییر کرد.

 

 

ارزیابی شما از تغییر اولویت های سیاست خارجی در دوره های مختلف کشور چیست؟ تغییر مداوم این اولویت ها برای سیاست خارجی ما یک حسن محسوب می شود یا یک ضعف؟

 

دستگاه سیاست خارجی جدا از اینکه چه تغییراتی در بالاترین سطوح اجرایی کشور ایجاد می شود باید آمادگی پیگیری حرفه ای اهداف کلان کشور را داشته باشد. با تغییر مدیران ارشد اجرایی و تغییر اولویت های اصلی در سیاست خارجی ممکن است در نوع کار تفاوت هایی پیش بیاید. ولی اگر این دستگاه از نیروهای کارآمدی برخوردار و پختگی لازم را داشته باشد می تواند در هر یک از این دوره ها منافع کشور را در آن زمینه ها دنبال کرده و به ظرفیت های کشور اضافه کند.

چون در ایران دولت ها منتخب اکثریت مردم هستند طبیعی است باید به سلیقه و ایده ای که آن دولت برای پیگری اهداف مورد نظر کشور دنبال می کند احترام گذاشت. البته دستگاه سیاست خارجی ما توانست در هر دوره ای ظرفیت های جدیدی را ایجاد کند که همه متعلق به انقلاب، نظام و کشور است.

 

 

هم اکنون ملاک ما برای تشخیص اینکه دستگاه سیاست خارجی در دوره های مختلف بر طبق سیاست های مقام معظم رهبری عمل کرده است چیست؟ مردم از کجا می توانند تشخیص دهند سیاست خارجی فلان دولت طبق چهارچوب هایی که توسط رهبری مشخص شده اجرایی شد؟

 

تامین منافع ملی جزو مهم ترین خطوط اصلی سیاست خارجی کشور است. رعایت سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» در سیاست خارجی چهارچوبی است که باید در محدوده آن حرکت کرد.

معمولا در هر تصمیم جدی و رویکردی که می تواند برای دستگاه سیاست خارجی مسیر مشخصی تعیین کند در مراجع مختلف بحث و رایزنی شده و نقطه نظرات نهادهای مختلف اخذ می شود. نسبت به درجه اهمیت آن تصمیم نقطه نظرهای مقام معظم رهبری اخذ شده و بعد اجرایی می شود.. هر کجا ایشان تشخیص بدهند که یک سیاست درست نیست نظرات صریح خود را اعلام کرده و مسئولین نیز حتما در چهارچوبی که مد نظر مقام معظم رهبری است عمل می کنند.

زمانی ممکن است سلیقه ای ناقض سیاست های کلان و راهبردهای اصلی باشد که در این جا مسلما جلوی این سیاست ها گرفته می شود. به خاطر اهمیت و شکل کار دستگاه سیاست خارجی، برای تصمیم گیری های موثر و مهم از طریق کانال های مختلف به صورت مستمر با ریاست محترم جمهور، شورای امنیت ملی، مجلس شورای اسلامی، نهادهایی که در این زمینه نقش و تاثیر دارند و دفتر مقام معظم رهبری ارتباط برقرار می شود.

 

 

یکی از بحث هایی که در دهه گذشته همواره با آن مواجه بودیم بحث فعالیت صلح آمیز هسته ای کشور مان بود. در چند سال اخیر ما چه ابتکارعمل ها و فرصت هایی در حوزه دیپلماسی هسته ای داشتیم و چطور توانستیم از آن استفاده کنیم؟

 

رویکرد کشورهایی که با حقوق ملت ما مخالفت می کنند همیشه متهم و فشار سنگین وارد کردن به ما بوده تا ما دائما از خود دفاع کرده و اصلا مجالی برای تعیین جایگاه اصلی حقوق خود نداشته باشیم یا نسبت به تخلف دیگران سکوت کنیم.

در رویکرد جدید این توفیق را پیدا کردیم تا به عنوان یک عضو سازمان بین المللی انرژی اتمی که معاهده ان پی تی را به امضاء رسانده از حقوق خود مقتدرانه دفاع کند. دفاع همه جانانه کشور و ملت ما باعث شده کشورهای دیگر نیز از حقوق خود دفاع کرده و رسما از فعالیت های هسته ای خود صحبت می کنند. کشورهایی که در این زمینه به صحنه آمدند احساس می کنند مسیر برای آن ها هموار شده است.

 

 

شما به رویکرد جدید در حوزه دیپلماسی هسته ای اشاره کردید. منظور تان چیست؟

 

رویکرد جدید یعنی این که صورت مسئله را به شکلی تعریف کردیم که اگر قرار باشد راجع به فعالیت هسته ای صحبتی شود باید به آن جامع نگاه کرد. مسئله هسته ای و معاهده ان پی تی که چهارچوبی برای قضاوت تعهد و رفتار کشورها است سه موضوع مهم را در دستور کار خود قرار داده است. یک موضوع مربوط به خلع سلاح می شود. بحث خلع سلاح باید زنده و پیگیری می شد. چون به یک مسئله فراموش شده تبدیل شده بود. کسی به خود اجازه نمی داد راجع به کشورهای قدرتمند که سلاح های خود را ذخیره کردند صحبتی کند. ولی الان بحث خلع سلاح به یک موضوع جدی تبدیل شده است.

علی رغم فشارهایی که وارد شد حدود شصت کشور در کنفرانسی که راجع به خلع سلاح در کشور ما برگزار شد شرکت فعال داشته و نشان دادند در سطح بین الملل برای خلع سلاح اراده وجود دارد. بنابراین زنده کردن یک اصل مهم ان پی تی به اسم خلع سلاح به صورت جدی در دستور کار ما قرار گرفت.

 بحث دوم، عدم اشاعه است که در این این خصوص نیز زمینه ای برای جلوگیری دیده نمی شد. همان طور که رژیم صهیونیستی توسط کشورهای دارنده سلاح هسته ای مجهز به کلاهک های هسته ای شد و حتی اجازه داده نمی شد در این خصوص بحثی شود، ولی برای اولین بار در اجلاس بازنگری ان پی تی در نیویورک با اجماع همه کشورها فعالیت رژیم صهیونیستی زیر سوال قرار گرفت و قرار شد فعالیت های این رژیم با جدیت و دقت بررسی و این رژیم پاسخ گو باشد.

 

بنابراین بحث عدم اشاعه به عنوان رکن دوم ان پی تی هم اکنون یک موضوع جدی تلقی می شود. بحث عاری شدن جهان، از جمله خاورمیانه از سلاح هسته ای موضوعی است که مستقیما رژیم صهیونیستی را مورد توجه قرار می دهد.

بحث سوم، بحث فعالیت هسته ای همه کشورها در چهارچوب صلح آمیز است که در این زمینه نیز وضعیت بسیار تغییر کرده است. اولا کشور ما ثابت کرده که نسبت به اهداف صلح آمیز انحرافی ندارد؛ ممکن است به لحاظ سیاسی بهانه کرده و ادعایی را تکرار کنند ولی شاهدیم در تمامی گزارش های دبیرکل سازمان انرژی اتمی از فعالیت صلح آمیز کشور ما تاکید شده سند و مدرکی نسبت به انحراف مشاهده نشده است. آن جا که قصد دارند فعالیت صلح آمیز کشور ما را به بهانه سیاسی زیر سوال ببرند می گویند ما نمی توانیم تضمین کنیم که در آینده این اتفاق می افتد یا خیر. شاید نتوانند این تضمین را راجع به هیچ کشوری داشته باشند ولی چرا تنها راجع به ایران بحث می کنند؟!

این مسئله یک مسیر جدید را باز کرده است. هم اکنون کشورها راحت تر می توانند از حقوق خود در این زمینه استفاده کنند. خیلی راحت تر می توانند راجع به فعالیت هسته ای نظر داده و با کشورهای دیگر قرارداد بسته و تاسیساتی داشته باشند.

در زمینه فعالیت صلح آمیز هسته ای هم اکنون وضعیت کشور نسبت به شش، هفت سال پیش کاملا متحول و متفاوت شده و در یک جایگاه بسیار بالاتر و بهتری قرار گرفته ایم.

 

 

فکر می کنید برخوردهای سیاسی که با فعالیت هسته ای کشور مان می شود نسبت به گذشته کمتر شده است؟

 

هرقدر نقش کشوری مهم تر و موثرتر شود و بخواهد جایگاه خود در نظام بین الملل را بالاتر ببرد با مخالفت کشورهایی که عادت کرده بودند با امر و نهی های یک جانبه عمل کرده و در تصمیمات کسی را دخالت ندهند، بیشتر مواجه می شود. فکر می کنم شدت برخوردهای سیاسی نسبت به کشور ما بیشتر شده است ولی دلیل اش این است که ما در حال بالا بردن جایگاه خود در نظام بین الملل هستیم. ما حرف هایی داریم که افکار عمومی دنیا از آن استقبال می کنند. می خواهیم از حقوق خود دفاع کنیم و چون دفاع می کنیم برای آن ها سخت است و فکر می کنند ممکن است منافع شان به خطر بیافتد و سعی می کنند با فشار سیاسی جلوی دسترسی ملت ما به حقوق خودشان را بگیرند.

معنای اینکه همیشه علیه ما قطع نامه صادر می کنند این است که حاضر اند برای جلوگیری از دسترسی ملت ما از حقوق مسلم خود سخت ترین فشارها را به آن ها وارد کنند. به امید اینکه این فشارها باعث شود مردم ما مایوس و ناامید شوند و از دنبال کردن حقوق خود دست بردارند.

 

در دنیای امروز اگر می خواهد سعادتمند شود باید قدرت داشته باشد. اگر ضعیف و تسلیم باشد هیچ کس حقوق آن ملت را دو دستی به آن تقدیم نمی کند. اگر شما قدرت داشته باشید، اگر به علوم پیشرفته دسترسی داشته باشید، اگر توانایی دفاع از کشور خود را داشته باشید، آن وقت است که دیگر کسی به شما تعرض نمی کند. اگر شما یک کشور خیلی خوبی باشید، آدم های خیلی خوب و محترمی باشید و حرف های خیلی قشنگی هم بزنید ولی ابزار دفاع از کشور خود را نداشته باشید آن ها نمی آیند بگویند، به به، چه کشور خوب و محترمی، پس هیچ کس به این کشور کاری نداشته باشد.

 

 

شما به نکته مهمی اشاره کردید که بعضا مورد بحث نیز است. فکر می کنید دوره ای در سیاست خارجی داشتیم که در مقابل استکبار تسلیم شده باشیم؟

 

شاید این طوری بگوییم بهتر باشد که در طول سی و دو سال گذشته دائما آمریکایی ها و برخی کشورهای غربی به دنبال بهانه بودند تا نسبت به ملت و کشور ما خصومت خود را دنبال کنند. مثلا اگر الان بحث هسته ای را به عنوان بهانه ای برای فشار خود عنوان می کنند و می گویند چون ما نگران هستیم این فعالیت ها جنبه نظامی پیدا کند، بنابراین مدام قطع نامه صادر کرده و تحریم می کنند، سوال ما از آن ها این است چند سال است که ما فعالیت هسته ای خود را دنبال می کنیم؟ خب، بیست یا بیست و پنج سال پیش که فعالیت هسته ای نداشتیم. آن زمان چرا ما را تحریم کردید؟! اگر الان بگوییم که فرض کنید تمام فعالیت هسته ای مان را کنار بگذاریم و در زمینه هسته ای دیگر فعالیتی نداشته باشیم، فکر می کنید خصومت آن ها علیه ما تمام شود؟! می آیند بحث حقوق بشر را مطرح می کنند.

 

بنابراین ما در یک دوره ای حتی در بحث هسته ای برای اینکه بهانه را از دست آن ها بگیریم گفتیم که فعالیت های خود را به صورت موقت متوقف می کنیم. داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرایی می کنیم. هر چه که می توانست بهانه را از آن ها بگیرد را عمل کردیم. دو سال تا دو سال و نیم هم این کار را انجام دادیم. می خواهم بگویم چون بهانه می گیرند حتی این همکاری ما جواب نمی دهد. آن ها این نوع همکاری را تسلیم شدن ما تلقی می کنند.

 
 

 

 

احضارهای جدید به دادستانی اوین، حکومت تمام عیار پلیسی در آغاز سال نو

Posted: 26 Mar 2011 01:43 AM PDT



جرس: به گزارش منابع خبری جرس از تهران فشار کودتاگران بر فعالان سیاسی به شکل ملموسی افزایش یافته است. این افزایش فشار با بالاگرفتن قیامهای دموکراسی خواهی در منطقه بویژه "کشور دوست و برادر سوریه" و نیز حمله نظامی غرب به لیبی بی ارتباط نیست.

در جدیدترین موج احضار به دادستانی انقلاب مستقر در زندان اوین فعالان سیاسی زیر احضار شده اند: مهندس عزت الله سحابی عضو شورای انقلاب، رئیس اسبق سازمان برنامه و بودجه و دبیر فعالان ملی مذهبی؛ دکتر حبیب الله پیمان دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز؛ محمد بسته نگار داماد مرحوم آیت الله طالقانی و فعال ملی مذهبی.

به گزارش منابع خبری جرس از تهران تعداد احضارشدگان بسیار بیش از اینهاست. کودتاگران می کوشند با احضارهای تازه کوچکترین صدای اعتراض مدنی را در گلو خفه کنند یا فعالان سیاسی را متقاعد به ترک وطن و مهاجرت غیرقانونی کنند .
 

ویدیو - اول فروردین ١٣٩٠ مزار شهید محمد مختاری در کنار پدر محمد

Posted: 25 Mar 2011 10:42 PM PDT

مراسم چهلم شهید محمد مختاری در فضای امنیتی

Posted: 25 Mar 2011 08:23 PM PDT

جرس: مراسم چهلم شهید محمد مختاری روز گذشته جمعه ۵ فروردین ماه در حالی برگزار شد که مامورین گارد ویژه با حضور در بهشت زهرا فضای امنیتی را ایجاد کرده بودند.

 

به گزارش تحول سبز، عصر روز جمعه طبق اعلام قبلی از سوی خانواده شهید محمد مختاری مراسم چهلم او در بهشت زهرای تهران ساعت ۳:۳۰ بعد از ظهر در قطعه ۲۴۹  برگزار شد.

گفتنی ست، بعد از انعکاس خبر برگزاری این مراسم در وبسایت های سبز جمعی از دوستان و فعالین جنبش سبز نیز جهت اداء احترام و عرض تسلیت به خانواده او  و گرامی داشتن یاد و نام او در بهشت زهرای تهران برسر مزار این شهید حاضر شده بودند.


حضور فعالین جنبش سبز در کنار خانواده شهید محمد مختاری سبب شده بود تا مامورین گارد ویژه و وزارت اطلاعات با حضور خود در اطراف جمع حاضر ضمن ایجاد یک فضای امنیتی اقدام به کنترل و اداره مراسم نموده و طبق خواست خودشان مراسم را برگزار نمایند.

به گزارش شاهدان عینی با شروع مراسم تعدادی از مامورین امنیتی و لباس شخصی به همراه چندین ماشین ون پلیس امنیت در اطراف مزار این شهید مستقر شده و از هرگونه مداحی و قرائت قرآن نیز توسط حاضرین جلوگیری کرده و مراسم به توصیه مامورین در سکوت برگزار شده است.

گزارش ارسالی حاکیست بعد از گذشت یک ساعت از آغاز مراسم مامورین حاضر اقدام به متفرق نمودن حاضرین  کرده و از ماندن خانواده او نیز بر سر مزار فرزندشان ممانعت به عمل آورده اند.