جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


آرمان رضاخانی: همه می دانیم که استبداد در حال فروپاشی است

Posted: 19 Mar 2011 07:38 AM PDT

جرس: آرمان رضاخانی، از زندانیان حوادث پس از انتخابات که به تازگی از کشور خارج شده، در نامه‌ای خطاب به مردم ایران، از سرگذشت خود نوشته، به قتل پدرش توسط جلال‌الدین فارسی اشاره کرده و از عنایت‌های خاص قضایی به این چهره‌ی مورد حمایت حاکمیت پرده برداشته است.



به گزارش کلمه،آرمان رضاخانی در نامه اش چنین نوشته:" تقویم تاریخ ورق خورد. ۲۲ خرداد ۸۸ فرا رسید. روزی که تاریخ قضاوت خواهد کرد که میزان رای ملت بود. همان رایی که وقتی جمعی تنها برای بازشماری دوباره آن به خیابان آمدند به جای پاسخ، گلوله و باتوم نثارشان شد. در ذهنِ جوان و رنج دیده من شاید همان کودتایی که حریم خانوادگی مرا ویران کرد بزرگترین بود، اما می دیدم که وسعت این کودتا این بار نه یک خانواده ، نه یک حزب، بلکه کل کشور را نشانه رفته بود. خانه ام را، امید و فردایم را. ایرانِ مان را همه ی آرمان مان را …"

 

 محمد نوری‌زاد، جهادگر و کارگردانی که به اتهام انتقاد از رهبری زندانی شده، در پنجمین نامه خود به رهبری که در چهاردهم خرداد ۸۹ با عنوان “مراقب فتنه‌ها باشید؛ فتنه‌هایی که بانیان آن در اطراف شما آرایش یافته‌اند” به هم‌بند بودن با آرمان رضاخانی اشاره کرده و نوشته بود: “من این روزها، با جوان نوزده ساله ای هم نشین و هم بند هستم که مجموعه ای از خردمندی ها ودرستی ها با اوست. این جوان با همین سن و سال اندک خود، دو فرمول بدیع ریاضی را که ازدسترس همۀ دانشمندان وریاضی دانان جهان دور بوده است، کشف کرده و به اسم خود به ثبت رسانده است. این جوان، با همین سن وسال اندک خود، چهار اختراع غرور آفرین دارد. المپیادی است. برندۀ جشنوارۀ خوارزمی است. به زبان های انگلیسی وایتالیایی مسلط است. این جوان اما به اتهام متداول توهین به رییس جمهور و تبلیغ علیه نظام، پنج ماه و نیم است که در زندان است. اتهامی که مردمان جهان، به میزان ارتفاع آن غش غش میخندند.”
محمد نوری‌زاد همچنین خطاب به رهبری نوشته بود: “این جوان، شصت روز در زندان انفرادی بوده وتوسط بازجو های تند وبی ادب خود کتک خورده وتهدید شده است. این جوان، همان است که آقای جلال الدین فارسی، پدرش را به ضرب گلولۀ تفنگ شکاری خود کشته است. این جوان، اکنون، هفده سال است که چشم به راه تراوش حق وعدالت، از اسلام اختراعی ما است. اسلامی که آقای جلال الدین فارسی قاتل را به پرداخت یک ریال از پول خون پدر او ملزم نکرده است. اسلامی که آقای جلال الدین فارسی قاتل را آزاد گذارده، وخود او را که به ابراز نشاط سیاسی اش مشغول بوده، به زندان و انفرادی و تحمل ناسزا وضرب وشتم در انداخته است. من معتقدم راز شکست اسلام اختراعی ما، در همین خصلت های گزینش گری وخاصه پروری ونخبه گریزی و فریب کاری و عوام پروری است. و اختلاط غلیظ حق و باطل در او. کارایی سرکوب سران فتنه، در این بوده است که نگاه منتقدین ما را از امثال آقای جلال الدین فارسی که قاتل اما آزاد است، به این جوان گستاخ اما بی گناه، معطوف کند.”


این جوان نخبه که در بازداشتگاه های سپاه تحت بازجویی‌های سنگین قرار گرفته، برگزیده‌ی دوم جشنواره خوارزمی، نخبه ریاضیات ممتاز کشوری در المپیاد ریاضی، مکتشف قانونی در ریاضی به نام قانون مربعات و مثلثاث رضا خانی و مخترع جوان در زمینه هایی چون سازه های معماری و کمک آموزشی پیکتال است. او به زبان های انگلیسی و ایتالیایی تسلط دارد و با زبان های روسی و اکراینی آشنا است.


متن کامل نامه این نخبه جوان به ملت ایران را در ادامه بخوانید:


نامم را آرمان گذاشت. شاید آرمان های به زمین مانده اش را در فردای کودکش می دید. پدرم را می گویم: محمدرضا رضاخانی. فردی که ۱۹ سال پیش در حمایت از جان پرندگان جان خود را فدا کرد. پدری که سینه ی خود را در برابر گلوله های خشم نامزد نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری قرار داد. او که حتی به مرگ پرندگان هم راضی نبود، شاید آرزو داشت هیچ گاه شاهد خرد شدن مادری در سوگ فرزند، یا ناله فرزندی برای پدر نباشد. اما بیشتر از این جدایی ابدی، تکرار ترکیب «مصلحت نظام» بود که کمر ما را خم کرد. ترکیب نامیمونی که به واسطه آن سناریوی دادگاه های نمایشی و فرمایشی دوباره کلید خورد؛ ما را غمگین و دل شکسته کرد.
من از نسلی بودم که هزاران امیدِ خفته در دلم بود. خاطره تلخ دادگاه ها و به فرجام نرسیدنِ پرونده ی قتلِ پدر زمینگیرم نکرد. برای ساختنِ دوباره ی وطنم، نگذاشتم بی فرجامیِ آن پرونده که دلِ ما را شکسته بود این بار زانوی مرا نیز بشکند. ایستادم مثل میلیون ها جوانِ ایرانی که خرداد سال ۱۳۸۸ ایستادن را سرودی دوباره کردند. با جوانه سبزی که برای ساختن روییده بود همراه شدم و خیلی زود گذرم به گذرگاهِ سربلندِ این روزهای ایران افتاد. اوین را می گویم.
اوین چهره هایی را میزبانی می کرد که سبب می شد در همان روزهای بازجویی و فشار و اضطراب، گاهی آرام و در انزوا احساسِ غرور کنم که با بزرگمردان و سربلند جوانانی از این سرزمین همبند شده ام. انگار باید چندین واحدِ درسی را در یک دانشگاه اجباری می گذراندم.
برای منی که همیشه فکر می کرد زندان جای قاتلانِ پدر من است، دشوار بود پسوندِ زندانی را در کنارِ نام خود پذیرفتن. اما همانگونه که محمد نوری زاد مردِ مقاوم زندان پیش از اینها و درست در روزهایی که من با او هم سلول بودم طی نامه ای نوشت: «حکومت اینگونه رقم زد که قاتل آزاد بماند و فرزند مقتول در بند».
با در نظر نگرفتن چندین شاهدِ صحنه قتل، گزارشهای پزشک قانونی و اسناد و شواهد دیگر، حتی پیش از صدور حکم آزادی، آن مدعی انقلاب فرهنگی برخلاف قانون به مرخصی سال نو می رفت. در حالی که طبق قانون تمام زندانیان می توانند با سپردن قرار وثیقه به مرخصی نوروزی بروند بجز زندانیان متهم به قتل. با این حال جناب فارسیِ متهم به قتل، حتی برای این مرخصی خلاف قانونش وثیقه هم قرار نمی داد.
چه امیدها به برپایی عدالت که یکی پس از دیگری بر باد می رفت و همچنان بی دادگاهی پس از بیداد پیشین به پا می شد. پرونده ترور دکتر کاظم سامی، پرونده ناتمام قتل فروهرها، مختاری ها، پوینده ها و … ۱۸ سالی از آن بی عدالتی ها و از شکل گیری نخستین کودتای قضایی گذشت.
تقویم تاریخ ورق خورد. ۲۲ خرداد ۸۸ فرا رسید. روزی که تاریخ قضاوت خواهد کرد که میزان رای ملت بود. همان رایی که وقتی جمعی تنها برای بازشماری دوباره آن به خیابان آمدند به جای پاسخ، گلوله و باتوم نثارشان شد. در ذهنِ جوان و رنج دیده من شاید همان کودتایی که حریم خانوادگی مرا ویران کرد بزرگترین بود، اما می دیدم که وسعت این کودتا این بار نه یک خانواده ، نه یک حزب، بلکه کل کشور را نشانه رفته بود. خانه ام را، امید و فردایم را. ایرانِ مان را همه ی آرمان مان را …
جگرها پاره پاره بود از فشار دندان های خشم. از این همه دروغ که ناگهان بر سر صندوق انتخاباتی و خانه شان آوار شده بود. من و توهای بیشماری بر ضد دیکتاتوری؛ ضد بی عدالتی و ضد دروغ و ظلم به پا خاستیم. در برابر استبداد قد علم کردیم و به بیداد «نه» گفتیم. نامزد منصوب شده و حامیان وی که از حمایت مردمی محروم تر شده و خود را تنهاتر یافتند، راهی جز انکار مردم نداشتند، معترضان را «اراذل و اوباش»، «خس و خاشاک» و در نهایت «میکروب و ویروس» نامیدند. شاید هم خرده ای بر این حاکمان نباید گرفت زیرا دنیای هرکسی را به وسعت و بزرگیِ اندیشه ی او می سنجند.
جسارت روز به روز بیشتر و بیشتر می شد. اوین، کهریزک، تجاوز، قتل و سرکوب واژه های آشنا و روزمره مردم شدند. من و خانواده ام نیز از این قاعده مستثنا نبودیم روزگار ما هم با: بازجو، انفرادی، ۲-الف، کاخ جوانان، بند ۷ و ۸، ۲۴۰ و ۳۵۰ (در کل؛ دولت عدالت محور) پیوند خورد. با این حال همه آنچه گذشت تلخی نبود. به قول شاعر «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد». آشنایی با «محمد نوری زاد» و هم سلول شدن با ایشان و دیگر دوستانی مانند: قربان بهزادیان نژاد، حسین مرعشی، محسن میردامادی، مجید توکلی، عبدالله مومنی، عماد بهاور، شهید جعفر کاظمی و دیگر مبارزانِ بی صلاحِ این میدان بود. دوستانی بهتر از آب روان. دوستانی که شاید نوری زادها باید همانند و چه بسا زیباتر از نامه ای موسوم به نامه پنجم؛ برایشان بنگارد.
سال هاست در نظام جمهوری که اسلام اختراعی آقایان آن را یدک می کشد، دانستن جرم است و مجرم محکوم به ندانستن. این محرومیت برای من سنگین و دردناک است چون باور دارم آگاهی کارآمدترین سلاح در مبارزه با استبداد است. من برای کسب این آگاهی راهی جز خروج از کشور پیش پای خود ندیدم. رفتنی که نه من نخستینِ آن هستم و نه شاید آخرین. رفتنی که شاید به طول انجامد، اما امیدوارم دستاوردش چراغ کوچکی باشد برای ریشه کنی تاریکی استبداد. همه می دانیم که استبداد در حال فروپاشی است و من نیز که اکنون از زندان بزرگی به اسم جمهوری اسلامی خارج شدم گواهی می دهم: «اندکی صبر سحر نزدیک است».
در پایان تنها پیام آقایان کروبی و موسوی را بازگو می کنم که اولی در پیام نوروزی و دیگری در یکی از بیانات خود قاتل پدر را خطاب قرار دادند و آیه مبارکه ۳۲ سوره شریفه مائده یادآور شدند:
من قتل نفسا بغیر نفس اوفساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا

هر کس نفسی را بی آنکه فسادی در زمین کند به قتل رساند مثل آن باشد که همه مردم را کشته باشد.(ترجمه آفای جلال الدین فارسی)
ساحل افتاده گفت:

گر چه بسی زیستم

هیچ نه معلوم شد

آه که من کیستم؟
موج ز خود رفته ای،

تیز خرامید و گفت:

هستم اگر می روم

گر نروم نیستم.
و در آخر نمی نویسم خدانگهدار؛ چون تا امید هست می نویسم به امید دیدار و به امید آزادی ایران.
آرمان رضاخانی

 

فرزندان موسوی و کروبی: این سرمای سیاه که می‌رود نه ظلم می‌ماند و نه زنجیر

Posted: 19 Mar 2011 05:56 AM PDT

پیام تبریک در آستانه بهار
جرس: فرزندان میرحسین موسوی و مهدی کروبی در آستانه سال جدید،  پیامی تبریکی خطاب به مردم ایران فرستادند. در این پیام آمده است:"این سال به پایان می‌رسد همچون تمام سال‌های بدی که رنگ خون داشت اما بهارش سبز بود."

 

 

آنها  در پیام تبریک نوروزی خود نوشته‌اند:"هفت سین ما امسال کنار آب و آیینه و قرآن و سبزه و گلی به یاد همه همپیمانان و همرزمان، مزین به عکس والدینمان نیز هست، که چون انبوه یاران خویش، زن و مرد و پیر و جوانی که لحظه‌های بهار شدن این سرما را پشت درهای فراق و میله ‌های جدایی می‌گذرانند یا به جور قدرت پرستان (فرعون پرستان) خشم آیین، خفته و گلگون کفن در تیره خاک‌های سردند. اما بهار می‌آید و زمین می‌گردد و باران خواهد بارید و ترنم لطیفش زمانه رویش را باور پذیر خواهد کرد. پایان زمستان زندان وبند، دشنام و افترا، اتهام و بازجویی، تهدید و تفتیش و شکستن قلم و زنجیر کردن اندیشه‌ها را بهار مهر و ایمان وعشق و صلح و نور و پاکی، به خاطرات دورسرزمینمان بدل خواهد کرد."

به گزارش کلمه و سحام نیوز متن کامل پیام نوروزی فرزندان میرحسین و کروبی به شرح زیر است:

به امید، نام و یاد خدا

ما بی‌غمان مست دل از دست داده‌ایم همراز عشق و همنفس جام باده‌ایم

برما بسی کمان ملامت کشیده‌اند تا کار خود ز ابروی جانان گشاده‌ایم

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم

همراهان، هم دردان، یاوران ما

سال ۱۳۸۹ به پایان رسید، سال صبر و استقامت، سال پشت در ایستادن‌ها و انتظار کشیدن‌ها، سال دلنگرانی برای عزیزی در بند، گم گشته‌ای را جستن و هروله‌ای از درزندانی به در زندانی دیگر کردن.

سالی حماسی بود برای همه ما. سالیکه، روزگارمان نیز، به اشک نشست از سوگ فرزندان و برادران و خواهرانی که خونشان جان سبزمان را سرخ کرد و سنگینی غبار ابهام‌هایمان را تطهیر.

خاطره سال ۸۹ طعم تلخ زمستان طولانی و سرد است که با ایستادگی پدران و مادران و ایستاده جان سپردن همرزمانمان رنگ و بویی دگر گرفت.

هفت سین ما امسال کنار آب و آیینه و قرآن و سبزه و گلی به یاد همه همپیمانان و همرزمان، مزین به عکس والدینمان نیز هست، که چون انبوه یاران خویش، زن و مرد و پیر و جوانی که لحظه‌های بهار شدن این سرما را پشت درهای فراق و میله ‌های جدایی می‌گذرانند یا به جور قدرت پرستان (فرعون پرستان) خشم آیین، خفته و گلگون کفن در تیره خاک‌های سردند. اما بهار می‌آید و زمین می‌گردد و باران خواهد بارید و ترنم لطیفش زمانه رویش را باور پذیر خواهد کرد. پایان زمستان زندان وبند، دشنام و افترا، اتهام و بازجویی، تهدید و تفتیش و شکستن قلم و زنجیر کردن اندیشه‌ها را بهار مهر و ایمان وعشق و صلح و نور و پاکی، به خاطرات دورسرزمینمان بدل خواهد کرد.

چه استوار و پرغرور ایستاده‌ای ایران! هرچند خسته و رنجور از تازیانه‌های تاریخ. ای سرزمین امیرکبیر بزرگ با رگهای بریده! خاک ستارخان و باقرخان و دیگر آزادیخواهان نامدار! ایرانِ مصدقی دشنام شنیده و تبعید کشیده و غل و زنجیر برشانه‌های توانایش دیده و خمینی های حبس و تبعید کشیده، ایران جوانان خداجوی جانباخته در جبهه‌ها که مرز‌ها را به جان و خون پاس داشته. سرزمین سرداران وسربداران خونین بال!

وطن! فراموش کن فریادهای مرگ خواهی و نفرت برای یارانت را در خانه ملتت! پرتاب سنگ و تیر و دشنام نوشتن وگفتن به ساکنین و در و دیوار خانه مردی که تنها جرمش هویدا کردن اسرار فجایع زندان‌ها بود و افتخار بزرگش عزیز داشتن فرزندان شهید چو جان خویشتن. سالهای سال مرامش نواختن نوای دوستی در بلوای اختلاف افکنان و جسم و جانش زخمی شلاق‌های بیرحم ظالمان بود. بانویی شجاع که سالهای سال زخم و عفونت بدنهای مجروحان وجانبازان مظلوم شیمیایی را زینب وار پرستار و همدم دلهای مجروح فرزندان شهید بود. کاش می‌شد فراموش کنی پاسخ دردناک حرمت شکنان بی‌درد را به روزهای بیتابی و شبهای بی‌خوابی مردی را که به عشق ذره ذره وجود تو‌ای وطن خود و جان و روحش را درهزارتوی کوههای سربرکشیده غرب کشور و دشتهای تبدار و زخمی جنوب گم کرده بود و در نگاه سبزش تنها آینده روشن تو ثبت می‌شد. که امین و دلنگران فرهنگ غریب مانده وبه یغما رفته کشور بود ویا زنی را که گویی عهدی داشت با خود که شمع وار بسوزد و فضای دانش و علم را روشن کند و درد همنوع را برجان خویش ببرد و مهر بورزد و مهر را لطیف و پاک ومحکم به دنیای سیاست بپیوندد. از یاد ببر ننگ حبس و حصر و ربودن پدر و مادرانمان را که تنها جرمشان ایستادگی بر خواست مطابق با سرشت آدمی و خلقت الهی، آزادی بود!

برادران خواهران ما

تسلای دلهای دردمند و نگران ما در لحظات تحویل سال حضور گرم شما در قلبهای ماست. آن حس پرشکوه و غرور انگیزی در چشم و جان پرشرر والدینمان است که همچون همه فرزندان پاکشان درکشور، ایستاده‌اند. آرزو داشته و دارند آزاده باشند و ایستاده بمیرند. اینک هرچند درهای دیدار و تماس به ناحق به روی آن‌ها بسته شد اما هزار پنجره نورانی دعا ی شما و ما به روی آن‌ها گشوده گشت. خداوندا شکرت هزاران هزار بار شکرت به آنکه مارا در ایران و در آغوش پر از حق و عدالت و ایمان و صداقت چنین پدران و مادرانی پروراندی.

این سال به پایان می‌رسد همچون تمام سال‌های بدی که رنگ خون داشت اما بهارش سبز بود.

این زمستان جان سخت، اما، یادمان داد چگونه می‌توان با صبری زیبا و ایمانی راسخ و استقامت کنار پدران و مادران، کنار یاران و هموطنان ایستاد. به ما آموخت که گرمای دلهای پرمحبت ازفرسنگ‌ها دور یا نزدیک چه سان امید سبزمان را به فرداهای دور دست روشن آبیاری می‌کند. اندوخته و تجربیاتی که تا پیروزی نهایی همراه‌مان خواهد بود. این سرمای سیاه که می‌رود نه ظلم می‌ماند و نه زنجیر. زمستان که می‌رود کرامت غبار آلوده انسانیمان را از غبار خواهیم زدود. می‌دانیم که در ‌‌نهایت فروردین لطیف خواهد آمد، در این همهمه لطف و شور و سرمستی آوای پرندگان را بیرون از بند میله ها خواهیم شنید که پرندگان آزادند و در این بزم پرامید همه ما شکفتن رنگارنگ شکوفه‌ها را خواهیم دید. رویش ناگزیر جوانه‌ها که سرزمینمان را سبز خواهد کرد.

خداوندا حال ما را، دوستدارانت و سرزمین پارسایان را همان گونه که خود می‌پسندی بهتر کن که به راستی تو حقی و یاری دهنده تمام حق جویان این سرزمین.

منصور عشقم و ترسم که عاقبت این پایداریم، بکشاند به پای دار

منصور وار اگر ببرندم به پای دار مردانه جان دهم که جهان نیست پایدار

فرزندان موسوی و کروبی


 

علی رغم کشتار روزهای اخیر، اعتراضات مردمی در یمن همچنان ادامه دارد

Posted: 19 Mar 2011 04:37 AM PDT

استعفای اولین وزیر کابینه
جــرس: در ادامه سرکوب اعتراضات و کشتار مخالفان در یمن، و در حالیکه تنها یک روز از کشته شدن حداقل پنجان تن از معترضان در صنعا، پایتخت یمن توسط نیروهای امنیتی می گذرد، روز شنبه ۱٩ مارس، ٢٨ اسفند، ده‌ها هزار نفر از مخالفان حکومت، بار دیگر در پایتخت به تظاهرات اعتراضی پرداختند.


همزمان یکی از وزرای کابینه آن کشور، در اعتراض به کشتار و سرکوب مردم توسط نیروهای حامی حکومت، از سِمَتِ خود کناره گیری کرد .


طی روزهای پنجشنبه و جمعه اخیر، سرکوب مردم شهر الهدایه (پنجشنبه) دست‌کم ۱۲۰ نفر زخمی بر جای گذاشت و حمله نیروهای امنیتی به اعتراضات مردمی در پایتخت و چند شهر مهم آن کشور در روز جمعه ادامه یافت، منجر به کشته شدن دست‌کم پنجاه نفر و زخمی شدن بیش از صد نفر شد، که اغلب کشته‌ شدگان – به شهادت خبرنگاران- برخلاف روزهای قبل، این بار از ناحیه سر و گردن هدف گلوله قرار گرفته‌اند.


خبرگزاری فرانسه گزارش داده است که معترضان به حکومت یمن در حالی روز شنبه، ۲۸ اسفند، در میدان «تغییر» صنعا گرد هم آمدند که روز جمعه و به دنبال کشتار مخالفان، علی عبدالله صالح، رئیس جمهور یمن برای ۳۰ روز در این کشور وضعیت فوق العاده اعلام کرد.


بر اساس مقررات وضعیت اضطراری، در اختیار داشتن اسلحه از سوی شهروندان یمن غیرقانونی است.


در عین حال، در همین روز نبیل الفقیه، وزیر گردشگری یمن در اعتراض به اعمال خشونت علیه معترضان از سمت خود و همچنین عضویت در حزب حاکم کناره گیری کرد. وی نخستین مقام کابینه یمن است که از مقام خود استعفا می دهد.


به دنبال وقایع روز جمعه، رئیس جمهور یمن، علاوه بر اعلام وضعیت اضطراری، از تشکیل کمیته‌‌ای بی‌طرف برای تحقیق در مورد خشونت‌های صورت گرفته در سه شهر صنعا، تعز و حدیده خبر داد.


معترضان به حکومت یمن، خواستار برکناری فوری رئیس جمهور این کشور پس از ۳۲ سال حکمرانی هستند.


گفتنی است علی عبدالله صالح تنها اعلام کرده است در سال ۲۰۱۳ که دوران قانونی ریاست جمهوری‌اش به پایان می‌رسد دیگر خود را برای این مقام نامزد نخواهد کرد و همچنین پیشنهاد داده است که در مدت زمان باقیمانده از حکمرانی‌اش، با تنظیم قانون اساسی جدیدی، قدرت اداره حکومت به پارلمان یمن محول شود.


ناآرامی‌های یمن، از اواخر بهمن‌ماه و پس از قیام مردم در تونس و مصر پاگرفت و به نوشته خبرگزاری فرانسه در این مدت حدود ۸۰ نفر در جریان اعتراض‌های خیابانی کشته‌شده‌اند.


اتحادیه اروپا، ایالات متحده آمریکا و ایران، به شدت خشونت‌های حکومتی اعمال شده در یمن را محکوم کرده‌اند و این کشور همانند لیبی و بحرین، در آستانه بحرانی انسانی قرار دارد.
 

همه پرسی برای تغییر قانون اساسی مصر برگزار شد

Posted: 19 Mar 2011 04:10 AM PDT

جــرس: درحالیکه با گذشت بیش از یک ماه از پیروزی اعتراضات مردمی در مصر، مقامات نظامی آن کشور که امور را موقتا در دست دارند، در جهت واگذاری کشور به غیرنظامیان، تغییرات قانون اساسی را به همه پرسی مردم گذاشته اند، معترضانی که در قیام علیه حسنی مبارک، رئیس جمهور مخلوع آن کشور شرکت داشتند، این تغییرات را کافی نمی دانند و خواهان رای "نه" به این اصلاحات هستند.


رسانه های خبری گزارش داده بودند که مردم مصر امروز شنبه (۱۹ مارس) رای خود نسبت به قانون اساسی جدید را در حالی به صندوق‌های رای خواهند ریخت، که تغییرات پیشنهاد شده در قانون اساسی مصر قرار است راه را برای دمکراتیزه کردن این کشور باز کند. شورای نظامی حاکم بر مصر، کمیسیونی را برای بررسی و تغییر بخش هایی از قانون اساسی کشور تعیین کرده بود، که این کمیسیون ۱۱ تغییر را در ۹ ماده قانونی تعیین و معرفی کرده است.


به گزارش خبرگزاری فرانسه، در صورتی که تغییرات مطرح شده به تصویب برسند، رئیس جمهور مصر از این پس تنها برای دو دوره چهار ساله انتخاب می شود و باید معاونی هم برای خود انتخاب کند. پیش از این، دوره ریاست جمهوری شش ساله بود و رئیس جمهور به طور نامحدود می توانست در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند.
همچنین با اصلاحات به عمل آمده، از این پس بر انتخابات، نظارت قضایی انجام خواهد شد.


در این تغییرات آمده است که نامزدهای این انتخابات باید چهل سال به بالا باشند و با فرد غیر مصری ازدواج نکرده باشند.


حزب ملی دموکراتیک (حزب حاکم در دوان حسنی مبارک) و اخوان المسلمین از این اصلاحات حمایت کرده اند.


اما معترضانی که در قیام علیه حسنی مبارک شرکت داشتند، این تغییرات را کافی نمی دانند و خواهان رای "نه" به این اصلاحات هستند. و می گویند باید قانون اساسی جدیدی برای مصر نگاشته شود.


محمد البرادعی، برنده جایزه صلح نوبل و از رهبران مخالفان گفته است این همه پرسی تنها با حداقل‌ها سر و کار دارد و در باره مسایل مهمی چون قدرت رئیس جمهور، انحلال مجلس و لزوم داشتن مجلسی مستقل سخن نمی گوید.


این مقام ارشد سابق آژانس اتمی جهانی گفته است به این تغییرات رای منفی خواهد داد و از هواداران خود خواسته تا این تغییرات را رد کنند.


این درحالیست که تغییر دهندگان قانون و به رای گذارندگان آن می گویند در قدرت رئیس جمهور، تغییرات بنیادین ایجاد نکردند، چون مجلس آینده مصر باید قانون اساسی جدیدی را تدوین کند.


تحلیلگران می گویند حزب ملی دموکراتیک و اخوان المسلمین از برپایی زودرس انتخابات سود خواهند برد و گروه و احزاب سیاسی که در حین ناآرامی ها شکل گرفته اند، هنوز نتوانسته اند برای فعالیت‌های سیاسی و انتخابات سازماندهی شوند.


در بخشی دیگر از تغییرات قانون اساسی آمده است "نامزدهای ریاست جمهوری باید حمایت سی عضو مجلس مصر را داشته باشند یا از حمایت سی هزار رای دهنده در نیمی از استان های کشور برای اعلام نامزدی خود برخوردار باشند."


همچنین احزاب سیاسی ثبت شده که حداقل یک عضو در مجلس سفلی یا علیا دارند، می توانند فردی را نامزد انتخابات ریاست جمهوری کنند.


گروه اسلام‌گرای اخوان‌المسلمین از هواداران خود خواسته است به قانون اساسی جدید رای مثبت بدهند. این گروه تغییرات اولیه انجام شده را شروعی برای قدم‌های بعدی می‌داند که باید در تمام عرصه‌های اجتماعی انجام شود، اما منتقدان بر این نظرند که با سرنگونی رژیم حسنی مبارک، شرایط برای دمکراتیزه شدن جامعه آماده شده و به همین جهت باید قانون اساسی جدیدی را با تغییرات کلی از ابتدا نوشت.


هنوز از نتایج اولیه همه پرسی مصر، خبری منتشر نشده است.
 

هاشمی رفسنجانی: اختلافات جدی است، اختصاص به اصولگرایان و اصلاح طلبان ندارد

Posted: 19 Mar 2011 03:34 AM PDT

جرس: هاشمی رفسنجانی با اشاره به تحولات منطقه و لزوم وحدت و همدلی گفت: شرایط منطقه و دنیا و روابط ما با قدرت‌های سلطه‌گر را می‌بینند. دشمنانی که حقیقتاً در کمین ما هستند. متأسفانه از کمّ و کیف اختلافات داخلی و علل آن هم آگاهی دارند. برایشان روشن است که اختلافات جدی شده و محدود به اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نیست. متأسفانه خوشه‌ها و شاخه‌های دیگر هم سر بر آوردند.

 

 

 

وی تصریح کرد: فکر می‌کنم در این شرایط اولین نیاز جامعه ما وحدت است. باید واقعاً متحد باشیم. می‌دانم که اتحاد کامل در هیچ کشوری و در ایران درست نمی‌شود، اما می‌توان مرزهایی را مراعات کرد که اتحاد آسیب نبیند و انتقاد جای خود را داشته باشد. سعه صدر برای همه مخصوصاً برای مسئولین لازم است که به حرف‌ها گوش بدهند. اگر انتقادی وارد است، بپذیرند و خود را اصلاح کنند و اگر نیست، منتقدین را با شیوه‌های درست قانع کنند. این شیوه یکی از ضرورت‌های جامعه‌ای است که می‌خواهد مسلمان باشد و مردمش منطقی زندگی کنند.


هاشمی رفسنجانی که با خبر گفت و گو می کرد ادامه داد: بی‌جهت با همدیگر درگیری‌های لفظی پیدا نکنند. دشمنی‌های شخصی و باندی را در منافع ملی، انقلابی و اسلامی دخالت ندهند که الان بسیار ضرر دارد. اینکه گروه‌های مختلف با سلیقه‌های گوناگون باشند، هیچ ضرری ندارد، حتی می‌تواند سازنده باشد. اما اینکه با خصومت با مسائل برخورد کنند، خیلی بد است. الحمدلله در طول سالهای گذشته این‌گونه نبودیم. ولی متأسفانه الان اتفاقاتی می‌بینیم و گاهی سخنانی می‌شنویم که واقعاً دور از شأن مردم مسلمان ایران است.


وی افزود: صفا، همدلی، توجه به مشکلات داخلی، توجه به مشکلات منطقه و دنیا، انجام وظایف دینی و اخلاقی از توصیه‌های من به مردم و مسئولان است. واقعاً مسائل اخلاقی ما کمی آسیب دیده است. شما که در متن جامعه هستید و به خاطر حرفه خبرنگاری در جریان اخبار داخلی و خارجی هستید، بهتر می‌دانید که متأسفانه شیوه‌ها مذموم مانند دروغ، تهمت، ادعاهای بیخود، وعده‌های غیرممکن، اتلاف مال، رفتار و گفتار برخلاف عقل و مسائل خاص اخلاقی در خانواده‌ها و فضای جامعه صفا و صمیمیت فردی و اعتماد عمومی را مخدوش می‌کند.


هاشمی به مشکلات جامعه پرداخت و افزود: متأسفانه مشکلات خانوادگی در جامعه پیش آمده، طلاق زیاد و ازدواج سخت شده که همه این مسائل برای جامعه خوره است که از درون یک جامعه را پوچ می‌کند.


وی گفت: اصلاح همه این مسائل جزو وظایف فردی و اجتماعی همه ماست. باید همه خود را با حدود مقررات، قانون و شرع تطبیق بدهند و در روابط اجتماعی و معاشرت‌ها و در انجام وظایف اداری مواظب باشند. مردم باید احساس کنند که وقتی به اداره، سازمان یا نهادی می‌روند، مسئولان و کارمندان برای پاسخ‌گویی آماده هستند و نباید در انجام امورد اداری مردم مانع‌تراشی کنیم که گاهی دیده می‌شود.


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار داشت: در مجموع فکر می‌کنم احتیاج به خیلی مواظبت‌ها داریم. اگر مسلمان هم نبودیم، می‌بایست براساس اخلاق انسانی، برای خود، خانواده، جامعه و حتی دنیا مفید و باعث آرامش باشیم. مخصوصاً الان که مسلمانیم، باید مواظب باشیم که زینت اسلام باشیم و به‌گونه‌ای رفتار نکنیم که در نگاه دیگران باعث ننگ و عار جامعه خود و اسلام باشیم.


متن کامل این گفت و گو به شرح زیر است:


در سال­های میانی دهه شصت وپس از بروز برخی اختلافات بین شورای نگهبان ومجلس در زمینه چند مورداز مصوبات نمایندگان، بنیانگذار جمهوری­اسلامی ایران برای حل بحران پیش­ آمده راسا وارد میدان شدند و دستوردادند که اگر  نمایندگان بر مصوبه رد شده از سوی شواری نگهبان، اصرار بورزند، این مصوبه بدون نظر مثبت شورای نگهبان به قانون بدل می­شود. به عنوان نخستین پرسش بفرمایید چه تحولاتی رخ داد که که امام(ره)با تجدیدنظر در راهکارسابق خود،فرمان تأسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را صادر کردند؟
بسم الله الرحمن الرحیم، اصل این مسئله که مرکزی برای داوری اختلافات نهادهای قانون‌گذار باشد، طبیعی است. شاید قوانین بسیاری از کشورهای دنیا این راهکار را با اختلاف نام و رویکرد پیش‌بینی کرده باشند. به خصوص در نظام‌هایی که براساس عقاید و اصول جزمی تشکیل شده‌اند. بعضی از نظام‌ها هستند که در قوانین خود به اصول جدی پایبند نیستند و بر مبنای اکثریت تصمیم می‌گیرند و همان قانون آنها می‌شود. ولی در بعضی از کشورها قانون اساسی محور همه مصوبات بعدی است که نباید قوانین جزئی برخلاف قانون اساسی باشند. در این‌گونه کشورها هیأتی با عنوان مفسر قانون اساسی یا دادگاه قانون اساسی و اسامی دیگر می‌گذارند که به صور مختلف راه‌حل‌هایی پیدا می‌کنند.

وضع اسلام و انقلاب اسلامی این‌گونه است که احکام خاصی براساس نظر فقها در فقه اسلامی آمده که وقتی نظام اسلامی باشد، باید در قانون‌گذاری مراعات شود. در قانون اساسی ما برای تطبیق مصوبات مجلس شورای اسلامی با شرع مقدس و حتی خود قانون اساسی و اخیراً به خاطر تأکیدات مقام معظم رهبری، سیاست‌های کلی نظام و سند چشم‌انداز، شورای نگهبان درنظر گرفته شد.

در زمان مشروطه هم در متمم قانون اساسی به همین مشکل برخورد کرده‌اند که همان موقع پنج نفر از علمای طراز اول را درنظر گرفتند که در مجلس بودند. اگرچه آنها حق وتوی مصوبات مجلس شورای ملی را داشتند، اما هیچ وقت عملی نشد. به هر حال در قانون اساسی آنها بود.

در قانون اساسی مصوب سال 58 که با رأی بالا به تأیید مردم رسیده بود، این مسئله پیش‌بینی نشده بود. یعنی راهکاری برای موارد اختلافی مجلس و شورای نگهبان مشخص نشده بود که چکار کنیم؟ حرف آخر را شورای نگهبان می‌زند یا مجلس؟ موارد زیادی داشتیم که مجلس قانونی را تصویب می‌کرد و شورای نگهبان به آن ایراد می‌گرفت. آن سالها روال معمولی این بود که آن قانون دوباره به مجلس برمی گشت و نمایندگان دوباره رأی می‌دادند و نظر شورای نگهبان را تأمین می‌کردند و آن قانون نهایی می‌شد.

مواردی هم پیش می‌آمد که نمایندگان تغییر مصوبات را مصلحت نمی‌دانستند و به رأی خود پایبند بودند و مجدداً رأی نمی‌دادند. براساس قانون هیچ نهادی نمی‌تواند به مجلس بگوید که چرا رأی نمی‌دهد؟! بنابراین آن قانون، معطل می‌ماند.

در همان مجلس اول چند قانون مهم و مادر با این مشکل، یعنی اختلاف مجلس و شورای نگهبان مواجه شد که همان‌گونه ماند. گاهی برای داوری خدمت حضرت امام(ره) می‌رسیدیم و ایشان حل می‌کردند. چون نظر امام(ره) برای همه در مجلس و شورای نگهبان قابل قبول بود. گاهی اوقات به هر دلیلی این داوری انجام نمی‌شد و امام هم نمی‌خواستند دخالت کنند.

به خاطر انباشته شدن چند مورد، امام به فکر راه حل افتادند که اول به رأی کارشناسی  از نمایندگان رسیدند. البته با قید موقت و بنابر ضرورت، گفته بودند لازم نیست شورای نگهبان نظر دهد. این راهکار هم در عمل به مشکلاتی برخورد. مثلاً شبهه می‌شد که در مجلس نمایندگانی حضور دارند که مقید به اسلام و فقه شیعه نیستند. آرای این عده از نمایندگان چگونه می‌تواند مسئله را حل کند؟ البته آنها قانون‌گذار بودند و رأی داشتند و در همه قوانین اظهارنظر می‌کردند. اما وقتی مسئله شرعی مطرح می‌شد، این‌گونه شبهات هم پیش می‌آمد.

به هر حال بعد از گذشت چند مورد با این راهکار که بعضاً با اعتراض شورای نگهبان مواجه می‌شد، امام(ره) به فکر راه حلی افتادند که مبانی شرعی هم در آن رعایت شود. این موضوع هم مدت‌ها مورد بحث بود. حاج احمد آقا که نماینده حضرت امام در جلسات سران بود، در یکی از جلسات اطلاع داد که امام به فکر تأسیس مرکز و مجمعی برای حل این مسئله هستند.

بعد از اینکه حاج احمد آقا این اندیشه امام را مطرح کرد، ما، یعنی آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله موسوی اردبیلی، مهندس موسوی و من نامه‌ای نوشتیم، امضا کردیم و خدمت امام فرستادیم. در آن نامه نوشتیم: «در سایه اظهارات اخیر آن وجود مبارک از لحاظ نظری مشکلاتی که در راه قانون‌گذاری و اداره جامعه اسلامی به چشم می‌خورد، برطرف شده و همان‌گونه که انتظار می‌رفت، این راهنمایی‌ها مورد اتفاق نظر صاحب‌نظران قرار گرفت. مسئله‌ای که باقی مانده، شیوه اجرایی اعمال حق حاکم اسلامی در موارد احکام حکومتی است در حال حاضر لوایح قانونی ابتدا در وزارتخانه‌های مربوط و سپس در کمیسیون مربوطش در دولت و سپس در جلسه هیات دولت مورد شور قرار می‌گیرد و پس از تصویب در مجلس، معمولا، مورد شور در کمیسیون‌های تخصصی دارد که با حضور کارشناسان دولت و بررسی نظرات متخصصان که معمولا پس از اعلام و انتشار به کمیسیون‌ها می‌رسد، انجام می‌شود و معمولا یک لایحه در چند کمیسیون به تناسب مطالب مورد بررسی قرار می‌گیرد و دو شور هم در جلسه علنی دارد که همه نمایندگان و وزرا یا معاونان وزاتخانه‌های مربوط در آن شرکت می‌کنند و به تناسب تخصص‌ها اظهارنظر می‌کنند و پیشنهاد اصلاح می‌دهند و اگر کار به صورت طرح شروع شود، گر چه ابتدا کارشناسی دولت را همراه ندارد، ولی در کمیسیون‌ها و جلسه عمومی مانند لوایح، کارشناسان مربوط نظرات خود را مطرح می‌کنند.پس از تصویب نهایی، شورای نگهبان هم نظرات خود را در قالب حکم شرعی یا قانون اساسی اعلام می‌دارد که در مواردی مجلس نظر آنها را تأمین می‌نماید و در مواردی از نظر مجلس قابل تامین نیست که در این صورت مجلس و شورای نگهبان می‌توانند توافق کنند و همین جاست که نیاز به دخالت ولی فقیه و تشخیص موضوع حکم حکومتی پیش می‌آید (گرچه موارد فراوانی از این نمونه‌ها در حقیقت اختلاف ناشی از نظرات کارشناسانه است که موضوع احکام اسلام یا کلیات قوانین اساسی را خلق می‌کند)

اطلاع یافته‌ایم که جناب‌عالی درصدد تعیین مرجعی هستید که در صورت حل نشدن اختلاف مجلس و شورای نگهبان از نظر شرع مقدس یا قانون اساسی، با تشخیص مصلحت نظام و جامعه، حکم حکومتی را بیان نماید. در صورتی که در این خصوص به تصمیم رسیده باشید، با توجه به اینکه هم‌اکنون موارد متعددی از مسایل مهم جامعه بلاتکلیف مانده، سرعت عمل مطلوب است»

یکی از مشکلاتی که در آن شرایط باعث معطلی می‌شد، این بودکه شاید از یک قانون 10 تا 20 ماده‌ای تنها 2 یا 3 ماده مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان بود که کل آن قانون معطل می‌شد. این در شرایطی بود که همه مسئولان قبول داشتند که لازم است آن قانون نوشته شود.

امام(ره) در جواب نامه ما نوشتند: «گرچه به نظر اینجانب پس از طی این مراحل، زیر نظر کارشناسان که در تشخیص این امور مرجع هستند، احتیاج به این مرحله نیست، لکن برای غایت احتیاط در صورتی که بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان شرعاً و قانوناً توافق حاصل نشد، مجمعی مرکب از فقهای محترم شورای نگهبان و حضرت حجج اسلام آقاین خامنه‌ای، هاشمی، اردبیلی، توسلی، موسوی خوئینی‌ها و جناب آقای میرحسین موسوی و وزیر مربوط برای تشخیص مصلحت نظام اسلامی تشکیل گردد و در صورت لزوم رای اکثریت اعضای حاضر این مجمع مورد عمل قرار گیرد. احمد در این مجمع شرکت می‌نماید تا گزارش جلسات به اینجانب سریع‌تر برسد. حضرات آقایان توجه داشته باشند که مصلحت نظام از امور مهمه‌ای است که گاهی غفلت از آن موجب شکست اسلام عزیز می‌گردد.

امروز جهان اسلام نظام جمهوری اسلامی ایران را تابلوی تمام نمای حل معضلات خویش می‌دانند. مصلحت نظام و مردم از امور مهمه‌ای است که مقاومت در مقابل آن ممکن است که اسلام پابرهنگان زمین را در زمان‌های دور و نزدیک زیر سؤال ببرد و اسلام آمریکایی مستکبرین و متکبرین را با پشتوانه میلیاردها دلار توسط ایادی داخل و خارج آنان پیروز گرداند. از خداوند متعال می‌خواهم تا در این مرحله حساس آقایان را کمک فرماید.»

به هر حال اول همین مقدار بود. البته امام(ره) نظر وسیعی داشتند. هم مجمع را تأسیس و هم عده‌ای را به عنوان شخصیت‌های حقیقی و حقوقی تعیین کردند که در ابعاد مختلف صاحب نظر باشند. یعنی هم فقه را بدانند و هم با مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مطلع باشند تا بتوانند مصلحت نظام را در مواجهه با اختلافات مجلس و شورای نگهبان تشخیص دهند.

من فکر می‌کنم وجود این نهاد در جامعه اسلامی یک ضرورت است. اگر این نهاد نباشد، این اختلاف همیشه باقی می‌ماند. در دنیا هم بن بست‌های تصمیم گیری پذیرفته نیست. باید بن بست‌ها شکسته شود که وجود این نهاد در قانون‌گذاری بن‌بست شکن است.

راهکارهایی که امام(ره) برای حل اختلافات مجلس و شورای نگهبان مطرح می‌کنند، یعنی هم رأی کارشناسی  نمایندگان و هم ورود مفهوم جدید سیاسی به نام «مصلحت» قابل توجه هستند. مخصوصاً راهکار دوم که فکر می‌کنم حداقل برای خیلی از فقها مفهوم جدیدی در حکومت بود که هم از فقه و هم از قانون اساسی مهمتر جلوه می‌کند. ورود این مفهوم مدرن را در فقه امام چگونه ارزیابی می‌فرمایید؟ چه اتفاقی افتاد که امام(ره) به این راهکار رسیدند؟

در پاسخ به سؤال قبلی توضیح دادم. مواردی از قوانین ما که باعث اختلاف و تعارض مجلس و شورای نگهبان شده بودند، راکد مانده بود. همه منتظر آن قوانین بودیم. وقتی این مشکل در قانون‌گذاری کشور خود را نشان داد، امام(ره) برای رفع مشکل، آن کار را کردند که انصافاً یکی از نوآوری‌های امام در فقه حکومتی بود.

به نظر می­رسد نگاه امام به مصلحت نسبت به دو مورد مهم دیگر، یعنی فقه و قانون اساسی بالاتر بود؟ یعنی مصلحت جامعه برای ایشان مهمتر از سایر مواردی بود که شاید برخی دیگر از دست­اندرکاران فقه ویاقانون به آن توجه داشتند؟

بله، ایشان در همان نامه‌ای که برای شما خواندم، همین توضیح را دادند که مصلحت نظام بر همه چیز مقدم است. چون بحث بقای اصل نظام در میان است. البته از بعد فقهی این موضوع یک مبنای مهم دارد. می‌توانیم درباره قانون اساسی بگوییم قانونی است که عده‌ای نوشتند که حالت فقهی تخصصی کامل را ندارد. بحث‌های تخصصی آن مربوط به حقوقدانان است.

در فقه همیشه این‌گونه بود. یعنی اگر به هزار سال پیش هم برگردید و کتب فقهی را نگاه کنید، مسائلی پیدا می‌کنید که احکامی براساس مصلحت صادر شده است. این‌گونه احکام در مواردی است که بین دو احتمال یا دو راه حل، یکی مفید و دیگری مضر است. طبعاً در این موارد، راه حل مفید انتخاب می‌شود. گاهی هر دو مضر هستند و ناچارند یکی را انتخاب کنند که راه حل دارای ضرر کمتر انتخاب می‌شود. گاهی هر دو راه‌حل مفید هستند که آن راه حل دارای فایده بیشتر انتخاب می‌شود که می‌گویند انتخاب اهم در مقابل مهم یا دفع افسد به فاسد.

موارد طرح شده بیشتر در چارچوب احکام ثانویه بود؟
نه، نظر امام این بود که از احکام اولیه است. در همین رابطه یک بحث جدی بین فقهاست که آیا همه احکام اسلام تابع مصلحتی هستند؟ نظر غالب و اکثریت این است که «بله، هیچ حکمی بدون مصلحت نیست و در هر تکلیفی مصلحتی نهفته است.» البته بعضی از مسائل، تعبدی هستند و نمی‌توانیم بفهمیم چرا این‌گونه است! مثلاً اعمالی در مناسک حج داریم که با استدلال نمی‌توان افراد را قانع کرد. یا چرا نماز ظهر و عصر و عشا، چهار و نماز مغرب، سه و نماز صبح دو رکعت است؟ حتماً مصلحتی دارد و گاهی مسائلی برای علت رفتاری و گفتاری عبادات ذکر می‌کنند.

خوب است همین جا بگویم که محمدبن علی بن حسین ابن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق در قرن چهارم هجری، کتابی به نام «علل الشرایع» نوشته که برای همه احکام علتی ذکر شده است. البته خیلی از علل را خیلی از افراد قبول نمی‌کنند، ولی ایشان نوشته‌اند.

بنابراین یک بحث اصلی این است که احکام تابع مصالح هستند. گفتم عباداتی که تعبدی هستند و احکام روشنی دارند، حتی اگر مصلحت آنها را ندانیم، عمل می‌کنیم. همه ما از این موارد در عبادات و برنامه زندگی خود داریم که بسیاری از فتاوا تعبدی هستند. البته گاهی استثناها، استدلالات و منافعی برای چرایی شیوه‌ها ذکر می‌کنیم که شاید دلیل قطعی نباشند.

در کنار این مسائل، احکام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره برای خیلی از مسائل داریم که روشن و قابل فهم هستند. در این موارد که اختلافی برای قانون‌گذاری پیش می‌آید، بحث «مصلحت» به عنوان یک عنوان مستقل فقهی مطرح می‌شود که خیلی از فقها تحت این عنوان فتوا می‌دهند. یعنی به دلیل مصلحت اقوی، فتوای به وجوب و یا به دلیل ضرر مشخصی، فتوای به حرمت می‌دهند که همه اینها تابع مصالح می‌باشند.

بنابراین «مصلحت» هم خودش مستقلاً مبنای دینی و فقهی دارد و هم در فقه فروع بسیاری، در بحث‌های سیاسی و حکومتی دیده شده است. وقتی به مسائل حکومتی، اداره کشور و قوانین جدید می‌رسیم که شرایط زمان و مکان هر روز عوض می‌شود و شرایط جدید پیش می‌آید، باید قوانین هم مطابق و متناسب آنها عوض شود که مطمئناً بحث «مصلحت» در این شرایط پررنگ‌تر می‌شود.

پس اگر بنا باشد مصلحت اداره حکومت را مراعات کنیم، باید این اصل هم به عنوان یک مبنای فقهی مورد قبول باشد که هست و در زمره احکام اولیه قرار می‌گیرد. زمانی می‌خواهند از یک حکم صرف‌نظر کنند. اینکه احکام ثانویه می‌گویند، در مواقعی است که قبلاً حکم دیگری درباره یک مسئله خاص صادر شده است. در فتاوای حضرت امام(ره) هم هست که به خاطر شرایط زمان، حکم اولیه خود را موقتاً معطل کرده‌اند و حکم جدیدی آورده‌اند که ثانوی می‌شود. وقتی حکم ثانوی شد، به عنوان ضرورت مطرح می‌شود. البته موقت است، چون تا زمانی که ضرورت آن حکم ایجاب می‌کند، برقرار است. وقتی آن ضرورت برطرف شد، آن حکم هم قابل اجرا نیست. در زندگی خودمان هم از این موارد زیاد است.

بعد از رحلت امام و اصلاح قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت نظام به یکی از نهادهای مهم قانون اساسی بدل شد و جایگاه آن در کشور مستحکم شد. درحال حاضربیش از دو دهه است که نام مجمع در قانون اساسی جمهوری اسلامی ذکر شده­است.

حضرت‌عالی که از روز اول در مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور داشتید، عملکرد مجمع را در گره‌گشایی از بن‌بست‌های قانون‌گذاری، حل معضلات و فضایی که ایجاد کرده، چقدر مثبت می‌دانید؟ ارزیابی کلی شما در این زمینه چیست؟
اولاً قانون اساسی پس از رحلت امام اصلاح و بازنگری نشده است. بلکه امام در سال آخر عمر پربرکت خویش دستور بازنگری قانون اساسی را با ذکر موارد اصلاح یا افزایش صادر کرده بودند. حتی اعضای هیأت بازنگری هم از طرف ایشان انتخاب شده بودند. هنوز بازنگری و اصلاح کامل نشده بود که متأسفانه امام رحلت کردند و کار در دوران رهبری آیت‌الله خامنه‌ای ادامه یافت و مثل قانون اساسی اول به رفراندوم گذاشته شد و مردم فهیم ایران باز هم به آن رأی دادند.

در خصوص ارزیابی من از عملکرد مجمع در این دو دهه، تا جایی که مواردی را به خاطر دارم، مجمع تشخیص در خیلی از مسائل بن‌بست‌شکنی کرده است. اولین و مهمترین دستاورد تأسیس مجمع رفع اختلافات شورای نگهبان و مجلس بود. وقتی آثار داوری‌های مجمع برای رفع اختلافات مشخص شد، حضرت امام(ره) در مواردی که مشکلی پیش می‌آمد، برای حل به مجمع ارجاع می‌دادند.

این مسئله به تدریج مجمع را وارد کارهایی کرد که نوعی قانون‌گذاری بود. مثلاً تعزیرات حکومتی که قانون وسیعی است و بندها، فصل و مواد فراوانی دارد. از پیش معلوم بود که نمی‌توان قانون تعزیرات را در سالهای پس از جنگ مثل زمان جنگ عمل کرد که در آن شرایط به خاطر جنگ مشکلات زیادی در تولید، توزیع، تورم و احتکار داشتیم. دولت تصمیماتی می‌گرفت که گفته می‌شد این تصمیمات خلاف شرع است. می‌گفتند: «مالک، ملک خود را به هر قیمتی که دلش می‌خواهد، می‌فروشد. چرا می‌خواهید قیمت بگذارید؟» یا می‌گفتند: «چرا می‌خواهید کسی را که اختیار ملکش را داشته و گران فروخته، جریمه یا حبس کنید؟»

همه این مسائل نیاز به قانون داشت و در آن زمان قانون کاملی نداشتیم. معلوم بود که حتی اگر مجلس تصویب کند، شورای نگهبان رد می‌کند. آن موقع این مسئله مطرح شد که هر چه را که راه حل مشکلات آنها در قوانین عادی کشور دیده نمی‌شود، مجمع به جای مسیر قانون‌گذاری تصویب کند.

آن موقع آیت‌الله خامنه‌ای رئیس مجمع بودند. یکی از مواردی که به مجمع آمد، همین قانون تعزیرات بود که هنوز هم است. آن موقع تعزیرات را به دولت دادیم. خیلی از موارد آن جزو احکام قضایی است و باید به دادگاه برود. البته به نحوی دادگاه را هم شریک کردیم، اما اصل این مسئله مربوط به قوه قضائیه بود.

در حقیقت خیلی از موارد آن ضابطه و قانون بود که می‌بایست در مجلس تصویب شود. دولت در اواخر جنگ که مشکلات جدی پیدا شده بود، از امام(ره) خواست که قانون آن در مجمع تصویب شود که تصویب شد و هنوز هم همان است. گاهی اصلاحاتی لازم بود که در مجمع اصلاح می‌کنیم. اگر تفسیر می‌خواهند، در مجمع تفسیر می‌کنیم.

یکی دیگر از این موارد قانون مبارزه با مواد مخدر بود. مصرف مواد مخدر در کشور خیلی سرعت گرفته بود. قبل از انقلاب هم مشکلات آن برای رژیم جدی بود و بعد از انقلاب هم مشکلاتی داشتیم. کم‌کم مواد صنعتی مخدر پیدا و مشکل جدی‌تر شد. احکامی که می‌خواستند صادر کنند، مثل زندان‌های طولانی، حبس‌های خاص و اعدام، با مبانی اولیه شرعی منافات داشت.

امام آن قانون را هم به مجمع ارجاع دادند. مجمع هم قانون مبارزه با مواد مخدر را تصویب کرد که تا به حال به همان قانون عمل می‌شود. البته مدتی است که خواستیم هر دو قانون، یعنی هم تعزیرات و هم مواد مخدر، به مجلس برود. چون اصلی داریم که می‌گوید آنچه را که مجمع تصویب می‌کند، هیچ جای دیگر نمی‌تواند عوض کند. اگر نیاز به تغییر و حتی تفسیر باشد، باید در مجمع انجام شود. الان مدتی است که اجازه دادیم این دو مورد به مجلس برود. ولی مسئولان اجرایی مایل نیستند این قوانین در مجلس بررسی و تصویب شود. چون دوره تصویب در مجلس طولانی است. علاوه بر اینکه بیش از 270 نماینده مجلس نظرات متفاوتی دارند و نمی‌توان همه را با یک جلسه توضیح قانع کرد که رأی بدهند. ولی در مجمع که 32 نفر هستند، خیلی راحت‌تر استدلالات خود را می‌گویند.

البته مجمع این را قبول ندارد. چون اولاً اگر در مجلس مطرح شود، به خاطر تریبون بازی که مجلس دارد، بحث‌ها روشن و مردم مطلع می‌شوند. ثانیاً به خاطر ماهیت مجلس، بحث‌های کارشناسی بیشتری در کمیسیون‌های مجلس انجام می‌شود. ما اجازه دادیم، ولی مسئولان اجرایی به مجلس نمی‌برند.

در حال حاضر برخی از منتقدین به عملکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید می­کنند که طبق قانون اساسی تنها مجلس اجازه تقنین دارد وبا این استدلال برخی از اقدامات مجمع را خروج از وظیفه ذاتی خود و ورود به حوزه اختیارات مجلس می­دانند. در این  بخش می­خواستم این پرسش را طرح کنم که آیا مجمع برای خود شان قانون­گذاری نیز قائل است؟ واصولا در این زمینه اقداماتی نیز داشته­است؟
کسانی که الان با طرح قانون‌گذاری مجمع، کارهای تبلیغاتی رسانه‌ای می‌کنند، به همین موارد اشاره می‌کنند. نکته بسیار ظریفی که در این بحث نهفته و متأسفانه بعضی‌ها به آن توجه ندارند، این است که مثلاً در یک قانون 10 ماده‌ای که از موارد اختلافی مجلس و شورای نگهبان است، همه مواد که مورد اشکال و ایراد نیست. شاید یک یا دو ماده براساس نظر شورای نگهبان مغایر شرع یا قانون اساسی باشد. در ارجاع مجدد به مجلس، نمایندگان روی رأی قبلی خود می‌ایستند که در این صورت به مجمع تشخیص می‌آید.

اگر مجمع بدون بررسی موارد اختلافی، نظر شورای نگهبان یا مجلس را تأیید کند، مشکلی پیش نمی‌آید. اما اعضای مجمع می‌گویند در مواردی باید نظر مجلس اصلاح شود و نظر شورای نگهبان درباره ابطال کلی هم درست نیست. ما باید اصلاح کنیم. پس موارد قانونی که مورد اختلاف است، در مواردی اصلاح می‌شود. وقتی یک ماده اصلاح شد، گاهی پیش می‌آید مواد دیگری هم که با این ماده ارتباط دارند، اصلاح شود.

بعضی از آقایان به خاطر این موارد، شبهه قانون‌گذاری می‌کنند و می‌گویند مجمع باید «آری» یا «نه» بگوید! در صورتی که این‌گونه درست نیست. دلیلش این است که در آیین نامه مجمع برای شیوه‌های درست تصویب که به تأیید رهبری هم رسیده و یک سند مهم است، به اعضا اجازه داده در مواردی که مستلزم اصلاح ماده دیگری هست، آن ماده را هم اصلاح کنند.

مواردی دیگری هم پیش می‌آید. مثلاً در قانون مبارزه با مفاسد اداری که همین الان در دستور کار مجمع است، پیش آمده است. مجمع می‌بیند مواد دیگری از این قانون اشکالات جدی دارد که حتی شورای نگهبان هم متعرض آنها نشده است. اگر مجمع اصلاح نکند، آن قانون با همان اشکالات تصویب و اجرایی می‌شود. اعضای مجمع می‌گویند به شرطی موارد اختلافی را اصلاح می‌کنیم و رأی می‌دهیم که آن مواد دارای اشکال هم اصلاح شوند. البته خودمان نمی‌توانیم این کار را بکنیم.

باید به رهبری بنویسیم و اگر ایشان اجازه دادند، آن مواد هم اصلاح می‌شود. این هم از آن مواردی است که شبهه قانون‌گذاری پیش می‌آورد. منتها این از آن مواردی است که اعضای مجمع برای مراعات مصلحت و حل اختلافات، اصلاح مواد دارای اشکال را شرط تصویب خود می‌دانند و می‌گویند اگر اصلاح نشود، ما تحویل نمی‌دهیم و مسئولیت آن هم با مجلس یا شورای نگهبان است.

البته این مسئله تا به حال فقط یکی دو مورد اتفاق افتاد.

یعنی این روندقاعده نیست،بلکه بیشتر استثنابه شمار می­رود؟
بله، علاوه بر این­ها در موارد حل معضلات هم قانون‌گذاری داریم. البته قوانین تعزیرات حکومتی و مبارزه با مواد مخدر هم جزو معضلات هستند. شاید همین الان هم معضلی پیش بیاید. معنای معضل این است که حل آن در بن‌بست است و با قانون اساسی فعلی و قوانین شرعی سازگار نیست.

باید جایی باشد که فراتراین این دو تصمیم بگیرد. براساس قانون اساسی تشخیص معضل با رهبری است. یعنی اگر رهبری معضلی احساس کنند، آن را از طریق مشاوره با مجمع تشخیص حل می‌کنند. صراحت اصل 110 قانون اساسی درباره وظایف و اختیارات رهبری که 11 مورد را می‌گوید در دو بند اول و بند 8 آن آمده است:

1- تعیین‏ سیاست‌های کلی‏ نظام‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏ پس‏ از مشورت‏ با مجمع تشخیص‏ مصلحت‏ نظام‏.

2- نظارت‏ بر حسن‏ اجرای‏ سیاست‌های‏ کلی‏ نظام‏.

8- حل معضلات نظام که از طریق عادی قابل حل نیست از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام

پس می‌بینید که براساس دستور قانون اساسی، اقدامات مجمع منجر به قانون‌گذاری می‌شود. مسئله اخیر بانک مرکزی بهترین مثال برای این مورد است که تبدیل به معضل سیاسی شد. واقعاً در مجمع معضل قانون‌گذاری نداشت. به خاطر اختلافات شدید مجلس و دولت که با هم تفاهم نمی‌کردند، به مجمع آمد که با اصلاحاتی نظر مجلس را پذیرفتیم. وقتی مصوبه برای تأیید خدمت رهبری فرستاده شد، ایشان فرمودند: «این موضوع بالاتر از حد اختلافات و جزو معضلات است.»

ایشان مصوبه اعضای مجمع را کنار گذاشتد و به مجمع برگرداندند و گفتند: «خودتان به عنوان معضل رسیدگی کنید.» در این فرض مجمع مقیّد به مصوبه مجلس نیست. باید مسئله مدیریت بانک مرکزی و خیلی چیزها را که در حفظ اموال مهم است، درنظر بگیریم و قانون جامعی به عنوان رفع معضل بنویسیم. این قانون‌گذاری می‌شود، ولی براساس قانون اساسی انجام می‌شود.

در چند ماه گذشته شاهد افزایش محسوس انتقادات نسبت به عملکرد مجمع تشخیص مصلحت بوده­ایم، فکر می‌کنید سرمنشااین انتقادات بیشتر سیاسی است یا حقوقی؟
بعضی از انتقادات می‌تواند حقوقی باشد. البته اعضای مجمع در مصوبات خود خیلی دقت می‌کنند که تخلفات حقوقی نداشته باشند. ولی مثل قضاوت است. مگر الان دو طرف دعواها راضی از دادگاه برمی‌گردند؟ هر کس به نفعش باشد، خوشحال می‌شود و هر کس به ضررش باشد، می‌گوید قاضی درست عمل نکرد. در مجمع هم این‌گونه است. اگر به نفع یک طرف نباشد، یا مجلس، یا شورای نگهبان و یا طرفدارانشان و یا کسانی که می‌خوهند قانون را در اجرائیات اعمال کنند، اعتراض می‌کنند. عمده انتقادات فعلی سیاسی است و حرف‌های واقعی نیست.

واقعاً برای تصمیم‌گیری‌ها در مجمع دقت می‌شود. جلسات مجمع معمولاً سه ساعت طول می‌کشد. بعضی وقت‌ها که مسئله‌ای برای بحث مطرح می‌شود، تمام سه ساعت برای بررسی یک بند مصرف می‌شود. چون تقریباً تمام اعضا صحبت می‌کنند و نظرات خود و جواب مخالفان و موافقان یک موضوع را می‌دهند و در آخر هم رأی‌گیری می‌کنیم. چون خبرنگاری در جلسات مجمع حضور ندارد، کسی ابایی از گفتن حرف‌های خود ندارد و بنای ما هم این نیست که مذاکرات مجمع را منتشر کنیم.

فکر می‌کنم یکی از آزادترین مراکز تصمیم گیری در کشور است که برای این‌گونه بحث‌ها وجود دارد. البته اخیراً یک شیوه بدی شروع شده که افرادی، مذاکرات جلسه و حرف‌های اعضا را به نفع جریان‌های خودشان مطرح می‌کنند که مصداق کامل خلاف اخلاق و سوءاستفاده از یک فضای سالم برای بحث و مذاکره است. همین باعث شده که بعضی از اعضای در گفتن بعضی از نظرات خود در مسائل مختلف تقیه ‌کنند. اما جلسه از لحاظ مدیریتی کاملاً آزاد و بدون نگرانی و به نظرم خالی از خودسانسوری اعضا در بیان مسائل می‌باشد.

با توجه به پایان سال89، می­خواستم این پرسش را طرح کنم که مهمترین برنامه‌های مجمع تشخیص مصلحت در سال 1390 چیست؟
همین الان موضوعی در دستور کار جلسات مجمع آمده که برای اشتغال است. بحث مهمی است. باید سیاست‌‌های کلی نظام در بخش‌های اشتغال‌زایی- اجتماعی- انتخابات را مطرح و تصویب کنیم که نمی‌دانم چقدر طول می‌کشد.

سیاست‌های کلی نظام در بخش‌های دیگر از جمله اجتماعی- مطبوعات- احزاب و تشکّل‌ها و انتخابات نیز در نوبت رسیدگی قرار دارند.

برنامه دیگر ما با توجه به شرایطی که الان در کشور هست و با توجه به یارانه‌ها که هدفمندی آن شروع شده که بحث‌های بسیار جدی در جامعه به وجود آورده، پرداختن به سیاست‌های کلی مرتبط است. البته قبلاً خودمان تصویب کرده بودیم که یارانه‌ها باید هدفمند شوند. ولی با سبکی که اجرا شده و تأخیر چهار پنج ساله‌ای که در اجرای آن پیش آمده و شرایطی که پیش آمده، تحقیقاً یکی از کارهای ما بررسی سیاست‌های مربوطه است.

شرط بحث درباره سیاست‌های کلی موضوعات مختلف در مجمع، ارجاع رهبری است. یعنی ما پیشنهاد می‌دهیم و اگر ایشان موافقت کردند، شروع به نوشتن سیاست‌های کلی می‌کنیم.

البته در همان روزهای اول دوره جدید مجمع یعنی پس از حکم 27 اسفندماه 1375 رهبری به من و اعضای مجمع، حدود 140 موضوع را انتخاب کردیم که به تأیید ایشان رسید و کار تدوین سیاست‌های کلی آن شروع شد که هنوز تمام نشده و خیلی هایش مانده است.

شاید مواردی که به نظر من در سال آینده الویت دارند، وقت زیادتری از جلسات مجمع را بگیرند.

در آستانه سال نو قرار داریم. در این ایام چه پیامی برای مردم ایران دارید؟
اولین پیام من به مردم ایران و همه کسانی که به زبان شیرین فارسی صحبت و با فرهنگ و تمدن دیرینه ایرانی زندگی می‌کنند، تبریک سال نو می‌باشد که واقعاً انتخاب این فصل برای آغاز سال نو، نشان از هوشیاری قوم ایرانی در انتخاب مقاطع حساس است. می‌بینید که آغاز سال نو در تقویم‌های دیگران با آنچه که در تقویم هجری شمسی ما هست، تفاوت زیادی دارد. واقعاً سال جدید ایرانیان زمانی آغاز می‌شود که بخش اعظم زمین پس از خواب زمستانی، بیدار می‌شود، درختان برگ‌های سبز می‌پوشند و گل‌ها شکوفا می‌شوند.

نکته دیگر اینکه بحمدلله اکثر مردم ایران باسواد، هوشیار، فهیم و مطلع هستند و به اندازه کافی رسانه‌های مختلفی در اختیارشان است و به مسائل احاطه دارند. شرایط منطقه و دنیا و روابط ما با قدرت‌های سلطه‌گر را می‌بینند. دشمنانی که حقیقتاً در کمین ما هستند. متأسفانه از کمّ و کیف اختلافات داخلی و علل آن هم آگاهی دارند. برایشان روشن است که اختلافات جدی شده و محدود به اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نیست. متأسفانه خوشه‌ها و شاخه‌های دیگر هم سر بر آوردند.

فکر می‌کنم در این شرایط اولین نیاز جامعه ما وحدت است. باید واقعاً متحد باشیم. می‌دانم که اتحاد کامل در هیچ کشوری و در ایران درست نمی‌شود، اما می‌توان مرزهایی را مراعات کرد که اتحاد آسیب نبیند و انتقاد جای خود را داشته باشد. سعه صدر برای همه مخصوصاً برای مسئولین لازم است که به حرف‌ها گوش بدهند. اگر انتقادی وارد است، بپذیرند و خود را اصلاح کنند و اگر نیست، منتقدین را با شیوه‌های درست قانع کنند. این شیوه یکی از ضرورت‌های جامعه‌ای است که می‌خواهد مسلمان باشد و مردمش منطقی زندگی کنند.

بی‌جهت با همدیگر درگیری‌های لفظی پیدا نکنند. دشمنی‌های شخصی و باندی را در منافع ملی، انقلابی و اسلامی دخالت ندهند که الان بسیار ضرر دارد. اینکه گروه‌های مختلف با سلیقه‌های گوناگون باشند، هیچ ضرری ندارد، حتی می‌تواند سازنده باشد. اما اینکه با خصومت با مسائل برخورد کنند، خیلی بد است. الحمدلله در طول سالهای گذشته این‌گونه نبودیم. ولی متأسفانه الان اتفاقاتی می‌بینیم و گاهی سخنانی می‌شنویم که واقعاً دور از شأن مردم مسلمان ایران است.

صفا، همدلی، توجه به مشکلات داخلی، توجه به مشکلات منطقه و دنیا، انجام وظایف دینی و اخلاقی از توصیه‌های من به مردم و مسئولان است. واقعاً مسائل اخلاقی ما کمی آسیب دیده است. شما که در متن جامعه هستید و به خاطر حرفه خبرنگاری در جریان اخبار داخلی و خارجی هستید، بهتر می‌دانید که متأسفانه شیوه‌ها مذموم مانند دروغ، تهمت، ادعاهای بیخود، وعده‌های غیرممکن، اتلاف مال، رفتار و گفتار برخلاف عقل و مسائل خاص اخلاقی در خانواده‌ها و فضای جامعه صفا و صمیمیت فردی و اعتماد عمومی را مخدوش می‌کند.

متأسفانه مشکلات خانوادگی در جامعه پیش آمده، طلاق زیاد و ازدواج سخت شده که همه این مسائل برای جامعه خوره است که از درون یک جامعه را پوچ می‌کند.

اصلاح همه این مسائل جزو وظایف فردی و اجتماعی همه ماست. باید همه خود را با حدود مقررات، قانون و شرع تطبیق بدهند و در روابط اجتماعی و معاشرت‌ها و در انجام وظایف اداری مواظب باشند. مردم باید احساس کنند که وقتی به اداره، سازمان یا نهادی می‌روند، مسئولان و کارمندان برای پاسخ‌گویی آماده هستند و نباید در انجام امورد اداری مردم مانع‌تراشی کنیم که گاهی دیده می‌شود.

در مجموع فکر می‌کنم احتیاج به خیلی مواظبت‌ها داریم. اگر مسلمان هم نبودیم، می‌بایست براساس اخلاق انسانی، برای خود، خانواده، جامعه و حتی دنیا مفید و باعث آرامش باشیم. مخصوصاً الان که مسلمانیم، باید مواظب باشیم که زینت اسلام باشیم و به‌گونه‌ای رفتار نکنیم که در نگاه دیگران باعث ننگ و عار جامعه خود و اسلام باشیم.

پس مهمترین توصیه شما به مردم، مسئولین و سیاسیون رعایت اخلاق است.
رعایت اخلاق در همه ابعاد. سیاسیون باید خیلی منطقی با برنامه‌های خود و افکار جامعه برخورد کنند. گروه‌ها باید منتقدانه و براساس منافع ملی و اسلامی کار کنند و رسانه‌ها باید صادق باشند و مروّج دروغ نشوند. باید با نگاه عمیق خود، مواظب عوارض مثبت و منفی نوشته‌های خود در جامعه و برای مردم باشند. مردم از تعطیلات نوروزی در جهت صله ارحام و رفع کدورت‌های شخصی استفاده کنند و مهمتر از همه جوانان عزیز هستند که مانند طبیعت بهاری سرزنده و بانشاط باشند و احترام به پدران و مادران و بزرگترها را سرلوحه کارهای خویش قرار دهند و برای استفاده از روزها و ماههای سال آینده در جهت موفقیت‌های تحصیلی، شغلی، معرفتی، ملی و انشاءالله ازدواج برنامه‌ریزی کنند.

یک بار دیگر عید نوروز را به همه تبریک می‌گویم و امیدوارم در سال آینده شاهد حوادث تلخی نباشیم که در دو سال اخیر بودیم.

ویدیو - ایرادات وارد بر نظام از نظر آیت الله منتظری

Posted: 19 Mar 2011 03:11 AM PDT

مجمع مدرسین و محققین قانونی است

Posted: 19 Mar 2011 03:08 AM PDT

جرس: مجمع مدرسین و محققین با ارسال نامه ای به دبیر کمیسیون ماده ده احزاب تصریح کرده است که در مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم با اعلام غیر قانونی بودن توقیف پروانه از سوی کمیسیون مذکور تمام فعالیت های خود را در چارچوب قانون اساسی و قوانین مصوب جمهوری اسلامی ادامه خواهد داد و همه فعالیت های خود را شرعی و قانونی می داند. در ضمن حق شکایت از کمیسیون ماده 10 را برای خود محفوظ می دارد.

 

به گزارش پایگاه خبررسانی این مجمع متن کامل نامه به کمیسیون ده احزاب به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم

 

جناب آقای عباس زاده مشکینی

مدیر کل محترم سیاسی و دبیر کمیسیون ماده ده قانون فعالیت احزاب و جمعیت ها

با سلام 

بازگشت به دورنگار شماره302112/ 43 به تاریخ 25/12/89 آن کمیسیون اعلام می شود:

1- همان طور که می دانید طبق اصل 26 قانون اساسی فعالیت گروه ها و افراد سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران جز در مواردی که موازین اسلامی یا اساس جمهوری اسلامی را نقض کند آزاد است و نیازی به دریافت پروانه از وزارت کشور نیست؛ همان طور که بعضی از احزاب ، انجمن ها و جوامع علمی و مذهبی مانند جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران و ... بدون اخذ پروانه سال هاست که فعالیت دارند .

 

 

2- طبق ماده 6 قانون فعالیت احزاب مصوب 16/7/1360 مجلس شورای اسلامی، فعالیت گروه ها مشروط به این که مرتکب تخلفات مندرج در ماده 16 این قانون نشوند ، آزاد است .

 

3- دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر از وظایف همگانی و متقابل مردم و مسئولان است بلکه این دو از اهم واجبات اسلامی است که قرآن کریم و روایات اهل بیت عصمت و طهارت بر آن تاکید دارند. در این جهت وظیفه فقها، علما و آگاهان جامعه سنگین تر است و بنا بر فرمایش امیرالمومنین (ع)  نباید در برابر ظلم و زیاده خواهی های ظالمان و پایمال شدن حقوق مظلومان سکوت پیشه کرد (و ما اخذ الله علی العلماء الاّ یقاروا علی کظّة ظالم و لا سغب مظلوم). اجرای این مسئولیت بزرگ هرگز نیاز به اجازه حکومت یا اخذ پروانه ندارد و در طول تاریخ علمای اسلام به ویژه علمای بزرگ تشیع در این راستا، وظایف خطیر خود را انجام داده اند .

4- طبق ماده 8، 9 و 10 قانون فعالیت احزاب، وزارت کشور پس از تقاضای حزب یا گروه با تصویب کمیسیون ماده 10 احزاب، تنها اختیار ثبت گروه ها و صدور پروانه را دارد و فعالیت احزاب متوقف بر اخذ پروانه نیست .

5- طبق قانون احزاب فقط در دو مورد توقیف پروانه صورت می گیرد: نخست در صورتی که تغییر در اساسنامه یا مرامنامه گروه با ماده 14 قانون مغایرت داشته یا برخی از اعضای هیات رئیسه مشمول ماده 7 قانون شوند. دوم در صورتی که فعالیت گروه منشا تخلفات مذکور در ماده 16 قانون باشد. و طبق ماده 64 آیین نامه اجرایی منظور از جرائم مواردی است که در ماده 16 قانون ذکر شده است و صرفا تشخیص نهایی جرم در صلاحیت دادگاه صالح می باشد.

6- مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم متشکل از عده ای از مدرسین و محققین حوزه علمیه قم می باشد که هر کدام با سوابق روشن علمی، تحقیقی و سیاسی که سال های متمادی در موسسات علمی- تحقیقی دانشگاهی و حوزوی به تدریس و تالیف پرداخته اند و بعضی از آنان دارای سابقه فعالیت های مهم اجرایی، تقنینی و قضایی اند و پیش از پیروزی انقلاب و پس از آن در پرتو رهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی (ره) همواره در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی فعالیت نموده اند. در ضمن پس از اخذ پروانه هیچ گونه تغییری در اساسنامه آن مجمع ایجاد نشده و تغییر جزئی در هیات رییسه نیز به اطلاع کمیسیون ماده ده وزارت کشور و گاهی به اطلاع استانداری قم نیز رسیده است.

7- این مجمع هرگز مردم را برای راهپیمایی در روز، مکان و ساعت معین دعوت ننموده است، بلکه صرفا بر اساس وظیفه اسلامی خود در مورد حمایت از مردم ستمدیده و مظلوم مصر با الهام از آیات و روایات به مردم مسلمان ایران توصیه کرده است که با حمایت ها و راهپیمایی های خود در تقویت مبارزات مردم مصر و محکوم کردن حاکم مستبد و خودخواه آن اقدام نمایند و همواره بر این دعوت افتخار می کند و نیز همه مردم ستمدیده در همه جای عالم را برای مبارزه با ظلم و ستم و احقاق حقوق خود به هر طریق ممکن در چارچوب مقررات اسلامی و انسانی فرامی خواند.


8- در مورد تخلفات مذکور در نامه آن کمیسیون محترم باید توضیح داد که هیچ کدام از فعالیت های مجمع مدرسین مشمول جرائم و تخلفات مذکور در ماده 16 نمی باشد و صرف ذکر چند مورد از تخلفات مذکور در قانون بدون ذکر مصادیق آن هیچ گونه ارزش حقوقی ندارد و احساس می شود که کمیسیون مذکور دقت لازم در موارد مذکور در قانون را نیز نداشته است. به طور مثال، دعوت به راهپیمایی علیه حاکمان دیکتاتور مصر چگونه نقض موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی، یا تهمت، افترا، شایعه پراکنی یا تلاش برای ایجاد اختلاف در میان صفوف ملت یا نقض استقلال کشور محسوب می شود؟!


در خاتمه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم با اعلام غیر قانونی بودن توقیف پروانه از سوی کمیسیون مذکور تمام فعالیت های خود را در چارچوب قانون اساسی و قوانین مصوب جمهوری اسلامی ادامه خواهد داد و همه فعالیت های خود را شرعی و قانونی می داند. در ضمن حق شکایت از کمیسیون ماده 10 را برای خود محفوظ می دارد.


مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

 

 

شنیداری - تبریک و سروده ای از دکتر محمد ملکی

Posted: 19 Mar 2011 02:52 AM PDT

منبع: صفحه  دکتر محمد ملکی در فیس بوک

بهتر است خود را کنار بکشید، وگرنه مردم منطقه پاسخ محکمی به شما خواهند داد

Posted: 19 Mar 2011 02:37 AM PDT

مکارم شیرازی خطاب به دولتمردان عربستان

جــرس: در ادامه واکنش ها نسبت به کشتار معترضین در بحرین، یکی از مراجع تقلید ساکن قم، با بیان این که در حوادث اخیر مشخص شد که نمره غرب در دموکراسی صفر است، گفت: مردم منطقه به دخالت عربستان در امور داخلی بحرین و کشتار آن ها پاسخ محکمی خواهند داد.

به گزارش ایلنا از قم، آیت الله مکارم شیرازی صبح شنبه در آغاز درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم، با اشاره به حوادث اخیر بحرین آن را یک فاجعه در نوع خود عجیب دانست و اظهار داشت: چرا کشوری مانند عربستان که به ظاهر اسلامی است، باید نیروهای نظامی خود را به بحرین بفرستد تا مسلمانان آن کشور را قتل عام کنند؟


وی با بیان این که همه می دانند که اعتراضات مردمی در کشور بحرین، اعتراضاتی سالم و مسالمت آمیز است، گفت: اما آیا این وحشتناک نیست که دولت این کشور با کمک کشورهای دیگری از جمله عربستان و امارات به قتل عام مردم خود بپردازد؟!


این مرجع تقلید، خطاب به دولت های غربی، بیان داشت: شما غربی‌ها که سالیان سال با شعار دموکراسی یقه چاک می کردید و دنیا را از شعار خود پر کرده و مخالفین خود را به این بهانه سرکوب می کردید، در قبال حوادث بحرین چرا این گونه شده‌اید؟


مکارم شیرازی افزود: دموکراسی یعنی خواست مردم، اما حالا که مردم مسلمان بحرین اعتراض و آن هم به صورت مسالمت آمیز دارند برگشته‌اید و شده‌اید حامی دیکتاتورها؟


وی خطاب به دولت های غربی، گفت: نمره شما در دموکراسی صفر و حتی زیر صفر است.


این مرجع تقلید در بیان سخنان خود خطاب به دولت‌های غربی اضافه کرد: این بود شعار های شما؟ و آیا دیگر کسی به حرف های شما اهمیت می‌دهد؟


وی ادامه داد: حقوق بشرتان هم همین است و شما فقط خود را بشر می‌دانید و نسبت به حقوق دیگران بی‌تفاوت هستید.


مکارم شیرازی در بیان سخنانی خطاب به دولت عربستان نیز، گفت: شما فکر می کنید کار شما که نیروی نظامی به بحرین بفرستید و مردم معترض آن جا را بکشید، برای شما ارزان تمام شود؟


وی خطاب به دولت عربستان نیز با بیان اينكه که شما بدانید کسی این ظلم شما را فراموش نمی‌کند، گفت: شما آسیب پذیرترین کشور دنیا هستید، چرا که تا به حال یک انتخابات نداشتید، حال با این آسیب پذیری به مردم مسلمان کشور بحرین هم ظلم می‌کنید.


این مرجع تقلید افزود: ضرب المثلی هست که می گوید کسی که خانه‌اش شیشه ای است، به خانه دیگران سنگ نمی‌اندازد که البته این ضرب المثل در مورد عربستانی صدق می کند که خودش آسیب پذیر است و به کشور بحرین سنگ اندازی می کند.


وی خطاب به دولت‌مردان عربستان، هشدار داد: بدانید که ظلم شما به مردم معترض بحرین، توسط مردم منطقه فراموش نخواهند شد و قطعا مردم منطقه پاسخ محکمی به شما خواهند داد و از این رو بهتر است که خود را کنار بکشید.


این مرجع تقلید در بخش بعدی سخنان خود با اشاره به زلزله و سونامی اخیر کشور ژاپن، گفت: راجع به حوادث ژاپن ما ناراحتیم و خود بنده بارها برای شا ن دعا کرده‌ام، چرا که امام علی در نامه‌ای به مالک اشتر در زمانی که برای حکومت بر مصر بر این کشور عازم بود، فرموده بودند که مصری‌ها همه مسلمان نیستند اما با همه آنها خوش رفتار باش، چرا که آن‌ها یا مسلمان و برادر دینی تو و یا این که غیر مسلمان‌اند و هم نوع تو هستند.


این استاد حوزه علمیه قم، خاطرنشان کرد: فارغ از همدردی و دعای ما برای کشور ژاپن، یک نکته در این جا وجود دارد و آن این که حتی ژاپن که قدرتمندترین کشور صنعتی جهان است هم در مقابل بلایای طبیعی ناتوان است و چنان که در تصاویر نیز نشان داده شد، اتومبیل‌ها و خانه‌ها همچون کارتون یا برگ درختی روی آب در حرکت بودند.


وی افزود: بر ما ایرانی‌ها ایراد وارد می‌کردند که چرا خانه‌های خود را محکم نمی‌سازید و ... اما حالا معلوم شد که همه انسان‌ها و کشورهای دنیا، چقدر در برابر بلایای طبیعی ناتوان‌اند.


مکارم شیرازی تصریح کرد: زلزله و سونامی ژاپن یک پیام مهمی برای همه کشورها و انسان های دنیا داشت و آن این که هیچ کس نباید مغرور شود.


وی در بخش دیگری از سخنان خود، با اشاره به نزدیک شدن به عید نوروز، اظهار داشت: به پایان سال نزدیک می شویم و ایام عید فرا می‌رسد که معمولا ایام شادی و سرور مردم است.


مکارم شیرازی گفت: عید نوروز، عیدی ملی است نه اسلامی، اما می‌توانیم عیدی داشته باشیم که مطلوب اسلام و مورد رضایت امام زمان باشد و البته بالعکس نیز می‌توانیم عیدی داشته باشیم که امام زمان را ناراحت کند.


وی، با بیان این که به دنبال خرافات رفتن به بهانه عید نوروز یکی از عواملی است که موجب می شود رضایت امام زمان از بین برود، تصریح کرد: با اطلاعاتی که پیدا کردیم معلوم شده است که خرافات در حال کمرنگ شدن است که برگزاری مراسم چهارشنبه سوری در شب گذشته هم همین را نشان داد.


این مرجع تقلید، افزود: مراسم چهارشنبه سوری در شب گذشته نشان داد خرافات در حال کمرنگ شدن و مرد و جوانان در حال بیدار شدن هستند.


وی گفت: اگر عید نوروز جنبه خرافی به خود بگیرد مورد تأیید اسلام نیست، اما اگر به دور از خرافات باشد و به جنبه‌های مثبت آن از جمله نظافت، خانه تکانی، کمک به ایتام، صله رحم، دوستی بیشتر مردم با هم و ... تقویت شود، عید نوروزی خواهد شد که نه تنها اسلام مخالف آن نیست، بلکه آن را تبلیغ می کند.
 

ویدیو - گلچینی از سخنان مرحوم آیت الله منتظری

Posted: 19 Mar 2011 02:22 AM PDT