جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


ماه رمضان، خاطرات و فراق یار

Posted: 31 Aug 2011 09:14 AM PDT

فاطمه انتظارالمهدی
19 رمضان 1354  کمتر از یک ماه بعد از ازدواجمان 10 مأمور ساواک، جواد را بردند.


اَللّهُمَّ اِنّى اَفْتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِكَ وَ اَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَّنِكَ وَ اَيْقَنْتُ اَنَّكَ اَنْتَ
اَرْحَمُ الرّاحِمينَ فى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَة
، اَللّهُمَّ اَذِنْتَ لى فى دُعآئِكَ وَ مَسْئَلَتِكَ فَاسْمَعْ يا سَميعُ
مِدْحَتى وَ اَجِبْ يا رَحيمُ دَعْوَتى ...


هرگز از یاد نمی‌برم آن زمانی که پدرم همه شب‌های رمضان این دعا را با چه حالی می‌خواند. شاید دختری 14 ساله بودم و چندان درکی از مفهوم این دعا نداشتم. اما الان همان خواندن پدر کل این دعا را برایم خاطره‌انگیز و پرمعنا می‌کند. مگر هر چیزی را آغاز و افتتاحی نیست؟ پروردگارم در آغاز این دعا اجازه سؤال می‌دهد پس فقط از او می‌پرسم و با حمد و ثنا به درگاهش.

الحمدلله بجمیع محامده کلها و... فصرت ادعوک امنا... (با امنیت کامل از او می‌توانم بخواهم و سؤال کنم) و ... الحمدلله مالک‌الملک مجری الفلک... فبلغ بقدرته مایشا، الحمدلله الذی یجیبنی حین انادیه... (پروردگارم حتماً جواب مرا می‌دهد) موضع حاجات الطالبین...، و پس از حمد وسپاس به درگاهش و صلوات و درود بر فرستاده‌اش و علی(ع) پیشوا و مولایم و...، و حافظ سرّک، و مبلغ رسالاتک و...، اللهم‌المم به شعثنا، واشعب به صدعنا، ... و فک به اسرنا و... (و فقط و فقط او قادر به تمام این امور است وپاسخگویم) یا خیرالمسئولین، ... اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا صلواتک علیه و آله، و غیبته ولینا و... و در انتها بازهم فقط شکایتم را به او ابراز می‌کنم؛ از همه اموری که ظاهراً قصد آزار مرا دارند، برحمتک یا ارحم‌الراحمین.


پروردگارم باز در دعای سحر از ابتدا تا انتها این امکان را می‌دهد چهل و چند مرتبه ازاو درخواست کنم: اللهم انی اسئلک من بهائک بابهاه و کل بهائک بهی، ... و در پایان دعا اللهم انی اسئلک بما تجیبنی حین اسئلک، فاجبنی یا الله.


آیا مرور گذشته برای ادامه راه آینده لازم است؟ گفتن از خاطرات گذشته چندان هم کار ساده‌ای نیست.
گوشه‌ای از خاطراتم، شکایت این روزگار تلخ‌تر از زهر را به درگاه پروردگارم می‌برم، هرچه فکر کردم برای که بگویم جز او که حقیقت را بهتر از هر کسی می‌داند و در تمام آموزه‌هایم و دعاهای این ماه آموخته‌ام غیر از خودش از کسی نخواهم؛ با امید به این‌که از جاده حقیقت خارج نشوم و او مراقبم باشد تا دچار لغزش و خودستایی نشوم. آن‌هم (شب‌های قدر و دهه آخر ماه رمضان) و ایام استقبال و اتصال به عید فطر، در نماز عید فطر هم می‌خوانیم: اللهم اهل‌الکبریا والعظمه و... و در پایان باز به او پناه می‌بریم و از او درخواست می‌کنیم، اللهم انی اسئلک خیر ما سئلک منه عبادک‌الصالحون، و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک الصالحون.
آیا واقعاً تاریخ تکرار می‌شود؟ آیا ما واقعاً نسل بربادرفته و نسل سوخته‌ایم؟


نمی‌دانم از چه بگویم؟ از کجا شروع کنم؟ از کدام رمضان؟ از شب‌های قدر و رمضان سال 1357 و مسجد قبا که چه ازدحام و جمعیتی بود برای شنیدن سخنرانی‌های آن شب‌ها، وقتی که با جواد و آزاده یک ونیم ساله هر شب زودتر می‌رفتیم تا جای مناسبی پیدا کنیم (خیلی‌ها به ما تذکر می‌دادند که چرا بچه به این کوچکی را آوردید؟ اگه پلیس و گارد حمله کنند چه‌کار می‌کنید و...!)


از نماز عید فطر 1357 در تپه‌های قیطریه و حرکت به‌سوی خیابان شریعتی؛ خدایا از آن بالا که نگاه می‌کردی جمعیت چه ابهت و عظمتی داشت، به‌نظرم درهمان ابتدای راهپیمایی جواد و آزاده را که در آغوش او بود گم کردم تا بعد از نماز جماعت ظهر، یادم نیست شاید پیچ شمیران بود که دوباره آن‌ها رادیدم و من نگران گرسنگی آزاده بودم و جواد می‌گفت: چقدر مردم به او رسیدگی کردند و گرسنه نیست و...! و با چه صبوری شاید 15 کیلومتر راه را طی کرده بود (سال‌ها بعد از کسی که عکس جواد و آزاده را با گلی در دست، میان جمعیت گرفته بود تصویری به یادگار دریافت کردیم). از جمعه 17 شهریور 1357 که قرارش در همان روز گذاشته شد و...
الان که به آن روزها برمی‌گردم چه احساس عجیبی دارم و چقدر خداوند بدون این‌که متوجه باشیم مواظبمان بوده و از الطافش سرشار بوده‌ایم...


ای خدای مهربانم؛ کدام خاطره را از یاد ببرم و نگویم! روز 19 رمضان 1354 درست کمتر از یک ماه بعد از ازدواجمان و حمله 10 مأمور ساواک به خانۀ ما و دستگیری جواد. مادرش (خدایش بیامرزد) به‌شدت نگران بود و تازه عروس 17ساله‌اش را دلداری می‌داد درحالی که رساله و کتاب‌های جواد را زیر چادرش مخفی کرده بود به آن‌ها اعتراض می‌کرد که چرا او را می‌برید؟ کجا بیایم دنبالش؟ او دانشجوست، تازه یک ماه نیست ازدواج کرده مگه چه‌کار کرده؟ و یکی از آن‌ها می‌گفت: مادر مسئله‌ای نیست چند سؤال داریم زود برمی‌گرده؛ او با زبان روزه آن‌قدر بی‌تابی کرد تا حالش به‌هم خورد...

 

هرچند نه برای من و نه مادر جواد، دیدن چنین صحنه‌هایی تازگی نداشت او که از سال 1332 پس از کودتای ننگین 28 مرداد دستگیری به‌قول خودش اولاد ارشدش که مصدقی بود را تجربه کرده بود (برادر بزرگتری که الان برای همه حکم پدر و بزرگتر خانواده را دارد). یا سال 1348 که برای اولین‌بار جواد پس از فوت آیت‌الله حکیم بازداشت شده بود و مادرش همیشه می‌گفت: «خدا ازشون نگذره. بچه‌ام چقدر برای کنکور درس خوانده بود اما روز کنکور زندان بود.» بالاخره آن‌ها پس از گشتن تمام خانه و برداشتن چند کتاب و... جواد را با خود بردند و بعد متوجه شدیم که قبل از آمدنشان کل کوچه را محاصره کرده بودند و همۀ همسایه‌ها از جمله فرزندان آیت‌الله صدر (امام جماعت مسجد امام حسین«ع»)که همسایه دیوار به دیوار ما بودند و دیده بودند که چند ماشین از صبح تو کوچه کشیک می‌داده و تمام این‌ها به‌خاطر برادرم بود. او با جواد تماس داشت و همدیگر را می‌دیدند چون برادرم حدود 5 سال بود که زندگی مخفی داشت و در یک خانه تیمی در تهران زندگی می‌کرد. برادرم همان روز به خانه ما تلفن کرد به‌شدت هیجان‌زده شده بودم (بیش از دو سال بود که حتی صدایش را هم نشنیده بودم) او مرتب مرا دلداری می‌داد و این‌که نمی‌توانست زیاد حرف بزند و می‌خواست آرام باشم؛ گریه می‌کردم و درخواست دیدارش را داشتم. برادرم بدون خداحافظی تلفن را قطع کرد و بعد از این‌که جواد آزاد شد می‌گفت آن‌ها فکر کرده بودند او برای دیدن تو خواهد آمد که کوچه را محاصره کرده بودند و بعدها ما فهمیدیم او هم در کوچه پس‌کوچه‌های اطراف، متوجه دستگیری جواد شده بود!

خدای من چه روزهای پرالتهابی را پشت سر گذاشتیم... اما پروردگارم بازهم سپاس و ستایش مخصوص توست ولاغیر؛ چون آن روزها برایم ابهت خاصی دارد و افتخار می‌کنم تنها تو بودی که ما را در مسیر شناخت آن ایام قرار دادی، از لغزش و خطا حفظمان کردی... و نگذاشتی در حال و هوای جوانی از مسیر حق دور شویم و بازیچۀ وسواس خنّاس و عناصر سست‌ایمان شویم؛ و تا ابد زنده بداریم یاد شهیدانی چون شریف‌واقفی، صمدیه لباف را که آن روزها کوتاه زمانی از شهادتشان می‌گذشت.


به‌یاد داشته و دارم در تیر ماه سال 1351 در روز جمعه هجوم ساواک به خانه‌مان در شیراز و دستگیری برادر عزیز22 ساله ام در جلسه قرآن که وی را با دستبند به خانه آوردند، مادرم (خدایش بیامرزد) رساله و کتاب‌های برادرانم را زیر چادرش پنهان کرده بود. آن‌ها با هجوم وحشیانۀ خود خانۀ ما را به‌هم ریختند و دنبال اسلحه می‌گشتند و سراغ برادر دیگرم را می‌گرفتند؛ و با تهدید و ارعاب برادرم را با خود بردند؛ خانه ما تا مدت‌ها برای دستگیری برادر دیگرم که دانشجوی دانشگاه شیراز (پهلوی سابق) بود تحت محاصرۀ ساواک قرار داشت. روزها همچون اکنون از پی هم می‌گذشت! برادری در زندان. وی چون هنگام دستگیری سرباز بود در دادگاه نظامی محاکمه می‌شد و با شکنجه او و دیگر دوستانش زندان عادل‌آباد افتتاح شد (او که با زنده‌یاد مهندس سحابی هم‌بند بود). شرح وقایع آن روزها و سال‌های زندان عادل‌آباد شیراز را بایستی از زبان شهید زنده و جانباز جاوید آن دوران که هنوز هم برایم مثل برادر، عزیز است «مهندس لطف‌الله میثمی» شنید تا عمق فاجعه را درک نمود! حالا برادری فراری با زندگی مخفی و از او بی‌خبر، و شروع سال جدید تحصیلی برای من (سال سوم دبیرستان).

همان سال بود که مرا از کلاس چندین ‌بار به دفتر دبیرستان احضار کردند و همکلاسی‌هایم می‌گفتند مدیرمان ساواکی است. خدای من شرایط آن روزها را هرگز از یاد نمی‌برم تلخی آن ایام و شیرینی یادآوری‌اش؛ با چه هراسی به دبیرستان می‌رفتم و مادرم دیگر اجازه نمی‌داد تنها بروم و بازگردم، از دو برادر بزرگ‌ترم خواسته بود رفت و آمد مرا به‌عهده بگیرند و چنین بود. هرچند برادر بزرگم خودش به‌دلیل موقعیت شغلی‌اش (سرهنگ شهربانی) سخت تحت فشار ساواک بود برای دستگیری و معرفی برادر فراری‌ام. به دستور تیمسار مین‌باشیان، او هم چند روزی بازداشت و در محل کنونی ارگ کریم‌خانی بود.

به‌یاد دارم با پدر و مادرم همان‌جا به ملاقات او رفتیم. رمضان همان سال بود. رمضانی پر از خاطره، یک روز که از مدرسه آمدم متوجه شدم که پدر روزه‌دارم سکته کرده و او را به بیمارستان نمازی شیراز برده بودند و همان هفته اول توسط دکتر عباسیون که آن زمان پزشکی جوان بود عمل شد اما هرگز مثل قبل نشد. خانه‌نشین و بیمار، مرد باابهتی که مورد اعتماد همه بود و بزرگتری باوجود که خانه اش در طول سال و به خصوص شبهای قدر محل برگزاری مراسم مذهبی بود؛ اما حالا او در فراق پسرش و پسری دیگر در زندان. به‌یاد دارم پدرم با برادر فراری‌ام بارها بحث می‌کرد و می‌گفت: درس بخوان و به سیاست کاری نداشته باش؛ پدرم از 28 مرداد 1332 و 15 خرداد 1342 در شیراز و تاریخ و... می‌گفت و برادرم از امام حسین(ع) که به جنگ ظالم رفت و از مرگ نهراسید و...!

پدرم عادت داشت دهه آخر رمضان را یک شب درمیان تا شب عید فطر احیا می‌گرفت اما این اولین سالی بود که از قافله جا مانده بود و به‌شدت ناراحت بود. مدت‌ها وضع بدین منوال بود، همچون خانواده‌ای جنگ‌زده شده بودیم و بیشتر ایام را در خانه دو برادر بزرگم می‌گذراندیم. پدرم در بیمارستان بستری بود؛ مادرم دیگر حاضر نبود من و او که آخرین فرزندش بودم تنها در خانه بمانیم و خودش هم حال خوشی نداشت. مادرم بدون اغراق پدرم را می‌پرستید و حالا او را این‌گونه بیمار و ناتوان می‌دید. مدام از بیماری پدر می‌گفت و نگران او بود، حالا مادرم با پسری جوان و در بند، پسری مخفی و متواری واقعاً مستأصل شده بود، و حالا این من بودم که تقریباً به امور روزانه می‌رسیدم و همین خدای مهربان آن زمان چنان نیرویی به من داده بود که الان برای خودم تعجب‌آور است...!

خیلی تنها شده بودم شاید اکنون حال مادرم را درک می‌کنم! همسر بی‌گناه و آزاده‌ام در بند، دختر نازنینم در غربت چشم‌انتظار شنیدن صدای پدر و روزشمار دوشنبه‌شب‌ها که از حال پدر برایش بگویم و آزاده و علی تنها مونسم. آیا تاریخ باز هم تکرار می‌شود؟ برادر زندانی‌ام برایم مثل یک دوست بود، تا زمانی که برادر فراری‌ام در کنارم بود دائم مرا تشویق به مطالعه می‌کرد. خواندن روزنامه، مجله زن روز آن زمان و کتاب. یادم هست، نوار کاست هابیل و قابیل، سخنرانی‌های دکتر شریعتی، «فاطمه فاطمه است» را چگونه از یاد ببرم؟ ای خداوند به علمای ما مسئولیت ...به زنان ما شعور...به مردان ما شرف...به مردم ما خود آگاهی و... از شهیدان و اعدام‌شدگان، فقر مردم و ظلم‌های رژیم شاه و... او در درس‌هایم کمکم می‌کرد چون دانشجوی برجستۀ دانشگاه شیراز (پهلوی سابق) بود.

 

خدایا بازهم بگویم؟ هرگز از یاد نمی‌برم که سال قبل از این وقایع من کلاس هشتم بودم و او چگونه درس هندسه و شیمی و... را برایم آسان کرده بود تا جایی که آن سال بهترین نمره را در آن درسها گرفتم. البته او هم به‌دور از چشم پدر و مادرم مرا با خود به مسجد ولی عصر در خیابان داریوش (توحید کنونی) می‌برد و هنگام نماز جماعت از طبقه بالای مسجد که مخصوص بانوان بود و در سجده آخر که امام جماعت (مرحوم آقای مجدالدّین محلاتی، خدایش بیامرزد از نیکان روزگار بود) وقتی ذکر یا لطیف ارحم عبدک‌الضعیف و... را می‌خواند و سجده طولانی‌تر بود اعلامیه‌ها را از آن بالا پخش می‌کردم و اغلب اوقات هم از طرف خانم‌هایی که در صف اول جماعت بودند مورد اعتراض واقع می‌شدم که بایستی در صف آخر بایستم و مورد مؤاخذه که وضو داری؟ نماز بلدی؟ و...! اعلامیة اعدام شهیدان، مشکین‌فام و ذوالانوار و مرجعیت امام و... چه روزگاری با چه خاطراتی...! اما هرگز پشیمان نیستم.


هرچه به گذشته و عمق خاطراتم بازمی‌گردم بیشتر به الطاف پروردگارم پی می‌برم چون او بود که مرا و زندگی‌ام را در چنین مسیری قرار داد تا چنین باشم.
بازهم سال‌های 54 و 55 ابتدای ازدواجمان؛ عجیب این روزها مرا به‌سوی خود می‌کشد. زمستان 55 سه روز پس از دستگیری برادرم 6 ماهه باردار و تنها در خانه بودم که جواد سراسیمه آمد: برویم! پرسیدم: کجا؟ گفت: فقط برویم. آن شب تا صبح در فرودگاه مهرآباد تنها خوابیدم و جواد دائم خود را گم می‌کرد و من از همه‌جا بی‌خبر بودم. با اولین پرواز صبح روز بعد به شیراز رفتیم و آنجا متوجه دستگیری برادرم شدم. همان‌ شب بعد از رفتن ما ساواک چنان یورشی به خانۀ ما برای دستگیری جواد آورده بودند که بعدها از همسایه‌ها شنیدیم که تا صبح از آن‌ها سلب آسایش شده بود و آن‌ها منتظر آمدن ما به خانه بودند!


پروردگارا بسیار گفتم و هنوز ناگفته بسیار دارم. باز از اردیبهشت 1368 و روز چهاردهم رمضان و دستگیری و بیش از صد روز زندانی ‌شدن همسر بی‌گناهم(درحالی که من علی را باردار بودم و آزاده و فائزه دختران کوچکی که شیفتۀ پدرشان بودند) به جرم مصاحبه با مسئولین کشور و پس از عزل آیت‌الله العظمی منتظری(ره). که بیش از نیمی از آن زمان باز هم در همین موزۀ عبرت کنونی بود؛ که هنوز هم عبرتمان نشده! آن زمان هم جز چند دوست شریف و همدل، هیچ همراهی نبود و این پنجمین مرتبه و سومین رمضان از روزگار همسر آزاده و بی‌گناهم است که هرگز اندیشه‌ای جز آزادی و عشق به ایران، اسلام و فرهنگ را در سر نداشته و در بند گرفتار آمده.


فقط خدایم می‌داند که چندبار نوشتم و پاره کردم و بر نفس امّاره لعنت نمودم: دیگر بس است، ساکت باش و فقط نظاره کن این روزها را ! اما این تلاطم درونم مرا آرام نمی‌گذارد و با خود گفتم حاصل این عمر چیست؟ روزها را در کویرم و شب‌ها در فکر کویر و نجاتش از افسون بدخواهان؛ پس از 22 سال کار فرهنگی و به قول جواد «کارعشق و جنون». رمضان‌ها از پی هم می‌آیند و می‌روند و ما با این رمضان، با ربّنا، افتتاح وابوحمزه هم خداحافظی می‌کنیم. اما با آفریدگارمان هرگز، بندگی او که زمان و مکان نمی‌شناسد. شاید رمضان دیگری بیاید و مثل مادرم که امسال نبود نباشم. بس‌که زندگی نکردیم؛ وحشت از مردن نداریم.


اما به‌قول زنده‌یاد فریدون مشیری:

می‌توان رشته این چنگ گسست
می‌توان کاسه آن تار شکست
می‌توان فرمان داد:
های! ای طبل گران، زین پس خاموش بمان!
به چکاوک اما،
نتوان گفت: مخوان!


ولی باز به خود آمده و با امیدواری هرچه تمام‌تر زیر لب زمزمه می‌کنم: روزی که قلب این جهان با عشق و آزادی زند، دنیا به روی مردمان لبخندی از شادی زند، این آسمان را پرفروغ روی زمین را بی‌دروغ، خالی ز کین می‌خواستیم نیک و نوین می‌خواستیم، آری همین می‌خواستیم، کی این چنین می‌خواستیم...؟!

 

*نظرات وارده در یادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.

 

 

امنیت و عدالت با مشارکت همه اقوام و مذاهب محقق می شود

Posted: 31 Aug 2011 08:03 AM PDT

انتقاد مولانا عبدالحمید از ممانعت از نماز عید فطر اهل سنت
جرس: مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: «از مسئولان امر گلایه مند هستیم که در نظام اسلامی، اهل سنت در شهرهای بزرگ و مناطقی که در اقلیت هستند اجازه برگزاری نماز عید فطر را نیافته اند.»

 

به گزارش سنی آنلاین، مولانا عبدالحمید در خطبه های نماز عیدفطر زاهدان با اشاره به هفته دولت گفت : «عده ای از ما گلایه می کنند که چرا درباره خدمات دولت سخن نمی گوئید، در حالی که ما بسیاری از اوقات و در مناسبتهای مختلف از خدمات دولت در بخشهای عمران و آبادانی استان یاد کرده ایم و بر این باور هستیم که دولت در پروژه های عمرانی و آبادانی استان فرقی میان شیعه و سنی قایل نیست و در مناطق شیعه نشین و سنی نشین نگاه یکسانی دارد. در سالهای اخیر نیز اقدامات بسیار ارزنده ای در زمینه توسعه راه ها، راه آهن و رساندن گاز به این منطقه صورت گرفته است که جای تقدیر دارد. اما آنچه دغدغه جامعه اهل سنت است تبعیض در مسایل اجتماعی و استخدامها است. عدم بکارگیری اهل سنت در مدیریتهای کلان کشوری و استانی نیروهای شایسته، تحصیلکرده و نخبگان اهل سنت را که برای خدمت به کشور و استان علاقه دارند بی انگیزه می کند و باعث می شود امید و روحیه خود را از دست بدهند.»


امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت : «مناطق سنی نشین جزو لاینفک ایران اسلامی هستند و اهل سنت خود را دلسوز کشور و خواهان وحدت و امنیت ملی می دانند و انتظار دارند که نظام با نگاه یکسان به تمام اقوام و مذاهب زمینه رشد یکسانی را برای شایستگان هر قوم و مذهب فراهم کند و شایستگان اهل سنت نیز بطور عادلانه و متعادل بکار گرفته شوند.»


مولانا عبدالحمید گفت : «همه اهل سنت آرزوی خدمت در نیروهای مسلح و فدا کردن جان خود برای کشور و دفاع از استقلال و تمامیت ارضی میهن را دارند. همان گونه که در گذشته نیز در جبهه های غرب و جنوب غرب ایران 8 سال با دشمنان ایران جنگیدند و بسیاری از افسران اهل سنت که در آن زمان هنوز بازنشسته نشده بودند و بسیجیان و مردم عادی اهل سنت در کنار برادران شیعه و سایر هموطنان خود شهید شدند، امروز نیز همین آرزو را دارند که با فراهم شدن فرصتهای برابر توسط مسئولین، باز هم به میهن خود خدمت کنند.»


خطیب نماز عیدفطر اهل سنت زاهدان گفت : «عدالت که از اهداف اصلی انقلاب اسلامی ایران و از برنامه های اساسی جمهوری اسلامی ایران است بدون مساوات و مشارکت همه اقوام و مذاهب در اداره کشور محقق نمی شود. ما زمانی به وحدت ملی و امنیت پایدار می رسیم که نظام با برقراری سیاستی متعادل رویه ای را اتخاذ کند که حقی از شیعه و سنی ضایع نشود.»


امام جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه با بیان اینکه در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور از برگزاری نماز عیدفطر ممانعت به عمل آمده است گفت : «قانون اساسی که میثاق ملی ما ایرانیان است و همچنین میثاق نامه های بین المللی که مورد توافق همه کشورها هستند ، همه بر آزادی های مذهبی و آزادی نماز ، تعیلم و تربیت و تبلیغ تاکید کرده اند و ما از مسئولان امر گلایه مند هستیم که در نظام اسلامی ، اهل سنت در شهرهای بزرگ و مناطقی که در اقلیت هستند اجازه برگزاری نماز عید فطر را نیافته اند. ما این نگرانی خود را قبلا نیز به مسئولین اعلام کرده و خواستار رفع این موانع شده بودیم.»


مولانا عبدالحمید افزود : «هر کس باید مطابق فقه خود آزادی عمل داشته باشد و نمی توان کسی را اجبار کرد که پشت سر امام یک مذهب دیگر نماز بخواند. نماز جمعه و نمازهای عید و یومیه در همه جای دنیا آزادانه اقامه می شوند و هر مذهبی طبق فقه خود عمل می کند. در هیچ یک از کشورهای اسلامی نیز برادران شیعه را مجبور نمی کنند که پشت سر امام اهل سنت نماز بخوانند و نباید چنین اجباری وجود داشته باشد، زیرا نماز عبادت پروردگار و یک امر اختیاری است.»


امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: «ما همواره خشونت، ترور، تفرقه و ناامنی را محکوم و رد کرده ایم و هر جای دنیا ظلمی بر برادران شیعه ما و حمله ای به مساجد و حسینیه های آنان صورت گرفته است ما شدیدا موضعگیری کرده و عاملان آنها را ملامت و محکوم کرده ایم. ما شیعیان را برادر خود می دانیم و نسبت به همه بشریت نیز همین احساس برادری را داریم، مگر انسانهای مستکبری که قصد تجاوز به سرزمین ما را داشته باشند.»


مولانا عبدالحمید گفت: «امروز دنیای ارتباطات است و ایران زیر ذره بین کشورها و ملتهای دنیا قرار دارد و از مسئولین انتظار می رود که نگاهی جهانی و افق دید وسیعی نسبت به مسایل داشته باشند. ملت ایران ملتی متمدن و تاریخی است و جلوگیری از اقامه نماز اهل سنت و محدود کردن آزادی های دینی و مذهبی در شأن ملت تاریخی ایران نیست.»


وی در بخش دیگری از سخنان خود، بحث استهلال هلال ماه شوال را مورد اشاره قرار داد و گفت: «برخی پرسیده اند که چرا شما روز گذشته را عید اعلام نکرده اید در حالی که در برخی بلاد اسلامی عید اعلام شده است؟ ما همیشه گفته ایم که تابع اصول هستیم و اصل را در این زمینه خود آنحضرت صلی الله علیه وسلم بیان کرده و فرموده است: «صوموا لرؤیته و افطروا لرؤیته» شما با دیدن هلال ماه روزه بیگرید و با دیدن هلال ماه، بخورید. شما هم که با دیدن ماه روزه گرفته اید باید عیدتان هم تابع همین قانون باشد و با دیدن ماه اعلام شود، در حالی که ما حتی یک شاهد که بگوید من ماه را رؤیت کرده ام، نداشتیم.»


امام جمعه اهل سنت زاهدان خطاب به نمازگزاران زاهدانی تاکید کرد: «سیاست ما از قبل برای شما مشخص است. اینکه در دیگر بلاد اسلامی عید اعلام شده است، ملاک نیست. فتوای آنها منحصر به محدوده خودشان است. ما باید خودمان هلال ماه را رؤیت کنیم، آن گاه می توانیم عید اعلام کنیم. شما یک وقت بدبین نباشید که ماه رؤیت شده و ما عید اعلام نکرده ایم؛ ما عید را از شما دریغ نمی کنیم. مطمئن باشید که ما دین شما را نمی فروشیم. ما حاضریم جان خود را از دست بدهیم اما دین شما را به باد ندهیم.»


وی در بخش پایانی سخنان خود، بنا بر درخواست خانواده های افراد مفقود الاثر، به روز جهانی مفقود شدگان اشاره کرد و از مردم درخواست نمود تا برای روشن شدن وضعیت افراد مفقود الاثر دعا کنند و از مسئولین درخواست کرد که وضعیت این افراد را پیگیری کنند تا خانواده های آنان از بلاتکلیفی رهایی یابند.
 

برخورد امنیتی نیروهای انتظامی با نماز عید فطر اهل سنت در تهران

Posted: 31 Aug 2011 08:00 AM PDT

 

 

جرس: نیروهای انتظامی و امنیتی مانع  برگزاری نماز عید فطر اهل سنت در نقاط مختلف شهر تهران شدند.


به گزارش سنی آنلاین، پلیس امنیت تهران با بسیج نیروهای خود و تحت محاصره گرفتن منازلی که اهل سنت در آنجا نماز را برگزار می کنند، مانع از ورود افراد به آن اماکن شد.


طبق گزارشهای رسیده، برخی از منازل جدید که برای ادای نماز عید فطر اهل سنت در برخی مناطق تهران در نظر گرفته شده بود نیز توسط پلیس امنیت شناسایی شده و کارت شناسایی افرادی که در آن منازل حضور داشتند توقیف شده است.


برخی گزارشها حاکی است، در بعضی از شهرهای دیگر که اهل سنت در اقلیت هستند نیز از برگزاری نماز عید فطر ممانعت بعمل آمده است.
گفتنی است که اهل سنت تهران از داشتن حتی یک مسجد برای ادای نمازهای پنجگانه، عیدین و جمعه محروم بوده و به اجبار برای ادای فرایض دینی خود برخی منازل را اجاره کرده اند، ولی  از سال گذشته اجازه برگزاری نماز عید در اماکن مذکور داده نشد و برخی از نمازخانه ها بسته شده اند.
 

قتل ده ها معترض سوری بر اثر شکنجه و بدرفتاری

Posted: 31 Aug 2011 06:21 AM PDT

سازمان عفو بین الملل از زندانهای اسد گزارش داد
جـــرس: سازمان عفو بین‌الملل اعلام کرد، در پنج ماه گذشته دست کم ۸۸ معترض سوری از جمله ۱۰ نوجوان که همگی در جریان ناآرامی‌های اخیر در سوریه بازداشت شده‌ بودند، جان خود را در زندان های رژیم اسد بر اثر شکنجه از دست داده‌اند.


به گزارش خبرگزاری فرانسه، سازمان عفو بین الملل طی گزارشی پیرامون اعمال شکنجه‌های شدید در زندان‌های سوریه، همچنین اعلام کرده است که در ۵۲ مورد، شکنجه و بد رفتاری ماموران، سبب جانباختن افراد از جمله نوجوانان شده است.


بر اساس این گزارش، تمامی کشته شدگان در زندان‌های حُمص، درعا، حَما، دمشق (ریف دمشق) و حلب بوده و ۴۵ ویدئو از افراد جان باخته که توسط نزدیکان آن‌ها فیلمبرداری شده به دست عفو بین‌الملل رسیده است که ۲۰ مورد از آن‌ها توسط آسیب‌شناسان پزشکی قانونی مورد بررسی قرار گرفته است.


نتیجه این بررسی‌ها نشان می‌دهد که این با وسایلی چون شلاق مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در مواردی بر بدن آن‌ها اثرات سوختگی و ضربات چاقو به چشم خورده است.


عفو بین‌الملل از جمله به جسد پزشکی در حلب اشاره کرده است که چند روز پس از بازداشت با چشمان تخلیه شده، آلت تناسلی مثله شده و بازوان و انگشتان شکسته کنار خیابان رها شده است.


سازمان عفو بین الملل در گزارش خود پیرامون شکنجه و مرگ در زندان های سوریه همچنین آورده است: "آلت تناسلی برخی از این افراد پیش یا پس از فوت ظاهرا با روش‌های عجیب بخصوصی قطع شده است که ظاهرا به منظور ایجاد رعب و وحشت در خانواده‌هایی که جسد را تحویل می‌گیرند صورت گرفته است."


عفو بین الملل در گزارش خود همچنین به ۱۰ مورد از نوجوانان ۱۳ تا ۱۸ ساله اشاره کرده است که در زندان‌های سوریه جان خود را از دست داده‌اند.


در این گزارش از جمله به مورد حمزه الخطیب ۱۳ ساله اشاره شده است که چندی پس از دستگیری در جریان تظاهرات خیابانی، جسدش با جراحات شدید و آلت تناسلی آسیب دیده پیدا شد.


گفتنی است همان زمان منابع خبری و رسانه ها گزارش داده بودند که این نوجوان در جريان يک تظاهرات در صيده در ده کيلومتری شرق درعا دستگير شده و بعد از مدتی جسد مثله شده او توسط ماموران به خانواده اش تحويل داده شد. روی جسد او که پس از يک ماه به خانواده اش داده شد آثار پارگی، کبودی، سوختگی ناشی از شوک برقی و آثار تازيانه و کابل ديده می شد.
چشمهای حمزه باد کرده و سياه بود و روی بازوانش جای گلوله ديده می شد. گلوله از پهلوی او به شکم رسيده بود. روی سينه او نشان سوختگی بزرگی ديده می شد. گردن او شکسته شده و آلت تناسلی اش بريده شده بود.

در جریان قتل حمزه، در نواری که در يوتيوب گذاشته شده بود صدای مردی شنیده می شد که می گفت: "کميته های حقوق بشر کجا رفته اند؟ دادگاه بين المللی رسيدگی به جنايات عليه بشريت کجاست؟ خانواده اش يک ماه گذشته هيچ خبری از او نداشتند. حالا جسدش را تحويل می دهند. علائم شکنجه روی بدن او به خوبی مشهود است."


بر اساس گزارش سازمان عفو بین‌الملل موارد مذکور را می‌توان "جنایت علیه بشریت" به شمار آورد و در همین راستا از شورای امنیت سازمان ملل درخواست کرده است تا ضمن ارجاع پرونده سرکوب‌ها در سوریه به دادگاه جزایی بین‌المللی، سوریه را تحت تحریم‌های تسلیحاتی قرار داده و اموال بشار اسد و سایر مقامات ارشد سوریه را مسدود کند.


این مسئله با مخالفت شدید روسیه و چین روبرو شده و معتقدند باید به بشار اسد برای انجام اصلاحات وقت داد.


این درحالیست که بشار اسد، رئیس جمهور انتصابی سوریه، برخلاف قول های متعدد خود مبنی بر اصلاحات و همچنین وعدۀ توقف سرکوب و کشتار به دبیر کل سازمان ملل، همچنان به کشتار و سرکوب معترضان ادامه داده و طی روزهای گذشته نیز، حمله به مساجد و نمازگزاران سبب کشته و مجروح شدن تعدادی از آزادیخواهان شد.


در آخرین گزارش پیرامون سوریه، رادیو اروپای آزاد خبر داده است که آمريکا در راستای افزایش فشار بر حکومت بشار اسد برای متوقف کردن سرکوب خونين معترضان، وزير امور خارجه سوريه به همراه دو مقام بلندپايه ديگر این کشور را مورد تحريم قرار داد.


وزارت خزانه داری آمريکا اعلام کرده است که «وليد معلم»، وزير امور خارجه سوريه، به همراه «بثينه شعبان»، مشاور ارشد و سخنگوی بشار اسد، و «علی عبدالکريم علی»، سفير سوريه در لبنان را در فهرست افراد مورد تحریم خود قرار داده است.

کشته شدن یک نوجوان در جریان متفرق کردن تظاهرکنندگان مخالف دولت در بحرین

Posted: 31 Aug 2011 06:04 AM PDT

جـــرس: درحالی که پادشاه بحرین وعدۀ آزادی تمامی زندانیان سیاسی و جبران و پرداخت خسارت به قربانیان و آسیب دیدگان ناآرامی های چند ماه پیش آن کشور شده بود، منابع بین المللی گزارش داده اند که روز چهارشنبه ٣١ اوت، یک نوجوان چهارده ساله در جریان تلاش نیروهای امنیتی برای متفرق کردن تظاهرکنندگان مخالف دولت کشته شده است.


به گزارش سرویس خبری بی بی سی، یک فعال حقوق بشر بحرینی گفته است: "گلوله گاز اشک آور به علی جواد احمد اصابت کرد و او به زمین افتاد."


پلیس بحرین می گوید در حال تحقیق در این باره است اما حضور نیروهای امنیتی در زمان این اتفاق را تکذیب می کند.


بر اساس این گزارش، یک مقام پلیس بحرین به خبرگزاری دولتی بحرین گفته است که "هیچ گزارشی در مورد اقدام نیروهای پلیس علیه قانون شکنان وجود ندارد."


به دنبال ناآرامی های اخیر در بحرین، در نواحی عمدتا شیعه نشین این کشور، تجمعات ضد دولتی به طور مرتب برگزار شده و معترضان با پلیس درگیر می شوند.

اعتراضات سیاسی در بحرین از اواسط ماه فوریه و با تجمع معترضان در یکی از میدان‌های شهر منامه، پایتخت، و درخواست از خاندان حکومتی آل خلیفه برای اصلاحات سیاسی، پیشبرد نظام مشروطه سلطنتی و مبارزه با فساد آغاز شد.


با گسترده شدن ناآرامی ها، نیروهای امنیتی به سرکوب گسترده مخالفان روی آوردند و نیروهایی از عربستان و امارات و پاکستان برای آرام کردن اوضاع وارد بحرین شدند.

در جریان ناآرامی های بحرین طی ماه های گذشته، بیش از سی نفر کشته شدند.


هفته گذشته خبرگزاری های بین المللی اعلام کرده بودند که بنا به تصمیم و دستور پادشاه بحرین، گروهی از شیعیانی که در جریان ناآرامی‌های چند ماه پیش آن کشور دستگیر و زندانی شده‌ بود، آزاد می‌شوند و همچنین زندانیانی که از سوی نیروهای امنیتی مورد آزار قرار گرفته‌اند، خسارت دریافت خواهند کرد.

پادشاه بحرین در یک سخنرانی خبر عفو عمومی را اعلام کرده بود، اما درباره برخورد دولت با خواست‌های شیعیان توضیحی نداد.

 

 


انتقاد عضو کمیسیون امنیت ملی از موضع گیری ایران در سوریه: تظاهرات مردم خودجوش بود

Posted: 31 Aug 2011 02:34 AM PDT

جـــرس: درحالیکه حمایت دولت جمهوری اسلامی از اقدامات خشونت بار و سرکوبگرانه حکومت سوریه در مواجهه با اعتراضات مردمی آن کشور همچنان ادامه دارد، یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه "حمایت مطلق ما از سوریه کار درستی نبود"، اذعان کرد "مردمی که در این کشور علیه حکومت تظاهرات می‌کردند مردم متدینی بودند و حرکت‌های اعتراضی خود‌جوش بود و دستگاه دیپلماسی ما می‌توانست موضع‌گیری قوی‌تری در مورد مسئله سوریه داشته باشد."


این عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران، همچنین گفت "نقطه اشتراک سوریه با دیگر انقلاب‌های منطقه این بود که آزادی و انتخابات واقعی در این کشور وجود ندارد و اقلیت بر اکثریت حکومت می‌کند."


به گزارش خبرآنلاین، سید‌احمد آوایی در ارزیابی از عملکرد وزارت خارجه جمهوری اسلامی درباره تحولات سوریه و لیبی، نقطه افتراق سوریه از دیگر کشور‌هایی که دچار انقلاب شده‌اند را مستقل بودن حکومت آن دانست و اظهار عقیده کرد "سوریه در هیچ دوره‌ای وابسته به قدرت‌های منطقه‌ای یا بین‌المللی نبوده و حتی در دوران اوج قدرت اتحاد جماهیر شوروی، متحد روس‌ها بود نه وابسته. ضمن اینکه سوریه در بین کشور‌های عربی تنها حکومتی است که تا کنون در مقابل اسرائیل کوتاه نیامده‌ و از حزب‌الله دفاع کرده است."


این نماینده مجلس با تأکید بر اینکه بهترین گزینه برای سوریه اصلاحات داخلی در این کشور است، تصریح کرد: ولی متأسفانه حکومت سوریه دیر وارد اصلاحات شد. آنان خیلی زودتر‌ از اینها باید اعتراضات مردمی را می‌شنیدند. چراکه انتقاد‌ها از حکومت این کشور در ابتدا با هدف اصلاحات بود و اگر سوریه زودتر از اینها با مردم کنار می‌آمد به این وضعیت نمی‌رسید.


عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، پیرامون اظهارات اخیر علی اکبر صالحی، وزیر خارجه ایران در خصوص تحولات سوریه گفت: واقعیت این است که حمایت مطلق ما از سوریه کار درستی نبود. چراکه مردمی که در این کشور علیه حکومت تظاهرات می‌کردند مردم متدینی بودند و حرکت‌های اعتراضی خود‌جوش بود. هرچند آمریکا و غرب معترض‌ها را تحریکت کرده و با ارسال اسلحه سمت و سوی خاص خود را به این تحولات دادند.


وی در خصوص عملکرد وزارت خارجه در خصوص تحولات لیبی هم اظهار داشت: ایران قصد همکاری با انقلابیون لیبی را داشت ولی خود آنها این همکاری را نپذیرفتند. بنابراین معتقدم که عملکرد وزارت خارجه در موضوع لیبی معتدل بود.


گفتنی است وزیر و وزارت خارجه جمهوری اسلامی، طی هفته های اخیر، ضمن دفاع کامل از حکومت سوریه، هرگونه اظهار نظر بین المللی مبنی بر لزوم "کناره‌گیری" بشار اسد، رئیس جمهور انتصابی آن کشور از قدرت را "وقیحانه" خوانده و گفته اند "سوریه حلقه مهم زنجیره مقاومت در خاورمیانه است و دخالت بیگانگان در امور داخلی‌ این کشور امری محرز می باشد."


به گزارش ایسنا، ‌علی‌اکبر صالحی با دفاع از موضع جمهوری اسلامی در برابر تحولات سوریه، بدون کوچکترین اشاره ای به هزاران کشته و زخمی و آواره و بازداشتی در آن کشور، گفت "دولت‌ها باید نسبت به خواسته‌های مشروع ملت‌های خود پاسخگو باشند؛ چه در سوریه، یمن یا در کشور دیگر، ‌ملت‌های این کشورها خواسته‌های مشروعی دارند و دولت‌ها باید هرچه سریعتر به آن خواسته‌ها پاسخ دهند."


وزیر خارجه جمهوری اسلامی همچنین سوریه را "حلقه مهم زنجیره مقاومت در خاورمیانه" دانست و مدعی شد "در اعتراضات اخیر سوریه، دخالت بیگانگان امری محرز است."


وزیر خارجه جمهوری اسلامی همچنین در مورد تحول اساسی در سوریه و احتمالا سقوط بشار، با نگرانی ابراز عقیده کرده بود "خلاء قدرت دراین کشور می‌تواند منطقه را دچار بحران جدی کند و چنانچه در نظام حکومتی سوریه خلائی ایجاد شود، عواقبی غیرقابل پیش‌بینی دارد و می‌تواند منطقه را دچار بحران جدی کند که این بحران به فراتر از منطقه هم می‌تواند سرایت کند."


رهبر جمهوری اسلامی نیز طی ماههای اخیر، درباره تحولات سوریه گفته بود که حوادث سوریه حاصل شبیه‌سازی رویدادهای دیگر کشورهای عربی و نوعی انحراف است.



آیت الله مظاهری: خطر ماهواره از بمب اتم بیشتر است

Posted: 31 Aug 2011 02:06 AM PDT

جـــرس: رییس حوزه علمیه اصفهان و خطیب نماز عید فطر آن شهر، با هشدار نسبت به جنگ نرم دشمن علیه جمهوری اسلامی، گفت "در زمان حاضر خطر ماهواره از بمب اتم بیشتر است."


این مقام حوزه همچنین پیرامون موبایل و تلفن همراه گفت "برخی از جوانان با استفاده از تلفن برای دوست یابی اقدام می كنند. تلفن همراه از اسلحه خطرناكتراست، دوست یابی دختر و پسر نامحرم مصیبت بزرگی شده كه نشاط و تقوا را از جوانان گرفته است."


به گزارش ایرنا، آیت الله حسین مظاهری روز چهارشنبه در خطبه های نماز عید فطر اصفهان ابراز عقیده کرد "حضور ماهواره در خانه های مردم در راستای جنگ نرم دشمن است."


وی همچنین نسبت به آنچه "مفاسد ناشی از مشاهده شبكه های تلویزیونی ماهواره ای" نامید هشدار داده و اظهارداشت: ماهواره باعث بروز فساد اخلاقی و فحشا میان جوانان جامعه ما می شود. نیمی از فساد اخلاقی جامعه نیز ناشی از ماهواره است و پدرها و مادرها باید نسبت به استفاده از آن از سوی جوانانشان هوشیار و مراقب باشند.


وی با بیان اینكه دشمن با استفاده از ماهواره با جمهوری اسلامی در حال جنگ نرم است، گفت: دولت و اقشار مختلف مردم باید نسبت به این موضوع با حساسیت زیادی برخورد كنند.


وی با اشاره به قرآن و کلام خدا، اظهار عقیده کرد "حضور ماهواره در خانه ها عذاب دنیا و آخرت به همراه خواهد داشت."


مظاهری همچنین پیرامون موبایل و تلفن همراه گفت "برخی از جوانان با استفاده از تلفن همراه برای دوست یابی اقدام می كنند. تلفن همراه از اسلحه خطرناكتراست، دوست یابی دختر و پسر نامحرم مصیبت بزرگی شده كه نشاط و تقوا را از جوانان گرفته است. "


وی با بیان اینكه دوست یابی افراد نامحرم، كشاندن جوانان به سوی شیطان است، خاطرنشان كرد: باید همه بدانند كه این دوست یابی ها گناهش بسیار بزرگ و ضرر اجتماعی آن خیلی زیاد است.


مظاهری اظهار عقیده کرد "طبق کلام خدا، گناه دوست یابی افراد نامحرم به اندازه زنا است و امروز دوست یابی به اندازه ای شیوع پیدا كرده كه به یك امر عادی میان جوانان مبدل و قبح آن شكسته شده و دوست یابی، نسل جوان را به فساد و هلاكت می اندازد و باید همه مواظب این موضوع باشند. "


رییس حوزه علمیه اصفهان تاکید کرد: فساد اخلاقی ناشی از ماهواره و تلفن همراه بسیار بدتر از فساد اقتصادی است و باید همه برای مقابله با آن اقدام كنند.


رهبر جمهوری اسلامی: انتخابات در کشور ما همیشه چالش برانگیز است

Posted: 31 Aug 2011 01:48 AM PDT

جـــرس: رهبر جمهوری اسلامی طی سخنانی در خطبه های نماز عید فطر، با اشاره به انتخابات مجلس نهم اظهار عقیده کرد "در مقایسه‌ با انتخابات بعضى كشورهاى دنیا كه در آنها خباثتها، خیانتها، درگیرى‌ها، حتّى كشت و كشتار اتفاق مى‌افتد، بحمدالله این حوادث در كشور ما نیست، اما بالاخره یك چالشى است که نباید اجازه داد به امنیت ما صدمه وارد كند."


آقای خامنه ای همچنین گفت "دیدید، حس كردید، از نزدیك لمس كردید آن وقتى را كه دشمنان می خواهند از انتخابات علیه امنیت كشور سوء استفاده كنند. باید همه مراقب باشند، همه بهوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سیاسى، كسانى كه می توانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات پاسدارى كنند. البته ما حرفهاى گوناگونى درباره‌ى انتخابات داریم كه در زمان خود به مردم عرض خواهیم كرد."


به گزارش سایت رهبر جمهوری اسلامی، وی در خطبه دوم نماز عید فطر که امسال در دانشگاه تهران برگزار شده بود، مردم و مسئولین را به اتحاد فرا خواند و گفت " امروز ما به چند چیز احتیاج داریم: اول، اتحاد و همدلى میان مردم با یكدیگر، و میان مردم با مسئولین، و میان مسئولین با یكدیگر. این، نیاز بزرگ كشور ماست. امروز دنیا دارد یك بخش مهمى از تاریخ خود را میگذراند. ما باید در این فصل، در این بخش، در این مقطع، خیلى بهوش باشیم، خیلى مراقب باشیم؛ بفهمیم چه كار داریم می كنیم. اگر در بین خودمان كدورتها و بددلى‌ها و بدجنسى‌ها و ناسازگارى‌ها وجود داشته باشد - چه بین آحاد مردم، چه بین مسئولین و مردم، چه بین مسئولین با یكدیگر - نخواهیم توانست به این وظائف بزرگى كه امروز متوجه به ماست، عمل كنیم. این یك توصیه‌ى مهم است، یك ضرورت اصلى است."


آقای خامنه ای بدون اشاره به نتایج سوء مدیریت در کشور، که منجر به رشد فقر و بیکاری و تورم و آسیب های اجتماعی و فرار مغزها و ... شده، اظهار عقیده کرد " همه‌ى كشور، همه‌ى آحاد مردم، همه‌ى مسئولین بایستى تحرك و نشاط كار داشته باشند. باید از خودمان تنبلى و توانى و زمینگیرى را دور كنیم. امروز به كار نیاز هست؛ كار علمى، كار اقتصادى، كار سیاسى، كارهاى بزرگ اجتماعى. هر كسى در هر جا هست، می تواند براى خودش برنامه‌ى كارى را تعریف كند؛ این یكى از ضرورتهاست."


وی پیرامون انتخابات اسفند ماه امسال و مجلس نهم شورای اسلامی هشدار داد "امسال ما در آخر سال، انتخابات را داریم. انتخابات همیشه در كشور ما تا حدودى یك حادثه‌ى چالش‌برانگیز است. اگرچه در مقایسه‌ى با انتخاباتهائى كه در بعضى از كشورهاى دنیا - چه كشورهاى به اصطلاح پیشرفته، و چه بعضى از كشورهاى دیگر - برگزار می شود، كه در آنها چه خباثتها، چه خیانتها، چه درگیرى‌ها، حتّى چه كشت و كشتارها اتفاق مى‌افتد، بحمدالله این حوادث در كشور ما نیست، اما بالاخره یك چالشى است؛ مردم را متوجه می كند. مراقب باشید این چالش به امنیت كشور صدمه نزند. انتخابات كه مظهر حضور مردم است، مظهر مردم‌سالارى دینى است، باید پشتوانه‌ى امنیت ما باشد. نباید اجازه داد كه این چیزى كه ذخیره‌ى امنیت است، پشتوانه‌ى امنیت است، به امنیت ما صدمه وارد كند. دیدید، حس كردید، از نزدیك لمس كردید آن وقتى را كه دشمنان می خواهند از انتخابات علیه امنیت كشور سوء استفاده كنند. باید همه مراقب باشند، همه بهوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سیاسى، كسانى كه میتوانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند یك نعمت الهى پاسدارى كنند. البته ما حرفهاى گوناگونى درباره‌ى انتخابات داریم كه در زمان خود به مردم عرض خواهیم كرد."


آقای خامنه ای در ادامه سخنانش، با اشاره به وقایع منطقه، ابتدا نسبت به نابودی اسرائیل ابراز امیدواری کرد و گفت "خداوند شرّ وجود صهیونیستهاى ظالم و خونخوار را از سر فلسطینیان و از سر منطقه كم و كوتاه كند."


وی افزود "دنیاى اسلام هم در این ماه‌هاى اخیر، حوادث بزرگى را دارد از سر می گذراند. دنیاى اسلام عظمت حضور مردم در صحنه را به همه‌ى جهانیان و به همه‌ى تاریخ نشان داد. یك بار در سى و دو سال قبل از این، ملت ایران این عظمت را، این اقتدار بزرگ را نشان داد. مردم ما با تنِ خودشان جانها را كف دست گرفتند و در خیابانها وسط میدان آمدند و توانستند تحولى ایجاد كنند كه مسیر تاریخ منطقه را، بلكه به یك معنا مسیر تاریخ جهان را تغییر داد. امروز بار دیگر مردم در صحنه هستند. حضور مردم در صحنه، گره‌هاى ناگشودنى را، قفلهاى بازنكردنى را باز كرد. كى فكر میكرد عوامل آمریكا و صهیونیسم در منطقه، یكى پس از دیگرى سقوط كنند؟ كى فكر می كرد دستى هست كه بتواند این بتها را بشكند؟ اما این دست، بود. این دست، دست ملتها بود. همه باید به امت اسلامى با این چشم نگاه كنند. امت اسلامى چنین دست مقتدرى دارد."


رهبر جمهوری اسلامی در خصوص خیزش های منطقه و نتایج آن نیز هشدار داد و گفت "مسائل به اینجا تمام نشده است و تمام نمی شود؛ این شروع است، این آغاز یك راه طولانى است. ملتها باید هوشیار باشند. ما همین تجربه را داریم. بعد از آنكه صحنه‌ى انقلاب، با آن عظمت و شكوه، از حالت انقلابىِ خودش خارج شد و حكومت و دولتى بر سر كار آمد، فوراً راه افتادند، براى اینكه بیایند؛ شاید بتوانند با شیوه‌هاى خودشان و ترفندهاى خودشان امور را قبضه كنند؛ بر روى موج سوار شوند؛ از موقعیتِ پیش‌آمده باز سوءاستفاده كنند. هوشیارى ملت و رهبرى پیامبرگونه‌ى امام بزرگوار ما نگذاشت. ملتهاى مسلمان، چه در مصر، چه در لیبى، چه در تونس، چه در یمن و چه در بقیه‌ى كشورها، امروز این هوشیارى را احتیاج دارند. باید نگذارند پیروزى‌هائى كه به دستشان آمده است، به وسیله‌ى دشمنان مصادره شود. فراموش نكنند؛ آنهائى كه امروز در صحنه‌ى لیبى حضور پیدا كردند و خودشان را صاحب قضیه میدانند، همان كسانى هستند كه تا چند صباح قبل با همان كسانى كه بر ملت لیبى ستم می كردند، مى‌نشستند و همپیاله می شدند. امروز آنها آمده‌اند و میخواهند از موقعیت استفاده كنند؛ ملتها باید هوشیار باشند، بیدار باشند."


وی بدون اشاره به سوریه، که روز عید فطر نیز گروهی از مردم توسط حکومت متحد جمهوری اسلامی به گلوله بسته و کشته شدند، ادامه داد "البته ما از وضع بحرین بسیار نگرانیم. به مردم بحرین جفا می شود، ظلم میشود؛ وعده‌هائى داده میشود، اما به آن وعده‌ها عمل نمی شود. ملت بحرین، ملت مظلومى است. البته هر حركتى، هر اقدامى وقتى براى خداست، وقتى عزم و اراده پشت آن هست، این حركت به طور قطع به پیروزى خواهد رسید."


مجوز مشروط به سه شبكه ماهواره‌ای

Posted: 31 Aug 2011 02:46 AM PDT

 جرس: اعطای مجوز به سه شبكه ماهواره‌ای فارسی زبان ICC، پرشین TV و ایرانیان مشروط و بدون هیچ‌گونه فشار گروه‌های سیاسی و انحرافی صورت گرفت و تصمیم نهایی برای حضور دفاتر نمایندگی آن‌ها در حال بررسی است.


سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران در خصوص  ارائه‌ی مجوز موقت به سه شبكه ماهواره‌ای ICC، پرشین TV و ایرانیان عنوان كرد: ارائه‌ مجوز به این سه شبكه ماهواره‌ای مربوط به 6 ماه پیش است كه به این سه شبكه ماهواره‌ای مجوز موقت داده شده است.

وی افزود: دفتر یكی از این شبكه‌ها راه‌اندازی نشد، شبكه‌ دیگر به دلیل مناسب نبودن برنامه ادامه فعالیتش قطع شد و فعالیت سومین دفتر نیز در حال بررسی برای تصمیم‌گیری نهایی است.

حسینی تصریح كرد: مجوز موقت برای تشكیل و راه‌اندازی دفتر در تهران برای این شبكه ها جهت تأمین برنامه‌های تلویزیونی برای ایرانیان خارج از كشور صورت گرفت و پوشش داخلی را كمتر مدنظر داشت.

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: ارائه مجوز موقت بدون هیچ گونه شرایط سیاسی و فشار گروه‌های انحرافی به صورت مشروط صادر شد و مدیران شبكه اظهار علاقه نمودند كه برنامه‌های خوب و مطلوبی داشته باشند و به طور حتم برنامه‌های این شبكه‌ها رصد خواهد شد.

آیت الله مکارم: مردم از تورم و گرانی ناراحت و شاکی هستند

Posted: 31 Aug 2011 01:30 AM PDT

جـــرس: یکی از مراجع تقلید شیعه در قم گفت: امروز و در شرایط فعلی مردم از تورم و گرانی ناراحتند، چرا که روزانه بیش از دو هزار نامه و پیامک به دفتر ما ارسال می شود که همه از مشکلات موجود در کشور ابراز گلایه و شکایت دارند.


به گزارش ایلنا، آیت الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید شیعیان در قم، در خطبه های نماز عید فطر آن شهر اظهار داشت: درست است که در سایه نظام جمهوری اسلامی پیشرفت های زیادی حاصل شده، اما در عین حال یک عده ای مي خواهند پیشرفت های مملکت در سی سال گذشته را به نام خود ثبت کنند، در حالی که باید بدانند که این دست آوردهای امروز کشور، حاصل سی سال تلاش است.


وی با بیان این که امروز و در شرایط فعلی مردم از تورم و گرانی ناراحتند، گفت: بنده در این خصوص به آمارهایی که گاه و بی گاه به مردم ارائه می شود کار ندارم، بلکه من به نامه هایی که به صورت روزانه از طریق مردم به دفتر ما ارسال می شود نگاه می کنم.


این مرجع تقلید افزود: روزانه بیش از دو هزار نامه و پیامک از طریق مردم به دفتر ما ارسال می شود، که اکثر آن ها از وضع موجود کشور ابزار گلایه و شکایت دارند.


وی گفت: برای مثال در برخی از این نامه ها برخی از کسانی که بیمارانی خاص در خانواده خود دارند، ابراز گلایه و شکایت می کنند که چرا باید برای تزریق یک آمپول بیش از دویست هزار تومان هزینه پرداخت کنیم؟


آیت الله مکارم شیرازی افزود: متأسفانه مشکلاتی غیر منطقی در جامعه فعلی ما وجود دارد که مردم از آن ها ناراحتند و ابراز گلایه می کنند. مسئولین باید دقت داشته باشند که هم وضع زندگی مردم باید به گونه ای باشد که آن ها راضی شوند و هم همان گونه که رهبری در دیدار اخیر خود با هیئت دولت گفت گوش به انتقادها کنند؛ چرا که در میان انتقادهایی که مطرح می شود، انتقادهای سازنده و حقیقی هم هست و از این رو نباید چشم ها را بر حقایق بست.


این استاد حوزه علمیه قم با بیان این که همین مردم هستند که نظام را نگاه می دارند و باید کاری کرد که آن ها راضی باشند، گفت: دولت مردان باید نقاط ضعف و قوت را با هم ببینند و انتقادهای سازنده را گوش کنند.


وی در ادامه سخنان خود به وضع حجاب و عفاف در کشور اشاره و اظهار کرد: درست است که حجاب یک مسئله فرعی است، اما وقتی کسانی می خواهند این مسئله فرعی را بزنند و هدف قرار دهند، می خواهند اسلام را بزنند.


مکارم شیرازی افزود: ما می گوییم در مسئله رعایت حجاب و عفاف در کشور خشونت نباشد، اما دولت می تواند به ادارات بخش نامه کند که زن ها در ادارات حجاب شان را حفظ کنند؛ این که دیگر خشونت نیست؛ این مسائل را حفظ کنید تا نظام حفظ شود. و باید به هوش باشیم که اگر مسائل اخلاقی در جامعه ما ضربه ببیند، همه نظام آسیب می بیند.


این مرجع تقلید در ادامه سخنان خود، بدون اشاره به خیزش آزادیخواهانه مردم سوریه و کشتار نمازگزاران آن کشور توسط دولت متحد جمهوری اسلامی، پیرامون اعتراضات مردم کشورهای خاورمیانه اظهار عقیده کرد: "به کوری چشم دشمنان اسلام که فکر می کنند بیداری اسلامی، بیداری ملت ها منهای مذهب است، نمازهای عید فطر و نمازهای جمعه این را نشان می دهد که بیداری این ملت ها یک بیداری اسلامی و برگرفته از اسلام است و بسیاری از مستکبرین از برگزاری همین نمازهای جماعت مسلمین در اعیاد اسلامی و روزهای جمعه نگران هستند، چرا که یک نماز عید و جمعه حسابی می تواند یک حکومت ظالم را سرنگون کند."