جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


القاء اینکه طرح یارانه‌ها با مدیریت امام زمان انجام می‌شود غلط است

Posted: 11 Aug 2011 08:17 AM PDT

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عنوان کرد


جرس: محمدجواد فاضل لنکرانی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم گفت: «مطرح کردن مدیریت امام زمان(عج) در اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها غلط است و ریشه دینی و علمی ندارد.»

 

 

به گزارش مهر، محمدجواد فاضل لنکرانی در دیدار برخی از اصحاب رسانه استان قم با وی، با بیان اینکه رسانه‌ها باید آسیب‌های نظام اسلامی را تشخیص دهند و از مسئولان بخواهند تا درمان کنند اظهارداشت: «یکی از آسیب​های وارده مسئله مهدویت بود که رسانه‌ها درست عمل نکردند و باید بیشتر کار می‌کردند؛ صدا و سیما با اینکه هر جمعه برنامه دارد بسیار دیر لایه‌های پنهان مسئله را برای مردم مطرح کرد و مسئولان هم خیلی دیر وارد این موضوع شدند.»

 

این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و فرزند آیت الله فاضل لنکرانی، همچنین گفته است: «مراجع و بزرگان حوزه از جمله مرحوم والد ما از سالهای بسیار گذشته با صراحت مدعیان ارتباط با امام زمان را دروغگو می‌دانستند اما رسانه‌ها آن طور که باید نپرداختند تا کار به جایی رسید که بحث مدیریت امام زمان(عج) مطرح شد.»


وی تاکید کرد: «اینکه به جامعه القاء کنیم که طرح یارانه‌ها با مدیریت امام زمان(عج) انجام می‌شود غلط است و هیچ ریشه دینی و علمی ندارد البته ما معتقدیم که دست عنایت الهی در پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی نقش دارد اما نمی‌توانیم مستقیما مدیریت جامعه را به امام نسبت دهیم. اگر چنین چیزی درست باشد باید بگوئیم هیچ اشتباهی در این کشور رخ نمی‌دهد و هیچ مسئولی اشتباه نمی‌کند.»


وی افزود: «در پی انتشار سی دی ظهور انتقادات بسیار محکمی از سوی حوزه انجام شد اما نباید بگذاریم به این نقطه برسد و رسانه‌ها با حضور قوی‌تر مانع این کار می‌شدند.»


آیت الله فاضل لنکرانی همچنین گفته است: «حجاب امروز به وضع نگران کننده ای رسیده است و در قم هم وضع حجاب بد است. برخی از بدحجابی‌ها عمدی و ناشی از دست‌های پشت پرده است.»
 

درگذشت فرزند دکتر غفار فرزدی

Posted: 11 Aug 2011 07:54 AM PDT

جرس تسلیت می گوید

جرس: فرزند دکتر غفار فرزدی، مسئول شاخه آذربایجان نهضت آزادی ایران درگذشت.

به گزارش منابع خبری جرس، علیرضا فرزدی، پسر دکتر فرزدی ماه‌هاست از سرطان در رنج بود؛ معالجات و درمان وی متاسفانه بی‌نتیجه ماند و صبح امروز جان به جان آفرین تسلیم کرد.

مراسم تشییع و تدفین علیرضا فرزدی احتمالا جمعه در «وادی رحمت» تبریز برگزار خواهد شد.

دکتر غفار فرزدی، استاد فیزیک دانشگاه تبریز، مسئول شاخه آذربایجان نهضت آزادی ایران  در سال‌های اخیر بارها (و ازجمله در بازداشت فله‌ای نیروهای ملی-مذهبی در سال 80 و نیز در جریان حوادث پس از انتخابات 1388) احضار، بازداشت و محاکمه شده است. دکتر فرزدی از جمله فعالان سیاسی است که اینک به قید وثیقه آزاد است.

 

جرس، ضمن ابراز همدردی صمیمانه با دکتر فرزدی، این ضایعه را به ایشان تسلیت گفته برای فرزند عزیز ایشان علو درجات و آرامش روح، و برای خانواده‌ی محترم صبوری و توکل بیش از پیش آرزو می‌کند.

اعتراض باکو به اظهارات اخیر فیروزآبادی

Posted: 11 Aug 2011 07:43 AM PDT

آذربایجان سفیر جمهوری اسلامی را احضار کرد

جرس: وزارت خارجه آذربایجان با احضار سفیر جمهوری اسلامی، یادداشت اعتراض‌آمیز باکو را در ارتباط با سخنان اخیر حسن فیروزآبادی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران، به وی تسلیم کرد.

 

 

 فیروزآبادی روز سه‌شنبه در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس گفته بود: «بعضی کشورهای همسایه و مسلمان، ملاک‌های دوستی را حفظ نمی‌کنند و دست صهیونیست‌ها را بر کشور خود باز می‌گذارند و امروز بخشنامه می‌دهند که احکام الهی را در میان مردم مسلمان ممنوع کنند».

رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی افزوده بود که «امیدوارم جناب آقای الهام علی‌اف به این امور که ارکان استحکام دولت اوست توجه کند وگرنه عاقبتی سیاه خواهد داشت و بیداری مردم اران قابل سرکوبی نیست».

 

اظهارات سرلشکر فیروزآبادی اشاره به طرح اخیر «ممنوعیت حجاب» در مدارس آذربایجان و بازداشت تنی چند از اعضای حزب غیرقانونی «اسلام» به رهبری محسن صمداف به اتهام « نگهداری و حمل سلاح و فعالیت بر علیه امنیت ملی» است.

بهمن ماه سال گذشته، وزارت تحصیل آذربایجان طی اعلامیه‌ای از طرح «لباس فرم مدارس» خبر داد، طرحی که آذربایجان می‌گوید برای یک‌دست سازی لباس دانش آموزان ابتدایی تا دبیرستان آماده کرده است، اما ایران می‌گوید که هدف اصلی از این طرح ممنوعیت حجاب در مدارس است.

هم اکنون، ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان و قزاقستان نیز پوشش حجاب در مدارس را قدغن کرده‌اند، اما انتشار این اخبار در رسانه‌های ایران با سکوت همراه بوده است.

 

اکنون، واحد مطبوعاتی وزارت خارجه آذربایجان طی گزارشی اعلام کرده است که در واکنش به سخنان «بی‌ربط» سرلشکر فیروزآبادی درباره «مردم و رئیس‌جمهور آذربایجان»، محمدباقر بهرامی سفیر ایران در باکو به وزارت خارجه احضار شده است.

به گزارش رادیو فردا در متن یادداشت اعتراض‌آمیز دولت باکو به جمهوری اسلامی آمده است که «آذربایجان به افتراهای غیرمسئولانه مقامات ایرانی اعتراض دارد... انتشار بیاناتی از این دست در رسانه‌های ایران، و تحریف سیاست خارجی و داخلی آذربایجان در رسانه‌های ایران، خلاف منافع ملی آذربایجان، و تعهدات دوستانه و برادرانه دو کشور آذربایجان و ایران است.»

 

حسن فیروزآبادی، عضو شورایعالی امنیت ملی، همچنین در سخنان خود گفته بود: «بنده یک بار دیگر نیز هشدار داده بودم که در رگ‌های مردم "اران" خون ایرانی جاری است و قلب‌های آن‌ها به عشق اسلام و قرآن و به آهنگ علی می‌تپد».

اشاره این مقام ارشد نظامی جمهوری اسلامی  به اظهارت اعتراض‌آمیز وی در تابستان سال ۸۸ در واکنش به سفر شیمون پرز، رئیس‌جمهور اسرائیل، به آذربایجان است. اظهاراتی که آن موقع با واکنش ملایم آذربایجان مواجه شد و تنها وزیر خارجه آذربایجان اعلام داشت که «اظهارات فیروزآبادی مسئله‌برانگیز هست و مورد قبول کشورش نیست».

اینک، وزارت خارجه آذربایجان در متن اعتراض خود از تهران خواسته است که جلوی انتشار «افتراهایی از این دست» را هر چه زودتر بگیرد تا تکرار نشود. همچنین از جمهوری اسلامی خواسته شده است که در مورد اظهارات این مقام ارشد نظامی توضیح دهد.

اعزام بسیجیان بعنوان نیروهای حافظ صلح و دیده بان حقوق بشر به انگلستان

Posted: 11 Aug 2011 07:35 AM PDT

سردار نقدی رییس سازمان بسیج درخواست کرد

جرس: رئيس سازمان بسيج مستضعفين گفت: گردان‌هاي عاشوراي بسيج آماده‌اند به عنوان نيروي پاسدار صلح به لندن اعزام شوند.

 

 

به گزارش فارس به نقل از پايگاه اينترنتي بسيج، سردار نقدي كه در جمع فرمانده‌هان حوزه‌ها و پايگاه‌هاي ناحيه كربلاي تهران سخن مي‌گفت؛ با انتقاد شديد از دزد و غارتگر خوانده شدن معترضان در انگلستان توسط مسئولان اين كشور، تصريح كرد: «با كمال تاسف، جنايت ها و خشونت هاي رژيم مستبد پادشاهي انگليس عليه محرومان اين كشور با شدت ادامه دارد و نه تنها نصايح دلسوزان در رفتار و عملكرد مسئولين و پليس سركوب گر اين رژيم هيچ تاثيري ندارد، بلكه شاهد اين هستيم كه محرومان اين كشور، مشتي دزد و غارتگر لقب مي‌گيرند.»

 

وي با اشاره به فضاي بسته و امنيتي شهرهاي انگلستان تاکید كرد: «معلوم نيست با وجود چهار ميليون و ششصد هزار دوربين مدار بسته در اين كشور كه فقط يك ميليون آن در شهر لندن است چرا نمي تواند اين دزدها را شناسايي و دستگير كند؟»

 

رئيس سازمان بسيج مستضعفين ضمن انتقاد شديد از عملكرد شوراي امنيت سازمان ملل متحد در «بي توجهي به آزادي خواهان انگلستان و حمايت از حكومت مستكبر اين كشور» گفت: «از شوراي به اصطلاح امنيت سازمان ملل هم كه كاركردش فقط حمايت از مستكبران و تصويب قطعنامه عليه آزادي خواهان است انتظاري نيست كه از محرومان انگليس دفاع كند. اما اگر مجمع عمومي سازمان ملل تصويب كند سازمان بسيج آماده است تعدادي از گردان هاي عاشورا و الزهرا (س) را به عنوان نيروي پاسدار صلح و حائل ميان نيروهاي سركوبگر رژيم پادشاهي و مردم انگليس به لندن ليورپول و بيرمنگام اعزام كند تا ناظر بر اجراي حقوق بشر و به عنوان نيروي بازدارنده از اعمال خشونت انجام وظيفه كند.»

 

نقدي با سياه خواندن كارنامه رژيم سلطنتي انگلستان گفت: «تاريخ رژيم پادشاهي انگليس پر است از جنايت هاي استعمارگرانه، تجاوزها، كشتارهاي جمعي، اختلاف افكني و به جان هم انداختن كشورها كه ميليون ها كشته و فلاكت ها و بدبختي هاي زيادي را به دنبال داشته است.»

وي با اشاره به وعده الهي مبني بر انتقام از مستكبران و جنايت كاران افزود: «خداوند عادل است و حتم تاوان اين همه استعمارگري را از اين رژيم خواهند ستاند و اين آغاز راه است. مردم انگليس عدالت ميخواهند و اين حق آنهاست. چند ماه پيش مردم مظلوم انگلستان شاهد يكي از پر خرج ترين و تشريفاتي ترين عروسي هاي جهان بودند. چرا در قرن 21 بايد عروسي ولي عهد انگلستان مثل عروسي هاي قرون وسطي برگزار شود و آن هزينه هاي سنگين به مردم تحميل شود؟ چرا بايد پول ماليات دهندگان انگليسي صرف راه اندازي شبكه تفرقه افكن بي بي سي فارسي و هدايت و حمايت فتنه گران 88 شود؟»

 

رئيس سازمان بسيج مستضعفين ادامه داد: «نتيجه اين خطاهاي بزرگ رژيم پادشاهي انگليس همين قيام‌هاي مردمي است و اين رژيم بايد منتظر عواقبي سخت‌تر از اين باشد. اين آغاز راه است و رژيم انگليس بايد تاوان قتل‌عام‌هاي آفريقا، جنگ‌ها و خون‌ريزي‌هاي شبه قاره هند، جنايات‌هاي چين، فروپاشي دولت عثماني، راه‌اندازي جنگ‌هاي خونين ميان مسلمانان و ساير فرق را بدهد.»

نقدي با عميق خواندن آرمان عدالت‌خواهي و جنبش اعتراضي محرومان انگلستان تصريح كرد: «قيام عدالت‌خواهانه مردم انگليس حتي اگر در اين مرحله سركوب شود؛ خيلي عميق‌تر از آن است كه از بين برود و اين زخم از جاي ديگر سر باز خواهد كرد. موضوع اين جنبش يك موضوع سياسي و يا دعواي انتخاباتي نيست. اختلاف قومي هم نيست كه به سادگي فروكش كند بلكه مطالبه عدالت است از سوي انبوه محرومان. مردم انگلستان بيدار شده‌اند و قطعا حق خود را خواهند گرفت.»

وي با ابراز تاسف شديد از قتل يكي معترضان به دست پليس انگلستان، وزارت خارجه را به تكاپوي بيشتر براي جلوگيري از تكرار اين جنايات دلخراش فراخواند و گفت: «كشته اين حادثه يك جوان شرور نيست بلكه يك مرد مسن و صاحب چهار فرزند است. از آنجايي كه ما تكرار اين خشونت‌ها را پيش‌بيني مي‌كنيم، از وزارت خارجه مي‌خواهيم با مجمع عمومي سازمان ملل براي اعزام نيروهاي حافظ صلح و ديده‌بان حقوق بشر و استقرار آنها در لندن رايزني كند و آمادگي بسيج را براي اعزام اين نيروها اعلام مي‌كنيم.»

رئيس سازمان بسيج مستضعفين در پايان  تاكيد كرد: «پيش‌بيني امام خامنه‌اي (حفظه الله) در مورد بيداري اروپا هم مانند پيش‌بيني امام خميني (ره) در مورد فروپاشي شوروي بسيار دقيق و واقع‌بينانه بود و امروز كه ايشان حركت مردمي در آمريكا را پيش‌بيني مي‌كنند بايد زنگ خطر براي آمريكايي‌ها هم به صدا درآمده باشد. احتمالا تاثير اين بيدار در كشورهاي تحت استعمار انگليس مثل كانادا و استراليا هم زياد است. جهان رو به آزادي است و هيچ قدرتي نمي‌تواند جلوي اين حركت بزرگ مردمي به سوي عبوديت خدا را بگيرد. »

اخراج رسول بداقی زندانی سیاسی از آموزش و پرورش

Posted: 11 Aug 2011 06:19 AM PDT

جــرس: حکم اخراج رسول بداقی از آموزش و پرورش به خانواده و وکیل این معلم و کنشگر مدنی زندانی ابلاغ شد.


به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران این حکم که از سوی هیات بدوی استان تهران صادر شده، توسط یکی از همکاران وی به عبدالفتاح سلطانی وکیل بداغی ابلاغ شد.


بر اساس این گزارش، عبدالفتاح سلطانی با تهیهٔ لایحه‌ای به حکم مزبور اعتراض کرده و این لایحه اعتراضی به هیات تجدید نظر تخلفات اداری ارسال شده است.


در این حکم علت اخراج این عضو هیات مدیرهٔ کانون صنفی معلمان ایران، غیبت، حضور در گردهمایی‌های اعتراضی فرهنگیان، فعالیت علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی اعلام شده است.


رسول بداقی دبیر دبیرستان‌های اسلام شهر، دهم شهریور۱۳۸۸ پس از احضار به اداره آموزش و پرورش اسلام شهر بازداشت شد. وی از سوی دادگاه بدوی به شش سال زندان و پنج سال محرومیت ازفعالیت‌های اجتماعی محکوم شد. حکم مزبور در دادگاه تجدید نظر نیز عینا مورد تایید قرار گرفت.


 این کنشگر مدنی نزدیک به دوسال است که در زندان رجایی شهر بسر می‌برد و در این مدت حتی اجازه شرکت در مراسم ختم مادرش را نیافته است.


ضرورت اطلاع رسانی در مورد زندانیان گمنام

Posted: 11 Aug 2011 05:54 AM PDT

همسران تعدادی از زندانیان سیاسی خواستار شدند

جــرس: در جریان برگزاری مراسم افطاری گروهی از اصلاح طلبان در شهر قم، جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی خواستار اطلاع رسانی پیرامون زندانیان سیاسی گمنام و خانواده های آنان شدند.


بنا به گزارش های رسیده به جرس، در این مراسم که به همت اصلاح طلبان و فعالان سیاسی شهر قم تشکیل شده بود، همسر ابولفضل قدیانی و فیض الله عرب سرخی و نیز همسر عبد الله مومنی حضور داشتند.


همسران زندانیان سیاسی با بیان مختصری از وضعیت همسران در بندشان، و ابراز نگرانی در مورد زندانیان گمنام و خانواده های آنها، از فشارهای روحی و جسمی بر این زندانیان خبر داده و خواستار اطلاع رسانی و آگاهی مردم در این زمینه شدند.


گفتنی است میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی و فاطمه کروبی، پیش از حبس خانگی در زمستان سال گذشته، به طور متناوب به خانواده های زندانیان سیاسی گمنام و منازل آنها سرکشی کرده و با آنها ابراز همدردی و دلجویی می کردند.

واکنش سفارت انگلیس: ما از مخبران سازمان ملل دعوت کردیم، شما هم مجوز ورود به احمد شهید بدهید

Posted: 11 Aug 2011 05:32 AM PDT

جــرس: در واکنش به هشدار محمود احمدی نژاد به دولت انگلیس درخصوص "لزوم توقف برخورد با معترضین در جریان ناآرامی های اخیر بریتانیا" و همچنین اعتراض سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی به دولت و پلیس انگلیس، کاردار سفارت بریتانیا طی نامه ای سرگشاده، به موارد مذکور و انتقادات وارده پاسخ گفت.


به گزارش تارنمای سفارت بریتانیا در تهران، خانم جین مریوت، کاردار سفارت بریتانیا در پاسخ به اظهارات محمود احمدی‌نژاد و رامین مهمانپرست (سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران) درباره آشوب‌های اخیر در لندن و چند شهر دیگر، همزمان با تاکید بر پیگیری وقایع اخیر، همزمان خواستار موافقت جمهوری اسلامی با گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای ورود و حضور در ایران شد.


متن نامه سرگشاده خانم جین مریوت، کاردار سفارت بریتانیا به این شرح است:

بیستم امرداد ماه ١٣٩۰

آقای رامین مهمان پرست
وزارت امور خارجه
جمهوری اسلامی ایران
تهران


با احترام،
اظهارت مورخ ١٨ مردادماه ٩۰ شما که در آن از سازمان های مستقل حقوق بشر خواسته اید در مورد مرگ آقای مارک دوگان تحقیق نمایند را با علاقه خوانده ام. همچنین گزارش در مورد سخنرانی دیروز آقای محمود احمدی نژاد را مشاهده کرده ام که در آن از سازمان ملل متحد خواسته اند رفتار بریتانیا در رابطه با آشوب های اخیر که در چند شهر بریتانیا روی داده است را محکوم کند.


ابتدا، مایلم توضیح دهم که کمیسیون مستقل شکایات پلیس در حال انجام تحقیقات در مورد شرایط مربوط به مرگ آقای دوگان می باشد. این کمیسیون مستقل از دولت است ولی دولت بریتانیا یافته های آن را بطور کامل مورد بررسی قرار خواهد داد.


همچنین مایلم خاطر نشان نمایم که نیروی پلیس بریتانیا در میان بهترین نیروهای پلیس در جهان می باشد و رفتار سرویس پلیس بریتانیا در مقابل تظاهرات بر اساس استانداردهای حرفه ای قرار دارد. آنها استانداردهای بالا را رعایت می نمایند و با شرایط چالش انگیز مقابله کرده اند. وسایل ارتباط جمعی مستقل در بریتانیا که اخبار مربوط به آشوب ها را به تفصیل پوشش داده است و از آزادی کامل جهت انجام این کار برخوردار بوده اند، این نظریه را تایید کرده است.


اگرچه، تصدیق می نمایم که ممکن است مایل باشید در مورد نگرانی های خود بطور مفصل تر با ما گفتگو نمایید.


بنابراین مسرور خواهم گردید با شما یا سرکار خانم زهره الهیان، ریاست محترم کمیسیون حقوق بشر مجلس شورای اسلامی، یا هر مقام ذیربط دیگر به منظور پاسخ به نگرانی هایتان ملاقات نمایم.


در پایان، به شما یادآوری می نمایم که دعوت بریتانیا از کلیه مخبران ویژه سازمان ملل متحد به قوت خود باقی است و این کشور سفر تعدادی از این مخبران به بریتانیا درسال های اخیر را تسریع کرده است. دولت ایران را ترغیب می نمایم اجازه ای مشابه در اختیار آقای احمد شهید، مخبر متعهد ویژه سازمان ملل متحد، برای سفر به ایران قرار دهد تا او بتواند نگرانی های شدید جامعه بین الملل در مورد نقض های ادامه دار حقوق بشر در ایران را مورد بررسی قرار دهد.


مشتاقانه منتظر دریافت پاسخ شما می باشم. ضمنا ممکن است مایل باشید به سایت اینترنتی ما به نشانی http://www.ukiniran.fco.gov.uk
که در آن می توانید به یادداشتی توسط اینجانب در مورد ناآرامی اخیر و جدیدترین اطلاعات توسط ما دسترسی داشته باشید مراجعه فرمایید.


با تقدیم احترامات


جین ماریوت
کاردار
سفارت بریتانیا در تهران


گفتنی است روز گذشته همگام با دیگر مقامات جمهوری اسلامی، محمود احمدی نژاد از برخورد پلیس انگلیس با آشوبگران و اغتشاشات اخیر انگلیس شدیدا انتقاد کرده و خطاب به مقامات بریتانیا گفته بود "اپوزیسیون بریتانیا همان توده‌های مردم هستند كه امروز در خیابان‌های لندن كتك می‌خورند و من به مقامات انگلیسی ‌‌‌نصیحت می ‌كنم رفتار وحشیانه خود را اصلاح كنند، چرا‌كه این رفتار وحشیانه با مردم مطلقا قابل قبول نیست."


رئیس دولت جمهوری اسلامی همچنین هشدار داده بود "سیاستمداران انگلیس باید به مردمشان آزادی و فرصت دخالت در امور اصلی جامعه‌ را بدهند."


همان روز وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی نیز، وقایع و ناآرامی های اخیر در انگلیس را به دلیل "برملا شدن چهره پنهان و مخفی غرب و افشای تبعیض نژادی و عدم رعایت حقوق بشر در انگلیس"، "لطف الهی" خوانده و گفته بود "این اقدامات نشان داد که به چه میزان حقوق بشر در آنجا رعایت می‌شود."


در اوج آشوب های لندن و چندین شهر دیگر انگلیس، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز به دولت و پلیس انگلیس در برخورد با آشوبگران در آن کشور هشدار داد و از دولت انگلیس خواست تا از هرگونه برخورد خشونت آمیزپلیس این کشور جلوگیری نماید و با انجام گفتگو و بررسی درخواستهای تظاهر کنندگان موجب بازگشت آرامش گردد.


گفتنی است موج خشونت ها در شمال لندن، که از شامگاه شنبه آغاز و طی دو روز، چندین نقطه از پایتخت و شهرهای دیگر انگلیس را درنوردید، منجر به آتش کشیدن ساختمان ها و خودروها و غارت فروشگاههای بزرگ شد و موجی از ناامنی بوجود آورد.


یک عضو كمیسیون امنیت ملی مجلس ایران، با بیان اینكه وزارت خارجه جمهوری اسلامی باید هرچه سریعتر كاردار انگلیس را احضار كند، گفته بود "احتمال دارد استمرار سركوب معترضان انگلیسی منجر به تعطیلی كامل سفارت این كشور در تهران شود."

مجلس شورای اسلامی نیز، از آمادگی خود برای ارسال هیات بررسی نقض حقوق بشر به انگلیس خبر داده و اعلام کرده است "از دولت انگلیس و مسئولان سفارت این رژیم در تهران می‌خواهیم‌ زمینه حضور گزارشگران حقوق بشری جمهوری اسلامی را در انگلیس فراهم كنند و بهانه‌ های واهی را كنار بگذارند.

آقای گزارشگر! خانواده کشته شدگان امید دارند صدایشان به شما برسد

Posted: 11 Aug 2011 04:20 AM PDT

نامه مسیح علی نژاد به احمد شهید
جرس: مسیح علی نژاد روزنامه نگار در نامه ای به احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر با اشاره به آمار کشته شدگان پس از انتخابات مهندسی شده از او خواسته است که صدای خانواده شهیدان و آسیب دیدگان جنبش سبز باشد.



در این نامه آمده است: بنابر گزارش های رسمیِ جمهوری اسلامی ۳ نفر پس از شکنجه در زندان و بنابر گزارش های رسانه های معتبر فارسی زبان بیش از ۱۰۰ نفر پس اعتراضات و تظاهرات مسالمت آمیز خیابانی کشته شده اند.

وی در این نامه تاکید کرده است: جرایم علیه بشریت هیچ گاه مشمول مرور زمان نمی شوند و نیز ارتکاب آنها حتی در زمان صلح و نبود یک مخاصمه مسلحانه می تواند مبنای تعقیب کیفری بین المللی قرار گیرد. کشتار شهروندان معترض به نتایج انتخابات، از مصادق آشکار جنایت علیه بشریت است.

مسیح علی نژاد در این نامه که در سایت تهران ریویو منتشر شد، می افزاید: مبادا سکوت مجامع بین المللی در برابر دادخواهیِ خانواده های کشته شدگان، این تئوری را در اذهان بیش از همیشه تقویت کند که «مرگ یک انسان، تراژدی است و مرگ میلیون ها انسان یک آمار».


متن کامل این نامه به شرح زیر است:

 جناب آقای احمد شهید

با سلام و آرزوی کامیابی در مسئولیت بزرگ انسانی و اخلاقی که بر عهده گرفته اید.

۲۶ ماه از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۹ در ایران و موج اعتراضات مسالمت آمیز مردم نسبت به نتیجه اعلام شده توسط حکومت می گذرد. اعتراضاتی که پاسخ حکومت به آنها، انسداد اطلاع رسانی آزاد، توقیف و سانسور مطبوعات مستقل، انحلال احزاب منتقد و سرکوب شدید شهروندان معترض بود تا آنجا که ده ها هزار نفر از فعالان سیاسی، سران احزاب، و اعضای انجمنهای غیردولتی صنفی قانونی بویژه انجمنهای روزنامه نگاران، دانشجویان، معلمان و کارگران در تهران و شهرستان های ایران احضار، بازداشت و زندانی شده اند.

بنابر گزارش های رسمیِ جمهوری اسلامی ۳ نفر پس از شکنجه در زندان و بنابر گزارش های رسانه های معتبر فارسی زبان بیش از ۱۰۰ نفر پس اعتراضات و تظاهرات مسالمت آمیز خیابانی کشته شده اند.

بسیاری از خبرنگاران ایرانی نیز گواهی می دهند که شمار کشته شدگانِ پس از انتخابات بیش از آماری است که تا کنون در رسانه ها مطرح شده است، آنچنان که تاریخ کشتار و تجاوز به زندانیان و معترضان و منتقدانِ حاکمیت نیز منحصر به این دو سالِ پس از انتخابات نیست.

ایران نیز مانند بسیاری از دولت ها عضو جامعه بین المللی است و بر این اساس، مکلف به رعایت و احترام به موازین عرفی و قراردادی حقوق بین الملل به شمار می رود. به موجب بند یک ماده ۷ اساسنامه دیوان کیفری بین المللی حمله سازمان یافته علیه جمعیت غیر نظامی که در تعقیب یا پیشبرد سیاستهای یک دولت انجام می پذیرد، جنایت علیه بشریت است.

جرایم علیه بشریت هیچ گاه مشمول مرور زمان نمی شوند و نیز ارتکاب آنها حتی در زمان صلح و نبود یک مخاصمه مسلحانه می تواند مبنای تعقیب کیفری بین المللی قرار گیرد. کشتار شهروندان معترض به نتایج انتخابات، از مصادق آشکار جنایت علیه بشریت است.

بر این اساس بسیاری از خانواده های این قربانیان امیدوار هستند حالا که سازمان ملل متحد “احمد شهید” وزیر امورخارجه سابق مالدیو را به عنوان گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران منصوب کرد، وی صدای آنها شود. مبادا جای سکوتِ این خانواده ها با سکوتِ مجامعِ بین المللی عوض شود. سکوت، این روزها تنها واژه ی غریبِ ایران هم نیست. دریای خونی که در سوریه راه افتاده است نیز آنگونه که باید در جهان فریادی را بلند نکرده است. مبادا سکوت مجامع بین المللی در برابر دادخواهیِ خانواده های کشته شدگان، این تئوری را در اذهان بیش از همیشه تقویت کند که «مرگ یک انسان، تراژدی است و مرگ میلیون ها انسان یک آمار».

آقای احمد شهید

در طول دو سالی که از انتخابات پر اما و اگرِ ریاست جمهوری سال ۸۸ گذشت، بسیاری از خانواده های جان باختگانِ انتخابات در ایران، علی رغم تمامیِ تهدیدات، سکوت خود را شکستند و با رسانه ها در مورد رنجی که متحمل شده بودند، به صورت رسمی مصاحبه و خبر رسانی کرده اند. حداقل سه خانواده ی سه تن از این کشته شدگان در مصاحبه ای که با آنها انجام داده ام خواستار دیدار با گزارشگر ویژه حقوق بشر در سازمان ملل و پیگیری پرونده ی قضایی قتل خانواده ی خود از طریق نهادهای قانونی بین المللی هستند که مشخصات این سه جان باخته ی پس از انتخابات را در انتهای نامه تقدیم می کنم.

خبررسانانِ واقعی که در مورد خشونت و کشتار در این کشورها از جمله ایران اطلاع رسانی کرده اند، در واقع خود این خانواده ها هستند که علی رغمِ همه ی تهدیدات و فشارها در زمینه ی انتشار اخبارِ مربوط به شمار و نحوه ی جان باختنِ شهروندانِ ایرانی خبررسانی کرده اند.

در میان کشته شدگان پس از انتخابات، خانواده هایی بودند که در همان روزهای نخست با مراجعه به کمیته ای که در داخلِ ایران برای پیگیری وضیعتِ قربانیانِ انتخابات تشکیل شده بود، در مورد وضعیت کشته شدگان اطلاع رسانی کردند.

این کمیته نیز اسامی بیش از هفتاد تن از کسانی که در جریان اعتراضات جان باخته بودند را منتشر و اعلام کرد که در مورد صحت و سقم و آمارِ واقعی مربوط به قربانیانِ انتخابات به پاسخگویی نهادهای امنیتی و همکاریِ قضاییِ مسولان نیاز دارد تا در مورد شبهات و موارد مطرح شده در گزارش این کمیته به نتیجه روشنی برسد. اما به جای پیگیری و پاسخگویی، بعد از ظهر روز دوشنبه شانزدهم شهریور ماه سال ۸۸، ماموران امنیتی به دفتر کمیته ی پیگیری آسیب دیدگان می روند و تمام اموال و اسناد آن را با خود می برند و اعضای کمیته را نیز بازداشت می کنند.

بلافاصله پس از حمله ی ماموران امنیتی به این کمیته، حاکمیت از طریق صدا و سیما و رسانه های حامیِ خود، به سرعت اعلام به تکذیبِ کشته شدن برخی از افرادی که در این لیست از آنان نام برده شد، کرد.

رسانه های دولتی و منابع حکومتی بعدها تعداد کشته شدگان انتخابات را تنها ۳۶ نفر اعلام کردند. از جمله ی آنها سعید قاسمی یکی از فرماندهانِ سپاه پاسداران ایران است که در دومین سالگردِ انتخاباتِ جنجال برانگیزِ ایران اعلام کرد بیش از ۳۰ نفر در حوادث بعد از انتخابات کشته شده اند که همه ی آنها بسیجی بوده اند. این در حالیست که خانواده های بسیاری از کشته شدگان در مصاحبه با روزنامه نگاران، بسیجی بودن فرزندان خود را از اساس کذب و نوعی «جنازه دزدی» عنوان کرده اند.

اما از طرف دیگر روندی که در داخل ایران برای ورود به این عرصه پیدا، طی شده است منجر به تحمیلِ سکوت بر بسیاری از خانواده هایی شد که به هر دلیلی آرام آرام از پیگیریِ پرونده ی قضاییِ جان باختگانِ خود کنار کشیدند.

این سکوت برای بسیاری از ایرانیان آشناست. تاریخِ جمهوری اسلامی خانواده های بسیاری را به خود دیده است که در مورد اعدام ها، کشته شدن ها و شکنجه های شهروندان ایرانی هیچ گاه فرصتی نیافتند تا در رسانه ها نسبت به وضعیت و نحوه ی قربانیانِ سیاسی اطلاع رسانی کنند اما این بار اینترنت و شبکه های مجازی به یاریِ خانواده ها آمدند تا سکوت آنها نیز همانند سکوت قربانیان سال های گذشته طولانی نشود.

اما هنوز هم خانواده هایی هستند که احساس امنیت نمی کنند و درمواردی ترجیح می دهند به جز نزدیکان خود، دیگران را نیز نسبت به نحوه ی کشته شدن فرزندان خود مطلع نسازند.

با این همه پیشتر خانواده ی بیش از ۴۰ تن از کشته شدگان پس از انتخابات به صورت رسمی با رسانه ها مصاحبه کرده و کشته شدن عزیزان خود را مورد تایید قرار داده بودند. خانواده های دیگری هستند که پس از گذشتِ دو سال از انتخابات تازه قادر شده اند سکوتِ خود را بشکنند و به جمع خانواده هایی بپیوندند که حاکمیت آنها را انکار می کرد.

پدر یکی از این جوانان که در راهپیمایی ۳۰ خرداد روبروی مسجد لولاگر هدف گلوله قرار گرفته است از جمله کسانی است که در مواجهه با این پرسش که چرا سکوت کرده بودند، می گوید، فرزندم را همه ی امیدم را از دست داده بودم، فشارهای روحی و معنوی بسیاری کشیدیم که دیگر قابلِ گفتن نیست، اهل مصاحبه نبودیم و فکر می کردیم مگر با حرف زدن بچه ی ما به ما بر می گردد.

تعبیرِ « مگر با مصاحبه (یا پیگیریِ قضایی) فرزند ما زنده می شود» را بسیاری دیگر از خانواده ها هم به کار می برند. به نظر می رسد نوعی یاس از عدم پاسخگویی ها و آگاهی از بی فرجامیِ پیگیری ها برخی از آنها را دعوت به سکوت می کند. خصوصا برخی از این خانواده ها معمولا از لحاظ امنیتی نیز خود را در حاشیه ی امن نمی بینند که پیگیری های خود را رسانه ای کنند، به همین دلیل سکوت را بر می گزینند اما خانواده های دیگر دلایل دیگری دارند.

مادر رامین آقا زاده ی قهرمانی جوان دیگری که ضرب و شتم و شکنجه در کهریزک جان او را ستاند، به سایتِ سرخ سبز که سایت اطلاع رسانی در مورد کشته شده های پس از انتخابات به شمار می رود، می گوید: از اینکه با دست های خودم بچه ام را پس از احضار تحویل قانون داده بودم، عذاب وجدان داشتم و این عذاب وجدان در این دو سال دیوانه ام کرد، وقتی بچه ام را تحویل قانون دادم جنازه تحویلم دادند. دیگر کجا می رفتم برای پیگیری … ما که سیاسی نبودیم، بچه های جوان دیگری داشتم که نگران بودم.

این مادر یک سال پیش هم با خبرنگار شرق که در داخل ایران منتشر می شود به گفتگو نشست اما باز هم نگرانی اش برای فرزندان دیگرش، مانع شده بود تا آن زمان اجازه ی نشر گفته هایش را به این رسانه بدهد. خانواده های زیادی پس از مصاحبه های رسمی اعلام کردند که فرزندان دیگرشان تهدید شده اند و این دلیلِ بسیاری دیگر از خانواده هاست که سکوت را به گرفتار شدن فرزندانِ دیگر خودشان به سرنوشتی مشابه ترجیح دادند.

حس ترس و ناامنی در سخنان خانواده ی حسین اختر زند جوان اصفهانی که در ۲۵ خرداد ۸۸ با پرتاپ از ساختمان یک کلینیک پزشکی در اصفهان جانش را از دست داد نیز وجود دارد و این خانواده نیز حاضر نشدند تا کنون هیچ مصاحبه ای با رسانه ها انجام دهند. بر همین اساس خانواده ی او خیلی کوتاه و مختصر به جرس می گویند: پیگیری های ما هیچ نتیجه ای نداشت و برای زندگی کردن در یک شهرستان آیا چاره ای جز ادامه دادن به این سکوت مانده است؟

اینکه این خانواده ها می گویند «برای زندگی کردن در یک شهرستان چاره ای جز سکوت مانده است؟» و یا بیانِ این نکته که «به ما گفته اند حرف نزنید …» نشان از سکوتِ اجباری دارد که خانواده ها ناگزیر به پذیرشِ آن شده اند و باز هم قادر نیستند با صراحت اشاره کنند چه کسانی به آنها گفته اند که باید سکوت کنند.

فشارهای رسانه های حکومتی نیز دلایل دیگری است که خانواده ها توانشان را برای پیگیری از دست می دهند. به عنوان مثال خانواده حمید حسین بیک عراقی جوان دیگری که در راهپیمایی ۳۰ کشته شده بود، از طریق یکی از روزنامه های هوادار حکومت در ایران به نام روزنامه کیهان و نیز خبرگزاری سپاه پاسداران به نام فارس به عنوان بسیجی معرفی شده بود. خانواده ی وی خیلی زود در مصاحبه ای به جرس اعلام می کنند که اینها دروغ های رسانه های هوادار حکومت است و فرزند ما یک شهروند معمولی بود.

علاوه بر این جوان، تاکنون خانواده های کشته شدگان دیگری به نام های داوود صدری، صانع ژاله، کاوه سبزعلی پور و میثم عبادی که از طریق رسانه های حکومت بسیجی معرفی شده بودند نیز با رسانه های مختلف مصاحبه کرده و گفته اند که فرزندان آنها شهروندان معمولی بوده اند و رسانه های حکومتی راست نمی گویند.

اما این شرایط برای همه ی خانواده های کشته شدگانِ انتخابات در ایران یکسان نیست برخی ها در مصاحبه های غیر رسمی می گویند که حتی فرزند نه ساله ی آنها را در همان روزهای نخست اعتراضات تهدید به مرگ کرده اند تا مبادا حرفی به رسانه ها بزنند. برخی از آنها ناگزیر می شوند بعد از دو سال پرده از واقعیت بردارند اما در کلام شان همچنان هراس و نا امنی مشهود است.

دلایل دیگرِ خانواده ها برای سکوت نیز غیر سیاسی بودنِ آنهاست. شهروندانِ زیادی بودند که هرگز به عنوان فعال سیاسی یا وابسته به یک گروه و حزب سیاسی نبوند اما به راهپیمایی های اعتراضی پیوستند. برخی دیگر نیز به گفته ی خانواده هایشان به عنوان رهگذارانی بودند که در شلوغی های مربوط به راهپیمایی های خیابانی قربانیِ رفتار خشونت آمیز ماموران امنیتی شدند. در میان این خانواده ها کسانی بودند که علاقه ای نداشتند پیگیری های آنها وارد یک روند سیاسی شود و خانواده ها را دچار مشکلاتِ بعدی کند.

سکوت خانواده ی لطفعلی یوسفیان کارمند ۵۰ ساله ایرانی که بر اثر استنشاق گاز اشک آور جان خود را از دست داده است شاید از این جنس باشد. وقتی او نیز همانند سایر خانواده هایی که در بالا شرح شان آمده است در آستانه ی دومین سالگرد اعتراضات انتخاباتی در مورد این سکوت به جرس می گوید: حتی مسوولان بیمارستان ابن سینا که پدرمان پس از استنشاق گاز اشک آور در آنجا بستری بود هم برای اینکه خانواده ما دچار مشکل نشود، همان زمان به ما گفتند؛ ما علت فوت پدرتان را «ایستِ قلبی» اعلام می کنیم، چرا که در غیر این صورت ممکن است جسد را به خانواده تحویل ندهند و دردسر های بعدی آغاز شود.

برخی دیگر از خانواده ها نیز برای اینکه جسد ها را آزادانه تحویل بگیرند در همان روزهای نخست برگه های تعهد نامه نیز امضا کرده اند و بعدها هیچ گاه سکوت شان را نشکستند چون دردسرهایی که مسئولان بیمارستان ابن سینا به خانواده ی یوسفیان گفته اند را خانواده های زیادی از نهادهای امنیتی هم شنیده اند.

دیر نیست که خانواده های دیگری نیز پرده از واقعیت های تلخ دیگری بردارند اما آنچه جای تامل دارد این است که آیا رنجِ سکوت برای این خانواده بیشتر است یا هزینه ی افشای حقایق؟

جمهوری اسلامی و مقامات قضایی در ایران در حالی از رسیدگی به این قتلها استنکاف می ورزند و از پذیرش مسئولیت حکومت در این خصوص طفره می روند که حتی در برگه های پزشکی قانونی که در اختیار خانواده های کشته شدگان قرار گرفته است، تاکید شده بسیاری از این جوانان با اسلحه گرم کشته شده اند.

تغافل قوه قضائیه نسبت به این پرونده ها و بعضا انکار آنها در حالی صورت می گیرد که در همین مدت دو سال، برخی از وکلا مانند نسرین ستوده که وکالت خانواده ی برخی از زندانیان سیاسی و کشته شدگان را به عهده گرفته بود نیز خودش روانه ی زندان و محروم از وکالت شده است.

جناب آقای احمد شهید

پس از آنکه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد شما را به عنوان گزارشگر ویژه وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران منصوب کرد، چشم امید بسیاری از خانواده های جان باختگانِ پس از انتخاباتِ خونین ۸۸ به این است که روزنه ی امیدی برای شنیدن صدای آنها نیز گشوده شود.

در میانِ خانواده های جان باختگانِ پس از انتخابات توجه شما را جلب می کنم به درخواست سه خانواده که پیش از نوشتن این نامه در مصاحبه ای تاکید کرده اند همچنان خواستار رسیدگی جدی پرونده های بی پاسخ خود توسط نماینده ویژه سازمان ملل در ایران هستند و امید دارند که صدایشان به شما نیز برسد.

سهراب اعرابی جوان ۱۹ ساله ای بود که در راهپیمایی ۲۵ خرداد کشته شد. مادر او ۲۶ روز فکر می کرد فرزندش مثل هزاران جوان دیگر زندانی شده است، اما سرانجام جسد فرزندش را به او تحویل دادند. پروین فهیمی در مصاحبه ای که با او پیش از نوشتن این نامه انجام داده ام برای چندمین بار تاکید کرده است: برای پیگیری پرونده ی قتل فرزند خود از تمامی نهادها و مراجع قانونی که خود جمهوری اسلامی نیز این نهادها را قبول دارد درخواست رسیدگی دارم و امیدوارم صدای ما به گوش کسی که در سازمان ملل مسوول بررسی حقوق بشر در ایران شده است، برسد.

علی حسن پور مرد ۴۸ ساله ای که پدر دو نوجوان بود در راهپیمایی ۲۵ خرداد کشته شد و لادن مصطفایی همسر وی بارها در مصاحبه ها گفته است مگر جواب اعتراض گلوله است که همسر مرا فقط برای اینکه دنبال رای خود رفته بود، کشته اند و در هیچ یک از مراجع قضایی کشورِ خودم پاسخ نمی دهند که قاتل همسرم کیست؟ خانم مصطفایی نیز تا ۱۰۵ روز فکر می کرد همسرش زندانی شده است. حتی مسئولان به او می گفتند ممکن است همسرش از ایران فرار کرده باشد او نیز سرانجام جسد همسرش را تحویل گرفت و بارها به دادگاه مراجعه کرد تا قاتل همسرش را شناسایی کند اما پاسخی نگرفت. لادن مصطفایی نیز در مصاحبه ای که برای نوشتن این نامه با او صورت گرفت گفته است که خواستار دیدار با نماینده ی ویژه حقوق بشر در ایران است و امیدوار است حالا که در داخل ایران کسی جواب پیگیری های قضایی او را نمی دهد شما صدای او را نیز بشنوید و آنها را در شناسایی قاتلان یاری کنید.

مصطفی کریم بیگی جوان ۲۷ ساله ای بود که همانند هزاران جوان ایرانی در راهپیمایی اعتراضی هشتم دی ماه که مصادف با روز عاشورای شیعیان است شرکت کرد اما پس از آنکه گلوله ای به پیشانی او اصابت کرد از بالای پل عابر پیاده به پایین پرتاپ شد. جسد او را وقتی به خانواده اش تحویل دادند، به آنها اجازه ی برگزاری مراسم داده نشد و در نهایت خانواده ناگزیر شدند جسد را شبانه با حضور نیروهای امنیتی به خاک بسپارند. شهناز اکملی مادر مصطفی که بارها اعلام کرده است سازمان های حقوق بشری و سازمان ملل صدای آنها را بشنوند این بار نیز مایل است نماینده ویژه حقوق بشر سازمان ملل پرونده مربوط به فرزند او را رسیدگی کند.

———————————–

 

پی نوشت:

اسامی ۴۷ تن از کشته شدگان پس از انتخابات که خانواده های آنها به صورت رسمی با رسانه های داخل و خارج ایران مصاحبه کرده و جان باختنِ آنها در جریان حوادث پس از انتخابات را مورد تایید قرار داده اند به شرح زیر است:

امیر جوادی فر ـ محمد کامرانی ـ محسن روح الامینی ـ رامین پوراندرزجانی ـ رامین آقازاده قهرمانی ـ علی حسن پور ـ سهراب اعرابی ـ احمد نعیم آبادی ـ محرم چگینی ـ رامین رمضانی ـ داوود صدری ـ سرور برومند ـ فاطمه رجب پور ـ حسام حنیفه ـ کیانوش آسا ـ محمد رییسی نجفی ـ مصطفی غنیان ـ علی فتحعلیان ـ لطفعلی یوسفیان ـ بهمن جنابی ـ ناصر امیرنژاد ـ حسین اخترزند ـ میثم عبادی ـ احمد نجاتی کارگر ـ اشکان سهرابی ـ ندا آقا سلطان ـ مسعود خسروی دوست محمد ـ کاوه (سجاد) سبزعلی پور ـ محرم چگینی ـ مسعود هاشم زاده ـ عباس دیسناد ـ محمد بروایه ـ بهزاد مهاجر ـ محمد جواد پراندخ ـ مصطفی کیارستمی ـ فاطمه سمسار پور ـ حمید حسین بیک عراقی ـ محمد حسین فیض ـ حسین غلام کبیری ـ سید علی موسوی ـ مصطفی کریم بیگی ـ شبنم سهرابی ـ شهرام فرج زاده ـ مهدی فرهادی ـ صانع ژاله ـ محمد مختاری ـ بهنود رمضانی

 

بازداشت سه دانشجوی مهابادی در سردشت

Posted: 11 Aug 2011 03:19 AM PDT

جــرس:  سه دانشجوی کُردِ اهل مهاباد، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و روانه زندان شدند.


به گزارش آژانس خبری موکریان سه دانشجوی مهابادی به نام های سلیمان وحیدی نیا، علی نادری و ناصر آمان حدود یک ماه پیش از طرف نیروهای امنیتی در سردشت بازداشت و به زندان مهاباد مننتقل شدند.


گفته می شود اتهام این سه شهروند که مدتی از ایام بازداشت خود را در سردشت سپری نموده اند، امنیتی اعلام شده است.


روز گذشته همچنین اعلام شد که دو شهروند اهل پیرانشهر به نام های حسن عبدالهی و علی مینایی که حدود ١٨ ماه پیش از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده بودند توسط شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب تهران هر کدام به بیست ماه حبس محکوم شدند.



شاکی مشایی: برخی مسائل هست که نمی توانم بگویم

Posted: 11 Aug 2011 03:18 AM PDT

مشایی همچنان ناپدید است

جــرس: همزمان با انتشار اخباری پیرامون ناپدید شدن و غیبت طولانیِ اسفندیار رحیم مشایی از مجامع عمومی و حتی نشست ها و جلسات دولت، اصولگرایان حامی رهبر جمهوری اسلامی کماکان وی را "چالش و دردسر بزرگ" دولت ذکر کرده و موضوع شکایت از این چهرۀ جنجالیِ نزدیک به محمود احمدی نژاد، وارد ابعادی تازه تر شده و در همین رابطه حتی دادستان تهران از "صدور کیفرخواست" برای وی و حمید بقایی، معاون اجرایی رئیس دولت - که هر دو این مقامات، به سران جریان انحرافی موسوم شده اند- خبر داده است.


به گزارش روزنامه «تهران امروز»، محمد كرمی راد، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، که از رحیم مشایی و حمید بقایی به كمیسیون اصل ٩۰ مجلس شكایت كرده، او هم مانند محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی و سخنگوی فراکسیون اصولگرایان، اطلاعی از مشایی و غیبت او در مجامع عمومی ندارد.


خوب شد مردم ماهیتش را شناختند
كرمی راد همزمان خدا را شكر می‌كند و با بیان اینکه "این فرد (مشایی) از مسئولیتی كه بر عهده‌اش گذاشته شده، سوء استفاده کرده و دولت اصولگرا را دچار چالش‌هایی نموده و مشكلاتی نیز برای نظام و رئیس‌جمهور بوجود آورده"، می گوید "خوب شد مردم قبل از انتخابات مجلس، پی به ماهیت جریان انحرافی برده‌اند."


برخی مسائل هست که نمی توانم بگویم
وی همزمان با تاکید دادستان تهران بر "صدور کیفرخواست برای مشایی و بقایی و ارسال آن به دادگاه"، شکایت خود از مشایی را مورد تکرار قرار داده و به این روزنامه چاپ تهران گفته است " من از مشایی و بقایی شكایت كرده‌ام. علتش هم روشن است. علت اقداماتی است كه این آقا انجام می‌دهد... البته برخی مسائل هست كه نمی‌توانم بگویم. "


خبر ندارم کجاست... شاید...
محمد كرمی راد، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در خصوص وضعیت و محل فعلی اسفندیار رحیم مشایی که وی از او شكایت كرده‌، خود را بی خبر می داند و می گوید "واقعا نمی‌دانم كجاست. برخی می‌گویند حصر خانگی است. برخی می‌گویند فقط به محل كار باید برود. تعدادی هم می‌گویند كه مشایی در دفتر كارش است. "

وی در خصوص اینکه مشایی این روزها اصلا با احمدی نژاد هم نیست، گفت "ما هم همین را می‌خواهیم كه مشایی از رئیس‌جمهور جدا شود. مشایی با هدف به رئیس‌جمهور نزدیك شده بود... و به بسیاری از اهدافش رسید كه یكی گله‌مند كردن اصولگرایان از احمدی نژاد بود."


مشایی... انتخابات... دردسر
این فعال اصولگرا و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس پیرامون اینکه "طیف مشایی درصدد حضور در انتخابات مجلس هستند"، نیز می گوید "آنها که هیچ اقبالی ندارند... لطف خدا بود كه ماهیت جریان انحراف زودتر روشن شود و مردم نه ماه قبل از انتخابات از اقدامات این جریان آگاه شوند. اگر مردم پی به ماهیت این جریان نمی‌بردند، ممكن بود برای اصل نظام دردسر ایجاد كنند."


دیدید، سلام برسانید
گفتنی است محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس و سخنگوی فراکسیون اصولگرایان مجلس نیز، دوشنبه هفدهم امرداد ماه، در جریان نشست خبری خود، در پاسخ به این سوال که مشایی کجاست؟ گفته بود "اگر مشایی را دیدید سلام ما را نیز برسانید. البته وی در دفتر رییس جمهور است و ماموریت خودش را انجام می دهد ولی مدتی است رسانهای نمیشود."


رسانه ها همزمان گزارش داده اند که طی روزهای گذشته هیأت دولت مجددا تشکیل جلسه داد و جای خالی اسفندیار رحیم مشایی رییس دفتر رییس‌جمهوری کنار محمود احمدی‌نژاد همچنان مشهود بود.


طی ماههای اخیر، مرد شانزده شغلۀ دولت و مشاور و رئیس دفتر محمود احمدی نژاد، متهم به راه اندازی و هدایت "جریان انحرافی" در داخل دولت شده و در همین رابطه بالغ بر بیست نفر از مدیران دولتی و نزدیکان مشایی نیز، تحت تعقیب و بازداشت و انفصال قرار گرفتند.


هنوز از آخرین وضعیت و سرنوشت این چهرۀ مورد انزجارِ حامیان رهبری، خبری در دست نیست. گاهی خبر حصر خانگی او منتشر می‌ شود، گاهی از بازداشتش خبر می آید، بعضا نیز از بیماری دیابت این مرد نزدیک به احمدی نژاد گزارش می دهند.

 
محمود احمدی نژاد ماه گذشته در واکنش به بازداشت جمعی از نزدیکان مشایی و طیف دولتی ها، کابینه را "خط قرمز" خود ذکر کرده و نسبت به هرگونه تعدی و بازداشتِ اعضای کابینه خود هشدار داده بود. (مطلبی که از صدا و سیما هرگز پخش نشد.)


گفتنی است، طی این سال ها، برخی رسانه ها به رحیم مشایی که از زمان فرمانداری احمدی‌نژاد در خوی با او آشنا شده و تا شهرداری تهران و پس از آن در كاخ ریاست‌جمهوری با او بوده و از وی جدا نشده‌، لقب اسفندیار دولت داده‌ بودند و تعدادی از حامیان دولت در مجلس - همچون حمید رسایی - او را "الیاس" دولت خوانده بودند.

علی بنایی، نماینده قم، چند ماه پیش، از "چك سفید امضای احمدی‌نژاد برای مشایی" سخن گفته بود، و برخی نیز، با یادآوری هم‌پیوندی احمدی‌نژاد با مشایی، او را "اسكندر" كابینه دهم ذکر کرده بودند.


طبق اخبار رسانه ها، آخرین حضور رییس‌دفتر احمدی‌نژاد، در هفته آخر خرداد و در حاشیه جلسه هیات دولت بوده كه شانه‌به‌شانه احمدی نژاد از جلسه هیات دولت خارج شده و عكاسان تصویرشان را ثبت كرده‌ بودند و  پس از آن نیز، رحیم مشایی در هیچ برنامه‌ و همایش و جلسه ای حضور نداشته و گمانه زنی ها را شدت بخشیده است.


با وجود مخالفت‌هاي اصولگرايان حامی رهبری با حضور مشایی در ارکان دولت، هنوز مشخص نیست احمدینژاد دولتش را تا آخر با حضور  "سردمدار جریان انحرافی" (مشايی) به پايان می رساند، یا تن به عبور از مشايی خواهد داد.


حمید رضا ظریفی نیا