جنبش راه سبز - خبرنامه |
- پرهیز از «اصلاحطلبی قلابی»
- بودجه و فساد
- مطهری: امثال حداد عادل فکر میکنند که اگر در جایی از حقوق مردم دفاع کنند، علیه نظام اقدام کردهاند
- دیدار خانواده زندانیان سیاسی با آیتالله طاهری و آیتالله مظاهری
- نوام چامسکی خواهان آزادی دانشجویان زندانی در ایران شد
- موافقت رسمی مجلس با اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانهها
- وضعیت نامساعد جسمانی بهنام ابراهیمزاده، فعال کارگری دربند
- ایران و عمان مانور مشترک نظامی برگزار می کنند
- یارانه ده میلیون نفر حذف می شود
- شکایت ایران از شرکت نفتی توتال فرانسه
Posted: 15 May 2012 09:39 AM PDT حميدرضا جلائي پور انتخابات مجلس نهم خصيصه اقتدارگرايي جامعه سياسي ايران را تغيير نداده و موجب تجدیدنظر در راهبرد اصلاحطلبي یا خودزنی اصلاحطلبان نشده است.
مقدمه
در بحث اصلاحات دو مفهوم و تعبیر «دورۀ اصلاحی» را با «فرایند و راهبرد اصلاحی» نباید یکی گرفت. بعنوان نمونه در دوره اصلاحات (۱۳۸۴-۱۳۷۶) اصلاحطلبان با راهبرد اصلاحطلبي نتوانستند مطالباتي را كه به مردم وعده داده بودند محقق كنند. در نتیجه، بعد از آن گروهی از تحليلگران علاقه نداشتند با منظومة مفهومي اصلاحطلبي و معطوف به اهداف اصلاحی به بهبود اوضاع بیندیشند و به بررسي پوياييهاي جامعه سياسي ايران بپردازند. اما «راهبرد اصلاحطلبي» همچنان يكي از راهبردهاي شناخته شده و مورد توجه براي تغيير ابعاد نامطلوب جامعه است و در ايران كنوني براي اصلاحطلبان در برابر این راهبرد، راهبرد ممکن و قابل دفاع ديگري وجود ندارد. میتوان دورهها و برنامههای اصلاحی گذشته را نقد کرد ولی همچنان از اصلاحطلبی بهعنوان راهبرد و پویشی قابل دفاع در عرصه عمومی دفاع کرد. البته روشن است همين رويكرد و راهبرد اصلاحطلبي نيز مشمول تفسيرهاي گوناگون تحليلگران قرار میگيرد و نتايج و نسخههای تجویزی، تاکتیکی و حتی استراتژیک متفاوتي میتواند داشته باشد. بهعنوان نمونه پس از انتخابات مجلس نهم (۱۱/۱۲/۹۰) تحليلگر منتقد و محترم، عباس عبدي، به بررسي اين انتخابات پرداخت و «تصميم اجماعي اصلاحطلبان مبني برعدم امكان مشاركت جمعي و سازماني در انتخابات مذكور» را مورد نقد قرار داد، ولي در نهايت و براي آينده همچنان برپايبندي نيروها بر راهبرد اصلاحطلبي تأكيد كرد (براي آگاهي بیشتر به گفتگوی قلمی وی با مرتضي كاظميان رجوع کنید). هدف اين نوشته نيز دفاع از راهبرد اصلاحطلبي براي حل مهمترين معضل جامعة سياسي ايران است. اما نگاه اين نوشته با «روایت مضیق» و محدود از سياست و اصلاحطلبي متفاوت است كه در هفت فراز زير ارائه ميشود. مهمترين معضل سیاسیِ جامعهی ايران هم به لحاظ تاريخي و هم در شرايط كنوني، «اقتدارگرايي» است. انقلاب اسلامي، جنبش اصلاحي و جنبش اجتماعي پس از انتخابات ۸۸ هر كدام به نحوي با بازتوليدشوندگیِ اقتدارگرايي روبرو شدهاند (كه ميتوان در فرصتي دیگر از كارنامة آنها سخن گفت)، اما جامعه سياسي ايران همچنان از مرحلة پيشامردمسالاري به وضعیت تثبیتشدهی مردمسالاري ارتقا نیافته و استقرار حكمراني و نظم مردمسالارانه هنوز به خصيصة اصلي جامعة سياسي تبديل نشده است. ارزيابي فوق به معناي آن نيست كه جامعه سياسي ايران در حرکت به سمت مردمسالاري در جا ميزند. خوشبختانه گفتمانِ اصلي اقشار و نخبگان غيرحكومتي در جامعه سياسي گفتمان مردمسالاري است و اين جامعه پويشها و تواناييهاي قابل توجهي نسبت به دهههاي پيشین براي بسط مردمسالاري كسب كرده است. با اين همه از آنجا كه همچنان برگزاري انتخابات سالم، آزاد و منصفانه در جامعه با مشكل روبرو است، آزادي تشكلهاي سياسي، مدني، مطبوعاتي و شهروندي با محدوديت جدي مواجه است، و قضاوت و دادرسي عادلانه براي منتقدان وضع موجود كمياب است، میتوان پذيرفت معضل اقتدارگرايي همچنان معضلِ اصلي جامعه سياسي است (ضمناً اگر در آغاز قرن بيستم تصور ميشد با حكمراني اقتدارگرا ميتوان جامعه را در مسير نظم و توسعه اقتصادي قرار داد تا بعدا توسعه سياسي هم از راه برسد، امروز ديگر اجماع صاحبنظران موید این دیدگاه نیست و همين معضل اقتدارگرايي در جامعه سياسي در آغاز قرن بيست و يكم يكي از موانع اساسي رشد، پيشرفت و توسعة عزتمندانه و درونزاي جامعة هفتاد و شش ميليوني ايران است. هزينة هفتصد ميليارد درآمد ارزي از سوي دولت در شش سال گذشته هم نتوانسته است روند رشد اقتصادي در ايران را در مسيري پايدار و بالاي پنج درصد نگاه دارد و تعداد و نسبت بيكاران، افسردگان و معتادان روز به روز بیشتر میشود). تجربه جنبش اصلاحي درگذشته و دورة اصلاحات نشان داد اصلاحطلبان به دنبال جنبش تودهاي نبودند و به همين دليل از ديدگاه سياستِ معطوف به دستاوردهای سیاسی کوتاهمدت و ملموس، جنبشهاي مدني و اصلاحي كمقدرتند، ولي كمقدرتي جنبشهاي "اصلاحي" در مقايسه با جنبشهای "تودهاي" لزوماً نقطهی ضعف آنها نيست و بعضاً از الزامات مدني آنها ناشي ميشود. راهبرد اصلاحی به فعالیت در چارچوب اخلاق پایبند است، حتی اگر نیل به پارهای اهدافش به تاخیر بیفتد و حرکتش کند شود. به تعبیر دیگر، اصلاحطلبان حاضر نیستند برای اهداف اخلاقیِ خود از هر ابزار غیراخلاقیای که شاید هزینههای سنگینی برای مردم و کشور داشته باشد بهره بگیرند. به همين دليل اغلب جامعهشناسان جنبشهاي اجتماعي براي تبيين جنبشها خامي نمیکنند و خود را صرفاً به توضيح كنش معطوف به احساس يا كنش عقلاني معطوف به هزينه–فايدة حاملان جنبش محدود نميسازند. بلكه براي تحليل انگیزه حاملان اصلي جنبشهاي اجتماعي از مفهوم كنش عقلاني معطوف به ارزش نيز استفاده ميكنند. ویژگی سوم راهبرد اصلاحطلبی اينكه با اقدامات آگاهانهاي كه با خشونت همراه ميشود يا با اقداماتي كه پيامد روشن آن خشونت است به شدت مخالف است. لذا معمولاً در رويكرد اصلاحي، نیروهای سیاسی حتي وقتي با انسداد روبرو میشوند، به هر دري نمیزنند و به هر روشي تن نمیدهند و جرياني خشونتپرهيز میمانند. آنها بیدلیل به دنبال گزارش عملکرد نیستند، یا وقتی به زمین سفت برخورد میکنند معرکهگیری و خودزنی نمیکنند. جنبشهای اصلاحی معمولاً تدریجی و دیربازدهاند و معمولاً کنشگران عجول از التزام طولانیمدت به راهبردهای اصلاحی سرباز میزنند. حداقل ميتوان گفت از نيمه دوم دهه هفتاد رويكرد و راهبرد اصلاحي براي حل معضل اقتدارگرايي در دستور كار پخش قابل توجهي از فعالان اقشار مياني جامعه قرار داشته است. اين گرايش و پويش سياسي فرازهايي داشته است (بهعنوان نمونه اين حركت در سال هفتاد و هشت به يك جنبش اجتماعي تبديل شد و به درون دولت و مجلس و تشكلهاي سياسي و حزبي راه پيدا كرد) و فرودهايي؛ و به تدريج اقتدارگرايان در برخورد با اين جريان اصلاحي رودربايستي را كنار گذاشتند و آن را مهار کردند. اما حتي پس از شكست انتخاباتي اصلاحطلبان در سال هشتاد و چهار رويكرد اصلي اين جريان سياسي اصلاحطلبي ماند. آنها با همين رويكرد در انتخابات سال هشتاد و هشت شركت كردند و اقتدارگرايان با مهندسي انتخابات در برابر آنها ايستادند. افزون بر اين و به رغم تهديد، سركوب و مهار اصلاحطلبان در دو سال منتهي به انتخابات مجلس نهم در اسفند نود، اصلاحطلبان همچنان به راهبرد اصلاحي و خشونت پرهيز پايبند بودهاند. در اين انتخابات اقتدارگرايان همه راهها را بر آنها بستند و سه پيششرط خاتمي را (كه شروط حداقلي يك انتخاباتِ حداقليِ سالم بود) تامین نکردند، و از شرکت جمعي و تشكيلاتي اصلاحطلبان در این انتخابات جلوگیری کردند، اما اين عدم امكان شركت در انتخابات به معناي فاصلهگیری اصلاح طلبان از رويكرد اصلاحي نیست. اتفاقاً وزن و اهميت نيروي اصلاحطلبي در همين انتخابات هم روشن شد و حداقل سي درصد از مخاطبان اصلاحطلبان در اين انتخابات نتوانستند شركت كنند. شور و شوق مردم در انتخابات كه اقتدارگرايان از آن سخن ميگفتند شور و شوقي بود كه از سوي صدا و سيما تبليغ و نمایانده میشد. خود اقتدراگرايان در روزهاي بعد متوجه شدند فضاي انتخاباتي با ركود روبرو بود و انتخابات در مردم شور و شوق مورد انتظار براي مشارکت در حل معضلات جامعه را به وجود نياورد. اصلاحطلبان و حامیانشان با «شرکت در انتخابات» وداع نگفتند بلکه ناچار شدند در «این» انتخابات بهصورت جمعی و سازمانیافته شرکت نکنند. بنابراين مشكل اساسي جامعه سياسي ايران اين نيست كه اصلاحطلبان راهبرد اصلاحطلبي را ترك گفتهاند، بلكه اين است كه اقتدارگرايان با تمام قوا در برابر مجاري اصلاح و اصلاحطلبي ايستادهاند (ضمناً اقتدارگرايان علاقه داشتند اصلاحطلبان در يك شرايط مهندسيشده با تشكيلات رسمي وارد انتخابات شوند تا اقتدارگرايان بتوانند به نام مردم شكست آنها را اعلام كنند). اصلاحطلبان محاسبات مبتني بر عقلانيت عملي و سودمحور را در چارچوب نگاه و ارزيابيهاي معطوف و ملتزم به ارزش و اخلاق قرار میدهند و نسبت به هزینهی تغيير انقلابي هشدار ميدهند، ولي از منظر ارزشي و اخلاقي اقتدارگرايان و انسداد سياسي را محكوم میکنند و اقتدارگرایی را عامل اصلي جذب جوانان به رويكرد غيراصلاحي ميدانند. اصلاح طلبان صريحاً راهبرد دخالت خارجی براي درمان اقتدارگرايي ایران را محكوم ميكنند. طرفداران دخالت خارجی (از جمله حملهی نظامي خارجي) اتفاقاً به شدت تحت تأثير سياست مبتني بر هزينه – فايده و فارغ از ارزش هستند. آنها ميگويند حال كه قدرت اصلاح طلبان قادر به درمان اقتدرگرايي در ایران نيست و از طرف دیگر مردم آنچنان در صحنه نيستند كه با جمعیت انقلابي اقتدارگرايي را مغلوب كنند، پس چه اشكالي دارد قدرت ماشين جنگي دول خارجي اين هدف مطلوب را برای ما حاصل کند (مثل تجربه كشور ليبي) تا فايدة آن به اپوزیسيون برانداز برسد و با تانکهای خارجی وارد کشور شوند و مردمسالاري نويني را در ايران به پا كنند! حتي اخيراً با ملاحظة مواضع سازمان مجاهدين خلق در همكاري تروريستي با سازمانهاي صهيونيستي در ترور متخصصين انرژي هستهاي، مواضع سلطنتطلبان در تقاضاي حمايت كشور اسرائيل از اپوزیسيون برانداز، و نیز مواضع هويتطلبانِ تجزیهطلب و جنگطلبِ قومي كه صريحاً خواهان مداخله نظامي امريكا شدهاند، به صراحت ميتوان گفت اين نيروهاي برانداز از راهبرد خونين «ايجاد جنگ داخلي» در ايران حمايت ميكنند. اصلاحطلبان مواضع اين نيروي برانداز را محكوم ميكنند و پيشروي آنها را نه به سود مردمسالاري كه ويرانكننده ميراث ملي و تاريخي ايران در زمينههاي فرهنگي، ديني، اقتصادي و سياسي و عاملِ سختتر شدن زندگی اقوام ایران ميدانند. در مقابل اصلاحطلبيِ قابل دفاعی كه در بند دوم اين نوشته بر آن تأكيد شد و توسط رهبران اصلاحطلب و احزاب و چهرههای کلیدی این جریان حمایت میشود، البته يك اصلاحطلبي قلابي هم قابل شناسایی است كه اصلاحطلبان از آن غافل نبودهاند. اصلاحطلبي قلابي همان اصلاحطلبي بیخاصیتی است كه اقتدارگرايان خواهان حضور آن در عرصة عمومي و سیاسی هستند. همانطور كه در سالهاي گذشته تجربه شده است، اقتدرگرايان ايراني علاقه دارند عرصه عمومي، جامعه مدني و نهادها و تشكلهاي آنها را محدود و حتي محو كنند، پويش و حركتهاي اجتماعي مردمی را در نطفه خفه يا مهار و انتخابات را مهندسي كنند. با وجود اين اقدامات محدودكننده، اقتدارگرايان علاقه ندارند در ميان ايرانيان و جهانيان به اقتدارگرايي شناخته شوند، بلكه میخواهند بگويند رفتار ما دموكراتیک است. بنابراین انتظار دارند اصلاحطلبان بهعنوان يك نيروي مؤثر در جامعه ايران اقدامات غیرمردمسالارانهی اقتدارگرايان را به رُخ آنها نكشند، حذفها، زندانها و حصرها را تحمل كنند، در انتخابات مهندسیشده بدون حضور نمایندگان اصلیشان شرکت و نتايجش را كاملاً تأييد كنند و اگر چنين نكنند در دستگاه تبليغاتي اقتدارگرايان به صفاتي چون برانداز، مخل امنيت ملي، و برباددهندة دين و ايمان مردم متصف ميشوند. اقتدارگرايان به سكوت و حاشيهنشيني اصلاحطلبان نياز دارند تا با حضور چند غضنفر اصلاحطلب نمايش دموكراسي در ايران بدهند. از اين رو تا گشايش سياسي در جامعه ايران و ایجاد فرصت مجدد تحرک اصلاحطلبانه، بهترین انتخاب سیاسی تداوم «ايستادگي مدني»، «نقد اقتدارگرايي» و «اصلاحطلبيِ غيرقلابي» است. و اگرنه فرشهاي قرمز اقتدارگرايان براي نمايش دموكراسي همواره پیش پای حاملان «اصلاحطلبيِ قلابي» پهن بودهاست و خواهد بود. اصلاحطلبان قلابی بدون اینکه در قدرت سهیم شوند یا بتوانند در جهت تقویت منافع ملی و مردم عمل کنند، یا علاقمندان به تغییر را به صبوری مدنی تشویق کنند صرفاً در برابر اصلاحطلبان صادق فضای افکار عمومی را تیره میکنند. - اصلاح طلبی بهعنوان یک کوشش و پویش جمعی برای درمان اقتدارگرایی با سه جریان سیاسی دیگر مرزبندی روشن دارد. اول با پیروان تغییر از راه دخالت و فشار خارجی یا «براندازی خارجی». دوم با جریان پیروان انقلاب آرام که تغییر در اصول حقوقی نظام سیاسی را پیش شرط اولیه هر تغییر دیگری میداند (براندازان داخلی) و سوم با جریان اقتدارگرایی که در حفظ وضع تبعیضآمیز موجود از اصلاحطلبی قلابی استقبال میکند. نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
Posted: 15 May 2012 09:30 AM PDT علی مزروعی سئوال این است در كشوري با شرايط و مختصات ايران رابطه « بودجه » و « فساد » چيست؟
نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه جرس نیست.
|
مطهری: امثال حداد عادل فکر میکنند که اگر در جایی از حقوق مردم دفاع کنند، علیه نظام اقدام کردهاند Posted: 15 May 2012 08:47 AM PDT جـــرس: علی مطهری می گوید: "امثال حداد عادل فکر میکنند که اگر در جایی از حقوق مردم دفاع کنند، مثلا از حقوق یک زندانی سیاسی دفاع کنند، علیه نظام اقدام کردهاند به عبارت دیگر اینها هرگونه ظلمی را که گاهی ممکن است از سوی ردههای پایین نظام و افراد خودسر رخ دهد به بهانه حفظ نظام مجاز میشمرند. چنین تفکری به صلاح نیست که هدایت مجلس نهم را به دست گیرد. البته تصمیم با نمایندگان محترم مجلس نهم است و انتخاب آنها هرچه باشد مورد احترام است."
|
دیدار خانواده زندانیان سیاسی با آیتالله طاهری و آیتالله مظاهری Posted: 15 May 2012 08:25 AM PDT جـــرس: جمعی از خانواده های زندانیان سیاسی با حضور در منزل آیت الله جلال الدین طاهری، امام جمعه سابق اصفهان، از ایشان عیادت کردند.
|
نوام چامسکی خواهان آزادی دانشجویان زندانی در ایران شد Posted: 15 May 2012 06:44 AM PDT جـــرس: نوام چامسکی، استاد دانشگاه امایآتی و روشنفکر برجسته حوزه عمومی، با ارسال پیامی حمایت خود را از کمپین «صدای دانشجویان در بند باشیم» اعلام کرد.
|
موافقت رسمی مجلس با اجرای فاز دوم طرح هدفمندی یارانهها Posted: 15 May 2012 06:44 AM PDT جـــرس: پس از کش و قوس های فراوان، نهایتا نمایندگان مجلس هشتم شورای اسلامی در آخرین روزهای کاری این مجلس، با اجرای فاز دوم طرح موسوم به هدفمندی یارانه ها (حذف سوبسیدها) موافقت کردند.
|
وضعیت نامساعد جسمانی بهنام ابراهیمزاده، فعال کارگری دربند Posted: 15 May 2012 06:44 AM PDT جـــرس: به گزارش منابع کارگری، بهنام ابراهیمزاده فعال کارگری دربند از ناراحتی شدید جسمانی رنج میبرد و وضعیت نامساعدی دارد.
|
ایران و عمان مانور مشترک نظامی برگزار می کنند Posted: 15 May 2012 05:28 AM PDT جـــرس: معاون عملیات ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، از برگزاری رزمایش مشترک میان نیروهای مسلح ایران و عمان در دی ماه سال جاری خبر داد.
|
یارانه ده میلیون نفر حذف می شود Posted: 15 May 2012 05:12 AM PDT جـــرس: پس از کش و قوس های فراوان در خصوص حذف یارانه های اقشار مرفه، سر انجام بنا بر مصوبههای اخیر مجلس شورای اسلامی و مبانی قانونی، یارانه اقشار مرفه بهزودی حذف خواهد شد. به گزارش ایسنا، پس از جلسات متعدد کمیسیون تلفیق درباره لایحه بودجه ۹۱ و اظهار نظر مسؤولان دولتی سرانجام رقم ۶۶ هزار میلیارد تومان برای درآمد ناشی از هدفمندی یارانهها به تصویب رسید و اکنون با توجه به زمزمههای اجرای فاز دوم قانون از خرداد ماه، کمیسیون تلفیق مصوب کرده که یارانه نقدی دهکهای پر درآمد به زودی قطع شود. از اسفندماه سال گذشته پیامکهایی از شماره ۳۰۰۲۵ به برخی از سرپرستان خانوار ارسال شد که حاوی این پیام بود که نظر به تمکن مالی جهت انصراف از دریافت یارانه به سامانه http://www.refahi.ir مراجعه کنند. البته مبنای ارسال پیامکها هنوز مشخص نیست اما افرادی که در زمان تعیین شده برای اعلام عدم انصراف خود به این سامانه مراجعه نکردهاند احتمالا جزو افرادی خواهند بود که در فاز دوم از دریافت یارانه معاف خواهند شد. البته کسانی هم که برای اعلام انصراف به این سامانه مراجعه کردهاند، قرار است اطلاعاتشان مورد بررسی قرار گیرد و احتمال قطع یارانه این افراد نیز وجود دارد. بهمنماه گذشته نیز دبیر ستاد هدفمندسازی یارانهها با اشاره به اینکه از دیدگاه ما حدود ۱۰ میلیون نفر باید از گردونه دریافت یارانه نقدی حذف شوند، گفته بود: هماکنون اسامی این ۱۰ میلیون نفر در حال نهایی شدن است و به زودی در اینباره اطلاعرسانی میشود. در این راستا سیدکاظم دلخوش – نایب رییس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس – به ایسنا گفته است: به نظر میرسد که دعوت به انصراف از سوی سازمان هدفمندسازی یارانهها صرفا برای احترام به دهکهای برخوردار است و این یارانه بهزودی قطع میشود. وی افزود: تحلیل بنده از تصویب ۶۶ هزار میلیارد تومانی برای هدفمندسازی یارانهها در لایحه بودجه ۹۱ این است که از یک سو بهدلیل محدودیتی که مجلس در افزایش این سقف درآمدی مدنظر داشته است و از سویی قصد دولت برای حذف دهکهای پردرآمد، به قطع یارانه نقدی اقشار مرفه همزمان یا پس از مدتی از اجرای گام دوم قانون هدفمندی یارانهها منجر خواهد شد. |
شکایت ایران از شرکت نفتی توتال فرانسه Posted: 15 May 2012 04:08 AM PDT جـــرس: یک انجمن تخصصی صنعت نفت و گاز ایران لایحه شکایت از شرکت توتال فرانسه به دلیل برخی از تخلفات در توسعه پارس جنوبی را تدوین کرده است و بهزودی آن را به مرجع بینالمللی ارسال میکند.
|
You are subscribed to email updates from جنبش راه سبز - همه گزارشها : متن خلاصه To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |