جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


افزایش ۴۰ درصدی واردات کالاهای اساسی

Posted: 01 Mar 2013 06:07 AM PST

جرس: در حالی که قرار بود امسال ۲۴ میلیارد دلار کالای اساسی وارد کشور شود در ۱۰ماهه سال مجموع کل واردات ۴۴ میلیارد دلار بوده است که ارز حدود ۲۹ میلیارد دلار آن از طریق بانک مرکزی تامین شده است.

کیومرث کرمانشاهی، معاون کل سازمان توسعه تجارت در گفت‌وگو با ایسنا درباره میزان تحقق واردات ۲۴ میلیارد دلاری کالاهای اساسی به کشور در سال جاری ضمن خودداری از اعلام رقم مشخص در این باره اظهار کرد: واردات کالاهای اساسی در سال جاری نسبت به زمان مشابه در سال قبل در حدود ۴۰ درصد افزایش یافته است.

وی ادامه داد: در حالی انبارها با کالاهای استراتژیک پر شده است که مسوولان ذیربط در تنظیم بازار اعلام کرده اند ذخیره سازی برخی کالاها تا سال آینده نیز انجام شده است.

کرمانشاهی با بیان این‌که در شرایط محدودیت‌های تجاری با برخی کشورها مثل هند ارتباطات وسیع و گسترده‌ای در زمینه واردات کالاهای اساسی داشته ایم خاطرنشان کرد: ما از همه ابزارها و تکنیک‌های لازم برای توسعه تجارت استفاده می‌کنیم. از جمله روش‌های جدید تهاتر است که به صورت جدی در دستور کار قرار گرفته است.

معاون کل سازمان توسعه تجارت ادامه داد: همچنین استفاده از روش‌هایی نظیر اعتبارات اسنادی و بای بک در امر واردات و صادرات ایران مورد استفاده قرار می گیرد.

وی با تاکید بر این‌که سازمان توسعه تجارت به عنوان متولی تجارت در کشور به دنبال تامین به موقع کالاهای اساسی، استراتژیک و روزمره مردم است گفت: در حال حاضر استراتژی کشور مدیریت واردات است به نحوی که در سال حمایت از تولید ملی واردات در خدمت تولید و تولید در خدمت صادرات باشد.

او ادامه داد: باید به سمتی برویم که صادرات غیر نفتی ما نسبت به واردات پیشی گیرد ولی علیرغم همه محدودیت‌ها بحث تجارت در کشور دنبال می‌شود.

معاون کل سازمان توسعه تجارت با بیان این‌که واردات ۲۴ میلیارد دلار کالاهای اساسی در اوایل امسال مطرح شده بود خاطرنشان کرد: این درحالی است که در ۱۰ ماهه امسال کل حجم واردات ما ۴۴ میلیارد دلار بوده است.

وی خاطرنشان کرد: بنابر گزارش‌های بانک مرکزی حدود ۲۹ میلیارد دلار ارز توسط بانک مرکزی به واردات این ۴۴ میلیارد دلار کالا تخصیص یافته است که بخش عمده‌ای از آن کالاهای اساسی بوده است.

کرمانشاهی در پایان تصریح کرد:‌ بخش عمده‌ای از واردات نیز از طریق صادرات غیر نفتی با منشاء خارجی یا ارز حاصل از صادرات تامین شده است.

به گزارش ایسنا، بنا بر آمار گمرک ایران در ۱۰ ماهه سال جاری مجموع واردات کالاهای اساسی به کشور ۲۰ میلیارد دلار بوده است.

همچنین بانک مرکزی نیز اعلام کرده که در نیمه نخست امسال ۴۰ درصد کل واردات کشور که رقمی معادل ۱۱ میلیارد دلار می‌شود از طریق ارز صادراتی انجام شده است.

دادستان کل کشور خبر داد:صدور کیفرخواست برای متهمان جدید پرونده فساد

Posted: 01 Mar 2013 05:07 AM PST

اختلاس از بیمه در تجدید نظر
جرس: دادستان کل کشور با اشاره به اینکه پرونده اختلاس از بیمه ایران در مرحله تجدیدنظر خواهی است از صدور کیفرخواست برای متهمان جدید پرونده فساد ۳ هزار میلیاردی خبر داد.

 

غلامحسین محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضاییه با بیان اینکه در احکام اعدام چهار متهم پرونده فساد بزرگ مالی قید علنی یا غیرعلنی بودن اجرای حکم وجود ندارد، گفت: بر همین اساس، دادسرای اجرای احکام درباره چگونگی اجرای حکم تصمیم خواهد گرفت.

وی افزود: برخی اوقات نحوه اجرای حکم در احکام صادره قید می‌شود و اگر قید نشود اجرای احکام و دادسرای مجری حکم می‌تواند درباره نحوه اجرا تصمیم بگیرد.

دادستان کل کشور درباره زمان اجرای احکام متهمان پرونده فساد بزرگ مالی نیز گفت: پرونده فساد بزرگ مالی بعد از اعلام نظر دیوان عالی کشور درباره تعدادی از محکومان، به دادگاه بازگشت و دادگاه پرونده را جهت اجرا برای اجرای احکام فرستاد و بعد از طی مراحل اداری، احکام اجرا می‌شود.

وی با اشاره به این مطلب که این پرونده دارای مجازات‌هایی همچون حبس، جزای نقدی و حکم اعدام است که هر کدام برای اجرا نیازمند مقدماتی است گفت: برخی از احکام نقض شده توسط دیوان عالی کشور به شعبه هم عرض باز می گردد تا مجددا بررسی شود.

محسنی اژه ای تصریح کرد: این پرونده متهمان دیگری نیز دارد که برای برخی از آنها کیفرخواست صادر و به دادگاه ارسال شده است و برخی نیز در حال صدور کیفرخواست است.

وی ادامه داد: البته تعدادی از متهمان این پرونده نیز محاکمه شده‌اند و احکام آنها در دادگاه‌های تجدید نظر استان تهران در حال بررسی است.

دادستان کل کشور همچنین درباره پرونده سعید مرتضوی نیز گفت: اختلاف نظرهایی میان دادگاه و دادسرا وجود داشت. یک بار قرار در دادسرا صادر شد و بعد از شکایت قرار توسط دادگاه مورد نقص قرار گرفت و قاضی جلب به دادرسی داد.

وی افزود: بعد از ان در مورد یکی دیگر از عناوین اتهامی درخواست ماده ۱۸ کرده بودند که زمان زیادی را از دادگاه گرفت. ولی در نهایت بر اساس همان قرار قبلی و کیفرخواست صادر شده در ۸ اسفند ماه نخستین جلسه دادگاه سعید مرتضوی برگزار شد.

محسنی اژه‌ای افزود: در این جلسه شکات به طرح شکایت خود پرداختند و در جلسه بعدی که ۲۰ اسفند خواهد بود جلسه ادامه خواهد داشت. نوع دفاع متهمان و روند رسیدگی به پرونده مشخص می‌کند که جلسه دوم پایان رسیدگی به پرونده است یا باز هم باید دادگاه ادامه پیدا کند.

به گزارش  فارس، دادستان کل کشور همچنین درباره پرونده اختلاس از شرکت بیمه ایران گفت: این پرونده نیز در مرحله تجدیدنظر خواهی است و هنوز نتیجه تجدید نظر نیامده است.

انتقال سیروان و شیرزاد حسین پناهی به زندان قروه

Posted: 01 Mar 2013 04:12 AM PST

جرس: بعد از ۵۰ روز بی‌خبری از سیروان حسین پناهی سرانجام روز سه شنبه ۸ بهمن ماه٬ این زندانی سیاسی به همراه شیرزاد حسین پناهی از بازداشتگاه اداره اطلاعات شهر سنندج به زندان قروه منتقل شدند.


به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر٬ یکی از نزدیکان خانواده این دو فعال مدنی کرد گفت که روز سه شنبه سیروان حسین پناهی طی تماس تلفنی بسیار کوتاهی با خانواده عنوان کرد که به همراه شیرزاد حسین پناهی به زندان قروه منتقل شده‌اند. این درحالی است که علی رغم پیگیریهای مستمر خانواده حسین پناهی از زمان بازداشت و مراجعه به نهادهای امنیتی و قضایی، موفق به کسب هیچ خبری سرنوشت سیروان و شیرزاد نشده بودند.


سیروان حسین پناهی٬ خواهر‌زاده انور حسین پناهی زندانی سیاسی- مدنی کرد است که در روز چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۱ توسط نیروهای لباس شخصی وزارت اطلاعات در منزل پدرش در روستایی قروچای از توابع شهرستان دهگلان دستگیر شد. شیرزاد حسین پناهی نیز دیگر عضو بازداشتی اخیر خانواده حسین پناهی که او هم اهل روستای «قوروچای» از توابع دهگلان در استان کردستان است و روز چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۱ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به اداره اطلاعات شهر قروه منتقل شد.


انور حسین پناهی که پسر بزرگ این خانواده و از فعالان مدنی و سیاسی و از معتمدین منطقه دهگلان بشمار می‌رود، در تاریخ ۱۳۸۶/۸/۱۵ از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و مدت ۶ ماه را در بی‌خبری مطلق در اداره اطلاعات قروه بسر برد. این زندانی سیاسی کرد در اواخر بهار سال ۱۳۸۷ به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و محاربه و همکاری با یکی از احزاب کرد به اعدام محکوم شد که پس از اعتراض‌ سازمان‌های بین المللی مدافع حقوق بشر، حکم اعدام وی به ۶ سال زندان تقلیل پیدا کرد. انور حسین پناهی پس از گذشت ۵ سال سرانجام روز سه شنبه هشت بهمن به قید وثیقه ۲۵۰ میلیونی به مرخصی درمانی اعزام شد.


گفتنی است که طی سالهای اخیر، و بعد از دستگیری آقای انور حسین پناهی، تعداد زیادی از افراد خانواده حسین پناهی بطور جداگانه و به بهانه‌های مختلف، مورد احضار٬ بازداشت و تهدید قرار گرفته‌اند.

 

:احمد توکلی: فساد این دولت بسیار بیشتر از قبلی‌ها است

Posted: 01 Mar 2013 04:07 AM PST

جرس: احمد توکلی بابیان اینکه فساد این دولت خیلی بیشتر از دولت های قبلی است، درباره دلایل ترجیح خود در انتخاب احمدی نژاد به رقبای اصلی گفت: "طرفداران موسوی اقشاری از اجتماع هستند که قدرت ایجاد تحرک را مقابل رهبری برای موسوی فراهم می کردند حتی اگر خودش نمی خواست. اما طرفداران احمدی نژاد کسانی هستند که قدرت ایجاد قدرت اجتماعی در برابر رهبری را ندارند ولو اینکه بخواهند."

  

وی با اشاره به اینکه فاصله ادعاهای احمدی نژاد با واقعیت خیلی بیشتر است تصریح کرد: همانطور که می بینیم فساد ۳ هزار میلیارد تومانی در زمان دولت وی رخ داده هرچند گذشته نیز در آن تاثیر داشته ولی فساد این دولت بسیار بیشتر از دولت های قبلی است.


به گزارش آفتاب، این عضو مجلس شورای اسلامی در نشستی در جمع دانشجویان دانشگاه ارومیه در پاسخ به دانشجویی مبنی بر اینکه با وضع موجود و اوضاع اقتصادی، آیا دولت موفق به اجرای چشم انداز توسعه خواهد شد یا نه، گفت: متاسفانه ما ۸ سال این سند را از دست داده ایم ولی هر جا متمرکز شویم و نیروی خود را افزایش دهیم موفق خواهیم شد. این نشان دهنده این است که ظرفیت لازم وجود دارد. مثلا ما در علوم پایه در فناوری نوین موفق شده ایم

وی ادامه داد: گرفتاری ما این است که وقتی علوم پایه می خواهد به ارزش اقتصادی تبدیل شود یک فاصله بوجود می آید که الان در دولت نهم و دهم این فاصله بیشتر شده است. ما از این جهت ۸ سال از دست داده ایم و ممکن است ۴ سال دیگر نیز برای جبران از دست بدهیم و به آن اهداف نمی توانیم برسیم. هر چند توانایی دستیابی به بخشی از آن را داریم.

چرا رئیس دولت استیضاح نمی شود
توکلی در پاسخ به سئوال دانشجویی که پرسید با توجه به بی کفایتی های دولت چرا رهبر انقلاب مانع استیضاح رئیس دولت می شود، گفت: ببینید یک مشی عمومی مقام رهبری دارند و آن اینکه همیشه در انتخاباتهایی که ایشان مسئولیت داشته اند همیشه مدافع رای حداکثری بودند. برخلاف برخی از بزرگان که به انتخابات محدودتر قائل هستند مثل آقای هاشمی رفسنجانی.

این منتقد دولت ادامه داد: رهبری همیشه دفاع می کرد که مردم باید بیشتر بیایند، دفاع وی چه در دوم خرداد ۷۶ که پیروزی آقای خاتمی غیر منتظره بود و چه در سال ۸۸ در دفاع از رای مردم موضع گیری کردند. برعکس ادعای نادرست تقلب همیشه به رای مردم احترام می گذارد.

وی خاطرنشان کرد: بعد از آنکه آقای احمدی نژاد تخلفاتی صورت داد که می شد به آن گفت پاره شدن نخ تسبیح و این روش احمدی نژاد تکرار شد ، فهم این موضوع برای همه اتفاق نیفتاد. منظور البته هم نظری انسانهاست. وقتی فشار خارجی شدید است، تغییر رئیس جمهور حمل بر این می شود که ثبات سیاسی در داخل نیست از این حیث مضر است.

توکلی با اشاره به اینکه درصدی از مردم هنوز تلقی ما را ندارند خاطرنشان کرد: اگر همین الان به شهرهای کوچک و روستاها بروید احمدی نژاد محبوبیتش بسیار زیاد است. خوب رهبری هم همراه مردم و یک ذره جلوتر می رود اگر خیلی جلوتر برود مردم می گویند ما به تو نمی رسیم، مکتب پیامبران نیز همیشه همینطور بوده است.

وی این خط مشی را قابل دفاع دانست و گفت: البته سیاستمدارانی نیز ممکن است باشند که هزینه این روش را سنگین بدانند ولی عقلانی این است که در کشور خط مشی و مسائل مهم را یک نفر تعیین کند و این به معنی دیکتاتوری نیست، بلکه یک واقعیت عقلانی است که همه جوامع بشری به آن رسیده اند و عمل می کنند.

وی در ادامه با بیان مثالی گفت: در سال ۲۰۰۰ میلادی، کنگره آمریکا یک قطعنامه آورد در محکومیت دولت عثمانی ترکیه به خاطر آنچه که آن را کشتار ارامنه در ۲۷ آوریل سال ۱۹۱۴ می نامند.

توکلی با اشاره به اینکه قطعنامه آمریکا در محکومیت عثمانی ها بود گفت: این قطعنامه کاری با دولت فعلی ترکیه نداشت ولی دولت لائیک ترکیه تهدید کرد و گفت اگر شما این قطعنامه را تصویب کنید ما در روابط استراتژیک آمریکا تجدیدنظر خواهیم کرد.

وی ادامه داد: روزی که رئیس کنگره پشت صندلی نشست یک نامه خیلی فوری از کلینتون رسید که کلینتون در این نامه نوشته بود ای خدای من در شب ۲۷ آوریل خوابم نمی برد، تا صبح ناراحت چنین شبی هستم که در سال ۱۹۱۴ قتل عام ارامنه رخ داده است اما ادامه داده بود ما با ترکیه هم پیمان استراتژیک هستیم

گفت: در این نامه کلینتون، ترکیه را عضو ناتو در آستانه عضویت در اتحادیه اروپا دانسته و گفته بود ترکیه همسایه دشمن خونی ما صدام حسین و دشمن خونی ما جمهوری اسلامی ایران است. خلاصه آخر نامه نتیجه گرفته بود که تصویب قطعنامه اشتباه است و ذکر کرده بود من از محکم ترین و از موثرترین افراد شما می خواهم که این لایحه را از دستور خارج کنید که همان موقع لایحه را کنار گذاشتند و سراغ دستور بعدی جلسه رفتند.

وی با اشاره به مجلس ششم ادعا کرد: حالا در مجلس ششم وقتی رهبری گفت لایحه مطبوعات را از دستور خارج کنید عده ای در مجلس هوار کشیدند و گفتند این چه وضعیتی است؟ دیکتاتوری اتفاق افتاده است! اما باید بدانیم هر نظامی اختیار را به یک نفر می دهد آنجا اختیار با آقای کلینتون بود که با منشی اش ارتباط نامربوط داشت اینجا اختیار با یک ولی مهذبی است که از خیلی عیوب معمولی هم پاک است. به خاطر تمرینی که کرده، معصوم نیست ولی تمرینی که کرده خودش را پاک نگه داشته است.

توکلی در ادامه به مثال دیگری اشاره کرد و گفت: در حمله سال ۲۰۰۱ به عراق مجلسین آمریکا با حمله مخالفت کردند اما بوش پدر با لابی مخالفت را وتو کرد و حمله صورت گرفت بوش پسر هم در هر دو کنگره مخالف داشت به خاطر حمله به عراق ولی سرانجام وتو شد و حمله انجام گرفت و این عمل کاملا عقلانی است.

وی مدعی شد: ممکن است کسانی بگویند این مصداق این طوری درست نیست من می گویم اشکالی ندارد ولی در نهایت یک نفر باید در کشور حرف آخر را بزند. برای همین رهبری الان فرمود من فعلا نصیحت می کنم یعنی اگر تکرار شود ممکن است کار دیگری بکنند پس باید این چند ماه را صبر کنیم و بگذاریم بعضی ها آرام از قدرت کنار بروند تا انشاءالله دولت بهتری در آینده سر کار بیاید.

وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه در فساد ذکر شده فقط دولت نهم و دهم نقش داشتند یا کسان دیگری نیز دخیل بودند گفت: پدیده فساد یک باره رخ نمی دهد بلکه تدریجا اتفاق می افتد.

توکلی تصریح کرد: زمان آقای هاشمی و بعد از آن آقای خاتمی، فساد پایه گذاری شد البته اگر بخواهیم واقع بینانه به فساد نگاه کنیم بر می گردد به آخر دولت آقای موسوی که من در همان موقع در مورد جوانان یقه سفید یک بحثی داشتم.
وی ادامه داد: یقه سفیدان کسانی هستند که نفوذ دارند و از نفوذ خود استفاده می کنند که در این صورت فساد سیاسی درست می شود و فساد سیاسی پایه گذار فساد اقتصادی است. رانت خواری هایی که از قبل قدرت فراهم می شود فساد را به شدت تشدید می کند که اگر این گونه نگاه کنید نشان می دهد فساد ریشه دار است که از زمان موسوی شروع شده و به ترتیب وضعیت بدتر شده است.

وی با اشاره به اینکه فاصله ادعاهای احمدی نژاد با واقعیت خیلی بیشتر است تصریح کرد: همانطور که می بینیم فساد ۳ هزار میلیارد تومانی در زمان دولت وی رخ داده هرچند گذشته نیز در آن تاثیر داشته ولی فساد این دولت بسیار بیشتر از دولت های قبلی است.

توکلی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه حزب شما کدام اقدامات لازم را برای جلوگیری از این وضعیت انجام داده است، گفت: من حزب ندارم یک سایت دارم و تنها سیاستمداری هستم که مسئولیت سایتم را قبول می کنم و مرتب به دادگاه می روم. هر چند موفق نشده اند مرا محکوم کنند چون به حقوق خودم واقف و نحوه دفاع کردن را بلدم. البته شاکیان من عمدتا دولتی ها هستند.

وی با بیان اینکه با اینکه حزب ندارد اما بعضی از حرفهایش رای می آورد ، به ایده ای خود در مجلس درباره قانون هدفمندی یارانه ها اشاره کرد و گفت: پیشنهاد کمیسیون این بود که قیمت بنزین ظرف ۵ سال به سقف کشورهای خلیج فارس برسد. در همان موقع من ۵ بار در مجلس استدلال کردم که باید از رکود تورمی ترسید و این استدلال در نهایت منجر به این شد که در قانون آمد که قیمت تدریج در ظرف ۵ سال تغییرکند و رای هم آورد البته من در جایی ترمز هستم و در جایی دیگر موتور.

توکلی در پاسخ به خبرنگاری که پرسید سئوالی شما از حامیان احمدی نژاد بودید ولی چرا الان پشت وی را خالی کردید؟ گفت: من سال ۸۴ خودم کاندیدا بودم که به خاطر مصالح به نفع آقای قالیباف کنار کشیدم اما در مرحله دوم که احمدی نژاد و هاشمی آمدند به صحنه، احمدی نژاد را به هاشمی ترجیح دادم.

وی ادامه داد: در سال ۸۵ یا ۸۶ نیز با آشکار شدن اختلافات متوجه شدم که تصورم در مورد این درست نبوده تا رسیدیم به سال ۸۸ همان موقع من در سخنرانی اردیبهشت ۸۸ استدلال کردم که موسوی و احمدی نژاد هر دو شبیه هم هستند زیرا هم موسوی را می شناختم چون وزیرش بودم ولی گفتم اضطرارا ممکن است به احمدی نژاد رای دهم.

وی به دلیل اضطرار خود در انتخابات ۸۸ اشاره و اظهار عقیده کرد: طرفداران موسوی اقشاری از اجتماع هستند که قدرت ایجاد تحرک را مقابل رهبری برای موسوی فراهم می کردند حتی اگر خودش نمی خواست. اما طرفداران احمدی نژاد کسانی هستند که قدرت ایجاد قدرت اجتماعی در برابر رهبری را ندارند ولو اینکه بخواهند.

توکلی گفت: متاسفم که اولی خواست و کرد و دومی خواست و نتوانست. بنده به این معتقدم که اگر کسی به تشیع یعنی اسلام سیاسی معتقد باشد یا کسی که وطن دوست است و به ولایت فقیه خیلی اعتقادی ندارد یا کسی که عاقل است و کشور ایران با این مردمی که تربیت کرده که اکثرا روحیه پرخاشگری معقول دارند یعنی حق طلبی می کنند حتما باید بدانند اگر خدایی ناخواسته آسیبی به ولایت برسد ما سیاسیون نمی توانیم کنار بیاییم.

نماینده مردم تهران افزود: بنابراین توصیه می کنم کسی که می خواهد رئیس جمهور شود ناجوانمردی است که اگر ولایت فقیه را قبول ندارد کاندیدا شود ، باید حتما ولایت فقیه را قبول داشته باشد تا بتواند کار کند، البته باید شخصیتی باشد که "نقطه نظر" داشته باشد اما با ولی فقیه کار کند تا کشور را پیش ببرد، متاسفانه این دو نظر از این جهت لنگ می زدند و لنگ می زنند.

وی در پاسخ دانشجوی دیگری که اتفاقات اخیر را نوعی جنگ قدرت بین مجلس و دولت دانست و به توکلی انتقاد کرد گفت: روح کلام این دانشجو تذکر به امثال من است که بیشتر به فکر مردم باشید و تعبیر خوبی بکار بردند که خجالت بکشید از خون شهدا و آقا ، ولی روش پرسیدن سئوالت غلط است البته این روش که بعضی وقت ها ما بگوییم "ما برادریم و جامعه یک پدری دارد خلاصه صلوات بفرستید" همیشه جواب نمی دهد.

توکلی تصریح کرد: صلوات فرستادن بعضی وقت ها جواب می دهد ولی اکثرا جواب نمی دهد شما باید به کارهای متناقض دولت توجه کنید ببینید دولت و مجلس با هم اختلاف دارند حتی بعضی مواقع من مجلس را مقصر می دانم اما بیشتر جاها و خیلی بیشتر دولت مقصر است.

نماینده مردم تهران در ادامه جواب خود گفت: وقتی هدفمندی یک پدیده عینی اتفاق افتاده و دولت طوری عمل کرده که نتیجه اش منفی است یعنی این قانون۱۶ ماده با ۲۰ یا ۳۰ حکم دارد که دولت ۱۶ حکم آن را نقض کرده .

وی ادامه داد: دولت فقط اسکناس چاپ می کند. بین دولت و مجلس اختلاف اساسی رخ داده است. من نماینده شما هستم از این هم وحشت نمی کنم که به قدرت طلبی متهم شوم. سابقه من روشن است اما هشدار شما خوب بود که ما هم بدانیم باید مواظبت کنیم.

توکلی در پاسخ سئوالی مبنی بر اینکه چرا به جای انتقاد طرحی را آماده و برای اجرا ابلاغ نمی کنید توضیح داد : ببینید مجلس ما یک ناکارآمدی دارد البته به چند دلیل. البته من زمانی گفتم مجلس در راس امور است ولی مجلسی که این طور رفتار می کند خودش را از راس امور دور می کند. یکی از مشکلاتی که وجود دارد مشکل ساختاری است و آن اینکه نظام پارلمانی بدون حزب کارآمدی اش پائین می آید. متاسفانه ما حزب موثر در کشور نداریم.

نماینده مردم تهران با بیان اینکه بیشتر این گروه هایی که خود را به عنوان حزب به وزارت کشور معرفی می کنند کلوپ قدرت هستند خاطرنشان کرد: همه اینها می آیند و می روند. مثلا کارگزاران با دولت هاشمی آمد و رفت، مشارکت با دولت خاتمی آمد و رفت، نگویید تعطیل کردند چون قبل از اینکه تعطیل کنند رای نیاورد.

وی گفت: در تهران خاتمی شخصا برای نامزدهای مشارکت فعالیت کرد که فقط یک نفر رای آورد آن هم به خاطر خانه کارگر.

توکلی اینکه هر شخصی می تواند در کشور کاندیدا شود را بسیار بد دانست و گفت: این روش باعث شده هر کسی که خوش تیپ باشد، زبان باز و پول خرج کن باشد می تواند درصدی از آرایش را بالا ببرد.

نماینده مردم تهران خاطرنشان کرد: مثلا من برای اینکه رای بیاورم قول هایی می دهم که به مزاج شما خوش بیاید . می گوییم نمی گذارم دریاچه ارومیه خشک شود یا چند قول دم دستی می دهم اما به محض اینکه وارد مجلس می شوم می افتم دنبال وعده ایی که داده ایم. آن موقع اتفاقی می افتد که از شان نمایندگی خارج می شوم هر چند بعضی شهرها نماینده های قوی دارند مثل آقای قاضی پور در شهر شما.

وی با اشاره به اینکه کار مجلس بدون حزب خوب پیش نمی رود، تصریح کرد: من گاهی دنبال ۹ نماینده می گردم که امضایشان را از پای طرح پس نگیرند ولی نماینده ای که ملی نگاه نمی کند و تفکر منطه ای دارد امضایش را پس می گیرد.

توکلی گفت: نماینده ای که خُردنگر است نمی تواند وظایفش را درست انجام دهد همه اینها مشکلات رفتاری و ساختاری است حال به اینها مال دوستی و قدرت طلبی را اضافه کنید و اینطور می شود که مجلس کارآمدی اش پائین می آید و ناکارآمد می شود.

وی افزود: اینها نشان دهنده این است که مجلس مثل ژله ای که در داخل یخچال نگذاشته اند شده است البته من یک وقتی گفتم مجلس بیمار است که آقای لاریجانی با ناراحتی گفت مجلس بیمار نیست.

توکلی با اشاره به اینکه دو سوم وقت مجلس برای اصلاح قوانین صرف می شود تصریح کرد: اینها نشان دهنده ناکارآمدی است که باید اصلاح شود.

نماینده مردم تهران در پاسخ به سئوالی مبنی بر حمایتش از دولت کوپنی گفت: من از دولت کوپنی حمایت نکردم من از توزیع کالاهای ضروری دفاع کردم و به آن افتخار می کنم.

وی از دلایل افتخار خود به این طرح اشاره کرد و گفت: می گویند کوپنیسم همان کمونیسم است در حالی که توزیع و سهمیه بندی یک سری از کالاهای ضروری ابزار سیاستی است در دست دولتها برای حمایت از اتباع خود.

توکلی ادامه داد: الان در آمریکا ۴۷ میلیون و ۵۳۱ هزار نفر کوپن غذا می گیرند و با آن فقط می توانند غذا بخرند نه مشروب یعنی نزدیک ۱۸ درصد جمعیت آمریکا، حال چرا آنها این کار را می کنند برای اینکه در آنجا رکود تورمی ایجاد شده است.

نماینده مردم تهران با اشاره به اینکه نباید بگذاریم مردم له شوند تصریح کرد: همیشه کار خوب و طرح خوب جواب می دهد. من از این کار دفاع کردم و اعتقاد دارم اگر این حمایت صورت نگیرد آن حیایی که درموردش حرف می زنیم و مردم ما از آن برخوردارند ممکن است دیگر جواب ندهد.

وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر شرکت اصلاح طلبان بر انتخابات و برخورد شورای نگهبان گفت: به نظر من اگر اصلاح طلبان دور یک نفر جمع شوند رقابت با آنها سخت می شود.

توکلی در پاسخ به سئوال دیگری مبنی بر اینکه در انتخابات آینده نامزد خواهد شد یا نه گفت من در انتخابات نامزد نمی شوم.

نعیمه اشراقی: آرمان های اولیه انقلاب محقق نشد

Posted: 01 Mar 2013 03:48 AM PST

مژگان مدرس علوم
جرس: نعیمه اشراقی معتقدست نظام برآمده از انقلاب در تحقق بسیاری از آرمان ها ناکام بوده است. 

  نوه آیت الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی البته به آینده خوشبین است و با مقایسه انقلاب ایران و انقلاب فرانسه به رنج های عظیمی اشاره می کند که ملل دیگر در طی دهه ها برای گذار از وضع انقلابی و تحقق آرمان هایشان کشیدند. نعیمه اشراقی که دانش آموخته پتروشیمی از دانشگاه امیر کبیر است در حال حاضر سمت معاون مدیرعامل و عضو هیات مدیره شرکت خدمات مهندسی نفت کیش را به عهده دارد. او در گفتگو با جرس برداشت و روایت خود از دلایل بروز انقلاب و آرمان های ناکام مانده ی آن را بازگو کرده است.

 

گفت و گوی "جرس" با نعیمه اشراقی نوه آیت الله خمینی که در آستانه سی و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی انجام شد، با کمی تاخیر در اختیار خوانندگان قرار می گیرد.

 

متن کامل گفتگو را بخوانید


این روزها مهمترین مسئله ای که نوه آیت الله خمینی پس از ۳۴ سال از بروز انقلاب اسلامی به آن می اندیشد چیست؟

ببینید من هرگز به این موضوع فکر نمی کنم که ای کاش انقلاب نشده بود، ذات انقلاب در فرو افکندن نظام سلطنتی محکوم به استبداد که از نظر ماهوی و تعریف سنتی و مبتنی بر شخص، به استبداد و دربار محوری محکوم است ، در آن مقطع با توجه به مقتضیات جامعه سنتی و مذهبی ایران یک ضرورت محسوب بود و معتقدم اگر هم آنروز انقلاب نکرده بودیم امروز همانند سایر کشورهای منطقه در حال انقلاب بودیم زیرا چنانکه گفتم حکومت های مبتنی بر فرد و متغیر های فردی و بالتبع دیکتاتوری جوابگوی نیاز امروز بشر نیست و محکوم به فناست بنابراین حداقل از این بابت ۳۴ سال جلو افتاده ایم اما قابل ذکر است که انقلاب با منویات طراحان آن همیشه پیش نمی رود و طبعا پس از فرو پاشی یک نظام خفقانی توده های ستم دیده با روحیه و حس انتقامجویی و غضب و اعلام موجودیت محروم شده در تاریخ خود وارد میدان می شوند و طبیعتا نو عی غوغا رقم می خورد که طراحان و پیشوایان انقلاب ها موافق آن نیستند اما محکوم شرایط و اوضاع متشنج و خواسته های تند و هنجار نا یافته توده هستند.شکی نیست که مردم این بوم و دیار نیز سال ها بلکه قرن ها حرمان و سرخوردگی های اجتماعی خود را در یک پیروزی مردمی و فرو ریختگی استبداد به روش خود و به وسع آگاهی و حوصله تجارب و سطح آگاهی شان مطالبه می کردند و این امر ضرورتا و علی رغم پیشوایی و طرح اساسی انقلاب ،موجبات غوغا و تبعات آن رافراهم می آورد.

نسل ما در این برهه طبیعتا از مواهب زندگی آرام و دور از تنش و بحران محروم شد، زیرا آسایش و رفاه در چنین جامعه ای ممکن نیست. شاید بهتر است بگویند کاش ما در دوران تغییر یک نظام زندگی نمی کردیم. از سوی دیگر اگر بخواهیم انقلاب اسلامی ایران را با انقلاب کبیر فرانسه مقایسه کنیم می بینیم: پس از پیروزی انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ و برقراری رژیم جدید، دورانی آغاز می شود که به دوران ترور و یا عصر وحشت شهرت می گیرد و نزدیک به چهل هزار نفر توسط جمهوری انقلابی مدافع حقوق بشر با گیوتین گردن زده شدند و ده ها هزار نفر بازداشت و روانه زندان ها شدند و جو اختناق شدیدی پدید آمد. ژاکوبن ها و یا جمهوری خواهان تندرو انقلابی وقتی قدرت را به دست گرفتند قوانین ظالمانه ای را تصویب کردند و بسیاری از سلطنت طلب ها و حتی برخی از مردان انقلابی از جمله ژرژدانتون (براساس تصویب قانون مظنونات) و بعضی از دانشمندان از جمله لاووازیه شیمیدان پرآوازه با شعار '' جمهوری انقلابی فرانسه دیگر شیمیدان نیاز ندارد'' و در نهایت خود روبسپیر رهبر ژاکوبن ها را به تیغ گیوتین سپردند و روی قبر وی این جمله را حک کردند'' ای عابر! بر مرگ من گریه نکن، زیرا اگر من زنده بودم تو مرده بودی''اگرچه انقلاب فرانسه دوران وحشتی را به وجود آورد که کمتر کشتاری داخلی در تاریخ مثل آن روی داده بود ولی در هر صورت از مهم ترین آرمان های انقلاب فرانسه آزادی، برابری و برادری بود. شاید این اهداف آن گونه که متفکرین قرن ۱۸ در نظر داشتند محقق نشد اما با همه آشوب و بحرانی که به عنوان محصول طبیعی یک تحول بنیادین با محوریت مردم است بالاخره با هزینه کلان خود موجبات زدودن نشانه های کهنه رژیم های استبدادی را فراهم آورد و پس از آن انقلاب هر حکومت مستبد حتی در خود فرانسه همواره هراس یک شورش عمومی و انقلاب را در ذهن داشت!چون بحث در مقایسه ارزش و خسران انقلاب فرانسه نیست تنها برای استشهاد از آن بهره می گیرم، از مناقشه ارج و خسران آن در می گذریم اما اجمالا قابل ذکر است که انقلاب های بعدی در جای جای اروپا تشعشعات انقلاب کبیر فرانسه بود و از آن پس ارتجاع دیگر در اروپای قرن نوزدهم جایی نداشت. انقلاب کبیر فرانسه جدا از اهداف خود در فرانسه اصول جهان شمول را برای همه انسان ها در ذهن داشت، چنانچه قسمت اعظم آمریکای جنوب و لاتین به تقلید از انقلاب فرانسه ندای آزادی سردادند و نخستین جمهوری های دنیای جدید را به وجود آوردند. حتی می توان گفت انقلاب اکتبر روسیه متجلی از انقلاب فرانسه بود. مطالعه تاریخ انقلاب فرانسه درسی تلخ و در عین حال آموزنده است علی رغم وجود برخی انحرافات پس از پیروزی انقلاب کبیر فرانسه که نسبت به اقتضای ذاتی انقلاب طبیعی بود، این انقلاب تحولی عظیم در ساختار اندیشه ملت ها و دولت های پس از خود ایجاد کرد. دگرگونی که سردمدارانش جامعه روشنفکر و دگراندیش بودند.آیا امروز مردم فرانسه به این موضوع می اندیشند که ای کاش انقلاب صورت نگرفته بود تنها به دلیل سختی هایی که مردم قرن هجدهم در کشورشان متحمل شدند؟ پر واضح است که چنین نیست. من نیز با خود می اندیشم که چرا شرایط داخلی و جهانی به گونه ای رقم خورد که امکان تحقق آرمان های اولیه انقلاب به وجود نیامد.آرزو دارم که ای کاش هرچه زودتر به آرمان های اولیه انقلاب جامه عمل پوشانده شود اما هرگز از تحقق انقلاب پشیمان نیستم و نمی گویم که ای کاش انقلاب نشده بود.

چهار آرمان نخستينِ انقلاب در شعارهاى انقلابيون، استقلال، آزادى، جمهوريت و اسلاميت بود به نظر شما در كداميك كامروا و در كدام شان ناكام بوده ايم؟

بطور قطع نمی توان ناکامی های بدیهی درتحقق آرمان های اولیه انقلاب را انکار کرد اما من از جبران این ناکامی ها تا به امروز ناامید نشده ام. بدیهی است ارزش ها، آرمان ها و خواسته های انقلاب در دوران تاسیس دولت باید نهادینه و در قالب سازمان و سیستم کانالیزه شوند و از این حیث این دو مرحله پیوند درونی دارند و انقلاب، شور و هیجان آرمانی خود را در بر دارد اما در زمان تاسیس دولت و پارلمان نهادینه می شود. به عبارت بهتر دوران تاسیس مرحله تحقق عینی آرمان های انقلاب است.امام در توضیحات اجمالی خود در تعریف از نظام جمهوری اسلامی، جمهوری را شکل نظام مثل همه نظام های جمهوری جهان و اسلامی را محتوی نظام یعنی اتکای قوانین کشور به موازین و احکام اسلامی معرفی کردند.
از ویژگی های نظامی که امام موسس آن بود می توان به چند مورد اساسی اشاره کرد:
-1به رسمیت شناختن حقوق مردم در برابر حکومت بود و این بدین معناست اگر دولتمردان به وظایف خویش در مقابل مردم عمل نکردند مردم وظیفه ای نسبت به آنان ندارند.
-2 اتکای جمهوری اسلامی به رای و نظر مستقیم مردم و مشروعیت آن مبتنی بر این رای و در نتیجه نفی تحمیلی بودن نظام است.به عنوان مثال پس از تصویب اصل ولایت فقیه عده ای آن را به معنای تحمیل و ارتکاز قدرت و به تبع آن منشاء استبداد تفسیر کردند که امام با نفی چنین برداشتی به صراحت اعلام کردند که ''اگر فقیهی بخواهد زورگویی کند این فقیه دیگر ولایت ندارد.

در اسلام قانون حکومت می کند. پیغمبر اکرم هم تابع قانون است'' با این تصریح این دو مسئله اساسی را به عنوان مبنا در تاسیس جمهوری اسلامی مبرهن ساختند. حکومت قانون را برحکومت شخص رجحان بخشیدند که همین دو مبنای اساسی سمت و سوی نظام را به جهت دمکراسی و شایسته سالاری رهنمون شد. به طوری که هر زمان عدول از این مبنا عدم مشروعیت و انحراف نظام از معیار شرعی خود را اثبات می کند.- تاکیدا برای احتراز از هر گونه سوء تفاهم و اجتناب از تعدی بر حقوق مردم که صاحب اصلی این انقلاب هستند مسئولیت دولتمردان را تصریح کرده و گفتند: مسئولیت دولتمردان در برابر خدا و مردم پاسخگویی به خواسته های به حق ایشان و جلوگیری از تمرکز قدرت و به وجود آمدن رابطه سلطه گرانه دولتمردان است.- محوریت قانون و اجتناب از ملاء شدن اشخاص و برابری دولتمردان و مردم در قبال قانون بالتبع جفای دولتمردان بر صاحبان نظام. بنابراین ایشان حکومت اسلام را حکومت قانون می دانستند نه حکومت اشخاص، چنانکه شخص اول حکومت اسلامی با آخرین فرد در برابر قانون مساویند. در قاموس ایشان که متاثر از روح اسلام است استقلال قضائی و احکام صادره از سوی مقام قضا محترم و لازم الاتباع و در عین حال امنیت شغلی وی در زمان صدور حکم بطور عادلانه باید تامین باشد .اما آیا اکنون در جامعه ما مسئولین به وظایف خود موافق آنچه که اساس جمهوریت بر آن مبتنی است در قبال مردم عامل هستند و با عمل موافق تعهد نظام مشروعیت نظام را پاس می دارند؟! آیا مسئولین به مردم پاسخگو هستند و یا در برابر قانون مساویند؟ پر واضح است که به آن تعهدات بنیادین و لازم الاتباع درست عمل نکرده ایم و در نتیجه برای تحقق آرمان های جمهوری اسلامی ناکامی ها را بایستی جبران کنیم تا به تعریف امام از نظام جمهوری اسلامی نزدیک شویم. امید می رود حلاوت قدرت بر مسئولین اجازه دهد تا وضعیت موجود لاجرم به اصل و بنیاد راجع شده و اوضاع مملکت حقیقتا تغییر کند.

شما از جهت خانوادگى، سه فقيهِ متفاوت را تجربه كرده ايد، هم آيت الله خمينى، هم پدرتان آيت الله اشراقى و هم پدرِ همسرتان آيت الله طاهرى اصفهانى؛ نگاه آنها به اسلام، نگاهى سازگار با زندگى در دنياى مدرن بود و آيت الله خمينى هم صاحبان اين نگاه را «روشنفكران متدين» مى خواند؛ تعبيرى كه پس از درگذشت پدر آقاى خاتمى (آيت الله سيد روح الله خاتمى) براى او به كار برد و اين نگاه، يعنى روشنفكرى دينى البته پس از انقلاب به رشد و نمو و پالايش رسيد، سوال من اين است كه علت تفاوت اين سه فقيه با بسيارى از روحانيان را در چه مى دانید؟

- همچنان که سلایق و علایق و عموم محتویات خلقتی موجودات از جمله اشرف ایشان یعنی انسان مختلف سرشته شده است به همین مناسبت، عقاید و آراء و شیوه و مرام انسان ها ازالف تا یائ مختلف است و این اختلاف، اتفاقا لطف و اعجاب خلقت به حساب می آید، لذا طبیعی است که نظرات اجتهادی-فقهی علما و فقها در زمینه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، عبادی و نظامی مختلف و متطور بوده چنانکه آثار و کتب آنها مشحون است از اختلاف نظرات و برداشت ها و قرائت های گوناگون و این امر کاملا طبیعی است. فقه سنتی بر ثبات و استواری احکام و مصادیق آن مبتنی است و عبارت از این است که فقه به لحاظ منابع شناخت که توسط وحی نازل و یا از طریق پیامبر(ص) و ائمه(ع) بیان شده است همواره باید ثابت باشد و به نوعی تقدس و محوریت احکام و مصادیق آن مطرح است و فقهای سنتی بیش از توجه به اشتمال احکام به ضرورات عصر، دغدغه حرمت و قداست احکام را دارند اما فقه پویا و معطوف به مقتضیات عصرعبارت است از استنباط احکام شرعی و فرعی و اجتهاد در منابع اصیل و معتبر منابع شرعی با توجه به ظرفیت و امکان و شرایط عصر که فقیه در این مقام، بیشتر دغدغه جامعه و مشمولین احکام را دارد و استنباط خود را، با این دغدغه، توام می کند.

البته در منابع و مستندات و توجه احکام به جامعه، با منظور داشتن کلیه جوانب و شقوق و بررسی ابعاد و ویژگی های مختلف موضوعات و سنجیدن ابعاد قضایا برای استنباط احکام شرعی آنها، فقه سنتی و پویا با هم تعارض ندارند، تنها در توجه فقیه به ضرورات و توجه بخشیدن احکام به جامعه و رعایت ظرفیت ها و ظرائف و طرائف جامعه با هم اختلاف نظر دارند. بنا براین امام وعلمای فوق الذکر بر این باورند اسلام آیین خاتم است و باید شریعت آن هماهنگ و همسو و گمارنده تمام تمدن ها و روز آمدی های مترقی زمان و بر آورنده ی تمام نیازهای بشر با توجه به زمینه ها و شرط ها و امکان ها باشد، مشرف به همین مهم،امام عنصر زمان و مکان را دو مسئله اساسی و تعیین کننده در اجتهاد می دانند. چنان که فرمودند: زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مثلا حکمی که در قدیم ، بر روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد در یک نظام ماثر و مجزی بوده ، ممکن است در شرایط دیگر تغییر یافته حکم جدیدی پیدا کند، این بدان معنا ست که شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع در اثر پدید آمدن امکان ها و تئوری ها تفاوت کرده است گرچه موارد مزبور علی الظاهر با قدیم فرقی نکرده است، اما بنا به درک مقتضی زمان و به دولت امکان ها و تئوری های کارآ واقعا موضوع جدیدی شده است که قهرا حکم جدیدی می طلبد.

مجتهد باید به مسائل زمان خود محیط و مشرف باشد و بر اساس مسائل زمانه و جامعه ی خود حکم دهد. به عنوان مثال : شطرنج یکی از مصادیق تغییر حکم بر حسب زمان و مکان است. مثال دیگر اجرای حکم قطع انگشتان در ازای جرم دزدی ست که به نظر می رسد با توجه به ظرفیت ها و ملاحظات فقه و ورود تئوری های جدید در رفع فساد سرقت و پیامدهای نا مطلوب آن، در جامعه ی امروز، اجرای چنین حکمی خلاف مصالح جامعه ایست که فقه مترقی دغدغه اصلاح آن را دارد و بایستی بر اساس شرایط حاکم و انعکاس آن در سطح بین الملل تغییر کند، امام و نظیر علمایی که نام بردید تفکرشان بر این سیاق بود ولی سایر علما به نظر می رسد بر دو دسته اند: یک دسته آنهایی که فقه سنتی را بدون در نظر گرفتن پویایی آن و تطابق با جامعه ی امروز و صرفا مبتنی بر محوریت و رجحان احکام بر مصالح اجتماعی می پذیرند و بنابراین دیدگاه مخالف دیدگاه امام را دارند، دسته ی دوم آنهایی هستند که اقتضای زمان را تنها بر مصالح دنیای خود ،و موقعیت های مطلوب نفس خویشتن، بدون اعتقادات قلبی و تنها به جهت مصلحت دنیای خود منظور داشته و به کار می گیرند و امام ضرر این دو دسته از علمای مرتجع و متظاهر را از منافقین بیشتر می داند.


چندى پيش اظهارات شما درباره «حجاب اجبارى» واكنش تند و گاه توهين آميزِ برخى از جريان ها را برانگيخت با اينكه شما به خاطراتى از آيت الله خمينى استناد كرده بوديد؛ فكر مى كنيد چرا منتقدان تان از سويي خود را پيرو آيت الله خمينى مى دانند و از سوى ديگر در واكنش به خاطراتى از خود ايشان، اين طور واكنش نشان مى دهند؟

مسئله حجاب به لحاظ تعصبات سنتی و ذهنیت های متمایل به این موضوع، در جامعه بسته سنتی، با همه سادگی طبیعی اش به عنوان یکی از خط قرمزهای نظام در آمده است که اتفاقا هر گز جزء دغدغه های امام نبوده و نسبت به این موضوع، بدوا کمتر اظهار نظر کرده است، مگر با اولویت و محوریت موارد اساسی یا به عنوان پاسخ به برخی پرسش ها به این مورد بصورت حاشیه ای ورود داشته اند.این حساسیت به حدی غلو دارد که وقتی بزرگترین عنوان اختلاس و بزرگترین جنایات مانند قتل های زنجیره ای و بزرگترین توطئه ها با همه تاثیرات فاسد و مخربش، به اندازه مسئله پوشش زنان متعلقین این مورد را به هر عنوانی به خود جلب نمی کند! به همین دلیل و دلایل عدیده دیگر مسئله، چنان خاطره انگیز می شود که هرگاه به مقوله حجاب نزدیک می شوی باید زره بپوشی و منتظر ترکش باشی حال چه خاطراتت از آیت الله باشد و یا نباشد تا جایی که به سخن ایشان توجه نمی کنند! این مسئله یاد آور آن حکایتی است که شخصی مدعی بود یکی از بزرگان ،هرشب به معراج می روند! بر وی خرده گرفته بودند که پیامبر عظیم الشان با آن مقام ربانی اش تنها یک شب آن هم برای مدت کوتاهی به معراج رفت مگر ممکن است که حضرت آقا هر شب به معراج بروند؟! از وی خواسته بودند که مسئله را از خود آقا بپرسند وقتی نزد آقا رفته و پرسیده بودند آقا انکار کرده و از این سخنان تبری جسته بودند، به آن راوی گفته بودند که دیدی آقا خود منکر این امر شد؟ در جواب گفته بود که حرف ایشان راباور نکنید زیرا او متوجه حرف هایش نیست که چه می گوید! جامعه نگران ایشان معطوف نگردند! من این عده را معذور می دارم و ایشان را به تانی و تامل در منزلت سیاسی و اجتماعی امام توصیه می کنم.

آخرين پرسش را كمى صريح تر مى پرسم؛ شما از مشكلات بزرگ كشورمان بى خبر نيستيد؛ اگر آيت الله خمينى امروز را پيش بينى مى كرد باز هم همان مسيرى را طى مى كرد كه در دهه پنجاه و مشخصاً سال 57 پيمود؟

این پرسش حکایت از عدم شناخت شیوه و منش و هدف امام از تاسیس جمهوری اسلامی دارد. امام دغدغه حکومت و شکل دادن بر نظام حاکم به عنوان یک هدف منظور نداشت بلکه دغدغه ایشان اسلام و به جریان انداختن احکام اسلامی از جمله برقراری عدل بود که یکی از ضروریات اسلام است. بنابراین حکومت با هر نامی جز وسیله ای برای این هدف مقدس در نظر امام نبود. از منظر امام راهی که ایشان طی کرد تنها برای کسب رضای خدا و حسب تکلیف بود و آنچه اهمیت داشت طی طریق صحیح بود و نه رسیدن به هدف به هر وسیله ای، لذا بهتر است مطرح شود در صورت درک صحیح منویات امام که در طی منشور های متواتر ایشان چه در قالب سخنرانی ها و چه در اعلامیه هایشان آشکارا و بی اغلاق اعلام می شد خود را به عنوان پیروان ایشان در طی سالیان گذشته برای تحقق این منویات فکری امام جهت برقراری نظام عادلانه اسلامی مزبور چه راهکارها و رویه های عملی به کار گرفته ایم؟چه روش هایی را در کشور نهادینه کرده ایم تا به استناد آن روش ها تنها آدم های شایسته و صالح رشد کنند و چه روش های بازدارنده ای اعمال کرده ایم که این افراد پس از اخذ مقام اجرایی امکان خلاف و خطا از آنان سلب شود. پر واضح است جهت داشتن مدیریت کارآمد و درستکار نیاز به اعمال روش های درست و سیستماتیک است والا توقع اینکه انسانها همه پاک بوده و خود عامل بازدارنده خود باشند توقع به جایی نیست بلکه سیستم بایستی به گونه ای تعریف و اجرا شود که امکان بالندگی افرادناصالح و غیر متخصص از بین رفته و راه سواستفاده از پست های اجرایی و سمت های سازمانی بسته باشد. باید اعتراف کنیم که ما در تدوین و پیاده سازی این رویه ها ضعیف عمل کرده ایم. کمااینکه هنوز پس از گذشت 34 سال از انقلاب سیستم مدون و سالمی در اداره امور کشور نداریم. آمار تخلفات، اختلاس ها، بزهکاری ها و ناهنجاریهای اجتماعی در رده های حکومتی و دولتی در شان نظام جمهوری اسلامی نیست. در نهایت این موارد را باید سستی و اهمال یا انحراف در کارسازی های مقتضی نظام به حساب آورد که نمی تواند اصل و اساس و بنیاد را به انتقاد کشیده و موجب ندامت و پشیمانی باشد. بنابراین راه امام و انقلاب در سال 57 تا رسیدن به پیروزی انقلاب و فروپاشی نظام سلطنتی لاجرم بایستی صورت می گرفت. آنچه که اکنون با همه تاخیر، یک ضرورت است این که باید در روشمندی و ارائه راهکارهای مناسب و عملی، در سمت و سوی انقلابی که آزادی و دستیازی به حقوق مشروع مردم و بهره مندی کافی جامعه از منابع اقتصادی و مادی و معنوی کشور وعده نموده بود ارائه و به جد تمام پی گیری شود.

 

 

سلاح های اتمی، مذاکرات و “آرگو”

Posted: 01 Mar 2013 03:48 AM PST

جان لیمبرت
درس گرفته شده از فیلم "آرگو" برای روبرو شدن با ایران چیست؟ 

فیلم هیجانی آرگو فصل جوایز سینمایی را قبضه کرده است. همچنین گفتگویی را در خصوص چگونگی برداشت ایران و آمریکا از یکدیگر شروع کرده است. درس واقعی فیلم این است که وقایع سال ۱۹۷۹ هنوز قدرت دارند وقایع امروز را تحت تأثیر قرار دهند. بحران گروگان گیری سایه خود را بر روابط ایران و آمریکا و دیگر کشورها انداخته است.
دیدگاه های شکل گرفته بوسیله آن وقایع دو طرف را به این نتیجه رسانده که انتظار داشته باشند نزدیک شدن مجدد دو کشور، از جمله مذاکرات پیش روی تنظیم شده برای ۲۶ فوریه بین ایران و شش قدرت جهانی، به شکست بینجامد. احتمالاٌ "آرگو" شانس بیشتری برای بردن اسکار در ۲۴ فوریهدارد تا اینکه مذاکرات بتوانند این بن بست طولانی را بشکند. آمریکا و ایران هر دو بایستی برای حرکت به جلو از ناخشنودی های قبلی خود عبور کنند.


واقعه گروگان گیری ۱۹۷۹چگونه امروز بر دیدگاه های ایران و آمریکا تأثیر می گذارد؟
آرګو انگاره های منفی ای را که دوطرف از یکدیګر درطول سه دهه ګذشته داشته اند نشان می دهد. مقدمه کوتاه فیلم سعی می کند زمینه تاریخی اشغال سفارت را روشن سازد. ولی فیلم به خوبی حس منفی (واقعی یا خیالی) غالب در ایران را که منجر به حمله به سفارت و واکنش احساسی بروز یافته در خیابان های تهران شد، بازگو نمی کند.
دولت جیمی کارتر به عمق رنجش و خشم ایران انقلابی، و به ظنی که در اثر تصمیم پذیرش شاه در آمریکا جهت درمان در سال ۱۹۷۹ بوجود خواهد آمد، بی توجه بود. بسیاری از آمریکایی ها هنوز آن خشم را، که بسیاری از ایرانی ها هنوز دارند، درک نمی کنند. فیلم شاید کلیشه های رایج از ایرانی ها به عنوان خشونت گرا، متعصب و مزور را تثبیت کرده باشد.
دولت ایران هم نسبت به تأثیر چاپ تمبرهای یادبود و برگزاری تظاهرات سالگرد اشغال سفارت بی توجه بوده است. اقدامات فوق این برداشت را که ایرانی ها غیر معقول بوده و یا با آمریکا از روی حسن نیت مذاکره نخواهند کرد، تقویت کرده است. دوران ریاست جمهوری خاتمی بین سال های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ یک استثناء قابل توجه بود، همانطوری که مشارکت در راهپیمایی ها به طور چشمگیری کاهش یافت.
رؤسای جمهور کنونی دو کشور اهمیت برداشت ها و دیدگاه ها را متذکر شده اند. در مصاحبه ای با تلویزیون العربیه در سال ۲۰۰۹ رئیس جمهور اوباما گفت که "پیش ذهنیت های" منفی مانعی برای تلاش های معطوف به صلح در خاورمیانه هستند. رئیس جمهور احمدی نژاد در اظهار نظرهایی برای محققین آمریکایی در اکتبر ۲۰۱۲ "ذهنیت منفی" بین ایران و آمریکا را تقبیح کرد.


واکنش ایرانی به "آرگو" چه بوده است؟
آرگو یک زخم کهنه را باز کرده و به بسیاری از ایرانیان یادآور یک فصل زشت از تاریخ شان شده است. این فیلم ایرانی ها را وادار کرده به وقایع ۱۹۷۹ روبرو شوند. بسیاری از ایرانیان از جمله محمود احمدی نژاد تا کنون وقایع مرتبط با اشغال سفارت را به عنوان تاریخ باستان فرض می کنند. در سپتامبر ۲۰۱۰ من از محمود احمدی نژاد در خصوص بحران گروگان گیری سؤال کردم. او گفت "با شما خوب رفتار شد، این طور نبود؟" آقای خامنه ای رهبر ایران در آوریل ۱۹۸۰ همین برخورد را با من داشت، زمانی که من با پنجاه و یک آمریکایی دیگر گروگان بودم. وی با گروگان ها ملاقات کرد و به مطبوعات گفت آن ها "خیلی خوشحال هستند و حتی از گروگان گیر ها برای خیلی خوب رفتار کردن با آن ها تشکر کردند."
آرگو شکاف عمیق بین ایرانی ها را تشدید کرده است. گزارش شده که نمایش خصوصی آرگو بحث در باره حکمت یا حماقت اشغال سفارت را احیاء کرده است، و اینکه چگونه دولت اجازه داد تحصن دانشجویان به یک بحران بین المللی تبدیل شود.
منتقدین تسخیر سفارت معتقدند این کار ایران را به مسیر جنگ، بی رحمی، سرکوب و انزوای بین المللی منحرف کرد. آن ها می گویند این عمل سیلی از هیجان و تشنج را دامن زد که هرگونه شانس انقلاب برای بهتر کردن اوضاع را از بین برد. اشغال سفارت برای برخی منشأ شرمندگی است. ولی به نظر می رسد دیگران از اشغال سفارت بوسیله دانشجویان افتخار می کنند.
برخی ایرانی ها منتقد تصویری هستند که آرگو از ایران پس از انقلاب نشان می دهد. فردی که خود را متخصص فیلم توصیف کرد در کنفرانس برگزار شده در تهران در ماه فوریه به نیویورک تایمز گفت "ما ایرانی ها در این فیلم احمق، عقب مانده و ساده به نظر می آییم." شرکت کنندگان در سومین کنفرانس سالانه "هالیوودیسم" مدعی اند دستورکارهای پنهان در پشت ساخت فیلم های آمریکایی چون آرگو وجود دارد.


چگونه نتایج مذاکرات در پیش رو ممکن است بر ترس های گذشته و فقدان اعتماد متکی باشد؟
عدم اعتماد ایرانی ها به آمریکا می تواند مانعی برای مذاکرات چند جانبه باشد. آقای خامنه ای رهبر ایران در سخنرانی فوریه ۲۰۱۳ خود گفت "دلائل زیادی برای این عدم اعتماد وجود دارد." او مدعی شد مسئولین ایرانی هر زمان در طول شصت سال گذشته به آمریکا اعتماد کرده اند، آسیب دیده اند. محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت در اظهاراتی برای خبرگزاری فارس ادعا کرد که آمریکا در مذاکرات با ۵+۱ "سنگ اندازی" کرده است.
در این فضای ظن، عدم اعتماد و زخم های التیام نیافته، دور بعدی مذاکرات احتمالاٌ پیشرفت ناگهانی ای به بار نخواهد آورد. مذاکره کنندگان از کشورهای ۵+۱ قرار است با همتایان شان در ۲۶ فوریه در قراقستان به گفتگو پیرامون موضوع هسته ای بپردازند.
ایران و آمریکا برای حرکت به جلو بایستی خشم ها و ظن های قدیمی را پشت سر گذارند. در موضوع هسته ای دوطرف خود را در کنجی از شعارهایشان قرار داده اند. مسئولین بحث را در قالب حقوق یک طرف و وظایف طرف دیگر تعریف کرده اند. مادامیکه دو طرف بحث های شان را در این موضوع سخت محصور کنند زمینه بسیار کمی برای پیشرفت وجود دارد.
هیچ طرفی نمی تواند امتیازی بدهد که طرف مقابل نمی تواند بپذیرد. آمریکا نمی تواند از تحریم ها عقب نشینی کند و ایران نمی تواند غنی سازی اورانیوم را تعلیق کند. در یک کلام، ایرانی ها چیزی می خواهند که آمریکایی ها نمی توانند به آن ها بدهند.
منبع: ایران پریمر(Iran Primer)
* جان لیمبرت پس از سی و سه سال خدمت در وزارت خارجه ایران، سال ۲۰۰۶ به عنوان استاد برجسته امور بین الملل در آکادمی دریایی آمریکا منصوب شد. وی از نوامبر ۲۰۰۹ تا ژوئیه ۲۰۱۰ موقتاٌ در سمت معاون مدیرکل در امور ایران به خدمت وزارت خارجه بازگشت. وی در سال ۱۹۷۹ به سفارت آمریکا در تهران اعزام و به همراه ۵۱ نفر آمریکایی دیگر برای ۴۴۴ روز به گروگان گرفته شد.
 

تغییر نگاه ایران به ترکیه؛ از الگوی اسلامی تا مدل فتنه

Posted: 01 Mar 2013 03:22 AM PST

رضا حق جو
جرس: از 6 آبان 1389 که حدادعادل برای حل دعواهای بین مجلس و دولت، خواستار تشکیل اتاق فکری برای اصولگرایان شد و در ستایش وجود چنین نهادی، اردوغان و حزبش را مثال زد: "در آنجا حزب مثل مادري عمل مي‌كند كه دو فرزند دارد، يكي به مجلس مي‌رود و فرزند ديگر به دولت و اين باعث مي‌شود كه آن فكر و ايده در قالب لايحه و يا طرح پخته شده تصويب شود و نماينده مجلس نيز خود را متعهد به آن قانون بداند كه دولت نيز خود را ملزم به اجراي آن مي‌داند" تا 4 اسفند 91 که احمد خاتمی اعلام کرد: "جریان‌های فتنه به توافق رسیده‌اند که از مدل ترکیه برای ضربه زدن به اسلام و ولایت به عنوان فتنه آینده علیه ایران استفاده کنند"، 29 ماه بیشتر فاصله نیست. مدت زمانی نه چندان طولانی که سبب شد همسایه شمال غرب ایران از یک "الگو" تبدیل به یک "مدل فتنه" شود.  

 

یاشاسین اردوغان
بهمن 87، هنگامی که اردوغان، نخست وزیر ترکیه در جريان كنفرانس داووس، در اعتراض به سخنان شیمون پرز، نشست را ترک کرد، انبوه مداحی ها در رسانه های اصولگرا درباره اش نگاشته شد. سایت الف نوشت: "شجاعت اردوغان در اجلاس داووس نسبت به شجاعت و ابتكار عمل احمدي‌نژاد در جريان دانشگاه كلمبيا، قابل مقايسه نيست و در واقع اعتماد به نفس بين‌المللي سران كشورهايي نظير تركيه، ونزوئلا و قطر را بايد حداقل تا حدودي به حساب ديپلماسي استكبارستيز دولت نهم و به ويژه شجاعت مرزشكنانه آقاي احمدي‌نژاد گذاشت." ماجرا به همین جا ختم نشد. قالیباف، شهردار تهران به اردوغان نامه نوشت و وی را به عنوان شهروند افتخاری تهران معرفی کرد و دانشجویان بسیجی، جلوی سفارت ترکیه تجمع کردند، شعار دادند: "رجب طيب اردوغان، الگوي آزادگان"، "اردوغان اردوغان، ياشاسين، ياشاسين"، "غزه ملتي ساغ اولسون، اردوغان اوزون آغ اولسون" (ملت غزه سلامت باشد و روي اردوغان همواره سفيد باشد)"، سفارت ترکیه را گلباران کردند و تاج گلی هم برای اردوغان هدیه فرستادند و در بیانیه شان تاکید کردند: "اين عمل بايد الگويي براي سران بي غيرت كشورهاي مصر، عربستان، امارات و اردن باشد. "

کاریزمای محمود و رجب
آبان 88، رجب طیب اردوغان در تهران به گرمی مورد استقبال سران نظام قرار گرفت و آیت الله خامنه ای در دیدار با وی تصریح کرد: "روابط صمیمی امروز دو کشور در چند قرن اخیر سابقه نداشته است و ما از موفقیتهای پی در پی دولت شما در عرصه های داخلی و بین المللی خرسندیم. جدیت و سرعت عمل شما و آقای احمدی نژاد فرصت مغتنمی برای گسترش روابط دو کشور بوجود آورده است." و تحت تاثیر همین فضا بود که رسانه های نزدیک به دولت و رهبری در این ایام تبلیغ می کردند که احمدی نژاد و اردوغان، جایگزین رهبران کاریزماتیک عرب هستند.

الگوی جهانی از نگاه محمود
اردیبهشت 89، مشایی، رئیس دفتر وقت احمدی نژاد از علاقمندی ایران برای حضور ترکیه و برزیل در پرونده هسته ای خبر داد. اواخر اردیبهشت اردوغان به تهران آمد، همراه با داسیلوا، رئیس جمهور برزیل و محمود احمدی نژاد 27 اردیبهشت بین این دو ایستاد، دست ها را بالا برد، تفاهم سه کشور را "متعلق به همه بشريت" دانست، از "راه جديدي فراروي جهان براي تعامل و همكاري بر پايه عدالت و دوستي" سخن گفت و مدعی شد این "همكاري‌ها مي‌تواند الگوي مناسبي براي حل و فصل مسايل جهاني" باشد. روزنامه ایران نوشت: "پذیرش مبادله سوخت در ترکیه قطعنامه های تحریم علیه ایران را لق‌ می کند." الیاس نادران توضیح داد: "این تفاهمنامه اجماع بین‌المللی را منتفی کرد و برخی کشورهای مدعی مثل انگلیس و آلمان را از چرخه رایزنی‌های دیپلماتیک خارج کرد." در همان ایام منتقدان دولت یادآوری می کردند که در مبادلات سیاسی که ایران با ترکیه دارد، علاوه بر اینکه روزبروز بر نقش و اهمیت بین اللملی ترکیه افزوده می شود، سود تجاری اش هم به طور یک طرفه به جیب ترک ها می رود ولی از نمایندگانی چون اسدالله بادامچیان پاسخ شنیدند که: "چه ایرادی دارد ترکیه هم بهره خود را ببرد." در سال 89 همچنین در ماجرای حمله اسرائیل به کشتی ترکیه ای، صداوسیما برای اردوغان سنگ تمام گذاشت، مقامات ایرانی از افزایش مبادلات تا مرز 30 میلیارد دلار سخن گفتند، جلیلی و متکی در رفت و آمد به استانبول بودند که کاخ چراغانش نقطه ثقل مذاکرات هسته ای شده بود و دیدارهای بیهوده با 1+5. احمدی نژاد هم دوبار به ترکیه سفر کرد و حتی وقتی در سفر دومش، برای دیدار با نخست وزیر تركیه در محل تدارك دیده شده برای مدت زمان طولان معطل ماند و مرتب ساعتش را نگاه کرد، کسی خم به ابرو نیاورد. تصاویر اردوغان در مراسم عاشورا منتشر می شد، مراجع نامه می نوشتند و او را تحسین می کردند، خبر از علاقه اردوغان به پرچم امام علی و زیارت امام رضا می آمد، علما لبخند می زدند و تئوریسین های جمهوری اسلامی این ها را ثمره انقلاب اسلامی می دانستند و می گفتند مردانی که سودای برافراشتن امپراتوری عثمانی را داشتند، اینک زیر پرچم شیعه و ولایت فقیه گرد آمده اند و اسرائیلی ها نگران هستند که ایران شماره 2 تشکیل شود.

اردوغان، کاریزمایی که نوکر شد
از نخستین ماه های سال 90، اگرچه در حاشیه سیاست خبرهای پرخواننده ای چون عروس ترکیه ای پروین احمدی نژاد، سرمایه گذاری چند صد میلیون دلاری دختر تورگوت اوزال، رييس جمهوري اسبق تركيه در تهران یا رشد مهاجرت ایرانی ها از دبی به استانبول خودنمایی می کرد و رسانه های اصولگرا با خشنودی توصیه های اردوغان به مبارک یا قذافی را بازتاب می دادند و از موضعش در قبال بحرین ابراز رضایت می کردند، ولی با رسیدن امواج بهار عربی به سوریه و اتخاذ مواضع منفی اردوغان علیه بشار اسد، به ناگاه موجی از اتهامات وزیدن گرفت. اسطوره مقاومت و کاریزمای جهان عرب، نوکر غرب خطاب شد که می خواهد خود را به عنوان یک لیدر قلابی به مسلمانان معرفی کند. شهریور 90 کیهان از "هشدار صریح تهران به مقامات ترکیه برای حرکت نکردن در مسیر امریکا" خبر داد. هاشمی شاهرودی، دولت اردوغان را لیبرال مآب خواند و خبر داد که استکبار غرب، می خواهد "با ايجاد يك اسلام آمريكايي و ليبرال منش، مسير را منحرف كنند كه اين خيلي خطرناك است." محسن رضایی گفت "پوست خربزه زير پاي" ترک ها گذاشته اند و سایت روح الله حسینیان نوشت اصلا "اردوغان کجا ادعای اسلام‌گرایی کرده بود که دستگاه دیپلماسی ایران سعی داشت به هر ترتیب ممکن اسلام‌گرایی را به وی نسبت دهد؟" سردار رادان هم طبق معمول تیر خلاص را زد: " صهیونیست ها اردوغان را آموزش دادند كه جلوي رژيم صهيونيستي به عنوان يك مسلمان دو آتيشه بايستد، بعد او را به جمع مردم مصر مي‌فرستند تا طبق سفارش خودشان مردم مصر را به دين لائيك دعوت كند."

 انگوری که شراب شد
سفر اردوغان به تهران البته فروردین 91 انجام شد ولی دیدارهای دیپلماتیک و حتی توصیه های آقای خامنه ای به او، تغییری درباره موضع اردوغان درباره سوریه ایجاد نکرد و در برنامه گفت و گوی ویژه شبکه 2، مواضعش علیه اسد را تکرار کرد. این در حالی بود که زهره الهیان، نماینده تهران خبر داده بود که اردوغان در دیدار با آیت الله خامنه ای، گفته بود "به عنوان مریدی به خدمت مرادم آمده ام"، همسر و دختر اردوغان اشک ریزان گفته بودند، رهبر ما را به یاد پیامبر می اندازد و یکی از مشاوران عالی اردوغان که مهر نماز رهبری را به اصرار هدیه گرفته بود، پس از تبرک، "وصیت می کند این هدیه به همراه وی در سفر آخرتش گذاشته شود تا از رحمت و مغفرت الهی برخوردار شود." در این دوران مهم ترین اقدام دیپلماتیک ایران درخواست تغییر محل مذاکرات هسته ای از استانبول بود، درخواستی که با هشدار جالب توجه نخست وزیر ترکیه مواجه شد: "این کار آب در هاون کوبیدن است است. ایران به دلیل نداشتن صداقت، وجهه بین المللی اش را دست می دهد. " تنش های کلامی بین دو کشور تا جایی شدت گرفت که فیروزآبادی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران ترکیه، قطر و آل سعود را مسئول اصلی خون های ریخته شده در سوریه دانست و حسین شریعتمداری در کیهان نوشت: "اردوغان، انگور بود ولی شراب شد."

مخالفیم ولی باج می دهیم
نقطه تنش بعدی درخواست ترک ها و موافقت ناتو برای استقرار موشک های پاتریوت در ترکیه بود. نخستین واکنش ها از جنس هشدار بود. فیروزآبادی توصیه کرد: "با خريد اين سامانه‌ها که در هيچ کجا جواب پس نداده‌اند، خزانه خود را بر باد ندهند." رحیم صفوی، مشاور عالی نظامی آقای خامنه ای گفت که این کار خطای استراتژیک است ولی چون اثر نکرد، دوباره فیروزآبادی به میدان آمد و گفت استقرار موشک ها زمینه ای برای وقوع جنگ جهانی است. آخرین واکنش ایران به استقرار موشک های پاتریوت، لغو سفر احمدی نژاد برای شرکت در مراسم سالگرد رحلت مولانا به قونیه ترکیه در اواخر آذرماه امسال بود. به رغم این نمایش ها، صادرات گاز ارزان به ترکیه، واردات انبوه از ترکیه و رایزنی با ترک ها برای خرید و واردات طلا ادامه دارد تا ترک ها همچنان در عرصه اقتصادی برنده باشند، حالا این وسط علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه می تواند داد بزند: " با اسلام اردوغانی مخالفیم"، شریعتمداری او را نوکر غرب بخواند و سخنگوی وزارت امور خارجه متهمش کند که از صهیونیست ها حفاظت می کند. در واقع، داستان ستایش های دیروز و نکوهش های امروز جمهوری اسلامی علیه اردوغان در عرصه دیپلماسی سیاسی و در عین حال باج دهی همیشگی در عرصه دیپلماسی اقتصادی، تنها یک برگ از کارنامه نظام جمهوری اسلامی در تحولات ده ساله اخیر خاورمیانه است.

نتیجه مذاکرات آلماتی، تلاش برای حفظ وضع موجود

Posted: 01 Mar 2013 03:00 AM PST

محمدرضا سرداری
 جرس: مذاکرات هسته ای ایران و و قدرتهای موسوم به پنج بعلاوه یک در حالی در آلماتی پایتخت قزاقستان پایان یافت که طرفین مذاکره از نتیجه مذاکرات ابراز رضایت کرده اند. سعید جلیلی رییس هیات مذاکره کننده ایرانی در یک نشست خبری نتیجه مذاکرات را مثبت ارزیابی کرده و گفته است دیدگاه طرف مقابل به دیدگاههای ایران نزدیک شده است. در مقابل کاترین اشتون رییس هیات مذاکره پنج بعلاوه یک نیز از اظهارات جلیلی ابراز خوشحالی کرده و ابراز امیدواری کرده است که در تهران نیز به پیشنهادات ارائه شده با نگاهی مثبت نگریسته شود.

 

 

 

در آلماتی چه گذشت؟
از آنچه که پیشتر در خصوص مذاکرات اخیر در رسانه ها بازتاب یافته بود و اظهارات اخیر روسای هیاتهای مذاکره می توان دریافت که طرفین بر سر یک مصالحه مقطعی به توافقی کلی دست یافته اند اما هنوز ابعاد این توافق روشن نیست. در واقع آنچه که محور این توافق کلی بوده است دست کشیدن ایران از تولید اورانیوم با غلظت بیست درصد از یک سو و برداشتن بخشی از تحریمها از جمله تحریم خرید و فروش طلا و فلزات گرانبها است. جلیلی در پاسخ به سؤالی در خصوص توقف غنی سازی 20 درصد گفته است : "آنها به پیشنهاد مسکو که ایران ارائه داد نزدیک‌تر شده‌اند اما موضوع همکاری می‌تواند کمک کننده باشد و آنها به این نتیجه رسیده‌اند که باید گام‌های واقع‌بینانه‌تری را برای نزدیکی به ایران بردارند." اشاره جلیلی به مذاکرات مسکو در حالی است که آن مذاکرات دستاوردی برای طرفین نداشت و در عمل شکست خورده بود. با این حال از اظهارات دو پهلوی وی شاید بتوان چنین استنباط کرد که هیات مذاکره کننده ایرانی تمایل دارد تا برای نشان دادن حسن نیت خویش غنی سازی تا سقف بیست درصد را متوقف کند و در عوض این میزان اورانیوم را با تبادل کیک زرد بدست آورد و طرف مقابل نیز حاضر است امتیازاتی را برای کاهش تحریمها ارائه کند اما بدرستی روشن نیست که چنین بده و بستانی قرار است با چه کمیت یا کیفیتی صورت گیرد. اشتون نیز علیرغم خرسندی از مواضع ایران در مذاکرات همه چیز را معطوف به مذاکرات کارشناسان که قرار است تا پایان اسفند در استانبول برگزار شود، کرده است. مذاکراتی که پیش زمینه مذاکرات بعدی طرفین در آلماتی خواهد بود.


واکنشها در داخل ایران چه بود؟
مهمترین واکنش در خصوص مذاکرات اخیر را می توان در اظهارات محمود احمدی نژاد ملاحظه کرد. وی با بکار بردن این عبارت که توافق از دعوا بهتر است از نتیجه این مذاکرات استقبال کرده اما در عین حال گفته است هیات مذاکره کننده باید به تهران برگردد و گزارش این نشست را ارائه کند تا درباره آن بحث شود. این در حالی است که وی پیشتر گفته بود نقشی در مذاکرات هسته ای ندارد. اما در این میان روزنامه کیهان که دیدگاههایش در سیاست خارجی به دیدگاههای رهبر جمهوری اسلامی و بیت وی نزدیک است در گزارشی پیشنهادات پنج بعلاوه یک را تو خالی توصیف کرده است. کیهان نوشت "دور اول مذاكرات قزاقستان در حالي انجام شد كه گمانه زني هاي پيش از گفت وگوها پيرامون بي محتوا و تكراري بودن بسته پيشنهادي 1+5 به واقعيت پيوست و عملا نشان داد كه غرب بار ديگر بدون آمادگي و بي برنامه به مذاكرات ورود پيدا كرده است." کیهان اشاره ای به مواضع طرف ایرانی مذاکره نداشته است.


غرب چه می گوید؟
واکنشها در غرب نیز مثبت و در عین حال محتاطانه بوده است. صرف نظر از اسرائیل که همچنان تهدید نظامی را تنها روش برای متقاعد کردن ایران به توقف برنامه هسته ای خویش می داند واکنشها در واشنگتن و لندن نسبت به مذاکرات آلماتی خوشبینانه بوده است. جان کری و ویلیام هیگ وزرای خارجه آمریکا و انگلیس در اظهارات جداگانه ای این مذاکرات را مفید توصیف کرده اند. جان کری که در پاریس بسر می برد ضمن بیان این موضوع بار دیگر خواستار مذاکره مستقیم با ایران شد. کریستین امانپور گزارشگر سی ان ان که برای پوشش خبری این اجلاس در آلماتی حضور داشت در مصاحبه ای زنده با سعید جلیلی از وی درباره اظهارات اخیر کری درباره خواست وی برای مذاکره با ایران پرسید اما جلیلی در پاسخ مواضع پیشین تهران را تکرار کرد و گفت تصمیم گیری در این خصوص در حیطه اختیارات رهبر جمهوری اسلامی است. ویلیام هیگ نیز مواضعی مشابه مواضع کارترین اشتون اتخاذ کرده و گفته است منتظر نتیجه نشست کارشناسان در استانبول خواهند ماند.


دورنمای مذاکرات آلماتی چیست؟
مذاکرات آلماتی قرار است یک ماه دیگر در آلماتی پایتخت قزاقستان از سر گرفته شود اما پیش از این نشست، کارشناسان طرفین در استانبول درباره جزییات پیشنهادات مذاکره خواهند کرد. اکنون سئوال اینجا است که آیا مذاکرات آلماتی نیز به سرنوشت مذاکرات مسکو دچارخواهد شد یا براستی پیشرفتی در این مذاکرات حاصل شده است؟
بسیاری از ناظران بر این باورند که دستیابی به یک توافق جدی میان ایران و غرب بر سر مسئله هسته ای تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ایران غیر ممکن است. همچنانکه پیشتر این مذاکرات تحت الشعاع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا قرار گرفته بود، انتظار نمی رود تا انتخابات آتی در ایران تحول مهمی در این مذاکرات روی دهد. از سوی دیگر مسائل داخلی در ایران و اختلافات رهبر جمهوری اسلامی با محمود احمدی نژاد و همچنین هزینه های سیاسی ناشی از این تصمیم برای آقای خامنه ای تصمیم گیری در این خصوص را با دشواریهای جدی روبرو کرده است که ممکن است با تصمیم آیت الله خمینی در پذیرش قطعنامه آتش بس با عراق مقایسه شود.
از سوی دیگر تحرکاتی که در غرب در بزرگنمایی فعالیتهای هسته ای ایران وجود دارد می تواند همچنان مانعی جدی بر سر هرگونه توافق دیپلماتیک باشد. در این خصوص می توان به خبری اشاره کرد که روزنامه انگلیسی دیلی تلگراف در جریان مذاکرات آلماتی منتشر کرده است. این روزنامه با انتشار تصاویری از مرکز آب سنگین اراک نوشته است این تصاویر بوسیله ماهواره در اوایل ماه فوریه جاری گرفته شده و برخی تاسیسات وابسته به سایت اتمی اراک را نشان می دهد که آب سنگین تهیه می کند و برای تولید پلوتونیوم به کار گرفته می شود که ممکن است به شکل مستقیم برای ساخت بمب استفاده شود.
با این وجود انتظار می رود ایران و غرب با توجه به شرایط موجود و با هدف پرهیز از پیچیدگی بیشتر مسئله هسته ای تلاش کنند تا انعطاف بیشتری برای رسیدن به یک توافق حداقلی از خود نشان دهند و سطح تنش را تا برگزاری انتخابات در ایران ثابت نگه دارند.
 

همه هنرمندانی که سال ۹۱ از میان ما رفتند

Posted: 01 Mar 2013 01:34 AM PST

جرس: سال ۹۱ برای اهالی فرهنگ و هنری سال چندان خوبی نبود. از ابتدای سال ۹۱ تا امروز۸۷ چهره‌ی فرهنگی، هنری و ادبی روی در نقاب خاک کشیده‌اند و در این میان سهم سینما و تا‌تر از همه بیشتر بوده است. در این میان درگذشتگان نبود افرادی همچون حمید سمندریان، همایون خرم، ایرج قادری، جلال ذوالفنون، شاپور قریب، علی کسمایی، فهیمه راستکار، جاهد جهانشاهی، فریده لاشایی و مسعود بهنام… برای علاقمندان جامعه هنر دردناک‌تر بود.

 

به گزارش ایلنا، در سال ۱۳۹۱، ۳۱ هنرمند سینما و تا‌تر، ۱۶ هنرمند عرصه موسیقی، ۱۸ هنرمند عرصه هنر‌ها تجسمی، ۶ نویسنده حوزه ادبیات و ۷ منتقد و پژوهشگر هنر درگذشته‌اند.

 

اسامی هنرمندانی که در طی سال ۹۱ در گذشته‌اند باتوجه به رشته‌های هنری به شرح ذیل است:

 

هنرمندان درگذشته عرصه سینما و تئا‌تر(بازیگر، مدیرتولید، دوبلور، ‌کارگردان) ۳۱ نفر
اردشیر ایران‌نژاد(مدیرتولید)، امیر بدر طالعی(بازیگر)، امیر هوشنگ قطعه(دوبلور)، ایرج قادری(کارگردان)، ایرن زازیانس(بازیگر)، ‌ایلوش خوشابه(بازیگر)، بهروز مسروری(بازیگر)، پروین دخت یزدانیان(بازیگر)، حمید سمندریان(کارگردان)، رضا حاجیان(بازیگر و بدلکار)، رضا مشایخی(تعزیه خوان)، ستار داداش‌پور(بازیگر)، ‌شاپور قریب(کارگردان)، عبدالله بوتیمار(بازیگر)، ‌علی کسمایی(دوبلور)، علی نجفی(متصدی لابراتوار)، ‌فاطمه طاهری(بازیگر)، فهیمه راستکار(بازیگر و دوبلور)، قاسم اصغری(طراح و مجری صحنه)، مجید میرزاییان(بازیگر)، ‌محمدحسن نوروزی(مدیر تدارکات)، مسعود بهنام(صدابردار)، مسعود فقیه(هنرمند تئا‌تر)، منوچهر اخضرپور(بازیگر و بدلکار)، مهدی کیخایی(بازیگر تئا‌تر)، میرمحمد تجدد(بازیگر)، نادیا دلدارگلچین(بازیگر)، ‌نعمت اسعدالهی(بازیگر)، هدیش بیگدلی شاملو(هنرمند جلوه‌های ویژه سینما)، ‌حمید حمزه ابیازنی(بازیگر و کارگردان) و محمد باباوند(بازیگر تئاتر).

 

هنرمندان درگذشته عرصه موسیقی (آهنگساز، خواننده، نوازنده، رهبر ارکستر) ۱۶ نفر
اکبر لقا(خواننده)، امیرحسین ملک(نوازنده ویولون)، بهرام سارنگ(خواننده)، حسن کسایی(نوازنده نی)، ‌حسین سمندی(دوتانواز)، سراجدین باشقره(موسیقی ترکمن)، عبدالله سرور احمدی(دوتار نواز)، ‌فرج اله امینی(دوتارنواز)، ‌فریدون پوررضا(خواننده گیلکی)، قاسم جبلی(خواننده)، ‌محمد بیگلری‌پور(آهنگ ساز)، محمدرضا روح بخش(نوازنده تئا‌تر)، محمدرضا گرگین‌زاده(آهنگ ساز)، ‌محمدعلی شرفایی(خواننده و نوازنده)، ‌ملاغلامحسین افکاری(موسیقی محلی قوچان) و همایون خرم(آهنگ ساز).

 

هنرمندان درگذشته عرصه‌ هنرهای تجسمی(خوشنویس، نقاش) ۱۸ نفر
اباصلت صادقی(خوشنویس)، بهمن یوسفیان(عکاس)، بیژن نعمتی شریف(نقاش و مجسمه ساز)، جمال‌الدین خرمی‌نژاد(نقاش)، جهانبخش صادقی(نقاش)، شهریار سرمست(گرافیست)، فخری گلستان(سفالگر)، فریده لاشایی(نقاش)، کامران شاهین فر(معمار)، محمد فراهانی(نقاش)، ‌ محمدفواد نجف‌زاده خویی(عکاس)، محمود جوادی‌پور(نقاش)، منصوره حسینی(نقاش)، مهتاب نوروزی(سوزن دوز)، ‌هوشنگ زرافشان(عکاس)، ‌هوشنگ صانعی(معمار)، بهروز احمدی(معمار) و ادیک نیازی(نقاش).

 

نویسندگان، شعرا و ادبای درگذشته ۶ نفر
اصغر الهی(نویسنده)، اصغر حاج حیدری(شاعر)، حسن احمدی گیوی(نویسنده و ادیب)، ‌خلیل عمرانی(شاعر)، ‌سیدامیر محمود انوار(ادیب و نویسنده)، محمود گلاب دره‌ای(نویسنده)،

 

منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران درگذشته ۷ نفر
ایرج زهری(منتقد تئا‌تر)، پرتو اشراق(مترجم و پژوهشگر موسیقی)، جاهد جهانشاهی(منتقد تئا‌تر)، جمشید صداقت کیش(پژوهشگر هنر)، قمر آریان(پژوهشگر هنر)، مرتضی ثاقب فر(پژوهشگر) و نوشین دخت نفیسی(پژوهشگر هنر).

 

برخی فکر می کنند در مقابل غرب کوتاه بیاییم همه چیز آرام می شود، از سرنوشت لیبی درس بگیریم

Posted: 01 Mar 2013 01:34 AM PST

امام جمعه تهران:
جرس: امام جمعه تهران و رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات کشور می گوید: "متاسفانه بعضی در این کشور متوجه نیستند و فکر می‎کنند اگر در مقابل غرب کوتاه بیایند همه چیز آرام می‎شود. "


کاظم صدیقی با ابراز نگرانی از آنچه "سرنوشت" لیبی خواند گفت: "کشورهای دیگر را که با غرب سازش کردند و با خواسته آنها کنار آمدند ببینید و درس بگیرید، ببینید با آنها چه کردند."


به گزارش فارس، کاظم صدیقی شامگاه گذشته در جمع مردم گرگان در مسجد گلشن گرگان اظهار داشت: متاسفانه بعضی در این کشور متوجه نیستند و فکر می‎کنند اگر در مقابل غرب کوتاه بیایند همه چیز آرام می‎شود.


صدیقی بیان کرد: کشورهای دیگر را که با غرب سازش کردند و با خواسته آنها کنار آمدند ببینید و درس بگیرید، ببینید با آنها چه کردند. به لیبی گفتند هسته‌ای خود را بردارید تحریم را قطع می‎کنیم دیدید که هسته‎ای را برداشت و خودش را هم برداشتند، عراق و افغانستان را ببینید به چه روزی افتاده‎اند.


وی مدعی شد: "ولایت فقیه برای جامعه ما تکیه‎گاه است."


رئیس دادگاه عالی انتظامی قضات کشور گفت: در شوروی سابق همین مقدماتی که در کشور ما در فتنه سال1388 پیش آمد شوروی را نابود کرد.


وی اظهار عقیده کرد: وقتی برای ایران این مشکلات پیش آمد و دیدند نظام اسلامی ما محکم ایستادگی کرد یکی از کارشناسان روسی گفته بود که تمام آنچه دنیای غرب برای ما فراهم کرد و موجب پاشیدن شوروی شد برای ایران هم فراهم کرد اما ایران در این راه یک تکیه‎گاه داشت و آن ولایت فقیه بود.


از انتخاب خود در انتخابات پشیمان نباشیم
صدیقی بیان کرد: از انتخاب خود در انتخابات پشیمان نباشیم زیرا ما بهترین انتخاب را کردیم اما اینکه اشخاص خوب امتحان ندادند مقصر خودشان هستند. این بصیرت و تجربه به ما این پیام را می‎دهد که برای انتخابات آینده آمادگی بیشتری داشته باشیم و بهترین‎ها را انتخاب کنیم و به آنها رای دهیم.