جنبش راه سبز - خبرنامه

جنبش راه سبز - خبرنامه


کره شمالی تمام راه‌های تماس با کره جنوبی را قطع کرد

Posted: 27 Mar 2013 05:32 AM PDT

جرس: یک روز پس از اعلام آماده باش کامل نظامی در کره شمالی، این کشور روز چهارشنبه، هفتم فروردين، با قطع ارتباط تلفنی نظامی خود با کره جنوبی، تمام راه‌های تماس مستقيم با همسايه جنوبی‌اش را قطع کرد و به تنش‌های نظامی ميان دو کشور شدت بخشید.


به گزارش رادیو فرانسه به نقل از منابع بین المللی، اقدام روز چهارشنبه پيونگ يانگ همزمان شده است با اعلام اين خبر که رهبری کره شمالی قرار است ظرف چند روز آينده نشستی را برگزار و در آن پيرامون «مسئله‌ای حياتی» و يک «چرخش اساسی» بحث و تبادل نظر کند.


خط تلفن نظامی، راه ارتباطی ميان فرمانده ارشد نظامی کره شمالی و همتای جنوبی وی بود.


يک مقام رسمی کره شمالی به خبرگزاری مرکزی اين کشور گفته است: «در شرايطی که هر لحظه انتظار می‌رود جنگ رخ دهد، نيازی نيست تا ارتباطات نظامی ميان جنوب و شمال برقرار باشد.»


وی افزوده است: «از همين لحظه، ارتباطات نظامی دو کشور قطع خواهد شد.»


چند هفته پيش بود که کره شمالی خط تلفن قرمز را که از آن برای ارتباط ميان مقام‌های دولتی دو کشور استفاده می‌شد قطع کرد.


قطع ارتباطات نظامی دو کشور می‌تواند فعاليت‌های مجمتع صنعتی «کائه سونگ» را که توسط کره جنوبی در خاک همسايه شمالی‌اش تاسيس شده است، تحت تاثير قرار دهد. اين مجمتع کار جابجايی افراد و ورود و خروج خودروها به کره شمالی را بر عهده دارد.


مجمتع یاد شده در سال ۲۰۰۴ تاسيس شده است و سمبلی از همکاری مرزی دو کشور است که به رغم تنش‌های جاری ميان کره شمالی و جنوبی همچنان به فعاليت خود ادامه می‌دهد.


يک مقام مجمتع صنعتی «کائه سونگ» به خبرگزاری فرانسه گفته که «ما در حال مذاکره با کره شمالی برای جلوگيری از قطع فعاليت‌های آن هستيم. در حال حاضر نيز خللی در کار اين مجمتع پيش نيامده است.»


قطع ارتباط تلفنی نظامی ميان دو کشور آخرين تهديد و اقدام جدی است که باعث افزايش تنش‌ها در شبه جزيره کره از زمان آزمايش موشکی کره شمالی در ماه دسامبر و آزمايش هسته‌ایش در ماه فوريه شده است.


اين دو اقدام کره شمالی باعث شد تا سازمان ملل متحد تحريم‌های جديدی بر ضد اين کشور وضع کند که اين موضوع خشم پيونگ يانگ را برانگيخت. کره شمالی از آن زمان در بيانيه‌های مختلف تهديد کرده است که «جنگ، اجتناب‌ناپذير» است و خاک آمريکا را هدف موشک‌های خود قرار می‌دهد.


اوايل روز چهارشنبه کره شمالی از برگزاری نشست فوری دفتر سیاسی حزب کارگران اين کشور خبر داد و شديدا به پارک گيون های، نخستين رييس جمهور زن کره جنوبی، حمله کرد.


کميته اتحاد مسالمت آميز کره شمالی در بيانيه‌ای خانم پارک را به «افترا و تحريک آفرینی» متهم کرد. رييس جمهوری کره جنوبی پیشتر به همسايه شمالی‌اش هشدار داده بود که اگر برنامه توليد سلاح هسته‌ای خود را کنار نگذارد با فروپاشی روبرو خواهد شد.


کميته ياد شده گفته است: «اگر وی همچنان بر مواضع مقابله‌جويانه‌اش اصرار ورزد، با سرنوشت تلخی روبرو خواهد شد.»


برخی از تحليلگران در کره جنوبی گفته‌اند که هدف کره شمالی از اين تهديدها، اعمال فشار بر جامعه جهانی برای مذاکره بر اساس شرايط پيونگ يانگ است.
 

خانواده های دراویش زندانی: زندانیان ما در آستانه مرگ قرار دارند

Posted: 27 Mar 2013 05:32 AM PDT

جرس: خانواده های دراویش محبوس در زندان عادل آباد شیراز می گویند که این زندانیان "تحت فشار هستند برای اینکه از حق خودشان از اعتقادات خودشان دفاع می کنند ما هیچ خواسته سیاسی نداریم، مقاصد سیاسی نداریم و اعضای خانواده های ما به دلیل دفاع از عقیده و مکتب مان زندانی هستند. دراویش خیلی تحت فشار و ازار و اذیت هستند و هر کجا هم که می رویم دادستانی و قاضی و سایر مسولان جواب درستی به ما نمی دهد. وزارت اطلاعات شده قاضی و دادستان و همه کاره و وضعیت دراویش زندانی در زندان به شدت وخیم است در استانه مرگ قرار دارند و اما هیچ کسی توجهی نمیکند".


خانواده های دروایش زندانی که در زندان عادل آباد شیراز دست به اعتصاب غذا زده اند می گویند ۶۴ روز از اعتصاب تر و ۷ روز از آغاز اعتصاب خشک آنها می گذرد و وضعیت جسمانی بسیار وخیمی دارند.


صالح مرادی از ۱۹ ماه پیش و کسری نوری از ۱۵ ماه پیش در زندان عادل اباد شیراز زندانی هستند. دو درویشی که خانواده هایشان به “روز” می گویند نه مطالبه و خواسته سیاسی دارند نه چیز دیگر، آنها فقط به دلیل درویش بودن و مسائل اعتقادی شان بازداشت شده اند.


آقای نوری و آقای مرادی از ۷۰ روز پیش در اعتصاب غذا به سر می برند و برخی وب سایت ها از وضعیت وخیم جسمانی این دو نفر و بی هوش شدن آنها بر اثر اعتصاب غذا نوشته اند همسر صالح مرادی در مصاحبه با “روز” توضیح میدهد: همسر من امروز هفتادمین روز اعتصاب غذایش است که ۶۴ روز اعتصاب تر بوده اما از اول فروردین به دلیل عدم توجه مسولان به خواسته های او و آقای نوری، هر دو اعتصاب غذای خشک را اغاز کرده اند. وضعیت به شدت وخیمی دارند و ما نگران سلامتی آنها هستیم به خصوص که چند روز پیش موفق شدیم آنها را ملاقات کنیم دیدیم که فوق العاده ضعیف شده اند ۳۰ تا ۳۵ کیلو وزن از دست داده اند و اینقدر وضعیت شان وخیم بود که گفتیم تا شب دوام نمی اورند و دور از جان ، زنده نمی مانند. عصر همان روز متوجه شدیم که حالشان خیلی بد شده و آقای نوری بی هوش شده و آنها را به بهداری برده سرم وصل کرده اند.


اعتراض و درخواست این دو درویش زندانی انتقال وکلای دراویش گنابادی و مدیران سایت مجذوبان نور از بند ۲۰۹ زندان اوین به بند ۳۵۰ این زندان است. حمید رضا مرادی سروستانی، مصطفی دانشجو، امیر اسلامی، رضا انتصاری، امید بهروزی، افشین کرم‌پور و فرشید یدالهی فارسی، هفت وکیل دراویش گانابادی و یا همکاران سایت مجذوبان نور هستند که بیش از ۱۷ ماه است در بازداشت به سر می برند و به دلیل خودداری از حضور در دادگاه به سلول انفرادی منتقل شده اند. سایت مجذوبان نور، پایگاه خبری دراویش گنابادی است.


خانم مرادی می گوید: اعتصاب همسر من و اقای نوری سر این شروع شد که برادرانشان را در زندان اوین با وضعیت بسیار بد و با ازار و اذیت به بند ۲۰۹ منتقل کرده بودند در حالیکه آن دراویش تنها خواسته شان دادرسی عادلانه بود و چنین پاسخی گرفته بودند.


همسر صالح مرادی سپس از تجمع دراویش گنابادی در مقابل زندان عادل اباد شیراز در روز گذشته خبر میدهد و می گوید: دیروز تعدادی از دراویش گنابادی در اعتراض به این مسائل جلوی زندان عادل اباد شیراز تجمع کردند تا صدایشان از طریق مسولان زندان عادل آباد به گوش مسولان در تهران برسد اما متاسفانه صدای ما و اعتراض ما و درویشان را نادیده می گیرند. تا جایی که دیروز به جای توجه و رسیدگی، شنیدیم که همسر من و اقای نوری را با فشار و زور جلوی دوربین نشانده، دست آنها نان داده و گفته اند باید بخورید تا ما جواب رسانه های بیگانه را که شلوغ کرده اند با انتشار این فیلم بدهیم و بگوییم که اعتصاب نیستید. ما هنوز نمیدانیم آنها نان را مقابل دوربین و زیر فشار خورده اند یا نه اما کسی که ۷۰ روز در اعتصاب است نیاز به سرم دارد و چگونه می تواند نان بخورد؟ این چه بخروردی است می کنند که به جای رسیدگی به اعتراضات و خواسته های آنها مجبورشان میکنند جلوی دوربین نان بخورند؟
خانم مرادی می افزاید: همه دراویش تحت فشار هستند برای اینکه از حق خودشان از اعتقادات خودشان دفاع میکنند ما هیچ خواسته سیاسی نداریم، مقاصد سیاسی نداریم و اعضای خانواده های ما به دلیل دفاع از عقیده و مکتب مان زندانی هستند. دراویش خیلی تحت فشار و ازار و اذیت هستند و هر کجا هم که می رویم دادستانی و قاضی و سایر مسولان جواب درستی به ما نمیدهد. وزارت اطلاعات شده قاضی و دادستان و همه کاره.


بازداشت اعضای خانواده ها در تحویل سال
دقایقی پس از تحویل سال و آغاز سال نو، تعدادی از اعضای خانواده های دراویش زندانی بازداشت شدند. خانم یدالهی، مادر کسری نوری دیگر درویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز که در اعتصاب غذا به سر می برد می گوید: موقع تحویل سال ما خانواده ها برای اینکه نزدیک عزیزان مان باشیم که رد زندان به سر می برند سفره ۷ سین مان را مقابل زندان عادل آباد شیراز و پشت دیوارها چیدیم. دقایقی نگذشته بود که ۱۵ الی ۲۰ نفر از نیروهای امنیتی به ما هجوم اوردند سفره ۷ سین را برهم زدند و ۷ نفر از اعضای خانواده ها را داخل زندان عادل آباد کشاندند. با اصرارها و اعتراضات ما ۴ نفر را آزاد کردند و ۳ نفر را نگهداشتند که برای این ۳ نفر تشکیل پرونده داده و شب آزادشان کردند.


مادر کسری نوری می افزاید: این برخوردها فقط برای این بود که ما سفره ۷ سین چیده بودیم که کنار عزیزان مان باشیم و بگوییم که همیشه همراه و همفکر آنها هستیم و پشت شان ایستاده ایم.


خانم یدالهی که روز یکشنبه با فرزندش ملاقات حضوری داشته درباره وضعیت او می گوید: زندگی کسری و همین طور آقای مرادی با سرم درمانی ادامه دارد یعنی به خاطر فشارهایی که مسولان زندان عادل اباد می آورند آنها پذیرفته اند که سرم بزنند اما وضعیت جسمانی به شدت وخیمی دارند روز یکشنبه که انها را دیدیم به هیچ عنوان قادر به حرف زدن نبودند تا جایی که ما خانواده ها واقعا منقلب شدیم. آنها وضعیت وخیمی دارند و در آستانه مرگ هستند.


مادر کسری نوری در پاسخ به اینکه "با توجه به وضعیت وخیمی که اشاره دارید آیا از آنها خواسته اید که اعتصاب شان را پایان دهند؟" می گوید: هر فردی خود تصمیم می گیرد و ما نمی توانیم از آنها تقاضا کنیم که کوتاه بیایند سلامتی شان برای ما بسیار مهم است اما تصمیم و اعتقادشان هم برای ما مهم است و به تصمیم شان احترام می گذاریم. پسر من ۲۳ سال دارد و دانشجو است. او ۱۵ ماه است بهترین لحظات زندگی اش را در زندان و در بدترین شرایط سپری میکند و تنها به خاطر عقیده اش بازداشت شده بقیه دراویش زندانی هم همین طور. آنها به خاطر عقیده شان و ایمان شان به خدا زندانی شده اند و به خاطر دفاع از حقوق دراویش.


خانم یدالهی سپس از مراجع بین المللی و مدافعین حقوق بشر میخواهد که “صدای تظلم خواهی و دادخواهی زندانیان دراویش را که بدون هیچ گناهی در بدترین شرایط به سر می برند و وضعیت سلامتی شان در خطر است بشنوند”.


پرونده مجذوبان
فرهاد نوری، فعال حقوق دراویش و مدیرسایت مجذوبان نور اما درباره وکلای دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور که در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برند به “روز” می گوید: ۷ نفر از وکلای دراویش و مدیران سایت مجذوبان از شهریور ۹۰ در زندان اوین هستند ۴ جلسه دادگاه در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برای آنها برگزار شده و خود آنها چون وکیل هستند با تمامی قوانین کشور آشنایی کامل دارند و درخواست کرده بودند براساس قانون ، دادگاه شان علنی و با حضور هیات منصفه باشد و وکلای آنها امکان مطالعه پرونده شان را داشته باشند تا بتوانند دفاعیات شان را آماده کنند. متاسفانه در هیچ یک از آن ۴ جلسه به خواسته های آنها توجهی نشد و حتی وقتی سه تن از این دراویش از زندان به بیمارستان منتقل شده و در حال انجام معالجات پزشکی شان بودند با دستور قاضی صلواتی و شبانه به زندان بازگردانده شدند.


آقای نوری می افزاید: کارشکنی های قاضی صلواتی باعث شد این دراویش زندانی از او به دادگاه انتظامی قضات شکایت کنند و در دو نوبت یعنی ۲۷ دی ماه و ۷ بهمن ماه از حضور در دادگاه امتناع کنند. اما پیش از آن یعنی ۲۶ دی ماه سراغ حمید مرادی رفته و گفته بودند او را یمخاوهیم به دادگاه منتقل کنیم با توجه به اینکه قبلا این مساله منتقل نشده بود و اعلام نشده بود و از سویی نوع برخوردها طوری بود که به درگیری کوچکی در بند ۳۵۰ منجر شد و ماموران گفتند حمید مرادی را به ۲۴۰ منتقل میکنند که بقیه دراویش هم اعتراض کرده و گفتند ما همه با هم هستیم همه ما را ببرید. حمید مرادی و مصطفی دانشجو را همان زمان به بند ۲۴۰ و بقیه ۵ نفر را به بند ۲۰۹ منتقل کردند. سر و سبیل هایشان را تراشیدند و اینقدر آقای مرادی را در مقابل آقای دانشجو ضرب و شتم کرده بودند که خون استفراغ کرده بود و در همان وضعیت او را لخت کرده و داخل هواخوری ۲۴۰ رها کرده بودند. این اخبار و وضعیت که بیرون آمد به هر حال به گوش دو درویش زندانی در زندان عادل آباد شیراز هم رسید و انها هم در اعتراض به این مسائل دست به اعتصاب غذا زده اند.


به گفته اقای نوری “اقدام علیه امنیت ملی ، تبلیغ علیه نظام، حضور در فتنه ۸۸ و راه اندازی و مدیریت سایت مجذوبان نور” اتهاماتی است که به این دراویش نسبت داده اند و پرونده آنها در تهران به پرونده مجذوبان شهرت دارد.


علیرضا روشن و مصطفی عبدی دو درویش دیگر هستند که در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برند. آنها هم از اول فروردین ماه دست به اعصتاب غذا زده بودند و آقای نوری میگوید: این دو نفر به صورت موقتی اعتصاب شان را شکسته اند اما روزه سیاسی می گیرند. به انها وعده داده شده که وکلای دراویش را از ۲۰۹ به بند ۳۵۰ برمی گردانند. آنها هم از این جهت اعتصاب را تبدیل به روزه سیاسی کرده اند.

 

خروج اولین یگان چریک های پ ک ک از ترکیه

Posted: 27 Mar 2013 05:32 AM PDT

جرس: با گذشت یک هفته از اعلام آتش بس یک طرفه تشکیلات پ ک ک، رسانه های ترکیه از خروج نخستین گروه از نیروهای مسلح این گروه کرد از خاک ترکیه خبر دادند.

 

به گزارش خبرآنلاین، تلویزیون دولتی ترکیه (تی آر تی) اعلام کرد: یک گروه ۱۰۰ نفره از اعضای پ.ک.ک در پی پیام نوروزی عبدالله اوجلان رهبر زندانی پ.ک.ک که خواستار خروج نیروهای این حزب از خاک ترکیه شده است، از طریق استان های« حکاری و شیرناک »خاک ترکیه را به سمت شمال عراق ترک کردند.


تی آر تی اعلام کرد: جنگنده های اف ۱۶ ترکیه نیز روز گذشته مسیر حرکت این گروه را به اردوگاهها و پایگاههای پ.ک.ک در منطقه «زاپ و خارکوک» در شمال عراق، تحت نظر داشتند.


پس از شروع مذاکرات بین سازمان اطلاعات ترکیه و اوجلان در زندان جزیره ایمرالی در دریای مرمره و مشارکت نمایندگان حزب صلح و دموکراسی، برای حل مسالمت آمیز مساله پ.ک.ک ، نخستین گام اواخر اسفند ماه گذشته، با آزادی گروگانهای ترکیه به دست پ.ک.ک در شمال عراق برداشته شد.


حل مسئله تا نوامبر
گزارش منابع بین المللی می گوید یکی از بزرگترین توفیق‌های دولت اردوغان در عرصه داخلی می‌تواند حل نهایی اختلاف با کردهای ترکیه باشد.


به گزارش خبرگزاری آلمان، دو نشریه "حریت" و "رادیکال" سه‌شنبه (۶ فروردین/ ۲۶ مارس) گزارش دادند که دولت ترکیه یک طرح سه مرحله‌ای آماده کرده که قرار است با تحقق آن، مناقشه میان شبه‌نظامیان کرد و نیروهای دولتی تا ماه نوامبر سال جاری برای همیشه خاتمه یابد.


عبدالله اوجالان، رهبر زندانی حزب کارگران ترکیه (پ.ک.ک.) هفته‌ی گذشته از جنگجویان تحت فرمانش خواست به مبارزه مسلحانه با دولت مرکزی خاتمه دهند و کشور را ترک کنند.


بر اساس گزارش ها، آنکارا قصد دارد با تغییر در قوانین رسمی کشور، زبان کردی را به رسمیت بشناسد. همچنین پیش‌بینی شده است که دولت راه بازگشت مبارزان کرد را به جامعه ترکیه، پس از تحویل دادن سلاح‌هایشان، هموار کند.

 

 

دختر وبلاگ نویس زندانی: به دروغ به پدرم گفتند برای پزشک آماده شود، اما او را به قزل حصار تبعید کردند

Posted: 27 Mar 2013 05:32 AM PDT

جرس: میترا پورشجری دختر وبلاگ نویس محبوس در زندان قزلحصار به کلمه می گوید: وقتی که به دادیار ناظر زندان گفتم چرا مرخصی بابا را امضا نمی‌کنید بابا آنجا خیلی مریض است، گفت من خودم را بخاطر این آدم به خطر نمی‌اندازم، حتی اجازه یک ساعت مرخصی را نمی‌دهم، گفتم چرا؟ گفت پدرت با جرم‌های که دارد برای کشور خطرناک است، ما بخاطر این پرونده خودمون را به خطر نمی‌اندازیم، اگر قرار بود مرخصی بدن دادستان خودش اقدام می‌کرد پرونده را به ما رجوع نمی‌داد.

  

به گزارش کلمه، محمدرضا پورشجری، وبلاگ نویس ۵۲ ساله ایرانی است. وی از نام مستعار «سیامک مهر» برای نوشتن وبلاگ خود استفاده می‌کرد. این وبلاگ نویس روز سه‌شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ درمنزل مسکونی خود در کرج دستگیر و به بند امنیتی سپاه پاسداران در زندان رجایی شهر منتقل شد. بعد از مدتی این وبلاگ نویس بدون داشتن وکیل در شعبه ۱۰۹ دادگاه انقلاب کرج به ریاست قاضی غلام سرابی محاکمه و به چهار سال حبس تعزیری محکوم شد.

 

وی پس از گذراندن نزدیک به یکسال در زندان رجایی شهر، به بیماری‌های متعدد دچار شد که باید در بیرون از زندان تحت مدوا و کنترل قرار می‌گرفت، اما مقامات قضایی بجای اعزام وی به مرخصی درمانی، او را به محل فعلی خود، زندان قزل حصار، که زندانی است بطور عمده برای مجرمان خطرناک، تبعید کردند.

 

سیامک مهر، از آغاز دستگیری دچار دو حمله قلبی در زندان شده است. دکتر قلی‌زاده، رئیس اداره بهداری ندامتگاه کرج، در هفت آبان ماه سال ۱۳۹۱، در نامه‌ای به مقامات قضائی نوشته است: «محمد رضا پورشجری مشکل قلبی دارد که درمان آن برای این مرکز هزینه زیادی بهمراه دارد، لذا مستدعی است در خصوص اعطای مرخصی درمانی، اقدام مقتضی به عمل آید

 

با وجود وضعیت نامساعد جسمی و نیاز فوری برای مراقبت‌های پزشکی مناسب، غلام سرابی، قاضی پرونده، حاضر به آزاد کردن سیامک مهر به دلیل «عدم توانایی تحمل کیفر» نشده است. مهر بدلیل «توهین به رهبری» و «اقدام علیه امنیت ملی» به سه سال زندان محکوم شده است.

 

میترا‌ پورشجری پیش از این گفته بود: حدود ساعت ۱۰ صبح، پدرم را به دادگاه ۱۰۹ انقلاب کرج آوردند. وقتی به داخل رفت، یک ربع بیشتر طول نکشید و بیرون آمد. در حالی که دادگاه قبلی‌اش نزدیک به سه ساعت طول کشید. اما این‌بار دادگاه یک ربع بیشتر طول نکشید؛ با این تفاوت که دست‌بند و پابندش را هم باز نکردند. پدرم با یک سرباز داخل دادگاه شد. داخل دادگاه هم فقط سرباز بود و پدرم و قاضی غلام سرابی. در پایان دادگاه، پدرم گفت که قاضی به او هیچ چیزی نگفته است. فقط گفته که، «از خودت دفاع کن.» پدرم پاسخ داده است که، «من دفاعی نمی‌توانم بکنم، چون نه وکلای من این‌جا هستند، نه هیات منصفه و نه حتی نمایندهٔ رسانه‌ها و من اصلا این دادگاه را به رسمیت نمی‌شناسم.»

قاضی هم به او گفته است، «اشکالی ندارد که تو ما را به رسمیت نمی‌‌شناسی. ما این‌بار باید رای شما را صادر کنیم و این‌کار را می‌کنیم. حال شما می‌خواهی به رسمیت بشناس، می‌خواهی نشناس!» قاضی شروع می‌کند به تهدید کردن پدرم. پدرم هم ناراحت می‌شود و می‌گوید، «بالاخره روزی می‌رسد که شما نیز همانند قذافی در سوراخی گیر می‌افتید.» قاضی هم در پاسخ می‌گوید که، «اشکالی ندارد؛ تا وقتی هستیم، امثال شما تاوان‌اش را پس می‌دهند، وقتی هم رفتیم، که رفته‌ایم.» پدرم می‌گوید نامه‌ای از دادستانی با مهر وزارت اطلاعات روی میز قاضی بوده است. قاضی به پدرم گفته است، «هرچه هم بخواهید بگویید فایده ندارد، حکم شما آمده است.» به‌هرحال پدرم را همراه با نامه‌ای به دفتر شعبه بردند و پدرم آن نامه را امضا کرد. این‌بار نگذاشتند حتی من به پدرم نزدیک شوم. فقط همین چند جمله‌ را توانست بگوید.

 

متن گفتگو با میترا پورشجری، دختر این وبلاگ نویس در بند به شرح زیر است:

 

در باره ی نحوه ی بازداشت پدرتان بفرمایید.

پدرم ظهر بیست و یکم شهریور ماه سال ۸۹ با حمله چند نفر به منزل شان در کرج بازداشت شدند. ماموران چند ساعت خانه را تفتیش کرده و وسایل و لوازم ایشان رو ضبط کرده بودند ضمن اینکه پدر هنگام بازداشت مورد ضرب و شتم واقع شده بود.

تاکنون در مورد وضعیت پدرتان با مقامات قضایی دیدار داشتید و آیا این دیدار‌ها نتیجه بخش بوده است؟

بله من خودم برای بیماری‌های قبلی که پدر داشتند مستقیم با دادستان کرج و دادیار ناظر زندان ملاقات داشتم و بعد برای بیماری قلبی پدرم، عمو و عمه‌ام پیگیر بودند و با مقامات قضایی ملاقات داشتند اما تکنون هیچ تاثیری نداشته است و هیچ نتیجه‌ای نگرفتیم!

الان وضعیت جسمی و بیماری قلبی ایشان در چه حالی است؟

حال جسمی پدرم خیلی بد است، دوتا از رگ‌های قلبشان کاملا گرفته و پزشکان از درمان با دارو کاملا ناامید شدند و عمل قلب رو صلاح می‌دانند.

مراجع قضایی تا به حال در مورد مرخصی استعلاجی حرفی زده اند؟

وقتی که به دادیار ناظر زندان گفتم چرا مرخصی بابا را امضا نمی‌کنید بابا آنجا خیلی مریض است، گفت من خودم را بخاطر این آدم به خطر نمی‌اندازم، حتی اجازه یک ساعت مرخصی را نمی‌دهم، گفتم چرا؟ گفت پدرت با جرم‌های که دارد برای کشور خطرناک است، ما بخاطر این پرونده خودمون را به خطر نمی‌اندازیم، اگر قرار بود مرخصی بدهند دادستان خودش اقدام می‌کرد پرونده را به ما رجوع نمی‌داد.

در حال حاضر عمه پیرم و عمویم پیگیر پرونده ی پدرم هستند، چند وقت پیش که عمه‌ام رفته بود پیش دادیار ناظر، گفته بود که برادرم با این وضعیت آنجا می‌میرد. دادیار ناظر گفته بود که خودت را خسته نکن مادرم چرا الکی می‌آی اینجا و خودت را خسته می‌کنی!

آقای پورشجری در ابتدا در زندان رجایی شهر بودند چطور شد که به زندان قزلحصار منتقل کردند؟

یک روز به پدرم گفتند که آماده شو برای پزشک و وقتی پدر آماده شده تا برای درمان کلیه‌اش برود، بدون هیچ حکم و دستوری ایشان را به صورت کاملا غیرقانونی تبعید کردند به زندان قزلحضار.

درباره اخرین وضعیت پدرتان بگویید.

ایشان وضع داخل زندان را به باغ وحشی تشبیه کردند که هیچ نظافتی در آن انجام نمی‌شود. با افزایش گرانی‌های وسیعی که در ایران به راه افتاده قیمت تمام اجناس داخل زندان چند برابر شده و بیشتر زندانیان قادر به خرید وسایل شست وشو و نظافت نیستند و این نظافت زندانیان و اتاق های ان‌ها را با مشکل مواجه کرده است. از طرفی آب گرم و حمام هم تنها چند ساعت در هفته در دسترس است. با وجود بیماری حاد پدرم این وضعیت بد نظافت و کثیفی بی‌حد و اندازه درون زندان و نبود آرامش روحی و روانی کافی، سلامتی ایشان را با خطرجدی تری مواجه کرده است چون مداوای او را تنها با عمل جراحی صلاح دانستند پزشکان بهداری زندان هیچ دارویی را برای بهبود موقتی و روزانه ایشان تجویز نمی‌کنند و پدر در بلاتکلیفی کامل به سر می‌برند و جسم ایشان روز به روز دچار ضعف بیشتری می‌شود.

پدر نوشته بود شرایط من در زندان به گونه‌ای است که بیشتر از هر چیز از بی‌خبری رنج می‌برم. از ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ به مدت ۳۵-۴۵ روز که دقیقا نمی‌دانم من در اطلاعات زندان بودم و در این مدت به دلیل شکنجه‌های فراوان با شیشه عینکم اقدام به خودکشی کردم. با اینکه می‌دانی چشمانم خیلی ضعیف است و با تقاضای زیاد از طرف خودم ۳ماه از دادن شیشه عینک و حتا یک عدد قرص به من خودداری می‌کردند.

پدر عنوان کرده بود که میتراجان یادت باشد من یک فرد نیستم، یک فکرم. من یک شخص نیستم بلکه یک اندیشه‌ام. اندیشه‌ای که در میان ایرانیان ریشه دارد و من سخت امیدوارم که عاقبت بر اهریمن پیروز می‌شود. من الان در سلول انفرادی هستم. اینجا به سلول انفرادی برای فریب مردم می‌گویند”سوئیت”! علاوه بر سلول های انفرادی در هر سالن عمومی اندرزگاه‌ها یک اتاق کوچک با حمام و توالت هم هست که به آن “فرعی” می‌گویند و هر یک شماره‌ای دارد. من در بین هفت هشت هزار زندانی تنها و تنها زندانی هستم که ممنوع ملاقات و ممنوع تلفن و از هرگونه ارتباط محرومم. هرگاه یک زندانی ممنوع ملاقات می‌اید او را نیز به سلول من می‌آورند که معمولا از اشرار و جانیان است. اکنون که این مطلب را می‌نویسم در فرعی از سالن۱۳ اندرزگاه ۵ که زندان معتادین و جانیان و شرارتی‌های خطرناک است محبوسم. این اندرزگاه به (متادونی‌ها) مشهور است.

سلول من حتا یک دریچه به بیرون ندارد که با کسی ارتباط داشته باشم. اینجا اوباش همیشه شی‌ای برنده با خود حمل می‌کنند که به آن “تیزیمی‌گویند. در فرعی ۱۷ اندرزگاه۶ که بودم در داخل بند یکنفر با همین تیزی به خاطر چند گرم موادمخدر گردنش را بریدند و کشتند. در زندان موادمخدر از سیگار فراوان‌تر یافت می‌شود. کراک وشیشه اصلیترین مواد مخدر مصرفی در زندان است. امروز دوشنبه نوزدهم اردیبهشت ۹۰ بعد از هشت ماه انفرادی به سالن ۱۲ اندرزگاه ۴ (بند سیاسی) منتقل شدم.

 

اتحاد علیه ایران؛ خاور نزدیک؛ تدابیر اوباما

Posted: 27 Mar 2013 05:10 AM PDT

عمران فیروز
 جرس: سخنرانی اوباما در بیت المقدس هنوز دهان به دهان می چرخد. البته این سخنرانی کاملاٌ حساب شده است.

 آهسته اما قطعاٌ مقدمۀ حمله به ایران آماده می شود. به ویژه آشتی اردوغان و نتانیاهو این مطلب را نشان می دهد.

وقتی باراک اوباما در بیت المقدس در برابر تعداد زیادی اسرائیلی دربارۀ حقوق فلسطینی ها صحبت کرد دل برخی از عرب ها گرم شد. رئیس جمهور آنجا ایستاده بود و از حقوق فلسطینی ها صحبت می کرد. جهان اسلام اوباما را از زمان سخنرانی تاریخیش در قاهره اینگونه می شناخت.

بدین ترتیب ناطقِ برجسته اوباما یک بار دیگر نشان داد که بدون شک از بهترین سخنرانان قرن ۲۱ است. البته نباید گول ظاهر را خورد. برندۀ جایزۀ صلح نوبل و «سلطان تهدید» مدتهاست باورپذیری خود را از دست داده است. واقعیت این است که در پشت حرف های پرشور اوباما حسابگری دقیقی وجود دارد.

اوباما می خواست با سخنانش در درجۀ اول به یک چیز برسد: می خواهد عرب ها را به جانب خود بکشد. وی می داند مسئلۀ فلسطین چه اهمیتی برای جهان عرب دارد. نمی توان در خاورنزدیک هیچگونه سیاستی در پیش گرفت بدون اینکه از این وضعیت به گونه ای سوءاستفاده نکرد. اکنون اوباما دقیقاٌ همین کار را کرده است. راز سرگشوده ای است که حکومت شیعۀ روحانیون ایران به ویژه خار چشم پادشاهی های خودکامۀ عرب است. این نیروها هم اکنون و در بحران فعلی سوریه از غرب حمایت می کنند. از اینرو در صورت جنگ ایران نیز وضع به گونۀ دیگری نخواهد بود.

براساس یک رخداد مهم می توان بر آن بود که امکان درست بودن این حدس و گمان ها نیز هست. نخست وزیر اسرائیل نتانیاهو به علت عملیات علیه ناوگان آزادی غزۀ ترکیه که در سال ۲۰۱۲ اتفاق افتاد و باعث کشته شدن نُه فعال ترک شد از همکارش طیب اردوغان عذرخواهی کرده است. باید این حرف را ابتدا برای خود مزه مزه کنیم. نخست وزیر اسرائیل از کسی عذرخواسته که در گذشته از سیاست اسرائیل انتقاد کرده و صهیونیسم را به عنوان «جنایت علیه بشریت» خوانده است.
تصادفی نیست که این اتفاق در جریان دیدار اوباما از اسرائیل می افتد. از زمانی که ترکیه در بحران سوریه جانب غرب را گرفته معلوم بود که انتقاد اردوغان از اسرائیل تنها یک تاکتیک انتخاباتی است. اکنون این ماجرا رسماٌ پایان یافته است. اوباما قبل از ترک اسرائیل شخصاٌ کاری کرد که این گفتگوی تلفنی آشتی جویانه صورت پذیرد.
در نتیجه اوباما در صورت جنگ با ایران نه تنها پشتیبانی عرب ها بلکه حمایت ترکیه را نیز به دست آورده است. دلیل این امر مشخص است: همانگونه که موقیعت جغرافیایی ترکیه در بحران سوریه نقش مهم، اگر نگوییم اساسی دارد، در مورد ایران نیز چنین است.
اوباما در مقابل دوربین همچنان از دیپلماسی حرف می زند. اما آخرین پیشنهاد در جریان کنفرانس امنیت مونیخ نشان داده اینگونه اظهاراتِ یک جانبه را نمی توان جدی گرفت. آمریکا از مدتها پیش خود را آمادۀ هدف بعدیش در خاورنزدیک کرده است. اکنون موضوع مهم این است که متحد جمع و جنگ را مشروع کنند. دقیقاٌ به این دلیل اوباما گفته در موضوع ایران مسئولیت را به اسرائیلی ها واگذار می کند. اوباما می داند دولت جنگی نتانیاهو بدون حمایت آمریکا از جایش تکان نمی خورد. اسرائیل دقیقاٌ وقتی تحرکی صورت می دهد که به نفع کاخ سفید باشد. مقدمات این کار به سرعت در حال انجام است. برندۀ جایزۀ صلح نوبل جنگ بعدی را آماده می کند. جامعۀ جهانی یکبار دیگر دست روی دست نظارت خواهد کرد.

منبع: ایران در جهان

منبع اصلی: دِر فرایتاگ

 

 

زیبا میرحسینی: فمنیسم اسلامی، پیامد ناخواسته اسلام سیاسی است

Posted: 27 Mar 2013 04:39 AM PDT

مژگان مدرس علوم
جرس: زیبا میرحسینی استاد مردم شناسی حقوقی و عضو مرکز مطالعات قوانین خاورمیانه در دانشگاه لندن است.  

او بر این باور است که یکی از دستاوردهای جنبش سبز که جنبشی مدنی و تساوی گراست، آشتی بین زنان سکولار و زنان مذهبی بود و ما شاهد کمرنگ شدن تقابل بین گفتمانهای متفاوت و بوجود آمدن نوعی از اجماع هستیم.
وی نویسنده کتاب های زیادی از جمله: ازدواج در دادگاه، مطالعه قوانین خانواده در ایران و مراکش، اسلام و جنسیت در اسلام مدرن است.
متن کامل گفت و گوی "جرس" با دکتر زیبا میرحسینی در خصوص زنان و جنسیت در اسلام سیاسی در پی می آید:


خانم میرحسینی! بسیاری معتقدند در همه بحث‌های مربوط به اسلام‌سیاسی، مسئله جنسیت به نوعی کنار گذاشته می‌شود. به نظر شما زنان و جنسیت در اسلام سیاسی در چه جایگاهی قرار دارند؟

اسلام سیاسی در رابطه با زنان با یک معضل معرفت شناختی روبرو است. زیرا اسلام سیاسی غالب و رایج وقتی به مسائل زنان می رسد دیدگاهش تقریبا همان دیدگاه فقه سنتی است که در آن مفهوم برابری زن و مرد امروزی و حقوقی وجود ندارد. البته باید توجه داشت که اسلام سیاسی گفتمانی واحد نیست و گرایش های متعددی را در خود دارد. گرایش های جدیدی هم در اسلام سیاسی پدید آمده و در حال گسترش است که در آن مباحث جنسیتی و عدالت جنسیتی مورد توجه است. از جمله می توان به دیدگاههای "رشیدغنوشی" در تونس و همچنین دیدگاه "محسن کدیور" در ایران اشاره کرد اما در هر حال هنوز یک گفتمان کامل و منسجم ایجاد نشده، بلکه در حال ایجاد است.

به گفته شما در شکل گیری فمنیسم اسلامی، اسلام سیاسی کمک کرد تا پیوندی میان ایمان دینی زنان با نگرش های فمنیستی شان ایجاد شود. آیا این دو در مسیر خود یک هدف مشترک را دنبال می کنند؟

فمنیسم اسلامی، فرزند ناخواسته اسلام سیاسی است. یکی از پیامدهای اسلام سیاسی که در دهه 1970 که با پیروزی انقلاب در ایران به اوج رسید، ورود زنان مذهبی و سنتی به عرصه عمومی و سیاست بود. می توانیم بگوییم تا قبل ازآن بسیاری از این زنان در گیر مسائل سیاسی نبودند اما پس از آن وارد عرصه سیاسی وحکومتی شدند. گفتمان غالب اسلام سیاسی مخالفت با فمنیست بود، هر جا که به قدرت رسید از جمله ایران، پاکستان و سودان برخی از دستاوردهای حقوقی زنان کنار گذاشته شد و قوانین تبعیض آمیز که ریشه فرهنگی و سنتی داشتند را بنام دین توجیه و به اجرا در آورد. پس از این دوره است که شاهد پیدایش یک گفتمان جدید جنسیتی در جوامع مسلمان هستیم که من نام آن را فمنیست اسلامی گذاشتم زیرا خواهان برابری وعدالت جنسیتی است و مشروعیت خود را از اسلام می گیرد. بنظر من از پیامدهای ناخواسته و تناقض آمیز اسلام سیاسی شکل گیری نوعی فضا بود که در آن برخی از زنان مسلمان و زنان سنتی توانستند ایمان دینی اشان را با مطالبات برابری طلبی اشان آشتی دهند، تبعیض جنسیتی راکه بنام دین توجیه و به آن مشروعیت داده می شد را به چالش بکشند.

تعریف شما از فمنیست اسلامی چیست؟

فمنیسم اسلامی (من جزء اولین محققانی بودم که این واژه را بکار بردم) با تفسیری برابرگرایانه از متون اسلامی در حال تولید دانش درون دینی و ادبیاتی است که گفت وگویی سازنده میان معرفت دینی وفمنیستی را ممکن می سازد. بنابراین قسمت معرفت شناسی فمنیسم اسلامی جزیی از نواندیشی دینی است. منتهی نواندیشی دینی تا این اواخر به مسئله زنان عنایت نداشت. درصورتیکه در فمنیسم اسلامی برابری جنسیتی ازمسایل محوری است.

آیا خود فمینیستهای اسلامی از یک گفتمان واحد و یکسان برخوردارند؟

نه تنها گفتمان واحد و مشترک ندارند بلکه خیلی ها که بعنوان فمنیست اسلامی شناخته می شوند یا با واژه فمنیست مشکل دارند یا با واژه اسلامی. زیرا اینها اگر بخواهند در یک چارچوب اسلام گرا فعال و تاثیرگذار باشند و یا لقب فمنیسمی داشته باشند در عمل با مشکل رو برو می شوند.
برای درک فمنیست اسلامی بنظر من ابتدا باید گفتمانهای مخالف آن را بشناسیم. سه گفتمان مهم وجود دارد که فمنیسم اسلامی خود را در مقابل اینها تعریف، با انها بعنوان یک آلترناتیو خود را مطرح می کند. یکی برداشتهای پدرسالارانه از اسلام است که همان برداشت غالب فقه سنتی است که دینداران آن را بدون چون و چرا تابحال می پذیرفتند. دوم، بنیادگرایان اسلامی هستند که هدف اصلی بدست آوردن قدرت سیاسی است و در عمل هر جا که موفق شدند به همان برداشت های فقه سنتی بازگشته اند. سوم، گفتمانی است که من آن را بنیادگرایی سکولار می نامم که نقطه مقابل بنیادگرایی دینی است. گفتمانی است که دین را کاملا ضد زن و ضد پیشرفت می داند و هر چه را که ریشه در دین دارد می خواهد از عرصه اجتماعی کنار بگذارد.

چگونه می توان فعالان زن سکولار که سعی دارند از طریق قوانین حقوق بشر و کنواسیون های بین المللی به رفع قانون های تبعیض آمیز دست یابند را با فعالان زن مذهبی که با کاوش در متون مقدس و قرآن خواهان رفع تبعیض هستند را بر سر یک میز گفت و گو بیاوریم؟

باید ابتدا دریابیم که چرا این دو گانگی ایجاد شد؟
فمنیستم تلاش برای برابری بین زن ومرد و عدالت اجتماعی است و راههای مختلفی هم برای رسیدن به این عدالت و برابری وجود دارد. اما زمانیکه فمنیست بعنوان یک مفهوم و آگاهی و یک جنبش وارد جامعه مسلمان شد همراه با استعمار بود. در حقیقت میتوانیم بگوییم هنوز بومی نشده و خیلی ها به عنوان یک مفهوم غربی به آن نگاه می کنند.
بعد از انقلاب گفتمان ها و مطالبات فمنیستی که تا آن زمان تنها به زبان وچارچوبهای سکولار مطرح می شد از عرصه عمومی کاملا حذف شد. اما در دهه دوم انقلاب تاحدی فضای سیاسی باز شد و پس از انتخاب آقای خاتمی زنان توانستند به فعالیت بپردازند و بتدریج صداهای فمنیستی مجددا به عرصه عمومی کشیده شد اما تقابل میان گفتمانهای دینی و سکولار همچنان پا بر جا ماند. یکی از دستاوردهای جنبش سبز که جنبشی مدنی و تساوی گراست، آشتی بین زنان سکولار و زنان مذهبی بود وما شاهد کمرنگ شدن تقابل بین گفتمانهای متفاوت و بوجود آمدن نوعی از اجماع هستیم.

به نظر شما قرائت های فمنیستی از شریعت ممکن است و اسلام می تواند به عنوان راه حلی برای مشکلات و مسائل زنان درنظر گرفته شود؟

روح شریعت عدالت است و در گذشته در زمانی که فقه شکل گرفت، برابری جزیی از مفهوم عدالت نبود.برابری با انقلاب فرانسه بتدریج جزءی لاینفک از مفهوم عدالت شد اما این برابری شامل برابری زن و مرد نمی شد. این اتفاق درقرن بیستم با ورود زنان به عرصه اجتماعی و سیاسی رخ داد. بنابراین نه فقط در اسلام بلکه در سایر سیستم های حقوقی هم زن و مرد برابر نبودند. فقه اسلامی تا قرن نوزده در مورد حقوق زنان نه تنها در سطح سایر سیستم های حقوقی بوده بلکه از آنها هم جلوتر بوده است. برای نمونه ما اگر به قوانین غربی نگاه کنیم می بینیم که تا قرن نوزده که زنان بعد از ازدواج می توانستند حق مالکیت بر روی اموال خود داشته باشند. در مورد طلاق هم همینطور بود. زنان حق طلاق و حق حضانت نداشتند و قوانین فقهی تا حدی حقوق زنان را بیشتر رعایت می کرد. اما بخاطر تحولات سیاسی و استعمار، فقه اسلامی حالت دفاعی به خود گرفت و نتوانست با مفاهیم مدرن وتحولات سریع اجتماعی هم گام شود و با ورود اسلام سیاسی فقه تبدیل به یک ایدئولوژی شد و تقابل ان با فمنیسم شدت گرفت. اما در دهه 90 با پیدایش فمنیست اسلامی زمینه ای برای گفت و گو بین اسلام و فمنیسم ایجاد شود.

آیا فمينيسم اسلامي می تواند بین فقه اسلامي و مسائل امروز جامعه پيوندی ایجاد کند؟

بله، اما بستگی به این دارد که زنان تا چه حدی در عرصه سیاسی و قانونگذاری شرکت داشته باشند که خود نیازمند تحولات دموکراتیک است. بسیاری از دیدگاههای فقه سنتی در مورد زنان در حال حاضر به چالش کشیده شده است و واقعیت این است که فقه غالب نیاز به یک بازنگری اساسی دارد تا بتواند با تحولات اجتماعی و با معیارهای عدالت درعصر حاضر هماهنگی داشته باشد.
به نظر من مشکل اصلی ساختار های سیاسی و اجتماعی است که تا حد زیادی زنان و نو اندیشی را از عرصه قدرت سیاسی حذف کرده است.در عین حال معتقدم که گفتگویی بین فقه و فمنیست در حال شکل گیری است، این گفتگو زمانی می تواند سازنده و موثر باشد که دو طرف با احترام به عقاید یکدیگر نگاه کنند و برابری در تبادلات وجود داشته باشد.

سوالم را به این شکل طرح می کنم که آیا فمنیسم با اسلام در تضاد است؟
ما باید تعریف خود از حدود دین و اسلام را مشخص کنیم وهمچنین تعریف مان از شریعت. مذهب وفرهنگ رابطه ای تنگاتنگ دارند. به عبارتی هر برداشتی از مذهب هم جنبه فرهنگی دارد و هم خود این فرهنگ ها باعث می شوند تفسیر خاصی از مذهب ایجاد شود. یکی از کارکردهای مهم فمنیسم اسلامی و نواندیشی دینی این است که فهم دینی و فرهنگ جامعه را دموکراتیک می کند. دموکراسی هم بدون تکثر در فهم دینی و حضور زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی ممکن نیست.
همچنین باید بین اسلام و اسلامگرایی تمایز قایل شد.
زمانیکه صفت "اسلامی" را در کنار فمنیسم می گذاریم به معنای اگاهی و حرکتی برای برابری و عدالت جنسیتی است که مشروعیت خود را از اسلام می گیرد. فمنیسم علاوه بر آگاهی، که زنان بخاطر جنسیت خود در خانواده و جامعه مورد تبعیض قرار می گیرند،یک جنبش و حرکت اجتماعی است که شروعش به قرن نوزدهم و بیستم بازمی گردد و پدیده ای کاملا مدرن است. وجه دیگر که کمتر مورد توجه قرار می گیرد بخش معرفت شناختی و تولید دانش فمنیستی است که متعلق به حوزه آکادمیک جدید است که نگاه انتقادی به تولید دانش دارد و اینکه دانش جدا از قدرت تولید نمی شود.

در یک جمع بندی آیا می توان گفت که جنسیت و اسلام تحت تاثیر نظام های ایدئولوژیک سیاسی قرار دارند؟

علاوه بر تحت تاثیر قرار گرفتن نظامهای ایدئولوژیک سیاسی، تحت تاثیر جنبش ها، آگاهی ها، دانش و معرفت شناختی هم قرار می گیرد. در حال حاضر ما شاهد تحولات عمیق در سه سطح هستیم . سطح تفسیر از متون، سطح ایدئولوژیک و در سطح تجارب فردی واجتماعی. تفاسیر پدرسالارانه از متون دینی، اعم از فقه و قرآن و احادیث به چالش کشیده شده است و شاهد حضور گسترده زنان در دانشگاه و در عرصه های متعدد اجتماعی هستیم که مناقشات زیادی هم ایجاد کرده است. سطح سوم هم تجارب زنان و ساختارهای خانواده است. ساختار خانواده و رابطه زن و مرد و جایگاه فرزندان متحول شده است. در حقیقت یک گفت و گویی بین این سه سطح برقرار است. زمانیکه آگاهی ها و تجربه انسانها و شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تغییر می کند این تحولات و تغییرات در گفتمانها و ساختارهای حقوقی و فهم دینی هم انعکاس پیدا می کند زنان درهر سه سطح فعال هستند. هم تولید کننده دانش دینی و هم فعال در عرصه اجتماعی وسیاسی.
 

گزارش آماری نقض حقوق بشر در اسفندماه ۹۱ در ایران؛ نقض سیستماتیک حقوق انسانی هم‌چنان ادامه دارد

Posted: 27 Mar 2013 04:25 AM PDT

جرس: نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گزارش آماری ماهانه از وضعیت حقوق بشر ایران ویژه اسفند ۱۳۹۱را منتشر کرد، که این گزارش نشان می دهد نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر در کشور هم‌چنان ادامه دار است.


به گزارش ارگان خبری فعالان حقوق بشر در ایران، در اسفندماه احمد شهید، گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران چهارمین گزارش خود را منتشر کرد. آقای شهید در گزارش مذکور که در ۲۱ اسفندماه به شورای حقوق بشر سازمان ملل ارائه شد، مقام‌های ایران را به نقض سیستماتیک حقوق بشر متهم کرده است. این مفصل ترین گزارشی‌ست که آقای شهید در طول ۲ سال ماموریتش منتشر کرده؛ در این گزارش نقض حقوق شهروندان در ۷۷ صفحه و ده فصل تشریح شده است.


آقای شهید بار دیگر از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است که با سفر او به این کشور موافقت کنند. او هم‌چنین توصیه کرده اعدام ها را متوقف، زندانیان سیاسی و عقدیتی را آزاد و به اتهامات شکنجه رسیدگی کنند. این در حالیست که مقام‌های جمهوری اسلامی در پاسخی ۸ صفحه‌ای انتفادات احمد شهید را رد کرده و روش تحقیق او را زیر سوال برده‌اند.


مسئول پیگیری پرونده‌ی ستار بهشتی، وبلاگ نویس مقتول در بازداشتگاه‌های جمهوری اسلامی نیز با ادعا بر اینکه "شوک روانی و فیزیکی دلیل مرگ ستار بهشتی بود" پرونده‌ی وی را بسته شده اعلام کرد تا یکی دیگر از پرونده‌های قتل و شکنجه و بازداشت منتقدین توسط نهادهای جمهوری اسلامی، با فشارِ نهادهای فراقانونی مختومه شود. این مهم در حالیست که گیتی پورفاضل، وکیل خانواده بهشتی می‌گوید: "چنین چیزی صحت ندارد، پرونده هنوز در مرحله مقدماتی است و حتی به دادگاه نرفته تا مختومه شود."


در ماهی که پشت سر گذاشتیم، کاظم جلالی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعلام کرد پرونده وقایع سال ۸۸ کوی دانشگاه تهران بدون تهیه حتی گزارشی مکتوب بسته شده است. وی گفته است: " با وجودی که ما چندین جلسه برگزار کردیم ولی گزارش نهایی از ناحیه کمیته تهیه نشد در واقع باید مسئولان کمیته در این رابطه، مدیریت شده عمل می‌کردند. متاسفانه هیچ گاه گزارش به طور مکتوب برخلاف کهریزک تهیه نشد."


از سوی دیگر با تائید محکومیت سه زندانی سیاسی کرد متهم به عضویت در حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) و ارسال پرونده‌ی ایشان به اجرای احکام زندان مرکزی ارومیه، نگرانی‌ها از اجرای حکم ایشان افزایش یافت. ابراهیم عیسی‌پور، سمکو نژادی، سامان نسیم سه زندانی سیاسی کرد محبوس در زندان مرکزی ارومیه هستند که با تائید حکم اعدامشان در دیوان عالی کشور و ارسال پرونده به اجرای احکام زندان ارومیه در آستانه اعدام قرار گرفتند.


در گزارشی دیگر اینکه؛ یکی از مدیران کمیته‌ی امداد نیز گفته است که در ایران بیش از ۲۰۰ هزار کودک زیر شش سال، دچار فقر غذایی هستند. به گفته‌ی ناصر ایروانی‌منش، مدیر بهداشت و بیمه‌های اجتماعی کمیته امداد ایران، بررسی وضعیت ۲۰ هزار دانش‌آموز ایرانی تحت پوشش این کمیته نشان داده، هشت هزار و ۶۰۰ دانش‌آموز بالای شش سال، "مشکوک یا مبتلا به کم‌خونی و بیماری‌های ناشی از فقر هستند." استان سیستان و بلوچستان، به گفته‌ی او، بیشترین کودکان دچار فقر غذایی را دارد. هشت هزار کودک در این استان به مواد غذایی لازم برای رشد دسترسی ندارند.


مضاف بر این موارد و در پی شدت گرفتن تحریم‌های جهانی بر علیه ایران، رئیس انجمن بیهوشی و مراقبت‌های ویژه با هشدار جدی نسبت به کمبود انواع داروهای بیهوشی درکشور گفت: "متاسفانه به خاطر کمبود داروهای بیهوشی اتاق‌های عمل چند بیمارستان خصوصی و دولتی در تهران در آستانه تعطیلی قرار گرفته‌اند." وی تاکید کرده است که بار‌ها در این باره به مسئولان هشدار داده بودند اما ایشان متاسفانه تنها کم توجهی پیشه کردند و شواهد نشان می‌دهد در آستانه‌ی تعطیلات نوروزی فقط بیماران اورژانسی امکان انتقال به اتاق عمل را خواهند داشت و تکلیف سایر بیماران معلوم نیست.


در روزهای پایانی سال، حداقل دستمزد سال ۹۲ کارگران هم در پی تصویب افزایش ۲۵ درصدی دستمزد در شورای عالی کار با ۹۷ هزار و ۴۲۵ تومان افزایش، ۴۸۷ هزار و ۱۲۵ تومان اعلام شد. این رقم در حالی تعیین شده است که سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه به عنوان یکی از این تشکل‌های مستقل کارگری با انتشار بیانه‌ای ضمن اینکه خط فقر را نزدیک به ۲ میلیون تومان عنوان کرد، نسبت به پایمال شدن ماده‌ی ۴۱ قانون کار و لحاظ نکردن هزینه‌های زندگی یک خانوده‌ی چهار نفره اعتراض نمود.


بازتاب ویژهی اخبار در رسانهها و شبکه های اجتماعی
در این بخش سعی شده به آن دسته از گزارش‌های نقض حقوق بشر در اسفند ماه که با حساسیت و توجه بیش‌تری دنبال شده و از استقبال موجه‌تری از سوی افکار عمومی نسبت به بسیاری از دیگر موارد برخوردار شدند، اشاره شود. بدیهی ست که این توجه بیش‌تر، الزاماً به معنی شاخص بودن این دسته از گزارشات به لحاظ حجم نقض حقوق بشر نیست.


بر این اساس و در ادامه‌ی برخوردهای امنیتی با نشریات و روزنامه نگاران اصلاح طلب در کشور، هفته‌نامه‌ی آسمان و ماهنامه‌های تجربه و مهرنامه توقیف شدند. این سه نشریه که رویکرد اصلاح‌طلبی داشته و تا اندازه‌ای با چهره‌های کلیدی مشترکی اداره می‌شدند و در فضای کنونی جزو بازوهای مهم رسانه‌ی فعلی اصلاح‌طلبان بودند، به طور همزمان توقیف شدند.


شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب تهران هم پس از چندین جلسه تعویق دادگاه سرانجام رای خود را صادر کرد و محمد سیف‌زاده وکیل سر‌شناس حقوق بشری را به شش سال حبس محکوم نمود. این زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر پس از آنکه از بیمارستان به سالن ۱۲ بند ۴ بازگشته بود، حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب را در زندان دریافت کرد. آقای سیف‌زاده اخیرا به دلیل ابتلا به خونریزی کلیه به بیمارستان منتقل شده بود و نهایتاً علی رغم اینکه درمان وی کامل نشده بود به زندان رجایی شهر بازگردانده شده است.


در آخرین ماه سال گذشته با موج بازداشت شهروندان در شهرهای غربی کشور نیز مواجه شدیم به طوری که تنها در شهرستان پاوه دستکم چهارده نفر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند. دستگیری خسرو کردپور، مدیر آژانس خبری موکریان در مهاباد و برادرش مسعود کردپور نیز از جمله‌ی این بازداشت‌ها محسوب می‌شود. علاوه بر دو فعال مذکور کیهان عزیزی، داوود غفاری، وفا قادری، خالد حسینی، بهزاد فرج‌الهی، حامد محمودنژاد، قاسم احمدی، رسول خضرمروت، فرزاد و فاروق سامانی، منوچهر پوردل، مختار احمدی، بختیار و فردین رسولی، یاسر کاکایی، کیوان شیخی، کامران عثمانی، شهاب احمدی‌آذر، قادر داستان، رحیم فتوحی، محمد سهرابی، ناصر نعمت‌خواه، یوسف حاجی‌خوش، جهانبخش احمدی، محمد نگاری، معتصم شافعی، قانع حاتمی، بابک عباسی، گوران بهرامی، آراس حاتمی، قانع حاتمی، محمد نگاری، بابک عباسی، معتصم شافعی و جهانبخش احمدی اسامی افرادی ست که بازداشت شدند.


برگزاری دومین جلسه رسیدگی به پروندهٔ قضات متهم در جنایت بازداشتگاه کهریزک هم از مواردی بود که با حساسیت خاصی دنبال شد. این جلسه در حالی در شعبه‌ی ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی مدیرخراسانی به شکل غیرعلنی برگزار شد که شاکیان پرونده‌ی کهریزک خواستار برگزاری علنی این دادگاه هستند.


کم توجهی به گزارشهای حقوق بشری
در مقابل بخش قبل، بسیاری از گزارش‌های حقوق بشری اساساً با کم توجهی و بعضاً بی‌توجهی رسانه‌ها و افراد فعال در شبکه‌های اجتماعی که به هر ترتیب تشکیل دهنده‌ی قسمتی از افکار عمومی اند؛ روبه رو می‌شوند. این نوع توجهات هدفدار و تبعیض در امور انسانی، هم سویی آشکاری را با رسانه‌های دولتی برقرار می‌کند.


بازداشت ده‌ها شهروند تبعه‌ی افغانستان درشهرستان سلماس که بنظر می‌رسد در راستای ممانعت از مهاجرت به ترکیه صورت گرفته باشد؛ از جمله‌ی این موارد است.


طی سال‌های اخیر برخی از این شهروندان که به دلیل عدم یافتن شغلی مناسب و محرومیت از حقوق شهروندی در ایران، مجبور شده‌اند ایران را از سمت مرزهای غربی به مقصد کشورهای اروپایی ترک نمایند، در کمین نیروهای انتظامی گرفتار آمده و بعضا به علت تیراندازی کشته و مجروح شدند.


بایستی اشاره کرد که اعمال سیاست غیرانسانی نیروهای امنیتی علیه شهروندان بی‌دفاع افغان سابقه‌ی طولانی تری دارد تا جایی که مدتی‌ست عملاً اسکان افغان‌ها عملا در ۲۸ استان کشور ممنوع گردیده است. دستگیری و اخراج پناهجویان افغان به بهانه‌ی "غیرمجاز" بودن بشدت در حال انجام است٬ تا جایی که طی مدت کوتاهی بیش از دویست هزار نفر از افغانهای مقیم ایران دستگیر و اخراج گردیده‌اند.


در ماه گذشته همین‌طور وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد که پاداش پایان خدمت ۲۵ هزار بازنشسته فرهنگی هنوز پرداخت نشده است.


دختر جوانی نیز در مشهد از سوی فرد نا‌شناسی قربانی اسید پاشی شد. این دختر ۱۹ ساله که از ناحیه‌ی دست دچار سوختگی شدید شده بود بلافاصله پس از این واقعه از سوی خانواده‌اش به بیمارستان امام رضا منتقل شد.


در رابطه با حوادثی که روزانه شامل حال کارگران در محیط کار می‌شود هم در ماه گذشته با موارد متعددی روبه‌رو بودیم که تنها به ذکر دو نمونه از وخیم‌‌ترین آن‌ها بسنده می‌شود:
مورد اول مربوط به کشته شدن یک کارگر ساختمانی در آذربایجان شرقی زیر چرخ‌های بونکر بتن بود به طوری که این کارگر جوان زمانی که در حال راهنمایی بونکر در حال حرکت با دنده‌عقب بود خود، زیر چرخ‌های آن قرار گرفت و در دم جان باخت.
همین‌طور کودک کار ۱۴ ساله‌ای که در یک کارگاه قنادی در روستای رباط سرپوش از توابع شهرستان سبزوار کار می‌کرد، نیز در حین کار چهار انگشت خود را در چرخ گوشت از دست داد.


گزارش دیگری در حوزه‌ی کارگری که به رغم اهمیت بازتاب مناسبی نداشت، خودسوزی کارگری در یکی از معادن استان اصفهان بود. رئیس کانون انجمن صنفی کارفرمایان استان اصفهان با اعلام این خبر تاکید کرد که مشکلات روانی کارگران ناشی از افزایش شدید هزینه‌های زندگی می‌باشد و افزایش ۱۰ الی ۲۰ درصدی حقوق آنان باعث افزایش۵۰ درصدی هزینه‌های زندگی آنان خواهد شد.


همین‌طور در آخرین ماه سال ۱۳۹۱، شاهد اعتصاب غذای چندین زندانی سیاسی در اعتراض به کارشکنی مسئولین و شرایط خود منجمله امیر طالب مرهم زندانی سیاسی کرد در زندان مرکزی زاهدان، شهرام الیاسی زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج و زندانیان عرب محکوم به اعدام به نام‌های هاشم شعبانی‌نژاد، هادی راشدی، محمد علی عموری‌نژاد، جابر و مختار آلبوشوکه به همراه رحمان عساکره محکوم به ۲۰ سال حبس محبوس در زندان کارون اهواز بودیم. از دیگر سو گزارش‌ها از زندان اوین حاکی از وخامت حال کسری نوری و صالح مرادی از فعالین حقوق دراویش در شصتمین روز اعتصاب غذای ایشان بود.


مقدمه آمار
بر اساس گزارش‌های گردآوری شده از سوی نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در محدوده زمانی اسفند ماه سال ۱۳۹۱ تعداد ۱۳۲ گزارش از سوی حداقل ۳۵ منبع خبری یا حقوقی انتشار یافته است.


در بررسی موردی ۱۳۲ گزارش اسفند ماه، تعداد ۲۰۷۳۱۶ مورد نقض حقوق که ۸۰۹ مورد آن نقض مستقیم حقوق بنیادین بشر با حضور آمر در تطبیق با اعلامیه جهانی حقوق بشر و تعداد ۲۰۶۵۰۷ مورد آن نقض حقوقی است که در عین وجود معاهدات بین المللی، نقض بنیادین حقوق بشر محسوب نمی‌شود؛ ارزیابی شده است.


عمده موارد نقض حقوقی که علیرغم تاثیر مستقیم از سیاستگذاری‌های حکومت، اقدام مستقیم و منظم نقض حقوق بشر را در بر نمی‌گیرد، در حوزه کارگری و کودکان بوده است و حقوقی از قبیل حقوق تعویقی و سوئ تغذیه از این جمله‌اند.


بدیهی است گزارش‌هایی که در پی می‌آید با توجه به عدم اجازه دولت ایران به فعالیت مدافعان حقوق بشر تنها بخش کوچکی از نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران است. در موضوع میزان خطای گزارش که حداکثر ۳ درصد در بحث منابع برآورد می‌شود باید اشاره کرد که ارگانهای خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران میزان ۳۹% درصد گزارش‌های این ماه را ارائه و مستند کرده‌اند، رسانه‌های حکومتی یا نزدیک به دولت میزان ۳۳% درصد و سایر منابع خبری-حقوقی غیر دولتی ۲۸% درصد گزارش‌ها را منتشر کرده‌اند که بدیهی است بخش آمار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران امکان زیادی برای مستند کردن گزارش‌های سایر گروه‌های خبری یا حقوقی را ندارد و در این حوزه حسب تجربه و شناخت خود عمل می‌کند.


"در حال حاضر در گزارشی که پیش رو است، میزان موارد نقض حقوق نسبت به ماه مشابه سال قبل ۴۳% کاهش و نسبت به ماه قبل نیز ۳۲% کاهش داشته است."


مشروح آمار


کارگری:

در اسفند ماه سال جاری ۲۵ گزارش در مورد نقض حقوق کارگران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسید مجموع موردی این نقض حقوق بالغ بر ۶۷۲۹ مورد است.


بر اساس این گزارش‌ها ۶۵۰۷ کارگر حقوقشان توسط کارفرمایان پرداخت نشده است، در بررسی مجموعه ماههای حقوق تعویقی، این کارگران جمعا ۶۵ ماه از حقوق ماهیانه محروم بوده اند.


بر اثر سوانح در محل کار به دلیل فقدان ایمنی شغلی ۷ کارگر جان خود را از دست دادن و۵ کارگر زخمی شدند ، همین طور ۱۰۰ کارگر نیز از کار بیکار شدند.


هم چنین ۱۰۰ کارگر اخراج و یا تعدیل شدند و یک کارخانه تعطیل شده ، ۶ فعال کارگری بازداشت شدند و دستگاه قضایی نیز ۳ فعال کارگری را مورد محاکمه قرار داد.


"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق کارگران ۱۱% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز شاهد افزایش ۸% بوده ایم."


اقلیت‌های مذهبی:
در ماه گذشته از مجموع ۱۵ گزارش ثبت شده، تعداد ۳۴۴ مورد نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
بخشی از این آمار مربوط به بازداشت ۳۱۶ تن از اقلییت های مذهبی بوده است و از سوی دیگر ۱۱ تن به اداره اطلاعات و یا دستگاه قضایی احضار شدند و ۵ تن مورد محاکمه قرار گرفتند.
هم چنین ۱۰ تن ار فعالیت اقتصادی و تحصیل محروم شدند و منزل یک تن مورد تفتیش قرار گرفت.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی ۴۲% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز شاهد کاهش ۲۱% بوده ایم."


اقلیت‌های قومی- ملی:
در ماه گذشته از مجموع دو گزارش ثبت شده، تعداد ۳ مورد نقض حقوق اقلیت‌های قومی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
در این ماه تنها دو شهروند به دلیل فعالیت های هویت طلبانه بازداشت شدند و یک تن دیگر از سوی دستگاه قضایی به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اقلیت‌های قومی ۸۳% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۶۰% را شاهد بوده‌ایم."


اصناف:
در ماه گذشته از مجموع ۳ گزارش ثبت شده، تعداد ۳ مورد نقض حقوق اصناف در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
در طی این ماه دو تن از اساتید دانشگاه از تدریس در دانشگاه محروم شده‌اند و یک فعال مدنی به سه ماه انفصال از خدمت محکوم شد.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اصناف ۶۰% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۷۱% را شاهد بوده‌ایم."


فرهنگی:
در ماه گذشته از مجموع ۲ گزارش ثبت شده، تعداد ۳ مورد نقض حقوق فرهنگی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
بر اساس این گزارش آثار یک نویسنده ایرانی اجازه‌ انتشار دریافت نکرد و هم چنین دو تن ممنوع الخروج شدند.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق فرهنگی ۳۳% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است. هم چنین نسبت به ماه پیش نیز تغییری حاصل نشده است.


زنان:
در ماه گذشته یک مورد اسید پاشی به صورت یک دختر جوان در مشهد صورت گرفته که توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق زنان ۱۰۰% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۱۰۰% را شاهد بوده ایم."


کودکان:
در ماه گذشته از مجموع ۲ گزارش ثبت شده، تعداد ۲۰۰۰۰۰ مورد نقض حقوق کودکان در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
بر اساس این گزارش دست‌کم ۲۰۰ هزار کودک زیر شش سال درایران سوء تغذیه دارند.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق کودکان ۸۳% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز تغییری حاصل نشده است."


اعدام:
در ماه گذشته از مجموع ۱۵ گزارش ثبت شده، تعداد ۳۲ مورد صدور و اجرای حکم اعدام در زندان ها و یا در ملاء عام توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
در اسفند ماه سال جاری، حسب گزارش ها به ثبت رسیده، دو شهروند به اعدام محکوم شدند.
هم چنین در طی ماه مذکور ۲۹ تن در ایران اعدام شدند که اجرای حکم یک تن از ایشان در ملاء عام صورت گرفته است.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل صدور و اجرای حکم اعدام ۲۰% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۵۴% را شاهد بوده‌ایم."


دانشجویان:
در ماه گذشته از مجموع ۶ گزارش ثبت شده، تعداد ۷ مورد نقض حقوق دانشجویان در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
بر این اساس یک نشریه دانشجویی متعلق به دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه توقیف شد.
هم چنین یک تن از دانشگاه اخراج و ۵ تن نیز از حق تحصیل محروم و تعلیق شدند.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق آکادمیک ۷۳% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۵۰% را شاهد بوده ایم."


زندانیان:
در ماه گذشته از مجموع ۲۷ گزارش ثبت شده، تعداد ۸۳ مورد نقض حقوق زندانیان در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
از این تعداد گزارش مربوط به زندانیان، نگهداری زندانیان در محیط نا‌مناسب ۴ مورد، زندانیان محروم از ملاقات حضوری دو مورد، زندانیان محروم از ملاقات کابینی ۳ مورد، زندانیان محروم از رسیدگی پزشکی ۱۳ مورد، انتقال اجباری زندانیان به مکان دیگر ۱۳ مورد، زندانیان منتقل شده به انفرادی یک مورد، زندانیان اعتصاب غذا کننده ۲۶ مورد، زندانیانی که تحت فشار قرار گرفتند یک مورد ، زندانیان تبعید شده دو مورد، زندانیان محروم از مرخصی ۵ مورد می توان اشاره داشت.
هم چنین در حوزه بازداشت شدگان جلوگیری از ملاقات با بازداشت شدگان ۸ مورد، بازداشتیان بلاتکلیف ۲۰ مورد از جمله موارد نقض حقوق در این حوزه بوده است.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق زندانیان ۵۲% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۵۱% را شاهد بوده‌ایم."


اندیشه و بیان:
در ماه گذشته از مجموع ۳۴ گزارش ثبت شده، تعداد ۱۱۲ مورد نقض حقوق در حوزه اندیشه و بیان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
بر اساس این آمار ۳۳ تن به صورت موردی و ۴۰ تن به صورت فله ای بازداشت شدند ۸ تن به دادگاه انقلاب احضار شدند.
همینطور ۶ تن از فعالین نیز از سوی دستگاه قضایی جمعا به ۴۴۴ ماه حبس تعزیری و ۸۴ ضربه شلاق و ۳۰ میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شدند و۲ تن مورد محاکمه قرار گرفتند ، محل کسب ومنزل ۵ تن نیز مورد تفتیش قرار گرفته است و۴ تن مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
هم چنین ۴ نشریه توقیف و یک سایت فیلتر شده ، ۲ مورد اختلال در اینترنت و ۴ مورد جمع آوری ماهواره صورت گرفته است.
"طبق آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اندیشه و بیان ۲۸% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز افزایش ۱۰% را شاهد بوده‌ایم."


بررسی آماری
نمودار‌ها

نمودار زیر مقایسه گزارش ماهانه بر اساس گستره رسته‌ها در اسفند ماه ۱۳۹۱ است، همانطور که در ذیل مشاهده می‌کنید، اندیشه و بیان با 29% و حوزه زندانیان با 25% به ترتیب در رتبه اول و دوم تعداد موارد گزارش شده از سوی گزارشگران حقوق بشر قرار دارند.

 

آخرین وضعیت فعالین کُرد بازداشتی در شهر مهاباد

Posted: 27 Mar 2013 04:25 AM PDT

جرس: یک منبع محلی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که دو برادر به نامهای فارق و هژار سامانی که در طی هفته‌های گذشته توسط نیروهای امنیتی در مهاباد بازداشت شده بودند به زندان مرکزی مهاباد منتقل شده‌اند. از سرنوشت دو برادر دیگر بازداشتی کُرد مسعود و خسرو کُردپور اطلاعی بدست نیامده است و همچنین خدررسول مروت دیگر بازداشتی کُرد از بازداشتگاه اداره‌ اطلاعات مهاباد به بازداشتگاه ستاد خبری اداره‌ی اطلاعات ارومیه منتقل شده است.


این فعال حقوق بشربه کمپین گفت: «در ۲۴ اسفندماه ۹۱ دو برادر کُرد هژار و فاروق سامانی بعد از سه هفته بازداشت در بازداشتگاه ستاد خبری اداره‌ اطلاعات مهاباد با قرار بازداشت موقت به زندان مرکزی مهاباد منتقل و بعد از این مدت برای اولین بار موفق به ملاقات خانواده‌ خویش در زندان شدند. مسئولین قضایی صدور قرار وثیقه برای آزادی موقت آنها را تا بعد از تعطیلات اولیه سال نو رد کردند. همچنین خانواده دو روزنامه‌نگار بازداشتی کُرد خسرو کُردپور مدیر آژانس خبری موکریان و مسعود کُردپور که از ۱۷و ۱۹ اسفندماه در بازداشت اداره‌ اطلاعات مهاباد هستند با وجود پیگیری و مراجعه به دادگاه انقلاب و اداره‌ اطلاعات مهاباد موفق به ملاقات و اطلاع از سرنوشت آنها نشده و بازپرس شعبه‌ دوم دادگاه انقلاب مهاباد اعلام کرده فعلا آنها در بازداشت موقت بسر می‌برند و اگر بازجویان اداره‌ اطلاعان صلاح بدانند، قرار بازداشت موقت آنها را تمدید خواهد کرد.»


این فعال حقوق بشر در خصوص وضعیت دو فعال دیر بازداشت شده در طی هفته های اخیر در شهرمهاباد استان آذربایجان غربی به کمپین گفت :«قاسم احمدی کارشناس ارشد علوم سیاسی و از اعضای شورای سردبیری فصلنامە‌ی “روژف” که روز چهارشنبه ۱۶ اسفندماه توسط نیروهای اداره اطلاعات مهاباد بازداشت شده بود، روز دوشنبه ۲۸ اسفندماه با تودیع وثیقه‌ ۵۰ میلیون تومانی از زندان مهاباد آزاد شده است. همچنین خدر رسول مروت فعال فرهنگی مهابادی بعد از ۲۰ روز بازداشت در بازداشتگاه ستاد خبری اداره‌ اطلاعات شهر مهاباد، روز ۲۷ اسفندماه به بازداشتگاه ستاد خبری اداره‌ اطلاعات ارومیه منتقل شده است. خانواده‌ این فعال بازداشتی کُرد با وجود مراجعه به دادگاه انقلاب و ستاد خبری اداره‌ اطلاعات مهابات موفق به ملاقات وی نشده و تنها به آنها اعلام شده جهت بازجویهای بیشتر او به ارومیه منتقل شده است و تا زمان تکمیل پرونده و انتقال به زندان ، امکان تماس و ملاقات با وی وجود ندارد.


در طی هفته‌های گذشته بیش از ده تن از فعالین سیاسی، مدنی، فرهنگی و کارگری کُرد در شهرهای مهاباد، سنندج و پاوه بازداشت شده‌اند.
 

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس: تورم و وضعیت فعلی ادامه یابد٬ اقتصاد کشور فلج می‌شود

Posted: 27 Mar 2013 03:33 AM PDT

جرس: عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با تأکید بر اینکه افزایش تورم در جامعه علامت عدم اخذ نتیجه مورد نظر از سیاست‌های اعمال‌ شده از سوی دولت است و با ادامه روند کنونی امیدی به کاهش تورم نباید داشت، گفت: تداوم روند صعودی تورم به فلج شدن اقتصاد کشور و مشکلات دیگر منجر می‌شود.


به گزارش خانه ملت، ایرج ندیمی راهیافته به مجلس در خصوص ابزار‌های کاهش و کنترل تورم در جامعه گفت: برخی فعالیت‌های رکود تورمی بر اقتصاد ما اثر گذاشته و از یک سو رکود و در سوی دیگر تورم را برای اقتصاد کشور رقم زده است که تبعات بدی برای کشور داشته و دارد.


وی با بیان این مطلب که سیاست‌های انبساطی دولت موجبات افزایش نقدینگی و رشد تورم را در جامعه رقم زده است افزود: دولت باید سیاست های پولی و مالی که موجبات کاهش نقدینگی را فراهم می‌کند در پیش بگیرد.


عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه برای مهار گرانی‌ها باید سیاست‌های رکود تورمی را در پیش بگیریم گفت: مهار و کنترل تورم در جامعه با کاهش نقدینگی در جامعه ممکن می‌شود.


ندیمی با انتقاد از افزایش مقدار پولی که تحت عنوان طرح هدفمندی یارانه‌ها در اختیار افراد قرار می گیرد تصریح کرد: افزایش یارانه ها خود به بیمار شد بیش از پیش اقتصاد کمک می‌کند که باید با سیاست‌های درست و منطقی از بیماری گفته شده و سرایت آن به تمام بخش‌های کشور جلوگیری کرد.


عضو مجلس نهم با تأکید بر اینکه افزایش تورم در جامعه علامت عدم اخذ نتیجه مورد نظر از سیاست‌های اعمال‌ شده از سوی دولت است گفت: با ادامه روند کنونی امیدی به کاهش تورم نباید داشت. متأسفانه ادامه روند صعودی تورم به فلج شدن اقتصاد کشور و مشکلات دیگر منجر می‌شود.

 

 

انتشار جزئیاتی جدید از پیشنهاد هسته‌ای غرب به ایران

Posted: 27 Mar 2013 03:33 AM PDT

جرس: در شرایطی که قرار است دور جدید مذاکرات هسته ای میان ایران و گروه 1+5 اواسط این ماه در آلماتی برگزار شود، به نظر می رسد مباحثات مطرح شدن در نشست مقدماتی و فنی استانبول، جدی تر از همیشه بوده است. در این راستا، سایت المانیتور جزئیات جدیدی را که مدعی است از مقامات دیپلماتیک به دست آورده، در این زمینه منتشر کرده است.


به گزارش «تابناک»، سایت تحلیلی «المانیتور» در مطلبی به نقل از منابع دیپلماتیک که نامی از آن ها نبرده، می نویسد مذاکرات فنی و کارشناسی هفته گذشته در استانبول، «بنیادی ترین» مذاکراتی بوده که تاکنون در زمینه هسته ای با ایران انجام گرفته؛ هر چند هنوز زمینه های اتفاق نظر چندان زیاد نیست.


این منابع دیپلماتیک به المانیتور گفته اند در مذاکرات اخیر، کارشناسان ایرانی به طور جدی و عمیق درباره ماهیت پیشنهاد بازنگری شده گروه 1+5 به مذاکره پرداخته اند. بر اساس این پیشنهاد، از ایران خواسته شده غنی سازی 20 درصدی خود را به مدت شش ماه متوقف کرده و ذخیره اورانیوم 20 درصدی موجود را نیز به برای مصارف پزشکی به اکسید تبدیل کند.


یک دیپلمات مطلع دیگر نیز در این رابطه گفته مقامات آمریکایی بنیادی ترین مذاکراتی که تاکنون انجام گرفته را با ایرانی ها داشته اند. این فرد افزوده: «ایرانی ها اسلاید به اسلاید به بررسی پیشنهاد 1+5 پرداختند و بر پیشنهاد متقابل خود تمرکز نکردند».


با این حال، به گفته این دیپلمات، مشوق های ارائه شده به ایران در قالب برداشته شدن بخش اندکی از تحریم ها، با واکنش سرد طرف ایرانی روبرو شده است. در بسته پیشنهادی غرب، تنها برداشته شدن تحریم تجارت طلا و مواد شیمیایی مطرح بوده و درباره تحریم های عمده نفتی و بانکی سخنی به میان نیامده است.


به همین سبب، دو دیپلمات مورد اشاره المانیتور گفته اند ممکن است در دور جدید مذاکرات هسته ای که پنجم و ششم آوریل در آلماتی برگزار می شود، آمریکا مشوق های جدیدی به ایران ارائه داده و پیشنهادات قبلی را بهبود ببخشد. با این حال، جزئیات این تغییرات هنوز روشن نیست.


به نوشته المانیتور، هرچند در استانبول مباحث مطرح در پیشنهاد غرب به طور کاملاً جدی و با جزئیات مورد بحث و گفت و گو قرار گرفته، اما با توجه به اینکه پیشنهاد غرب هنوز از جنبه درخواست ها و مشوق ها متوازن نیست، باید برای حصول توافق احتمالی منتظر پیشنهادات جدید در آلماتی باشیم.